برخی از آیات قرآن کریم حکایت از توسل و استغاثه بنی اسرائیل به حضرت موسی(ع) دارد که در موارد زیر به آن اشاره میکنیم:
۳-۱۱-۵-۱- درخواست برداشتن رجز
این مطلب در آیات «وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا یا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنی إِسْرائیلَ فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ»[۷۸۷] و «وَ قالُوا یا أَیُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ»[۷۸۸] بیان شده است.
فرعونیان پس از مشاهده عذاب الهی از حضرت موسی(ع) خواستند که برای آنها دعا کند و اگر عذاب را از ایشان بردارد به نفع حضرت موسی(ع) ایمان بیاورند و بنی اسرائیل را به همراه او ارسال کنند، از سیاق آیات به خوبی پیداست که خداوند عذاب را از آنها برداشت لکن آنها عهد شکننی کردند و خداوند از انها انتقام گرفت.
این آیه به خوبی نشان میدهد که توسل و استغاثه به حجج الهی و نیز دعا و درخواست حجج الهی از خداوند موجب رفع عذاب و برطرف شدن گرفتاریها شود. این مطلب از یک سو بیانگر اهمیت و جایگاه توسل و استغاثه به حجج الهی و از سوی دیگر بیانگر استجابت دعای حجج الهی نزد خداوند است.
۳-۱۱-۵-۲- درخواست آب
نمونه دیگر در آیات «وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ..»[۷۸۹] و «وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَهَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ..»[۷۹۰] ذکر شده که حکایت از آن دارد که بنی اسرائیل از حضرت موسی(ع) درخواست آب کردند و حضرت موسی(ع) نیز دعا کرد و خداوند دعای وی را اجابت نمود و او را امر کرد که با عصای خویش به سنگ بزند که پس از این کار دوازده چشمه آب برای بنی اسرائیل جاری شد.
گفتنی است این مطلب به دو شکل بیان شده آیه اول ناظر به استجابت دعای حضرت موسی(ع) است و آیه دوم ناظر به توسل و استغاثه بنی اسرائیل به موسی(ع) است و در خصوص مطلب توسل، سیاق آیه(عدم مخالفت خداوند و حضرت موسی(ع) با این درخواست) حاکی از صحیح و منطقی بودن درخواست آنها از حضرت موسی(ع) است.
۳-۱۱-۵-۳- درخواست طعام
آیه شریفه «وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذی هُوَ أَدْنى بِالَّذی هُوَ خَیْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَکُمْ ما سَأَلْتُمْ..»[۷۹۱] نیز بیانگر درخواست دیگر بنی اسرائیل از حضرت موسی(ع) است که آنها بر طعام واحد صبر نکردند لذا از حضرت موسی(ع) درخواست کردند که دعا کند که خداوند از روییدنیهای زمین برای آنها بیرون آورد به هر روی بین اسرائیل به خواسته خویش رسیدند.
مواردی که بدان اشارت رفت چنین به دست مىدهد که توسل به اسباب منافاتى با اخلاص ندارد، بلکه اعتماد بر اسباب و نگاه استقلالی به اسباب بدون در نظر داشتن قدرت واسعه الهی با اخلاص منافات دارد. افزون بر اینکه اصل توسل به اولیاء و حجج الهی نه تنها از منظر قصص قرآن امری جائز است بلکه امری نیکو بشمار مىرود.
۳-۱۲- تبرک جستن به اولیاء و آثار ایشان
تبرّک در لغت، مشتق از «برکت» به معناى فزونى است.[۷۹۲] امّا در اصطلاح آن است که موحّدان، از رهگذر تبرّک به پیامبر اکرم(ص) و بندگان صالح خدا و تبرک به آثار باقى مانده از آنان، درخواست افاضه نعمت و افزایش برکت کنند. معناى این آن نیست که تبرک جوینده، راهها و اسباب طبیعى را براى رسیدن به خواستههایش به روى خود ببندد، بلکه در همان حال که به علل و اسباب طبیعى تکیه مىکند، راه تبرک را در برابر خود باز مىگذارد، تا از این طریق، به فیض الهى که از این مجرا نازل میشود، افزون بر آنچه از راه اسباب طبیعى مىرسد، دست یابد. مسلم است که میان آثار پیامبران و صالحان و خیراتى که انسان از این راه به دست مىآورد رابطه مادى وجود ندارد، لیکن همانگونه که گفته شد فیضهاى الهى بربندگان گاهى از غیر مجراى طبیعى افاضه مىشود، آنجا که اراده الهى بر این باشد که حاجتهاى یک انسان مؤمن را از راه تبرّک به پیامبر یا آثار بازمانده از او برآورده سازد. آیات قرآن کریم و روایات فراوانى بر این حقیقت تأکید دارد. افزون بر اینکه هیچ مانع عقلى نیست که آثار پیامبر و صالحان در اجابت خواستههاى انسان اثر گذار باشد. اینک برخى از آیاتى که در این زمینه است.[۷۹۳] در قصص قرآن نمونههای متعددی از تبرک به حجج الهی و آثار ایشان وجود دارد که ذیلاً اشاره میکنیم:
۳-۱۲-۱- تبرک به مقام ابراهیم(ع)
تبرک به مقام ابراهیم(ع) که در آیه «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى..»[۷۹۴] بیان شده به خوبی گویای تبرک به حجج الهی است. در واقع خداوند، بعضى از سرزمینهایى را که بدن دعوتگران توحید را لمس کرده، عبادتگاه به شمار آورده است، مثل آنکه «مقام ابراهیم» را نمازخانه قرار داده و فرموده است: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَهً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى..» بىشک، نماز از بعد ذاتى فرقى نمىکند که در این جایگاه خوانده شود، یا نقاط دیگر مسجد. ولى «مقام ابراهیم» به سبب وجود ابراهیم پیامبر، امتیاز دیگرى یافته و جاى متبرّکى شده است. از این رو نمازگزار به خاطر تبرک به آن مکان پاک، نمازش را آنجا برگزار مىکند.
در جاى دیگرى از قرآن، خداوند متعال «مسعى»- مسافت میان صفا و مروه- را محلّ عبادت مىشمارد و این نیست مگر به سبب آنکه بانوى پاک و یکتا پرستى همچون «هاجر»، با قدمهاى مبارک خود هفت بار این زمین را در جستجوى آب، لمس کرده است و این مسأله علتى جز این ندارد که به این سرزمین مقدس که جزئى از بدن مادر حضرت اسماعیل را لمس کرده است، تبرک جویند.[۷۹۵]
۳-۱۲-۲- پیراهن یوسف(ع) و بازگشت بینایى یعقوب(ع)
تبرک یعقوب(ع) به پیراهن یوسف(ع) و بازگشت بینایی او نمونه دیگری است که در آیات «اذْهَبُوا بِقَمیصی هذا فَأَلْقُوهُ عَلى وَجْهِ أَبی یَأْتِ بَصیراً..»[۷۹۶] و «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصیراً..»[۷۹۷] به آن اشاره شده است.
توضیح اینکه حضرت یعقوب(ع)، مدتى طولانى در رنج هجران حضرت یوسف(ع) بود و در آن مدّت آن قدر گریست که به تعبیر قرآن کریم، چشمانش سفید(و نابینا) شد: «..وَ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ»[۷۹۸] اراده الهى بر آن شد که به واسطه پیراهن فرزندش یوسف، بینایى یعقوب را به او برگرداند. خداوند از زبان یوسف(ع) چنین نقل مىفرماید: «اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هذا فَأَلْقُوهُ عَلى وَجْهِ أَبِی یَأْتِ بَصِیراً»[۷۹۹] بىگمان پیراهن یوسف، از جهت موّاد و شکل، با پیراهنهاى دیگر فرقى ندارد، ولى خواست خدا آن بود که فیض الهى از این راه به بندهاش یعقوب برسد. قرآن با صراحت این حقیقت را چنین بیان مىکند: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً»[۸۰۰].[۸۰۱]
۳-۱۲-۳- تبرک جستن به تابوت در بنی إسرائیل
آیه ۲۴۸ سوره بقره در بیان قصه طالوت، نمونه دیگری در توسل به آثار انبیاء و حجج الهی است. توضیح اینکه حضرت موسى(ع) در اواخر عمر شریفش، الواح مقدّس را که در بردارنده شریعت او بود، همچنین زره، سلاح و آثار دیگرش را در صندوقى گذاشت و صندوق را به وصىّ خود «یوشع بن نون» سپرد. از همینجا آن صندوق نزد بنىاسرائیل اهمیت ویژهاى یافت. در جنگهایى که میان آنان و دشمنانشان پیش مىآمد، آن صندوق را به عنوان تبرک با خود مىبردند و به سبب آن از خداوند نصرت مىطلبیدند و تا وقتى که آن صندوق میان آنان بود، با عزّت مىزیستند. امّا وقتى که در دین سست شدند و تأثیر عامل بازدارنده اخلاقى در میان ایشان کم شد، دشمنانشان توانستند آنان را شکست دهند و آن صندوق مقدس را هم به غارت ببرند. چون خداوند پس از مدتى طالوت را به عنوان پادشاه و فرمانده بنى اسرائیل برگزید، پیامبرشان به ایشان گفت: نشانه صدق او و اینکه طالوت از سوى خداوند به فرماندهى تعیین شده است، آن است که صندوق را نزد شما مىآورد. قرآن در اشاره به این ماجرا مىفرماید: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَهَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّهٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَهُ..» [۸۰۲] دقت در آیه مىرساند که قرآن کریم، از زبان پیامبر نقل مىکند که بنىاسرائیل به آن صندوق تبرک مىجستند و آن قدر ارزش و شرافت داشته که فرشتگان آن را حمل مىکردند. اینک مىپرسیم: اگر این کار، با اصول توحید، ناسازگار است، چگونه آن پیامبر، این خبر را به صورت یک مژده به آنان نقل مىکند؟[۸۰۳]
لازم به ذکر است که آن صندوقچهای که در آن بقایایی از آل موسی(ع) و آل هارون(ع) شاید چیزهایی چون عصا و نعلین و جز اینها آن قدر برای بنی اسرائیل عظمت داشت که به آن تبرک میجستند و با آن در نبردها و مشکلات پیروز میشدند و به تصریح خداوند در آن آرامشی الهی بود و خداوند هم از آن به تمجید یاد کرده است. حال وقتی صندوقچهای با محتوای مذکور چنین آرامش الهی داشته باشد و ملائکه آن را حمل کنند و چنین آثار برای مردم داشته باشد، صندوقچه و یا ضریحی که در آن بدن مبارک امام معصوم(ع) باشد چه آثاری و چه آرامش الهی دارد خدا میداند. لذا آمدن به نزد چنین صندوقچهای که از آن به زیارت تعبیر میشود و متبرک شدن به آن یعنی مسأله تبرک امری معقول و مشروع خواهد بود.
نکته قابل توجه اینکه ظاهرا فقط همین یک آیه را داریم که تعبیر «آلُ مُوسى وَ آلُ هارُونَ» در آن آمده است. گویا این عبارت حکایت از آن دارد که آل هارون(ع) نیز داری منصب الهی نبوت و وصایت و خلافت بودهاند که اجمالاً این مطلب مؤید روایی نیز دارد که زیرا وصایت و امامت به فرزندان هارون رسید.[۸۰۴] از سوی دیگر همانگونه که بقایا و آثار آل موسی(ع) مقدس و متبرک است همنیطور بقایا و آثار آل هارون(ع) نیز مقدس و متبرک است. لذا با توجه به منزلت هارونیه امیرالمؤمنین(ع) نسبت به رسول خدا(ص) میتوان علاوه بر طرق دیگر، از این راه نیز نتیجه گرفت که آثار و بقایای آل علی(ع) نیز متبرک و متیمن است و امیدواری و قوت قلب و پیروزی آور است.
۳-۱۲-۴- تبرک جستن به جایگاه اصحاب کهف
آیه «..إِذْ یَتَنازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً»[۸۰۵] نیز نمونه دیگری در تبرک جستن به آثار صالحین است. توضیح اینکه وقتى مؤمنان و یکتاپرستان، مخفىگاه جوانمردانِ «اصحاب کهف» را یافتند، با خود مىاندیشیدند که چه کنند؟ همه اتفاق نظر داشتند که بر قبور آنان مسجدى بسازند تا محلّ عبادت باشد و وسیلهاى براى تبرکجستن به عبادت در کنار آن پیکرهاى مطهّر گردد. قرآن کریم چنین نقل مىکند: «قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً» مفسران مىگویند هدف از ساختن مسجد، برپایى نماز و تبرک به اجساد مطهّر آنان بوده است. دقت در این آیات ما را از یک اصل علمى و قرآنى روشن آگاه مىکند و آن اینکه گاهى خواست الهى بر این مىشود که نعمتها، مواهب مادى و معنوى را از خلال اسباب و عوامل طبیعى به بشر افاضه کند، بدون آنکه میان امور مادى و معنوى تفاوتى باشد، مثل آنکه اراده الهى تعلّق گرفته تا بشر را از راه اسباب طبیعى هدایت کند، از این رو پیامبران را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاده است. ولى در همان حال، گاهى نیز اراده خدا بر این تعلّق مىگیرد که فیض خویش را از راهها و اسباب غیرطبیعى جارى سازد. تبرّک یکى از آن راههاى غیرطبیعى است که انسان به آن روى مىآورد تا فیض الهى و نعمت پروردگار را به دست آورد. براساس همین روش، مسلمانان به آثار پیامبر اعظم(ص) و به موى شریف او و به قطرات آب وضوى آن حضرت و به جامه و ظرف و لمس بدن مطهّرش تبرک مىجستندکه نمونههاى آن در روایتها آمده است. پس تبرّک، سنتى شد که صحابه به آن عمل مىکردند و تابعان و صالحان بعدى نیز از آنان پیروى کردند.[۸۰۶]
گفتنی است حال که بناء مسجد در جوار قبور ایشان مورد رضای الهی است و آیندگان به قبور ایشان تبرک میجستند با اینکه آنها در شمار انبیاء، رسل و امامان معصوم نبودند لذا به طریق اولی بناء مسجد و زیارتگاه در جوار قبور امامان معصوم مورد رضای الهی است و جایگاه تبرک خواهد بود.
۳-۱۲-۵- مبارک بودن حضرت عیسی(ع)
مبارک بودن حضرت عیسی(ع) که در آیات «وَ جَعَلَنی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی بِالصَّلاهِ وَ الزَّکاهِ ما دُمْتُ حَیًّا»[۸۰۷] ذکر شده نمونه دیگری از تبرک در قصص قرآن است.
توضیح اینکه در آیه یادشده حضرت عیسی(ع) خود را اینگونه معرفی کرده است که خداوند او را «مبارک» قرار داده است. از این فراز میتوان چنین استنباط نمود که مبارک گردانیدن یک چیز و یا یک انسان از ناحیه خداوند متعال صورت میگیرد و نیز مبارک شدن مختص به آثار حجج الهی و صالحان نیست بلکه خود حجج الهی و صالحان وجودشان مبارک است با این توضیح میتوان گفت ائمه اطهار(ع) که خلفاء و حجج الهی و اوصیاء پیامبر کرم(ع) هستند و وارث علوم و فضائل و مکارم انبیاء و حجج الهی پیشین هستند و نیز با توجه به جایگاه والای امامت، ائمه اطهار(ع) و آثار ایشان نیز از ناحیه خداوند «مبارک» قرار داده شدهاند.
افزون بر اینکه به نظر مىرسد شاید در این آیه بتوان گفت مبارک بودن حضرت عیسی(ع) به نحو مطلق ذکر شده و هیچگونه قید در زمان حیات و پس از وفات ندارد. در واقع مبارک بودن وی به اطلاق مکانی ذکر شده یعنی هر کجا که باشد مبارک است چه در زمان حیات و چه در زمان ممات از این ویژگی برخوردار است. اما به قرینه سیاق آیه که توصیه به زکات و نماز و انجام این دو مقید به زمان حیات ذکر شده لذا انجام نماز و زکات مقید به قید حیات است و پس از وفات تکلیفی نیست اما مبارک بودن به نحو مطلق بیان شده است لذا وجود عیسی پس از وفات هم هر کجا باشد وجودش مبارک است. این میتواند ردی بر دیدگاه وهابیت در رد زیارت و متبرک شدن به قبور انبیاء و حجج الهی است. البته شاید اشکال شود که «بَرًّا بِوالِدَتی» نیز مطلق ذکر شده در حالی که مراد تا زمان حیات حضرت عیسی(ع) است چون پس از فوت که دیگر قادر به مهربانی و محبت به مادر نیست لذا با مرگ مهر و محبت از عیسی(ع) به مادر منتفی است. اما در پاسخ میتوان گفت که محبت کردن به مادر نیز یکی از واجبات الهی است لذا از این حیث در عرض واجبات دیگری چون نماز خواندن و زکات دادن قرار میگیرد که مقید به حیات است. افزون بر اینکه ارتباط محبت رساندن به مادر و دیگران میتواند مقید به قید حیات آنها نباشد زیرا مثلاً با انجام دادن کارهای خیر و اموری از این قبیل توسط فرزندان بهرهای از ثواب به پدر و مادر وی میرسد و این یکی از مصادیق ابراز محبت پس از وفات است.
۳-۱۳- زیارت معصومان(ع)
«زیارت» در لغت به معنى «قصد» است و در موردى به کار مىرود که فردى از نقطهاى به نقطهاى براى دیدار شخصى یا مکانى برود و هدفش از این کار تعظیم و تکریم آن فرد یا آن مکان باشد.[۸۰۸] گاهى نیز زیارت به جملهها و عباراتى گفته مىشود که انسان با آنها با فرد سخن مىگوید و این اصطلاحى دیگر غیر از اصطلاح لغوى است.[۸۰۹]
زیارت معصومان(ع) یکی دیگر از بن مایههای کلامی امامت در قصص قرآن کریم است که در آیات زیر قابل بررسی است:
۳-۱۳-۱- دعاء حضرت ابراهیم(ع)
آیه «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاهَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ..»[۸۱۰] که حکایت از دعای حضرت ابراهیم(ع) برای ذریه خویش دارد که مراد ذریه وی از طریق حضرت اسماعیل(ع) است که به امر خداوند در مکه سکونت داده شدند. بر این اساس تحقق عینی این دعا محبت و مودت عموم مردم به این ذریه و روی آوردن مردم به زیارت ایشان در زمان حیات و نیز روی آوردن مردم به زیارت قبور ایشان پس از وفات باشد.
مؤید این مطلب که این دعا پس از وفات ایشان نیز محقق میشود این است که فرمود: «مِنْ ذُرِّیَّتی» و تعبیر به ذریه تنها ناظر به اسماعیل و هاجر نیست بلکه فرزندان از نسل او را نیز شامل میشود که در آینده ظهور خواهند کرد. همانگونه که در آیات «وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنَا وَ نُوحًا هَدَیْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّیَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَنَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسىَ وَ هَارُونَ وَ کَذَالِکَ نجَْزِى الْمُحْسِنِینَ وَ زَکَرِیَّا وَ یحَْیىَ وَ عِیسىَ وَ إِلْیَاسَ کلٌُّ مِّنَ الصَّالِحِینَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطًا وَ کُلاًّ فَضَّلْنَا عَلىَ الْعَلَمِینَ وَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ ذُرِّیَّاتهِِمْ وَ إِخْوَانهِِمْ وَ اجْتَبَیْنَاهُمْ وَ هَدَیْنَاهُمْ إِلىَ صرَِاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»[۸۱۱] برخی از ذریه وی را برشمرده است. مؤید دیگر صیغههای جمع در آیه است: «..رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاهَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ..» در صورتی که در زمان این دعا تنها اسماعیل متولد شده بود و حتی اسحاق نیز نبود.[۸۱۲] از سوی دیگر ذریه بر هاجر اطلاق نمیشود لذا دو ضمیر جمع در ادامه آیه ناظر به ذریه و نسل ابراهیم خلیل(ع) است که این دعا را به نزد خداوند عرضه داشت. و نیز در آیات «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى وَهَبَ لىِ عَلىَ الْکِبرَِ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبىِّ لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ رَبِّ اجْعَلْنىِ مُقِیمَ الصَّلَوهِ وَ مِن ذُرِّیَّتىِ رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ»[۸۱۳] که بیتردید در حین دعا مصداق خارجی ذریه اسماعیل و اسحاق بودهاند اما بیتردید دعاء ابراهیم خلیل(ع) تنها نمازگزار بودن این دو نیست بلکه نمازگزار بودن ذریه و نسل وی تا روز قیامت بوده است.
گفتنی است کلینی در باب «أَنَّ الْوَاجِبَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ مَا یَقْضُونَ مَنَاسِکَهُمْ أَنْ یَأْتُوا الْإِمَامَ فَیَسْأَلُونَهُ عَنْ مَعَالِمِ دِینِهِمْ وَ یُعْلِمُونَهُمْ وَلَایَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ لَهُ» به اسناد خویش روایتی را از امام باقر(ع) نقل کرده است که حضرت به مردمی که به دور کعبه طواف میکردند نگاهی کرد و فرمود: «در زمان جاهلیت نیز به همین وضع طواف مىکردند همانا دستور دارند که بدان طواف کنند و سپس نزد ما بیایند و ولایت و دوستى خود را به ما اعلام نمایند و یارى خود را در اختیار ما گذارند، سپس این آیه را خواند «پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده»[۸۱۴]عیاشی نیز این روایت را از امام باقر(ع) نقل کرده با این تفاوت که حضرت پس از قرائت آیه مزبور فرمود: «آل محمد آل محمد، ثم قال إلینا إلینا»[۸۱۵]
امام باقر(ع) در روایت دیگری در تفسیر آیه «..وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ»[۸۱۶] به قتاده فرمود: «این آیه درباره کسى است که از خانه خویش با توشه و مرکب و کرایه حلال به قصد زیارت خانه کعبه بیرون آید و به حق ما عارف و آشنا باشد و در دل هواى ما داشته باشد چنانچه خداوند فرمود: «پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرایش ده» و مقصود ابراهیم اشتیاق به خانه نبود و گر نه مىگفت: «هواى آن کند»(و اینکه «الیهم» گفت و ضمیر را جمع آورد مقصودش ما بودهایم) پس مائیم به خدا سوگند مقصود از ادعاى ابراهیم(ع) که هر که در دل هواى ما کند حج او پذیرفته است و گر نه نه، اى قتاده هر کس چنین باشد از عذاب جهنم در روز قیامت در امان و آسوده است»[۸۱۷]
کلینی در روایت دیگری از امام باقر(ع) نقل کرده است که حضرت مردم و اعمالی که در مکه انجام میدادند، دید سپس فرمود: «این کارها به مانند کارهاى دوران جاهلیت است. به خدا قسم مأمور بدان نیستند، و امر نشدهاند مگر به اینکه حج را انجام دهند و به نذر خود وفا کنند و نزد ما آیند و ولایت خود را به ما اظهار کنند و نصرت خود را در اختیار ما گذارند».[۸۱۸]
در روایت دیگری از کلینی چنین آمده که امام باقر(ع) به سدیر فرمود: «همانا به مردم دستور داده شده که بیایند به این سنگها طواف کنند و سپس نزد ما آیند و ولایت خود را به ما اعلام دارند و این است قول خدا «و به راستى من بسیار آمرزندهام براى کسى که باز گردد و بگرود و کار خوب کند و سپس رهبرى شود». پس از آن اشاره به سینه خود کرد و گفت: به سوى ولایت ما هدایت شود».[۸۱۹]
۳-۱۳-۲- دعوت مردم به حج توسط حضرت ابراهیم(ع)
دعوت مردم به حج توسط حضرت ابراهیم(ع) که در سیاق آیات داستانی «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ»[۸۲۰] آمده است نیز نمونه دیگری بر اهمیت زیارت حجج الهی است. البته برخی خطاب در آیه «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ» را رسول خدا(ص) دانستهاند لکن همانگونه که علامه طباطبایی تصریح کرده این مطلب از سیاق آیات بعید است.[۸۲۱]
به نظر مىرسد تعبیر «یَأْتُوکَ» در این آیه شریفه گویای محوریت حجت الهی در حج است. به بیان دیگر تعبیر آیه شریفه آمدن به حج نیست هرچند از آیه آمدن به حج نیز فهم مىشود بلکه تعبیر آیه آمدن به نزد حضرت ابراهیم(ع) و یا رسول خدا(ص) برای بجا آوردن حج است.
از دیگر سو، با توجه به وجوب هر ساله حج تا روز قیامت و نیز با توجه به اینکه دلیلی بر تخصیص آیه به حضرت ابراهیم(ع) نداریم زیرا مورد مخصص آیه نمیتواند باشد، و نیز با عنایت به اینکه انبیاء و اوصیاء حضرت ابراهیم(ع) پس از وفات وی، نازل منزله وی و در جایگاه وی به عنوان حجت الهی و خلیفه الهی در زمین خواهند بود، پس از وفات حضرت ابراهیم(ع) امر آمدن نزد وی به آمدن نزد انبیاء و اوصیاء پس از وی محقق خواهد شد به عبارت دیگر در هر برهه از زمانی انجام حج بدون مشرف شدن نزد حجت الهی زمان ناتمام خواهد بود. در واقع پرچم دعوت مردم به سوی خداپرستی به ویژه دعوت به حج هیچ اختصاصی به حضرت ابراهیم(ع) ندارند زیرا همه حجج الهی که وارث جایگاه او باشند در تأسی به حضرت ابراهیم(ع) و امتثال این امر الهی عهده دار دعوت مردم به حج خواهند بود. سبب نزول این آیه مؤید این مطلب است زیرا امام صادق(ع) فرمود: «همانا رسول خدا(ص) ده سال در مدینه اقامت نمود و به حج نرفت سپس خداوند آیه «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالًا وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» را بر وی نازل کرد. پس پیامبر(ص) مؤذنان را امر کرد که با صدای بلند ندا دهند که رسول خدا(ص) امسال به حج خواهد رفت».[۸۲۲]
امام رضا(ع) نیز فرمود: «امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزّت مؤمنین است. امامت بنیاد پاک اسلام و شاخه پربرکت آن است، به واسطه امامت نماز و زکات و روزه و حجّ و جهاد تحقّق مىیابد».[۸۲۳]
امام باقر(ع) نیز فرمود: «جز این نیست که مردم امر شدهاند که به سوی این سنگها بیایند و آن را طواف کنند و سپس به نزد ما بیایند و ما را به ولایت خویش خبر دهند و یاری خویش را بر ما عرضه دارند».[۸۲۴]
و نیز امام باقر(ع) فرمود: تمامیت حج به دیدار امام است. [۸۲۵]
۳-۱۳-۳- مزار اصحاب کهف
خداوند متعال در مورد اصحاب کهف و نزاع مردم در کیفیت تعظیم از آنان مىفرماید: «إِذْ یَتَنازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً»[۸۲۶] از اینکه برخى پیشنهاد ساختن مسجد داده اند کشف مىشود که آنان مسلمان و موحّد بودهاند. لذا واضح است که پیشنهاد مسجد به این جهت است که بهطور مدام بر آن وارد شده تا مرقد اصحاب کهف مزار مردم گردد.[۸۲۷] قرآن کریم با لحن موافق این داستان را نقل مىکند و ایرادى بر آن نمىگیرد، یعنى ساختن مسجد در کنار قبور بزرگان مانعى ندارد.[۸۲۸] به تعبیر دیگر از آن جا که خداوند متعال پیشنهاد دوم(ساختن مسجد در کنار اصحاب کهف) را رد نکرده و آن را مجراى شرک نمىداند، مىتوانیم آن را دلیل به امضا و تقریر عمل آنان بدانیم.[۸۲۹]
افزون بر اینکه در ارتباط با این آیه میتوان مفهوم اولویت گرفت به این صورت که بناء مسجد بر قبور اصحاب کهف که معصوم نبودهاند و تنها افراد نیک و صالحی و پیرو انبیاء الهی بودهاند(که به دلیل ایمان به خدا و از دست ندادن دین خود در برابر سلطه حاکم جبار زمان و شرایط بیایمانی در جامعه خویش هجرت کردند و به غار پناه آوردند) بر اساس این آیات مورد رضای الهی است پس بناء مسجد در جوار قبور انبیاء و حجج الهی که معصوم هستند به طریق اولی مورد رضای الهی خواهد بود. بنابر این آیه بناء مسجد و زیارتگاه در جوار قبور انبیاء و حجج الهی نه تنها اشکال ندارد بلکه مورد رضای الهی است. از سوی دیگر خداوند در ارتباط با اصحاب کهف میفرماید: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً»[۸۳۰] به دلالت تضمنی اصحاب کهف را از آیات الهی میداند لذا بیتردید اراده الهی بر آن بود که قصه اصحاب کهف برای مردم روشن شود و در طول زمان در اذهان عموم مردم باشد که به منظور تحقق این امر بقاء جایگاه ایشان در غار به نوبه خود کمک به جاودانگی این داستان و رساندن پیام این داستان به همه مردم تا روز قیامت میکرد و در این میان دو امر «ساختن بناء» و «ساختن مسجد» در جوار ایشان مورد دوم به صورت بهتر و مطلوب تری میتوانست این پیام الهی را به عموم مردم برساند. شاید به این دلیل که این امر تجلیل شایستهای درخور ایشان بود و به خوبی تقدس و منزلت بلند ایشان را نمایان میساخت و اینکه در طول زمان این امر نمونه و آغازی برای تجلیل از جایگاه انبیاء و حجج الهی باشد که پس از وفات، قبور ایشان مزار عموم مردم و مکان تقرب به خداوند باشد.
۳-۱۴- شفاعت
«شفاعت» از ریشه «شفع»نقطه مقابل زوج و وتر است.[۸۳۱] به گفته راغب، به معنی ضمیمه کردن چیزی به جیزی شبیه به آن است و شفاعت به معنی ضمیمه شدن به دیگری در حالی که او را کمک نماید و از او درخواست نماید.[۸۳۲] در حقیقت شخصى که متوسل، به شفیع می شود نیروى خودش به تنهایى براى رسیدنش به هدف کافى نیست، لذا نیروى خود را با نیروى شفیع گره مىزند، و در نتیجه آن را دو چندان نموده، به آنچه می خواهد نائل مىشود، به طورى که اگر این کار را نمىکرد، به مقصود خود نمىرسید، چون نیروى خودش به تنهایى ناقص و ضعیف و کوتاه بود.[۸۳۳]
«شفاعت» نیز در شمار مهمترین بن مایههای کلامی امامت در قصص قرآن است که ذیلاً به بررسی دلالت برخی از این آیات بر «شفاعت» میپردازیم:
اثر توقف انتشار انتظارات از سود های اتی بر روی عدم تقارن اطلاعاتی
بررسی اثر فرصت رشد بر بازدهی صنایع مختلف از جمله صنعت سیمان در بازار سرمایه ایران
۵-۴- محدودیت های تحقیق
به دلیل در دست نبودن اطلاعات لازم جهت محاسبه متغیر عدم تقارن اطلاعاتی در نرم افزار هایی مانند تدبیر پرداز و رهاورد نوین و سایت های مرتبط با بورس اوراق بهادار تهران، اعداد لازم جهت محاسبه میانگین سالانه بالاترین و پایین ترین قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به صورت ماهانه جمع آوری و در معادله مربوطه قرار داده شدهاست که این مورد یکی از مهم ترین محدودیت های تحقیق به شمار می آید.
در تحقیقات خارجی به دلیل دسترسی اطلاعات شرکتها در مقاطع زمانی کمتر از یک سال، امکان انجام تحقیق در مقاطع زمانی کوتاهتر نیز فراهم شدهاست. متاسفانه در کشور ما تعداد کمی از شرکتها به صورت منظم اقدام به انتشار گزارشات میان دوره ای می کنند، هر چند گزارش های ارائه شده نیز کامل نمی باشند. بنابراین از بررسی مقاطع کمتر از یک سال صرفنظر شدهاست.
بدلیل بروز بحرانهای شدید بورس اوراق بهادار تهران در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ شرکتهای زیادی دچار وقفه معاملاتی بیش از یک یا دو ماه شدند ، لذا جامعه آماری را تحت تأثیر قرار داده و تعداد شرکتهای انتخابی به ۷۸ عدد رسید.
از دیگر مشکلات موجود در این پژوهش عدم سابقه زیاد شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که با توجه به این محدویت، نمونه آماری محدود به شرکتهای گردید که اطلاعات آماری مربوط به آنها موجود بود.
منابع و مآخذ
منابع فارسی
آذر، ع. و منصور مؤمنی، (۱۳۸۵)، ” آمار و کاربرد آن در مدیریت"، سازمان مطالعه و تدوین کتب درسی علوم انسانی دانشگاه ها(سمت)، جلد دوم.
بهرامفر، ن ،و ولی اله رسولی، (۱۳۸۷)، “ ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری مدیریت و نقش آن در تصمیمگیری مدیریت ” ، بررسی های حسابداری و حسابرسی ، شماره ۲۴٫
پرتوی ،ن. و امیرپوریا نسب ، (۱۳۸۰)، “درآمدی بر ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری” ، مجله حسابدار، شماره ۱۴۴٫
ترک ، م و رضا تهرانی ،(۱۳۹۰)، “ بررسی رابطه بین سودهای مختلف و جریان های نقدی با بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک.
جهانخانی، ع، و حسین عبده تبریزی،(۱۳۷۲) ، ” نظریه بازار کارای سرمایه “، نشریه تحقیقات مالی ، شماره ۱ ، دوره ۱٫
حافظ نیا، م.ر ،(۱۳۸۵) ، ” مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی"، سازمان مطالعه و تدوین کتب درسی علوم انسانی دانشگاه ها(سمت).
خاکی، غ.ر ، (۱۳۸۸)، ” روش تحقیق با رویکردی به پایان نامه نویسی”، انتشارات بازتاب، چاپ پنجم.
خدامی پور ، ا،و محمد قدیری ،(۱۳۸۹) ، ” بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران" ، نشریه پیشرفت های حسابداری و حسابرسی دانشگاه شیراز،
شماره ۲٫
خوش طینت، م، فرزانه یوسفی اصل، (۱۳۸۶)، ” رابطه تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری، نشریه مطالعات تجربی حسابداری مالی" ، شماره ۲۰٫
داوود آبادی فراهانی، (۱۳۸۹)، “ بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک.
دلاور، ع. ، (۱۳۸۶)، “ مبانی نظری و علمی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی"،انتشارات رشد.
رضازاده،د. و ناصر آزاد ، (۱۳۸۷)، “رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارش گری مالی ” ، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی شماره ۵۴٫
سازمان حسابرسی. (۱۳۸۶)، “ استانداردهای حسابداری ” ، نشریه شماره ۱۶۰٫
ساعی، ع، (۱۳۷۷) ،” آمار در علوم اجتماعی با کاربرد نرم افزار SPSSpc درپژوهش های اجتماعی” . تهران، موسسه ی نشر جهاد .
شیرین بخش، ش و حسن خوانساری، زهرا، (۱۳۸۴) ، “کاربرد Eviews در اقتصاد سنجی” ، چاپ دوم، انتشارات پژوهشکده امور اقتصادی، تهران، ایران.
عزتی، م. ، (۱۳۷۶)، ” روش تحقیق در علوم اجتماعی"، تهران: موسسه تحقیقات اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس.
فدایی نژاد،م. ا ،(۱۳۷۳) ، ” آزمونهای شکل ضعیف نظریه بازار کارای سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران “، نشریه تحقیقات مالی ، شماره ۵ ، دوره ۲٫
قائمی ، م،ح، و محمد رضا وطن پرست، (۱۳۸۴) ، ” بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران “ ، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره ۱۲ ، شماره ۴۱٫
کردستانی،غ. و ضیاءالدین مجدی ، (۱۳۸۶)، “بررسی رابطه بین ویژگی های کیفی سود و هزینه سرمایه سهام عادی"، نشریه بررسی های حسابداری و حسابرسی ، شماره ۴۸ .
کردستانی، غ، و حبیب امیر بیگی، (۱۳۸۷) ، ” بررسی رابطه عدم تقارن زمانی سود و MTB بهعنوان دو معیار ارزیابی محافظه کاری ” ، فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره ۱۵ ، شماره ۳٫
نصراللهی، ز، و عارف منش، زهره، (۱۳۸۹)، ” بررسی رابطه مالکیت و کیفیت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” ، مجله دانش حسابداری ، شماره ۳٫
نوروش، ا. و علی ابراهیمی کرد لر، (۱۳۸۴)، “بررسی و تبیین رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد” بررسیهای حسابداری و حسابرسی، شماره۴۲٫
منابع لاتین
Ball, R., Kothari, S. P., & Nikolaev, V. V. (2013). “Econometrics of the basu asymmetric timeliness coefficient and accounting conservatism”. Chicago Booth Research Paper, No. 09-16..
Chi, W., & Wang, C. (2010). “Accounting conservatism in a setting of information asymmetry between majority and minority shareholders”. The International Journal of Accounting, 45, 465-489.
Mueller, E. and A. Spitz ,2006, “Managerial Ownership and Company asymmetric in German Small and Medium-Sized Private Enterprises.” German Economic Review. Issue 2, pp. 2-18.
Talla M.Al-Deehani 2007, “Modeling Asymmetry in The Price-Volume Relation", Evidence From nine Stock Markets.
Thomas, S. (2002). “Firm diversification and asymmetric information: Evidence from analysts’” forecasts and earnings announcements. Journal of Financial Economics, ۶۴ (۳), ۳۷۳-۳۹۶٫
Venkatesh, P. C. and R. Chiang ,1986,”Information asymmetry and the dealer’s bid-ask spread: a case study of eanings and dividend
Watts R. & Zimmerman J.,1986, “Positive Accounting Theory”, Englewood Cliffs, Nj: Prentice-Hall, Inc.
Yohn, T. L. ,1998,”Information asymmetry around earning announcements”. Review of quantitive finance and accounting, No. 11,2, PP. 165-182.
ضمائم و پیوست ها
اثرات مقطعی ثابت
Dependent Variable: INFOASYMMTRY | ||||
Method: Panel Least Squares |
خورشید عمر بر سر دیوار و خفتهایم | فریاد از درازی خواب گران ما (۳۵، ۵) |
عمر مشبه، خورشید مشبهٌبه.
خفّاش بخت من چو نبیند چه فایده | گر سرمه ز آفتاب کشد چشم خفته را (۵۱، ۴) |
شاعر بخت خود را به خفاش تشبیه کرده است.
باغبان دهر نخل عمر را آبی نداد | کاشتن دانسته پروردن نمیداند که چیست (۱۲۲، ۴) |
شاعر عمر را به نخل تشبیه کرده است.
ترکیبات چاه زنخدان (۳۱۶ ، ۶) قبلهی امید (۳۶۱ ، ۲) چاه ذقن (۳۹۰ ، ۳) چاه غبغب (۴۰۸ ، ۲) پرده دل (۳۹۱ ، ۵) کشتی امید (۴۰۹ ،۸) نهال عمر (۴۳۰ ،۸) تیر آه (۴۳۲ ،۲) تیر قضا (۵۴۷ ، ۲) رسن زلف (۵۱۱، ۶) نخل عمر (۵۵۸ ، ۵) از پرکاربردترین اضافههای تشبیهی در غزلیات نظیری نیشابوری میباشند.
۳-۵. تمثیل و اسلوب معادله
تمثیل و اسلوب معادله از شاخههای تشبیه هستند که در بلاغت فارسی تعاریف گوناگون و پراکندهای داشته است. و چنین میگویند «تمثیل در اصل نوعی تشبیه مرکب است و عبارت از این که شاعر یا نویسنده برای تفهیم و اثبات معنا و موضوع ذهنی خود مثال و نمونهای عینی و محسوس میآورد و میان آن دو رابطهی شباهت ایجاد میکند، بدین نحو که موضوع ذهنی در حکم مشبه و مثال عینی و محسوس در حکم مشبهٌبه قرار میگیرد.» (مرتضایی، ۱۳۹۰: ۳۳)
هر غم او کامدی در سینهی تنگم فرو | جان محبوس مرا یوسف به زندان آمدی (۵۵۴، ۷) |
دکتر شفیعی کدکنی میگوید: «اسلوب معادله را من به عمد ساختهام برای استفاده در سبک شناسی، بعضی آن را تمثیل خواندهاند. برای اینکه با ارسال المثل و یا هر نوع مصراع حکمتآمیزی که بتواند جای مثل را بگیرد، اشتباه نشود. عمداً این اصطلاح را به کار میبرم. منظور من از اسلوب معادله یک ساختار مخصوص نحوی است. تمام مواردی که به عنوان تمثیل آورده میشود مصداق اسلوب معادله نیست. اسلوب معادله این است که دو مصراع کاملاً از لحاظ نحوی مستقل باشند. هیچ حرف ربط یا شرط یا چیز دیگری آنها را حتی معناً (نه فقط به لحاظ نحو) هم مرتبط نکند. در صورتی که در اغلب مواردی که به عنوان تمثیل ذکر شده است این استقلال نحوی مورد بحث و توجه قرار نگرفته است. به این ابیات از سعدی توجه کنید.
۱- مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچ کس | ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را |
جامعه مورد بررسی ماست پروبیوتیک کم چرب (۵/۱ درصد) بود و شامل ۴ تیمار بود که ۳ تیمار مربوط به ماست پروبیوتیک با غلظت ۳۰،۲۰،۱۰ درصد جاشیر و ۱ تیمار مربوط به ماست پروبیوتیک فاقد جاشیر(نمونه شاهد) بود که در ظروف استریل دارای حجم ۱۰۰ گرمی تهیه و در درجه حرارت ۵ درجه سانتیگراد در یخچال نگهداری شدند.
۳-۵ : روش نمونه گیری و حجم نمونه
هر پنج نمونه ماست در روزهای ۱، ۷، ۱۴ و ۲۱ پس از تولید (مدت زمان قراردادی عمر محصول) از نطر خواص فیزیکو شیمیایی (آب انداختگی، اسیدیته) و خواص حسی (طعم، بو، احساس دهانی ، احساس غیر دهانی و رنگ) و زنده مانی باکتری پروبیوتیک مورد استفاده (لاکتوباسیلوس کازئی) آزمایش شدند. حجم نمونه که شامل چهار نوع ماست پروبیوتیک حاوی ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد جاشیر و ماست پروبیوتیک فاقد جاشیر بود، با توجه به نوع تولید ۱۴۴ نمونه ( ۳۶ نمونه شاهد و ۱۰۸ نمونه مورد) در نظر گرفته شد که این نمونه ها هرکدام ۱۰۰ گرم بود. آزمایشات مذکور روی نمونه ها در روزهای ۱، ۷، ۱۴و ۲۱ پس از تولید و طی سه تکرار انجام شد.
۳-۶ : روش گردآوری داده ها
۳-۶-۱ : کل اسیدیته قابل تیتراسیون۸۰
۱ میلی لیتر نمونه ماست به طور کامل با ۹ میلی لیتر از محلول آب مقطر و ۳ قطره فنل فتالئین الکلی(۰۰۰۱/۰% الکل) مخلوط و سوسپانسیون ماست با بهره گرفتن از سود ۱/۰ نرمال تیتر شد. مخلوط به طور مداوم هم زده شد و تیتراسیون تا زمانیکه رنگ صورتی مشخص که به مدت ۳۰ ثانیه ثابت ماند، تشکیل شد. حجم سود مورد نیاز برای خنثی کردن اسید موجود در ماست ثبت شد سپس محتوی اسید قابل تیتراسیون (درصد اسید لاکتیک معادل آن) با بهره گرفتن از فرمول زیر محاسبه گردید. برای سنجش اسیدیته قابل تیتر محصول از روش استاندارد ملی ایران به شماره ۲۸۵۲ استفاده شد (۵۹).
فرمول شماره ۲:
LA% =10×V NaOH×۰٫۰۰۹×۰٫۱×۱۰۰%/W
۱۰ = عامل رقت
W = وزن نمونه
VNaOH = حجم سود مصرفی برای تیتراسیون
۰٫۱ = نرمالیته سود
۳-۶-۲ : اندازه گیری آب اندازی
برای اندازه گیری آب اندازی از کاغذ واتمن شماره ۴۰ استفاده شد. به این صورت که ۵۰ گرم از هر نمونه ماست روی توری ریخته و به مدت یک ساعت در دمای ۵ درجه گذاشته و مقدار آب جدا شده اندازه گیری شد (مظلومی و همکاران، ۲۰۱۱) (۵۳).
فرمول شماره ۱: درصد آب اندازی = وزن محلول عبور کرده (گرم) تقسیم بر وزن نمونه ماست (گرم) ضربدر ۱۰۰
۳-۶-۳ : ارزیابی حسی
ارزیابی حسی محصول با روش استاندارد ملی ایران به شماره ۶۹۵ (ماست- ویژگی ها و روش های آزمون) و پرسشنامه طراحی شده براساس جدول موجود در این استاندارد انجام شد. پرسشنامه به کار رفته شامل عنوان پرسشنامه، اطلاعاتی در مورد نحوه انجام آزمون حسی و نحوه تکمیل پرسشنامه و هفت جدول (برای درج اطلاعات شخصی افراد ( پانلیست ها)، کد نمونه، جدول سوالات راجع به خصوصیات کیفی محصول) تنظیم شده بود که دارای درجه بندی ۵ نمره ای برای هر خصوصیت حسی (طعم، بو، ظاهر، رنگ و احساس دهانی) بود ( خیلی خوب = بسیار رضایت بخش=۴، خوب = رضایت بخش=۳، متوسط = قابل قبول=۲، ضعیف = غیر قابل قبول=۱ و خیلی ضعیف = غیر قابل مصرف =۰) (۵۹).
ارزیابی حسی نمونه ها با بهره گرفتن از یک پانل از افراد آموزش دیده در آزمایشگاه مرجع معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد بررسی قرار گرفت. نمونه فرم ارزیابی حسی در صفحه پیوست آورده شد.
۳-۶-۴ : شمارش میکروبی در ماست پروبیوتیک
در ماستهای پروبیوتیک تولید شده، جهت شمارش لاکتوباسیلوس کازئی از محیط کشت MRS ونکومایسین آگار۸۱ استفاده شد. به این منظور پس از همگن نمودن نمونه های ماست، ۱۰ گرم از هر یک از نمونه ها به شیشه های درپوش دار حاوی۹۰ میلی لیتر بافر استریل نرمال سیلین+۱/۰ درصد پپتون اضافه شده و با تکان دادن کاملا همگن می شد. پس از آن رقت های بعدی تهیه گردید. مقدار ۱/۰ میلی لیتر از رقتهای ۴-۱۰، ۵-۱۰ و ۶-۱۰ به صورت پورپلیت در محیط ذکر شده در بالا، تلقیح شد ( Aryana, McGre, 2007).
۳-۷ : ابزار گرد آوری داده ها:
مواد شیمیایی: مواد مورد استفاده در آزمایش ها شامل شیر ۱٫۵ درصد چربی (شرکت پگاه فارس)، بافرهای ۴ و ۷ و ۹ برای کالیبره کردن PH متر، محلول سود ۰٫۱ نرمال، معرف فنل فتالئین الکلی، نمک مرک، استارتر لیوفیلیزه (DVS) سنتی ماست، استارتر لیوفیلیزه لاکتوباسیلوس کازئی، گیاه جاشیر، محیط کشت MRS آگار (مرک آلمان)، آنتی بیوتیک ونکومایسین (سیگما آلدریچ)، پپتون واتر (مرک آلمان) ، بود.
ابزار و وسایل: بشر ۱۰۰ میلی لیتر، استوانه مدرج ۱۰۰ و ۲۵۰ و ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میلی لیتر ، قیف شیشه ای، کاغذ واتمن شماره ۴۰، پیپت ۱۰ و ۵ میلی لیتر، بورت مدرج، پایه و گیره، شیشه درپیچ دار ۲۰۰ و ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میلی لیتر، دستگاه کلنی شمار، پلیت یکبار مصرف، کاسه یکبار مصرف، دستگاه اتوکلاو، بن ماری ۱۰۰ درجه سانتی گرادی، هود میکروبیولوژی و گرمخانه (انکوباتور)، pH متر (مدل ۸۷۲ مترهلم سوئیس)، پرسشنامه .
روش تهیه سود ۰٫۱ نرمال : مقدار ۴۰ گرم پودر هیدروکسید سدیم را درون ۱۰۰۰ میلی لیتر آب مقطر بون گاز حل شد و محلول حاصل برای تعیین نرمالیته دقیق با بی فتالات پتاسیم تیتر شد (زیبا حسینی، ۱۳۸۲) (۶۰).
روش تهیه آب مقطر بدون گاز : مقدار لازم آب مقطر درون ارلن ریخته شد و بمدت نیم ساعت در حال جوشیدن روی شعله ماند و سپس سرد و با درپوش غیر قابل نفوذ به هوا درب ارلن بسته شد (۶۰).
روش تهیه محلول بی فتالات پتاسیم : برای تهیه محلول ۱/۰ نرمال بی فتالات پتاسیم ۲/۱۰ گرم از پودر آن به دقت وزن شد و در آب مقطر بدون گاز کربنیک حل گردید سپس در یک فلاسک حجمی حجم به ۵۰۰ میلی لیتر رسانده شد (۶۰).
روش تیتراسیون سود با بی فتالات پتاسیم : ۲۰ میلی لیتر از بی فتالات پتاسیم در یک بشر ۱۵۰ میلی لیتری ریخته شد و سه قطره شناساگر فنل فتالین ( ۵/۰ درصد در الکل ۵۰ درصد) به آن افزوده شد. با یک بورت هیدروکسید سدیم قطره قطره به محلول اضافه گردید و این عمل تا ظاهر شدن رنگ ارغوانی روشن ادامه یافت. تیتراسیون در سه تکرار انجام شد و معدل گیری شد. اختلاف میزان سود مصرفی در سه تکرار نباید بیشتر از ۱/۰ می بود (۶۰).
تهیه محیط کشت ام آر اس آگار ونکومایسین دار : محیط کشت MRS agar از شرکت مرک آلمان خریداری شد. ابتدا مقدار ۶۸٫۲ گرم از محیط کشت MRS-agar در ۱۰۰۰ میلی لیتر آب مقطر کاملا حل و جوشانده شد تا کاملا یکنواخت و شفاف گردید. محلول حاصل در ۱۲۱ درجه سانتیگراد به مدت ۱۵ دقیقه اتوکلاو گردید. سپس محیط کشت را از اتوکلاو خارج کرده و دمای آنرا با آب سرد به محدوده ۴۰ تا ۵۰ درجه سانتیگراد پایین آورده و زیر هود میکروبیولوژی و در شرایط استریل (کنار شعله و با سرنگ استریل) ۲ میلی لیتر از محلول ونکومایسین به آن اضافه شد. در نهایت محیط کشت تا زمان شروع کشت میکروبی در انکوباتور ۵۰ درجه (برای جلوگیری از جامد شدن) نگهداری گردید. از این محیط کشت جهت شمارش لاکتوباسیلوس کازئی در ماستهای تولیدی استفاده شد ( Aryana, McGrew, 2007).
روش تهیه محلول ونکومایسین : ویال ونکومایسین از شرکت سیگما الدریچ۱۳۷ خریداری شد. مقدار ۱۰ میلی گرم از پودر ونکومایسین در شرایط استریل توزین و به ۲۰ میلی لیتر آب مقطر درون شیشه های درپیچ دار اضافه شد. سوسپانسیون را به خوبی با دستگاه تکان دهنده۱۳۸ هم زده تا کاملا حل گردید. سپس زیر هود میکروبیولوژی و کنار شعله محلول حاصل توسط سرنگ استریل برداشت شد. سرنگ حاوی محلول به فیلتر سرسرنگی استریل وصل گردید. زیر فیلتر یک شیشه درپیچ دار استریل (برای جمع آوری محلول فیلتر شده) قرار گرفت. محلول به فیلتر تزریق و در شیشه جمع آوری گردید ( Aryana, McGrew, 2007).
۳-۸ : روش تجزیه و تحلیل داده ها :
۳-۸-۱ : آنالیز آماری داده های بدست آمده بوسیله نرم افزار ۱۶SPSS، با بکارگیری آزمون یک طرفه واریانس و جهت تفاوت بررسی در میانگین ها از ضریب خطای %۵=α استفاده شد. میانگین و انحراف معیار تعداد باکتری های پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی در هر میلی لیتر از محصولات پروبیوتیک با غلظت های ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد جاشیر و ماست پروبیوتیک بدون جاشیر ( به عنوان کنترل ) در هر نمونه گزارش شد. میانگین های تیمارها نیز با روش دانکن مقایسه گردید. همچنین از آزمون (Repeated measurement) برای بررسی میانگین نمونه های تکراری استفاده شد.
۳-۸-۲ : در مورد ویژگی های کمی از آمار توصیفی به کمک میانگین یا میانه و انحراف معیار استفاده شد.
۳-۸-۳ : برای ارزیابی حسی ماست های تولید شده بر پایه تیمارهای مورد مطالعه از آزمون کروسکال- والیس و کای دو استفاده گردید.
۳-۹ : مکان و زمان مطالعه : دانشکده تغذیه و علوم غذایی دانشگاه علوم پزشکی شیراز۱۳۹۱-۹۲
۳-۱۰ : محدودیت های پژوهش : گران شدن مواد و وسایل مصرفی بصورت تدریجی و چند برابر
۳-۱۰ : ملاحظات اخلاقی : ندارد
۳-۱۱ : تعریف واژه ها
جدول شماره ۱: متغیرها و تعریف آنها
عنوان متغیر | مستقل | وابسته | کمی | کیفی | تعریف علمی | مقیاس | ||
پیوسته | گسسته | اسمی |
به عبارت دیگر اگر انرژی کمتر از این مقدار باشد واکنش انجام نمی شود.
۳-۳-ج- سایر قوانین پایستگی
پایستگی تکانه زاویه ای در واکنش X(a,b)Y ایجاب می کند:
(۳-۲۸)
که در آن I تکانه زاویه ای کل هر هسته (به واحد ħ ) و l تکانه زاویه ای مداری هر زوج از ذرات حول مرکز جرم است.
پایستگی پاریته ایجاب می کند :
(۳-۲۹)
که در آن ، پاریته هر تراز هسته ای موجود در واکنش است.
این قوانین پایستگی محدودیت هایی را بر احتمال واکنش اعمال می کنند، ولی حتی اگر قوانین پایستگی وقوع یک واکنش را مجاز بدارند، آهنگ واکنش ممکن است گاهی اوقات به قدری کم باشد که نتوان وقوع آن را با وسائل موجود آشکار کرد [۱۱].
۳-۴- انواع واکنش های هسته ای
واکنش های هسته ای به راه های مختلفی رده بندی می شوند.
بسته به شرایط، واکنش های هسته ای را بهتر است با نوع ذره پرتابه، انرژی پرتابه، هدف، یا فراورده واکنش طبقه بندی کرد.
در مورد نوع ذره پرتابه داریم:
- واکنش های ذره باردار: تولید شده توسط p، d، ، ، (که p = پروتون، d = دوترون و = ذره آلفا است و دو واکنش آخر موسوم به واکنش های یون سنگین هستند.)
- واکنش های نوترونی
- واکنش های فوتو هسته ای: تولید شده توسط پرتوهای گاما
- واکنش های الکترون - القا
اگر انرژی پرتابه مشخص شده باشد:
- اگر ذره ورودی نوترون باشد:
- انرژی های حرارتی ev
- انرژی های فوق حرارتی ۱ev
- انرژی های نوترون کند ۱Kev
- انرژی های نوترون سریع ۰.۱- ۱۰ Mev
- ذرات باردار کم انرژی ۰.۱- ۱۰ Mev
- انرژی های بالا ۱۰- ۱۰۰ Mev
هدف ها غالبا به صورت زیر نام گذاری می شوند:
- هسته های سبک: اگر باشد.
- هسته های متوسط: اگر باشد.
- هسته های سنگین: اگر باشد.
درمورد فراورده واکنش:
- اگر فراورده سبک واکنش با ذره فرودی یکسان و دارای همان انرژی در سیستم مرکز جرم باشد واکنش را پراکندگی کشسان می نامیم. (یعنی a=b و )
- اگر فراورده سبک واکنش با ذره فرودی یکسان اما دارای انرژی مرکز جرم متفاوت باشد ( یعنی a=b و ) پراکندگی ناکشسان رخ می دهد.
- اگر و باشد واکنش هسته ای داریم.
- اگر فقط پرتوهای گاما گسیل شود یعنی b پرتو گاما باشد، واکنش را گیراندازی تابشی می نامند.
- اگر هسته های فراورده دارای جرم های نزدیک به هم باشند، ( ) واکنش را اسپلاشی یا شکافت می خوانیم.
گاهی اوقات a و b ذراتی یکسان اند، ولی واکنش موجب می شود که نوکلئون دیگری نیز جداگانه پرتاب شود ( به طوری که در حالت نهایی سه ذره حضور دارند) ، این واکنش را اخراجی می نامند. در واکنش انتقالی یک یا دو نوکلئون بین پرتابه و هدف مبادله می شوند. مثلا دوترون ورودی به پروتون یا نوترون خروجی تبدیل می شود و لذا نوکلئونی به هدف X اضافه شده و Y را تشکیل می دهد. واکنش ها را می توان بر اساس سازوکاری که حاکم بر فرایند است نیز رده بندی کرد. در واکنش های مستقیم تنها تعداد خیلی کمی از نوکلئون ها در واکنش شرکت دارند، و نوکلئون های باقیمانده در هدف به صورت تماشاچی غیر فعال ظاهر می شوند. در این واکنش ها ممکن است نوکلئون منزوی از یک حالت مدل پوسته ای حذف یا بدان افزوده شود و لذا می تواند به عنوان یکی از روش های بررسی ساختار پوسته ای هسته ها مورد استفاده قرار گیرد. در این واکنش ها می توان به تعدادی از حالت های برانگیخته Y دسترسی پیدا کرد. از سوی دیگر با سازوکار هسته مرکب روبرو می شویم که در آن، تا قبل از پرتاب نوکلئون خروجی، هسته های ورودی و هدف موقتا در هم ادغام می شوند و تقسیم کامل انرژی انجام می شود [۱۱و۲۶].
۳-۵- سطح مقطع
احتمال وقوع یک واکنش هسته ای را می توان به نحو مطلوبی برحسب مفهوم سطح مقطع بیان کرد.
چون بر همکنش های یک واکنش با تک تک هسته های هدف به طور مستقل از هم انجام می شود بهتر است که احتمال یک واکنش هسته ای را به یک هسته هدف نسبت بدهیم. فرض کنید که در یک آزمایش مفروض یک بره نازک از ماده هدف توسط یک باریکه تک انرژی شامل I ذره در واحد زمان، که مطابق شکل ( ۳- ۴ الف ) به طور یکنواخت بر روی سطح A توزیع شده است، مورد اصابت قرار گیرد و N ذره سبک در واحد زمان تولید کند، می توان این طور تصور کرد که با هر هدف، یک سطح ( عمود بر باریکه فرودی ) همراه است به طوری که اگر مرکز ذره پرتابه به داخل بخورد یک برخورد وجود دارد و یک واکنش تولید می شود، و اگر مرکز ذره پرتابه به نخورد، واکنشی تولید نمی شود. کمیت را سطح مقطع گویند که بیانگر احتمال واکنشی بر هر هسته هدف است. این سطح مقطع یک سطح تصوری است که الزاما نباید آن را با مساحت مقطع ( )ی هسته هدف مربوط دانست.
می توانستیم همچنین احتمال واکنش را توسط نسبت ( ) توصیف کنیم، ولی این کمیت بستگی به چگالی هدف و ضخامت ( )آن دارد، در حالی که وابسته به هر هسته هدف است.
شکل ( ۳-۴): آرایش اساسی تجربی برای تعیین سطح مقطع یک واکنش هسته ای،
الف - نمای جانبی ب - نما در امتداد باریکه
احتمال اینکه هر یک از ذرات هدف یک برخورد داشته باشد برابر است با و یا برابر است با تصویر سطح مقطع کل تمام هسته های هدف واقع در مساحت A ، وقتی در امتداد باریکه نگاه کنیم (شکل ۳-۴ ب)، تقسیم بر A . اگر n هسته در واحد حجم ماده هدف وجود داشته باشد، تعداد هسته در معرض هر ذره پرتابه از باریکه است . با هر هسته هدف یک سطح مقطع همراه است، به طوری که:
(۳-۳۰)
این رابطه را می توان به دو طریق به کار برد. اول اینکه با نوشتن :
) (۳-۳۱
که برابر است با نسبت تعداد ذرات فراورده سبک در واحد زمان به شار فرودی، واحد هسته هدف .
واحد سطح مقطع یا بارن است ( ) . در محاسبات نظری را عموما طوری انتخاب می کنند که باشد و شار ذرات به صورت زیر نوشته می شود:
(۳-۳۲)