۷۶
نمودار۷-۴: خط رگرسیون و میزان همبستگی بین آخرین معدل تحصیلی و تغییرات استرس ناشی از تعارضات
۹۹
نمودار ۸-۴: خط رگرسیون و میزان همبستگی بین آخرین معدل تحصیلی و تغییرات استرس تحصیلی کل
۹۹
نمودار۹-۴: خط رگرسیون و میزان همبستگی بین کیفیت ارتباط دانشآموز با والدین و تغییرات استرس تحصیلی کل
۱۰۰
فصل اول
معرفی پژوهش
بیان مسئله
اهداف پژوهش
فرضیه پژوهش
تعریف متغیرها
پیشفرضهای پژوهش
بیان مسأله :
در قرن حاضر “استرس” یکی از مهمترین زمینههای پژوهش در علوم مختلف به شمار میآید و اهمیت رویدادهای استرسزا در بروز مشکلات متعدد فردی و اجتماعی بر کمتر کسی پوشیده است (۱). سازمان بهداشت جهانی انتظار دارد که اختلالات مرتبط استرس در سال ۲۰۲۰ بعنوان دومین علت شایع ناتوانی در میان ملتها تبدیل شود (۲). استرس بخش انکارناپذیر زندگی روزانه است که میتواند بهداشت جسم و روان را متاثرکند(۱) و شاید عمومیترین مساله زندگی روزمره انسان باشد، بطوری که گروهی از صاحب نظران آن را بیماری شایع قرن نامگذاری کردهاند. دوران ما، عصر استرس و فشارهای عصبی است، دورهای که در آن انسان بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل ایجادکننده استرس قرار گرفته و مسائل و مشکلات بیشماری از هر طرف او را احاطه کرده است (۳). نقش استرسهای روانی – اجتماعی، همواره به عنوان یکی از مهمترین عوامل پیدایش و شکل گیری بیماریهای مختلف جسمانی، روانی و مرگ و میر افراد مطرح بوده است(۴).
در بسیاری از پژوهشها، مواردی از قبیل زخم معده، دیابت، آسم، اختلالات پوستی، بی خوابی، سندرم روده تحریک پذیر، اضطراب، بیماریهای کرونر قلبی، میگرن، سردردهای عصبی، تبخال عفونی و ویروسی، عفونتهای اداری، تومور، فراموشی، هراس، افزایش کلسترول خون، تندخویی و پرخاشگری و ریزش مو را از جمله بیماریهای ناشی از استرس تلقی شده اند(۴ و ۵). همچنین ارتباط بین استرس و انواع آسیبهای اجتماعی به ویژه مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر در پژوهشهای متعدد مورد تائید قرار گرفته است. نکته مهم آن است که استرسها نه تنها در شروع و عود بیماری، بلکه در امر درمان این اختلالات نیز تاثیر بسزایی دارند (۶). بر پایه برآورد پزشکان، ۷۵ درصد از شکایات پزشکی، استرس می باشد(۱). طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۰۲ میلادی، حدود ۱۵۰۰ میلیون نفر در جهان، دچار یکی از اختلالات عصبی، روانی و روانی- اجتماعیاند ، که حدود نیمی از آنها را اختلالات خفیف روانی ، همچون افسردگی و اضطراب ، شامل میشود و نزدیک به ۲۰ درصد از کل مراجعان به مراکز بهداشتی عمومی در جهان را تشکیل میدهند (۱و۳).
علیرغم وجود فشارهای روانی در تمام مراحل زندگی ، برخی از مراحل، از جمله نوجوانی بدلیل رویارویی با تغییرات همه جانبه با فشار بیشتری همراه است. دوران بلوغ در بیشتر نوجوانان همراه با فشار و استرس میباشد. این فشارها باعث بروز هیجانها، مشکلات عاطفی و گاهی روانی برای آنها میشود. نوجوان در مسیر رشد خود با مسائل متفاوتی روبهرو شده و سعی در کسب مهارت برای مقابله با رویدادهای زندگی را دارد (۷).
برخی مطالعات در آمریکا نشان دادهاند که بیش از یک سوم (۳۵ %) نوجوانان استرس دارند(۸). انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۲۰۰۰ میزان شیوع اختلالات اضطرابی در سنین نوجوانی و جوانی را از ۲ تا ۲۷ درصد گزارش کرده است و اعلام میدارد که حدود ۳۵ درصد کودکان آمریکا مشکلات سلامتی مرتبط با استرس را تجربه میکنند (۹) .
همچنین اطلاعات آماری در برخی مطالعات نشان میدهد که تقریبا ۲۵ درصد از نوجوانان حداقل یک مورد از موارد استرسزای زندگی را در این دوره حساس و مهم زندگی خود تجربه خواهند کرد(۱۰). اغلب نوجوانان هنگامی که با موقعیت خطرناک، دشوار یا دردناک روبرو می شوند و امکاناتی برای مقابله ندارند، استرس زیادی را تجربه میکنند. استرس بر برخی از نوجوانان فشار بیش از حد تحمیل میکند. وقتی این اتفاق میافتد، عدم مدیریت استرس میتواند منجر به اضطراب، گوشهگیری، پرخاشگری، بیماری جسمی و مهارتهای مقابله ای نادرست، مثل سوء مصرف موادگردد (۱۲). نقش تجارب استرسزا در تکامل نوجوان به روشی که آنها بکار میبرند تا با استرس و مشکلات سازگار شوند، بستگی دارد. پاسخهای سازگارانه به استرس ممکن است برخی تجارب استرسزا و میزان اختلالات گذرای ناشی از آن را کاهش دهد. در حالی که سایر الگوهای سازگاری ممکن است باعث افزایش میزان استرس و پیامدهای وخیم و طولانی مدت شوند (۱۳).
عواملی وجود دارند که در تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان مؤثر میباشند از جمله «خانواده ، مدرسه ، اجتماع ، دوستان» و اگر این عوامل نتوانند هر کدام وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهند، میتوانند مهمترین عامل مؤثر در فشار روانی نوجوانان محسوب شوند)۱۴). پژوهشها نشان میدهند که مسایل خانوادگی و تحصیلی از عمدهترین علل نگرانی و استرس روانی در کودکان و نوجوانان میباشد. نوجوانان و کودکان سن مدرسه، بیان میکنند که عوامل استرسزای زیادی را در زندگی روزانهشان تجربه میکنند. بطوری که یک سوم دانشآموزان استرسی بیش از متوسط را تجربه میکنند. موسسات آموزشی شرایط متفاوتی نسبت به سایر موسسات غیر آموزشی دارند و لذا نوع، علل، میزان استرس و همچنین پیامد ناشی از آن، متفاوت میباشد(۱۱).
تکالیف درسی، فشار همسالان، امتحان دادن، گرفتن نمرات ضعیف، زورگویی در مدرسه، امتحانات نهایی و فشار والدین و ایزوله اجتماعی دیر رسیدن به سر کلاس، تنبیه یا سرزنش آموزگار، شکست در امتحانات و عقب ماندن از همکلاسیها از اموری هستند که در مدرسه موجب فشار روانی در دانش آموزان میگردند. فشار روانی مرتبط با مدرسه ممکن است در اثر مشکلات روابط بینفردی مانند تضاد و درگیری با دوستان و سایر دانشآموزان، معلمان و یا بدلیل فشار تکالیف مدرسه و ترس
از شکست و عدم دستیابی با اهداف تحصیلی باشد.انتقال از دوره راهنمائی به دبیرستان نیز ممکن است یک تجربه استرسزا برای بسیاری از دانشآموزان باشد. بیگرت، ساگرزو واندنگورگزارش کردند که دانشآموزانی که در طول مدت انتقال از راهنمائی به دبیرستان نشانههای استرس را نشان دادهاند، تاکید داشتهاند که احساس عدم اعتماد و ناراحتی آنها بدلیل عوامل استرسزایی مانند برنامه درسی فشرده، ساعات طولانی، سیستم نمرهدهی پیچیده و کیفیت تکالیف درسی بوده است (۱۵،۱۶و۱۷) .
بنابراین میتوان نتیجه گرفت یکی از منابع ایجاد فشار روانی و انتظارات از نوجوان، مدرسه و شرایط تحصیلی میباشد که میتواند منبع بزرگی از استرس که به عنوان استرس تحصیلی[۵] شناخته شده است، لحاظ گردد. تعاریف متعددی درباره استرس مطرح شده است که در یکی از آنها کینگ و همکاران استرس را به عنوان هیجانی منفی که به تردید درباره مقابله مربوط است، تعریف کردهاند. به نظر میرسد که این تعریف با استرس در حوزه تحصیلی ارتباط نزدیکی داشته باشد ، چرا که از دانشآموزان به طور فزایندهای انتظار میرود با حجم بالایی از تکالیف مواجه شوند و این مسئله میتواند زمینه تردید درباره ” خود ” را فراهم کند. استرس تحصیلی به احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور همزمان، ادراک فرد مبنی بر نداشتن زمان کافی برای دستیابی به آن دانش اشاره میکند (۱۸و ۱۲).
عملکرد مناسب در مدرسه از پرفشارترین و دشوارترین جنبه زندگی جوانان و نوجوانان است. این دوران در زمینه تحصیل سرنوشتساز است. نوجوانانی که میخواهند به جائی برسند، عزمشان را جزم میکنند و درس و مدرسه را مرکز و مدار تلاش خود قرار میدهند. بهاینترتیب در این زمینه نیز نوجوانان با تنشهای فروانی روبهرو هستند (۱۹). مهارتهای پیشرفته تحصیلی در مدرسه کسب میشوند و مدرسه به دانشآموزان بیشترین اطلاعات شغلی و دانشگاهی داده میشود (۵).
مطالعه ملی چین در سال ۲۰۰۸ نشان داد که ۷/۶۶ درصد نوجوانان دبیرستانی مدرسه را به عنوان بزرگترین منبع استرس خود معرفی مینمایند. همچنین مطالعه دیگر در ویتنام در سال ۲۰۰۹ نشان داد که میزان فشار ناشی از فعالیتهای تحصیلی در میان نوجوانان ۴۰ تا ۶۰ درصدگزارش شده است (۲۰).طبق نتایج پژوهشی در تهران ،۷۲ درصد از کودکان و نوجوانان ۱۶- ۷ ساله، استرسهایی را مطرح کردند که با تکالیف و فعالیتهای مدرسه مرتبط بودهاند (۱۶).
نوجوانان زمان زیادی را در مدرسه میگذرانند که این مکان میتواند چالشهای اجتماعی و تحصیلی برای آنان بوجود آورد. اسپاراتور، استارک، گریس و استاملیوس در مطالعات خود گزارش کردند، زمانی که از نوجوانان خواسته شد
ناراحتکنندهترین اتفاقات زندگی خود را طی یک ماه گذشته لیست کنند، اتفاقات مدرسه همیشه در میان سه مشکل رایج ذکر میشد(۱۷). اثرات و عوارض استرس تحصیلی در مطالعات متعدد داخلی و خارجی مکرر مورد بررسی قرار گرفته است. استرس تحصیلی به عنوان یک استرس مزمن شناخته میشود که بدنبال نیازهای تحصیلی دانشآموز ایجاد می گردد و با نتایج منفی سلامتی مانند افسردگی و بیماریهای جسمانی همراه است (۱۲). همچنین در مطالعات اخیر در میان نوجوانان، استرس مرتبط به مدرسه با افزایش نشانههای روان تنی ارتباط داشته است (۱۷). نتایج پژوهشی در اصفهان، نشان داد که مشکلات و عوامل استرسزا در زندگی تحصیلی باعث افت تحصیلی و گاهی بیماری میشود (۲۱). نتایج سایر مطالعات نیز نشان دادهاندکه، استرس مربوط به فعالیتهای تحصیلی با نتایج منفی مختلفی از قبیل بهزیستی پائین و عملکرد تحصیلی ضعیف، عدم دستیابی به اهداف تحصیلی و کاهش حافظه همراه میگردد (۳و۱۲). بروفی و مککاستین در تحقیقی که بر روی دانشآموزان انجام دادند و در مصاحبههایی که با معلمان دانشآموزان در مورد انواع رفتارهای مشکلآفرین انجام دادند، دریافتند که دشواریهای رفتاری متعددی که ناشی از عوامل استرسزای مدرسه است در دانشآموزان مدرسه به چشم میخورد که میتواند اثرات منفی بر رشد شخصیت آنها داشته باشد. پوگاس زنیاوسکا، متیس و الیسون، چانگ و همکاران، بتوزا و اولدفیلد در بررسیهای خود به رابطه مثبت و معنادار بین عوامل استرسزای مدرسه واختلالات روان – تنی دست یافتند (۱۴).
در این میان زنان استرس تحصیلی و عوامل استرسزایی مانند ، ناکامی ، فشار و استرسخود تحمیل شده، فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند و نمره کلی استرس تحصیلی در دانشجویان دختر از پسران بالاتر و علاوه بر این عملکرد تحصیلی پسران نمرات بالاتری نسبت به دختران دارد. نتایج پژوهش شکری و همکاران نیز مبین این مطلب میباشد که دختران استرس تحصیلی بیشتری را نسبت به پسران تجربه میکنند(۱). عملکرد دختران در مقطع ابتدایی به خوبی عملکرد پسران است و حتی شاید بهتر از آنها باشد. عملکرد بهتر دختران در راهنمائی ادامه مییابد ولی عملکرد پسرها در دبیرستان تا حد زیادی بهبود مییابد و شکاف پسران و دختران بسرعت پر میشود (۴).
برخی از نظریهپردازان خاطر نشان ساختهاند که دختران و پسران نوجوان با تجارب متفاوتی از استرس روبه رو میشوند دلیلی که به روشنی این تفاوتها را منعکس میسازد، زمان جهش رشد است. بطور متوسط دختران زودتر از پسران با این پدیده روبه رومیشوند و این خود نشان دهنده سطوح بالاتری از استرس در میان دختران نوجوان است (۳). عوامل متعددی بر استرس و نحوه پاسخدهی به حوادث استرسزای زندگی وجود دارد.
استرس و سن: میزان استرس در سنین ابتدائی و بدو ورود به دوره نوجوانی بیشتر میباشد. در ابتدای دوره نوجوانی بدلیل بروز تغییرات سریع شناختی، فیزیکی، اجتماعی، عاطفی و روانی استرس بیشتری مشاهده میگردد(۲۱).
استرس و جنس: جامعه رفتارهای متفاوتی نسبت به هم را از پسران و دختران انتظار دارند. از دختران انتظار میرود مطیع و سربهزیر باشند، به خوبی رفتار کنند. در حالی که از پسران انتظار میرود پرخاشگر و مستقل باشند. تمامی این انتظارات باعث ایجاد فشار روانی بر نوجوان میگردد. با این وجود نتایج تحقیقات نشان میدهد که دختران استرس بیشتری را تجربه میکنند (۱۳).