زمانی :
نظرات کسانی همچون جرجانی را در مورد ام الکتاب که به معنی عقل اول است بیان کرده است ، وخود میگوید که اُمُّ الکتاب تعبیری قرآنی است که در چند آیه ذکر شده است.به معنای لغوی آن پرداخته ومیگوید:«امّ به معنی اصل وریشهی هرچیزی است. از این رو اُمُّ الکتاب به معنی اصل و ریشهی کتاب آفرینش است.»(زمانی،۱۳۷۸:۱۳۵)
استعلامی:
بحر معنی را علم کلی و جامع الهی (ام الکتاب)دانسته است و بیان میکند که «کلمات مثل ظرف است و معنی آنها مثل آب،خداوند که «بحرمعنی»است،علم کلی وجامع الهی(ام الکتاب) نزد اوست و همه دانستنی ها را از او باید آموخت و برای معرفت بر اسرار و حقایق عالم به او باید پیوست.»(استعلامی،۱۳۸۷:۳۰۵)
گولپینارلی:
« با تشبیه حرف به ظرف، و معنی به آب میخواهد این نکته را بیان کند که معنی با حرف یا به عبارت دیگر با کلمه بیان میشود. همانطور که ظرف برای آب ضروری است، حروف نیز برای بیان معنی ضرورت دارد. مصراع « بحر معنی عندهام الکتاب» به آیهی ۱۳ سورهی رعد اشاره میکند که اصل کتاب آفرینش مشیت اوست.» ( گولپینارلی، ۱۳۸۴:۱۲۲)
نظر اجمالی:
چنانکه استعلامیگفته است منظور از اُمُّ الکتاب علم کلی و جامع الهی است ونظر دیگر شارحان قابل تأمل است و نزدیک به این مضمون میتوان به ابیات زیر اشاره کرد:
برگها چون نامهها بر وی نبشته خط سبز | شرح آن خطها بجو از عندهام الکتاب (دیوان کبیر، بیت۸۹۵) |
و همچنین در دفتر چهارم در جواب دهری که منکر الوهیت است این گونه میگوید:
خود مگیر این معجز چون آفتاب | صد زبان بین نام اواُمَّ الکتاب (مثنوی،۲۸۷۶/۴) |
۳۸) بحر تلخ و بحرشیرین در جهان | درمیانشان بَرزَخٌ لا یبغِیان |
(بیت ۲۹۸)
انقروی:
عقیده دارد که منظور از بحر تلخ،کسانی است که در ازل کافر ومنافق بوده است.و مقصود از بحر شیرین اشخاصی است که در ازل مؤمن و موافق بودهاند و میگوید:«اگرچهاین دو گروه به حسب ظاهر با یکدیگرمختلط میشوند،ولیکن من حیث المعنی با هم مخالفت میورزند.زیرا که آن برزخ معنوی مانع اختلاط این دو با یکدیگر میگردد و مراد از برزخ معنوی، در این جا خاصیت ذاتی و استعداد ازلی هریک از این دو گروه مذکور میباشد.»(انقروی،۱۳۸۰:۱۴۹)
نیکلسون:
بیت را برگرفته ازآیات۱۹و۲۰سورهی “رحمن” دانسته است و مراد از این دو دریا را در این دنیا صالح وطالح یا به قول قبول مولانا اهل نار و خلد و مراد از برزخ را خصایل و قابلیتهای از ازل مقدّر شدهی آن ها،که ایشان را در معنا جدا از هم نگاه میدارد دانسته.»(نیکلسون،۱۳۸۴:۶۴)
فروزانفر:
نظرات فرقهها ومفسّرین گوناگون را در بحر تلخ و شیرین بیان کرده و میگوید که«عامّهی مفسرّین آن را به دریای شور و شیرین و دریایی در آسمان ودریایی در زمین و خلیج پارس و بحر الرّوم و دریای محیط و دریاهای دیگر وشیعه به علی وفاطمه و برزخ را به حضرت رسول اکرم(ص)و…صوفیه به کفر وایمان و قلب و نفس و خوف و رجا و قبض و بسط و انس و هیبت تأویل کردهاند و مقصود مولانا به احتمال قوی نفاق و اخلاص یا کفر و ایمان و یا اخلاق نیک و اوصاف زشت است.» ( فروزانفر، ۱۳۸۲:۱۳۷)
زمانی:
منظور از دریای تلخ را کنایه از کافران، و دریای شیرین را کنایه از مؤمنان گرفته است.واین گونه بیان میکند:«گرچه مومن و کافر بر حسب ظاهر در کنار هم حشر و نشر میکنند ولی بر حسب باطن از هم جدا هستند و ان سد و برزخی کهایشان را از یکدیگر جدا میکند حقیقت ذات آن هاست .»(زمانی،۱۳۷۸:۱۳۵)
استعلامی:
بیان میکند که منظور مولانا با توجه به ابیات قبل «انسان تا راهی به خدا ندارد دریای تلخ و شور است و چون راهی به خدا یافت، دریای شیرین است و هر چند صورت ظاهر این دو دریا آبگون است امّا در میان آنها حدّ فاصلی است که به حریم یکدیگر پای نمیگذارند و هر یک در راه خود است و قدرت خداوند این دو دریای نیکی و بدی را در کنار هم و به ظاهر درآمیخته با هم نگه داشته است .»(استعلامی،۱۳۸۷:۳۰۶)
گولپینارلی :
عقیده دارد که مولانا از این دو دریا ،حقّ و باطن ،خیر وشرّ و قهر و ایمان و کفر را قصد کرده است.»(گولپینارلی ،۱۳۸۴ :۱۲۲)