مهاجر: فردی است که متقاضی اقامت در جمهوری اسلامی ایران باشد و درخواست وی مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته باشد.
دارنده گذرنامه: فردی است که در چارچوب قوانین و مقررات داخلی و بین المللی و با اجازه مخصوص وارد کشور می شود.[۴۷۰]
ه: آئین نامه پناهندگان مصوب ۲۵/۹/۱۳۴۲
پناهندگان به عنوان گروهی از مهاجران محسوب شده و از این جهت که ارتباط خود با کشور متبوعشان را از دست می دهند ضروری است تا از آنها بنحوی شایسته در جامعه میزبان حمایت گردد. همانگونه که در سطح بین المللی نظام ویژه ای برای حمایت از آنان وجود دارد کشورهای مهاجرپذیر (پناهنده پذیر) نیز بایستی توجه ویژه خود را به این گروه از مهاجران معطوف دارند. بر این اساس در ایران مصوبه ای وجود دارد تحت عنوان “آیین نامه پناهندگان".
این آیین نامه مصوب هیأت وزیران بوده و ۱۴ ماده دارد. به موجب ماده یک مقصود از پناهنده فردی است که به علل سیاسی، مذهبی، نژادی یا عضویت در گروه های خاص اجتماعی از ترس جان و شکنجه خود و افراد خانواده اش که تحت تکفل او می باشند به ایران پناهنده می شود. در سایر مواد نیز شرائط پذیرش درخواست پناهندگی را مقرر نموده است. در ماده ۷ برای شخص پناهنده بعد از قبول پناهندگی وی حقوقی را بر شمرده است. حق استفاده از خدمات بهداشتی، فرهنگی و اجتماعی، حق اشتغال به حرفی که اتباع خارجی در ایران اجازه دارند، آزادی در انتخاب مسکن، حق اعمال آزادانه مراسم مذهبی خود و مراجعه به دادگاه ها و تظلم خواهی که در این موارد گاه از محدویت هایی نیز نام برده است که می توان به امنیت ملی و نظم عمومی اشاره کرد. قابل توجه است که در ماده ۷ تبصره ۳ مقرر می دارد که با پناهندگان همان رفتاری خواهد شد که نسبت به بیگانگان مقیم کشور اعمال می شود.
پناهندگی نیز به عنوان نوعی مهاجرت اجباری مطرح گردیده و با تقاضای پناهنده آغاز و در صورت پذیرش پناهندگی توسط کمیته پناهندگان وزارت کشور تکمیل می شود. بنابراین ورود پناهنده به ایران نیز مستلزم أخذ روادید است و اگر کسی بدون کسب روادید وارد ایران شود مرتکب جرم شده و بایستی مجازات شود. نکته قابل توجه در امر پناهندگی آن است که دولت ایران در پذیرش پناهندگی اختیار دارد که این موضوع را با توجه به مصالح سیاسی کشور خود صورت دهد. علاوه بر آن در شناسایی پناهنده فقط تشخیص دولت ایران ملاک است و دولت ایران ضمن پذیرش پناهندگی نسبت به تعیین محل اقامت درخواست کننده اقدام کرده که این تصمیم نیز وضع دائمی و غیر قابل تغییر نیست و هر زمان ممکن است پایان یابد.[۴۷۱]
در خصوص علت پناهندگی در کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان[۴۷۲] مورخ ۳۱ ژانویه ۱۹۶۷ که دولت ایران به آنها ملحق شده است در مقایسه با آیین نامه پناهندگان فوق الذکر تفاوت مختصری وجود دارد. بدین نحو که اولاً در کنوانسیون ۱۹۶۷ به علل مربوط به نژاد و ملیت اشاره شده است و حال آنکه در آیین نامه پناهندگان ۱۳۴۲ کلمه ملیت مشاهده نمی شود و فقط علل نژادی قید شده است. ثانیاً طبق آیین نامه پناهندگان، ترس از جان و شکنجه افراد خانواده تحت تکفل متقاضی می تواند دلیل موجهی برای پناهندگی باشد، ولی در کنوانسیون و پروتکل الحاقی به آن، فقط به ترس از شکنجه متقاضی اشاره شده است، به عبارت دیگر ترس، ناظر بر جان متقاضی است و شامل افراد خانواده اش نمی شود، لذا از این حیث دایره شمول آیین نامه پناهندگان وسیع تر است. بهر حال چون آیین نامه پناهندگان لغو نشده و به قوت خود باقی است و از طرفی هم دولت ایران به کنوانسیون مربوط به وضع پناهندگان و پروتکل منضم به آن ملحق شده است، لذا آیین نامه به این شکل تعبیر و تفسیر می شود:
” مقصود از پناهنده فردی است که به علل سیاسی، مذهبی، نژادی و ملیتی و یا عضویت در گروه های خاص اجتماعی از ترس جان و شکنجه خود و افراد خانواده اش که تحت تکفل او هستند به کشور ایران پناهنده شود.”
ترسی که موجب پناهندگی خواهد شد باید ناظر به «جان» باشد و شامل مال نباشد. بنابراین کسی نمی تواند به خاطر ترس از مصادره شدن از اموالش به ایران پناهنده شود. ترسی که باعث پناهندگی است ناظر به کشور شخص متقاضی است و شامل سایر کشورها نخواهد شد. با این توضیح که هر فرد در صورتی می تواند از دولت ایران تقاضای پناهندگی کند که از طرف کشور متبوعش جان خود و افراد خانواده تحت تکفلش را در خطر احساس کند.[۴۷۳]
بند دوم: بررسی قوانین و مقررات ایران در حوزه حقوق خصوصی در زمینه حمایت از مهاجران
الف: قانون مدنی
قانون مدنی ایران به پیروی از قانون مدنی فرانسه[۴۷۴] از حقوق خصوصی در ماده ۹۶۱ به حقوق مدنی تعبیر کرده است.[۴۷۵] در ماده ۵ قانون مدنی ایران اصل کلی در خصوص بهره مندی از این حقوق بیان شده است:
” کلیه سکنه ایران اعم از اتباع داخله و یا خارجه مطیع قوانین ایران خواهند بود، مگر در موردی که قانون استثناء کرده باشد.”
امکان برخورداری از حقوق فردی و برقراری روابط با اشخاص حقیقی و حقوقی در قلمرو حقوق خصوصی برای مهاجران جز در موارد خاص مجاز شناخته شده است. ماده ۹۶۱ قانون مدنی جز در مواردی که قانون آن را صراحتاً منحصر به اتباع ایران نموده یا صراحتاً از اتباع خارجه سلب کرده است، مثل حق تملک املاک زراعی و همچنین بخشی از حقوق مربوط به احوال شخصیه که قانون دولت متبوع تبعه خارجه آن را نپذیرفته، از جمله حق طلاق، تعدد زوجات و در مورد حقوق خاصه ای که صرفاً از نقطه نظر جامعه ایرانی ایجاد شده باشد، مانند حق قیمومت بر محجور ایرانی یا حق نفقه، مهاجران را بهره مند از حقوق مدنی و خصوصی می داند. احوال شخصیه هر فرد از جمله حقوق خصوصی است که مشتمل بر عناوینی مانند: اهلیت، نکاح، طلاق، نسب، ارث و وصیت است، مواد ۶ و ۷ قانون مدنی ایران احوال شخصیه بیگانگان مقیم کشور ایران را تابع قانون کشور متبوع و به همین ترتیب احوال شخصیه مهاجران مقیم ایران را نیز تابع قوانین و مقررات دول متبوع آنها دانسته است. از مهمترین شاخصه های حقوق خصوصی حق استملاک است. مبنای حق تملک اتباع خارجه در ایران معاهدات بین دولتها و قانون ناظر بر این گونه تملک ها و قانون ایران است. (ماده ۸ و ۹۶۶ قانون مدنی ) اما شکل قرارداد ها و عقود در اینگونه معاملات تابع قانون دولت متبوع طرفین می باشد.[۴۷۶]
ب: قانون آیین دادرسی مدنی
هر چند در قوانین ایران در مورد حق ترافع قضایی نصی وجود ندارد، اما بر طبق اصل کلی در ماده ۵ قانون مدنی و اینکه مهاجران از مراجعه به محاکم ایران منع نشده اند، نمی توان در این خصوص برای آنها محدودیتی ایجاد نمود. تنها تفاوت در غیر تبعه و یا تبعه بودن خواهان و خوانده است که چنانچه مهاجر خواهان باشد، خوانده ایرانی می تواند بابت هزینه و حق الوکاله درخواست أخذ تأمین نماید.[۴۷۷] در این خصوص می توان به ماده ۱۴۴ قانون آیین دادرسی مدنی اشاره نمود که بر این امر تأکید کرده است:
” اتباع دولتهای خارجی، چه خواهان اصلی باشند و یا به عنوان شخص ثالث وارد دعوا گردند بنا به درخواست طرف دعوا، برای تأدیه خسارتی که ممکن است بابت هزینه دادرسی و حق الوکاله به آن محکوم گردند باید تأمین مناسب بسپارند. درخواست أخذ تأمین فقط از خوانده تبعه ایران و تا پایان جلسه اول دادرسی پذیرفته می شود.”
اینکه ایرانی حق دارد از مدعی مهاجر تقاضای پرداخت تأمین کند یک محرومیت نسبی است، به این معنا که مهاجر نمی تواند بدون پرداخت آن تقاضای رسیدگی کند و در حقیقت حق رسیدگی قضایی همچنان برای شخص مهاجر محفوظ می باشد.[۴۷۸] برای اینکه مهاجر از حق ترافع قضایی محروم نشود قانون آیین دادرسی مدنی معافیت وی را از دادن تأمین در صورت اثبات اعسار مقرر نموده است و به علاوه در صورتی که در خاک دولت متبوع مهاجر اتباع ایرانی نیز از چنین تأمینی معاف باشند و یا در برخی دعاوی خاص، أخذ تأمین اعمال نمی گردد.[۴۷۹]
ج: آیین نامه استملاک اتباع بیگانه مصوب ۱۳۲۸
استملاک مهاجران در ایران جهت خرید ملک برای محل سکونت یا صنعت و یا کسب خود وفق ماده ۱ آئین نامه استملاک اتباع خارجه مقید به شروطی می باشد. مهاجران برابر این آئین نامه باید پیش از اقدام به معامله نسبت به اخذ و تحصیل مجوز لازم از دولت ایران اقدام نمایند. مهاجر باید ضمن تقدیم اظهارنامه حاوی اطلاعات مقرر در آئین نامه و ضمیمه نمودن مدارک مربوطه و ارائه به اداره ثبت محل وقوع ملک، موجبات بررسی و اعلام نظر آن اداره و انعکاس به وزارت امور خارجه را فراهم آورد. نخست وزیری (هیأت وزیران) در صورت موافقت با درخواست وی نسبت به انجام معامله دستور لازم صادر خواهد کرد.
مهاجران متقاضی باید علاوه بر اهلیت قانونی مقرر جهت انجام معامله طبق قانون (مانند برخورداری از صفاتی چون:عقل ، قصد، رشد)، دارای پروانه اقامت دائم در ایران بوده و متعهد گردند در صورت انتقال اقامت خود به کشور دیگر، ملک خریداری شده را حداکثر ظرف ۶ ماه از تاریخ خروج از ایران به یکی از اتباع ایران یا خارجیان دارنده حق استملاک در ایران بفروشند، در غیر اینصورت نسبت به فروش آن از سوی اداره ثبت به جانشینی از آنها اقدام خواهد شد. علاوه بر این، برابر تبصره بند ح ماده ۱ آئین نامه فوق، در صورت فوت مهاجری که ملکی را در ایران به ترتیب یاد شده خریده، ثبت ملک به نام ورثه او در دفتر املاک منوط به آن است که آنان نیز مجوز لازم را بر حسب آئین نامه تحصیل کرده باشند. این آئین نامه از زمره قوانین مربوط به استملاک مهاجران مقیم ایران است که به آنان حق محدود و مشروطی برای خرید محل کسب یا مسکن داده شده است. همچنین، طبق بند ۱۷ ماده ۲ قانون وظایف وزارت امور خارجه مصوب ۲۰/۱/۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی در مقام تعیین مرجع بررسی و ابلاغ موافقت با استملاک عین یا منفعت های نمایندگی های خارجی و استملاک مهاجران در ایران است.[۴۸۰]
د: قانون راجع به اموال غیر منقول اتباع خارجی مصوب۱۳۱۰
اموال غیر منقول در هر کشور با حاکمیت ملی آن کشور ارتباط مستقیم دارد. هر چند دادن حق اقامت به مهاجران با اعطای حقوق خصوصی و مدنی ملازمه دارد، اما برای مهاجران در خصوص این مورد ممنوعیت ها و محدودیت هایی نیز وجود دارد. بر حسب قانون مصوب ۱۶ خرداد ۱۳۱۰اتباع خارجه نمی توانند در ایران دارای املاک مزروعی باشند. به موجب ماده یک همین قانون هر مهاجر مکلف است ظرف سه ماه از تاریخ اجرای قانون صورت املاک مزروعی خود را با تعیین محل و مشخصات به دفتر دادگاهی که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است تسلیم نموده و بر طبق مواد بعد به مزایده گذاشته می شود. هر چند این قانون تنها در خصوص املاک مزروعی مقرراتی را در بردارد، اما بدان معنا نیست که از حق تملک سایر اموال غیر منقول بدون هیچ محدودیتی برخوردار باشند. به موجب قانون مزبور بیگانگان مقیم در کشور از جمله مهاجران املاک مزروعی خود را به دولت یا اتباع ایرانی منتقل نموده و در آینده نیز از حق تملک املاک مزروعی محروم گردیدند.
گفتار دوم: بررسی نهادهای داخلی ایران در زمینه حمایت از مهاجران
بند اول: انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده (حامی)
این انجمن فعالیت خود را از سال ۱۳۷۳ شمسی آغاز کرد، ولی نه در یک قالب رسمی و جمعیت متشکل. در آن سال با وقوع جنگ در شبه جزیره بالکان و اعمال رفتارهای خشونت بار و نژاد پرستانه علیه زنان مسلمان از سوی نیروهای نظامی و شبه نظامی صرب، یک حرکت خود جوش دانشجویی منجر به تشکیل هسته اولیه این تشکل در سال های بعد شد. در سال ۷۸ - ۷۷ با تمرکز بر وضعیت اجتماعی کشور و حوادث منطقه ای بر آن شد تا به خواستههایش جنبه اجرایی دهد و در این راستا انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده(حامی) در یک چارچوب رسمی آغاز به کار نمود.
ایران در برههای از زمان، یعنی در مقطعی که جنگ افغانستان در دهه ۸۰ میلادی به اوج خود رسید و درگیری هایی نیز در داخل عراق رخ داد، در حالی که کشوری مهاجرپذیر نبود با پذیرش بیش از ۵/۴ میلیون پناهنده رسمی به یکی از بزرگ ترین کشورهای مهاجرپذیر تبدیل شد. طبعاً میزبانی از چنین جمعیت عظیمی مستلزم برنامه ریزی و تخصیص بودجه و مدیریت کلان بود، اما شرایط سیاسی و اجتماعی آن مقطع زمانی و نگرانی های انسانی برای حمایت همه جانبه از این تعداد، در کنار مدیریت جنگ در کشور و مشکلات اقتصادی عمیقی که در کنار آن وجود داشت، عملاً مانع از آن شد که استانداردهای بینالمللی برای پذیرش این تعداد پناهجو مد نظر قرار گیرد و حتی صرفاً در محدوده جغرافیایی خاصی اسکان پیدا کنند، لذا این افراد به سرعت در هر شهر یا روستایی که شرایط اولیه اسکان را پیدا می کردند، مستقر می شدند. قطعاً این اضطرار بار سنگینی بوده و هست که به تنهایی امکان پاسخگویی برای دستگاههای اجرایی داخلی را نداشته، بنابراین انجمن مزبور به عنوان یک سازمان غیر دولتی و بخشی از جامعه مدنی و به عنوان یک وظیفه انسانی و اعتقادی تلاش کرد گوشهای از مشکلاتی را که به طور طبیعی در مسیر زندگی این افراد با تأکید بر زنان و کودکان ایجاد می شود حل کند یا حداقل مورد توجه قرار دهد. انجمن سازمان غیر دولتی ایرانی است که در کشورهای افغانستان و عراق در حوزه زنان و با هدف توانمند سازی زنان این دو کشور همسایه در کنار برنامه هایی که برای جامعه پناهندگان و مهاجرین عراقی و افغان در ایران دارد، فعالیت می نماید.
هدف این انجمن در داخل کشور جامعه زنان و کودکان پناهنده و مهاجر عراقی و افغان هستند و تمرکز فعالیت هایش هم افزایش زمینه های دسترسی کودکان به آموزش به عنوان یک حق طبیعی و منطقی آنها و نیز ارائه خدمات آموزشی به منظور توانمند سازی زنان در بخشهای اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و حتی سیاسی است، ولی در خارج از کشور فضا کاملاً متفاوت است. در عراق و افغانستان توجه به زنان فعال در عرصه های اجتماعی و سیاسی برای تقویت سطح مشارکت آنها در حوزههای تصمیمگیری و سیاستگذاری و نیز توجه به وضعیت زنان ایرانی است که عمدتاً به دلیل ازدواج با مردان عراقی یا افغان در این کشورها زندگی می کنند.
انجمن در حال حاضر بالغ بر هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل مهاجر افغان را در سه مرکز تحت پوشش دارد، دو مدرسه در تهران و یک مدرسه در مشهد. جدی ترین نگرانی و بالطبع تلاش انجمن تسهیل دسترسی به تحصیل و آموزش برای کودکان مهاجر است. این نهاد به کودکان مهاجر به چشم فرصت هایی نگاه می کند که اگر نادیده گرفته شوند قطعاً در آیندهای نه چندان دور می توانند هم برای کشورمان و هم در یک نظام سیاسی – اجتماعی منطقهای به تهدید تبدیل شوند. واضح است که آموزش یک عامل اساسی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی محسوب می شود.[۴۸۱]
بند دوم: شورای عالی هماهنگی امورایرانیان و اداره توسعه اشتغال در خارج از کشور[۴۸۲]
دو سازمان وابسته به سازمان کار، با عناوین شورای عالی هماهنگی امور ایرانیان و اداره توسعه اشتغال در خارج از کشور در سال های گذشته در این زمینه بسیار فعال بودهاند. در واقع این دو سازمان تلاش داشتند با برقراری ارتباط با ایرانیان خارج از کشور، زمینه سرمایه گذاری آنها در ایران و برقراری ارتباطشان را فراهم کنند. از سوی دیگر، با توجه به میزان بیکاری در میان نیروهای کار ماهر و نیمه ماهر در کشور و تمایل بسیاری از آنها به مهاجرت، در سال های گذشته وزارت کار فعالیت هایی را آغاز کرده بود که برای اشتغال ایرانیان با کشورهای مختلف قراردادهای دو طرفه داشته باشد تا بدین ترتیب، بتواند نیروی کار را بطور رسمی صادر کند که این طرح بسیار خوبی بود، چرا که از یک طرف نیروی فرستاده شده آموزش می دید و درآمد داشت و احتمالاً هم به ایران بر می گشت و از طرف دیگر، کشورهای مهاجرپذیر نیز بسیار مایل بودند که نیروی کار ایرانی به صورت رسمی به کشورشان وارد شود تا ابزارهای کنترل لازم را داشته باشند. اما متأسفانه این قراردادهای دو جانبه عملی نشدند. یکی از مشکلات در این رابطه این بود که کسانی که از ایران می روند، عموماً یا به اندازه کافی پول و ثروت دارند و یا برای تحصیل می روند و در میان آنها کمتر نیروی کار نیمه ماهر دیده می شود. از سوی دیگر، یک مشکل بزرگ ایرانیان، عدم تسلط به زبانهای خارجی به خصوص انگلیسی و فرانسه است.[۴۸۳]
بند سوم: شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور
با توجه به گستردگی ابعاد پدیده مهاجرت و به منظور حفظ ارتباط و رفع مشکلات و مسائل ایرانیان خارج از کشور، از دیرباز ضرورت تأسیس نهادی در جمهوری اسلامی ایران برای تمرکز پیگیری مسائل مختلف و متنوع هموطنان مقیم خارج از کشور احساس می شد.
در این راستا، اواخر سال ۱۳۸۳ «شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور» شکل گرفت که در بدو تأسیس براساس آئین نامه مصوب، شورای عالی زیر مجموعه وزات امور خارجه قرار گرفت. با آغاز به کار دولت نهم و طبق نظر رئیس جمهور، سطح و ساختار دبیرخانه ارتقاء یافت و به نهاد ریاست جمهوری منتقل گردید.[۴۸۴]
بند چهارم: اداره کل امور بین الملل قوه قضائیه
این نهاد روزانه با مکاتبات و درخواست های متعددی از سوی ایرانیان خارج از کشور یا اتباع بیگانه مواجه است. گزارش پیوست مربوط به موضوعات مطروحه از سوی ایرانیان خارج از کشور و اتباع بیگانه است که یک نفر کارشناس در اداره کل امور بین الملل عهدهدار تنظیم و تنسیق این مکاتبات، برقراری تماس ها و ارتباطات (تحت نظر معاون اداره کل امور بین الملل) می باشد. آنچه ملاک فعالیت های این اداره است بر مبنای اصل پاسخگویی می باشد.
اداره کل امور بین الملل اصل مهم پاسخگویی به درخواست های رسیده از سوی ایرانیان خارج از کشور و اتباع بیگانه را فرا روی خود نهاده است. منظور از پاسخگویی آن است که در هر حال به متقاضی پاسخی مکتوب داده می شود. گاه ممکن است این پاسخ در دو جمله باشد: «جنابعالی می توانید شخصاً یا توسط وکیل به مراجع ذیصلاح مراجعه و طرح دعوی نمایید.» در خصوص رسیدگی به مشکلات ایرانیان خارج از کشور و امور اتباع خارجی در ایران تلاشهای زیادی در این اداره صورت گرفته است که اهم موارد مورد رسیدگی به شرح ذیل می باشد:
الف) رسیدگی به امور قضایی مهاجران ایرانی خارج از کشور :
- استرداد مجرمین
در خصوص مجرمان متواری به کشورهایی که موافقتنامه استرداد مجرمین فی ما بین ایران و آن کشور وجود ندارد، پس از دریافت درخواست محاکم قضائی مبنی بر استرداد، این اداره با استناد به ماده ۱ قانون استرداد مجرمین ۱۳۳۹ و بخشنامه وزارت دادگستری، مدارک مزبور را از مراجع قضائی درخواست کرده و پس از ترجمه رسمی، به وزارت امور خارجه ارسال می نماید تا از طریق مجاری قانونی و همکاری کشور درخواست شونده، امکان تعقیب و دستگیری متهمان و استرداد آنها به ایران فراهم گردد.
- درخواست رسیدگی به مشکلات قضایی
این مشکلات شامل موارد حقوقی و کیفری نظیر درخواست رسیدگی به دعاوی مطرح در دادگستری، بویژه در مورد اموالی می گردد که بعضاً از سوی محاکم حکم مصادره آنها صادر شده است. پس از ارجاع درخواست های مذکور به اداره کل و انعکاس آن به مراجع ذیصلاح، نتیجه بررسی کتباً به درخواست کننده اعلام می گردد.
- تقاضای عفو و بازگشت به ایران
برخی از ایرانیان خارج از کشور تقاضای عفو و بازگشت به کشور ایران را دارند. گاه این افراد به دلیل مجرمیت یا همکاری با گروه های معاند و مخالف با جمهوری اسلامی ایران متواری می باشند. این دفتر ضمن انعکاس خواسته فرد به اداره کل عفو و بخشودگی و پیگیری مسئله، پاسخ واصله و لازم را به فرد درخواست کننده اعلام می نماید.
- درخواست حقوق بازنشستگی و پرداخت کلیه مطالبات
برخی از ایرانیان مقیم خارج از کشور که قبل از انقلاب اسلامی در دستگاه های دولتی شاغل بوده اند خواستار برقراری حقوق بازنشستگی و دریافت مطالبات معوقه خود می باشند. اینگونه موارد توسط اداره کل امور بین الملل پیگیری می شود و پاسخ کتباً به درخواست کننده اعلام می گردد.
- رسیدگی به امور مدنی
پیگیری مکاتبات و شکایات مدنی و خانوادگی ایرانیان مقیم خارج از کشور و یا آن دسته از اتباع بیگانه که به ازدواج اتباع ایرانی در آمده اند، از جمله امور مدنی مورد پیگیری این دفتر می باشد. در چنین مواردی نتیجه پیگیری های به عمل آمده کتباً به فرد شاکی اعلام می گردد.
- ابلاغ اوراق قضائی
تخمیر اتانول پروسهی بیولوژیکی پیچیدهای برای تولید اتانول از قند است. مخمرها تحت شرایط بی هوازی، قند را به اتانول تبدیل می کنند (شکل ۱-۱۴ و شکل ۱-۱۵).
C6H12O6 ————> C2H5OH + ۲CO2 -۲۶۵kcal /kg cal
شکل ۱- ۱۴ تولید اتانول در مخمر
شکل ۱- ۱۵ تولید اتانول
فصل دوم
پیشینهی تحقیق
۲-۱ مخمرها در خدمت بشریت
همانگونه که اشاره شد مخمرها اهمیت و نقش بسیار زیادی در صنایع غذایی و دارویی ایفاء می کنند. Saccharomyces cerevisiae ارزش تغذیهای بالایی دارد و در ایام جنگ جهانی دوم که سربازان در نقاط دوردست از مرکز حضور داشتند و ارسال گوشت و سبزیجات به آنجا مقدور نبود، به شکل پروتئین میکروبی[۵۲] در جیره غذایی به کار میرفت. مخمرها هر روز برای تهیه مواد غذایی در منزل میلیونها خانواده در سراسر جهان مورد استفاده هستند (Hesseltine , 1974). در حال حاضر مخمرها بیشتر در تغذیه جانوران به کار میروند تا غذای انسان، برای مثال گونه Kluyveromyc marxianus جهت تخمیر ضایعات آب پنیر حاصل از ساخت پنیر به کار میرود و به تولید پروتئین تک سلولی(SCP) برای تغذیه جانوران و همچنین برخی الکلها، ضمن تقلیل آلودگی که به وسیله آب پنیر تولید می شود میانجامد. از طرفی کاربرد پروتئین تک سلولی(SCP) حاصل از مخمرها به عنوان چاشنی و افزودنیهای قابل دسترسی آرد ماهی در حال حاضر استفاده می شود (Harrison , 1993).
در حوزه پزشکی پیشرفتهای قابل ملاحظهای در تولید پروتئینهای درمانی انسانی به وسیله مخمرهای مهندسی شده ژنتیکی صورت گرفته است. مثلاً در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۹ اولین محصول دارویی تجاری (واکسن هپاتیت B) از مخمر نوترکیب تولید و به بازار عرضه شد.
ضمناً استفاده از مخمرها در پزشکی درمانی فقط به دانش فنی DNAی نوترکیب مربوط نمی شود. برای مثال، از زمانهای اولیه مخمرها برای کنترل بیولوژیکی عفونتهای باکتریایی انسان استفاده میشده اند. پیشرفتهای هیجان انگیز دیگر به آنالیز عملکردی ژنوم مخمر بر میگردد و چنین آنالیزی ممکن است بینش وسیعی در شناخت ساختمان و عملکرد ژنوم انسانی فراهم کند (واکر، ۱۳۹۱).
اگرچه در حال حاضر بیواتانول قابل رقابت با نفت خام نیست، ولی در آینده احتمالاً بیوتکنولوژی بر روی مخمرها باعث می شود که بیواتانول مشتق شده از مواد سلولزی به یک محصول قابل رقابت با نفت خام تبدیل شود. مخمر می تواند سوخت اتانولی را از مواد خام تخمیری کربوهیدراتی تجدید پذیر تولید کند (واکر، ۱۳۹۱؛ Horecker , 1978). بر اساس تحقیقات به عمل آمده جزء موفقترین مخمرهایی است که در تبدیل سلولز به بیواتانول مورد مطالعه قرار گرفته است (Olsson&Hahn – Hägerad , 1996).
۲-۱-۱ مخمر در آبزی پروری
با توجه به اسناد، استفاده از مخمرها، سالها است که در آبزی پروری مورد توجه قرار گرفته است و یکی از غذاهای پذیرفته شده برای پرورش آزمایشگاهی آرتمیا استفاده از مخمرهای تکسلولی میباشد. محصولات مخمری همچنین به عنوان یک منبع پروتئینی در رژیم غذایی برای تولید میگو آب شور استفاده میشوند به طورمثال استفاده از مخمرنان در آبزی پروری در چندین پروژه تحقیقاتی نتایج درخشانی را داشته است (Talloen , 1978 ; James&Makkeya, 1981). محصولات مخمری همچنین به عنوان یک منبع پروتئینی در رژیم غذایی استفاده میشوند به طور مثال استفاده از مخمرنان در چندین پروژه تحقیقاتی برای تولید میگو آب شور نتایج درخشانی را داشته است (Talloen , 1978; James&Makkeya, 1981) .همچنین استفاده از نوعی مخمر (شبیه کاندیدا) با نام علمی Kluyveromyces sp. در تغذیه انواع مختلفی از موجودات آبزی استفاده شده است (Lavens et al, 1987; Lavens&Sorgeloos, 1991)، ضمن اینکه مخمر بعنوان یک غذای مناسب برای پرورش آبزیان توصیه شده است (Robin et al, 1987).
آزمایشاتی که توسط Blanco در سال ۱۹۸۷ بر روی تغذیه از ۵۱ گونه آبزی انجام گرفت نشان داد که مخمر Torula می تواند غذای مناسبی برای پرورش آرتمیا باشد. همچنین تحقیقات نشان داد که مخمر نانوایی بدون هیچ مکملی اثر تغذیهای کمی بر روی رشد روتیفر داشته است و اضافه کردن ویتامین B12 و روغن به محیط کشت مخمر باعث افزایش رشد در روتیفر شده است (Hirayama&Funamot, 1983). تحقیقات نشان دادهاند که اضافه کردن مخمر به غذای ماهی باعث بالا بردن عکسالعملهای تدافعی، ایمنی و رشد می شود (Siwicki et al, 1994).
پیگمانهای استاگزانتین[۵۳] یک نوع پیگمان قرمز رنگ کاروتنی است که رنگ کننده اصلی غذای سخت پوستان، ماهیهای آزاد و فلامینگوها است. تعدادی از سلولهای مخمر تولید کننده این پیگمان؛ مانند Phaffia rhodozyma در جایی که راهی برای سنتز کردن این ترکیبات قرمز نیست، برای رنگ کردن غذای ماهیهای آزاد پرورشی و میگوهای پرورشی استفاده می شود. سویههای Pirodozyma با توانایی تولید بالای پیگمان، بر روی مواد خام ارزان مانند ملاس تکثیر میشوند؛ این روش تولید جایگزین اقتصادی مناسب به جای سنتز شیمیایی استاگزانتین است (واکر، ۱۳۹۱).
۲-۲ محیط های کشت
تحقیقات متمادی انجام شده برای یافتن محیط کشت مناسب و ارزان قیمت برای افزایش رشد بهینه مخمرها نشان داده که ملاس چغندر یا نیشکر می تواند به عنوان بهترین محیط غذایی کارخانجات تولید مخمر باشد (Hongisto&Laakso, 1978) اما به دلیل کمبود منابع نیتروژنی؛ افزودن نمکهای آمونیوم یا اوره به همراه عناصر منیزیم و فسفات و ویتامینهای مختلف می تواند موجب رشد سریع مخمرها شود (Oura, 1974; Woehrer&Roehr, 1981). بررسیهای به عمل آمده نشان داده است که حضور سموم مختلف و فلزات سنگین در محصولات زراعی چغندر قند یا نیشکر میتوانند روی رشد مخمر تاثیر بگذارند (Reed&Nagodawithana, 1988; Perez, 2004). این عوامل مخرب در کنار افزایش قیمت ملاس موجب کاهش استفاده از ملاس برای کشت گونه های مختلف مخمر شده است (Arshad et al., 2008; Kopsahelis et al. ۲۰۰۹; Xandé et al., 2010). محیطهای غذایی که جدیداً مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: مخلوط ملاس با عصارهی قوی ذرت (۲۰:۸۰)، ضایعات زراعی متفاوت (Vu and Kim, 2009) و یا مواد دیگری مانند آب خرما (Beiroti&Hosseini, 2007) یا منابع مازاد زراعی مانند ملاس چوب.
۲-۳ اتانول و تخمیر توسط مخمرها
با توجه به اینکه اتانول محصول عمده و نهایی مسیر گلیکولیز تحت شرایط بی هوازی در اکثر مخمرها می باشد، با این حال هنگامیکه غلظت آن در محیط کشت تخمیر به ۴ درصد حجمی برسد، رشد مخمرها متوقف میگردد (سید صیام دوست و همکاران، ۱۳۸۹).
Guilliermond و Tannerدر سال ۱۹۲۰، همانند دیگران به تفاوت در توانایی تخمیر مخمرهای مختلف اشاره کردند، بنابراین ممکن است که این تفاوتهای مشاهده شده، به علت تفاوت در توانایی تحمل (تولرانس) الکل متفاوت در مخمرها باشد. بهمین دلیل، تعدادی از گونه ها و سویههای مخمر را از این نقطه نظر مورد مطالعه قرار داده و توانایی تخمیر قند تحت شرایط مختلف غلظت الکل در محیط کشت، بررسی شد (Gray , 1941).
Ingram و Buttke در سال ۱۹۹۸ و همچنین Vun uden در سال ۱۹۸۹ گزارش کردند که اتانول بطور غیر رقابتی انتقال قندها، اسیدهای آمینه و دیگر فرآیندهای مرتبط با لپیدهای غشاء را مهار، نفوذپذیری غشاء را افزایش و بدین ترتیب استحکام غشاء را کاهش میدهد و در نهایت عملکرد سلولها مختل می شود. از این رو اصلی ترین عامل محدودکنندهی بازده تولید اتانول، اثر بازدارندگی خود اتانول است که از نظر اقتصادی از اهمیت زیادی یرخوردار است (Ingram&Buttke, 1984؛ Van unden , 1984).
Rahm & Reed در سال ۱۹۹۵ عنوان کردند که تولید غلظتهای بالای اتانول بدلیل مهار شدن میکروارگانیسمها با غلظتهای بالای قند محدود می شود و علت آن را ایجاد فشار اسمزی بالا و متعاقب آن خروج آب از درون سلول های مخمر بیان کردند (Soudi , 1999).
Vun uden با بررسی اثر مهاری سوبسترا بر توانایی تخمیر مخمرها نشان داد که این پدیده عمدتاً بین غلظتهای ۱۵ تا ۲۵ درصد از قند رخ میدهد. از این رو میتوان اظهار کرد که بین افزایش مقاومت به قند و اتانول در سویههای مخمرهای بکار گرفته شده در فرایند تخمیر و افزایش تولید اتانول ارتباط مستقیمی وجود دارد (Van unden , 1984).
در یک بررسی توسط Osho در سال ۲۰۰۵، هفده مخمر از محصول تخمیری جداسازی و در سنجش مقاومت آنها ۴ سویه ی مخمر با حداکثر مقاومت به ۹ درصد به اتانول و ۲۵ درصد به قند انتخاب و شناسایی شدند که ۳ سویه به گونه ی ساکارومایسس سرویزیه و ۱ سویه به S.uvarum تعلق داشتند ( Osho&Afr , 2005).
Nwachukwa و همکارانش در سال ۲۰۰۶ نیز با روش مشابهی از محصول تخمیر یافته از خرما، ۱۳ سویهی مخمر مقاوم به اتانول با محدوده مقاومتی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد گزارش کردند که ۹ سویه به گونه ساکارومایسس رویزیه و ۲ سویه به S.globosus و ۱ سویه به Hanseniaspora avarum تعلق داشتند (Nwachukwa et all,2006).
در هر دو بررسی مذکور، سویههای منتخب بعنوان سویههای مقاوم به اتانول و قند و مناسب جهت کاربرد صنعتی معرفی شدند. در تطابق با این مطالعه، Odunfa و Ekunsanmi در سال ۱۹۹۰ اظهار داشتند که در انتخاب یک مخمر برای بکارگیری در صنعت، بویژه در تولید اتانول، مقاومت به قند و اتانول یک برتری فیزیولوژیکی محسوب می شود (Campbell et all, 1998).
فصل سوم
روش شناسی
۳-۱ مقدمه:
ابتدا سویههای مخمرهای پروبیوتیک شناسایی خواهد شد. پس از کشت ابتدایی مخمرها بر روی محیط کشت اختصاصی جامد مخمرها، به کشت آنها در محیط کشت مایع اقدام خواهد شد. مخمرهای رشد یافته در این محیط، برای کشت در مقیاس بیشتر، به داخل ارلنهای یک لیتری منتقل و کشت داده میشوند. در نهایت مخمر حاصله پس از سانتریفیوژ، با سرم فیزیولوژی استریل، شستشو داده شده و تا زمان غذا دهی در دمای ۲۰- درجه سانتی گراد نگهداری خواهد شد (پورقدیمی، ۱۳۹۰). پس از تهیه استوک اولیه مخمرها در سویههای مختلف، تمامی سویههای فوق با بهره گرفتن از محیطهای کشت مختلف (YPD، YPAD، YPAC، YPG و DM) در حداقل ۳ تکرار در اپتیمم شرایط پرورشی کشت داده خواهند شد (Hahn-Hagerdal et al, 2005) و در انتهای هر دوره پرورشی میزان تراکم مخمر با تکنیک شمارش بر روی لام هموسیتومتر با نمونههای شاهد و با یکدیگر مقایسه و بررسی خواهند شد. همچنین جهت بررسی توان تولید الکل، میزان تولید اتانول در هر تیمار به روش GC/FID بررسی شده و با نمونههای شاهد و با یکدیگر مقایسه میشوند (Corseuil et al, 1998؛ Alvarez , 1999).
۳-۱-۱ جامعه آماری:
نتایج کمی و کیفی سویههای مخمرها، به عنوان جامعه آماری مورد انتظار در این تحقیق میباشد. در هر دوره آزمایش تعداد مخمرهای تولید شده، با برداشت یک میلی لیتر از هر نمونه کشت با رقیق سازی در درون بالن ژوژه مورد شمارش قرار خواهد گرفت و جهت بررسی میزان تولید الکل اتانول نیز به همان میزان، نمونه از هر تیمار محیط کشت برداشت شده و با بهره گرفتن از تکنیک گاز کروماتوگرافی اشاره شده، بررسی خواهد شد.
۳-۲ مواد و دستگاه های مورد نیاز
۳-۲-۱ دستگاه ها
سانتریفیوژ (Eppendorf 5417R)، هموسیتومتر، انواع پیپت، مایکروویو، لام، اتوکلاو (ایران تولید، ایران) انکوباتورثابت (فنآزما،-ایران)، انکوباتورشیکر (Biotek,SouthKorea)، میکروسکوپنوری (Zeiss, Germany)، دستگاه PH متر (HANA,USA)، ترازوی دیجیتالی (۳۰۰i, EKAND)، هود لامینار )بعثت، ایران(، سانتریفیوژ (Sigma Laboratury Centrifuge, Germany).
۳-۲-۲ مواد
سویههای مخمری، ارلن مایر شیشه ای ۲ لیتری و ۱ لیتری، اسید استیک، دکستروز (گلوکز)، آب مقطر، سرم فیزیولوژی، محیط کشتSDA ، پپتون، استات سدیم، گلیسرول، لولهی آزمایش، انواع سمپلر وسرسمپلرها، آب دیونیزه، محلولهای رنگ آمیزی گرم (کریستال ویوله، لوگل، الکل استن و سافرانین)، Ca(NO3)2.4H2O، KH2PO4، MgSO4.7H2O، NaHCO3، EDTAFeNa، EDTANa2، H3BO3، MnCl2.4H2O، Cyanocobalamin، Thiamine HCl، (NH4)6Mo7O24.4H2O، Biotin، الکل ۷۰%، پنبه، محیط کشت Mycosel Agar، محیط کشت CHA (کروم آگار کاندیدا)، محیط کشت CMA (corn meal agar)، فالکون تیوپ های ۵۰ میلیلیتری استریل (BioPhil ٫Germany)، آدنین همی سولفات۰٫۰۰۴%، فیلترسر سرنگی ۰٫۲، K2HPO4، عصارهی مخمر (YEAST EXTRACT)، لامل سنگی، لام نئوبار، پیپتهای شیشه ای استریل، یخدان، یخ، ماهی قزلآلا، آنس یا فیلدوپلاتین (لوپ و نیدل)، استوانهی مدرج، بشر شیشه ای، سه پایه، تور سیمی نسوز، vortex، لاکتوفنول کاتن بلو، KOH ، پارافیلم، چسب اتوکلاو، محفظه ی مرطوب، اسپاتول، پوآر.
۳-۳ جمع آوری و کشت نمونهها
نمونه برداری از ایستگاههای نمونه برداری در خرداد سال ۱۳۹۲ انجام شد. بدین منظور تعداد ۱۵ نمونه از ماهیان قزلآلای رنگینکمان از ۶ ایستگاه (مزرعه) پرورش ماهی استان اخذ شد. ماهیان بلافاصله در داخل یخ به آزمایشگاه منتقل شدند (شکل ۳-۱ و جدول ۳-۱).
شکل ۳- ۱ جمع آوری ماهی قزل آلا از ایستگاه های پرورش ماهی
جدول ۳-۱ آدرس و نام کارگاه های اخذ ماهی
کد ماهی | آدرس ایستگاه | نام کارگاه پرورش ماهی |
همچنین وی را متهم کردند اشیاء مقدس را فروخته و مرتکب رباخواری شده و مغان را به آزار و قتل نصارا تحریک کرده است. به همین دلیل به دستور بهرام وی زندانی شد و بعداً در نتیجه اقدامات «تئودوسیوس» دوم قیصر روم آزادشد و از مقام خود متنفر شد و می خواست استعفا کند ولی پیروان وی واسطه شدند و مجمعی در شهری از منطقه عرب نشین متشکل از سی اسقف تشکیل دادند. این مجمع به این دلیل اهمیت داشت که در آن استقلال فرقه عیسوی ایران از کلیسای بیزانس اعلام شد. [۱۳۶]
این تصمیمات به معنای آزادی قانونی بالفعل از انطاکیه بود و بدین ترتیب کلیسای ایرانی خود را بیرون از اتحادیه پنجگانه رم، قسطنطنیه، اسکندریه، انطاکیه و اورشلیم قرارداد. انگیزه سیاسی این کار چندان زیاد نبوده است. دوستی با غرب گسیخته نشد و تنها چشم پوشی از تمامی تعالیم مسیحی می توانست تأثیر سیاسی داشته باشد. مسئله اساسی یافتن راهی برای دعوی مقتدرانه و اگر ضرورت می یافت تحمیل کردن صلح داخلی بدون دخالت بیگانه بوده است.
در عین حال چنین تحولی را باید برآیند نفوذ تدریجی آن دسته از مسیحیان دانست که در محیط زرتشتی رشد کرده بودند. پیدا شدن نامهای ایرانی فراوان از مردم عادی و روحانی در اسناد کلیسایی گوناگون سده پنجم میلادی دلیل پیروزیهای تبلیغاتی کلیسای سریانی در میان هم میهنان ساسانیان است. [۱۳۷]
به این ترتیب در زمان بهرام پنجم مسئله عیسویان ایران حل شد و امتیازی نصیب حکومت ساسانی گردید که «جاثلیق» جدید را وادار به تشکیل مجلسی از کشیشان کرد که در آن مجمع کلیسای مسیحی ایران به کلی همانطورکه گفته شد از کلیساهای بیزانس جدا گردید و بدبینی های منسوب به ایرانیان مسیحی که متهم به توطئه به نفع رومیان بودند می بایست خاتمه پذیرفته باشد.[۱۳۸]
۳-۵-۵. کرتیر و مسیحیان:
تمام منابعی که در اختیارداریم تأیید می کند که دوره ی صلح و نیکبختی مسیحیان تا زمان سلطنت بهرام دوم (۲۷۶-۲۹۳ م) طول کشید و دراین دوره بود که نخستین آزارها شروع شد.
شاید فشارموبدان و درباریانی که درآیین زرتشتی تعصب داشته اند، عامل اصلی تغییرسیاست شاهنشاهان ساسانی نسبت به مسیحیان بوده باشد. زجر و شکنجه هایی که گروهی ازمسیحیان درزمان سلطنت برخی از شهریاران ساسانی متحمل شده اند درکتب محققان مسیحی آن چنان بزرگ جلوه داده شد که حدی برآن متصورنیست.[۱۳۹].
در کتیبه کرتیر بر کعبه زرتشت که حدود ۲۸۰ میلادی و در روزگار پادشاهی بهرام دوم (۲۷۶-۲۹۳ م) نوشته شده، خود دلالت برحضور قابل ملاحظه ی جماعت مسیحی دارد.موبد کرتیرکه رهبری دستگاه دینی را برعهده داشت، دراین کتیبه به تعقیب و آزار و کشتن (=زتن) مسیحیان (نصرانیان و کریستیان) اشاره می کند.مسلماً در کتیبه ای رسمی از اقلیتی بی اهمیت و غیرقابل اعتناد دربرابر اکثریت زردشتیان یاد نمی شود. با توجه به دشمنی و تعصبی که از کرتیر گزارش شده، قطعاً وی از جانب این جمع احساس خطرجدی نمود که به کشتارایشان دست زده است، مخصوصاً آنکه برای پیروان این دین دو اصطلاح را به کار برده است؛ این برمسیحیان سریانی اطلاق می شده و مسیحیان (کریستیان) بر مسیحیان یونانی زبان. [۱۴۰]
متن کتیبه بدین شرح است: « و برهمن و نصارا و کریستیان و مغتسله و زندیق درشهرزده شدند و بت ها شکسته شدند و لانه دیوان ویران شده و گاه و نشستنگه ایزدان شد و شهر به شهر و جای به جای، اعمال مربوط به ایزدان افزایش یافت و بسیاری آتش بهرام نشانده شد و بسیاری مغ مرد شادمان و کامروابودند….»[۱۴۱]
از اشارات کتیبه ی کرتیر به دو فرقه ازمسیحیان و نیزازاسناد منابع سریانی این زمان برمی آید که جوامع مسیحی در نیمه دوم سده سوم میلادی پایگاه محکمی در اراضی اطراف دجله و فرات در بین جوامع آرامی زبان پیدا کرده است. در نتیجه فعالیت های این جوامع هیأت های مذهبی این دوره پیش آمد، مسیحیت در سرتاسر ایران و حتی فراتر از آن پراکنده شدند. [۱۴۲]
۳-۵-۶. گسترش کلیسا و مراکز مهم کلیسایی:
هنگامی که آموزه های اعتقادی نسطوریان تثبیت شد و نظام سازمانی کلیسای نسطوری در ایران قوت و استحکام یافت، کلیسا در صدد برآمد تا در مناطق دورتر به فعالیت بپردازد و حوزه های کلیسایی را گسترش دهد. مجموع شرایط درونی و بیرونی در تحقیق این امر مؤثر بود. در وهلۀ نخست، استقرار نسطوریان در ایران و بیرون از مرزهای بستۀ امپراتوری روم آنها را از درگیری و مناقشات میان یعقوبیان و ارتدوکس ها که از انطاکیه و قسطنطنیه نشأت می گرفت به دور نگه می داشت.
به این ترتیب آنها درگیر مشاجرات و مناقشات نظری نبودند. میان منوفیزیت های کلیسای قدیم اسکندریه و انطاکیه، که در یک جناح قرار داشتند، و ملکانی ها که پیرو مصوبات کالسدون و موافق با آرای کلیسای قسطنطنیه و روم در جناح مقابل بودند وجود داشت. از جریان کلی رشد و توسعۀ کلیسا این گونه برمی آید که در دوره های کشتار نیز همچنان مسیحیان در نقاط مختلف از صلح و امنیت و آزادی عمل به اعتقادات، البته به طور نسبی برخوردار بوده اند. آنچه در شرق عمومیت داشته، استبداد دولتمردان و شاهان بوده که گاه در کشتارها چندان میان مسیحیان و غیره مسیحیان شرایط متفاوت نبوده است. همچنین حکم پرداخت مالیات بیشتر از سوی مسیحیان از دیگر موارد فشار بوده که این رویه در روم نیز بی سابقه نبوده است.
از سویی دیگر، سرزمین وسیع پادشاهی ایران، افق هایی نوین را پیش روی کلیسا و توسعۀ آن گشوده بود. شهر سلوکیه و تیسفون محل آمد و شد کاروان های تجاری از عربستان، آسیای مرکزی، هند و چین بود. در آنجا امکان آشنایی نسطوریان با مردمان مختلف سرزمین های شرقی فراهم آمده بود و این سرآغاز فعالیت کلیسا در میان این مردمان بود. اما موفقیت حیرت آور کلیسای نسطوری برخاسته از مجموعه عوامل مختلفی بود. آنها با نظام کارآمد کلیسایی و رهبانی که نزد عموم مردم مقبولیت می یافت شروع به فعالیت کردند. آنها در فعالیت های تبشیری بسیار ابتکار عمل داشتند و مطابق با ضوابط زندگی جدید عمل می کردند.
هر اسقفیه جدید که بنا می شد، در کنار آن مدرسه ای همراه با کتابخانه و بیمارستان دارای تجهیزات درمانی و دارویی نیز تأسیس می شد. نسطوریان بسیار برای توان فنی، تعلیم و تربیت و مهارت های طبی اهمیت قائل بودند. عملکرد آنها نظیر فعالیت های هیئت های تبشیری در چند قرن اخیر بود؛ این فعالیت از نظر بسیاری از مورخان تاریخ کلیسای نسطوری اعجاب آور تحسین برانگیز است.
۳-۵-۷. زمینه های نسطوری شدن کلیسای ایران و ایجاد شورای مذهبی:
از نظر سازمان کلیسایی، کلیسای ایران زیر نظر بطرک نشین قسطنطنیه به شمار می رفت. اما عملاً کلیساهای ایران از دو جهت کاملاً از بخش اعظم جهان مسیحیت جدا بود، یکی از نظر زبانی و دیگری از جهت مرزهای جغرافیایی و سیاسی که به تبع آن اقوامی با ملیت های متفاوت را زیر پوشش داشت. مسلماً اسقف مهم ترین کلیسا می توانست سمت رهبری را برعهده بگیرد، اسقف نشین سلوکیه و تیسفون (مدائن یا بیت اردشیر) بر ساحل رود دجله، مرکز حکومت ساسانیان از قدرت بیشتری برخوردار بود. درسال ۳۱۵ میلادی « پاپابارآگایی» اسقف سلوکیه و تیسفون ریاست خود را بر دیگر اسقف های کلیسای ایران اعلام کرد. ادعاهای او نه تنها پذیرفته نشد، بلکه منازعات در این باره بسیار بالا رفت. ظاهراً مخالفت شدید کلیسای نصیبین که برخاسته از رقابت جماعت مسیحی سریانی زبان این کلیسا با جماعت یونانی زبان کلیسای سلوکیه و تیسفون بود، بیش از هر چیز سبب اختلاف و انشقاق در کلیساهای ایران شده بود.[۱۴۳]
گسترش مسیحیت در دوران ساسانی بود. دستگاه روحانی نسطوری در همه جای شاهنشاهی اسقف نشین داشت و منابع ما پراست از داستانهای برجسته ای از ایرانیانی که به مسیحیت گرویدند و حتی شربت شهادت نوشیدند. در باز پسین سدۀ فرمانروایی ساسانیان مسیحیان یعقوبی نیرو گرفتند و در میان پیروان نسطوریوس رخنه کردند و مسیحیت در ایران چنان ریشه دوانده بود که بعضی برآنند که اگر اسلام نرسیده بود مسیحیت جایگزین آیین زرتشت می شد.[۱۴۴]
۳-۵-۸. نقش بارصوما در نسطوری کردن کلیسای ایران و استقلال نسطوریان از کلیسای روم شرقی:
درگزارش ها دربارۀ بارصوما و عملکرد او بسیار اختلاف نظر است. در یک طرف گزارش هایی حاکی از سوءِ نیت وی وجود دارد و اقدامات او ناشایست و خائنانه توصیف شده، و از طرف دیگر بر شخصیت پرنفوذ و تأثیرگذار وی در کلیسای ایران و ثمرات آن تأکید شده است. شاید بتوان با تفکیک دو مسأله در مورد بارصوما به گزارشی نزدیک به واقع دست یافت؛ یکی اقدام وی در نسطوری کردن کلیسای ایران در سال۴۸۴ میلادی و دیگری سلوک و منش و خصلت های شخصی او.
همزمان با افول قوت و اقتدار مذهب نسطوری در مرکز فرهنگی نسطوریان ادسا و نیز به طور کلی در امپراتوری روم این اعتقادات در ایران بیش از پیش اعتلاءِ پیدا کرد و پیروانی کثیر یافت. اکثر کشیش های ایرانی سال ها در مدرسه ادسا تحصیل کرده و فارغ التحصیل شده بودند، از این رو آرای نسطوری در ایران نقشی ویژه را در گسترش آن ایفا کرد. او از شاگردان و دوستان هیب ها در دوره ای بود که ربولا اسقف ادسا بود و هیب ها مدیریت مدرسه را بر عهده داشت. ربولا، صوما را به سبب طرفداری صریح و قاطع از مذهب نسطوری از شهر اخراج کرد، وی به نصیبین در مرز ایران رفت و مورد استقبال قرار گرفت.[۱۴۵]
نسطوریان در اندیشۀ گرویدن به آیین زرتشتی نبودند، لیکن بارصوما به خوبی دریافت که برای آن که از آزاری که دیر یا زود در انتظار آنها است برهند لازم بود که در زمرۀ مسیحیان ایرانی یعنی مخالفان مسیحیان روم شرقی درآیند و سخنرانیش را در برابر پیروز چنین آغاز کرد.
« مسیحیان سرزمین های تو فقط در صورتی از جان و دل هواخواه تو خواهند بود که مذهبی غیر از مسیحیان سرزمین های رومیان داشته باشند.»[۱۴۶]
اعلام رسمی نسطوری کردن کلیسای ایران، هر چند با پیگیری ها و اقدامات بارصوما به مرحلۀ نهایی رسید، اما در واقع خیلی پیش از این، مقدمات و زمینه های این اقدام در کلیسای ایران شکل گرفته بود.
اما در دورۀ بارصوما، که پیروز(۴۵۷تا ۴۸۴ م) برمسند قدرت بود شرایط تغییر کرد. پس از شورای کالسدون و محکومیت نسطوریان آنها طرد و جدا شده بودند، دیگر تهدیدی به شمار نمی آمدند و چه بسا حمایت از آنها در ایران و ترغیب مذهب نسطوری در جدا سازی مسیحیان و کلیساها از امپراتوری روم برای حاکمان سودمند می نمود. پیروز بر این اساس به حمایت از بارصوما پرداخت تا به صورت رسمی کلیسای ایران نسطوری بود. ظاهراً در دوره های بعد، کشتار مسیحیان بیشتر برای وحدت بخشیدن و یک دست کردن کلیسای ایران بود تا اینکه مانعی برای گسترش مسیحیت. [۱۴۷]
بارصوما به فرمان پیروز، مطران نصیبین گردید و در اینجا از جهت حفظ سرحد ایران و روم غالباً نقش مرزبانی را بازی کرده است. بارصوما با عده ی سپاهی که از فیروز در اختیارش قرار داده بود تمام مسیحیان مخالف خود را در شهرهای مسیحی نشین متصرفی ایران از میان برد و۷۷۰۰ تن را به قتل رساند؛چنانکه نسطوریان در بسیاری از سرزمین های ایران به تبلیغ آئین خود پرداختند و کلیساهایی تأسیس کردند. [۱۴۸]
بنابراین ظهور فرقه نسطوری به عنوان شکل قطعی مسیحیت در ایران متعلق به دورۀ پیروز بوده است؛ در حالی که پیروز شخصاً پیرو سرسخت آئین زرتشت بوده است. [۱۴۹]
معلمین کلیساهای نسطوری در ایران همان روش کار دبستان ایرانیان رها را دنبال کردند و چون به آثار ارسطو توجه داشتند در کلیساهای خود که در ایران ترتیب دادند به قوت بسیار به تحقیق در روش این استاد یا شراح اسکندرانی او توجه کردند و بسیاری کتب سریانی تألیف و عده ای از آثار فلسفی و منطقی را هم به پهلوی ترجمه نمودند. [۱۵۰]
تعدیل نسطوری از الوهیت عیسی و به ویژه ضدیت آن با زهد و فقرپرستی نیز این شاخه از مسیحیت را در نظر زرتشتیان قابل گذشت تر می کرد. [۱۵۱]
پناهندگی نسطوریان در ایران و اعلام استقلال و جدایی از کلیسای روم، باعث عبرت مسیحیان دیگر ایران شد که درحال محدودیت به سر می بردند روی این مبنا آنها در استقلال خود از روم از نسطوریان پیروی کردند. [۱۵۲]
۳-۵-۹. مسجد سنگی داراب، آتشکده آذرخش:
مسجد سنگی داراب، در جنوب کوه پهناور نزدیک شهرستان داراب در ۱۱۱ کیلومتری جنوب شرقی نسا واقع شده و به صورت کامل در دل صخره کوه کنده شده است. محققان بر این عقیده اند که بنای اولیه مسجد سنگی داراب، مربوط به دوره ساسانیان بوده و در دوره اتابکان فارس- ۶۵۲ هجری قمری – با تعبیه محراب و تغییراتی، به مسجد تبدیل شده است.
نقشه بنای مسجد، عبارت از محوطه صلیبی شکل است که در اطراف آن، دور تا دور، با جرز، ستون و دهانه های طاقدار قرار گرفته است. پوشش چهار بازوی محوطه صلیبی شکل، به صورت طاق گهواره ای ساخته شده اما پوشش بخش میانی را به صورت مربع بریده و فضای رو باز تهیه دیده اند و در زیر آن و در وسط تالار،حوض چهار گوش کم عمقی ساخته اند.
با توجه به شکل صلیبی شکل پلان مسجد می توان به این فرضیه دست یافت که مسجد سنگی داراب در دوران ساسانیان یک کلیسای نسطوری بوده است؛ همان طور که گفته شد، دارابگرد منطقه اسقف نشین نسطوری در این عصر بوده است. [۱۵۳]
۳-۵-۱۰. کلیسای نسطوری خارک:
کهن ترین کلیسای نسطوری در ایران در جزیرۀ خارک واقع شده است، که متعلق به سدۀ پنجم و ششم میلادی است.[۱۵۴]
کلیسای نسطوریان در مغرب جزیره و مشرف به دریا و در مجاورت قنات و باغچه ساسانیان از لاشه سنگ های محلی و ملاط گچ ساخته شده است.
مشخصات کلیسا به اختصار به شرح ذیل است :
تراسی به طول ۱۲ و پهنای کمتر با پله ای پهن که در جلوی دهلیز قرار گرفته به آن راه می یابد. دهلیز کلیسا که ۱۳مترطول و ۴ مترعرض دارد واطراف ورودی آن را که مدخل اصلی است با دو نیم ستون استوانه ای شکل تزئین نموده اند. صحن مرکزی کلیسا که محل نیایش و اجرای مراسم خاص مذهبی بوده است. تالارهای اطراف صحن مرکزی که دارای پهنای کمتری است. محراب کلیسا که در درون دیوار ایجاد شده و محوطه محراب دارای دو طاقچه مستطیل شکل کوتاه در جهات شرقی و غربی و دو پنجره در جهت غرب و در جهت جنوب و اطراف طاقهای مستطیل شکل آن می باشد. [۱۵۵]
قسمت بالای برخی از دیوارها، با نقوش برگ خرما به سبک ساسانی آراسته و بر روی آنها را با یک رشته نقوش هندسی و برگ ها وگل های برجسته و گرد که بالای آن کنگره هایی نقش گردیده تزئین کرده اند. [۱۵۶]
پشت محراب دو تالار بزرگ و دراز به موازات یکدیگر ساخته شده. رف های فراوان به سه ردیف نشانه آن است که این تالارها کتاب خانه بوده است. صومعه دارای تقریباً شصت حجره است که هر یک دارای سه قسمت کوچک می باشد که یکی از آنها جای خواب بود. خانه های کشیشان در چند صد متری کلیسا به شکل ویرانۀ کوچک به فواصل زیاد از یکدیگر دیده می شود. این مسکنی است با چهار اتاق در اطراف راهرویی و چند پستو برای انبار و آشپزخانه، گرداگرد خانه و حیاط دیوار است. همان طور که گفته شد کشیشان نسطوری باید ازدواج می کردند. وضع کلیسائیان که با خانواده شان به فاصله ای از صومعه مسکن داشتند و فرایض الهی را فقط در کلیسا می توانستند به جای آورند بی شک چنین بوده است. [۱۵۷]
محوطه کلیسا حداقل هشت هزار متر مربع مساحت داشته و خود بنای کلیسا به ابعاد ۱۵- ۳۰ متر بوده است. گیرشمن تخمین زده است که محل زیست صومعه گنجایش قریب یکصد نفر را داشته است.
طبق آداب و سنن، ناخدایانی که به بصره نزدیک می شدند در خارک توقف می کردند تا قبل از ورود به رودخانه، یک نفر راهنما را با خود ببرند و بدین ترتیب جزیره خارک در بازرگانی دریایی خلیج فارس اهمیت بسزایی داشته است.
با توجه به این موضوع و اینکه نسطوری ها به لورتبشیری اهمیت خاصی می داده اند و اینکه اسقف اعظم « ریو اردشیر» بر کلیسای هندوستان نظارت داشته است، به این نتیجه می رسیم که ممکن است صومعۀ خارک مرکز مبشرین برای انجام در خارج بوده باشد.[۱۵۸]
تعداد مقابر مسیحی با مدخل مستطیلی شکل که در سردر آن صلیبی ساده به شکل صلیب نسطوری ها حک کرده اند، نشان می دهد که در عصر ساسانیان جماعت بزرگی از نسطوریان در خارک وجود داشته اند.[۱۵۹]
آگاهی بر وضع جغرافیایی بخش های اسقفی نسطوریان برای پی بردن به جغرافیای سازمان اداری شاهنشاهی ساسانی مهم است، زیرا کلیسا غالباً از تقسیمات کشوری پیروی می کرد. [۱۶۰]
بخش هفتم : ۳ -۷. منابع و خط مسیحی
۳-۷-۱. اسناد و منابع خط سریانی:
منابع سریانی بر جای مانده درباره تاریخ ایران در عهد سلوکی، اشکانی و ساسانی و برخی سرزمینهای آسیای میانه حاصل فعالیتها و مکاتبات مسیحیان سوری نستوری مذهب است. این گروه از مسیحیان به دلیل گریز از مجازاتهای دینی و مشکلاتی که روحانیون متعصب ارتودوکس آسیای صغیر برای آنان ایجاد می کردند، به بین النهرین و ایران پناهنده می شدند. این گروه از مسیحیان نستوری مسیر خود را به سوی شرق تا ترکستان و چین و حتی هندوستان نیز ادامه داده اند.
افزون بر این گروه از مسیحیان، اقوام دیگری نیز بودند که به کیش مسیح در آمده بودند و به زبان سریانی می نوشتند. تألیفات و آثار بر جای مانده از این اقوام به واسطه اطلاعات دقیق و ارزنده ای که از مسائل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و دینی داشته اند حاوی منابع سودمندی درباره تاریخ ایران و دیگر اقوام ساکن در محدوده ای از بین النهرین تا شرق آسیای میانه است.[۱۶۱]
۳-۷-۲. فارسی میانۀ مسیحی :
مسیحیان ایران در دورۀ ساسانی، کتابهایی به فارسی میانه، یا ترجمه هایی از کتابهای دینی خود نوشته بودند. از نوشته ها و ترجمه های آنان تنها ترجمۀ فارسی میانه بخشی از زبور از ترفان همراه با نوشته های مانوی به دست آمده است. متن اصلی متعلق به سدۀ ششم و دستنویس آن متعلق به سدۀ هشتم میلادی است. الفبایی که زبور بدان نوشته شده، حد فاصل میان الفبای فارسی میانۀ کتیبه ای و فارسی میانۀ زردشتی است. در این الفبا هزوارش به کار رفته است و الفبای آن از راست به چپ نوشته می شود.[۱۶۲]
فصل چهارم
دانای کل نامحدود
دانای کل محدود
دانای کل بیطرف
۴-زاویه دید بدون راوی
۵-زاویه دید متغیر
۱-زاویه دید اول شخص
هرگاه داستان از قول یکی از شخصیتهای داستان روایت شود، آن داستان دارای زاویه دید اوّل شخص است. این شخصیت ممکن است در تمام کنشها و حوادث داستان نقش اصلی و اساسی داشته باشد. به بیان دیگر، گویی شخصی حوادثی را که برایش اتفاق افتاده، نقل قول میکند و ممکن است شخصیت فرعی باشد. یعنی همراه و در کنار شخصیت اصلی قرار بگیرد، حوادثی را که برای قهرمان داستان اتفاق افتاده روایت کند و خودش نقش اساسی در کنشهای داستان نداشته باشد و یا ممکن است به عنوان یک شخص شاهد باشد و آنچه را که دید، روایت کند، بدون اینکه هیچ نقشی در آن حوادث داشته باشد، مثل کسی که شاهد صحنه تصادف یا قتل بوده است. «زاویه دید اوّل شخص گستردهی تقریباً نامکشوف و غریبی را پیش روی نویسنده و خواننده میگشاید همانا اشخاص یا وجه خاص و شخصی شخص است» (مندنیپور، ۱۳۸۳: ۱۰۵).
۲-زاویه دید دوم شخص
هنگامی که داستان با ضمیر« تو» روایت شود، زاویه دید داستان دوم شخص است. نویسنده با لحن خطابی داستان را نقل میکند و انگار که خواننده را به جای یکی از شخصیتهای داستان قرار میدهد و از این طریق او را وادار به کنش و عمل میکند.
گاهی داستان دیدگاه دوم شخص دارد؛ یعنی داستان با زاویه دید دوم شخص روایت میشود و ضمیر «تو» دراین شیوه غالب است.
به نظر بوتور «هرگاه بخواهیم پیشرفت واقعی آگاهی، خود تولّد زبان، یا تولید نوعی زبان را توصیف کنیم، همانا ضمیر دوم شخص مؤثرترین ضمیر خواهد بود» (بوتور، ۱۳۷۹: ۱۰۵).
در دیدگاه ]دوم شخص[ به نحوی روان شناختی و اساطیری است. همزاد گونهای، از درون کسی لحظهبه لحظه خبر میدهد. گفتار یک سویهی همزاد و نیمهی شخص.
«در دیدگاه دوم شخص راوی ظاهراً مخاطب است و نویسنده با بهره گرفتن از لحن خطابی، گویی خواننده را واداشته تا به جای یکی از شخصیتهای داستان- که اغلب شخصیت اصلی است- داستان را روایت کند» (مستور، ۱۳۷۹: ۲۰).
۳-زاویه دید سوم شخص
در این شیوه داستان به صیغهی سوم شخص روایت میشود. در این شیوه ضمیر «او»، «آنها» با نام اشخاص غایب است و روایت با این ضمایر بیان میشود. راوی نیز با ضمیر سوم شخص، شخصیتهای داستانش رجوع میکند. «کافکا» با شیفتگی یادآور شده است که زمانی به ادبیات رسیده است که توانسته «او» را جانشین«من» کند. پیداست که این تغییر تنها تغییری در شکل و کاربرد ضمیر نیست، بلکه بیانگر استحاله است که تا رخ ندهد به تعبیر او اثر ادبی کامل نمیشود، یا پدید نمیآید» (میرعابدینی، ۱۳۷۷: ۱۳۷۵).
«این شیوه، یک شیوه روایتی تمام نماست که طیف وسیعی و متنوعی از نویسندگان را در برمیگیرد. نویسندگان بسیاری توانستهاند از امکانات نامحدود این شیوه استفاده کنند. «این شیوه هم در خدمت پیامبرانی مثل داستایوسکی بوده است و هم در خدمت بینش متفاوت نویسندگانی مثل «جرج الیوت» در زمرهی حکیمان هستند» (آلوت، ۱۳۸۰: ۴۵).
*زاویه دید سوم شخص نامحدود
راوی داستان همهچیزدان است و با این که دیده نمیشود، در همه جای داستان حضور دارد و همهی داستان از زاویه دید او و به انتخاب او روایت میشود.
*زاویه دید سوم شخص محدود
داستان با ضمیر روایتگر «او» از دید یک شخصیت روایت میشود. یعنی به جای آنکه راوی از همهچیز و همهکس خبر دهد و در میان شخصیتها حرکت کند، خود را به یک شخصیت محدود میسازد و تمام داستان را از منظر چشم او روایت میکند.
*زاویه دید سوم شخص عینی (نمایشی)
در این شیوه داستان به شکل گزارش نقل میشود. راوی هرچه را که میبیند بدون اظهار نظر یا قضاوت بدون کم و کاست به خواننده گزارش میدهد. درست مثل یک تئاتر یا صحنهی نمایش که بیننده رفتار و حرکات بازیگران را میبیند گفتوگوهایشان را میشنود و خود به قضاوت و اظهار نظر میپردازد، خواننده نیز با خواندن گفتوگوها رفتار و کنش شخصیتها به درک شخصی میرسد و بدون دخالت راوی به قضاوت و اظهار نظر میپردازد.
۴-زاویه دید بدون راوی
هنگامی که داستان توسط نویسنده روایت شود زاویه دید داستان «بدون راوی» است، زیرا داستان از ذهن هیچ راوی نمیگذرد. قالب اینگونه داستانها بیشتر براساس گفتوگو بدون هیچ توضیح اضافهای (حتی به اندازهی یک جمله) میان آنهاست و یادداشتهای روزانه و نامهنگاری است.
۵-زاویه دید متغیر یا مختلط (چندگانه)
گاهی نویسنده داستان را از چند دیدگاه و زاویه نقل میکند و از این طریق وسعت دید خواننده را افزایش میدهد، مثلاً ممکن است داستان را با زاویه دید سوم شخص شروع کند. سپس با چرخش فضایی به اول شخص برگرداند و ادامه روایت داستان را به دست اول شخص بسپارد یا برعکس، حتی ممکن است از همهی انواع زاویه دیدهای شخص به فراخور روند داستان استفاده نماید بهطوری که در داستانهای مدرنیسم و پست مدرنیسم دیده میشود. داستانهایی را که به این شکل نوشته میشوند. نمیتوان محدود به یک زاویه دید کرد و به همین دلیل زاویه دید این داستانها «متغیر»، «چندگانه» یا «مختلط» مینامند.
۲-۲-۶٫ توصیف
توصیف را ارائه چشمانداز ساکتی از جهان داستان، تعریف کردهاند. نویسنده با توصیف به خواننده میگوید که در جهان داستان چه چیزهایی است.
توصیف ارائه تصویر ساکن از دنیای بیرون، توصیف خوانده میشود. در توصیف با واقعه (رخداد) مواجه نیستم؛ درنتیجه بحث از فشردگی یا عدمفشردگی معنی ندارد. دنیای ساکن بیرون، یا تصویر ساکن دنیای بیرون، آن بخش از داستان است که کنش یا گفتاری در آن اتفاق نمیافتد. نکته: هر عنصری که نقش در پیشبرد و بسط فرایند داستان ندارد، باید حذف شود. در اینجا خودبهخود بحث عمل داستانی و محل فیزیکی پیش میآید. عمل داستانی، حرکت پیشرفت ماجرا در مسیر برآورده شدن اهداف است. این حرکت، بر دوش عناصر و اجرای داستان است. عناصر و اجزای داستان با اینکه در عمل داستانی شرکت دارند، اما ممکن است خود با حرکت و عملی ظاهری و فیزیکی همراه نباشند و یا بهعکس. توصیف عینی، بدون دخالت بینش و حالات و تأثیرات روحی نویسندهاست، اما توصیف اکسپرسیونیستی توصیفی است که شرایط روحی و ذهنی نویسنده در آن دخالت میکند. در توصیف عینی، موصوف بیواسطه به ذهن خواننده منتقل میشود و در توصیف اکسپرسیونیستی با واسطه ذهن نویسنده در ذهن خواننده جای میگیرد.
توصیف سرعت انتقال اطلاعات حرکتی را کم میکند و همین عمل باعث میشود حوصله خواننده سر برود. در واقع ما توسط کلمات یک تصویر را بیان میکنیم و خواننده بوسیله این کلمات تصویری را که ما خلق کردهایم می بیند.بنابراین باید گفت توصیف یکی از عناصر داستان نیست بلکه جوهره آن است.در واقع تصاویر ذهنی است که به خوانندگان اجازه میدهد داستانی را به طور کامل احساس کنند.
۲-۲-۶-۱٫ توصیف صحنه و صحنهپردازی
زمان و مکانی را که در آن عمل داستانی صورت میگیرد، صحنه میگویند. این «صحنه » ممکن است در هر داستان متفاوت باشد و عملکرد جداگانهای داشته باشد و هر نویسندهای صحنه را برای منظور خاصی به کار گرفته باشد. بعضی از نویسندگان در استفاده از صحنه، مقصود و منظور خاصی را دنبال میکنند و بعضی نه.
به هر حال، امروزه نویسندگان به صحنه و صحنه پردازی، بیشتر اهمیت میدهند و نسبت به آن توجه خاصی دارند؛ زیرا که جامعه شناسی معاصر، تاکید بسیاری بر محیط زیستی انسان دارد. بنابراین نویسندگان بزرگ امروزه به تأثیر محیط، بر شخصیتهای داستان توجه بسیار دارند؛ زیرا داستان حتما باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد. از این نظر، کاربرد درست صحنه بر اعتبار و قابل قبول بودن داستان میافزاید. هر نویسنده به خوبی میداند که برای باور داشت داستانش، مکان و زمان وقوع آن را باید طبیعی و واقعی تصویر کند تا حقیقت مانندی داستانش تحقق پذیرد. به همین دلیل است که حتی در داستانهای خیال و وهم (مافوق طبیعی، سورئالیستی و نمادگرایانه) و داستانهای صحنه داستان بر زمینه واقعی و قابل قبولی جریان دارد (صادقی، ۱۳۹۲: ۴۴۷- ۴۲۹).
پس صحنه باید:
الف)محملی برای حضور شخصیتها فراهم کند.
ب) حال و هوایی مناسب به داستان ببخشد.
ج) محیطی موثر بر رفتار و کردار شخصیت ها به وجود آورد.
صحنه میتواند متضمن معنایی عمیق و نمادین باشد، مثلاً صحنه رعد و برق و توفان پشت پنجره در یک داستان، میتواند نمادی باشد برای درون متلاطم شخصیت، علاوه بر این موارد، اشاره دقیق مصطفی مستور درباره خاصیت و کارکرد صحنه درخور اشاره است: تصویری که کلمات ارائه میدهند -هر قدر هم دقیق و با شرح جزییات توام باشد- میتواند به تعداد مخاطبان متکثر باشد. در واقع هر خواننده یا شنونده داستان، با تصور دیگری از صحنههای داستان متفاوت است. این ویژگی به ماهیت تصویرسازی و تداعیگری ذهن انسانها مربوط میشود. وقتی در داستانی گفته میشود: آشپزخانه، تعداد آشپزخانههایی که در ذهن مخاطبان تصویر میشود، به تعداد خود آنهاست، در حالی که وقتی در سینما آشپزخانهای نشان داده میشود، بیننده نمیتواند تصور دیگری از آشپزخانه در ذهن خود بسازد. این ویژگی با هر قدر توصیف و شرح، از داستان زدودنی نیست. این خصوصیت به هنر داستان، گونهای سیّالیّت در تصویرسازی میدهد و سبب میشود تا خوانندگان موقعیتهای داستان را چنان در ذهن تصویر کنند که ترکیبی باشد از آنچه در داستان گزارش شده و پیش زمینه فکری خودشان. این نکته عامل مهمی است در قرابت فضای ذهنی خواننده و موقعیتهای داستانی. در واقع ادراک خواننده از صحنه داستان در تعاملی میان ذهن او و توصیف نویسنده شکل میگیرد (مستور، ۱۳۸۴: ۴۶-۴۷).
۲-۲-۶-۱-۱٫ وظایف صحنه
۱- محلی برای زندگی شخصیتها و وقایع داستان. داستان باید در زمان و مکان معینی اتفاق بیفتد. تا بتوان توجیهی برای رفتار شخصیتها پیدا کرد. مثال خوبی برای معین بودن زمان و مکان در داستان، مسخ کافکا است. کافکا در مسخ تمام اتاقها، زاویهها و سوراخ موشهای خانه را توصیف میکند(البته در طول داستان).
۲- ایجاد فضا و رنگ یا حال و هوای داستان: صحنه میتواند به داستان حال و هوای شاد، غمگین، پوچ، خفقان آور و … بدهد به طوریکه خواننده به محض ورود به داستان آن را حس کند. حال و هوای خفقانآور مثل داستان بوف کور، فانتزی در داستانهای فانتزی، عاشقانه مثل بربادرفته مارگارت میچل و …
۳- میتواند بر نیتجه داستان تأثیر بگذارد. مثل داستان گیله مرد که فضای عصبیکننده بر شخصیتها تأثیر میگذارد و باعث میشود یکیشان دیگری را بکشد. یا فضای پر از شکی که باعث شده راوی در بوف کور همسرش یا همان زن اثیری خودش را کور کند و بکشد.
۲-۲-۶-۱-۲٫ اجزای صحنه
۱- محل جغرافیایی داستان
۲- کار و حرفه شخصیت ها و راه و روش زندگیشان
۳- زمان، فصل و دوره داستان.
۴- محیط کلی و عمومی شخصیتها: پس زمینه محیطی که داستان در آن اتفاق میافتد. مثل محیط مذهبی، فرهنگی، مقتضیات فکری، خلقی، عاطفی. میتواند پس زمینه یک کشور، یک خانواده و یا یک قوم و عشیره باشد.
چند نکته دیگر :
۱- توصیف صحنه در داستان مدرن جزئی از عناصر داستان شده و نباید به گونهای باشد که با حذف آن در داستان هیچ اتفاقی نیفتد.
۲- از وسط صحنه شروع کند. یعنی خواننده را به وسط داستان پرت کنید تا با صحنه خو بگیرد.
۳- میتوانید از شوک هم استفاده کنید. اما تعداد شوکها باید کم باشد تا از تأثیرش در داستان کم نشود.
۴- معمولاً داستان کوتاه در یک صحنه اتفاق میافتد. و توصیه میشود از تعدد صحنه در داستان کوتاه استفاده نشود.
۶,۰۵۳,۷۰۷
۰٫۹
۰٫۱
۱۲
۰٫۰۴۳
(۱,۱)
(۲,۴,۶,۷,۸,۹,۱۰,۱۱,۱۲,۱۳,۱۵,۱۶,۱۷,۱۸,۱۹)
۶,۰۸۴,۸۶۲
۰٫۹۶
۰٫۱
۱۳
۰٫۰۲۹
(۱,۱)
(۲,۴,۶,۷,۸,۹,۱۰,۱۱,۱۲,۱۳,۱۵,۱۶,۱۷,۱۸,۱۹)
۵,۵۸۰,۷۶۰
۰٫۹۵
۰٫۰۵
۱۴
۰٫۰۴۱
(۱,۱)
(۲,۴,۶,۷,۸,۹,۱۰,۱۱,۱۲,۱۳,۱۵,۱۶,۱۷,۱۸,۱۹)
۹۷۹٫۷۵
۱
۰
۱۵
در این جدول، از سمت چپ، ستون اول بیانگر شمارهی مسئله و ستون دوم و سوم مربوط به اوزان و ستون چهارم جواب بهینهی حاصل از حل مدل برای اهداف مربوطه آمده است و ستون پنجم نشاندهندهی انتخاب تأمین کنندگان میباشد. اعداد نمایش دادهشده نمایانگر شمارهی تأمینکننده میباشد. ستون ششم میزان کیفیت خدمتدهی متناظر با ۲ مرکز توزیع میباشد و نهایتاً ستون آخر نرخ بهینهی محصولات معیوب را نشان میدهد.
فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادها
مقدمه
زنجیره تأمین، فرایند کامل تهیه کالا و خدمات برای مصرفکننده نهایی است و مدیریت آن نیز شامل هماهنگی بین کلیه فعالیتهای موردنیاز یک عملیات در جهت افزایش سوددهی است. در مدیریت زنجیره تأمین، هدف، بهینهسازی کلیه تصمیماتی است که در طول این زنجیره به وقوع میپیوندند و کاهش هزینه، موتور محرک مدیریت زنجیره تأمین است. ازآنجاکه از مزایای هزینههای کیفیت، به کاهش بهای همه شده محصول، ایجاد توان رقابتی بالاتر در مقابل رقبا، سرمایهگذاری و انجام اقدامات اصلاحی برای رسیدن به شرایط استاندارد بیشتر و امکان بهبود تولید است، شرکتها برای باقی ماندن درصحنه رقابت جهانی و تولید محصولاتی قابلرقابت با محصولات باقیمت ارزانتر و باکیفیتتر دیگران، نیازمند به استفاده از روش هزینهیابی کیفیت میباشند و مقاله حاضر بهصورت تحلیلی به بررسی این زمینه پرداخته است تا شرکتها با به کاربران این روش هزینهیابی، بتوانند مدیریتی کارآمد در زنجیره تأمین داشته باشد.
جمعبندی و نوآوری
در فصل اول بعد از بررسی کلی زنجیره های تأمین، همهی مؤلفههای ساختار زنجیره های تأمین تعریف و شرح داده شد. انواع شبکههای زنجیرهی تأمین اعمم از فاز راهبردی، برنامه ریزی و عملیاتی، پاسخگویی و کارایی در زنجیره های تأمین، هزینه های ملموس و ناملموس زنجیره، نحوهی اندازهگیری کیفیت خدمات در زنجیره و رویکرد برنامه ریزی تک دورهای و چند دورهای در زنجیرهیتامین بهصورت اجمالی تشریح گردید.
در فصل دوم بامطالعهی کارهای صورت پذیرفته توسط دانشپژوهان و محققین مختلف، ابتدا مروری بر منابع در ادبیات زنجیره های تأمین صرفنظر از توجه /عدم توجه آن زنجیرهها به کیفیت صورت پذیرفت و سپس بهطور خاص، کلیهی تحقیقات و پژوهشهای انجامگرفته در حوزهی زنجیره های تأمین که به کیفیت بهعنوان یکی از عاملهای کلیدی زنجیرهی تأمین توجه نمودهاند، موردبررسی قرار گرفت که پسازاین بررسی و مرور منابع، شکاف موجود در ادبیات این حوزه که در این پایان نامه سعی بر برطرف کردن آن شکاف هستیم، بهخوبی مشخص گردید.
مرور ادبیات زنجیره های تأمین، نیاز این حوزه را به وجود مدلی فراگیر که اولاً دو عامل هزینه و کیفیت را بهصورت جامع موردتوجه قرار دهد و ثانیاً قابل کاربردی در دنیای واقعی باشد بهخوبی مشخص کرد.
در فصل سوم ابتدا بهصورت مختصر مفهوم هزینه های کیفیت و عناصر تشکیلدهندهی آن معرفی گشته که در آنهم هزینهی کیفیت تولیدکننده و هم هزینهی کیفیت تأمین کنندگان تشریح شده است. سپس با تکنیک روش پارامتری (وزین) که برای حل مدل چندهدفه در این پایان نامه بهکاربرده شده است معرفی و توضیح داده شد. سپس مسئله پیشنهادی در پایان نامهی حاضر که شامل طراحی زنجیرهی تأمین چهار سطحی با دو تابع هدف هزینه و کیفیت بوده تشریح گردید. پسازآن دو هدفه موجود در این پایان نامه با استفاده تکنیک روش پارامتری (وزین) بهصورت مدل تک هدفه دوباره فرموله گشته و توضیحات لازم داده شد.
در فصل چهارم ابتدا روش حل مربوطه کاملاً شرح گردیده و سپس برای نشان دادن کارای مسئله و روش حل آن در سایز متوسط برای مثال واقعی از شرکت فرآوردههای لبنی کاله مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین تأثیر هریک از عاملهای کلیدی در ۳ سناریوی مختلف نشان داده شد. بهینگی نرخ محصولات معیوب هم در بخش پایانی ارائه گردید.
در فصل پنجم (فصل موردمطالعه) به جمعبندی و نتیجهگیریهای پایان نامهی انجامگرفته پرداخته میشود و پیشنهادهایی جهت تحقیقات و مطالعات آتی اراده میگردد.
پیشنهادها برای مطالعات آتی
۱-بهعنوان پیشنهاد برای کاربردی نمودن هر چه بیشتر مدل در دنیای واقعی، شرایط رقابتی برای زنجیرهی تأمین در نظر گرفته شود. یعنی فرض شود که علاوه بر زنجیرهی تأمین موردنظر، زنجیره های تأمین دیگری وجود دارند که همان کالا را ارائه نموده و زنجیرهی تأمین فوق باید حداکثر سازی سهم بازار خود با آنها رقابت کند. باید دید در این شرایط، توابع هدف هزینه و کیفیت دچار چه تغییراتی شده و نتایج چگونه تغییر خواهد کرد.
۲-پیشنهاد دیگری که میتوان مطرح نمود، در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت در برخی از پارامترهای مدل هست. نرخ اولیهی معیوب تأمین کنندگان میتوان بهصورت غیرقطعی در نظر گرفت و نتایج جدید را با نتایج مدل پیشنهادی مورد مقایسه قرارداد.