بازی نمایشی[۱۵]: در این بازی کودک رویدادهایی که در آن مستقیماً شرکت نداشته را به صورت نمایشی در میآورد. برای مثال، نمایش دادن یک برنامۀ تلویزیونی، یک رویداد رخ داده در خیابان، اجرای مراسمهای مذهبی و ملی و حتی مراسم خاکسپاری و تشیع جنازه.
بازی مخاطرهآمیز[۱۶]: نوعی بازی که به کودک فرصت میدهد با تجربیات پرمخاطره یا حتی بالقوه تهدید کنندۀ زندگی مواجه شوند، یا مهارتهای زنده ماندن و غلبه بر ترس را تمرین کند. به عنوان مثال، دوچرخهسواری روی یک دیوارۀ باریک، عبور از تنۀ درختی که به صورت پل روی رودخانۀ کوچکی افتاده است و رفتن روی شاخههای باریک یک درخت.
بازی اکتشافی[۱۷]: این بازی برای بدست آوردن اطلاعات واقعی و از طریق به طرف دهان بردن، دستکاری کردن، پرتاب کردن، کوبیدن و خراب کردن اشیاء انجام میشود.
بازی خیالی[۱۸]: این بازی از اصول و قواعدی که بر دنیای مادی حاکم است، پیروی نمیکند. برای مثال کودک تصور میکند یا وانمود میکند درخت است، یا ماهی است، یا سگی را که در کنارش نیست نوازش میکند.
بازی تخیلی[۱۹]: این بازی از اصول و قواعدی که بر دنیای مادی حاکم است، پیروی نمیکند. برای مثال کودک تصور میکند یا وانمود میکند درخت است، یا ماهی است، یا سگی را که در کنارش نیست نوازش میکند.
بازی حرکتی[۲۰]: بازی که شامل حرکت و جنبوجوش در هر مسیر و جهتی است. برای مثال تعقیب کردن و دنبال کردن همدیگر، گرگم به هوا، قایم باشک، بالا رفتن از درخت، پریدن از طناب و ….
بازی مهارتی[۲۱]: کنترل عناصر فیزیکی و مؤثر محیطی. برای مثال، حفر کردن تونل، خراب کردن دیوار خانه متروکه، مسیر نهر آب را تغییر دادن، ساختن پناهگاه، آتش درست کردن.
بازی با شیء: نوعی بازی که در آن دستکاری اشیاء و انجام دادن ماهرانه و هماهنگی چشم و دست بسیار زیاد و به به طرز جالبی استفاده میشود. به عنوان مثال، استفاده از هر شیء به شکل جدید و بدیع، ریختن وسایل در سبد و خالی کردن آن ها، بستن و باز کردن و…
بازی اجرای نقش[۲۲]: این بازی چگونگی بودن و زندگی کردن را بررسی و کشف میکند. نقش اجرا شده میتواند مربوط به افراد داخل خانه یا بیرون از خانه، و اجتماع و تعاملات بین فردی باشد. برای مثال، جارو زدن اتاقهای خانه، صحبت کردن با تلفن، رانندگی کردن، پرستاری از یک بیمار، رنگ زدن دیوارهای خانه.
کودکان با همدیگر متفاوت هستند. بنابراین شیوههای مختلف بازی کردن دارند. حتی کودکان یک سن نیز دارای تواناییهای متفاوتی هستند. کودکی که نمیتواند مداد را در دست بگیرد یا توپی را شوت کند، ممکن است در یک زمان دیگر مداد را بهتر از کودکان دیگر به کار گیرد و توپ را بهتر از سایر کودکان شوت کند. در حقیقت، یک جادۀ همگانی رشد وجود دارد که تمام کودکان آن را طی خواهند کرد، اما هر کودک این مسیر را با سرعت خودش پشت سر میگذارد. یکی از مهارتهای مهم کودکان، توانایی آنان برای بازی کردن است و این موضوعی است که نیاز به آموزش خاصی ندارد، خود کودکان در آن اُستادند و همیشه در آن موفّق و پیروز هستند.
بازی صامت و بیصدا[۲۳]: بازی بیصدا مثل نگاه کردن به تصاویر کتاب، خطخطی کردن روی کاغذ، عروسک بازی، تکمیل جورچین ( پازل)، مهره به رشته کشیدن، چیدن اشیاء روی همدیگر و…. .
بازی کلامی[۲۴]: این بازی مستلزم خواندن و نوشتن است، اما حساب کردن را شامل نمیشود. بازی زمانی به وسیلۀ کودکانی ترجیح داده میشود که زبان بیانی و نوشتاری را دوست دارند. بازی میتواند شامل هر چیزی باشد که بر کلمات نوشتاری تمرکز داشته باشد مثل بازیهای دارای بخش کلامی، داستانگویی و کتابخوانی، بازیهای کلامی مهارت گوش دادن را بهبود میدهد و تعدا واژگان بیانی و درکی کودکان را افزایش میدهد، بنابراین در تقویت مهارتهای ارتباطی و زبانی کودکان بسیار تأثیرگذار است.
بازی دارای منطق و استدلال[۲۵]: نوعی بازی که حساب کردن را شامل میشود. این بازی با استدلال و مرتب کردن ارتباط دارد و تواناییهای حل مسئله، تمرکز بر اعداد، طرح و نقشه و برنامهریزی و منطق کودکان را بهبود میدهد. کودکان دارای علایق منطقی، به طرف تجزیه و تحلیل و آزمایش و تجربه کردن پدیدهها گرایش دارند و در جستجوی بررسی توالی رویدادهایی که میبینند برمیآیند. اسباببازیهایی که برای این نوع بازی کودکان ایدهآل هستند عبارتند از پازلها، بازیهای عددی، مسائل ریاضی، بازیهای دارای استراتژی و هر چیزی که کمک میکند کودکان از استدلال و منطق استفاده کنند.
بازی درون فردی ( فردی)[۲۶]: این بازی فردی و متکی به خود است، و اندیشه و فکر درونی و آگاهی از احساسات را پرورش میدهد. در هنگام بازی کردن تکی یا انفرادی، کودکان عواطف و احساسات و افکار خودشان را میشناسند و چگونگی کنترل آن ها را میآموزند. این بازی اجازه میدهد کودکان محیطشان را کشف کنند و از فعالیتهایشان لذّت ببرند، بنابراین با به کار گرفتن تخیل کودکان، خودانگیزشی و عزت نفس و خودباوری آن ها را بهبود میدهد. بازی فردی به کودکان امکان میدهد خودشان محیط و شرایط بازی را خلق کنند و زمینه را برای بازی وانمودی که تخیل کودکان را به طور کامل به کار میگیرد، فراهم میسازد. معمولاً بازی، کودکان بسیاری را در کنار هم جمع میکند، امّا بازی مستقل و تکی جنبۀ مهمی از رشد دورۀ کودکی است. کودکانی که این بازی را ترجیح میدهند شاید کمرو و خجالتی باشند، اما وقتی به تنهایی بازی میکنند، توانایی آنان بینهایت است.
بازی میان فردی ( چند نفری): این بازی ارتباط و کار گروهی را تقویت میکند، زیرا مستلزم درک دیگران و تعامل مثبت با همبازیهاست. بازی کردن با دیگران به شکل دوستانه و همکارانه از طریق آموختن چگونگی درک احساسات دیگران و کار مشترک سازنده و موفقیتآمیز، کودکان را با تأثیر پویایی و انسجام گروهی آشنا میسازد. بازی بین فردی به تک تک کودکان میآموزد که چگونه به صورت گروهی و شراکتی کار کنند، افکار و ایدههایشان را مطرح کنند و به نقاط مشترک برسند، و برای رسیدن به اهداف گروهی احساس مسئولیت کرده و فعالیت کنند. این بازی کودکان را وادار میکند در مورد افکار و احساساتشان حرف بزنند و باعث میشود کودکان ببینند چگونه توان و انرژی که از سوی چند نفر هزینه میشود به نتایج موفقیتآمیزی منجر میشود.
بازی خارج از خانه: لذّت و خوشی بازی کردن در خارج از خانه، یکی از زمانهای محبوب و مورد علاقه روزانه هر کودک خردسالی محسوب میشود. دویدن، لیلی کردن، طناب بازی، بادبادک هوا کردن، تاب بازی، سرسره سواری، بالا رفتن، پریدن، جستوخیز کردن، قایم باشک، سهچرخه سواری، انواع بازیهای توپی مثل فوتبال، حفر کردن در ماسه ( ایجاد تونل و گودال در ماسه) و ….
بازیهای خارج از خانه مهارتهای حرکتی بزرگ ( مهارت عضلات بزرگ) را در کودک تقویت میکند. حرکات متقاطع ( دست راست، پای چپ و برعکس)، نقش مهمی در موفقیتهای بعدی کودک در خواندن و نوشتن دارد. مدت زمانی که کودک در زمین بازی به سر میبرد نیز فرصت عالی برای اکتشاف در محیط است. کودکان خردسال همچنین بازی خارج از خانه را به خاطر این که آن ها میتوانند تخیلشان را در بازی جسمانیشان آزاد سازند، بسیار دوست دارند. به عنوان مثال، آن ها میتوانند چند درخت کنار هم را به عنوان قلعه و دژ خود، و آویزگاههای چنگلی را به عنوان پل عبور از روی رودخانه در نظر بگیرند.
بازی خانگی[۲۷]: در بازی خانگی کودکان از آن چه که میبینند والدین در خانه انجام میدهند تقلید میکنند، و این برای تقویت همحسی و همدلی در کودکان بسیار مفید و باارزش است. اشکال بازی خانگی مثل انجام کارهای نظافت خانه، آب و جارو کردن، گردگیری، شستن و غذا درست کردن و بچهداری و سایر کارهای خانه. ظاهراً علاقۀ دخترها به این نوع بازی بیش از علاقۀ پسرهاست، اما فقط دخترها نیستند که از بازی خانگی لذّت میبرند. اگر پسر شما خواست در کارهای مربوط به خانه کمک کند به او اجازه چنین کاری را بدهید. در حقیقت با تشویق پسرتان برای انجام این کارها، عروس آیندهتان از شما بسیار ممنون و سپاسگزار خواهد بود. وقتی که او بزرگ میشود و در انجام امور خانه کمک میکند از او بسیار تشکر خواهید کرد و این کار آسانتر از آن است که از او خواهش کنید کارهای خانه را انجام دهد! در این بازی، کودکان در مورد زندگی خواهند آموخت، و ما الگوهای نقش آن ها هستیم خواه دوست داشته باشیم و خواه دوست نداشته باشیم.
بازی جسمانی[۲۸]: کودکان فعّال هستند، پیچ و تاب میخورند، میغلتند، میکوبند، پرتاب میکنند، چرخ میزنند و میدوند. آن ها سخت تلاش میکنند، مسابقه میدهند و مبارزه میکنند. تیمهایی تشکیل میدهند و فوتبال بازی میکنند، از روی طناب میپرند، به صورت گروهی دوچرخهسواری یا قایمباشک بازی میکنند.
کودکان با فرصت انجام بازیهایی که آن ها را در فعالیت جسمانی درگیر میکند، برانگیخته شده و به شوق و ذوق میآیند. به کمک بازی جسمانی فعالیتهای کودکان همانطور که رشد میکنند به طور دائمی پیشرفت میکند و کنترل آن ها بر بدنشان بیشتر میشود. در این بازی آگاهی از مکان و فضای اطراف کودکان گسترش یافته و جرأت و خودباوری و اعتماد به نفس کودکان افزایش مییابد.
در بازی جسمانی، کودک به تدریج در اعمالی که اعضای مختلف بدن را در بر میگیرد و به کار میاندازد، ماهرتر و چابکتر میشود. به عنوان مثال، هماهنگی دست و چشم برای گرفتن تعقیب و دنبال کردن، کنار کشیدن و جا خالی دادن، پرتاب کردن، ضربه زدن، با پا زدن، غلتیدن، جهش و گرفتن کاملتر میشود. به اعتقاد داهرتی و بیلی[۲۹] (۲۰۰۳)، با انجام بازیهای جسمانی، کودکان در انجام دادن بازیهای ساده همکارانه و رقابتی با یک همبازی یا گروه کوچکی از کودکان پیشرفت میکنند. به علاوه، درک قواعد و مقررات بازی و بازی جوانمردانه، به عهده گرفتن مسئولیت اعمال خودشان و آگاهی نسبت به ایمنی خودشان و دیگران، افزایش مییابد.
بازی جسمانی را میتوان به مهارتهای حرکتی بزرگ و مهارتهای حرکتی کوچک (ظریف) تقسیم کرد. اسباببازیهایی مثل تجهیزات بازی خارج از خانه ( تاب، سرسره، الاکلنگ)، سه چرخه، دوچرخه و سایر اسباببازیهای سوار شدنی، عضلات بزرگ را تقویت میکند.
کنترل و هماهنگی مهارتهای حرکتی بزرگ کودکان، با بهره گرفتن از حرکات و فعالیتهایی که مستلزم استفاده از عضلات بدن، مخصوصاً دستها و پاها است، رشد میکند. شامل مواردی چون ایستادن، راه رفتن، دویدن، بالا رفتن، پریدن، تعادل، راندن و کشیدن اسباببازیهای چرخدار، پرتاب کردن و گرفتن توپ، رکاب زدن سهچرخه و دوچرخه، حرکت کردن با توپ ( در بازی فوتبال یا بسکتبال). همان طور که کودکان بزرگتر میشوند حرکاتشان بهبود و پالایش مییابد و مهارتهایشان را در موقعیتهای جدید به کار میگیرند؛ به عنوان مثال در لیلی کردن ( روی یک پا راه رفتن یا جستن) به صورت انفرادی یا در قالب بازی گروهی. کسب آگاهی از فضا و مکان، بلندی و فاصله، هنگامی که آن ها به اطراف حرکت میکنند، از تجهیزات بازی بالا میروند یا سوار اسباببازیهای چرخدار میشوند. مهارت در حرکت کردن شامل گام برداشتن، پریدن، گرفتن در حال حرکت، چرخیدن، تغییر جهت، غلتاندن چرخ ( چرخی که کودکان روی زمین میغلتانند). آموختن تعادل روی اندامهای مختلف بدن، پشتک زدن و انتقال وزن از پاها به دستها. استفاده از وسایلی برای بالا رفتن و تاب خوردن، حفظ تعادل و کنترل ( راه رفتن روی یک دیوار کوتاه یا طناب ضخیم).
کنترل حرکتی ظریف خیلی مهم است. مهارت در انجام دادن با دست و ئستکاری مواد قابل انعطاف و چیزهایی کوچک به رشد عضلات کوچک بستگی دارد. مهارتهای حرکتی ظریف یا کوچک در مواردی مثل ساختن یک برج با بهره گرفتن از بلوکها، کامل کردن یک پازل تصویری و بستن کفش و دکمه زیپ لباس دیده میشود. با رشد جسمانی کودک عضلات کوچک نیز رشد میکنند و هماهنگی دست و چشم افزایش مییابد. هماهنگی دست و چشم پیشنیاز توانایی گرفتن مداد، و نشانهگذاری روی کاغذ و بعدها نوشتن درست حروف و اعداد است. استفاده از وسایل و فعالیتهای زیر مهارتهای حرکتی ظریف را تقویت میکند: خطخطی کردن، خمیر و خاک رس در مدلسازی، نقاشی کردن ( ابتدا با قلم موی بزرگ و بعد با قلم موی ریزتر)، بازی با آب و ماسه، آدمکها، حیوانات و وسایل نقلیه در اندازه کوچک، وسایل دوزندگی و خیاطی و بافندگی، به نخ کشیدن سوزن، استفاده از پیچ و مهره و کلید و گیره کاغذی، چکش و میخ، اره کردن، استفاده از ظروف و پیمانههای دارای درجه سنجش مایعات، برش دادن کاغذ با قیچی، به نخ کشیدن مهره بزرگ و کوچک و استفاده ماهرانه از موس رایانه و کسب کنترل بیشتر با آن ( جایا[۳۰]، ۲۰۰۲). کودکانی که به بازیهای جسمانی علاقه دارند اغلب ورزشکار میشوند و از ورزشها و فعالیتهای بدنی لذّت زیادی میبرند.
بازی فکری[۳۱]: بازی فکری، کاوش و اکتشاف است. دیدن، شنیدن، لمس کردن، اعداد و کلمهها، اجزاء بازی فکری هستند. برای نوزاد تکان دادن جغجغه و کشف علت صدای آن بازی فکری است.کودکان بزرگتر میخوانند و میشمارند و با جمع آوری اسباببازیهای مختلف طبقهبندی کردن را میآموزند. کودکان بزرگتر لطیفه و جوک تعریف میکنند و معما و چیستان طرح میکنند تا به خاطر آورند که در یک بازی کارتی، چه کارتهایی بازی شده و برنامهریزی میکنند که چگونه برنده شوند.
بازی هوشی[۳۲]: بازی هوشی به وسیلۀ بازی با پازل، بازیهای تختهای مثل شطرنج، بازیهای کارتی، خواندن کتابها، بازی یا اسباببازیهای عددی انجام میشود. همچنین، بازیهایی که در آن شمارش اعداد وجود دارد و کتابهای مربوط به اعداد که کودک با اعداد آشنا میشود و آن ها را میآموزد، از نوع بازی هوشی است. کتابها، بازیهای تختهای و پازلهای نقشهای، حروف را به کودک میآموزد. وزنها، پیمانهها و اندازهگیری را به وسیلۀ هنر پختوپز کردن و بازی کردن با ترازو و اشیاء دارای وزنهای مختلف، یاد میگیرد. در هنگام بازی با اشیاء و اسباببازیهای دارای اندازههای مختلف نیز با اندازۀ بزرگ، متوسط و کوچک آشنا میشود. همچنین، رنگها را با بهره گرفتن از اشیای دارای رنگهای درخشان مختلف و کتابهای مربوط به نقاشی میشناسد. گوش دادن به موسیقی که مغز را تحریک میکند نیز از بازیهای هوشی است.
والدین بهتر است یک ساعت در روز به چند بازی از این نوع اختصاص دهند و کودکشان را درگیر این بازی کنند. به عنوان مثال، اشیای خانه را بشمارند، تصاویر کتاب را بشمارند و شرح دهند ( تعداد پرندهها، تعداد گلها، یا تعداد مورچهها در تصویر کتاب)، یا هر چیز رنگی داخل یا خارج از خانه را نام ببرند و از هر رنگ چند شیء را بشمارند. وقتی روزی کودکتان لباسی با رنگ قرمز پوشیده است از او بخواهید اشیای مشابه رنگ قرمز لباسش را پیدا کند. روز بعد که لباس سبز رنگ بر تن دارد، اشیای با رنگ سبز را مییابد و نام میبرد. اگر موضوع بازی اندازۀ اشیاء است، در مورد اندازۀ نسبی اشیاء نسبت به همدیگر صحبت کنید و از کودک بخواهید اشیای بزرگتر از تلویزیون را نام ببرد، یا اشیای کوچکتر از جاروبرقی را پیدا کند.
بازی خلاقانه[۳۳]: خلاقیت توانایی دیدن چیزها به شکل جدید، مشاهدۀ مسایل و مشکلاتی که هیچ کس دیگر ممکن است حتی وجود آن ها را درک نکند، و آن گاه یافتن راه حل های جدید و منحصر به فرد و مؤثر برای این مسایل است.
خلاقیت معنی گستردهای دارد و بازی از ایننوع موارد زیادی را در بر میگیرد مانند نقاشی کردن، رسم کردن، حل مسئله، خمیربازی، بازی با ماسه، کولاژ یا تکهکاری، استفاده از تخیل، و حتی کنار آمدن با دیگران! کودکان موجودات خلاقی هستند و انرژی بیپایانی برای خلاقیت دارند. آن ها دنیای تخیلیشان را خلق میکنند و شور و اشتیاق عجیب و غیرقابل وصفی برای آواز خواندن دارند. چیزهای جدید، طرحها و راههایی برای انجام دادن کارها خلق میکنند. نقاشی میکنند، میسازند، مینویسند، آواز میخوانند، آهنگی را زیر لب زمزمه میکنند، سوت میزنند و موسیقی مینوازند، همۀ اینها به بازی خلاقانۀ آن ها مربوط میشود.
این نوع بازی، مهارتهای حرکتی ظریف را به وسیلۀ جور کردن چیزها با همدیگر، رشد هوشی را به واسطۀ طرحریزی و برنامه ریزی و اسم گذاشتن روی ابداعات و اختراعات، رشد زبانی را با توصیف طرحها، و رشد اجتماعی را به سبب بازی با سایر کودکان، تقویت میکند. این بازی نقاشی کردن، رنگ کردن، الگوسازی، برش دادن و ساختن چیزها، و همچنین هنر پخت و پز را که تفریح خلاقانه محسوب میشود و برای تمام کودکان لذّتبخش است، شامل میشود.
بازی باقاعده: این بازی به توانایی شناختی بیشتری نیاز دارد. بنابراین، اینگونه بازیها تا بعدها بخشی از گنجینۀ بازی کودک نمیشود. از ویژگیهای این بازی درک قواعد، پذیرش و قبول قواعد، هماهنگی با محدودیتهای قواعد، و رقابت است. شرکت در بازیهای سادۀ گروهی و بازی شطرنج معمولاً از چهار تا هفت سالگی دیده میشود، ولی شرکت در بازیهای با قواعد انتزاعیتر و پیچیدهتر در دوران بین هفت تا دوازده سالگی بیشتر معمول است .
بازی سازنده: این بازی وقتی دیده میشود که کودکان محیطشان را دستکاری میکنند و چیزهایی میسازند. بازی سازنده به کودکان فرصت میدهد که با بهره گرفتن از اشیاء آزمایش و تجربه کنند و دانش اولیه را در مورد روی هم چیدن، ساختن، رسم کردن، ساختمانسازی و ساختن موسیقی را بیاموزند. بازی سازنده همچنین به کودکان احساس دستیابی به هدف و موفقیت میدهد و آن ها را با احساس کنترل داشتن روی محیطشان توانمند میسازد. برخی از اشکال بازی سازنده عبارتند از: ساختن برج و خانه با بهره گرفتن از بلوکها و قطعات پلاستیکی، ساختن غار و تونل با بهره گرفتن از ماسۀ نرم، ساختن آدمک و مدل حیوانات با بهره گرفتن از خاک رس و گچ، ایجاد مسیر عبور آب و نهر و پلهای روی آن.
بازی جنگی: کودکان همیشه بازیهای جنگی انجام میدهند. بیشتر کودکان در اوقاتی از روز بازیهایی انجام میدهند که لازمۀ آن استفاده از نوعی اسلحه است. چنین بازیهایی مخصوصاً برای پسرهای چهار ساله که دوست دارند پلیس، سوپرمن، مرد عنکبوتی یا دیگر قهرمانان و دلاوران جنگی بشوند، بسیار محبوب هستند. کمتر پسری پیدا میشود که در مقابل وسوسه داشتن یک تفنگ یا شمشیر مقاومت کند و بعد از تماشای یک فیلم جنگی، به این بازی نپردازد. در چنین مواقعی پسربچهها دو دسته میشوند و به طرف همدیگر تیراندازی میکنند، یا در نقش یک پلیس ماهر در تیراندازی، و یا اسبسوار موفق در شمشیر زدن و تیراندازی با کمان ظاهر میشوند. در حالی که دیدگاههای موافق و مخالف این نوع بازی وجود دارد، اما کودکان بدون آگاهی از این نقطه نظرات و موج مخالفتها، این نوع بازیها را دوست دارند و از آن لذّت میبرند. انجام بازیهای قدرتی به کودکان احساس قدرت و کنترل بر اوضاع میدهد، به ویژه زمانی که مسائلی در زندگی کودکان رخ میدهد که احساس ضعف و ناتوانی میکنند.
بازی خیالی: در بازی خیالی، کودک ممکن است هر چیزی بشود. یک انسان دیگر، یک حیوان عظیمالجثه، یک ماشین، یک پرنده و یا حتی میوه! در بازی خیالی کودکان هر موقعیتی را بدون ترس یا خطری تجربه و امتحان میکنند. از دیدگاه ایزنبرگ و جالونگو (۲۰۰۰)، بازی خیالی برای کودکان مثل یک تئاتر فیالبداهه و بدون آمادگی است، که آن ها میتوانند هر موقعیتی را آزمایش کنند و هر کاری را به راحتی بدون هیچ مشکلی انجام دهند.
بازی نمادی[۳۴]: بیشتر کودکان بعد از یکسالگی میتوانند با هر شیء طوری بازی کنند که انگار شیء دیگری است. تا سال اول زندگی و اندکی پس از آن کودکان اعمال خود را باخصوصیات اشیاء هماهنگ و سازگار میکنند مثلاً با دیدن کامیون آن را به دنبال خود میکشند، یا قاشق را به طرف دهان خود میبرند و با مداد خطخطی میکنند. اما از این زمان به بعد، عقاید و افکار خود را در خصوصیات اشیاء یا وقایع دخالت میدهند. بنابراین برای اشیای ذکر شده کاربردهای جدیدی پیدا میکنند.
بازی نمایشی یا اجرای نقش[۳۵]: در این نوع بازی، کودکان انواع متفاوت نقشهای زندگی، مشاغل و حرفهها، و فعالیتها را انجام میدهند، به عنوان مثال نقش پدر، مادر، نوزاد، پرستار، دکتر، بیمار، خواننده، پلیس، معلم، دانشآموز، فروشنده، خریدار، راننده، مسافر، ورزشکار و …. بازیهای نمایشی یا اجرای نقش میتواند در سکوت و آرامش انجام شود یا فعال و پر سر و صدا باشد، به تنهایی یا با دیگران انجام شود.
بازیهای نمایشی و اجرای نقش از آن جا که تخیل را به کار میگیرد در رشد هوشی کودکان بسیار مؤثر است. مهارتهای زبانی کودک نیز به واسطۀ صحبت کردن در مورد فعالیتش رشد میکند. با کسب توانایی دیدن زندگی از نقطه نظر دیگران، رشد عاطفی کودکان تقویت میشود. بازی کردن با کودکان دیگر به صورت دوستانه نیز به رشد اجتماعی کودکان کمک میکند.
بازی اجتماعی: مانند تمام موجودات اجتماعی، انسانها به تعلق و جزئی از یک گروه بودن و رابطه داشتن نیاز دارند و میآموزند چگونه در گروههایی با ترکیبهای متفاوت و برای اهداف متفاوت، زندگی و کار کنند. بازی در برآوردن این نیازها تأثیر بسیاری دارد و مهارتهای عاطفی و اجتماعی زندگی را افزایش میدهد. بازی با دیگران به کودکان فرصت میدهد رفتارشان را با رفتار دیگران مقایسه کنند و با دیدگاههای متفاوت با باور خودشان، آشنا شوند. بنابراین، بازی تجربیات عالی برای آموختن مهارتهای اجتماعی، آگاهی و حساسیت و توجه به نیازها و نگرش دیگران، تحمل برد و باخت، به بازی گرفته شدن و از بازی کنار گذاشته شدن، کنترل احساسات، آموختن کنترل خود و خویشتنداری، توان مشارکت و اظهار نظر در کنار دیگران، فراهم میآورد. بازی، کودکان را قادر میسازد که احساس رضایتبخش و آرامبخشی داشته باشند و احساسات غیرقابل قبول خود را، به شیوههای قابل قبول ابراز کنند، و همچنین هنگام کار کردن در محیطی با احساسات متضاد، احساساتشان را در کنترل خود داشته باشند.
جدول ۲-۱: انواع بازیها و ویژگیها پتر هیوز ( ۱۳۸۷)، عسکریزاده (۱۳۹۰)، مهجور (۱۳۸۶) و خاکی و شعبانی (۱۳۹۲)
ردیف | بازیها | ویژگیها |
۱ | بازی سمبولیک |