نوعی سهام که دارندهی آن نسبت به درآمدها و دارایی ها واحد اقتصادی حق یا ادعای محدود و معینی دارد
*هزینهی تأمین مالی از طریق سهام ممتاز از سهام عادی کمتر است
*دارندگان سهام ممتاز دارای مزایای محدودی هستند
*سهام ممتاز معمولاً بدون سررسید هستند
*واحد اقتصادی نسبت به پرداخت سود سهام ممتاز الزام قانونی ندارد، پس سهامداران ممتاز فاقد حق رأی هستند
*اگر بازدهی واحد اقتصادی کمتر از هزینهی سرمایه سهام ممتاز باشد سود هر سهم عادی کاهش مییابد
*هزینهی سهام ممتاز از اوراق قرضه و بدهیها بیشتر است
*پرداخت سود سهام انباشته ممکن است واحد اقتصادی را با مشکلاتی مواجه کند
کلیهی شرکتهای سهامی در کشورهای صنعتی
۷
وامهای مؤسسات اعتباری
وامهای بلندمدتی که توسط واحدهای اقتصادی بیمه و مؤسسات مالی به شرکتها اعطا میشود
این نوع وامها معمولاً نیازمند ماندهی جبرانی نیستند
کلیهی واحدهای اقتصادی کشورهای صنعتی
۸
وامهای دولت
وامهایی که توسط دولت اعطا میشود
شرکتهای دولتی یا وابسته به دولت
۱-۲-۲-۲-۲) تأمین مالی کوتاهمدت[۲۱]
سه منبع اصلی تأمین مالی کوتاهمدت به ترتیب اهمیت عبارتاند از: اعتبار تجاری، وام بانکی و اسناد تجاری. اعتبار تجاری و اسناد تجاری اعتبارات تضمین نشدهاند، در حالی که وام بانکی میتواند تضمین شده نیز باشد. وام تضمین شده، وامی است که در مقابل دریافت آن، وامگیرنده یک دارایی را نزد وامدهنده به وثیقه میگذارد. مثلاً هنگامی که برای خرید اتومبیل یا واحد مسکونی از وام بانکی استفاده میکنیم، این دو دارایی خود وثیقهی وام دریافتی میشوند(تقوی، ۱۳۸۶).
اصولاً بخش عمدهای از تأمین مالی شرکتها، از منابع مالی کوتاهمدت است. منابعی که باید طی مدت یک سال یا کمتر باز پرداخت شوند، تأمین مالی کوتاهمدت نامیده میشوند که دارای ویژگیهای با اهمیتی میباشند که در ادامه تشریح میشوند(هامپتون و دیگران[۲۲]، ۱۳۸۹).
اهم ویژگیهای سیاست مالی کوتاهمدت:
هزینهی وجوه: تأمین مالی کوتاهمدت میتواند با هزینهی مالی بیشتر یا کمتر نسبت به سایر منابع تأمین مالی در ساختار سرمایهی شرکت وجود داشته باشد بعضی از انواع تأمین مالی کوتاهمدت، گرانتر و پر هزینهتر از تأمین مالی میانمدت و بلندمدت میباشند. از طرف دیگر برخی از منابع تأمین مالی کوتاهمدت، وجوهی را تأمین میکند که هیچ هزینهای برای شرکت در برندارد. حسابهای پرداختنی (بستانکاران) و تعهدات معوق با شرایط خاص نیز در این گروه قرار دارند.
قابلیت تمدید بدهیهای کوتاهمدت: این حالت زمانی رخ میدهد که بدهیهای کوتاهمدت به طور مداوم از دورهای به دورهای دیگر، تمدید شوند. اگرچه طبق تعریف اولیه، تأمین مالی کوتاهمدت باید در مدت زمان کمتر از یک سال بازپرداخت شود، اما بعضی از منابع مالی، وجوهی را تأمین میکنند که در شرایط خاص به طور مداوم تمدید میشوند. به طور مثال، این وجوه ممکن است با ثابت ماندن حسابهای پرداختنی قابل تمدید باشد، زیرا در مقابل تأدیهی برخی حسابهای پرداختنی، برخی دیگر از این نوع حسابها ایجاد و جایگزین میشوند.
تسویه بدهیهای کوتاهمدت: تسویهی بدهیها هنگامی رخ میدهد که بانکهای تجاری یا سایر وامدهندگان از شرکت میخواهند که بدهی کوتاهمدت خود را بازپرداخت کند. همان گونه که بعضی از منابع تمدید میشوند، برخی نیز باید در یک لحظه از سال تسویه شوند (ماندهی آنها صفر شوند). اغلب تسویهی به موقع بدهیهای کوتاهمدت بانکی، جهت حفظ اعتبار بانکی ضرورت دارد، زیرا که تأمین مالی کوتاهمدت تنها جهت رفع نیازهای دورهای یا کوتاهمدت واحد تجاری میباشد و عدم تسویه به موقع بدهیهای کوتاهمدت به اعتبار شرکت لطمه وارد می کند.
انعطافپذیری: تأمین مالی کوتاهمدت در هر واحد تجاری دارای اهداف متعددی میباشد که مهمترین آن انعطافپذیری است. اکثر شرکتها در طول یک دوره فعالیت معمولاً یک ساله برای رفع نیازهای متنوع و گستردهی خود نیاز به وجوه نقد دارند. وجوه نقد مذکور برای تأمین مالی خرید مواد اولیه و سایر اقلام مورد نیاز طی یک دوره تولید لازم میباشند. از طرف دیگر، زمانی که موجودیها به فروش برسند، وجوه مازاد کسب شده در اختیار شرکت قرار میگیرد. ضمناً تأمین مالی کوتاهمدت به شرکت اجازه میدهد که وجوه در اختیار را با نیازهای سالانه، فصلی یا سایر دورهای زمانی تطبیق دهد.
کسب وجوه نقد اضافی: در بسیاری از موارد، شرکت ممکن است قادر به انتشار اوراق بهادار نباشد یا ظرفیت استقراض او نزد وامدهندگان بلندمدت و میانمدت اندک باشد، بدین ترتیب، منابع کوتاهمدت ممکن است تنها ابزاری برای کسب وجوه نقد اضافی به منظور تأمین مالی موجودیها از طریق حسابهای دریافتنی در طی دورهی مالی باشد
۲-۲-۲-۲-۲) تأمین مالی میانمدت[۲۳]
بدهیهای میانمدت به بدهیهای با سررسید بیش از یک سال و کمتر از ۷ تا ۱۰ سال اطلاق میشود. بنابراین، بدهیهایی که سررسید آنها کمتر از یکسال باشد، تحت عنوان بدهیهای کوتاهمدت و بدهیهای با سررسید بیش از ۷ تا ۱۰ سال تحت عنوان بدهیهای بلندمدت طبقهبندی میشوند. بعضی از حسابداران و تحلیلگران مالی تفاوتی بین بدهیهای میانمدت و بلندمدت قائل نیستند. آنها فقط دو نوع بدهی را مدنظر قرار می دهند: ۱- بدهیهای کوتاهمدت با سررسید کمتر از یکسال، ۲- بدهیهای بلندمدت با سررسید بیش از یک سال. هنگامی که بدهیهای بلندمدت در یک گروه جداگانه، شناسایی میشوند، غالباً سه نوع از این بدهیها عمومیت پیدا میکند :
قرارداد اعتباری چرخشی: این قرارداد یک حد اعتباری تضمین شده است که به موجب آن، بانک توافق میکند بر اساس تقاضای مشتری در دوره های آتی (معمولاً ۲ یا ۳ ساله)، وام پرداخت کند.
وام مدتدار: وامی است که از یک بانک، مؤسسهی مالی و اعتباری، شرکت بیمه یا سایر مؤسسات تأمین مالی برای یک دورهی زمانی یک تا هفت ساله اخذ میشود.
اجاره بلندمدت: قراردادی است که به موجب آن اجازه داده میشود که از یک دارایی بدون وجود مالکیت آن استفاده شود. به موجب اجاره، مالک یا مؤجر توافق میکند که مجوز استفاده از دارایی بلندمدت را در ازای پرداخت اجارهبها برای یک دورهی زمانی در اختیار مؤجر قرار دهد(هامپتون و دیگران ، ۱۳۸۹).
بانکهای تجاری عمدهترین تأمین کنندگان وامهای میانمدت برای شرکتها هستند. این وامها حداکثر تا زمانی برابر ۷ سال و در برخی موارد با سررسید بیشتر، پرداخت میشوند. برخی از ویژگیهای وامهای بانکی تجاری عبارتند از:
وثیقه[۲۴]: یک بانک تجاری عموماً برای تضمین وام مدتدار، درخواست وثیقه میکند.
ایجاد انبارهای عمومی: معمولاً یک دارایی ثابت نظیر کامیون، کشتی یا بخشی از ماشینآلات به عنوان وثیقه در رهن قرار خواهدگرفت.
مشارکت[۲۵]: بانکهای تجاری در پرداخت وام به هر مشتری از نظر مبلغ وام، از لحاظ قانونی محدودیت دارند. برای پرداخت یک وام، ممکن است گروهی از بانکها اقدام به پرداخت وام کنند، به نحویکه هر یک از بانکها بخشی از وام را به وامگیرنده پرداخت میکنند. همکاری گروهی از وامدهندگان به منظور توزیع ریسک یک وام بزرگ خاص را مشارکت مینامند.
گروهی از شرکتهای بیمه عمر نیز، وامهای بلندمدت را به شرکتهای تجاری پرداخت میکنند. بانکهای تجاری به شرکتهایی به اندازههای مختلف و ریسکهای تجاری متفاوت وامهای متفاوت اعطا میکنند. از آنجایی که شرکتهای بیمه، فعالیت وامدهی خود را بر روی وامهایی با ریسک کم برای شرکتهای بزرگ و بسیار قدرتمند متمرکز میکنند. به همین دلیل وامهای پیشنهادی آنها بسیار بزرگتر و با سررسید طولانیتر از وامهایی است که توسط بانکهای تجاری در اختیار شرکتها قرار میگیرد و در بسیاری از موارد حتی بدون رهن و وثیقه نیز، وام پرداخت مینمایند. مزیت اصلی و عمدهی وامهای مدتدار شرکتهای بیمه، مدت زمان بیشتر و مبلغ سنگینتر آنها در مقایسه با تأمین مالی بانکهای تجاری است. عیب عمدهی این وامها نیز این است که نرخ بهرهی آنها نسبتاً بالاتر است؛ دیگر اینکه، فقط شرکتهای بسیار معتبر میتوانند از شرکتهای بیمه وام دریافت کنند.
یکی دیگر از منابع کوچک تأمین مالی میانمدت، وجوه نزد صندوقهای بازنشستگی کارمندی است که به عنوان وامهای تضمینشده در وجه شرکتها پرداخت میشود. این وامها اغلب با رهن اموال تضمین میشوند و دارای مدت و وضعیتی مشابه وامهای شرکتهای بیمه عمر هستند(هامپتون و دیگران، ۱۳۸۹، ۹۰-۹۱).