۱-۶-۱- مدل مفهومی تحقیق
شکل۱-۱ مدل مفهومی تحقیق
جهتگیری بازار
مشتری مداری
جهتگیری رقبا
یکپارچه سازی زنجیره تأمین (SCI)
به اشتراک گذاری اطلاعات
هماهنگی عملیاتی
عملکرد شرکت
عملکرد عملیاتی
عملکرد کسب و کار
متغیرهای کنترل
هماهنگی درون کارکردی
مالکیت
صنعت
اندازه شرکت
اندازه دایره IT
منبع: لیؤ و همکاران (۲۰۱۲)
۱-۶-۲- روش گردآوری اطلاعات
به منظور گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، از منابع کتابحانهای، مقالات معتبر داخلی و خارجی، کتابهای مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اطلاعات (اینترنت) استفاده شده است.
۱-۶-۳- ابزار گردآوری اطلاعات
به منظور جمعآوری داده ها و اطلاعات از ابزارهایی چون پرسشنامه و نیز مصاحبه با صاحبنظران، مدیران و کارشناسان و کارکنان شرکتهای تولیدی و صنعتی واقع در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز استفاده شده است.
۱-۶-۴- تجزیه و تحلیل داده ها
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها، از روش مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسه مراتبی[۱۶](HMRA) با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. از آنجا که روش تحلیل رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی با توجه به چارچوب نظری یا تجربی ویژهای صورت میگیرد، در تحقیقات علوم رفتاری از اهمیت خاصی برخوردار است.
۱-۶-۵- جامعه آماری و نمونه
جامعه آماری این تحقیق متشکل از شرکتهای مستقر در شهرک صنعتی شهید سلیمی خواهد بود که بنا به آمار ارائه شده از طرف مسئولین مربوط تعداد کل شرکتهای این شهرک ۸۷۷ شرکت است که از این تعداد ۵۶۸ مورد به بهره برداری رسیده است. با توجه به محدود بودن جامعه، تعداد نمونه با استفاده فرمول کوکران ۱۸۲ شرکت خواهد بود. این تعداد نمونه با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین شرکتهای مربوط به جامعه آماری انتخاب شده است.
۱-۷ متغیرهای تحقیق
۱-۷-۱- یکپارچهسازی زنجیره تأمین:
یکپارچهسازی زنجیره تأمین در اصل یکی کردن شرکای زنجیره (حلقهها) را مدنظر ندارد، بلکه هدف، یکی کردن دیدگاه ها، اهداف و استراتژیها است. همه این حلقهها باید بفهمند که با هم شریک بوده و کسی در این زنجیره موفق است که حلقههای موفق دیگری وی را دربرگرفته باشند. موفقیت یک حلقه در گرو موفقیت حلقههای دیگر است و شکست یک حلقه، شکست حلقههای دیگر را در پی خواهد داشت. یکپارچهسازی زنجیره تأمین ممکن است که به عنوان فرایند تعامل و همکاری که در آن شرکتها در یک زنجیره تأمین با هم به طریقه تعاونی و همکارانه جهت رسیدن به نتایج قابل قبول متقابل، کار می کنند. تعریف شود (هی و لای، ۲۰۱۲).
۱-۷-۲- جهتگیری بازار:
جهتگیری بازار اشاره به جهتدهی بازار به سمتی است که موجبات ایجاد ارزش افزوده را برای مشتریانش فراهم میسازد و نقش بنیادی در استراتژی و مدیریت سازمانی بازی می کند. از این روی، بررسی چگونگی اثرات محتمل عملکرد شرکت بر جهتگیری اصلی بازار شرکتها، منجر به باز شدن افق روشن جدیدی در درک و شناخت مکانیسمهای پنهان و زیرین تأثیرگذار SCI خواهد شد.
۱-۷-۳- عملکرد شرکت:
مفهوم عملکرد سازمانی دارای جنبه های بسیاری است و هریک از آنها به طرق مختلفی در مطالعات پیشین درباره مدیریت زنجیره تأمین، مورد بهره برداری قرار گرفتهاند. در این مطالعه دو جنبه مهم یعنی عملکرد عملیاتی و عملکرد کسب و کار را مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ که بطور خاص، عملکرد عملیاتی به اصلاح و بهبود واکنش شرکت به تغییرات محیطی نسبت به رقبا اشاره دارد، درحالی که عملکرد کسب و کار به عملکرد مالیِ شرکت در ارتباط با بازده سرمایه گذاری، سودآوری و درآمد خالص اشاره می کند.
۱-۸- قلمرو زمانی و مکانی تحقیق
قلمرو زمانی تحقیق سال ۱۳۹۲ است. و قلمرو مکانی تحقیق شرکتهای تولیدی مستقر در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز است.
۱-۹- ساختار تحقیق
مطالب این تحقیق در پنچ فصل ارائه شده است. فصل اول کلیات تحقیق و مختصری از مطالب فصول آتی تحقیق می پردازد که اشاره شد. مبانی نظری و تحقیقات تجربی داخلی و خارجی جهت حمایت از فرضیات و مدل تحقیق در فصل دوم مرور می شود. در ادامه در فصل سوم به توضیح درباره جامعه و نمونه، جمعآوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها می پردازد. تجزیه و تحلیل داده ها، در سه سطح یکمتغیره، دومتغیره و چندمتغیره در فصل چهارم انجام میگیرد. در نهایت در فصل پنچم به خلاصه و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مستند به یافته ها می پردازد.
فصل ۲
پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
مدیریت زنجیره تأمین هم یک تئوری است و هم یک شیوه عملی. دامنه دید آن فراتر از یک سازمان بوده و همه چیزهایی را که در تولید و ارسال یک محصول یا خدمات دخالت دارد در نظر گرفته و همه آنها را به گونه ای به هم متصل می کند که به صورت یک تیم کارآمد و بدون مرز عمل کنند. یعنی اینکه مشتریان، عرضهکنندگان، شرکتهای حمل و نقل و رقبای تجاری با هم متحد شده و یک شبکه تشکیل دهند تا از وقت و منابع به کار گرفته شده، بهترین استفاده ممکن شود (غضنفری و فتحاله، ۱۳۸۹).
۲-۲- تاریخچه و سیر تحول مدیریت زنجیره تأمین (SCM)
نیاز به تأمین کالا و خدمات تقریبا همزمان با پیدایش شرکتها و سازمانها شکل گرفت. در ابتدا شرکتها و سازمانها با بهره گرفتن از رویههای موردی و بدون برنامه قبلی، کالاها و خدمات مورد نیاز خود را تأمین مینمودند. در دهه ۳۰ میلادی، تئوریهای تقسیم کار آدام اسمیت منجر به ایجاد گونه جدیدی از سازمان شد که وظیفه ای عمل میکردند تا کارایی کارمندان را بالا ببرند. تجمیع وظایف کاری در قالب یک واحد سازمانی، مزیت تمرکز در مهارت و تخصص را بوجود آورد و در نتیجه منجر به پیدایش ساختارهای سازمانی وظیفه ای کنونی گردید. از همان ابتدا، بخش تدارک و خرید که مسئول تهیه و تدارک کالاها و خدمات مورد نیاز جهت ایجاد محصول یک شرکت یا سازمان بود، طرحریزی شد. وجود چنین کارکرد متمرکزی در قالب یک بخش، منجر به ایجاد نظم بیشتر در فرایند تولید در سازمانها گردید (همان منبع، ص ۱۱).
به سختی میتوان زمان دقیقی را مشخص کرد که در آن، بحث درباره زنجیره تأمین برای اولین بار در دنیا شروع شد. اما لااقل از یک چیز اطمینان داریم و آن اینکه این اصطلاح که در حوالی سال ۱۹۹۳ به عنوان یکی از بزرگترین و پابرجاترین بحثهای صنایع مطرح شده است، ریشه در شیوه هایی دارد که در اواخر دهه ۱۹۵۰ و دهه ۱۹۶۰ میلادی اجرا میشد. اولین طرحهای اجرایی زنجیره تأمین نوین در اواخر دهه ۱۹۵۰ آغاز شد یعنی وقتی که «کارکنان برای اولین بار به مدیریت کالا به ویژه به تدارکات مربوط به انتقال مواد اولیه و محصولات تمام شده، به کارخانه و به بیرون از آن، توجه کردند». بیشتر کارشناسان با این نظر موافقند که مدیریت زنجیره تأمین به شکل امروزی آن از تلاش های برنامه ریزی مواد اولیه (MRP)[17] حاصل شده که شرکتهای بزرگی همچون پراکتر اند گمبل[۱۸]، هولت پاکارد[۱۹] و دیری[۲۰] و شرکتهای دیگر در اواخر دهه ۱۹۷۰ برای برنامه ریزی و کنترل بهتر مواد اولیه تجربه میکردند.
کارشناسان دیگر آغاز تفکر زنجیره تأمین را سال ۱۹۶۳ میدانند که در آن، نظام ملی مدیریت توزیع فیزیکی آمریکا (NCPDM)[21] تأسیس شد که سکوی پرتابی برای تفکر نوین آن زمان درباره روابط متقابل بین عملکرد بخشهای انبارداری و حمل و نقل بود.
همه کارشناسان معتقدند که تحولات عمده در مدیریت موجودی کالا و ارسال آنها در دهه ۱۹۷۰ میلادی و اوایل دهه ۱۹۸۰ بروز کرد. یعنی وقتی که سیستمهای کامپیوتری تا آن حد تکامل یافتند که میتوانستند گزارشهای مدیریت و داده های دیگر را به دفعات بیشتر، ارائه کنند.
در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، مفهوم زنجیره تأمین هنوز وارد واژگان عامیانه سازمانی نشده بود. کارکنان درباره تولید یا دسترسی به منابع، روندهای توزیع صحبت میکردند. آنها MRP، پاسخ کارآمد به خواسته های مشتری (ECR)[22] را که یک نسخه اولیه از جهتگیری زنجیره تقاضا بود، اجرا میکردند و برنامههایی برای پرکردن مداوم جاهای خالی انبار تنظیم کرده بودند. حدودا در سال ۱۹۹۵و ۹۶ زنجیره تأمین جای خود را در میان عموم باز کرد (زوکرمن، ترجمه تقیزاده و صالحی، ۱۳۸۳، ص۲۴-۲۸).
۲-۳- مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت زنجیره تأمین یک مجموعه از روشهایی است که برای یکپارچه نمودن مؤثر عرضهکنندگان، تولیدکنندگان، انبارها و فروشگاهها به کار میرود، تا محصولات مورد نیاز به مقدار مشخص و در زمان معین و در مکان معین تولید شده و به مشتریان عرضه شود تا هزینه های کل زنجیره حداقل شود و در ضمن نیاز مشتریان با سطح سرویس بالا برآورده شود (سیمچی و کامینسکی، ۲۰۰۰). نقش موجودیها، نقش اصلی در موفقیت یا شکست زنجیره تأمین میباشد. از این رو هماهنگی سطوح موجودی در سراسر زنجیره تأمین حائز اهمیت است (ستون سون، ۲۰۰۴).