این چمنها و نوارهای سبز کنار خیابانها و مقابل خانه ها اگر با توجه بیشتری نگهداری شوند مدتها به حیات خود ادامه می دهند و چشم اندازهای نشاط انگیز و شوق برای شهرها فراهم می کنند ولی اگر عرض پیاده روها کافی نباشد غالباً راه نابودی در پیش می گیرند. بعضی از افراد بی توجه، خصوصاً بچه ها ، فضای سبز را لگد می کنند.
عابراین پیاده برای رسیدن به مقصد کوتاهترین راه را انتخاب می کنند، چنانچه مسیر پیاده در داخل فضای سبز، کوتاه در نظر گرفته نشود، آنها فضای سبز را لگد کرده و مسیری دلخواه به وجود می آورند.
فضاهای سبز و پارکها همچون ریه های شهر عمل می کنند. آنها گاز کربنیک را گرفته و اکسیژن پس می دهند و از این راه به پالایش هوای شهر کمک می کنند. همچنین با تعریق مداوم، هوا را مرطوب کرده و در نتیجه بیماریهای تنفسی را کاهش می دهند.
شهرها برای حرکت و پویایی به راه و برای زنده ماندن به فضای سبز نیاز دارند. این هر دو بایستی به نحوی در بافت شهر ترکیب شوند که مکمل یکدیگر باشند نه مزاحم یکدیگر . بدین طریق است که پارکها مشکلی برای عبور و مرور ایجاد نخواهند کرد و راه ها نیز برای ادامه خود به حریم فضای سبز تجاوز نخواهند کرد.
در هر حال برای اجرای هر طرح فضای سبزی لازم است که تأثیر ترافیکی آن نیز سنجیده شود و اگر قرار است در اجرای یک طرح هندسی تعدادی درخت قطع شود، میزان سودی که چند درخت در تلطیف هوای شهر دارند، در قبال تأخیری که ممکن است در ترافیک محل ایجاد کنند محاسبه شود و اگر منظور از ایجاد فضای سبز تنها مبارزه با آلودگی هواست ، بایستی به زیانهای ناشی از ترافیک نیز توجه شود.
۱-۱۳-۲ فضای سبز شهری
آن بخش از فضای سبز که در محدوده شهر طراحی و بنا می شود ، فضای سبز شهری نامیده می شود :
بخشی از سیمای شهر که از انواع گیاهان تشکیل یافته است .
فضای نسبتا"بزرگ ، متشکل از گیاهان با ساختی جنگلی و برخورداری از بازدهی زیست محیطی واکولوژیک معین و در خور شرایط زیست محیطی حاکم بر شهر .
بخشی از مناطق که دارای گیاهان یا هر گونه سبزینگی اعم از درختان ، درخچه ها ، گل ها و چمن ها است .
بخشی از استخوان بندی یا مورفولوژی شهری ، به بیان دیگر فضای سبز در کنار اسکلت فیزیکی شهر تعیین کننده اندام و به طور کلی سیمای شهر است . فضای سبز باید از یک سو برای شهر بازدهی اکولوژیک داشته و از طرفی نیاز های زیست محیطی پیرامون خود را برآورده سازد .
اراضی اماکن مسکونی ، تجاری و صنعتی ، محل های کسب و پیشه و خدماتی است که دارای پوشش گیاهی چند ساله ، دو ساله ، یک ساله اعم از درخت ، درختچه ، نهال و گیاهان پوششی ( گل ، بوته و چمن ) است و به منظور استفاده های سودمندانه یا طبیعی و تلطیف هوا در محدوده و حریم شهری احداث شده یا به طور طبیعی به وجود آمده باشد.
تعریف فضای سبز شهری از دید کارشناسان برنامه ریزی شهری
فضای سبز از دیدگاه شهر سازی : عبارت است از بخشی از سیمای شهر که از انواع گیاهان تشکیل یافته است. در صورتی که به فضاهای آزاد شهری که متضاد فضاهای انسان ساخت یا ساخت فیزیکی شهر هستند بپردازیم، در این صورت فضاهای بالقوه برای توسعه فضای سبز شهری نیز مطرح میشوند.
فضای سبز از دیدگاه زیست محیطی : عبارت است از فضای نسبتا"بزرگ ، متشکل از گیاهان با ساختی شبه جنگلی و برخوردار از بازدهی زیست محیطی اکولوژیک معین و درخور شرایط زیست محیطی حاکم بر شهر . آخرین دستهبندی ارائه شده برای فضاهای باز شهری عبارت است از پارکهای شهری، کمربندهای سبز، باغات، گردشگاهها، پارکهای جنگلی و باغهای گیاهشناسی، پارکهای شهری خود به مقیاسهای زیر دستهبندی میشوند: مقیاس همسایگی، محلهای، ناحیهای، منطقه، حوزه، شهر و آن چه پارک خطی یا بولوارها محسوب میشوند.
با توجه به تقسیمبندی فوق، استانداردهایی نیز برای مساحت پارکها، فواصل پارکها و دسترسیها در ارتباط با جمیعت نواحی، سرانه فضای سبز شهری و اطلاعات توصیفی دیگر معین شده است.
۲-۱۳-۲ضرورت ایجادفضای سبز شهری:
از زمانی که بشر زندگی در غارها و جنگلها را رها کرده و روستاها و پس از آن شهرها را بنا نهاد مدت مدیدی میگذرد. انسانها برای احساس امنیت بیشتر شهرها را ساختند و با گسترش و پیشرفت شهرها از طبیعت دور و دورتر شدند. امروزه بعد از گذشت سالها انسان خسته از زندگی ماشینی هر روز بیش از پیش احساس میکند که به آن آرامش نخستین نیازمند است. آلودگیهای زیست محیطی و صوتی روانی رویای بازگشت به دامان طبیعت را در ذهن مغشوش انسان امروز زنده میکند، اما بشر به جای پناه بردن به سکوت و آرامش و طراوت طبیعت در پی آن است که طبیعت را به شهرش بیاورد. او نمیتواند خانهاش را زیر درختان جنگل بسازد پس درختها را به باغچه خانهاش به فضای شهرش دعوت میکند.
این که انسان از چه زمانی تصمیم به ایجاد فضای سبز در شهرها گرفت به درستی مشخص نیست، نخستین نشانهها به افسانههای کهن ادبیات جهان برمیگردد اشاره به باغهای معلق بابل و باغ شداد از این جملهاند. فضای سبز امروز جزئی جدایی ناپذیر از بافت شهری محسوب میشود. توجه به ایجاد، احیا، حفظ و توسعه فضاهای سبز شهری از جمله دغدغههای اصلی مسئولان اداره امور شهرها است.
درخت و به طور کلی فضای سبز به مثابه روحی است که به کالبد شهر دمیده شده و حیات شهر و شهروندان بدون آن به مخاطره میافتد و هر نوع کمبودی در این زمینه بر فضای کلی شهر و بر زندگی تک تک افراد تاثیر مستقیم دارد. امروزه با گسترش بیرویه شهرنشینی و به موازات روند صنعتی شدن شهرها و از بین رفتن باغات و مزارع و کشتزارها لزوم پرداختن به فضای سبز به عنوان نوعی وظیفه بیش از پیش احساس میشود. با توسعه شهرها فضای سبز آنها نیز باید گسترش یابد و یکی از وظایف خطیر شهرداریها این است که با توجه به دستاوردهای علمی روز دنیا در زمینه طراحی ایجاد تفرجگاهها، هم به عنوان محلی برای آرامش، تفریح و بازی کودکان و هم به صورت فیلتری برای تصفیه هوای شهر اقدام کنند.
مهمترین اثرات فضاهای سبز در شهرها، کارکرد های زیست محیطی آنهاست که شهر ها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده و با مقابله با اثرات سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی (تعادل بخشی در متابولیسم شهر) از یک سو و بالا بردن سطح زیبایی از سوی دیگر، سبب افزایش کیفیت زیستی شهر ها می شوند ( شکل ۱-۲). با توجه به اینکه گسترش از یک سو ارتباط ارگانیک با تکنولوژی و از سوی دیگر با آلودگی دارد (و گریزی از آن نیست), برای تداوم آن باید کلیه عوامل لازم به کار گرفته شوند. مو لفه های اثرات گسترش در شهر ها، به طرق گوناگون می توانند نظام زیستی شهر ها را مختل کنند . فضای سبز مناسب در شهر ها یکی از عوامل موثر در کاهش این اثرات بوده به ویژه در رابطه با گرد و غبار، آلودگی های شیمیایی، هوا، فضای سبز شبه جنگلی ریه های تنفس شهر ها به شمار می روند “بنابراین در طراحی فضاهای سبز باید اهمیت بیشتری به در دسترس بودن آن برای همه مردم قائل شد, چرا که همه مردم ساکن در شهر به چشم اندازهای زیبا, هوای پاک, نور خورشید, پیاده روهای راحت و گردش روزانه خود نیازمندند و تنها در این صورت است که فضای زندگی سالمی در محلات شهری به وجود خواهد آمد"(شکویی, ۱۳۵۸: ۹۰).
دربحث فضای سبز باید به کارکردهای اقتصادی آن نیز توجه کرد. ایجاد فضای سبز در واقع نوعی سرمایهگذاری است زیرا علاوه بر تلطیف اقلیم و کاهش هزینههای گرمایش و سرمایش در ساختمانها، جلوگیری از روان شدن سیلابها و کاهش سرعت باد و به تبع آن جلوگیری از فرسایش خاک و همچنین ایجاد سلامت روانی برای افراد جامعه، موجب توسعه شهرها نیز میشود. همچنین میتوان با ایجاد باغها و فضای سبز و فضای گلخانهای و با پرداختن به گلهای تزئینی و صادراتی، زمینه اشتغال بسیار وسیعی را برای فارغالتحصیلان و علاقهمندان به این رشته فراهم ساخت.
بنابراین باید در توسعه شهرها و به خصوص کلانشهرها برنامهریزی برای ایجاد فضای سبز مد نظر قرار گیرد و برای جلوگیری از برخی مشکلات و همین طور کاهش هزینهها میبایست پیش از طراحی شهرها الگوهای جامعی را برای مکانهای مناسب فضای سبز در نظر گرفت. در کشور گسترش سریع شهرها و افزایش جمعیت باعث فقر فضای سبز شهری شده است که با ایجاد فضای سبز در مسیر کوچهها و خیابانها و بیرونخانهها، ضمن فعال شدن حس مشارکت مردم، جنبههای دلپذیر فضای سبز شهری نیز به درون خانهها و میان مردم میآید و همین امر آرامش را به زندگی شهری باز میگرداند.
نکته دیگری که در این زمینه باید به آن اشاره کرد نوع خاک و زمین و همچنین انتخاب گونههایی از گیاهان است که با آب و هوا و خاک منطقه هماهنگی داشته باشند که در صورت انتخاب فضای سبز حتی در اثر رفت و آمد مردم برای تفرج و تفریح نیز به حیات خود ادامه میدهد.
کمربند سبز اطراف شهر نیز به تلطیف هوای شهر کمک و از توسعه بیرویه شهرها جلوگیری میکند؛ در واقع مشکل حاشیه نشینی را نیز حل میکند.
شهر پایدار
پارکهای شهری
زیست محیطی
اقتصادی
اجتماعی
کیفیت زندگی
۳-۱۳-۲ کارکردهای فراغتی فضای سبز
“فضاهای شهری را به لحاظ کارکردی می توان به چهار حوزه تقسیم بندی کرد که طبعاً با یکدیگر روابطی پویا دارند :
۱- فضاهای مسکونی ۲- فضاهای کاری ۳- فضاهای اوقات فراغت ۴- فضاهای حمل و نقلی
فضاها کاملاً قابل تبدیل به یکدیگر و یا قابل عمل به صورت همزمان هستند. به عنوان مثال یک فضای اوقات فراغت برای کسانی که در آن کار می کنند، فضای کاری است. در واقع آنچه می تواند کارکرد یک فضا را مشخص کند، کارکرد تعریف شده به صورت هنجارمند برای آن است و یا کارکرد اصلی ای که برای آن به رسمیت شناخته شده است، درحالی که هر فضا می تواند علاوه بر کارکرد اصلی دارای کارکرد های فرعی و همچنین کارکرد با انحرافات نیز باشد” (فکوهی،۲۴۵:۱۳۸۳).
جهت یافتن رقمی مناسب و استاندارد برای فضای سبز ارقامی چند بدست آمده است که این ارقام کلی می باشند و با توجه به متغیر های هر محل فرق می کند. استاندارد دارای مفهومی ایستا ست در حالی که فضای سبز به علت پویایی اش ، هر نوع ایستایی را نفی می کند ، بنابر این واژه استاندارد برای فضای سبز منطقی به نظر نمی رسد و نمی توان برای سراسر یک کشور ، وسعت و حجم استاندارد شده ای را برای آن ارائه کرد زیرا کمیت فضای سبز، ایجاد آن و انتخاب نوع و… به شرایط اقلیمی و خصوصیات بیوکلیماتیک هر منطقه بستگی دارد. با این حال در برنامه ریزی شهری برای تخصیص اراضی به کاربری های مختلف و در نظر گرفتن روابط آن ها ضروری است که حدودی برای فضای سبز به عنوان استاندارد مطرح شود.
استاندارد هایی که در دهه ۱۹۰۰ در آمریکا و اروپا رواج یافت به صورت معیار های تجربی بوده که چندین بار مورد تجدید نظر قرار گرفت. « دفتر تفرجگاهی آمریکا در سال ۱۹۶۴ » بر پایه پیشنهادات باتلر ، استاندارد هایی را با توجه به نوع تفرجگاه ارائه کرده است . بدین ترتیب که برای هر هزار نفرجمعیت بر اساس نوع منطقه تفرجگاهی، ۲۵/۱ ایکر[۱۸] ( ۵.۰۶ مترمربع ) به زمین بازی، ۲۵/۱ ایکر(۵.۰۶ متر مربع) به زمین ورزشی، ۵/۲ ایکر(۱۰.۱۲ متر مربع) به پارک های کوچک و ۱۵ ایکر(۶۰.۷۲ متر مربع) به پارک های بزرگ اختصاص داده شده است. بالتر ۱۰ ایکر (۴۰.۴۸ متر مربع) پارک و فضای سبز را برای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در شهر کافی می داند. وی می گوید هر ۴۰۰۰ نفر جمعیت در شهر های بزرگ باید از یک پارک بزرگ برخوردار باشند. پیشنهادات بالتر و انجمن ملی تفرجگاه های آمریکادر خصوص فضای سبز، هنوز معیار و ارزش خود را حفظ کرده است ولی این به آن معنا نیست که بتوان آن را برای همه انواع شهر ها بزرگ دقیقا” به یک شکل به کار برد(منجونیان، ۱۳۷۴ : ۵۴).
در گزارش مطالعات گروه برنامه ریزی وزارت کشور این نقل قول آمده است که زندگی سا لم در جایی امکان پذیر است که سهم سرانه هر فرد از فضا ی سبز در منطقه مسکونی از ۳۰ تا ۵۰ متر مربع کمتر نباشد( گروه مطالعات برنامه ریزی شهری وزارت کشور، ۱۳۶۹)
بنابراین با توجه به آنچه که بیان شد، تعیین سرانه مطلوب فضای سبز، کار چندان ساده ای نیست و هر کشوری باید با توجه به مسائل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و برنامه های آتی خود ضمن بهبود فضای سبز موجود، با کمیت و کیفیتی مطلوب، میزان مورد نیاز جامعه را با توجه به متغییر های مختلف تعیین کند .
میزان فضای سبز در شهر تهران از نظر توزیع مکانی، گسترش آن، با توجه به تغییرات جمعیتی، تراکم ساختمانی شهر، نیاز های جامعه ی شهری تهران (شهر تجاری، پایتخت سیاسی ) تعیین می شود.
۴-۱۳-۲- چشم اندازهای حوزه معاونت خدمات شهری :
تهران، شهری با اصالت و هویت ایرانی و اسلامی (شهری که برای رشد و تعالی انسان و حیات طیبه، سامان می یابد)؛
تهران، شهری سر سبز و زیبا، شاداب و سرزنده با فضاهای عمومی متنوع و گسترده؛
تهران، شهری امن و مقاوم در برابر انواع آسیبها و مقاوم در برابر مخاطرات و سوانح؛
تهران، شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت، فعالیت و فراغت؛
تهران، شهری روان با رفاه عمومی و زیرساختهای مناسب، همراه با تعدیل نابرابری ها و تامین عادلانه کلیه حقوق شهروندی ؛
۵-۱۳-۲- اهداف حوزه معاونت خدمات شهری :
-
- فراهم سازی شرایط و زمینه های تحقق شهر امن ، آباد و سالم بر پایه آرمان های یک جامعه اسلامی ؛
-
- درک عمیق از نیازهای شهروندان و توزیع عادلانه فرصتها و امکانات شهری میان همه گروه های شهروند ؛
-
- رواج فرهنگ شهروندی و شهرنشینی از طریق ارتقاء آگاهی های مردم از حقوق و بویژه تکالیف شهروندی ؛
-
- بسترسازی برای مشارکت شهروندان در اداره شهر جهت تحقق شهر شهروند مدار ؛
- حفاظت از محیط زیست ( بویژه آب ، هوا ، صدا و منابع طبیعی ) و ایمن سازی شهر در مقابل سوانح طبیعی و سایر مخاطرات و آسیب ها ؛