کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



در نوع اول، بیشتر قسمت تنه با بدنه جایگاه در تماس است و کابل یا زنجیر قفل کننده معمولا تنه را در بر می گیرد. نوع دوم، تنها چرخ جلو دوچرخه را در بر می گیرد و چرخ جلو به آن قفل میشود(مرتضایی،۱۳۸۲:۱۱۵)
تصویر شماره (۲۱-۲) جایگاه دوچرخه
۱-۸-۱۸-۲ :مواد و مصالح
مواد و مصالح محکم و مقاوم در برابر خوردگی و تخریبگری بیشتر عمومیت دارند. قطعات بتنی پیش ساخته، لوله های فولاد سخت با گالوانیزاسیون گرم و الوار هاییاز جنس سخت چوب ها از آن جمله هستند.
این وسایل را که جزئی از مبلمان شهری به حساب مب آیند می توان به دیوار، سطح یا در عمق زمین ثابت کرد.
تصویر شماره(۲۲-۲) جایگاه دوچرخه؛ بتنی - زمین
۲-۸-۱۸-۲ :مکان یابی
جایگاه دوچرخه باید در قلمرو جدول با حداقل فاصله ۹۰ سانتی متر از یکدیگر و یا هر مکان شهری دیگر قرار گیرند و یا در صورت امکان در محوطه پارکینگ مجاور و یا عقب نشینی خیابان استقرار یابند(انجمن شهرسازی امریکا،(۳۷۸:۱۳۸۷)
تصویر شماره(۲۳-۲): محل پارک دوچرخه
۹-۱۸-۲ :آبخوری
آبخوری ها اغلب در فصل تابستان که اغلب پیاده روی طاقت فرسااست کاربرد دارند.
در طراحی آبخوری عمومی باید طیف استفاده کنندگان و مخاطبان آن را به دقت بررسی نمود. سنین مختلف نیازهای مختلفی دارند. آبخوری نباید بر سر راه پیادگان نصب شودتا ایستادن و آب خوردن مانع عبور و مرور گردد. رعایت نکات بهداشتی در طراحی آبخوری حائز اهمیت است.
۱-۹-۱۸-۲ :مواد و دوام
از آنجایی که آبخوری ها از انواع متنوعی هستند، می توان آنها را از مواد مختلف ساخت. معمولا موادی که در ساخت آبخوری ها به کار می رود،عبارتند از:
الف) بتن
ب) فلز: آهن گالوانیزه، استیل، آلومینیوم
ج) فایبر گلاس
د) استیل
۲-۹-۱۸-۲ :ارگونومی
نکاتی که در ارگونومی باید مورد توجه قرار گیرد، عبارتند از:
الف) ارتفاع آبخوری برای استفاده افراد معمولی و بزرگسالان بین ۹۰-۸۶ سانتی متر و جهت استفاده معلولین و کودکان ۷۶-۷۴ سانتی متر باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ب) چنانچه ارتفاع آبخوری از۸۵ سانتی متر تجوز ننماید، میتوان مورد استفاده ی گروه های مختلف قرار گیرد.
ج) طراحی زاویه ریزش آب، انتخاب نوع شیر، نعیین محل ایستادن استفاده کننده و دسترسی بهینه به شیر، به نحوی که ماکان خیس شدن استفاده کننده کاملا از بین برود، ضروری است.
تصویر شماره(۲۴-۲) آبخوریهای عمومی با ابعاد پیشنهادی
۱۰-۱۸-۲ :تیرک
بولارد یا تیرک خیابانی، تندیس های کوچک مقیاس شهر هستند، آنها حرکت را در سطح سواره رو و یا پیاده رو کانال بندی و تنظیم می کنند. در ضمن اجازۀ ورود وسایل نقلیه موتوری را به داخل برخی محدوده ها نمی دهند. در کل محددود کننده های مفیدی در سطح خیابان هستند و جانشین خوبی برای جدول ها به شمار می آیند. شعار تیرک خیابانی خطاب به سواره ها این است: «بیرون نایست، وسیله ات را پارک کن و پیاده وارد شو(مرتضایی، ۱۳۸۲: ۱۰۳)
۱-۱۰-۱۸-۲ :مواد و دوام
مصالح رایج در ساخت تیرکها را از میان مواد زیر می توان یافت:
الف) قطعات پیش ساخته بتنی: یک بافت متراکم و برجسته چیزی است که بتن بدست می دهد. یان ویژگی برای هماهنگی بیشتر می تواند در ادامه کف سازی و سنگفرش سواره و پیاده رو باشد. اگر قالب های استاندارد بکار رود. بتن تقریبأ یک انتخاب ارزان بدون مراقبت های زیاد خواهد بود (مرتضایی، ۱۳۸۲: ۱۰۴).
ب) استیل: جانشین خوبی برای چدن است. گرچه از دوام کمتری برخوردار است. از استیل مستلزم آماده ساختن مناسب آن، مثلأ با گالوانیزه کردن قبل از رنگ می باشد. جهت مقاوم نمودن استیل روکش محافظتی از اهمیت خاصی برخوردار است.
ج) چدن: فقط گرافیت ( نوعی از چدن مقاوم) استوانه ای (انعطاف پذیرو نشکن) می بایست، مورد استفاده قرار گیرد. این نوع چدن استقامت جانبی بیشتری داشته، قابل بریدن و جوش دادن بوده و در برابر زنگ زدگی از مقاومت بالایی برخوردار است.( قنبری: ۱۳۸۹: ۱۷۹)
د) آلومینیوم: ماده ای سبک که برای نقاط پرترددو سنگین توصیه نمی شود. نوع سیکلون دار آن ترجیح داده می شود. مقاطع و فرم های بیشماری از اکسترود آلومینیوم حاصل می شوند و می توانند مدل های خوبی برای جایگزینی طرح های چدنی قدیمی بویژه در مناطق ساحلی باشند(مرتضایی، ۱۳۸۲: ۱۰۵).
ه) چوب: استفاده از تیرک چوبی به کمی مراقبت نیاز دارد، با علم به اینکه به تدریج نیز پوسیده می شود. سخت چوبها مناسبترین برای فضاهای باز هستند و می توان آنها را تراش داد و کنده کاری نمود (همان منبع،۱۰۶)
۱۱-۱۸-۲ :کیوسک ها
کیوسک ها کانون هایی برای اطلاع یافتن عموم مردم از وقایع جامعه و بطور کلی چنین اعلانهایی به شمار می آیند.
کیوسک ها در صورت دارا بودن طرح و مکان یابی مناسب می توانند شخصیت طراحی ویژه ای برای خیابان و یا حتی پهنه ای بزرگ تر ایجاد کنند. کیوسک ها را می توان به گونه ای طراحی کرد که دکه تسهیلات مختلفی همچون جایگاه روزنامه، نقشه، تلفن عمومی و علائم و نشانه ها را در خود جای دهند. هنگام ارزیابی مناسب بودن کیوسک ها، می بایست عرض پیاده رو، تعداد عابرین، طرح پیشنهادی و دوام زیادی را مد نظر قرار داد، تا اطمینان لازم از سودمند بودن آنها برای محل مورد نظر بدست آید. طرح کیوسک ها بسی متنوع است: از انواع سنتی یا پرتزئین گرفته تا نمونه های جدیدتر بتنی و چوبی و فلزی. غالبأ طراحی کیوسک می تواند بخشی از برنامه هنر هماهنگی باشد و نمونه های هنری بدیع را در جوامع بوجود آورد. کیوسک ها نیز مانند اغلب مبلمان خیابانی، با توجه به ابعادشان در مجاورت جدول و تنها در پیاده راه های عریض استقرار می یابند.
محل عریض شدن پیاده رو (واشدگاه) در محل تقاطع اولویت نخست برای مکان استقرار کیوسک ها به شمار ِ آیند( انجمن شهر سازی امریکا، ۱۳۸۷: ۳۸۰)
تصویر شماره (۲۵-۲)نمونه ای از کیوسک های متفاوت در شهر
۱۲-۱۸-۲ :تابلوها و علایم
تابلو شهری جزئی از تجهیزات شهری هستند که خارج از فضاهای بسته قرار می گیرند. کاربرد اصلی آنها انتقال پیامی از سوی شخص، گروه یا مؤسسه ای به سایر شهروندان به صورت موجز و بوسیله علایم- اعم از نوشته یا تصویر است. این تجهیزات شهری، سطح یا احجامی هستند که از مصالح مقاوم یا سخت، ساخته شده اند و به منظور استفاده ی دایم یا موقت بکار می روند (مؤسسه نما درسا گستر، ۱۳۷۸: ۱۷)
برای علایم و تابلوها می توان پنج وظیفه تعیین کرد:
جهت یابی و هدایت گری، معابر و گذر گاه ها
شناسایی، ابنیه، میدانها، پارکها
کنترل ترافیک ( راهنمایی ورانندگی )، تابلوهای توقفگاه و …
اطلاعاتی واگاهی دهنده، تاریخی، اتفاقات، موقعیت
آیین تشریفاتی، پلاکارد، پرچم، دیوار نگاره، نشان، لوگاتایب
۱-۱۲-۱۸-۲ :دسته بندی علایم
نشانه ها به شش دسته یا نوع اصلی تقسیم می شوند: علایم مخصوص تعیین موقعت اطلاعات، راهنما، معرف، قانونی، تزیینی(نجف زاده، ۱۳۷۳: ۱۸)
الف) علایم مخصوص تعیین موقعیت: این نشانه ها موقعیت فرد را در محلی که قرار دارد مشخص می کند. مانند نقشه ها، مناظر گسترده شده، نقشه های راهنمایی ورود و خروج، نشانه های مرجع و علایم مرزی (همان منبع: ۹۱)
ب ) علایم اطلاعات: در بیشتر نوشته ها قانونأ به عنوان وسیله اطلاع دهنده تعبیر می شوند. در حالی که کاتالوگها، جدول زمانی و جهت یابی به شکل کتاب، شامل اطلاعات هستند. نشانه هاغی اطلاعاتی همه جا در محیط اطراف دیده می شمند. اطلاعات آنها شامل زمانه ای شروع و خاتمه ی کار، اجناس موجود، برنامه های آینده و جزو آن است. فرم و شکل این علایم با توجه به فروشگاه های خرده فروشی مورد استفاده دارند. طراحی آنها به گونه ای است، که قابل فهم بوده و در مکان مناسبی مانند ورودی ها قرار می گیرند و به همین سبب از سردر گمی عمومی می کاهند (همان منبع: ۹۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 11:08:00 ب.ظ ]




خدمات بهداشتی

 

- زیر ساخت (گروه های خویار، برنامه های حمایت و آموزش سلامت)
- خروجی (نرخ های ایمن سازی)
- منابع (پزشکان و دستیاران)
- دسترسی مالی (درصد پوشش بیمه و فاصله جغرافیایی به خدمات اورژانسی)؛ فردی (خدمات موجود به زبان های خارجی)
- پروفایل عمومی
- برنامه های آموزشی سلامت شهر
- نسبت پرستاران به ساکنان: نسبت به رزو مراقبت های اولیه سلامت به ساکنان
- درصد جمعیت تحت پوشش بیمه سلامت

 

محیط اجتماعی

 

- آموزش
- سواد
- ساختار اجتماعی(ساختار خانواده)
-گسیختگی اجتماعی (بزهکاری و استفاده ازخدمات اورژانسی)

 

 

 

محیط فیزیکی

 

- آلودگی (آب، هوا، زمین و زباله خانوار)
- مسکن (فضای زندگی، کیفیت، تسهیلات برای گروه های خاص و بی خانمان ها)
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
- طراحی شهری (فضای سبز، تسهیلات پیاده راه و ورزشی)
- حمل ونقل (حمل ونقل عمومی، وسعت و محدوده مسیرهای دوچرخه)

 

خدمات عمومی

 

- بودجه برای اقدام سلامت و اجتماعی

 

 

 

منبع: (صرافی و همکاران، ۱۳۹۳: ۱۱۲-۱۱۱)
۲-۴-۷-۲ راهکارهای دستیابی به شهر سالم
غیر قابل تفکیک بودن سلامتی و بهداشت با برنامه ریزی شهری ایده ی تازه ای نیست، در واقع در اکثر کشورهای اروپایی، آغاز برنامه ریزی شهری به اوایل قرن بیستم بر می گردد که از نگرانی های عمومی درباره سلامتی و مسکن شهروندان ناشی شده است (بارتون، ۱۳۸۹: ۱۹). دستیابی به شهر سالم امر پیچیده ای است که مستلزم مشارکت دادن همه ی بازیگران، نمایندگان و گروه های ذینفع با سوابق، آرمان ها، پتانسیل و فرهنگ های مختلف است. لیست زیر شرایط لازم برای شهر سالم است که به وسیله لاندری (۲۰۰۲) ارائه شده است:
کیفیت های فردی
اراده و رهبری
تنوع انسانی و دسترسی به استعدادها و قابلیت های مختلف
فرهنگ سازمانی
هویت محلی
فضاهای شهری و دسترسی
پویایی های شبکه سازی (همان منبع: ۱۱۲).
۲-۴-۷-۳ نظریه کیفیت زندگی
یکی از رویکرد های نوین در زمینه اصلاح و گسترش مفهوم توسعه مطرح شدن مفهوم کیفیت زندگی و دخالت دادن شاخص های اجتماعی و کیفی در اهداف توسعه و عمران شهری و منطقه ای است. به کارگیری این مفهوم در واقع کنشی است علیه توسعه یک بعدی اقتصادی در سطح ملی، و توسعه صرفا” کالبدی در مقیاس شهری و تلاشی است در جهت دستیابی به معیارهای جامع تر و چند بعدی در عرصه برنامه ریزی. نخستین اثر در این زمینه کتاب مشهور «شاخص های اجتماعی» تالیف ریموند بائر است که در سال ۱۹۶۶ در اروپا منتشر گردید. در سال ۱۹۷۳ در ایالات متحده آمریکا شاخص های اجتماعی به صورت رسمی تدوین و اعلام شد. از آن پس با حمایت سازمان ملل متحد، به تدریج این موضوع در سایر کشورهای جهان جای خود را کم و بیش در روند برنامه ریزی ملی و شهری باز کرده است. از جمله در سال ۱۹۷۵ در کنفرانس سازمان ملل متحد برای ابعاد اجتماعی مسکن، مفهوم کیفیت زندگی و بهزیستی اجتماعی در برنامه های توسعه مسکن مورد تاکید جدی قرار گرفت. به طور کلی در طول دو دهه اخیر، مفهوم و کاربرد شاخص های اجتماعی، به طور روز افزونی و تعمیق و وسعت پیدا کرده و برنامه ریزان و مدیران و از جمله برنامه ریزان شهری و طراحان محیط را به جست و جوی معیارها و روش های جدید برای اعتلای کیفیت زندگی سوق داده است. یکی از نتایج توجه به مفهوم کیفیت زندگی در برنامه ریزی توسعه و عمران، در نظر گرفتن نتایج و آثار کیفی توسعه بر روان و حیات معنوی انسان ها است، که در گذشته کمتر به آن توجه می شد. این امر به نوبه خود مستلزم شناخت نیازهای انسانی و تنوع آنها است که بسیار فراتر از نیازهای زیستی یا اقتصادی است. بر اساس نظریه معروف آبراهام مازلو[۲۵]، روانشانس انسان گرای آمریکایی، کلیه نیازهای انسانی به شش گروه اصلی تقسیم می شود که به ترتیب از ساده به پیچیده عبارتنداز: ۱- نیازهای زیستی ۲- نیازهای ایمنی ۳- نیازهای تعلق ۴- نیازهای حرمت ۵- نیازهای زیبا شناختی ۶- نیازهای خودشکوفایی (مهدیزاده، ۱۳۹۲: ۴۷- ۴۶). اهمیت جنبه های اجتماعی در عرصه شهرسازی به حدی رسیده که یکی از ویژگی های شهر پایدار«پایداری اجتماعی و کیفیت زندگی» عنوان شده است، به این معنا که شهر پایدار به موازات توجه به مسائل زیست محیطی، باید به مسائل اجتماعی و انسانی نیز توجه داشته باشد. منظور، ایجاد و حمایت از محیط های انسانی فعال، فضاهای زنده و عرصه هایی است که کیفیت بالایی را برای شهروندان فراهم نماید. بدیهی است که تعریف کردن ابعاد اجتماعی و کیفی به مراتب از ابعد زیست محیطی و اکولوژیکی مهم تر و مشکل تر است. واژه هایی همچون کیفیت زندگی و… تعاریف و مشخصات خاص خود را دارند. در سالهای اخیر استفاده از شاخص ها و معیارهای کیفیت محیط زندگی در کشورهای مختلف اعم از توسعه یافته و در حال توسعه متداول شده است (بحرینی و طبیبیان، ۱۳۷۸: ۳۰۰- ۲۸۰). کیفیت زندگی شهری در برگیرنده ی ابعاد روانی است که شاخص هایی همچون رضایت، شادمانی و امنیت را در بر می گیرد. در برخی موارد، رضایت های اجتماعی نیز نامیده میشود. همچنین، ابعادی محیطی که در برگیرنده ی سنجه هایی همچون مسکن، دسترسی به خدمات و امنیت محیطی است. جنبه های دیگر در بر گیرنده ی توجه به فرصت های اجتماعی، امیدهای اشتغال، ثروت و اوقات فراغت است (سیف الدینی، ۱۳۸۱: ۳۷۵).
شکل شماره ۲-۱۰: شاخص ها و متغیر های کیفیت زندگی
امنیت و رفاه اجتماعی، روابط اجتماعی، فرهنگ و تاریخ، مشارکت اجتماعی، آموزش، رضایت از فضای مسکونی
اجتماعی
اقتصادی
هزینه زمین، قدرت ارزش پایه، نیازهای تامین هزینه، سرانه، دستمزد، هزینه شغلی، درآمد
ادراکی و روانی
تنوع پذیری، توالی ادراک، حس محیط، نفوذ، کشف منظر، رضایت فضایی
ارتباطی و حمل و نقل
معابر، سرویس عمومی، سطح نقل و حمل ارتباطات، حجم سفرها، تصادفات ترافیکی،

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:08:00 ب.ظ ]




طراحی و بهینه سازی شبکه های عصبی و ترکیب شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک در حل و بهینه سازی برخی مسائل خاص.

۲-۱۰ تحلیل های تاریخچه زمانی

بارهای ناشی از زلزله برای ساختگاه های مختلف معمولا بر حسب طیف طرح پیشنهادی آیین نامه های بارگذاری لرزه ای بیان می شود. چنان چه رفتار سازه در محدوده خطی باقی بماند می توان با بهره گرفتن از روش تحلیل طیفی حداکثر مقادیر پاسخ لرزه ای سازه را به دست آورد. اما این آیین نامه ها الزام می کنند که در تحلیل لرزه ای سازه های نامنظم و خاص مانند نیروگاه ها، سدها، ساختمان های بلند و سازه های دارای اجزای غیرمتداول مقاوم در برابر زلزله مانند وسایل مستهلک کننده انرژی، از تحلیل های تاریخچه زمانی خطی و غیرخطی استفاده شود. صرفنظر از دلایل لزوم انجام تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی، زلزله های ورودی در این تحلیل ها بایستی به صورت شتابنگاشت زلزله معرفی شوند. اما از آن جا که خطر لرزه ای در یک ساختگاه بر حسب طیف طرح هموار شده بیان می شود، شتابنگاشت های مورد استفاده در تحلیل تاریخچه زمانی بایستی با این طیف سازگار باشند[۳۳].
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از مناسب ترین روش های تخمین رفتار لرزه ای ساختمان ها استفاده از تحلیل غیر خطی تاریخچه زمانی می باشد. به این منظور می بایست رکوردهای زلزله در نظر گرفته شده به مقیاس درآیند.
روش تاریخچه زمانی بعنوان یک روش دقیق تر از تحلیل های طیفی و استاتیکی در آیین نامه های طرح لرزه ای از جمله استاندارد ۲۸۰۰ معرفی شده است. برای مواردی نظیر ارزیابی کمی آسیب پذیری کاربرد این روش جهت تحلیل های دقیق دینامیکی و گاه غیر خطی سازه با بهره گرفتن از نگاشت های تاریخچه زمانی تحریک ضروری می باشد. لیکن کاربرد این روش جهت تحلیل و به ویژه طراحی در بسیاری از موارد عملی با عدم قطعیت های موجود در تعیین بارگذاری و یا شناسایی ساختگاه مواجه است که مانع از اعتماد به تصمیم گیری از پاسخ های حاصل از یک شتابنگاشت خاص حتی مربوط به زلزله گذشته می گردد[۱۰]. برای انجام تحلیل های تاریخچه زمانی به چند شتابنگاشت که بیانگر زلزله مورد انتظار ساختگاه باشد نیاز است. در اغلب آیین نامه ها، مقیاس کردن شتابنگاشت های انتخابی برای اطمینان از انطباق یا فراتر بودن طیف پاسخ از طیف هدف در یک محدوده معین پریود الزامی است[۳۳].

۲-۱۱ انواع روش های مختلف مقیاس سازی شتابنگاشت ها

طولانی بودن دوره بازگشت زمین لرزه های قوی نسبت به دوره دستگاه های شتابنگار و لرزه نگار و نیز ماهیت احتمالی زلزله ها مانع از آن می شود که با قطعیت بتوان حرکت های آتی یک منطقه را حتی از روی چند نگاشت موجود پیش بینی نمود. به عبارت دیگر برای طراحی بهتر است از طیف طرح آیین نامه ای که از یکسو بر اساس مطالعات آماری روی تعداد زیاد نگاشت های زلزله بدست آمده و از سوی دیگر وجاهت قانونی برای طراحی دارد، استفاده نمود. کاربرد طیف صاف شده استاندارد طراحی مستقیما برای تحلیل های دینامیکی تاریخچه زمانی میسر نیست چرا که در آن ها شتابنگاشت مبنای تحلیل می باشد. برای اینکه بتوان هم از ویژگی های نگاشت های موجود زلزله ها و هم از طیف استاندارد هدف استفاده کرد. روش غالب آیین نامه ها و از جمله آیین نامه استاندارد ۲۸۰۰، مقیاس کردن تعداد مشخصی (۳ یا ۷ زوج) شتابنگاشت است چنان که طیف حاصل از آن ها در بازه فرکانسی معین کمتر از طیف استاندارد نباشد. این شیوه آیین نامه ای معادل کاربرد ضرایب یکسان مقیاس برای نگاشت های مختلف است که می تواند به پراکندگی قابل توجه مقادیر طیفی از هدف و متعاقبا پاسخ ها منجر شود و نامطلوب باشد[۱۰]. در چند دهه اخیر، نخست آیین نامه۵۱۹ و سپس استاندارد ۲۸۰۰ ایران به عنوان تنها مرجع رسمی کشور برای نحوه بارگذاری و تحلیل لرزه ای سازه ها محسوب شده و به موازات سایر آیین نامه های بین المللی مورد استفاده قرار گرفته اند.
طبق آیین نامه طراحی ساختمان ها در برابر زلزله، استاندارد ۲۸۰۰ ایران که با هدف تعیین حداقل ضوابط و مقررات برای تحلیل لرزه ای سازه ها به منظور حفظ ایستایی سازه در برابر زلزله های شدید و جلوگیری از تلفات جانی تهیه و تدوین شده است، تحلیل مدل های سازه ای با بهره گرفتن از دو روش عمده استاتیکی معادل و دینامیکی صورت می پذیرد. روش تحلیل دینامیکی نیز به نوبه خود به دو صورت، روش تحلیل طیفی و روش تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی قابل انجام می باشد. همچنین در این آیین نامه ملاک هایی چون ارتفاع سازه، منظم بودن و غیره برای تعیین نوع روش تحلیل مطرح گردیده است. نکته قابل توجه در ضوابط ارائه شده این است که در برخی از حالت ها، انجام تحلیل های طیفی و تاریخچه زمانی به منظور بررسی و مقایسه نتایج به دست آمده لازم و ضروری است. البته در هر مورد نتایج حاصل باید با نتایج حاصل از تحلیل استاتیکی معادل مقایسه شود. حرکت زمین برای انجام تحلیل های دینامیکی نیز باید به صورت طیف بازتاب شتاب و یا تاریخچه زمانی تغییرات شتاب مشخص شود.
برای این منظور نیاز به در نظر گرفتن رکوردهای زلزله مناسب و یا طیف بازتاب شتاب آن با نام طیف طرح خواهد بود. شتابنگاشت های مورد استفاده برای زلزله طراحی باید تا حد امکان نمایانگر حرکت واقعی زمین محل ساخت بر اثر زلزله باشد. برای قابل مقایسه بودن نتایج حاصل از تحلیل دینامیکی تاریخچه زمانی با روش های تحلیل طیفی و یا استاتیکی معادل، لازم است ضمن مقیاس سازی، نسبت به اصلاح رکوردهای زلزله مورد نظر اقدام گردد. جهت مقیاس سازی رکوردها روش های مختلفی ارائه شده است[۱۴].
یکی از روش ها، با توجه به ارتباط میان زمان تناوب اصلی، ضریب رفتار، ضریب شکل پذیری و PGA است که به پراکندگی زیاد در نتایج منجر می شود. روش دیگر مقیاس سازی استفاده از پارامترهای شتاب مثل PGA در مقیاس کردن حرکت زمین است که پراکندگی زیادی در طیف های پاسخ شتاب غیر خطی در پریودهای بلند ایجاد می کند. روش دیگر مقیاس سازی بر پایه ویژگی های ماکزیمم حرکت زمین است باز پراکندگی نتایج قابل توجه و بسیار بزرگ است. روش دیگری در مطالعات پیشین انجام شده، برآورد پاسخ لرزه ای با بهره گرفتن از شدت طیف است که وقتی از شدت طیفی مجموعه ای از زلزله ها در پریود اصلی سازه میانگین گرفته شود، پراکندگی نتایج به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد[۱۴].

۲-۱۲ به مقیاس درآوردن رکوردها

در سالهای اخیر دسترسی به داده های آنلاین رکورد حرکت های قوی و زمین لرزه های واقعی افزایش یافته است. گرچه با توجه به شرایط محل رکورد، بزرگی زلزله منبع، نوع شکست، نوع خاک محل، و به طور کلی مدت تپش، فاصله بین منبع زلزله و محل رکورد حرکات زمین، مشخصات طیف ها می تواند بسیار متفاوت باشد. برای این منظور مشخصات خطر لرزه ای محلی که سازه تحلیل شده در آن واقع خواهد شد، باید برای بدست آوردن یا توسعه دادن حرکات زمینی که مطابق با یک موقعیت خطر خاص برای ناحیه ای که توسط آیین نامه اجرای طرح تعریف شده در نظر گرفته شود. در آیین نامه های طراحی جدید، مشخصات خطر منطقه ای توسط طیف طرح توصیف شده و عموما به عنوان طیف خطر یکنواخت، برای بدست آوردن یک محدوده دلخواه از پریود سازه شناخته شده است. همانطور که هیچ رکورد زمین لرزه دارای طیف پاسخی که با طیف طرح آیین نامه مطابقت داده شود وجود ندارد، یک راه برای بدست آوردن رکوردهای سازگار براساس طیف شتابی که می تواند در فرایند طراحی استفاده شود پیدا شده است[۲۴].
برای اینکه بتوان در عین رعایت استاندارد آیین نامه از تحلیل تاریخچه زمانی با اعتبار بیشتری بهره برد، مقیاس کردن شتابنگاشت ها برای تطابق با قید طیف طرح آیین نامه ای مطرح است[۱۰]. آیین نامه ها و دستورالعمل ها روش های متفاوتی را جهت مقیاس سازی ارائه نموده اند. البته اکثر روش های مقیاس سازی برای روش های تحلیل دینامیکی خطی ارائه شده اند[۱۴].
هدف اصلی در این مقاله بدست آوردن ترکیب مناسبی از یک مجموعه با هفت شتابنگاشت حرکت های زمین که سازگار با طیف طرح آیین نامه ۲۸۰۰ ایران باشد، است. بنابراین، الگوریتم ژنتیک براساس منطقه لرزه ای و نوع خاک نتایجی برای انتخاب و مقیاس کردن زمین لرزه های واقعی به منظور بدست آوردن مجموعه ای از ورودی ها سازگار با طیف طرح آیین نامه پیشنهاد می کند. برنامه ارائه شده در این پژوهش قادر می باشد تا از میان یک پایگاه داده بزرگ از شتابنگاشت ها که در این مثال شامل ۳۷۴ شتابنگاشت زلزله که از از سایت پییر با سرعت موج برشی ۳۶۰ تا ۷۵۰ که با خاک نوع دو با خطر لرزه خیزی بسیار زیاد ۰٫۳۵g از استاندارد ۲۸۰۰ مطابق می باشد، یک مجموعه با ۱۴ متغیر که ۷ تای آن زلزله ها و ۷ تای دیگر ضرایب مقیاس هر یک از آن ها است را با هدف کم کردن خطای طیف پاسخ بدست آمده از این مجموعه با طیف هدف آیین نامه توسط رابطه جذر مجموع مربعات انتخاب نماید.
در طول دهه گذشته، تحلیل های دینامیکی الاستیک و غیر الاستیک در حوزه زمانی برای سازه های پیچیده با هزاران درجه آزادی، به لطف سرعت در حال افزایش، قدرت محاسباتی و تکامل مهندسی نرم افزار امکان پذیر شده است. بنابراین، تجزیه و تحلیل در حوزه زمان در اکثریت قریب به اتفاق آیین نامه های لرزه ای مدرن توصیه می شوند[۲۴].

۲-۱۳ استفاده از الگوریتم ژنتیک برای مقیاس کردن رکوردها

انتخاب و مقیاس کردن رکورد های زمین لرزه ها که با طیف طرح مطابقت داده شوند می تواند با مسائل بهینه سازی مهندسی مانند میانگین مجذور مربعات فاصله بین طیف پاسخ آیین نامه و طیف پاسخ میانگین انتخاب و مقیاس شده در محدوده پریود دلخواه فرموله شود.
روش های فعلی آیین نامه ها که به ضرایب مقیاس یکسانی برای یک مجموعه شتابنگاشت منجر می گردد، لزوما به نزدیکترین تطبیق طیف متوسط حاصل از شتابنگاشت های انتخابی با طیف طرح استاندارد منجر نخواهد شد بلکه دستیابی به چنین هدفی باید در قالب بهینه یابی ضرایب ترکیب جستجو گردد[۱۰].
الگوریتم های متعددی، که می تواند برای حل مسائل بهینه سازی مهندسی به صورت قطعی یا تصادفی دسته بندی شوند توسعه یافته اند. الگوریتم های قطعی براساس گرادیان روش های جستجوی محلی هستند که نیازمند اطلاعات قابل توجه گرادیان برای پیدا کردن راه حل هستند. پیدا کردن بهینه کلی با بهره گرفتن از الگوریتم های بر اساس گرادیان کار آسانی نیست مگر اینکه فضای نتایج مشخص باشد. به همین دلیل این واقعیت است که، علاقه به استفاده از الگوریتم های بهینه سازی تصادفی برای حل مسائل بهینه سازی مهندسی افزایش یافته است. در بین الگوریتم های بهینه سازی تصادفی استفاده شده، الگوریتم ژنتیک و… می تواند به کاربرده شود.
هدف این تحقیق استفاده از الگوریتم ژنتیک برای حل مسئله است. خطای بدست آمده از تابع هدف با میانگین مربعات خطای بین جذر مجموع مربعات از میانگین طیف مقیاس شده و طیف هدف می باشد، به این منظور که نتایج طیف میانگین مقیاس شده در بالای طیف هدف در محدوده T0 تا Tn قرار گیرد. فرایند جستجو بهترین هفت زوج زمین لرزه و ضرایب مقیاس سازگار با آن را بدست می آورد. همچنین محدودیتی در انتخاب تعداد رکوردها و ضرایب مقیاس گذاری که الگوریتم ممکن است انتخاب کند وجود ندارد.

۲-۱۴ المان های اساسی الگوریتم ژنتیک اعمال شده در این مسائل

جمعیت: یک مجموعه از متغیرهای فرض شده راه حل می باشد. در بیشتر برنامه ها هزاران “فرد” در جمعیت وجود دارد. این افراد به صورت رشته های دودویی هستند که بعد از رمزگشایی به اعداد حقیقی وصحیح ارزیابی می شوند که متغیر های مسئله برای “انتخاب طبیعی والدین” نشان داده می شوند. جمعیت اولیه معمولا به صورت تصادفی فراهم می شود. نسل های فرزندان، با اعمال عملگرهای الگوریتم ژنتیک(تقاطع و جهش) به والدین در جمعیت، تکثیر می شوند. در این پژوهش تعداد جمعیت افراد به ترتیب ۵۰، ۱۰۰و ۳۰۰ در برنامه های مجزا انتخاب شده و در نهایت مقدار جمعیت مورد مناسب برای این مسئله معرفی شده است.
تابع برازش: این یک بیان ریاضی برای ارزیابی برازش افراد در نسل ها است. قاعده اصلی در تعریف یک تابع برازش این است که برای افرادی که نزدیک بهینه هستند باید مقادیر بزرگتر از تسلیم باشد. درنتیجه، افرادی که مناسب ترند می توانند یک شانس بالاتر برای برگزیده بودن به عنوان یک والد در نسل بعدی دریافت کنند. تابع برازش مسئله مطرح شده در این پژوهش در قسمت فرمول بندی مسئله همین فصل آمده است.
تقاطع: این فرایند توسط آمیزش دو فرد برای تولید مثل و زاد و ولد افراد صورت می گیرد. این عمل به وسیله تغییر دادن و شریک کردن بخش هایی از مشخصات والدین صورت می گیرد. چندین الگو از تقاطع معرفی شده مانند: تقاطع تک نقطه ای، چند نقطه ای، و تقاطع یکنواخت و… در این مطالعه از تقاطع یکنواخت برای بخش دودویی الگوریتم ژنتیک و از تقاطع مخلوط برای بخش حقیقی الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. همتن طور نرخ تقاطع برای سه مقدار ۰٫۶، ۰٫۶۵ و ۰٫۹ بررسی شده است.
جهش: یک مکانیزم ضروری برای تضمین تنوع در جمعیت می باشد. وقتی که یک فرد به صورت تصادفی انتخاب می شود دستخوش جهش می شود(توسط قادر ساختن احتمال جهش)، الگوریتم به صورت تصادفی بیت در طول محدوده ۰ و ۱ انتخاب می کند یا در جهت مخالف یک الگو ثابت از راه حل ها برای تولید مثل در بین همه نسل های آینده تکثیر می کند. ضروری است که یک جستجوی وسیع از همه فضای جستجو انجام شود. احتمال جهش خیلی بزرگ، اگرچه، می تواند فرایند را به سازگار شدن و همگرا یی زود رس به بهین ببرد. در این مسئله نرخ جهش برای سه مقدار ۰٫۰۰۱، ۰٫۰۱ و ۰٫۰۲۵ بررسی شده است.
انتخاب والد طبیعی: این یک روش احتمالی برای انتخاب بر اساس برازش افراد است. برای تضمین کردن بقای بهترین ها، افرادی که مقدار تابع برازش بالاتری دارند شانس انتخاب شدن به عنوان والد برای زاد و ولد در نسل بعد در آنها بیشتر است. در این مطالعه نوع انتخاب، مسابقه ای می باشد.

۲-۱۵ انتخاب شتابنگاشت ها برای طرح لرزه ای

همانطور که از قبل توضیح داده شد، چرخه طراحی سازه نیازمند بارهای زلزله برای مقایسه با یک طیف پاسخ صاف به عنوان ورودی در تحلیل های دینامیکی می باشد. حرکت های ورودی باید طوری انتخاب شوند که نماینده لرزه خیزی منطقه باشند. به عبارت دیگر رکوردهای واقعی باید جزئیات چگونگی انجام زلزله را به منظور استفاده در چارچوب تحلیل های دینامیکی گذرا پیش بینی کنند[۲۷].
در این پژوهش مجوعه رکوردهای۳۷۴ زوج شتابنگاشت های اصلاح شده مربوز به مولفه افقی ۲۴ زلزله واقعی با ۵درصد میرایی از سایت پییر( دانشگاه برکلی) استخراج شده است، سرعت متوسط موج برشی در محل ثبت این شتابنگاشت ها ۳۶۰ تا ۷۵۰ که طبق استاندارد ۲۸۰۰ در رده خاک نوع ۲ با پهنه خطر نسبی لرزه خیزی خیلی زیاد ۰٫۳۵g قرار می گیرد. الگوریتم ژنتیک رکوردها را از این مجموعه انتخاب نموده و طیف پاسخ ترکیبی این زوج شتابنگاشت ها در محدوده زمان تناوب ۰٫۲۵ تا ۱٫۸۶ ثانیه با فاصله تناوبی dT=0.1 مقایسه می شوند. انتخاب و مقیاس نمودن زلزله ها مطابق با طیف طرح داده شده در آیین نامه ۲۸۰۰ به عنوان یک مسئله بهینه سازی مطرح شده است.

۲-۱۶ چگونگی جمع آوری و شیوه های تجزیه و تحلیل داده ها

عملگرهای الگوریتم ژنتیک که در اینجا انتخاب شده اند به شرح ذیل می باشند:
متغیرهای مسئله (افراد جمعیت) در این پژوهش به صورت یک ترکیب اختیاری از ۷ رکورد و ۷ ضریب مقیاس جداگانه به عنوان یک فرد یا کروموزوم در نظر گرفته شده اند. بنابراین، هر فرد دارای ۱۴ زیر مجموعه برای ارائه هر متغیر است (در مجموع تعداد ۱۴متغیر، ۷تا برای شناسایی رکورد در مجوعه و ۷تا برای شناسایی ضرایب مقیاس سازگار با آن). بنابراین، برای هر زیر بخش یک رشته دودویی به طول ۱۰ اختصاص داده شده که طول کل هر فرد برابر ۱۴۰ کد دودویی می شود. البته طول این رشته ها می تواند تغییر کند ممکن است در مجموعه های بزرگتر از رشته های دودویی بزرگتری استفاده شود. هفت رشته دودویی اول موقعیت ۷ رکورد در پایگاه داده را فراهم می کنند. هفت رشته باقی مانده ارتباط ضرایب مقیاس را نشان می دهند. از آنجاکه تعداد رکوردها اعداد صحیح و ضرایب مقیاس اعداد حقیقی هستند، روش بهینه سازی مورد نیاز یک ترکیب از فرایند اعداد حقیقی وصحیح است.
در این تحقیق برنامه الگوریتم ژنتیک دودویی و حقیقی هر یک به صورت جداگانه تابع هدف مسئله را با قید پیشنهادی بررسی می کند که الگوریتم ژنتیک دودویی این برنامه با همبری یکنواخت و انتخاب مسابقه ای و الگوریتم ژنتیک حقیقی با همبری جایگشتی و میانگین وزنی و انتخاب مسابقه ای به تحلیل داده ها می پردازند. داده های ورودی شامل طیف طرح شتاب هدف ، محدوده پریود سازه برای مطابقت دادن، حد بالا و پایین مقادیر قابل قبول برای ضرایب مقیاس، و یک مجموعه از پارامترهای الگوریتم ژنتیک می باشد. پارامترهای الگوریتم ژنتیک شامل اندازه جمعیت، تعدادنسل ها، درصد تقاطع، و درصد جهش می باشد.
این برنامه خیلی سریع است و برای همگرا کردن نتایج بهینه در یک کامپیوتر شخصی معمولی فقط چند ثانیه طول می کشد. روند الگوریتم ژنتیک اول و دوم این تحقیق در شکل ۲-۲ نشان داده شده است.
شکل ۲- ۲- سمت راست الگوریتم باینری و سمت چپ الگوریتم اعداد حقیقی

۲-۱۷ فرمول بندی مسئله

مسئله فرمول بندی شده برای کم کردن خطا، Z بین طیف مقیاس شده میانگین و طیف هدف در محدوده T0 و Tn. به صورت زیر تعریف شده است[۱].
که در آن
T=پریود اصلی سازه که استاندارد ۲۸۰۰، مقدار آن را ۲٫۵ ثانیه برای ساختمان های معمولی در نظر گرفته است.
= ضریب مقیاس رکورد شماره iام
= مقدار طیف شتاب رکورد iام در پریودT
= مقدار طیف طرح هدف(طیف آیین نامه) در پریود T
= پریود اولیه )در آیین نامه T0.2 مطرح شده است)
= پریود نهایی( در آیین نامه T1.5 در نظر گرفته شده است.)
موضوع بهینه سازی هست
و
که
= کمترین حد ضریب مقیاس گذاری قابل قبول
= بالاترین حد پذیرفته شده ضریب مقیاس گذاری
همان گونه که قبلا توضیح داده شد، این فرمول تضمین نمی کند که جواب نهایی در پریود مطرح شده پایین طیف هدف نیفتد، درعوض سعی می کند اختلاف بین جواب نهایی و طیف هدف را کم کند. فرمول دوم قید مسئله بهینه سازی است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]




میانگین رتبه

 

آماره خی ­دو

 

سطح معنی داری

 

 

 

پردیس تماشا

 

۵٫۲۳

 

۵۶/۱۹

 

۰۲۱/۰

 

 

 

مجموعه ورزشی بدر

 

۴٫۷۶

 

 

 

مجتمع فرهنگی، تفریحی و ورزشی شهید مختار سلیمانی

 

۳٫۹۲

 

 

 

ورزشگاه امام رضا (ع)

 

۳٫۳۵

 

 

 

مجموعه ورزشی شهیدان اسماعیلی

 

۳٫۱۵

 

 

 

۵-۳- آزمون فرضیه ­های پژوهش
۵-۳-۱-آزمون فرضیه اول
فرضیه اول: فضاهای فرهنگی، ورزشی و هنری منطقه ۱۸ با ارائه کارکردهای متفاوت در منطقه و فرا منطقه بر کیفیت شهروندان منطقه ۱۸ تأثیر متفاوتی گذاشته ­اند.
برای آزمون فرضیه اول از آزمون ­های تی تک نمونه ای، تی مستقل و آزمون فریدمن استفاده شده است. با توجه به نتایج آزمون تی تک نمونه ای که برای تأثیر مراکز بر گویه ­های کیفیت زندگی در منطقه ۱۸ و فرامنطقه در جداول شماره ۵-۴، ۵-۵ مشاهده شد که تأثیر مراکز بر تمام گویه ­های کیفیت زندگی شهروندان منطقه ۱۸معنی دار بود و همچنین تأثیر مراکز بر بیشتر گویه­ های کیفیت زندگی فرامنطقه معنی ­دار بوده است. با توجه به نتایج آزمون تی مستقل در جدول شماره ۵-۶ برای مقایسه تأثیرات مراکز بر گویه­ های کیفیت زندگی شهروندان در منطقه و فرا منطقه مشاهده شد که فضاهای فرهنگی، ورزشی و هنری تاثیرات متفاوتی در منطقه و فرامنطقه بر گویه ­های کیفیت زندگی شهروندان گذاشته ­اند به طوری که تأثیر بر گویه ­های کیفیت زندگی شهروندان منطقه ۱۸ از فرامنطقه بیشتر بوده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ­ای در جدول شماره ۵-۷ جهت بررسی تاثیرات مراکز بر شاخص­ های کیفیت زندگی شهروندان در منطقه ۱۸ نشان داد که مراکز فرهنگی، ورزشی و هنری بر تمام شاخص ­های کیفیت زندگی تأثیر دارند و نتایج آزمون تی تک نمونه ای در جدول شماره ۵-۸ جهت بررسی تأثیرات مراکز بر شاخص­ های کیفیت زندگی فرامنطقه نشان داد که تنها برای شاخص اقتصادی در سطح خطای ۵ درصد تأثیر معنی دار نبود. علت این امر را می توان کم بودن درآمد مراجعه کنندگان ذکر نمود. نتایج آزمون تی مستقل در جدول شماره ۵-۹ جهت مقایسه تأثیرات مراکز بر شاخص ­های کیفیت زندگی شهروندان نشان داد بیشترین تأثیر مراکز بر روی شاخص ­های کیفیت زندگی منطقه ۱۸ بوده است و مراکز تأثیرات متفاوتی بر شاخص ­های کیفیت زندگی در منطقه و فرا منطقه داشته است. نتایج آزمون فریدمن در جدول شماره ۵-۱۰ نشان داد که هریک از مراکز فرهنگی، ورزشی و هنری منطقه ۱۸ تأثیرات متفاوتی بر کیفیت زندگی شهروندان در منطقه و فرا منطقه داشته ­اند به طوری بیشترین تأثیر مراکز مربوط به پردیس تماشا و کمترین تأثیر مربوط به مجموعه ورزشی شهیدان اسماعیلی بود. با این استدلال ­ها فرضیه اول با اطمینان ۹۵ درصد تأیید می­ شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۵-۳-۲- آزمون فرضیه دوم
فرضیه دوم: احداث ۵ مجموعه فرهنگی، ورزشی و هنری مورد مطالعه منطقه ۱۸، موجب تغییر شیوه زندگی شهروندان از سنتی به مدرن شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]




۱-۲-۲-۳-۲ پیر بوردیو[۵۷]
بوردیو جامعه­شناس معروف فرانسوی، تلاش زیادی در حوزه جامعه ­شناسی آموزش و پرورش داشته است. اهمیت کار بوردیو بیشتر بر روی سرمایه­فرهنگی است و انتقاداتی بر سرمایه اجتماعی او وارد است که بیش­تر آن را مبهم می­دانند. نظر به اهمیت کار بوردیو در این حوزه، مفاهیمی چون عادتواره، میدان و سرمایه به عنوان مفاهیم کلیدی، که زمینه­ ساز خطوط اصلی و پایه­ای رهیافت وی به مفهوم سرمایه فرهنگی است، مورد توجه قرار می­گیرند.
به عقیده بوردیو افراد بر حسب جایگاهشان در فضای اجتماعی، حجم کلی سرمایه و ترکیب سرمایه ­های مختلف، سلایق و از رهگذر آن، موضع­گیری­ها و عادتواره­های متفاوتی خواهند داشت. عادتواره­ها انعکاس ناخودآگاهانه دنیای بیرون به دنیای ذهنی افراد است(بوردیو،۳۳:۱۳۸۱- ۳۵). بوردیو در جای دیگری عادتواره را بدین شکل توصیف می­ کند: “عادتواره نظام و مجموعه ­ای از خوی و خصلت­های ماندگار و قابل جا به جایی است که از طریق آن ادراک و داوری کرده و در جهان پیرامون خود عمل می­کنیم"(توسلی،۳۴:۱۳۸۳). عادتواره یا خصلت به کنشگر امکان می­دهد که به طور طبیعی(اکتسابی نه ژنتیک) در میدانی معین بی­آنکه به محاسبه عقلانی همه اعمال و حرکات خود نیاز داشته باشد، زندگی کند؛ زیرا خصلت عادات شرطی شده برآمده از نظام رغبت­های پایدار و قابل انتقال در میدان است، البته عادتواره فقط پایه کنش نیست، بلکه چارچوب ادراک مطابق با نظم اجتماعی هر میدان را فراهم می­سازد. عادتواره پایه ساختارهای ذهنی شناختی هر میدان معین است (شویره،۷۶:۱۳۸۵-۸۰). با توجه به اهمیت عادتواره­ها که در میدان­های متفاوت شکل می­گیرند، بوردیو به مفهوم میدان می ­پردازد، از نظر وی، جهان اجتماعی حاصل فرایند طولانی تمایزیابی­هاست و به فضاهای خُردی تجزیه می­ شود که آنها را میدان می­نامند، نظیر میدان سیاسی، دینی و… که باهم در رابطه­اند(شویره،۱۴۳:۱۳۸۵- ۱۳۸). بوردیو قائل است که میدان­ها دارای قوانین عمومی هستند، یعنی هر چند میدان­هایی نظیر میدان سیاست در قرن بیستم با میدان دین در قرون میانه اروپا بسیار متفاوت هستند، اما از قوانین عامی تبعیت می­ کنند. لذا هر دانشی در خصوص نحوه عملکرد یک میدان را می­توان در خصوص میدان­های دیگر نیز به کار برد، هرچند که در هر میدان نوع خاصی از سرمایه ارزشمند است و در هر میدان نوع خاصی از منازعه بر سر کسب موقعیت مسلط در جریان است(منازعه عمومیت دارد، شکل آن می ­تواند مختص به یک میدان باشد)(Bourdieu,1993:72).
بوردیو جامعه را میدانی در نظر می­گیرد که افراد بر سر کسب انواع سرمایه­ها باهم رقابت می­ کنند و جوامع معاصر حول توزیع انواع سرمایه­ها ساخت یافته­اند(لوپز و اسکات،۱۶۸:۱۳۸۵). وی سرمایه را به میدان ربط می­دهد و معتقد است آنچه به میدان معنا می­دهد، سرمایه است. از نظر بوردیو سرمایه هرگونه خاستگاه و سرچشمه در عرصه اجتماعی است که در توانایی فرد برای بهره­مندی از منافع خاصی که در این صحنه حاصل می­گردد، مؤثر واقع می­ شود(استونز،۳۳۵:۱۳۷۹). مطابق با هر میدان، سرمایه­هایی شکل می­گیرد، که سبک زندگی گوناگونی را به صورت عادتواره به وجود می­آورد. وجود اشکال متفاوت سرمایه فراهم­کننده ساختار بنیادین برای سازماندهی میدان­ها و به این ترتیب، شکل­ گیری انواع مختلف منش و کنش­های مرتبط به آنهاست. بوردیو ادعا می­ کند “سرمایه جز در ارتباط با یک میدان، وجود و کارکرد ندارد"(ابراهیمی، رازقی و پطرودی،۷۷:۱۳۹۰). تحلیل بوردیو درباره­ اشکال گوناگون سرمایه و روند پویای تغییر شکل آن‌ ها در میدان­های مختلف، یکی از بدیع­ترین و مهم­ترین ویژگی­های نظریه اوست. به تعبیر بوردیو “اگر درصدد فهم جهان اجتماعی هستیم، باید ایده سرمایه، انباشت آن و تاثیرات آن را مجدداً به جهان اجتماعی معرفی کنیم” (شارع پور و خوش فر،۱۳۴:۱۳۸۱). بوردیو در واقع از چهار نوع سرمایه سخن می­گوید: ۱)سرمایه اقتصادی؛ ۲)سرمایه اجتماعی ۳)سرمایه فرهنگی ۴)سرمایه نمادین.
پایان نامه - مقاله - پروژه
سرمایه اقتصادی تشابه زیادی با مفهوم مارکسی کلمه سرمایه دارد و شامل سرمایه تولیدی می­گردد که می ­تواند برای تولید اشیاء و خدمات به کار آید.
مفهوم سرمایه اجتماعی به روابط گروهی با شبکه ­های اجتماعی(دوستی و نظیر آن) مربوط می­گردد که فرد در درون آن قرار گرفته است و می ­تواند به نفع خود از آن استفاده کند.
مفهوم سرمایه فرهنگی نزدیک به مفهوم وبری شیوه زندگی است که شامل مهارت­ های خاص، سلیقه، نحوه سخن گفتن، مدارک تحصیلی و شیوه­ هایی می گردد که فرد از طریق آن خود را از دیگران متمایز می­سازد.
مفهوم سرمایه نمادین شامل کاربرد نمادهایی می­گردد که فرد بکار می­گیرد تا به سطوح دیگر سرمایه خود مشروعیت بخشد(Turner,1998:512 به نقل از ممتاز،۱۵۰:۱۳۸۳- ۱۵۱).
در توضیح سرمایه فرهنگی، بوردیو این نکته را مطرح می­نماید که سرمایه منبعی است که قدرت از آن سرچشمه می­گیرد. به جای آنکه آن را به متغیری اقتصادی کاهش دهیم، نیاز داریم که اهمیت فرهنگی آن را نیز بشناسیم. وی معتقد است که گروه ­های اقتصادی حاکم تسلط خود را از طریق مالکیت بر سرمایه فرهنگی، مثلاً مهارت­ های فنی در آموزش، زبان، منابع فرهنگی و کنترل این امور، پایدار نگاه می­دارند. وی سرمایه ­فرهنگی را اینگونه تعریف می­ کند:"درجه تبحری که یک شخص در کردارهای فرهنگی­ای دارد که جامعه­ای معین آن را مشروع می­داند” (سالارزاده و حسینی،۶۳:۱۳۸۸).
می­توان هر میدان را از طریق نوع و میزان سرمایه موجد در آن شناسایی کرد. منازعه در درون میدان برای دستیابی به میزان بیشتری از سرمایه صورت می­گیرد. میدان مانند نوعی بازار رقابتی است که در آن انواع سرمایه(اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، نمادین) بکار می­رود و مایه گذاشته می­ شود. جایگاه­های عوامل گوناگون درون یک میدان را مقدار و اهمیت نسبی سرمایه­ای که این عوامل دارند، تعیین می­ کند(ریتزر،۷۲۴:۱۳۸۴). از نظر بوردیو، جایگاه افراد و گروه­ ها در فضای اجتماعی(میدان) به وسیله میزان سرمایه فرهنگی و اقتصادی آنها، ترکیب این دو سرمایه و مدت زمان تصاحب آنها مشخص می­گردد. از نظر وی سرمایه فرهنگی یکی از مهم­ترین شاخص­ های احترام، قدرت و ثروت طبقه ممتاز در جوامع امروزی است. اقتدار طبقه جدید متکی به سرمایه جدید یعنی سرمایه فرهنگی است(بوردیو،۶۱:۱۳۸۱- ۴۸).
از نظر بوردیو، سرمایه­ها قابل تبدیل به یکدیگر هستند. به این ترتیب که سرمایه اقتصادی می ­تواند سریعاً به سرمایه اجتماعی و فرهنگی تبدیل شود. سرمایه اجتماعی نیز می ­تواند به سرمایه اقتصادی تبدیل شود، اما قدرت تبدیل آن به سرمایه فرهنگی کمتر از قدرت تبدیل شدن سرمایه فرهنگی به سرمایه اجتماعی است(فاضلی،۳۸:۱۳۸۲).
در میان انواع سرمایه، سرمایه فرهنگی نقش بسیار مهمی در اندیشه بوردیو ایفا می­ کند. وی اصطلاح سرمایه فرهنگی را برای اشاره به اطلاعات یا دانش درباره باورها و سنت­های فرهنگی و معیارهای رفتاری خاصی که کامیابی در زندگی را ارتقاء می­ دهند، بکار می­برد. “سرمایه فرهنگی، یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای ­فرهنگی در هر فرد و دربرگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته می‌شوند"(فکوهی،­۱۳۸۱:­۳۰۰). پرورش خانوادگی، آموزش رسمی و فرهنگ شغلی سه منبع سرمایه فرهنگی­اند. انباشت سرمایه فرهنگی از طریق این سه منبع در افراد باعث تفاوت بین دارندگان و فاقدان این سرمایه می‌شود(خادمیان،۱۰۲:۱۳۸۸). به عقیده بوردیو، سرمایه فرهنگی به سه مقوله قابل تفکیک است:
- سرمایه­فرهنگی تجسم­یافته[۵۸]: این نوع از سرمایه فرهنگی به صورت تمایلات دیرپای ذهنی و بدنی افراد است که به مرور زمان در اثر تربیت و پرورش در وجود افراد درونی می­ شود، به جزء جدانشدنی وجود شخص یا عادتواره او تبدیل می­ شود و بر خلاف سایر اشکال سرمایه نمی­ توان آن را از شخص جدا کرد و فوراً به شخص دیگری منتقل نمود. به تعبیر بوردیو این سرمایه جزء کالبد شخص شده است و درونی شدن دلالت بر آن دارد که فرد خود با صرف زمان و تمرین آن را در کالبد خود جای داده است. از آنجا که سرمایه فرهنگی درونی­شده در کالبد فرد جای می­گیرد، نمی­ توان به آسانی آن را مانند یک کالا مبادله کرد(بوردیو،۱۴۲:۱۳۸۴- ۱۴۰).
- سرمایه­فرهنگی عینیت­یافته[۵۹]: این سرمایه از بدیهی­ترین و آشکارترین نوع سرمایه فرهنگی است و کالاهای فرهنگی و اشیاء مادی(کتاب، ماشین و ابزارآلات) را دربرمیگیرد(سمیعی،۱۲:۱۳۷۹). سرمایه فرهنگی که به شکل اشیاء مادی و رسانه­هایی چون نوشته­ها، نقاشی­ها، بناهای تاریخی، ابزارها و… عینیت پیدا می­ کند، در حالت مادیت خود قابل انتقال است. برای مثال مجموعه ­ای از تابلوهای نقاشی را می­توان درست همانند سرمایه اقتصادی منتقل کرد(بوردیو،۱۴۳:۱۳۸۴).
- سرمایه­فرهنگی نهادینه­شده[۶۰]: به قوانین و مقررات نهادینه­شده اطلاق می­ شود که برای دارنده آن پایگاه اجتماعی ایجاد می­ کند. لازمه سرمایه فرهنگی نهادی، قبل از هر چیز، وجود افراد با صلاحیت و مستعد در جهت کسب انواع مدرک تحصیلی و دانشگاهی است. از طرف دیگر، مستلزم وجود نهادهای رسمی است، که هم این مدارک تحصیلی را صادر و هم رسمیت بخشند. از ویژگی­های بارز این سرمایه، این است که به شکل پلی میان اقتصاد و فرهنگ عمل می­ کند و این توانایی را دارد که سرمایه فرهنگی را از طریق کاربرد آن به طرق معقول و رسمی به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل نماید(Bourdieu,1986:246).
۲-۲-۲-۳-۲ کالینز[۶۱]
کالینز سرمایه­فرهنگی را شامل منابعی نظیر مکالمات از پیش­اندوخته در حافظه، شیوه زبانی، انواع خاص دانش و مهارت، حق ویژه تصمیم ­گیری و حق دریافت احترام می­داند. به عبارتی سرمایه فرهنگی، نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد(مانند: تحصیلات عالیه اعضا سازمان) که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه­اقتصادی است (میرزاخانی،۲۸:۱۳۷۹). وی سرمایه­فرهنگی را به سرمایه­فرهنگی عام یا تعمیم­یافته و سرمایه­فرهنگی خاص تقسیم می­ کند. سرمایه­فرهنگی عام، معادل نمادهای غیرشخصی و بیانگر منابع فرهنگی عموم طبقات و گروه­ ها در جامعه است. سرمایه­فرهنگی خاص، مربوط به اندوخته­های ذهنی افراد است و در هویت­های فردی و شخصی تبلور یافته است(میرزاخانی،۲۱:۱۳۷۹). کالینز در توجه به سرمایه فرهنگی عام تا ­حدی از بوردیو فاصله می­گیرد و به تحلیل سرمایه­فرهنگی در سطح کلان توجه دارد.
۴-۲ عوامل فضایی- کالبدی
عوامل کالبدی در پیوند فرد با محیطش و پدیداری حس تعلق در آن نقش بسزایی دارند. ریجر و لاوارکاس[۶۲] در مطالعات خود به نقش مهم و اساسی فضای کالبدی در ایجاد حس تعلق خاطر می­پردازند و تعلق کالبدی یا “ریشه­دار بودن” را از طریق بازه زمانی سکونت، مالکیت و قصد ماندن در آن مکان پیش ­بینی می­ کنند که بر این اساس فرد محیط را به همراه عناصر کالبدی آن در شکل­دهی معنای تعلق به خاطر می­سپارد(Riger & Lavrakas,1981). علاوه بر آنها، تیلور[۶۳] نیز به همراه گروه دیگر در بررسی خود از فضاهای عمومی در واحدهای همسایگی، با اشاره به عناصر کالبدی، از آن با عنوان تعامل کالبدی یاد می­نماید که معادل تعلق کالبدی به مکان می­باشد. قبل از این دو، پروشانسکی[۶۴] بر ضرورت توجه به عناصر کالبدی در محیط انسانی و نقش آن در شکل­ گیری و تداوم هویت فردی انسان و تعلق مکانی اشاره می­نماید. وی بر نقش عوامل کالبدی به عنوان بخشی از عناصر اجتماعی در محیط تاکید می­ کند و بر این اساس عامل مهم تعامل و ارتباط تنگاتنگ فرد با محیط خود را، به عناصر کالبدی محیط به عنوان بخشی از هویت ذهنی و فردی ارجاع می­دهد (Proshansky,1983).
مطالعاتی درباره تعلق مکانی وجود دارد که توجه به اجزای کالبدی مکان را در بحث تعلق اساسی می­داند. به عنوان مثال بررسی رابطه زاویه بام­های شیب­دار با میزان دوستانه بودن محیط یا بررسی رابطه میان اطراف جاده با میران تابلوهای متفاوت نصب شده در اطراف آن، وجود پارک­ها، فضاهای سبز، میادین، نمادهای شهری و… نمونه­هایی از مطالعات منتشر در این بُعد از تعلق مکانی می­باشند(Canter,1971). به عبارتی عناصر کالبدی از طریق ایجاد تمایز محیطی، ارتباط درون و بیرون در فضاها، نوع ساماندهی، چیدمان اجزاء کالبدی، همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان در مکان زمینه­ ساز حس تعلق افراد به مکان سکونتشان می­شوند(جوان فروزنده و مطلبی،۳۳:۱۳۹۰).
بنابراین وقتی از عوامل فضایی- کالبدی یک محله مسکونی بحث می­ شود؛ در واقع بحث ادراک و نگرش افراد نسبت به قابلیت و کیفیت مجموعه عناصر کالبدی در ارضای نیازها و خواسته ­ها می­باشد و طبیعتاً باید نگرش و رضایت ساکنان در مورد دسترسی به امکانات، خدمات و تسهیلات؛ دسترسی به حمل و نقل عمومی؛ جذابیت منظر شهری و طبیعی؛ نظافت محله؛ روشنایی؛ وضعیت شبکه معابر و… مورد سنجش قرار گیرد(زنگنه و حسین­آبادی،۱۳۹:۱۳۹۲. مظلومی،۱۴۵:۱۳۸۹). تحقیقات مرتبط با این بُعد تعلق مکانی محدود می­باشد و دلیل آن، دشواری انتخاب مشخصات فیزیکی مکان با فرآیندهای روانشناسی و رفتاری مورد مطالعه است. از سویی بیشتر تحقیقات در خصوص تعلق مکانی بر روی جنبه­ های اجتماعی آن تمرکز کرده است. مردم به فضاهایی تعلق می­یابند که روابط اجتماعی و شکل­ گیری هویت جمعی را تسهیل کنند و کمتر به بعد مکان به عنوان عاملی با نقش اولیه در ایجاد پیوندهای عاطفی با مکان­ها پرداخته شده است، اگرچه ویژگی­های کالبدی همچون دسترسی، میزان خدمات و سایر محدوده­های جمعی بر شکل­ گیری تعلق به مکان­ها اثرگذار هستند(Scannell & Gifford,2009). در این پژوهش سعی شده است که با ارائه شاخص­ هایی به منظور بررسی نگرش افراد به ویژگی های فضایی- کالبدی و مدت زمان اقامت، حس تعلق مکانی مورد بررسی قرار گیرد.
۵-۲جمع­بندی مبانی نظری
مبانی نظری پژوهش حاضر از سه بخش عمده تشکیل شده است.
بخش اول: ۱) در این قسمت؛ مفاهیم مکان، حس­مکان، حس تعلق و سپس مفهوم حس تعلق مکانی بیان می­گردد. مکان، مرکز عمل آگاهانه و ارادی انسان­ها است. مرکزی است که در آن از رویدادهای مختلف، تجربه می­آموزیم. رویدادها و عملکردهای آگاهانه، تنها در ساخت مکان­های معین پراهمیت جلوه می­ کنند. علت افتراق مکان­ها، تمرکز ارزش­ها، دیدگاه ­ها، هدف­ها و تجربه ­های مختلف در آنها است. از این رو مکان­ها، عوامل اصلی در سامانمندی تجربیات و قضاوت­های ما از جهان می­باشند(شکویی،۲۷۵:۱۳۸۳).
حس­مکان اشاره به رابطه فرد با محیط، و رابطه حسی بین فرد و مکان دارد و مفهومی است که جنبه­ های نمادی و احساسی را در برمی­گیرد(Eisenhauer et al,2000:421-441). حس­­مکان بیانگر این است که مردم هنگام حضور در فضا چیزی فراتر از خصوصیات کالبدی و حسی را درک می­ کنند و می­توانند به روح­ مکان دست یابند. مفهوم حس­مکان، ماهیت مکان را مشخص می­ کند و در مکان­هایی یافت می­ شود که دارای کاراکتری مشخص و متمایز هستند(پرتوی، ۱۲۲:۱۳۸۷).
حس تعلق بر مبنای هرم نیازهای انسانی مازلو و مدل حس تعلق هگرتی مورد مطالعه قرار گرفت. مازلو در یک دسته­بندی، نیازها را از قوی­ترین تا ضعیف­ترین­شان بر حسب الویت و سلسله مراتب خاصی تعیین کرده است و حس تعلق را به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان شناسایی و در رده سوم نیازمندی­های انسانی جای داده است(لنگ،۹۶:۱۳۸۶). از نظر وی تحقق این سلسله مراتب نیازها از جمله نیازهای تعلق و دوست داشتن بدون شناخت جایگاه آدمی در هستی امکان­ پذیر نمی ­باشد، یعنی انسان با شناخت خود و نیازهای خود و ایجاد مکانی مناسب جهت اقناع این نیازها به خودشکوفایی می­رسد(Goffman,1963:65). هگرتی و دیگران نیز حس تعلق را تجربه مشارکت فردی در یک سیستم یا محیط که به واسطه آن فرد خود را جزئی جدایی­ناپذیر از سیستم و محیط بداند تعریف کرده ­اند. این سیستم می ­تواند یک رابطه و یا یک نهاد باشد و یک محیط می ­تواند محیطی طبیعی یا فرهنگی باشد. دو بعد شناسایی شده حس تعلق بنابر تعریف ارائه شده آنها عبارتند از مشارکت ارزشمند و تناسب یا سازگاری(Hagerty et al,1992:175). مؤسسه مطالعاتی یونگ نیز سطوح مختلف حس تعلق خاطر که می ­تواند در فرد شکل بگیرد را در سه سطح فردی، جمعی و ملی شناسایی کرده است(Young foundation,2008) که بر مبنای آن می­توان حس تعلق به مکان را به عنوان زیر­مجموعه حس تعلق و جزئی از آن در نظر گرفت.
حس تعلق مکانی، به بیان براون و پرکینز(۱۹۹۲)، شامل پیوندهای مثبت تجربه شده­ای است که طی زمان و گاه به صورت ناخودآگاه، بر اساس پیوندهای رفتاری، احساسی و شناختی بین اشخاص و یا گروه­ ها و محیط اجتماعی- کالبدی آنها شکل گرفته است. به عقیده آنها اینگونه پیوندها چارچوب هویتی فرد و جامعه را به وجود می­آورد(رضازاده،۲۳۸:۱۳۸۵). مفهوم تعلق به مکان را به طور کلی می­توان مجموعه پیوندهای احساسی، شناختی و رفتاری میان انسان­ها و مکان زندگیشان دانست که مبنای ادراک فرد و رابطه­اش با مکان را فراهم می­آورد و چارچوب هویتی فرد و جامعه را شکل می­دهد. با پیوند بیش­تر فرد و مکان درگذر زمان، مکان به عنوان تامین­کننده نیازهای اساسی و امنیت برای فرد اهمیت ویژه­ای می­یابد، به گونه ­ای که فرد خود را جزئی از مکان و در پیوند با مکان تعریف می­ کند و در نهایت حس تعلق به مکان شکل می­گیرد.
۲) در این قسمت؛ ابعاد و مؤلفه­ های حس تعلق مکانی مورد توجه و بررسی قرار می­گیرد. در تحقیق حاضر ابعاد حس تعلق مکانی با تاسی از مطالعات اسکنل و گیفورد(۲۰۱۰) مشخص گردید، این دو محقق با مطالعه تعلق مکانی و با مرور و بازنگری تعاریف ارائه شده به ابعاد سه­گانه تعلق به مکان(عاطفی, شناختی، رفتاری) پرداخته­اند. به اعتقاد اسکنل و گیفورد سه بعد ارائه شده به دلیل شمول تمامی معانی ارائه شده از تعلق مکانی می ­تواند در حوزه تحقیقات تجربی و تئوریک مورد استفاده قرار گیرد و تاکید می­ کنند که رشد هر یک از این ابعاد سه گانه در نهایت محققان را به درک و رسیدن به تعریفی جامع­تر از تعلق مکانی کمک خواهد کرد(Scannell & Gifford,2010:2).
۳) در این قسمت؛ نظریه­ های حس ­تعلق ­مکانی در قالب دو رویکرد روانشناسانه و جامعه­شناسانه مورد بررسی قرار می­گیرد. در حوزه روانشناسی، دیدگاه­ های روا­نشناسان محیطی مورد توجه قرار خواهد گرفت و در حوزه جامعه ­شناسی، دیدگاه­ های پدیدارشناسان مد نظر است. در ابتدا رویکرد روانشناسی­محیطی با بهره گرفتن از نظریات نظریه­پردازانی چون: استیل، ویلیامز، لو و آلتمن، شامای و کراس مورد بررسی قرار می­گیرد. در روانشناسی­محیطی، تعلق مکانی به رابطه شناختی فرد یا جمع با یک محیط اطلاق می­ شود و از لحاظ هویتی، تعلق مکانی رابطه تعلقی و هویتی فرد به محیط اجتماعی است که در آن زندگی می­ کند(Low & Altman,1992). تعلق به مکان سطحی بالاتر از حس­مکان است که به منظور بهره­مندی و تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین­کننده ­ای می­یابد. تعلق به مکان که بر پایه حس­مکان به وجود می ­آید فراتر از آگاهی از استقرار در یک مکان است. این حس به پیوند فرد با مکان منجر شده و در آن انسان خود را جزئی از مکان می­داند و بر اساس تجربه ­های خود از نشانه­ها، معانی، عملکردها و شخصیت نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می­سازد و مکان برای او قابل احترام می­ شود(Steele,1981:44).
سپس رویکرد پدیدارشناسی با بهره گرفتن از نظریات نظریه­پردازانی چون: توآن، رِلف و شولتز مورد بررسی قرار می­گیرد. در پدیدارشناسی، حس تعلق مکانی به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیرگذار میان مردم و مکان- با اجزاء تشکیل­دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمق ارتباط فرد با محیط می­گردد و با گذر زمان گسترش بیشتری پیدا می­ کند (Relph,1976.Tuan,1974). تعاریف نظریه­پردازان این رویکرد بر پایه ماهیت حس­مکان، مدت و عمق تجربیات در مکان است. آنان بیش­تر به مفهوم حس­مکان پرداخته و حس تعلق به مکان را به عنوان مرحله­ ای در ادامه و تکمیل حس­مکان مورد توجه قرار داده­اند.
بخش دوم: برای سنجش عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی، عوامل اجتماعی- فرهنگی (مفاهیم سرمایه­­های اجتماعی و فرهنگی) و ویژگی­های فردی مورد توجه قرار گرفتند. به دلیل گستردگی عناصر فرهنگی و اجتماعی، در پژوهش حاضر برای تدقیق و تحدید متغیرها، سرمایه­اجتماعی و سرمایه­فرهنگی به عنوان عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی گزینش شدند. به سرمایه اجتماعی در قالب نظریات بوردیو، پانتام، فوکویاما، کلمن، افه و فوش پرداخته شد. مفهوم سرمایه اجتماعی را به طور کلی می­توان روابط اجتماعی بین افراد دانست که از طریق تعهدات، ارتباطات اجتماعی، شبکه ­های عمیق تعاملی و فرایند اجتماعی شدن حاصل می­ شود و دربرگیرنده شاخص­ های آگاهی و توجه، اعتماد، هنجارهای مشارکتی و شبکه ­های اجتماعی است که موجب ارتقای همکاری بین افراد به صورتی منسجم و با ثبات به منظور تامین هدفی مشترک می­ شود و آنان را به ایجاد کنش جمعی توانا می­سازد. به سرمایه­فرهنگی نیز در قالب نظریات بوردیو و کالینز پرداخته شد. مفهوم سرمایه­فرهنگی را به طور کلی می­توان مجموعه ­ای از روابط، معلومات و امتیازات دانست که در جریان آموزش­های رسمی و خانوادگی- فرایند جامعه­پذیری- در فرد شکل می­گیرد و زمینه دست­یابی به یک موقعیت اجتماعی یا حفظ آن را فراهم می­آورد. سرمایه فرهنگی در سه مقوله، سرمایه­فرهنگی تجسم­یافته، سرمایه­فرهنگی عینیت­یافته و سرمایه­فرهنگی نهادینه­شده قابل تفکیک است که دست­یابی به هر کدام از اشکال آن نیازمند کار طولانی، صرف زمان برای یادگیری و منابع مالی است. بنابراین مجموعه دانش­ها، معلومات و مهارت­ هایی که در فرایند جامعه­پذیری به عنوان سرمایه­فرهنگی در افراد شکل می­گیرد، می ­تواند به عنوان عنصری مهم جهت حفظ منافع و دستیابی به موقعیت­های اجتماعی عمل کند، که در برخی موارد قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است.
بخش سوم: همچنین برای سنجش عوامل مؤثر بر حس تعلق مکانی، عوامل فضایی- کالبدی (نگرش به ویژگی­های فضایی- کالبدی) و مدت زمان سکوت نیز مورد توجه قرار گرفتند. عوامل کالبدی از طریق ایجاد تمایز محیطی، ارتباط درون و بیرون در فضاها، نوع ساماندهی، چیدمان اجزاء کالبدی، همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان در مکان زمینه­ ساز حس تعلق افراد به مکان سکونتشان می­شوند(جوان فروزنده و مطلبی،۳۳:۱۳۹۰). بنابراین وقتی از عوامل فضایی- کالبدی یک محله مسکونی بحث می­ شود؛ در واقع بحث ادراک و نگرش افراد نسبت به قابلیت و کیفیت مجموعه عناصر کالبدی در ارضای نیازها و خواسته ­ها می­باشد و طبیعتاً باید نگرش و رضایت ساکنان در مورد دسترسی به امکانات، خدمات و حمل و نقل عمومی؛ جذابیت منظر شهری و طبیعی؛ نظافت محله؛ روشنایی؛ وضعیت شبکه معابر و… مورد سنجش قرار گیرد(زنگنه و حسین­آبادی،۱۳۹۲: ۱۳۹. مظلومی،۱۴۵:۱۳۸۹). در این پژوهش سعی شده که با ارائه شاخص­ هایی به منظور بررسی نگرش افراد به ویژگی­های فضایی- کالبدی و مدت زمان اقامت، حس تعلق مکانی مورد بررسی قرار گیرد.
۶-۲ پیشینه تحقیق
۱-۶-۲ پیشینه داخلی تحقیق
محمدصادق فلاحت در رساله دکتری خود با عنوان نقش طرح کالبدی در حس مکان(مقایسه حس مکان پنج مسجد معاصر با طرح سنتی و نوآورانه در تهران) بیان کرده است که:
این پژوهش به بررسی نقش طرح کالبدی محیط در حس مکان کاربران می ­پردازد. حس مکان و احساس تعلق به آن، عواملی مهم در بهبود کیفیت فضاها، ارتباط بهتر افراد با محیط و حفظ مفاهیم محیط زندگی هستند. فرضیه ­های تحقیق عبارتند از:
طرح کالبدی عامل محیطی مؤثر در حس مکان و احساس تعلق کاربران آن است، این تاثیر جبری نبوده بلکه به صورت عاملی ادراکی در بستر فعالیت­های روزمره است که با ایجاد تصاویر ذهنی، تسهیل فعالیت­ها و رفتارهای خاص بروز می­نماید.
طرح کالبدی مسجد می ­تواند با ایجاد زیبایی و هویت و با تسهیل فعالیت­ها و رضایتمندی کاربران در حس مکان مؤثر باشد.
متغیرهای فرم، تزئینات و روابط فضایی، مهم­ترین عوامل کالبدی ایجاد حس مکان در مسجد هستند. این مؤلفه­ ها مهم­ترین عوامل درک تفاوت میان مساجد معاصر با طرح­های نوآورانه و سنتی در خصوص حس مکان می­باشند.
برای پژوهش مفهوم حس مکان علاوه بر بررسی متون، از تحقیق موردی استفاده شده که به مقایسه حس مردم از مساجد معاصر سنتی و نوآورانه شهر تهران می ­پردازد. مدل پژوهش موردی بر اساس روابط متقابل میان متغیرهای مستقل کالبدی و متغیرهای وابسته تصاویر ذهنی، فعالیت­ها و تعاملات اجتماعی، تدوین گردیده است. برای تحلیل و مقایسه نمونه­های انتخاب شده، از مطالعه پیمایشی همراه با پرسشنامه استفاده شد و سؤالاتی درباره مفهوم مسجد، ارتباط نمازگزاران با مسجد، عوامل هویتمندی و زیبایی مسجد، فعالیت­های مردم و رضایتمندی آنها مطرح گردید. برای تامین اعتبار و روایی مطالعه موردی، مساجدی انتخاب شدند که حوزه، کارکرد، زمینه اجتماعی و موقعیتی تقریباً مشابه داشتند. پس از توزیع پرسشنامه، اطلاعات جمع­آوری شده با نرم افزار(SPSS) تحلیل و مقایسه شدند. نتایج نشان می­دهد:
متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات و سن نمازگزاران عوامل مهمی در تفاوت حس مکان در مساجد مورد مطالعه نبودند، ولی چگونگی ارتباط نمازگزاران با مسجد، هویت کالبدی و فضایی مسجد، چگونگی فعالیت­های مسجد و رضایتمندی، از عوامل مهم تاثیرگذار بر حس مردم نسبت به این مساجد است.
از نظر استفاده­کنندگان، نشانه­ های کالبدی، طرح معماری و فعالیت­ها، شاخص­ های معرف مسجد بوده و طرح معماری به عنوان مهم­ترین عامل هویتی مسجد است. نشانه­ های کالبدی عامل ارتباط ­دهنده این سه شاخص و عامل تقویت حس­مکان می­باشند. با کاهش اختلاف میزان اهمیت این سه شاخص، حس­مکان مسجد افزایش می­یابد.
ابعاد و تناسبات، فرم­ها، بافت و روابط فضایی به عنوان مهم­ترین ویژگی­های کالبدی، عوامل مهمی در تشخّص مسجد هستند، مساجد سنتی با داشتن نشانه­ های آشنای بیش­تر، معمولاً حس­مکان عمیق­تری نسبت به مساجد نوآورانه دارند. وجود کارکردها و امکانات مناسب در مساجد نوآورانه، رضایتمندی مردم را افزایش می­دهد.
نتایج تحقیق نشان می­دهد که طراحی مناسب مساجد از لحاظ ابعاد، فرم، بافت و روابط فضایی به عنوان مهم­ترین ویژگی کالبدی، تاثیر مهمی بر ذهنیت، ادراک استفاده­­کنندگان و احساس آنها نسبت به مسجد دارد. این امر می ­تواند چهارچوبی برای آگاهی طراحان نسبت به تاثیر طرح کالبدی بر حس مکان کاربران فراهم آورده و زمینه­ ساز پژوهش­های نظری و عملی دیگر شود.
جلال تبریزی در رساله دکتری خود با عنوان تاثیر نوسازی شهری بر ایجاد حس لامکانی(مطالعه موردی: پروژه نواب تهران) بیان کرده است که:
این رساله تاثیر نوسازی شهری فن­گرا بر ایجاد حس لامکانی را با بهره گرفتن از نمونه موردی پروژه نواب تهران مطالعه می­ کند. نوسازی شهری فن­گرا به نوعی نوسازی مدرنیستی اطلاق می­ شود که اساساً “از بالا به پایین، اقتداری و غیرمشارکتی” است و برنامه­ریز به عنوان فردی حرفه ای، ایجاد فضاهایی همانند و یکسان به جای واحدهای مسکونی قبلی را در آن برنامه­ ریزی و طراحی می­ کند. حس لامکانی به احساس عدم تعلق به مکان که ناشی از فقدان تنوع است، اشاره می­ کند. این رساله پس از مرور اجمالی تاریخ و تجربه نوسازی شهری، عناصر اصلی نوسازی شهری فن­گرا را مشخص و تاکید بر این دارد که علی­رغم فاصله­گیری نوسازی شهری در جهان خارج از گرایش­های اقتداری و فن­گرا، در کشور ما کماکان این نوع برنامه­ ریزی ادامه دارد و برنامه­ ریزی شهری صورت گرفته در منطقه نواب مبیّن این نوع رفتار فن­گرایانه است و بر ضرورت به رسمیت شناختن سهم و اعانت جغرافیای انسانگرا در برنامه­ ریزی شهری تاکید می­ کند. این رساله همچنین یک الگوی روایی و رئالیستی را از فرایند تولید حس لامکانی ارائه می­ کند که در آن رابطه و نقش برنامه­ ریزان فن­گرا، ماشین سیاسی شهری و پیمانکاران ساختمانی در تولید حس لامکانی تبیین شده است.
نتایج این مطالعه نشان می­ دهند که رابطه معنی­داری بین برنامه­ ریزی فن­گرا و ایجاد حس لامکانی وجود دارد. چنانچه اگر برنامه­ ریزی صورت گرفته غیر فن سالارانه و مشارکتی بود، روابط و ارتباطات اجتماعی و محلی را تحکیم می­کرد و مردم ساکن را به اقامتی بیش از ۵ سال ترغیب می­نمود، می­توانست به عوض ایجاد حس لامکانی، محیطی مانوس و مطلوب فراهم آورد و حس تعلق مکانی را تقویت کند.
سید پرهام میردامادی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ارتقاء کیفیت محیط­های شهری با تأکید بر رویکرد مکانی(مطالعه موردی: محله ولنجک تهران) بیان کرده است که:
رشد شتابان شهرها، افزایش تصاعدی جمعیت شهری و در پی آن رشد نامتناسب و ناهمساز کالبدی به علاوه نگاه کمّی­گرایانه به برنامه­ ریزی شهری و محلات، پی­آمدهایی نظیر تغییر فرهنگ محلات، مهاجرت­های بین محله­ای و نارضایتی از کیفیت محیط­های شهری را در پی دارد، که با از دست دادن هویت و احساس تعلق ساکنان همراه است. برای مواجه با چنین روندی، رویکردی تحت عنوان “کیفیت مکان” با هدف ایجاد حیات مطلوب شهری مطرح شده است.
این رویکرد که توجه به ذهنیات شهروندان از مهم­ترین ارکانش می­باشد، بر این باور است که مکان­های شهری نه تنها سازنده بخشی از هویت انسان هستند، بلکه نوعی پیوند عاطفی میان افراد و محیط پیرامونشان را نیز شکل می­ دهند. بنابراین کیفیت مکانی مطلوب شهری سبب بوجود آمدن حس تعلق و هویت در شهروندان می­ شود. بدین منظور، پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان کیفیت مکانی و بنا به ضرورت، اتخاذ سیاست­ها و تدوین راهکارها، برای ارتقاء کیفیت محیط با تاکید بر کیفیت مکانی در محدوده مطالعاتی، که محله ولنجک واقع در منطقه یک تهران می­باشد، انجام شده است.
سنجش رضایتمندی شهروندان از کیفیت ادراکی محله­اشان از روش­های سنجش کیفیت مکانی است. در این راستا سنجش رضایتمندی کیفیت محیط محله ولنجک با بررسی ۶ معیار و ۲۲ زیرمعیار ارزیابی گردیده است. این معیارها به ترتیب عبارتند از: آسایش، دسترسی، تجسم، محیط اجتماعی، فعالیت­ها و تسهیلات کالبدی. جهت تجزیه و تحلیل داده ­ها از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ­ها با روش آلفای کرونباخ آزمون شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مدل تجربی کیفیت مکانی مدل مناسبی برای سنجش کیفیت بوده است و تمامی معیارهای بررسی شده برای ارزیابی میزان کیفیت معنادار بوده ­اند.
نتایج پژوهش نشان می­دهد که میزان کیفیت مکانی در محله ولنجک در آستانه متوسط برآورد شده و این کیفیت به طور مستقیم با سنجش رضایتمندی، قابل سنجش است و رضایتمندی نیز بر روی تعلق اهالی به محله، به طور مستقیم تاثیرگذار می­باشد. همچنین بررسی تاثیر خصوصیات شخصی مخاطبان پژوهش نشان دهنده این مطلب بود که “مدت سکونت"، “وضعیت مالکیت” و “شکل سکونت” از مهم­ترین خصوصیات تاثیرگذار بر کیفیت مکانی می­باشند.
معصومه جوادی در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان تأثیر فضاهای مجازی بر حس تعلق به مکان در کلانشهر مشهد، بیان کرده است که:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]