۴۵)هرچه در چشم ملک ناخنه بود ناخن قهر تو عیان برداشت
چشم ملک: اضافه استعاری
ناخنه: به فتح نون، مرضی است از امراض چشم و آن گوشتی باشد که در گوشه چشم به هم می رسد و به تدریج تمام چشم را می گیرد. گویند از نگاه کردن به ستاره سهیل، آن کوفت برطرف می شود و آنچه در چشم آدمی به هم می رسد، اگرعلاج نکنند زیاده گردد و آنچه در چشم اسب و استر به هم رسد، اگر در ساعت بزند هلاک سازد (برهان).
ناخن قهر: اضافه تشبیهی (و یا استعاری)
بین ناخن و ناخنه جناس زاید (مذیل) وجود دارد.
معنی بیت: ناخن قهر و سلطه تو کشور را چنان سامان داد که در چشم این ملک هرچه مرض و ناخنه بود، به عیان از میان رفت و کشور به سلامت و راحت دیده گشود.
۴۶)خاتمت مهرهای گردون را از دو عالم یگان یگان برداشت
خاتم: ۱-انگشتری ۲-مهر، نگین (معین)
مهر: خاتم، انگشتری، نگین انگشتری (معین)
مهرهای گردون: استعاره از سیارات و ثوابت (هفت سیاره)
بین خاتم و مهر ایهام تناسب و تناسب وجود دارد.
معنی بیت: نگین انگشتری تو که مهر توست، مهرهای گردون (سیارات و ثوابت) را یکی یکی از اعتبار انداخت و منسوخ کرد.
۴۷)چون برانی سوار گوید عقل روستم راه سیستان برداشت
در بیت تشخیص وجود دارد.
معنی بیت: وقتی تو سوار اسب می شوی و اسب را می رانی، عقل می انگارد که رستم است که سوار بر رخش، راهی سیستان می شود.
۴۸)چون بگیری پیاله گوید بزم آب بین کاتش روان برداشت
در این بیت نیز تشخیص وجود دارد.
آتش روان: کنایه از شراب
معنی بیت: وقتی پیاله می را در بزم به دست می گیری، بزم به سخن درمی آید و می گوید آب را بنگر که شراب را برداشت.
۴۹)زین سخن، طبع خوش حدیث مجیر حدث از شعر باستان برداشت
خوش حدیث: خوش سخن و شیرین گفتار
حدث: امری که تازه واقع شده، نو (معین)
حدث از چیزی برداشتن: کنایه از اعتبار انداختن و مبتذل کردن آن چیز
بین حدیث و حدث، جناس زاید (وسط) وجود دارد.
بین سخن و حدیث تناسب وجود دارد.
معنی بیت: طبع خوش سخن و شیرین گفتار مجیر از این سخن، که شیرین و نغز و دل انگیز بود، شعرهای شیرین باستانی را از اعتبار انداخت.
۵۰)وقت مدحت ز گنج خاطر من مایه صد گنج شایگان برداشت
مدحت: ستایش
مایه: سرمایه
گنج خاطر: اضافه تشبیهی
گنج شایگان: گنج بزرگ و در خور شاهان و گویند گنج باد آورده است که یکی از گنجهای خسرو پرویز بوده است. (فرهنگنامه شعری)
معنی بیت: در اثنای مدح و ثنا، ای قزل ارسلان، از گنج خاطر من، صد خزانه شاهانه و در خور شاه جوشید یعنی از خاطر و طبع خویش برای سرودن این مدحیه بسیار مایه گذاشتم یا اینکه طبع من در مدح تو خیلی گل کرد و گنج آن غنی تر شد.
۵۱)شه ستایی چو من نداند کرد هر که او شه ره بیان برداشت
نداند: نتواند
شه ره: شاهراه، بزرگراه
شه ره بیان: اضافه تشبیهی
بین شه و شه جناس تام و نیز بین شه و شهره جناس زاید وجود دارد.
معنی بیت: کسی که او رهرو شاهراه بیان است، یعنی کار شعرسرایی پیشه کرده است، نمی تواند همچون من از عهده ستودن شاه برآید.
۵۲)چه دعا گویمت که عالم پیر نقص از این دولت جوان برداشت
عالم پیر: جهان سالخورده و کهن
در مصرع اول استفهام انکاری وجود دارد.
معنی بیت: چه نیازی به دعای من است که جهان سالخورده و کهن ، نقصان این دولت جوان را برطرف کرده است.
۵۳)جاودان زی که هر کس از عدلت لذت عمر جاودان برداشت
این بیت، بیت شریطهی قصیده است که شاعر سخن خود را با دعای ممدوح و آرزوی جاودانگی او به پایان می برد.
معنی بیت: تا ابد زنده باش و زندگی جاودانه داشته باش، ای پادشاهی که هر کسی از عدالت تو سهمی برداشت و با آن لذت عمر جاودانه را چشید.
منابع قصیده ۱۷
۱-مدرس رضوی، محمدتقی، دیوان انوری، جلد اول و جلد دوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲، صص ۱۱۴۳ و ۲۹۴.
۲-کزازی، میرجلال الدین، گزارش دشواریهای دیوان خاقانی، نشر مرکز، چاپ اول، تهران ۱۳۷۸، ص ۲۸۷.
۳-سجادی، سید ضیاء الدین، گزیده اشعار خاقانی شروانی، شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپخانه زر، چاپ اول، تهران ۱۳۵۱، صص ۲۶۸ و ۷۴.
۴-سجادی، سید ضیاء الدین، شاعر صبح، انتشارات سخن، چاپخانه حیدری، چاپ سوم، پائیز ۱۳۷۴، صص۵۴ و ۲۸۴.
وزن قصیده: