در جایی دیگر او یادآوری میشود، که ادیان و مذاهب الهی نور واحدی هستند، که از چراغ هایی گوناگون میتابد.
مولانا اختلاف و تفرقه بین مومن و کافر و مسلمان و ترسا را از آن جهت که مانع تحقق وحدت و یگانگی انسانی میشود، نفی میگردد، چرا که او کمال هستی مطلق را انسان و انسانیت میدید.
او هیچیک از ادیان را حق مطلق یا باطل مطلق نمیداند، گویا مولانا اختلاف و تکثر اعتقاد دارد، همچنان که خداوند نیز اختلاف را با این آیه (و من آِیاته خلق سماوات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم ..) اعتبار بخشیده است.
در تکثر گرایی مولانا، اختلاف معرفتها در دین، ناشی از اختلاف برداشتها است و بنابر این به تعبیر و تفسیر های مختلف ایراد وارد میشود. مهم تر آنکه اگر جزم اندیشانه، معرفت ایمانی و فردی خود را در جایگاه معرفت اجتماعی خود بنشانیم و خود در را حق مطلق بدانیم و دیگران را اهل ضلال، حاصلی جز نزاع و کشکمش در بر نخواهد داشت.
جنبه دیگر نقش مولانا در تقریب تساهل و مدارا است، روشی است که وی با عقاید مخالفان خویش پیش گرفته است، البته این شیوه برخورد ریشه در آموزه های قرآنی دارد، بطور مثال آیه(لا اکراه فی الدین)[۱۲۱] یا آنجا که از انسانها دعوت میشود تا با حکمت و موعظت با همدیگر رفتار کنند (ادعو الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن)[۱۲۲]
آثار مولانا به خصوص مثنوی پر است از ابیات و داستانهایی که دیگران را به دوری از تعصب و تنگ نظری فرا میخواند، وی خود را مجاز نمیشمارد؛ که قاضی اندیشه ی دیگران باشد و اعمال دیگران را با ترازوی عمل خود بسنجد، تا آنجا که اگر فکری موافق فکر خود نیافت، تازیانه تعذیر و تفسیق برگشند و چماق تکفیر بردارند و از روی حزم اندیشی و کوته نگری حکم به تکفیر و آزار دیگران دهند، مولانا با وسعت نظر بی نظیر دو گانگی موجود بین مومن و کافر، مسلمان و ترسا، ترک یهود، گبر و مسلمان را مانع تحقق یافتن وحدت و یگانگی انسانی میداند و پیروان خویش را به پرهیز از این دو گانگیها توصیه میکند.
مولوی همه خلق عالم را مسافران یک مقصد میداند، او به افراد پیشنهاد میکند، که نگذارند، محبت را که لازمه برادری است در بین آنها به نفرت که جان مایه دشمنی است تبدیل شود، در نظر او ادیان و مذاهب رنگهای بیهودهای هستند که نتیجهای جز اسارت ندارند، در دیدگاه وی اصل بر بی رنگی است و هنگامی که این اسارت رنگها پیش آمده، اختلاف ادیان پیدا شده است.
هنگامی که مولانا ادیان الهی را نور واحدی میداند، که از چراغ های مختلف میتابد و بین آن نورها فرق واقعی نمیداند، شاید این موضوع تساوی ادیان را ضروری نداند، اما حداقل لزوم تسامح با اصحاب ادیان را توجیه پذیری سازد.
مولانا به پیروان خود سفارش میکند که هیچگاه با خواری و ذلت به کافران ننگرند او معتقد است ریشه بسیاری از دشمنیها و جنگ ها، جهل و برداشت سطحی از مسایل دانسته شده است .
او بر این باور است که اگر در دست انسانها شمعی هدایتگر باشد و چشمی معنا بین پیدا کند، دیدشان نسبت به جهان دگرگون میشود.
۵ ـ۳ ـ پیشنهادات و راهکارها
۵ ـ۳ ـ ۱ـ پیشنهادات پژوهشی
با اینکه مولانا از سوی نهادهای ادبی مختلف به عنوان بزرگترین شاعر تاریخ بشریت شناخته شده است با این حال پزوهش هایی که مستقیما در زمینه نظرات مولانا انجام شده باشد، بسیار اندک است این تعداد کم تنها به نوشتن شرح بر کتابهای مولوی بسنده کرده اند، پیشنهاد میشود، پژوهشگران به طور جزیی تر به اندیشه های مولانا بپردازند.
آنچه در این پژوهش بیشتر به آن پرداخته شد، دیدگاه مولانا در زمینه تکثرگرایی و تقریب بین مذاهب بوده است، پیشنهاد میگردد، اندیشه های مولانا در زمینه های دیگر نیز مورد کالبد شکافی عمیق قرار گیرد.
پیشنهاد میشود، اندیشه های مولانا در زمینه تقریب مذاهب با اندیشه های صوفیان مورد مقایسه قرار گیرد، به نظر میرسد، به پژوهشی اساسی در زمینه عدم احترام به اندیشه های مولانا و عدم توجه عام به این اندیشهها مورد نیاز باشد.
۵ ـ۴ ـ پیشنهادات کاربردی
۵ ـ۴ ـ ۱ ـ انتشار نظرات مولانا در قالب پیام های کوتاه
احترام به دیگر مذاهب و نزدیک شدن به آرا مولانا نیازمند تلاش گسترده همه اقشار جامعه است، بنابر این احترام به پیروان ادیان وظیفه تک تک افراد جامعه است.
پیشنهاد میشود، نوشته های مولانا در زمینه تقریب مذاهب به صورت پیام های کوتاه در کتابهای کوچک چاپ شود و در اختیار همگان قرار گیرد.
۵ ـ۴ ـ ۲ ـ اندیشه های مولانا سر لوحه زندگی سیاستمداران
اکثر نزاعها ی کنونی میان جوامع بویژه کشورهای مسلمان که از دو گروه متفاوت شیعه و سنی هستند، نزاع مذهبی است، پیشنهاد میگردد، جلوگیری از چنین کشمکش هایی و ایجاد فضایی مناسب تر برای تعامل با پیروان دیگر مذاهب اندیشه های مولانا سر لوحه زندگی افراد بویژه سیاستمداران قرار گیرد.
۵ ـ۴ ـ ۳ ـ تاکید بر محبت اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و اله)
خوشبختانه تمام مذاهب اسلامی و پیروان آنها به اهل بیت پیامبر(صلیاللهعلیه و آله)، محبت می ورزند و نسبت به آنان به دیده احترام می نگرند.به گونه ایکه بسیاری از اهل سنت در مورد فضایل و محبت آنها کتابها نوشتهاند.و مرجعیت علمی اهل بیت را می پذیرند. گذشته از مقام علمی اهل بیت نزد اهل سنت، آنان عمدتاً متاثر از جریان تصوف و پیرو گرایشهای مختلف تصوفاند و نحلههای تصوف هر کدام و برای اهل بیت مقام و منزلت خاصی قایلند که این امر به وحدت شیعه و سنی کمک شایانی می کند.
۵ ـ۴ ـ ۴ ـ تاکید بر اخلاق
بر اساس توصیه های قرآن کریم و پیامبر اسلام و اهل بیت پیامبر یک مسلمان باید مظهر اخلاق باشد چنانکه اهل بیت(علیهالسلام) همواره شیعیان را به خوشرفتاری با پیروان مذاهباسلامی سفارش کردهاند و سیره عملی خودشان نیز چنین بوده است. امام باقر(عفرمودند” حتی اگر با یک یهودی همنشین شدی با او به نیکویی رفتارکن، امیرالمومنین(علیهالسلام) حتی با اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان) چنان خوشرفتاربودند بگونه ایکه موجب علاقمندی و احیانا تشرف آنان به اسلام می شد.
طبق روایات اهل بیت(علیهالسلام)، شیعیان باید با پیروان مذاهب دیگر در کمال ادب و احترام گفتگو کنند زیرا خداوند می فرماید: “قولوا للناس حسنا[۱۲۳]” با مردم سخنی نیکو بگویید خداوند در این آیه نفرمود “تنها بامومنان حقیقی خوشرفتار باشید” بلکه واژه “الناس”(مردم) را به کار برد، یعنی باید باهمه اقشار مردم شامل مسلمان وکافر و شیعه و سنی و… نیکو سخن بگویید. درباره همین آیه امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: “منظور اینست که با مردم آنگونه سخن بگو که دوست داری آنان با تو سخن بگویند”
همچنین از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که فرمود: “ ای شیعیان[ !با رفتارخود ] زینت ما باشید و مایه ننگ و عار ما نباشید. با مردم به نیکویی سخن بگویید و زبان خود را [ از سخنان زشت ] نگاه دارید و از گفتار بیهوده و سخنان زشت بپرهیزید” از امتیازات متصوفه این است که بر اخلاق و عرفان تاکید درد و همین امر سبب توسعه آنها در مناطق مختلف جهان شده است.
۵ ـ۴ ـ ۵ ـ تأکید بر مشترکات
این راهکار، به مشترکات فرق اسلامی توجه دارد و روی آن تاکید میکند. اصولاً توسل به مشترکات اولین قدم هر نوع رابطه اجتماعی است. قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیه و آله) در مورد برخورد با اهل کتاب میفرماید:(قل یَا أهلَ الکتابِ تعالَوا إلَی کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم ألاّ نَعبُدَ إلاّ اللهَ و لاَ نُشرِکَ بِهِ شَیئاً ولاَ یَتّخِذَ بَعضُنا بَعضاً أربَاباً مِّن دُونِ اللهِ…؛[۱۲۴] بگو:ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر راـ غیر از خدای یگانه ـ به خدایی نپذیرد)
(… و قُولُوا ءَامَنّا بِالّذِی أُنزِلَ إِلَینَا وَ أُنزِلَ إلَیکُم وَ إلَهُنَا وَ إلَهُکُم وَاحِدٌ وَ نَحنُ لَهُ مُسلِمُونَ…؛[۱۲۵] بگویید ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و شما نازل شده ایمان آورده ایم، و معبود ما و شما یکی است و ما در برابر او تسلیم هستیم)
بنابراین توسل و توجه به نکات مشترک نه تنها عقلانی است، دستور خداوند و سیره معصومین نیز بوده است. چنانچه گذشت آیه ۶۴سوره مبارکه آل عمران و آیه ۴۶ سوره مبارکه عنکبوت، در برابر اهل کتاب است. پس هنگامی که بین مسلمین و اهل کتاب مشترکاتی که قرآن میفرماید موجود است و اثر بخش، مشترکات فرق مسلمان به مراتب بیشتر و اثر گذارتر میباشد.مصلحان مسلمان نیز نسبت به این امر بی توجه نبوده و همواره بر آن تاکید داشته اند.
۵ ـ۴ ـ ۶ ـ احترام به یکدیگر
از جمله مهمترین عوامل حسن تفاهم و وحدت میان مسلمانان ، تکریم و احترام به شخصیت افراد است. جو حاکم بر محیطهای اسلامی ، باید به گونهای باشد که هیچ فرد یا گروهی ، خویشتن را در معرض اهانت و تحقیر دیگران نبیند و نسبت به عزت نفس و شخصیت خود ، احساس ناامنی و نگرانی نکند، هر چند از نظر مذهبی در اقلیت باشد. همه انسانها ، از هر ملت و نژاد ، از اهانت دیگران آزرده خاطر میگردند و از خود ، عکس العمل نشان میدهند و دوست دارند در نظر دیگران ، با ارزش و مورد احترام باشند.احترام به شخصیت دیگران ، مایه مهر و محبت و دوستی و اهانت و تحقیر دیگران وسیله ایجاد خشم و دشمنی و مایه تفرقه و جدایی است.
از این رو نخستین گام برای برقراری وحدت میان مسلمانان جهان ، جلوگیری از هجو و دشنام گویی و تحقیر و بی حرمتی است. لازم است عالمان و نویسندگان ، از هر مذهب و فرقه که باشند ، در گفتهها و نوشته های خود از هر سخن و هر حرکتی که سبب بی حرمتی و تحقیر دیگران و تفرقه وجدایی است ، پرهیز کنند و پیروان خویش را از بدگویی و تحقیر نسبت به خلفا و یا حساسیت نشان دادن و برخورد متعصبانه نسبت به زیارت های معروف و مستند و غیر آن ، بازداشته و از فعالیت های تفرقه افکنانه آنان جلوگیری کنند.
۵ ـ۴ ـ ۷ ـ آگاهی از مذاهب یکدیگر
نا آگاهی از عقاید دیگر مذاهب اسلامی و ضعیف بودن روحیه حق پذیری؛ اما در این میان مهمترین امری که به عنوان مانعی محکم و سدی آهنین در برابر تحقق وحدت اسلامی وجود دارد، جهل و ناآگاهی مسلمانان از عقاید حقیقی و مستندِ پیروان دیگر مذاهب، و از سوی دیگر برخوردار نبودن از روحیه پذیرش حقیقت و تسلیم شدن در برابر حقایقی است که با دانستههای غلط پیشینِ ما در تضاد است. اخلاق اسلامی به ما توصیه می کند که حق مدار و حق پذیر باشیم و دریچه ذهن خود را همیشه بر روی حقایق باز گذاریم. متأسفانه هنوز هم گروهی شیعیان را رافضی می خوانند و گروهی از مسلمانان پیروان مذاهب و فرقههای اسلامی را به دلیل پیروی نکردن از معتقدات مذهبی آنان تکفیر می کنند. گروهی جاهلانه و به سبب کینه ای که مسائل تاریخی در دل هاشان به جای گذارده است، به سبّ و لعن مشایخ مذاهب دیگر می پردازند و اعمالی نظیر این که همه پیمودن راه تقریب را سخت و دشوار می سازند.
۵ ـ۴ ـ ۸ ـ اعتدال مذهبی وپرهیز از اعمال تحریک آمیز
عنصر دیگری که برای موفقیت تقریب مذاهب اسلامی مهم است، در پیش گرفتن روش اعتدال مذهبی است؛ چون هر مذهب و آیینی ممکن است در طول زمان به افراطها و تفریط هایی دچار شود، پیروان مذاهب، خود اصول و فروعی را به مذهب و دین اضافه کنند و یا تفسیر سختگیرانه از اصول و فروع دین داشته باشند که براساس آن، کسانی را که در چارچوب تفسیر مذهبی و دینی آنها نگنجند، خارج از دین و دینداری حساب کنند.امروزه جریانهای طالبان و القاعده به چنین تفسیرهایی روی آوردهاند.نتیجه بحثهای علمی و تاریخی هرچه باشد،نباید منجر به درگیری عملی،عداوت و خون ریزی میان مسلمانان شده و موجب تضعیف اسلام گردد که تضعیف اسلام به هرنامی که باشد از محرمات و گام برداشتن در راه شیطان است. بهترین زمینه اتحاد مسلمانان، اجتناب از تحریک احساسات و احترام گذاردن به عقاید دیگران است.
خداوند در قرآن دستور می دهد: خدایان کفار را سب نکنید و فحش ندهید تا آنها نیز خداوند جهان را فحش ندهند.
۵ ـ۴ ـ ۹ ـ تدوین روایات مشترک بین مذاهب اسلامى
احادیث رسیده از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیه و آله) که توسط پیروان مذاهب سنى و متصوفه نقل شده است، با احادیث نقل شده از طریق ائمه اطهار (علیهمالسلام) در کتب روایى شیعه اثنىعشرى، زیدیه و اسماعیلیه، وجوه مشترک فراوان و بسیار دارند که تا به حال مورد غفلت قرار گرفتهاند. جمعآورى و تدوین روایات مشترک در همه مذاهب، رهروان راه تقریب را به هدف والاى خویش نزدیک مىسازد.
۵ ـ۴ ـ ۱۰ ـ رعایت حقوق برادری
در دید کلی اسلام، مسلمانان، به عنوان برادر مسلمان، شناخته شده است. به حکم این برادری، حقوقی بر عهده یکایک مسلمانان واجب گردیده است که بدون پایبندی به آن، بنای وحدت و اخوت اسلامی، متزلزل و ناپایدار است.
منابع و ماخذ
-
- قرآن کریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران ، دارالقرآن الکریم.
-
- ابن بزاز اردبیلی، صفوه الصفا، در احوال شیخ صفیالدین اردبیلی، تصحیح طباطبائی مجد،غلامرضا، تهران، ۱۳۷۶٫
-
- ارجمند، افشین، توقفی در جهان تصوف ، انتشارات اعتماد، تهران،۱۳۸۳
- استعلامی، محمد، شرح مثنوی، تهران، زوار، ۱۳۷۰٫