تا انزوای رنگ
نهاد یکرنگی باشد.»
(همان: ۱۵۷ و ۱۵۸)
صفارزاده خط فکری خاصی را دنبال میکند و پیوسته از شعرهای گذشتهی خود الهام میگیرد؛
به نظر میرسد که مشغلهی ذهنی شاعر او را به این جهت سوق داده است و او با خلق چنین فضاهایی در صدد بوده تا موقعیت خود را بیش از پیش بشناسد.
از آن جا که صفارزاده مقام ارتباط و پیوستگی با ذات لایتناهی خداوند را درک کرده است ما را نیز به غنیمت دانستن لحظه های ناب ارتباط با خدا فرا میخواند:
« دریاب
لحظه های هدایت را
دریاب
هنگام اتّصال به دریای معرفت
جان تو بندری ست
جای ورود نور
جای صدور نور
این بلع نور
این جذب نور
باید عصاره شود
نیرو شود
حرکت شود
به راه بپیوندد
وگرنه
پرورش تن
و پروراندن هوش
آن نطفهی خصیم خواهد شد
در کندوکاوها
دنبال آن جرقهی فطرت
دنبال آن ستارهی مکتوم
دنبال وصل باش.»
(همان: ۱۸۰ - ۱۸۳)
بدین ترتیب صفارزاده ما را به شناخت حقیقتی دعوت میکند که توان و نیرویی مضاعف را دربر دارد و ما با قرار گرفتن در این مسیر میتوانیم به مقام وصل الهی دست پیدا کنیم.
در واقع میتوان گفت که «دیدن و اثبات و دریافت حق در همه حال مهمترین هدف صفارزاده بوده است،» (صفارزاده، ۱۳۶۶ ب: ۱۳۲) و از لحاظ فطری و موروثی صدای الهی اذان و راز و نیاز به درگاه خدا از کودکی در درون او تداوم داشته و با گذشت زمان، به دست آوردن تجربیات و شناخت فرهنگ غرب، اعتقاد او را راسختر کرده و بعد از سیروسفرهای درونی و بیرونی، این دریافت تدریجی به یقین تبدیل شده است.
در پایان نکتهای که شایان ذکر است این است که ما در شعر طاهره صفارزاده نیز به تقسیمبندی مطالب نماز و نیایش نپرداختهایم و این مسئله به دلیل ارتباط مفهومی بین موضوعات شعری است.
۴-۶-۱ بسامد واژگان و اجزاء و مفاهیم نماز و نیایش
۱ و۲ - «گفتم وحده لا اله الاهو / پسر روی جنازه پدر آتش میگذارد و برهمن دعا میخواند.» (صفارزاده، ۱۳۶۵ ب:۱۲)
۳- «در تاریکی / بسترم میان مقدسین دعای شب / احاطه شدهست.» (همان: ۸۰)
۴- «دو رکعت نماز قضا / مصاف لشکریان.» (همان: ۸۲)
۵ و ۶- «صدای ناب اذان میآید / صدای ناب اذان.» (همان: ۹۰)
۷- «و من به سوی نمازی عظیم میآیم.» (همان: ۹۱)
۸- «وضویم از هوای خیابان است.» (همان)
۹- «قبلههای حوادث در امتداد زمان.» (همان)
۱۰- «و لاک ناخن من / برای گفتن تکبیر / قشر فاصله نیست.» (همان)
۱۱- «و من دعای معجزه میخوانم.» (همان)
۱۲- «دعای تغییر.» (همان)
۱۳- «و عرض میکنم / نماز عصر را فرصت ندارم.» (همان: ۱۱۱)
۱۴- «بخواب / و دعا کن / که باز پیش تو برگردم.» (همان : ۱۱۶)
۱۵- «و برگهای نالان / تسبیح فصل را میشمارد.» (همان: ۱۱۹)
۱۶- «سجده به خاکیان فانی بردیم.» (صفارزاده، ۱۳۶۵ ت : ۱۳)
۱۷- «سجده به خاکیان خاک شونده.» (همان)
۱۸- «سجده به سنگدل.» (همان)
۱۹- «سجده چرا.» (همان)
۲۰- « صدای ناب اذان میآمد. (همان: ۲۴)
۲۱- «قبلههای حوادث.» (همان)
گردش مجموع داراییها، عبارت است از نسبت فروش به مجموع داراییهای شرکت. توانایی ایجاد حداکثر تولید و سود از حداقل سرمایهگذاری، بخش مهمی از تصویر سوددهی شرکت است. داراییهایی که مورد بهرهبرداری قرار نگرفتهاند یا به نحوی اشتباه بکار گرفتهشدهاند، هزینههای مالی و مخارج تعمیر و نگهداری را افزایش میدهند. افزایش گردش مجموع داراییها، میتواند باعث کاهش هزینهها و افزایش سود صاحبان سهام شود. (وکیلیفرد، ۱۳۷۴).
د- بازده داراییها (ROA)[212]
اگر در نسبت بازده سرمایهگذاری، هزینه بهره و مالیات را نیز منظور کنیم، نسبت بازده داراییها به دست میآید. ROA ابزار جامعی است که فعالیتهای با ابعاد و ماهیتهای مختلف را اندازهگیری میکند. از آنجا که مقایسه سود بین شرکتهای مختلف بزرگ و کوچک به دلیل تفاوت در حجم سرمایه بکار رفته، نمیتواند معتبر باشد، مقایسه میزان سود در مقابل سرمایهگذاری انجامشده توسط صاحبان سهام و اعتباردهندگان از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر شرکتی بر سرمایهگذاریهای خود بیفزاید، ولی نتواند بهتناسب آن مقدار سود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش مییابد. بنابراین افزایش حجم سرمایهگذاری بهخودیخود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمیشود. بهعبارتدیگر، ROA منعکس کنندهی این است که داراییهای شرکت با چه کارایی و اثربخشی مورد استفاده قرار میگیرند.
(۲-۷۳)
برای محاسبه سود مورد استفاده در فرمول رویههای مختلفی ارائهشده است. هورنگرن معتقد است که ROA معرف توانایی سودآوری سرمایه بکار گرفته شده، بدون توجه به چگونگی تأمین مالی و فارغ از تأثیر و تغییرات مالیات میباشد، چرا که مالیات اغلب تحت تأثیر وضعیتهای ویژهای همچون زیانهای انتقالی، مالیاتهای تشویقی و مالیاتهای انتقالی قرار میگیرد، هنگام مقایسه شرکتها، اختلاف در نرخ مالیات، سود بعد از مالیات را تغییر شکل میدهد.
نحوه دیگر محاسبه ROA، اضافه کردن هزینه بهره بهصورت کسر است، هدف از این تغییر شکل، برقراری تناسب بین صورت و مخرج و شناسایی کامل وجوه استفاده شده جهت تحصیل داراییهای شرکت است. خارج کردن بهره از بین کسورات سود، بهعنوان مبلغ پرداختی بابت استفاده از پول تأمینکنندگان سرمایه بدهی، به همان دلیل انجام میشود که سود سهام بهعنوان پرداخت به تأمینکنندگان سرمایه سهام از سود کسر نمیشود. لذا آن بخش از سود عملیاتی که مربوط به وامدهندگان است و برای رسیدن به سود خالص کسر گردیده است، برگشت داده میشود.
و- بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)[213]
هدف مدیریت حداکثر ساختن ثروت سهامداران است، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) بهترین معیار سنجش موفقیت یا عدم موفقیت شرکت، در دستیابی به این هدف است. تحلیلگران نیز جهت تعیین اینکه آیا سودآوری شرکت در حال افزایش است یا کاهش و چرا اینگونه است، اجرای تشکیلدهنده سودآوری را سود بررسی قرار میدهند، تأکید اولیه بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) است. فرمول محاسبه ROE بهصورت زیر است:
(۲-۷۴)
نسبتهای بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) و بازده داراییها (ROA) با یکدیگر در ارتباطاند. برای نشان دادن این ارتباط، در فرمول، صورت و مخرج کسر را به جمع داراییها تقسیم میکنیم و حاصل آن بهصورت زیر تغییر مییابد:
(۲-۷۵)
در رابطه فوق ROA، میزان واقعی سوددهی شرکت را نشان میدهد که منعکس کنندهی این است که داراییهای شرکت با چه کارایی و اثربخشی مورد استفاده قرار میگیرند و نسبت بدهی چگونگی تأمین مالی داراییهای شرکت را اندازهگیری میکند.
در رابطه (۲-۷۵)، هرچه نسبت بدهی شرکت بیشتر باشد، حاصلضرب ROA در ضریب رقم بزرگتری را به عنوان ROE نشان خواهد داد. به عبارت دیگر، شرکت با گرفتن اعتبار و وام و افزودن به داراییهای خود، بازده بیشتری را عاید صاحبان سهام می کند و این همان مفهوم کار کردن با پول دیگران است.
البته باید توجه داشت که افزایش بدهی تا جای که هزینه بهره این بدهیها کمتر از ROA باشد، قابل توجیه است و همچنین افزایش بیرویه بدهیها، خطرات دیگری از قبیل عدم توانایی شرکت در بازپرداخت بهموقع آن ها و نهایتاً ورشکستگی را به دنبال خواهد داشت. (بختیاری، ۱۳۷۷).
بنابراین هرم مالی میتواند نرخ بازده سهامداران را بزرگتر کرده (اهرم مالی مساعد) یا آن ها را کاهش دهد (اهرم مالی نامساعد) ازاینرو، هر ROA با استفاده عاقلانه از تأمین مالی از طریق بدهی، به ROE بزرگتر می انجامد و برعکس استفاده نادرست از بدهی، ROE را از ROA پایین خواهد آورد. (جونز، ۱۳۸۴).
۲-۳-۹- وضعیت مالی شرکت[۲۱۴] (کسری[۲۱۵] و مازاد مالی[۲۱۶])
فرض کنید سه منبع برای تأمین مالی وجود داشته باشد: سود انباشته، بدهی و انتشار سهام و هیچ مانعی در انتخاب سود انباشته برای تأمین مالی شرکت وجود ندارد. انتخاب حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی دارای مشکلی جدی در پیش روی خود است؛ اما برای استفاده از بدهی فقط یک مشکل جزئی قرار دارد.
از نقطه نظر یک سرمایهگذار انتخاب حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی بسیار نامطلوبتر از انتخاب بدهی برای تأمین مالی است. هر دو انتخاب دارای صرف نااطمینانی مختص به خود هستند اما صرف نااطمینانی حقوق صاحبان سهام بزرگتر از بدهی است، به این ترتیب سرمایهگذار بازده بالاتری را برای استفاده شرکت از حقوق صاحبان سهام، نسبت به حالتی که شرکت از گزینه بدهی استفاده کند، تقاضا میکند. از منظر کسانی که داخل شرکت هستند بهترین منبع برای تأمین مالی به ترتیب: سود انباشته، بدهی و در مرحله آخر استفاده از حقوق صاحبان سهام است. پس شرکتها اول برای تأمین مالی پروژههای خود از سود انباشته تا سرحد امکان بهره میبرند در صورت لزوم به دنبال اوراق قرضه و بدهی میروند و اگر ناتوان در تهیه بودجه لازم قرار گرفتند به استفاده از حقوق صاحبان سهام (انتشار سهام جدید) اقدام میکنند (گویال[۲۱۷] و فرانک[۲۱۸] ۲۰۰۳). این امر نشان میدهد برای استفاده از ساختار مطلوب باید پیچیدهتر از نظریه سلسلهمراتب استاندارد عمل کرد. این به معنی این است که برای آزمایش سلسلهمراتب به تجمیع نیاز است.
کسری مالی یک متغیر درونزا است که بدهیها و حقوق صاحبان سهام را تحت تأثیر قرار میدهد (کیهان و تیتمن ۲۰۰۶). به عنوان مثال شرکت درنتیجه وجود کسری مالی بالا مجبور است سرمایه بیرونی[۲۱۹] خود را افزایش دهد پس بازارهای خارجی برای تأمین مالی میتوانند شرکت را به وضعیت مطلوب خود نزدیک کنند. اگر شرکتها بخواهند که حقوق صاحبان سهام به ارزش بازاری آن بیشتر از ارزش بازار بدهیها باشد این خواسته شرکت را وادار میکند که به روابط بین نسبت مالی و تمایلات شرکت برای افزایش سرمایه تغییر دهد زمانی که نسبت ارزش بازار به دفتری شرکت بالا است.
کسری مالی همارز است با آن مقدار سرمایه خارجی که طی فرایندی به شرکت اضافه شده است. نقش مرکزی را در نظریه سلسلهمراتب مایر که در تحقیقات مایر و ساندر (۱۹۹۹) و فرانک و گویال (۲۰۰۳) بحث شده است، وضعیت مالی شرکت بازی میکند.
تعریف مالی ما از کسری مالی که از مطالعات بالا برگرفته شده است درواقع مقدار مجموع خالص بدهیها و خالص حقوق صاحبان سهام شرکت است. خالص بدهی از اختلاف مقدار بدهی کسب شده در طول یک دوره که از آن مقدار بدهی بلندمدتی که پرداخت شده کسر شده است، حاصل میشود. خالص حقوق صاحبان سهام از مقدار سهام منتشر شده شرکت بدست می آید که مقدار بازخرید شده از آن کسر شده باشد.
لازم به یادآوری میباشد که این مقدار برای یک دوره محاسبه میشود و تغییرات هر دوره میزان کسری آن دوره را نشان میدهد.
(۲-۷۶)
مقدار کسری مالی را میتوان از رابطه دیگری نیز به دست آورد، درواقع از جمع مخارج سرمایهای دوره بعلاوه سود سهام تقسیمی بعلاوه تغییرات سرمایه در گردش که از آن خالص جریان نقد آزاد عملیاتی کسر شده باشد، نیز حاصل میشود.
(۲-۷۷)
مقدار کسری مالی محاسبهشده در دو فرمول بالا در واقع همارز میباشند.
(۲-۷۸)
در این رابطه نشانه کسری مالی برای شرکتها میباشد.
معادله بالا بهصورت ایستا است برای این منظور از معادله زیر که توسط گویال و فرانک تهیهشده و به صورت سری زمانی تبدیلشده است استفاده میکنیم:
(۲-۷۹)
برای استفاده از متغیرها و این معادله در روشهای پانل آن را به شکل زیر تغییر میدهیم:
(۲-۸۰)
متغیرهای استفاده شده در مدل بالا به صورت زیر است:
: مخارج سرمایهای: مبلغ مورد استفاده در طول یک دورهی خاص به منظور خرید یا توسعهی داراییهای بلندمدت مانند ملک، کارخانه یا تجهیزات.
: نشاندهندهی تغییرات سرمایه در گردش است.
: نشاندهندهی سود سهام تقسیمی که پرداخت شده است.
: جریان نقدی عملیاتی بعد از بهره و مالیات.
در این تحقیق از سمت راست فرمول برای محاسبه کسری و مازاد مالی بهره میگیریم پس متغیرهای زیر را به تفضیل توضیح میدهیم:
: بدهی خالص منتشر شده:
بدهی بلند مدت باقی مانده هر دوره. در واقع بدهی بلند مدت منهای آن بخش از بدهی بلند مدتی که پرداخت شده است.
: سهام خالص منتشر شده:
از تفریق بین سهام عادی و ممتاز فروش رفته به سهامداران و آن قسمتی از سهام ممتاز و عادی بازخرید شده توسط شرکت به دست میآید.
وقتیکه کسری مالی شرکت مثبت است شرکت بیشتر از توان تولید داخلی خود سرمایهگذاری کرده و وقتی منفی هست یعنی شرکت کمتر از توان تولید درآمد داخلی خود سرمایهگذاری کرده است؛ بهعبارتدیگر وقتی کسری مالی مثبت است یعنی شرکت بیشتر از جریان نقد آزاد خود در شرکت سرمایهگذاری کرده و وقتی منفی است یعنی شرکت کمتر از جریان نقد آزاد خود در شرکت سرمایهگذاری کرده است. تفسیرهای حاصل از نظریه سلسلهمراتب توضیح دادهشده در مطالعات شاین ساندرز و مایر (۱۹۹۹) فرانگ و گویال (۲۰۰۳) نشان میدهد که بدهیها منبع نهایی تأمین مالی برای شرکتها است. شرکتهایی با کسری مالی بالا به احتمال زیاد نسبت بدهی خود را افزایش میدهند. پس میتوان استدلال کرد که کسری مالی چه زمانی که اهرم مالی بالا یا پایینتر از اهرم هدف خود باشد باز یک متغیر درونزا است.
بهطور خاص، شرکتهایی که موقتاً اهرم بالایی دارند باید مخارج سرمایه خود را کاهش بدهند و همارز آن جریان نقد آزاد شرکت را برای کاهش بدهیهای شرکت افزایش دهند تا از این طریق کسری مالی شرکت کاهش یابد. این امر میتواند یک رابطه مثبت بین وضعیت مالی شرکت و نسبت اهرمی آن برقرار کند. پس بهاحتمالزیاد چه کسری مالی مثبت باشد چه منفی بر روی نسبتهای بدهی متفاوت، اثرگذار است.
۲-۴- مروری بر ادبیات پیشین
۲-۴-۱- پیشینه مربوط به تئوریهای ساختار سرمایه
۲-۴-۱-۱- خارجی
مایرز (۱۹۸۴) در مطالعه خود تحت عنوان «معمای ساختار سرمایه»، دو تئوری رقیب در مورد ساختار سرمایه ارائه داد که یکی تئوری توازن ایستا و دیگری تئوری سلسلهمراتب تأمین گزینههای مالی بود.
مایرز (۱۹۸۷) در مطالعه دوم خود در این زمینه با عنوان ساختار بهینه سرمایه بیان میکند که با وجود تمام تلاشهایی که درزمینه ساختار سرمایه شده است، تاکنون یک ساختار بهینه سرمایه ارائه نشده است. مایرز در خصوص ساختار بهینه سرمایه به این نتیجه رسید که اگر شرکتی وضعش بهگونهای باشد که بتواند از صرفهجوییهای مالیاتی بهرهمند شود، به نفع آن شرکت خواهد بود که از راه گرفتن وام تأمین مالی نماید.
در پژوهش مرتبط با ساختار سرمایه متعلق به جنسِن[۲۲۰] و مِکلینگ[۲۲۱] (۱۹۷۶) با عنوان «تئوری واحد اقتصادی: رفتار مدیران، هزینه نمایندگی و ساختار سرمایه» به بررسی عوامل و دلایل تئوریک انتخاب الگوی ساختار سرمایه از دیدگاه تئوری نمایندگی و تضاد منافع بین ذینفعان مختلف واحد اقتصادی پرداخته است. در این پژوهش که تلویحاً به تبیین تئوری توازن ایستا پرداخته شده است، به نظر جنسن و مکلینگ میتوان با ایجاد توازن بین مزایای حاصل از بدهی و هزینههای نمایندگی بدهی، به یک ساختار مطلوب (بهینه) سرمایه دست پیدا کرد.
یکی دیگر از پژوهشهای بنیادی، پژوهش مشترک تیتمن و وسلز (۱۹۸۸) تحت عنوان بررسی عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه است که در آن با بهره گرفتن از روش آماری «تحلیل عاملی» مهمترین عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه، ازجمله مزایای مالیاتی غیر از بدهی، رشد شرکت، انحصاری بودن محصولات شرکت، نوع صنعت، نوسانپذیری سود و سودآوری شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه پژوهش این بود که نسبت بدهی به سرمایه شرکت با انحصاری بودن محصولات آن رابطه منفی دارد. همچنین بدهی کوتاهمدت شرکت با اندازه شرکت رابطه منفی دارد. در این پژوهش هیچگونه ارتباط معنیداری بین مزایای مالیاتی بدون بدهی، نوسانپذیری سود، ارزش وثیقهای داراییها و رشد آتی شرکت یافت نشد.
بر طبق مطالعات هَریس[۲۲۲] و راویو[۲۲۳] در سال ۱۹۹۱، اهرم مالی با عواملی نظیر داراییهای قابل وثیقه، معافیت مالیاتی غیر از بدهی، فرصتهای سرمایهگذاری و اندازه شرکت افزایش پیدا میکند و متغیرهایی مانند هزینههای تبلیغات، احتمال ورشکستگی، سودآوری و انحصار در تولید محصول اهرم مالی را کاهش میدهد. (هانگ[۲۲۴] و سانگ[۲۲۵]، ۲۰۰۵)
جامعترین و برجستهترین پژوهش مرتبط با ساختار سرمایه، متعلق به راجان[۲۲۶] و زینگالِس[۲۲۷] (۱۹۹۵) میباشد که تحت عنوان «درباره ساختار سرمایه چه میدانیم؟ شواهد بینالمللی» به بررسی عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه شرکتها از منظر بینالمللی پرداخته است. راجان و زینگالس، در پژوهش مشترک خود، ترازنامههای نمونه وسیعی از شرکتهای سهامی عام در هفت کشور بزرگ صنعتی دنیا (امریکا، انگلیس، کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و ژاپن) را مورد بررسی قرار دادند. آن دو ابتدا با بهره گرفتن از ارزشهای دفتری و بازار حقوق صاحبان سهام، نسبتهای بدهی را محاسبه کردند؛ اما درعینحال دریافتند که حاکم بودن اصول و روشهای حسابداری متفاوت در کشورهای مختلف موردمطالعه، مقایسهپذیری نتایج را تا اندازهای خدشهدار میسازد. لذا اقدام به تعدیل ارزشهای دفتری و بازاری نمودند. راجان و زینگالس سپس با برآورد یک مدل رگرسیون چند متغیره به بررسی رابطه بین چهار متغیر بنیادی حسابداری (ارزش داراییهای ثابت، ارزش بازار به دفتری، لگاریتم فروش و سودآوری) با ساختار سرمایه شرکتها پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که اهرم مالی در هر یک از این کشورها با دو عامل ارزش بازار به ارزش دفتری و سودآوری شرکت رابطه منفی و با دو عامل ارزش داراییهای ثابت مشهود و اندازه شرکت، رابطه مثبت دارد. لذا با اندکی اغماض میتوان گفت که عوامل مرتبط با الگوی ساختار سرمایه در این کشورها به استثنا آلمان عمومیت دارند.
پژوهشی که در سال ۲۰۰۰ بر روی ۱۰۰۰ شرکت چینی توسط ساموئل[۲۲۸] (۱۹۹۶) با عنوان «عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه: شواهدی از چین» انجامشده است، به این نتایج دستیافته است که میزان اهرم در این شرکتها با سودآوری رابطه عکس و با اندازه شرکت و داراییها قابل وثیقه شرکت رابطه مستقیمی دارد و همچنین شرکتها با نرخ فروش سریع به استفاده بالا از بدهی تمایل دارند و این در حالی است که شرکتهایی که فرصتهای رشد معین در آینده دارند، کمتر از بدهی استفاده کنند.
در پژوهش دیگر با نام «عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه با شواهد تجربی در کشور اسپانیا» که آلبرتو[۲۲۹] و پاندادو[۲۳۰] در سال ۲۰۰۲ انجام دادند، ارتباط معکوسی بین میزان نقدینگی شرکت و میزان استفاده از اهرم به دست آمد و این که استفاده از نقدینگی شرکت مرجع به استفاده از اهرم در ساختار سرمایه است. در واقع این پژوهش نیز بر نتایج پیشبینی تئوری سلسلهمراتب گزینههای تأمین مالی صحه میگذارد.
پژوهش دیگری به نام «ساختار سرمایه شرکتهای سوئیس» توسط گاد[۲۳۱] و دیگران در سال ۲۰۰۳ انجام شد. در این پژوهش عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه برای ۱۰۶ شرکت سوییسی حاضر در بورس اوراق بهادار سوئیس تجزیهوتحلیل شد. آزمونهای ایستا و پویا برای دوره زمانی ۲۰۰۰-۱۹۹۱ انجام گرفت. در این پژوهش، به این نتیجه رسیدند که اندازه شرکتها، داراییهای قابل وثیقه و نااطمینانی تجاری به طور مثبت با اهرم در ارتباطاند، در صورتی که رشد مورد انتظار و سودآوری تأثیر منفی بر اهرم دارند. این روابط اظهار میکند که هم تئوری ترجیحی و هم تئوری توازن ایستا در توضیح ساختار سرمایه شرکتهای سوئیسی دخالت دارند. این تجزیهوتحلیل همچنین نشان داد که شرکتهای سوئیسی به سمت یک نسبت بدهی هدف پیش میروند، اما تنظیم فرایند بسیار کندتر از کشورهای دیگر انجام میشود.
تعداد موارد یا پاسخ دهندگان = n.
تعداد متغیرهایی که رتبهبندی می گردند = k.
حاصل جمع رتبههای داده شده به متغیرها از سوی پاسخ دهندگان = R.
-
-
-
-
-
- مدل معادلات ساختاری[۲۹۰]
-
-
-
-
برای بررسی روابط علّی بین متغیرها به صورت منسجم کوششهای زیادی در دهه اخیر صورت گرفته است یکی از این روشها نوید بخش در این زمینه مدل معادلات ساختاری یا تحلیل چند متغیری با متغیرهای مکنون است. بدون توجه به نام یامفهوم بیشمار آن، این واژه به یک سری مدلهای عمومی اشاره میکند که شامل تحلیل عاملی تأئیدی[۲۹۱]، مدلهای ساختاری همزمان کلاسیک[۲۹۲]، تجزیه و تحلیل مسیر[۲۹۳]، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس[۲۹۴] و سایر روش های آماری است(هویل،۱۹۹۵).
جرقه ورود به بحث مدل معادلات ساختاری با موضوع شاخصهای چندگانه[۲۹۵] شروع شد. مدل معادلات ساختاری یک رویکرد آماری جامعی برای آزمون فرضیههایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده[۲۹۶] و متغیرهای مکنون[۲۹۷] میباشد(هویل،۱۹۹۵). از طریق این رویکرد میتوانیم قابل قبول بودن مدلهای نظری را در جامعههای خاص با بهره گرفتن از دادههای همبستگی، غیرآزمایشی، آزمایشی آزمون نمود.
-
-
-
-
-
- ضرورت مدل معادلات ساختاری در پژوهش حاضر
-
-
-
-
یکی از قویترین و مناسبترین روش های تجزیه و تحلیل در تحقیقات علوم رفتاری و علوم اجتماعی تجزیه و تحلیل چند متغیره است. زیرا ماهیت این گونه موضوعات، چند متغیره بوده و نمیتوان آنها را با شیوه دو متغیری(که هر بار تنها یک متغیر مستقل با یک متغیر وابسته در نظر گرفته میشود) حل نمود.
تجزیه و تحلیل چند متغیره به یک سری روش های تجزیه و تحلیل اطلاق میشود که ویژگی اصلی آنها، تجزیه و تحلیل همزمان K متغیر مستقل و N متغیر وابسته است. تجزیه و تحلیل ساختارهای کوواریانس[۲۹۸] یا مدل سازی علّی یا مدل معادلات ساختاری یکی از اصلیترین روش های تجزیه و تحلیل ساختارهای دادههای پیچیده است. بنابراین از آنجایی که در تحقیق حاضر یک متغیر مکنون وجود دارد که می بایستی اثر آنها بر روی متغیرهای مشاهده شده مورد بررسی قرار گیرد استفاده از مدل معادلات ساختاری(قسمت مدل اندازه گیری با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تاییدی) ضرورت می یابد.
-
-
-
- مراحل مدل معادلات ساختاری
-
-
با توجه به جدول فوق مشاهده می شود که سطح معنی داری بدست آمده بزرگتر از ۰۵/۰ است بنابراین با ۹۵% اطمینان می توان گفت که تحصیلات تاثیری بر بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه ندارد.
۴-۸) خلاصه فصل
در این فصل با بهره گرفتن از آزمونهای آماری متناسب شامل همبستگی اسپیرمن، آزمون تی تست و تحلیل واریانس تک عاملی رسالت اصلی تحقیق یعنی آزمون فرضیه های تحقیق و دستیابی به اهداف تحقیق بر اساس دادههای به دست آمده پرداخته شد. لازم به ذکر است جامعه آماری این تحقیق را مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه استان اصفهان تشکیل میدهند. نتایج مربوط به آزمونهای همبستگی نشان میدهد که دو متغیر «بازاریابی دهان به دهان» و «ارزشهای فرهنگی» دارای همبستگی زیادی با یکدیگر میباشند بطوریکه متغیر بازاریابی دهان به دهان بیشترین همبستگی را با ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان و پس از آن با مردگرایی/ زن گرایی، پس از آن فاصله قدرت و در نهایت فردگرایی/جمع گرایی داشته است (برای اطلاعات بیشتر به ضمائم-ضرایب همبستگی مراجعه شود). این در حالی است که در بررسی بازاریابی دهان به دهان در قالب دو بعد بازاریابی دهان به دهان درون گروهی و برون گروهی، آزمون فرضیات رابطه بین هر دو آنها با ارزشهای فرهنگی اجتناب، مردگرایی/زن گرایی و فاصله قدرت را تائید و رابطه آنها با ارزش فرهنگی فردگرایی/ جمع گرایی را رد نمود. همچنین در بررسی و مقایسه بازاریابی دهان به دهان برحسب گروه های جنسیتی، سنی و تحصیلی مختلف، نتایج بدست آمده تنها تاثیر جنسیت بر بازاریابی دهان به دهان درون گروهی را مورد تائید قرار داد و سایر بررسیها تاثیرگذار تشخیص داده نشد.
۵-۱) مقدمه
هدف تمامی پژوهشها و تحقیقات ، تهیه و کسب نتایجی در خور اهمیت برای ذینفعان است . مهمترین بخش هر تحقیق ارائه راه کار و پیشنهادات مناسب و کارآمد توسط پژوهشگر است که به کمک اطلاعات بدست آمده از نمونه آماری درخصوص فرضیات آماری است . در فصل پیش رو سعی بر آن است که با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق ، پیشنهاداتی مناسب به مدیران توسط محقق ارائه شود تا با توجه به پیشنهادات سمت و سوی مناسب را اتخاذ نمایند.
تحقیق حاضر با یک فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی رابطه بین ارزشهای فرهنگی و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان را مورد بررسی قرار داده است. در این فصل به نتایج حاصل از تحقیق و پیشنهادات کاربردی برای تحقیقات آتی می پردازیم.
۵-۲) نتایج آمار توصیفی
با توجه به اینکه یافته های تحقیق باید با مبانی نظری، ادبیات و سابقه تحقیقات گذشته مقایسه گردد تا بحث و نتیجه گیری تحقیق از اعتبار لازم برخوردار گردد، لازم است تا نتایج این پژوهش برای مقایسه و استنتاج علمی ارائه گردد، نتایج این پژوهش به شرح زیر است.
۵-۲-۱) یافته های توصیفی:
-
- بازاریابی دهان به دهان: بازاریابی دهان به دهان متغیر وابسته تحقیق است که کمترین امتیاز آن ۱٫۸۸ و بالاترین امتیاز آن ۵، میانگین ۳٫۷۱۷ انحراف معیار ۰٫۵۷۵ و واریانس آن ۰٫۳۳۱ بوده است. بازاریابی دهان به دهان فعالیتی است که در آن مصرف کننده اطلاعات بازاریابی مربوط به محصولات و خدمات را به مصرف کننده دیگری منتقل می کند. بدین ترتیب که یک مشتری از طریق دادن اطلاعات به مشتری دیگر آنها را راهنمایی اطلاعاتی می کند. با توجه به میانگین بدست آمده می توان گفت که بازاریابی دهان به دهان محصولات لبنی پگاه اصفهان در سطح مطلوب یعنی بالاتر از میانگین قرار دارند. بدین معنی که مصرف کنندگان این محصول در اصفهان در حد مطلوبی به تبلیغات شفاهی درخصوص محصولات لبنی پگاه می پردازند.
-
- بازاریابی دهان به دهان درون گروهی: بازاریابی دهان به دهان درون گروهی یکی از ابعاد متغیر وابسته تحقیق می باشد که کمترین امتیاز آن ۱ و بالاترین مقدار آن ۵، میانگین ۳٫۶۸ و انحراف معیار ۰٫۶۵۹ و واریانس آن ۰٫۴۳۴ بوده است. همانطور که در فصول گذشته اشاره گردید به تبلیغاتی گفته می شود که در داخل گروه: خانواده، خویشاندان و گروه دوستان نزدیک صورت می گیرد یعنی گروهی که فرد برای به دست آوردن اطلاعات و یا مشاوره در خصوص خرید کالا و یا استفاده از خدمات به آنها مراجعه میکند و یا تمایل دارد تجربه خرید و مصرف خود را با آنها در میان بگذارد. با توجه به میانگین بدست آمده میتوان گفت که بازاریابی دهان به دهان درون گروهی محصولات لبنی پگاه اصفهان نیز در سطح مطلوب یعنی بالاتر از میانگین قرار دارند. بدین معنی که مصرف کنندگان این محصول در اصفهان در حد مطلوبی به تبلیغات شفاهی درخصوص محصولات لبنی پگاه در داخل گروه خانواده و دوستان نزدیک می پردازند.
-
- بازاریابی دهان به دهان برون گروهی: بازاریابی دهان به دهان برون گروهی دیگر بعد متغیر وابسته تحقیق می باشد که کمترین امتیاز آن ۱٫۷۵ و بالاترین مقدار آن ۵، میانگین ۳٫۷۵ و انحراف معیار ۰٫۶۲۴ و واریانس آن ۰٫۳۸۹ بوده است که نشان دهنده وضعیت مطلوب بازاریابی دهان به دهان برون گروهی محصولات لبنی پگاه اصفهان است. تبلیغات دهان به دهان برون گروهی، تبلیغاتی است که در خارج از گروهِ خانواده، خویشاندان و دوستان نزدیک، و با گروهی که فرد با آنها سابقه آشنایی و نزدیکی چندانی ندارد صورت می پذیرد.
-
- ارزشهای فرهنگی: به طورکلی فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به عنوان اعتقادات، ارزش ها، قوانین، هنجارها، نمادها و سنت های مشترک گروهی از افرادتعریف می شود. ارزشهای فرهنگی متغیر مستقل تحقیق می باشد که کمترین امتیاز آن ۲٫۶۹ و بالاترین مقدار آن ۵، میانگین ۳٫۹۲ و انحراف معیار۰٫۴۵۰۷۶ و واریانس آن ۰٫۲۰۳ بوده است.
-
- مردگرایی/زن گرایی: ارزش فرهنگی مردگرایی/زن گرایی یکی از ابعاد متغیر مستقل تحقیق است که کمترین امتیاز آن ۱٫۸ و بالاترین مقدار آن ۵، میانگین ۳٫۹۱ و انحراف معیار ۰٫۶۸۰ و واریانس آن ۰٫۴۶۳ می باشد. همانطور که اشاره شد در فرهنگ های مردخو بر کارایی، رقابت و عملکرد تاکید شده و عمدتاً تمایل به بروز رفتارهای حمایتی و کمک کننده دارند. در حالی که در فرهنگ های زن خو به روابط متقابل، همکاری و کیفیت، حل اختلاف از طریق گفت وگو و سازش تاکید می شود. لذا با توجه به ماهیت سوالات طراحی شده برای این ارزش فرهنگی (میانگین امتیازات کمتر از ۳ نشانه ارزش فرهنگی زن گرایی در فرد پاسخگو، ۳ حد متعادل هر دو ارزش فرهنگی و میانگین امتیازات بالاتر از ۳ نشان دهنده ارزش فرهنگی مردگرایی در فرد پاسخگو است)، میانگین بدست آمده از امتیازات این متغیر نشان می دهد که ارزش مردگرایی در مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان به مراتب بالاتر از ارزش فرهنگی زن گرایی در آنان است.
-
- اجتناب از عدم اطمینان: این بعد به میزانی مربوط می شود که یک جامعه، سازمان و یا گروه بر نظم، انسجام ثبات، رویه های رسمی و قوانین تکیه می کند تا عدم اطمینان را کاهش دهد در جوامع و سازمانهای با عدم اطمینان بالا، قوانین و مقررات زیادی به منظور پیش بینی، شفافیت و ساختاردهی و کنترل رفتارها و اقدامات تدوین می گردد. اجتناب از عدم اطمینان یکی دیگر از ابعاد متغیر مستقل پژوهش است که در این پژوهش کمترین امتیاز این متغیر ۱٫۵ و بالاترین مقدار آن ۵ میانگین ۳٫۸۲ و انحراف معیار ۰٫۶۶۳ و واریانس آن ۰٫۴۳۹ بوده است که میانگین بدست آمده نشان دهنده اجتناب از عدم اطمینان بالای نمونه مورد بررسی می باشد.
-
- فردگرایی/جمع گرایی: فردگرایی معیاری است که روابط بین اشخاص و گروه را در یک جامعه نشان می دهد. در جوامع فردگرا روابط بین افراد بسیار ضعیف و کمرنگ است و افراد به ندرت با اشخاص فراتر از خانواده خود رابطه صمیمی دارند. بر عکس در جوامع جمع گرا روابط بین افراد بسیار زیاد است و افراد با اشخاص فراتر از خانواده خود نیز رابطه صمیمی دارند. در این پژوهش کمترین امتیاز این متغیر۲ و بالاترین مقدار آن ۵ ، میانگین ۳٫۹۳ و انحراف معیار ۰٫۷۳۵ و واریانس آن ۰٫۵۴۱ بدست آمده که با توجه به ماهیت سوالات طراحی شده برای این ارزش فرهنگی (میانگین امتیازات کمتر از ۳ نشانه ارزش فردگرایی در فرد پاسخگو، ۳ حد متعادل هر دو ارزش فرهنگی و میانگین امتیازات بالاتر از ۳ نشان دهنده ارزش فرهنگی جمع گرایی در فرد پاسخگو است)، میانگین بدست آمده از امتیازات این متغیر نشان می دهد که ارزش فرهنگی جمع گرایی در مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان در حد مطلوبی قرار دارد.
-
- فاصله قدرت: فاصله قدرت به ایجاد سطوح مختلف قدرت، اختیار، مقام و ثروت میان افراد و میزان پذیرش نابرابری قدرت، احترام به اقتدار حاکمان توسط افراد جامعه، و دادن اجازه کنترل افراد با قدرت کمتر توسط قدرتمندان جامعه اشاره دارد. فاصله قدرت آخرین بعد از ابعاد متغیر مستقل پژوهش است که در این پژوهش کمترین امتیاز آن ۲٫۱۷ و بالاترین امتیاز آن ۵ ، میانگین ۳٫۹۸۸ و انحراف معیار ۰٫۵۴۲ و واریانس آن ۰٫۲۹۳ ۰٫۲۳۲ بدست آمده که با توجه به بالاتر بودن میانگین آن از حد متوسط می توان گفت که در نمونه مورد بررسی ارزش فرهنگی فاصله قدرت بالاست.
۵-۳) آمار استنباطی
بررسی فرضیه اصلی: بین ارزشهای فرهنگی و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معنا دار وجود دارد.
به جهت نرمال نبودن توزیع متغیر سبک مشارکت در نمونه، از ضریب همبستگی اسپیرمن جهت آزمون این فرضیه استفاده شد و در سطح خطای ۰۱/۰ سطح معنی داری (Sig) بدست آمده کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که بین ارزش فرهنگی با بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و شدت این رابطه نیز برابر با ۵۴۷/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین ارزشهای فرهنگی و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان است. در مقایسه نتایج حاصل از این فرضیه با سایر پژوهشهای انجام شده در این زمینه، می توان به پژوهش دزموند لام[۶۲] (۲۰۰۹)، اسکیومان و همکارانش[۶۳] (۲۰۱۰) و عسکری لاسکی (۱۳۹۱) اشاره کرد. که نتایج بدست آمده از آزمون این فرضیه با هر سه پژوهش مذکور مطابقت دارد.
بررسی فرضیه فرعی اول : بین ارزش فرهنگی فرد گرایی در مقابل جمع گرایی مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان درون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
نتایج آزمون این فرضیه نشان داد که در سطح خطای ۰۵/۰ سطح معنی داری (Sig) بدست آمده بزرگتر از ۰۵/۰ می باشد بدین معنا که بین ارزش فرهنگی فرد گرایی در مقابل جمع گرایی مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان درون گروهی رابطه معنا دار وجود ندارد. در مقایسه نتایج حاصل از این فرضیه با سایر پژوهشهای انجام شده در این زمینه، از آنجائیکه پژوهش لام تنها پژوهشی است که بازاریابی دهان به دهان را در دو بعد درون گروهی و برون گروهی در رابطه با ارزشهای فرهنگی مورد بررسی قرار داده است تنها نتایج بدست آمده را می توان با پژوهش وی مورد مقایسه قرار داد از این رو در مقایسه نتایج بدست آمده از این فرضیه با پژوهش لام (۲۰۰۹) می توان گفت که نتایج بدست آمده منطبق بر پزوهش لام است.
بررسی فرضیه فرعی دوم: بین ارزش فرهنگی فرد گرایی در مقابل جمع گرایی مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان برون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
نتایج آزمون این فرضیه نشان داد که در سطح خطای ۰۵/۰ سطح معنی داری (Sig) بدست آمده بزرگتر از ۰۵/۰ می باشد بدین معنا که بین ارزش فرهنگی فرد گرایی در مقابل جمع گرایی مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان برون گروهی رابطه معنا دار وجود ندارد. در مقایسه نتایج حاصل از این فرضیه با پژوهش دزموند لام (۲۰۰۹)، مشاهده می شود که نتایج بدست آمده از آزمون این فرضیه با پژوهش با پژوهش لام در تضاد است.
فرضیه فرعی سوم: بین ارزش بین ارزش فرهنگی مردگرایی در مقابل زن گرایی مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان درون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
سطح معنی داری (Sig) بدست آمده از آزمون این فرضیه کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که بین مردگرایی در مقابل زن گرایی و بازاریابی دهان به دهان درون گروهی مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و شدت این رابطه نیز برابر با ۴۷۲/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین ارزشهای فرهنگی مردگرایی/زن گرایی و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان است. این نتیجه با نتایج حاصل از پژوهش لام (۲۰۰۹) مطابقت دارد.
فرضیه فرعی چهارم: بین ارزش بین ارزش فرهنگی مردگرایی در مقابل زن گرایی مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان برون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
سطح معنی داری (Sig) بدست آمده از آزمون این فرضیه کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که رابطه بین مردگرایی در مقابل زن گرایی و بازاریابی دهان به دهان برون گروهی معناداری بوده و شدت این رابطه نیز برابر با ۴۵۸/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین دو متغیر است. این نتیجه با نتایج حاصل از پژوهش لام (۲۰۰۹) در تضاد است.
فرضیه فرعی پنجم: بین ارزش فرهنگی فاصله قدرت با بازاریابی دهان به دهان مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان درون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
سطح معنی داری (Sig) بدست آمده از آزمون این فرضیه کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که بین قدرتمندی و بازاریابی دهان به دهان درون گروهی مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و شدت این رابطه نیز برابر با ۳۱۳/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین ارزش فرهنگی قدرتمندی و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان درون گروهی محصولات لبنی پگاه اصفهان است. این نتیجه با نتایج حاصل از پژوهش لام (۲۰۰۹) مطابقت دارد.
فرضیه فرعی ششم: بین ارزش فرهنگی فاصله قدرت با بازاریابی دهان به دهان مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان برون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد .
سطح معنی داری (Sig) بدست آمده از آزمون این فرضیه کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که بین قدرتمندی و بازاریابی دهان به دهان برون گروهی مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و شدت این رابطه نیز برابر با ۲۵۶/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین ارزش فرهنگی قدرتمندی و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان برون گروهی محصولات لبنی پگاه اصفهان است. این نتیجه با نتایج حاصل از پژوهش با پژوهش لام (۲۰۰۹) در تضاد است.
فرضیه فرعی هفتم: بین ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان درون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
سطح معنی داری (Sig) بدست آمده از آزمون این فرضیه کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که بین ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان و بازاریابی دهان به دهان درون گروهی مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و شدت این رابطه نیز برابر با ۴۹۶/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان درون گروهی محصولات لبنی پگاه اصفهان است. این نتیجه با نتایج حاصل از پژوهش با پژوهش لام (۲۰۰۹) مطابقت دارد.
فرضیه فرعی هشتم: بین ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان مصرف کننده با میل به مشارکت وی در بازاریابی دهان به دهان برون گروهی رابطه معنا دار وجود دارد.
سطح معنی داری (Sig) بدست آمده از آزمون این فرضیه کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد که نشان دهنده تائید فرض H1 و رد فرض H0 می باشد به این معنی که بین ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان و بازاریابی دهان به دهان برون گروهی مصرف کنندگان محصولات لبنی پگاه اصفهان رابطه معناداری وجود دارد و شدت این رابطه نیز برابر با ۵۳۷/۰ می باشد که بیانگر رابطه مستقیم بین ارزش فرهنگی اجتناب از عدم اطمینان و بازاریابی دهان به دهان مصرف کنندگان برون گروهی محصولات لبنی پگاه اصفهان است. این نتیجه با نتایج حاصل از پژوهش با پژوهش لام (۲۰۰۹) مطابقت ندارد.
۵-۴) پیشنهادات پژوهش
الف) پیشنهادات بر اساس یافته های پژوهش (پیشنهادات اجرایی)
بازایابی دهان به دهان میتواند کسب و کار را با هزینهای ناچیز در بین اقشار مختلف مردم و مشتریان بالقوه در کشور و همزمان در سطح جهانی مطرح کرده و به آهنگ رشد و توسعه آن افزوده و باعث افزایش مشتریان بافعل و در نتیجه رشد سود و درآمد آن شود. چرا که در بازاریابی دهان به دهان وقتی کسی از خدمات و کالا رضایت داشته باشد و این رضایت بتواند وی را جذب کرده و راضی نگه دارد، به نوعی پیک رایگان برای آن محصول و خدمات تبدیل خواهد شد و در هر جمع و محفلی و در هر زمان که صحبت از کالا یا خدماتی متناسب با آن حیطه کاری باشد مطمئنا نامی از کالای محبوبش بر زبان خواهد آورد. معرفی شخصی و شفاهی این فرد، به آسانی و بدون هزینه، باعث شناخته شدن و جذب نفرات و مشتریهای جدید شده ضمن اینکه چون این مشتریان جدید تعریف محصول را از دوست یا آشنای خود شنیدهاند و به حرف وی اطمینان و اعتماد دارند، خیلی سریعتر مایل به خرید خواهند شد. با توجه به اهمیت روزافزون این نوع بازاریابی و با توجه به تائید رابطه مستقیم بین ارزشهای فرهنگی و بازاریابی دهان به دهان می توان به اهمیت بیش از بیش بر اهمیت توجه به فرهنگ جوامع مختلف بر موفقیت برنامه های بازایابی پی برد. از این رو پیشنهاد می گردد:
-
- تا شرکتها و صاحبان کسب و کار به مطالعه فرهنگ مناطق مختلف و درک درست ماهیت پیچیده هویت مصرف کننده محصولات خود بپردازند چرا که درک درست از فرهنگ جزء الزامی در توسعه ی استراتژی های مؤثر بازاریابی و عملکردهای برتر بازاریابی می باشد.
ب) پیشنهادات برای تحقیقات آتی
- پیشنهاد می گردد در پژوهشهای آتی از روش های دیگر جمع آوری اطلاعات همچون مصاحبه نیز بهره بگیرند.
جدول ۴-۳۳٫ نتیجه ی آزمون ضریب همبستگی بین آزمونهای مختلف و ترکیب ۶۲
جدول ۴-۳۴ ۶۳
جدول ۴-۳۵ ۶۳
جدول ۴-۳۶ ۶۳
جدول ۴-۳۷ ۶۴
جدول ۴-۳۸ ۶۴
جدول ۴-۳۹ ۶۵
جدول ۴-۴۰ ۶۵
جدول ۴-۴۱ ۶۵
جدول ۴-۴۲ ۶۶
جدول ۴-۴۳ ۶۶
جدول ۴-۴۴ ۶۷
جدول ۴-۴۵ ۶۷
جدول ۴-۴۶ ۶۷
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۳-۱ چگونگی اجرای آزمون کشش بارفیکس ۳۷
شکل ۳-۲ چگونگی انجام آزمون درازنشست ۳۸
شکل ۳-۳ نحوه اجرای آزمون تعادل ۳۹
شکل ۳-۴ نحوه اجرای آزمون دو ۵۴۰ متر ۴۱
شکل۳-۵ نحوه اجرای آزمون کشش در حالت نشسته ۴۲
شکل ۳-۶ نحوه اندازه گیری چربی زیر پوستی سه سر بازو ۴۴
شکل ۳-۷- اندازه گیری ساق پا ۴۴
مقایسه رابطه سطح آمادگی جسمانی با ترکیب بدن دختران دانش آموز مدارس
دولتی و غیر انتفاعی رشت
چکیده
هدف از انجام پژوهش جاری مقایسه ی رابطه سطح آمادگی جسمانی با ترکیب بدن بین مدارس دولتی و غیرانتفاعی درشهر رشت می باشد.جامعه ی آماری پزوهش حاضرتعداد ۱۰۰۸۰ دانش آموزان دختر ۱۰ تا ۱۲ سال بودند که در سال تحصیلی ۹۲ – ۹۳ در مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل بودند.نمونه ی آماری پزوهش که به روش خوشه ای انتخاب شد، شامل ۶۰۰ نفر بود که به تفکیک ۲۰۰ نفر در هر پایه انتخاب شد.پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده که بصورت میدانی انجام شد.آزمونهای دراز و نشست ، انعطاف پذیری ، دوی ۵۴۰ متر ،کشش بارفیکس و لک لک (تعادل) برای این دانش آموزان مورد استفاده قرار گرفت.برای آزمون فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید، البته قبل از بکارگیری این آزمون برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف استفاده شد.برای مقایسه ی بین آمادگی جسمانی مدارس دولتی و غیر انتفاعی هم از آزمون فیشر استفاده گردید.در بررسی نتایج فرضیه های پژوهش مشخص شد بین آزمون دراز نشست با ترکیب بدن بین کلیه پایه ها در مدارس دولتی و غیر انتفاعی ارتباط معنی داری وجود داشت.نتایج آزمونهای انعطاف پذیری با ترکیب بدن ، و همچنین آزمون دوی ۵۴۰ متر با ترکیب بدن هم بین کلیه پایه ها در مدارس دولتی و غیر انتفاعی نشان داد که ارتباط معنی داری وجود داشت.در مورد آزمون کشش بارفیکس با ترکیب بدن بین کلیه ی پایه ها ، به غیر از پایه ی چهارم مدارس دولتی هم ارتباط معنی داری وجود داشت.در مورد آزمون تعادل با ترکیب بدن هم بین دو متغیر در مدارس دولتی ارتباط معنی داری وجود نداشت ، اما در مدارس غیر انتفاعی ارتباط بین این دو متغیر معنی دار بود.نتیجه ی مقایسه ی روابط مشاهده شده در مدارس دولتی و غیر انتفاعی که توسط آزمون فیشر انجام گرفت، حاکی از این موضوع بود که بین کلیه ی آزمونها در مدارس دولتی و غیر انتفاعی با توجه به پنج نوع تست ارتباط وجود داشت و تنها در پایه ی پنجم آزمون کشش بارفیکس بین مدارس دولتی و غیر انتفاعی ارتباط وجود نداشت. در نتیجه می توان گفت که داشتن فعالیت بدنی متوسط که خود موجب کاهش درصد توده چربی بدن و افزایش درصد توده بدون چربی بدن می شود، نقش مهمی در میزان افزایش آمادگی جسمانی فرد دارد. و همچنین بدیهی است افزایش توده چربی بدن باعث کاهش آمادگی جسمانی و با تمرین و فعالیت بدنی می توان به افزایش آمادگی جسمانی و همچنین کاهش توده چربی بدن پرداخت.
واژگان کلیدی: آمادگی جسمانی، شاخص توده بدن (BMI)، ترکیب بدن، درصد چربی زیر پوستی.
فصل اول
۱-۱ مقدمه
در چند دهه گذشته علاقه مندی به فعالیت های تخصصی که حاصل توسعه تربیت بدنی بوده است، منجر به پیدایش و افزایش تعداد حرفه ها و تخصص ها در زمینه ورزش و تربیت بدنی شده است. آمادگی جسمانی یکی از مباحث مهم در فیزیولوژی ورزش است که در سالهای اخیر مبنای کار بسیاری از پژوهشگران و عنوان بسیاری از کتب علمی ورزش شده است. سازمان بهداشت جهانی، آمادگی جسمانی را توانایی انجام کار عضلانی به گونه ای رضایت بخش تعریف کرده است (۱۷). فعالیت بدنی یکی از پیش شرط های اصلی رشد و سلامتی و پایه و اساس یک زندگی سالم و شاداب است که ایجاد آرامش روانی و رشد بالقوه ی عادات و نگرش های مثبت در زندگی نقش بسزا دارد. فعالیت بدنی از جمله امور سودمند جهت تامین زندگی سالم در زمان حال و آینده برای کودکان است و همواره باید بخشی از زندگی فرد و خانواده باشد . فعالیت بدنی عبارت است از هر گونه تحرک بدنی که مستلزم هزینه ی انرژی باشد(۷۲). نتایج تحقیقات انجام شده در زمینه ی فواید فعالیت های بدنی نشان می دهد که انجام فعالیت های بدنی منظم و داشتن سبک زندگی فعال، از اجزای اصلی حفظ و بهبود سلامت جسمی و روانی در جامعه است(۳). از سوی دیگر، مطالعات گذشته نشان می دهند که سالهای کودکی و نوجوانی، دوران طلایی برای ساختن قامت و اسکلت بدن و تولید و تو سعه دستگاه های زیستی و تنطیم گر بدن است(۳۱). امروزه پیشرفت امکانات ماشینی از یک سو موجب زندگی بهتر و فراغت بیشتری شده و از سوی دیگر، از فعالیت جسمانی کاسته شده است. این مساله موجب شده که افراد به سمت زندگی غیر فعال سوق داده شوند و فقر حرکتی محسوسی در زندگی انسان به وجود آید. نتایج مطالعات و آمارهای مختلف بیانگر آن است که یکی از دلایل افزایش بافت چربی در بدن، عدم فعالیت بدنی است.(۲۵و۸).
تربیت بدنی در خود میراثی از اعصار گذشته دارد،منابع آن از طبیعت بشر سر چشمه گرفته، اختلافات آن تحت تاٌثیر تغییرات محیط اقتصادی،مذهبی قرار دارد واهداف آن نشان دهندهء افکار برجستهء زمان ومکان است (۷). در طول تاریخ بشری، قدرت واستقامت جسمانی همراه با شجاعت، بزرگترین عامل موفقیت انسان در میدان تنازع بقا بوده است(۵). همچنین حرکت از اساسی ترین عوامل زندگی انسان است که نقش مهمی در رشد عمومی وبخصوص رشد ذهنی وحرکتی دارد (۳۳). آنچه زیر بنای تمام فعالیت های حرکتی انسان را تشکیل می دهد، میزان آمادگی جسمانی بدن است. داشتن آمادگی جسمانی بالا، نه تنها در انجام حرکات بنیادی ما را یاری می دهد، بلکه در یادگیری مهارتهای ورزشی نیز موثر است (۳). واژهَ آمادگی جسمانی مفاهیم گسترده ای دارد و در نوشتارهای مختلف به شکل های گوناگون تعریف شده است. به طور متداول، کیفیت وامکانات بدن انسان در تطابق با فعالیت های بدنی، آمادگی جسمانی خوانده می شود (۸).
آمادگی جسمانی جوانان مسئله بنیادی و حیاتی است که سلامت و تندرستی افراد جامعه را تضمین می کند. افزایش ظرفیت کارآیی بدن جز از راه تربیت بدنی و فعالیت های حرکتی از هیچ برنامه تربیتی دیگری حاصل نمی شود و تربیت بدنی باید به عنوان بخش مکملی از برنامه های تعلیم و تربیت در آید (۲۰،۳۳). همچنین برای جوامع انسانی به اثبات رسیده است که سازگاری بهتر با محیط، نیاز به تعادل آمادگی جسمانی و ترکیب بدنی در فرد دارد و چنانچه افراد از نظر وضعیت جسمانی و ترکیب بدنی، شرایط مساعدی نداشته باشند، معمولا گوشه گیر، بدبین و منزوی می شوند و به عبارتی از تعادل روانی مناسبی برخوردار نخواهند بود(۸۱،۸۳).
۱-۲ بیان مسئله
بسیاری از مدیران مدارس در کشورهای صاحب نام ورزش به تجربه دریافته اند که تربیت بدنی جزء غیر قابل تفکیک جریان تربیت است و می تواند در تکامل عمومی کودک و حتی در روند کلی آموزش سهیم باشد. به گزارش معلمان تربیت بدنی کار آزموده، دانش آموزان به دلیل درگیری با تجربیات تربیت بدنی علایق جدیدی در مدارس کسب می کنند. به علاوه آمادگی جسمانی، اعتماد به نفس بیشتر، ثبات روحی و بهداشت روانی بهتری را در فرد موجب می شود. بدیهی است فعالیت و تمرین، با موضوعات تحصیلی ارتباط بسیار دقیق و ظریفی دارد. مع هذا مدیران مدارس بتدریج دریافته اند که تکامل کلی کودک، لازمهء آمادگی برای یادگیری بوده و آمادگی جسمانی در افزایش هوش و ادراک کودکان موءثر است (۷). تربیت بدنی برای دانش آموزان مدارس ابتدایی می تواند آمادگی بدنی، تندرستی وسلامتی عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی، ذهنی وعقلانی به ارمغان می آورد. برنامهء تربیت بدنی باید برای هر کودک جهت تکامل و حفظ حد مطلوب آمادگی بدنی با توجه به احتیاجات و نیازهای ویژهء هر یک از آنها، موقعیت هایی را فراهم سازد (۷). سطح مطلوب آمادگی بدنی برای رفع احتیاجات فردی واجتماعی لازم است، بنابراین می تواند یکی از اهداف تعلیم و تربیت باشد. همانطور که پیش از این ذکر شد، آمادگی بدنی یکی از اهداف مهم تربیت بدنی و در جهت تأمین اهداف تعلیم وتربیت است که در هیچ بخش دیگری از موارد درسی وجود ندارد. فردی که از لحاظ بدنی در آمادگ ی لازم به سر می برد، قدرت کافی برای انجام وظایف روزمره را بدون خستگی مفرط خواهد داشت، همچنین انرژی لازم جهت لذت بردن از وقت آزاد و برخورد با مسائل غیر قابل پیش بینی وفوری را دارد (۷). کریس[۱]و کولین[۲]عقیده دارند سطح فعالیت بدنی کودکان ونوجوانان سوءال همیشگی است، اما شواهد موجود نامفهوم یا از لحاظ متدولوژی متفاوتند. مقدار و سطح مطلوب آمادگی جسمانی که کودک در دوران کودکی برای سلامتی باید کسب کند هنوز ناشناخته است. اگر چه حدس زده میشود که در غیاب برخی از شاخص ها، سطح فعالیت شناخته شده به منظور ایجاد فواید سلامتی در بزرگسالی، برای کودکان مناسب باشد، با وجود این، اندازه گیری فعالیت در کودکان مشکل است و در حال حاضر، روش معتبری برای ارزیابی سطح فعالیت، که به کارگیری آن در تحقیقات گسترده راحت باشد، وجود ندارد. ایشان اضافه می کنند اطلاعات به دست آمده از مطالعات بزرگ و پر جمعیت حاکی از آن است که نقطهء اوج فعالیت در بچه ها حول وهوش سنین ۱۳و۱۴ سالگی است. بعد از این دوره این میزان به طور بارزی کاهش می یابد (۳۱). تحقیق دیگری که به منظور مقایسهء آمادگی جسمانی و تندرستی دانش آموزان هنگ کنگ و چین انجام گرفت، محققان به این نتیجه رسیدند که هنگ کنگ و چین دارای دو شیوهء اقتصادی متمایز شهرسازی و صنعتی میباشد. به نظر می رسد با پیشرفت اقتصادی و افزایش استانداردهای زندگی، باید توجه بیشتری به ترویج وتوسعهء ورزش و فعالیت های بدنی کودکان و جوانان مبذول داشت (۲۵). گذشته از همهء موارد مذکور، واضح است که رسیدن به حد مطلوب آمادگی جسمانی بدون پرداختن به فعالیت های بدنی غیر ممکن می نماید و بدیهی است که تمرینات بدنی باید با رعایت اصول علمی و روش صحیح انجام گیرد تا به افزایش آمادگی جسمانی منجر گردد. به عبارت دیگر، تمرینات بدنی بدون رعایت اصول علمی آن نه تنها آثار قابل توجهی بر آمادگی جسمانی ندارد، بلکه ممکن است آثار زیانباری برای دانش آموزان، خصوصاً دانش آموزان مقطع ابتدایی که بیشتر از سایر دوره های تحصیلی آسیب پذیرند، داشته باشد. بنابراین به نظر می رسد بهتر است درس تربیت بدنی توسط معلمان واجد شرایط که تخصص لازم را در زمینهء تمرینات بدنی دارند، تدریس شود (۳۰).
همچنین بررسی ها نشان داده اند که شیوع چاقی و سایر عوامل خطرزای بیماری های قلبی - عروقی در بسیاری از جوامع تحت تأثیر عوامل اجتماعی-اقتصادی است (۳۶٫۳۹٫۴۰٫۴۱٫۴۷٫۶۳٫۸۲). عوامل متعددی از طریق تأثیر بر رژیم غذایی، فرهنگ مصرف مواد غذایی و میزان فعالیت بدنی در بروز چاقی موءثرند (۷۰). سن، جنس، وضعیت تأهل، میزان درآمد، شغل و میزان تحصیلات عواملی هستند که در اینجا اضافه وزن و چاقی موءثرند (۳۴). وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده می تواند کلیه سطوح زندگی کودک را چه پیش از تولد و چه پس از تولد تحت تأثیر قرار داده و تغییرات عمیقی در نحوهء رشد کودک ایجاد کند (۱۷). نسبت به اطلاعات مربوط به کودکان برخوردار از تغذیهء خوب، کودکان مدرسه ای که دچار سوء تغذیه مزمن هستند، به طور متوسط کوچک تر می مانند و جهش نوجوانی آن ها دیرتر و با وسعت کمتری اتفاق می افتد. نتیجهء اصلی این امر، کاهش قد بزرگسالی و تودهء عضلانی است (۱۴).
برایان شارکی[۳] عوامل مختلفی را بر شمرده است که بر توان هوازیی افراد تأثیر گذارند، از جمله این عوامل به سن، جنس، وراثت، ترکیبات بدن، سطح و فعالیت بدنی می توان اشاره کرد و دانشمندان کل بدن انسان را شامل ۴ بخش توده چربی (FM)[4] توده عضلانی (FFM)[5]توده استخوانی و بقیه اعضاء می دانند که برای ساده کردن هر چه بیشتر این طبقه بندی، وزن بدن را به دو قسمت وزن چربی و وزن بدون چربی تقسیم کرده اند. کل وزن چربی بدن انسان به دو قسمت چربی ضروری و چربی ذخیره ای در بافت چرب تقسیم می شود که بافت چربی حدود ۵۰ درصد از وزن کل بدن را تشکیل می دهد (۱).
چربی ها نقش بزرگ و مهمی در متابولیسم بدن انسان دارند. در این اینجا منظور از ترکیب بدن، وزن چربی زیر پوستی، درصد چربی و وزن بدون چربی است. چنانچه اشاره شد، ترکیبات بدن از جمله عوامل تأثیرگذار بر توان هوازی هستند، تا کنون پژوهش های بسیاری بین ترکیب بدن و توان هوازی در گروه های مختلف صورت گرفته است
از جمله:
لیدی[۶] و همکاران (۱۹۶۵) در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که درصد بالای چربی، سبب کاهش قابلیت نسبی رساندن اکسیژن به بافت ها و در نتیجه پایین آمدن استقامت قلبی – عروقی شخص میشود (۱۳).
مونتویی[۷]و همکاران (۱۹۷۷) ارتباط معنی داری بین حداکثر اکسیژن مصرفی با قد، وزن و سطح بدن در شناگران دختر به دست آوردند (۶۸). تخمین زده اند که ۶۹% از تفاوت های افراد مختلف در مورد ارتباط بین اکسیژن مصرفی بیشینه (vo2max) و ترکیب بدن آنان، مربوط به وزن بدن و ۴% از اختلافات مربوط به قد و ۱% مربوط به تغییرات وزن بدون چربی است. بنابراین، تغییراتی که در ترکیبات بدن افراد ایجاد می شود، به احتمال زیاد در مقدار اکسیژن مصرفی بیشینه موء ثر است (۳۷).
به طور کلی، برای برخورداری از یک جامعه سالم شناخت زمینه های خطرزا ضروری است، بر همین اساس پژوهش حاضر بر آن است تا که آیا آمادگی جسمانی چه رابطه ای با ترکیب بدن در دانش آموزان دختر ۱۰-۱۲ سال دارد؟ و همچنین مقایسه آنها در بین مدارس دولتی و غیر انتفاعی به چه شکل است؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه به دلیل ماشینی شدن زندگی ،آپارتمان نشینی ،عدم تحرک ،بازی های رایانه ای و تغذیه نا مناسب شاهد اضافه وزن و چاقی دانش آموزان ابتدایی هستیم و از آنجایی که چاقی و اضافه وزن در دراز مدت باعث بروز بیماری های قلبی و… می شود ، توجه به آمادگی جسمانی در مقطع ابتدایی بسیار ضروری است.داشتن آمادگی عمومی بالا نه فقط در انجام حرکات بنیادی ما را یاری می دهد،بلکه در یادگیری مهارت های حرکتی و ورزشی نیز موثر است و افرادی که از آمادگی عمومی بالاتری سود می برند احتمالا مهارت های ورزشی را سریعتر فرا می گیرند. ارزشیابی درس تربیت در مدارس یکی از شیوه هایی است که به منظور استعداد یابی ،ارزیابی قابلیت های جسمانی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که وضعیت آمادگی جسمانی دانش آموزان با توجه به شرایط زندگی در حال تغییر است، همچنین به دلیل مشارکت و فعالیت کمتر دختران امکان ابتلاء به ناهنجاری های جسمانی و فیزیولوژیکی در آنها زیاد است،از این رو میزان آمادگی جسمانی می تواند اهرم پیشگیری کننده خوبی باشد(۱).
برای تحقق اهداف تربیت بدنی، دسترسی به اطلاعات درست از آمادگی جسمانی دانش آموزان در مدارس لازم و ضروری است. زیرا مرحله نوجوانی را معمولآً مرحلهء مناسب آمادگی جسمانی می دانند. در این مرحله نوجوانان می توانند فعالیت های ورزشی، مانند دویدن و پریدن را با تمام قدرت و مدت زیادی انجام دهند(۱) و تحقیقات وشواهد اخیر نشان داده اند که:
الف) بین میزان آمادگی جسمانی دانش آموزان و موفقیت و پیشرفت تحصیلی آنان همبستگی وجود دارد؛
ب) بین فعالیت های جسمانی کودکان و نوجوانان و سلامت ذهنی و عاطفی آنان رابطهء مستقیمی برقرار است؛
ج) عارضهء چاقی مفرط که از ابتدای جوانی آغاز می شود، ناشی از عدم تحرک و پر خوری دوران کودکی و نوجوانی است؛
د)موقعیت اجتماعی هر دانش آموزی در مقایسه با همسالانش در مدرسه؛
این موقعیت، تا حد بسیار زیادی به میزان مهارت های جسمانی دانش آموزان، راهی درست و بجا برای پیشرفت سلامت و تندرستی دانش آموزان امروز و آینده سازان فردای جامعه خواهد بود. نکته دیگری که در رابطه با ضرورت انجام این تحقیق می توان بیان کرد