۲-۱۲- تحلیل ریسک بانکداری(گرونینگ و براتانویک ، ۲۰۰۷)
۲-۱۲-۱- ریسک های مالی نظام بانکی
ریسکهای مالی، ریسکهایی هستند که به شدت به یکدیگر وابسته بوده و در مجموع ریسک کلی بانک را افزایش میدهند(اسدی پور، ۱۳۸۴) و به دو دسته ریسک خاص و بازار تقسیم میشوند. ریسک خاص شامل ریسک های نقدینگی، اعتباری و ریسک ساختار سرمایه و ریسک بازار شامل ریسک های نوسان نرخ بهره، ارزی و قیمت است (جوئل ، ۲۰۱۱).
تعاریف مختلف زیر از ریسک نقدینگی قابل بیان هستند:
ریسک نقدینگی عدم توانایی بانک در تامین وجوه برای اعطای تسهیلات یا پرداخت به موقع دیون خود نظیر سپرده ها است (ترایپ ، ۱۹۹۹).
این ریسک عمدتا از ساختار داراییها و بدهیهای بانکها ناشی میشود و منشا اصلی آن، عدم تطابق زمانی بین جریانهای ورودی و خروجی به بانک است؛ از این رو ریسک نقدینگی را میتوان به دو دسته ریسک نقدینگی داراییها و منابع تقسیم نمود(کروهی و مارک، ۲۰۰۰).
ریسک نقدینگی داراییها به عدم توانایی بانک در فروش داراییهای خود جهت برآوردن نیازهای نقدی غیرمنتظره اشاره دارد. ریسک نقدینگی منابع نیز به عدم جذب منابع توسط بانک به طریق عادی (مانند جذب سپردهها و یا استفاده از تسهیلات و خطوط اعتباری بانکها) باز میگردد(اسدی پور، ۱۳۸۴).
نقدینگی، در دسترس بودن وجه نقد یا معادلهای وجه نقد است. پس میتوان گفت ریسک نقدینگی عبارت است از ریسک عدم آمادگی بانک برای تامین تسهیلات اعطایی یا پرداخت به موقع دیون بانک (بنکز، ۲۰۰۵).
از نگاهی دیگر، نقدینگی خاصیتی از داراییها است که به زمان و هزینه تبدیل آن ها به پول بستگی دارد. به عبارتی، هزینه مبادله یک دارایی با پول، معیاری برای سنجش نقدینگی آن دارایی است (فرجی، ۱۳۸۲).
یک بانک، زمانی نقدینگی کافی دارد که بتواند وجوه کافی را هم از طریق افزایش بدهیها و هم از طریق تبدیل داراییهای نقد به وجوه نقد، به سرعت و با یک هزینه قابل قبول بدست آورد (فالکونر، ۲۰۰۱).
ریسک نقدینگی به وجوه غیرمتمرکز یک بانک نیز مربوط است که عبارتست از حسابهای جاری، حسابهای پسانداز و سپردههای مدتدار کوچک. این حسابها در برابر تفاوت میان نرخ بهره بانکی و نرخ بهره بازار، غیرحساس هستند (بهرامی و عقیلی کرمانی، ۱۳۸۱).
جدول شماره ۲-۱: انواع مختلف ریسک در نظام بانکی و روش مدیریت آن (محرابی، ۱۳۸۹)
انواع ریسک | روشهای مدیریت |
ریسک اعتباری | ایجاد ساختار مناسب وام دهی و احتیاطهای لازم برای حفاظت از منافع وامدهندگان، استفاده از مشتقههای اعتباری[۵] با قرارداد تسهیلات، بازنگری دورهای داراییهای بانک، مدیریت ترکیب تسهیلات به علت اتفاقاتی که در بازار رخ میدهد یا گرفتن وثایق اضافی. |
ریسک بازار | ارزیابی، آزمایش و تایید ریسکهای اعلام شده بازار شامل ریسک نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک تعدیلات و ریسک جاری. |
ریسک عملیاتی | پوشش زیانهای ناشی از قصور و عدم کارایی نیروی انسانی، شکست تدابیر امنیتی، کنترلها و فناوری، زیانهای ناشی از عدم آگاهی و یا عدم صحت اطلاعات، ارتباطات، ریسک اجرایی قراردادها و آیین نامهها و ریسک اعتماد و اعتبار با تمرکز کنترل در عملیات متقابل. این کنترل به این منظور است که هیچ خدشهای بر اطلاعات وارد نشود و از سوی دیگر از دسترسی اشخاص سوء استفاده کننده ممانعت نماید. |
ریسک نقدینگی | برآورد نیازهای نقد بانک در آینده. این برآوردها میتواند بر مبنای سه روش زیر انجام گیرد: برآورد بر مبنای منابع و مصارف وجوه نقد، برآورد بر مبنای ساختار داراییها و بدهیها و سرعت تبدیل آن ها به وجوه نقد، و برآورد بر مبنای شاخصهای نقدینگی. |
۲-۱۲-۲- برسی آرای مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یعنی پیشبینی حجم تقاضا برای وجوه توسط مردم و تامین مقادیر کافی وجوه برای این نیازها به دو صورت برداشت از سپردهها و تقاضا برای تسهیلات. در رابطه با مدیریت نقدینگی، نظریههای زیر مطرح شده است:
نمودار شماره ۲-۲: نظریههای مدیریت نقدینگی
۲-۱۲-۳- نظریههای مدیریت نقدینگی (عرب مازار یزدی و همکاران، ۱۳۸۹)
نظریه وامهای تجاری: وامهای سررسید شده به صورت خودکار نقدینگی مورد نیاز بانک را تامین میکند. بر اساس این نظریه، بهترین نوع سرمایهگذاری و دادن اعتبار، تسهیلات و سرمایهگذاری کوتاهمدت است (وود ورث، ۱۹۶۸).
نظریه انتقال پذیری : طرفداران آن بر این باورند که بانکها باید مقدار قابل توجهی از وجوه خود را به صورت اوراق بهادار کوتاه مدت درجه یک و قابل معامله فوری نگهداری نمایند. در صورت بروز مشکل نقدینگی برای بانک، اینگونه اوراق بهادار میتواند بدون ضرر و زیان قابل توجهی فروخته شود (رز، ۱۹۹۹).
نظریه درآمد مورد انتظار: طرفداران این نظریه باور داشتند که اغلب وامهای تجاری و مصرفی در مقابل مجموعهای از جریانهای درآمدی اعطا شده است. این جریان عظیم وصولیها از حسابهای تسهیلات، وجوه مداومی را در اختیار بانک میگذاشت تا بتواند جوابگوی نیازهای نقدینگی و تقاضای تسهیلات جدید باشد (وود ورث، ۱۹۶۸).
نظریه مدیریت تعهدات: طرفداران این نظریه بر این باورند که نباید تمام نقدینگی مورد نیاز را در خود بانک نگهداری نمود. در هر زمان که نقدینگی مورد نیاز باشد، مدیریت تعهدات میتواند آن را از بازار تامین و یا خریداری کند (وود ورث، ۱۹۶۸).
نظریه مدیریت دارایی- بدهی: از اواخر جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه ۱۹۶۰ میلادی، بانکها وجوه مورد نیاز خود را اغلب از محل سپردههای دیداری و کوتاهمدت تامین میکردند. در چنین شرایطی مدیریت وجوه بانک بر کنترل داراییهای آن متمرکز بود و بانکها دو منبع وجوه داشتند که شامل سپردههای اصلی و وجوه خریداری شده بود(بانک اقتصاد نوین، ۱۳۸۷).
شش دسته از مهمترین حسابهای ترازنامهای که با جریانهای نقدی در ارتباط هستند شامل نقدینگی، تعهدات سپردهای، سرمایهگذاریهای بلندمدت و تسهیلات اعطایی، تعهدات بلندمدت و سرمایه، داراییهای غیرنقد کوتاه مدت، و تعهدات کوتاه مدت غیرسپردهای می باشد. از حساب های مذکور، بانک در کوتاه مدت فقط میتواند بر تعدادی از آن ها کنترل داشته باشد مانند داراییهای غیرنقد کوتاه مدت و تعهدات کوتاه مدت سپردهای(عرب مازار و قنبری، ۱۳۷۶).
۲-۱۳- ریسک
اقتصاددانان متعددی ریسک سرمایه گذاری را پراکندگی بازده تعریف کرده اند. برای مثال ندها و هامونده[۶] (۲۰۰۷) ریسک سرمایه گذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف کرده است. مطابق نظر این محققان، شخصی که در یک دارایی سرمایه گذاری می کند که بازده آن به میزان زیادی از پراکندگی برخودار است بایستی بابت ریسکی که تحمل می کند ما به ازایی دریافت کند.
مشابه نظر ایت دو محقق، فراندز[۷] (۲۰۰۶) نیز ریسک را واریانس بازده تعریف می کند. وی تأکید می کند یک سرمایه گذاری که بازده آن پراکندگی بیشتر داشته باشد. (با فرض داشتن بازده مورد انتظار مشخص) از جذابیت کمتری برخوردار است. بدینترتیب وی نیز تأکید می کند که وقتی بازده نامطمئن است عامل پراکندگی نیز عامل با اهمیتی است که بر تصمیمات سرمایه گذاران مؤثر است. اگر چه لی[۸] (۲۰۰۴) میگوید که برای تصمیم گیری در شرایط ریسک باید تمام شرایط توزیع بازده را در نظر گرفت با اینحال در بسیاری از موارد مخلوط کردن دو مؤلفه کافی است. « امید ریاضی و ضریب تغییرات» به عبارت دیگر لی نیز ریسک سرمایه گذاری را واریانس یا ضریب تغییرات معرفی می کند.
مارتینز[۹] (۲۰۰۵)ریسک سرمایه گذاری در شرایط عدماطمینان را احتمال تحمل زیان تعریف کرده اند. بنابراین پیشنهاد می کنند که سرمایه گذاران باید ریسک را فقط بر مبنای احتمال زیان اندازه گیری کنند. این محققان شاخصی کمّی از ریسک ارائه کرده که تحت تأثیر احتمال تحمل زیان و مقدار زیان احتمالی است. بدینترتیب ایشان بر بخش منفی توزیع احتمال تأکید کردند و مطابق مدل آنها پراکندگی بیشتر ضرورتاً به معنی ریسک بیشتر نیست.
اگر چه تفاوتهایی بین تعاریف مشخص از ریسک و عدماطمینان وجود دارد، اما در اغلب نوشته های مالی دو تعریف که مترادف هم میباشند بکار گرفته شده است. یک تعریف ریسک عبارت از “عدماطمینان نسبت به وقوع رخدادهای آینده” و تعریف دیگر عبارت از “احتمال رخداد وقایع نا مطلوب” میباشد (ملایی، ۱۳۹۰).
۲-۱۳-۱- طبقه بندی انواع ریسک
براساس نظریه نوین پرتفوی، ریسک به دو بخش تقسیم می شود:
بخش اول، ریسک سیستماتیک[۱۰] است که به کل بازار مرتبط است؛
بخش دوم، ریسک غیرسیستماتیک است که به شرایط خاص هر سهم بستگی دارد.
در این نظریه ریسک هر دارایی یا بتای آن- که معیار ریسک سیستماتیک است- اندازه گیری می شود (سعیدی و رامشه، ۱۳۹۰). در ادامه در رابطه با این نظریه بیشتر توضیح داده خواهد شد.
۲-۱۳-۱-۱- ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک ماهیتاً مجموعه ای از ریسکهای گوناگون است که سرمایه گذاران با آنها روبرو هستند؛ از جمله این ریسکها میتوان به ریسک بازار، ریسک سیاسی، و … اشاره نمود. که در ادامه توضیح داده خواهند شد (زنجیردار و همکاران، ۱۳۸۹).