کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



پیشینه پژوهش
مقدمه
در این فصل، مفهوم نوآوری دانشگاهی و عوامل کلیدی آن، مفهوم دانش و ابعاد آن، مفهوم اهداف تدریس و انواع آن، از نظر محققان و متخصصان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش پایانی این فصل نیز به مرور سوابق پژوهش پیرامون هر یک از متغیرهای پژوهش پرداخته شده است.
۲-۱- پیشینه نظری
۲-۱-۱- نوآوری
نوآوری از کلمه لاتین Innovate به معنای ساختن یک چیز جدید استخراج شده است (تید، بساتت و پاویت[۸۶]، ۱۹۹۷). اخیرا علاقمندان دانشگاهی و پژوهش­گران، توجه فراوانی به مفهوم خلاقیت و نوآوری در سازمان داشته اند. از آنجایی که نوآوری توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، عجیب نیست که به عنوان یک وجه تمایز به یک مزیت رقابتی جدید تبدیل شود (بروک دوبنی[۸۷]، ۲۰۰۸). در واقع نوآوری، فرایندی سیستمی و پیچیده است که از تولید یک ایده تا دستیابی به محصول و تجاری سازی آن تداوم دارد. امروزه، آن دسته از سازمان­ها و شرکت­هایی موفق­ترند که بتوانند با سرعت و هزینه مناسب، ایده­های جدید را توسعه دهند. نوآوری را باید فرایندی شامل طرح ایده نو، کسب دانش لازم به طرق مختلف، تبدیل ایده و دانش و تکنولوژی به محصول یا خدمت جدید ارائه آن به بازار پذیرش آن از سوی مشتری دانست (حورعلی، ۱۳۸۶). امروزه نوآوری و پیشرفت فنی، حاصل تعاملات پیچیده اجزا در تولید، توزیع و کاربرد انواع مختلف دانش است. عملکرد نوآورانه هر کشور تا حد زیادی به نحوه ارتباط و به کارگیری این اجزا (به عنوان عناصر یک سیستم یکپارچه) بستگی دارد ( تقوی و پاکزاد، ۱۳۸۶). نوآوری به معنی فراهم آوردن محصولات و خدمات جدید به بازار و یکی از مهم­ترین موضوعاتی است که نه تنها در تحقیقات مدیریت، بلکه در اقتصاد، سیاست، مهندسی و غیره است (کاجیکاوا[۸۸]، هاشیموتو[۸۹]؛ ساکاتا[۹۰]،تاکدا[۹۱]؛ ماتسوشیما[۹۲]، ۲۰۰۹). فرهنگ وبستر نوآوری را توانایی انجام امری ابتکاری تعریف کرده است که به خلق محصول یا خدمتی جدید منجر شود به گونه ­ای که این توانایی ممکن است از هوش و استعداد افراد سرچشمه گرفته یا به وسیله آموزش ایجاد شود (فتحی­زاده، پاک طینت و شهبا، ۱۳۹۰). در واقع محققان نوآوری را به عنوان محصول یا نتیجه یک ایده، روش یا دستگاه­های جدید و به عنوان فرایند معرفی یک چیز جدید معرفی کرده ­اند (کاجیکاوا و همکاران، ۲۰۰۹). نوآوری محرک تغییر و بهبود جامعه است. بنابراین برانگیختن مداوم و زایش نوآوری هنوز برای حل مسائلی که پیش رو داریم نیاز است (کاجیکاوا و همکاران، ۲۰۰۹). با وجود این واقعیت که نوآوری در رشته­ های مختلف مطالعه شده است، اما اغلب در مورد این اصطلاح درک درستی وجود نداشته و همواره با اصطلاحات مرتبط، مانند تغییر، اختراع، طراحی و خلاقیت، اشتباه گرفته می­ شود (سولیوان[۹۳]، ۲۰۰۸). منظور از نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است. به عبارت دیگر؛ نوآوری، اندیشه خلاق تحقق یافته است که به بهبود فرایندها و فراورده­ها منجر می­ شود (سبحانی نژاد و افشار، ۱۳۸۸). بنابراین می­توان نوآوری را به معنای ایجاد و خلق محصول و ارائه یک ایده و فکر جدید در زمینه ­های مختلف آموزشی، صنعتی، تجاری و … تعریف کرد که زمینه پیشرفت، تغییر و توسعه و بهبود هر چه بیشتر جوامع را فراهم می­سازد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۱-۱-۱- مفهوم خلاقیت، نوآوری، تغییر و اختراع
استنبرگ خلاقیت را برقرار کردن ارتباطات جدید، دیدن چیزها از طریق جدید و تعریف جدید مسائل می­داند (شالی؛ زو و اولدهام[۹۴]، ۲۰۰۴). خلاقیت به معنای توانایی ترکیب ایده­ ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده­­هاست ( دهقان نجم، ۱۳۸۸). خلاقیت لازمه نوآوری و بستر رشد و پیدایی آن می­باشد. از خلاقیت تا نوآوری غالبا راهی طولانی در پیش است. اکثر نوآوری­ها از جست و جوی آگاهانه و هدفمند به دنبال فرصت­های جدید حاصل می­گردند و این فرایند با تجزیه و تحلیل این فرصت­ها آغاز می­ شود (کوراتکو و هاجس[۹۵]، ۲۰۰۱). دفت[۹۶](۱۹۷۸) نوآوری سازمانی را به معنی پذیرفتن یک عقیده یا رفتار که برای صنعت، بازار یا محیط عمومی سازمان تازگی داشته باشد تعریف می­ کند. نوآوری فرایند ادراک یا ایجاد دانش مربوط و تبدیل آن به محصولات و خدمات بهبود یافته و یا جدید، برای افرادی که خواهان آن­ها هستند می­باشد. همچنین نوآوری استعداد و توانایی تغییر یا انطباق را به وجود می ­آورد (دهقان نجم، ۱۳۸۸). بچیخ، لاندری و آمارا[۹۷] (۲۰۰۶) خلاقیت و نوآوری سازمانی و فناورانه را عامل رشد، توسعه، بالندگی و بهبود حیات کاری سازمان می­دانند.
اصطلاح تغییر به معنای هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآوری ایجاد ایده­هایی است که برای سازمان جدید است. از این­رو، تمام نوآوری­ها می­توانند منعکس کننده یک تغییر باشند، در حالی که تمام تغییرها، نوآوری نیستند. تغییر نتیجه­ای از فرایند خلاقیت و نوآوری است؛ مانند تغییر یک تناوب در سیاست و ساختار سازمانی یا طرز تلقی افراد به منظور بهبود عملکرد (علیرضایی و تولایی، ۱۳۸۷). نوآوری ممکن است نتیجه توسعه درونی حاصل از برنامه ­های تحقیق و توسعه باشد و یا از مدیران و دیگر کارکنان که درباره چگونگی مفید بودن فعالیت­ها فکر می­ کنند، ناشی شود. یا ممکن است از عوامل بیرونی مثل تغییرات در ماهیت رقابت­ها منتج شود (نایاک[۹۸]، ۱۹۹۱). دراکر (۲۰۰۱) معتقد است که نوآوری موفق مستلزم کار سخت متمرکز و هدفمند است. کتز و کان[۹۹] بر این باورند که بین نوآوری و تغییر ، تفاوت­هایی وجود دارد. برای مثال تغییر می ­تواند به بهبود رضایت شغلی یک فرد اطلاق شود، در حالی که نوآوری نتیجه و تاثیری بیش از یک فرد را در برگیرد و تاثیر آن، ورای عامل ایجاد کننده آن است. لارسن[۱۰۰] در تحقیق دیگری در مورد تغییر تکنیک کنن[۱۰۱] بیان کرد که تغییر، ایجاد هر چیزی است که با گذشته تفاوت داشته باشد. اما نوآوری ایجاد ایده­هایی است که برای سازمان جدید است. از این رو، تمام نوآوری­ها می­توانند منعکس کنده یک تغییر باشند. در حالی که تمام تغییرها، نوآوری نیستند. تغییر نتیجه­ای از فرایند خلاقیت و نوآوری است (فتحی­زاده و همکاران، ۱۳۹۰). تغییر سازمانی به عنوان اتخاذ یک فکر یا رفتار جدید به وسیله سازمان مشخص می­ شود، اما نوآوری سازمان اتخاذ یک ایده یا رفتار است که برای یک نوع وضعیت، سازمان، بازار و محیط کلی سازمان جدید است. اولین سازمانی که این ایده را معرفی می­ کند به عنوان نوآور تلقی می­گردد و سازمانی که تقلید می­نماید، یک تغییر را اتخاذ کرده است. از سویی دیگر اختراع تنها یک بعد نظری داشته و باید برای حمایت از آن از حق امتیازها استفاده کرد. نوآوری اختراعی است که به صورت عملی به محصولات و فرایندهای ارزشمند تبدیل شده است؛ در واقع شومپیتر نوآوری را ترکیب تازه­ای از عوامل تولید و حالت­های مختلف یک سیستم و یا تابع تولید جدید از رهگذر دستیابی به منابع و فرایند تولیدی نو یا بازاری جدید و در انتها طراحی یک سازمان جدید تعریف کرد. در تئوری وی، انواع نوآوری به پنج دسته تقسیم می­ شود: معرفی یک محصول جدید و یا تغییر کیفی در محصول موجود؛ معرفی یک فرایند جدید در یک صنعت؛ نفوذ در بازارهای جدید و یا تغییر کیفی در محصول موجود؛ معرفی یک فرایند جدید در یک صنعت؛ نفوذ در بازارهای جدید؛ توسعه منابع جدید عرضه مواد خام و یا سایر ورودی­ ها و ایجاد تغییرات در سازمان (منطقی، خسروپور، خانی، ۱۳۹۲). بنابراین می­توان استدلال کرد که خلاقیت اشاره به ایجاد چیزی جدید دارد ولی نوآوری به معنی استفاده از آن چیز جدید در عمل می­باشد که تاثیر آن می ­تواند گسترده باشد پس خلاقیت آوردن چیز جدید در ذهن است و نوآوری آوردن آن چیز جدید در کاربرد و عمل؛ ولی تغییر به معنای ایجاد چیزی است که با گذشته تفاوت دارد و به معنای ایجاد فکر، ایده و چیز کاملا جدید نیست. در واقع می­توان نوآوری را به معنای اختراعی دانست که به مرحله ظهور و شکوفایی در محصولات و فرایندهای ارزشمند رسیده است و دیگر حالت نظری و تئوریک ندارد.
۲-۱-۱-۲- عوامل موثر بر شکل­ گیری فرایند نوآوری در سازمان شامل:
الف)عوامل درونی سازمان­ها
ب)عوامل بیرونی سازمان­ها
عوامل درونی را “موتور نوآوری” نام نهاده­اند که سیستم پیچیده عوامل داخلی شامل توانایی و قابلیت یادگیری سازمان­ها برای توسعه و خلق محصولات و فرایندهای جدید است. عوامل خارجی نیز توانایی­هایی است که قدرت رقابت و عرضه متناسب با نیاز مشتریان و ذینفعان را گسترش می­دهد (علیرضایی و تولایی، ۱۳۸۷). بنابراین می­توان نتیجه گرفت که نوآوری به عنوان یک اصل مهم راهبردی در سازمان مانند بسیاری از موارد دیگر برای به وجود آمدن، نیاز به یک سری عوامل درونی و بیرونی دارد و بدون وجود چنین عواملی، نوآوری در سازمان­ها محقق نخواهد شد.
۲-۱-۱-۳- تاریخچه نوآوری
در طول ۳۰ سال گذشته، نوآوری مورد توجه محققان قرار گرفته است (گاتینون؛ تاشمن، اسمیت و آندرسن[۱۰۲]، ۲۰۰۲). مفهوم نوآوری توجه تعداد زیادی از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این مفهوم برای اولین بار توسط شومپیتردر سال ۱۹۳۴ در نظر گرفته شد که آن را با توصیف نوآوری به رسمیت شناخت و به عنوان فرایند ایجاد نام تجاری جدید محصولات، خدمات، فرایندها و تاثیر آن بر توسعه اقتصادی بیان نمود. از آن به بعد دانشمندان مختلفی به تشریح متفاوتی از این مفهوم برای بقای طولانی­مدت سازمان­ها پرداختند و نوآوری را به عنوان عامل بسیار مهمی در سازمان­ها در نظر گرفتند (رجایی پور؛ چوپانی، زارع خلیلی، غلام ز­اده، کاظم پور، ۱۳۹۱). شوچینی[۱۰۳] اولین کسی است که نوآوری را در قالب مفهوم علمی مطرح کرد (احمدی،احد و نصیری، ۱۳۸۶). گرانت (۲۰۰۰) اعتقاد دارد که نوآوری می ­تواند به عنوان یک رفتار پیشرونده شناخته شود و ادعا می­ کند که تفاوت­های فردی و عوامل زمینه­ای بر رفتارهای پیشرونده موثرند. نوآوری یک فرایند است که در این فرایند ابتدا فرد اجازه می­دهد تصورش به آسمان­ها صعود کند، سپس آن را به زمین می ­آورد و مهندسی می­ کند (مهندسی ایده) تا تبدیل به ایده شود، سپس ایده­ ها را از از طریق مدیریت ایده به ایده­های عملی، مفید و مناسب تبدیل می­ کند. (خلاقیت) به دنبال آن ایده­ ها را به کالا، خدمات و فرایند تبدیل می­ کند و نهایتا” با تجاری کردن محصولات، خدمات و فرایندهای جدید یا توسعه یافته در بازار، فرایند نوآوری خاتمه می­یابد. به عبارتی خلاقیت لازمه نوآوری است اما باید توجه داشت که از خلاقیت تا نوآوری غالبا” راهی طولانی در پیش است که معمولا این راه را افراد کارآفرین تسهیل می­ کنند (احمدی و همکاران، ۱۳۸۶). ادبیات گذشته نوآوری شکل­هایی از دو رویکرد مهم هدف محور که تمرکز بر روی نوآوری به خودی خود، و موضوع محور که تمرکز بر روی موضوعاتی مانند کشور، صنعت، سازمان­ها و گروه­ ها که ابداع و اجرای نوآوری داشته است، می­باشد. از آن به بعد دانشمندان مختلفی به تشریح متفاوتی از این مفهوم برای بقای طولانی مدت سازمان­ها پرداخته­اند و نوآوری را به عنوان عامل بسیار مهمی در سازمان­ها در نظر گرفته­اند (رجایی پور و همکاران ، ۱۳۹۱). بنابراین می­توان گفت که موضوع و فرایند نوآوری به عنوان یک مقوله با اهمیت از گذشته­ های دور تا زمان حال مورد توجه بوده است و توسط پژوهشگران مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
۲-۱-۱-۴- انواع نوآوری
متناسب با کاربردها و سطوح مورد بررسی، نوآوری به انواع مختلف نیز تفکیک شده است. معمولا محققان بر این باورند که مفهوم فرایند نوآوری را درک کرده ­اند، اما حقیقتا بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در حوزه ­های مختلف مرتبط با نوآوری، تعاریف طبقه ­بندی متفاوتی از نوآوری را ارائه داده­اند. فرایند نوآوری به صورت نوآوری رادیکالی یا افزایشی، نوآوری­های تقلیدی یا کاملا جدید، بهبودی یا انقلابی، تکنولوژیک یا سازمانی و بسیار انواع دیگر تعریف شده است. بطور کلی دو فاکتور مهم در تعیین نوع نوآوری وجود دارد (احمدی و همکاران، ۱۳۸۶):
۱-درجه جدید بودن نوآوری؛
۲-جدید بودن در محصول، خدمت، فرایند و یا غیر از این موارد
براساس فاکتر اول یعنی جدید بودن، نوآوریها به طبقات متفاوتی دسته­بندی شده ­اند که مهم­ترین طبقه ­بندی جدید بودن نوآوری را به دو دسته نوآوریهای افزایشی و رادیکالی تقسیم می­ کند. منظور از نوآوری رادیکالی، تغییرات جدید در محصول، فرایند و یا ساختارهای سازمانی است. معمولا هر تغییری که توسط آن دانش جدیدی خلق شده و یا از دانش­های موجود در تکنولوژی­های جدید بهره گرفته شود، جز نوآوریهای رادیکالی است و نوآوری افزایشی معمولا به عنوان تغییرات اساسی در کالا یا ساختارهای موجود تعریف شده است. در واقع این مفهوم با بهبود مستمر نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. به عبارتی تغییرات در وضعیت موجود که منجر به کاربرد جدیدی شود را نوآوری افزایشی می­گویند.
در تقسیم بندی دیگر محققان نوآوری را به دو دسته نوآوری­های مرزشکن و تدریجی تقسیم کرده ­اند. نوآوری­های مرزشکن در کارکردهای موجود در سازمان تغییرات اساسی ایجاد می­ کنند؛ در حالی­که نوآوری­های تدریجی در محصولات یا فرایندها موجود در سازمان تغییرات حاشیه­ای به وجود می­آورند و توانمندی­های موجود شرکت­ها را تقویت می­ کنند (کریشتان و بری ارلی[۱۰۴]، ۲۰۰۱).
اما به طور کلی می توان نوآوری ها را به چهار دسته تقسیم کرد:
۱-نوآوری های توسعه ای [۱۰۵] : ارائه خدمات موجود به کاربران موجود با اعمال اندکی تغییر و بهبود در آنها
۲-نوآوری های گسترشی [۱۰۶] : ارائه خدمات موجود به کاربران جدید
۳-نوآوری های تحولی [۱۰۷] : ارائه خدمات جدید به کاربران موجود
۴-نوآوری های کامل [۱۰۸] : ارائه خدمات جدید به کاربران جدید
نوآوری های تحولی و کامل، شانس کمتری برای پذیرش دارند و در صورت عدم بستر سازی، در اکثر موارد توسط مدارس رد می شوند. نوآوری های توسعه ای و گسترشی، بیشترین شانس پذیرش را دارند و چون نیازی کمتر به بستر سازی و زیر ساخت سازی دارند به سهولت در مدارس کشورهای در حال توسعه قابل اجرا هستند (حسینی خواه،۱۳۸۷).
جدول ۲-۱: سیر تحول مطالعات درباره انواع نوآوری سازمانی (رضوانی و گرایلی نژاد، ۱۳۹۰)

 

نام محقق سال انواع نوآوری (دانشگاهی)
کانک یین، زاسکویچ ۱۹۹۸ محصول، فرایند، اداری
ماواندو، چیمهانزی، استوارت ۲۰۰۵ محصول، فرایند، اداری
ورواردنا، اکاس، جولیان ۲۰۰۶ محصول، فرایند، مدیریتی، بازار
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:09:00 ق.ظ ]




۱-۵-۳ سوءاستفادهی دوران کودکی نقش مستقیم در نقص در تنظیم هیجان دارد.
۱-۶ سؤالهای پژوهش
فصل اول: کلیات پژوهش
۱۰
۱)آیا مسیر علًی اندازه گیری شده با مدل نظری برازش دارد ؟
۲)آیا سوءاستفاده جنسی بواسطه تنظیم هیجان، بر نشانه های پرخوری تأثیر دارد؟
۱-۷ تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
۱-۷-۱ تعاریف نظری متغیرها
۱-۷-۱-۱ اختلالات خوردن:
اختلالات خوردن دارای خصوصیات بارزی از جمله مختل شدن رفتارهای متعادل تغذیه ای و اختلالات بارز در افکار فرد نسبت به غذا و خود میباشد و مهمترین آنها بیاشتهایی عصبی و پر اشتهایی عصبی است. بی اشتهایی عصبی با علایمی از جمله گرسنگی کشیدن عمدی به میزان زیاد، تمایل بیوقفه برای لاغری و ترس مرضی از چاقی و وجود علایم و نشانه های ناشی از گرسنگی کشیدن و روزه داری همراه است و پراشتهایی عصبی علایمی از جمله روش های نامناسب جلوگیری از افزایش وزن، دوره های پرخوری با بسامد بالا، رفتارهای جبرانی متعاقب پرخوری به منظور پیشگیری از افزایش وزن و ترس مرضی از چاق شدن را دربرمیگیرد (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۵۳] ، ۱۹۹۴).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۷-۱-۲ سوءاستفادهی دوران کودکی:
۱۱
فصل اول: کلیات پژوهش
هرگونه رفتاری که آزار عمدی فیزیکی، هیجانی، جنسی و یا سهلانگاری و غفلت نسبت به کودک در پی داشته باشد، کودک آزاری محسوب میشود( سازمان بهداشت جهانی ). آثار روانشناختی طولانی مدت کودک آزاری بروز مشکلات رفتاری و روانشناختی عمده در دوران نوجوانی و بزرگسالی است(کریستوفرسون، پولسن و نیلسن، ۲۰۰۳ )[۵۴].
۱-۷-۱-۳ تنظیم هیجان:
تنظیم هیجان بعنوان فرایند آغاز، حفظ، تعدیل و یا تغییر در بروز، شدت یا استمرار احساس درونی و هیجان مرتبط با فرایندهای اجتماعی- روانی، فیزیکی در به انجام رساندن اهداف فرد تعریف میشود ( ویمز و پینا[۵۵]، ۲۰۱۰ ). در واقع تنظیم هیجانی تنها سرکوب هیجان ها نیست، بلکه شخص نباید همیشه در یک حالت آرام و ساکن از برانگیختگی هیجانی قرار داشته باشد. در عوض تنظیم هیجانی، شامل فرایندهای نظارت و تغییر تجربیات هیجانی شخص است (تامپسون[۵۶]، ۱۹۹۴ ).
۱-۷-۲ تعاریف عملیاتی متغیرها
۱-۷-۲-۱ اختلالات خوردن: اختلالات خوردن در این پژوهش توسط پرسشنامه سیاههی علائم اختلال خوردن[۵۷] (EDI) سنجیده شد و نمره فرد در این پرسشنامه، نشان دهندهی رفتارهای مخل خوردن بود.
۱-۷-۲-۲ سوءاستفادهی دوران کودکیدر این پژوهش سوءاستفادهی دوران کودکی به وسیلهی اجرای
پرسشنامه ضربهی کودکی[۵۸] (CTQ ) ارزیابی شد.
فصل اول: کلیات پژوهش
۱۲
۱-۷-۲-۳ نقص در تنظیم هیجان:
به منظور اندازه گیری متغیر تنظیم هیجان در این تحقیق از پرسشنامهی تنظیم هیجان[۵۹](ERQ) استفاده شد.
فصل دوم
پیشـینه پژوهــش
۲-۱ مقدمه
۱۴
فصل دوم: پیشــینه پژوهــش
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سوءاستفادهی دوران کودکی در نشانه های اختلالات خوردن با میانجیگری نقص در تنظیم هیجان است. در این بخش به بررسی مباحث نظری و پژوهشی در راستای اهداف پژوهش میپردازیم. در بخش نظری، اختلالات خوردن، سوءاستفادهی دوران کودکی و تنظیم هیجان تعریف و نیز پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
۲-۲ اختلالات خوردن
۲-۲-۱ تعریف
اختلالات خوردن، نتیجهی اختلالات رفتاری است که با عوارض فراوانی حتی مرگ همراه است (گلدن[۶۰]، ۲۰۰۳؛ کوگلین[۶۱]، گوآردا[۶۲]، ۲۰۰۶). اختلالات خوردن دارای خصوصیات بارزی از جمله مختل شدن رفتارهای متعادل تغذیه ای و اختلالات بارز در افکار فرد نسبت به غذا و خود میباشد. این اختلالات به سه شکل، بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و شکل بینابینی وجود دارد. در متن بازبینی شدهی ویرایش چهارم کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی ( DSM-IV-TR ) بیاشتهایی عصبی، اختلالی تعریف شده است که در آن فرد از حفظ حداقل وزن طبیعی امتناع میکند، شدیدأ از افزایش وزن خود میترسد و به میزان زیادی در مورد بدن خود و شکل آن برداشتهای اشتباهی دارد. در DSM-IV-TR همچنین ذکر شده است که اصطلاح بیاشتهایی گمراه کننده است، زیرا فقدان اشتها به ندرت در مراحل اولیه این اختلال روی میدهد. قریب به نیمی از این افراد به علت کاهش شدید مصرف کلی غذا دچار کاهش وزن میشوند و برخی از آنها برنامههای ورزشی سفت و سختی را انجام میدهند. نصف دیگر این بیماران نیز رژیم غذایی سختگیرانهای را برای خود تنظیم میکنند، ولی کنترل خود را از دست میدهند و مرتب دست به پرخوری میزنند و سپس رفتارهای پاکسازی از خود نشان میدهند. برخی از این بیماران به طور معمول حتی پس از خوردن مقادیر اندکی غذا نیز پاکسازی میکنند. بیاشتهایی عصبی در زنان شایعتر از مردان است و معمولا در نوجوانی شروع میشود ( کاپلان و سادوک، ۱۳۸۷ ). زنانی که بلوغ را پشت سر گذاشتهاند و به بیاشتهایی عصبی مبتلا هستند، دچار بیقاعدگی، یعنی فقدان حداقل سه دوره قاعدگی متوالی میشوند. برخی از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی ( تیپ محدود کننده[۶۳] ) برای کاستن از وزن خود به رفتارهایی مانند روزه گرفتن و ورزش کردن اجباری میپردازند. سایرین ( تیپ پرخور/تخلیه کننده[۶۴]) پرخوری میکنند و بعد خود را به تخلیه کردن هرچه که به تازگی خوردهاند، از طریق استفراغ عمدی یا مصرف نابجای ملینها و مدرها، وادار میسازند ( هالجین و ویتبورن، ۱۳۸۵ ).
پراشتهایی عصبی در متن بازبینی شدهی چاپ چهارم کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی، نوعی پرخوری توصیف شده است که همواره با روش های نامتناسب جلوگیری از افزایش وزن است. مزاحمت اجتماعی یا ناراحتی جسمانی- یعنی درد شکمی یا تهوع- پرخوری را خاتمه میدهد و اغلب پس از خاتمه پرخوری، شخص دچار احساس گناه، افسردگی یا نفرت از خود میشود. افراد مبتلا به پراشتهایی عصبی همچنین برای جلوگیری از افزایش وزن، به رفتارهای جبرانی عودکنندهای نظیر پاکسازی ( استفراغ عمدی، استفاده مکرر از مسهل یا مدر )، روزه گرفتن یا ورزش مفرط میپردازند. بر خلاف مبتلایان بیاشتهایی عصبی، این بیماران ممکن است وزن طبیعی خود را حفظ کنند ( کاپلان و سادوک، ۱۳۸۷ ). دورهی پرخوری عود کننده حداقل هفتهایی ۲ بار و به مدت ۳ ماه مشخص میشود، به این ترتیب که در این دوره فرد احساس میکند حالت کنترل خود را از دست داده و و بیش از حد معمول و یک فرد طبیعی غذا میخورد. در مرحلهی خارج سازی این اختلال، فرد بولیمیک معمولاً خود را به استفراغ کردن تحریک یا از ملینها جهت جهت جلوگیری از افزایش وزن خود استفاده میکند. در دورهی غیر خارج سازی، ورزشهای سنگین و سخت معمولا رایج است (مظفری خسروی، حسین زاده شمسی انار، شریعتی بافقی، مظفری خسروی، ۱۳۹۰) گرچه در حال حاضر دانش ما در خصوص پاتولوژی این اختلالات محدود است ولی زمینه های ژنتیکی، ویژگیهای فردی، عوامل اجتماعی – فرهنگی، تبلیغات و رسانه ها، دوستان و خانواده از عوامل مهم بروز یاد شده است (گلدن، ۲۰۰۳؛ کوگلین، گوآردا، ۲۰۰۶).
۱۵
فصل دوم: پیشــینه پژوهــش
در حالیکه بیشتر مردم در مورد خودشان براساس عملکرد ادراک شده در حوزه های متعدد زندگی قضاوت میکنند، بیماران EDدر مورد ارزشمندیشان تا حد زیادی و یا منحصرأ بر اساس شکل و وزن بدنشان و تواناییشان برای کنترل آنها قضاوت میکنند. این ارزیابی بیش از حد از شکل و وزن، به تلاش برای کم کردن وزن و ترس شدید از کسب وزن و چاقی منجر میشود. نکته مهم این است که برای این افراد هدف کم کردن وزن است و نه رسیدن به یک وزن خاص، در نتیجه آنها هرگز به وزنی نمیرسند که احساس رضایت کنند. بسیاری از آنها حالتهای هیجانی و جسمانی ناخوشایند را به صورت احساس چاقی تفسیر میکنند و این حالات را با چاقی واقعی برابر میدانند. برخی از آنها مکررأ شکل بدنی خود را بررسی میکنند و روی قسمتهایی که دوست ندارند، تمرکز میکنند، که باعث میشود سایز خود را خیلی زیاد بدانند. بعضی دیگر بهطور فعال از دیدن بدن خودشان اجتناب میکنند، چرا که حدس میزنند چاق و غیر جذاب به نظر میرسند. در این بیماران ویژگیهای افسردگی، اضطراب، بیقراری، بیثباتی خلقی، مشکلات تمرکز، از دست دادن علاقه جنسی و نشانه های وسواسی رایج است. معمولا این نشانه ها با از دست دادن وزن بدتر شده و با کسب وزن بهتر میشوند. این یافته که ED به ندرت قبل از سن بلوغ دیده میشود، میتواند نشان دهنده این باشد که ترکیبی از رسش اجتماعی، جسمی وشناختی برای اینکه نگرانیهایی در مورد شکل ظاهری و اینکه چگونه ممکن است روابط را تحت تأثیر قرار دهد ایجاد شوند، مورد نیاز است ( گوورز[۶۵] ، گریین[۶۶]، ۲۰۰۹ ).
۱۶
فصل دوم: پیشــینه پژوهــش
شیوع انواع اختلالات خوردن در طول عمر در بزرگسالان در جوامع غربی در حدود ۶/۰ درصد برای بیاشتهایی عصبی و ۱ درصد برای پراشتهایی عصبی است ( جاکوبی[۶۷]، ویتچن[۶۸]، هولتینگ[۶۹]، هوفلر[۷۰]، فیشر[۷۱]، مولر[۷۲]، ۲۰۰۴). به طور کلی زنان بیشتر از مردان به اختلال خوردن مبتلا میشوند و شیوع این اختلالات در طول عمر در زنان ۹/۰ و ۵/۰ درصد و در مردان ۳/۰ و ۵/۰ درصد به ترتیب برای بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی است (جاکوبی، ویتچن، هولتینگ، هوفلر، فیشر، مولر، ۲۰۰۴). همچنین شیوع این اختلالات در طول عمر، در مناطق شهری بیشتر از مناطق غیرشهری است (فاوارو[۷۳]، فرارا[۷۴]، ۲۰۰۳) و سن شروع بیماری در بیاشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی نسبت به گذشته کاهش یافته است (فوارو، کرگارو[۷۵]، تنسونی[۷۶]، بوسلو[۷۷]، سانتوناستاسو[۷۸]، ۲۰۰۹). بروز بیاشتهایی عصبی در زنان سنین ۱۵ تا ۱۹ سال بیشترین میزان را دارد و در میان زنان گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال، بروز بیاشتهایی عصبی از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۹۹ پیوسته افزایش داشته است (هوک[۷۹]، وان[۸۰]، ۲۰۰۳). نسبت مرد به زن در بیاشتهایی عصبی در حدود ۱ به ۱۰ تا ۱ به ۱۵ تخمین زده میشود (هرپرز- دهلمن[۸۱]، ۲۰۰۹). پراشتهایی عصبی در شروع نوجوانی و اوایل بزرگسالی بیشترین شیوع را دارد و در سنین دیگر کمتر دیده میشود. این اختلال اگر چه در مردان دیده میشود اما وقوع آن نادر است (کوپر و همکاران، ۲۰۰۹ ).
۱۷
فصل دوم: پیشــینه پژوهــش
شانس بهبودی ED کمتر از ۵۰% است و حدود ۲۵% افراد به طور مزمنی بیمار باقی میمانند و میزان مرگ ومیر تا حدود ۲۵% هم در این اختلال گزارش شده است. ایجاد بهبودی جزئی در بیماران ( در حالی که هنوز بعضی نشانه های ED را دارند ) آسان بنظر میرسد، اما در ۵۰% موارد یا بیشتر، در طول یک سال نشانه ها مجددأ عود میکنند. بنابراین ED اختلال مزمنی در نظر گرفته میشود ( سودرستون[۸۲]، ۲۰۰۶ ).
۱۸
فصل دوم: پیشــینه پژوهــش
۲-۲-۲ مدلهای نظری اختلالات خوردن
نظریههای متعددی در مورد اختلالات خوردن ارائه شده است که در این بخش به مهمترین آنها به اختصار پرداخته میشود.
۲-۲-۲-۱ دیدگاه زیستی ED
بیشتر از ۲۰ درصد کالری دریافتی توسط فرد در مغز مصرف می شود و مغز وابستگی زیادی به گلوکز دارد. بر این اساس، بافت مغزی به شدت در مقابل تغذیه نامناسب آسیب پذیر است و تغذیه نامناسب می تواند روی عملکردهای مغزی و اشتها تأثیر منفی بگذارد. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان دادهاند که بیشتر اختلالات خوردن طی دوران نوجوانی پدید میآیند. در این دوران که مغز از نظر تکاملی در مرحله بسیار مهمی قرار دارد، وجود سوء تغذیه می تواند روی سیر این اختلالات تأثیر منفی زیادی داشته باشد. اساساً سه مکانیسم در کنترل ذایقه نقش دارند : ۱) سیستمی متشکل از ساقه مغز، هیپوتالاموس و اعصاب اتونوم که با تعامل با هورمونهای گوارشی در ایجاد حس گرسنگی یا سیری نقش دارند. ۲) سیستمی موسوم به سیستم محرک که با همکاری عناصری که در حافظه و آموختن نقش دارند، باعث ایجاد میل به غذا خوردن می شوند.
۳) سیستم خودتنظیمی که اشتها را بر اساس شرایط زندگی فرد تنظیم می کند(تریشور[۸۳]، کلادینو[۸۴] و زوکر[۸۵]، ۲۰۱۰ ). اختلال در هر کدام از این سیستم ها می تواند زمینه ساز ایجاد و تداوم اختلالات خوردن شده، از سوی دیگر خود این اختلالات حتی می توانند با تحریک سیستم محرک، به نوعی اعتیاد به غذا منجر شوند ( مارش[۸۶]، مایا[۸۷]، پترسون[۸۸]، ۲۰۰۹ ).
۱۹
فصل دوم: پیشــینه پژوهــش
طرفداران دیدگاه زیستی، اختلالالهای خوردن را ناشی از نابهنجاریهای زیست- شیمیایی با ارتباط احتمالی ژنتیک میدانند ( کلامپ[۸۹]، کای[۹۰]، و استروبر[۹۱]، ۲۰۰۱ ). شواهد روزافزونی حاکی است که افراد مبتلا به اختلالات خوردن به نابهنجاریهایی در سیستمهای انتقال دهندهی عصبی نوراپینفرین و سروتونین دچار هستند. به نظر میرسد که سروتونین به خصوص در تنظیم احساسهای گرسنگی یا سیری نقش دارد. ظاهرأ کمبود سروتونین با احساسهای گرسنگی ( که منجر به پرخوری میشود ) و مقدار اضافی آن با احساسهای سیری ( که به بیاشتهایی میانجامد ) ارتباط دارد ( هالجین و ویتبورن، ۱۳۸۸ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:09:00 ق.ظ ]




تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید)

 

۵۵۷.۴

 

۲۰۰۸

 

 

 

۵۴۴.۴

 

۲۰۰۹

 

 

 

۵۸۶.۹

 

۲۰۱۰

 

 

 

جدول (۵-۳) ذخایر ارزی تایلند در سال ۲۰۱۰ میلادی[۱۵۴]

 

 

 

 

میلیارد دلار(آمریکا)

 

سال

 

 

 

ذخایر ارز و طلا

 

۱۷۲.۱

 

۲۰۱۰ میلادی

 

 

 

۳-۲-۳- سنگاپور
سنگاپور به عنوان یک کشور بی آن که مراحل مختلف ملت سازی را طی کند، علیرغم وجود نژادهای مختلف با ادیان گوناگون، بدون برخورداری از ذخایر معدنی توانسته است بدان درجه از توسعه دست پیدا کند که برای بسیاری از کشورها الگو قرار گیرد.[۱۵۵]تردیدی نیست که توسعه صادرات در تبدبل شدن این کشور به یک کشور ثروتمند تاثیر به سزایی داشته است. پیروی سنگاپور از سیاست آزادی کامل بین المللی و حذف کنترل‌ها و محدودیت‌های ارزی و عدم اخذ حقوق گمرکی از کالاهای وارداتی و صادراتی در توفیق این مهم، محسوس است.[۱۵۶]
پایان نامه - مقاله - پروژه
طی دهه های گذشته، سنگاپور از لحاظ توسعه اقتصادی، پنج دوره را پشت سر گذاشته است:
دوره یکم: تاکید بر تکنولوژی کاربر و سیاست صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات(۱۹۶۵-۱۹۵۹)،
دوره دوم: تاکید بر تکنولوژی کاربر و سیاست صنعتی شدن از طریق افزایش صادرات(۱۹۷۳-۱۹۶۶)،
دوره سوم: نخستین تلاش برای ارتقای اقتصادی(۱۹۷۸-۱۹۷۳)،
دوره چهارم: بازسازی ساختارهای اقتصادی(۱۹۸۴-۱۹۷۹)،
دوره پنجم: مستحکم سازی و متنوع ساختن هر چه بیشتر اقتصاد(۱۹۹۰-۱۹۸۰).[۱۵۷]
دوره ی اول زمانی بود که سنگاپور استقلال خود را به تازگی به دست آورده و اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن با کشورهای دیگر مستعمراتی چندان متفاوت نبود. سنگاپور در آن زمان کشوری بود عقب مانده، با فقر گسترده، سطح پایین آموزش، تسهیلات بهداشتی و درمانی ناکافی و میزان بالای بیکاری، این مسائل با افزایش سریع جمعیت و اختلاط قومی در هم آمیخته بودند. ولی سنگاپور دو مزیت بالقوه داشت: مردم سخت کوش و موقعیت جغرافیایی خاص. در این شرایط رهبری حزب مردم که در سال ۱۹۵۹ قدرت را به دست گرفته بود، چاره ای نداشت جز آن که برای ایجاد شغل در کشور، کشور را به سوی صنعتی شدن هدایت کند.
ولی کوچک بودن حجم بازار داخلی یک عامل محدود کننده بود، از این رو ضرورت ایجاد اتحادیه با کشورهای منطقه ضروری می نمود. سنگاپور برای ورود به این اتحادیه ها نیازمند به این بود که تعرفه های حمایتی و محدودیت های وارداتی را قبول کند. از این رو همانند اغلب کشورهای در حال توسعه ، سنگاپور راهبرد اولیه و مقدماتی صنعتی شدن خود را بر پایه اصل جایگزینی واردات قرار داده و از سوی دیگر به دلیل وجود بیکاری وسیع در کشور، صنایع مور توجه دولت بیشتر صنایع کاربر بود.[۱۵۸]
در سال ۱۹۶۱، دولت سنگاپور اقدام به ایجاد مجمعی به نام مجمع توسعه اقتصادی نمود که هدف از آن ایجاد تمرکز در امر فعالیت های سیاسی بود. به منظور تضمین موفقیت این طرح، مجمع از منابع مالی فراوان و قدرت زیاد در زمینه ی ذیل برخوردار بود:
۱- دادن وام، اشتراک در سهام یا سهام قرضه شرکت های صنعتی،
۲- به دست آوردن زمینه برای ایجاد مجتمع های صنعتی.
عواملی که در بالا بدان ها پرداخته شد، مجمع را قادر به فراهم کردن سرمایه و امکانات لازم برای شرکت‌هایی نمود که نیازمند کمک بودند. از سوی دیگر، امکان سرمایه گذاری های مستقیم را نیز برای مجمع در فعالیت های صنعتی با همه ی امکانات، از جمله برق، آب، گاز، جاده، راه آهن و حتی بندر فراهم آورد. همچنین مجمع قادر به فراهم آوردن انگیزه های خاص نیز بود. از جمله نخستین انگیزه ها جایزه ای بود تحت عنوان"وضعیت پیشگامی” که در سال ۱۹۵۹ معرفی شد و هدف آن ارائه معافیت های مالیاتی به مدت پنج سال به شرکت هایی بود که از تکنولوژی کاربر استفاده می نمودند. در این برهه، منافع مورد انتظار یکی شدن با مالزی عملی نشد. در این دوره، دستاورهای سنگاپور نسبتا کم بود، به طوری که سهم منابع کارخانه ای از محصول ناخالص داخلی از ۹/۱۶ درصد در سال ۱۹۶۰ به ۱/۱۹ درصد در سال ۱۹۶۵ افزایش یافت، که با توجه به کوشش چشمگیر دولت و مجمع توسعه اقتصادی ناامید کننده بود. طی این دوره محصول ناخالص داخلی سالانه از رشدی معادل ۷/۵ درصد برخوردار بود، دستاوردی تقریبا ناچیز که سبب افت فاحش اقتصادی گردید.[۱۵۹]
جریان کلی سرمایه گذاری های خارجی طی این مدت ۱۵۷ میلیون دلار بود، که نمایانگر موفقیت نسبی در جلب شرکت های خارجی بود. علی رغم این و با وجود ایجاد حدود ۲۱۰۰۰ شغل در بخش صنعت، نرخ بیکاری بالای ۱۰ درصد باقی ماند. این دستاوردهای ناچیز اقتصادی سبب شد تا اقتصاددانان، سیاست های سنگاپور را در این دوره غیر موثر و ناکارآمد بدانند.[۱۶۰]
در دوره‌ی دوم سیاست های توسعه، سنگاپور توانسته بود در سال ۱۹۶۵ میلادی از مالزی جدا شود. این امر به نوبه خود باعث شد، میزان دسترسی کشور سنگاپور به بازار مالزی کاهش یابد، مسئله دیگر به وجود آمده در سال ۱۹۶۷ میلادی رخ داد، وقتی که انگلیس تمایل خود را به فراخوانی پایگاه نظامی در سنگاپور اعلام کرد. این امر سبب کاهش اعتماد به سرمایه گذاری در کشور سنگاپور گردید و نتیجه آن به صورت رکود و شرایط ناگوار بیکاری ظاهر شد. با این که اوضاع اقتصادی کشور وخیم به نظر می رسید، ولی به هر حال سیاست های اتخاذ شده از سوی دولت دوره ی قبل نتایج مثبت خود را به بار آورد:
۱- موفقیت دولت در حل مسئله مسکن سبب اعتماد مردم به حکومت گردید،
۲- سرمایه گذاری سنگین در آموزش و پرورش و آموزش های فنی و حرفه ای باعث افزایش تعداد کارگران نیمه ماهر گردید،
۳- چندین مجتمع صنعتی با کمک مجمع توسعه اقتصادی ایجاد شد که هر یک از این مجتمع ها دارای ساختاری عالی بود،
۴- مجمع توسعه اقتصادی، ظرفیت سازمانی خود را گسترش داد و به تجربیات چشمگیری در امر توسعه سرمایه گذاری های مشترکی با سایر سرمایه گذاران دست یافت که، متعاقب آن اولین کارخانه کشتی سازی با مشارکت یک شرکت ژاپنی انجام پذیرفت.[۱۶۱]
مهمترین مسئله اقتصادی سنگاپور، بیکاری در برنامه ی قبل حل نشده باقی مانده بود، بنابراین ایجاد شغل جزو نخستین اولویت های دولت قرار گرفت. بدون دستیابی به بازار مالزی، حکومت چاره ای جز کنار گذاشتن سیاست جایگزینی واردات به عنوان راهبرد اصلی رشد خویش را نداشت.
بدیهی بود صنعتی شدن در پس دیوارهای تعرفه ای، راه حل مطلوب برای کشوری کوچک و بدون قابلیت دسترسی به مواد خام نبود. به این دلیل بود که دولت کوشش های توسعه سرمایه گذاری خویش را به سرعت به سمت صنایع معطوف به صادرات با تکنولوژی کاربر تغییر داد.[۱۶۲]
سیاست‌های اتخاذ شده در این دوره سبب افزایش سرمایه گذاری های خارجی شد. در بخش صنایع، تعهدات سرمایه گذاری طی دوره ۱۹۷۳-۱۹۶۸ میلادی حدود ۳/۲ میلیارد دلار بالغ گردید. بخش اعظم این سرمایه ها از طرف ایالات متحده آمریکا بود که جانشین انگلیس به عنوان بزرگترین سرمایه گذار خارجی گردیده بود. بخش مهمی از سرمایه گذاری های اولیه آمریکا در صنایع مربوط به پالایش نفت و منسوجات و پوشاک بود. این سرمایه گذاری ها موجب افزایش در سطوح اشتغال صنعتی و صادرات شد.[۱۶۳]
دوره‌ی سوم، نخستین تلاش برای ارتقای اقتصادی صورت گرفت. در این شرایط، دولت هدف نیل به رشد بلند مدت را رها نکرد، ولی در عوض مجبور به اصلاح راهبرد اقتصادی خود شد، به طوری که تلاش های خود را در زمینه افزایش سرمایه گذاری از صنایع کارخانه ای کار بر کنار گذاشته و در عوض کوشش برای ارتقا و باسازی ساختار اقتصادی و تاکید بیشتری بر کیفیت، مهارت و محتوای تکنولوژی نمود.
در این زمینه از طرف وزیر وقت دارایی، هون، دو روش پیشنهاد گردید: افزایش تلاش برای جذب صنایع کارخانه ای (از قبیل پتروشیمی، ماشین آلات، مهندسی، الکترونیک پیشرفته، تجهیزات و ماشین های اداری) و کمک به صنایع موجود برای ارتقا ی مهارت‌ها و سطح تکنولوژی.
هون همچنین برنامه ای ده ماده ای را طراحی نمود، که هدف آن افزایش سطح مهارت‌ها و تکنولوژی تمام بخش صنعتی بود. سیاست های پیشنهادی وی عبارت بودند از:
۱- سیاست دستمزدها بر مبنای افزایش دستمزدهای نقدی، تحت رهبری شورای ملی دستمزدها،
۲- تلاش های فشرده برای توسعه ی نیروی انسانی به منظور ارتقای سطح آموزش‌های صنعتی،
۳- سیاست های درهای باز برای پذیرش مهندسان و تکنیسین ها و همچنین کارگران ماهر مورد نیاز برای پروژه های صنعتی،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]




۰.۴۹۷

 

۰.۴۵۳

 

۰.۴۲۴

 

۰.۶۶۱

 

 

 

۸-۴ بررسی دیاگرام‌های تحقیق و نتایج تحلیل مسیر
به منظور تحلیل ساختار پرسش­نامه و کشف عوامل تشکیل­دهنده هر سازه از بارهای عاملی استفاده شده است. تمامی بارهای عاملی کمتر از ۵/۰ لازم است از مدل کنار گذاشته شوند و مدل بدون در نظر گرفتن این شاخص‌ها مجدداً اصلاح و برآورد شود. تمامی مؤلفه­ ها، به جز مؤلفه ۵۸ که ضریب بار عاملی آن ۲۵۸/۰ بود (مؤلفه ۵۸-کارکنان مرد پلیس راهور صورتشان باید دارای محاسن (ریش) حداقل نمره ۴ و بیشتر در حد متعارف جامعه ایرانی باشند). مابقی مؤلفه­ ها روایی لازم را داشته‌اند، چرا که بار عاملی برای تمامی مؤلفه­ ها از مقدار ۵/۰ بیشتر شده‌اند. مؤلفه ­هایی که بار عاملی بالاتری داشته باشد، دارای اهمیت بالاتری نسبت به سایر شاخص‌ها می‌باشد. لذا شکل (۵-۴) مدل‌ تحلیل عاملی تأییدی اولیه قبل از اصلاحات را نشان می­دهد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل ۵-۴: مدل قبل از اصلاحات در حالت تخمین ضرایب استاندارد
۹-۴ مدل نهایی
با توجه به و محاسبات به­عمل آمده مدل‌ تحلیل عاملی تأییدی پس از اصلاحات را در حالت تخمین ضرایب استاندارد در شکل (۵-۴) نشان داده شده است. لذا در پاسخ به سؤال اصلی تحقیق می­توان گفت مدل مناسب مدیریت کیفیت خدمات راهنمایی و رانندگی به­شرح شکل (۶-۴) زیر می­باشد.
شکل۶-۴: مدل نهایی بعد از اصلاحات در حالت تخمین ضرایب استاندارد
متغیر‌ کیفیت خدمات پلیس راهور برونزا (مستقل) و متغیرهای ظاهر فیزیکی، کیفیت خدمات الکترونیک، مشروعیت و مقبولیت، حفظ ارزش‌های اسلامی، سازگاری فرهنگی، قابل اعتماد بودن، اطمینان دادن، کیفیت رفتاری، پاسخ­گویی به شهروندان، پاسخ­گویی قانونی، موقعیت، الزامات عملکردی و فن­آوری اثربخش درون­زا می‌باشند. تمامی شاخص‌های مدل اصلی بعد از اصلاحات دارای بار عاملی بزرگ‌تر از ۵/۰ و لذا می‌توان هم سویی سؤالات پرسش­نامه برای اندازه ­گیری مفاهیم را در این مرحله معتبر نشان داد. در واقع نتایج فوق نشان می‌دهد آنچه محقق توسط سؤالات پرسش­نامه قصد سنجش آن‌ ها را داشته است توسط این ابزار محقق شده است. لذا روابط بین سازه‌ها یا متغیر‌های پنهان قابل استناد است. شاخصی که بار عاملی بالاتری داشته باشد، دارای اهمیت بالاتری نسبت به سایر شاخص‌ها می‌باشد.
مدل نهایی در حالت قدر مطلق معناداری(|T-Value|)
شکل ۷-۴: مدل نهایی در حالت قدر مطلق معناداری(|T-Value|)
شکل (۷-۴) مدل‌ تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم را در حالت قدر مطلق معناداری ضرایب (t-value) نشان می‌دهد. به­عبارت دیگر مدل اصلاح­شده نهایی را آزمون می­ کند. این مدل در واقع تمامی معادلات اندازه ­گیری و معادلات ساختاری را با بهره گرفتن از آماره t، آزمون می‌کند. اگر مقدار آماره‌ی t از ۹۶/۱ بیشتر باشد. بر طبق این مدل، ضریب مسیر در سطح اطمینان ۹۵% معنادار می‌باشد. به­عبارت دیگر برای آن­که مشخص شود آیا ضرایب مدل ارزش معناداری دارند یا خیر؟ مدل آزمون می­ شود. نتایج آزمون مدل علاوه بر شکل (۷-۴) در جدول (۱۳-۴) نیز گزارش شده است.
جدول ۱۳-۴: نتایج آزمون معناداری (t) مدل نهایی

 

 

ابعاد کیفیت خدمات راهور

 

مقدارT در مدل نهایی

 

مقدار آماره T سطح ۹۵%

 

ضریب بار عاملی

 

 

 

ظاهر فیزیکی

 

۷.۸۱

 

۱.۹۶

 

۶۸۱/.

 

 

 

کیفیت خدمات الکترونیک

 

۱۵.۵۵۳

 

۱.۹۶

 

۸۷۱/.

 

 

 

مشروعیت و مقبولیت

 

۴۳.۳۴۰

 

۱.۹۶

 

۹۰۲/.

 

 

 

حفظ ارزش‌های اسلامی

 

۳۶.۳۸۳

 

۱.۹۶

 

۸۸۷/.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ق.ظ ]




تایید شده

 

 

 

بین انعطاف پذیری قیمت و قیمت گذاری ثابت در رفتار خرید مشتریان آنلاین تفاوت معناداری وجود دارد.

 

۰۰۰/۰

 

—-

 

تایید شده

 

 

 

 

۴-۴- الگوی نهایی تحقیق

در این قسمت با توجه به نتایج حاصل از آزمونهای آماری و ضرایب بدست آمده از تحلیل همبستگی، می توان الگوی نهایی تحقیق را همانند شکل ۶-۴ ترسیم نمود.

فصل پنجم

 

بحث و نتیجه گیری

 

۵-۱- مقدمه

در پایان هر فعالیت تحقیق محقق پس از آزمون فرضیات، می بایستی نتایج کار را ارائه دهد. نتایج حاصل از فرضیات نیز پایه هایی هستند که پیشنهادات بر اساس آن شکل می گیرند. بنابراین یکی از قسمت های مهم تحقیق که در واقع می تواند راهی برای تبدیل نظریات به عمل برای موفقیت در آینده باشد نتیجه گیری های صحیح و پیشنهادات مربوط و مناسب است. نتیجه گیری هایی که بر اساس تحلیل های صحیح ارائه شده باشد می تواند مشکلات موجود بر سر راه سازمان را که تحقیق به آن منظور طراحی شده است را برطرف کند.
پایان نامه - مقاله
در این فصل، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها خلاصه می شود و با تحلیل آنها سعی می شود تا به سوالاتی که در فصل اول از سوی محقق مطرح شده بود پاسخ داده شود. در بخش اول خلاصه نتایج حاصل از اجرای طرح تحقیق و پاسخ هر یک از سوالات تحقیق ارائه شده است. در بخش بعدی با بهره گرفتن از اطلاعات بدست آمده، پیشنهاداتی برای شرکتهای اینترنتی ایران ارائه گردیده و در نهایت پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده ارائه شده است.

۵-۲- نتیجه گیری از فرضیه ها

مجموعا در این پژوهش یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی با بهره گرفتن از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
براساس نتایج بدست آمده از تحلیل توصیفی مشخص گردید که اکثر پاسخ دهندگان به پرشسنامه مرد بوده و همچنین اکثرا در رده سنی ۳۰ سال به پایین و دارای مدرک لیسانس می باشند. از طرفی از بین پاسخ دهندگان، میزان آشنایی ۱۳۶ نفر با اینترنت در حد خوب بوده است.
در این راستا همانطور که در جداول مطرح شده در فصل چهارم قابل مشاهده است، میانگین متغیر قیمت گذاری منعطف مبتنی بر سفارش سازی برابر ۶۹/۳، متغیر قیمت گذاری منعطف تشویقی برابر ۷۶/۳، میانگین متغیر رفتار خرید برابر ۶۲/۳ و متغیر انگیزه خرید برابر ۵۱/۳(۸۰/۰) می باشد. که بیانگر این مطلب است که از میان متغیرها، متغیر قیمت گذاری منعطف تشویقی و متغیر رفتار خرید، دارای میانگین بالا می باشند.

۵-۲-۱- نتیجه گیری از فرضیه اصلی

فرضیه اصلی پژوهش عبارت بود از اینکه انعطاف پذیری قیمت با رفتار خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد.
در این تحقیق منظور از انعطاف پذیری قیمت فرآیندی است که چگونگی تطبیق و تنظیم منافع مشتریان را افزایش می دهد. برای موفقیت یک شرکت و بهتر بودن در فروش محصولات، نیاز به این خواهد بود که یک منبع اطلاعاتی واحدی را تشکیل دهیم که مشتری بتواند به آن دسترسی یافته و تحت تاثیر قرار گیرد. که در این راستا انعطاف پذیری قیمت این امر را ممکن می سازد. برای تبیین رفتار خرید مشتریان نیز از در متغیر رفتار خرید و انگیزه خرید استفاده گردیده است.
به منظور سنجش این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج به دست آمده حاکی از تایید فرضیه بوده است. یعنی با احتمال ۹۵% و با شدت همبستگی ۶۹ درصد، فرضیه اصلی مبنی بر اینکه انعطاف پذیری قیمت با رفتار خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد، تایید می گردد. بنابراین می توان گفت که افراد جامعه موافق هستند که قیمت گذاری منعطف بر رفتار خرید آنان موثر بوده است.

۵-۲-۲- نتیجه گیری از فرضیه فرعی اول

فرضیه فرعی اول پژوهش عبارت بود از اینکه انعطاف پذیری قیمت مبتنی بر سفارشی سازی با رفتار خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد.
سفارش سازی به مقایسه خدمات، محصولات تولیدی، محتوای آگهی به افراد و ترجیحات آنها اشاره دارد)ایفریم توربان و دیگران، ۲۰۰۸) همچنین کارل شاپیرو و دیگران توضیح دادند که همانطور که اینترنت شخصی سازی محصولات را آسان کرده، شخصی سازی قیمت ها را هم تسهیل نموده است. قیمت گذاری سفارشی اساساً توسط چند شرکت اینترنتی مورد استفاده قرار می گیرد. این هم محصولات و قیمت هایی که سفارش سازی شده اند، اطلاعات را در قبال درخواست پیشنهادهای موجود به مشتریان ارائه می دهند.
خرید مصرف کننده عمدتا شامل تصمیم گیری در مکان، زمان و نحوه خرید است. نیت خرید بسیاری از مصرف کنندگان از دیدگاه های مختلف بیرون می آید، این امر می تواند خود به علت لذت بردن از خرید و یا یادگیری در مورد فرایند خرید از راهی جدید همچون اینترنت باشد.
به منظور سنجش این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج به دست آمده حاکی از تایید فرضیه بوده است. یعنی با احتمال ۹۵% و با شدت همبستگی ۶۱ درصد، فرضیه فرعی اول مبنی بر اینکه انعطاف پذیری قیمت مبتنی بر سفارشی سازی با رفتار خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد، تایید می گردد. بنابراین می توان گفت که افراد جامعه موافق هستند که انعطاف پذیری قیمت مبتنی بر سفارشی سازی بر رفتار خرید آنان موثر بوده است.

۵-۲-۳- نتیجه گیری از فرضیه فرعی دوم

فرضیه فرعی دوم پژوهش عبارت بود از اینکه انعطاف پذیری قیمت مبتنی بر سفارشی سازی با انگیزه خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد.
قیمت گذاری منعطف مبتنی بر سفارش سازی اشاره بر این دارد که قیمتهای متفاوت را برای افراد متفاوت بر اساس تمایل آنها به پرداخت، به کار می‌گیرند.این نوع قیمت‌گذاری این سوال را به وجود می‌آورد که آیا چنین تاکتیک‌هایی برای جامعه مناسب و یا سودآور هست یا خیر.
خرید کالاهای متفاوت توسط افراد مختلف پیچیدگی های متفاوتی دارد ، خرید بعضی از کالاها مستلزم طی هر سه مرحله فرایند رفتار خرید مصرف کننده است در حالی که خرید برخی از کالاها یا کالاهایی که به طور مداوم مصرف می شوند بسیار ساده و نیازمند طی مراحل مختلف نخواهد بود . مشتریان سعی می کنند فرایند خرید را از طریق اعتماد به دیگران، وفاداری به مارک و غیره، ساده نمایند )هاوکینز و دیگران،۲۰۰۷).
به منظور سنجش این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج به دست آمده حاکی از تایید فرضیه بوده است. یعنی با احتمال ۹۵% و با شدت همبستگی ۶۹ درصد، فرضیه فرعی دوم مبنی بر اینکه انعطاف پذیری قیمت مبتنی بر سفارشی سازی با انگیزه خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد، تایید می گردد. بنابراین می توان گفت که افراد جامعه موافق هستند که انعطاف پذیری قیمت مبتنی بر سفارشی سازی بر انگیزه خرید آنان موثر بوده است.

۵-۲-۴- نتیجه گیری از فرضیه فرعی سوم

فرضیه فرعی سوم پژوهش عبارت بود از اینکه انعطاف پذیری قیمت تشویقی با رفتار خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد.
قیمت گذاری منعطف تشویقی فرایند است که انگیزه تصمیم گیری یا انجام عمل خرید توسط مصرف کنندگان، کسب و کار، و یا دیگر شرکت کنندگان در اقتصاد را ایجاد می کند. مشوق هایی که بیشتر در مطالعه اقتصاد مورد توجه قرار گرفته اند مشوق های مبتنی بر قیمتها می باشد. هنگامی که قیمت بالاتر است انگیزه مشتریان برای خرید کمتر و انگیزه فروشندگان برای فروش بیشتر است.
با توجه به اینکه افراد خواسته ها و نیازهای متفاوتی دارند ، در نتیجه رفتار آنها متفاوت است و این متفاوت بودن رفتار مصرف کننده ، پیش بینی رفتار مصرف کننده را برای بازاریابان مشکل تر می کند، رفتار مصرف کننده شامل انتخاب، خرید، مصرف و از بین بردن محصولات و خدمات است که شامل سه مرحله فعالیتهای قبل از خرید، فعالیتهای خرید، فعالیتهای پس از خرید می باشد.
به منظور سنجش این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج به دست آمده حاکی از تایید فرضیه بوده است. یعنی با احتمال ۹۵% و با شدت همبستگی ۵۴ درصد، فرضیه فرعی سوم مبنی بر اینکه انعطاف پذیری قیمت تشویقی با رفتار خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد، تایید می گردد. بنابراین می توان گفت که افراد جامعه موافق هستند که انعطاف پذیری قیمت تشویقی بر رفتار خرید آنان موثر بوده است.

۵-۲-۵- نتیجه گیری از فرضیه فرعی چهارم

فرضیه فرعی چهارم پژوهش عبارت بود از اینکه انعطاف پذیری قیمت تشویقی با انگیزه خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد.
مشوق های قیمت نقش اساسی را در سیستم تخصیص بازی می کنند. در برخی موارد ، کالاهایی هستند که مردم آنها را دوست ندارند ولی گاهی اوقات مجبور به مصرف همان کالاها می شوند. در اینجا برای چنین کالاهایی مشوق هایی از لحاظ قیمت منظور می گردد تا مشتری را به مصرف بیشتر این نوع کالاها ترغیب نماید. در مواردی دیگر، مشتری قیمت بالاتر برای کالا را به مفهوم کیفیت بالاتر برای آن تلقی می کند و بنابراین تمایل بیشتری به خرید محصولات با قیمت بالاتر دارد که این مورد بیشتر شامل کالاهای لوکس است. دو نوع قیمت گذاری برای قیمت گذاری تشویقی عبارتند از قیمت گذاری دو بخشی و قیمت گذاری بر اساس تخفیفات مقداری.
به منظور سنجش این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج به دست آمده حاکی از تایید فرضیه بوده است. یعنی با احتمال ۹۵% و با شدت همبستگی ۶۲ درصد، فرضیه فرعی چهارم مبنی بر اینکه انعطاف پذیری قیمت تشویقی با انگیزه خرید مشتریان آنلاین رابطه معنی داری دارد، تایید می گردد. بنابراین می توان گفت که افراد جامعه موافق هستند که انعطاف پذیری قیمت تشویقی بر انگیزه خرید آنان موثر بوده است.

۵-۲-۶- نتیجه گیری از فرضیه فرعی پنجم

فرضیه فرعی پنجم پژوهش عبارت بود از اینکه بین انعطاف پذیری قیمت و قیمت گذاری ثابت در رفتار خرید مشتریان آنلاین تفاوت معناداری وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:07:00 ق.ظ ]