در تسبیب برخلاف مباشر، عامل زیان یعنی تولید کننده و فروشنده مستقیماً مرتکب فعل زیانبار نمی شوند ، بلکه در چنین مواردی عامل مستقیم ورود ضرر یا خود مصرف کننده است و یا کالای معیوب . با وجود این ، وجه اشتراک مباشر و مسبب در این است که، نتیجه هردوی آن ها ورود خسارت میباشد و به همین خاطر است که ملزم به جبران خسارت میگردند.
برای مسئول شناختن تولید کننده و فروشنده بر مبنای این تئوری ، باید خواهان اثبات نماید که اولاً : خسارتی به وی وارد شده است ، ثانیاًً بین ورود خسارت و عامل ورود آن رابطه سببیت وجود دارد ، ثالثاً : درورود خسارت مسبب اقوی از مباشر بوده است، رابعاً : مسبب در ایجاد ضرر مقصربوده است [۳۳]. درصورتیکه ، خواهان نتواند یکی از موارد مذکور را اثبات نماید ، محکوم به بی حقی خواهد شد.
مبحث چهارم : انواع رابطه قراردادی و غیر قراردادی
گفتار اول : واحد بودن تولید کننده و فروشنده :
چنانچه تولید کننده پوشاک ، لباسی را تولید کرده وبه آخرین مصرف کننده فروخته باشد ووجود مواد شیمیائی قوی درآن ، بیماری شدید پوستی را سبب شده باشد. دراینجا نسبت متضرر با مسئول حادثه ، نسبتی قراردادی است و کافی است مشتری متضرر ثابت کند که ضرر به سبب عیبی در لباس که منتسب به تولید کننده آن است به وجود آمده. فروشنده ای که خود سازنده کالا نیز هست بهترین شخص برای برعهده گرفتن تعهد ضمنی برایمنی مبیع است.[۳۴]
واما در تعریف« تولید کننده» می توان گفت شخصی است که کالائی را ازمواد اولیه خام و یا از ترکیب چند کالای ساخته شده دیگر میسازد و بدین سان نیز تولید کننده است؛ کسی که قطعات را باید از منبعی اعتماد کردنی به دست آورد هرچند وظیفه بازرسی کالا را ندارد. می توان با تعریفی دیگر از تولید کننده ، وی را شخصی دانست که بالفعل کالائی را ساخته وبه بازار عرضه کردهاست . این تعریف ، سازنده ای را نیز دربر میگیرد که فقط بخشی از کالا را تولید کرده . عرف ، کشاورزان و تهیه کنندگان محصولات کشاورزی را تولید کننده نمی نامد مگرآنکه کاری بر روی محصولات کشاورزی انجام داده باشند وآنها را به شکل فراورده هائی معین به بازار مصرف عرضه کرده باشند .تولید کننده باید کالای تولید شده خودرا بازرسی کند و این وظیفه درباره اجزا و قطعاتی نیز هست که دیگری ساخته اما وی درتکمیل کالایش از آن بهره برده . تولید کننده نمی تواند مدعی گردد که از عیب فراورده اش آگاه نبوده است . چه این جهل ، تقصیری است از او مگر آن که عیب و ضرر پیشبینی پذیر نباشد.
گفتاردوم : آخرین مصرف کننده کالا را از جزئی فروش خریده است
خرده فروش یا کاسب جزء یا – با کمی مسامحه – بنکدارکسی است که مصرف کننده نهائی[۳۵] ، کالائی را که نیازمند است از طریق وی به دست می آورد . مصرف کننده نهائی[۳۶] یا استفاده کننده نهائی کسی است که کالا را خود مصرف یا استفاده میکند و نمی خواهد کالای خریداری شده رادر تجارتی دیگر انتقال دهد . جزئی فروش که کالا را در مقیاس های کوچک می فروشد . گاه بی گناه ترین شخص در زنجیره دادو ستد است وبه همین دلیل اورا از جهت تقصیر نمی توان مسئول دانست هرچند از جهت تضمین یا مسئولیت محض وی نیز مسئول است. درنظر عرف ، درکالاهای بسته بندی شده نمی توان جزئی فروش را ضامن ایمنی کالا دانست ؛ چه او کالا را به همان صورت که از عمده فروش یا تولید کننده دریافت کرده به مصرف کننده واگذاشته . بدینسان او رابطی منفعل میان تولید کننده و عمده فروش و مصرف کننده است وحتی به بازرسی کالای بسته بندی شده نیز قادر نیست. درجائی هم که عیب کالا مخفی است و کالا از راه متعارف تجارت، از تولید کننده ای مشهور و معتبر به دست جزئی فروش رسیده نمی توان مسئولیتی را بردوش خرده فروش گذاشت. اما البته همواره چنین نیست ودرجائی که به سببیت فعالانه کاسب جزدر تغییر و تبدیل کالا می توان ظنین شد . باید وی را دربرابر مصرف کننده مسئول دانست. همچنین است در جائی که کاسب جزء نام و نشان تجارتی خودرا بر روی کالای تولید شده به دست دیگری ، علی الخصوص کالای تولید کنندگان خارجی ، زده باشد . چنانچه در برخی سوپر مارکت ها و فروشگاه های زنجیره ای معمول است ؛ تفاوت نمی کند که کالا سربسته باشد یا نباشد و فرقی نیست که تولید کننده اصلی ، کالا را ویژه جزئی فروش ساخته باشد یا جزئی فروش به رأی خود چنین کرده باشد . این جزئی فروش با نقش کردن نام خود بر روی کالا ، به ایمنی کالا در برابر مصرف کننده متعهد شده است؛ زیرا خریدار نیز با اعتماد به نام فروشنده وارد معامله شده .
در ایالت متحده گاه دعوا بر جزئی فروش را دعوائی کارا دانسته اند ؛ زیرا اونیز میتواند به کسی که کالا را از وی تحصیل کرده ، رجوع کند تا سرانجام به تولید کننده برسد .. مسئولیت نهائی در بیشتر مواقع با تولید کننده است مگرآنکه عیب را نتوان تا تولید کننده ردیابی کرد یا تولید کننده ورشکست شده باشدیا رسیدگی به دعوائی براو از منظر تعارض قوانین ، در صلاحیت دادگاهی نباشد که دعوی بر فروشنده جزء را استماع میکند . گاه نیز ترتیب طرح دعوا از جزئی فروش تا تولید کننده ، خواهان را با تهدید ایراد مرور زمان مواجه میکند .
گفتارسوم : فروشنده حرفه ای
شخصی است که شغل او خرید و فروش کالاهایی از همان نوع کالائی است که موجب خسارت شده و فرقی نمی کند که سازنده آن نیز باشد یا فقط فروشنده باشد. فروشنده غیر حرفه ای شخصی است که فروش چیزی را حرفه خود قرار نداده یا به این دلیل که سازنده کالا نیست و یا به این دلیل که تاجر نیست و یا آن که سازنده و تاجر هست اما کالاهائی دیگر را میسازد و می فروشد واما پیشه ور اگر آنچه را که میسازد بفروشد ، فروشنده حرفه ای است.
باید فرق گذاشت میان جائی که شخصی نان سمی را از نانوا می خرد و بیمار می شود با جائی که آن را از همسایه خود می خرد و مصرف میکند . در حقوق فرانسه فروشنده حرفه ای به ضرورت شغل خود ، باید از تمام عیوب کالایش آگاه باشد و نمی تواند مدعی جهل به عیب شود به دیگر سخن ، فروشنده حرفه ای همواره متعهد است که ایمنی کالا را تضمین کند و هنگام متضرر شدن مشتری از عیب کالا ، وی هم مکلف به رد ثمن است و هم مکلف به جبران خسارت. اما فرض بر آن است که فروشنده غیر حرفه ای از عیب کالایش آگاه نیست ، زیرا وسایل فنی و امکان علم یافتن و کشف عیب را ندارد . فروشنده غیر حرفه ای با حسن نیت فقط ملزم به بازگرداندن ثمن است نه به جبران خسارت مگر آنکه متضرر ، علم وی را به عیب ثابت کند .
درحقوق ایالت متحده و انگلیس نیز فروشندگان و تولید کنندگان هنگامی مسئولیت محض دارند که خرید و فروش از راه های متعارف تجارتی صورت گرفته باشد . لیکن در بیع های خصوصی ، مسئولیت محض را جاری نمی کنند . بدینسان زنی خانه دار که مربائی را فاسد را به طور اتفاقی به همسایه اش می فروشد مسئولیت محض ندارد.و اثبات تقصیر او ضروری است.
گفتار چهارم : رابطه ناظران و سازندگان
سه گروه از اشخاص ممکن است در معرض آسیب کالا باشند:
۱- خریداران .
۲- استفاده کنندگانی که خریدار نیستند .همچون میهمانی که از غذائی تغذیه میکند که میزبانش خریده.