تعریف نظری: یکسری مهارتها و قابلیتهایی که می تواند هم آموزش داده شود و هم یادگرفته شود، بطوری که شخص بتواند از نظر هیجانی بهتر تربیت یابد ( مایر و سالووی ۱۹۹۰)، آن دسته مهارتهایی که برای داشتن مهارتهایی برای شناخت خود و آگاهی از افکار، عواطف، احساسات و پیوستگی رفتاری (حسن زاده ۱۳۸۸).
برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی :
تعریف نظری: برنامهای مدون شامل مجموعهای از مهارتهای گوناگون در زمینه هوش هیجانی که از طریق آموزش و یادگیری در دیگران ایجاد میگردند و یا توسعه مییابد ( شریفی درامدی، ۱۳۸۶)
تعریف عملی: در این پژوهش، منظور از برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی شامل ۶ جلسه آموزشی به مدت ۹۰ دقیقه خواهد بود که برای دانشآموزان گروه آزمون اجرا میگردد. محتوای آموزشی توسط خود پژوهشگر با راهنمائی استاد مشاوره روانشناس، تهیه و تدریس خواهد شد. در پایان هر جلسه مباحث آموزشی به همراه چند نمونه تمرین مربوط به مطالب همان جلسه، در اختیار دانشآموزان قرار خواهد گرفت . در پایان دوره آموزشی نیز تمامی مباحث به هردو گروه آزمون و کنترل ارائه خواهد شد.
نوجوان
تعریف نظری: دوره نوجوانی به سنین ۱۰ تا ۱۹ سال اطلاق می شود (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۸)
تعریف عملی: در این پژوهش منظور از دختران نوجوان، دختران سنین ۱۷ – ۱۵ سال میباشند، که مشغول به تحصیل در دبیرستانهای دولتی شهر مشهد هستند.
پیشفرضها
استرس بخش جدایی ناپذیر زندگی بشر است ( خدایاری فرد، ۱۳۸۶).
استرس به محرکی اطلاق میشود که میتواند تغییراتی را در شناخت، هیجان، رفتار و فیزیولوژی ایجاد کند ( خدایاری فرد، ۱۳۸۶).
استرس به عنوان یک هیجان منفی، بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و شغلی، رضایت شخصی و سلامت روانی دانشآموزان تاثیر نامطلوب خواهد داشت(خدایاری فرد،۱۳۸۶) .
مسائل تحصیلی از عمدهترین منابع ایجاد استرس در میان کودکان و نوجوانان میباشد ( حلم سرشت، ۱۳۷۷).
دختران استرس تحصیلی بیشتری را نسبت به پسران تجربه میکنند (شکری، ۱۳۸۵).
استرس تحصیلی احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور همزمان، ادراک فرد مبنی بر نداشتن زمان کافی برای دستیابی به آن، میباشد( شکری ۱۳۸۵).
هوش هیجانی یکسری مهارتها و قابلیتهایی که میتواند هم آموزش داده و هم یاد گرفته شوند (آقایار، ۱۳۸۵).
هوش هیجانی توانایی مهار احساسات منفی را دارد ( حسن زاده، ۱۳۸۸) .
سطح هوش هیجانی را میتوان با تعلیم و تربیت ارتقاء داد (حسن زاده، ۱۳۸۸).
آموزش مهارتهای هوش هیجانی: هوش هیجانی از مجموعهای مهارتها تشکیل شده است و اکثر آنها را میتوان از طریق آموزش و پرورش بهبود بخشید ( کیاروجی ۲۰۰۷).
مدرسه یکی از بافتهای یادگیری مهارتهای هیجانی است.آموزش مهارتهای هوش هیجانی میتواند از طریق گسترهای از تلاشها مانند آموزش کلاسی، فعالیتهای فوق برنامه، جو و شرایط حمایتی مدرسه و درگیر کردن والدین، دانشآموزان و معلمان در فعالیت های اجتماعی صورت گیرد( حسن زاده ۱۳۸۸)
.
فصل دوم |
دانستنیهایی پیرامون پژوهش |
چارچوب تئوری
مروری بر مطالعات گذشته
چارچوب پنداشتی:
این فصل شامل مروری بر دانش موجود درباره استرس، استرس تحصیلی، علل و اثرات آن، هوش هیجانی، مهارتهای هوش هیجانی، هوش هیجانی و زندگی تحصیلی، آموزش مهارتهای هوش هیجانی و استرس تحصیلی و پژوهشهای انجام شده در این زمینه میباشد.
استرس:
اصطلاح “استرس” از زبان انگلیسی گرفته شده و معادل دقیق آن در فارسی کلمه” فشار” است. سلیه (۱۹۵۰) استرس را پاسخهای غیراختصاصی که تحت تاثیر محرکهای گوناگون در ارگانیسم ایجاد میشوند، تعریف کرده است. لازاروس و فلکمن (۱۹۸۴) نیز تعریفی را در زمینه استرس ارائه دادهاند: استرس رابطه اختصاصی بین شخص و محیطی است که در آن تنش ارزیابی شده، از حد امکانات فرد فراتر رفته و سلامت او را در معرض خطر قرار میدهد. در این تعریف بر این نکته تاکید میشود که استرس به رابطه تنشزا بین شخص و محیط اشاره دارد و وقتی فرد از مقابله با این وضعیت ناتوان است، به مشکلات روانی و جسمانی مبتلا میشود (۴ و ۳۵). بطور کلی هر عاملی که باعث شود وحدت روانی – زیستی انسان تهدید شود، هیجان یا استرس نامیده میشود. این تهدید ممکن است بطور مستقیم متوجه خصوصیات فیزیکی یا شیمیایی شخص باشد و یا این که بطور غیر مستقیم با تصورات و دلایل و معانی و سمبلهای شخص ارتباط داشته باشد (۳۵). واکنشهای افراد در برابر استرس را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
واکنشهای شناختی : نظیر خشم، اضطراب، پرخاشگری ، بی احساسی، افسردگی و اختلال شناختی
واکنشهای فیزیولوژیکی : نظیر افزایش میزان سوخت و ساز، افزایش ضربان قلب، گشادشدن مردمکها، افزایش فشارخون، افزایش میزان قند خون و تنش عضلانی، ترشح اندورفین و افزایش رها شدن قند از کبد (۳۶).
هانس سلیه و همکارانش برای تشریح نحوه واکنش جانداران در برابر استرس، تئوری گستردهای ارائه نمودهاند. در این تئوری نحوه از هم پاشیدن تعادل حیاتی در مواجهه با استرسهای شدید، تحت عنوان سندرم تطابق عمومی ارائه گردید. این سندرم با سه مرحله مشخص می شود: مرحله اول، احساس خطر، مرحله دوم، مقاومت و مرحله سوم فرسودگی است (۴). در مرحله اول ، بدن که هنوز با استرس تطابق و سازگاری حاصل نکرده و هماهنگ نشده به خاطر مقابله با عوامل استرسزا یکباره کلیه فعالیتهای جسمانی و روانیش مختل میشود. در واقع در این مرحله کلیه نیروهای جسمانی فرد برای مقابله با خطر تجهیز
میشود. این مرحله مستلزم تغییرات فیزیولوژیکی است که شخص را برای سازگاری در مقابل عوامل استرس زا آماده میکند (۳۵). اگر عامل استرسزا از بین نرود سندرم تطابق عمومی بطرف مرحله دوم پیشرفت میکند. در این مرحله بدن هماهنگی و مقاومت و قدرت مقابله با خطر را بدست میآورد و بدن متابولیسم خود را جهت مقابله با وجود استرس به مدت نامعلومی سازگار میسازد. اگر استرس ادامه یابد بدن سرانجام وارد مرحله بعدی میگردد. مرحله سوم (فرسودگی) طی این مرحله ارگانی که در برابر استرس مقابله کرده به تدریج به مرحله آرامش یا تکرار مراحل میرود و یا اگر شکست بخورد به مرحله آخر که مرگ است میرسد (۳۷).
انواع استرس بر حسب علل ایجاد کننده آن
گروهی از دانشمندان که در این زمینه تحقیق کردهاند استرسها را به این ترتیب طبقه بندی نمودهاند:
استرسهای فیزیولوژیک: مانند بیخوابی یا خستگی بیش از حد ، گرسنگی، کار در محیط نامناسب و….
استرسهای بیماریزا: خستگی عصبی، جراحی زایمان تغییر ناگهانی محیط زیست بیماریها
استرسهای روانی: حالات هیجانی شدید و ناگهانی نگرانیهای طولانی مدت زندگی در محیط نامناسب و مملو از کشش فقر اقتصادی مسئولیتها و وظایف سنگین
گروهی دیگر از دانشمندان عوامل ایجادکننده استرس را به طریق زیر تقسیم بندی میکنند:
استرسزاهای خارجی: این عوامل در خارج از بدن فرد قرار دارند مانند: تغییر در جامعه خانواده و محیط
استرسزاهای داخلی: این عوامل منشأ داخلی دارند مانند تب، یائسگی، بارداری (۳۵و ۳۷).
استرس تحصیلی
استرس در هر سن، رنگی خاص به خود میگیرد. عوامل تنشزا در برهههای متفاوت نیز با توجه به شرایط متفاوت میباشند. در این میان جوانان و نوجوانان به عنوان قشری از جامعه که پیوسته در معرض استرسها و فشارهای محیطی و روانی زیادی از جمله مشکلات آموزشی ، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند، مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفتهاند. روشن است که استرس بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و شغلی، رضایت شخصی و از همه مهمتر ، سلامت روانی آنها تأثیر نامطلوب خواهد داشت. نوجوانی، بخشی از گستره زندگی آدمی است که افراد با مجموعهای از موانع و چالشهای تحولی روبهرو میشوند. علاوه بر این، انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی به موازات مجموعهای از تغییرات جسمی-روانی صورت میگیرد.