کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



فقهای شافعی هم ‌در مورد تعریف محاربه (قطاع الطریق) این چنین تعبیری آورده اند که «عبارت است از تهاجم و غافل گیری برای اخذ مال و یا (قصد) قتل یا ارهابی بزرگ همراه با توانایی بر انجام این تهاجم و ممکن نبودن کمک خواستن (از دیگران)». [۴۳]

این تعریف بر خلاف تعریف قبلی، تهاجم مد نظر در آن فقط مختص برای اخذ مال نیست بلکه شامل قتل و ارهاب هم می شود. ‌بنابرین‏ علاوه بر مورد اول هر گونه رفتار تروریستی مبنی بر ترس و وحشت، مشمول این جرم می شود. اما نکته قابل توجه این تعریف عبارت «امکان کمک خواستن و وجود نداشته باشد» است که دلالت دارد بر این که شمول عنوان مذکور در هر مکانی نیست، بلکه باید در جایی باشد که امکان کمک خواستن وجود نداشته باشد و مصداق بارز آن این است که باید در خارج از شهر باشد. این در حالی است که بیشتر فقهای شافعی به استناد عموم آیه قایل هستند ‌به این که محاربه در هر جایی قابل تحقق است. [۴۴]

اما به نظر می‌رسد هدف و موضوع آن بر می‌گردد ‌به این که صاحب مال نتواند ‌در مورد محل غیر قابل پیش‌بینی محاربان یا قطاع الطریق عکس العملی نشان دهد یا برای رهایی از آن ها به قوای انتظامی متوسل شود.

فقهای مالکیه تعریفی از محاربه ارائه کرده‌اند ‌به این صورت که «محاربه عبارت است از ترساندن مردم در راه‌ها و شوارع به قصد جلوگیری از عبور ‌و مرور در آن یا به قصد اخذ مال آن ها با غلبه و تسلط بر ناموسشان».[۴۵] از آن جایی که در این تعریف علاوه بر اخذ مال و تعرض به ناموس به عنوان عنصر مادی جرم، ترساندن و ایجاد رعب و هراس برای محاربه شناخته شده است در مجموع گویای هر فعلی است که موجب ترس و سلب آزادی و امنیت مردم می شود.

در همین راستا فقهای حنبلی نیز معتقدند که «محارب افرادی مکلف هستند –چه زن، چه مرد- که با کشیدن اسلحه- چه عصی و چه سنگ و …- مال محترم مردم را آشکارا غصب می‌کنند».[۴۶]

در این تعریف منظور از «هم المکلفون الملتزمون» این است که محارب علاوه بر این که باید مقید به احکام و قوانین اسلامی باشد باید دارای شرایط تکلیف یعنی عقل و بلوغ نیز باشد، پس در صورت تحقق آن توسط غیر مسلمان و مجنون و کودک احکام محارب موضوعیت پیدا نمی کند. [۴۷]

ابن حزم ظاهری هم در تعریف محاربه آورده است: “مکابر المخیف –فاسد کننده راه ها در زمین- که بر عابران و مسافران، جاده ها، سوای این که به کار برند یا نبرند، در شب یا روز، در شهر باشد یا بیابان یا قصر خلیفه یا مسجد جامع- سوای این که برای خود سر دسته ای داشته باشند یا این که خود خلیفه به عنوان سر دسته ی آن ها باشد و همراه سپاه خود یا بدون آن ها این کار را مرتکب شود- راه را در صحرا یا بر اهل روستا یا ساکنان قلعه ای یا اهل شهر بزرگی یا کوچکی- چه زیاد چه کم- ببندند و بر این مسافران خروج نمایند و جاده و راه ها را با قتل و غارت و مجروح کردن (ضرب و شتم) یا تجاوز به ناموس نا امن کنند و خوف و هراس ایجاد نمایند، محارب محسوب می‌گردند».[۴۸]

البته ایشان در این تعریف علاوه بر این که قتال و ایجاد رعب و ترس را ملاک اصلی تحقق دانسته اند با توجه به توضیحات ابتدایی در همین خصوص، قطاع الطریق را به عنوان مصداق بارز مفسد فی الارض معرفی می‌کنند که در زمین فسادی از نوع نا امن کردن راه ها و قتال برای تجاوز به جان و مال و ناموس دیگران مرتکب می‌شوند. [۴۹]

اما پس از ذکر مختصری از نظریات فقهای مذاهب اهل تسنن، حال به دیدگاه فقهای امامیه اشاره می‌گردد.

مرحوم صاحب جواهر در باب تعریف محاربه چنین بیان نموده اند: «محارب کسی است که سلاح خود را برهنه یا حمل کند برای ترسانیدن مردم اگر چه یک نفر باشد، برای ترسانیدن یک نفر».[۵۰]

در این زمینه امام خمینی در تحریر الوسیله اشاره می‌کند: «محارب هر کسی است که سلاح خود را برهنه و آماده سازد که مردم را بترساند و در زمین اراده فساد داشته باشد و فرقی نمی کند که در خشکی باشد یا در دریا، در شهر یا غیر شهر (مثل راه ها و بیابان ها)، در شب یا روز، زن و مرد در آن یکسانند».[۵۱]

شیخ طوسی هم در قطاع الطریق در کتاب «المبسوط» می نویسد: «مطابق روایات ما مراد آیه هر کسی که سلاح کشیده و مردم را می ترساند چه در دریا و چه در خشکی و چه در بیابان و روایت شده است «لص» دزد هم محارب است و در بعضی آمده که مراد آیه قطاع الطریق است چنان چه که فقها عامه نیز همین گونه گفته اند».[۵۲] هم چنین در النهایه آورده اند: «محارب کسی است که از اهل ریبه[۵۳] باشد و سلاح بکشد چه در شهر و چه در غیر شهر، چه در سرزمین شرک و چه در زمین اسلام، چه شب چه روز و در هر وقتی و در هر جایی، هر کس این کار را انجام دهد، محارب محسوب می شود».[۵۴]

در تعاریفی که از ایشان نقل شده، ضمن این که محاربه را به سلاح کشیدن به قصد ترساندن مردم و سلب امنیت از آن تعبیر کرده‌اند معنای آن را به تمام کسانی که در بیرون یا داخل شهر مرتکب این فعل می‌شوند سرایت می‌دهند؛ هم چنین ایشان صرف اسلحه کشیدن در روی زمین را محارب تلقی نمی کنند، بلکه ایجاد هراس و ترس و سلب امنیت در تحقق موضوع را شرط قرار داده‌اند.ابن ادریس حلی نیز در بخش حدود در کتاب «السرائر» می نویسد: «و نزد ما مراد آیه هر کسی است که به قصد ترساندن مردم سلاح بکشد چه در دریا و چه در خشکی و چه در آبادی و شهرها و چه در بیابان ها و صحرا، در هر جا این عمل از کسی ثابت گردد امام مخیر است چنان چه در آیه آمده به یکی از چهار صورت مجازات کند».[۵۵]

با این وجود ایشان در باب جهاد در بخش احکام مربوط به اهل بغی و محاربین می‌گویند: «محارب کسی است که قصد گرفتن مال انسان را داشته باشد و برای این کار سلاح به دست گیرد، چه در خشکی و چه در دریا، چه در حضر و چه در سفر، هر گاه چنین عملی از کسی سر زند، جایز است که انسان او را از خود و مال خود دفع کند».[۵۶]

در این تعریف بر خلاف، تعریف پیشین، تحقق محاربه مستلزم قصد گرفتن مال دیگری است ولی با توجه به عبارت «جایز است که انسان او را از خود و مال خود دفع کند» ظاهراًً وجود این مسأله مقید نمودن محاربه به اخذ مال نیست بلکه تعمیم محاربه به موارد دیگر است مانند این که شخصی برای اخذ مال سلاح بکشد و قصد ارعاب و قتل را نداشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 11:17:00 ق.ظ ]




– دیدگاه مازلو

مازلو[۳۸] ویژگی‌های افراد سالم از نظر روان شناختی را به شرح زیر بیان می‌کند:

این افراد نیازهای سطوح پایین را برآورده کرده‌اند و اختلال روان شناختی ندارند. می دانند که چه کسی هستند، چه هستند و کجا می‌روند. از لحاظ سنی تقریباً میانسال و سالخورده­اند، زیرا جوانترها حس توانایی هویتی و استقلال ندارند و هنوز به پرورش ارزش‌ها، شکیبایی، شهامت و خردمندی نپرداخته اند. ادراک افراد سالم از واقعیت درست است، به عبارتی دیگر، شناخت آن ها از هستی، عینی است. جهان را به صورت عینی و نه برای نیازهایشان ادراک می‌کنند. این افراد طبیعت دیگران و خویشتن را به صورت واقعی و حقیقی می‌پذیرند، لذا حالت تدافعی ندارند و با خودشان در صلح و آشتی هستند و تمایلات نفسانی خود را بدون حالت تدافعی می‌پذیرند. به مسائل خارج از خودشان توجه دارند، تعهد حرفه ای دارند، بدون استثناء وظیفه شناس هستند.

از دیگر ویژگیهایی که مازلو برای افراد سالم ذکر می­ کند خودانگیخته بودن، طبیعی بودن، نیازمند به خلوت و استقلال، مقاومت در مقابل فرهنگ پذیری، نوع دوستی، تفاوت گذاری بین هدف و وسیله و … می‌باشد (هجل و زیگلر [۳۹] ، ۱۹۹۱، ترجمه علی عسکری، ۱۳۷۹).

-دیدگاه فروم

از دیدگاه فروم[۴۰] (۱۹۴۱، به نقل از ممبینی، ۱۳۷۹)، انسان سالم کسی است که عمیقاً عشق می ورزد و خودش و جهان را به شکل عمیقی ادراک می‌کند، اساس درست و پایدار دارد، با جهان در پیوند است و در آن ریشه و اصالت دارد و حاکم بر سرنوشت خودش است. فروم شخصیت سالم را دارای جهت گیری بارور می­داند، که خود مستلزم توجه، احساس مسئولیت و احترام و شناخت است.

– دیدگاه موری[۴۱]

به عقیده موری (۱۹۳۸، به نقل از شمائی، ۱۳۸۳)، فرد سالم از ساختار روانی خودش آگاهی لازم را دارد. همچنین فرد سالم در عین اینکه بین نیازهای مختلفش تعارض ندارد، از انواع نیازها نیز به نحو مناسب استفاده می‌کند. به عقیدۀ موری، در انسان سالم ابتدا «نهاد[۴۲]» سپس من برتر، و پس از آن «من» به ترتیب نقش عمده را در کنترل رفتار ایفا می‌کنند و با نظارت خردمندانه «من» و مواظبت «من برتر» تکانه های نهاد به صورت قابل قبول ارضا می‌شوند. از نظر موری «نیازها» یکی دیگر از مفاهیم مهم هستند. به عقیدۀ وی شخص سالم کسی است که نیازهای تثبیت شده نداشته باشد، بین من برتر و من آرمانی آن فاصله زیادی وجود نداشته، نیازهای درونی یا نهفته او در جهت معیارهای درونی شدۀ من برتر باشد و ‌بر اساس نیازهای واکنشی عمل نکند. نیازهایش در حالت تعارض و متضاد با هم نباشد. موری معتقد است که تخیل و خلاقیت[۴۳] قوی ترین ویژگی سلامت روانی هستند.

-دیدگاه اریکسون

به عقیده اریکسون[۴۴] (۱۹۶۸)، سلامت روانشناختی هر فرد، به همان اندازه است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کرده باشد. اریکسون صفات متمایز کنندۀ سلامت ‌روان‌شناختی را چنین ارائه ‌کرده‌است: «فردی که در جامعه زندگی می‌کند بایستی از تعارض عاری باشد، بایستی از استعداد و توانایی بارزی استفاده کند، در کارش ماهر و استاد باشد، ابتکار نامحدود داشته باشد، از انجام لحظه به لحظه حرفه اش پسخوراند[۴۵] بگیرد و در نهایت ‌در مورد فرایند زندگی نظریه روشن و قابل درکی داشته باشد».

– نظریه شناختی آلبرت الیس

نظریه عقلانی ـ عاطفی ـ رفتاری الیس یکی از نظریه های شناختی می‌باشد که در این‌ جا به بررسی آن‌ می‌پردازیم. این نظریه انواع تفکرات‌ غیرمنطقی (که متغیر مستقل تحقیق حاضر می‌باشد) را به عنوان عامل اصلی مشکلات انسان‌ها معرفی می‌کند. فلدمن[۴۶] (۱۹۸۷؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، ۱۳۸۶) می‌نویسد؛ الیس معتقد است که بسیاری از ناراحتی‌های مردم و زندگی عاطفی نامنظم آن ها ریشه در انواع عقاید غیرمنطقی و غیر واقعی ‌در مورد جهان پیرامون آن ها دارد. آلبرت الیس بنیان‌گذار نظریه عقلانی ـ عاطفی معتقد است باورها ‌و اعتقادات غیرمنطقی موجب اختلالات عاطفی می­شوند. وی معتقد است آنچه سلامت روانی را به خطر می اندازد تفکرات غیرمنطقی و غیرعقلانی هستند. انسان به واسطه محیط و محرک‌های محیطی آشفته نمی­ شود، بلکه دیدگاه وتصوری که او از محیط ‌و اشیاء دارد موجب نگرانی واضطراب در وی می­ شود. در نظریه عقلانی ـ عاطفی الیس که به صورت ABC بیان شده است ، A حادثه ای­است که اتفاق می ­افتد و به نحوی آرامش زندگی فرد را به هم می زند. B نظام اعتقادی فرد است و C عکس العمل فرد در مواجهه با A است (شفیع آبادی،۱۳۷۱؛ به نقل کردفروشانی و همکاران، ۱۳۸۶) .

نظریه عقلانی ـ عاطفی ـ رفتاری برای اولین بار به طور منظم و نظام‌دار توسط آلبرت الیس (۱۹۶۹) روان‌شناس آمریکایی معرفی شد. می‌یر و سالمان[۴۷] (۱۹۸۸؛ به نقل از کردفروشانی و همکاران، ۱۳۸۶) معتقدند که درمان عقلانی ـ عاطفی تقریباً به طور انحصاری توسط الیس عنوان شد و شاخه‌ای از درمان بر اساس نظریه های شناختی، روان تحلیل‌گری و انسان‌گرایی می‌باشد.

۲-۱۰- باورهای غیر منطقی

یک باور، هر گونه فرض اساسی، چه آگاهانه ویا ناآگاهانه است که به اشخاص این آمادگی را می­دهد که وقایع را به نحو خاصی درک کنند ونوع خاصی را از اعمال ، انجام دهند. باورها به سه دسته تقسیم می­شوند: توصیفی، سنجشی و تجویزی.

باورهای توصیفی: واقعیت‌های مورد قبول راجع به یک فرد، دیگران و اوضاع مختلف می­باشند. مثلاً فردی ممکن است معتقد باشد وی فرصت زیادی برای رسیدن به موفقیت دارد.

باورهای سنجشی: بیان کننده قضاوتهایی نظیر خوبی، بدی، درست و یا اشتباه در روابط با خود و دیگران و محیط است. باورهای سنجشی می ­تواند مطابق با باورهای توصیفی باشد. مثلاً «من استعداد خوبی برای موسیقی دارم».

باورهای تجویزی: آنچه را یک فرد بالاجبار باید انجام دهد، دیکته ‌می‌کنند و این در صورتی است که کارهای او باید مبتنی بر باورهای قابل ارزیابی باشند. مثلاً بر اساس باورهای قابل ارزیابی و توصیفی بالا ‌می‌توان گفت که: اظهار قاطع کردن، کامیابی و اظهار عقیده­کردن رفتارهای شایسته ای هستند و خود یک فرد و دیگران باید ‌به این صورت عمل کنند. باورها ابعاد شناختی، نفسانی و رفتاری دارند. بعد شناختی عبارت است از اطلاعاتی که آن باور مبتنی برآن است و اساسی برای قضاوت ‌در مورد آنچه خوب، بد، درست یا اشتباه است، ‌می‌باشد. مبنای اطلاعات و قضاوت برای بعد شناختی یک باور از منابع بسیاری ناشی می­ شود. نمودهای قدرت نظیر والدین منشا مهمی هستند. در چارچوب روابط فرزند و والدین، فرزندان وقایع مهمی را در خصوص دنیا ، شرایط خاص و مردم ‌و خودشان فرا می­ گیرند. همچنین قضاوتهایی راجع به وقایع یاد می­ گیرند ‌و دوست دارند هم این وقایع را و هم قضاوت‌های انجام شده را ‌در مورد آن ها به طور کامل قبول کنند. این وقایع ممکن است ریشه در خرافات، واقعیات یا اسطوره­ ها داشته باشند. یک قضاوت ممکن است صحیح و قابل تغییر یا نادرست و پایدار در شرایط گوناگون به حساب نیاید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:17:00 ق.ظ ]




برای این منظور فیلم­های کوتاه ویدئویی از محیط واقعی ترافیک از زاویه دید راننده تهیه شد. برای تهیه فیلم کوتاه ویدئویی از دوربین گوشی همراه باکیفیت ۵ مگا پیکسل استفاده شد که در داخل ماشین پشت شیشه­ی جلوی اتومبیل از زاویه دید راننده و در مکانی نسبتاً ثابت قرار گرفت. به میزان ۱۸ ساعت رانندگی در خیابان­های سطح شهر مشهد فیلم­برداری شد. در ابتدا فیلم­های گرفته‌شده از سطح شهر مشهد به وسیله نرم­افزار ویرایش فیلم صدابرداری و به برش­های ۲۰ تا ۲۵ ثانیه­ای (این زمان با توجه به میانگین فیلم­های کوتاه آزمون­های درک خطر استاندارد روی خط[۳۳۶] که در دامنه ۸ الی ۵۰ ثانیه­ای بودند و به نسبت تعداد فیلم­های موجود در یک آزمون، محاسبه گردید) بریده شدند. با مطالعه پیشینه پژوهش که عامل­های خطر را معرفی نموده بودند (سومر، یونال، بیردال؛ ۲۰۰۷) و نیز بررسی نمونه ­هایی از آزمون­های درک خطر روی خط انگلستان و بر اساس سناریوهای مورد تأیید در سایت (http://www.theorytestadvice.co.uk/hazard-perception-test/hazard-perception-types.php)، سناریوهای ترافیکی استاندارد موردنیاز برای ساخت آزمون شناسایی و بر اساس آن‌ ها فیلم­های ترافیکی از سطح شهر مشهد تهیه شد. این فیلم‌های کوتاه شده (۳۱۷ قطعه) به ۲ کارشناس بیمه (کارشناس بررسی صحنه تصادف) و ۲ پلیس راهور (یک پلیس کنترل نامحسوس و یک پلیس راهنمایی رانندگی) و ۲ راننده با سابقه رانندگی نزدیک ۲۰ سال که طی ده سال اخیر تصادف یا برخورد نداشتند، نشان داده شد. از آن‌ ها خواسته شد تا بعد از شناسایی نوع خطر (عابر، وسیله­ نقلیه­ی دیگر، کودک، دوچرخه یا موتورسوار، علائم راهنمایی و رانندگی)، قطعه فیلم­ها را ازنظر درجه­ خطر (خیلی خطرناک­_خطرناک_کم­خطر­­_خیلی کم­خطر) و تعداد موقعیت­های خطر ادراک‌شده در هر قطعه فیلم (یک موقعیتی و چند موقعیتی) طبقه ­بندی کنند. با توجه به نظرات آن‌ ها در انتها ۳۱ قطعه فیلم که در آن‌ ها فقط یک موقعیت خطر وجود داشت و میزان خطر آن‌ ها خیلی خطرناک یا خطرناک درجه‌بندی ‌شده بود، برای ساخت آزمون انتخاب شدند. در میان قطعه فیلم­های غیربومی که از منابع مربوط اخذ شده بودند، سه کلیپ ازلحاظ وجود خطر، درجه خطر و مشابهت زیاد به شرایط بومی مورد تأیید گروه قرار گرفت و به مجموعه برای ساخت آزمون اضافه شد. درمجموع ۳۴ قطعه فیلم کوتاه به دست آمد.

قطعه فیلم­ها به وسیله نرم­افزار Super­_lab4 به صورت آزمونی که بتواند زمان دقیق پاسخ­های آزمودنی­ها را در خروجی ثبت کند، تنظیم شد. نمره­ی کلی هر آزمودنی نیز بر اساس جمع زمان واکنش­های وی برای هر قطعه فیلم بود. برای تعیین زمان واکنش مناسب برای هر فیلم لازم بود زمان شروع (زمانی که خطر کم­کم در صحنه نمایان و ظاهر می­ شود) و انتهای هر خطر (خطر از میدان دید خارج می­ شود و جواب­های بعدازآن نیز محاسبه نمی­ شود) به طور دقیق توسط کارشناسان مذبور مشخص شود. برای این منظور، کارشناسان و گروه مطالعاتی برای بار دوم تک‌تک قطعه فیلم­ها را با سرعت آهسته (۲۵/۰*) مشاهده نمودند و هر یک به طور جداگانه زمان شروع و ختم خطر را تعیین نمودند. از میانگین نظرات ایشان، برای تعیین زمان شروع و انتهای خطر (به‌اصطلاح دامنه یا پنجره‌ی خطر) در هر قطعه استفاده شد.

از این آزمون دو نمره جداگانه به دست می ­آید:

    • نمره درک خطر ترافیکی: توانایی درک خطر بالا ‌به این صورت تعریف‌شده است که فرد هرچه سریع‌تر و زودتر به خطرات پاسخ دهد. به همین خاطر، دامنه قابل‌رؤیت خطرات (نقطه­ شروع و انتهای هر خطر) به پنج قسمت تقسیم شد و اگر پاسخ ثبت­شده در نخستین دامنه (نزدیک­ترین دامنه به شروع خطر) قرارگرفته باشد، امتیاز شرکت­کننده پنج خواهد بود و در مقابل، اگر پاسخ ثبت­شده در آخرین دامنه (نزدیک­ترین دامنه به انتهای خطر) قرارگرفته باشد، امتیاز یک برای ایشان در نظر گرفته می­ شود. پاسخ­هایی که در این دامنه کلی (از شروع تا انتهای خطر) قرارگرفته نشد، امتیاز صفر را به خود اختصاص دادند و در فیلم­هایی که شرکت­کننده­ها به آن‌ ها پاسخی نداده بودند، امتیاز منفی یک (۱-) برای آن‌ ها ثبت شد. نمره نهایی افراد با جمع تمامی امتیازاتی که از هر قطعه فیلم به طور جداگانه به دست آورده است، محاسبه شد.

  • میانگین زمان واکنش به محرک­های خطر: در این آزمون علاوه نمره درک خطر ترافیکی که توضیح آن در بالا شرح داده شد، نمره­ی زمان واکنش به محرک­های خطر نیز محاسبه گردیده است. همان طور که پیش­تر بیان شد برای ساخت آزمون درک خطر ترافیکی، از نرم­افزار super_lab4 استفاده شد. در خروجی این نرم­افزار، زمان پاسخ­گویی به هر قطعه فیلم ثبت شده است. از مجموع زمان واکنش به قطعات فیلم میانگین گرفته شده که این میانگین معرف زمان واکنش آزمودنی­ها به محرک­های خطر ترافیکی در نظر گرفته شده است. هر چه این میانگین بیشتر باشد ‌به این معنا خواهد بود که آزمودنی خطرات ترافیکی را دیر و با تأخیر درک کرده یعنی آزمودنی زمانی به خطرات پاسخ داده است به موقعیت خطر نزدیک بوده است و این خود می ­تواند بیان­گر رانندگی مخاطره‌آمیز باشد. در حالی که زمان واکنش کوتاه­تر به خطرات ترافیکی معرف آن خواهد بود که آزمودنی خطرات ترافیکی را زود و بافاصله‌ی مناسب درک ‌کرده‌است و عملاً بیان­گر رانندگی ایمن­تر خواهد بود.

در این پژوهش از روش آلفای کرونباخ که در بیشتر پژوهش­ها مبنای سنجش پایایی قرار ‌می‌گیرد استفاده شده است. در این روش، اجزاء یا قسمت­ های آزمون برای سنجش پایایی آزمون به کار می‌روند. زمانی که این ضریب بزرگ‌تر از ۷/۰ باشد، آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار است. ضریب آلفای کرون باخ برای این آزمون در نمونه پژوهش حاضر ۶/۹۳ درصد به دست آمد. ازآنجایی‌که آلفای کرون باخ معمولاً شاخص کاملاً مناسبی برای سنجش قابلیت اعتماد ابزار اندازه‌گیری و هماهنگی درونی میان عناصر آن است. ‌بنابرین‏ قابلیت اعتماد ابزار مورداستفاده در این تحقیق به کمک آلفای کرونباخ با درجه بسیار خوب تأیید شده است.

به منظور تأمین پایایی بـه روش باز آزمایی، پـس از یک ماه از اجرای اولیه، مقیاس موردنظر بر روی ۱۵ نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مجدداً اجرا شد. طبق نتایج باز آزمایی ضـریب همبـستگی بین اجرای اول و اجرای دوم برابر با ۷۴۸/۰ ‌می‌باشد. ایـن مقـدار شاخصی از پایایی آزمون است.

آزمون برو/نرو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ق.ظ ]




در این فصل به بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیقات صورت گرفته پیرامون مفاهیم “کارآفرینی اجتماعی” و “تامین مالی” پرداخته شده. در ابتدا بعد از ارائه تعاریف هریک از مفاهیم، سعی در رسیدن به یک تعریف مشترک برای ادامه تحقیق گشته و سپس برای دستیابی به شناختی همه جانبه و جامع عناصر، ساره ها و روابط تاثیر گذار و شکل دهنده هر یک از مفاهیم مورد بررسی قرار گرفته اند.

در ادامه تحقیقات داخلی و خارجی مرتبط با موضوع اصلی تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند، در این قسمت سعی گردیده تا با مطالعه این تحقیقات که در مجلات معتبر داخلی و خارجی به چاب رسیده اند، با نظریه های محققان، روش های استفاده شده توسط آن ها و یافته های تحقیقاتشان آشنا گردیده و این موارد را برای تحقیق پیش رو مورد استفاده قرار داد.

در بخش انتهایی فصل نیز مدل های انتخابی برای طراحی و تحلیل مدل کسب و کار معرفی شده اند.

۲-۲ مبانی نظری تحقیق

در اینجا ابتدا به تعریف نظری حول مفهوم کارآفرینی اجتماعی پرداخته شده. سپس به مفهوم کارآفرینی اجتماعی، کسب و کار های اجتماعی، تفاوت کارآفرینی اجتماعی با کارآفرینی اقتصادی، و نظریه های ‌کارآفرینی اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه به ادبیات تامین مالی و انواع روش های تامین مالی از دیدگاه محققان مختلف بررسی می شود. و بخش بعدی به مدل های تامین مالی کارآفرینان اجتماعی پرداخته می شود.

۲-۲-۱ کارآفرینی اجتماعی

در این بخش اصطلاح کارآفرینی اجتماعی بررسی و تشریح می شود که عمدتاً بر مطالعه مرور ادبیات استوار است.

۲-۲-۱-۱ تعریف کارآفرینی اجتماعی

در رابطه با مفهوم کارآفرینی اجتماعی، نویسندگان تعاریف متفاوتی ارائه کرده‌اند که در زیر به تعدادی از آن ها اشاره می شود:

جدول(۲-۱) تعریف کارآفرینی اجتماعی

مک نامارا(۱۹۹۹)

کارآفرینی اجتماعی، کسی است که کسب و کار غیرانتفاعی را برای ایجاد درآمد جهت هزینه کردن برای خدمات اجتماعی متقبل می شود.

پرابوهو(۱۹۹۹)

افرادی هستند که سازمان های کارآفرینانه یا کسب و کارهای مخاطره آمیز، که مأموریت‌ اصلی آن ها، تغییر اجتماعی و توسعه و بهبود ‌گروه‌های مشتریانشان است را به صورت نوآورانه خلق و مدیریت می‌کنند.

مورس و دودلی(۲۰۰۲)

کارآفرینان مدنی یا اجتماعی کسانی هستند که برای بنانهادن سرمایه اجتماعی در فرایند بهبود جامعه، روحیه کسب و کارهای بازرگانی را با روحیه جامعه گرایی در هم می آمیزند.

کوک، داس و میشل۲۰۰۲

کارآفرینی اجتماعی، طراحی شراکت اجتماعی بین بخش های عمومی- اجتماعی و تجاری به منظور مهار قدرت بازار، در جهت منافع عمومی است.

تامسون و همکاران۲۰۰۰

فرایند افزودن ایده های جدید و متفاوت با هدف ایجاد سرمایه اجتماعی با تمرکز بر اقداماتی که توسط شاغلان بخش خصوصی، به عهده گرفته شده است.

سولیوان و مرت۲۰۰۳

جستجو برای شناسایی فرصت هایی که به تأسيس سازمان های اجتماعی جدید و نوآوری مستمر در آن ها منجر می شود.

لیدبیر۱۹۹۷

شناسایی منابعی که آن ها به میزان کمی استفاده شده و استفاده بیشتر از آن ها برای رفع نیازهای اجتماعی

منبع(روستا و همکاران،۱۳۸۸؛ میرک زاده، بهرامی،۱۳۹۰:۴۲)

۲-۲-۱-۲ مفهوم کارآفرینی اجتماعی

واژه ی کارآفرینی، تاریخ پرباری در پس خود دارد. ابتدا اقتصاددانان بودند که ‌به این مفهموم توجه کردند و سپس به حوزه ی مدیریت تسری یافت (صمد آقایی، ۲:۱۳۸۶).

اقتصاددان فرانسوی که در قرن ۱۹ معنای جدیدی ‌به این کلمه بخشید، جان باتیست سی بود. به باور وی «کارآفرین فردی است که مسئولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده می‌گیرد و کارآفرینی یعنی ارتقای بازده منابع از یک سطح به سطحی با بهره وری بیشتر.» در قرن ۲۰ میلادی ژوزف شومپیتر، کارآفرین را نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی و کارآفرین را اصلاح و تغییر الگوی تولید دانست، به نظر وی ویژگی تعیین کننده ی کارآفرین، انجام کارهای جدید و یا ابداع روش های نوین در انجام کارهای جاری است(احمدپور داریانی و همکاران، ۸:۱۳۸۵-۶). هرچه بسیاری از کارآفرینانی که باتیست و شومپیتر مدنظر داشتند، کار خود را با راه اندازی کسب و کاری سودآور و نو آغاز کرده‌اند اما نمی تواند جوهر اصلی کارآفرینی باشد. آن چه امروزه به عنوان مبنای تعاریف نوین کارآفرینی به کار می رود، برپایه ی تعاریف باتیست- شومپیتر که کارآفرینان را “نوآوران، عوامل تغییر و موتور محرکه ی در پس توسعه اقتصادی” نامیده بودند، بنا شده است. از نظر دراکر، کارآفرینان، کاشفان فرصت ها هستند و هرچند امکان دارد خود آن ها عامل تغییر نباشند اما فرصت های تغییر در حوزه های مختلفی مانند اجتماع، فناوری، بازار و … را به بهترین نحو شناسایی می‌کنند(دیز،۲۰۰۱). طی سال ها دیدگاه های متنوع و تعاریف مختلفی در ارتباط با کارآفرینی ارائه شد، اما امروزه تعریف منحصر به فردی نیست که از طرف همگان پذیرفته شده باشد. تعاریف بر طیف وسیعی از فعالیت ها تأکید می‌کنند، که عبارتند از: تحمل ابهام، خلق سازمان جدید، کشف فرصت ها، جمع‌ آوری عوامل تولید و تولید ترکیب های جدید(بلیفید،۲۰۰۸)[۱۵].

همان طور که کارآفرینان تغییرهایی در وضعیت کسب و کار به وجود می آورند، کارآفرینان اجتماعی نیز به مثابه عاملان تغییرهایی اجتماعی عمل می‌کنند، آن ها با بهره برداری از فرصت هایی که توسط دیگران نادیده گرفته می شود، نسبت به رشد جامعه با رویکردهای جدید و خلق راه حل هایی برای بهبود وضع آن ها اقدام می‌کنند. بیل درایتون، بنیان گذاران مؤسسه‌ ی آشوکا اعتقاد دارد: « کارآفرینان اجتماعی نه تنها با دادن ماهی به فرد گرسنه راصی نمی شوند، بلکه حتی آموزش ماهی گیری به فرد نیز قانع شان نمی کند، بلکه آن ها به دنبال ایجاد تحول در صنعت ماهی گیری هستند» (دیز،۲۰۱،ص۶).

میر و نوبرآ عقیده دارند کارآفرینان اجتماعی افرادی عادی هستند که کارهایی غیر عادی انجام می‌دهند (مایر و نوبا،۲۰۰۳)[۱۶]. باوجود توجه روز افزون ‌به این موضوع، هم چنان کارآفرینی اجتماعی در نظر افراد متفاوت، معانی مختلفی دارد. برخی کارآفرینی اجتماعی را منحصر به سازمان‌های غیر انتفاعی که برای پیش برد اهداف خود، فعالیت های سودآور و درآمدزا انجام می‌دهند، می دانند. بعضی این مفهوم را برای تمام کسانی که نسبت به راه اندازی سازمان های غیر انتفاعی اقدام می‌کنند به کار می‌برند. گروهی آن را تنها مختص دسته ای از فعالیت های سازمان های انتفاعی می دانند که اهداف عام المنفعه دارند. جرج دیز در مقاله ی خود با عنوان «معنای کارآفرینی اجتماعی» می‌گوید: «کارآفرینان اجتماعی گونه ای از کارآفرینان با اهداف اجتماعی هستند» (دیز،۲۰۰۱). وی می افزاید: «افرادی که در کارشان نوآوری بیش تری داشته و منجر به ایجاد توسعه ی اجتماعی می‌شوند، به طبع کارآفرین تر هستند.» بدین ترتیب کارآفرینی اجتماعی می‌تواند شامل اهداف اجتماعی فعالیت های تجاری مانند تأسیس صندوق های اعتبارهای خرد، و یا یافتن راه حل هایی نو برای پاسخ گویی به معضل های اجتماعی باشد(دیز،۲۰۰۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ق.ظ ]




۲-۲-۲-۱۱-۷ تأمین منابع سازمانی

منابع انسانی، سرمایه ای،مالی، روابط برون سازمانی و فناوری از جمله منابع کلیدی هر سازمان برای موفقیت در عرصه های رقابتی امروز به شمار می رود.هیات مدیره ها اغلب با ایجاد روابط خارجی مناسب و سازنده اقدام به تهیه و تامین منابع مورد نیاز خود می‌کنند (اسکات،۱۹۹۲).از جمله شیوه هایی که هیات مدیره ها در تامین منابع سازمانی از آن بهره می جویند می توان به شیوه هایی همچون سرمایه گذاری های مشتری، اتحادیه های تجاری،کنسرسیوم های بازرگانی و…اشاره کرد.در این حوزه هیات مدیره ها می‌توانند با توسعه روابط کاری با افراد و سازمان‌ها به توسعه شایستگی و توانمندی های درون سازمانی و بالندگی منابع انسانی سازمان بپردازند.از جمله نکات مهم در این حوزه عملکردی، شکل گیری ترکیب متنوع هیات مدیره به تناسب نیازمندی های سازمانی(به دلیل حضور در حوزه های کسب و کار خاص و به کارگیری استراتژی های متناسب با آن) می‌باشد. .(همان منبع).

۲-۲-۲-۱۲ عوامل مؤثر بر ترکیب هیات مدیره و جنبه‌های مختلف آن

عمده عوامل مؤثر بر ترکیب هیات مدیره را می توان به پنج دسته عوامل شرکتی، فرهنگی، بازاری، حاکمیتی و قانونی تقسیم بندی نمود. در ادامه ، اثر این عوامل و مؤلفه های سازنده آن بر جنبه‌های مختلف ترکیب هیات مدیره مورد بررسی قرار می‌گیرد.(لگزیان و همکاران،۱۳۹۰).

۲-۲-۲-۱۲-۱ عوامل شرکتی

در بخش عوامل شرکتی مؤلفه هایی همچون اندازه شرکت، نحوه پخش شدن مالکیت سهام و نوع سرمایه گذاری در شرکت می‌تواند بر ترکیب هیات مدیره و جنبه‌های آن مؤثر باشد. در ارتباط با اثر اندازه شرکت تحقیق برجسته کیل و نیکلسون (۲۰۰۳) نشان می‌دهد با افزایش در اندازه شرکت، اندازه ترکیب هیات مدیره افزایش می‌یابد، عضویت چندگانه بیشتر رواج پیدا می‌کند و اعضای مستقل هیات مدیره بیشتر می‌شوند. چیزما و کیم (۲۰۱۰) نیز معتقدند با افزایش اندازه شرکت، بر تعداد اعضای مستقل هیات مدیره افزوده می شود. این در حالی است که نینگ و دیگران (۲۰۰۸) عامل اندازه شرکت را مؤثرترین عامل در اندازه هیات مدیره می‌داند. از سوی دیگر شو و لین (۲۰۰۷) و چیزما و کیم (۲۰۱۰) معتقدند ساختار سرمایه گذاری بر ترکیب هیات مدیره مؤثر است؛ به گونه ای که در شرکتهایی که سرمایه گذاری مشترک داشته اند تعداد اعضای مستقل بیشتری به ترکیب هیات مدیره وارد شده اند. تحقیقات نشان می‌دهد که با قرارگرفتن مالکیت در دست گروه معدودی از افراد همچون مدیران شرکت، سهام‌داران، مؤسسان و سرمایه گذاران نهادی، اندازه هیات مدیره کاهش خواهد یافت. کنگ و دیگران (۲۰۰۷) نیز در بُعد اثرگذاری میزان تمرکز در مالکیت سهام معتقدند در شرکتهایی که مالکیت سهام متمرکز است، ترکیب هیات مدیره دارای تعداد اعضای زن کمتر و میزان کمتری از اعضای مستقل خواهد بود. نینگ و دیگران (۲۰۰۸) نیز معتقدند مالکیت درونی (مالکیت توسط اعضای شرکت) بر اندازه هیات مدیره تأثیر منفی می‌گذارد. از سوی دیگر ویدبی (۱۹۹۷) معتقد است با قرار گرفتن تمرکز مالکیت در دست سرمایه گذاران نهادی، بر تعداد اعضای مستقل هیات مدیره افزوده می شود. .(همان منبع).

۲-۲-۲-۱۲-۲ عوامل فرهنگی

در بخش عوامل فرهنگی مؤلفه هایی همچون پرهیز از عدم اطمینان، مردگرایی، فردگرایی و فاصله قدرت می‌تواند بر ترکیب هیات مدیره و جنبه‌های آن مؤثر باشد. لی و هریسون (۲۰۰۸) با اشاره به اثر ابعاد فرهنگی بر ترکیب هیات مدیره معتقدند رابطه مثبتی میان عوامل پرهیز از عدم اطمینان، فرد گرایی و فاصله قدرت در محیط فرهنگی شرکت و تعداد اعضای مستقل هیات مدیره و رابطه منفی میان عامل مردگرایی و تعداد اعضای مستقل تیم هیات مدیره وجود دارد. از سوی دیگر این محققین معتقدند با افزایش فاصله قدرت و میزان فردگرایی اندازه هیات مدیره کوچک می شود؛ در حالی که با افزایش مردگرایی و پرهیز از عدم اطمینان اندازه هیات مدیره بزرگ تر می شود. .(همان منبع).

۲-۲-۲-۱۲-۳ عوامل بازاری

در بخش عوامل بازاری مؤلفه هایی همچون صنعت مورد فعالیت، شدت رقابت در بازار و پیچیدگی محیط می‌تواند بر ترکیب هیات مدیره و جنبه‌های آن مؤثر باشد. در بُعد اثر صنعت مورد فعالیت بر ترکیب هیات مدیره، هایلند و مارسلینو (۲۰۰۲) و کنگ و دیگران (۲۰۰۷) معتقدند که صنعت مورد فعالیت شرکت می‌تواند بر ترکیب هیات مدیره مؤثر باشد با این تفاوت که هایلند و مارسلینو (۲۰۰۲) معتقدند صنعت بر تنوع جنسیتی اعضای هیات مدیره اثر می‌گذارد و کنگ و دیگران (۲۰۰۷) این اثر را بیشتر بر تنوع سنی و استقلال اعضای هیات مدیره می دانند. در بُعد پیچیدگی های محیطی، مارکاریان و پاربونتی (۲۰۰۷) معتقدند بسته به پیچیدگی بیرونی و درونی شرکت، ترکیب هیات مدیره دستخوش تغییر و تحول می‌گردد؛ به گونه ای که اگر پیچیدگی بیرونی محیط شرکت زیاد باشد، احتمال حضور نمایندگان ‌گروه‌های ذینفع خارجی به صورت یک عضو مستقل در ترکیب هیات مدیره بالاتر می رود و اگر پیچیدگی درونی شرکت بالا باشد، اعضای اجرایی و متخصصان فنی صندلی های بیشتری از ترکیب هیات مدیره را اشغال می‌کنند. در ارتباط با مبحث رقابت در بازار نیز چنگ و دیگران (۲۰۰۸) معتقدند افزایش رقابت موجب تغییر در ترکیب هیات مدیره می شود و نیاز شرکت به حضور اعضایی مستقل بیشتر احساس می‌گردد. هرمالین و ویزبچ (۲۰۰۳) نیز معتقدند که در شرایط بد اقتصادی که میزان رقابت بازار برای بقا به حد نهایت خود می‌رسد، اندازه هیات مدیره کوچک می شود. .(همان منبع).

۲-۲-۲-۱۲-۴ عوامل حاکمیتی

در بخش عوامل حاکمیتی مؤلفه هایی همچون تفکیک دو پست مدیرعاملی و ریاست هیات مدیره، هم راستایی اهداف سهام‌داران و مدیران، دوره فعالیت مدیرعامل و وجود الزامات حاکمیتی در رابطه با ترکیب هیات مدیره می‌تواند بر ترکیب یاد شده و جنبه‌های آن مؤثر باشد. در این ارتباط ووردکرز و دیگران (۲۰۰۷) اشاره می‌کنند در صورتی که مدیرعامل ریاست هیات مدیره را نیز بر عهده داشته باشد، این مسئله بر تعداد اعضای مستقل حاضر در ترکیب هیات مدیره اثر منفی می‌گذارد. این در حالی است که به نظر نینگ و دیگران (۲۰۰۸) اگر مدیرعامل در پست خود برای مدت زیادی فعالیت کند این مسئله می‌تواند بر ترکیب هیات مدیره تأثیر گذار باشد. جاسکیوئیز و کلین (۲۰۰۷) ادعا می‌کنند هر چه اهداف مدیران و صاحبان سهام به یکدیگر نزدیک تر باشد، اندازه هیات مدیره کوچک تر و تعداد اعضای مستقل آن کمتر می‌شوند. .(همان منبع).

۲-۲-۱۲-۵ عوامل قانونی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:16:00 ق.ظ ]