نه تنها در مجموع، صحبت‌های مرتبط با تکلیف به میزان %۲۲ افزایش پیدا کرد (و این افزایش در تکالیف ریاضیات و زبان یکسان بود)، مهمتر آن بود که ماهیت تکلیف نیز تغییر می‌کرد. در عوض آنکه از افزایش علاقۀ فردی کودکان در موقعیت فردی شواهدی به دست بیاید، چنین دیده شده است که همیاری گروهی به مشارکت واقعی، در میان گذاشتن عقاید و آگاهیها، حل مشکلات به همراه همدیگر و توجه جدی به پیشرفت گروه به عنوان یک کل می‌باشد (دیون و بِنِت، ۱۳۸۳، صص ۴۲-۴۱).
انواع گروه
گروه ها از نظر تعداد اعضا به دو نوع کوچک و بزرگ تقسیم می‌شوند.
الف) گروه های کوچک:
از دیدگاه مشاوره و روان‌درمانی گروههائی را که تعداد اعضای آنها کمتر از دوازده نفر باشد گروه های کوچک نام دارند.در این گروه ها روابط اعضاء رویاروی و صمیمی است و کنش و واکنش افراد با یکدیگر در حد بالائی قرار دارد.
ب) گروه های بزرگ:
از دیدگاه مشاوره و روان‌درمانی، گروههایی را که بیش از ۱۲ نفر عضو دارند گروه بزرگ نامیده می‌شوند. هر قدر تعداد اعضای گروه کمتر باشد، برقراری ارتباط بین آنان آسان‌تر و بهتر انجام می‌گیرد. به نظر برخی جامعه‌شناسان، تعداد اعضای گروه های بزرگ بیست تا بیست و پنج نفر می‌باشد (شفیع‌آبادی، ۱۳۷۹، ص ۱۹). در تقسیم‌بندی دیگری انواع گروه ها شامل گروه های دونفری، گروه های کوچک و گروه های بزرگ می‌باشد که ویژگی‌های هر گروه عبارتند از:
گروه های بزرگ (۸ تا ۱۰ نفر) در تولید ایده و نظرات بیشتر، موفق‌تر از گروه های دیگر هستند.
گروه های کوچک (۴ تا ۶ نفر) همکاری و مشارکت را بین افراد گروه تقویت می‌کند و مهارتهای ارتباط بین فردی از قبیل بحث و گفتگو کردن و گوش دادن به دیگران را افزایش می‌دهد. ارتباطات نزدیک در گروه های کوچک شرکت‌کنندگان را قادر می‌سازد تا در مقایسه با موضوعات کلی بیشتر روی مسائل فردی بحث و گفتگو نمایند.
گروه های دونفری: این گروه ها خاص بحث در مورد موضوعات شخصی می‌باشد که افراد می‌توانند به طریقه مؤثری با هم گفتگو کنند. در نتیجه یادگیری‌های انفرادی در چنین ارتباطاتی اتفاق خواهد افتاد زیرا در چنین گروههایی تعامل بیشتر بوده و این تعاملات افراد را قادر می‌سازد تا تجارب و ارتباطات همدیگر (شنونده و صحبت کننده) را نسبت به سایر گروه ها عمیق‌تر درک کنند. (دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی، ۱۳۸۲، ص ۵۰).
پویایی گروه[۲۵۶]
کلمه پویائی[۲۵۷] به معنی حرکت و تلاش و فعالیت است و در برابر ایستایی[۲۵۸] و سکون و بی‌حرکتی قرار دارد. پویائی گروه همان عملکرد و حرکت و کنش و واکنشهای اعضا در درون گروه است. لوین در سال ۱۹۴۴ میلادی برای اولین‌بار«پویایی گروه» را مطرح ساخت. هدف پویائی‌شناسی گروه ها آن است که با شناخت ماهیت و قوانین تشکیل و تحول گروه ها، شیوه‌های عملکرد مؤثرتری برای گروه ها معرفی شود تا در نهایت رفتار انسان‌ها در گروه ها بهبود یابد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به نظر لوفت[۲۵۹] (۱۹۷۰) پویائی گروه، تلاش و تعامل فرد در گروه‌های کوچک است. پویائی به کلیه فشارها و نیروهای پیچیده‌ای اطلاق می‌گردد که موقعیت‌ها و مواضع متعدد گروهی را موجب می‌شوند. از اصطلاحات دیگری نظیر فرایندهای گروهی[۲۶۰]، روانشناسی گروهی[۲۶۱]، و روابط انسانی[۲۶۲] می‌توان در مواردی به جای پویائی گروه استفاده کرد. همچنین بین پویائی گروهی و نظریه میدانی[۲۶۳] کرت لوین[۲۶۴]- که در آن روابط علی بین اشیاء تحلیل می‌شود- ارتباط وجود دارد.
در واقع از طریق پویائی گروه نظریه و عمل درهم می‌آمیزند و روش مؤثر یادگیری که بر عمل و تجربه متکی می‌باشد، از طریق مشارکت در گروه به مرحله اجرا درمی‌‌آید. به نظر تلن[۲۶۵] (۱۹۵۴) از طریق پویائی‌شناسی گروه، روابط و تعامل‌های درون- گروهی مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد. بدین وسیله می‌توان ارتباط بین افراد در زمینه‌های عملی، گفتاری، و فکری را بهبود بخشید و به بسیاری از نابسامانی‌ها و برداشت‌های نادرست افراد از یکدیگر پایان داد. اصولاً گروه زمانی بوجود می‌آید که هدف مشخصی موجود باشد؛ شرایط ادامه کار برای اعضا فراهم آید؛ رابطه حسنه بین اعضای گروه حکمفرما باشد؛ خط‌‌مشی مشخصی برای تصمیم‌گیری در گروه تعیین شده باشد؛ هر عضو گروه در انتخاب راه و روش خود، در محدودۀ مقررات گروهی، آزاد باشد؛ و اعضای گروه به اظهارنظر دربارۀ عقاید دیگران بپردازند (شفیع‌آبادی، ۱۳۷۹، صص ۳۸-۳۷).
معیارها و استانداردهای گروه
برای پی بردن به معیارها و قوانین گروه باید موارد زیر مورد بررسی قرار گیرند: موضوعات مجاز برای بحث کدامند؟ هر عضو گروه چقدر وقت برای صحبت دارد؟ آیا اعضاء از مقررات و قوانین حاکم بر گروه آگاه هستند؟ آیا قوانین و مقررات موجود مانع پیشرفت کار اعضای گروه نیستند؟ آیا همۀ اعضا از قوانین و مقررات گروه پیروی می‌کنند؟ و نحوۀ تصمیم‌گیری درباره موضوعات مورد بحث چگونه است؟ (همان منبع، ص ۳۳).
ترکیب و تقسیم‌بندی اعضای گروه ها در تعامل و عملکرد گروه، نقش اساسی دارد. انواع ترکیب و تقسیم‌بندی اعضای گروه به قرار زیر می‌باشد:
گروه های تصادفی:
اعضای این گروه ها برحسب تصادف در یک گروه قرار گرفته‌اند. مثلاً متولدین ماه بهمن در یک گروه و متولدین ماه شهریور در گروه دیگر قرار می‌گیرند و یا می‌توان از کارت‌های تصویری حیوانات، گل‌ها، میوه‌ها و… استفاده کرد. به این صورت که افرادی که دارای کارت گل مریم هستند در یک گروه و کسانی که دارای کارت گل یاس هستند در گروه دیگر قرار می‌گیرند. اعضای چنین گروههایی، دارای ویژگی‌ها و خصیصه‌های متفاوتی هستند و همین تفاوت‌ها، تعاملات بیشتری را ایجاد می‌کند. اما چنین گروههایی، برای فعالیت‌هایی که احتیاج به شناخت و نزدیکی افراد دارد توصیه نمی‌شود. به عنوان مثال، این تقسیم‌بندی در فعالیت‌هایی که نیازمند بحث و گفتگو در مورد تجارب، احساسات، عواطف و ویژگی‌های شخصی می‌باشد و آشنایی ابتدایی اعضای گروه برای انجام چنین فعالیتی لازم و ضروری است، مناسب نمی‌باشد.
گروه های خودانتخابی:
در چنین گروه‌هایی اعضای گروه برحسب تمایل خود، اعضا و یار خود را انتخاب می‌کنند. چنین گروههایی براساس دوستی‌ها تشکیل می‌شود و به خاطر همگنی و شباهت اعضای گروه، از یادگیری‌های شخصی حمایت کرده و باعث تقویت نگرش‌های موجود می‌شود. اما مانع تولید نظرات و ایده‌های جدید می‌شود.
گروه ترکیبی:
چنین گروههایی برحسب یک ویژگی‌ خاص و مشترک تشکیل می‌شوند. مانند افراد آرام، یا افراد جرأت‌ورز یا افراد شلوغ و… مثلاً افراد آرامتر یا افرادی که در نوشتن یا صحبت کردن، مشکل دارند یک گروه را تشکیل می‌دهند در چنین گروههایی فرصت مشارکت و همکاری برای تمام اعضای گروه مهیا می‌باشد. این انسجام برای افراد یا دانش‌آموزانی که دارای ناتوانی و مشکل هستند بسیار مناسب می‌باشد (دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی، ۱۳۸۲، ص ۵۱).
نقش اعضای گروه در پیشبرد اهداف آن
دبیرستان ام تی. اجکامب[۲۶۶] واقع در ایالت آلاسکا چهار نقش کلی برای ارزیابی دانش‌آموزانی که مشغول فعالیت در گروه ها می‌باشند در نظر گرفته است:
رهبر گروه[۲۶۷]: رهبر گروه به عنوان راهنما برای حفظ وحدت گروه ایفای نقش می‌کند و مسؤولیتهای متعددی از قبیل تشویق دیگر اعضا، پایدار نگه داشتن گروه با یادآوری وظایف و اهداف آن، شروع کار گروهی بوسیله بیان کردن یا شرح دادن وظایف یا هدف‌ها، اهمیت دادن به زمان، پایان دادن به جلسه با خلاصه کردن و تعیین اهداف جدید، بر عهده می‌گیرد.
کمک کننده‌ها[۲۶۸] عضو مهم دیگر در گروه ها هستند. آنها مسؤولیت تولید انواع عقاید را برعهده دارند. همچنین گروه را برای سهیم شدن در عقاید، اطلاعات و احساسات تشویق می‌کنند.
تشویق کننده نقشی اساسی در حفظ پویایی گروه و حفظ نگرش مثبت در آن ایفا می‌کند. آنها امیدوارانه دیگر اعضای گروه را به مشارکت فرا می‌خوانند و می‌خواهند از اظهارنظرها و پیشنهادات پشتیبانی کرده و گوش دادن فعال و مهارتهای اثرگذار را بکار ببرند.
ثبت کننده[۲۶۹]: ثبت کننده‌ها جایگاه ارزشمندی در گروه دارند بخاطر اینکه آنها همه عقاید و پیشهادات مربوط به پروژه را مستند می‌کنند. آنها فعالیت‌هایی از قبیل تشویق کردن، پرسیدن سؤالاتی درباره موضوع، بررسی و مرور توضیحات و یادداشتها جهت کسب رضایت گروهی و حفظ کردن اسناد مکتوب مربوط به کار گروهی را برعهده دارند.
گاهی اوقات یک نقش پنجم با عنوان «تسهیل‌گر فرایند[۲۷۰]» نیز بکار گرفته می‌شود. تسهیل‌گر فرایند کار گروهی را با مراجعه به یک فرایند از پیش تعیین شده کنترل می‌کند. این نقش بویژه در آموزش دادن دانش‌آموزان جدید با ابزارها یا فنون تازه مفید است (اسکلتو[۲۷۱] و دیگران، ۱۹۹۴، صص ۵-۴).
فضای آموزشی[۲۷۲]
اگر معلمان درصدد باشند عدم تعادل بین یاد دادن و یاد گرفتن را کاهش دهند باید کلاس‌هایی را به وجود آورند که منشأ و موجد تدریس و یادگیری کارآ باشند. برای ایجاد چنین کلاس‌هایی معلمان می‌توانند محیط فیزیکی را تغییر دهند یا دستکاری کنند. دستکاری چهره فیزیکی کلاس‌ها معمولاً کار آسان‌تری است. نیمکت‌ها، صندلی‌ها و میزها را می‌توان به گونه‌های مختلفی مرتب کرد. نور و حرارت را می‌توان افزایش یا کاهش داد. جذابیت محیط فیزیکی کلاس با بهره گرفتن از رنگ، کاغذ دیواری، آثار هنری و گیاهان افزوده یا کاسته می‌شود. محیط فیزیکی کلاس مشتمل بر متغیرهایی همچون آرایش کلاس درس[۲۷۳] (Benett, 1987)، تجهیزات و وسایل آموزشی[۲۷۴] (inely,1987)، تعداد ساکنان یا افراد کلاس[۲۷۵] (class,1987)، و الگوی چیدن صندلی‌ها[۲۷۶] (Weinstein, 1987) است. شاید بهترین توصیف از ارتباط بین محیط‌های فیزیکی، تدریس و یادگیری تعریفی است که توسط آینلی (Ainely, 1987) پیشنهاد شده است. «در پیشینۀ تحقیقات جاری، شواهد‌اندکی از تأثیر عمیق وسایل آموزشی و تجهیزات موجود در مدارس بر پیشرفت تحصیلی وجود دارد. با این حال مقدار قابل توجهی از مدارک در دسترس حکایت از آن دارد که محیط فیزیکی یک مدرسه یا کلاس درس می‌تواند بر رفتار افراد و نگرش آنها نسبت به مدرسه و یادگیری اثر بگذارد (صص ۵۴۰-۵۳۹). محیط و جو کلاس به طور غیرمستقیم با یادگیری دانش‌آموز ارتباط دارد. یعنی محیط و جو کلاس روی افرادی که در کلاس حضور دارند تأثیر می‌گذارد (یعنی هم معلمان و هم دانش‌آموزان). (رؤوف و دیگران، ۱۳۸۱، صص ۳۱-۳۰).
محیط کلاس یک بخش‌ سازنده‌ای از فرایند یادگیری است و هیچ معلم یا دانش‌آموزی نمی‌تواند بوسیله آن تحت تأثیر قرار نگیرد (ایمر[۲۷۷] و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از مارش،۲۰۰۴).
وینستون چرچیل[۲۷۸] چنین اظهار می‌کند: ما ساختمانهایمان را شکل می‌دهیم و سپس ساختمانهایمان ما را شکل می‌دهند. این اظهارنظر به اهمیت ساختمانهای فیزیکی که معلم در آنها به ایفای نقش خود می‌پردازد و به ویژه به اهمیت محیط‌هایی که دانش‌آموزان حداقل دوازده سال از زندگی‌شان را در آنجا صرف می‌کنند، تأکید می کند(مارش،۲۰۰۴ ، ص۱۲۸).
جدول ۲-۵: چک لیست ارزیابی استفاده از فضای کلاسی

 

ردیف سؤالات
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...