نتیجه گیری و پیشنهادات تحقیق
.
۵-۱- مقدمه
سرمایه گذاران درباره بازده مورد انتظار[۹۳] و ریسک سهام شرکت دارای باورهای پیشین هستند. این باورهای پیشین بر پایه همه اطلاعاتی قرار دارد که در دسترس همگان است (از ویژگی های شرکت و معیارهای عملکردی). حتی اگر این باورها بر پایه اطلاعاتی قرار داشته باشد که در دسترس همگان است، هیچ الزامی وجود ندارد که باورهای پیشین برای همگان همانند باشند، زیرا سرمایه گذاران در برابر مقدار اطلاعاتی که کسب می کنند و نیز از نظر توانایی در تفسیر آنها متفاوت اند همچنین امکان دارد این باورهای پیشین شامل انتظاراتی باشد که در باره کارآیی آینده و کنونی شرکت است، زیرا بازده آینده اوراق بهادار، دست کم، تا حدی به توانایی های مدیریت شرکت در استفاده از منابع آن بستگی دارد.
هدف اساسی بررسی تأثیر اعلام سود بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها با تأکید بر برخی از ویژگیهای گزارشگری مالی می باشد. در فصول قبل، جهت دستیابی به هدف مذکور فرضیاتی مطرح شد و این فرضیات مبتنی بر آزمون های رگرسیونی مناسب، تحلیل گردید. نتیجه هر تحقیق علمی در بخش نتیجهگیری آن متبلور است. در این بخش نتایج آزمون فرضیهها مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و به بررسی تطبیقی یافتههای تحقیق با سایر تحقیقات مشابه پرداخته میشود. سپس نتیجه گیری کلی از تحقیق به عمل آمده و متناسب با نتایج تحقیق به گروه های ذینفع پیشنهادهای علمی و کاربردی ارائه میگردد. در بخش آخر پیشنهادهای مربوط به تحقیقات آتی که در راستای توسعه دانش راهگشا خواهد بود اشاره شده و موانع اجرای تحقیق و محدودیتهای موجود برای تعمیم نتایج بیان میگردد.
۵-۲- خلاصه و تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول
نتایج حاصل از زمون فرضیه اول نشان داد که هر چه هزینه های غیرقابل پیش بینی بالاتر باشد؛ با اعلام سود سالیانه، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بیشتر می شود. این یافته با مبانی نظی تحقیق و با یافته های جین فرانکویز گاجسکی و همکاران(۲۰۱۳) مطابقت دارد. این محققین نیز بخشی از شکاف بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را ناشی از عدم وجود اطلاعات شفاف در خصوص شاخص های عملکردی شرکتها می دانند. بر این اساس، یافته های فرضیه اول را می توان در راستای نتایج براون و همکاران(۲۰۰۸) دانست. این محققین، به این نتیجه رسیدند که هرچه کیفیت گزارش گری مالی بیشتر باشد عدم تقارن اطلاعاتی، کاهش و حجم مبادلات سهام افزایش می یابد.
هزینه های غیرقابل پیش بینی، بخشی از هزینه های واحد تجاری است که بطور بالقوه از جانب سرمایه گذاران و تحلیل گران، با بهره گرفتن از اطلاعات منتشر شده شرکت قابل پیش بینی نیست. فرانکوییزگاجسکی و همکاران(۲۰۱۳) وجود هزینه های غیرقابل پیش بینی را نشانه ای برای پایین بودن کیفیت افشای شرکتها عنوان نمودند و نشان دادند که محیط اطلاعاتی شرکتهایی که چنین هزینه هایی در آنها بالاتر است؛ نامتقارن تر می باشد. شواهد تجربی زیادی در خصوص نقش افشای اطلاعات در کاهش مسائل نمایندگی و بهبود ساختار گزارشگری مالی واحدهای تجاری وجود دارد که در آنها ایجاد آگاهی در خصوص فعالیت های مستمر شرکت و هزین های دستیابی به اهداف، مورد تاکید قرار گرفته است. چانگ و الدر(۲۰۰۹) پیشنهاد کردند که این آگاهی ها می تواند شامل اطلاعات داخلی با ارزش درباره چشم اندازهای تجاری آتی شرکت و همچنین استراتژی های تجاری آن باشد که بطور بالقوه از طریق ارتباط مستقیم بین مدیران و برخی از مالکان عمده و با نفوذ به طور انحصاری در اختیار قرار می گیرد. این انتقال اطلاعات اغلب از طریق کانال هایی همانند اعضای مشترک هیات مدیره در اختیار شرکت های سهامدار قرار می گیرد و از این طریق اکثر شرکت های سرمایه گذار به این اطلاعات دسترسی پیدا می کنند. در این میان، تنها منبع اطلاعاتی سهامداران جزء گزارشهای مالی منتشر شده بوسیله مدیران شرکتهای سهامی می باشد. این در حالی است که ممکن است این گروه از سهامداران به حجم عمده ای از اطلاعات حیاتی در خصوص چشم انداز آتی شرکت، دسترسی نداشته باشند.
بر اساس مباحث فوق می توان در خصوص یافته های فرضیه اول تحقیق به دو استدلال کلی دست یافت. اول اینکه، ممکن است میزان کیفیت افشای اطلاعات منتشر شده شرکتهای نمونه آماری، پایین بوده و در نتیجه موجب گمراهی بازار سرمایه شده باشد. دوم اینکه، وجود برخی از کانال های ارتباطی بین مدیران با برخی از مالکان، بطور بالقوه و صرفنظر از کیفیت و کمیت اطلاعات منتشره، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را بالا می برد. زیراکه همیشه اطلاعات محرمانه در خصوص شرکتها وجود دارد که بخش زیادی از این اطلاعات قابل افشا در صورتهای مالی نیستند.
۵-۳- تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم
در فرضیه دوم تحقیق ادعا شده است که هرچه هزینه های غیرقابل پیش بینی بالاتر باشد، با اعلام سود سالیانه عمق بازار کمتر می شود. یافته های فرضیه دوم حاکی از رد ادعای مذکور می باشد و نشان می دهد که بین تغییرات هزینه های غیرقابل پیش بینی با عمق بازار ارتباط معنادار به لحاظ آماری وجود ندارد. این یافته ها با نتایج حاصل از تحقیق جین فرانکوییز گاجسکی و همکاران(۲۰۱۳) و مبانی نظری تحقیق ناسازگار است. این محققین در تحقیق خود به بررسی تاثیر اعلامیه های سود سالیانه و فصلی بر عدم تقارن اطلاعاتی و مقایسه آن در دو کشور آمریکا و فرانسه پرداخته اند. نتایج نشان داده اند که دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در زمان اعلام سود میان دوره ای گسترده تر از اعلامیه های سود سالیانه می باشد و عدم افشا سود نمی تواند به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی کمکی کند.
بطور کلی، عمق بازار، متغیری است که متاثر از حجم مبادلات در بازار و گستردگی آن می باشد. از این نظر، ممکن است در بازار سرمایه ایران توجه فعالان بازار به اطلاعات حسابداری کمتر بوده و یا اینکه آن را به صورت صحیح تحلیل نکنند.
۵-۴- تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم
در فرضیه سوم تحقیق ادعا شده است که هر چه اقلام تعهدی بالاتر باشد،با اعلام سود سالیانه، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بیشتر می شود. یافته های تحلیل آماری فرضیه سوم حاکی از رد ادعای مذکور می باشد. این یافته ها با نتایج حاصل از تحقیق جین فرانکوییزگاجسکی و همکاران(۲۰۱۳) و مبانی نظری تحقیق ناسازگار است. اقلام تعهدی، ناشی از بکارگیری روش های اختیاری حسابداری است که چنانچه کیفیت آن پایین باشد؛ ممکن اس باعث ایجاد اطلاعات گمراه کننده شود. همچنین، اقلام تعهدی به خودی خود باعث ایجاد واکنش های غیر اصولی به اطلاعات حسابداری می شود. در این رابطه، اسلون(۱۹۹۶) پیشنهاد داد زمانی که جزء تعهدی سود بیشتر است، سود در دوره های آینده کمتر پایدار می ماند. از طرفی بیشتر سرمایه گذاران بر سود شرکت متمرکز هستند و پایداری متفاوت اقلام تعهدی و جریانهای نقدی را درک نمی کنند. نادیده گرفتن این تفاوت سبب شده است که سرمایه گذاران درباره ارزیابی عملکرد آینده شرکتهای با اقلام تعهدی زیاد، بسیار خوشبین و درباره آینده شرکتهایی با اقلام تعهدی کم، بدبین باشند؛ لذا سهام شرکتها به گونه ای نادرست و غیرمنطقی ارزشگذاری می شود(کوتاری و همکاران، ۲۰۰۶).
در نتیجه، یافته های فرضیه سوم را می توان به عنوان بخشی از پیامدهای نامطلوب اقلام تعهدی در بازار سرمایه دانست. این مطلب که بر خلاف انتظارات، اعلام سود تاثیری بر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی ندارد؛ می تواند متاثر از نقش اقلام تعهدی باشد. بر این اساس می توان به دو نکته استدلالی اشاره نمود. اول اینکه، ممکن است وجود اقلام تعهدی در سودهای گزارش شده، قابلیت اعتماد این سودها را کاهش داده و سرمایه گذاران چنین اطلاعاتی را گمراه کننده تلقی کرده و از آنه در تصمیمات سرمایه استفاده نکنند. دوم، اقلام تعهدی باعث کاهش کیفیت اطلاعات شده و ارائه اطلاعات با کیفیت پایین، نمی توان محیط اطلاعاتی شرکت را متقارن نماید و یا از عدم تقارن آن بکاهد.
۵-۵- تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه چهارم
نتایج حاصل از آزمون فرضیه چهارم تحقیق نشان داد که هر چه اقلام تعهدی بالاتر باشد، با اعلام سود سالیانه، عمق بازار کمتر می شود. این یافته ها با نتایج حاصل از تحقیق جین فرانکوییز گاجسکی و همکاران(۲۰۱۳) و مبانی نظری تحقیق سازگار است. تحقیقاتی که واکنش بازار سرمایه به اقلام تعهدی را موردنظر قرار داده اند؛ پیشنهاد می کنند که واکنش های بازار سرمایه (چه مثبت و چه منفی) به اقلام تعهدی، شدید و مشهود است. زیراکه بازار سرمایه به مقدار قابل توجهی به سود گزارش شده توجه نشان می دهد.
در واقع، رقم نهایی سودخالص، حاصل یک فرایند طولانی حسابداری است که در هر مرحله از این فرایند، امکان اعمال نظر و دستکاری آن توسط مدیران وجود دارد. در واقع، استانداردهای حسابداری در برخی موارد راه گریزی را در زمان بندی و اندازه گیری درآمدها و هزینه ها فراهم کرده است. از طرفی، استفاده کنندگان صورتهای مالی، اهمیت زیادی برای رقم سودخالص گزارش شده قائل هستند و این رقم در تصمیم گیریهای آنها جایگاه ویژه ای دارد. انعطاف پذیری روش های حسابداری و توجه بیش از حد سرمایه گذاران واعتباردهندگان به سود خالص، این انگیزه و فرصت را به مدیریت داده است تا به منظور مطلوب جلوه دادن وضعیت شرکت، در بکارگیری استانداردهای حسابداری به صورت سلطه جویانه[۹۴] ای عمل کند (دچو و دیچو،۲۰۰۲). هدف مدیریت این است که شرکت را در نظر سرمایه گذاران، با ثبات و پویا نشان دهد. در نتیجه، به کار گیری اقلام تعهدی در راستای جلب نظر بازار سرمایه، اهمیت خاصی دارد(کوتاری و همکاران،۲۰۰۵).
در مجموع، می توان چنین نتیجه گیری نمود که یافته های فرضیه چهارم در راستای ادبیات نظری می باشند. به این معنی است که احتمالا واکنش فعالان بازار سرمایه به اقلام تعهدی بالاتر موجب گسترده تر شده دامنه مبادلات و در نتیجه بیشتر شدن عمق بازار شده است.
۵-۶- تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه پنجم
نتایج حاصل از آزمون فرضیه پنجم نشان داد که هرچه خطای پیش بینی سود بالاتر باشد، با اعلام سود سالیانه، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بیشتر می شود. این یافته ها با نتایج حاصل از تحقیق جین فرانکوییز گاجسکی و همکاران(۲۰۱۳) و مبانی نظری تحقیق سازگار است. افشای سود پیش بینی شده، اهمیت خاصی برای بازار سرمایه دارد. زیراکه اطلاعات ارائه شده توسط شرکت، مبتنی بر رویدادهای گذشته شرکت است اما سرمایه گذاران، نیازمند اطلاعاتی راجع به آینده شرکت می باشند. پیش بینی به سرمایه گذاران کمک می کند تا فرایند تصمیم گیری خود را بهبود بخشند و خطر تصمیم های خود را کاهش دهند. آنها علاقه دارند، منافع آینده سرمایه گذاری خود را برآورد نمایند تا بتوانند درباره دریافت سود نقدی آینده و نیز ارزش سهام خود داوری کنند.
شرکتهایی که پیش بینی های دور از واقعیت منتشر می کنند، بطور بالقوه عواقب ناشی از انتشار اطلاعات گمراه کننده را تحمل می نمایند. یافته های فرضیه پنجم تحقیق نشان می دهد که احتمالا یکی از این عواقب، بیشتر شدن شکاف دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام می باشد. در این خصوص می توان به دو نکته زیر توجه نمود.
انجام پیش بینی های غیردقیق درخصوص عملکرد آتی شرکت توسط مدیران برای تامین کنندگان سرمایه و سایر استفاده کنندگان از این اطلاعات، اطمینان این گروه ها به سایر اطلاعات مالی شرکت را نیز کاهش می دهد.این امر بدان جهت می باشد که استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، اخبار مربوط به سود را با حساسیت بیشتری دنبال می کنند و اطلاعات شرکتهایی که سابقه مطلوبی در خصوص پیش بینی این رقم ندارند؛ نامعتبرتر از سایر شرکتها تلقی می شود.
عدم دقت در پیش بینی های سود هر سهم منتشر شده، باعث ایجاد یک عدم اطمینان در میان فعالان بازار سرمایه می شود. این عدم اطمینان، باعت تغییرپذیری در بازده موردانتظار سهامداران شده و در نتیجه شدت واکنش آنان به اخبار یا اطلاعات منتشر شده از منابع مختلف را تشدید می کند. به این معنی که چنانچه سهامداران از تحقق کامل و یا بخش عمده سود پیش بینی شده اطمینان نداشته باشند(بدلیل پایین بودن دقت سود پیش بینی شده)؛ واکنش های نامطلوب آنان به سایر اخبار مرتبط با شرکت، شدت بیشتری خواهد داشت. در نتیجه، نوسانات قیمت سهام شرکت و به تبع آن تفاوت بین قیمت های پیشنهادی خرید و فروش بیشتر می شود.
۵-۷- تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه ششم
در فرضیه ششم تحقیق ادعا شده است که هرچه خطای پیش بینی سود بالاتر باشد ،با اعلام سود سالیانه ،عمق بازار، کمتر می شود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ششم حاکی از رد ادعای مذکور می باشد. در این راستا با توجه به استدلال فرضیه پنجم باید توجه داشت که اعتبار اطلاعات منتشر شده توسط شرکتهای با خطای پیش بینی بالاتر، بطور قابل توجهی از سایر شرکتها کمتر است. زیراکه سهامدار به سود پیش بینی شئده اهمیت زیادی می دهد و این امر ناشی از افق دید کوتاه مدت بیشتر سرمایه گذاران در ایران می باشد. چنین وضعیتی باعث می شود که ساختار مبادلات سهام شرکت همبستگی چشمگیری با اطلاعات منتشره آن نداشته باشد. زیراکه این اطلاعات از جانب بازار سرمایه بی اعتبار تلقی شده و موجب بروز واکنش در سرمایه گذاران نمی شود.
۵-۸- پیشنهادات مبتنی برنتایج تحقیق
با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهاداتی در حوزه کاربردی و حوزه پژوهشی بصورت ذیل ارائه می شود.
۵-۸-۱- پیشنهادات کاربردی
۱)به مدیران شرکتهای سهامی پیشنهاد می شود که به نیازهای اطلاعاتی سرمایه گذاران توجه نموده و سعی نمایند اطلاعات مالی شرکت را متناسب با این نیازها تهیه و منتشر کنند وسعی کنند که از انتشار اطلاعاتی که ممکن است باعث نامتقارن شدن محیط اطلاعاتی شرکت می شود، پرهیز نماید. در این راستا، توصیه می شود که از بکار گیری اقلام تعهدی اختیاری به صورت بی رویه خودداری نمایند و همچنین، در ارائه و انتشار پیش بینی سود، دقت بیشتری بکنند.
۲)به قانوگذاران سازمان بورس اوراق بهادار توصیه می شود که نتایج تحقیق حاضر و تحقیقات مشابه را مورد توجه قرار داده با وضع قوانین اجباری برای شرکتها یا وضع استانداردهای گزارشگری مالی باعث شوند که شرکت ها به افشای بیشتر و مناسب تر اطلاعات در گزارشگری مالی بپردازند.
۳) به سرمایه گذاران پیشنهاد می شود که علاوه بر توجه به اطلاعاتی که بطور مستقیم در اختیار آنان قرار می گیرد؛ سعی در تحلیل و ارزیابی سایر اطلاعات مالی و محاسبه معیارهای بیشتری داشته باشند. در این زمینه در صورت نبود دانش و تخصص کافی، می توانند از خدمات مشاوه سرمایه گذاری بهره بگیرند.
۵-۸-۲- پیشنهادات پژوهشی
به نظر محقق هر یک از موارد مطروحه ذیل می تواند در تحقیقات آتی به عنوان موضوعات پیشنهادی جهت پژوهش مد نظر قرار گیرد:
بررسی ارتباط رتبه کیفیت افشای شرکتها با سطح عدم تقارن اطلاعاتی آنها
بررسی ارتباط بین ویژگی های سود پیش بینی شده هر سهم با سطح عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها
بررسی تاثیر انتشار اطلاعات مبتی بر ارزیابی های مدیریت بر دامنه و عمق عدم تقارن اطلاعاتی
۵-۹)- محدودیت های تحقیق
۱) یکی از عمدهترین محدودیتهای تحقیقاتی که بر پایه آمار استنباطی انجام میشوند،تعمیم نتایج حاصل از آن ها به کل جامعه آماری در شرایط زمانی و مکانی مختلف است.بنابراین در تعمیم نتایج این تحقیق و بارگیری عملی این نتایج نیز باید جانب احتیاط را مدنظر قرار داد.
۲)محدودیت دیگر تحقیق در خصوص تعدد مدل ها و روشهایی است که در ادبیات تجربی موجود برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی و جنبه های مختلف آن وجود دارد. ممکن است چنانچه از روش های دیگری استفاده می شد؛ نتایج متفاوتی به دست می آمد.
منابع و مأخذ
منابع فارسی :
اسماعیلی،شاهپور،۱۳۸۵،رابطه کیفیت سود و بازده سهام، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
بیاتی،حسن ،۱۳۷۸،بررسی ارتباط بین سود و سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی،دانشکده علوم اداری.
بادآوری نهندی،یونس، آمنه،ملکی نژاد،۱۳۸۹،بررسی نقد شوندگی سهام در زمان انتشار،دانش حسابداری،شماره ۳،ص۹۹-۱۱۵ .
ثقفی،علی،عباس،هاشمی،۱۳۸۳،بررسی تحلیلی رابطه بین جریانهای نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی ارائه مدل برای پیشبینی جریانهای نقدی عملیاتی،مجله بررسیهای حسابداری و حسابرسی،شماره ۳۸،ص۲۹-۵۲٫
جمشیدی،عزت اله ،۱۳۷۷،مطالعه رابطه درآمد و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
جهان خانی،علی ، احمد،صفاریان،۱۳۸۲،واکنش بازار سهام نسبت به اعلان سود برآوردی هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران،تحقیقات مالی،دانشکده مدیریت دانشگاه تهران،سال پنجم، شماره ۱۶،ص ۸۱-۶۱٫
بررسی تأثیر اعلام سود بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها با ...