زبانبریدهبهکنجینشستهصمٌبکم/ بهازکسیکهنباشدزبانشاندرحکم.(یو.گل:53)
اندیشهکردنکهچهگویمبهازپشیمانیخوردنکهچراگفتم.(یو.گل: 56 و ده:300)
مگویومنهتاتوانیقدم / زاندازهبیرونزاندازهکم.(دهخدا:2917)
ایمنامرءواشامهبینلحییه.حدیث.
سخندانپروردهپیرکهن / بیندیشدآنگهبگویدسخن.(گلستان:56 و دهخدا:953)
سخنتانگوئیبر آن دست هست / چو گفته شود یابد او بر تو دست. (بوستان:2907)
سخنیدرنهاننبایدگفت /کهبرانجمننشایدگفت .(گلستان:171 و دهخدا: 219) (دهخدا:1057)
34- مثلالذینحملوالتوراةثملمیحملوهاکمثلالحماریحملاسفارا . ( قرآنکریمسوره 62 .آیه 5)
نیز (سوره 2 . آیه 41)(دهخدا:545)
علم چندات که بیشتر خوانی / چون عمل در تو نیست نادانی
نهمحقّقبودنهدانشمــند / چاروائیبراوکتابیچند. (بوستان: 170)
اعوذبکمنعلملاینفع .(حدیث) .
عالمیراکهگفتباشدوبس / هرچهگویدنگیرداندرکس . (گلستان:103)
عالمبیعملزنبوربیعسلاست . (گلستان:184)
عالمآنکسبودکهبدنکند / نهبگویدبهخلقوخودنکند .(گلستان: 103) (دهخدا:365)
35- تواضعسررفعتافرازدت / تکبربسراندراندازدت.(بوستان:2007 و ده: 555)
اگرزیردستیبیفتدرواست / زبردستافتادهمردخداست. (بوستان141)
زدعویپریزانتهیمیروی / تهیآیتاپرمعانیروی. (یو. بو:2325)
بزرگاننکردنددرخودنگاه / خدابینیازخویشتنبینمخواه. (بوستان:2005) (همان:717)
وعبادالرحمنالذینیمشونعلیالارضهونا(قرآنکریمسوره 25 آیه 64)
رحماللهامرءعرفقدرهولمیتعدطوره (حدیث) (دهخدا: 113)
36- ویؤثرونعلیانفسهمولوکانخصاصه(سوره 59،آیه 9)
اگربریانکندبهرامگوری / نهچونرانملخباشدزموری. (گلستان:99) ( همان : 143)
37- وگرنهحاجتکهزحمتبری / زخودبازگیریوهمخودخوری . (بوستان:1254)
ربصائملیسلهمنصومهالاالجوعوالعطش. حدیث
اذااصمتفلیصمسمعکوبصرکوسانک . حدیث (دهخدا: 1711)
38- جبلتالقلوبعلیحبمناحسنالیهاوبعضمناساءالیها . (حدیث)
عدورابهجایخسکزربریز / کهبخششکندکنددندانتیز.(بوستان:997 و دهخدا: 395)
بدانمردکنداستدندانیوز/ کهمالدزبانبرپنیرشدوروز.(بوستان: 1350) (دهخدا: 400)
39- شکمپیشمنتنگبهترکهدل / شکمبندهبسیاربینیخجل. (بوستان:2760)
شکمبنددستاستوزنجیرپای / شکمبندهکمترپرستدخدای.(بوستان:2768 ،دهخدا: 1028)
خوردنزبهرزیستنوذکرکردنست /تومعتقدکهزیستنازبهرخوردنست.(گلستان:111، دهخدا:757)
اندرونازطعامخالیدار / تادراونورمعرفتبینی
تهیازحکمتیبهعلّتآن / کهپریازطعامتابینی. (گلستان:59)
والذینکفرویتمتعونویأکلونکماتأکلالانعاموالنارمثویلهم.(قرانکریم.سوره 47.آیه 13)
نیز سوره 7 آیه 29. (دهخدا
:144-143)
3-2- تأثیر پذیر از امثال و حکم عربی
همانگونه که گفته شد، تأثیر جامعه بر فرد و بالعکس آن انکار ناپذیر است. حملهی اعراب به ایران و سقوط ساسانیان و نشاندن حکام عرب بر جامعهی ایران و نیز پیروی از خلفای بغداد که همگی عرب زبان بودند و خطبه به نام آنها خواندن، میتوان از تأثیرات فردی بر فرهنگ و زبان ایران به شمار آورد؛ و تحصیل سعدی در نظامیّهی بغداد(فروغی، 596:1382) و قرار گرفتن در محیط عربی زبان بغدادو نیز استفاده از کتب عربی زبان در امر آموزش، میتواند از جملهی تأثیرات جامعه بر فرد، و در اینجا سعدی، دانست. به کار بردن شعر و عبارات عربی ، علاوه بر نشان دادن تسلط و مهارت سعدی در این زبان، تأثیرپذیری او را از آن فرهنگ و زبان آشکارتر میسازد علاوه براین « بعضی مثلهای فارسی احتمالاً از مثلهای عربی گرفته شدهاست و گاه هم مثل عربی و هم معادل فارسی آن در میان فارسی زبانان رایج است.»(ابریشمی،21:1377)در این راستا، به اشعاری و عباراتی از او بر میخوریم که به لحاظ مضمون و محتوا با امثال و حکم عربی مشابهت تنگاتنگی دارند که در ادامه تعدادی از آنها، و نه همهی آنها، را که دهخدا به آنها پی بردهاست و موضوع این پژوهش میباشد، اشاره میشود:
1-آخرالحیل السیف.
وقت ضرورت چونماند گریز/دست بگیرد سرشمشیرتیز.( گلستان:58 ) (دهخدا:1891)
به تندی سبک دست بردن به تیغ/ به دندان گزد پشت دست دریغ. (گلستان:147 ) (دهخدا: 18)
2- العادت طبیعه الخامسه.(آموختکاری پنجمین ازچار سرشت باشد)
نظیر:العاده طبیعه ثانیه .
ان التخلق یأتی دونه الخلق.
العاده توأم الطبیعه.
عاده السوء شر من معزم.
الفطام شدید والشدید العاده منتزعه.
انزاع العاده شدید.
پژوهش های انجام شده درباره بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92- فایل 6