شرح ابیات:
بنگاه: مسکن، محل اقامت جایی که نقد و جنس در انبار قرار دهند.
دِرَم سنگ: وزن یک دِرَم بر، من است – درم: درهم کلمهای است در اصل یونانی draxmeکه واحد پول نقره بوده و وزن و بهایش در دورههای مختلف فرق کرده است. معنی جمله این است که ده درم از من طلبکار است.
فانید: نوع قند سفید
تَنگِ شکر: بارِ شکر
نامبُردارِ طی : منظور حاتم است
نامبُردار: مشهور ،نامور/ در این بیت سعدی پایان یافتن کتاب را به سال ۶۵۵ هـ.ق به لبریز شدن گنج (سخن بوستان) از دِرّ شعر تشبیه کرده است.
حی : قبیله
در خور: سزاوار، شایسته، مناسب
درخورد: سزاوار و شایسته
آل حاتم: خاندان حاتم
آل طی: خاندان طی
طی: تیرهای از قوم عرب که حاتم نیز از آن بود.(یوسفی، ۱۳۶۹: ۲۹۱)
۴-۱-۱۵- سورهی نساء،آیهی ۲
وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیرا.
([اى مسلمانان] مال یتیمان را براى خودشان بکار برید و کالاى بد خود با مال خوب ایشان عوض نکنید و آن را به سرمایهی خود نیفزایید و نخورید که گناهى است بزرگ)
نکته ها :
«وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ»: یعنى پس از رشد و بلوغ اموال آنها را به خودشان بدهید. یا پیش از بلوغ خرج کنید براى آنها و پس از بلوغ به خودشان بازگردانید.
- جنس خوب از مال یتیم را با جنس بد مال خود عوض نکنید.
پیام ها:
- مال یتیمان را به خودشان بدهید تا از بلاى حرص و دون همّتى پاک شوید و به امانت و دیانت و پاکدلى آراسته شوید که این رذایل پردهى غفلت و دورى از فیض است (عاملى،۱۳۶۰، ج۲: ۳۲۱).
شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها
یـکـی خــار پـای یـتیـمی بــکنـد
همی گفت و در روضه ها میچمیـد
مـشو تـا تــوانی ز رحـمـت بــری
به خـواب اندرش دید صـدرِخُجَنـد
کـزان خـار بـر من چه گلها دمیـد
کـه رحمت برندت چو رحمت بری
(سعدی، ۱۳۸۳: ۹۸)
شرح ابیات:
صدر خجند: خجند نام شهری در ماوراءالنهر بر ساحل سیحون که امروزه جزء ازبکستان است.
آل خجند خاندانی بودند که در قرن ۶ هـ ریاست شافعیان اصفهان را داشتند و خود مردمی فاضل و ادب پرور و شاعر بودند و ممدوح برخی از شاعران مشهور شدند.
چند تن از خجندیان ملقّب به صدرالدین بودهاند از آن جمله :صدرالدّین محمّد بن عبدالّطیف و فرزندش صدرالدّین عبدالّطیف بن محمّد (متوفی ۵۸۰ هـ. ق) و صدرالدّین محمود بن عبدالّطیف ابن محمد (مقتول ۵۹۲ هـ. ق)( دکتر ذبیح الله صفا، ۱۳۶۶، ۲: ۶۰)
رَوضِه: باغ، گلزار
می چَمید: چمیدن یعنی با ناز راه رفتن، خُرامیدن
بِچَم: بخُرام، گردش کن
بری: در مصراع اوّل به معنی دور، روگردان و بر کنارست
بری شود: یعنی پادشاه از چنین سپاهی روگردان و بیزار میشود.
رحمت برندت: رحمت بردن، یعنی رحمت آوردن، عطوفت و مهربانی کردن(یوسفی،۱۳۶۹: ۲۷۳).
۴-۱-۱۶- سورهی نساء، آیهی ۶
وَ ابْتَلُوا الْیَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّکاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْکُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسِیباً.
(و یتیمان را بیازمایید تا چون بالغ و تواناى کار زندگىشان یافتید مالشان به خودشان سپارید و خود بیش از اندازه از مال یتیم نخورید و به آن پیشدستى نکنید که هنوز یتیم بزرگ نشده [و مال خود از شما نخواسته بهرهى خود از آن برده باشید] و اگر سرپرست یتیم بىنیاز بود چیزى از مال او نخورد و اگر نادار بود به آیین مردمى از آن بخورد و چون مال یتیمان به ایشان دادید بر آن گواه بگیرید که او برای رسیدگی به حساب مردم بس باشد)
نکته ها :