شورای امنیت طی قطعنامهای مشکلات پیش روی کودکان آواره داخلی را مطرح و در مورد منع شرکت آنها در مخاصمه مسلحانه و حمایت از آنها بویژه کودکان آواره بین المللی و نیز کودکان پناهنده راهکارهایی را مطرح کرده و بر حق دسترسی آنها به کمکهای حقوق بشر دوستانه تأکید کرد[۸۹].
واحد آوارگان داخلی
در جهت رفع خلأ وجود مشارکت میان ملل متحد و آژانسهای حقوقی بشردوستانه و ظرفیت های محدود سازمانهای غیر دولتی به منظور رفع نیارهای آوارگان داخلی ، واحد ویژهای در سال ۲۰۰۲ تأسیس گردید. این واحد بعنوان بخشی از اداره همکاری ملل متحد جهت کمک های بشردوستانه فعالیت میکند. نقش این واحد غیر اجرایی در گردآوی کارشناسان صاحبنظر از میان سازمانهای حقوق بشردوستانه مختلف در جهت پیشنهاد و اعمال حمایت از آوارگان داخلی و پاسخ به نیازهای این گروه قابل توجه است.
حقوق بین الملل و پناهندگان و آوارگان داخلی
الف)تعریف پناهنده درکنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان ۱۹۵۱
ماده ۱ الف ۲
واژه پناهنده به هر کسی اطلاق می شود که : به واسطه ترس از تعقیب و شکنجه بدلیل نژاد ، مذهب ، ملیت عضویت در گروه اجتماعی خاص یا داشتن اعتقاد خاص مجبور به زندگی در خارج از کشور بوده و به همین علت بی تمایل و یا ناتوان ( بدلیل ترس ) از بهره مندی از حمایت دولت خود می باشد. و یا بدلیل نداشتن تابعیت کشوری که سابق ساکن آن بوده است در نتیجه علل فوقالذکر قادر به بازگشت به آن نمیباشد.این کنوانسیون نحوه رفتار با کودکان آواره و پناهنده را تبیین میکند.
بعنوان نمونه:
ماده ۴ مذهب: نحوه رفتار دولتهای طرف تعهد با پناهندگان داخلی سرزمینشان در مورد احترام به آزادی آنها در تعایم مذهبی کودکانشان حداقل به مانند اتباع خود آن دولت خواهد بود.
ماده ۲۲- آموزش
دولتهای متعاهد در مورد آموزشهای ابتدایی و عمومی نسبت به پناهندگان همانند اتباع خودشان رفتار خواهند کرد.
رفتار دولتهای متعاهد با پناهندگان تا حد ممکن متناسب خواهد بود و در هر حال این رفتار نمیبایست از سطح رفتار با سایر بیگانگان مقیم آن کشور پایین تر باشد. بویژه در مورد تحصیلات غیر از تحصیلات عمومی، پذیرش مدارک تحصیلی خارجی ، گواهیهای پایان دوره ، سطوح تکمیلی ، اعطای کمک هزینه های تحصیلی ، بورس و معافیت از پرداخت شهریه.
ب)دیدگاه کنوانسیون حقوق کودک ملل متحد ۱۹۸۹
ماده ۲۲- کودکان پناهنده
جهت حصول اطمینان از اینکه کودکان جویای پناهندگی یا پناهندگان بر طبق حقوق بین الملل و یا حقوق داخلی و رویه های آن از حمایتهای متناسب و حقوق بشردوستانه چه اینکه همراه والدین خود باشند و چه نباشند مطابق با این کنوانسیون و حقوق بشردوستانه بین المللی برخوردار خواهند شد،دولتهای متعاهد موظفند اقدامات مناسب را انجام دهند.
برای همین منظور دولتهای متعاهد آنچنان که مناسب بدانند زمنیه همکاری در ملل متحد یا دیگر سازمانهای بین المللی مرتبط با موضوع و یا سازمانهای غیردولتی همکار ملل متحد را فراهم خواهند کرد . این امر جهت حمایت از کودکان و کمک به آنها به منظور یافتن والدینشان یا دیگر اعضای خانوادهشان و نیز دریافت اطلاعات ضروری از وضعیت سرپرستان کودکان میباشد. در مواردی که هیچ یک از والدین یا اعضای خانواده یافت نشود کودکان از حمایتهایی مانند آنچه نسبت به کودکانی که بصورت دائم یا موقت از محیط خانواده بدور افتادهاند و در این کنوانسیون راجع به آن سخن گفته شده است برخوردار خواهند شد.
گفتار سوم:سلامت کودکان در جنگ
طی دهه گذشته بحث حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه توجهات رو به تزایدی را جلب کرده است و در عرصه بین المللی رشد قابل توجهی داشته است . موارد ذیل از جمله نشانه های این مدعاست.
مطالعات و تحقیقات خانم ماچل[۹۰]
بدنبال قطعنامه شماره ۱۵۷/۴۸ مجمع عمومی مصوب ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ خانم گراشاماچل بعنوان نماینده سازمان جهت تدوین گزارش در ارتباط تأثیر جنگ بر کودکان از سوی دبیر کل وقت معین گردید. گزارش وی در آگوست ۱۹۹۶ توجه جامعه جهانی را به مسائل مرتبط با کودکانی که در مناطق تحت تأثیر جنگ زندگی میکنند ، جلب کرد.
گزارش ماچل اولین برآورد جامع حقوق بشری از کودکان جنگ زده تلقی میشود. این گزارشگر کنوانسیون حقوق کودک را بعنوان چهارچوب راهنمای تحقیق خود قرار داده است . تناسب و کیفیت استانداردهای موجود حقوق بین الملل در ایجاد زمینه حمایت، بررسی شده و توجه ویژه به بحث کودک سرباز، کودکان پناهنده و کودکان آواره داخلی ، مینهای زمینی، مجازاتها و آثار روانی، جسمی و اجتماعی جنگها صورت گرفته است. گزارش مزبور حاوی پیش نویس کامل اعمال کشورهای عضو و جامعه بین المللی در جهت حمایت و مراقبت از کودکان در عرصه مخاصمات مسلحانه است.
این گزارش توصیههای متعددی از جمله انتخاب یک نماینده ویژه در ارتباط با کودک و مخاصمات مسلحانه که میتواند در کنار سایر وظایف، مسئولیت دیدبانی وضعیت کودکان در جنگ، آگاهی از گرفتاریهای آنها ، همکاری با جامعه بین المللی، کمیته حقوق کودک و سازمانهای غیر دولتی جهت حمایت از کودکان در طی مخاصمات مسلحانه ، را انجام دهد.
نماینده ویژه دبیرکل در مورد کودکان و مخاصمات مسلحانه
در سال ۱۹۹۶ به دنبال توصیههای مندرج در گزارش ماچل مجمع عمومی قطعنامه ۷۷/۵۱ را که نمایندهای را به مدت ۳ سال مأمور ویژه دبیرکل در مورد کودکان و مخاصمات مسلحانه انتخاب کرد[۹۱]. دفتر این امر در سال ۱۹۹۷ تأسیس و اولارا اوتونو[۹۲] بعنوان نماینده منصوب شد. آقای اوتونو اقدامات خود را در امور ذیل تبیین کرد:
شناساندن نیازهای اساسی کودکان جنگ زده
پیشنهاد ایدههای مناسب در جهت حمایت از کودکان در جنگ
تجمیع عناصر اصلی و موثر داخل و خارج از ملل متحد.
تعهد به مشوقهای دیپلماتیک و بشردوستانه تا شرایط سخت سیاسی را تسهیل کند.
از تاریخ شروع مأموریت ، نماینده ویژه موفق به قرار دادن موضوع کودکان و مخاصمات مسلحانه در یک سطح مطلوب قابل بحث در عرصه بین الملل شد[۹۳]. نه تنها کودکان بعنوان قشر نیازمند به توجهات ویژه و حمایت بلکه به عنوان نقطه محوری جریان برقراری صلح و مباحث امنیتی بصورت کلی بعد از پایان جنگ پذیرفته شدهاند. نماینده دبیر کل همچنین اظهارات در مورد تعهد به حمایت از کودکان هم از جانب کشور و هم از طرف نیروهای شورشی را در گزارش خود گنجانیده است. و پر واضح است که این اقدام وی بسیار حائز اهمیت بوده که نشان میداد طرفهای مختلفی تعهدات حقوق بشری و حقوق بشردوستانه را متعهد شدهاند[۹۴] لکن بسیاری از این تعهدات از سوی دولتها تصدیق نشدند.
قطعنامههای شورای امنیت
تا پیش از ۱۹۹۹ هیچ قطعنامهای که بصورت خاص به موضوع کودکان در مخاصمات مسلحانه بپردازد ، از سوی شورای امنیت صادر نشده بود. با اینحال ۱۹۹۹ شورای امنیت قطعنامههای متعددی که از اهمیت قابل توجهی بر خوردار میباشند، صادر کرده است. این قطعنامهها دایره عمل کشورهای درگیر جنگ را محدود نکرده است. لکن از دیگر بازیگران صحنه مخاصمات میخواهد تا اقدامات حمایتی از کودکان را در جریان مخاصمه بکار گرفته و مداخله دهند. بعنوان مثال از شورای امنیت و دیگر ارکان ملل متحد ، کشورهای عضو ، سازمانهای منطقهای ، موسسات مالی بین المللی و نظایر اینها درخواست شده است.
الف) قطعنامه ۱۲۶۱[۹۵]
این قطعنامه اولین قطعنامهای است که شورای امنیت درآن به طور جدی به بررسی وضعیت کودکان در جنگ پرداخته است. نکته بسیار مهم آنست که این قطعنامه مسئله حمایت از کودکان را کاملا ً مرتبط با حفظ صلح و امنیت بین المللی و در حیطه صلاحیت شورای امنیت دانست . اثرات زیانبار جنگ بر کودکان و نتایج طولانی مدت و گستردهای که بر صلح پایدار میگذارد در این قطعنامه بصورت برجسته مورد تأکید قرارگرفته است لازم به یادآوری است که در برخی موارد کودکان در مکانهای تحت حمایت حقوق بشردوستانه نظیر مدارس مورد حمله قرار میگیرند و در قطعنامه مزبور، لیست اقدامات لازمه جهت کاهش سلاحهای سبک، سربازگیری کودکان، حق دسترسی به پرسنل بشر دوستانه و سازمان ملل به کشورها ارائه شده است.
ب) قطعنامه ۱۳۱۴
در سال ۲۰۰۰ شورای امنیت طی این قطعنامه مجدداً لیست مزبور را مورد تأکید قرار داده و آنرا توسعه بخشید بعلاوه قطعنامه اظهار داشت شرایطی که طی آن خشونت آشکار و گسترده علیه حقوق بشر و بشردوستانه علیالخصوص کودکان وجود دارد میتواند تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی گردد.و در اینخصوص شورای امنیت آمادگی خود را جهت اتخاذ اقدامات لازم و ضروری اعلام می دارد.
ج) قطعنامه ۱۳۷۹
درسال۲۰۰۱ شورای امنیت دیدگاه های خود نسبت به مسئله حقوق کودکان در جنگ را بازبینی کرد. طی این قطعنامه شورا علاوه بر اینکه حیطه های مورد توجه قبلی خود را مورد تأکید قرار داد ارتباط میان ایدز (HIV) را با مخاصمات مسلحانه بسیار مهم تلقی نمود و خواستار آموزش راهکارهای پیشگیری از ایدز به پرسنل حافظ صلح گردید. قطعنامه همچنین نقش طرفهای ثالث در شروع و اختتام مخاصمات مسلحانه را مهم ارزیابی کرده و از آنان خواسته است که با طرفهایی که در جنگ به حقوق کودک وقعی نمی گذارند تجارت نکنند.
بر همان مبنا که شورای امنیت خواستار جلوگیری از بکارگیری کودکان در جنگ شده بود ، از دبیرکل خواسته شد تا لیست کاملی از کشورهای درگیر در جنگ که از کودکان بعنوان سرباز استفاده میکنند یا به حقوق مسلم آنان پایبند نیستند و خلاف قواعد بین الملل عمل میکنند را تهیه کند.
د)قطعنامه ۱۴۶۰
این قطعنامه در ۳۰ ژانویه ۲۰۰۳ تصویب گردید. بعد از تکرار مجدد خواسته های شورای امنیت که در سه قطعنامه قبلی بیان شده بود، این شورا حمایت از دبیرکل در زمینه فراخوان وی در ایجاد محیط متناسب جهت اجرای نورمها و استانداردهای بین المللی در زمینه حمایت از کودکان در جنگ را اعلام کرد. در حالکیه کشورها هیچ الزام حقوقی نداشتند شورای امنیت با این قطعنامههای خود استاندارد و چهارچوب خاصی ایجاد نمود که بحث حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه علاوه بر شرایط خاص اجتماعی و فراتر از بحثهای تئوریک، در عرصه جامعه بین المللی نیز مطرح گردید. لازم به یادآوری است که قطعنامه هایی که در چهارچوب فصل هفتم و نسبت به موارد تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی صادر میگردد الزام آور هستند. ملاحظات و توصیههایی که در این قطعنامهها آمده است در آگاهی و اطلاع رسانی عمومی نقش بسیار مثبتی داشته و موجب اهمیت یافتن بیش از پیش حمایت از این کودکان گردیده است. و حداقل در عرصه معنی و بیان توانسته تا حدودی به اهداف خود نزدیک گردد[۹۶].
رویدادهایی چون بحثهای سالانه کودک و مخاصمات مسلحانه در شورای امنیت ، قطعنامهها و گزارشات منتج از آنها که در بسیاری از موارد توسط دبیرکل تهیه میشود ، نشان میدهد که موضوع مزبور هنوز به عنوان یک دغدغه اصلی جامعه بین المللی افکار عمومی را به خود معطوف کرده است. بعلاوه گنجایش قطعنامههای مزبور اجازه در زمنیه تأمین مالی ، برنامه ریزی و تلاش برای مبارزه با این پدیده شوم را یاری میکند.
رایزنان حمایت از کودک
هیئتی که توصیهها و اقدامات پیش بینی شده در قطعنامه ۱۲۶۱ را پیگیری میکند و وظیفهاش افزایش رفاه کودکان از طریق روند صلح است، اولین رایزن حمایت از کودک[۹۷] را در عملیات حفظ صلح سیرالئون (UNAMSIL) به سال ۲۰۰۰ انتخاب کرد. موارد بعدی به ترتیب ۲ رایزن حمایت از کودک در عملیات حفظ صلح جمهوری دموکراتیک کنگو (MONUC) بودند. با توجه به درک اهمیت نقش رایزنان مذکور در اکتبر ۲۰۰۲ رایزن حمایت از کودک هیئت ملل متحد در آنگولا منصوب شد و بخش حمایت از کودک در آنگولا و سیرالئون بوسیله انتخاب رایزنان حمایت از کودک دیگر، تقویت شدند. رایزنان حمایت از کودک در بخش اصلی هیئت منصوب ملل متحد بعنوان رایزنان اصلی ملل متحد در حمایت از کودک انتخاب میشوند. داشتن یک عنصر مستقل در این سطح اطمینان از اینکه حمایت از کودک در عالیترین بخش از عملیاتهای حفظ صلح قرار دارد را افزایش داده و باعث میشود که منافع کودکان در این زمینه و در سیاست گذاری به حاشیه رانده نشود. رایزنان حمایت از کودکان بصورت تنگاتنگ به همکاری با آژانسهای تخصصی مرتبط ملل متحد بویژه یونیسف (UNICEF) آژانسهای مربوط به حقوق بشر و پناهندگان سازمانهای غیردولتی و موسسات ملی ادامه می دهند.
حقوق بین الملل در عرصه واقعیت
امروزه چارچوب مستحکم حقوقی در جهت حمایت از کودکان در مخاصمه مسلحانه وجود دارد که میتواند نسبت به اعمال دولتها و نیروهای غیردولتی قضاوت کند. با اینحال اعمال این حقوق و استانداردها در حقیقت بسیار محدود است و موجب آسیب پذیر بودن کودکان میشود.
بسیار بعید است که جامعه بین المللی بتوانددر صورت نقض حقوق بین الملل در هنگام جنگ و تداوم آن طرف ناقض را به رعایت حقوق بین الملل وادار نماید. جامعه بین المللی اغلب از طریق تعقیب جنایتکاران بعد از اتمام جنگ و رسیدگی به امور کودکان بعد از انعقاد قرارداد صلح میتواند بصورت فعال در قضیه ایفای نقش نماید. لکن به جهت خودداری فاتحان از تعقیب مجرمین و جواز فرار آنان پس از انعقاد قرارداد صلح مانع رسیدن به عدالت مطلوب میباشد.
شناسایی و قبول نقص در اجرای حقوق بین المللی موجب دعوت دبیرکل به بحث زمینه اجرای حقوق بین الملل و استاندارد های آن گردید و در ابتدای سال ۲۰۰۳ این دعوت توسط شورای امنیت در ارتباط با بحث کودکان در مخاصمات مسلحانه مورد حمایت قرار گرفت[۹۸]. برخی از قطعنامههای مصوب این شورا عبارتند از:
قطعنامه ۱۲۶۱ ملل متحد مصوب ۱۹۹۹ sc/RES/1770
قطعنامه ۱۳۱۴ ملل متحد مصوب ۲۰۰۰ sc/RES/1314
قطعنامه ۱۳۷۹ ملل متحد مصوب ۲۰۰۱ sc/RES/1379
قطعنامه ۱۴۶۰ ملل متحد مصوب ۲۰۰۳ sc/RES/1460
قطعنامه ۱۵۳۹ ملل متحد مصوب ۲۰۰۴ sc/RES/1539
قطعنامه ۱۶۱۲ ملل متحد مصوب ۲۰۰۵ sc/RES/1612
دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با حقوق کودک در مخاصمات مسلحانه- فایل ۷