آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



متداول ترین رابطه‏ی اندازه‏گیری متریک. حالت خاصی از رابطه‏ی Minkowski با n=2. تولید خوشه‏هایی با شکل کروی.

 

الگوریتم
K-Means [32].

 

 

 

شباهت کسینوسی[۵۷]

 

 

 

عدم وابستگی به طول بردار.

 

متداول ترین معیار اندازه‏گیری در خوشه‏بندی اسناد[۵۸] [۷۵].

 

 

 

فاصله‏ی همینگ[۵۹]

 

if then 1
else 0

 

تعداد بیت هایی که نیاز به تغییر دارند تا یک بردار بیتی به دیگری تبدیل شود.

 

الگوریتم خوشه‏بندی توافقی IVC [57] و برخی از الگوریتم‏های خوشه‏بندی تقریبی [۲۲].

 

 

 

محاسبه‏ی مرکز خوشه‏ها در الگوریتم‏های بخش‏بندی به دو روش انجام می‏شود. در روش اول هر یک از صفات خاصه‏ی بردار مرکز خوشه، میانگین صفات خاصه‏ی متناظر، در اشیاء داده‏ی همان خوشه است. یکی از الگوریتم‏های مطرح که از این روش استفاده می‏کند الگوریتم K-Means است که در بخش ۲-۲-۳ به طور دقیق‏تری مورد بررسی قرار می‏گیرد. در روش دوم مرکز هر خوشه، یکی از اشیاء داده‏ی همان خوشه انتخاب می‏شود به طوری که شئ داده‏‏ی انتخاب شده، نزدیک‏ترین بردار به مرکز ثقل خوشه می‏باشد. به عنوان مثال، الگوریتم K-Mediods با بهره گرفتن از این روش مرکز خوشه‏ها را محاسبه می‏کند.

روش‏های سلسله مراتبی
در خوشه‏بندی سلسله مراتبی، خوشه‏های بدست آمده در یک ساختار درختی سازماندهی می‏شوند. به این صورت که مجموعه داده X به بخش‏های H={H1H2, …, HQ} تقسیم می‏شود (Q ≤ N). به طوری که [۷۲]:
این گروه از الگوریتم‏های خوشه‏بندی به دو زیر گروه عمده تقسیم می‏گردد. یک زیر گروه شامل الگوریتم‏های تقسیم کننده است، که به صورت بالا به پایین داده‏ها را به خوشه‏هایی کوچکتر تقسیم می‏کنند، تا زمانی که هر خوشه تنها شامل یک شئ داده شود. زیر گروه دیگر شامل الگوریتم‏های تجمیع کننده است، که به صورت پایین به بالا خوشه‏هایی که در ابتدا تنها شامل یک شئ داده‏ هستند را جهت تشکیل خوشه‏هایی بزرگتر در هم ادغام می‏کنند، تا زمانی که تمام داده‏ها در یک خوشه واحد قرار گیرند. نتایج حاصل از الگوریتم‏های تقسیم کننده و تجمیع کننده را می‏توان با بهره گرفتن از نمودار درختی[۶۰] نشان داد. برخی از مزایای روش‏های خوشه‏بندی سلسله مراتبی عبارتند از: ۱) پایان پذیری سریع، ۲) عدم نیاز به تشخیص تعداد خوشه‏ها قبل از انجام خوشه‏بندی، ۳) محاسبه‏ی کامل سلسله مراتبی از خوشه‏ها، ۴) دیداری سازی[۶۱] مناسب نتایج و ۵) بدست آوردن یک خوشه‏بندی مسطح با برش قسمتی از نمودار درختی [۴۵]. الگوریتم‏های [۶۲]BIRCH ، CURE[63] و CHAMELEON نمونه‏هایی از الگوریتم‏های سلسله مراتبی می‏باشند.

الگوریتم خوشه‏بندی K-Means
ساختار الگوریتم پیشنهادی در این پایان نامه بر اساس الگوریتم K-Means می‏باشد. بنابراین در این بخش به بررسی این الگوریتم می‏پردازیم تا برخی از مقدمات لازم جهت ارائه‏ الگوریتم پیشنهادی فراهم گردد. الگوریتم K-Means در سال ۱۹۵۶ ارائه شد و یکی از قدیمی‏ترین و پرکاربردترین الگوریتم‏های خوشه‏بندی می‏باشد. تاکنون توسعه‏های زیادی از این الگوریتم بوجود آمده است [۵۰،۶۰،۱۱،۶۹،۵]. فهرست کاملی از مقالات مرتبط با الگوریتم خوشه‏بندی K-Means را می‏توانید در [۳۵] مشاهده نمایید. الگوریتم خوشه‏بندی K-Means و جنبه‏ه ای مختلف آن در [۵۸،۵۶] بطور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. الگوریتمی که در این قسمت ارائه می‏گردد، الگوریتم ابتدایی K-Means می‏باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در اجرای الگوریتم K-Means ابتدا باید K مرکز اولیه برای K خوشه انتخاب گردد، K (تعداد خوشه‏های مورد نظر) پارامتری است که به طور معمول توسط کاربر تعیین می‏شود. هر شئ داده به نزدیک‏ترین مرکز اختصاص می‏یابد و مجموعه داده‏های تخصیص یافته به یک مرکز، یک خوشه را تشکیل می‏دهند. سپس مرکز هر خوشه بر مبنای اشیاء داده موجود در آن بروز رسانی می‏شود. این تخصیص و بروز رسانی تا زمانی تکرار می‏گردد که هیچ داده‏ای باعث تغییر خوشه‏ها نشود و یا به عبارت دیگر مرکز خوشه‏ها تغییر نکند [۵۲]. شبه کد K-Means در الگوریتم ۲-۱ تشریح شده است.
شکل ۲-۲ نیز مراحل اجرای K-Means را در چهار گام با سه مرکز اولیه نشان می‏دهد. مرکز خوشه‏ها در شکل با نماد “+” مشخص شده‏اند؛ تمام اشیاء داده‏ی مربوط به یک خوشه، دارای شکل مشابهی هستند.

 

 

الگوریتم ۲-۱ الگوریتم K-Means [30]

 

 

 

Input:
K : the number of clusters
X : a data set containing N objects
Output: A set of K clusters.
Method:
(۱) arbitrarily choose objects from X as the initial cluster centers
(۲) repeat
(۳) (re)assign each object to the cluster to which the object is the most similar,
based on the mean value of the objects in the cluster
(۴) update the cluster means, i.e., calculate the mean value of the objects for each
cluster
(۵) until clusters do not change

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:59:00 ب.ظ ]




سوال اصلی) روشنفکران ایران در دوران پیشامشروطه چه تلقی‌ای از دو مفهوم عدالت و آزادی داشتند؟
سوال فرعی) تلقی روشنفکران پیشامشروطه از دو مفهوم عدالت و آزادی تا چه اندازه بر اندیشه‌های اسلامی یا غربی استوار بود؟
۳-۱- فرضیه‌ها
فرضیه اصلی)از آنجا که ایران در دوره مورد بحث، کشوری عقب مانده بود، روشنفکران پیشامشروطه که در قیاس میان ما و غرب ، با تکیه بر نگرش‌های لیبرالی استبداد را عامل عمده عقب ماندگی ایران می‌دانستند، تلقی‌شان از عدالت و آزادی، نفی ظلم و خودکامگی بود، تا بسترهای ذهنی و نهادی پیشرفت و ترقی جامعه ایرانی را فراهم آوردند.
فرضیه‌ رقیب) روشنفکران پیشامشروطه، تلقی سنتی از عدالت و آزادی داشتند. به این معنی که عدالت مبتنی بر شخص شاه و بر اساس نظم سلطانی بود. بر مبنای چنین برداشتی از نظام سیاسی آزادی شهروند نیز جایگاه چندانی ندارد.
۴-۱- متغیرها
در این پژوهش تلقی‌ای که رساله نویسان و روشنفکران پیشامشروطه از مفاهیم عدالت و آزادی داشتند، یعنی تأکیدشان در استفاده از این مفاهیم در جهت نفی استبداد و خودکامگی، به عنوان متغیر مستقل پژوهش در نظر گرفته شده است و پیشرفت و ترقی ایران که تحت عنوان آبادی ایران از آن یاد می‌شود به عنوان متغیر وابسته پژوهش مطرح گشته است. بر این اساس در چهارچوب این پژوهش رفع ظلم و ستم و تحدید حکومت خودکامه و مستبد قاجارها که در نهایت در قالب مشروطه خواهی خود را نشان داد به عنوان متغیر واسطه پژوهش مطرح می‌شود.
۵-۱- مفاهیم پژوهش
-آزادی و عدالت: بحث در مورد این دو مفهوم در دوره زمانی پیشامشروطه بحث عمده و اصلی این پژوهش است. بر این اساس این نوشتار بر آن است که مفاهیم در دوره‌های زمانی متفاوت بار معنایی متفاوتی را حمل می‌کنند. با توجه به این مسئله مفاهیم عدالت و آزادی نیز در طول تاریخ روند خاصی را طی نموده‌اند. به عنوان مثال در بحث از عدالت در اندیشه غربی میان سوفیسط‌های یونانی، فلاسفه آتن، سنت هابزی و سنت کانتی تفاوت بسیاری وجود دارد(بشیریه، ۱۳۸۶، ۹۷). برای اجتناب از تکرار مباحث سخن از دیدگاه‌های گوناگون درباره عدالت و آزادی را در فصل دوم این پژوهش پی می‌گیریم.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
مشروطه و مشروطه خواهی: در این پژوهش مراد از نظام مشروطه آن نوع از نظام سیاسی است که در آن شاه و دیگر رجال سیاسی در برابر قانون و به طور ویژه قانون اساسی مسئول هستند. در این نوع از حکومت عمل سیاسی حاکمین تحدید شده است. اقتدار شاه بر آمده از مردم است. یک مجلس قانون‌گذار قدرتمند‌ترین رکن سیاسی کشور و جامعه است. در این نوشتار این نوع از حکومت در برابر حکومت خودکامه قرار می‌گیرد.
استبداد: ساخت سیاسی‌ای است که در آن حاکم، قدرت مطلق العنان کشور را در دست دارد. معمولا” استبداد این دو ویژگی را با خود به همراه دارد:۱)«نبودن حدود سنتی یا قانونی برای قدرت حکومت» و ۲)«وسعت دامنه‌ی قدرت خودسرانه‌ای که به کار برده می‌شود». نظام های استبدادی مشرق زمین را دسپوتیسم می‌نامند. دسپوتیسم عموما” باری منفی دارد. دسپوتیسم از کلمه یونانی «دسپوتس» به معنای «خداوندگار» و «ارباب» گرفته شده است. (آشوری،۱۳۸۰، ۲۵ و ۱۵۳ و ۱۵۴). آنچه در این پژوهش در رابطه با استبداد قاجاری مطرح است، مبتنی بر تداوم سلطنت ایرانشهری در تاریخ ایران می‌باشد. بر این اساس نظریه حکومت در ایران مبتنی بر «نظم سلطانی» بوده که از دوره باستان تا وقوع انقلاب مشروطه تداوم داشت. در این شکل از حکومت که به طور ویژه در پیش از اسلام تا حد زیادی مبتنی بر «قداست دینی» بود، شاه دارای «فره ایزدی» و به عنوان «سایه خدا» بر روی زمین محسوب می‌شد. او مالک همه آن چیزهایی بود که در سرزمین تحت فرمانش وجود داشت. از زمین‌ها و آبادی‌ها تا جان و مال مردم. همه مردم رعیت او بودند. حکم او حکم خدا بود. نمود این مسئله در ایران باستان بیش از دوره ایران اسلامی وجود داشت. او بود که بهتر از هرکس حق را از ناحق می‌شناخت. به همان آسانی که چیزی می‌بخشید، می‌توانست در لحظه‌ای همه آنچه داده و نداده بازستاند. مالکیت مردم فرع مالکیت او بود و اندیشه دیگران تابع اندیشه او. در فصل دوم این نوشتار به طور مفصل‌تر از استبداد در تاریخ ایران سخن خواهیم گفت.
پیشرفت و ترقی: در دوره قاجاریه استفاده از مفهوم توسعه ( development)متداول نبود. روشنفکران این دوره بیشتر از مفاهیم پیشرفت و یا ترقی (progress) استفاده می‌نمودند. در این رساله مراد از این مفاهیم هم به جنبه‌های عینی و هم به جنبه‌های ذهنی ترقی و پیشرفت اشاره دارد. اما نکته حائز اهمیت اینکه از دیدگاه این پژوهش پیشرفت ذهنی بر پیشرفت صوری ارجحیت دارد. امروزه وقتی سخن از توسعه به میان می‌آید، مراد «یک فرایند چند بعدی است که معمولا” به تغییر از یک وضع کم مطلوب به وضع مطلوب اشاره می‌کند»(مک لین،۱۳۸۱، ۲۳۲). در پژوهش حاضر نیز پیشرفت مفهومی همه جانبه است، لیکن جنبه ذهنی آن مقدم و پیش‌شرط است. اما جنبه عینی آن بیشتر به مثابه نتیجه است. وجود راه‌آهن، کارخانه و امثال اینها نیازمند امنیت و همچنین نیازمند گسترش آموزش و …. در سطح جامعه است.
رسائل سیاسی و روزنامه: در این پژوهش منظور از رسائل سیاسی آن نوع از متون سیاسی است که بر پایه استدلال و تبیین نگاشته شده باشد و به تجزیه و تحلیل اوضاع جامعه در آن دوره زمانی پرداخته و با ذکر و بیان مشکلات موجود راه حل برون رفت از موانع و مشکلات را نیز عنوان نموده است. این نوع از نوشتار به طور ویژه در مقابل اندرز نامه‌ها قرار می‌گیرد که بیش از هر چیز بر نوعی دستور سیاسی و اخلاقی در تأیید وضع موجود استوارند.
تنها روزنامه‌ای که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته قانون است که به نوعی می‌توان آن را به عنوان یک گاهنامه در نظر گرفت. این روزنامه به طور ویژه منبع خوبی برای شناخت اندیشه‌های میرزا ملکم به شمار می‌آید.
اندیشه سیاسی: کوشش برای تعیین اهدافی که به اندازه معقولی احتمال تحقق دارد و نیز تعیین ابزارهایی که در حد معقولی می‌توان انتظار داشت موجب دستیابی به آن اهداف می‌شود. اندیشه سیاسی در تفاوت با فلسفه سیاسی، عمل‌گرایانه‌تر است. اندیشه سیاسی ممکن است تا اندازه‌ای توصیفی یا تبینی باشد. لیکن اصولا” هنجاری است، یعنی با سازمان دادن به زندگی سیاسی بر حسب اصول نظری و اخلاقی ویژه‌ای سر و کار دارد. بر این اساس می‌توان گفت اخلاقا” نگران وضعیت بشری است(بشیریه،۱۳۷۶، ۱۶-۱۹).
۶-۱- روش جمع آوری اطلاعات
از آنجایی که عمده هدف پژوهش حاضر تبیین و توضیح مفاهیم عدالت و آزادی از دیدگاه روشنفکران ایرانی در دوره پیشامشروطه است، روش گردآوری داده‌ها نیز می‌بایست کتابخانه‌ای باشد. عمده منابع این پژوهش خود رسائل روشنفکران مورد نظر است. برخی از این رسائل در همان دوره چاپ شدند. برخی در سال‌های اخیر جمع آوری گشت. بخشی دیگر از این رسائل نیز هنوز منتشر نشده و به صورت نسخه خطی باقی مانده است. بنابراین از آنجا که به کوشش کتابخانه ملی ایران برخی از این منابع خطی اخیرا” به صورت فایل‌های اسکن شده بر روی سایت این کتابخانه قرار گرفته، برخی از منابع پژوهش حاضر جنبه اینترنتی یافته که آدرس آن در فهرست منابع ذکر می گردد.
۷-۱- روش تحقیق
ازآنجایی که این رساله در خصوص اندیشه متفکران پیشامشروطه نگاشته شده و به بازخوانی اندیشه های آنان می پردازد، این رساله خصلت تاریخی- توصیفی دارد. بعلاوه آنکه در بررسی اندیشه های این متفکران از اسناد و منابع تاریخی نیز استفاده شده است. مهمترین منابع تاریخی این رساله، رسائل خود این متفکران است. بازخوانی این رسائل و تحلیل آنان از مفاهیم مورد بررسی این پژوهش عمده هدف رساله حاضر می باشد.
۸-۱- ادبیات موضوعی
درباره موضوع این رساله، یعنی تمرکز بر روی دو مفهوم عدالت و آزادی از دیدگاه روشنفکران دوره پیشامشروطه، تاکنون کار مستقلی صورت نگرفته است. بیشتر پژوهش‌هایی که در این زمینه صورت گرفته به کلیت اندیشه این اندیشمندان نظر داشته است.
مهمترین منابع این رساله که از اهمیت پایه‌ای برخوردار هستنند، رسائل و آثار خود این روشنفکران است. معرفی آثار هریک از این روشنفکران در فصل مربوط به بررسی اندیشه آنها خواهد آمد. اما در اینجا درباره مهمترین آثار مرتبط به این پژوهش توضیح مختصری می‌دهیم.
برخی از این رسائل همچون آثار میرزا ملکم‌خان، طی سال‌های اخیر تجدید چاپ شده است. در واقع تنها اندیشمندی که تاکنون آثار وی به صورت مجموعه رسائل در ایران منتشر شده، میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله است. مجموعه آثار وی در چاپ‌های متفاوت توسط استاد محیط طباطبایی و حجت الله اصیل منتشر شده است. در این پژوهش «رساله های میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله» گردآوری حجت‌الله اصیل مورد استفاده قرار گرفته است. از برخی کتب که به بررسی آثار و اندیشه‌های این روشنفکر پرداخته نیز سود جسته‌ایم. مهمترین اثر در این زمینه تحقیقی است که توسط حامد الگار تحت عنوان «میرزا ملکم» صورت گرفته است. به طور کلی در بررسی آثار روشنفکران دورهٴ پیشامشروطه، هیچکس به اندازه میرزا ملکم‌خان مورد توجه قرار نگرفته است.
«یک کلمه» مستشارالدوله نیز از جمله منابع پایه‌ای این پژوهش است. این اثر در طی سال‌های اخیر تجدید چاپ شده است.
اما برخی دیگر از این رسائل در سال‌های دور چاپ شده‌اند. رسائل آخوندزاده از جمله این آثار است. مجموعه آثار میرزا فتحعلی آخوندزاده در باکو دهه ‌ها پیش به چاپ رسیده است. برخی از این آثار در ایران تحت عناوینی چون«مقالات فلسفی»، یا«مقالات فارسی»پیش از انقلاب چاپ شد. «الفبای جدید و مکتوبات» که آن نیز پیش از انقلاب به چاپ رسید، از مهمترین آثار مورد بحث در این پژوهش است. نامه‌هایی که آخوندزاده به افراد دیگر نگاشته در بررسی افکار این اندیشمند بسیار مفید است. اما «مکتوبات کمال‌الدوله» که مهمترین اثر آخوندزاده است، هنوز در ایران به چاپ نرسیده و به صورت نسخه خطی وجود دارد. این اثر در سایت کتابخانه ملی ایران موجود است. نگارنده این سطور از نسخ‌های خطی اسکن شده این سایت در جهت تحقیق حاضر سود جست. آدرس اینترنتی صفحات مورد نظر در فهرست منابع ذکر شده است.
کتب میرزا آقاخان کرمانی نیز از جمله منابع پایه‌ای این رساله است. البته برخی از آثار وی در بحث از حکمت نظری ، اندیشه بابیه و امثال این‌ها است و یا اینکه جنبه ادبی دارد. به علاوه اینکه بسیاری از آثار میرزا آقاخان کرمانی در دسترس نیست و یا به طور شخصی نگهداری می‌شود و یا تنها صفحات محدودی از آنها باقی مانده است. در میان آثار بر جای مانده از میرزا آقاخان کرمانی رساله «هفتاد و دوملت» وی از جمله آثار مورد استفاده این پژوهش است. این کتاب سال‌ها پیش در ایران چاپ شد. «آئینه سکندری» وی که چاپ حدودا” صد سال پیش است، از جمله آثار مورد بحث این رساله است. این کتاب به بررسی تاریخ ایران پیش از اسلام می‌پردازد. همچنین«صد خطابه» و «سه مکتوب» وی که هنوز چاپ نشده و به صورت نسخه خطی است، از آثار مورد بحث این پژوهش می‌باشد. این رسائل نیز در سایت کتابخانه ملی ایران موجود است که لینک آن در فهرست منابع این پژوهش ذکر شده است.
از مهمترین منابع دربارهٴ نهضت مشروطه که مورد توجه این نوشتار نیز هست، کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» نوشته ناظم الاسلام کرمانی است. این کتاب از آن رو دارای اهمیت است که نویسنده خود شاهد بسیاری از مطالبی که به نگارش درآورده، بوده است. اما نگاه صرفا” توصیفی وی ، برخی دیدگاه‌های صرفا شخصی و ترس از گفتن برخی حقایق از جمله ضعف‌های این کتاب است[۱].
همچنین کتاب «تاریخ انقلاب مشروطه» نوشته احمد کسروی نیز از جمله منابع با اهمیت این دوره است. البته اثر کسروی کمتر به دوره پیشامشروطه مربوط می‌شود، اما برخی دیدگاه‌های وی همچون آنچه دربارهٴ چگونگی خیزش ایرانیان نگاشته، در نوع خود جالب است[۲].
در رابطه با پژوهش در اندیشه روشنفکران دوره پیشامشروطه تحقیقاتی صورت گرفته است. فریدون آدمیت برجسته‌ترین محقق در این زمینه است. «اندیشه‌های فتحعلی آخوندزاده»، «اندیشه‌های میرزا آقاخان کرمانی»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» مهمترین این آثار هستند. آثار دیگر آدمیت به خصوص«امیرکبیر و ایران» و «اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار» نیز از جمله آثار مهم در معرفی دوره و رجال پیشامشروطه است. یکی از معایب آثار آدمیت در بررسی اندیشمندان دوران پیشامشروطه، دفاع بی‌چون و چرای وی از این متفکران است. آدمیت تلاش می‌کند تا ضمن چشم پوشی از برخی از اشتباهات این اندیشمندان، برخی دیگر از دیدگاه‌های‌ آنان را برجسته کند.
نکته‌ای که در اینجا لازم به توضیح است اینکه، متأسفانه عموم کتاب‌هایی که به بررسی اندیشه متفکران پیشامشروطه می‌پردازند، بی‌طرفانه دست به این کار نزده‌اند. نمونه واضح دیگر در این راستا مقالهٴ «ما و میرزا ملکم‌خان های ما» اثر هما ناطق است. نویسند در این مقاله که در کتاب«از ماست که برماست» به چاپ رسیده، تمام اندیشه و اهمیت میرزا ملکم‌خان را تحت‌الشعاع برخی از عملکرد‌های وی همچون قضیهٴ لاتاری قرار داده و سعی می‌کند او را بسیار بی‌اهمیت جلوه دهد.[۳]
از دیگر آثاری که در این باره چاپ شده‌اند می‌توان به «مشروطه ایرانی» اثر ماشاءالله آجودانی اشاره نمود. وی سعی نموده با نگاهی متفاوت به بحث مشروطه بپردازد. برخی از فصول این کتاب من جمله، افسانه ملکم مورد توجه رساله حاضر بوده است[۴].
کتاب «روشنفکران ایرانی در عصر مشروطیت» نیز از جمله آثار خوب درباره مشروطه و البته پیشامشروطه است. این کتاب که اثر لطف الله آجدانی است، اندیشمندان مربوطه را از زوایای مختلف من جمله در تأثیرپذیری از غرب و اندیشه آزادی مورد بررسی قرار داده است[۵].
«مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه» نیز از دیگر کتبی است که به بررسی روحانیون طرفدار مشروطه و حکومت مشروعه پرداخته است. بحث‌های نظری این کتاب در مورد نظریه کهن سلطنت در ایران مورد توجه رساله حاضر بوده است[۶].
این رساله همچنین مفاهیم عدالت و آزادی را از زوایای گوناگون در نظر گرفته است. سعی شد تا این مفاهیم از دیدگاه «میزان الملوک» کشفی و «معراج السعاده» نراقی و آثار کلاسیکی از این دست مورد توجه قرار گیرد. این مسئله به آن دلیل اهمیت دارد که این بزرگان در دوره پیش از روشنفکران موضوع این پژوهش می‌زیستند. در مقابل این مفاهیم در آثار اندیشمندان غربی همچون «رساله درباره آزادی» و «انقیاد زنان» اثر جان استوارت میل و «روح القوانین» و «نامه‌های ایرانی» اثر منتسکیو نیز مورد توجه قرار گرفت. اهمیت این فلاسفه از آن رو است که در دوره‌ای نزدیک به روشنفکران قاجاری می‌زیسته‌اند و روشنفکران مورد بحث از آنان تأثیر پذیرفته‌اند.
۹-۱- نقطه تمرکز
این نوشتار تنها به بررسی اندیشه روشنفکران دوره پیشامشروطه می‌پردازد. در این رساله تنها دو مفهوم عدالت و آزادی مورد توجه قرار می‌گیرد. منظور از اندیشمندان دوره پیشامشروطه در این رساله، میرزا ملکم‌خان، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده، و میرزا یوسف‌خان تبریزی معروف به مستشارالدوله است. در واقع تأکید این نوشتار بر آن دسته از روشنفکرانی بوده است که دارای رساله بوده‌اند. نکته دیگر خروج از ایران و دیدن غرب است. روشنفکران ذکر شده حداقل در یکی از کشورهای عثمانی یا روسیه را اقامت داشته‌اند. هرچند ملکم‌خان و مستشارالدوله در فرانسه و انگلستان نیز زندگی کرده‌اند. بخصوص که رسائل روشنفکران فوق‌الذکر در قیاس با دیگر همتایانشان بسیار بیشتر مورد توجه بوده و تأثیر بسیار داشته است. همچنین این پژوهش تنها به بررسی آثار فارسی پرداخته است. در این میان برای تکمیل بحث به برخی نامه‌هایی که از سوی این روشنفکران نگاشته شده نیز توجه کرده‌ایم.
اگر قرار می‌شد روشنفکران دیگری را نیز به جمع اضافه نماییم، از دو روشنفکر سخن به میان می‌آمد: یکی مجدالملک (۱۲۲۴-؟) و دیگری طالبوف تبریزی(۱۲۵۰-۱۳۲۸). مجدالملک اگر چه غرب را دیده بود، اما آثار او را از آن رو مورد بررسی قرار ندادیم که دارای ایده نیست. رساله«کشف الغرائب» او اساسا” رساله‌‌ای سلبی و انتقادی است. لبه تیز حمله او خطاب به برخی رجال آن دوره، از جمله مستوفی‌الممالک است. به علاوه اینکه اثر او هرگز همچون رساله «یک کلمه» مستشارالدوله چاپ نشد. از این رو نتوانست آن تأثیر را داشته باشد. در این پژوهش بر آن بودیم تا به بررسی رسائلی بپردازیم که بعدها توانستند در نهضت مشروطه تأثیر ژرف بگذارند. از طالبوف تبریزی نیز به آن دلیل سخن به میان نیامد که آثار مهم و برجسته او در زمان مشروطه نوشته شد. بنابراین در بحث از پیشامشروطه نمی‌گنجد. به عنوان مثال طالبوف «مسالک المحسنین» را در سال۱۳۲۳ ق نگاشت. «مسائل الحیات» را در سال۱۳۲۴ق نوشت. «ایضاحات در خصوص آزادی» را نیز در همین سال نوشت. «سیاست طالبی» او در سال ۱۳۲۹ق نگاشته شد و ….. بنابراین بررسی آثار وی کاری ناقص می‌شد.
مراد از دوره پیشامشروطه در این پژوهش از مرگ امیر کبیر در سال۱۸۵۲ میلادی (۱۲۳۱شمسی) تا قبل از آغاز جنبش مشروطه یعنی دسامبر ۱۹۰۵(آذر۱۲۸۴) است.
۱۰-۱- موانع تحقیق
از آنجایی که این تحقیق در اندیشه‌های روشنفکران دوره پیشامشروطه است، دسترسی به آثار آنها، از جمله مهمترین موانع تحقیق حاضر است. برخی از این آثار از بین رفته و یا در دسترس نیست. بیش از همه این موضوع در مورد آثار میرزا آقاخان‌کرمانی صادق است. عمده آثار این روشنفکر از بین رفته است و تنها تعداد محدودی از آثار وی به جا مانده است. در میان آثار برجای مانده نیز از برخی تنها صفحات کمی باقی مانده است، که البته دسترسی به آنها نیز دشوار است. حتی در فهرست آثار این روشنفکران در کتابخانه ملی و مجلس شورای اسلامی نیز برخی از این آثار وجود ندارد.
از جمله موانع دیگر این پژوهش، خطی بودن تعدادی از آثار مورد بررسی است. اگرچه این آثار در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار می‌گیرند، لیکن بررسی و خواندن دست خط خود نگارنده از مشکلات دیگر این تحقیق است. مسلم است خواندن صحیح متن، لازمه تفسیر صحیح از آن است.
۱۱-۱- پیامدهای تحقیق
بازخوانی گذشته و تاریخ، سازنده آینده هر جامعه است. از این روست که گفته می‌شود«گذشته چراغ راه آینده است». زیرا با خوانش گذشته این فرصت مهیا می‌شود که ضمن تلاش در عدم تکرار اشتباهات آن، بیاموزیم با موانع مشابه چگونه برخورد کنیم. بنابراین بازخوانی حوادث دوران مشروطه و نگرش‌های روشنفکران آن دوره و چگونگی رویارویی آنان با بحران‌ها و حوادث، از مهمترین نیازهای جامعه ماست.
همچنین در جنبش مشروطه شاهد استفاده از یکسری مفاهیم جدید و یا تعابیر خاصی از مفاهیم گذشته هستیم که تا آن زمان در ایران مورد استفاده قرار نگرفته بود. شناخت این مفاهیم و تعابیر و بسترهای ایجاد آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. در واقع شناخت درد و چگونگی حرکت به سوی رفع آن و ارائه راه‌حل و اینکه نسخه‌های پیچیده شده تا چه حد مفید، نتیجه بخش و قابل به کارگیری بوده، دارای اهمیت است.
خوانش مشروطه و اندیشه‌ها و بسترهایی که منجر به آن شد از یک جهت دیگر نیز مهم جلو می‌کند. این دوران تاریخی، زمان ورود یک غیر در میان ما ایرانیان است. آن غیر همان «غرب» است. چگونگی مواجه ایرانیان با آن، می‌تواند ما را در برخورد کنونی با غرب یاری رساند.
مسلم است که جنبش مشروطه، زاده اندیشه‌های دوران پیشامشروطه است. بنابراین بررسی اندیشه‌های این دوران برای فهم مشروطه دارای اهمیت بسیار است.
۱۲-۱- اهداف پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:59:00 ب.ظ ]




در مخاصماتی که بوقوع می پیوندد سازمانهای مختلفی از جمله سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن نقش ایفا می کنند. هر یک از این سازمانها اهداف متفاوتی را دنبال می کنند. نقش ICRC در این میان از همه پررنگ تر است. گرچه تلاش این سازمان اهداف متفاوتی را دنبال می کنند. نقش ICRC در این میان از همه پررنگ تر است. گرچه تلاش این سازمان در بدو تاسیس صرفاً پرداختن به رزمندگان زخمی بود، فعالیتشان با گذشت زمان به حمایت از افراد عادی نیز تسری پیدا کرد.
از زمان جنگ مسلحانه نیجریه ۱۹۷۱-۱۹۶۷، ICRC نقش عمده ای را در مخاصمات مسلحانه ایفا نموده است. از اوایل دهه ۱۹۹۰ فعالیتهای این ارگان در مقام مقایسه با زمان شروع فعالیتهایش در ۱۸۶۳ به اوج خود رسیده است و این ارگان با تکیه بر اصولی مهم از جمله بی طرفی و استقلال به فعالیت می پردازد و علیرغم اینکه اعضایش اتباع سوئیس هستند نه به دولت سوئیس نه به سازمان ملل وابستگی ندارد.
جهت بررسی و ارزیابی عملکرد ICRC به عنوان یک ارگان امدادرسانی از بدو تاسیس وظایفی را که در زمان مخاصمه ایفا می نماید به تفکیک بررسی نمود.
بنداول: قدرت انجام مذاکره
همانطور که قبلا اشاره شد ICRC با کلیه سازمانهای امدادرسانی اعم از سازمان ملل و ارگانهای وابسته به آن و سازمان های منطقه ای و سازمان های غیردولتی ارتباط مستمر دارد و از طریق صلیب سرخ و هلال احمر از آنچه در کشورهای مختلف می گذرد اطلاع حاصل می نماید و در ایجاد ارتباط خوب با ارگانهای ذیصلاح محلی در کشورهای مختلف تلاش می کنند و کلیه ارگانهای فوق الذکر اطلاعات خود را در زمینه های مختلف در اختیار این سازمان قرار می دهند و به این ترتیب کاملاً عملیات امدادرسانی و دسترسی داشتن و ملاقات با زندانیان طرفین مخاصمه در زمینه عملیات امدادرسانی، ICRC نیاز به آزادی عمل جهت تخمین نیازها و نظارت بر عملیات امداد جهت رعایت بی طرفی و کنترل سیستم تحویل کمکها و بررسی آثار و نتایج اعطای کمکها دارد. اما با توجه به کثرت سازمانهای مختلفی که طرفین مخاصمه می توانند به آنها متوسل شوند و عدم احساس تعهد نسبت به مسائل انسانی، کسب چنین آزادی جهت نیل به هدف فوق بسیار دشوار است.
از ICRC انتقاد شده است که از هیچگونه انعطافی در عملکردش برخوردار نیست و بیش از حد بر اصول صلیب سرخ و قواعد بشردوستانه تاکید و اصرار می ورزد. در برخی موقعیتها ICRC عملیاتش را به دلیل نقض استانداردها و معیارهای موجود معلق ساخته است. در جنگهای داخلی نیجریه پس از اینکه نیروی هوایی فدرال یک هواپیمای حامل محموله های صلیب سرخ را که بدون کسب مجوز از لاگوس قصد تحویل کمک به بیافرا را داشت مورد حمله قرار داد، این ارگان عملیاتش را متوقف ساخت. در اوایل دهه ۹۰ میلادی در یوگسلاوی سابق، ICRC در عملیات امدادرسانی به همراه UNHCR فعالیت می نمود. برخی ادعا کرده اند که در این عملیات ICRC در مقام مقایسه با UNHCR در برابر مسائل و اختلاف نظرهای سیاسی انعطاف کمتری به خرج می داد و احتمال توقف عملیات از جانب آن بسیار زیاد بود حال آنکه هر دوی این ارگانها جهت حمایت از مردم عادی فعالیت می کردند.
مقامات رسمی ICRC در تکوین این انتقاد نقش بسزایی ایفا نموده اند زیرا همواره بر اصول و مقررات بین المللی بشردوستانه تاکید ورزیده و خاطرنشان ساخته اند که ICRC حق تخطی از این اصول را ندارند و در عین حال باید رضایت کشور گیرنده را نیز جلب نماید.
از سوی دیگر مواردی نیز وجود داشته که ICRC مبادرت به اعطای کمکها نموده و بدون کسب مجوز از کشور گیرنده صرفاً به اطلاع دادن به آن کشور اکتفا نموده است. در این زمینه می توان به اقدام این سازمان در افغانستان در دهه ۸۰، از طریق پاکستان اشاره نمود. در کشور لیبریا که هیچ قدرت غالبی در سطح کشور وجود نداشت و کسب اجازه نیز بی مفهوم بود ICRC همراه سایر ارگانهای امداد، هر چه از عهده اش بر می امد انجام داد. در سومالی در اوایل دهه ۹۰ ICRC حتی زمانی که سایر سازمانها نیروهای خود را عقب کشیدند به عملیاتش ادامه داد و زمانی که مقامات UN جهت تضمین عملیات امداد از نیروهای مسلح استفاده کردند. ICRC علیرغم حضور نیروهای نظامی با هلال احمر سومالی همکاری نمود. از سوی این عملیات همراه با حضور نیروی نظامی انجام می شد، بنابراین فاقد وصف بیطرفانه بود و از طرفی انجام آن جهت حفظ جان مردم بی گناه ضروری به نظر می رسید، لذا ICRC با نیروهای نظامی جهت حمایت و حفظ جان افراد عادی همکاری کرد.
پایان نامه
با توجه به عملکرد دوگانه ICRC در شرایط مختلف می توان الگوی واحدی که مبین نحوه فعالیت این ارگان باشد ارائه نمود. این ارگان در وهله اول ترجیح می دهد که عملیاتش را بنا هماهنگی با طرفین درگیر و هماهنگ با معیارهای بین المللی و اصول صلیب سرخ به انجام رساند اما وقتی چنین هماهنگی امکان پذیر نباشد با روش های مختلفی وارد دعمل می شود. این ارگان تا آن حد که برخی از آن انتقاد کرده اند اصولی و حقوقی عمل می کند و نه همانند یک سازمان امدادرسانی خصوصی وارد عمل می شود. این ارگان بر اصول حقوق بین الملل و صلیب سرخ تاکید ورزیده و عمل می کند اما در عین حال زمانی که حفظ حیات و منافع مردم بی گناه ایجاب می کند بدون رضایت طرفین وارد عمل می شود.
بند دوم: برآورد نیاز ها
در جنگها ارگانهای مختلفی در برآورد نیازها نقش ایفا می کنند. مراکز اطلاعاتی کشورها نیز تخمین می زنند. به عنوان مثال UNHCR در خصوص آوارگان و پناهندگان UNICEF در خصوص زنان و کودکان و WHO در خصوص بهداشت فعالیت کرده و گزارش تهیه می کنند. آنچه حائز اهمیت است این مساله است که ICRC منبع اطلاعاتی خود را محدود به آنچه ارگانهای فوق الذکر در اختیارش می گذارند نمی کند و در این زمینه خود به فعالیت می پردازد. به عنوان مثال در قضیه شمال عراق گزارشهایی در این زمینه توسط صلیب سرخ امریکا تهیه شده بود اما ICRC به این گزارشات اکتفا ننمود و خود وارد عمل شد. اما در همین قضیه ICRC از گزارش WHO بهره جست و به سازمان ملل در خصوص پیامدهای تحریم اقتصادی که در آن منطقه اعمال می نمود هشدار داد. ICRC از متخصصین زیادی جهت برآورد نیازها در زمینه های مختلف بهره می جوید. در برخی موارد این نمایندگان در مناطق مستقر هستند و در سایر موارد، در صورت لزوم، از ژنو به منطقه اعزام می شوند. آنچه بیش از برآورد نیازها حائز اهمیت است در اختیار قراردادن کمکهاست که غالباً با تاخیر صورت می پذیرد.
بندسوم: تامین منابع مورد نیاز
ICRC به دلیل جزئی از یک حرکت بین المللی است و نقش شناخته شده ای در مخاصمات مسلحانه دارد، نزد کلیه کسانی که در تامین بودجه عملیات امداد نقش عمده ای ایفا می کنند مشهور است و یکی از بهترین ارگانهای تامین منابع موردنیاز می باشد. اما آنچه در سال ۱۹۹۴ در رواندا رخ داد و گرسنگی هزاران سومالیایی در سالهای ۱۹۹۳، ۱۹۹۲، خارج از توان ICRC بود. برخی فجایع بشری به قدری تکان دهنده است که فقط در صورت مداخله دولتها و بخصوص نیروهای مسلح آنها قابل حل و فصل است و در برخی موارد، همانند آنچه در بنگلادش در سال ۱۹۷۱ رخ داد دخالت سازمان ملل اجتناب ناپذیر به نظر می رسید. به هر حال لزوم همکاری میان مقامی که وظیفه اصلیش ارائه کمکهای پزشکی به زخمیان حاضر در صحنه حاضر در جنگ در بدو تاسیس را بمه جامعه صلیب سرخ و هلال احمر ملی واگذار نمود. از سال ۱۹۷۷ به بعد در اثر رقابت با MSF (پزشکان بدون مرز) بودجه بیشتری را به این قضیه اختصاص داد و حتی در قضیه رواندا در سال ۱۹۹۴ کارکنان MSF تحت نظر ICRC فعالیت نمودند.
در خصوص نوع کمکها همواره انتقاداتی از ICRC شده است. در این زمینه جا دارد که از کسانی که منابع را در اختیار ICRC قرار می دهند نیز انتقاد شود چرا که هماهنگ با ICRC عمل نمی کنند.
بهر حال علیرغم این انتقادات و غلیرغم اینکه در برخی موارد همانند ارائه کمکهای پزشکی یا لزوم تاسیس دفتر در واشنگتن جهت برقراری ارتباط با سازمانهایی که در زمینه کمکهای بشردوستانه فعالند و در آن منطقه دفتر دارند، با ایجاد توسعه همکاری با این سازمانها، ICRC کند عمل نموده اما در مجموع فعالیتهایش در این زمینه همواره مفید و حائز اهمیت بوده است.
بندچهارم: تحویل
بطور کلی در زمینه تحویل کمکها در زمان مخاصمات، سازمانهای مختلفی اعم از سازمان ملل و سایر ارگانها نقش ایفا می کنند. در نتیجه این تداخل وظایف منتهی به هرج و مرج می شود و علل یابد در این زمینه این نهادها با یکدیگر همکاری کنند بطور کلی ICRC در این خصوص با مشکل جدی مواجه نشده است و با WFP, UNICEF, UNHCR همکاری نموده است. در یوگسلاوی ارگان مداخله نماید به عنوان دومین نهادکمک رسانی ایفای وظیفه نمود. هر دوی این ارگانها جهت حمایت از جان مردم به فعالیتهای یکدیگر احترام گذاشته و ایفای وظیفه نمودند. این شکل از همکاری میان ICRC و UNICEF در سودان در دهه ۸۰ و یا MSF و UNICEF در زئیر وجود داشت.
علیرغم اینکه در انجام عملیات بشر دوستانه با توجه به ماهیت بشردوستانه آن مشکلی نباید حادث شود، رقابتهایی نیز میان ارگانهای مختلف به وجود می اید. به عنوان مثال ارگانهای خصوصی کمک رسانی سعی می کنند برای سرمایه گذاریهای آینده با سایر ارگانها رقابت کنند. هر یک از ارگانهای مختلف سازمان ملل نیز سعی می کنند توجه کسانی که بودجه ها را تامین می کنند مانند امریکا به فعالیتهای خود جلب نمایند.
ICRC هیچ یک از این اهداف را دنبال نمی کنند. بطور کلی ICRC در زمینه تحویل کمکها به شکل سریع و موثر به خصوص در حجم متوسط یا کم دارای شهرت است. این ارگان به دلیل اینکه نسبت به سازمانهای وابسته به سازمان ملل کوچکتر است و انعطاف بیشتری دارد به موقع وارد دعمل می شود و در عین حال نیروهایش در قسمتهای مختلف دنیا مستقر هستند. این ارگان همچنین به دلیل نظم و هماهنگی کارکنانش در این زمینه مشهور است.
در کل ICRC به عنوان یک ارگان امدادرسانی، از جنبه های مختلف کمک رسانی که می توان توسط طرفین مخاصمات مورد سوء استفاده قرار گیرد آگاه است. به عنوان مثال طرفین درگیر ممکن است در وارونه جلوه دادن حقایق و آمار مربوط به جنگهای داخلی منافعی داشته باشند و از انتشار حقایق ممانعت بعمل آورند یا در برآورد نیازها مبالغه کنند تا وجهه طرف جنگ را تضعیف نماید. همچنین طرفین جنگ ممکن است ICRC را در زمان تحویل و اجرای عملیات بشردوستانه نماید. همچنین متهم به تخطی از اصل بی طرفی و حمایت از یکی از طرفین نمایند که چنین اتهامی منجر به توقف عملیات خواهد شد. با توجه به مشکلات فوق الذکر، انجام عملیات بشردوستانه دشوار خواهد بود و حتی بر روابط میان ارگانهای مختلف کمک رسانی تاثیر خواهد داشت. ICRC با توجه به تجربه طولانی که در زمینه امدادرسانی دارد می تواند این مقاصد را تشخیص داده و از آثار سوء آنها بکاهد.
امروزه بهبود بخشیدن به وضعیت قربانیان مخاصمات مسلحانه بیش از هر مساله دیگری مورد علاقه ICRC و سایر ارگانها در عرصه بین المللی انجام شده است. هنوز باید گامهای بلندی در خصوص کاهش آلام قربانیان اینگونه جنگها (بخصوص جنگهای داخلی) برداشته شود. در برابر فجایعی که در دنیا رخ می دهد ICRC بسیار کوچک است و نباید فراموش کرد که گرچه این ارگان در عرصه بین المللی مورد شناسایی قرار گرفته و فعالیتهایش مورد احترام است. همچنان یک ارگان خصوصی سوئیسی است. گرچه به زعم برخی، نقش ICRC بدلیل دخالت سایر ارگانهای امدادرسانی تضعیف شده است اما این ارگان تمام تلاش خود را جهت مایجاد هماهنگی میان فعالیتهای خود و سایر ارگانها نموده است و تحت تاثیر اقدامات سایر ارگانها قنرار نگرفته است. گرچه در موارد متعددی از فعالیتهای این ارگان توسط طرفین متخاصم ممانعت به عمل آمده است. اما ICRC در این زمینه مقصر نبوده و آنچه رخ داده ناشی از عملکمرد غیرانسانی طرفین متخاصم بوده است. در ارزیابی نهایی می توان گفت این ارگان در ایفای وظایفش موفق بوده است.
گفتار چهارم: تداخل کمک های بشر دوستانه و عملیات نظامی
در صحنه نبرد علاوه بر طرفین مخاصمه و سازمانها و ارگانهای امدادرسانی و مردم عادی نیازمند کمکها، اشخاص دیگری نیز ممکن است حضور داشته باشند. از آن جمله اند نیروهای حافظ صلح به آنهایی که تحت تاثیر عنوان مداخله بشردوستانه چه در قالب فصل هفتم منشور یعنی پس از احراز به خطر افتادن و تهدید صلح و امنیت بین المللی وارد عمل می شوند چه آنانکه به ابتکار و تشخیص خود دست به مداخله نظامی تحت عنوان بشردوستانه می زنند. حضور آنان در صحنه نبرد و تداخل وظایف و اهدافشان با اقدامات ارگانهای بشردوستانه که هدف غاییشان نجات جان مردم غیرنظامی و کسانی است که نیازمند کمکهای فوری هستند، مشکلاتی را ایجاد می کند که قابل بررسی است.
یکی از گروههایی که به هنگام مخاصمات نقش فعالی در صحنه نبرد ایفا می کنند نیروهای حافظ صلح سازمان ملل هستند. عملیات حفظ صلح عبارتست از اعزام نیروهای سنازمان ملل متحد به منظور نظارت بر آتش بس، جداسازی نیروها و با شرکت در امر انتخابات با رضایت طرفین درگیر معمولا افراد نظامی سازمان ملل و یا پلیس و یا افراد از وقوع درگیری شده و به برقراری صلح کمک می کند. نیروهای حافظ صلح در طول عمر سازمان ملل به تمام نقاط دنیا اعزام شده اند. در منشور ملل متحد مقرراتی در خصوص تاسیس این قبیل نیروها وجود ندارد.
در بسیاری از جنگهایی که در دهه ۹۰ به وقوع پیوسته اند نیروهای حافظ صلح از فعالیتها و نیروهایی که در زمینه کمکهای بشردوستانه فعالیت می کردند حمایت کرده اند. گرچه به نظر می رسد که عملیات حفظ صلح سازمان ملل و اقدامات بشردوستانه ماهیتا به یکدیگر وابسته باشند چرا که هر دو مناطق جنگی انجام می شوند و هر دو باید اصول بی طرفی و عدم تبعیض را رعایت نمایند، با این وجود مرتبط نمودن این عملیات با عملیات بشردوستانه دشوار به نظر می رسد. در سه جنگ اخیر دهه ۹۰ شورای امنیت از مداخله نظامی اجباری بهره برد، این ارگان این اقدامات را در دسامبر اخیر دهه ۹۰ شورای امنیت از مداخله نظامی اجباری بهره برد، این ارگان این اقدامات را در دسامبر ۹۲ با روانه کرده نیروهای UNITAF در سومالی انجام داد. در رواندا در ژوئن ۹۴ و در بوسنی در آگوست و دسامبر ۹۵ از روش مشابه استفاده کرد. بطور کلی حمایت از عملیات بشردوستانه و حمایت از کسانی که به کمکها نیاز دارند به ابزار دیگری غیر از نیروهای نظامی نیاز دارد.
متحد کردن عملیات بشردوستانه با عملیات نظامی گرچه به شکل تئوریک امکان پذیر است اما در عمل خطرات زیادی دارد. در صورتیکه پرسنل عملیات بشردوستانه به نیروی نظامی وابسته شوند، موفقیت آنان وابسته به موفقیت نیروهای حافظ صلح خواهد بود. به عنوان مثال می توان به آنچه در بوسنی رخ داد اشاره کرد. نیروهای بشر دوستانه unprofr (نیروی حفاظتی سازمان ملل در بوسنی هرزگوین) سعی در حمایت از تحویل کالاها و کمکها داشتند و در این زمینه نیز موفق بودند تا زمانی که نیروهای nato (ناتو) حمله هوایی را آغاز کردند و کلیه پرسنل بشردوستانه و نیروهای حافظ صلح به گروگان گرفته شدند یا کشته شدند و این مثال شکست رابطه نظامی و بشردوستانه را نشان می دهد.
آنچه امروز بسیار نگران کننده است کاربردهای گوناگون واژه «بشردوستانه» است. امروز غالب واکنشهایی که در برابر مخاصمات نشان می دهد.
آنچه امروزه بسیار نگران کننده است کاربردهای گوناگون واژه بشردوستانه است. امروزه غالب واکنشهایی که در برابر مخاصمات نشان داده می شود «بشردوستانه» نام می گیرد. امرزوه مداخله نظامی عنوان بشردوستانه می گیرد. واحدهای نظامی برای انجام اقدامات بشردوستانه در صحنه های نبرد بکار گرفته می شوند بدون آنکه خود نیروهای حافظ صلح باشند. گروه های بشر دوستانه بر اجرای محاصرات اقتصادی در مرزها نظارت می کنند. این کاربردهای متفاوت واژه بشردوستانه باعث ایجاد اغتشاش و بی نظمی در هماهنگی میان نبردهای مختلف حاضر در نبرد می شود.
با توجه به تغییر ماهیت جنگ از بین المللی به داخلی برای دولتها بسیار دشوار است که در خصوص اقدامات سیاسی، نظامی، به یک راه حل عملی و معقول برسند. گرچه دیگر قطعنامه های شورای امنیت از طریق وتوی پنج عضو اصلی با مشکل مواجه نمی شوند اما در عمل واقع بینانه نیستند و بیشتر جنبه شفاهی دارند تا عملی. در چنین شرایطی عملیات بشردوستانه می تواند در کاهش آلام مردن نقش عمده ای ایفا کند چرا که این عملیات بدلیل اصولی که باید در اجرای آنها رعایت شود ساده تر انجام می شوند و با مخالفت کشورها مواجه نمی شوند.
اما اقدامات بشردوستانه باید به موازات اقدامات سیاسی و نظامی انجام شود نه که جایگزین آن شود. اگر از این اقدامات در جهت افزایش سیاست خارجی یا کاهش قدرت سیاسی دولت حاکم استفاده شود این اقدامات مشروعیت خود را از دست خواهند داد و متهم به تخطی از ماصل بی طرفی خواهند شد و چه بسا ممکن است هدف حمله نظامی هم واقع شوند.
عدم پیش بینی چنین سوء استفاده ای یکی از مشکلات مندرج در «دستور کاری برای صلح» ماست که توسط پطروس غالی مطرح شده است و از این اقدامات سیاسی، نظامی و بشردوستانه دفاع می کند. تشریک مساعی میان ناین اقدامات می تواند توانایی ها و قابلیت های جامعه بین المللی را بطور قابل ملاحظه ای افزایش دهد چرا که برآیند این سه اقدام می تواند تاثیر زیادی داشته باشد. باید اذعان داشت چنین همکاری در شرایط جلوگیری از بروز مخاصمات مفید است. دیپلماسی پیشگیرانه، حمایت اقتصادی و ارائه کمکهای بشر دوستانه و استخدام ناظران نظامی می تواند وضعیت بحرانی را به یک ثبات نسبی برساند. اما متاسفانه این همکاریها پس از بروز جنگ نمی تواند اثر مشابهی داشته باشد. در زمان مخاصمه اقدامات بشردوستانه صرفاً باید بر شرایط بحران متمرکز شود و وارد مشکلات نظامی و سیاسی نشود و استقلال و بی طرفی خود را حفظ کند تا بتواند یاری لازم و موثر را به طرفین و قربانیان مخاصمه برساند.
مساله بی طرفی سازمانهای وابسته به سازمان ملل همواره در هاله ای از ابهام قرار دارد. ارگانهایی مانند UNHCR عملا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




-.۳۰۹

 

.۲۷۰

 

-.۱۳۱

 

.۴۳۸

 

.۳۸۵

 

 

 

سوال۳۷

 

-.۰۴۱

 

-.۰۲۲

 

-.۰۵۶

 

.۲۹۰

 

-.۰۱۶

 

.۰۳۹

 

.۰۵۶

 

.۰۸۲

 

-.۰۰۲

 

-.۰۴۸

 

.۰۱۱

 

-.۱۳۷

 

-.۰۷۶

 

.۰۵۸

 

-.۰۱۴

 

.۷۰۳

 

 

 

نام گذاری عامل های شناسایی شده
نام گذاری عامل ها یکی از مهمترین قسمت های اجرای یک تحلیل عاملی است. در یک تحلیل عاملی این احتمال وجود دارد که برخی از متغیرهای تعریف شده اولیه مورد تأیید واقع نشوند و اهمیت آنها کمتر از آنچه که در ابتدا فرض شده است، باشند و یا بر اساس یافته های تحقیق، عامل های جدیدی تعریف شوند. در این پژوهش مجموعه سؤال هایی که با یک عامل همبسته بودند به شرح زیر استخراج و نام گذاری شدند:
عامل اول: این عامل دربرگیرنده سؤالات ۱، ۸، ۱۰، ۱۲، ۲۲ پرسشنامه بوده و می توان آن را درک و احساس عمیق نسبت به مسائل نامگذاری نمود.
عامل دوم: این عامل با ارزش ویژه ۳۰۴/۲ دربرگیرنده سؤالات ۱۴، ۲۶ و ۲۷ پرسشنامه بوده و می توان آن را هویت شناختی نامگذاری نمود.
عامل سوم: این عامل با ارزش ویژه ۰۸۴/۲ دربرگیرنده سؤالات ۱۹و ۲۱ پرسشنامه بوده و می توان آن را همسویی زندگی فردی، سازمانی و معنوی نامگذاری نمود.
عامل چهارم: این عامل دربرگیرنده سؤالات ۳۸، ۳۹ و ۴۰ پرسشنامه بوده و روحیه خدمتگذاری نامگذاری می شود.
عامل پنجم: این عامل با ارزش ویژه ۸۵۸/۱ دربرگیرنده سؤالات ۱۷ و ۳۴ پرسشنامه بوده و وجود اهداف و معانی معنوی نامگذاری می شود.
عامل ششم: این عامل با ارزش ویژه ۸۴۸/۱ دربرگیرنده سؤال ۱۸ پرسشنامه بوده و باور مذهبی نامگذاری میشود.
عامل هفتم: این عامل با ارزش ویژه ۸۴۰/۱ شامل سؤالات ۲۰ و ۲۹ پرسشنامه می باشد و تفکر در باورها و اعمال مذهبی نامگذاری می شود.
عامل هشتم: این عامل با ارزش ویژه ۷۴۱/۱ شامل ۱۳ و ۱۶ پرسشنامه بوده واهداف و باورهای معنوی نامگذاری می شود.
عامل نهم: این عامل دربرگیرنده سؤالات ۴ و ۹ پرسشنامه بوده و می توان آن را ایمان و خودشناسی نامگذاری نمود.
عامل دهم: این عامل با ارزش ویژه ۶۵۱/۱ دربرگیرنده سؤال ۳۲ پرسشنامه بوده و هستی شناسی نامگذاری می شود.
عامل یازدهم: این عامل شامل سؤالات ۷ و ۳۳ پرسشنامه بوده و با ارزش ویژه ۶۴۷/۱ می توان آن را تفکر در معانی و اهداف نامگذاری نمود.
عامل دوازدهم: این عامل با ارزش ویژه ۶۴۵/۱ دربرگیرنده سؤال ۱۲ پرسشنامه بوده و تفکر انتقادی نامگذاری میشود.
عامل سیزدهم: این عامل با ارزش ویژه ۵۶۳/۱ شامل سؤال ۵ پرسشنامه بوده و تلاش برای خشنودی خدا نامگذاری می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
عامل چهاردهم: این عامل با ارزش ویژه ۵۴۸/۱ دربرگیرنده سؤال ۳۶ پرسشنامه بوده و می توان آن را تولید معنی نامگذاری کرد.
عامل پانزدهم: این عامل به دلیل نقش کمرنگ آن ( بار عاملی) حذف گردید.
عامل شانزدهم: این عامل با ارزش ویژه ۳۰۴/۱ دربرگیرنده سؤال ۳۷ پرسشنامه بوده و می توان آن را احساس رضایت درونی نامگذاری کرد.
۴-۴) خلاصه تجزیه و تحلیل داده ها
جدول ۴-۱۶: خلاصه بررسی وضعیت نرمال بودن مولفه های هوش معنوی کارکنان

 

 

وضعیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




امروزه مدیریت به جای اجبار برای اطاعت زیردستان، به توانمندسازی آنها توجه می کند و به خود شکوفایی کارکنان در تعلق به سازمان و تعیین هویت با آن علاقه مند است. اولین گام در تحقق این امر، تغییر نحوه نگرش مدیران به اعضای سازمان است. نوع نگرش Y در نظریه «مک گریگور» به مثابه مبنای نظری مناسبی برای توانمند سازی، به ارجحیت دادن سبک مدیریت اجتماعی و دموکراتیک، به جای سبک دیکتاتوری و اقتداری منجر می شود (فرهنگی و اسکندری، ۲۰۰۳: ۹۹-۱۲۲). مدل رهبری خدمتگزار نیز مفروضاتی مشابه با نظریه مک گریگور دارد. برای مثال این جمله گرین لیف که سازمان های بزرگ آن طور که باید و شاید به ما خدمت نمی کنند، در واقع بیانگراین فرضیه مک گریگور است که بیشتر سازمان ها نمی توانند از همه ظرفیت های بالقوه کارکنان خود بهره ببرند. گرین لیف با مک گریگور در این زمینه نیز هم عقیده است که سرزنش زیردستان به دلیل اشتباهاتشان، کاری غلط و اشتباه است (فوستر، ۲۰۰۰). بوچن (۱۹۹۸)، گرین لیف را پدر جنبش توانمندسازی نام نهاده است و بر آن است که توانمند سازی یکی از مهمترین خصوصیات و ویژگی های رهبری خدمتگزار است و در واقع، توانمند سازی در قلب رهبری خدمتگزار قرار دارد و به احساس عدالت و برابری می انجامد. در این امتداد می توان گفت که رهبران خدمتگزار بوسیله آموزش به پیروان خود، آنها را توانمند می سازند و رضایت رهبر خدمتگزار، از رشد و پیشرفت سایرین سرچشمه می گیرد (بنت، ۲۰۰۱: ۴۰-۶۲). رهبر خدمتگزار، پیروان خود را توانمند می نمایند تا بتوانند مسیر آینده خود را پیدا کنند و آنها نیز در عوض، به دیگران کمک می کنند که بهترین مسیرها را پیدا کنند. توانمند سازی، اعتماد، خدمت رسانی، صداقت، راستگویی و قدردانی از دیگران که از جمله متغییرهای مورد تاکید رهبری خدمتگزار به شمار می آیند، به شکل دهی فرهنگ سازمان نیز کمک می کنند. توانمند سازی میوه و ثمره مدل سازی و چشم انداز رهبر به شمار می رود (پترسون، ۲۰۰۳).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۶٫ مدلهای رهبری خدمتگزار
اگر رهبری خدمتگزار را متفاوت از دیگر اشکال رهبری بدانیم، باید قادر باشیم تا مشخصات و ویژگیها و رفتارهایی مجزا از سایر انواع رهبری را در چنین رهبرانی مشاهده کنیم. متاسفانه ادبیات مرتبط با بحث رهبری خدمتگزار نسبتاً نامشخص، مبهم و اغلب به‌صورت داستان و حکایت هستند. به‌هرحال به رغم محدودیتهایی که وجود دارد بررسی ادبیات رهبری خدمتگزار در منابع مختلف، اعم از مجلات، کتب و تحقیقات نشان میدهد که سازگاری کافی در آنها وجود دارد تا بتوان ویژگی یا صفات را برای چنین رهبرانی استخراج کرد که متناسب با موضوع مقاله، مهمترین مدلهایی که وجود دارند، ارائه و بررسی خواهند شد.
الف- مدل اسپیرز[۶۸] 
اسپیرز (۱۹۹۸) از مدیران ارشد مرکز گرینلیف از نوشته های گرینلیف، ده ویژگی رهبری خدمتگزار را استخراج کرده است که عبارتند از:

 

    1. گوش دادن؛ ۲٫ همدلی؛ ۳٫ بهبودبخشی؛ ۴٫ آگاهی؛ ۵٫ تشویق و ترغیب؛ ۶٫ مفهومسازی؛ ۷٫ آیندهنگری و دوراندیشی؛ ۸٫ خادمیت؛ ۹٫ تعهد به رشد افراد؛ ۱۰٫ ایجاد گروه.

 

با این وجود، اسپیرز (۱۹۹۸: ۶) بیان کرده است هر چند که این ده مشخصه جزء ویژگیهای رهبری خدمتگزار میباشند، اما به این معنی نیست که همه ویژگیها همین ده مورد باشد.
ب- مدل پیج و ونگ[۶۹] 
پیج و ونگ (۲۰۰۰) چارچوبی را برای اندازه گیری رهبری خدمتگزار ارائه کردهاند. مدل آنها شامل توجه به چهار حوزه رهبری است که خروجی آنها اثر مثبتی بر جامعه و فرهنگ دارد:
شخصیت: شخصیت رهبر و کاراکترهایی از شخصیت وی مورد توجه قرار میگیرد شامل شجاعت خدمتگزاری، روحیه خدمترسانی به دیگران، کمالجویی و تعهد میباشد.
روابط: انواع روابط، پیوندها و ارتباطاتی که رهبر با دیگران برقرار میکند، موردتوجه قرار میگیرد.
وظیفه: رهبر برای اعمال رهبری باید وظایفی را انجام دهد که شامل خلق بینش و تصمیمگیری میشود.
فرایند: در این حوزه بهبود فرایندهای سازمانی موردتوجه قرار میگیرد که شامل تیمسازی و مدلسازی میشود.
آنها از بررسی گسترده ادبیات رهبری خدمتگزار حدود ۲۰۰ معیار شناسایی کردند و پس از حذف و ادغام به ۹۹ معیار نهایی دست یافتند و آنها را در دوازده طبقه اصلی قرار دادند که عبارتند از: کمالجویی، فروتنی، خدمترسانی، توجه به دیگران، توانمندسازی کارکنان، توسعه کارکنان، بینشمداری، هدفگذاری، هدایت، مدلسازی، تیمسازی و تصمیم‌گیری مشارکتی.
دنیس و وینستون (۲۰۰۳: ۴۵۵-۴۵۹) کار نیمه تمام پیج و ونگ را با تجربه و تحلیل عاملی تکمیل کردند که عوامل از ۹۹ معیار به ۲۲ معیار و از ۱۲طبقه به ۳ طبقه (بینشمداری، توانمندسازی و خدمترسانی) تقلیل یافت.

 

 

پ- مدل پترسون و وینستون[۷۰] 
مدل پترسون (۲۰۰۳) از هفت متغیر اصلی و مدل وینستون (۲۰۰۳) نیز از شش متغیر اصلی تشکیل شده است. وینستون (۲۰۰۴) دو مدل را در مدل واحدی ارائه کرد که در شکل زیر دو مدل و ارتباط آنها نشان داده شده است. در مدل زیر رهبر خدمتگزار میتواند با خدمترسانی خود به پیروان خدمتگزار برسد.

شکل ۲-۱٫ مدل پترسون و وینستون
ت- مدل راسل و استون[۷۱]
راسل و استون (۲۰۰۲: ۱۴۵-۱۵۷) با بررسی گسترده ادبیات موجود در رهبری خدمتگزار حداقل بیست ویژگی قابل تشخیص و مجزا را در رهبران خدمتگزار شناسایی کردهاند. این بیست ویژگی با مشخصه های فهرست شده در مرکز گرینلیف نیز شباهتهای زیادی دارند. از جمله شنود موثر، متقاعدسازی و خادمیت در میان بیست ویژگی دیده میشود. در حالی که برخی از ویژگیها نظیر آیندهنگری و دوراندیشی تحت عنوان بینش قرار گرفتهاند.
آنها نه ویژگی شناسایی شده را با عنوان ویژگیهای عملیاتی طبقهبندی کردهاند. طبقهبندی به ویژگیهای وظیفهای از نتایج موجود در ادبیات رهبری ناشی شده است که مکررا تکرار شده است.
ویژگیهای وظیفهای، مشخصهها و کیفیتهای عملیاتی قابل تشخیص هستند که به رهبران تعلق دارند و در رفتارهای رهبر در محیط کار مشاهده میشوند. ویژگیهای وظیفهای ویژگیهای کارآمد بودن رهبری خدمتگزار میباشند. آنها ویژگیهای قابل تشخیصی هستند که اجرای مسئولیتهای رهبری را امکان پذیر میکنند. هر ویژگی وظیفهای از دیگر ویژگیهای مجزا است. البته آنها با یکدیگر مرتبطند و در برخی از موارد به صورت متقابل بر یکدیگر اثر میگذارند.
جدول ۲-۱٫ ویژگیهای عملیاتی مدل راسل و استون

 

ویژگیهای عملیاتی توضیح
ایجاد چشمانداز یکی از ویژگیهای اصلی رهبر خدمتگزار ایجاد یک چشمانداز الهامبخش و استراتژیک برای سازمان است. بینش، اعضای سازمان را با یکدیگر متحد و یکپارچه میکند و الهام‌بخش بزرگی و عظمت به آنان است.
درستکاری و کمالجویی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]