پژوهش حاضر با همین رویکرد به بررسی جایگاه و نقش خاندان قراگوزلو در تحولات سیاسی اجتماعی همدان می پردازد.
۱-۷- فرضیهها:
-
- به نظر میرسد اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی همدان با ورود این طایفه دچار تغییر شده است.
-
- به نظر میرسد ورود طایفه قراگوزلو به همدان باعث تغییر در ترکیب گروه های قدرت (روحانیون و زمینداران) آن منطقه شده است.
۱-۸- بررسی و نقد منابع:
منابع مورد استفاده در پژوهش کنونی به سه دسته قبل تقسیم میباشند:
۱-۸-۱- تاریخهای عمومی و سلسلهای دوره قاجار
در دوره قاجار همانند دوره های قبل از این سلسله تواریخ سلسلهای به رشته تحریر در آمده است، که هریک به نوبهی خود سهم بزرگی در روشن شدن تاریخ این سلسله برعهده دارند؛ از جمله این آثار، تاریخ منتظم ناصری نوشته؛ محمدحسن خان صنیعالدوله ملقب به اعتمادالسلطنه میباشد که علاوه بر انعکاس حوادث و رویدادهای عصرناصری و حوادث کلی این عصر مطالب با ارزش و منحصر به فردی راجع به امراء و خوانین قراگوزلو در آن به چشم میخورد.
اعتمادالسطنه در این اثر ضمن پرداختن به نقش مهم امرای این خاندان در حوادث و رویدادهای دربار، عهد ناصری نظر به وقوف و اطلاعاتی که از حوادث و رخدادهای دربار ناصری دارد به خوبی به منازعات و کشمکشهای امرا و صاحب منصبان دربار ناصری اشاره می کند و نقش خوانین و امرای این طایفه را هم بازگو می کند. نکته جالب در مورد اثر وی، دیدگاه خصمانه او با این خاندان و پرهیز از مبهمگویی و غیرشفاف بودن است. به طوری که بدون هیچگونه چشمپوشی خاندان مذکور را «شرور» و «جاهطلب» معرفی می کند.
۱-۸-۲- کتاب های خاطرات
نوع دیگری از آثار که در تحقیق حاضر مورد استفاده قرار گرفته است؛ کتابهای خاطرات میباشد که به نوبهی خود سهمی عظیم در روشن شدن حقایق موضوع مورد بحث ما یعنی پژوهش کنونی داشته اند. کتابهای خاطرات نسبت به تواریخ رسمی دارای این مزیت میباشند که از محدودیتهای منابع رسمی و درباری برخوردار نیستند و دست نویسندگان آنها در بیان حقایق بازتر میباشند. از جمله مهمترین این نوع آثار باید به کتاب ارزشمند خاطرات ظهیرالدوله اشاره نمود که در مواضع متعدد راجع به حوادث و وقایع شهر همدان در دوره مورد بحث ما مطالبی در خور و به سزا دارد. و نقش امرای مذکور در حوادث این دوره را به خوبی نمایان میسازد.
از آنجائیکه ظهیرالدوله خود مدتی کوتاه عهدهدار منصب حاکمیت در شهر همدان بوده و از نزدیک شاهد وقایع و رویدادهای این عصر بوده است و خود در متن حوادثی همچون تشکیل مجلس فوائد عمومی، پیدایش مشروطیت و استبداد صغیر نقش داشته است، کتاب او اطلاعات مفیدی راجع به حوادث مذکور ارائه مینماید، که در سایر منابع به چشم نمیخورد.
نیز از جمله این آثار باید به کتاب خاطرات فریدالملک همدانی اشاره نمود. که با توجه به اینکه خود از منسوبان طایفهی مذکور میباشد در کتاب او اطلاعاتی دست اول راجع به خویشاوندان و نزدیکان این شخص به چشم میخورد؛ اما نسبت به کتاب ظهیرالدوله مقداری محافظه کاری و جانبداری در اثر او مشاهده می شود که البته با توجه به انتصاب شخص مذکور به طایفه قراگوزلو تا حدی قابل توجیه میباشد.
نیز از جمله آثار مذکور: کتاب خاطرات و اسناد، حسینقلی خان نظامالسلطنه مشهور به «مافی» و شرح زندگانی من اثر عبدالله مستوفی قابل ذکرند؛ که لابلای صفحات آثار آنها اشاراتی به موضوع مورد نظر پژوهش ما به چشم می آید.
۱-۸-۳- مأخذ و مجموعههای اسنادی
نوع دیگری از منابع مورد استفاده در پژوهش کنونی، نوشته های نویسندگان متأخر و مجموعههای سندی تاریخ معاصر میباشند که به صورت چاپ شده یا خام در مراکز اسنادی موجود میباشد. از نوشته های معاصرین پیشتر از همه باید از دو نوشته استاد اذکایی در مورد این خاندان یاد نمود که اولی به صورت مقاله، تحت عنوان «قراگوزلوهای همدان» در مجله آینده به چاپ رسیده است و در واقع اولین پژوهش رسمی در مورد این خاندان به شمار می آید.
اثر بعدی ایشان در مورد این خاندان کتابی با عنوان «تاریخ معاصر همدان» میباشد که بصورت دستنوشته در مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران شعبه غرب کشور «همدان» موجود میباشد و هنوز به چاپ نرسیده است. در این اثر نیز استاد اذکایی به بررسی جایگاه و نقش این خاندان در تحولات معاصر همدان با نگاه دقیق و همه جانبه پرداخته است و در واقع با افزودن بخشهای جدید به مقاله قبلی کارخود را تکمیل نموده است.
لذا لازم است، از بزرگواری ایشان و کارکنان مرکز اسناد ملی که با بزرگواری اثر حاضر را در اختیار بنده قرار دادهاند تشکر ویژه داشته باشم. نوشتهی مذکور به خصوص در بخش نسبشناسی و تبارخاندان قراگوزلو در پیشبرد این پژوهش نقش اساسی داشته است.
دستنوشته، قاسم برنا (هنور چاپ نشده) از نسخه خطی «عبره لمن اعتبر» نوشتهی میرزا کریم کرمانی میباشد که چون دسترسی به اصل نسخه مشکل بود این رونوشت گرهگشای انجام پژوهش کنونی میباشد. نوشته مذکور سندی دست اول و منبعی منحصر به فرد راجع تحولات سیاسی و اجتماعی همدان در دوره مذکور و نقش خوانین قراگوزلو در این وقایع می باشد.
نوشتهی دیگری که در انجام این پژوهش نقش اساسی داشته است؛ شرح حال ناصرالملک قراگوزلو میباشد تألیف؛ ابراهیم صفائی که خود جزو رهبران مشروطه بوده، به چاپ رسیده است. صفائی در این اثر به نقش مهم این شخصیت درحوادث سیاسی عصر و نفوذی که بر درباریان قاجار داشته است و تأثیرگذاری او در حوادث مشروطه تأکید ورزیده و زوایای آشکار و پنهان این شخصیت مرموز تاریخ معاصر را مورد واکاوی قرار میدهد. و تحقیق کنونی بیشتر بر پایه سند محور میباشد.
متأخرین پژوهش معاصر در مورد این خاندان کتاب عنایتالله مجیدی با عنوان «مجموعهآثار» میباشد، که شرح زندگینامه و سفرنامههای «حاجیعبدالله خان قراگوزلو امیرنظام همدانی» در آن مورد شرح و بررسی قرار گرفته است؛ ولی متأسفانه علیرغم عنوان همدانی که شخص مذکور دارا میباشد در متن کتاب مطالب چندانی راجع به شهر همدان در آن به چشم نمیآید.
و بالاخره باید از مجموعههای اسنادی در این پژوهش یاد کرد که به نوبهی خود سهمی مهم در انجام این پژوهش داشته است. مهمتر از همه «پنجاهنامه تاریخی دوران قاجاریه» که به کوشش ابراهیم صفائی گردآوری شده است، در این مجموعه سندهای مهمی راجع به این خاندان ارائه گردیده است. همچنین «اسناد همدان و ولایات ثلاث در دوره مشروطیت» که به کوشش جمشید مظفری گردآوری و فراهم گردیده است؛ حاوی اطلاعات ارزشمندی راجع این خاندان میباشد.
در کنار این مجموعههای سندی، باید از مجموعه اسناد مراکز آرشیوی همچون مصاحبه با مرحوم دکتر علی اقبالی(مؤسس و رئیس وقت دانشگاه عمران و توسعه همدان، نام برد که در تاریخ ۲۲/۸/۱۳۷۹ توسط آقای داود ترکاشوند (کارمند رسمی سازمان فوق)، به شماره آرشیو؛ ۱۷٫ در سازمان اسناد و کتابخانه ملی غرب کشور (همدان) انجام شد و موسسهی مطالعات تاریخ معاصر و همچنین مرکز اسناد مجلس، یاد کرد که هریک به نوبهی خود سهمی عمده در انجام این پژوهش داشته اند. و سرانجام مجموعه اسناد خانوادگی، ازجمله اسناد خانوادگی حسن دانشفر که راهگشای بسیاری از مسائل در انجام این پژوهش بوده است.
در کنار اسناد که به نوبهی خود نقش مهمی در انجام این پژوهش داشته اند؛ روزنامههای عهد مشروطه همدان هم حائز اهمیت میباشند. روزنامههایی همچون «اتحاد»، «اکباتان» و «گلگون» به صورت مستقیم یا غیرمستقیم سهمی عمده در انجام این پژوهش برعهده داشته اند.
۲- جغرافیای همدان
فصـل دوم
اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی همدان در دوره قاجار
پیش از پرداختن به اوضاع سیاسی و اجتماعی همدان در دوری قاجار به عنوان مقدمه ورود به بحث اصلی لازم است کلیاتی راجع به جغرافیای تاریخی شهر همدان گفته شود تا راه ورود به بحث اصلی فراهم گردد.
برای بررسی اوضاع جغرافیایی همدان، ابتدا به بررسی وضعیت جغرافیایی این استان میپردازیم، استان همدان جزو استانهای غربی، ایران است که ۱۹۴۴۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و از شمال به استان زنجان و قزوین از جنوب به استان لرستان، از مشرق به استانهای مرکزی و از مغرب به استانهای کرمانشاه و کردستان محدود می شود.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، این استان شامل هشت شهرستان: همدان، ملایر، نهاوند، اسدآباد، تویسرکان، رزن، بهار و کبودرآهنگ و بیست بخش میباشد.
طبق سرشماری سال ۱۳۳۵ش، جمعیت استان مذکور ۱۰۹۳۰۷۹ نفر بوده و در سرشماری سال ۱۳۶۵ بالغ بر ۱۵۳۳۸۸۵ نفر گردیده است که جمعیتی نسبی آن ۷۵ نفر در هر کیلومتر مربع است(قراگوزلو، ۱۳۷۳: ۱۹).
۲-۱- فرهنگ و زبان
فرهنگ و زبان: در استان همدان، گروه های مختلفی با فرهنگها و آداب و سنن خاص خود زندگی می کنند. بدین جهت، تفاوت لهجه در سطح استان به خوبی مشهود میباشد.
-
- فارسی: اغلب ساکنان مرکز استان به زبان فارسی تَکلَّم می کنند.
-
- ترکی: اغلب ساکنان شمال غرب استان به خصوص در نواحی شمال و غرب اطراف شهر همدان به زبان ترکی صحبت می کنند.
-
- لُری و لَک: ساکنان ملایر، نهاوند، تویسرکان و سامن به زبان لّری و لَک تکلم می کنند.
-
- کُردی: اغلب ساکنان شمال غرب و غرب استان واقع در مجاورت استانهای کرمانشاهان و کردستان به زبان کرُدی سخن میگویند(قراگوزلو، ۱۳۷۳: ۲۲).
۲-۲- عشایر استان همدان
همدان منطقهای است کوهستانی که در دامنه رشته کوه الوند قرار دارد؛ رشته کوهی که سرچشمه رودها و جویبارها در بخش شمالی و جنوبی است و مراتع بین درهای آن از دیرباز سبب جذب بخشی از دامداران و عشایر به این منطقه شده است. این استان با داشتن هوای سرد در زمستان و معتدل در تابستان، مراتع لازم را برای چرای بهاره و تابستانهی دامهای عشایر فراهم نموده است.
امّا هوای به شدت سرد استان، مانع از حضور دائمی و بلند مدت آنها می شود و آنان تنها به صورت موقت به این استان کوچ ییلاقی دارند. از آن جمله تیرههایی از ایلات ترکاشوند، جَمور، یارمتاقلو و بنفشه را میتوان نام برد؛ که از ایلام، کرمانشاه، لرستان و استان مرکزی به این منطقه کوچ می کنند. این عشایر، به علت کوتاه بودن تابستان منطقه، صرفاً به دامداری میپردازند، اکثر عشایر استان، مسلمان هستند و به زبان و لهجهی کّردی، لّری و ترکی سخن میگویند. آنها فرآورده های خود را در بازارهای استان عرضه می کنند(بدیعی، ۱۳۶۷: ۱۳۳-۱۳۴).
شهرستان همدان در طول دَرّهی وسیعی که از دو طرف به کوههای بلند و ارتفاعات الوند محصور است، قرار دارد. این شهرستان از شمال به رزن و کبودرآهنگ، از مشرق به ساوه و اراک، از جنوب به ملایر و تویسرکان و از مغرب به بهار و اسدآباد محدود می شود، ارتفاع آن از سطح دریا ۱۷۴۷ متر است.
بنای اولیه شهرستان همدان را به دیاکو، پادشاه ماد (حدود ۷۰۰ سال پ.م) نسبت می دهند. هرودت، مورخ یونانی، در تاریخ خود نوشته است که این پادشاه، اکباتان را برای پایتختی انتخاب کرد و در آن کاخی عجیب و مستحکم به صورت هفت قلعه که هر یک درون دیگری قرار گرفته بود، ساخت و به تقلید از قصرهای بابلی، کنگرههای هریک از دیوارهای قصر را به رنگی درآورد. این قصر ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ اتاق داشت و آن را هگمتان (محل اجتماع) یا هگمتانه یا اکباتان میخواندند؛ از آنجا که همدان شهری قدیمی و باستانی است، محلات قدیمی با ویژگیهایی که در سیمای قدیمی اغلب شهرهای ایران مشاهده می شود، در آن وجود دارد(قراگوزلو، ۱۳۷۳: ۱۴).
شهر همدان از نظر بافت شهری به چهار منطقه اصلی تقسیم میشد که هریک از این مناطق شامل چندین کوی و محله بودند. این محلات به دو صورت طراحی و ساخته شده بود، به حالت گِرد و مُطَوّل یا دراز؛ به غیر از این دو حالت، ترکیبی از آن دیده شده است.
۲-۳- مناطق چهارگانه و قدیمی همدان عبارتند از:
۲-۳-۱- درود آباد
این منطقه، شامل محلات سرچمن آقا، آقاجانی بیگ، امامزاده یحیی، قلعهی کاظم سلطان و محلهی شریفالملک؛ میباشد.