|
|
میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پژو GLX جز در مدل سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ که بالاتر از استاندارد معاینه فنی(ppm 200) و استاندارد یورو ۲( ppm500) پایینتر بود در سایر سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ پایینتر از استاندارد معاینه فنی و یورو بوده است. این میزان درسال۸۹ پایینترین مقدار خود ppm3/58 بوده است. بر این اساس میتوان گفت میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پژو GLX در وضعیت استاندارد قرار دارد (شکل ۴-۳۸) شکل ۴-۳۸ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پژو GLX تولیدی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پارس در مدل سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ نشان میدهد پایینتر از استاندارد معاینه فنی (ppm 200) و استاندارد یورو ۲ (ppm 500 ) بوده است. در این میان بین سالهای ۸۳ تا ۸۹ نوساناتی در میزان HC خروجی از اگزوز خودرو وجود داشت که بیشترین میزان آن درسال۸۶ (ppm180) و کمترین میزان در سال۸۹ (ppm 58 ) بوده است. میتوان گفت که میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پارس در وضعیت استاندارد قرار دارد (شکل ۴-۳۹). شکل ۴-۳۹ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پارس تولیدی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو سمند در مدل سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹با نوساناتی رو به کاهش بوده است. آمار نشان میدهد که در سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ پایینتر از استاندارد معاینه فنی (ppm 200) و از استاندارد یورو ۲ (ppm 500 ) بوده است. بالاترین مقدار مربوط به مدل سال ۸۴ (ppm200) و کمترین میزان مربوط به مدل سال ۸۸ (ppm 65) بوده است. میزان HC خروجی از اگزوز خودرو سمند در وضعیت استاندارد قرار دارد (شکل ۴-۴۰) شکل ۴-۴۰ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو سمند تولیدی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو پیکان در مدل سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ بالاتر از استاندارد معاینه فنی(ppm200) و استاندارد یورو ۲(ppm500) بوده است. مدل سال ۸۳ در مقایسه با مدل سال ۷۸ به میزان (ppm 1312)، HC خروجی حدود ۶۰ درصد کاهش یافته است. میزانHC خروجی از اگزوز خودرو پیکان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد (شکل ۴-۴۱) شکل ۴-۴۱ میزان HCخروجی از اگزوز خودرو پیکان تولیدی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو وانت پیکان در مدل سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ بالاتر از استاندارد معاینه فنی (ppm 200) بوده ولی از استاندارد یورو ۲ ( ppm500 ) پایینتر بوده است. میزان HC خروجی از اگزوز خودرو وانت پیکان در مدل سالهای ۸۳ تا ۸۹ رو به کاهش بوده و در ۸۷ به کمترین مقدار خود ( ppm205 ) اما مدل ۸۷ به بعد میزان خروجی افزایش یافت بیشترین مقدار خروجی در مدل سال ۸۸ (ppm 434 ) بوده است. میزان HC خروجی از اگزوز خودرو وانت پیکان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد (۴-۴۲). شکل ۴-۴۲ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو وانت پیکان تولیدی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو ال ۹۰ در مدل سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹ پایینتر از استاندارد معاینه فنی (ppm200) و نیز از استاندارد یورو ۲ (ppm 500) بوده است. این میزان در سالیان اخیر در حد صفر بوده است. میزان HC خروجی از اگزوز خودرو ال ۹۰ در وضعیت استاندارد قرار دارد (شکل۴-۴۳). شکل ۴-۴۳ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو ال۹۰ تولیدی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو روآ در مدل سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹با شیب زیادی رو به کاهش بوده است. آمار نشان میدهد که میزان HC خروجی از اگزوز خودرو روآ در مدل سال ۱۳۸۵ (ppm 528 ) از استاندارد معاینه فنی (ppm 200) و استاندارد یورو ۲ (ppm 500) بالاتر بوده و نیز در مدل سال ۱۳۸۶و ۱۳۸۷ از استاندارد معاینه فنی بالاتر ولی از استاندارد یورو۲ پایینتربوده و در مدل سال ۱۳۸۸و ۱۳۸۹ به زیر دو استاندارد رسیده است. پایینترین میزان HC خروجی در مدل سال ۸۹ (ppm 57) بوده است (شکل ۴-۴۴). شکل ۴-۴۴ میزان HC خروجی از اگزوز خودرو روآ تولیدی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ میزان آلاینده HC در مدل سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ با شیب کمی در دو شرکت رو به کاهش بوده است. مدل سال ۱۳۸۳ خودروهای دو شرکت ایران خودرو و سایپا بالاتر از استاندارد معاینه فنی (ppm200) بوده و در مدل سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ پایینتر از استاندارد معاینه فنی(ppm 200) و استاندارد یورو ۲ (ppm 500) بوده است. میزان HC خروجی از اگزوز درخودروهای دو شرکت ایران خودرو و سایپا در سالهای اخیر در وضعیت استانداردی قرار دارند (شکل ۴-۴۵). شکل ۴-۴۵ میزان HC خروجی از اگزوز خودروهای دو شرکت ایران خودرو و سایپا تولیدی سالهای ۱۳۸۳تا ۱۳۸۹ ۴-۴- یافتههای استنباطی ۴-۴-۱- یافته مربوط به آزمون همبستگی پیرسون با توجه به اینکه متغیرهای استفاده شده در این پژوهش در سطح فاصلهای اندازه گیری شده اند از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی روابط استفاده شد.
- رابطه بین سال ساخت خودرو و CO بر اساس ضریب همبستگی پیرسون بین سال ساخت خودرو و میزان CO رابطه معنیداری وجود دارد. با توجه به منفی بودن ضریب، مشخص میشود که هر چه سال ساخت خودرو بالاتر یعنی جدیدتر شده CO کمتری تولید شده است (جدول۴-۹). جدول ۴-۹ خروجی ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون رابطه سال ساخت خودرو با CO
متغیر |
متغیر |
ضریب پیرسون |
سطح معنیداری |
سال ساخت خودرو |
CO |
۴۷۳/۰- |
۰۰۰/۰ |
- رابطه بین سال ساخت خودرو و CO2 ضریب همبستگی پیرسون بین سال ساخت خودرو و میزان CO2 رابطه مثبت معنیداری وجود دارد. با توجه به مثبت بودن ضریب، مشخص میشود که هر چه سال ساخت خودرو بالاترخودرو جدیدتر شود میزان CO2 تولیدی نیز افزایش مییابد (جدول۴-۱۰). جدول ۴-۱۰ خروجی ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون رابطه ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون رابطه سال ساخت خودرو با CO2
متغیر |
متغیر |
ضریب پیرسون |
سطح معنیداری |
۴٫ اطلاعات مربوط به پایان نامه
الف : عنوان پایان نامه : فارسی غیر فارسی ب : نوع کار تحقیقاتی : بنیادی۱ نظری۲ کاربردی۳ عملی۴ پ : تعداد واحد پایان نامه : ۶ واحد ت : پرسش اصلی تحقیق ( مساله تحقیق) : ۱_با انجام این تحقیق چه ابعادی از فرهنگ و ادبیات عامه مردم ایرندگان روشن می شود؟ ۲_نکات اشتراک میان فرهنگ و ادبیات مردم ایرندگان با سایر نواحی بلوچستان چیست؟ ۳_فرهنگ عامه مردم ایرندگان تا چه میزان از فرهنگ ملی و یا ملل دیگر تاثیر پذیرفته است؟ |
۵٫ بیان مساله( تشریح ابعاد، حدود مساله، معرفی دقیق مساله، بیان جنبه های مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسش های تحقیق، منظور تحقیق)
ادبیات فولکلوریک به آن دسته از آثاری اطلاق می شود که از زمان های بسیار دور حفظ و سینه به سینه بدون اینکه ثبت شود به نسل های امروزی ما رسیده است. برای شناخت وبررسی ادبیات یک ملت نیاز به یک دسته تحقیقات داریم که بتواند پیشینه ی فرهنگی و محلی آن ملت را برای ما بنمایاند. ادبیات فولکلوریک که مملو از وقایع، رخدادها، امیال وآرزوهای یک ملت است در آن گنجانیده شده است و بهترین دریچه برای شناخت آن ملت می باشد. یقینا بدون شناخت از وضعیت فرهنگی، ادبی واجتماعی آن ملت به شناخت دقیق و کامل نرسیده ایم.
یکی از راه هایی که میتواند مارا به شکل بهتر به فرهنگ و داشته های فرهنگی یک ملت آشنا سازد، همان ادبیات فولکلوریک است که در بطن جامعه شکل گرفته و در حفظ وپربار ساختن آن, تمام اقشار جامعه سهم داشته اند. از اینجا می توان گفت که ادبیات فولکلوریک یکی از بهترین راه های شناخت فرهنگ وتاریخ یک ملت بوده که ما را به سوی نکات ظریف و باریک که در فرهنگ وتاریخ آن ملت نهفته است ،یاری می کند . ادبیات شفاهی بخش مهمی از فولکلور است . ادبیات شفاهی به اندازه ای غنی و وسیع است که در آن توجه به مبانی اعتقادی و نوع دوستی موج می زند. ایرندگان. در این تحقیق سعی بر آن می شود تا اصطلاحات و ادبیات شفاهی منطقه ایرندگان مورد بررسی قرار گیرد زیرا در این مورد هیچ کار قابل توجهی تا کنون انجام نگرفته است. ایرندگان بخشی است بین دو شهرستان خاش و ایرانشهر از استان سیستان و بلوچستان که در تقسیمات کشوری جزء شهرستان خاش می باشد که حدود ده هزار نفر جمعیت دارد محقق بر آن است تا لهجه های محلی, اصطلاحات ,گویشها و کاربرد آنها را مورد بررسی و به فارسی معیار برگرداند تا بتواند برای کسانی که به زبان فارسی و گویش های محلی علاقه داشته کمک شایانی بشود و برای آیندگان آن منطقه که زبان و گویش محلی خود فاصله گرفته و حتی از محل سکونت خود مهاجرت کرده اند با مراجعه به این تحقیق از گویش و اصطاحات و کلمات که آشنایی ندارند معانی آن را بخوانند و با نسل قبل از خود ارتباط برقرار کنند. برای نیل به این هدف ابتدا کتب قدیمی که به زبان و لهجه بلوچی نوشته شده مطالعه و فیش برداری و همچنین از افراد آگاه که در این مورد تبحر و تخصص دارند سوال می شود و سپس همه کلمات و اصطلاحات منطبق با زبان معیار شده و از روی حروف الفبا جمع آوری و توضیح داده میشود. منبع اصلی محقق در این تحقیق لغت نامه دهخدا و معین می باشد و همچنین اشعار محلی منطقه ایرندگان و دیوان مولانا روانبد معروف به سعدی بلوچستان و کتب دکتر عبدالغفور جهاندیده و همچنین از مقالات موسی محمود زهی دکترای فرهنگ و زبان های باستانی ایرانشهر بهره ببرم. |
|
۱- تحقیق بنیادی وپژوهشی است که به کشف ماهیت اشیا، پدیده ها و روابط بین متغیرها، اصول، قوانین و ساخت یا آزمایش تئوری ها و نظریه ها می پردازد و به توسعه مرزهای دانش رشته علمی کمک می نماید. ۲- تحقیق نظری: نوعی پژوهش بنیادی است و از روش های استدلال و تحلیل عقلانی استفاده می کند و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام می شود. ۳- تحقیق کاربردی: پژوهشی است که با بهره گرفتن از نتایج تحقیقات بنیادی به منظور بهبود و به کمال رساندن رفتارها، روش ها، ابزارها، وسایل، تولیدات، ساختارهاو الگوهای مورد استفاده جوامع انسانی انجام می شود. ۴- تحقیق عملی: پژوهشی است که با بهره گرفتن از نتایج تحقیقات بنیادی و با هدف رفع مسائل و مشکلات جوامع انسانی انجام می شود.
ازطریق «آموزش قیاسی[۳۵]»که نویسندگان آنرارویکرد برنامه ریزی می خوانند وازطریق یادگیری تجربی ۶که رویکرد پشتیبانی بازار نامیده می شود.این نویسندگان ادعا می کنند که بیشتر کسب وکاره دربوجود آوردن بازارگرایی ناموفق هستند زیرا که آنها بیشترعلاقمند به روش مشهورتریادگیری قیاسی هستند تایادگیری تجربی.بااین حال ، براساس نظر نویسندگان یادگیری تجربی برای فهم تغییرات فرهنگی مورد نیاز است ونقش مناسب آموزشی قیاسی ،صرفا این مشارکت عمیق درفعالیت های حل مسئله وآماده سازی شرایط تجربه درفرآیند های نتیجه گرای بهبود مستمر می باشد .توصیف هندستاد۱ (۱۹۹۹) از یک مطالعه ی موردی طولی .مفصل تصویرهایی قابل توجهی ازنقش یادگیری های تجربی درافزایش سطح بازارگرایی یک سازمان ارائه می دهد، (Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1279).
رویکرد سیستم – مبنای هامبورگ وهمکاران : بکر و هامبورگ[۳۶] ۱۹۹۹ واژه ی «مدیریت بازارگرا» رامعرفی کرده ودیدگاه سیستمی دیگری را به این ادبیات افزودند.آنها پنج زیرسیستم مدیریتی تاثیر گذاردیگربردرجه ی مدیریت بازارگرا را شناسایی می نمایند: ۱.سیستم سازمان ۲.سیستم اطلاعات ۳.سیستم برنامه ریزی ۴.سیستم کنترل ۵.سیستم مدیریت منابع انسانی برای هریک ازاین سیستم ها نویسندگان پیشنهاداتی را ارائه می کنند که چگونه این سیستم ها را می توان طراحی مجدد کرد تا بازارگرایی در سازمان توسعه یابد. نویسندگان برای تایید این فرضیه که پیکربندی های بازارگرا تر سیستم های مدیریتی ،باسطوح بالاترعملکرد مرتبط هستند ،شواهد تجربی ارائه می کنند اما این داده های تجربی لزوما نشان دهنده ی رابطه بین اقدامات پیشنهادشده باتحول سازمانی موفق نیستند .ابزاراندازه گیری طراحی شده در این مقاله را می توان جهت تشخیص درجه ی فعلی مدیریت بازارگرا استفاده کرد وهمچنین می توان ازاین ابزار،برای ارزیابی اثر اقدامات مدیریتی برای افزایش بازارگرایی، استفاده کرد. در اثر بعدی آنها (Homburg, Workman, & Jenson, 2000) بر اساس اطلاعات حاصله ازمصاحبه هایی بعمل آمده با ۵۰نفرازمدیران ،سیستم های اطلاعاتی، سیستم های حسابداری ،سیستم های پاداش وسیستم های مدیریت منابع انسانی بعنوان فاکتورهای اصلی تمایز ساختار سازمانی مشتری محورشناسایی شده اند، (Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1279). رویکرد رفتارمدیریت هریس(Harris1996-1998) وهمکاران: پس ازیک دوره اولیه ی ترجیح تعریف کوهلی وجاورسکی ازبازارگرایی ،هریس وهمکاران برنقش تغییرفرهنگی درپیاده سازی بازارگرایی متمرکز شدند.بااستفاده ازسازمان های خرده فروشی بعنوان زمینه ی تجربی تحقیقات ،نتایج ارزشمندی درباره ی موانع موجود برسرراه پیاده سازی بازارگرایی حاصل گردید، (Harris, 2000) (Harris & Ogbonna, 2000). پس از ایت تحقیقات، نتایج آن با مطالعات تجربی دیگری که بروی فرایند بازارگرا ترشدن انجام گرفت ،تکمیل شد، (Harris L. , 2002a) (Harris & Ogbonna, 2001a) (Harris & Piercy, 1999). در این تحقیقات ، رفتارمدیریت بعنوان یک عامل بسیار حائزاهمیت درفرآیند پیاده سازی شناسایی شد. رفتارهای سیاسی ، رسمی شده و پرتضاد ، بعنوان رفتارهای که دارای اثرمنفی بروی بارازگرایی می باشند ،شناخته شد ، حال آنکه ارتباطات عمودی ، اثر مثبتی بروی بازارگرایی داشت. طبق نتایج این تحقیقات ، سبک های رهبری مشارکتی وحمایتی برای پیاده سازی بازارگرایی مساعدهستند و لازم است که از سبک رهبری دستوری اجتناب شود . هردو گوه توصیه ها، به کمک داده های میدانی مورد تایید قرارگرفتند .ازهمه جالب توجه اینکه تحقیقی تکمیلی روشن ساخت که چرا مدیران ارشد، مدیران میانی وکارکنان سازمان تعمدا تحول فرهنگی به سوی بازارگرایی را خدشه دارکرده و چگونه اینکار را انجام می دهند، (Harris L. , 2002b). این تحقیق چهاردلیل رابرای مقاومت دربرابر تحول فرهنگ برای بازارگرایی وهمچنین پنج استراتژی مختلف (ازچاپلوسی تاتعارض مستقیم )را که مدیران ارشد وکارکنان برای تخریب وکارشکنی درراه تغییرفرهنگی برای بازارگراترشدن انجام می دهند،را آشکارساخت، (Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1280). ۱۴ – ۲ - رویکرد دگرگونی فرهنگی کندی، گولزیو و آرنولد[۳۷]: کندی و همکاران ۲۰۰۳ یافته های خود را براساس مطالعات تطبیقی دودانشگاه که یکی بدنبال مشتری گراشدن ودیگری مشتری گراشده بود ،منتشرکردند.با مقایسه کردن درجات بالا وپایین موفقیت ،نویسندگان سه محورکلی رابرای موفقیت پیاده سازی استخراج نمودند.نخست اینکه برای نهادینه کردن مشتری گرایی دروجود اعضای سازمان ،آنها باید زنجیره ای پیوسته ازتعهدمدیریتی راازسوی مدیریت ارشد تا مدیران بخشها،تجربه ولمس نمایند.انطباق پذیری واتخاذ مشتری گرایی باکاهش ابهام درمورد تعهد مدیریت به مشتری گرایی ،تشویق وترغیب می شود. دوم اینکه، الزامات ونیازهای بخوبی تعریف شده ی مشتریان وبازخورد عملکرد که برمبنای واقعیت ها باشد .افراد وواحدها راقادرمی سازد تادرتلاشی هماهنگ برای ارائه ارزش بهتر برای مشتریان باهم متحد شوند.سوم اینکه ،جمع آوری،انتشارواستفاده ازهوشمندی بازار(درموردمشتریان داخلی ومشتریان خارجی) موجب می شود که مشتری که مشتری گرایی خود باعث تقویت خود شود.اگرچه کندی وهمکاران ۲۰۰۳ به صراحت از سه مرحله ی ،تشخیص میزان بازارگرایی ،اقدامات مدیریتی وارزیابی ثانویه دردگرگونی سازمان مورد نظر،سخنی نگفته اند .بااین حال ازتوضیحات شان آشکاراست که داده های مشتریان که مبتنی برحقایق باشد ،نقش مهمی رادرمراحل تشخیص وارزیابی ایفا می کنندودرهمین حین ،رهبری وتلاش های بهبود بین بخشی درتلاش های تغییرسازمان نقشی کلیدی دارند، (Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1280). ۱۵-۲- رویکرد دگرگونی فرهنگی گبهاردت، کارپنتر و شری(Gebhardt & Carpenter & Sherry) براساس مطالعات قوم شناختی انجام گرفته درهفت شرکت ،گهباردت وهمکاران ۲۰۰۶مدلی چهارمرحله ای برای فرایند ایجاد بازارگرایی را تدوین نمودندکه مراحل آن مشتمل بر۱-پایه ریزی وراه اندازی ۲-نوسازی و نوبنیادی ۳- نهادینه کردن ۴- حفظ وپشتیبانی است .هرمرحله مشتمل برگام ها یا فعالیت های متعددی است .مرحله ی پایه ریزی وراه اندازی ،هنگامی انجام می گیرد که ذی نفعان قدرتمندوصاحب نفوذ،تهدیدی را تشخیص و شناسایی نمایند، آنگاه آنها ائتلافی را برای طراحی وپیاده سازی تلاش های تغییرتشکیل میدهند. نوسازی ونوبنیادی متشکل از۵گام زیراست :۱- مشخص کردن حدود وصغور مسئله وعلامتگذاری ۲-توسعه وتدوین ارزش ها وهنجارها ۳- اتصال وتماس مجددبابازار۴-اخراج معاندین وناراضیان واستخدام معتقدان و مشتاقان ۵-استراتژی جمعی ومشارکتی مرحله ی نهادینه کردن ،درمورد فعالیت های رسمیسازی ساختارها وفرآیند های سازمانی ،همسو کردن پاداش ها،تلقین فکری فرهنگی ازطریق آموزش سخن می گوید: درنهایت ،درمرحله ی حفظ وبقاء بدنبال تقویت ومستحکم سازی فرهنگ بازارگرا بااستفاده ازسه فرایند زیر می باشد :
-
- غربال گری فرهنگی اعضاءوکارکنان جدید سازمان ،
-
- مراسم ومناسک حفظ فرهنگ،
-
- ارتباط وتماس پیوسته ی روبه جلو بابازارجهت بروزآوری الگوها ومدل های بازاروتنفیذ وقانونی کردن الگوهای فرآیندی بازارگریی براساس نظر نویسندگان ،سازمان هایی که بازارگرا یی راتوسعه وایجاد میکند، شش ارزش فرهنگی زیررا می پذیرند:۱-اعتماد۲-گشودگی ۳-پایبندی به قول وقرار۴- احترام ۵-همکاری ۶- دیدن بازاربعنوان شرط بقاءودلیل وجودی ۶سازمان. این ارزش ها مبنای رفتارهای بازارگرامی باشند،(Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1281).
رویکرد ترکیبی وان راجواستوئل هورست[۳۸]: با توجه به بررسی های انجام شده توسط این نویسندگان ،ادبیات بازارگرایی معاصر غنی ودرعین حال تکه تکه می باشد. ازدیدگاهی مدیریتی ،پیشنهادهای متعددی که این ادبیات به شاغلین دراین حوزه به جهت پیادهسازی بازارگرایی ارائه می دهند ،توامان دارای قوت ها وضعف هایی می باشد .مدیرانی که به این ادبیات مراجعه می کنند تابازارگرایی شرکت شان رابهبود بخشند ،احتمالاازوجود تجویزهای چند گانه ومتفاوت دست پاچه وگیج می شوند. یک راه برای کمک به مدیران جهت پیدا کردن راهشان دراین ادبیات تحقیق واگرا ،انفکاک وتمییز بین واژههای «کجا»و«چه »و«چگونه »مربوط به پیاده سازی بازارگرایی می باشد، (Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1281). توصیه های مدیریتی که مربوط به این است که درکجا باید اقدامات اصلاحی انجام گیرد ،نیازمند تفسیرادبیات به صورتی است تا نشان دهد که چگونه ابعاد مختلف بازارگرایی به یکدیگر مرتبط می شوند تاعملکرد یک شرکت راتعیین نمایند توصیه های مدیریتی درباره این که چه کاری باید انجام گیرد ، نیازمند تفسیر ادبیات به این صورت است که چه فاکتورهایی عوامل توانمند سازبازارگرایی می باشند .دراینجا سوال این است که چه چیزهایی می توانند به عنوان اهرمی برای بهبود بازارگرایی عمل کنند؟ توصیه های مدیریتی دربارهی این که چگونه برای پیاده سازی بازارگرایی باید اقدام کرد ،نیازمند تفسیر ادبیات درراستای بحث درمورد استراتژی های اقدامات واصلاحات می باشد .دراینجا پرسش این است که «فرایند پیاده سازی بازارگرایی چگونه باید مدیریت شود؟»(Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1282). بالین حال برسی ها نشان داده است که یک مدیر ازصاحب نظرذان متفاوت ،انتظاردریافت پاسخ هایی بسیارمتفاوت به این پرسش هارا دارد.دیدگاه ها راجع به اینکه بازارگرایی چیست ،چگونه آنرا باید اندازه گیری کنیم وچگونه آنرا می توان پیاده سازی کرد ،از ابعاد بسیاری بایک دیگر متفاوت می باشند و تاکنون هیچ تلاش جهت داری برای یک پارچه نمودن این ابعاد ،برای استفاده مدیران انجام نگرفته است. هانت و لامب[۳۹] (۲۰۰۰,p.28) با این توضیح که «پژوهش دراین حوزه ازکمبود یک تئوری زیربنایی که بتواند مکانیزمیتوصیفی برای ارتباط مثبت بین {بازارگرایی} و عملکرد کسب وکارارائه کند،رنج می برد»، نیاز به داشتن یک رویکرد یکپارچه را مشخص نمود. بواسطه ی کارهای انجام شده اخیردر حوزه ی ارتباط بین بازارگرایی و تئوری استراتژی، پاسخگویی به مسئله ی استقراربازارگرایی ازتئوری های زیربنایی اش آغازشده است، (Stoelhorst & Van Raaij, 2004). استوئل هورستووان راج (۲۰۰۴) با الهام گرفتن از تئوری های مربوط به اقتصاد مدیریت وسازمان ،مدیریت استراتژیک وبازاریابی ،به دنبال پیشنهاد منطقی یکپارچه برای توضیح تفوت های عملکرد دربین شرکت های مختلف بودندچهرچوب نهایی مشتمل برمنابع متفاوتی برای توضیح تفاوت های عملکردی می باشد وهمچنین نشان می دهد که این موارد ،همه درادبیات مربوط به بازارگرایی مورد بحث وبرسی قرار گرفته اند. (مدل ۲-۴) (Van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1282) ارزش اصلی این چهارچوب دراین است که نشان می دهند چگونه این منابع متفاوت از افتراق عملکرد و معادل های بازارگرایی آنها ، بایکدیگر مرتبط می شوند. برای انجام چنین کاری، می توان از این چهارچوب به عنوان ابزاری مفهومی برای ساختاردهی ،استقرار و یکپارچه نمودن دیدگاه های مختلف پیاده سازی بازارگرایی استفاده نمود. چهارچوب ارائه شده در مدل ۴-۲- با اجماع ضمنی در ادبیات بازارگرایی مبنی براهمیت خلق و استفاده از اطلاعات مربوط به بازارها درجهت تولید ارزش برتر برای مشتری ، همراستا می باشد، (Hult, Ketchen, & Slater, 2005). این مدل بابیشترمدل هایی که درادبیات بازارگرایی ارائه شده ،متفاوت می باشد زیرا که فرایند های کسب وکار رادرمرکز توجه بازارگرا بودن قرارمی دهد زیرا که این فرآیندهای کسب وکارهستند که ارزش واقعی را برای مشتری خلق می نمایند. به عنوان نتیجه، بازارگرایی نیز بعنوان توانایی یک شرکت برای خلق دانش درباره ی بازارها واستفاده ازاین دانش درفرآیند های تجاری اش برای خلق ارزش برتر برای مشتری تفسیر می شود. این دیدگاه در راستای سایر مطالعاتی می باشد که نشان می دهد که فرآیندهای مربوط به نوآوری وتوسعه محصول جدید بعنوان واسطه دررابطه ی بین بازارگرایی وعملکرد قرارمی گیرد، (Han, Kim, & Srivastava, 1998) (Langerak, Hultink, & Robben, 2004). با این حال استفاده ازهوشمندی بازاررامی توان به سایر فرآیندهای کسب وکارنیز توسعه ورسوخ داد. مثالهایی ازاینچنین فرآیندهایی شامل فروش ،خدمات مشتریان و دیگر ابعاد مدیریت روابط با مشتریان و هم چنین تدارکات، کانال سازی و دیگر ابعاد مدیریت زنجیره ی تامین (van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1284) می شود. برای تصویر سازی در مورد اینکه چگونه می توان ازمدل ۴-۲- برای هدایت تلاش هایمان جهت پیاده سازی بازارگرایی استفاده کنیم ، بیلیید دوباره به تعهد وگرفتاری مدیر عامل شرکت و لورین که توسط شاپیرو ۱۹۸۸ توصیف شده بود ،بازگردیم . با استفاده از۴-۲- چند پرسش مهم مطرح می شود تا او بتواند رابطه بین بازارگرایی و مشکلات موجود درعملکرد شرکتش راشناسایی نماید: آیا عملکرد پایین ناشی ازعدم توانایی شرکت برای خلق ارزش افتراقی (متمایزکننده)برای مشتریان میباشد؟ آیا ناتوانی درخلق ارزش برای مشتری ،بافرآیند های خاصی ازکسب وکارمرتبط نیست ؟ آیا عملکرد ضعیف درفرآیند های کسب وکار،ناشی ازعدم استفاده ازهوشمندی بازارنیست ؟ آیا عدم استفاده ازهوشمندبازارمنتج ازنداشتن اطلاعات مورد نیاز،عدم توانایی درنشر این اطلاعات وعدم توانایی درعمل کردن براساس این اطلاعات نمی باشد. مدل شماره ۴-۲- مدل زنجیره عمل بازارگرایی منبع:اقتباس از(stoelhorst & Van Raaij , 2004) این اولین گام تشخیصی می تواند توجه مارا به فرایند هایی جلب کند که در امرجمع آوری ،اشاعه واستفاده ازاطلاعات بازاربرای خلق ارزش مشتری حیاتی می باشند .باید بخاطر سپرد که ممکن است که پاسخ های محتمل بسیاری دررابطه با پرسش های فوق وجود داشته باشند که به توضیحات وتفاسیر دیگری برای کم فروغی عملکرد بجای نبود بازارگرایی منجرشود .باین حال ، فرض می کنیم که بازارگرایی واقعا مشکل سازمان می باشد .هنگامی که مشخص شد که چه فرایند هایی راباید بهبود دهیم ،دومین گام این است که ازخود بپرسیم که برای بهبود این فرایند ها چه کارهایی باید انجام گیرد وچه بخش هایی ازآنها نیازمند اصلاح وتغییرمی باشند .این پرسش باعث شناسایی توانمند سازهای فرایند می شود که به کمک آن شرکت ها،دانش بازاررا خلق کرده وآنرا به ارزش مشتری ترجمه می کنند. مدل ۵-۲- توانمند سازهای پیاده سازی منبع : اقتباس (van Raaij & stoelhorst , 2008) مدل ۵-۲- تجسم این دوگانه گی بین طراحی و توسعه می باشد .دراین تصیر، مروری را که پیش ازاین برمسئله ی پیاده سازی انجام داده بودیم ،را درمنطقی غیررسمی در مدل ۴-۲- پیشنهاد شده ، یکپارچه کرده وبه مانشان می دهد که چگونه می توان عناصر توانمند سازکه درادبیات مورد برسی قرارگرفته بود را با دیگر ابعاد بازارگرا بودن مرتبط ساخت. در بالای ۵-۲- توانمند سازهای سیستمی طراحی بازارگرایی نمایش داده می شود که مشتمل برساختارسازمانی ،طراحی فرایند های کسب وکاروتکنولوژی ارتباطات واطلاعات و سیستمهای پاداش می شود . در پایین مدل ۵-۲ توانمند سازهای فرهنگی و رفتاری توسعه و بهبود بازارگرایی قراردارد که مشتمل بر رهبری ، ارزش ها وهنجارهای رفتاری ومدیریت شایستگی و صلاحیت می شود. هنگامی که اینها به تنهایی یا به همراه دیگرتوانمند سازها درسازمان وجود نداشته باشند ، نبود آنها تبدیل به موانعی برای پیاده سازی بازارگرایی می شود. یک برنامه ی تشخیصی دقیق به همراه پرسش هایی که دربالا مطرح شد، می تواند به دقت به منشاء مشکلاتی[۴۰] که یک شرکت برای تولید ،اشاعه واستفاده ازاطلاعات بازار برای خلق ارزش مشتری دارد، اشاره نماید. بسته به اینکه این مشکلات در کجا قراردارند، استراتژی طراحی، یا بهبود و توسعه و یا یک استراتژی ترکیب اقدامات واصلاحات مدیریتی مناسب خواهد بود. هدف استدلال مدل ۴-۲- و مدل ۵-۲- برقراری تعادل و هماهنگی و سازگاری بین ادبیاتی که از رابطه بین تآمل در ارزش مشتری و بازارگرایی جانب داری می کند (Slater & Narver, 2000) (Woodruff, 1997) و ادبیاتی که از رابطه بین بازارگرایی و یادگیری پشتیبانی می کند (Baker & Sinkula, 1999) (Baker & Sinkula, 2002) (Sinkula, Baker, & Noordewir, 1997)(Slater & Narver, 1995) می باشد. مدل ۴-۲- و مدل ۵-۲- روشن می سازد که بازارگرایی اساسا در رابطه با یادگیری این مطلب است که چگونه برای مشتری ارزش خلق نماییم . درعین حالیکه این موضوع اصولا وابسته به خلق ،اشاعه واستفاده از دانش بازار می باشد که نقطه ی تمرکز سنتی ادبیات معاصر بازارگرایی بوده است ، اما مدل ۴-۲- و مدل ۵ -۲- همچنین ایجاب می کند که یک توجه بسیار دقیق به این که کدام یک از فرایند های پایه ای کسب وکار (من باب مثال ،توسعه ی محصول ، ارائه و تحویل خدماتی یا مدیریت روابط) برای تولید ارزش مشتری نیازمند بهبود می باشد ، داشته باشیم. برسی های ترکیبی پیشین ، تنها اشاره کرده اند که مدیران باید به هوشمندی بازار «پاسخگو» باشند و دست به «اقدامات هماهنگ» بزنند، بدون این که هیچگونه مسیر تدریجی دقیقتر را از هوشمندی بازار به سوی عملکرد برای آنها فراهم نماید، (Homburg & Plfesser, 2000) (Lafferty & Hult, 1999). پیشنهاد ما این است که مدیران به برنامه های تغییری بیاندیشند که منجربه استفاده از هوشمندی بازار در جهت بهبود فرایند کسب و کار شود و آن نیز به نوبه خود منجر به تولید ارزش برای مشتری گردد، (van Raaij & Stoelhorst, 2008, p. 1286). همانطور که ملاحظه شد در این قسمت دو متغیر سرمایه فکری و بازارگرایی و روابط آنها بایک دیگر و با سایر متغیرها مورد برسی قرارگرفت. این تحقیق از آنجا در کشور تا کنون کسی و مطالعه ای به برسی روابط متقابل آنها با هم نپرداخته است. میزان همبستگی آنها را بایک دیگر مورد کنکاش قرارمی دهد. بخش دوم: ادبیات مرتبط با سرمایه فکری ۱۶-۲- معرفی سرمایه فکری مفهوم سرمایه فکری همیشه مبهم بوده وتعریف مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرارگرفته است .بسیاری تمایل دارند ازاصطلاحاتی مانند دارایی ها،منابع یامحرک های عملکرد به جای کلمه سرمایه استفاده کنند و آنها واژه فکری را با کلماتی مانند نامشهود ، برمبنای دانش یاغیر مالی جایگزین میکنند. بعضی از حرفه ها (حسابداری مالی و حرفه های قانونی) نیز تعاریف کاملا متفاوتی مانند دارایی های ثابت غیر مالی۱ که موجودیت عینی وفیزیکی ندارند، ارائه کرده اند، (Marr, 2008). استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعه ای از دانش ،اطلاعات ، دارایی های فکری ، تجربه ، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت بکارگرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمتمی کارکنان ،دانش سازمانی وتواناییهای آن رابرای ایجاد ارزش افزوده در برمی گیرد وباعث منافع رقابتی مستمر می شود (قلیچ لی ومشبکی ،۱۳۸۵). بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود (منابع ،توانایی ها،رقابت) تعریف می کند که ازعملکرد سازمانی و ایجاد ارزش بدست می آیند، (Bontis , 1998). ادوینسون ومالون ،سرمایه فکری رااطلاعات ودانش بکاربرده شده برای کارکردن ،جهت ایجاد ارزش تعریف می کنند، (vasile , 2008). بنتیس و هالند ، درمقاله خود درسال ۲۰۰۲، سرمایه فکری رااین طور تعریف می کنند:سرمایه فکری ذخیره ای ازدانش راکه درنقطه هایی اززمان دریک سازمان وجود دارد،نشان می دهد. دراین تعریف ارتباط بین سرمایه فکری ویادگیری سازمانی مورد توجه قرارگرفته است. روس معتقد است سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان رابرای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند. این دارایی ماهیتی عینی وفیزیکی ندارد ویک دارایی نامشهود است که ازطریق به کارگیری داراییها ی مرتبط بامنابع انسانی ،عملکرد سازمانی وروابط خارج ازسازمان به دست آمده است .همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش دردرون سازمان می شود واین ارزش به دست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملا داخلی است ،قابلیت خرید وفروش ندارد، (rose and ( barrons , 2005 دریک نگاه می توان تعریف ارائه شده ازسرمایه فکری رادرجدول شماره ۳-۲ نشان داد. جدول شماره ۱ -۲ تعاریف ارائه شده از سرمایه فکری
نویسندگان |
تاریخ |
تعاریف |
ایتامی |
۱۹۸۷ |
دارایی های نا مشهود مانند دارایی های مبتنی براطلاعات که شامل فناوری ،اعتماد مشتری ،تصویرسازمانی حاصل از علائم تجارتی ،فرهنگ سازمانی و مهارت های مدیریتی می باشند |
هال |
- روستا،احمد،(۱۳۷۶).مدیریت بازاریابی،انتشارات سمت،چاپ دوم،تهران.
- روستا،احمد،(۱۳۷۸).مهمترین تفاوتهای خدمات با کالا در مدیریت بازاریابی،ماهنامه تخصصی بازاریابی،شماره ۵،
- زمردیان،اصغر،(۱۳۸۴).مدیریت کیفیت جامع،موسسه مطالعات و برنامه ریزی آموزشی،
- ساترلند،ماکس،(۱۳۸۳)،تبلیغات تجاری و ذهن مصرف کننده،ترجمه سینا قربانلو، نتشارات مبلغان ،تهران.
- ساروخانی، بهنام. (۱۳۷۳). “جامعه شناسی ارتباطات". تهران، اطلاعات.
- سپهری، محمدمهدی و وحید اسدی،(١٣٨۵) ارزیابی موفقیت وب سایت های B2C درپیاده سازی عوامل موثر بر اعتماد مشتری"، کنفرانس بین المللی مدیریت بازاریابی.
- سید نقوی،میرعلی و جمال آباد،غدیر،(۱۳۹۱)، الگوی شناسایی عوامل مؤثر بر فرایند شکل گیری وفاداری مشتریان فروشگاه های الکترونیکی، پژوهشهای مدیریت عمومی،شماره۱۲،صص۱۱۰-۹۵.
- صمدی, منصور, علی حسین حسین زاده, و محمد نورانی کوتنایی(۱۳۸۹). “بررسی رابطه بین تاکتیک های بازاریابی ارتباطی فروشگاه های زنجیره ای و رفتار خرید مشتریان.” نشریه مدیریت بازرگانی، ۹۳_۱۱۰٫
- صمدی, منصور; نورانی, محمد; فارسی زاده, حسین;(۱۳۸۸). “بررسی تاثیر تاکتیک های بازاریابی ارتباطی بر رفتار خرید در فروشگاه های پوشاک با بهره گرفتن از مدل معاملات ساختاری.” فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، ۲۰۳_۲۲۳٫
- علیپور, حمیدرضا; غلامی, مونا;(۱۳۹۱). “تاثیر بازاریابی رابطه مند بر وفاداری مشتری (مطالعه موردی استان گیلان).” مجله توسعه مهندسی ( مقالات بازاریابی)
- غفاری آشتیانی, پیمان, و علی رضا اسکندری مهرآبادی.(۱۳۹۰)، “ارزیابی رابطه بین ویژگی های برنامه وفاداری ، رضایت از فروشگاه و وفاداری به فروشگاه (مطالعه موردی : فروشگاه رفاه اراک).” مجله مدیریت بازاریابی،شماره ۱۰٫
- کاتلر،فیلیپ،آرمسترانگ،گری،(۱۳۸۵)،اصول بازاریابی،ترجمه علی پارساییان،جلد اول،انتشارات دبستان،تهران.
- کریستوفر لاولاک- لارن رایت ،"اصول بازاریابی خدمات"، بهمن فروزنده، نشر آموخته، چاپ اول،۱۳۸۵
- گودرزی،غزاله،امکان سنجی استقرار EDI در صنعت بیمه کشور، پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه الزهرا،۱۳۸۲٫
- گیلانی نیا, شهرام, و بهرام شریف.(۱۳۹۱). “تاثیر استراتژی بازاریابی رابطه مند بر میزان وفاداری مشتریان.” توسعه مهندسی بازار (مقالات بازاریابی),شماره۱۲٫
- عباسی،جواد،(۱۳۸۴)، بررسی نقش و جایگاه عوامل مؤثر بر بازاریابی رابطه مند بر رضایت مشتریان کلیدی بانک ملت استان تهران” ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت،۳۸-۴۰٫
- عبدالوند، محمدعلی و جانی، محمد،(۱۳۹۱)،بررسی تاثیر ارزشهای خرید مصرف کنندگان بر رضایت، وفاداری، گفته های کوچه و بازار و سهم از سبد خرید،مجله مدیریت بازاریابی، شماره۱۷،ص۱-۱۷٫
- کاتلر،فلیپ،(۱۳۸۴)، مدیریت بازاریابی، تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل، ترجمه فروزنده، بهمن، انتشارات آتروپات، تهران، ص۱۰-۵۰۵٫
- ملاحسینی،علی،(۱۳۸۹)، بررسی نقش عوامل مؤثر در کیفیت خدمات بر روی رضایت مندی مشتریان کلیدی (مطالعه موردی:بانک های دولتی شهرستان کرج)، کنفرانس بین المللی مدیریت بازرگانی. ص ۶۵-۸۲٫
- مهدی لوی تازه کندی،علی,(۱۳۸۵)، بررسی و سنجش کیفیت خدمات در بانک پارسیان و ارتباط آن با رضایت مندی مشتریان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی تهران، دانشکده مدیریت و حسابداری، ۸۴-۸۹٫
- مخدومی جوان،رضا و کفاشی،مجید،(۱۳۹۱)، تأثیر عوامل اجتماعی و سازمانی بر میزان وفاداری مشتریان بانک تجارت به حفظ و برقراری ارتباط بانکی در شهر تهران ، فصلنامه پژوهش اجتماعی، سال چهارم، شماره چهاردهم، صفحه ۱۳۷-۱۵۳
- نیلی احمد آبادی، مجید،(۱۳۸۲)، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان بانک رفاه توسط تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس
- ولایتی،رضوان (۱۳۹۰)، بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان اینترنتی بانک ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه تهران،ص۳۴-۴۵٫
-
- ونوس، داور و میترا صفائیان،(۱۳۸۱)، روش های کاربردی بازاریابی خدمات بانکی برای بانکهای ایرانی، نشر نگاه دانشجو
- ونوس, داور و بهاره ظهوری. “بررسی تاثیر ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه مند بر وفاداری مشتری به برند گوشی های تلفن همراه.” مدیریت بازرگانی،تابستان ۱۳۹۰: ۱۴۹-۱۷۲٫
- هرندی، عطا الله و رحیم نیا، فریبرز،(۱۳۹۱)، تأثیر کیفیت رابطه با مشتری بر کیفیت ادراک شده و وفاداری مشتریان مورد مطالعه: هتل های پنج ستاره کلان شهر مشهد، پژوهشهای مدیریت عمومی، سال پنجم، شماره هفدهم، صص ۱۰۱- ۸۳.
- Athanasios Krystallis n, PolymerosChrysochou,(2013), The effects of service brand dimensions on brand loyalty, Journal of Retailing and Consumer Services,3(18),1-9.
- Bruhn, M.(2003), Relationship marketing: management of customer relationship, Prentice Hall, Englewood Cliffs, Nj.
- Bansal, H. S., Irving, P. G., & Taylor, S. F. (2004).” A three-component model of customer commitment to service providers” Journal of the Academy of Marketing Science, 32 (3), 234−۲۵۰٫
- Castro, C.B., Armario, E.M., and Ruiz, D.M. (2004); The influence of employee organizational citizenship behavior on customer loyalty, International Journal of Service Industry Management, 15 (1), pp. 27-53.
- Cater, Barbara, Zabkar, Vesna, (2008).” Antecedents and consequences of commitment in marketing research services: The client’s perspective"Industrial Marketing Management
- Dick, A. S., and Basu, K. (1994),” Consumer Loyalty: Towardan Integrate Framework", Journal of the Academy ofMarketing Science, 22, (2), 99-113.
- Divett, Megan, Crittenden, Nadia and Henderson, Ron (2003), “Actively Influencing Consumer Loyalty", Journal ofConsumer Marketing, 20, ( 2), 109-126.
- donio, jean, and massar paola. (2006)."customer satisfaction and loyalty in digital environment.” journal of consumer marketing,.
- Duffy, D. L. (1998), “Customer Loyalty Strategies", Journal ofConsumer Marketing, 15, (15), 435-448.
- Eskandari, J. (2009), “ Influential factors of customer e-loyalty in Iranian e-stores”, Master Thesis, Lulea University of Technology, Sweden
- Faghihi, Abolhassan; morning Sufi Jhanyar. (2008). “Pluralism of research methods in organizational research.” Journal of Management Studies, Faculty of Allameh University billing. Number 21 and 22.
- Ghodeswar,Bhimrao,(2008),"Bulding brand identity in competitive markets :a conceptual model"journal of product & brand management,vol.17 NO.1,Emerald GROUP publishing limited , pp.4-12
- Jayawardhena, Chanaka; Souchon, Anne L.; Farrell, Andrew M. and Glanville, Kate .(2007). Outcomes of service encounter quality in a business-to-business context. Industrial Marketing Management, 36 (5), pp. 575-588.
- Jacoby, J., & Kyner, D. B. (1973). “Brand loyalty versus repeat buying behavior” Journal of Marketing Research, 10(1), 1−۹
- Kaur Harsandaldeep, Soch Harmeen,(2013), Mediating roles of commitment and corporate image in the formation of customer loyalty, Journal of Indian Business Research, Vol. 5 No. 1,, pp. 33-51
- Karatepe., O.M . Yavas., U. Babakus., E. (2005).“Measuring service quality of banks: scale development and validation” , Journal of Retailing and consumer services, pp 39.
- karna, junnoenen, and sorvala. “modelling structure of customer satisfaction with construction.” journal of facilities management, 2009: 111_112.
- Kitapci , Olgun & Dortyol, Ibrahim &Yaman, Zu¨hrem& Gulmez, Mustafa,(2013), The paths from service quality dimensions to customer loyalty, Management Research Review, Vol. 36 No. 3, pp. 239-255.
- Oliver H.M. Yau, Pdter R.McFetridge, Raymond P.M.Chow, Jenny S.Y
- Lee.(1999)"Is relationship marketing for everyone?” , European Journal of Marketing, Vol 34, No9/10, ,pp 1111-1127
- Lowenstein, M.W., (1996), “Keep them coming back”, Marketing Tools, pp. 54-57.
- Loay Salhieh, Jamal Abu-Doleh, Nada Hijazi, (2011) “The assessment of e-banking readiness in Jordan", International Journal of Islamic and Middle Eastern Finance and Management, Vol. 4 Iss: 4, pp.325 – ۳۴۲٫
- Macmillan, K., money, K., Money, A. and Downing, S. (2005), “Relationship marketing in the not_ for_ profit sector: an exatension and application of the commitment _trust theory", Journal of Business Research, Vol.58, pp.806-818.
- Michael D. Clemes, Christopher Gan, Dongmei Zhang, (2010) “Customer switching behaviour in the Chinese retail banking industry", International Journal of Bank Marketing, Vol. 28 Iss: 7, pp.519 – ۵۴۶
- Marcelo Vinhal Nepomuceno, Juliana Barreiros Porto, (2010) “Human values and attitudes toward bank services in Brazil", International Journal of Bank Marketing, Vol. 28 Iss: 3, pp.168 – ۱۹۲٫
- Morgan, R.M. & Hunt, S. D.(1994), “The commitment_ trust theory of relationship marketing", Journal of Marketing, Vol.58, pp. 20-38.
- Ndubisi, and wah. “factorial and discriminant analases of the underpinnings of relationship marketing and customer satisfaction.” international journal of bank marketing, 2005: 544_546.
تعداد گل در بوته
۰.۵۵۵**
۰.۸۷۰**
۰.۸۷۰**
۰.۷۴۳**
۰.۹۱۸**
۰.۹۲۹**
۰.۹۱۰**
متوسط تعداد شاخه فرعی
۰.۵۴۹**
۰.۸۰۰**
۰.۸۰۰**
۰.۶۸۰**
۰.۹۰۲**
۰.۹۲۵**
۰.۸۸۸**
۰.۹۱۳**
ارتفاع
۰.۳۹۷*
۰.۸۵۷**
۰.۸۵۷**
۰.۷۳۷**
۰.۸۴**
۰.۸۵**
۰.۸۳**
۰.۹۶**
۰.۸۸۷**
**- همبستگی در سطح ۹۹ درصد معنی دار گردید. *- همبستگی در سطح ۹۵ درصد معنی دار گردید. ns- همبستگی معنی دار نگردید. نتایج همبستگی پیرسون بین متغیرهای مورد بررسی نشان داد که بین ارتفاع گیاه دارویی مرزه و سایر صفات و نیز مقدار اسانس همبستگی معنی دار و مستقیم در سطح (p<0.01) وجود دارد. در واقع مقدار متغیرهای مورد بررسی با افزایش ارتفاع افرایش می یابند (جدول۴-۳). بین متوسط تعداد شاخه در بوته با سایر صفات مورد بررسی و مقدار اسانس همبستگی معنی دار و مستقیم در سطح (p<0.01) وجود دارد. بین مقدار اساسن با صفات ارتفاع، تعداد شاخه در بوته، تعداد گل در بوته، وزن تر برگ و گل، وزن تر شاخه و ساقه و کل وزن تر همبستگی معنی دار و مستقیم در سطح (p<0.01) دیده شد. اما بین مقدار اسانس با صفات وزن خشک برگ و گل، وزن خشک ساقه و شاخه و کل وزن خشک همبستگی معنی دار دیده نشده است (جدول ۴-۳). فصل پنجم بحث و نتیجه گیری بحث و تفسیر هدف از این تحقیق، پاسخ به پرسش مورد نظر این پژوهش یعنی بررسی اثر سطوح مختلف کودهای آلی: ورمی کمپوست و حیوانی (گوسفندی) و کودهای شیمیایی: ازت (اوره)، فسفر و پتاسیم بر روی میزان رشد گیاه دارویی مرزه تابستانه و تعیین بهترین تیمار کودی برای پرورش و تولید آن و بررسی اثر کودهای آلی و شیمیایی بر میزان و خصوصیات کمی و کیفی اسانس مرزه تابستانه بود. بنابراین در این تحقیق اثر کودهای آلی و شیمیایی بر رشد، عملکرد، کمیت و کیفیت مواد موثره مرزه تابستانه بررسی شد تا کاربرد آن در صنایع داروسازی، غذایی، آرایشی و اهمیت اقتصادی آن مورد توجه بیشتری قرار بگیرید. نتایج حاصل از این پژوهش در دو قسمت ارزیابی صفات و ارزیابی ترکیبات آزمایشگاهی مورد بحث و تفسیر قرار می گیرد:
در قسمت یافته های اصلی صفات مورد نظر این پژوهش طبق استخراج محاسبات آماری موارد زیر بیان می شود: - مقایسه میانگین های ارتفاع گیاه مرزه تابستانه در مرحله گلدهی در تیمارهای مختلف این تحقیق طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۱ نشان داد که: میانگین ارتفاع گیاه مرزه تابستانه در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار کود حیوانی در جایگاه دوم، تیمار شاهد در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار چهار در جایگاه چهارم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه پنجم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش در جایگاه ششم و کمترین میانگین ارتفاع گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار هفت به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های تعداد شاخه های فرعی (جانبی) گیاه مرزه تابستانه در تیمارهای مختلف طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۲ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار کود حیوانی در جایگاه دوم، تیمار شاهد در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار چهار در جایگاه چهارم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه پنجم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار هفت در جایگاه ششم و کمترین میانگین تعداد شاخه های فرعی (جانبی) گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های تعداد گل بر روی هر گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۳ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار کود حیوانی در جایگاه دوم، تیمار شاهد در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار چهار در جایگاه چهارم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه پنجم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار هفت در جایگاه ششم و کمترین میانگین تعداد گل بر روی هر گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های وزن تر شاخه و ساقه (گرم) گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۴ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار کود حیوانی در جایگاه دوم، تیمار شاهد در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار چهار در جایگاه چهارم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه پنجم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار هفت در جایگاه ششم و کمترین میانگین وزن تر شاخه و ساقه (گرم) گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های وزن تر گل و برگ (گرم) گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۵ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار کود حیوانی در جایگاه دوم، تیمار شاهد در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار چهار در جایگاه چهارم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه پنجم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار هفت در جایگاه ششم و کمترین میانگین وزن تر گل و برگ (گرم) گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های کل وزن تر گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۶ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار کود حیوانی در جایگاه دوم، تیمار شاهد در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار چهار در جایگاه چهارم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه پنجم و کود شیمیایی ترکیبی تیمار هفت در جایگاه ششم و کمترین میانگین کل وزن تر گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های وزن خشک شاخه و ساقه (گرم) گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۷ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار شاهد در جایگاه دوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه سوم، تیمار کود حیوانی در جایگاه چهارم، کود شیمیایی ترکیبی تیمارهای چهار و هفت در جایگاه پنجم و کمترین میانگین وزن خشک شاخه و ساقه (گرم) گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های وزن خشک گل و برگ (گرم) گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۸ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار شاهد در جایگاه دوم، تیمار کود حیوانی در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمارهای چهار و پنج در جایگاه چهارم و کمترین میانگین وزن خشک گل و برگ (گرم) گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمارهای شش و هفت به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های کل وزن خشک گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۹ نشان داد که: در تیمار کود ورمی کمپوست دارای بیشترین، تیمار شاهد در جایگاه دوم، تیمار کود حیوانی در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمارهای چهار و پنج در جایگاه چهارم و کمترین میانگین کل وزن خشک گیاه در کود شیمیایی ترکیبی تیمارهای شش و هفت به خود اختصاص داده است. - مقایسه میانگین های مقدار اسانس گیاه در تیمارهای مختلف مرزه تابستانه طبق نتایج حاصل شده از نمودار ۴-۱۰ نشان داد که: در تیمار کود حیوانی دارای بیشترین، تیمار کود ورمی کمپوست در جایگاه دوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمارهای چهار و هفت در جایگاه سوم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار پنج در جایگاه چهارم، کود شیمیایی ترکیبی تیمار شش در جایگاه پنجم و کمترین میانگین مقدار اسانس گیاه در تیمار شاهد به خود اختصاص داده است.
|
|