ویل دورانت می گوید:
“پیدایش و اضمحلال تمدن اسلام از حوادث بزرگ تاریخ است. اسلام طی پنج قرن، از سال ۸۱ هجری تا ۵۹۷ هجری، از لحاظ نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگانی و قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی (احترام به عقاید و افکار دیگران ) و ادبیات و تحقیق علمی و علوم و طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود." [۴۶۶]
واین قرآن است که که درآن حتی یک موضوع بر خلاف علم در آن نیست به خلاف تورات وانجیل تحریف شده که تناقضات آشکاری با علم دارد، برای اثبات این موضوع کافی است به کتاب آقای موریس بوکای عهدین، قرآن و علم که در این باره نگاشته است مراجعه کنید
۸/۲/۵-شبهه هشتم:جنگیدن وخشونت ورزی با هر کس که عقیده مخالف دارد!
“گلوور” در بارۀ شخصیت پیامبر (ص) چنین معتقد است که او یک فرمانروای مطلقی بود که معتقد بود که سلطان، باید طبق میل خویش هر گونه که می خواهد رفتار کند وچنان تحت تأثیر این فکر بود که مخالفین خویش را گردن می زد ولشکریان او عطش شدیدی برای تهدید و غلبه و پیروزی داشتند وپیامبرشان به آنها دستورجنگ، با هر کس با آنها مخالف باشد داده بود [۴۶۷]
پاسخ شبهه:
اولاًیک خصوصیت بارز پیامبر اسلام (ص) این بود که براساس هوای نفس خویش رفتار نمی کرد واسلام چیزی جز تسلیم در برابر خداوند نمی باشد قران در مورد پیامبر (ص) اسلام می گوید:
ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى: پیامبر از روى هواى نفس سخن نمىگوید آنچه مىگوید تنها وحى الهى است. [۴۶۸]
وما معتقد به عصمت تمام پیامبران خصوصآً پیامبر اسلام (ص) هستیم که این باعث می شود قول وفعل وتقریر آنان در هر حالی حجت با شد[۴۶۹]
این گونه که این مستشرق سخن می گوید در مورد مسلمانان پرهیزکارهم صدق نمی کند چه برسد به پیامبری که مسلمانان از او پیروی می کنند!
ثانیاً قرآن می فرماید:
(لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ)«در قبول دین هیچ اکراهى نیست (زیرا) راه درست از بیراهه آشکار شده است» [۴۷۰]
وتاریخ شاهد است که تا اواخر عمرشریف پیامبر(ص) مخالفینی در جوار ایشان بودند وپیامبر(ص) همزیستی مسالمت آمیزی با آنان داشت، وآنان را گردن نزد !!!
وثالثاً پیامبر (ص)و مسلمانان ۱۳ سال در مکه زیر انواع ظلم وشکنجه بودند وهیچ حرکت دفاعی انجام ندادند و پیامبر اجازه هیچ جنگی به آنان نداد تا به امر الهی به مدینه هجرت کردندودر مدینه هر گاه مورد تجاوز دشمن قرار می گرفتند به دفاع از خویش پرداختند. واین دستور خداوند به پیامبر عظیم الشان (ص) است:
خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ. [۴۷۱]
عفو پیشه کن و به نیکى فرمان ده و از نابخردان روى بگردان.
رسول خدا (ص) در برابر آن همه آزار و اذیت از خود، جز صبر و استقامت نشان نداد و در برابر زیادهروى جاهلان جز بردبارى روا نداشت. وقتى در جنگ احد، دندانهاى حضرت را شکستند و چهره وى خونآلود شد و پیشانىاش شکافت، این صحنه بر بسیارى از اصحاب آن حضرت سخت گران آمد و برخى عرض کردند: «اى رسول خدا نفرینشان کن تا به لعنت الهى گرفتار شوند.» امّا پیامبر در پاسخ فرمود:
«إنّی لم أبعث لعّانا، و لکنّی بعثت داعیا و رحمه. اللّهمّ اهد قومی فإنّهم لا یعلمون.» [۴۷۲]
من برانگیخته نشدهام تا انسانها را نفرین کنم، بلکه من براى دعوت [به حق] و رحمت برانگیخته شدهام. خدایا قوم مرا هدایت کن، زیرا که آنها نمىفهمند.
صبر و استقامت پیامبر بر مشکلات رسالت و هدایت مردم سبب شگفتى است؛ خود در این باره فرموده است:
«ما أوذی أحد [مثل] ما أوذیت فی اللّه.» [۴۷۳]
هیچ کس آنچنان که من در راه خدا آزار دیدم، آزار ندید.
در نتیجه همین صبر و استقامت بود که آن حضرت توانست انسانها را متحوّل سازد و آنان را از لجنزار جاهلیت رهایى بخشد.[۴۷۴]
۹/۲/۵-شبهه نهم: تفاوت بین سوره های مکی ومدنی در نرمی وخشونت!
ویلسون کش می نویسد؛ بررسی زندگی محمد ومتون قرآن نشان می دهد به تدریج که محمد به قدرت رسید، {العیاذ بالله} اصول وارزشهای انسانی واخلاقی او به ضعف گرایید، مسلمانان تحصیل کرده به این امر وقوف کامل دارند ومعتقدند سوره هایی که در مدینه نازل شده باید از قرآن حذف شود، سوره هایی که در مکه نازل شده، همه دلالت بر پند واندرز وآموزش اخلاقیات دارند سوره هایی که در مدینه نازل شده محمد راجنگجوی مبارزی معرفی می کنند که برای کسب قدرت، ستمگرانه دستور قتل و کشتار می دهد [۴۷۵]
پاسخ به شبهه:
” توماس آرنولد” که به امثال این گونه اظهار نظرها توجه دارد [۴۷۶]
به دو دسته از آیات قرآن (مکی ومدنی ) که روش های صلح جویانه را مطرح می کند اشاره می کند که مناسب است به برخی از آیاتی که در مدینه نازل شده، در پاسخ این مستشرق که می گوید: آیات مدنی دلالت بر جنگ وخونریزی دارد؛ اشاره نماییم:
در قبول دین، اکراهى نیست[۴۷۷]
اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روى برگردانید، (مستحق مجازات خواهید بود و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگرى نیست (و این وظیفه را در برابر شما، انجام داده است[۴۷۸]
بگو: «خدا را اطاعت کنید، و از پیامبرش فرمان برید! و اگر سرپیچى نمایید، پیامبر مسئول اعمال خویش است و شما مسئول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد و بر پیامبر چیزى جز رساندن آشکار نیست!»[۴۷۹]
بگو: «اى مردم! من براى شما بیمدهنده آشکارى هستم![۴۸۰]
ولى بخاطر پیمانشکنى، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهاى آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف مىکنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتى (تازه) از آنها آگاه مىشوى، مگر عده کمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر کن، که خداوند نیکوکاران را دوست مىدارد[۴۸۱]
لازم به ذکر است که شهید مطهری ( علیرغم سخن برخی از مستشرقین که می گویند آیات مکی سراسر پند وموعظه است ) در آثار خویش به دسته ای از آیات مکی اشاره می کند که در آنها از شدت عمل سخن به میان آمده است، مانند: [۴۸۲]: «سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطومِ» (به زودى بر بینى و خرطوم او علامت و داغ ننگ مىنهیم) [۴۸۳] ونیزدرسوره مبارکه والعادیات.
۱۰/۲/۵-شبهه دهم: تغییر شخصیت پیامبر(ص) در مکه و مدینه!
شبهه ای که برخی از مستشرقین (بیشتر مستشرقین یهودی وشاید اولین نفر گُلدزیهر و بعد نولدکه بوده)[۴۸۴] مطرح کردهاند که پیامبر- العیاذ باللَّه- در مکه یک شخصیت داشت و در مدینه یک شخصیت دیگر شد و بکلى روش خودش را عوض کرد. در مکه در چهره مسیح بود و مانند مسیح فقط دعوت مىکرد، حرف محبتآمیز
مىزد، به مدینه که مىآید یک گردش صد و هشتاد درجهاى مىکند، به شکل یک امپراطور و یک فرد مقتدر درمىآید، فرمان جهاد مىدهد، دیگر آن روش گذشته خودش را بکلى کنار مىگذارد. [۴۸۵]
پاسخ شبهه:
در پاسخ به این شبهه لازم است به چند نکته توجه داشته باشیم :
تئوری مدرن پرتفوی ، به سرمایه گذاران پیشنهاد می کند که از طریق ایجاد پرتفویی از سهام ،ریسک فوق العاده را حذف نمایند.مدل CAPM بر اساس تئوری پرتفوی ایجاد شده است و فرض می کند که تمام سرمایه گذاران پرتفوی تشکیل می دهند. بنابراین تنها ریسک سیستماتیک در فرایند قیمت گذاری لحاظ می شود و ریسک فوق العاده نادیده گرفته می شود و مدارک تجربی بیانگر این نکته است که سرمایه گذاران اغلب پرتفو های متنوع تشکیل نمی دهند. بنارتزی و تالر [۱۲] (۲۰۰۱) نشان دادند که علت عدم تشکیل پرتفو های متنوع ، هزینه های مبادلاتی می باشد.
مالکین و زو[۱۳] (۱۹۹۷) براساس ریسک فوق العاده شرکت ها ، ده پرتفوی تشکیل داند.آنها دریافتند که در فاصله زمانی ۱۹۶۳ تا ۱۹۹۴، بازده میانگین سالانه ، متناسب با ریسک فوق العاده پرتفوی ها افزایش می یابد . بنابراین پرتفوی های با کمترین ریسک فوق العاده (۵% در ماه) بازده سالانه ای معادل ۱۲% داشتند، در حالی که پرتفوی های با بیشترین ریسک فوق العاده (۱۳% در ماه ) بازده سالانه ای معادل ۱۹% داشتند. (فروغی و نعل شکن، ۱۳۸۹) .
مدیران صندوق های سرمایه گذاری ، مدیران صندوق های بازنشستگی و دیگر سرمایه گذاران نهادی ، باید عملکرد سرمایه گذاری خود را به طور فصلی به هیات مدیره گزارش دهند.این گزارش معمولا بهترین و بدترین سهم های موجود در پرتفوی ها را مورد بررسی قرار می دهد.حتی اگرچه مدیران پرتفوی ها در مجموع عملکرد خوبی داشته باشند ولی برای این مدیران بسیار مشکل است که توضیح دهند چرا سهم هایی که ارزش آنها به شدت کاهش یافته است را خریداری و نگهداری نموده اند . هیات مدیره ، مدیران پرتفوی ها را مورد مواخذه قرار می دهند از آنها میخواهند توضیح دهند که چرا سهام شرکت هایی نظیر ورلد کام که ارزش خود را به شدت از دست داده اند را نگهداری کرده اند؟ مدیران به احتمال کم می پذیرند که عوامل فوق العاده نظیر دستکاری حساب ها ،کاهش غیره منتظره ظرفیت صنعت و غیره ،دلیل معتبری برای این اشتباهات سرمایه گذاری می باشند. بنابراین سهامی که به ریسک های فوق العاده اساسی، حساس می باشد صرف ریسک بالاتری را نیز می طلبد (مالکیل و زو ،۲۰۰۳).
بنابراین با نظارت مداوم هیات مدیره بر روند ریسک و بازده حاکم در بازار ، بازده و ارزش شرکت به طور روزافزون سیر صعودی خواهد داشت و عواملی که منجر به ایجاد تغییرات در ریسک فوق العاده و بازده های ناشی از آن می گردد با نظارت مداوم هیات مدیره و پاسخ خواهی آنها از مدیران مربوطه کنترل می شود، بنابراین عوامل فوق الذکر بر روی مدت تصدی هیات مدیره تاثیر گذار میباشد.
۲-۸ بازده
معمولا افراد مصرف کنونی را به مصرف درآینده ترجیح می دهند. بنابراین برای تشویق افراد در به تعویق انداختن مصرف فعلی می بایستی انتظار کسب پاداش از سرمایه گذاری را برای آنان ایجاد کرد. در واقع انتظار کسب بازده یا پاداش سرمایه گذاری موجب می شود تا سرمایه گذاران مصرف در آینده را به مصرف فعلی ترجیح دهند . اغلب از بازده در جهت معرفی بازده سرمایه گذاری در یک دارایی در طول یک دوره زمانی که به آن بازده دوره نگهداری می گویند استفاده می شود و آن عبارتست ازتغییرات قیمت و جریانات نقدی حاصل از آن دارایی طی دوره سرمایه گذاری. این میزان تغییرات را بر حسب درصد بیان می کنند که نشان دهنده درصدی از مبلغ سرمایه گذاری است و به آن نرخ بازده سرمایه گذاری می گویند . نرخ بازده عامل بسیار مهمی در تصمیم گیری های مالی جهت انجام سرمایه گذاری ها به شمار می رود.
تئوریسینهای مالی عقیده بر این دارند که قیمت دارائیها در قبال رخدادهای اقتصادی عکس العمل نشان میدهند وتجربیات نیز از این دیدگاه حمایت می کند اما یک تئوری قانع کننده ای که بر پایه آن بتوان روابط بین بازارهای مالی و اقتصاد کلان را کاملاً در یک جهت مشخص خواند، وجود ندارد. با وجود این قیمت سهام معمولاً در مقابل عوامل خارجی واکنش نشان میدهد حتی با وجود اینکه آنها ممکن است بازخوری از دیگر متغیرها باشند واضح است که تمامی متغیرهای اقتصادی در نهایت درون زا هستند. فقط عوامل طبیعی از قبیل زلزله، آتشفشان و نظایرآن، به دنیای اقتصاد کاملاً برون زا هستند و چون اینها فراتر از حیطه توانائی های ماست از پرداختن به آن خودداری نموده و فقط به متغیرهای کاملاٌ اقتصادی اکتفا می نمائیم.
در ذیل به اختصار تئوری های مربوط به بازده سهام تشریح می گردد:
تئوری انتظارات
قیمت سهام معمولا تًجلی کننده انتظارات سهامداران و سرمایه گذاران در بازارهای اوراق بهادار است. بطوری که هر تصمیم و واقعیتی در مورد شرکتها روی دهد که با انتظارات سرمایه گذاران مغایر باشد، روی قیمت سهام نیز تاثیر می گذارد. بعبارت دیگر اگر این خلاف انتظار جنبه مثبت داشته باشد بر قیمتها اثر مثبت میگذارد. برای مثال در صورتی که سرمایه گذاران انتظار رشد ۵ درصد در سود یک سهم را داشته باشند ولی اطلاعاتی دریافت گردد که این رشد بیش از پنج درصد خواهد شد، همین مساله موجب افزایش قیمت آن سهام می گردد و اگر خلاف انتظار جنبه منفی داشته باشد بر قیمت ها اثر منفی می گذارد.
تئوری سنتی قیمت سهام
براساس این تئوری عامل اصلی نوسانات، مربوط به تغییر عایدی درآمد شرکت میباشد. این تئوری در واقع بر این عقیده است که قیمت یک سهم تابعی از ارزش فعلی سود تقسیمی آتی می باشد.
تئوری اعتماد
بر اساس این تئوری عامل اصلی در تغییرات نوسانات ق
یمت سهام، افزایش یا کاهش اعتماد سرمایه گذاران و دلان به آینده قیمت سهام، عایدی هر سهم و سود تقسیمی میباشد.براساس این تئوری جو روانی بازار در توجیه قیمت سهام نسبت به تجزیه و تحلیل های مبتنی بر آمار و ارقام از ارجحیت بیشتری برخوردار می باشد.
تئوری بازار کارا
بازارکارا به بازاری اطلاق می گردد که در آن قیمتهای اوراق بهادار بسرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل می گردند. بعبارت دیگر اطلاعات جهت تعیین قیمت مورد استفاده قرار گرفته و به سرمایه گذار اطمینان میدهند که اوراق بهادار موردنظر به اندازه قیمت بازاری خود دارای ارزش است. یا بعبارتی دیگر در یک بازارکارا، اطلاعات مالی به سرعت در بازارهای مالی انتشار مییابد و فوراً بر قیمت اوراق بهادار تاثیر می کند.
۲-۸-۱ بازده سیستماتیک
در یک بازار متعارف که در آن عوامل بازار واجد اطلاعات می باشند، بازده بالا همواره ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت . این موضوع موجب می شود که همواره تصمیم گیری جهت سرمایه گذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت گیرد و یک سرمایه گذار همواره دو فاکتور ریسک و بازده را در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایه گذاری های خود مدنظرقرار دهد (فروغی و نعل شکن، ۱۳۸۹) .
بازده سیستماتیک تابعی از ریسک سیستماتیک می باشد .یعنی با توجه به متغییرهای کلان اقتصادی حاکم در جامعه بازده سیستماتیک نیز برآورد میشود. آبوگری (۲۰۰۶) در تحقیق خود رابطه بین متغییرهای کلان اقتصادی و بازده را در بازار نوظهور ۴ کشور آمریکای لاتین مورد بررسی قرار داد. نکته برجسته در بازارهای نوظهور ،حساسیت بیشترآنها به متغییرهای اقتصادی با بیشتر بازارهای توسعه یافته است.آن ها نشان دادند که کلیه متغییرهای کلان اقتصادی مانند نرخ ارز، نرخ بهره، بهره وری صنعتی و عرضه پول به طور معناداری با بازده بازارها مرتبط هستند(شهر آبادی و بالسینی ،۱۳۹۱). بنابراین بازده متواتر از ریسک سیستماتیک میتواند به عنوان بازده نشان دهنده عوامل خارج از کنترل هیات مدیره مورد توجه قرار گیرد.
۲-۸-۲ بازده فوق العاده
در اینجا موضوعی که دارای اهمیت است موضوع محاسبه بازده فوق العاده سهام است که بیش از هر چیز دیگر به وجود یک بازار فعال ، پرتحرک و کارا متکی است، بازاری که معاملات سهام شرکت ها بی وقفه در آن جریان دارد و نسبت به اطلاعات حساس است و واکنش نشان می دهد . در ادامه با توجه به وضعیت خاص بازار اوراق بهادار به روش های مختلف بازده فوق العاده پرداخته می شود .
الف ) مدل بازار
۱-استفاده از مدل بازار با آلفا و بتا مستقل برای هر شرکت : معمول ترین روش تعیین بازده فوق العاده سهام شرکت ها استفاده از مدل شناخته شده بازار است که درآن بین بازده سهام یک شرکت و بازده مجموعه اوراق بهادار بازار (پرتفوی) یک رابطه رگرسیونی برقرار می شود و با بدست آوردن ضرایب آلفا و بتا رگرسیون ، براساس اطلاعات گذشته ، تخمینی از بازده موردانتظار آینده سهام شرکت متناسب با بازده بازار بدست می آید .به منظور محاسبه بازده یک شرکت از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) استفاده می شود . این مدل دارای دو پارامتر اساسی (ریسک و بازده ) بوده و از قدرت پیش بینی پذیری بالایی برخوردار است . مدل مزبور در بازار سرمایه بسیار کارا که در آن ، محدودیت در سرمایه گذاری نباشد ، سرمایه گذاران کاملا آگاه ، هزینه داد و ستد مالی صفر ، انتظارات سرمایه گذاران نسبت به ریسک و بازده مشابه ، نرخ بهره به منظور قرض دادن یا قرض گرفتن صفر یا نزدیک به صفر وسرمایه گذار بزرگی که بتواند در قیمت سهام تاثیر بگذارد وجود نداشته باشد ، کاربرد دارد . البته مدل مذکور به دلیل ناکارآمدی بازار ، مشکل بودن انتخاب شاخص و افق زمانی مناسب به منظور تخمین بتا و اینکه ترکیب پرتفوی واقعی بازار ناشناخته است در عمل قابل به کارگیری نمی باشد .
۲- استفاده از مدل بازار با آلفا و بتا نمونه : اگرچه روش بیان شده در بند اول شناخته شده ترین روش اندازه گیری بازده فوق العاده است ، اما می توان روش دیگری را نیز مورد استفاده قرار داد و آن استفاده از مجموعه اطلاعات ماهانه شرکت ها برای یافتن آلفا و بتا دقیق تر برای شرکت های نمونه و تشکیل مدل بازده مورد انتظار هر شرکت برای تک تک شرکت های عضو نمونه است.
با همین مدل ، بازده مورد انتظار ماهانه هر شرکت محاسبه وتفاضل آن با بازده واقعی شرکت ، بازده فوق العاده شرکت تلقی می شود (هیگنز و بکمن،۲۰۰۶).
۳- استفاده از تفاضل بازده شرکت و بازده بازار : یکی دیگر از شیوه های تعیین بازده فوق العاده استفاده از تفاضل بازده شرکت و بازده بازار و تلقی آن به عنوان بازده فوق العاده است . در این روش عملا با از دست دادن آلفا ومساوی یک قرار دادن بتا به شکلی ساده تر تبدیل شده است . با بهره گرفتن از این مدل که در برخی پژوهش های مبتنی بر بازده سهام مورد استفاده قرار گرفته است ، می توان تفاضل بازده بازار با بازده واقعی شرکت را مقایسه و تفاضل حاصله را بازده فوق العاده آن شرکت تلقی کرد .
با توجه به اینکه دو روش قبل(ا و ۲ ) بر پایه مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای می باشد و مفروضات مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در عمل قابل اجرا نیست معمولا از این روش استفاده می شود (رضایی و حیدرزاده ،۱۳۹۲).
ب( مدل سه عامله فاما و فرنچ[۱۴]
د
ر سال ۱۹۹۳ ، فاما و فرنچ عوامل مرتبط با ویژگی های شرکت مانند اندازه ، ارزش دفتری به ارزش بازارسهام ، اهرم و… را بر بازده سهام بررسی کردند . براساس آن تحقیق ، مدل سه عامله را برای توضیح بازده سهام ارائه کردند.این عوامل شامل :
مازاد بازده موردانتظار از پرتفوی بازار نسبت به نرخ بازده بدون ریسک (عامل بازار)
۲- اختلاف بین بازده پرتفوی های متشکل از سهام شرکت های بزرگ و پرتفوی های متشکل از سهام شرکت های کوچک (عامل اندازه)
۳- اختلاف بین بازده پرتفوی های متشکل از سهام شرکتهای سرمایه پذیر بالا و سرمایه پذیر پایین( عامل نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار ) .
ج ( نظریه قیمت گذاری آربیتراژ :
راس ، وستر فیلد و جف (۱۹۹۵) مدل منطقی نظریه قیمت گذاری آربیتراژ را ارائه کردند . براساس این نظریه، نرخ بازده هر دارایی در بازار مالی از دو بخش تشکیل شده است:
بخشی مربوط به بازده مورد انتظار
بخشی دیگر مربوط به بازده غیر قابل انتظار یا عدم اطمینان می باشد.
اخبار و اطلاعات می تواند شامل بخش های قابل انتظار و یا بخش های غیرقابل انتظار و غافلگیرانه باشد که بازده مورد انتظار سهامداران براساس بخش اول اخبار و اطلاعات محاسبه می شود. اخبار و اطلاعات غافلگیرانه نیز بر روی بازده غیرقابل انتظار سهام تاثیر دارد . نرخ بازده غیر قابل انتظار نیز از دو منبع ریسک تشکیل شده است :
۱- ریسک سیستماتیک ،که تقریباًهمه سهام ها را در بر می گیرد و ممکن است در برخی موارد تاثیر کم یا زیادی داشته باشد .
میانگین پنل
۳٫۴۳
۳٫۵۸
۳٫۱۱
۳٫۸۱
۳٫۴۸
۰٫۲۹
میانگین برای آیتم ۱۳ در بین پنلها، از ۴٫۰۷ در دور دوم، به ۳٫۸۹ در دور سوم کاهش یافت.
دلیل این مورد اینست که پنلهای ۳،۲ و ۴ رتبهی میانگینشان را در دور سوم کاهش دادند. در حالی که پنل ۱، آن را افزایش داد.
آیتم ۳: “داشتن یک کامپیوتر برای هر دانش آموز “در بین دور دوم و سوم، هم در میانگین میانگینها و هم در انحراف معیار افزایش داشته است. میانگین آن به طور جزیی از ۱۰/۳ در دور دوم به ۳٫۱۵ در دور سوم افزایش یافته و انحراف معیار آن ۰٫۴۱ در دور دوم به ۰٫۵۴ در دور سوم رسیده است. دلیل آن این حقیقت است که میانگین میانگینهای آن برای پنلهای ۱ و ۲، به طور متوسط ۰٫۵۶ افزایش یافته ولی برای پنلهای ۳ و ۴، به طور متوسط ۰٫۴۷ کاهش یافته است.
آیتم۳۱: “فراهم کردن یک محیط مدرسهی امن با دسترسی به محتویهای مناسب و معتبر به صورت آنلاین"، در میانگین میانگیناش با ۳٫۹۳ در دور دوم به ۳٫۴۰ در دور سوم، افزایش نشان داده است. هر ۴ پنل مقدار میانگینشان را در دور سوم، کاهش دادهاند که در میان آنها، پنل ۲، با ۱٫۱۷ بیشترین کاهش را داشته است.
این مطالعه در شناسایی و اجماع نظرات بر روی کاربردها و نیازهای استفاده از تکنولوژی در دبیرستان موفق عمل کرده است. اجماع نظرها بر روی ۳۱ موضوع از ۳۳ آیتم بدست آمدند. در نهایت یک تحلیل محتوی انجام شد تا زمینهای که از آن این کارکردها گرفته شده بودند، کشف شود. ما به طور مستقل هر ۳۳ کاربرد را بازبینی کردیم و آنها را در دسته های خاص مرتبط با مدرسه، دستهبندی نمودیم. وقتی که طبقهبندیها و کاربردهایی را که به این دسته ها نسبت داده شده بود تعریف کردیم، ۳۳ کاربرد تولید شده در دور اول به صورت دسته های زیر ارائه شد:
ارتباط و پشتیبانی اجتماعی
دسترسی
تحقیق و سیاست
توسعه ی حرفهای
برنامه ریزی تحصیلی
فرهنگ مدرسه
ارتباط و پشتیبانی اجتماعی: ۶ آیتم (۱۹،۱۳،۱۲،۱۱،۵و۲۷) در این زمینه قرار میگیرند. تمام آیتمها در این زمینه، در انتهای دور دوم، استاندارد اجماع را داشتند. آیتم با بالاترین میانگین در بین میانگینها در این زمینه، آیتم ۱۳ بود. “پشتیبانی والدین و درگیر شدن آنها از طریق ارتباطات مؤثر". پنل سرپرستان، پس از آن سیاست گذاران، آموزگاران و محققان به ترتیب به آیتم ۱۳ بالاترین امتیاز را دادند.
آیتم ۲۷: “ایجاد فرصتهای بیشتر برای دانشآموزان جهت یادگیری استفاده از تکنولوژی در خارج از مدرسه” پایینترین میانگین را در بین میانگینها داشته است. یک شرکت کننده از پنل محققان (۳) بیان کرده است که اینکار ساده نیست در حالی که محقق دیگری گفته که دانش آموزان دبیرستانی در حال حاضر همین کار را به صورت طبیعی از طریق مکانهای آموزشی، کافی نت ها، نمایشگاهها و دیگر انواع مکانهایی که عموم مردم دسترسی به آموزش دارند، انجام میدهند.”
یک شرکت کننده از پنل مدیران و سرپرستان بیان کرده که «از آنجایی که طبق آماری که وی از سایت های خبری بدست آورده بود، دانش آموزان فقط ۰٫۰۸ از مهارتهای تکنولوژیکی خود را از مدرسه یاد میگیرند به نظر میرسد که ما نیاز داریم فرصتهای بهتری را در خارج از مدرسه فراهم کنیم.» (جدول۴-۹)
جدول ۴-۹: آیتمهای حمایت و ارتباط اجتماعی
شماره
۵
هماهنگی با مراکز تکنولوژی ارتباطی و برنامه های فوق مدرسه
-
- مزایای یادگیری: برندآگاهی به شکلگیری تداعی برند[۱۸۷] در ذهن مصرفکننده جهت ایجاد تصویر برند کمک میکند. نخستین گام در ایجاد تصویر برند و به طور کلیتر، ارزش ویژه برند، ثبت نام برند در ذهن مصرفکننده است. طبق مدل حافظهی شبکهای ارتباطی، ابتدا میباید یک گره برند در حافظه ایجاد شود و این گره میتواند به عنوان مبنایی باشد که یادگیری و به خاطرسپاری خصوصیات و تداعیهای دیگر برند را آسانتر میکند.
- مزایای توجهی: افزایش برندآگاهی سبب میشود که احتمال اینکه یک برند عضوی از مجموعهی مورد توجه مصرفکننده[۱۸۸] باشد بالا برود. پژوهشهای بسیاری نشان داده است که مصرفکنندهها به ندرت فقط به یک برند وفادار میمانند. ولی در عوض به مجموعهی خاصی از برندها وفادارند.
- مزایای گزینشی: مزیت سوم برندآگاهی این است که میتواند بر انتخابهایی که از مجموعهی مورد توجه مصرفکننده انجام میشود تأثیر بگذارد. برای ایجاد برندآگاهی میتوان از طریق مواجهکردن مکرر مصرفکننده با برند و افزایش آشنایی مصرفکننده با برند، بخش تشخیص برند را قویتر کرد.
– تصویر برند[۱۸۹]
تصویر برند، یکی از مفاهیم مهم بازاریابی محسوب میشود. اگرچه مدیران بازاریابی در رابطه با نحوهی اندازه گیری آن دارای نظر واحدی نیستند، ولی یک دیدگاه جامعه پذیرفته شده این است که تصویر برند،- بنا بر مدل حافظهی شبکهای ارتباطی- همان ادراک مصرفکنندگان در ارتباط با یک برند است که در قالب تداعیهای برند در ذهن مشتری انعکاس مییابد. لازمهی ایجاد یک تصویر برند مطلوب، برنامههای بازاریابی است که تداعیهای منحصر به فرد، جذاب و قوی از برند در ذهن مصرفکنندگان ایجاد کند. مصرفکنندگان این تداعیها را علاوه بر تأثیرپذیری از فعالیتهای بازاریابی، از طرق دیگری نیز در ذهن خود شکل میدهند. روش هایی مانند تجربه مستقیم؛ روش دهان به دهان؛ قضاوتهای مصرفکنندگان؛ نام برند؛ لوگو؛ و یا از طریق آشنایی با شرکت، کشور مربوطه، کانال توزیع، شخص، مکان یا رخدادهای خاص (کلر، ۲۰۰۸، ص ۵۶).
۳-۷-۱-۲مدل ارزیابی دارایی برند[۱۹۰]
آژانس تبلیغاتی یانگ و رابیکم (Y&R) [۱۹۱]، مدل ارزیاب دارایی برند را جهت سنجش ارزش ویژه برند ایجاد کرد. این مدل با بررسی حدود ۲۰۰،۰۰۰ مشتری در ۴۰ کشور، معیارهای مقایسهای ارزش ویژه برند را برای هزاران برند در صدها گروه متفاوت محصول ارائه میدهد. بر طبق این مدل، چهار بخش (رکن) اصلی برای ارزش ویژه برند وجود دارد (سایر مفاهیم از ترکیب این ارکان همانطور که در ادامه میآید ایجاد میشوند) (کاتلر و کلر، ۲۰۰۷، ص ۲۷۸ و آکر، ۱۹۹۶، ص ۳۰۴):
-
- تمایز[۱۹۲]: میزان متفاوت دیده شدن برند از سایر برندها را اندازهگیر میکند.
-
- رابطه[۱۹۳]: گستره تمایل و گرایش به برند را مشخص میکند. اینکه آیا برند رابطه شخصی با مخاطب دارد؟، آیا برای او دارای معنای خاصی است؟ و اینکه آیا به شخصه برای مخاطب مناسب است؟
-
- احترام[۱۹۴]: میزان مورد توجه و احترام بودنِ برند را اندازه گیری میکند.
- دانش[۱۹۵]: میزان آشنایی و نزدیکی مصرفکنندگان با برند و اینکه برند چه چیزی را ارائه میدهد اندازه گیری میکند.
شماتیک اولیه مدل برند دینامیک یانگ و رابیکم در شکل ۲-۸ آمده است (آکر، ۱۹۹۶، ص ۳۰۶).
تمایز
رابطه
احترام
دانش
شکل۲-۸مدل برند دینامیک یانگ و رابیکم (آکر، ۱۹۹۶، ص ۳۰۶)
در این مدل، تمایز و رابطه با هم ترکیب شده و قدرت برند[۱۹۶] را نشان میدهد. این دو رکن، اشاره به ارزش آتی برند دارد، نه ارزش گذشته برند. ترکیب احترام و دانش با هم، منزلت برند[۱۹۷] را مشخص میکند که بیشتر مانند گزارشی از عملکرد گذشته برند است (کاتلر و کلر، ۲۰۰۷، ص ۲۷۹).
بررسی و سنجش روابط بین چهار بُعد این مدل، اطلاعات زیادی از وضعیت کنونی و آینده برند در اختیار میگذارد. قدرت و منزلت برند میتواند در یک نمودار با یکدیگر ترکیب شده و مراحل سیکل توسعه برند را مشخص کند. برندهای جدید درست پس از شروع به کار، سطح پایینی از هر چهار بُعد این مدل را نشان میدهند. در برندهای قوی جدید، بُعد تمایز معمولاً سطح بالاتری نسبت به بُعد رابطه، اختیار میکند؛ این در حالی است که دو بُعد احترام و دانش در سطح پایینی قرار دارند. برندهای رهبر، سطح بالایی از هر چهار بُعد را به نمایش میگذارند. در نهایت، برندهای در حال رکود، از سطح بالایی از دانش- شاهدی برعملکرد گذشته-، سطح پایینی از احترام و حتی سطح پایینی از رابطه و تمایز برخوردارند (کاتلر و کلر، ۲۰۰۷، ص ۲۷۹).
۴-۷-۱-۲ مدل ایکویترند [۱۹۸]
این مدل که توسط توتال ریسرچ[۱۹۹] ایجاد شده، تفاوت و تقابل جالبی با مدل ارزیاب دارائی برند دارد. در این مدل از مجموعه کوچکی از پرسشهای سادهتر و در عین حال قویتری استفاده میشود. پژوهش سالانه مربوط به این مدل در آغاز با ۲۰۰۰ پاسخگو و در رابطه با ۱۳۳ برند انجام شد و در سال ۱۹۹۵ به ۷۰۰ برند در ۱۰۰ گروه محصول رسید. این روش بر مبنای سه معیار مختلف دارائی برند استوار است. نخستین دارائی، برجستگی برند[۲۰۰] است، یعنی درصدی از مخاطبان که درباره برند دارای یک عقیده هستند. دومین دارائی، کیفیت ادراک شده است و قلب این مدل محسوب میشود. زیرا که طبق یافته های توتال ریسرچ، کیفیت ادراک شده به میزان بسیار زیادی با دوست داشتن برند، اعتماد به برند، افتخار به داشتن برند و تمایل به توصیه برند به دیگران ارتباط دارد. این معیار،
متوسط رتبهای کیفیت است که مخاطبانی که دارای عقیدهای نسبت به برند بودهاند (دارائی نخست)، از امتیاز ۱ تا ۱۱ به برند دادهاند. سومین دارائی، رضایت استفاده کننده[۲۰۱] است. این معیار، متوسط رتبههای کیفیت است که مخاطبانی که از برند در بیشتر اوقات استفاده میکنند به برند دادهاند. این سه دارائی و معیار در هم ادغام شده و ارزش ویژه برند را شکل میدهند (آکر، ۱۹۹۶، ص ۳۰۹).
۵-۷-۱-۲مدل اینتربرند[۲۰۲]
اینتربرند، شرکت انگلیسی مشاوره برندینگ، از رویکردی بسیار متفاوت جهت شناسایی بهترین برندهای دنیا استفاده کرد. در این مدل، در آغاز، پانصد برند براساس ۷ معیار مورد بررسی قرارگرفتند (آکر، ۱۹۹۶، ص ۳۱۳):
-
- رهبری[۲۰۳]: برندی که رهبری بخشی از بازار را به عهده دارد، از برندهای دوم، سوم و قویتر و دارای ثبات بالاتری است. این معیار، صرفه جوئی در مقیاس برای فرایندهای ارتباطات و توزیع برای برند رهبر را به دنبال دارد و همچنین مشکلاتی که رقبا در توزیع و ارتباطات و فرسایش قیمتی با آن مواجه هستند را انعکاس میدهد.
-
- ثبات[۲۰۴]: برندهایی با عمر طولانی با هویتهایی که تبدیل به بافتی از بازار شده و حتی تبدیل به فرهنگ بازار شده است، دارای ارزش قدرت هستند.
-
- بازار: برندها زمانی که در بازاری هستند که آن بازار دارای سطح فروش افزایشی و یا ثابت است و یا دارای ساختار قیمتی است که شرکتهای موفق میتوانند در آن فعالیت کنند، دارای ارزش بالاتری هستند.
-
- حوزهی بین المللی: برندهایی که به صورت بین المللی فعالیت میکنند و نه محلی دارای ارزش بالاتری هستند، این امر تا حدی به علت صرفهجویی در مقیاس است. عموما، هرچه که گستره یک برند وسیعتر باشد ارزش آن بالاتر است.
-
- روند: روند بلندمدت یک برند در زمینه فروش میتواند امکان موفقیت آتی را پیشبینی کند. یک برند سالم و در حال رشد بیانگر این است که این برند همزمان با مصرفکنندگان و در ارتباط با آنها باقی میماند.
-
- پشتیبانی: برندهایی که دارای سرمایهگذاریهای مداوم بوده و مورد پشتیبانی قرار گرفتهاند از دیگر برندها قویتر بودهاند. با این حال، در کنار سطح پشتیبانی از برند، کیفیت پشتیبانی نیز باید درنظرگرفته شود.
- محافظت: قدرت و گستره محافظت قانونی از علامت تجاری برند نیز برای قدرت برند مهم است.
۶-۷-۱-۲مدل برندز[۲۰۵]
میلوارد برون[۲۰۶]، مشاور پژوهشهای بازاریابی، مدل برندز- مدلی برای قدرت برند- ارائه داد. طبق این مدل، ساختن برند مستلزم پیمودن مراحلی پشت سر هم است. لازمه شروع یک مرحله، اجرای درست مرحلهی قبلی است. این مراحل به صورت خلاصه در زیر آمدهاند (کاتلر و کلر، ۲۰۰۷، ص۲۸۰).
-
- وجود (هستی و موجودیت): آیا من درباره آن برند چیزی میدانم؟
-
- رابطه: آیا آنچه میخواهم به من ارائه میدهد و در مجموعه محصولات مورد توجه من است؟
-
- عملکرد: آیا عملکرد محصولی قابل قبول ارائه میدهد؟
- مزیت: آیا آن برند چیزی بهتر از سایرین به من پیشنهاد میدهد؟
پژوهشها نشان داده است که مصرفکنندگان مستحکم- یعنی آنهایی که در رأس هرم قراردارند- روابط قویتری با برند ایجاد میکنند و هزینه بیشتری نسبت به سایر گروه های مصرفکننده در سطوح پایینتر هرم به برند اختصاص میدهند. با این وجود، بیشتر مصرفکنندگان در سطوح پایینتر هرم قراردارند. چالش مدیران بازاریابی، تنظیم فعالیتها و برنامههایی است که مصرفکنندگان را به سمت سطوح بالای هرم سوق دهد (کاتلر و کلر، ۲۰۰۷، ص ۲۸۰).
برندز مدل معتبری است که برای رتبه بندی ارزش ویژه برندهای موجود در دنیا استفاده میشود و هر ساله شرکت میلوارد برون با ارائه گزارشی، اسامی ۱۰۰ برند برتر دنیا را معرفی میکند. این مدل از یک رویکرد اقتصادی پیروی میکند و روش مورد استفاده چیزی شبیه کاری است که حسابدارها و یا آنالیستها انجام میدهندو در این رتبه بندی، اساس ارزش برند ارزش درونی آن و برگرفته از توانایی آن برای ایجاد تقاضاست. در این روش، از دو منبع عقاید مشتریان و عملکرد مالی جهت ارزشگذاری و رتبه بندی استفاده میشود. بیش از یک میلیون مصرفکننده و مشتریِ B-B[207] در ۳۱ کشور جهان راجع به هزاران برند عقیده خود را ابراز میدارند. از طرف دیگر، داده های مالی، از طریق بلومبرگ[۲۰۸]، گزارشهای تحلیلگران، گزارشهای دیتامانیتور[۲۰۹] و فایلهای اطلاعاتی شرکتها و بخشهای قانونی به دست میآید (میلوارد برون، ۲۰۰۹، ص۱۲).
۷-۷-۱-۲مدل رزونانس (طنین) برند[۲۱۰]
این مدل توسط کوین لین کلر ارائه شده است. این مدل، مانند مدل برندز ساختن برند را مرحلهای و پلکانی میداند. به این صورت که از پایین به بالا مراحل زیر میباید طی شود (کلر، ۲۰۰۸، ص۲۸۰):
-
- اطمینان از شناخته شدن برند توسط مشتریان و ایجاد تداعی و ارتباط برند در ذهن مشتریان با سطح کلاس خاصی از محصول و یا با نیاز مشتریان.
-
- ایجاد تدریجی کلیتی از مفهوم برند در ذهن مشتریان با بهره گرفتن از مرتبط کردن تعدادی از تداعیهای قابل لمس برند با تداعیهای غیرقابل لمس.
-
- تلاش در ایجاد پاسخهای مطلوب مشتری در مورد برند در هنگام قضاوت و بروز احساسات در رابطه با برند.
- سعی در تغییر پاسخها و واکنشها به برند در جهت ایجاد وفاداری عمیق و فعال مشتریان.
اجرای این چهار مرحله، مستلزم ساختن شش سنگ بنای مهم برند در ارتباط با مشتریان است.
این شش سنگ بنا میتواند در قالب یک هرم برند شکل بگیرد (طبق شکل ۲-۹). این مدل، دوگونه بنیان و ریشه را برای برند در نظر میگیرد- بنیان منطقی برای ساختن برند که در سمت چپ هرم قراردارد و بنیان احساسی که در سمت راست هرم قرار میگیرد. خلق ارزش ویژه برند مستلزم رسیدن به نوک هرم است و این زمانی اتفاق میافتد که سنگ بناهای مناسب هرم در کنار یکدیگر قرارگیرند. شش سنگ بنای این هرم عبارتند از (کلر، ۲۰۰۸، ص ۲۸۰):
-
- برجستگی برند[۲۱۱]: هرچند وقت یکبار و با چه سختی و یا آسانی، در شرایط مختلف خرید و مصرف، برند به خاطر آورده میشود؟
-
- عملکرد برند[۲۱۲]: چگونه محصول یا خدمت نیازهای کارکردی و عملکردی مشتریان را برآورده میسازد؟
-
-
-
- تصویرسازی برند[۲۱۳]: مرتبط است با دارائی بیرونی محصول یا خدمت، مشتمل است بر راههایی که برند در جهت برآوردن نیازهای اجتماعی و روانشناختی مشتریان طی میکند.
-
-
-
- قضاوتهای برند[۲۱۴]: برعقاید و ارزیابیهای شخصی مشتریان تمرکز دارد.
-
- احساس برند[۲۱۵]: پاسخها و واکنشهای احساسی مشتریان در قبال برند.
- رزونانس برند: به ماهیت رابطهای که مشتریان با برند دارند و همچنین میزانی که مشتریان احساس همراهی و همپایی با برند میکنند برمیگردد. رزونانس، عمق رابطه درونی و روانی که مشتریان با برند دارند و همچنین فعالیتی که ناشی از این وفاداری میشود را دربرمیگیرد
رینولدز و فیلیپس[۲۱۶] (۲۰۰۵)، پنج مدل مشهور را برای اندازهگیری ارزش ویژه برند معرفی میکنند که عبارتند از: مدل اینتربرند،[۲۱۷] مدل ایکویترند،[۲۱۸] مدل یو و آر[۲۱۹] مدل کلر و مدل ۱۰ آکر.
مدل برند رینولدز و فیلیپس ابزار مناسبی برای مقایسه کلی این پنج مدل فراهم میکند:
مدل برند رینولدز و فیلیپس (۲۰۰۵)
86.23
نظر به اینکه برای ابراز قابلیت اعتماد در یک پرسشنامه ضروری است آلفای کرونباخ آن بیشتر 7. باشد ، پژوهش حاضر در سطح قابل توجهی از قابلیت اعتماد برخوردار است .
5-2- روائي(اعتبار):
مفهوم روايي يا اعتبار به اين سوال پاسخ مي دهد كه ابزار اندازه گيري تا چه حد خصيصه موردنظر را مي سنجد. بدون آگاهي از اعتبار ابزار اندازه گيري نمي توان به دقت داده هاي حاصل از آن اطمينان داشت. روشهاي متعددي براي تعيين اعتبار ابزار اندازه گيري وجود دارد كه دراينجا از اعتبار محتوا بهره گرفته شده است.
مقصود ان است که اگر ابزار اندازه گيري را در يک فاصله زماني کوتاه چندين بار و به گروه واحدي از افراد بدهيم،نتايج حاصل نزديک به هم باشد.
در بحث روایی نیز علاوه بر اخذ نظر و تأیید اساتید گرانقدر راهنما و مشاور ، پرسشنامه مذکور به 3 نفر از اساتید دانشکده مدیریت دانشگاه امام حسین (علیه السلام) ارائه و نظر تأییدی و اصلاحات جزئی پیشنهادی ایشان نیز لحاظ گردید .
6-1-قلمروي مکاني تحقيق:
قلمروي مکاني اين پژوهش ادارت کل شهر همدان بوده است.
6-2-قلمروي زماني تحقيق:
قلمروي زماني اين پژوهش از اواسط بهمن 90 تا اواخر خرداد 91 مي باشد.
6-3-جامعه اماري:
جامعه آماری به کل گروه افراد، وقایع یا چیزهایی اشاره دارد که محقق می خواهد به تحقیق درباره آنها بپردازد. (سکاران، 249،ص1385) جامعه آماری در این پژوهش کلیه مدیران ادارت کل دولتی استان همدان برای بررسی خودمدیریتی و کارمندان شاغل در این ادارات برای بررسی سلامت سازمانی ادارات مربوطه می باشند . به این منظور جامعه آماری مورد پژوهش به میزان 58 اداره کل و 15553نفر کارکنان شاغل در این ادارات خواهد بود .
6-4-نمونه اماري و روش نمونه برداری :
نمونه عبارت است از مجموعه اي از نشانه ها که از يک قسمت ،يک گروه يا جامعه اي بزرگتر انتخاب مي شود، بطوريکه اين مجموعه معرف کيفيات و ويژگيهاي آن قسمت،گروه يا جامعه بزرگتر باشد و معمولا ان را با “n” نشان مي دهند.(خاکي،1379،ص 250)
پژوهشگران غالباً توانایی اجرای پژوهش به کل اعضای جامعه را ندارند. به همین دلیل پژوهش خود را به نمونه کوچکی محدود میکنند. (دلاور، 117ص1384) گروه نمونه مجموعه کوچکی از جامعه آماری است مشتمل بر برخی از اعضاء که از جامعه آماری انتخاب شده اند. (سکاران، 295،ص1385)
در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است.
نمونه برداری جامعه در دسترس شامل جمع آوری اطلاعات از اعضای جامعه ای است که برای دست یابی به اطلاعات آن به سادگی در دسترس می باشند. (همان منبع، 309)
6-5-تعيين حجم نمونه :
با توجه به این موضوع که جامعه آماری این تحقیق كليه کارکنان شاغل در ادارات کل استان همدان می باشند لذا جامعه اماری نامحدود فرض می شود و بر طبق فرمول نمونه گیری از جامعه نامحدود ، حجم نمونه حساب می گردد. (سرمدوديگران،1379،ص 187)
محاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران:
برای تعیین حجم نمونه ساده ترین روش استفاده از فرمول کوکران می باشد.
اگر حجم جامعه مشخص باشد خواهیم داشت:
N= حجم جامعه آماری
n= حجم نمونه
Z= مقدار متغیر نرمال واحد استاندارد، که در سطح اطمینان 95 درصد برابر 1.96 می باشد
P=مقدار نسبت صفت موجود در جامعه است. اگر در اختیار نباشد می توان آن را 0/5 درنظر گرفت. در این حالت نقدار واریانس به حداکثر مقدار خود می رسد.
q= درصد افرادی که فاقد آن صفت در جامعه هستند (q =1-p)
d= مقدار اشتباه مجاز
در این صورت بر اساس محاسبه تعداد ادارات کل 58 اداره و تعداد کارمندان این ادارات در حدود 15000نفر حجم نمونه بردابر تعداد زیر خواهد بود . (با سطح خطای 5درصد)
حجم نمونه ادارت کل :50.506 = 51اداره
حجم نمونه کارمندان : 374.59= 375نفر
محاسبه بر اساس جدول مورگان :
نمونه جامعه