توافقنامه مرحله ای فلسطینی – اسرائیلی یا قرارداد اسلو ۲ در طابا در ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۵ به امضا رسید . این توافق میان اسحاق رابین و یاسر عرفات صورت گرفت . این توافق نتیجه ی اولین مرحله مذاکرات بین اسرائیل و سازمان آزادی بخش فلسطین بود که شامل توافق تفویض برخی اختیارات و قدرت به فلسطین انتقال اداره ی قانونی و به این شورا و عقب نشینی نیروهای اسرائیلی از مراکز فلسطینی می شد .[۱۱۳]
طبق موافقتنامه طابا از تاریخ امضای آن طی مدت کوتاهتر از ۵ سال یعنی تا سال ۱۹۹۹ شورایی فلسطینی برای انجام امور مربوط به انتقال انتخاب خواهد شد . مذاکراتی نیز در نظر گرفته شده که در آن انجام امور مربوط به انتقال انتخاب خواهد شد . مذاکراتی نیز در نظر گرفته شده که در آن تعیین تکلیف نهایی در مورد وضع نهایی قدس ، پناهندگان ، مهاجرین ، تدابیر امنیتی و حدود روابط کشورهای همجوار بپردازد .
توافقنامه ی اسلو ۲ یا طابا به ترتیب مختلف برای ۳ نوع منطقه ذکر می کند :
منطقه ی ( الف ) شامل ۶ شهر پر جمعیت جنین ، نابلس ، طولکرم ، قلقلیه ، و رام الله و بیت اللحم که در این مناطق مسئولیت کامل امنیت داخلی و نظم عمومی و مسئولیت کامل شهری با مجلس اجرائی مزبور خواهد بود .
منطقه ی ( ب ) که شامل شهرها و روستاهای فلسطینی در کرانه غربی می شود که متضمن ۶۸ در صد از سکنه ی فلسطینی می باشد . در این نواحی مجلس از همان قدرت منطقه ی الف برخوردار است ولی از لحاظ مسئولیت های امنیتی نیروهای اسرائیلی در این مناطق بر نیروهای فلسطینی پیشی خواهند داشت.
منطقه ی ( ج ) نیز شامل مناطق غیر مسکونی و مناطقی است که از نظر ژئوپلتیک و نظامی و امنیتی برای اسرائیل و مهاجران یهودی دارای امنیت است و به همین خاطر مسئولیت کامل برقراری نظم و امنیت به عهده ی نیروهای اسرائیلی خواهد بود .
در این موافقتنامه همچنین به برگزاری انتخابات اشاره شده است و تمامی فلسطینیان بالای ۱۸ سال را که اسامی آنها در دفتر ثبت سکنه ثبت شده باشد را واجد شرایط شرکت در انتخابات می داند . شورای قانون گذاری فلسطین مرکب از ۸۲ عضو می باشد که این مرجع قانونگذاری صلاحیت مربوط به روابط خارجی را خواهد داشت .
این موافقت نامه در کنیست هم به تصویب رسید اما مخالفان بسیاری بخصوص در میان تندورهای یهودی داشت . در روز رأی گیری اسحاق رابین دیدگاهش را برای رسیدن به حل و فصل دائمی اختلافات بیان کرد که عبارت بود از :
حضور نظامی در دره ی رود اردن بدون ضمیمه کردن آن ، حفظ بلوک های بزرگ شهرک ها در نزدیکی مرز ۱۹۶۷ ، حفظ تمامیت بیت المقدس با احترام حقوق ادیان دیگر و یک موجودیت فلسطینی کمتر از کشور که دارای قوای نظامی محدود بود . [۱۱۴]
این اقدامات رابین را می توان عامل بیزاری متعصبان و تندروهای یهودی از او دانست . بعد از تصویب اسلوی ۲ در نوامبر ۱۹۹۵ یک متعصب یهودی با هدف جلوگیری از فرایند صلح رابین را ترور کرد .
۳-۴-۳موافقت نامه های الخلیل
این موافقت نامه که در تاریخ ۱۷ ژانویه ۱۹۹۷ میان نیروهای نظامی اسرائیل و پلیس خود گردان به امضا رسید به توافقنامه ی آرایش دوباره نیروها معروف است . در این توافق نامه برخی از مسئولیت های امنیتی به پلیس فلسطین واگذار شد ، ولی بر این نکته نیز تأکید شد که اسرائیل مسئولیت حفظ امنیت سراسر اسرائیل را بر عهده خواهد داشت . یک نیروی مشترک نیز برای برخورد با بی نظمی پیش بینی شد . در ماده ی پنجم به تشکیل یک نیروی پلیس فلسطینی با ۴۰۰ نفر پرسنل مجهز به ۲۰ خودرو اشاره شده است . همچنین طرفین به جلوگیری از هرگونه اقدام تحریک آمیز یا اختلاف برانگیز که بر زندگی عادی در الخلیل اثر بگذارد اشاره شده است . در ماده ی دهم نیز به انتقال اختیارات و مسئولیت های مدنی و در ماده ی پانزدهم به نقش دفاتر شورای فلسطین در جلوگیری از اقدامات تحریک آمیز اشاره شده است . [۱۱۵]
این موافقت نامه همچنان که از نام آن مشخص است آرایش دوباره ی نیروهای اسرائیل در الخلیل را مشخص کرده است . در این توافق ، الخلیل به عنوان یک شهر یکپارچه قلمداد شده است که در آن نیروهای بین المللی وظیفه های امنیتی و اجتماعی را به عهده دارند . این توافق نامه را بیشتر می توان یک توافق امنیتی و نظامی بین مقامات امنیتی دو طرف دانست . [۱۱۶]
مذاکرات ساف – اسرائیل ، به علت پایبند نبودن رژیم صهیونیستی به مفاد توافقنامه های امضا شده میان آن رژیم و ساف ، با توقفی ۱۸ ماهه رو به رو شد ، اما سرانجام پس از این که نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، مرحله اول عقب نشینی از شش شهرک کرانه باختری رود اردن را آغاز کرد ، و ۲۷ درصد زمین های این منطقه را در اختیار حکومت خودگردان فلسطینی « عرفات » گذاشت ، بار دیگر این مذاکرات از سر گرفته شد . [۱۱۷]
آریل شارون ، موافقتنامه اسلو را « خودکشی ملی » خواند و اعلام داشت : « همه باید حرکت کنند ، بدوند و هر تعداد تپه را که می توانند ، بگیرند و شهرک های بزرگتر بسازند ؛ زیرا هر چه امروز بگیریم ، از آن ما خواهد ماند … . هر چه را نگیریم ، نصیب آنان خواهد شد » . این سیاست ، کنترل سخت بر سرزمینهای اشغالی را تسریع کرد .[۱۱۸]
۳-۴-۴ مذاکرات مریلند ۱
بیل کلینتون همراه با عرفات ، که رسما به رهبری انتخاب شده بود ، تلاشهای استوار و مستمری را برای همسازی معقول اسرائیلیان و فلسطینیان ، به کار بست . در ماه اکتبر ۱۹۹۸ ، یک کنفرانس سران ، به مدت نه روز در مزرعه وای ، در مری لند تشکیل شد که در طول آن ، توافقاتی حاصل گشت ؛ از جمله جابه جایی سربازان اسرائیلی ، ترتیبات امنیتی ، آزادی زندانیان و از سرگیری وضعیت دائمی مذاکرات ؛ اما چند هفته بعد ، کابینه اسرائیل رأی بر تعویق اجرای یادداشت رودخانه وای داد .[۱۱۹]این توافقنامه در حقیقت مرحله دوم توافقنامه اسلو ۲، و گسترش وسیطره حکومت خودگردان بود .[۱۲۰]
اسرائیل در این قرارداد متعهد شد که در مرحله دوم جابه جایی نیروها سیزده در صد از کرانه باختری را به دولت خود گردان واگذار کند و نیز در سه مرحله هفتصد و پنجاه زندانی فلسطینی را نیز آزاد خواهد کرد و با تکمیل و افتتاح فرودگاه بین المللی غزه موافقت کند . همچنین برای ارتباط بین کرانه باختری رود اردن و غزه بزرگ راهی پیش بینی شد درباره ی شروع به کار بندر غزه نیز موافقت شد .
توافقنامه مریلند نیز همانند دیگر توافقنامه های رژیم صهیونیستی اجرا نشد . پایبند نبودن رژیم صهیونیستی ، بدان سبب بود که این رژیم در مذاکرات خود تاکتیک تأخیری را دنبال می کرد ، تا بتواند با طولانی کردن روند مذاکرات ، در جزء جزء آن امتیاز بیشتری از فلسطینیان کسب کند . در اجرای این سیاست نیز موفق شد ، و در تاریخ دوازدهم شهریور ۷۶ ، توانست بر اساس اصلاح قرار داد وای ریور ، یک توافقنامه ۸ ماده ای را با رئیس تشکیلات حکومت خود گردان فلسطین به امضا برساند . [۱۲۱]
بر اساس این توافقنامه ، نیروهای اسرائیلی از ۱/۱۳% از خاک کرانه باختری در عرض سه ماه فراخوانده می شوند .
این مقدار زمین به سه طریق اداره می گردد :
۱- حاکمیت مدنی و امنیتی ۱ تا ۳ % کرانه غربی ، در اختیار حکومت خود گردان است .
۲- قسمت اعظم از ۱/۱۳ % تحت عنوان « حاکمیت مشترک » اداره گردد که امور مدنی در اختیار حکومت خود گردان و امور امنیتی بعهده اسرائیل است .
۳- مابقی ، منطقه حفاظت شده طبیعی می باشد که فلسطینی ها در آن حق ساخت و ساز ندارند .
در عین حال اسرائیل متعهد می شود که ۷۵۰ تن از زندانی های فلسطینی را طی سه مرحله آزاد کند .
( در این زمان ۳۵۰۰ فلسطینی در زندان های رژیم صهیونیستی به سر می بردند . )
تشکیلات خودگردان نیز تعهد می کند کلیه سلاح ها و تجهیزات نظامی غیر قانونی در سرزمین های فلسطینی مصادره کند و با سرویس های امنیتی آمریکا و اسرائیل برای از بین بردن گروه های تروریستی و جریان مخالف روند صلح ، همکاری نزدیک و همه جانبه داشته باشند .
در نخستین مرحله از توافق « وای ریور » در تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۹۸ که از سوی اسرائیل به اجرا در آمد ، ارتش اسرائیل صدها کیلومتر مربع از اراضی اطراف شهر جنین در شمال کرانه باختری را رسما به دولت خود گردان واگذار کرد . دویست و پنجاه زندانی فلسطینی را آزاد کرد و با گشایش فرودگاه غزه موافقت کرد . در پاسخ به این حرکت اسرائیل ، دولت خود گردان مبارزه با تندروهای فلسطینی و پیکارجویان را آغاز و حمل سلاح را غیر قانونی اعلام کرد و متعهد شد از تبلیغات ضد اسرائیلی خوداری کند .
اسرائیل با انجام این مذاکرات دو جانبه به امتیازات بی نظیری دست یافت زیرا از طرفی توانست به مقاصد خود دست پیدا کند و از طرف دیگر مسئله ی فلسطین را از مسئله ی اسلامی – عربی به یک مسئله فلسطینی تبدیل کند . در رابطه با قرارداد وای ریور ، « فینکل اشتاین » استاد دانشگاه در رشته ی علوم سیاسی و یک فعال یهودی ضد صهیونیست مقیم آمریکا می نویسد : « موافقت نامه ی مریلند به عنوان یک سند رسمی کار جدیدی را انجام نداده است بلکه هدف آن تنها تأکید مجدد بر توافقات قبلی و تسهیل اجرای آن است . البته از نظر فنی موافقت نامه مریلند را می توان به نوعی عدول از موافقت نامه های قبلی دانست »[۱۲۲] .
به طور کلی رژیم صهیونیستی در مذاکرات خود با هیئت های عربی مذاکره کنند ، به ویژه ساف ، توانست سیاست های خود مبنی بر ایجاد اختلاف و تفرقه بین عرب ها را متحقق کند . اسرائیل در نهایت ، مشروعیت سیاسی خود و اعتراف رسمی ساف را به قانونی شدن این رژیم به دست آورد .
در حقیقت رهبری ساف بدون مشورت با عرب ها و دیگر جناح های فلسطینی ، به خیال این که مبادا از قافله ی صلح عقب بماند و بار دیگر کلاه سرش برود و به بلای کمپ دیوید دچار شود ، به انتفاضه ی فلسطینی پشت پا زد و به طور مستقیم با رژیم صهیونیستی به مذاکره پرداخت ، و توافقنامه های جداگانه ای با این رژیم امضا کرد . [۱۲۳]
۳-۴-۵ موافقتنامه مریلند ۲
موافقت نامه ی وای ریور ۲ نیز در روز ۴ سپتامبر ۱۹۹۹ با حضور یاسر عرفات و ایهود باراک در شرم الشیخ امضا شد .
توافقنامه انجام شده در شرم الشیخ در واقع برنامه زمان بندی چگونگی اجرای وای ریور ۱ است که نتانیاهو آن را به بهانه عدم اجرای تعهدات تشکیلات خود گردان عرفات به حالت تعلیق در آورده بود . هر چند که وای ریور ۱ نیز خود چنین نسبتی را با توافقنامه اسلو داشته است و در حقیقت همه ناظران امور فلسطین بر این اعتقادند که این توافقنامه ها ( وای ریور ۱ و ۲ ) در مقابل پیمان اسلو به معنای عقب نشینی فلسطینی هاست ، زیرا براساس قطعنامه سازمان ملل ، اسرائیل موظف به تخلیه کامل سرزمین های اشغالی در سال ۱۹۶۷ ( کرانه باختری و نوار غزه ) است ، ولی صهیونیست ها موفق شده اند در پیمان اسلو این صد درصد را به نود درصد و در پیمان وای ریور به چهل درصد تقلیل دهند و از سران تشکیلات خود گردان در این زمینه امضا بگیرند .
مهمترین نکات وای ریور ۲
-انتقال ده درصد از منطقه C و B به منطقه B .
-انتقال ۸٫۱ در صد از منطقه C و B به منطقه A .
- آزادی ۳۵۰ زندانی فلسطینی .
- بازگشایی مسیر جنوبی و شمالی بین غزه و کرانه باختری مشروط به امضای پروتکل جزئیات .
- مشخص کردن تاریخ انعقاد موافقت نامه نهایی .
- ارائه لیست اعضای پلیس فلسطینی به اسرائیل .
- ارائه گزارش فلسطینی ها درباره جمع آوری سلاحها .
- ارائه گزارش فلسطینی ها درباره دستگیری افرادی که مظنون به دست داشتن در عملیات ضد صهیونیستی هستند . [۱۲۴]
بر اساس قرار داد وای ریور ۲ مشکلات اراضی میان طرفین حل شده تلقی می شد این مذاکرات به تقلیل خواسته های فلسطینیان در مورد بهره برداری از سرزمین های اشغالی می پرداخت . زیرا در تمام طول مذاکرات مستقیم از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۰ اسرائیل همواره به تقلیل امتیازاتی که در قرارداد اسلو به طرف فلسطینی داده بود می پرداخت . زیرا در ابتدا بر اساس تصمیمات مجامع بین المللی و نیز خواسته جامعه ی جهانی ، اسرائیل می بایست از سرزمین های اشغالی بعد از سال ۱۹۶۷ عقب نشینی کند . در حالیکه در پیمان اسلو این تعداد به ۹۰ در صد اراضی اشغالی رسید و به تدریج در طول مذاکرات ، این مقدار کم و کم تر شد تا جایی که در قرار داد وای ریور به چهل در صد رسید .
در ضمن همان طور که گفته شد این مذاکرات هیچ گونه ترتیبات جدیدی را در مورد سازش نهایی در مورد مسئله فلسطین مقرر نکرد و تنها به تثبیت و تأکید به برتری نظامی و امنیتی اسرائیل به فلسطینیان پرداخت مضافا بر اینکه از فلسطینیان به عنوان ابزار سرکوبگر خودشان استفاده کرد . همان طور که گفته شد برتری های سیاسی ، امنیتی ، و اقتصادی و جغرافیایی اسرائیل در مقابل فلسطینیان مانع از برگزاری مذاکرات در حال توازن می شد و بنابراین طرف فلسطینی همواره می بایست با دادن امتیازات فراوان طرف اسرائیلی را راضی به مذاکره نگه می داشت و نتیجه مذاکرات هم موید همین موضوع است . [۱۲۵]
استفاده از منابع پایان نامه ها درباره بررسی روند تشکیل دولت مستقل فلسطین از دیدگاه حقوق بین الملل- فایل ۹