نهانخانهی هستی را به عیان ببیند: «وَ کَذلِکَ نُری إِبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض…: و بدینسان ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم مىنمودیم»[۲۱۲]. و این کریمه می تواند دلیلی قرآنی باشد بر اینکه بزرگان اهل معنا به بیاری از امور پنهانی و باطن عالم آگاهاند و تز برخی نیز به گاه نیاز آگهی می دهند.
۳٫ زنده کردن مردگان
از کارهای شگفت حضرت ابراهیم(علیه السلام) این بود که حیوان مردهای که ریزهریزه شده و در ریزههای پراکندهی چهار پرنده دیگر در هم آمیخته شده و هر کدام بر بلندای یک کوهی و دور از دسترس، بخشی از آنها را نهاده و با فراخوانی آنها، زنده و شتابان به سوی او آیند: « ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتینَکَ سَعْیاً: آن گاه آنها را فراخوان، تا شتابان به سوى تو آیند».[۲۱۳]
تو خلیل وقتى اى خورشید بازشان زنده کن از نوعى دگر |
هُش این چهار اطیار رهزن را بکش[۲۱۴] که نباشد بعد از آن زیشان ضرر[۲۱۵] |
۴٫ دیدار و گفتوشنود فراحسی
مجردات مخلوقاتی هستند که دیدن آنها برای انسان در حالت عادی و به چشم سر میسر نیست اما در قرآن کریم مواردی را از مشاهده این موجودات توسط برخی اولیای الهی بازگو می کند.
۴-۱٫ فرشتهدیداری
یکی از موجوداتی که در زمرهی نادیدنیهاست فرشتگاناند اما برخی از دوستان خدا با توجه به قداست و لطافت روحی و سنخیت یافتن با آن موجودات، گاه به حکم خداوند به دیدار آنان توانمند میشوند و البته گاه جایگاه شخص بیننده از آن فرشته نیز والاتر است و در حقیقت آن فرشتگانند که به پیشگاه او بار مییاند و شرف حضور و پدیدار شدن برای آن شخص مفتخر میگردند که این امر در نگاه انسانهای معمولی، امری حیرتآور است.
۴-۱-۱٫ ابراهیم(علیه السلام) و مهمانان غیرعادی
دیدار و سخن گفتن پیامبر اولوالعزم خدا، ابراهیم خلیل(علیه السلام) از دیگر کارهای فراعادی است که بارها در قرآن پرده برداشته شده است که فرشتگان به حضور او آیند و سلام کنند و او را بر هدیهی خداوندی یعنی فرزنددار شدنِ وی آگاه کنند: «وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى قالُوا سَلاماً قالَ سَلام…»[۲۱۶]
و یا بار دیگر بیایند و خبر نابودی مردمان سرزمین او از دشمنانش را به وی بدهند: «وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى قالُوا إِنَّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَه»[۲۱۷] همچنانکه قرآن کریم خبر از فرود آمدن فرشتگان بر او، خبر از فرزنددار شدن او و نیز پیش بینی هلاکت قومی را که لوط بود[۲۱۸] را میدهد.
نیز سخن از مهمانان آسمانی ابراهیم(علیه السلام) و سلام و ترس ابراهیم(علیه السلام) و گفتوگوی آنها و پیش بینی فرزنددار شدن وی و نیز خبر از نابود شدن قوم لوط، چیزی است که در چند نوبت بازگو شده است.[۲۱۹]
۴-۱-۲٫ زکریا(علیه السلام) و کروبیان
در جریان استجابت دعای ولیّ خدا، قضیهی حضرت زکریا(علیه السلام) را آوردیم. در همین میان، داستان سخن کردن فرشتگان با وی: «فَنادَتْهُ الْمَلائِکَه»،[۲۲۰] از دیگر امور خارق عادتی است که میتوان بدان اشارت نمود.
۴-۱-۳٫ حضرت مریم(علیها السلام) و فرستادگان الهی
فرشتهدیداریِ حضرت مریم(علیها السلام) بانوی کرامت قرآن کریم از اموری است که به عنوان یک کار خارق عادت میتوان یاد کرد. چرا که فرشتگان موجودات مجرد و روحوشی هستند که قابل دید با چشم سر نیستند و بسته به قداست روح و گشایش چشم دل است. بنابراین، آن فرشته، به نقش آدمی درآمد و با آن بانوی گرامی به سخن کردن و گفتوشنود پرداخت و او را به بخشیدن کودکی پاکنهاد مژده داد،[۲۲۱] آنجا که خداوند میفرماید: «مریم را یاد کن. چون از کسانش به گوشهاى شرقى از [بیت المقدس] کناره گرفت و در برابر آنان پوششى بر گرفت. فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا: آن گاه روح خود را به سوى او فرستادیم، که برایش به هیئت انسانى کامل در آمد.»[۲۲۲]
بانگ بر وی زد نمودار کرم تو همی گیری پناه از من بحق |
که امین حضرتم از من مرم[۲۲۳] من نگاریدهی پناهم در سبق[۲۲۴] |
۴-۲٫ شنود صدای خدا
گرچه باورهای دین اسلام صدای ویژهای برای خداوند متعال قائل نیست اما از آنجا که خداوند متکلم است و بهگونه های مختلف با بندگان به ویژه اولیایش سخن میگوید.
۴-۲-۱٫سخن گفتن خدا با موسی(علیه السلام) با صدایی از میانهی درخت
قرآن کریم در جریان سفر حضرت موسی(علیه السلام) در یکجا اینگونه میفرماید که: «پس چون موسى [آن] وقت معین را به پایان رساند و خانوادهاش را [همراه] برد از سوى [کوه] طور آتشى دید. به خانوادهاش گفت: درنگ کنید که من آتشى دیدهام، امیدوارم از آنجا خبرى یا شعلهاى از آتش برایتان بیاورم، باشد که گرم شوید.»[۲۲۵] ««پس چون [به نزدیکى] آن رسید از کرانه راست وادى در جایگاه خجسته از [میان] درخت آواز داده شد که: یَامُوسىَ إِنىِّ أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ: اى موسى، من خداوند، پروردگار جهانیانم.»[۲۲۶]
سببسازی نهانی و سببسوزی ظاهری، تنها، کار خداست. اگر او بخواهد، از درخت هم کار آدمی سر میزند تا پیامبری را کلیم خدا کند، آنگاه که «از [میان] درخت آواز داده شد که: اى موسى، من خداوند، پروردگار جهانیانم.» [۲۲۷]
۵٫ فرزند دار شدن معجزه آسا
دستگاه بدن آدمی به گونه ای است که برای به وجود متولد شدن کودکی از وی شرایط ویژهای نیاز دارد و اینگونه نیست که هر زن و مردی در هر شرایطی بتوانند واسطه تولد یک نوزاد شوند. از این رو گاه به اذن الهی، در شرایطی به ظاهر خلاف پیشفرضهای امر ولادت، نوزادی از زنی متولد می شود که موجب حیرت دیگران است. در قرآن کریم مواردی از این دست بیان شده است که حتی خود قرآن نیز از شگفتی آن کار یاد می کند.
۵-۱٫ فرزنددار شدن معجزهآسا در پیریِ مرد (ابراهیم(علیه السلام)) و نازایی همسر
کار خارق عادت دیگری که از حضرت ابراهیم(علیه السلام) سرزد این بود که با اینکه خود، پیر و همسرش نیز نازا که انسانی عادی بود دارای فرزند شد. البته این را پیش از این، از زبان فرشتگان فرستاده خداوند شنیده بود و برای خودش نیز اعجابآور مینمود: «أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلی شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عَجیبٌ».[۲۲۸]
۵-۲٫ تولد دور از انتظار حضرت یحیی(علیه السلام)
از نمونههای دیگر اینگونه کارها، به دنیا آمدن یحیای پیامبر(علیه السلام)در پیری و ناتوانی، پیامبر خدا، زکریای پدر(علیه السلام) و نازایی مادر به عنوان یک انسان عادی بود: «کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا: حال آنکه پیرى من فرارسیده است و زنم ناز است؟».[۲۲۹]
۵-۳٫ فرزند دار شدن مریم(علیها السلام) بیهیچ همسری
از کارهای تکرار نشدنی تاریخ، یکی تولد عیسای مسیح(علیه السلام) بود که بیآنکه مادرش همسری داشته باشد «فَحَمَلَتْه: پس به او بارور گشت» به سبب صفای باطن و قداست روح وی خداوند به او فرزندی داد، که خود او نیز حیرتزده شد.[۲۳۰]
گفت مریم در درون خویش هم سجدهای دیدم از این طفل شکم[۲۳۱]
و به دنبال آن، آزارها و نیشهایی بر او وارد شد که باز خداوند بهگونه ای اعجازگونه و خارق