کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



 

 

 

۶۴)این چه بلبل؟ این نهنگ آتشی است

جمله ناخوش‌ها زعشق، او را خوشی است

 

 

(بیت ۱۵۸۳)
انقروی:
انقروی می‌گوید که حضرت مولانا قَدَّسَ اللّه، کسانی را که عاشق خدایند؛ به نهنگ تشبیهشان می‌کند و می‌فرمایند:«این چه بلبل است، یعنی بلبل نیست، بلکه‌این عاشق، نهنگ آتشی است، و تمام ناخوشی‌ها از عشق او خوشی و ذوق و دلکشی است. عاشقان حق بر مقتضای: کُلُّ شَیءٍ مِنَ الحَبیب، از محبوب حقیقی هرچه برسد: لطف و قهر و عداوت و مهر و تریاق و زهر، همه را می‌پسندند.»(انقروی،۱۳۸۰: ۶۴۱)
نیکلسون:
نیکلسون “نهنگ آتشیست” را این گونه شرح می‌دهد:«آتش عشق او ما سوی الله را فرو می‌بلعد و می‌سوزاند و نابود می‌کند.»(نیکلسون،۱۳۸۴: ۲۴۹)
فروزانفر:
فروزانفر نیز عقیده دارد که منظور از بلبل در این بیت خود مولانا ست ومی‌توان گفت که« چون سالک به کمال حق تعالی تحقّق یابد خود را در همه چیز و همه را در خود می‌بیند و بدین جهت بر همه‌ی مظاهر خواه محسوس و یا معقول عشق می‌ورزد برای آنکه دوستی خود و حبّ ذات امری است طبیعی و سنتّی است الهی….»( فروزانفر،۱۳۸۲: ۶۲۵)
پایان نامه - مقاله - پروژه
زمانی:
زمانی می‌گوید:« این عاشق بلاکش(مولانا) دیگر چه بلبلی است؟ این بلبل نیست، بلکه نهنگی آتشین و آتش خوار است. یعنی نه تنها از قهر و جفای معشوق نمی‌گریزد بلکه خود را در بطن و متن جفا می‌افکند. او همه‌ی ناخوشی‌ها را عاشقانه می‌پذیرد و آن را خوشی و دلپذیری می‌شمرد.»(زمانی،۱۳۷۸: ۵۰۰)
استعلامی:
براین باور است که مولانا در این بیت و ابیات قبلی و بعدی« بلبل شگفت انگیز بوستان حق را وصف می‌کند: «این بلبل اصلاً بلبل نیست. در راه عشق چون نهنگی است، خوشی و ناخوشی را مانند آتش می‌سوزاند و به پایان راه می‌اندیشد که وصال معشوق است.»(استعلامی،۱۳۸۷: ۳۹۴)
گولپینارلی:
توضیح خاصی در رابطه با این بیت نداده است و معنای ظاهری بیت را بیان کرده است. و می‌گوید:« این چگونه بلبلی است؟ این نهنگ آتشین است، تمام ناملایمات از عشق، بر او خوشی جلوه می‌کند.»(گولپینارلی،۱۳۸۴: ۲۷۵)
نظر اجمالی:
نظر همه‌ی شارحان به جز فروزانفر به هم نزدیک و یک مفهوم را می‌رساند و آن این است که عاشق حقیقی کسی است که تمام ناملایمات و بدی های راه عشق را خوش و گوارا می‌داند. چنانکه سعدی می‌گوید:

 

بحلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
غم وشادی بر عارف چه تفاوت دارد
۶۵)عاشق کلّ است و خود کلّ است او

به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست
(سعدی، ۱۳۸۴: ۱۱۸)
عاشق خویش است و عشق خویش جو
(بیت ۱۵۸۴)

 

 

انقروی:
شارح می گوید: مراد از کلّ را« مرتبه‌ی الوهیّت که« مسمّی‌اللّه» می باشد. و با جمیع اسماء و صفات متصف است و عاشق کل کسی است: همچنانکه به خاطر اسماء لطیفیه ی جناب حق عاشقش است درمورد اسماء قهریه اش نیز بهمان منوال عاشق حق باشد.
و چنین شرح می‌کند:« این بلبل باغ وحدت و عندلیب گلزار حقیقت، عاشق کل است؛ همچنانکه به خاطر اسماء لطیفیه‌ی جناب حق عاشقش است در مورد اسماء قهریه‌اش نیز بهمان منوال عاشق حق باشد. مثلاً هر طور که معطی را دوست دارد، مانع را نیز همانطور دوست داشته باشد. و مُعزّ و باسط را هر طور که تمایل نشان می‌دهد، به جانب مُذلّ و قابض نیز بهمان نسبت بگرود. و طبق کلام: وَ مَن خَرَجَ عَنِ الکُلِّ وَصَلَ اِلیَ الکُلِّ، هر عاشقی که از کلّ بگذرد، کلّ می‌شود، آن مرتبه را پیدا می‌کند که گویند در آن خلیفه عین مستخلف می‌شود. و عاشق خود می‌شود و عشق خویش را طلب می‌کند؛ زیرا بعد المحو همینکه به صحو آمد، اثنینیت از بین می‌رود و مغایرت باقی نمی‌ماند به جهت اینکه همه را در خود و خود را در همه می‌بیند.»(انقروی، ۱۳۸۰: ۶۴۲)
نیکلسون:
« آن کس که او بی آنکه فرقی میان صفات الهی بگذارد عاشق جمیع صفات حق تعالی است، به جمیع آن صفات آراسته می‌شود و به دوئیّت و غیریّت وجود پایان داده است زیرا « اَلخلیفَهُ عَینُ المَستَخلفُ »، یعنی انسانی که بدین ترتیب به صفات حق تعالی آراسته شود «الهی» شود. او تعالی عاشق و معشوق حقیقی عشق مطلق و « عاشق خویش» است:« حق را کسی جز حق عاشق نیست» (لا یحِبُ اللُّهَ غَیرُ اللّه). (نیکلسون،۱۳۸۴: ۲۴۹)
فروزانفر:
« وقتی عاشق از اوصاف خود پاک و فانی شود، آنگاه از تنگنا و مضیقه‌ی اراده و خواست رها می‌گردد و وجودش فراخی و وسعتی مناسب هستی معشوق حقیقی که حق تعالی است پیدا می‌کند؛ چنانکه همه چیز را در خود و از خود می‌نگرد و یا در بهجت وجود معشوق چنان غرق می‌شود که قهر و لطف در دریای خوشی و بهجت وی ناپدید می‌گردد و تفاوت آن‌ها از میان بر می‌خیزد و هم توان گفت که سالک بکمال حق تعالی تحقق یابد خود را در همه چیز و همه را در خود می‌بیند و بدین جهت بر همه‌ی مظاهر خواه محسوس و یا معقول عشق می‌ورزد.
… . پس مولانا بر همه جهان عشق می‌ورزد و به جهت آنکه همه جهان را در خود می‌بیند، او به کمال حقیقی رسیده و با همه متّحد و یگانه و به اصطلاح خودش « کلّ» شده است.( فروزانفر، ۱۳۸۲: ۶۲۵)
زمانی:
شارح این بیت و ابیات قبل را ناظر بر مقام “رضا “می‌داند و پس از تعریف مقام “رضا “چنین می‌گوید: « این بنده ی عاشق در واقع بر کلّ عالم عشق می‌ورزد، زیرا به مرتبه‌ی کلّ رسیده است. یعنی عاشق حقیقی چون از منِ جزئی خود گذشته و به حقیقت حق پیوسته است؛ دیگر به عنوان« فرد» مطرح نیست. … بدین جهت بر مظاهر عالم هستی عشق می‌ورزد و همگان را صرف نظر از خون و نژاد و ملّیّت و مرام و مسلک دوست می‌دارد. او عاشق خود است، امّا نه خودِ شخصی، بل عاشق خود نوعی و کلّی است. یعنی عاشق همه‌ی هستی است.» ( زمانی، ۱۳۷۸: ۵۰۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:16:00 ب.ظ ]




صاحبنظرانی نظیر استارک و ونگ فرار مغزها را در چارچوب تئوری محرومیت نسبی مورد بررسی قرار داده اند. این دو معتقدند نارضایتی تنها هنگامی که دستمزها پایین است بروز می کند. مهاجرت یک رفتار تصادفی نیست بلکه پاسخی برای رفع محرومیت ها است و به این دلیل مهاجرت شکل می گیرد. بنابراین شناخت ملاک محرومیتهای موجود و فرایندهای اثرگذار محرومیت بر تصمیم به مهاجرت ضروری است. در صورت مساوی بودن شرایط دیگر، محرومیت از هدفهایی که با ارزش ترند بیش از محرومیت از هدف هایی که ارزش کمتری دارند در تصمیم به مهاجرت موثرند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
مهاجرت پاسخ نهایی به محرومیت های نسبی می باشد. در واقع وقتی فرد یا جمع نتواند به هدف های باارزش در داخل سازمان اجتماعی خود دست یابد و احساس کند که منابع لازم برای رفع محرومیت هایش در خارج از سازمان اجتماعی او وجود دارد، درآن صورت مهاجرت می کند. در اینجا فرد با دو سازمان اجتماعی رو به رو است یک سازمانی که درآن پرورش یافته اما احساس می کند که در آن از فرصت های لازم برای رسیدن به هدف های با ارزش خود محروم است، دیگری سازمانی که شاید فقط به طور مبهم آن را می شناسد اما احساس می کند که درآنجا به منابع لازم برای رفع محرومیت های خود دسترسی می یابد.
در این حالت مهاجرت در عین اینکه نتیجه برخی نارسایی ها در کارکرد یک سازمان اجتماعی است اما سلسله ای از تغییرات را در کل سازمان اجتماعی بر می انگیزد. مهاجرت پدیده ای است که سازمان اجتماعی مبدا و مقصد را تحت تاثیر قرار می دهد(حاج حسینی، ۱۳۸۵ ، ۴۶ ).
۲_۲)نظریات ارزش ها:
همانگونه که در ابتدای فصل آمد دومین مفهومی که از اهمیت زیادی برخوردار است و بالتبع نیازمند واکاوی است مقوله ارزش ها و نظام ارزشی است. در این راستا به سراغ اندیشمندانی رفته ایم که در حوزه ارزش ها مطالعات ارزشمندی داشته اند و ارزش ها را از ابعاد گوناگون بررسی کرده اند. در این زمینه کارهای زیادی انجام شده و آثار درخور توجهی ارائه شده است برای مثال پژوهش های روکیچ، اینگهارت، شوارتز، رفیع پور و… شایان توجه ویژه است. در اینجا ابتدا به مبحث ارزش ها و نظام ارزشی و تعریف آن پرداخته می شود و پس از آن به سراغ موضوع تغییرات ارزشی که موضوع محوری پژوهش ما است، می رویم.
۲_۲_۱)ارزش ها:
ارزش ها به عنوان اصول راهنمای زندگی (مایو، ۱۹۹۸ ، ۲۹۴-۳۱۱ ) معیارهای مطلوب برای داوری درباره رفتارها، رخ دادها و مردم، در پی ریزی و بیان نگرش ها، و هنگام گزینش و مستدل ساختن رفتارها، باورهای امر و نهی کننده درمورد الگوهای آرمانی رفتار و حالت غایی وجود تعریف شده است(روکیچ، ۱۹۷۳ ، ۳۶-۴۵). شوارتز و همکارانش ارزش ها را چنین تعریف کرده اند: مفاهیم یا باورهایی که به رفتارها یا موقعیت های نهایی مطلوب مربوطند، فراتراز موقعیت های ویژه اند، گزینش یاارزشیابی رفتار و رخدادها را هدایت می کنند و براساس اهمیت شان مرتب می شوند.
به بیان دیگر ارزش ها مفاهیم مطلوبی هستند که فرد می خواهد آنها را دارا باشد، گزینش های افراد بر پایه آنها صورت می گیرد و دارای نیروی انگیزش اند و فرد را وادار به عمل می کنند. ارزشها به مردم توانایی داوری و تصمیم گیری در موقعیت های مختلف می دهد. بر پایه ی ارزش ها است که افراد انسانی نیازها و خواسته های خود را در کنش رو به رو، سازماندهی و تنظیم می کنند و به ارزیابی رفتار خود و دیگران می پردازند. سنجه خوبی و بدی، خواستنی و نخواستی، پسندیده و ناپسند، مهر و کین، دل شدگی و دل زدگی، موافقت و مخالفت، همه بر محور ارزش ها است.
ارزشها به اندازه ای در زندگی ما نفوذ دارند که راستای عمل خود را از ارزش ها می یابیم، پیرامون خویش را با ارزش ها تفسیر می کنیم، و حتی جایگاه خود را در زنجیره اجتماعی و سامانه لایه بندی اجتماعی با ارزش ها توجیه می کنیم. اطاعت و فرمانبری از قدرتمندان را بر پایه ی ارزش ها مشروع ولازم می پنداریم و یا در شرایطی دیگر، ارزشها ممکن است عصیان و نافرمانی از قدرتمندان را در ما برانگیزانند. بر مبنای ارزش هاست که به ایده یا مسلکی پایبند می شویم.
ارزش ها هستند که اهداف و مقاصد ما را در زندگی اجتماعی تعیین می کنند و به ما در رسیدن به اهداف و مقاصد خویش نیرو و جنبش می بخشد.
ارزش ها به عنوان طرح کلی برای تصمیم گیری و حل دوگانگی ها به کار می روند و سنجه یا ملاک های رفتار به شمار می آیند. آنها تبیین های بالقوه استواری از رفتار انسان فراهم می آورند که می توان با آن ها رفتارهای مختلف را همچون رفتار مصرف کننده، رفتار سازمانی، کمک های خیریه، اعتیاد دارویی، گرایش سیاسی و تفاوت های میان فرهنگی پیش بینی کرد. ارزش ها بر ویژگی های دیگر منش، تاثیر می گذارند و در هماهنگی با آن ها، سازگاری فرد را با پیرامون و دیگران مشخص می کنند.
افزون بر نقشی که ارزش ها درانگیزش درونی به عهده دارند، موضوع فشارهای اجتماعی که برای عمل به ارزش ها،ایجاد می شوند، قابل توجیه است. هر ارزشی که به عنوان یک هنجار یا قاعده اجتماعی پذیرفته می شود بر پایه دیدگاه های روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان ، فشار یا نیرویی را بر افراد تحت نفوذ آن فرهنگ می آورد تا افراد را به پایبندی و عمل به آن ارزشها وا دارد. در حقیقت این فشاری که از سوی جامعه به افراد می آید دو کارکرد مهم پدید می آورد:
یکی اینکه افراد را به سوی هدف های غایی خود راهنمایی می کند، و دیگر اینکه با پاداش های اجتماعی برآمده از همرنگی با جامعه از رفتار وی سپاسگذاری می کند.
به طور کلی ارزش ها شیوه برداشت و تلقی افراد را هم نسبت به پیرامون خود و هم نسبت به ماهیت وجودی و نقش های اجتماعی و سیاسی شان و انتظارات و چشم داشت هایی که از جامعه و حکومت دارند، معین و مشخص می کند. ارزش ها با آموزش و گسترش انتظارات و چشم داشت های همانند، و همچنین تعیین معیارها و ضوابط یکسان و یکنواخت برای قضاوت نسبت به امور مختلف ،موجب همبستگی میان افراد و پایداری روابط اجتماعی می گردد. (صانعی، ۱۳۷۲ ، ۴۲-۴۷ ).
از نظر آلن بیرو ،ارزش میزان توانایی یک شیء، اندیشه یا شخص درارضای یک میل، نیاز یا تمنای انسانی است (بیرو،۱۳۶۶ ،۴۴۵ ).
راکیچ معتقد است که ارزش عقیده پایداری درباره شیوه خاصی از رفتار یا هدف نهایی وجود است که از نظر فردی یا اجتماعی در برابر شیوه ی رفتار یا هدف دیگری قابل توجیه است(راکیچ، ۱۹۷۳ ، ۲۳).
شوارتز، ارزش های بشری را عبارت از اهداف فراموقعیتی می داند که به مثابه اصول راهنما در زندگی فرد یا گروه به کار رفته و از نظر اهمیت تفاوت دارند. معنای هر ارزش در الگوی تجربی، پیوسته با سایر ارزش ها و از جایگاه آن ارزش در ساختار روابط میان تمام ارزش ها، منعکس می گردد.
آلپورت، ورنون و لیندزی[۱] براساس تعریفی که از ارزش ها داشته اند شش نوع ارزش را در زندگی یک فرد تعیین کردند که عبارتند از:
۱.ارزش نظری: واجدین این ارزش حقیقت جو بوده، افرادی اهل دانش اند و دانش ،علم و معرفت تنها هدف آنهاست .

 

    1. ارزش اقتصادی: واجدان این ارزش، به فایده عملی علم توجه می کنند و علم را به خاطر فناوری می خواهند و هنر و زیبایی را وقتی طالبند که در خدمت سوداگری باشد.

 

۳.ارزش زیباگرایی و یا هنری: واجدان این ارزش ممکن است هنرمند نباشند، ولی گرایشهای آنها به مسائل هنری است. این افراد معتقدند ساختن چیزی زیبا مهمتر از خلق چیزی حقیقی است.
۴.ارزش اجتماعی : واجدان این ارزش برای انسان ها به خاطر آنکه انسانند، ارزش قائلند .این افراد بسیار مهربان، با گذشت، صمیمی واهل همکاری فراوان هستند.
۵.ارزش سیاسی[۲]: واجدان این ارزش قدرتگرا هستند . فعالیت این افراد محدود به حوزه سیاست نیست بلکه در هر شغل و حرفه ای که باشند در پی کسب قدرت و سلطه اند. رقابت با دیگران مهمترین انگیزه ی آنها در صحنه های مختلف زندگی است.

 

    1. ارزش مذهبی: واجدان این ارزش ،گرایش عرفانی و فلسفی دارند و سعی می کنند در هر رویدادی یک عنصر الهی پیدا کنند(حاتمی نسب، ۱۳۹۱ ، ۱۲۹ و ۱۳۰).

 

۲_۲_۲)نظام ارزشی:
نظام ارزشی تشکیل دهنده نظام فرهنگی است که عملاً بر مبنای مجموعه ای منطقی از ملاک های ارزیابی، شامل تفاوت های ارزشی، صریح و ضمنی و رفتارهای مرتبط با ارزش، قرار دارد. بنابراین، نظام ارزشی از ارزش های صریح و ضمنی، مثبت و منفی که در قضاوت های ارزشی و رفتارهای شفاهی و غیر شفاهی مستتراند، تشکیل می شود.
تعریف میلتون راکیچ از نظام ارزشی که عموماً به مثابه تعریف مرجع در منابع مختلف تلقی می شود، دلالت بر این دارد که برخی از ارزش های فرد نسبت به برخی دیگر از آن ها مهمتر است. به عبارت دیگر، وی نظام ارزشی را سازمان پایداری از باورهای مرتبط ترجیح داده شده ی ابزاری یا غایی می داند که براساس اهمیت نسبی، رتبه بندی شده اند.
۲_۲_۳)نظریه ساختار ارزشی شوارتز:
شوارتز با توجه به نظریه ی راکیچ درباره ارزش ها، به طرح نظریه خویش در این باره پرداخته و مقیاسی برای اندازه گیری ارزش ها تهیه نموده است. براساس نظریه وی، ارزش ها، اهداف فراموقعیتی هستند که به منزله ی اصول راهنما در خدمت زندگی فرد یا گروه قرار داشته و اهمیت متفاوتی دارند. براساس فرضیات شوارتز با توجه به اینکه ارزش ها به مثابه اهداف در نظر گرفته می شوند، بنابراین ابعاد ارزشی و ارزش های تشکیل دهنده آنها، براساس سه ملاک از هم تشخیص داده می شوند:
نخست؛ ارزش ها ممکن است در خدمت منافع فردی یا جمعی باشند،
دوم؛ ارزش ها ممکن است ابزاری یا غایی باشند،
سوم؛ ارزش ها ممکن است با ده بعد انگیزشی برخاسته از سه نیاز اساسی بشر(یعنی نیازهای زیست شناختی، نیاز به تعامل اجتماعی و نیازهای اساسی و رفاهی) درارتباط باشند (شوارتز، ۲۰۰۰، ۳۹(.
ده بعد انگیزشی ارزش ها عبارتنداز: خیرخواهی، سنت، همنوایی، امنیت، قدرت، موفقیت، برانگیختگی، لذت طلبی، خوداتکایی و جهان گرایی که با توجه به تحقیقات انجام شده شوارتز، در تمام فرهنگ ها وجود داشته و نسبتاً دارای معانی یکسانی است.
فهرست ابعاد ارزشی دهگانه و ارزش های متعلق به هر بعد به شرح زیر است :

 

    1. استقلال: آزادی، خلاقیت، خود اتکایی، انتخاب اهداف خود، کنجکاوی، احترام به خود، حق برخورداری از حریم خصوصی .

 

۲.انگیزش: زندگی مهیج، زندگی متنوع، شجاعت.
۳.لذت طلبی : رضایت، زندگی لذت بخش، خوش گذراندن.
۴.موفقیت : با نفوذ، توانا، موفق، باهوش، بلند پرواز، احترام به خود.
۵.قدرت: قدرت اجتماعی، ثروت، اقتدار، اعتبار اجتماعی، حفظ وجهه عمومی خود.
۶.امنیت : امنیت ملی، امنیت خانوادگی، احساس تعلق، نظم اجتماعی، سلامتی، پاکیزه بودن.
۷.همنوایی: فهم و دانش، انضباط شخصی، مودب بودن، احترام به والدین و بزرگترها، مطیع بودن.
۸.سنت: احترام به سنت ها، پذیرش سهم خود در زندگی، معتدل، دیندار، فروتن.

 

    1. خیرخواه: یاریگر، مسئول، شریف، جهانی در صلح، وفادار، دوستی حقیقی، بخشنده، عشق واقعی.

 

    1. جهان گرایی: برابری، یگانگی با طبیعت، جهانی سرشار از زیبایی ها، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست، وسعت نظر، وحدت با طبیعت .

 

ابعاد ارزشی درمجموع، دو محور دو قطبی را تشکیل می دهند: نخست آمادگی برای تغییر در برابر محافظه کاری و دوم توجه به ماورای خود در برابر تقویت خود. به عبارت دیگر بعد آمادگی برای تغییر شامل نوعهای ارزشی خود اتکایی، برانگیختگی و لذت گرایی است. ارزش های قدرت گرایی، موفقیت و لذت طلبی، نمایانگر بعد تقویت خود است وارزشهای سنت گرایی، همنوایی و امنیت، بیانگر بعد محافظه کاری است و در نهایت جهان گرایی و خیرخواهی، بعد تعالی بخشی یا توجه به ماورای خود را نمایان می سازد.
همچنین انواع ارزشی دهگانه در مجموع به دو بعد ارزش های جمع گرایانه و ارزش های خود گرایانه به شیوه زیر تقسیم می شوند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:16:00 ب.ظ ]




مک زوسکی (۲۰۰۴) نیز بیان داشته، در ارتباط با عملکردی بودن سیستم اطلاعات جغرافیایی، فوت و لینچ (۱۹۹۶) معتقدند که؛ اولا این سیستم می تواند به عنوان یک بانک اطلاعاتی رقومی برای اهداف مکانی در یک سیستم مختصاتی رایج در نظر گرفته شود. ابزار اولیه برای ذخیره سازی و ارزیابی داده ها و اطلاعات می باشد و این توانایی را دارد که با داده های توصیفی و مکانی ذخیره شده در خود فعالیت ها و اطلاعات جدیدی را به دست آورد. این عملکردها در مجموع سیستم اطلاعات جغرافیایی را از نظر مدیریتی از سایر سیستم های اطلاعاتی جدا می نماید. ثانیا این سیستم یک فن آوری تلفیقی است که از تلفیق تکنولوژی های جغرافیایی مانند فن سنجش از دور و سیستم موقعیت یاب جهانی، سیستم طراحی کامپیوتری، نقشه کشی و تسهیلات مدیریتی به دست آمده است. ثالثا یکی از اهداف اصلی این سیستم فراهم سازی یک سیستم حمایتی در پروسه تصمیم گیری است و می توان تصمیمات مناسب را در مورد هدف خاص اتخاذ نمود.
مقاله - پروژه
سیلوا و بلانکو (۲۰۰۳)، به نقل از آرونوف (۱۹۸۹) سیستم اطلاعات جغرافیایی را در ذخیره سازی، پردازش، تبدیل و آنالیز بانک های اطلاعاتی مکانی بسیار سودمند می دانند. مک زوسکی(۱۹۹۹) در بخشی از پژوهش های خود به نقل از گریمشاو (۱۹۹۴)، سیستم اطلاعات جغرافیایی را مجموعه ای از روش هایی می داند که ورودی داده ها، ذخیره سازی، تبدیل، آنالیز خروجی آن ها را هم برای داده های مکانی و هم توصیفی برای فعالیت های حمایتی سیستم های تصمیم گیری آسان می سازد. همچنین نوریان(۱۳۷۷) به نقل از بورو (۱۹۸۶) در مورد این سیستم این چنین اظهار نظر می کند که یک ابزار قدرتمند برای جمع آوری، مرتب سازی، بازیابی، تبدیل و نمایش اطلاعات مکانی از جهان واقعی برای دست یابی به اهداف خاص می باشد.

۲-۶-۳ اجزاء سیستم اطلاعات جغرافیایی

 

۲-۶-۳-۱ داده های ورودی

مولفه های ورودی، داده های خام را به شکل قابل استفاده در سیستم اطلاعات جغرافیایی تبدیل می کند (مک زوسکی، ۱۹۹۹). تمام فرآیندهای تبدیل داده های به دست آمده از نقشه، بازدیدهای صحرایی و فن سنجش از دور به داده های رقومی سازگار را شامل می شود (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶). پروسه شناسایی و جمع آوری داده های مورد نیاز برای یک هدف خاص را گویند که این فرایند شامل جمع آوری، اصلاح و بازسازی، ژئورفرنس سازی، تنظیم، سند دهی داده ها می باشد. داده های خام به شکل نقشه، جداول، چارت، مجموعه داده های رقومی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای و غیره می باشد (مک زوسکی، ۱۹۹۹).

۲-۶-۳-۲ ذخیره و مدیریت داده ها

به شیوه ارتباط دادن داده های مختصاتی به یکدیگر (توپولوژی) و شیوه سامان دهی و انتظام خصوصیات جغرافیایی (خط، نقطه، پلی گون) گفته می شود (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶). مدیریت داده ها شامل توابعی برای ذخیره، نگهداری و بازیابی داده ها در بانک های اطلاعاتی می باشد (سازمان نقشه برداری کشور، ۱۳۷۵ ؛ مک زوسکی، ۱۹۹۹).
داده های ورودی در سیستم اطلاعات جغرافیایی به شکل رقومی در بانک اطلاعاتی ذخیره می شوند تا بر روی آن ها پردازش و اصلاحات یعنی مدیریت انجام گیرد (سازمان نقشه برداری کشور، ۱۳۷۵ ؛ آنتون، ۱۹۹۰).

۲-۶-۳-۳ تبدیل داده ها و آنالیز داده ها

تبدیل داده ها به منظور رفع اشتباهات، به هنگام کردن و الحاق آن ها به مجموعه داده های دیگر لازم می باشد. تبدیل هایی که به طور معمول اعمال می شوند شامل تغییر مقیاس، تغییر سیستم تصویر، بازیابی منطقی داده ها، محاسبه محیط و مساحت می باشد (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶).
این مولفه متمایز کننده سیستم اطلاعات جغرافیایی در قابلیت آن ها در انجام یک آنالیز تلفیقی یک کاربری خاص به دست آورند. یک دامنه ی وسیعی از عملگرهای آنالیتیکی برای کاربران این سیستم وجود دارد و یک سری طبقه بندی هایی برای این عملگرها پیشنهاد شده است. توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی را می توان در دو دسته ی کلی توابع پایه و توابع پیشرفته بیان کرد.

۲-۶-۳-۴ خروجی داده ها

به شیوه نمایش داده ها و گزارش نتایج تجزیه و تحلیل به کاربر اطلاق می گردد. به گونه ای که برای کاربر قابل فهم باشد و همچنین قابل انتقال به سایر کامپیوترها باشد (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶ و مک زوسکی، ۱۹۹۹). مولفه خروجی داده، مسیری را فراهم می سازد تا اطلاعات و داده ها به شکل های مختلف برای کاربر قابل نمایش گردند. در کل می توان انواع خروجی ها را در چهار دسته قرار داد:

 

    • خروجی متنی جداول، فهرست ها، اعداد یا متن هایی در پاسخ به علامت سوال ها.

 

    • خروجی گرافیکی نقشه، دیاگرام، گراف.

 

    • داده های رقومی ذخیره شده بر روی دیسکت، CD و غیره یا فرستادن روی شبکه.

 

    • سایر خروجی داده ها به طور معمول هنوز مورد استفاده قرار نمی گیرند مانند صدای ایجاد شده از کامپیوتر و کلیپ های ویدئویی.

 

علاوه بر این خروجی داده ها را می توان به دو شکل نمایش یا انتقال بیان کرد. انتقال داده در تلفیق تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی با نرم افزارهای تصمیم گیری چند معیاری اهمّیت بیشتری دارد. خروجی داده های این سیستم می توانند به عنوان ورودی آنالیزهای تصمیم گیری چند معیاری باشند.

۲-۶-۴ منابع داده ها

در انجام هر پروژه ای تحت سیستم اطلاعات جغرافیایی منابع داده های مکانی معمولا صفحه های نقشه و طرح ها، عکس های هوایی و تصاویر سنجش از دور، مطالعات و تحقیقات، و یا داده های رقومی از قبل تهیه شده می باشند. شیت های نقشه یکی از در دسترس ترین و آشناترین منابع داده های مکانی می باشند. اسکن و رقومی سازی دو روش پایه در تلفیق این شیت ها در بانک ها اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشند.
مطالعات ماهواره ای و زمین آماری یک روش جایگزین در جمع آوری داده های مکانی می باشد. این داده ها مستقیما از ابزارهای مطالعاتی به دست آمده و اغلب به توصیفات الحاق شده اند. اغلب داده های مکانی در ساختار ترسیمات سیستم طراحی کامپیوتری می باشند که ساختار یا لایه موضوعی یا ترکیبی از ساختار بلوک – توصیف را دارند. تکنولوژی که این مطالعات را آسان تر ساخته، سیستم موقعیت یاب جهانی می باشد.
عکس های هوایی و تصاویر سنجش از دور منابع مورد علاقه در گردآوری داده های مکانی هستند. داده های مکانی (عکس های منطقه، تصاویر ماهواره ای و داده های سرشماری) که ساختار رقومی هستند از موسسات نقشه برداری خصوصی و دولتی قابل خریداری می باشند. یکسری از اطلاعات مکانی را می توان در هر ساختار وکتوری و رستری از اینترنت دانلود کرد. منابع داده ای و ساختارهای داده ای گوناگونی در انواع سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار می روند. روش های مختلفی در استاندارد سازی ساختار داده ها و تغییرات بین داده های مکانی در این سیستم انجام می گیرد. هدف از استاندارد سازی، ایجاد تغییرات بین داده ها به منظور استفاده و ایجاد ارتباط بین سیستم های مختلف، کاربر و مسیرهای داده ای می باشد (مک زوسکی، ۲۰۰۴).

۲-۶-۵ روش های ورودی داده ها

سیستم اطلاعات جغرافیایی روش های مختلفی را برای وارد کردن داده ها فراهم می سازد. صفحه کلید برای وارد کردن داده های توصیفی غیر مکانی، میز دیجیتایزر، اسکن کردن و انتقال فایل های داده ای از یک کامپیوتر و برنامه دیگر به درایو مورد نظر.

۲-۶-۵-۱ میز دیجیتایزر

فرایند کددهی داده های آنالوگی و گرافیکی به داده های رقومی را رقومی کردن گویند (ثنایی نژاد، ۱۳۷۷ و مک زوسکی[۳۴]، ۱۹۹۹). در این روش از یک میز دیجیتایزر و موس استفاده شد تا کرسر حرکت کند و نقطه، خط، پلی گون های یک مجموعه داده خاص را ثبت کند. قلم یا مکان نما دارای کلیدهایی است که به کاربر این امکان را می دهد تا مختصات x,y را در وضعیت دلخواه ثبت نماید (مدیری و خواجه، ۱۳۷۸). زمانی که با نقشه محدوده های کوچک با حداقل داده های جغرافیایی سروکار داریم می توانیم از این روش استفاده کنیم. مسئله ای که در این روش در وارد کردن داده وجود دارد این است که بیشتر نقشه ها به منظور ارائه اطلاعات، داده به کاربر تهیّه شدند و همواره بیان کننده وضعیت مکانی اهداف نیستند (مک زوسکی، ۱۹۹۹). دقت این رقومی کننده ها معمولا بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ نقطه در یک اینچ است (ثنایی نژاد، ۱۳۷۷).
مک زوسکی(۱۹۹۹) بر اساس مطالعات آرونوف[۳۵] (۱۹۸۶)، بیان می دارد که، بیشتر خطاهایی که در مورد رقومی کردن به این روش وجود دارد را می توان در فقر نقشه های پایه و مقیاس آن ها دانست. خطاهای انسانی نیز باید مورد توجه قرار گیرند. بنابراین دقت هر بانک اطلاعاتی به طور مستقیم به کیفیت فرایند رقومی سازی وابسته می باشد.

۲-۶-۵-۲ اسکن کردن

یک اسکنر یک منبع اطلاعاتی آنالوگی را به شکل رقومی رستری تبدیل می کند. این روش در مورد نقشه ها و عکس ها استفاده می گردد. کیفیت این اطلاعات به کیفیت اسکنر و کیفیت نقشه پایه که قرار است اسکن گردد بستگی دارد. بر خلاف پروسه رقومی سازی با میز دیجیتایزر که کاربر محدود است تا نوع داده هایی که رقومی سازی می کند را کنترل کند. در فرایند اسکن کردن کاربر این محدودیت را ندارد و این روش برای حجم زیاد داده ها می تواند استفاده شود. منابع خطایی که در طی این فرایند رخ می دهد ناشی از وضوح تصویر، منابع ارائه سند و تفسیر خصوصیات جغرافیایی می باشد. وضوح تصویر منبع خطایی است که باید توجه زیادی به آن معطوف گردد. گرچه وضوح بالا جزئیات بیشتری را ثبت می کند ولی سطح زیر و نقش و نگارهای روی کاغذ را برای نیز برای ما ثبت می کند. بنابراین وضوح پایین تر باعث می گردد تا این نقش و نگارهای اضافی حذف گردند. حجم فایل ها در وضوح بالاتر بیشتر و در وضوح پایین تر کمتر می شود (مک زوسکی، ۱۹۹۹).

۲-۶-۵-۳ سنجش از دور

داده های سنجش از دور یکی از مهمترین منابع داده برای سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد که می توان آن را چنین تعریف کرد. فرایند جمع آوری داده از عوارض سطح زمین از فاصله ای که معمولا با هواپیما و یا حس گرهای فضایی تهیه می شود. تصاویر ماهواره ای لندست و اسپات بیشترین داده های سنجش از دور را برای مدیریت اراضی، کنترل و مدیریت محیطی و برنامه ریزی های شهری فراهم می سازند. یک تصویر سنجش از دور به ساختار رستری می باشد و شامل سلول هایی است که هر یک دارای ارزش عددی برای خود هستند. از آن جا که تصاویر خام سنجش از دور دارای خطاهای ژئومتری و رادیومتریک هستند، باید تحت یک پیش پردازش قرار گیرند تا خطاها رفع گردند (مک زوسکی، ۱۹۹۹ به نقل از جانسن[۳۶]، ۱۹۹۶).

۲-۶-۵-۴ سیستم موقعیت یاب جهانی

این تکنولوژی به واسطه ماهواره ای در مدار، مختصات های دقیق موقعیت ها را تعیین می کند (مک زوسکی، ۱۹۹۹).

۲-۶-۵-۵ اینترنت

تا به حال اینترنت تنها وسیله ای جهت اطلاع رسانی و منبع موجود برای سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد توجه بود. اما امروزه اینترنت خود منبع داده ای مهمی برای این سیستم است. وب سایت هایی که لیستی از منابع داده های جغرافیایی را بیان می کنند (مک زوسکی، ۱۹۹۹).

۲-۶-۶ اطلاعات پایه

- نقشه پایه اطلاعات ضروری از خصوصیات و عوارض اراضی را در اختیار کاربر قرار می دهد. این نقشه به منظور خاصی طراحی نشده است و در زمینه های مختلف می توان از آن بهره برد. نقشه توپوگرافی یک نقشه پایه است (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶؛ دکر[۳۷]، ۲۰۰۱).
- نقشه موضوعی نقشه هایی که برای اهداف و مقاصد محدود و معینی تهیه می شوند. این نقشه ها فوائد خاص خود را دارند و چون حاوی اطلاعات درباره یک موضوعی خاص هستند نقشه موضوعی می گویند (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶؛ دکر، ۲۰۰۱).
- نقشه پهنه بندی در این نقشه ها حدفاصل پهنه های هم ارزش را با خط از هم جدا می کنند. نقشه خاک و نقشه کاربری اراضی از این نوع هستند (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶).
- شی جغرافیایی عنصری از جهان واقعی که در یک فضای جغرافیایی قرار دارد مانند اتوبان، شهر، ایالت ها، رودخانه و غیره (مک زوسکی، ۱۹۹۹).
- مدل ارتفاعی رقومی
تغییرات پیوسته ناهمواری ها در بستر فضا را گویند (غیور و مسعودیان، ۱۳۷۶). یکی از لایه های رستری چند کاره و مفید در سیستم اطلاعات جغرافیایی است که موقعیت طول و عرض (X,Y) جغرافیایی و ارتفاع هر نقطه را نمایش می دهد. بانک های اطلاعاتی دیگر در سیستم اطلاعات جغرافیایی چه رستری و چه برداری روی این لایه می توانند قرار گیرند (دکر، ۲۰۰۱).
- ژئورفرنس جهت یابی و تعیین موقعیت هر یک از عوارض و خصوصیات مکانی در ارتباط با یکدیگر بر اساس یک سیستم مختصات. تطبیق یک بانک اطلاعاتی با بانک اطلاعاتی دیگر به عنوان مثال وقتی یک لایه وکتوری جاده را روی پشت زمینه تصاویر ماهواره ای منتقل می کنیم، وکتورهای جاده باید روی جاده در تصاویر ماهواره ای منطبق باشد (دکر، ۲۰۰۱).
- داده های جغرافیایی (داده مکانی) مواد یا عناصر سازمان نیافته و غیر قابل فهمی که در یک موقعیت قرار دارند. این عناصر هیچ گونه فرآیندی روی آن ها صورت نگرفته و یا بعضی فرآیندها مانند ژئورفرنس ها کردن روی آن ها اعمال می گردد اما محصول یا نتیجه ای را به ما نمی دهند. در مجموع داده های جغرافیایی یکسری داده خام هستند که با تبدیل شدن به اطلاعات ارزشمند می گردند (مک زوسکی، ۱۹۹۹؛ دکر، ۲۰۰۱).
-اطلاعات داده های خام طی پروسه ای سازمان دهی، به روز، آنالیز، تفسیر، قابل ارائه و قابل استفاده برای کاربر می گردند و در فرایند تصمیم گیری از آن ها استفاده می شود که به آن اطلاعات گفته می شود (مک زوسکی، ۱۹۹۹).
-بانک اطلاعاتی مجموعه ای از داده ها که می توان آن ها را سازمان دهی، به روز، بازیابی و همزمان برای کاربردهای مختلف استفاده کرد. به عنوان مدل یا نمایشی از اطلاعات جغرافیایی جهان واقعی (مک زوسکی، ۱۹۹۹).
داده های مکانی به دو شکل قابل نمایش هستند:
- داده های رستری: داده ها با یک آرایش سازمان یافته در شبکه ای از سلول ها قرار می گیرند که هر سلول ارزش واحد دارد. داده های رستری را می توان به صورت صفحه یا لایه ممتد و پیوسته که یک منطقه را پوشش می دهند در نظر گرفت (دکر، ۲۰۰۱).
در ساختار رستری نقطه به شکل پیکسل های تکی، خط به صورت پیکسل های به هم پیوسته در یک ردیف به ضخامت یک پیکسل واحد و پلی گون از مجموعه ای از پیکسل های همجوار با ارزش یکسان نمایش داده می شوند (مک زوسکی، ۱۹۹۹).
-داده های وکتوری: داده هایی که به شکل خط، نقطه و پلی گون نمایش داده می شوند (دکر، ۲۰۰۱). داده های نقطه ای تنها یک موقعیت را با طول و عرض جغرافیایی نشان می دهند. خط دو نقطه را که تحت عنوان گره نامیده می شوند را به هم متصل می کند. هر خط طول آن قابل محاسبه می باشد ولی مساحت آن نه. بنابراین به عنوان یک عنصر یک بعدی شناخته می شود. پلی گون مناطق دو بعدی محصور شده ای هستند که از تقاطع خط و نقطه به دست می آیند. داده های وکتوری و داده های رستری قابل تبدیل به یکدیگر هستند. داده های رستری بیشتر به عنوان پشت زمینه و داده های وکتوری برای ارائه استفاده می گردند (دکر، ۲۰۰۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ب.ظ ]




۰۸/۰

 

 

 

خودرهنموددهی

 

۲۷/۰-

 

۲۶/۰

 

 

 

تحریک­طلبی

 

۲۴/۰-

 

۲۵/۰

 

 

 

لذت­طلبی

 

۳۲/۰-

 

۳۷/۰

 

 

 

پیشرفت

 

۳۱/۰-

 

۲۷/۰

 

 

 

قدرت

 

۰۲/۰-

 

۳۴/۰

 

 

 

امنیت

 

۱۱/۰-

 

۱۳/۰

 

 

 

P< 01/0 P<05/0
همانطور که در جدول ۴-۱۰ مشاهده می­ شود بین ارزش­های شخصی بصورت تک نشانگر و نیز مؤلفه­ های آن با اضطراب مرگ رابطه وجود دارد، بدین صورت که رابطه بین ارزش­های شخصی با اضطراب مرگ در سطح ۰۱/۰ معنادار و منفی می­باشد.
از طرف دیگر رابطه بین ارزش­های شخصی و مؤلفه­ های آن با حمایت اجتماعی بررسی گردید و نتایج حاصل با توجه به جدول ۴-۱۰ نشان می­ دهند که بین ارزش­های شخصی، همنوایی، سنت­گرایی، نوع دوستی، خودرهبری، تحریک­طلبی، لذت­طلبی، پیشرفت و قدرت با حمایت اجتماعی همبستگی معنادار مثبت در سطح ۰۱/۰ وجود دارد، همچنین بین امنیت و حمایت اجتماعی رابطه معنادار مثبت در سطح ۰۵/۰ مشاهده شد. اما بین مؤلفه جهان­شمول­نگری و حمایت اجتماعی رابطه معناداری بدست نیامد.

 

 

  • آیا ادراک حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ رابطه دارد؟

 

 

از طرف دیگر رابطه بین حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ نیز بررسی گردید که با توجه به نتایج بدست آمده در جدول ۴-۱۰ بین حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ رابطه معنادار منفی۸۶/۰-= r در سطح ۰۱/۰ مشاهده شد.

 

 

  • آیا بین ارزش­های شخصی و اضطراب مرگ رابطه وجود دارد؟

 

 

علاوه بر بررسی رابطه بین ارزش­های شخصی و اضطراب مرگ، در این پژوهش رابطه بین مؤلفه های ده­گانه ارزش­های شخصی و اضطراب مرگ نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل در جدول ۴-۱۰ نشان می­ دهند که رابطه بین همنوایی، جهان­شمول­نگری، خودرهنموددهی، تحریک­طلبی، لذت­گرایی، پیشرفت و امنیت با اضطراب مرگ در سطح ۰۱/۰ معنادار و منفی و همچنین رابطه بین سنت­گرایی و خیرخواهی با اضطراب مرگ در سطح ۰۵/۰ معنادار و منفی است. اما بین مؤلفه قدرت و اضطراب مرگ رابطه معناداری مشاهده نشد.

 

 

  • آیا در اولویت­های ارزش­های شخصی، بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد؟

 

 

برای پاسخ به این سوال و جهت بررسی تفاوت میان زنان و مردان به لحاظ نوع ارزش­ها از آزمون t (مقایسه میانگین­ها) استفاده شده است. نتایج بدست آمده در جداول ۴-۱۱ و ۴-۱۲ تفاوت مردان و زنان را در نوع ارزش­ها منعکس می­ کند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول ۴-۱۱ فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد ریخت­های ارزشی بر حسب تفکیک جنسیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ب.ظ ]




کهکرنش در خارج از ناحیه شکست و w عرض ناحیه شکست است. لذا کرنش میانگین عبارت است از:
(۳-۴)
این رابطه نشان می­دهد که کرنش میانگین به طول نمونه بستگی دارد. بنابراین منحنی تنش-کرنش یک مشخصه ماده نیست، به عبارت بهتر، رابطه تنش-کرنش یکتایی وجود ندارد. این پدیده به عنوان اثر تمرکز کرنش[۳] شناخته می­ شود [۲۷]. این اثر تمرکز، بخصوص برای تحلیل اجزا محدود مهم می­باشد. طوری­که ممکن است نتایج حساس به مش ایجاد کند [۱۲].
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۱-۳-۱-۳ سخت­شدگی کششی بتن:
در بتن مسلح پروسه ترک­خوردگی پیچیده است. مطابق شکل(۳-۴) علاوه بر ترک­های بزرگ که در سطح عضو گسترش می­یابند، چندین ترک نیز در پیرامون میلگردها ایجاد می­ شود که ترک­های چسبندگی[۴] نامیده می­شوند به شکل(۳-۴) مراجعه گردد [۱۲].
شکل۳- ۴ ترک­خوردگی داخلی در بتن مسلح [۱۲]
سهم بتن ترک­خورده در مقاومت کششی اعضای بتن­آرمه، اثر سخت­شدگی کششی خوانده می­ شود. در واقع بتن موجود بین ترک­ها که هنوز مقداری چسبندگی با میلگردهای فولادی دارد در تحمل کشش سهیم است. پدیده سخت­شدگی کششی، نقش مهمی در کاهش تغییرشکل­های پس از ترک خوردگی بازی می­ کند و به طور قابل ملاحظه­ای روی سختی پس از ترک و رفتار برشی اعضای بتن­آرمه تاثیر می­ گذارد [۳۲].
در برنامه آباکوس رفتار پس از ترک­خوردگی را می­توان بصورت رابطه بین تنش کششی برحسب کرنش ترک­خوردگی و یا تابعی از جابجایی ترک­خوردگی تعریف نمود. در این تحقیق، مدل ساختاری بتن در کشش را بر حسب کرنش معرفی می شود.
برای مدلسازی رفتار نرم­شدگی بتن توابع مختلفی پیشنهاد شده که مهمترین آنها عبارتند از: Petersson، Reinhardt، Shima، Vecchio و Collins [5].
در این پروژه از رابطه نرم­شدگی غیرخطی که توسط شیما و همکاران(۱۹۸۷) ارائه شده است استفاده می­ شود.[۲۶].
رابطه اصلی ارائه شده به شرح زیر است:
(۳-۵)
دو برابر کرنش ترک­خوردگی می­باشد. مقدار C برای آرماتورهای آجدار برابر۰٫۴ و برای شبکه فولادی جوش شده برابر با ۰٫۲ می باشد.
مدلسازی سخت­شدگی کششی به دو روش امکان­ پذیر است: الف- اصلاح سختی میلگرد، ب- اصلاح سختی بتن برای تحمل نیروی کششی بعد از ترک­خوردگی [۱۲].
برنامه آباکوس روش دوم را پیشنهاد می­ کند. با توجه به مدل ارائه شده برای رفتار نر­م­شدگی بتن با افزایش مقدار  می­توان سخت­شدگی کششی بتن را در نظر گرفت [۳]. شکل(۳-۵) بصورت شماتیک این مفهوم را نشان می­دهد.
= انرژی شکست بتن که مقدار انرژی لازم برای شکل­ گیری واحد سطح ترک می­باشد.
منوال برنامه آباکوس با توجه به مقاومت فشاری بتن مقادیر زیر را برای  پیشنهاد می­ کند:
(۳-۶)
برای بتن­های با مقاومت فشاری بین این مقادیر می­توان از درونیابی خطی استفاده نمود.

شکل۳- ۵ رفتار سخت شدگی کششی در بتن[۳]
۳-۱-۴ مدلسازی فولاد
برای مدلسازی آرماتور فولادی از مدل پلاستیسیته کلاسیک فلزات موجود در آباکوس استفاده شده است. این مدل از سطح تسلیم میسز با جریان پلاستیک وابسته استفاده می­ کند که تسلیم ایزوتروپیک را ممکن می­سازد. با بهره گرفتن از این مدل، امکان تعریف رفتار پلاستیک کامل یا رفتار سخت­شوندگی ایزوتروپیک و یا کینماتیک وجود دارد که در واقعیت سخت­شوندگی فولاد ترکیبی از خصوصیات ایزوتروپیک و کینماتیک(مرکب) است.
۳-۱-۴-۱ سخت­شوندگی
در آباکوس می­توان مواد را بصورت کاملا پلاستیک یا با سخت­شوندگی بعد از تسلیم اولیه تعریف نمود. انواع سخت شوندگی در دسترس در آباکوس عبارتند از :
سخت­شوندگی ایزوتروپیک، جانسون-کوک، کینماتیک، ترکیبی(ایزوتروپیک و کینماتیک) و تعریف شده توسط کاربر.
سخت­شوندگی ایزوتروپ[۵] شکل، اندازه و موقعیت سطح تسلیم را بطور یکنواخت تغییر می­دهد. یعنی ماده در تمام جهات بصورت برابر قوی­تر شده است. شکل(۳-۶) مفهوم سخت­شدگی ایزوتروپ را نشان می­دهد. مطابق شکل، افزایش حد تسلیم مصالح در کشش تا  منجر به افزایش یکسان حد تسلیم در فشار شده است.
برای بسیاری از مصالح، مشاهده شده است که افزایش در حد تسلیم مصالح در کشش به علت تغییر شکل­های پلاستیک با کاهش حد تسلیم در فشار همراه شده است. این پدیده اثر بوشینگر نام دارد که با قانون سخت­شدگی کینماتیک[۶] در نظر گرفته می­ شود. این نوع سخت­شوندگی برای بارگذاری چرخه­ای مناسب است. شکل(۳-۷) مفهوم فوق را نشان می­دهد. در این شکل حد تسلیم در کشش تا  افزایش یافته است و با باربرداری و بارگذاری مجدد در فشار، ماده در  تسلیم می­ شود. در این پروژه با توجه به انجام تحلیلهای دینامیکی(انفجاری) از مدل کینماتیک استفاده می کنیم.
در برخی مصالح سطح تسلیم هم انتقال می­یابد و هم منبسط می­ شود(مرکب) که در نظر گرفتن این قانون در آباکوس با بهره گرفتن از حالت سخت­شوندگی از نوع(Combine) میسر می­گردد. همچنین زمانی که اثرات وابسته به نرخ مهم باشند می­توان از این مدل استفاده نمود.
شکل۳- ۶ مفهوم سخت­شدگی ایزوتروپیک
شکل۳- ۷ مفهوم سخت­شوندگی کینماتیک
۳-۱-۴-۲ سطح تسلیم فن میسز
سطح تسلیم میسز فرض می­ کند که تسلیم فلز مستقل از فشار هیدرو استاتیک است. این مشاهده برای بسیاری از فلزات بجز فلزات متخلخل، صحیح است. براساس ضابطه فن میسز، تسلیم مصالح زمانی شروع می­ شود که دومین تغییرناپذیر تانسور انحرافی به مقدار بحرانی K برسد. تابع تسلیم برای شرط فن میسز به صورت زیر بیان می­ شود:

 

(۳-۷)  

که K تنش تسلیم مصالح در برش خالص است که مقدار آن برابر است با:  .
ضابطه فن میسز برحسب تنش­های اصلی به صورت زیر نوشته می­ شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ب.ظ ]