صنایعدستی یکی از قدیمیترین رشتههای فعالیت بشر است و به موج برخی از اسناد و مدارک تاریخی سابقه پیدایش آن به عصر حجر میرسد. در این دوره ساخت ظروف و برخی ابزارهای مصرفی در زندگی روزمره نظیر نیزه و خنجر از سنگ جهت صید شکار معمول شد و رفتهرفته از سایر مواد موجود در طبیعت مانند خاک رس، چوب و مس نیز استفاده شد. صنایعدستی و روستایی در مراحل مختلف تکامل اقتصادی یعنی اقتصاد شبانی، اقتصاد کشاورزی و حتی اقتصاد صنعتی، تأمینکننده بسیاری از احتیاجات بشر بوده است. به ویژه صنایعدستی تحت شرایط اقتصاد بسته، مهمترین عامل تأمینکننده نیازها محسوب میشده است. این وضع به خصوص در قرون وسطی به نحو بارزی جلوهگر بوده است. «دوره رنسانس» در اروپا در تکامل هنری صنایعدستی تأثیر زیادی داشته است. با وقوع «انقلاب صنعتی» با ایجاد تحول در ابزار کار و روش تولید، صنایعدستی دچار تغییرات بزرگی شد و بسیاری از اقلام آن در کشورها کانون انقلاب صنعتی رو به نابودی گذاشت و حتی در سایر کشورها نیز این صنایع جای خود را به واردات ماشینی داد. بهطورکلی میتوان گفت که در برخی موارد صنایعدستی منجر به ایجاد صنایع دیگر شده و در برخی موارد هم عادات و نوع مصرف موجب بروز تحولات تدریجی در صنایعدستی شده است. علیرغم برخی تصورات درباره کهنگی صنایعدستی، این رشته از تأثیر پدیدههای اجتماعی، اقتصادی و فنی برکنار نمانده است. بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از کشورها جهت حفظ استقلال، بیش از گذشته به صنایعدستی روی آوردند ازجمله این کشورها هند، پاکستان، چین، مکزیک و یونان را میتوان نام برد. این توجهات ادامه یافت و در حال حاضر نیز به صنایعدستی در سطح جهانی اهمیت داده میشود (یاوری،۲۵:۱۳۶۱).
۲-۲-۳-۵-تاریخچه صنایعدستی در ایران
در کشور ایران نیز صنایعدستی همچون تمدن دارای سابقه دیرینهای است. قدیمیترین مرحله زندگی بشر در ایران بر طبق آثار برجایمانده به «عصر حجر میانه» برمیگردد. مدارک موجود در «غارهوتو» یا همان «غار کمربند» که در نزدیکی بهشهر فعلی است، نشان میدهد که حدود ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد کشت غلات در ایران مرسوم بوده و محصولات به وسیله داسی که از سنگ چخماق ساختهشده بود و لبه دندانهداری داشته است، درو میشدهاند. همچنین دکتر گیرشمن اشاره میکند که در عصر حجر میانه افرادی که در کوهستانهای بختیاری میزیستهاند، شیوههای ساخت «ظروف سفالین» را میدانستهاند. با فرارسیدن «عصر مفرغ» که حدود ۲۷۰۰ سال قبل از میلاد بوده است، دگرگونی زیادی در دستساختههای ایرانی ایجادشده است. در دوره زمانی ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد نیز آهن به جای مفرغ مورد استفاده قرار گرفت. دکتر اشمید به مجموعهای از فراوردههای دو تا سه هزار سال قبل از میلاد دستیافته که نشان میدهد ایرانیان آن زمان در «فلزکاری» و ساخت مصنوعات دیگر مثل هاون و مجسمه و …مهارت داشتهاند. در دوران قاجار به علت مسائل سیاسی ازجمله قراردادهایی که با انگلیس و روسیه منعقد شد و نیز واردات برخی کالاها، به صنایعدستی توجه کافی نشد. در دوران پهلوی نیز صنایعدستی بیشتر در ارتباط با اقشار خاص از جامعه مطرح میشد. پس از انقلاب توجه به ابعاد کاربردی صنایعدستی بیشتر شده است و در هر حال صنایعدستی در ایران دارای قدمت و تنوع بسیار زیادی است (یاوری،۲۸:۱۳۶۱ تا ۲۷)
۲-۲-۴-مهر اصالت یونسکو برای صنایعدستی
تعریف مهر اصالت یونسکو
دریافت نشان مرغوبیت کالا و مهر اصالت گامی ارزشمند در مسیر معرفی و عرضه صنایعدستی فاخر در بازارهای داخلی و بینالمللی و تأمین منافع هنرمندان این عرصه است (خبرگزاری مهر،۱۳۹۲). مهر اصالت یونسکو، گواهینامهای است که از طرف دفاتر منطقهای یونسکو به صنایعدستی اصیل و باکیفیت هنرمندان و صنعتگران اعطا میشود. هدف از ارائه این مهر، حفظ، احیا و تداوم فعالیت حرفهها و ارزشهای بومی و سنتی تعریفشده است. آثار افرادی که موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو میشوند، با اسم و امضای هنرمند در جهان شناخته میشود. این گواهینامه سالی یکبار توسط سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی یونسکو، با مشارکت همکاران منطقهای و فقط به آثار دستی (نه به آثاری که تنها جنبه هنری دارند) کشورهای عضو اعطا میشود. اعتبار این مهر سه سال است و در صورت رعایت معیارهای لازمه توسط هنرمندان، قابل تمدید است (حاجی پور شوشتری،۱۳۸۶: ۱۶۲-۱۵۷).
یونسکو هر دو سال یکبار برای اعطای مهر اصالت به صنایعدستی جلساتی تشکیل میدهد. این سازمان به علت کثرت تعداد آثاری که متقاضی دریافت مهر اصالت هستند، کشورهای مختلف را منطقه بندی کرده است. ایران در منطقه بندی یونسکو جزو کشورهای «آسیای مرکزی» و با کشورهای افغانستان، قزاقستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان همگروه است. ایران در سال ۲۰۱۲ میزبان جلسهی یونسکو بود و در این سال، موفق به دریافت حدود ۱۴۷ مهر اصالت شد. ایران برای بار نخست در سال ۲۰۰۷ با ارائه ۱۸ محصول صنایعدستی به دفتر «آسیای مرکزی» یونسکو توانست برای شش تولید ارزندهی خود مهر اصالت بگیر. این در حالی است که در سال ۲۰۰۸، ۴۵ اثر، در سال ۲۰۱۰، ۶۵ اثر و در سال ۲۰۱۲، ۱۴۷ اثر از ایران، این نشان را کسب کردند که در مجموع، ایران تاکنون ۲۶۳ نشان برتر یونسکو را برای آثار صنایعدستی خود گرفته است. از میان این آثار میتوان به سراجی سنتی، نساجی سنتی، مسگری، گلیم گلابتون سازی، عبا بافی، حوله بافی، کلاه نمدی، سفالگری، قلمکاری و پارچهبافی اشاره کرد (خبرگزاری ایسنا،۱۳۹۲). مدیر کل سابق میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان آقای مصلحی با اشاره به اینکه ۱۹۶ نوع صنایع دستی در استان اصفهان شناسایی شده است بیان کرد بالاترین میزان صادرات سالانه صنایع دستی کشور به استان اصفهان اختصاص دارد و استان اصفهان با دریافت ۱۰۶ نشان مهر اصالت، جایگاه نخست را در حوزه سرمایهگذاری زیرساختها گردشگری در سطح کشور در اختیار دارد (خبرگزاری فارس،۱۳۹۲).
۲-۲-۵-آشنایی با سازمانهای مرتبط با صنایعدستی
۲-۲-۵-۱-بین المللی:
۲-۲-۵-۱-۱-یونسکو[۱۴]
با تأسیس سازمان ملل متحد حفاظت از میراث فرهنگی بشر به یکی از سازمانهای تخصصی آن به نام یونسکو واگذار شد. یکی از اهداف عمده این سازمان جمع آوری، طبقهبندی اطلاعات موجود درزمینه صنایعدستی بومی مناطق مختلف جهان و انتشار کتب گوناگون در این زمینه است. یکی از اقدامات بسیار مؤثر یونسکو در خصوص احیا و توسعه صنایعدستی در سطح جهان ارتقاء جایگاه اجتماعی صنعتگران و هنرمندان صنایعدستی در کشورهای گوناگون است که با برگزاری مسابقات و اهدای جوایز و تقدیر از افراد برگزیده در رشتهها مختلف صنایعدستی صورت میگیرد. اهداف یونسکو درزمینه احیا و ترویج صنایعدستی در کشورهای مختلف معمولاً با مشارکت سازمانهای ذیربط تحقق مییابد. بدیهی است که شورای جهانی صنایعدستی[۱۵] از اجتماع سازمانهای ملی تخصصی تشکیلشده است. افزون بر شورای جهانی صنایعدستی، یونسکو، در دهه ۹۰ اقدام به تأسیس مرکز بینالمللی صنایعدستی در سطح جهانی CIPA کرد.
۲-۲-۵-۱-۲-شورای جهانی صنایعدستی
از سال ۱۹۶۴ میلادی با تأسیس شورای جهانی صنایعدستی به عنوان یکی از سازمانهای وابسته به یونسکو، صنایعدستی در قالب یک «هنر- صنعت» به عنوان بخشی از زندگی فرهنگی و حیات اقتصادی موردتوجه قرار گرفت امروزه این شورا نمایندگانی بیش از ۱۰۰ کشور جهان دارد و دبیرخانه آن در شهر کیوتو ژاپن قرار دارد. مهمترین اهداف این شورا به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی و غیردولتی عبارتاند از:
-
- تشویق، کمک و راهنمایی صنعتگران دستی و بالا بردن سطح اطلاعات تخصصی و حرفهای آن ها با توجه به زمینههای متفاوت فرهنگی موجود در هر کشور.
-
- ایجاد همبستگی میان صنعتگران دستی جهان.
-
- حفظ و تقویت صنایعدستی و تجلی آن به عمده رکن عمدهای از حیات فرهنگی ملتها (یاوری و نورماه،۱۳۸۶: ۳۶-۳۵).
۲-۲-۷-۲-داخلی:
۲-۲-۷-۲-۱-سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
۲-۲-۷-۲-۲-سازمان ها و نهادهای مردمی غیر دولتی مرتبط با صنایع دستی
سازمان مردمنهاد در کلیترین معنایش، به سازمانی اشاره میکند که مستقیماً بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فرد فرد مردم (اتمهای اجتماع) و قوای حاکم و حتی خود جامعه ایفا میکند. در استان اصفهان ۴۵ سازمان مردم نهاد مرتبط با صنایعدستی وجود دارد که بیشتر آن ها در شهر اصفهان واقعشدهاند(بیدرام،۱۳۹۲).
۲-۲-۶-نقش صنایع دستی در توسعه گردشگری
تأثیر متقابل میان صنایعدستی و گردشگری بر اکثر محققان پوشیده نیست زیرا صنایعدستی میتواند یکی از عوامل مؤثر در جذب گردشگر باشد و متقابلاً صنعت گردشگری میتواند به رشد و توسعه و گسترش صنایعدستی، حفظ اصالت و بهبود کیفیت آن کمک نماید. در کشور ما سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری متولی اصلی این دو بخش است که با توجه به رسالت سازمانیاش درزمینه توسعه فرهنگی کشور میتواند مؤثر باشد (منوچهری،۵۴:۱۳۹۱). سه واژه میراث فرهنگی، گردشگری، صنایعدستی ازجمله مفاهیمی هستند که عموماً در کنار هم قرار میگیرند. صنایعدستی را میتوان یکی از شاخههای میراث فرهنگی دانست. بکار بردن این سه واژه در کنار همزمانی امکانپذیر است که بخواهیم از طریق گردشگری مفاهیم و پیامهای فرهنگی و آگاهسازنده را منتقل کنیم. باید در نظر داشت که کمتر پژوهشگری وجود دارد که نگاه صرفاً صنعتی را به میراث فرهنگی یک جامعه داشته باشد و تنها درآمدزایی را هدف نهایی خود در استفاده از میراث فرهنگی قرار داده باشد. مقوله گردشگری فرهنگی که در کنار گردشگری صرف، مطرح میشود، آگاهسازی فرهنگی را یکی از مهمترین رهیافتهای خود میداند (منوچهری،۵۰:۱۳۹۱). ریچی و زینس[۱۶] (۱۹۷۸) چند عامل جاذب فرهنگی که برای جذب گردشگران به یک مقصد ضروری هستند را معرفی کردند که تعدادی از آن ها شامل: اماکن تاریخی، هنرها، صنایعدستی، معماری، سنتها و رسوم، غذاها، لباسها و …هستند (ساندیپ و وینود[۱۷]،۴۱:۲۰۱۴).
رسینجر و ترنر[۱۸] (۲۰۰۳) عنوان میکنند: مقصدها خود را از طریق عوامل مختلف فرهنگی مثل سوغات، صنایعدستی، تفریحات، معماری، تاریخ، هنر و سایر ویژگیهای شیوههای زندگی، معرفی مینمایند (تلفر و شارپلی[۱۹]،۱۳۸:۱۳۹۱). گی و چاک وای (۱۳۸۲) معتقدند که از محورهای اصلی گردشگری فرهنگی مواردی چون دیدار از جاذبههای فرهنگی و تاریخی، آشنایی با آداب و رسوم، بازدید از نمایشگاهها و موزهها، صنایعدستی و فرهنگ اقوام مختلف و بهطورکلی بحث در مورد جذابیتهای فرهنگی را میتوان برشمرد (ضیایی و تراب احمدی،۲۲:۱۳۹۱). جاذبههای فرهنگی بخشی از جاذبههای کشورهای درحالتوسعه هستند که جریانهای گردشگری ایجاد مینمایند بنابراین برای جامعه محلی فرصتی جهت تعامل با گردشگران و کسب درآمد از طریق آن ها فراهم میآورند. جشنوارهها، سوغات، رقصهای سنتی، غذاهای محلی و…همه و همه بخشی از جاذبههای فرهنگی میباشند (تلفر و شارپلی،۱۸۵:۱۳۹۱).
توجه به این مطلب مهم است که ممکن است گردشگر به هنگام بازگشت رهاوردی مناسب (سوغات) که اغلب شاخص مصرف فرهنگ و هنر کشور مورد بازدید است را با خود به کشورش ببرد؛ بنابراین یکی از عواملی که باعث میشود سفر و مسافرت برای کشورهای مقصد سودآور باشد، خرید، به ویژه خرید صنایعدستی توسط گردشگران است. این عمل تا آنجا مهم تلقی میشود که گاهی صنایعدستی را شاخهای از گردشگری فرهنگی میدانند زیرا صنایعدستی به علت آمیختگی بافرهنگ، سنن و باورهای جوامع و نیز گستردگی و ظرافت آن میتواند به عنوان انگیزههای اصلی برای سفر نیز باشد. صنایعدستی یکی از مظاهر فرهنگی-هنری محسوب میشوند و میتواند در شناساندن فرهنگ و تمدن بومی به گردشگران مؤثر باشد. صنایعدستی متنوع و درعینحال اصیل میتواند مکمل جاذبههای تاریخی برای جلب گردشگران به ویژه به کشورهای درحالتوسعه که اکثراً دارای تاریخ غنی هستند، به شمار آید؛ بنابراین صنایعدستی و گردشگری برهم اثرات متقابلی را دارا هستند و موجبات توسعه یکدیگر را فراهم میکنند. گردشگران تمایل دارند از کارگاههای خانگی و عشایری تولیدکننده صنایعدستی بازدید نمایند از این طریق همزمان با خرید رودرروی این محصولات این امکان وجود دارد تا آن ها با فرهنگ عشایری و روستایی نیز آشنا شوند. اگرچه صنعت گردشگری و صنایع وابسته به آن مثل صنایعدستی سهم اندکی از تولید ناخالص داخلی ملی کشور را به خود اختصاص دادهاند اما با رویکرد و مدیریت کارشناسانه پتانسیلهای خوبی برای بهبود این وضعیت ایجاد خواهد شد (منوچهری،۱۳۹۱: ۵۵-۴۳).
ایران با داشتن میراث فرهنگی غنی میتواند به عنوان مقصد گردشگری فرهنگی عمل نماید اگرچه تاکنون آن چنانکه شایسته است از پتانسیلهای خود در این زمینه بهره نگرفته است. گردشگری فرهنگی میتواند موجب توسعه فرهنگی شود و در اینبین چیزی که مهم تلقی میشود این است که گردشگری فرهنگی تنها به رابطه با اشیاء یا آثار باستانی و افراد محدود نیست بلکه نوعی رابطه معنوی بین گردشگران و مردم مقصد ایجاد میکند، از این بابت که موجب آگاهی از سبک زندگی، رفتار و کردار، هنر و فرهنگ و…میشود (رضوانی،۵۲:۱۳۷۴) به نقل از (منوچهری،۵۲:۱۳۹۱).
صنایعدستی روستایی و صنعت گردشگری
روستا عمدتاً یک واحد همگن طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی است که اکثر ساکنان آن بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به فعالیتهایی از قبیل زراعت، باغداری، دامداری و…اشتغال دارند. روستاها از دو جهت با صنعت گردشگری پیوند میخورند. اول اینکه محیط روستا به عنوان مکانی ییلاقی و استراحتگاهی مناسب برای طبیعت گردی[۲۰]است و دوم اینکه تولیدات روستاییان اعم از خوراکیها و صنایعدستی به گردشگران عرضه میشود و از این طریق به معیشت روستاییان یاری میرساند (منوچهری،۴۴:۱۳۹۱).
آثار منفی اجتماعی -فرهنگی توسعه گردشگری در مقصد
اگرچه اثرات مثبت اقتصادی صنعت گردشگری انکارناپذیر است اما جذابیتهای این آثار نباید ما را از توجه به تبعات منفی گسترش بیرویه گردشگری انبوه بازدارد (صیدایی و رستمی،۱۰۲:۱۳۹۱). معرفی و ارائه یک فرهنگ برای گردشگران میتواند به احیا و محافظت از آن کمک کند اما از طرف دیگر ممکن است آن را تخریب نماید. رواج گردشگری میتواند موجب سست شدن هویت و ارزشهای محلی شود از طریق:
کالایی سازی[۲۱]
گردشگری، فرهنگ محلی را میتواند به کالا تبدیل کند و آن را به چیزی قابلفروش تبدیل میکند. (گرین وود[۲۲]، ۱۹۷۷: ۱۳۰). وقتی یک مقصد برای گردشگران هنر و سوغاتی و سرگرمی و کالاهای دیگر عرضه میکند تغییر ارزشها آغاز میشود. مکانهای مقدس ممکن است دیگر مثل قبل مورداحترام قرار نگیرند ازآنجاییکه قرار است به کالایی برای فروش تبدیل شوند. نکته مهم اینجا است که کالایی سازی میتواند معنای کالاهای فرهنگی را عوض میکند و یا حتی آن ها را فاقد معنی نماید (کوهن[۲۳]،۳۷۲:۱۹۸۸).
استانداردسازی[۲۴]
ممکن است برای راضی کردن گردشگران، مقاصد شروع به استانداردسازی امکانات نمایند تا از این طریق امکاناتی برای گردشگران فراهم کنند که برای آن ها آشنا باشد زیرا برخی گردشگران در مقاصد ناشناخته به دنبال امکانات آشنا میگردند مانند هتلهای زنجیرهای معروف هیلتون و فست فودهای شناختهشده مثل مکدونالد و…
همزمان با جهانیشدن صنعت گردشگری، تلاش برای ارائه خدمات باکیفیت بالاتر و استانداردسازی محصولات، رخ میدهد. درست است که استانداردسازی ریسک خرید را کاهش میدهد و ابزار مختصر و مفیدی برای سادهسازی فرایند انتخاب و خرید محصول یا خدمت در اختیار مشتری قرار میدهند و فرایند پردازش دادهها و اطلاعات را برای آن ها سادهتر و سریعتر میسازند و از این طریق برای مشتریان ارزش ایجاد میکند (حسینی و همکاران،۲:۱۳۹۲)؛ اما «استانداردسازی» همراه با «متفاوت بودن» پارادوکسی را برای صنعت گردشگری ایجاد کرده و از این طریق این صنعت را دچار ریسک می کند؛ زیرا استانداردسازی نمیتواند نیاز به کسب تجارب جدید و تنوعطلبی را که در روندهای گردشگری اخیر شاهد آن هستیم ارضا نماید. باید دانست که گردشگران هر دو را میخواهند یعنی هم نیاز دارند از محصولات و خدمات باکیفیت برخوردار باشند و هم تنوعطلب و نوجو میباشند. این پارادوکس امروزه به چالشی برای صنعت گردشگری و مصرفکنندهها تبدیل شده است (لوهمن[۲۵]،۷:۲۰۰۴).
کاهش اصالت[۲۶]
اغلب گردشگران به دنبال تجربه رویدادهای اجتماعی و فرهنگی و تاریخی مهم و اصیل هستند (مک کانل[۲۷]،۵۹۳:۱۹۷۳). مک کانل (۱۹۷۳) عنوان میکند کالایی سازی موجب صدمه زدن به اصالت کالاها و محصولات فرهنگی و روابط انسانی میشود. از طریق کالایی سازی معانی کالاهای فرهنگی برای مردم مقصد تغییر میکند و یا بیمفهوم میشوند چون قرار است این کالاها با جلوه و رنگ و لعاب بیشتر برای گردشگران عرضه شوند تا اصیلتر به نظر بیایند (کوهن،۳۷۲:۱۹۸۸).
این اتفاق زمانی میافتد که تجارب فرهنگی بهطور تصنعی برای گردشگران عرضه شود. در واقع چیزهایی عرضه میشود که واقعی نیستند و برای گردشگران نقش بازی میشود. تا زمانی که گردشگران فقط میخواهند یک نگاه سطحی به زندگی محلی بیندازند و بدون هیچگونه آگاهی و علاقهای فقط دنبال نگاه زودگذر هستند این امر غیرقابلاجتناب است.
سازگاری با خواست گردشگران[۲۸]
هنرمندان در پاسخ به تقاضای در حال رشد گردشگران شروع به ایجاد تغییراتی در طراحی محصولات خود میکنند تا آن ها را برای گردشگران جلوه دارتر نمایند و با سلایق آن ها هماهنگ سازند. هنرمندان و تولیدکنندگان این کار را برای کالاهای مختلف از سوغاتی گرفته تا هنر و صنایعدستی و غیره انجام میدهند (گرین وود، ۱۹۷۷). گارتنر[۲۹] (۱۹۹۶) نیز معتقد است که گردشگری میتواند اثرات منفی اجتماعی- فرهنگی از قبیل اثر نمایشی، کالایی شدن فرهنگ، وابستگی بیش از حد به گردشگری، جرم و جنایت، فحشا و شیوع بیماریهایی مانند ایدز بهتبع آن، رواج مصرف مواد مخدر، تغییر در ارزشهای مذهبی جامعهی میزبان و تغییر در زبان را در پی داشته باشد (گارتنر،۱۶۷:۱۹۹۶). تیموتی (۱۳۸۸) در مورد اثرات منفی ذکرشده در بالا بر روی صنایعدستی بهطور خلاصه عنوان میکند صنایعدستی اغلب جز محبوبترین سوغاتیها محسوب میشوند که اکثراً توسط افراد بومی و با اهداف کارکردی ساخته میشوند. درهرحال با افزایش تقاضا برای سوغاتیها، آثار هنری برای برآورده کردن نیازها و خصوصیات گردشگران و صنعت گردشگری کمکم دچار تغییر میشوند و همین کالایی شدن فرهنگ مادی موجب ایجاد انواع گوناگونی از تصاویر کلیشهای، کپیهای غیر اصیل و آثار هنری توریستی تولید انبوه، شده است که مفهوم زیادی ندارند و پیوند کمی با مقصد برقرار میکنند (تیموتی،۱۶۶:۱۳۸۸).
۲-۳-توسعه پایدار[۳۰] گردشگری
یک چهارچوب مناسب برای توجه به پیامدهای اقتصادی و فرهنگی و زیستمحیطی توسعه گردشگری از طریق پایداری فراهم میشود. این رویکرد به جای اینکه بخواهد منافع کوتاه مدت را با بهره گرفتن از تقاضای گردشگران به دست آورد معطوف به حفظ و بهبود میباشد (فرهادی،۱۶۴:۱۳۸۵). توسعه پایدار به عنوان یک راهبُرد برتر برای گردشگری و برنامهریزی فعالیتهای گردشگری به ویژه در خصوص مناطقِ در معرض خطر فرهنگی و طبیعی معرفی میشود (مدلیک[۳۱]،۱۵۸:۲۰۰۳) به نقل از (نیکبین و کرمی،۱۳۹:۱۳۹۱).
توسعه پایدار گردشگری، فرآیندی است که با کیفیت زندگی میزبانان، تأمین تقاضای بازدیدکنندگان و به همان نسبت با حفاظت منابع محیط طبیعی و انسانی در ارتباط است (قدمی و علیقلی زاده فیروزجانی،۷۹:۱۳۹۱). میشلمیکو (۲۰۰۶) با ارجاع به تحقیقات لینز[۳۲]درباره گردشگری پایدار در هاوایی درک بهتری از این مفهوم ارائه میکند او معتقد است که گردشگری پایدار برای منع گردشگری طراحی نشده بلکه برای مدیریت علایق سه گروه ذینفع شامل ساکنین، جوامع میزبان، گردشگران و دستاندرکاران صنعت گردشگری و به دنبال ایجاد تعادل بین توسعه و محافظت و بهطورکلی به دنبال یافتن بهترین شکل از توسعه گردشگری برای یک ناحیه با توجه به فرهنگ و محیطزیست آن است (میلروتونینگ[۳۳]،۲۸:۲۰۰۵).
۲-۴-رفتار مصرفکننده در گردشگری
۲-۴-۱-تعریف گردشگری با تأکید بر دیدگاه تعاملی عرضه و تقاضا
در تعریف گردشگری باید دقت شود که هر دو بعد تقاضا (گردشگر) و عرضه (مقصد و ساکنان) مورد تعریف قرار بگیرند. تعاریفی که تنها بر مبنای بعد عرضه گردشگری شکلگرفتهاند بر محصولات و خدمات ارائهشده تأکید دارند اما تعاریف مربوط به بعد تقاضای گردشگری بر رفتار و نیازهای گردشگران متمرکزشدهاند. گولدنر و ریتچی[۳۴] (۲۰۰۳) گردشگری را مجموعهای از تعاملات و فرآیندها و ستاده هایی (خروجیها) از تعامل و ارتباط بین گردشگران و عرضهکنندگان خدمات و محصولات گردشگری (دولت و جامعه میزبان و محیط پیرامونی) میدانند که گردشگران را جذب کرده و پذیرای آن ها میباشند. از دیدگاه بازاریابی گردشگری به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میشود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق میافتد. این فرایند شامل برنامهریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یادآوری خاطرات میشود. همچنین این تعریف، فعالیتهایی که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام میدهد، نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان گردشگر و ساکنان مقصد را دربرمی گیرد (ضیایی و تراب احمدی،۱۳۹۱: ۱۳-۱۲).
۲-۴-۲-بازاریابی گردشگری
تعاریف گوناگونی برای بازاریابی بیانشده است که هر یک بیانگر گوشهای از فعالیتهای بازاریابی هستند. امروزه صاحبنظران، بازاریابی را فرایند ارضای نیازها و خواستههای بشر تعریف میکنند. به نظر فیلیپ کاتلر، بازاریابی عبارت است از: فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواستهها از طریق فرایند مبادله (جمشیدی،۲۵:۱۳۹۱). بدین ترتیب بازاریابی گردشگری یک روند مدیریت فنی شامل پیشبینی نیازها و جلب رضایت گردشگران فعلی و آتی است (منوچهری،۳۱:۱۳۹۱). تعریف دیگری که بازاریابی گردشگری را بسیار روشن و آشکار مطرح میکند تعریفی است که چمبر و لوایز[۳۵](۱۹۹۵) در کتاب خود با عنوان رهبریت بازاریابی در مهمانپذیری ارائه کردهاند، بدین ترتیب که بازاریابی گردشگری عبارت است از برقراری ارتباط با خریداران بازار هدف و عرضه آن چه که آن ها در هر زمان و در هر کجا میخواهند و با قیمتی که تمایل به پرداخت آن دارند. هر کسب و کاری که بتواند این مهم را انجام دهد به دو هدف دست یافته است یکی خلق و حفظ خریدار و دیگری ایجاد درآمد (رحمان سرشت و ملکمی،۵۶:۱۳۸۲).
۲-۴-۳-رفتار مصرفکننده
مطالعه رفتار مصرفکننده بر پایه دو نظر اساسی قرار دارد: اولاً رفتار مصرفکننده عقلایی و قابل پیشبینی است و تصادفی و غیرمنطقی نیست، ثانیاً بازاریابان میتوانند بر این رفتار اثر بگذارند (دهدشتی شاهرخ و فیاض،۹۰:۱۳۹۲). ویلکی[۳۶] (۱۹۹۶) رفتار مصرفکننده را اینگونه تعریف میکند: فعالیتهای فیزیکی، درگیریهای ذهنی و احساسی افراد هنگام انتخاب، خرید، مصرف کردن و کنار گذاشتن محصولات و خدمات به منظور ارضای نیازهای خود (مینجون[۳۷]،۱۱:۲۰۰۶)؛ بنابراین هنگام مطالعه رفتار مصرفکننده باید به تمام این مراحل توجه شود. درواقع تحقیقاتی که به مطالعه رفتار مصرفکننده میپردازند بهطور عمده به این موضوع تمرکز میکنند که افراد چگونه منابع در دسترس خود مانند زمان، پول و نیروی خود را به خرید اقلام مصرفی اختصاص میدهند. بهطور خاصتر رفتار مصرفکننده در حوزه گردشگری درواقع با این مفاهیم در ارتباط است که گردشگران چه چیزهایی میخرند، چرا میخرند، چه زمانی میخرند، هرچند وقت یکبار میخرند (مینجون،۱۲:۲۰۰۶).