کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



توابع دارای منحنی های پیچیده
منحنی های چند جمله ای مخروطی و منشور قائم

شکل۳-۱) شماتیک توابع عضویت
در این قسمت چگونگی استدلال روش مستقیم ممدانی را از روی شکل شرح می دهیم.
در ابتدا به دو قاعده زیر توجه می کنیم این قواعد اگر انگاه با دو ورودی و یک خروجی هستند.
قاعده ۱: اگر A,x هست آنگاه D,nاست.
قاعده ۲: اگر B,y هست آنگاه E,nاست.
قاعده ۳: اگر C,z هست، آنگاه F.n است.
در اینجا A,B,C,E,Fمجموعه های فازی است در شکل زیر اساس روش ممدانی با توجه به مفاهیم and, orبه نمایش درآمده است. برای حصول نتیجه نهایی از قاعده سنتروئید ( مرکز ثقل) استفاده کرده است. بدین معنی که از هر قاعده یک نتیجه به دست می آید اما چیزی که برای ما حائز اهمیت است تاثیر نتایج مربوط به همه ی قاعده ها به طور همزمان است روش های مختلفی جهت حصول این امر وجود دارد که شاید متداول ترین آنها روش سنتروئید باشد با توجه به شکل  زیر می بینیم که در تابع عضویت مربوط به نتیجه ی هر قاعده یک سطح هاشور خورده ایجاد شده است. در روش سنتروئید یا مرکز ثقل، همه ی سطوح هاشور خورده را در کنار هم قرار داده وبا به دست آوردن مرکز ثقل در واقع نتیجه نهایی را به صورت غیر فازی به دست آورده ایم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل۳-۲) روش سنتروئید ( مرکز ثقل(
باید توجه داشته باشیم که وجود گزاره های not,or,and در قواعد فازی به ترتیب به معنای اشتراک فازی اجتماع فازی و مکمل فازی می باشند and بسیار زیاد مورد استفاده قرار می گیرد و مقدار مینیم را دربین تمام گزاره های یک قاعده، انتخاب می کند در حالی که or ماکزیمم مقدار را بر می گزیند.
شکل ۳-۳)گزاره های not,or,and
۳-۳) مراحل طراحی یک سیستم فازی
فرایند طراحی مشتمل بر مراحل زیر است:
- مشخص کردن خصوصیات کاربردی سیستم و ورودی ها،‌خرجی ها « ساخت قواعد کنترل »
- مشخص کردن مجموعه های فازی برای ورودی ها و خروجی ها « تنظیم پارامترها »
- مشخص کردن روش مورد استفاده برای غیر فازی کردن
- معتبر سازی روش مورد استفاده برای غیر فازی کردن
به عنوان یک مثال کلی طراحی یک کنترلر فازی برای بخار ورودی به توربین را در نظر می گیریم بلوک دیاگرام این سیستم کنترلی در زیر آورده شده است.
شکل۳-۴) بلوک دیاگرام کنترلر
شکل۳-۵) توابع عضویت ورودی وخروجی
توابع عضویت ورودی ها و خروجی های فازی در زیر آورده شده است.
که   عبارتند از:

قواعد فازی مربوط عبارتند از:
Rule1: if temperature is cool AND pressure is weak, THEN throttle is p3
Rule2: if temperature is cool AND pressure is low, THEN throttle is p2
Rule3: if temperature is cool AND pressure is ok, THEN throttle is z
Rule4: if temperature is cool AND pressure is strong, THEN throttle is N2
در عمل برنامه، ورودی ها را می گیرد و آن ها را بر روی توابع عضویت می نگارد.
نتیجه این کار با قواعد فازی بررسی می شود اگر در قواعد از گزاره and استفاده شده باشد همانند مثال بالا مینیم مقدار بین دو ورودی در نظر گرفته می شود. واگر از or استفاده شده باشد مقدار ماکزیمم دو مقدار ورودی استفاده می شود ( جهت استفاده در تابع خروجی ) سپس عبارت خروجی مناسب انتخاب می شود و یک مقدار عضویت مناسب به آن تخصیص داده می شود این مقدار، سپس به صورت غیر فازی تبدیل می شود.برای مثال، فرض کنید دما در حالت cool باشد وفشار در حالت low یا ok است. مقدار در ۲ تا از قواعد صدق می کند.
شکل۳-۶) بلوک دیاگرام توابع
حال دو مقدار خروجی توسط روش سنتروئید به صورت غیر فازی در می آیند.
مقدار خروجی دریچه کنترل را تنظیم می کند و سیکل کنترل برای ایجاد مقدار جدید خروجی دوباره شروع به کار می کند ]۲۰[
۳-۴) کاربرد نرم افزارMATLAB
یکی از زمینه هایی که جعبه ابزار متلب به آن پرداخته است، منطق فازی است پروژه حاضر با الهام از این قسمت و با بهره گرفتن از محیطی که متلب برای طراحی سیستم های فازی ایجاد کرده است طراحی شده است. در اینجا روش طراحی سیستم های استنتاج فازی را بر اساس واسط گرافیکیGrapgical User Interface (GUI)که در جعبه ابزار متلب موجود است شرح می دهیم. به طور کلی پنج ابزار مقدماتی GUI برای ساخت، ویرایش و مشاهده سیستم های استنتاج فازی وجود است.
- ویرایشگر سیستم های استنتاج فازی ( Fuzy interface system (FIS)editor)
- ویراشگر توابع عضویت (Membership function editor)
- ویراشگر قواعد (Rule editor)
- نمایشگر سطح (Surface viewer)
- نمایشگر قواعد (Rule viewer)
این ابزار ها به طور پویا به یکدیگر متصل هستند به طوری که تغییر در هر یک از آنها در دیگری نیز اعمال می شود تمام ابزار فوق می تواند به طور همزمان درحال اجرا باشند.
علاوه بر این پنج ابزار مقدماتی GUI جعبه ابزار متلب شامل ویرایشگر گرافیکی ANFIS نیز می باشد که برای ساخت و آنالیز روش استدلال فازی سوگینو به کار می رود.
شکل۳-۷) ویرایشگرهای فازی
ویراشگر FIS با مقوله های مهمی از جمله تعداد متغیر های ورودی و خروجی و نام آنها سر وکار دارد و جعبه ابزار منطق فازی تعداد ورودی ها را محدود نمی کند اما ممکن است که تعداد ورودی ها توسط میزان حافظه ماشین محدود شود.
اگر تعداد ورودی ها با تعداد توابع عضویت خیلی زیاد باشد، ممکن است تجزبه و تحلیل داده ها توسط FIS و سایر ابزار GUI با مشکل مواجه شود. ویرایشگر تابع عضویت برای تعریف شکل تابع عضویت هر متغیر فازی به کار می رود ویرایشگر قواعد rule editor برای ویرایش لیست قواعدی است که رفتار سیستم را تعریف می کند قسمت های surface viewer, rule viewer بر خلاف FIS که برای ویرایش به کار می رود برای نمایش اطلاعات به کار می روند. قسمت surface viewer برای نشان دادن وابستگی هر خروجی به یک یا دو تا از ورودی ها به کار می رود به این طریق سطح خروجی مورد نظر سیستم را ایجاد ورسم می کند.
اولین شکل در قسمت پایین قسمت های اصلی یک سیستم استنتاج فازی را نشان می دهد شکل های بعدی نمایش دهنده این است که چگونه سه ویرایشگر the mf editor، rule editor، FIS با یکدیگر ارتباط دارند.
شکل ۳-۸) ویرایشگرEditorFIS

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:43:00 ب.ظ ]




۴-۳-۵-۴).آزمون صفر بودن میانگین جمله خطا
یکی از پیش فرض های مدل رگرسیون، صفر بودن میانگین خطاهاست. این فرض با وجود یک جزء ثابت (عرض از مبدا) در یک رابطه رگرسیونی هرگز نقض نمی شود. حال در صورتیکه خط رگرسیونی دارای عرض از مبدا نباشد و متوسط مقادیر خطاها نیز صفر نباشد، امکان دارد ضریب تعیین منفی شود که مبین این است که میانگین نمونه( )بیشتر از متغیرهای توضیحی، تغییرات y را تشریح می کند. علاوه بر این یک رابطه رگرسیونی بدون عرض از مبدا می تواند به اُریب تر شدن ضرایب برآورد شده شیب منجر شود.(بدری و عبدالباقی۱۳۸۹).
فرض صفر این آزمون مبنی بر صفر بودن میانگین پسماندها(خطا) ست. با توجه به اینکه P-value آزمون بزرگتر از ۵% است، در نتیجه فرض صفر مبنی بر صفربودن میانگین پسماندها رد نمی شود. جدول (۴-۱۱) نتایج حاصل از آزمون صفر بودن میانگین پسماند را در فرضیه های پژوهش نشان می دهد. نتیجه کامل این آزمون در پیوست شماره۱۱ در انتهای پایان نامه نشان داده شده است.
جدول(۴-۱۱):نتایج آزمون صفربودن میانگین پسماند

 

فرضیه اصلی فرضیه فرعی روش مقدار احتمال
Method Value P-Value
فرضیه اول فرعی ۱-۱ t-statistic ۵۱۵/۰ ۶۰۶/۰
فرعی ۱-۲ t-statistic ۵۱۴/۰ ۶۰۷/۰
فرضیه دوم فرعی ۲-۱ t-statistic ۳۳۶/۰ ۷۳۶/۰
فرعی ۲-۲ t-statistic ۱۱۸/۰- ۹۰۶/۰

منبع:یافته های پژوهش
۴-۳-۵-۵).آزمون همسان بودن واریانس خطا
یکی دیگر از پیش فرض های مدل رگرسیون، ثابت بودن واریانس خطا است.به طوریکه با وجود ناهمسانی واریانس در مدل، افزایش یا کاهش در متغیر مستقل، واریانس متغیر وابسته که برابر با واریانس پسماند است ،تغییر می کند. در این پژوهش برای رفع ناهمسانی واریانس از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) استفاده شده است(ابریشمی،۱۳۸۹). اما برای اطمینان از نتایج بدست آمده،برای بررسی همسانی واریانس ها در داده های ترکیبی از روش بارتلت(۱۹۸۳) استفاده می شود. در روش همسانی واریانس بارتلت، فرض صفر مبنی بر همسانی واریانس ها و فرض مخالف آن ناهمسانی واریانس ها در نظر گرفته می شود. جدول (۴-۱۲) نتایج حاصل از آزمون ناهمسانی را نشان می دهد.
پایان نامه - مقاله
از آنجائیکه P-value آزمون ناهمسانی واریانس، برای فرضیه های مذکور بزرگتر از ۰۵/۰ است؛ در نتیجه فرض صفر مبنی بر همسانی واریانس ها پذیرفته می شود.نتیجه کامل این برآورد در پیوست شماره ۱۲در انتهای پایان نامه قید شده است.
جدول(۴-۱۲):نتایج آزمون همسان بودن واریانس پسماند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ب.ظ ]




آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفه‌‌‌‌های کیفیت زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌‌‌‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری­ لشده نشان داد که تنها تفاوت میان ضرایب همبستگی مربوط با مؤلفه­ی توسعه قابلیت ­های انسانی با استرس شغلی کتابداران در دو سازمان مورد مطالعه معنادار است. از این رو، تفاوت معناداری میان ضرایب همبستگی سایر مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی کتابداران در دو سازمان دیده نشد و از لحاظ آماری نمی­ توان گفت همبستگی مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی یک سازمان بیشتر از دیگری است.
در هر صورت با ۹۵ درصد اطمینان می­توان گفت که تفاوت میان ضریب همبستگی مؤلفه­ی توسعه قابلیت ­های انسانی معنادار است و این همبستگی در کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بیش از نهاد کتابخانه­ های عمومی است. این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بوده و نمی­ توان گفت که از روی تصادف و احتمال بوده ­است. بنابراین، می­توان گفت استقلال در کار، اهمیت وظایف، چند بعدی بودن شغل، ارزیابی عملکرد، اعطاء و تقسیم مسئولیت ­ها، و خود کنترلی نسبی از مقوله­ هایی هستند که با استرس شغلی کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران همبستگی بیشتری دارند.
پایان نامه
با توجه به تاریخچه شکل­ گیری دو سازمان و سابقه­ بیشتر شهرداری­ های کشور در مدیریت کتابخانه­ های عمومی، احتمالاً نظام مدیریتی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از جنبه­ توسعه قابلیت ­های انسانی مناسب­تر از نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور عمل کرده و ساختار منسجم­تری به خود گرفته است و در این مورد با رویکرد مدیریت غیر متمرکز پیش رفته است و ساختار دموکراتیک­تری دارد. این رویکرد باعث شده است که کتابداران شاغل در این سازمان نسبت به سازمان دیگر از اعتماد به نفس بالاتری برخوردار شوند و این مسئله توانسته است ارتباط قوی­تری با استرس شغلی آن‌ها برقرار کند. در سند چشم­انداز نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور نیز اشاره به توسعه قابلیت ­های انسانی کتابداران، از جمله چندبعدی بودن وظایف آن‌ها و … تا حدودی نادیده گرفته شده است؛ که احتمالاً این مسئله بر نتایج بدست آمده توسط این پژوهش بی­تأثیر نبوده است.

۵-۴-۳٫ سؤال کلی سوم

کدام یک از مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری از طریق رگرسیون چندگانه قادر به پیش‌بینی رضایت شغلی کتابداران کتابخانه‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور می‌باشند؟
بر اساس نتایج بدست آمده، همبستگی چندگانه سه مؤلفه با رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور در سطح ۹۹ درصد معنادار (P<0.01) هستند. از این رو، پرداخت کافی و منصفانه، ۰٫۲۷۵؛ محیط کار ایمن و بهداشتی، ۰٫۲۵۲؛ و تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، ۰٫۳۴۴ رضایت شغلی این کتابداران را می­توانند پیش ­بینی کنند. از سوی دیگر، در کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، تنها همبستگی چندگانه دو مؤلفه­ی کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی این کتابداران معنادار بوده ­است. بنابراین، می­توان گفت که مؤلفه­ی فضای کلی زندگی (P<0.05)، ۰٫۱۴۵ و مؤلفه­ی یکپارچگی و انسجام اجتماعی (P<0.01)، ۰٫۴۹۶ رضایت شغلی این کتابداران را می­توانند پیش ­بینی کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش نشان داد مدل پیش ­بینی رضایت شغلی کتابداران هر دو سازمان از روی مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری آن‌ها معنادار است.
در مقایسه با تحقیقات گذشته، ضابطیان (۱۳۹۰) به این نتیجه رسید که از هشت مؤلفه­ی کیفیت زندگی کاری، پنج مؤلفه پرداخت کافی و منصفانه، قانون­گرایی در سازمان، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، و توسعه قابلیت ­های انسانی قادر به پیش ­بینی واریانس رضایت شغلی داوران لیگ برتر فوتبال می­باشند. همچنین، نارنجی ثانی (۱۳۸۶) در پاسخ به این سؤال که آیا بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی همبستگی چندگانه وجود دارد، به این نتیجه می­رسد که سه مؤلفه­ی قانون­گرایی در سازمان، فرصت رشد و امنیت مداوم، و توسعه قابلیت ­های انسانی قادرند ۷۹ درصد از واریانس رضایت شغلی را پیش ­بینی کنند. لازم به ذکر است که نتایج این پژوهش با نتایج بدست آمده توسط فوری (۲۰۰۴) مطابقت نداشته است.
با توجه به نظر آبراهام مازلو، نظریه­پرداز کلاسیک حوزه مدیریت، در مورد سلسه مراتب نیازهای انسان، رفتار افراد در لحاظ خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار می­گیرد. هنگامی که ارضای نیازها آغاز می‌شود، تغییری که در انگیزش فرد رخ خواهد داد بدین گونه است که به جای نیازهای قبل، سطح دیگری از نیاز، اهمیت یافته و محرک رفتار خواهد شد. با توجه به تاریخچه راه ­اندازی سازمان­های مورد مطالعه احتمالاً می­توان نتیجه فوق را اینگونه تبیین کرد که مؤلفه­ های تأثیرگذار بر رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه­ های عمومی در سطوح اولیه­ هرم مازلو قرار دارند و به نیازهای زیستی نزدیک­تر هستند، در حالی که در سازمان دیگر این مؤلفه­ ها در سطوح بالاتری قرار دارند و به سمت سطوح احترام و خودشکوفایی میل می­ کنند. مدیریت نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور با برآورده کردن نیازهای سطوح اولیه می ­تواند درصد زیادی از رضایت شغلی کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به این سازمان را پیش ­بینی کند.

۵-۴-۴٫ سؤال کلی چهارم

کدام یک از مؤلفه‌های کیفیت زندگی کاری از طریق رگرسیون چندگانه قادر به پیش‌بینی استرس شغلی کتابداران کتابخانه‌های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور می‌باشند؟
بر اساس نتایج بدست آمده از طریق همبستگی چندگانه، مؤلفه­ های فضای کلی زندگی و توسعه قابلیت ­های انسانی هر کدام به ترتیب قادرند تا ۰٫۳۶۷ و ۰٫۴۶۰ استرس شغلی کتابداران کتابخانه­ های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه­ های عمومی شهر تهران را پیش ­بینی کنند. همچنین، در کتابخانه­ های وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مؤلفه­ی یکپارچگی و انسجام اجتماعی می ­تواند نزدیک به ۰٫۳۸۳ درصد استرس شغلی این کتابداران را پیش‌بینی کند. هرچند، معادله پیش ­بینی استرس شغلی در زیر آمده است.
ضابطیان (۱۳۹۰) به این نتیجه رسید که از هشت مؤلفه­ی کیفیت زندگی کاری، شش مؤلفه پرداخت کافی و منصفانه، قانون­گرایی در سازمان، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، و توسعه قابلیت ­های انسانی قادر به پیش ­بینی واریانس استرس شغلی داوران لیگ برتر فوتبال می­باشند. کوه­پیما (۱۳۹۰) نیز مؤلفه­ های تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، محیط ایمن و بهداشتی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، و توسعه قابلیت ­های انسانی را به عنوان مؤلفه­ های پیش ­بینی کننده واریانس استرس شغلی مشخص کرده است.

۵-۵٫ پیشنهادهای کاربردی پژوهش

از آنجایی که این پژوهش بر روی دو سازمان، نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به انجام رسیده است، بنابراین، پیشنهادهای کاربردی پژوهش در رابطه با هر کدام از سازمان­ها در ادامه خواهد آمد. بر اساس همبستگی­های بدست آمده میان مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی می­توان پیشنهادهای لازم را در مورد هر کدام از سازمان­ها اولویت­ بندی کرد. به این صورت که اولویت نهاد کتابخانه­ های عمومی کشور باید به ترتیب، شامل مؤلفه­ های تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، پرداخت کافی و منصفانه، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، قانون­گرایی در سازمان، توسعه قابلیت ­های انسانی، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، محیط کار ایمن و بهداشتی، و فضای کلی زندگی باشد. از سوی دیگر، تمرکز سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران باید به ترتیب بر روی مؤلفه­ های یکپارچگی و انسجام اجتماعی، پرداخت کافی و منصفانه، محیط کار ایمن و بهداشتی، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون­گرایی در سازمان، توسعه قابلیت ­های انسانی، و فضای کلی زندگی باشد.
از طرف دیگر، بر اساس همبستگی­های بدست آمده میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی، می­توان گفت که نهاد کتابخانه­ های عمومی باید اولویت زیر را جهت کاهش استرس شغلی کارکنانش رعایت کند: توسعه قابلیت ­های انسانی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، پرداخت کافی و منصفانه، قانون­گرایی در سازمان، محیط کار ایمن و بهداشتی، و وابستگی اجتماعی زندگی کاری. همچنین، اولویت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در مورد کاهش استرس شغلی کتابداران کتابخانه­ های عمومی، به ترتیب شامل بهبود مؤلفه­ های یکپارچگی و انسجام اجتماعی، محیط کار ایمن و بهداشتی، قانون­گرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، پرداخت کافی و منصفانه، و توسعه قابلیت ­های انسانی می­باشد. سطور زیر به پیشنهادهای مرتبط با بهبود هر کدام از مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری می ­پردازد. سازمان­های مورد مطالعه بر اساس اولویت­های مذکور می­توانند تصمیمات لازم را اتخاذ کنند.
مدیران و رؤسای کتابخانه­ های عمومی تلاش کنند نهایت استفاده را از توانایی­های بالقوه کتابداران کرده و از تجربیات و مهارت­ های آن‌ها بیشتر استفاده کنند. همچنین، به امنیت شغلی کارمندان توجه بیشتری شود. همچنین، تلاش شود یک نظام ارتقای شغلی برای کتابداران تهیه و تدوین شود و به آگاهی همه کتابداران برسد (تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم)؛
ایجاد، طراحی، و پیاده­سازی نظام­های پرداخت و پاداش­های مادی و غیر مادی؛ به گونه‌ای که افراد با دانش، مهارت، و توانایی­های بالاتر و کار بیشتر از حقوق و مزایای مادی و غیرمادی بیشتری برخوردار شوند. همچنین، لازم است که مدیران کتابخانه ­ها از برآیندهای پاداش­های غیرمادی بر روی کارمندان آگاهی داشته باشند و از زحمات کارکنان قدردانی به عمل آید (پرداخت کافی و منصفانه)؛
امکانات کاری لازم جهت انجام خدمات کتابخانه­ای در اختیار کتابداران قرار گیرد و مسئولین مربوطه حمایت بیشتری از کتابداران داشته باشند. سعی شود به منظور افزایش غنی­سازی شغل­ها، نیروها جابجایی بیشتری داشته باشند و ایجاد جو همدلی و افزایش اعتماد در کارکنان نسبت به یکدیگر در دستور کار سازمان­ها و مدیران قرار گیرد. همچنین، باید مسیر رشد و ترقی کارکنان و تشویق آن‌ها به ادامه تحصیل در سطوح مختلف و افزایش دانش و بینش فراهم شود (یکپارچگی و انسجام اجتماعی)؛
ایجاد محیط و زمینه­ای صمیمانه که در آن کتابداران بتوانند بدون ترس و واهمه آراء و عقاید خود را بیان کنند و شکایات خود را بدون نگرانی ارائه دهند. همچنین، تلاش شود تا با تدوین یک منشور قانون­گرایی سازمانی و رعایت نکات اخلاقی توجه کارمندان به این موضوع افزایش یابد. به علاوه، مدیران باید تلاش کنند که فاصله­ی خود را با کارمندان و کتابداران نزدیک­تر کنند و به حل مسائل و مشکلات بر اساس قوانین مبادرت ورزند (قانون­گرایی در سازمان)؛
برگزاری کارگاه­ها، همایش­ها، و نشست­های تخصصی به منظور ارتقای سطح دانش و مهارت کارکنان باید مورد توجه قرار گیرد، همچنین، سازمان باید امکانات بیشتری در دسترسی کتابداران به اطلاعات تخصصی فراهم آورد تا آن‌ها بتوانند قابلیت ­های خود را توسعه دهند. شغل­های موجود به منظور ارائه خودمختاری بیشتر به کارکنان و خود کنترلی لازم طراحی دوباره شوند و همچنین در طراحی دوباره باید به تنوع مهارت ­ها نیز توجه شود، بدین معنی که شغل به متصدی خود فرصت دهد تا دامنه­ وسیعی از قابلیت­ها و مهارت ­ها را تجربه کند و صرفاً تکرار یک مهارت واحد و یا تعداد محدودی از مهارت ­ها را شامل نشود (توسعه قابلیت ­های انسانی)؛
جو سازمانی کتابخانه باید به گونه ­ای طراحی گردد که شرایط لازم برای ایجاد مشارکت و روحیه­ی کار گروهی در تمام سطوح سازمانی، به خصوص در سطح کتابداران، فراهم شود. کتابداران باید تلاش کنند تا به قوانین سازمان­ها بیشتر بها دهند و طبق آیین­ نامه­ ها و قوانین سازمان متبوع فعالیت­های خود را پیش ببرند (وابستگی اجتماعی زندگی کاری)؛
شرایط فیزیکی محیط کار، نظیر حرارت، روشنایی، رطوبت، و … محل کار کتابداران در کتابخانه ­ها به گونه‌ای متعادل طراحی شود، و همچنین، نظر کتابداران در مورد ساعات کاری آن‌ها نیز پرسیده و بررسی شود. به علاوه، نظارت کارشناسان بر محیط­های کاری بیشتر و وضعیت ارگونومی فضاهای کاری به استانداردهای موجود نزدیک­تر شود (محیط کار ایمن و بهداشتی)؛
برگزاری برنامه ­های تفریحی و سرگرم کننده برای کتابداران و خانواده­های آن‌ها، و در نظر گرفتن اوقات فراغت کتابداران برای رسیدگی به وظایف و مسئولیت­های خانوادگی، شهروندی، و … (فضای کلی زندگی)؛
مدیران کتابخانه­ های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه­ های عمومی باید توجه خاصی به مؤلفه­ های پرداخت کافی و منصفانه، محیط کار ایمن و بهداشتی، و تأمین فرصت شد و امنیت مداوم داشته باشند، به این دلیل که این مؤلفه­ ها در آزمون رگرسیون چندگانه معنادار بوده ­اند و بنابراین قادرند بخش مهمی از رضایت شغلی را پیش ­بینی کنند؛
مدیران کتابخانه­ های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران سعی کنند که اقدامات لازم جهت بهبود مؤلفه­ های یکپارچگی و انسجام اجتماعی و فضای کلی زندگی انجام دهند، چرا که این مؤلفه­ ها قادر به پیش ­بینی رضایت شغلی کارکنان هستند.

۵-۶٫ محدودیت‌های تحقیق

معمولاً در تحقیقات علمی پیش می ­آید که محققان با مسائل و مشکلاتی روبرو شوند که امکان دارد تأثیرات مهمی بر نتایج پژوهش آن‌ها بگذارند. در این موارد پژوهشگران باید تلاش کنند تا جایی که ممکن است از شمار و شدت این محدودیت­ها بکاهند تا از تأثیر آن‌ها در نتایج پژوهش کاسته شود. اما، محدودیت­هایی وجود دارند که گاه از اختیار محقق خارج می­شوند و نمی­ توان آن‌ها را مدیریت کرد. در هر صورت، محدودیت­ها و مشکلاتی که پژوهشگر در انجام فرایند این تحقیق با آن‌ها روبرو بوده ­است به شرح زیر می­باشد:
محدودیت یک مرحله­ ای بودن فرایند تحقیق، به این معنی که چون این تحقیق در یک مرحله به انجام رسیده است، احتمالاً بر روایی و پایایی پژوهش مؤثر واقع خواهد شد؛
کنترل رفتار کتابداران (کنترل شلوغی محیط، نداشتن تمرکز، و …) و پاسخگویان به پرسشنامه حین تکمیل پرسشنامه از کنترل پژوهشگر خارج بوده ­است؛
عدم همکاری کتابداران کتابخانه­ های عمومی هر دو سازمان جهت همکاری در پژوهش و تکمیل پرسشنامه ­ها؛ البته، با پی­گیری­های مکرر تلاش شد تا حداکثر افراد ممکن به تکمیل پرسشنامه مبادرت ورزند.

۵-۷٫ پیشنهادهای پژوهشی

با توجه به طرح و نتایج بدست آمده در این پژوهش، موضوعات زیر به عنوان موضوعات قابل بررسی در پژوهش­های آتی پیشنهاد می­ شود.
بررسی کیفیت زندگی کاری با سایر متغیرهای سازمانی، از جمله تعهد سازمانی، عدالت سازمانی، فرسودگی شغلی، رفتار شهروندی سازمانی، بهره­وری، اثربخشی، و …؛
بررسی و مطالعه کیفیت زندگی کاری در انواع دیگر کتابخانه ­ها، از قبیل کتابداران کتابخانه­ های دانشگاهی، کتابداران کتابخانه­ های آموزشگاهی، کتابداران کتابخانه­ های تخصصی، و … و مقایسه نتایج با نتایج این پژوهش؛
بررسی ارتباط میان سبک­های مختلف مدیریت در سازمان­های گوناگون با کیفیت زندگی کاری در انواع مختلف کتابخانه ­ها؛
انجام مطالعه­ ای در جهت شناسایی الگوی ارتباطی میان ابعاد متفاوت کیفیت زندگی کاری کتابداران و متخصصان اطلاع­رسانی؛
مطالعه و بررسی مهم­ترین عواملی که باعث رضایت و استرس شغلی در کتابداران کتابخانه­ های عمومی می­شوند؛
مطالعه و بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی کاری کتابداران، از قبیل متغیرهای جمعیت­شناختی (مانند: سن، جنسیت، سابقه کار، و …)، متغیرهای سازمانی (مانند: جو سازمانی، تعاملات کاری، ظهور تکنولوژی، و …)، متغیرهای روان­شناختی (مانند: اعتماد به نفس، انگیزه، دستیابی به اهداف، و …)؛
مطالعه و بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری با رضایت و استرس شغلی در سازمان­ها و مشاغل دیگر و مقایسه­ نتایج با نتایج بدست آمده توسط این پژوهش بر روی کتابداران؛
مطالعه و امکان­سنجی طراحی دوباره­ی شغل­ها و مسئولیت ­ها در کتابخانه­ های عمومی بر اساس مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری و به خصوص پیشنهادهای کاربردی این پژوهش؛
بررسی راه­کارهایی برای بهبود هرکدام از مؤلفه­ های کیفیت زندگی کاری و ارائه­ دستورالعمل­های لازم به سازمان­های متبوع؛

۵-۸٫ جمع‌بندی فصل

این فصل پایانی به ارائه­ نتایجی در رابطه با یافته­های پژوهش، هم در رابطه با فرضیه ­های تحقیق و هم در رابطه با سؤالات پژوهش، پرداخت. کاربردهای نظری و عملی تحقیق مورد بحث قرار گرفت و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی نیز در این فصل مطرح شد. همچنین، محدودیت­هایی هم که پژوهشگر در فرایند انجام تحقیق با آن روبرو بود تشریح شد. به طور خلاصه، انتظار می­رود نتایج این پژوهش در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با رضایت و استرس شغلی مورد استفاده­ی سازمان­های مورد مطالعه قرار گیرد. به علاوه، امید است نتایج حاصل از پژوهش نقطه­ی آغازی جهت توجه بیشتر مسئولین و کتابداران به کیفیت زندگی کاری کتابداران کتابخانه­ های عمومی باشد.

فهرست منابع و مآخذ

 

بخش اول: منابع فارسی

استوارت، رابرت دی.، موران، باربارا بی. (۱۳۸۹). مدیریت کتابخانه ­ها و مراکز اطلاع­رسانی. ترجمه زهیر حیاتی و فاطمه جمشیدی قهفرخی. تهران: نشر کتابدار.
اسلامی، سمیرا، نوروزی چاکلی، عبدالرضا، و زارعی هاجر (۱۳۹۱). بررسی دیدگاه مدیران کتابخانه­ های عمومی استان مازندران در خصوص کیفیت زندگی کاری خود و نقش آن در عملکرد آنها. دانش شناسی (علوم کتابداری و اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات)، ۵ (۱۶)، ۱-۱۷٫
اشرفی­ریزی، حسن (۱۳۸۲). بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه­ های عمومی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع­رسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تهران.
اشرفی‌‌ریزی، حسن و کاظم‌‌پور، زهرا (۱۳۸۸). رضایت شغلی کتابداران، مفهومی فراموش شده در مدیریت کتابخانه‌‌ها با تأکید بر کتابخانه‌‌های دانشگاهی: پژوهشی در متون. تحقیقات کتابداری و اطلاع‌‌رسانی دانشگاهی، ۴۳ (۵۰)، ۷۱-۹۴٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]




ابن منادى درباره حفص مى‏گوید: «حفص چندین بار قرائت خود را بر عاصم عرضه کرد و او از نظر حفظ از ابو بکر بن عیاش بالاتر بود.»[۲۱۲]
۸-روش ملا فتح الله از حیث توجه به قرائت صحیح
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد توجه به قرائت صحیح از آن جا که مبنای فهم و برداشت درست مفسّر از قرآن است، رعایت آن توسط مفسّر ضروری به نظر می رسد.
حال که به اهمیت توجه به قرائت صحیح در تفسیر پی بردیم، سراغ تفسیر گرانسنگ منهج الصادقین می رویم تا شیوه عملکرد این مفسّر را در برخورد با انواع قرائات بررسی کنیم.
در اکثر تفاسیر کم و بیش بحث از قرائت وجود دارد، برخی از مفسّران اهتمام زیادی نسبت به امر قرائت داشته اند و برخی دیگر نیز اشاره مختصری به موضوع قرائت داشته و به طور مفصل وارد این مقوله نشده اند. ملا فتح الله کاشانی جزء مفسّران گروه دوم است. وی به جز موارد اندکی بحث از قرائات را در تفسیر خود وارد نکرده است و علت آن را نیز بی فایده بودن این بحث برای خوانندگان می داند. در این تفسیر نیز در مواردی که کلماتی از قرآن مختلف قرائت شده اند برخی از قرائت ها چه در معنا موثر باشند و چه موثر نباشند بیان می شود. ملا فتح الله کاشانی درباره روش خویش در مورد قرائت در مقدمه تفسیرش می نویسد:
پایان نامه - مقاله
«بناء على هذا بخاطر فاتر این فقیر ضعیف ….رسید که مطالعه تفاسیر عربیه و فارسیه و کتب تواریخ و احادیث و غیر آن از کتب کلامیه و اصول و فروع فقهیه کرده تفسیرى از آن انتخاب نماید که مبتنى باشد بر حل معانى قرآن بر طبق قرائت سبعه که مسلم الثبوت و مجمع علیه جمیع موافق و مخالف است و متعرض قرائت دیگر نمی شود به جهت تطرق اختلاف در آن.[۲۱۳]»
ملا فتح الله کاشانی در این جا قرائات سبعه را مورد قبول تمام علمای اهل سنت و شیعه می داند در حالی که ما با برخی از علماء قرائت های سبعه را قبول ندارند و آن ها را حجت نمی دانند.[۲۱۴]
وی در جایی دیگر از مقدمه تفسیرش بیان قرائت عشره و شاذه و سایر متفرعات و ایراد دلایل هر یک از قراء بر آن را به دلیل این که سبب ملال خوانندگان فارسی زبان می شود بی فایده می داند.[۲۱۵] وی بحث قرائت و غور در آن را مناسب حال فارسی زبانان نمی داند، چون مفسّر در پی تالیف تفسیری عامه پسند بوده است. ملا فتح الله فقط گاهی برخی دیگر از قرائت ها را متذکر می شود.
نکته ای که در این جا قابل ذکر است این است که مفسّر خود در مقدمه تفسیرش در فصل اول به ذکر اسامى بعضى از قراء قرآن و صحت اسناد ایشان می پردازد ولی در متن تفسیر خیلی کم بحث از قرائت را ذکر می کند.
ملا فتح الله کاشانی در تفسیر منهج الصادقین ترجمه آیات را براساس قرائت شعبه از عاصم [۲۱۶]ذکر کرده است وی در ادامه به دیگر قرائت ها به خصوص قرائت حفص متذکّر شده است. مرحوم میرزا ابوالحسن شعرانی در مقدمه ای که بر تفسیر منهج الصادقین نوشته است در مورد روش ملا فتح الله کاشانی در مورد قرائت می نویسد: «ابتدا ترجمه آیات قرآن را موافق قرائت ابوبکر از عاصم آورده است و گاهی به قرائت حفص از عاصم، و آن بسیار نادر است.[۲۱۷]»
نکته ای که ذکر آن دراین جا ضروری به نظر می رسد، تفاوت قرائت عاصم با ابوبکر است؛ «ابوبکر شعبه بن عیاش، علاوه بر آنچه از استادش- عاصم- آموخته بود، اتفاق قرائات حجاز بصره و شام را نیز مدّ نظر داشت و بناى قرائت خود را بر موارد اتفاق قراءات مزبور نهاده بود. دیدگاه هاى لغوى و نحوى در روایت ابوبکر، همواره حضور خود را نشان مى‏دهند. گاه به صورت تغییر صیغه باب افعال و در بسیارى موارد به صورت تغییر صیغه فعل از خطاب به غیبت، از غیبت به متکلم، از معلوم به مجهول. بررسى کلى حاکى از این است که اختلاف روایت حفص و شعبه از عاصم به ۵۲۰ مورد مى‏رسد. این در حالى است که حفص مى‏گوید: «قرائت عاصم همان قرائت على۷است که آن را بدون کم و کاست اقراء مى‏کند.» به عبارت دیگر، حفص بر خلاف ابى بکر که داعیه اختیار در قرائت داشت، اصرار داشته است که قرائت عاصم را بدون هیچ دستبردى اقراء کند.[۲۱۸]»
با مقایسه قرائت ابوبکر و حفص به این نتیجه می رسیم که روایت حفص به سبب این که به تصریح حفص بدون کم و کاست همان قرائت امام علی۷است بهتر و صحیح تر از قرائت ابوبکر است که وی از اجتهادات خود نیز در قرائت استفاده کرده است.
ملا فتح الله کاشانی نیز در مقدمه تفسیرش روایت حفص را از روایت ابوبکر بهتر معرفی می کند: «و او را دو راوى مشهور است یکى شعبه بن سالم اسدى کوفی است که مولا بنى اسد است و مکنى است به ابى بکر وفات او در کوفه بوده در سال صد و نود و چهار، دوم حفص بن مغیره اسدى بزاز کوفی است و کنیه او ابو عمرو است و او رجحان دارد بر ابو بکر در اتفاق قرائت و ضبط آن وفاتش هم در کوفه بوده است در سال صد و هشتاد.[۲۱۹]»
صاحب تفسیر منهج الصادقین به این که چرا و به چه دلیلی روایت «شُعبه» را انتخاب نموده است، هیچ اشاره‏ای نکرده و مرجّحی برای کار خود ارائه ننموده است. گمان می رود تا زمان وی، روایتِ «شُعبه»، هنوز طرفدارانی داشته است. به عنوان مثال ابوحیان اندلسی (۶۵۴ – ۷۵۳ ق) در مقدمه تفسیر «البحر المحیط» سند قرائت خویش را به «شُعبه» می رساند و بیان می کند که آن قرائتی است که اهل عراق با آن بزرگ می شوند[۲۲۰]
با توجه به این مطالب مشخص می شود که در قرن هفتم و هشتم، روایت «شُعبه» در عراق رایج بوده است. و ملا فتح الله کاشانی تحت تاثیر همین عوامل، تفسیر خویش را مطابق با روایت «شُعبه» نگاشته باشد.
در ادامه به ذکر چند نمونه از مواردی که اختلاف قرائت در آن ها وجود دارد می پردازیم و نظر ملا فتح الله کاشانی را در این موارد بیان می کنیم و در پایان به بررسی و نقد روش ملا فتح الله کاشانی در مورد رعایت قاعده توجه به قرائت صحیح می پردازیم.
به عنوان نمونه آیه (فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظاً)[۲۲۱] «پس خدا بهترین نگهبان است.» دوگونه قرائت شده است؛ قاریان کوفه غیر از شعبه با الف خوانده‌اند(فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظاً) «پس خدا بهترین نگهبان است»، شُعبه و قاریان دیگر بدون الف قرائت کرده‌اند «فالله خیر حِفْظاً»[۲۲۲]
ترجمه ای که در تفسیر منهج الصادقین آمده است، مطابق با قرائت شعبه است: «پس خدای بهتر است از روی نگاهداشتن»[۲۲۳]
در ترجیح قرائت (حافظا) باید گفت اولاً خداوند (خیر الحافظین) «بهترین نگهبان» است نه این که از جهت نگه داشتن بهتر باشد و عبارت (فالله خیر حافظا) نیز در پاسخ برادران یوسف آمده که برای اطمینان دادن به یعقوب درباره بنیامین گفتند: (وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ)[۲۲۴].
ثانیاً «حافظ» با «راحم» مطابقت دارد و در این آیه ترکیب (خیر حافظا) با ترکیب اضافی (ارحم الراحمین) مطابقت بیشتری دارد تا ترکیب «خیرٌ حِفظاً»
وی در جایی دیگر در آیه(وَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ)[۲۲۵]«و اما کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند [خداوند] مزدشان را به تمامى به آنان مى‏دهد و خداوند بیدادگران را دوست نمى‏دارد» می نویسد: «(فَیُوَفِّیهِمْ) پس تمام بدهیم ایشان را و حفص (یُوَفِّیهِمْ) خوانده یعنى خدا بدهد بر وجه کمال (أُجُورَهُمْ) مزدهاى ایشان را در دنیا به نیک نامى و عزت و ارجمندى و در عقبى به درجه سامى و دل کامى»[۲۲۶]
ملا فتح الله در این آیه فعل (فَیُوَفِّیهِمْ) (صیغه غایب) را بنا بر قرائت شعبه «فَنُوفّیهم» (صیغه متکلم) ترجمه کرده است که سبب تغییر در معنا شده است. ولی حفص آن را به صیغه غایب (فَیُوَفِّیهِمْ) قرائت کرده است که با توجه به قرائت حفص اسناد فعل (فَیُوَفِّیهِمْ) به خداوند متعال خواهد بود. بنا بر آنچه از سیاق آیه بر می آید همین قرائت حفص، قرائت صحیح خواهد بود چرا که در فراز آخر آیه می فرماید: (وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ)؛ با توجه به این مشخص می شود که فاعل فعل (فَیُوَفِّیهِمْ) خداوند متعال است.
ملا فتح الله کاشانی در ذیل آیه (وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ کَأَن لَّمْ یَلْبَثُواْ إِلاَّ سَاعَهً مِّنَ النَّهَارِ یَتَعَارَفُونَ بَیْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِلِقَاء اللّهِ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ)[۲۲۷]« و روزى که آنان را گرد مى‏آورد گویى جز به اندازه ساعتى از روز درنگ نکرده‏اند با هم اظهار آشنایى مى‏کنند قطعا کسانى که دیدار خدا را دروغ شمردند زیان کردند و به حقیقت راه نیافتند» در بحث قرائت آورده است: «یوم نحشرهم و یاد کن روزى را که جمع کنیم و حفص به غیبت خوانده یعنى خداى جمع کند کافران را از هول آن روز مدت مکث در دنیا و قبر مر ایشان را کوتاه نماید بر وجهى که مبعوث شوند»[۲۲۸]
ملا فتح الله کاشانی در ترجمه (یَحْشُرُهُمْ) بنا بر قرائت شعبه که آن را به صیغه متکلم یعنی (نحشرهم) خوانده، عمل کرده است. در حالی که حفص آن را به صورت غایب(یَحْشُرُهُمْ) قرائت کرده است. و این اختلاف قرائت که در لفظ مشاهده می شود سبب تغییر در معنا می شود.
سبب ترجیح قرائت عاصم در این آیه نیز همان چیزی است که در آیه قبل ذکر کردیم چرا که با توجه به سیاق آیه مشخص می شود که فاعل فعل(یَحْشُرُهُمْ) خداوند است که مطابق با قرائت عاصم است.
در آیه (وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ)[۲۲۹] «و به آنان نزدیک نشوید تا پاک شوند»، ملا فتح الله کاشانی(یَطْهُرْنَ) را براساس قرائت ابوبکر ترجمه و تفسیر کرده است«یطَّهرنَّ» و مقاربت با زنان را مشروط به غسل کردن بعد از انقطاع خون می داند وی می نویسد:«(حَتَّى یَطْهُرْنَ‏) تا وقتى که غسل کنند بعد از انقطاع دم و حفص و حمزه و کسایى یطهرن می خوانند به سکون طا و ضم ها یعنى تا وقتى که پاک شوند و دم ایشان منقطع گردد و اول قول شافعى است و دوم قول حنفى و نزد علماى امامیه مستحبّ است که مجامعت بعد از غسل باشد و قبل از آن مکروه است.[۲۳۰]»
توضیح این که از قرائت «یَطَّهَّرنَ»، جواز وَطی و مجامعت با زنان پس از غسل حیض، فهمیده می شود و از قرائت (یَطْهُرْنَ)، جواز وَطی و مجامعت با زنان پس از انقطاع دَمْ و قبل از غسل حیض، استنباط می گردد.[۲۳۱]
در مجمع البیان آمده است: « در قرائت کلمه (یَطْهُرْنَ) بعضى با تشدید و بعضى بدون آن خوانده‏اند که معنایش در دو صورت فرق می کند اگر بدون تشدید باشد به معناى پاکى و تمام شدن خون است نه غسل کردن ولى اگر با تشدید خوانده شود معنایش غسل کردن می باشد.»[۲۳۲]
علامه طباطبایی;ذیل این آیه منظور از این طهارت را پاکى از حیض می دانند و در ادامه طهارت در جمله (حَتَّى یَطْهُرْنَ) را به معناى قطع شدن جریان خون از زنان است، و در جمله (فَإِذا تَطَهَّرْنَ)[۲۳۳] «پس چون پاک شدند» یا به معناى شستن محل خون و یا به معناى غسل کردن، معنا کرده اند.[۲۳۴]
با توجه به آنچه علامه طباطبایی;در تفسیر المیزان فرموده اند و نیز نظر دیگر مفسّران[۲۳۵] و فقهای شیعه در مورد این آیه می توان گفت قرائت صحیح در این آیه نیز همان قرائت حفص از عاصم است.
در این جا نیز اختلاف قرائت سبب تغییر در معنا و به وجود آمدن یک حکم فقهی می شود پس می توان فهمید که اهمیت توجه به قرائت صحیح در تفسیر آیات قرآن به چه اندازه اهمیت دارد که حتی سبب تغییر در احکام فقهی نیز می شود.
در آیه (وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ)[۲۳۶] «و خدا به آنچه او زایید داناتر بود»، «شُعبه»،‌ «وَضَعتُ» با تاء مضموم وبه صیغه متکلم خوانده است. ترجمه ای که در تفسیر منهج الصادقین آمده است نیز مطابق با این قرائت می باشد. «وخدا داناست به آنچه بارنهادم». امّا «حفص»، (وَضَعَتْ) را به صیغه مؤنث و با سکون تاء، قرائت کرده است که مفهوم آن چنین است: «وخدا داناست به آنچه او بارنهاد»[۲۳۷]
صاحب مجمع البیان قرائت حفص که (وَضَعَتْ) را به صیغه غایب خوانده است، بهتر و صحیح تر معرفی می کند و علت آن را این گونه بیان می کند که در این آیه خداوند خبر می دهد که خود به حال مریم عالم تر است از مادر مریم؛ چرا که مریم را آفریده و صورت بخشیده. این معنى با قرائت اول که سکون تاء باشد صحیح‏تر است و با قرائت دیگر که تاء مضموم «وَضَعتُ » بخوانیم آیه بیان خطاب مریم است به خدا یعنى پروردگارا تو از من به آنچه زاییدم عالمترى.[۲۳۸]
بدیهی است که در این جا نمی توان به همه موارد اختلاف قرائت عاصم با شعبه اشاره نمود، از این رو به جهت پرهیز از به درازا کشیدن سخن به ذکر برخی از آنها بسنده شده است.[۲۳۹]
همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم ملا فتح الله کاشانی در برخی موارد بر طبق قرائت حفص عمل کرده است. به عنوان نمونه در آیه (وَقَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آیَاتِ اللّهِ یُکَفَرُ بِهَا وَیُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ)[۲۴۰] « و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که هر گاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار مى‏گیرد با آنان منشینید.» در این آیه حفص (قَدْ نَزَّلَ) را به صیغه معلوم قرائت کرده است در حالی که ابوبکر و دیگر قاریان آن را به صیغه مجهول «وَقَد نُزِّل»[۲۴۱] قرائت کرده اند. ملا فتح الله کاشانی در منهج الصادقین طبق قرائت حفص ترجمه کرده است:« (وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ) و بدرستى که خدا فرو فرستاد بر شما اى مؤمنان.»[۲۴۲]
همچنین در آیه (وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ)[۲۴۳] «و اوست که بادها را پیشاپیش [باران] رحمتش مژده‏رسان مى‏فرستد.» در این آیه حفص(بُشْرًا) قرائت کرده که به معنای مژده و خبر خوش است در حالی که ابوبکر آن را به صورت «نُشُرآً»[۲۴۴] به معنای برانگیختن قرائت کرده است؛ صاحب منهج الصادقین بر طبق قرائت حفص یعنی (بُشْرًا) ترجمه و تفسیر کرده است.«(بُشْراً) در حالتى که مژده دهنده‏اند.»[۲۴۵]
۹-نقد و بررسی روش ملا فتح الله از حیث توجه به قرائت صحیح
۹-۱- امتیازات
یکی از امتیازات ملا فتح الله کاشانی در بحث قرائت ذکر قرائاتی غیر از قرائت ثبت شده در مصحف کنونی است به عنوان نمونه ملا فتح الله کاشانی در ذیل آیه (مالِکِ یَوْمِ الدِّین)[۲۴۶] «[و] خداوند روز جزاست.» می نویسد:«و بدانکه عاصم و کسایى باثبات الف مالک خوانده‏اند که به معنى متصرفست در اعیان مملوکه بهر وجهى که خواهد و مشتق منه آن ملک است بکسر میم و نافع و ابن کثیر و ابو عمرو و حمزه ملک بحذف الف که بمعنى متصرف است بامر و نهى در مامورین مشتق از ملک بضم میم و این ابلغ است در مدح از اول.»[۲۴۷]
ملا فتح الله در این جا قرائت ملک را بر مالک ترجیح می دهد و این را می توان به عنوان یکی از امتیازات روش ملا فتح الله در بحث قرائت دانست. چرا که قرائت حقیقی قرآن را متعین در قرائت ثبت در مصحف کنونی نمی داند و چنانچه در قاعده نخست از قواعد تفسیر تبیین شده[۲۴۸] در آیات و کلماتی از قرآن کریم که قرائت یا قرائت های مشهور دیگری غیر از قرائت ثبت شده در مصحف فعلی وجود دارد، متعین نیست که قرائت ثبت شده در مصحف کنونی قرائت حقیقی و دیگر قرائت های مشهور نادرست باشد. مانند مثال فوق که چه بسا قرائت ملک قرائت حقیقی قرآن باشد چنانچه این قرائت همواره در میان مسلمانان مشهور بوده و اکنون نیز فقها و مراجع بزرگ نیز هر دو قرائت را صحیح دانسته اند.
۹-۲- کاستی ها

 

    •  

 

 

 

        •  

       

       

 

 

 

    1. ضعف مستندات ملا فتح الله کاشانی در بحث قرائت

 

یکی از کاستی های روش ملا فتح الله در بحث قرائت ضعف مستندات وی در این باره است چرا که بر مفسّر لازم است زمانی که بیش از یک قرائت مشهور در آیه ای مطرح باشد، قرائت صحیح آیات را پیدا کرده و آیه را براساس آن تفسیر کند و مستنداتی برای آن قرائت ذکر کند به طوری که مستندات وی قابل خدشه نباشد. ولی این مفسّر گرانقدر در کمتر جایی این قاعده را رعایت کرده بدین معنی که در آیاتی که اختلاف قرائت منجر به اختلاف در معنی می شود و بیش از یک قرائت مشهور وجود داشته، وی قرائتی را ترجیح [۲۴۹]داده است بدون این که به دلیلی برای آن اشاره کند مثل قرائت به تشدید در آیه (وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ)[۲۵۰] «و به آنان نزدیک نشوید تا پاک شوند» که ملا فتح الله کاشانی بدون ذکر هیچ دلیلی این قرائت را برگزیده است و می گوید که نظر علمای امامیه نیز همین قرائت است. همچنین وی در انتخاب قرائت «مَلِک»هیچ دلیل و یا استنادی ذکر نکرده است. علاوه براین موارد بسیار زیاد دیگری از این قبیل در تفسیر منهج الصادقین به چشم می خورد که به برخی از آن ها قبلاً اشاره شد و نظر ملا فتح الله در مورد آن ها بیان شد.

 

  •  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]




ابن بطوطه از مکه به عراق و از آنجا به ایران رفت. نخستین شهر بزرگ ایران که او از آن دیدن کرد شوشتر بود که مدرسه ای داشت. خاطرات ابن بطوطه از مدرسه این شهر شنیدنی است. امام مسجد شیخی بود « دارای مکارم اخلاق و فضائل بسیار و جامع بین مراتب این و دانش » به نام خانقاهی نیز در کنار مسجد بود. اداره مسجد بر عهده چهار خادم بود به نام های سنبل و کافور و جوهر و سرور. یکی از آنها مأمور موقوفات مدرسه بود و دیگری کارپرداز و سومی خادم سماط نظارت بر پذیرایی ها و دادن غذا به طلبه های ساکن در مدرسه ) و چهارمی مأمور سرکشی به آشپزها و سقّا ها و فرّاشها بود. مدرسه رونقی به سزا داشت و تشکیلات اداری حسابی و موقوفات زیادی داشت که کفاف این هزینه ها را می کرد. ابن بطوطه می گوید: « من شانزده روز در این مدرسه ماندم نه نظم و ترتیب آن را در جایی دیده ام و نه لذیذتر از غذاهای آنجا غذایی خورده ام. به هرکس به اندازه چهار تن غذا می دادند. خوراک نوعاً عبارت بود از برنج با فلفل که با روغن پخته بودند به اضافه جوجه بریان و نان و گوشت و حلوا شیخ هم از حیث صورت و هم از جهت سیرت ممتاز بود. روزهای جمعه پس از نماز در مسجد جامع منبر می رفت و من که مجلس وعظ او را دیدم همه وعاظ دیگر که در حجاز و شام و مصر دیده بودم در نظر ناچیز نمودند…» (همان :۲۰۲)
ابن بطوطه از شوشتر به ایذه (مال امیر) رفت که پایتخت اتابکان لر بود شیخ الشیوخ نورالدین کرمانی که او را «دانشمندی پرهیزکار» می خواند او را با دوازده درویش ملازم او در مدرسه شهر منزل داد.
۴-۳-۸-۱-۱۰ مدرسه شیراز
ابن بطوطه در اصفهان در مورد خانقاهیان صحبت کرده و در مورد مدرسه نگفته است. دو هفته که در آنجا بود در خانقاه علی بن سهل گذرانید و از دست قطب الدین اصفهانی خرقه تصوف پوشید. در شیراز با اهل علم معاشرت داشت و به زیارت قاضی مجدالدین اسماعیل رفت که به گفته او «قطب اولیا و یگانه روزگار و صاحب کرامات» بود. ملاقات ابن بطوطه با قاضی مجدالدین در مدرسه ای که به نام «مجدیه» خوانده می‌شد دست داد. « من برای زیارت شیخ به مدرسه مجدیه رفتم که او خود بنا کرده و در همانجا سکونت دارد… فقها و بزرگان انتظار شیخ را داشتند. وقتی او برای نماز عصر بیرون آمد… پس از نماز در حضور شیخ از کتاب «المصابیح» و «شوارق الانوار» صاغانی خوانده شد…» ابن بطوطه در سفر دوم خود به شیراز باز شیخ را ملاقات کرد. شیخ پیرو ناتوان شده بود « سلام کردم مرا بشناخت دست در گردنم انداخت و مرا دربرگرفت. در این هنگام دست به مرفق او برخورد دیدم همه پوست بود و استخوان و علامت گوشت هیچ در آن نبود. این بار نیز به فرمان او در همان مدرسه که بار اول منزل داشتم از من پذیرایی شد. روزی به زیارت شیخ رفتم سلطان ابواسحق پادشاه شیراز در برابر او گوش به دست نشسته بود و چنانکه گفته ایم این علامت نهایت ادب و احترام در میان آنان است و مردم فقط در برابر پادشاه این عمل را می کنند.» (همان :۲۲۱)
پایان نامه
۴-۳-۸-۱-۱۱ مدارس بغداد
ابن بطوطه از مدارس متعدد بغداد که هنوز بعد از هفتاد سال سقوط خلافت چیزی از نظم و ترتیب و رونق سابق را حفظ کرده بوند از دو مدرسه نظامیه و مستنصریه نام می برد که در وسط بازار معروف به سوق الثلاثا و دومی در اواخر همان بازار واقع بود. «در این مدرسه هر یک از مذاهب اربعه ایوان مخصوصی دارند که مشتمل بر مسجد و مدرس می باشد. استاد با طمانینه و وقار تمام در قبه چوبین کوچکی به فراز کرسی می نشیند و روی کرسی بساطی میافکنند، در طرفین استاد دو نفر معید می نشینند که هر چه او املا می کند اینان تکرارمی کنند و ترتیب درس در هر کدام از چهار مدرسه به همین قرار است. در داخل هر یک از مدارس یک وضوخانه و یک حمام برای طلاب وجود دارد.» (همان :۲۴۲)
بغداد به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می شد. بخش غربی آن سیزده محله داشت که در هر یک از آنها دو گرمابه بود و در هشت تا از آنها مسجد جامع وجود داشت. در بخش شرقی که مشتمل بر بازارها و ساختمانهای تازه تر شهر بود ابن بطوطه از سه جامع بزرگ یاد می کند که در آنها نماز جمعه خوانده می شد، یکی جامع خلیفه، دیگر جامع السلطان در بیرون شهر و در کنار کاخ سلطان ابوسعید بنا شده بود و سوم جامع الرصافه. (همان :۲۴۳)
۴-۳-۸-۱-۱۲ مدارس و مساجد اهل علمبخارا و بلخ
دوران مسافرت ابن بطوطه از لحاظ جریانات مذهبی و علمی نیز از جالب توجه ترین ادوار اسلامی است. در این دوران آثار انقراض خلافت اسلامی و استیلای مغول در حیات علمی و مذهبی مسلمانان نمودار می گردد، دارالعلم ها و مدارس معمور بلاد مهم و مخصوصاً بغداد که مرکزیت معنوی ممالک اسلامی را داشت از هم پاشیده شده بودند، در ماوراءالنهر و خراسان مناظری دلگداز از بدبختیهایی که در نتیجه ایلغار تاتار بوجود آمده بود می توان دید، ابن بطوطه درباره بخارا که از بزرگترین معاهد علمی و مرکز بلاد ماوراءالنهر بود می گوید: «مساجد و مدارس و بازارهای آن ویران و مردمش به خاک مذلت نشسته اند و امروز در این شهر کسی نیست که نصیبی از علم و یا عنایتی به آن داشته باشد.» (همان :۴۱۴)
درباره بلخ می گوید: «شهری پرجمعیت و بزرگ بود لیکن اکنون به صورت ویرانه است بس که ساختمان اصلی شهر محکم و خوب بود اکنون نیز به ظاهر آباد می نماید و آثار مساجد و مدارس آن تا امروز باقی است.» (همان :۴۳۱)
۴-۳-۸-۱-۱۳ مدارس دخترانه هانور
ابن بطوطه از کمبی به سنداپور (گوآ) و از آنجا به هانور رفت که در آن روزگار مرکز فرهنگی و بازرگانی مهمی به شمار می آمد. از جمال و عفاف زنان هانور سخن می گوید بسیاری از آنان حافظ قرآن بودند. در این شهر سیزده مدرسه دخترانه و بیست و سه مدرسه پسرانه وجود داشت. « در این شهر سیزده مدرسه دخترانه و بیست و سه مدرسه پسرانه دیدم که در شهرهای دیگر چنین چیزی نبود معاش مردم این شهر از تجارت دریایی اداره می شود و زراعتی ندارند…» (همان،ج۲ :۶۴۲)
با توجه به اهمیت آموزش و تصویری زنده از تاریخچه ی نهادهای آموزشی و میزان احترام و جایگاه برتر اهل علم در جای جای سفرنامه ابن بطوطه در می یابیم که انسان ها همیشه به فکر رشد و باروری و شکوفایی علم بودند.
۴-۳-۹موضوعات تاریخی و جنبه وقایع نگاری آن
درمیان منابع وآثاربه جامانده از روزگاران گذشته سفر نامه ها از ارزش و اهمیت بیشتر وبرتری در مطالعات تاریخی، اجتماعی وفرهنگی اقوام وملل برخوردارند. در میان سفر نامه های برجای مانده از مسلمانان، رحله ابن بطوطه جایگاهی ممتاز دارد سفر شگفت انگیزاواز طنجه واقع درمنتهی الیه شمال غربی مغرب اقصی (مراکش امروز) تا چین ومالزی (جنوب شرقی آسیا) که سی سال به درازا کشید و طی آن نزدیک به یکصد هزارکیلومتر را درنور دیده وآنچه را دیده و شنیده به خاطر سپرده وسرانجام به دست وقلم ابن جزی به قید کتابت کشیده، اثری بزرگ پدید آورده که حاوی با ارزش ترین اطلاعات تاریخی خاصه تاریخ فرهنگی و اجتماعی مسلمانان در سده هشتم هجری است. شیوۀ مطالعه تاریخ، مشاهده غیر مستقیم است امّا ثبت دیده های ابن بطوطه تاریخی زنده است. در بسیاری موارد رحله ابن بطوطه یگانه منبع اطلاعات تاریخی دربارۀ اوضاع اجتماعی وسیاسی ممالیک اسلامی در نیمۀ اول قرن هشتم هجری و یگانه منبع اطلاع تاریخی و مستند منحصر به فرد به شمار می آید. مطالب تاریخی مربوط به عصر ابن بطوطه در رحله، اغلب مستند به مشاهدات خود اواست و مهم تراز همه صحّت ودقّت و اعتبار آن است.
۴-۳-۹-۱سفری به شهر های کهن
۴-۳-۹-۱-۱شهر تلمسان
شهر تلمسان که ابن بطوطه پس از طنجه زادگاه خود به آن جا رسید پایتخت شاخه ای از خاندان عبد الواد بود: خاندانی از قبایل بربر که با بهره گرفتن از ضعف پادشاهان الموحدین، در غرب الجزایر حکومتی تشکیل داده بودند ودم از استقلال می زدند اشاره ابن بطوطه به پادشاه تلمسان : «در این مسافرت نخست به شهر تلمسان رسیدم. پادشاه تلمسان درآن روزگار «ابوتاشفین عبد الرحمن بن موسی بنعثمان بن یغمراسن بن زیان بود.» (همان،ج۱ :۷)
ابوتاشفین عبدالرحمن اول از خاندان بنی زیّان که بنی عبدالواد هم خوانده می شوند از ۷۱۸ تا ۷۳۷ فرمان راند مؤسس این خاندان ابویحیی یغمر اسن بن زیان از قبائل زناته بربر بود که در الجزایر غربی دم از استقلال زد (سال۶۳۳) و پایتخت خود را در تلمسان قرار داد، بنی عبدالواد دائماً با رقیبان خود بنیمرین در مراکش و بنی حفص در تونس در کشاکش وستیز بودند.
۴-۳-۹-۱-۲شهر بجایه
«همگی از راه متیجه به جبل الزان رفتیم واز آن جا به شهر بجایه رسیدیم » (همان :۷)
بجایه از بلاد الجزایر است. بجایه، پس از تلمسان و الجزایر سومین شهر بزرگ افریقیه و غربی ترین نقطه از متصرفات خاندان بنی حفص به شمار می آمد. سیّد النّاس منصب حجابت را از پدر خود به ارث برده بود و پساز ۵ سال حکومت در ۷۳۳ کشته شد. منظور ابن بطوطه از الموحدین خاندان بنی حفص است که سیّد الناس از سوی آنان بر بجایه حکومت می راند بنای بزرگ این خاندان موسوم به ابوحفص عمر از مریدان ابوعبدالله محمد بن تومرت و از یاران عبدالمؤمن موسس سلسلۀ الموحدین (۵۲۴ تا ۶۶۷) بود محمد بن تومرت از قبائل بربربود که پس از اتمام تحصیلات خود در شرق به مراکش باز گشت ونهضتی انقلابی علیه قشریّون مالکی بنیاد نهاد و خود را مهدی آخرالزمان خواند. عبد المؤمن به نام نماینده و خلیفه ابن تومرت مراکش را از سلطه المرابطون خارج ساخت و به اسپانیا لشکر کشید وآنگاه تونس وطرابلس (تریپولی) را ضمیه متصرفات خود کرد.
متفکرین بزرگ ونامداری چون ابن طفیل وابن رشد از وابستگان دربار الموحدین بودند . ابوحفص عمرو فرزندان او از امرای متنفذ دستگاه الموحدین به شمار می آمدند . درسال ۶۳۴ ابو زکریا یحیی نام از این خاندان خلیفه عبد الموحدموحّدی را مبتدع خواند وسربه شورش برداشت و به زودی به شهرهای قسنطین و بجایهو الجزیره دست یافت، پسر او المنتصر پس از اشغال بغداد از سوی مغول و قتل خلیفه عباسی خود را امیرالمومنین خواند وبه داعیه خلافت برخاست. ابن بطوطه با توجه به این سابقه تاریخی خاندان بنی حفص را نیز جزو دارو دسته الموحدین می شمارد. در واقع حکومت الموحدین در روزگار ابن بطوطه به سه امارت تجزیه شده بود: خاندان بنی حفص و خاندان بنی عبدالواد وخاندان بنی مرین.
قلمرو حکومت بنی حفص آشفته وناامن بود. علاوه بر تهدید خارجی از ناحیۀ قوای بنی عبد الوادی اختلافات داخلی اعضای خاندان نیزاین آشفتگی را دامن می زد واعراب بنی هلال که تقریبا سه قرن پیشتر از مصر آمده بودند درتمام این ناحیه مسلط بودند و کاروانها از دستبرد آنها امان نداشتند.
حکایتی که ابن بطوطه از ابوعبدالله محمد بن سید الناس امیر بجایه می آورد شاهد این است. «امیربجایه در آن زمان ابو عبدالله محمدبن سیدالناس الحاجب بود. از جمله بازرگانان تونسی که با ما از ملیانه آمده بودند محمدحجر سابق الذکر وفات یافته و سه هزار دینار طلا ترکه باقی گذاشته بود. محمد حجر، ابن حدیده نام از مردم الجزایر را به وصایت خود معین کرده بود تا آن پول را به وراثاو برساند. لیکن خبر بگوش امیر شهر رسید پول را از چنگ وصی درآورد و این نخستین بار بود که من شاهد ستم و بیدادگری عمال و مأمورین «الموحدین» بودم.» (همان :۸)
-شهر اسکندریه ابن بطوطه پس از شهر تونس به طربلس (غرب) و مسلاته و مسراته و قصور سرت به اسکندریه رسید. اسکندریه در آن روزگار از مراکز مهم دنیای اسلام به شمار می آمد گزارش هایی که ابن بطوطه در مورد این شهر می دهد به لحاظ اطلاعات تاریخی مهم است.
زیبایی و شکوه شهر اسکندریه و عمارات آن در روزگار ملک ناصر محمدبن قلاوون برجی مصر (۷۰۹-۷۴۲ ق) اعجاب و تحسین ابن بطوطه را برانگیخت. دیدار اسکندریه مصر را باید نقطه عطفی در زندگی این جهانگرد مسلمان دانست، چه در این شهر بود که او با صوفی معروف یاقوت حبشی و یکی از شیوخ تصوف و از صالحان و پارسایان، برهان الدین اعرج نام، به وی خبر داده که به سیاحت هند و سند و چین خواهد رفت و سه تن از اولیاءالله را زیارت خواهد کرد. پیشگویی این شیخ، اندیشه مسافرت به آن مناطق را از همان لحظه در سر ابن بطوطه افکند.
ابویحیی زکریا نام پادشاه سابق بنی حفص که به لحیانی (رشیو) معروف بود به اصلاح امروز به پناهنده سیاسی در این شهر می زیست. او در ۷۱۷ از تونس رانده شد و به کشور مصر آمد.سلطان مصر دستور داد که او را در ساختمان دولتی (دارالسلطنه) در اسکندریه منزل دهند و روزانه یکصد درهم مستمری از برای او مقرر فرمود. لحیانی سه پسر داشت که ظاهراً دو تا از آنها در مصر متولد شده بودند و به همین مناسبت اسم یکی را «اسکندری» و اسم دیگری را «مصر» گذاشته بود. از عجایب روزگار آن که «اسکندری» در همان اسکندریه مرد و مصری از آن شهر بیرون رفت و عمری طولانی داشت.عده زیادی از اندلسی ها و مردم افریقای شمالی در این شهر می زیستند و مذهب مالکی در آنجا رواجی داشت. (همان :۱۱)
۴-۳-۹-۱-۳بلوای اسکندریه
« از وقایع تاریخی اسکندریه در سال ۷۲۷ این بود که میان مسلمانان و بازرگانان مسیحی آن شهر اختلاف حاصل شده بود. والی اسکندریه که کرکی نام داشت از رومیان (مسیحیان) حمایت می کرد. وی برای آزار مسلمانان آنان را در محوطه بین دودیوار خارجی شهر جمع کرده دروازه ها را بروی شان بست…» (همان :۸)
طی این ماجرا مردم هم به خانه والی می ریزند و والی هم از پشت بام خانه با آنان به زد و خورد می- پردازد و بوسیله کبوتر قاصد این خبر را به الملک ناصر رساند. ملک هم امیر جمالی و طوفان را که به سنگدلی و ستمکاری معروف بود و نیز آفتاب پرست بود به آنجا می فرستد. این دو امیر بزرگان و بازرگانان اسکندریه را می گیرند و بسیاری از مردم شهر را می کشند و آنان را به دو پاره تقسیم می کنند و به دار می آویزند. بازرگانی بود به نام ابن رواحه که اسلحه خانه داشت این دو امیر به قصد تهمت شورش او را می کشند. این واقعه مصادف با روز آدینه بود و مردم به رسم عادت بعد از نماز که به زیارت گورستان می رفتند، این مناظر را می بینند و بسیار اندوهگین می شوند.
۴-۳-۹-۱-۴مصر،قاهره
تصویری که ابن بطوطه از قاهره بدست می دهد نمایانگر جوش و خروش و فعالیت بسیار قابل ملاحظه در آن شهر است. منابع مربوط به تاریخ آن عصر هم توصیفات ابن بطوطه را در این باره تأیید می کنند.
قاهره در دوران فرمانروایی خلفای فاطمی بنا نهاده شد. اینمحل را در اول کار برای اقامت خاندان خلافت و پاسداران آن تخصیص دادند و کم کم مؤسسات فرهنگی و بازرگانی در پیرامون آن پا گرفت و دامنه آن وسعت یافت و با شهر قدیم که فسطاط یا مصر نامیده می شد درآمیخت.
ابن بطوطه میگوید:«در این شهر سی هزار مکاری است و در رودخانه نیل سی و شش هزار وسیله نقلیه، از دیوانی ورعیت، کار می کنند که بین اسکندریه و دمیاط و مصر علیا در رفت و آمد هستند.» (همان :۲۹)
بازرگانان در کاروانسراها که «خان» یا «فندق» نامیده می شد مسکن می کردند. بازرگانان ایرانی و مغربی و اروپایی کاروانسراهای خاص خود را داشتند. کاروانسرای شامیان مشتمل بر سیصد و شصت حجره در بالای انبارهای کالا بود و می توانست چهار هزار نفر را در خود جای دهد. خانه های شهر کفاف جمعیت آن را نداشت. ابن بطوطه می گوید:«مصر معتبرترین شهرها و پایتخت فرعون قوی شوکت،… در این شهر از هر نوع مردم، فقیر و غنی و عالم و جاهل و دانا و وضیع و شریف و بد و نیک گرد آمده اند. شهر با جمعیت خود چون دریا موج می زند و با همه وسعتی که دارد از کثرت عده مردمان تنگ می نماید … » (همان :۹-۲۸)
سیاحان اروپایی گفته اند که قاهره بین پنجاه تا صد هزار بی خانمان داشت که شبها در کوچه می خوابیدند و گدا در آن فوق العاده زیاد بود. فرسکو بالدی می گوید: صدهزار تن از مردم شهر شبها در کوچه ها می خوابند. این انبوه جماعت بی سروپا مرکب از گدایان حرفه ای،بیکاران و ولگردان محرومترین قشرهای اجتماع بودند و حرافیش خوانده می شدند. این کلمه ظاهراً جمع حرفوش است. حرافیش برای خود دارودسته بودند و سردمداری داشتند که «سلطان الحرافیش» لقب داشت و ابن بطوطه در گزارش خود از آنان یاد می کند: «از جمله امرای مصر امیر بکتمور ساقی ملک ناصر بود که بدست وی مسموم و کشته شد. دیگر از امرا نائب ملک ناصر به نام ارغوان دوادار بودکه از حیث مقام و منزلت بعد از بکتمور قرار داشت. دیگر طشطو که به «نخودسبز» معروف بود و از نیکان امرا به شمار می آمد و « حرافیش» را احسان زیاد می‌کرد؛ تیمیان را صدقات فراوان می داد از قبیل جامه و خرجی اجرت معلم برای قرآن. «حرافیش» گروه انبوهی از مردم سرسخت و ماجراجو و ولگردند…» (همان :۳۷)
۴-۳-۹-۱-۵اهرام مصر
یکی از عجایبی که در مصر نظر ابن بطوطه را جلب کرد و از روزگاران کهن درباره چگونگی بنا و تاریخ آن روایت ها آمده اهرام مصر بود. اهرام بنایی بسیار بلند با زمینه مدور و ساختمانی مخروطی شکل است که با سنگ های سخت تراش خورده ساخته شده است و در ندارد. ابن بطوطه می گوید: «می گویند تمام علومی که پیش از طوفان نوح در روی زمین بوده است از هرمس اول که در مصر علیا ساکن بوده و اخنوخ نامیده می شد اخذ گردیده است. ادریس یا هرمس الهرامسه یکی از انبیا بوده و نخستین کسی بود که درباره حرکات فلک و جواهر علوی سخن گفته و نخستین کسی بود که بنیاد معبدها را گذاشت و مردم را از طوفان نوح خبر داد و از بیم آنکه علم و صنعت از میان رود، این اهرام و برابی (معابد) را بنا کرد و نقش همه صنایع و آلات را با تفضیل همه علوم در انها گذاشت تا از خطر نابودی در امان باشد. (همان :۳۵)
۴-۳-۹-۱-۶ممالیک مصر
سفر ابن بطوطه مصادف بود با روزگار دولت الملک ناصر محمد از سلسله پادشاهان ممالیک بحری مصر (نهمین سلطان ممالیک ایوبی مصر)، ممالیک جمع ملوک به معنی غلام است. غلامان در آغاز برای خدمتگزاری و پاسداری شخص فرمانروا و خاندان او به کار گرفته می شدند ولی تدریجاً بر نفوذ و اعتبار آنان افزوده شد. گسست حکومتها از مردم و شیوع رقابت برای کسب قدرت سبب می شد که فرمانروا همواره بر خود بیمناک باشد و هیچ نقطه اتکایی جز زورمداری و تثبیت سلطه شخصی در یک محیط آکنده از بدگمانی و خوف و هراس نداشته باشد. فرمانروا در چنین موقعیتی طبعاً به غلامانی را که به پول خود خریده و زیرنظر خود تربیت کرده بود ترجیح می داد و به وفاداری آنان بیشتر می توانست امیدوار باشد. ممالیک مصر که ابن بطوطه از آنها سخن گفته است غلامان فرمانروایان ایوبی (خاندان صلاح الدین ایوبی فاتح نامدار جنگهای صلیبی) بودند که پس از برانداختن خلافت فاطمی حکومت خود را در مصر و شام بنیاد نهادند فرمانداران ایوبی عده ای از این غلامان را در جزیره ای در میان نیل نگاه می داشتند و عده ای دیگر را در قلعه قاهره منزل داده بودند. دسته اول به نام ممالیک بحری که بیشتر از بردگان ترک قبچاق، از جنوب روسیه یعنی نواحی شمالی دریای سیاه و بحر خزر بودند در ۶۴۸ بر ضد اربابان ایوبی خود شوریدند و زمام حکومت را در دست گرفتند و تا سال ۷۸۴ ادامه یافت و دسته دوم به نام ممالیک برجی به مناسبت برج قلعه ای که در آن سکنی داشتند) خوانده می شدند که بیشتر از بردگان زر خرید چرکسی و نواحی ماوراء قفقاز بودند و دولت آنان تا سال ۹۲۲ که سلطان سلیم عثمانی سوریه و مصر را به تصرف خود درآورد ادامه پیدا کرد.
ابن بطوطه در سال ۷۳۲ پس از مراسم حج از طریق جده و عیذاب .به مصر رفت و از آنجا به شام و غزه و فلسطین و سپس به آسیای صغیر رفته بود که در آنجا امارات کوچک متعدد ایجاد شده بود. برخی از امارت‌های واقع در نواحی غربی زیر نفوذ دولت مملوکی مصر بودند و بیشتر آنها ( در شرق ) دست نشاندگان دولت ایلخانی ایران، و در این میان نوزادی چشم به جهان گشوده بود که بعدها بالید و قد برافراشت و قسطنطنیه را مصر ساخت و دولت بیزانس شرقی را برای همیشه از صفحه روزگار برانداخت و خود به یکی از امپراتوریهای قدرتمند تاریخ (امپراتوری عثمانی) مبدل شد. در جایی می گوید: «در آن زمان که ما به عیذاب رسیدیم «حدربی» پادشاه «بجاه» مشغول جنگ با ترکان (ممالیک) بود او کشتی ترکان را شکسته و آنان را هزیمت داده بود» (همان :۴۹)
۴-۳-۹-۱-۷عیذاب و شورشیان کنار دریای سرخ (طایفه بجاهان)
عیذاب بندی بود دارای باراندازهای بزرگ و به لحاظ تجاری بسیار مهم که کالاهای چینی و هندی و افریقایی و سواحل مدیترانه را از آنجا به مقصدهای مختلف حمل می کردند. این بندر از هیچ جنبه دیگر نقطه مطلوبی نبود. طوایف معروف به بُجا در تپه ها و بیابان های کنار دریای سرخ در کمین جان و مال مسافران بودند، ابن بطوطه می گوید: رنگ پوست این مردم سیاه است و ملافه زرد رنگی بر خود میپیچند و عصابه یا سربندی باریک به پهنای یک انگشت دور سر خود می بندند و قوت غالب شان از شیر شتر است و دختر در میان آنان سهمی از ارث ندارد. در زمان ابن بطوطه این مردمفقیر جان گرفته و سر به شورش برداشته بودند. «یک ثلث این شهر مال الملک الناصر و دو ثلث دیگر آن مال پادشاه بحاه است که «حدربی» نام دارد. (همان :۴۹)
۴-۳-۹-۱-۸ کنترل مرزی میان مصر و شام
ابن بطوطه راه فلسطین و سوریه (شام) را در پیش می گیرد و میگوید:«نخست به شهر بلبیس رسیدیم و از آنجا به صالحیه رفتیم» در اینجا منازلی بود و در هر یک از آنها کاروانسرایی که «خان» می نامیدند.
مرز بین سوریه و مصر در محلی موسوم به قطیا کنترل می شد. ابن بطوطه می گوید:« دیگر از منازل معروف این راه قطیا است که مردم«قطیه» تلفظ می کنند در این نقطه از بازرگانان زکوه (عوارض گمرکی) می گرفتند و کالاهای آنان را به سختی بازرسی می کردند» (همان :۵۰)
ابن بطوطه می گوید روزانه هزار دینار طلا درآمد گمرک این محل بود و این تدابیر برای جلوگیری از فعالیت جاسوسانی اتخاذ شده بود که از سوی دولت ایران در مصر مأموریت می یافتند.
«… و این تدابیر به لحاظ حفظ اموال مردم و جلوگیری از فعالیت جاسوسان عراق ( قلمرو حکومت سلطان ابوسعید) اتخاذ گردیده است…» (همان :۵۰)
۴-۳-۹-۱-۹ فلسطین ولبنان
ابن بطوطه در مسیر خود به شام از شهر غزه گفته است که پس از مصر اول بلاد شام است. خاندان «بنی سالم» در این شهر سمت ریاست و بزرگی داشتند و شمس الدین قاضی بیت المقدس از این خاندان بود. «از غزه به مدینه الخلیل (حبرون) رفتم که شهری است به ظاهر کوچک و در معنی بزرگ و نورانی و زیبا و عجیب. این شهر در وسط دره ای واقع گردیده است مسجدی بسیار نیکو و عالی و مرتفع دارد … در داخل مسجد، غار مقدسی است که قبور ابراهیم و اسحق و یعقوب علیهم السلام در آن است و رو به روی آن قبور سه قبر دیگر منسوب به زوجات آن پیغمبران است…» (همان : ۲-۵۱)
۴-۳-۹-۱-۱۰بیت المقدس
بیت المقدس در آن زمان شهرکی بود با جمعیتی در حدود ده هزار نفر و اهمیت آن تنها از جنبه های مذهبی بود در مورد مسجد بیت المقدس می گوید: «این مسجد از مساجد عجیب و بسیار زیبا و عالی است که می گویند مسجدی بزرگتر از آن وجود ندارد…» و نیز در مورد قبه الصخره می گوید: «این قبه از بناهای بسیار شگفت و محکم و دارای زیبایی های فراوان و بدائع بیشمار می باشد.
قبه در وسط مسجد روی یک بلندی زده شده و راه آن از یک پله مرمری است و چهار در دارد… صخره مقدس در وسط قبه قرار دراد و ذکر آن در اخبار و روایات وارد شده است. حضرت پیغمبر از روی همین تخته سنگ به آسمان عروج کرده است. صخره تقریباً به اندازه یک قامت ارتفاع دارد و زیر آن غاری است…. در قبه سپر آهنینی آویزان است که می گویند از آن حمزه بن عبدالمطلب بوده است.» (همان :۵۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]