در سال ۱۹۵۷ فردی به نام «فرد ویلت»[۵] دونده قدیمی المپیک، دورهای از تمرینات پلایومتریک را در ایالات متحده مورد استفاده قرار داد. پذیرش این نوع تمرینات از سوی مربیان آمریکا به کندی انجام میشد؛ زیرا عدهای معتقد بودند که تمرینات پلایومتریک اجرای اصلی ورزشکاران را به تأخیر میاندازد و ورزشکاران پس از انجام این تمرینات به زمان زیادی برای بازیافت نیاز دارند و عدهای هم نحوه استفاده از این تمرینات را به خوبی درک نکردند(۲۰).
در حال حاضر بسیاری از مربیان در رشتههای گوناگون ورزشی، موفقیت خود را مدیون استفاده از این تمرینات میدانند. برای مثال «کن فورمن»[۶] سرمربی تیم ملی دو و میدانی زنان آمریکا، عامل برتری ورزشکاران حرفهای خود، «ترزا اسمیت»[۷] در پرش ارتفاع، «ماراتا واتسون»[۸] در پرش طول و «کارین اسمیت»[۹] در پرتاب نیزه را که دارای عناوین قهرمانی جهانی و المپیک هستند، شرکت در تمرینات متفاوت با تأکید بر تمرینات پلایومتریک عنوان کرده است(۱۹).
گزارشی از آخرین اطلاعات نشان داده است که بسیاری از دوندگان مسافتهای طولانی، برخی از تمرینات پلایومتریک را در برنامه تمرینی خود جای دادند. «دینا دراسن»[۱۰] دارنده مقام سوم جهانی در سال ۲۰۰۳ در رشته ماراتن بود. وی گزارش کرده بود که از مهارتهای پلایومتریک به میزان دو ساعت و سه روز در هفته استفاده میکرد. او اعتقاد داشت که این تمرینات به شدت مفید است. «سباستین کو»[۱۱] رکورددار سابق جهان در دوی ۸۰۰ متر(با زمان ۱:۴۱:۷۳)، ۱۰۰۰ متر(با زمان ۲:۱۲:۱۸) و ۱۵۰۰ متر(با زمان ۳:۳۲:۰۳)، استفاده زیاد از تمرینات پلایومتریک به همراه تمرینات با وزنه و سرعتی را گزارش کرده است(۳۷).
گرچه در ابتدا تمرینات پلایومتریک در ورزشکاران دو و میدانی و پرندهها و پرتابکنندهها استفاده میشد، اما امروزه در بسیاری از ورزشهایی که به حرکات توانی همچون(فوتبال، والیبال، بسکتبال، هاکی و بیسبال) نیاز دارند نیز استفاده میشوند(۸۰).
همانطور که قبلاً ذکر شد، تمرینات الاستیک یک نوع جدید از تمرینات پلایومتریک میباشد. در ادامه برخی از تحقیقاتی که در زمینه اثر تمرینات الاستیک مقاومتی مطرح شده، اشاره میشود. در یک تحقیق که توسط «مارک دی ریکارد»[۱۲] و «کیونگ موهان»[۱۳] در سال ۲۰۱۱ انجام شد، ۲۰ مرد و زن به مدت ۴ هفته به تمرینات الاستیک مقاومتی پرداختند. مشخص شد که این نوع تمرینات موجب تقویت عضلات مچ پا شد و از رگ به رگ شدن مکرر به طور محسوسی جلوگیری نمود(۵۹).
در تحقیقی که «فیل پیج»[۱۴] در سال ۲۰۱۱ بر روی برخی از زنان مبتلا به سندرم استخوان ران انجام داد، نشان داد که تمرینات الاستیک مقاومتی مانند سایر تمرینات مقاومتی در درمان سندرم استخوان پا مؤثر است و باعث کاهش درد و بهبود عملکرد و بهبود قدرت آنها میشود. مطالعات «الکترو مایو گرام» تائید کرد که تمرینات الاستیک مقاومتی با تمرینات ایزوتونیک قابل مقایسه است(۷۳).
در سال ۲۰۱۱ «سوزان کوتوسکی» و «نانسی تالبوت» و «دکستر ویت»[۱۵] تحقیقی در زمینه فعالیت الکترومیوگرافیک عضلات کتف با بهره گرفتن از تمرینات الاستیک مقاومتی و وزنه انجام دادند که طی آن نشان دادند که انتخاب نوع حرکات ورزشی در برنامههای توانبخشی برای فعال کردن عضلات کتف مهم است و مطالعه نشان داد تمرینات مقاومتی الاستیک باعث تقویت و افزایش سطح فعالسازی عضلات کتف میشود(۸۹).
«والکان توپال»[۱۶] و همکاران در سال ۲۰۱۱ تحقیقی بر روی تکواندوکاران نوجوان انجام دادند که مشخص شد بر اثر تمرین مقاومتی با باندهای الاستیک به مدت ۶ هفته، شدت ضربات پای تکواندوکاران بهبود یافت و تأثیر مثبتی در گرفتن امتیاز داشته است(۹۰).
۲-۲-۳- انعطافپذیری
یکی از قابلیتهایی که تکواندوکاران باید در تمرینها به سختی به آن بپردازند، انعطافپذیری است. فقدان انعطافپذیری میتواند عملکرد را تحت تأثیر و در نتیجه منجر به آسیبدیدگی شود. آز آنجا که انعطافپذیری خاص مفاصل است، لذا توصیه میشود تا تکواندوکاران توجه خود را روی عضلات خاص مثل کمربند شانهای، پشت، مفصل ران و مچ پا قرار دهند. سه روش تمرین کششی که انعطافپذیری را توسعه میدهند، عبارتند از:
-
- استاتیک: این تمرین به تکواندوکار اجازه میدهد تا مفصل خود را تا انتهای دامنه حرکتی به حرکت درآورد و این وضعیت بین ۱۰ تا ۶۰ ثانیه نگه دارد.
-
- کشش PNF[17]: این شیوه به تکواندوکار اجازه میدهد تا انتهای دامنه حرکتی، حرکت کند. گروه عضلات موافق را برای مدت تقریباً ۶ تا۱۰ ثانیه به صورت ایزومتریکی منقبض کند، منبسط کند، حفظ کند و سپس حرکت را تکرار کند.
-
- بالستیک: در این روش تکواندوکار، حرکات ناگهانی، منقطع و پرشی را استفاده میکند تا حرکت از اندازه طبیعی نیز بگذرد(۱۷).
برخی از پژوهشها، از این مسأله که روشهای کششیPNF نسبت به روشهای استاتیک سبب انعطافپذیری بیشتر عضله میشوند، حمایت میکنند. به نظر محققان، چون در این روشها از انقباضهای اکتیو به جای کشش پاسیو استفاده میشود، افزایش دامنهی حرکتی، به دلیل توانایی روشهای PNF در کاهش تنش اکتیو عضله است؛ یعنی اثر روش PNF ناشی از کاهش فعالیت رفلکسی به دنبال استفاده از این روشهاست(۴۷، ۴۸، ۴۹). نظریهپردازان روی اصول نوروفیزیولوژیک تأکید میکنند و میگویند آورانهای تحریکی از دوکهای عصبی عضلانی یا آورانهای مهاری از ارگان تاندونی گلژی، یا هر دو این آورانها مسئول تاثیرات تکنیکها هستند(۳۲، ۶۰، ۶۷).
بعضی دیگر اعتقاد دارند که علت تأثیر بیشتر تکنیکهای داینامیک، افزایش روندهای متابولیک است که سبب افزایش درجهی حرارت و در نتیجه کاهش ویسکوزیتی عضله می شوند و اجازه میدهند که عضله به نرمی منقبض شود. عضله گرم شده به سهولت با نیروهای وارده هماهنگ شده و منجر به افزایش انعطافپذیری خواهد شد(۶۸)، ولی برخی از پژوهشها نشان دادند که با وجود افزایش دامنهی حرکتی به دنبال استفاده از روشهای PNF، فعالیت الکترومیوگرافی عضلات در این روش بیشتر از روش کشش استاتیک است(۶۷). از طرف دیگر، چون برخی محققان نشان دادند که کشش استاتیک دامنهی حرکتی را بیش از دو برابر نسبت به کشش داینامیک افزایش میدهد و همچنین به دلیل آزردگی کمتر عضلات با روش کشش استاتیک، تمایل به استفاده از این روش بیشتر است(۵۰). عدهای میگویند که به علت طولانی بودن زمان کشش در کشش استاتیک، دوک عضلانی تطابق پیدا میکند و فعالیت آن متوقف میشود، نتیجهی این تطابق و ریلکسیشن متعاقب آن، افزایش طول عضله است(۴۳، ۷۶).
شکل، نوع و ساختار مفصلها بر قابلیت انعطافپذیری تأثیر میگذارند. لیگامنتها و تاندونها نیز بر انعطافپذیری تأثیر دارند. هر قدر قابلیتهای ارتجاعی بیشتر باشد، دامنهی حرکتی نیز بیشتر میشود. عضلاتی که از مفصل میگذرند یا مجاور آن قرار دارند، بر انعطافپذیری آن نیز تأثیر میگذارند. در هر حرکتی، انقباض عضلهی عمل کننده(موافق) به موازات شل شدن و یا کشیده شدن عضلات مخالف انجام میگیرد. هر قدر عضلات مخالف آزادتر(انعطافپذیرتر) باشند، انرژی کمتری صرف غلبه بر مقاومت آنها میشود، در نتیجه، تمرینهای انعطافپذیری تار عضلانی را برای کشیدگی افزایش میدهد.
سن، جنس، دمای عمومی و دمای ویژه عضله نیز از عوامل اثرگذار بر انعطافپذیری است. همچنین وسعت حرکت با نرمش طبیعی افزایش مییابد؛ زیرا فعالیت تدریجی بدنی جریان خون را در عضله شدت میبخشد و باعث ارتجاعیتر شدن تارها میشود.
قدرت و انعطافپذیری با هم سازگارند، چون قدرت به سطح مقطع عضله و انعطافپذیری به میزان کشیدگی عضله بستگی دارد. این دو ساز و کار متفاوتی دارند و به همین دلیل نمیتوانند یکدیگر را حذف کنند. ژیمناستهایی که هم قوی هستند و هم از انعطافپذیری کافی برخوردارند دلیلی بر این ادعا هستند(۴).
«فولز»[۱۸] و همکاران(۲۰۰۰)، دریافتند که حداکثر انقباض ارادی و فعالیت عصبی عضلانی عضله سه سر بازویی بلافاصله بعد از کشش ایستا مختل میشود(۴۵).
تکواندوکار موفق مرد باید انعطافپذیری عالی و داشتن دامنهی حرکتی مناسب در ناحیهی کمر و حفظ تعادل مناسب برای افزایش ضربات امتیازآور در موقعیتهای گوناگون داشته باشند. همچنین احتمال میرود عواملی چون سرعت و چابکی تکواندوکاران باید تقویت شود(۲۴).
۲-۲-۴- چابکی
چابکی عبارت است از: توانایی کنترل تعادل با تغییر ریتم حرکات در زمانی محدود، توانا در سرعت تغییر جهت بدن یا اندامهای بدن بدون از دست دادن سرعت بدن(۳۰).
چابکی، توانایی تغییر وضعیت و تغییر مسیر حرکت بدن، یا اعضایی از بدن به صورت دقیق و با حداکثر سرعت ممکن و بدون از دست دادن تعادل است. چابکی ممکن است عمومی و یا ویژه(با توجه به مهارتهای ویژه ورزشی) باشد. به عبارت دیگر، چابکی عبارت است از: قابلیت تغییرپذیری بدن. در تقسیمبندی دیگر چابکی، ممکن است به چابکی درجا و چابکی حرکتی تقسیم شود. چابکی درجا یا چابکی در تغییر شکل و وضعیت بدن، نوعی از چابکی است که با «تغییر سریع وضعیت بدن به صورت درجا» تعریف شده است و چابکی حرکتی عبارت است از: «توانایی عضلهها برای تغییر مسیر حرکت بدن در حین دویدن به صورت ارادی».
در فعالیتهای ورزشی که تغییرات سریع تمام بدن یا یکی از اعضاء آن نیاز است، چابکی از اهمیت خاصی برخوردار است. شروعهای سریع، جهشها، پرشها، توقفهای ناگهانی و تغییرات سریع در مسیر حرکت همه به عنوان پایه و اساس و عوامل مهم چابکی هستند.
عوامل مختلفی بر چابکی تأثیر دارند که این عوامل عبارتند از:
-
- شکل بدن: به طور کلی میتوان گفت که افراد عضلانی با عضلاتی هماهنگ و قوی از چابکی بیشتری نسبت به افراد استخوانی یا چاق برخوردارند.
-
- سن: در نوجوانان تا سنین ۱۴ سالگی چابکی افزایش مییابد و این افزایش تا قبل از بلوغ ادامه دارد.
-
- جنس: در خلال سالهای قبل از بلوغ، پسران نسبت به دختران چابکی کمتری دارند، ولی بعد از بلوغ پسران نسبت به دختران به طور قابل ملاحظهای چابکتر میشوند.
۴٫وزن: از جمله عواملی که با چابکی رابطه معکوس دارد وزن است، هر قدر وزن بدن سبکتر باشد، بدن نیز چابکتر بوده و سرعت بیشتری دارد.
-
- خستگی: خستگی از جمله عواملی است که تا حد زیادی باعث کاهش چابکی میشود؛ زیرا خستگی اثر کندکننده بر روی اجزای تشکیلدهندهی چابکی از قبیل قدرت، زمان عکسالعمل، سرعت حرکت و هماهنگی دارد.
-
- قد: قد بلند با چابکی رابطه معکوس دارد(۸).
۲-۲-۵- توان انفجاری
توان انفجاری به عنوان به کارگیری حداکثر قدرت عضلات درگیر در کمترین زمان ممکن تعریف شده است. توان همواره یکی از مهمترین عوامل آمادگی جسمانی-حرکتی و عامل موفقیت ورزشکاران در رشتههای مختلف ورزشی به شمار میرود. محصول قدرت و سرعت را توان گویند. هر گونه افزایشی در عامل توان باید نتیجه پیشرفت قدرت یا سرعت یا هر دوی این عوامل باشد. مزیت تمرینات انفجاری و پرتوان این است که در این گونه تمرینات، دستگاه عصبی تمرین داده میشود. سازگاری فیزیولوژیکی دیگری که در اجرای توان مهم است، بهکارگیری تعداد بیشتری از تارهای عضلانی در زمان بسیار کم است.
شاخص دیگری از سازگاری با تمرینات توان، هماهنگی بهتر عضلات یا توانایی عضلات موافق و مخالف برای همکاری مؤثر در اجرای یک حرکت است. ساختار و نوع تارهای عضلانی از عوامل تعیینکنندهی توان محسوب میشوند. در این میان آرایش سارکومرها، طول تارها، سطح مقطع و کل توده عضلانی در توانایی فعالیتهای غیرهوازی مؤثرند(۱).
«بومپا»[۱۹](۱۹۹۹) اظهار میدارد در ورزشهای رزمی، شروع سریع و قوی یک فن توسط مهاجم از حرکت مؤثر حریف جلوگیری میکند و ورزشکاران باید سریع و با قدرت به حمله حریف واکنش نشان دهند(۳۳).
«هو»[۲۰](۱۹۹۸) در مسابقات آسیایی ۱۹۹۸ با مطالعه ۴ تکواندوکار شرکتکننده در رقابتهای نهایی توانایی بیهوازی این ورزشکاران را خوب گزارش کرد(۵۳). «هتزلر»[۲۱] نشان داد ورزشکاران نخبه باید توانایی بدنی توان بیهوازی مناسبی داشته باشند(۵۲).
«میل هیم»[۲۲](۲۰۰۱) گزارش کرده توان بیهوازی و ظرفیت هوازی تکواندوکاران در پی یک دوره تمرین به ترتیب ۲۴ و ۵/۶۵ درصد افزایش نشان داده است(۶۴). توان انفجاری زیاد برای انجام ضربات و مهارتهای سریع و انفجاری لازم و ضروری است(۲۴).
۲-۲-۶- قدرت بیشینه(۱RM)
سنگینترین باری که یک ورزشکار میتواند در یک حرکت بلند کند، قدرت بیشینه نامیده میشود و به صورت صد در صد بیشینه یا یک تکرار بیشینه بیان میشود. قدرت بیشینه، پایه و اساس بار تمرین در هر مرحله از قدرت میباشد(۳). قدرت، توانایی به کاربردن نیرو است. اگر کسی سعی دارد عملکرد ورزشکاران را بهبود بخشد، باید بیش از هر چیز به توسعهی قدرت بپردازد. قدرت ظرفیت عصبی- عضلانی برای غلبه بر مقاومت خارجی و داخلی میباشد. حداکثر قدرتی را که ورزشکار میتواند تولید کند، به ویژگیهای بیومکانیک حرکت(از قبیل کاربرد اهرم، میزان مشارکت گروههای عضلانی بزرگتر) و مشارکت انقباضهای عضلات بستگی دارد. پس از برنامهی تمرینی قدرتی، عضله به دلیل عوامل زیر بزرگتر یا هیپرتروفی میشود.