کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



 

۲۰-۵۰

 

خیلی خوب

 

زیراساس و اساس

 

 

 

بیش از۵۰

 

عالی

 

اساس

 

 

 

۲-۳-۴-۳- وسایل آزمایش
۱.قالب با ارتفاع ۱۷/۸ سانتیمتر و قطر ۱۵/۲ سانتیمتر و حلقه بالایی و دیسک پایینی به قطر ۱۵/۱ و ارتفاع ۶/۱۴ سانتیمتر و سایر ملحقات شکل .
۲.چکش تراکم به وزن ۴/۵ کیلوگرم.
۳.دستگاه کرنش سنج برای اندازه گیری تورم با دقت ۰/۰۱ میلی متر.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۴.وزنه­های اعمال سربار.
۵.پیستون فولادی با سطح مقطع ۱۹/۳۴ سانتیمتر مربع.
۶.وسیله اعمال فشار، که با سرعت ۱/۲۷ میلیمتر در دقیقه پیستون فولادی را در خاک فرو می­برد که به وسیله دو گیج، نیرو و مقدار نفوذ اندازه گیری می­ شود.
۷.گرمخانه جهت خشک کردن نمونه ها.
۸.لوازم متفرقه، شامل سینی، قاشق، کاردک، ترازو و خط کش لبه تیز.
شکل ۶-۳ دستگاه آزمایش CBR
شکل ۷-۳ قالب، سرقالب و وزنه­های سربار آزمایش CBR
۳-۳-۴-۳- روش انجام آزمایش
این آزمایش به دو صورت خشک و اشباع قابل انجام است، ولی از آنجا که نمونه های مقاوم شده با پلیمر فقط با از دست دادن رطوبت به مقاومت می­رسند این آزمایش فقط در حالت خشک انجام شد و فقط این روش تشریح می­ شود.
۵/۵ کیلوگرم خاک که اندازه دانه­ های آن از ۱۹ میلیمتر کمتر است را آماده کرده، خاک را به رطوبت بهینه به دست آمده از آزمایش های تراکم رسانده و سپس متراکم می­گردد. روش تراکم به این صورت است که خاک را در سه لایه داخل قالب ریخته و هر لایه با ۵۶ ضربه چکش کوبیده می­ شود. سپس قالب محتوی خاک را وزن کرده، سرباری به اندازه ۴ کیلوگرم روی آن قرار می­گیرد. مجموعه را روی دستگاه گذاشته، آنقدر با چرخاندن دسته آن بالا آورده می­ شود تا با پیستون متصل به رینگ در تماس قرار گیرد و نیروسنج تکان بخورد.
سپس گیج های نفوذسنج و نیروسنج را روی صفر قرار داده، آنگاه با سرعت ۱/۲۷ میلیمتر در دقیقه دستگاه را بالا آورده و در نفوذ­های ذکر شده نیروسنج قرائت و یادداشت می­گردد. این عمل را تا نفوذ تقریبی ۱۲/۵ میلیمتر ادامه می­دهیم.
۴-۳-۴-۳-عدد CBR
ابتدا نمودار تغییرات فشار در برابر نفوذ پیستون را رسم می­کنیم. پس از رسم منحنی و تعیین مبداء آن می­توان به راحتی عدد CBR را که از یکی از دو نسبت زیر حاصل میشود تعیین نمود:
CBR= P2.5/70 یا CBR= P5/105
که P2.5 و P5، عبارتند از فشار­های لازم برای نفوذ ۲/۵ یا ۵ میلی متر از پیستون در خاک، و ۷۰ و ۱۰۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع، فشار­های لازم برای فرو بردن پیستون به همان اندازه در مصالح استاندارد می­باشد. هر مقدار که بیشتر باشد به عنوان عدد CBR انتخاب می­ شود.
۵-۳-۴-۳- تصحیح نتایج آزمایش
گاهی ممکن است که به علت وجود نقطه عطف یا به علت خطای ناشی از ناهموار بودن سطح نمونه خاک در محل تماس با پیستون، لازم باشد که منحنی فشار-نفوذ تصحیح شود، در این صورت تعیین CBR خاک باید پس از تصحیح منحنی فشار-نفوذ انجام شود.
برای تصحیح باید قسمت خطی نمودار را ادامه داد تا محور افقی را در نقطه ای قطع کند. این نقطه محل جدید مبداء مختصات است و محاسبات باید در محور­های مختصات جدید انجام شود. نحوه تصحیح به این ترتیب است که بر روی منحنی از نقطه ای که دارای بیشترین شیب است باید خط مماسی بر منحنی رسم شود تا محور افقی را در نقطه ای قطع کند که این نقطه محل جدید مبداء مختصات می­باشد.
۳-۴-۴- آزمایش برش مستقیم[۳۰]
در همه مسائل مربوط به پایداری خاک از قبیل طراحی پی­ها، دیوار­های حائل و خاکریز­ها، داشتن اطلاعات کافی راجع به مقاومت خاک ضروری است. اندازه گیری و تعیین مقاومت خاک­ها به ویژه برای ­خاک­های چسبنده که در محل پایداری خاک اهمیت و کاربرد زیادی دارد، جزء مباحث پیچیده در مکانیک خاک می­باشد.
مقاومت خاک در قسمت­ های مختلف منحنی که معرف معیار گسیختگی مصالح است، اسامی مختلفی دارد که شامل مقاومت کششی، مقاومت برشی و مقاومت فشاری می­باشد. لیکن می­توان گفت که مقاومت برشی خاک، عمده ترین عامل در تعیین رفتار خاک ها می­باشد. مقاومت برشی خاک، مقاومت داخلی در واحد سطح آن است، یعنی مقاومتی که خاک می ­تواند برای تاب آوردن در برابر گسیختگی و لغزش در امتداد هر صفحه دلخواه در داخل خود بسیج کند. مشخص است که موضوع مقاومت برشی برای بررسی مسائل پایداری خاک از قبیل باربری و پایداری شیب­ها و شیروانی­ها و فشار افقی موثر بر روی سازه های نگهدارنده خاک کاربرد دارد.
-۱-۴-۴-۳ تئوری آزمایش
یکی از مدل­های رفتاری الاستیک که جهت تعیین واکنش محیط در برابر بار، مورد استفاده فراوان دارد، مدل موهر-کولمب است. این مدل با ساده سازی­هایی به صورت گسترده به عنوان معیار گسیختگی مصالح استفاده می­ شود. پارامتر­های این مدل و معیار گسیختگی توسط آزمایش برش مستقیم به دست می ­آید و این پارامتر­ها همان زاویه اصطکاک داخلی و چسبندگی خاک می­باشند.
در آزمایش برش مستقیم با حرکت دادن نیمه بالایی یک جعبه محتوی خاک نسبت به نیمه پایینی آن، خاک داخل جعبه را تحت تنش برشی قرار می­دهیم تا تحت این تنش برشی گسیخته شود.
-۲-۴-۴-۳ شرایط انجام آزمایش
مشخصات برشی خاک به نحوه آزمایش و شرایطی که در آن شرایط این مشخصات ایجاد می­ شود، نیز بستگی دارد به طوری که به سه روش زیر می­توان آزمایش برش مستقیم را انجام داد:
الف- آزمایش تحکیم نیافته زهکشی نشده
در این آزمایش اعمال بار برشی، قبل از اینکه نمونه تحت بار قائم تحکیم یابد، شروع می­ شود. به این ترتیب بار­های افقی به سرعت وارد می­شوند و نمونه فرصت زهکشی پیدا نمی­کند.
ب- آزمایش تحکیم یافته زهکشی نشده
در این حالت ابتدا نمونه به آرامی تحت بارگذاری قائم قرار می­گیرد و تحکیم ­می­ شود و سپس بار برشی با سرعت به آن وارد می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:23:00 ب.ظ ]




 

 

تفاوت نسخ با تخصیص

 

نسخ: رفع حکم سابق از تمامی افراد موضوع
تخصیص: رفع حکم سابق از بعضی افراد موضوع

 

ناسخ و منسوخ اختلاف تباینی دارند
عام و خاص جمع عرفی دارند

 

در عین اختلاف در تعابیر، هر دو دانشمند، دیدگاه یکسان دارند

 

 

 

تفاوت نسخ با بداء

 

نسخ در تشریعیات و بداء در تکوینیات است

 

نسخ در تشریعیات و بداء در تکوینیات است، بداء نسبت به خدا، ابداء است

 

در عین اختلاف در تعابیر، هر دو دانشمند، دیدگاه یکسان دارند

 

 

 

جمع‏بندی دیدگاه‌های آیت‌الله معرفت و آیت‌الله جوادی آملی در بحث «نسخ»
تعریف هر دو دانشمند از نسخ، در عین اختلاف در تعابیر، یکسان است. آیت‏الله معرفت، نسخ در شرایع الهی را ظاهری می‌داند، نه واقعی. ایشان در ابتدا قائل به نسخ حکم در برخی آیات بودند، اما در تألیفات آخر خود، همه را جزء نسخ مشروط دانسته، که این در واقع نسخ نیست، بلکه متناسب با شرایط تغییر می‌کند. اما آیت‏الله جوادی آملی، نسخ مصطلح را مربوط به شریعت و منهاج دانسته و با نفی نسخ در آیات قرآن، بازگشت روح نسخ در قرآن را به تخصیص ازمانی می‌داند.
آیت‏الله معرفت، نسخ و بداء را یکسان می‌داند، جز آن‌که نسخ در تشریعیات است و بداء در تکوینیات. از نظر آیت‏الله جوادی آملی، نسخ نسبت به خدا، بیان حکم است و نسبت به بندگان، رفع حکم، و بداء نسبت به بندگان، بداء (ظهور پس از خفاء)، و نسبت به خدا، ابداء (إظهار پس از إخفا) است.
پیشنهاد تحقیق
-به نظر می‏رسد برای تعمیق تحقیق، مناسب است که متغیرهای قابل مقایسه را محدود نموده به بررسی تطبیقی آراء دو دانشمند درباره‏ی یکی از مباحث علوم قرآنی پرداخته شود؛ به‏طوری که نمونه‏ها و مثال‏ها هم ذکر و مقایسه شود.
پایان نامه
-بررسی تطبیقی آراء علوم قرآنی دانشمندانی که آثارشان جزء منابع کارشناسی ارشد می‌باشد، منبعی مفید در اختیار دانشجویان قرار می‎دهد.
منابع و مآخذ
۱-قرآن کریم، ترجمه‌ی محمدمهدى فولادوند، تحقیق هیئت علمى دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى)، تهران‏، دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى)، چاپ اول‏، ۱۴۱۵ق.‏
۲-قرآن کریم، ترجمه‌ی ناصر مکارم شیرازی، تحقیق و بررسی ححج‌الإسلام محمدرضا انصاری محلاتی و سید محمدمهدی برهانی و علی کرمی و محمد مروی، قم، مرکز نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۳-علی‌بن‌ابی‌طالب۸، نهج البلاغه.
۴-آلوسی، سیدمحمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق على عبدالبارى عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیه،‏ چاپ اول، ‏۱۴۱۵ق‏.
۵-ابن‌اثیر، مجدالدین مبارک، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، بیروت، مکتبه العلمیه، بی‌تا.
۶-ابن‌تیمیه، مجموعه الرسائل الکبری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، الطبعه الثانیه، ۱۳۹۲ق.
۷-ابن‌رشد، فلسفه‌ ابن‌رشد، منشورات دارالآفاق الجدیده، بیروت، ۱۴۰۷ق.
۸-ابن‌شهرآشوب مازندرانی، محمدبن‌علی، متشابه القرآن و مختلفه، تحقیق علامه شهرستانی، قم، انتشارات بیدار، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
۹-ابن‌عربى، ابوعبدالله محی‌الدین محمد، تفسیرابن‌عربى‏، تحقیق سمیر مصطفى رباب‏، بیروت، دار احیاء التراث العربى، چاپ اول، ‏۱۴۲۲ ق.‏ ‏
۱۰-ابن‌فارس، مقاییس اللغه، تحقیق عبدالسلام محمدهارون، قاهره، دار إحیاء الکتب العربیه، الطبعه الاولی، ۱۳۶۸ش.
‏۱۱-ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الصاد، ۱۴۱۰ق.
۱۲- ابوزید، نصرحامد، معنای متن، ترجمه‌ی مرتضی کریمی‏نیا، چاپ اول، تهران، انتشارات طرح نو، ۱۳۸۰ش.
۱۳-ازهری، محمد، تهذیب اللغه، تحقیق عبدالسلام هارون، محمدعلی نجار، بی‌تا، بی‌جا.
۱۴-اندلسی، ابوحیان محمدبن‌یوسف، البحر المحیط، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ق.
۱۵-بابایی، علی‌اکبر، روش شناسی تفسیر قرآن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
۱۶-………………………، تأویل قرآن، مجله‌ی معرفت، شماره‌ی۶، صص۴۴ـ ۴۹، بی‏تا.
۱۷-بلاغى نجفى، محمدجواد، آلاء الرحمن فى تفسیر القرآن‏، تحقیق ‏واحد تحقیقات اسلامى بنیاد بعثت، قم، بنیاد بعثت‏، ۱۴۲۰ق‏.
۱۸-بهرامی، محمد؛ سجادی، سیدابراهیم، آشنایی با دانش اسباب نزول ۲، مجله‌‌ی پژوهش‌های قرآنی، شماره‌ی‌۲، تابستان۱۳۷۴، ۳۰صفحه(۳۵ تا ۶۴).
۱۹-……………………………………………..، نقد و بررسی کتاب‌های اسباب نزول ۲، مجله‌‌ی پژوهش‌های قرآنی، شماره‌ی‌۲، تابستان۱۳۷۴، ۳۲صفحه(۱۲۵ تا ۱۵۶).
۲۰-بیات مختاری، ماشاء‌الله، تأویل و آیات محکم و متشابه، مجله‌‌ی پژوهش‌های قرآنی، شماره‌ی۳۱٫
۲۱-پیروزفر، سهیلا، دیدگاه‌های آیت‌الله معرفت درباره‌ی اسباب نزول، مجله‌ی بینات، شماره‌ی۷۱، سال هیجدهم، ۱۳صفحه(۱۳۸ تا ۱۵۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:22:00 ب.ظ ]




هر فکر، احساس، رفتار و خاطره ای می تواند منجر به تداوم و تقویت طرحواره شود. طرحواره ها توسط سه مکانیزم اولیه تداوم می یابند :
الف ) تحریف های شناختی : فرد از طریق تحریف های شناختی محیط را بگونه ای سوء تعبیر می کند که بتواند طرحواره را تقویت کند یعنی اطلاعاتی را از محیط می گیرد که با طرحواره وی هماهنگ باشد و از نظر هیجانی هم فرد هیجانهای مرتبط با طرحواره دردناک را بازداری کرده و از حیطه خودآگاه می راند.
ب) الگوهای خود آسیب رسان زندگی : از نظر رفتاری فرد خود را در الگوهای آسیب رسان درگیر می سازد و موقعیت ها و رابطه هایی را بر می گزیند و حفظ می کند که تداوم طرحواره مورد نظر را در پی داشته باشد.
ج ) سبک مقابله ای طرحواره : فرد همچنین با سبک مقابله ای ناسازگاری که دربرابر طرحواره می گزیند موجبات تداوم طرحواره را فراهم می آورد.

 

      1. ترمیم طرحواره : هر خاطره، فکر یا احساسی می تواند طرحواره را ترمیم کند اما از آنجا که طرحواره ها نسبت به تغییر مقاومند ترمیم طرحواره نیاز به انگیزه و تمایل برای رو به روشدن و مبارزه با طرحواره و قانونمندی ها و تمرین های مستمر دارد.

    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه


 

ترمیم طرحواره هدف اصلی طرحواره درمانی است و چون یک طرحواره در برگیرنده مجموعه ای از خاطرات، هیجانها، حسهای بدنی و شناختارهاست بنابراین در ترمیم طرحواره باید تمامی این عناصر را تعدیل نمود. تغییر طرحواره شامل تغییر رفتار هم می شود و به بیمار می آموزد الگوهای رفتاری سالمتر و سازگارتری را جایگزین سبکهای مقابله ای ناسازگار کند.
۸-۴-۲-طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه
بک (۱۹۹۷) طرح‌واره‌های ناسازگارانه را از جمله فقدان، شکست و دوست نداشتنی بودن معرفی کرد که در طی دوران اولیه کودکی شکل می‌گیرند و با مفاهیمی مرتبط با یکپارچگی بیولوژیک، مثل توانایی زنده ماندن، صلاحیت و اعتبار مراقبین، ترک شدن و هدایت خطر فیزیکی به سمت خود، در ارتباط هستند. بالبی[۲۹۹] (۱۹۸۰) معتقد است اختلالاتی که در مرحله‌ی اول زندگی روی می‌دهد بر پردازش اطلاعات در دوره‌های بعدی زندگی اثر می‌گذارد، و در نتیجه فرد را به تهدیدهای ترک شدن و تهدیدهایی برای بقای بیولوژیک، آسیب‌پذیر می‌سازد (لی هی[۳۰۰]، ۲۰۰۸).
یانگ (۱۹۹۹ و ۱۹۹۰) فرض کرد که برخی طرحواره‌ها، به خصوص طرحواره‌هایی که در طی دوران اولیه‌ی زندگی بر اثر تجربه‌های ناخوشایند و نامطلوب کودکی شکل می‌گیرند، ممکن است هسته‌ی مرکزی اختلالات شخصیت، مشکلات خصیصه‌ای خفیف‌تر، و بسیاری از اختلالات مزمن را تشکیل دهند. او این زیر مجموعه طرحواره‌ها را، طرح‌واره‌های ناسازگارانه نام‌گذاری کرد. به منظور ارائه یک تعریف جامع از این طرحواره‌ها، وی تأکید کرد که طرح‌واره‌ ی ناسازگارانه اولیه:
یک الگو یا تم گسترده و نافذ است؛
متشکل از خاطرات، هیجانات، شناختواره‌ها و حس‌های بدنی می‌باشد؛
در ارتباط با فرد و روابط بین فردی او با دیگران است؛
در طی دوران کودکی یا نوجوانی شکل می‌گیرد؛
در طول زندگی فرد گسترش می‌یابد؛
به طور قابل ملاحظه‌ای مختل و ناکارآمد است.
به طور خلاصه طرحواره‌های ناسازگار ، الگوهای شناختی و هیجانی خود ـ ویرانگری هستند، که از اوایل رشد و تحول فرد آغاز می‌شوند و در طول زندگی فرد تکرار می‌شوند. توجه داشته باشید که بر طبق این تعریف، رفتار فرد قسمتی از طرح‌واره‌‌ی وی نیست، بلکه یانگ می‌گوید که رفتارهای ناسازگارانه به عنوان پاسخی به طرحواره‌ شکل می‌گیرند. بنابراین، رفتارها توسط طرحواره‌ها برانگیخته می‌شوند، ولی قسمتی از طر‌واره‌ها نمی‌باشند (یانگ، کلوسکو و ویشار، ۲۰۰۳).
طبق نظر بارلو(۲۰۱۲) طرحواره‌های ناسازگارویژگی‌های خاصی دارند. این طر‌حواره‌ها به عنوان:
واقعیت‌های پذیرفته شده، در مورد خود یا محیط تجربه می‌شوند؛
خود ـ تخریب کننده و مقاوم به تغییر هستند؛
مختل و ناکارآمد هستند؛
اغلب توسط برخی تغییرات در محیط، از جمله فقدان یا از دست دادن شغل، فعال می‌شوند؛
هنگامی که فعال می‌شوند با سطوح بالای هیجان در هم آمیخته هستند؛
معمولاً ناشی از تعامل سرشت[۳۰۱] کودک با تجارب مختلف دوره تحولی با اعضاء یا مراقبین در خانواده هستند.
از نظر یانگ (۱۹۹۹) خصوصیات طرحواره های ناسازگار عبارتند از:
باورها و احساس‌های غیرشرطی درباره خودمان هستند و در اثر ارتباط با محیط ایجاد شده‌اند؛
خود ـ تداوم‌بخش[۳۰۲]اند، و بنابراین در برابر تغییر مقاومت می‌کنند؛
طبق تعریف، باید به صورت مکرر و به میزان زیادی ناکارآمد باشند؛
معمولاً توسط رویدادهایی در محیط فعال می‌شوند که به طرحواره‌‌ های خاصی مربوط‌اند؛
نسبت به مفروضه‌های زیربنایی، رابطه‌ی نزدیک‌تری با سطوح بالای عاطفه دارند؛
از تعامل سرشت فطری کودک با تجربه‌های ناکارآمد و با والدین، خواهر و برادرها و همسالان در طی سال‌های اولیه‌ی زندگی به وجود آیند (یانگ، ۱۹۹۹).
۵-۲-پیشینه پژوهش
- کیتزمن[۳۰۳] ( ۲۰۰۹ ) در پژوهشی بر روی ۴۰ زوج متاهل حین برقراری رابطه متقابل با فرزندان پسر ۸-۶ ساله بودند انجام داد. و به این نتیجه رسید که میان تعارضات زناشویی و اختلال در وظایف سرپرستی رابطه وجود دارد.
- هنری و میلر [۳۰۴](۲۰۰۴، به نقل از بهاری ) تحقیقی به منظور. بررسی مشکلات زناشویی در میانه عمر و میزان اثر آنها بر رضایتمندی زناشویی انجام داده اند. نتایج این تحقیق نشان داده است که رایج ترین مشکلات عبارت بودند از ( موضوعات مالی ( ۲۷ %) موضوعات جنسی ( ۸/۲۳ % ) “، شیوه برخورد با کودکان ( ۳/۱۵ %)، صمیمیت عاطفی ( ۷/۱۸ %)، تمیز کردن منزل ( ۱۸ % ) و ارتباط ( ۳/۱۵ %).
- یارمحمدی اصل (۱۳۸۶) پژوهشی با عنوان بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی در بهبود اختلال افسردگی اساسی عود کننده انجام داد. نتایج تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که بین طرحواره های ناسازگارانه اولیه با علائم افسردگی اساسی رابطه معنی داری وجود دارد و با ۹۹ درصد اطمینان وجود ارتباط مستقیم میان این دو متغییر تایید می شود. به این ترتیب که با افزایش نمرات طرحواره های ناسازگارانه اولیه میزان افسردگی نیز افزایش می یابد. در این تحقیق طرحواره درمانی بطور معنی داری موجب کاهش علائم افسردگی گردید.
- فریمن(۲۰۰۴) با بهره گرفتن از مدل طرحواره یانگ به بررسی مدل پردازش شناختی غیر منطقی پرداخت و با بهره گرفتن از آزمون های بهنجار به این نتیجه رسید که داشتن طرحواره ناسازگارانه اولیه، پیش بینی کننده ناسازگاری بین فردی است. این یافته تاییدی است بر دیدگاه یانگ که طرحواره های ناسازگارانه اولیه را ذاتا ناکارآمد میداند (مددی،۱۳۹۱)
- هریس[۳۰۵] و همکاران (۲۰۱۲) دریافتند که چهار طرحواره ناسازگارانه اولیه (نقص و شرم- خود کنترلی ضعیف- آسیب پذیری نسبت به ضرر-وابستگی و بی کفایتی) با افسردگی ارتباط دارند.
- ولبورن[۳۰۶] و همکاران (۲۰۱۲) در تحقیقی رابطه بین طرحواره های ناسازگارانه و اختلالات روانی را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش دو طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی و خود کنترلی پایین / خود انظباطی پایین، پیش بینی کننده ای مهم برای افسردگی بودند.
- در یک مطالعه انجام شده به روی ۱۵۳ دانشجوی کارشناسی روانشناسی آندره[۳۰۷](۲۰۰۹) دریافت حوزه طرد و بریدگی از طرحواره های ناسازگارانه اولیه ارتباط منفی با احساسات مثبت، عزت نفس و سازگاری در دانشگاه دارد و همبستگی مثبت با احساسات منفی دارد (قاسمی، ۱۳۸۹).
- اسمیت و جونز[۳۰۸](۲۰۰۹) در تحقیقی با عنوان طرحواره های ناسازگارانه، رویدادهای منفی زندگی و ناراحتی های روانشناختی به این نتیجه رسیدند که طرحواره های رویدادهای منفی زندگی باعث ناراحتی های روانشناختی شدیدتر می شوند. بنابراین طرحواره های ناسازگارانه اولیه و تجارب منفی زندگی هر یک به طور مستقل در اختلالات روانشناختی دخیل هستند.
- هانس[۳۰۹] و همکاران (۲۰۱۰) پژوهشی با عنوان بررسی طرحواره درمانی و طرحواره های ناسازگارانه اولیه در اختلالات شخصیت و سایر بیماری های روانی انجام داد و به این نتیجه رسید که طرحواره های ناسازگارانه اولیه با آسیب های شخصیت و ناراحتی های روانی ارتباط دارد.
- بودمن و گورمن[۳۱۰] ( ۲۰۱۰)، در مطالعات شان بر روی الگو های کنش متقابل، پرخاشگری متقابل، پرخاشگری کلامی، کناره گیری، تعارض کم و بدون استرس به این نتیجه رسیدند که در مقایسه با زوج های متعارض، زوج های کم تعارض رفتار های مثبت بیشتر و رفتار های منفی کمتری را از خود نشان می دهند.
- هانسون و لندبلند[۳۱۱] (۲۰۰۶) در پژوهشی نشان داده اند که آموزش مهارت های ارتباطی و حل تعارض به زوجینی که در تعاملات زناشویی مشکل داشته اند باعث بهبود روابط زناشویی زوجین و کاهش تعارضات و افزایش سلامت روان در آنان می گردد.
- وینسنت، ویشس و گری [۳۱۲]( ۲۰۰۶) در پژوهش خود یک تحلیل رفتاری از فرایند حل تعارض زوجین آشفته و غیر آشفته کردند. نتایج حاکی از آن بود که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیر آشفته به میزان بیشتری از رفتار های تعارض منفی و به میزان کمی از رفتار های حل تعارض مثبت استفاده می کنند.
- در پژوهش گسترده ای که گاتمن در خصوص تعارض طرحریزی کرد چهار سبک تعارض در روابط زوجین خود را نشان داد که در ازدواج به طور خاصی مخرّب هستند. این چهار سبک عبارتند از: عیبجویی، تحقیر، دفاعی بودن و دیوار سنگی، تمام این راهبردها می توانند باعث منزوی شدن و کناره گیری شوند (گاتمن و لوینسون، ۲۰۱۲). در حمایت از این مدل هاوستون و انگلیستی (۲۰۱۲) دریافتند که روابطی که در آن سطوح بالای رفتار منفی از قبیل انتقاد کردن، شکایت، عصبانی شدن و ناشکیبایی از طرف هر یک از همسران وجود دارد، با گذشت زمان در زنان (و نه در مردان) باعث رضایت پایین تر می شود.
- شیلنگ و همکاران[۳۱۳] (۲۰۰۴) به تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی در زوجینی که دچار مشکلات زناشویی بودند پرداختند. ۳۹ زن و ۳۸ مرد تحت آموزش برنامه پیشگیری و پر بار سازی رابطه (PREP) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که به طور معناداری رضایت مندی زناشویی شان افزایش یافته بود.
- ریوس،سیسیل[۳۱۴] (۲۰۱۰) پایان نامه کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه ایالتی تویا با موضوع رابطه مشاوره قبل از ازدواج، انتظارات و رضایت زناشویی به رشته تحریر درآورده است. هدف این مطالعه، بررسی اهمیت مشاوره در انتظارات و رضایت مندی زناشویی می باشد. این مطالعه با شیوه بررسی زوج ها و اینکه ایا قبل از ازدواج به انها کمک کرده است یا خیر، انجام شده است.زوج های مورد مطالعه، شامل ۵۶زن و ۵۶ شوهر بودند که کمتر از یک سال از زمان ازدواج انها می گذشت.رابطه بین منابع اطلاعاتی و انتظارات نشان داد که متغیرها به شدت با خانواده مبدا (خانواده خودشان قبل از ازدواج) ارتباط دادند. همچنین مشخص شد که درصد بالایی از ازدواج ها، اطلاعات قابل توجهی از منابع غیررسمی به دست می اورند نه از مشاوره ها و کلاس های اموزشی قبل از ازدواج ! انتظارات معقول، نقش بسیار مهمی در رضایت مندی زناشویی داشتند.
- آدامز،امی میشل[۳۱۵](۲۰۰۹) در رساله دوره دکتری خود در دانشگاه لوییزیانا در مونرو، تاثیر ادراک “خودمتمایزگری” در رضایت مندی زناشویی و رضایت جنسی را مورد بررسی قرار داده است.وی می نویسد:خودمتمایزگری به عنوان یک جزء اساسی از صمیمیت در دراز مدت، رضایت و تقابل در روابط زناشویی به حساب می اید. خودمتمایزگری اجازه می دهد تا فرد در یک رابطه مشخص از استقلال نسبی و وابستگی متعادل برخوردار باشد. موری بون، خودمتمایزگری را تحت عنوان تعادل بین نیروهای جدایی طلبی و با هم بودن و یا تعادل بین عقل و احساسات مطرح می کند. به طور حتم هردوی این مفاهیم تحت تاثیر درجه خودمتمایزگری قرار دارد. اعتقاد براین است که سطح متمایزگری به شدت بر زمینه های مختلف زندگی از جمله رضایت مندی زناشویی و جنسی اثر می گذارد. زنان و شوهران در ازدواج هایی با خودمتمایزگری پایین تر، بلوغ عاطفی ضعیف تر و ظرفیت محدود تر نزدیک شدن و جداشدن از خود نشان می دهند که این مسئله منجربه قربانی شدن رشد شخصی افراد جهت حفظ رابطه زناشویی شان می شود. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر درک خودمتمایزگری در رضایت زناشویی و جنسی در ۵۱ زوج(تعداد:۱۰۲) در منطقه مترو اتلانتا پرداخته است. در این مطالعه از پرسشنامه خود DSI جهت بررسی خودمتمایزگری استفاده شده است.شاخص رضایت مندی زناشویی(TMS) و شاخص رضایت جنسی(ISS) و داده های دموگرافیک در این روش بکار گرفته شده اند. تجزیه و تحلیل آماری انجام شده توسط نرم افزارهای spss، شامل پیرسون و چند خطی رگرسیون می باشد. مجموع نفرات ترکیبی مردان و زنان نشان داد که ارتباط معناداری بین تمایز خود، رضایت مندی زناشویی و رضایت جنسی وجود دارد. مجموع نفرات زنان یک همبستگی بارز بین خودمتمایزگری و رضایت مندی زناشویی نشان نمی دهد. مجموع نفرات زنان و شوهران و مجموع جداگانه نفرات انها، همبستگی قوی بین تمایز از خود، رضایت زناشویی و رضایت جنسی نشان می دهد. هیچکدام از متغیرهای دموگرافیک پیش بینی کننده محرز خودمتمایزگری نیستند؛با این حال این مطالعه در جهت حمایت فرضیه بون، خودمتمایزگری را موثر بر رضایت مندی زناشویی و رضایت جنسی مطرح می کند.
- کرامر، تیلور، استانلی (۲۰۰۸) آموزش روش های برقراری ارتباط سازنده بر رضایت مندی زناشویی را در گروهی می سنجیدند که نتایج نشان داد این آموزش ها سبب پائین آمدن فشار خون و افزایش رضایت مندی آنها از زندگی زناشویی شان شده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:22:00 ب.ظ ]




مبحث پنجم: اهداف صلاحیت تکمیلی
صلاحیت تکمیلی در پی تحقق اهدافی جانبی در مسیر نیل به آرمان خاتمه بخشیدن به بی کیفری است. این اهداف عبارتند از:
احترام به حق حاکمیت دولتها
ارتقاء عدالت کیفری در کشورها
فراهم کردن موجبات رسیدگی موثر در دیوان
مراقبت از اقدام دستگاه قضایی ملی در مبارزه با بی کیفری
در این مبحث، ذیل چهار گفتار به تحلیل این اهداف می پردازیم.
گفتار نخست: احترام به حاکمیت دولت ها
علیرغم تغییر مفهوم سنتی حاکمیت، هنوز این مفهوم در روابط بین المللی دارای اهمیت ویژه ای است تا آنجا که در دیباچه اساسنامه نیز احترام به آن در چارچوب منشور ملل متحد مورد تاکید قرار گرفته است. در فراز هفتم از دیباچه اساسنامه می خوانیم: «با تاکید مجدد بر اهداف و اصول منشور ملل متحد و به ویژه این مهم که همه دولتها باید از تهدید یا استفاده از زور یا هر وسیله دیگر که مغایر با هدف سازمان ملل است علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی دولتی دیگر اجتناب نماید.» [۲۲۷]. توجه به مذاکراتی که در طول تصویب اساسنامه مطرح گردیده گویای آن است که یکی از مهمترین دغدغه های دولتها مساله حاکمیت دولت بوده و نگرانی از نادیده انگاشته شدن حاکمیت ملی از اصلی ترین دلایل ناکام ماندن تلاش هایی بوده است که در راستای تشکیل دیوان صورت گرفته است. تدوین کنندگان اساسنامه چاره کار را در گنجاندن اصل صلاحیت تکمیلی در اساسنامه دانستند؛ باشد که رغبت دولت ها در پیوستن به دیوان در سایه محترم داشتن حاکمیت آنان افزایش یابد. از این رو تدوین کنندگان اساسنامه در پی تلقین این باور برای دولت ها بوده اند که مادامی که به تعهدات بین المللی خود در قبال نقض های فاحش حقوق بشر عمل نمایند مصون از هرگونه تعرض و مداخله ای از ناحیه دیوان خواهند بود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به اینکه تا آگوست ۲۰۱۰ تعداد ۱۱۳ کشور از ۱۹۲ کشور عضو سازمان ملل متحد اساسنامه را تصویب نمودند؛ حکایت از آن دارد که در اساسنامه، حاکمیت به نوعی محترم داشته شده است و دولتها از این بابت با نگرانی کمتری روبه رو هستند. استدلال دولتهایی که از تصویب اساسنامه امتناع می کنند عمدتاً مبتنی بر آن است که مداخله دیوان در امور داخلی کشورشان زیاد است. در واقع برخی دولتهای غیر عضو اصل صلاحیت تکمیلی را به عنوان نکته مثبتی ارزیابی نموده اند. مثلا بخش معاهدات و حقوق وزارت امور خارجه جمهوری خلق چین بیان داشته: «برای ایجاد اقتدار برای دیوان بین المللی کیفری لازم است که اعتماد و اطمینان تام کشورها تامین شود و باید دانست صلاحیت جهانی واقعی اساسنامه رم مورد شناسایی قرار گیرد؛ چین عقیده دارد اساسنامه باید با دقت و به طور مطلق با اتکا بر اصولی که دیوان بر آن اساس شکل گرفته است مورد پذیرش باشد. اول از همه اصل صلاحیت تکمیلی باید محترم داشته شود. مهمترین نقش دیوان در آن اصل مستتر است و این اصل دولت ها را تشویق به ارتقای سطح عدالت در عرصه داخلی می نماید و تاکید دارد که دولت ها صلاحیت خود را بر جنایات ارتکابی در سرزمین خود اعمال نمایند.»[۲۲۸]
دمپسی می نویسد: «امروزه دولتها ناگزیرخواهند بود تا در نظام قوانین داخلی خود به واقعیت دیوان بین المللی کیفری توجه نمایند؛ در واقع از این جهت که دیوان بین المللی کیفری با ایجاد مواضع خود، معیار دادرسی واقعی در سطح ملی را معرفی خواهد نمود، دولت ها به صورت غیر مستقیم ملزم می گردند تا با رعایت موازین مورد نظر، مانع مداخله دیوان شوند و از این حیث از تمامیت قضایی خود پاسداری نمایند. این امر خود تلویحاً به معنای تحول در نیروهای سازنده حقوق در سطح داخلی است که خود در معنای حاکمیت دگرگونی ایجاد می نماید.»[۲۲۹]
لازم به ذکر است که حساسیت دولت در خصوص حاکمیت خود به یک اندازه نیست و منافع مدرجی در دفاع از حاکمیت خود دارند. دولتهای منطقه اسکادیناوی به نحو منعطف تری با مقوله حاکمیت خود برخورد می کنند و مثلاً تبعه خود را به مراجع بین المللی قابل استرداد می دانند. برای این دسته از دولت ها دیوان بین المللی کیفری تهدید کمتری به شمار می آید ولی برای کشورهای دیگری همچون روسیه، آمریکا و چین که در تعاملات بین المللی منافع ویژه خود را در اصرار بر حفظ مفاهیم و آثار سنتی حاکمیت می دانند و در عین حال قدرت های تاپیر گذار بین المللی هستند؛ وضعیت متفاوت است.
توفیق دیوان بین المللی کیفری در سایه جلب اطمینان دولت ها نسبت به حاکمیت شان حاصل خواهد شد. لذا همان طور که یک دیوان منفعل نمی تواند انتظارات بین المللی در مبارزه با بی کیفری را پاسخگو باشد، دیوانی بسیار مقتدر نیز از جلب اعتماد دولت ها ناتوان است چرا که دولت ها حاضر نخواهند بود به کلی از حق حاکمیت خود چشم پوشی کنند. لذا یک دیوان میانه رو می تواند عملکرد بهتری داشته باشد و صلاحیت تکمیلی نیز تدبیرگر این میانه روی می باشد.
هنگامی که دیوان با ابزار صلاحیت تکمیلی به جنایات بین المللی می پردازد، ابتدائاً مداخله ای در فرایند دادرسی داخلی نمی نماید و تقدم مطلق را با رسیدگی های داخلی می داند.
گفتار دوم: ارتقاء عدالت کیفری در کشورها
لوئیس مورنو اوکامپو ،دادستان دیوان در مراسم تحلیف در لاهه ۱۶ ژوئن ۲۰۰۳ چنین بیان داشت: به اعتبار اصل صلاحیت تکمیلی، اندک بودن تعداد پرونده در دیوان نشانه ناکارآمدی دیوان نیست؛ بلکه نشانه کارکرد مناسب و موثر مراجع قضایی داخلی است که این خود موفقیت بزرگی است.[۲۳۰]
مقتضای صلاحیت تکمیلی دیوان، پذیرش مجرا بودن عدالت در معنا و شیوه مطلوب در مراجع ملی است؛ همان گونه که بیان شد، صلاحیت تکمیلی موید این معناست که دادرسی حقیقی داخلی بهتر از دادرسی بین المللی است. صلاحیت تکمیلی به دولتها بیم و امید می دهد که اگر شکلاً و ماهیتاً به شیوه مورد انتظار عدالت که موجبات اغنای وجدان مردمان جهان را فراهم می سازد عمل نماید، مصون از مداخله و در غیر این صورت مقصدی برای دقت نظر مرجع قضایی بین المللی خواهد بود.
از این رو، یکی از هدف های اصل صلاحیت تکمیلی آن است که دولت ها را تشویق کند تا در اجرای تعهد بین المللی خود، به نقض های رخ داده در قلمرو صلاحیتی خود رسیدگی کنند.
عبارت معروفی که در معاهدات استرداد مجرمین معمولا ذکر می شود آن است که «یا مسترد کن و یا رسیدگی کن»[۲۳۱] در شعار دیوان بدین نحو تغییر کرده است: «یا رسیدگی حقیقی کن و یا منتظر مداخله دیوان باش» برای دفع چنین مداخله ای، دولتها باید تلاش کنند تا موجبات اجرای عدالت را در سرزمین خود فراهم سازند. این اثر اصل صلاحیت تکمیلی، به نظر، وسیله بسیار مهمتری در مبارزه با بی کیفری می باشد.
اصل صلاحیت تکمیلی در این جنبه، در سه حوزه موجب توسعه حقوق داخلی می گردد: نخست اینکه دولتها به تصویب قوانین لازم و توسعه ادبیات حقوق ماهوی و شکلی خود می پردازند، دوم آنکه تدابیر لازم جهت اجرای دادرسی واقعی را تمهید می کنند و نهایتاً اینکه دولتها به اعمال موثر صلاحیت جهانی خود تشویق می شوند؛ دادستان دیوان در مراسم تحلیف خود در لاهه به تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۰۳ گفت: به اعتبار اصل صلاحیت تکمیلی کمی پرونده در دیوان نشانه ناکارآمدی دیوان نیست بلکه نشانه کارکرد مناسب و موثر مراجع قضایی داخلی است که این خود موفقیت بزرگی است.[۲۳۲]
۱)- تصویب قوانین کافی
اساسنامه دیوان بین المللی کیفری صریحاً دولتها را ملزم نکرده است تا در قوانین خود بازنگری کنند وحتی از آنان نخواسته است تا مرتکبان را با عناوین جنایات بین المللی مجازات نمایند؛ بلکه دولت ها این اقدام را به عنوان تدبیری احتیاطی انجام می دهند. تنها تعهدات دولت های عضو در قبال اساسنامه آن است که جنایات مورد نظر اساسنامه را در سرزمین خود قابل کیفر بدانند و جرایم علیه اجرای عدالت در برابر دیوان را که در سرزمین آنها یا توسط اتباع آنان واقع می شود را جرم انگاری کنند و اطمینان دهند که مقررات شکلی کافی برای اجرای همکاری های قضایی با دیوان وفق بخش نهم اساسنامه به ویژه ماده ۸۸ وجود داشته باشد و در عین حال با عنایت به اینکه صلاحیت تکمیلی دیوان در مواردی که دولت، مستندات قانونی کافی برای تعقیب و مجازات موثر مرتکبان نداشته باشد، دیوان به اعمال صلاحیت مبادرت خواهد نمود، دولتها برای سد این باب تدابیری اندیشیده اند.
در تعامل دولتها با جنایات بین المللی مذکور در اساسنامه دیوان بین المللی کیفری، سه رویکرد دیده می شود؛
برخی قانونگذاران داخلی، به صورت لفظ به لفظ جنایات مندرج در اساسنامه را متون جزایی خود نقل کرده و بدین نحو جنایات بین المللی را در عرصه داخلی در انطباق کامل با اساسنامه دیوان، جرم انگاری نموده اند.[۲۳۳]
برخی دیگر از دولتها مفاهیم مجرمانه بین المللی را در مقررات داخلی خود توسعه داده اند و حتی برخی جرائم همچون تروریسم و قاچاق بین المللی مواد مخدر و جرائم سازمان یافته را نیز به قاموس مقررات جزایی خود وارد نموده و یا با برداشتن قیدی از جنایات، موجبات توسعه یافتن دامنه شمول جنایات بین امللی را فراهم کرده اند.[۲۳۴]
تعداد دولتهایی که اقدام به بازنگریی در مقررات داخلی خود می کنند تا تعامل مناسبی با دیوان داشته باشند روز افزون است. به علاوه نه تنها این اقدام ، دولت ها را به تعقیب موثر قادر می سازد بلکه در سطح ملی گفتمان فراگیری را برای بررسی مسئولیت دولت نسبت به تعقیب جنایات بین المللی مطرح می سازد.
دسته سوم کشورها نیز جنایات مندرج در اساسنامه را تحت عناوین دیگری (نوعاً جرائم عادی) در حقوق داخلی قابل مجازات می دانند.
اساسنامه مستقیما هیچ تکلیفی را متوجه دولتها برای جرم انگاری جنایات چهارگانه بین المللی در حقوق داخلی نکرده است.
مشکل اصلی زمانی است که دولتی اساسا و حتی به هیچ عنوان دیگری رفتارهایی را که در اساسنامه به عنوان جنایت بین المللی شناخته شده است مجرمانه نداند؛ مثلاً در حقوق داخلی کشوری ، برده داری جرم انگاشته نشده باشد یا به واسطه مقررات اصولا برخی گروه ها مورد حمایت نباشند، همچون باور به غیر قابل حمایت بودن نفوس پیروان مذاهب و مکاتب ضاله در مقررات کشور ما، این وضعیت مقررات داخلی ، مراجعه به دستگاه قضایی داخلی را بی فایده می کند و دستگاه قضایی در چنین موارد چاره ای جز پیش گرفتن رویه ای انفعالی ندارد و اساسا برای تشکیلات قضایی امکان شروع فرایند دادرسی وجود ندارد و بالنتیجه آن تشکیلات، ناتوان خواهد بود.[۲۳۵]
تاثیر مستقیمی که اصل صلاحیت تکمیلی دارد آن است که دولت ها احساس می کنند لازم است قوانین ناظر بر جنایات بین المللی را فارغ از اینکه به دیوان بپیوندند یا خیر در قوانین داخلی خود داشته باشند.[۲۳۶]
۲)- انجام دادرسی های استاندارد
یکی از آثار اصل صلاحیت تکمیلی بر دادرسی های داخلی، اتخاذ تدابیر و روش هایی است که به واسطه وحود آنان، دستگاه قضایی ناتوان یا غیر مایل به رسیدگی شناخته نشود.
دادستان دیوان در نخستین مجمع عمومی دولت های عضو، کمترین فایده وجود دیوان بین المللی را چنین برشمرد : «… اثر بازدارنده ای که صرف وجود دیوان ایجاد می کند آن است که دولت ها با توجه به وجود این مرجع بین المللی کیفری متقاعد می شوند تا در قبال مناقشات جدی اقدام مناسبی انجام دهند.»[۲۳۷]
یکی از جنبه های قابل توجه اصل صلاحیت تکمیلی، که از آن به صلاحیت تکمیلی مثبت[۲۳۸] یاد می شود به دادستان کمک می کند تا دولتها را تشویق کند تا به واکنش علیه جنایات در سطح داخلی بپردازد و از این رهگذر حتی دادستان به دولتهای داخلی نیز کمک رسانی نماید. این مفهوم در فرازی از سخنرانی دادستان در مجمع عمومی دولتهای عضو به چشم می خورد: «یکی از مهمترین اقداماتی که در حوزه روابط خارجی دفتر دادستان مطرح است، تشویق دولتها به اجرای مسئولیت های ابتدایی خود در قبال جنایات بین المللی داخل در صلاحیتشان می باشد. دفتر دادستان باید دولتها را تشویق نماید که از ابزارهای و تدابیر مناسب در هر موردی استفاده نمایند.»[۲۳۹]
دادستان اذعان داشته است که دادسرای دیوان، رویکردی مثبت و فعال را در قبال صلاحیت ابتدایی دولت واجد صلاحیت و همچنین صلاحیت تکمیلی خود دارد؛ به این نحو که به تشویق دولتها می پردازد تا به اعمال صلاحیت خود مبادرت نموده، در یک نظام همکاری بین المللی مشارکت نمایند.[۲۴۰]
دادستان خاطر نشان کرده است که تشکیلات عدالت بین المللی و دستگاه قضایی داخلی باید برای رسیدن به اهداف والای دیوان با هم تعامل نمایند و این دو مرجع، جایگزین یکدیگر به شمار نمی آیند.[۲۴۱]
کلفنر معتقد است که سازوکار شکلی صلاحیت تکمیلی مشتمل بر اموری است که مستلزم تعامل دولت و دیوان است و قابلیت آن را دارد که دولتها را به اقدام موثر ترغیب نماید[۲۴۲]. توجه دیوان به روش دادرسی که در مرجع داخلی انجام می شود، موجب می گردد تا این رسیدگی ها به صورت غیر مستقیم تقویت شود.
برای اجتناب از اعمال صلاحیت دیوان در موضوعی، دولتها سعی خواهند کرد تا روش های برخورد خود را با روش نظام هایی که مایل و قادر تلقی می گردند منطبق نمایند تا از این رهگذر از حاکمیت ملی خود نیز حمایت کافی به عمل آورند.[۲۴۳]
گفتار سوم: فراهم کردن موجبات رسیدگی موثر در دیوان
رسیدگی موثر در دیوان زمانی تحقق خواهد یافت که ابتدائاً باور به مشروعیت مداخله آن در وضعیت مورد بحث مسلم باشد و در ثانی ابزارهای لازم در اختیار دادستان برای انجام اقدامات تحقیقی و تعقیبی مقتضی وجود داشته باشد.
در همین رابطه اساسنامه دیوان در مواد متعدد ضوابطی را برای احراز قناعت وجدانی ناظران در تحقق عدالت اندیشیده است؛ این بحث در قالب قابلیت پذیرش دعوی که از توابع بحث صلاحیت تکمیلی دیوان است مطرح می گردد. این ضوابط همگی موید دقت توجه تدوین کنندگان اساسنامه به این مهم است که می خواهند فضای روانی حاکم بر اذهان و افکار عمومی مردم جهان به این سمت و سو باشد که دیوان مداخله نخواهد کرد مگر زمانی که بیم نقض گسترده حقوق بشر و اشاعه بی کیفری در منطقه ای وجود داشته باشد؛ این خود توجیه گر اهتمام دیوان به عدم مداخله در امور داخلی دولت و حساسیت آن نسبت به نقض حقوق بنیادین بشر است.
همچنین دیوان ضوابط متعددی برای نحوه احضار و جلب موثر افرادی که اتهام متوجه ایشان می شود تمهید نموده است. به علاوه سازوکار کسب اطلاع و نظارت بر فرایند دادرسی در عرصه دادرسی ملی را در نظر گرفته است که در بخش دوم رساله به تفصیل آن خواهیم پرداخت.
دیوان در قالب صلاحیت تکمیلی فعال و یا مثبت به تدبیر روش هایی برای نیل به اهداف صلاحیت تکمیلی پرداخته است[۲۴۴].
دو اصل راهبردی روش پرداختن دیوان به جنایات بین المللی را از طریق اجرای صلاحیت تکمیلی تبیین می نماید؛ این دو اصل مشارکت و مراقبت نامیده شده است.
مشارکت گویای این واقعیت است که رابطه دیوان با دولت هایی که حقیقتاً در حال اقدام تحقیقی و تعقیبی هستند باید مثبت،فعال و سازنده باشد.دادستان می تواند به موجب تکلیفی که به استناد اساسنامه بر عهده دارد ، دولتی را که درگیر قضیه ای شده است تشویق به شروع به رسیدگی در سطح ملی نماید و برای مبارزه با بی کیفری به همکاری قضایی روی آورده، اقدامات لازم برای تسهیل اقدامات دولت را فراهم نماید.
همچنین ممکن است دفتر دادستان و دولت مزبور در مواردی به توافق برای همکاری مشترک در اجرای عدالت روی آورند. همچون در موردی که دولتی که از مناقشه آسیب فراوانی دیده است و نتواند مهمترین مسئول جنایت را به محاکمه بکشاند و در این زمینه از دیوان یاری بگیرد .
مراقبت، مبین جنبه دیگری از اصل صلاحیت تکمیلی و مبین آن است که دیوان در عین کمک کردن به دولت درگیر با وضعیت قابل رسیدگی در دیوان، مسئولیت های مقرر خود طبق اساسنامه را انجام دهد. دادستان باید بتواند اطلاعات لازم را برای حصول اطمینان از رسیدگی واقعی در مرجع قضایی داخلی بتواند جمع آوری کند.دولتی که همکاری مناسبی داشته باشد می تواند از منافع ناشی از داشتن حسن نیت برخوردار شود و وضعیتش به صورت دقیق مورد بررسی قرار می گیرد. در صورتی که مراجع داخلی به صورت واقعی رسیدگی نکند دادستان باید مهیای رسیدگی شود.
جنبه های دوگانه عملکرد صلاحیت تکمیلی یعنی مشارکت و مراقبت به نحوی متعارض و در عین حال مرتبط هستند مثلا کارکرد مشارکتی دیوان با دولت از طریق توصیه و راهنمایی می تواند خواسته های بالقوه رسیدگی های قضایی ملی را مرتفع کند و تصور اجرای دومین نقش اصل صلاحیت تکمیلی یعنی “مراقبت” را منتفی سازد.برعکس صرف وجود فعالیت های دیوان در زمینه ی تحصیل ادله معمولا می تواند موجب تشکیل دولت ها به انجام دادن دادرسی واقعی در سطح ملی تشویق کند.
یکی از اهداف اصلی دادستان که از طریق واحد روابط خارجی و صلاحیت تکمیلی دفتر دادستانی انجام می شود می تواند به رفع نیاز از فعال شدن سایر ارکان دفتر دادستان و موجب تشویق مراجع داخلی به اقدام از طریق قانون گذاری گردد.
در اجرای کارکردهای مشارکت و مراقبت دفتر دادستان باید به صورت فعال و موثر عمل نماید تا بتواند رسالت خود را انجام دهد و ارزش و کارایی دیوان را نشان دهد.
چهار امر در کارآمد بودن اصل صلاحیت تکمیلی موثر است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:22:00 ب.ظ ]




۴

 

رابرت مرتن
- ۱۹۱۰

 

اجتماعی شدن دانشجویان پزشکی

 

در حوزه خدمات بهداشتی و نقش اجتماعی شدن دانشجویان پزشکی و تأکید بر اجماع ارزشی و توسل به نظم اجتماعی

 

یکی از عوامل اجتماعی خطرآفرین، اختلال­های ژنتیکی است.
در مدل بیماری ارثی، ژن­های نهفتۀ تغییریافته­ را شامل می­ شود که در این مورد ، پدر و مادر دچار بیماری نیستند و هر یک ناقل هستند در ازدواج های خویشاوندی این پدیده ۲ برابر بیشتر است (هالجین، ۱۳۹۲: ۲۴۱).

 

به نظر می­رسد بین نسبت خویشاوندی والدین و مسایل ژنتیکی با ابعاد بیماری و شدت بیماری ارتباط وجود دارد.

 

 

 

فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
دگرگونی­های سریع اجتماعی و گوناگونی واقعیت­های زندگی, پژوهشگران اجتماعی را به گونه­ فزاینده­ای با مناظر و بافت­های جدید اجتماعی رو به­رو ساخته است(هومن، ۱۳۸۵: ۱). انتخاب یک روش تحقیق بستگی به شرایطی از جمله؛ سؤالها و هدف هر تحقیق، توانایی­های شخص محقق و امکانات او، نوع داده ­های در دسترس، شرایط مورد مطالعه و محدویت­های آن دارد.
با توجه به اینکه دست­یابی به نتایج صحیح و مورد اعتماد، وابسته به استفاده­ی بجا و صحیح از روش­های تحقیق می­باشد، لذا باید تشخیص و درک روش­های پژوهشی در همان حد که موضوع تحقیقی برای پژوهشگر اهمیت دارد، مورد توجه قرار گیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۲- تعریف مفهومی و عملیاتی
تعریف نظری تعریفی است که هدف آن تعیین قلمرو معنایی مفهوم است. در این نوع تعریف معنای یک مفهوم از طریق مفهوم یا مفاهیم دیگر تعیین و راه برای تعریف عملی هموار می­ شود(ساعی، ۱۳۷۷: ۷۵).
تعریف مفاهیم کاری بیش از تعریف ساده یا قراردادی واژگان فنی یک علم است که به منظور فهمیدن امر واقعی صورت می­گیرد. بنابراین در تعریف مفاهیم همه جنبه­ های واقعیت مورد نظر قرار نمی­گیرند، بلکه فقط آن جنبه­هایی بر گرفته می­شوندکه برای تحقیق اصلی و اساسی به حساب می­آیند ( کیوی و کامپنهود، ۱۳۷۷: ۱۱۴).
در این بخش متغیر وابسته[۱۲] و متغیرهای مستقل[۱۳] مورد استفاده در این تحقیق، تعریف می­شوند.
۳-۲-۱-افسردگی و غمگینی
اختلالات افسردگی جزو اختلال‌های خلقی محسوب می‌شود. افسردگی به هر شکل دیده شود، شیوه دید فرد از خود، از دیگران و از دنیا را تعریف می‌کند. افسردگی قدرت قضاوت را تضعیف می‌کند و باعث رفتارهای نامعقول می‌شود. در هر یک از موارد، بیمار نمی‌تواند زندگی روزمره عادی داشته باشد(هالجین، ۱۳۹۲ : ۷۰).
بیشتر در دهه چهارم عمر شروع می‌شود، هرچند امکان شیوع آن در تمام سنین، حتی در جوانان ۲۰ تا ۳۰ سال نیز وجود دارد. افسردگی می‌تواند منجر به عدم تمرکز و مسئولیت پذیری در زندگی شود، بنابراین ممکن است فرد افسرده کنترل و تمایل خود را برای ادامه زندگی از دست بدهد، افسردگی موجب عدم لذت فرد از زندگی می‌شود. فرد افسرده به سمت بدبینی، انتقاد، عدم اعتماد به نفس و کاهش احساسات و قدرت تخیل هدایت می‌شود. (همان منبع)
جدول ۳-۱

 

 

 

 

خیلی­زیاد

 

نسبتاً زیاد

 

متوسط

 

کم

 

به هیچ­وجه

 

 

 

وضعیت رابطه بیمار با جنس مخالف

 

۵

 

۴

 

۳

 

۲

 

۱

 

 

 

وضعیت روانی بیمار، افسردگی

 

۵

 

۴

 

۳

 

۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:21:00 ب.ظ ]