کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



لین و همکاران[۵۶](٢٠٠۵): با داده هایی که از تایوان[۵۷] و هنگ کنگ[۵۸] جمع آوری کردند، عواملی که اقدامات مدیریت کیفیت زنجیره تامین را تحت تاثیر قرار می دهد را مشخص کردند. آنها بر اساس بررسی ادبیات موضوع عوامل کلیدی مدیریت کیفیت زنجیره تامین را به صورت زیر تعیین کردند: اقدامات مدیریت کیفیت، مشارکت تامین کننده و انتخاب تامین کننده. شکل۲-۴بیانگر این مدل می باشد.
شکل ۲-۴: عوامل تاثیر گذار بر اقدامات مدیریت کیفیت زنجیره تامین
با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند و نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت کیفیت به طور معنی داری با استراتژی مشارکت تامین کننده و انتخاب تامین کننده هم بستگی دارد. بین اقدامات مدیریت کیفیت و مشارکت تامین کننده، ارتباط معنی داری وجود داشت. سطح اقدامات مشارکت تامین کننده، تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمان داشت، اما سطح اقدامات انتخاب تامین کننده بر عملکرد سازمان تاثیر نداشت و همچنین میزان اقدامات مدیریت کیفیت تاثیر مثبتی بر میزان عملکرد سازمان نداشت. آنها پیشنهاد کردند که اقدامات مدیریت کیفیت باید در برنامه های مشارکت تامین کننده ادغام شوند تا همکاری مورد نظر بدست آید که منجر به بهبود عملکرد سازمانی می شود.
جیاناکیس(۲۰۱۱)[۵۹] در این مقاله روش شکل گیری تفکر زنجیره تأمین طی ۲۰ سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. این مهم با بررسی مقالات منتشر شده در ۱۰ مجله برتر در زمینه مدیریت زنجیره تأمین صورت گرفت. با گسترش ادبیات مرتبط با مدیریت زنجیره تأمین، روش تحلیل ویژگی های این مجموعه مجلات در طی زمان تغییر پیدا نموده و شناسایی چالش های مهم مدیریت زنجیره تأمین در دهه جدید را قادر ساخته است. نتایج نشان داد که ساختار و محتوای موجود میان مجلات از مدیریت عملیات به سمت مدیریت زنجیره تامین تمایل پیدا کرده است. همچنین هر چند میزان انسجام مجلات بهبود یافته است ولی هنوز هم خلاهایی به سبب کمبود خود استنادی متقابل میان مجلات و ظهور سه شاخه متفاوت در مجلات به چشم می­خورد.
دیوید الوین و ریکاردو دالوین (۲۰۱۲) در مقاله ای به بررسی مدیریت ریسک پروژه های برنامه ریزی منابع سازمانی پرداختند. از نظر آنها پروژه های ERP روش هایی بسیار پیچیده در شرکت های تجاری هستند و لذا عوامل ریسک آنها نیز جنبه های متعدد تکنولوژیک، مدیریتی، روانشناختی و جامعه شناختی را شامل می شوند. هدف از این مقاله معرفی روشی ابداعی برای آنالیز ریسک است تا درکی بهتر، ساختارمندتر و سیستماتیک تر در مورد روابط اصلی مابین عوامل ریسک و همچنین بین عوامل ریسک و اثرات خاص مرتبط با پروژه های ERP فراهم آورد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
استیفن و همکاران (۲۰۱۲) در پژوهش خود به ارتباط میان تناسب زنجیره تامین و عملکرد مالی شرکت ، با مطالعه ۲۵۹ شرکت تولیدی امریکایی و اروپایی و داده های مالی ثانوی، به بررسی ای رابطه پرداخته اند، در واقع در مورد تناسب بین تامین محصولات و عدم قطعیت تقاضا و همچنین طرح های پایه ای زنجیره ی تامین تحقیق کرده اند. یافته ها نشان می دهد که بالاترین تناسب زنجیره ی تامین به همراه نرخ بالاتر بهره ی دارایی های شرکت (آر او ای) و شرکت های دارای سوء تناسب منفی، عملکرد پایین تری نسبت به شرکت های با سوء تناسب مثبت دارند.
چانگ شی و همکاران(۲۰۱۴) در مطالعه خود با عنوان قالب کنترل داخلی برای سیستم موافق برنامه ریزی منابع سازمانی پرداخته اند. این مطالعه یک چارچوب کنترل داخلی ایجاد می کند که قابل اعمال در سیستم ERP است. در ابتدا بررسی منابع انجام شده، تا فرم های لازم کنترل داخلی در سیستم های فناوری اطلاعات IT بررسی شوند. سپس معیارهای کنترل برای ایجاد چارچوب کنترل داخلی ساخته شده است. مطالعه موردی انجام شده تا امکان سنجی چارچوب تولید شده بررسی شود. این مطالعه یک چارچوب ۱۲ بعدی با ۳۷ مورد کنترل با هدف کمک به حسابرسان در انجام حسابرسی موثر با بررسی نقاط کنترل داخلی و ضروری در سیستم های ERP پیشنهاد می کند. چارچوب پیشنهادی به شرکت ها اجازه می دهد تا بهره وری حسابرسی IT را افزایش و خطر کنترل را کاهش دهند. علاوه بر این، شرکت هایی که به این چارچوب مراجعه کنند و محدودیت های مدیریت IT خاص خود را در نظر گیرند می توانند مکانیزم مدیریت IT قوی تر ایجاد کنند.
باندی و همکاران[۶۰] (۲۰۰۳) اصول زیر را برای دستیابی به کیفیت در زنجیره تامین پیشنهاد ونحوه اجرای هر کدام را بیان می کنند. این اصول عبارتند از: تعهد مدیریت ارشد، تمرکز بر رضایت مشتری، طراحی و تولید محصول برای کیفیت، بهبودمستمر، آموزش و پرورش کارکنان، مشارکت و توانمند سازی کارکنان، توسعه و نگهداری یک سیستم تضمین کیفیت موثردرمحل، سیستم مدیریت کیفیت تامین کنندگان.
لی و همکاران (۲۰۱۲) در مقاله خود به بررسی روابط بین‌ عناصر تسهیم اطلاعات و استراتژی‌های رقابتی و عملکرد زنجیره تامین در سازمان می پردازد. آنها ۵ بعد معمول مدیریت زنجیره تامین (مشارکت استراتژیک با تامین کننده، ارتباط با مشتریان، سطح اشتراک گذاری اطلاعات، کیفیت اشتراک گذاری اطلاعات، و تعویق) و ارتباط بین ابعاد معمول زنجیره تامین، مزیت رقابتی و عملکرد سازمانی را بررسی کردند. نتایج این تحقیق با بهره گرفتن از دیدگاه مبتنی بر منابع، بیانگر آن است که سطوح بالاتر از معمول SCM، می‌توانند منجر به کسب مزیت رقابتی و بهبود عملکرد سازمانی شوند. همچنین مزیت رقابتی می‌تواند تأثیری مثبت و مستقیم بر عملکرد سازمانی داشته باشد.
ساناتام و همکاران[۶۱](۱۹۹۹) فعالیت های مدیریت کیفیت شرکت های تولیدی را در سطوح مختلف زنجیره تامین و صنایع مختلف بررسی کردند. آنها برای انجام این کار، شرکت ها را در سه سطح در زنجیره تامین قرار دادند- مونتاژ کنندگان نهایی، تامین کنندگان رده اول و تامین کنندگان رده دوم. علاوه بر این شرکت ها را در صنایع خودروسازی، الکترونیک و سایر صنایع نیز مورد بررسی قرار دادند. عوامل مدیریت کیفیت در این تحقیق عبارتند از: مدیریت کیفیت فرایند، مدیریت و توسعه نیروی انسانی، برنامه ریزی کیفیت استراتژیک، و اطلاعات و تجزیه و تحلیل. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هیچ تفاوت معنی دار آماری در زمینه سطح اقدامات مدیریت کیفیت در طول زنجیره تامین وجود ندارد. این یافته در تضاد با این نظریه بود که از نظر اقدامات کیفیت تامین کنندگان رده دوم پشت سر مونتاژ کنندگان نهایی و تامین کنندگان رده اول قرار دارند. علاوه بر این نتایج نشان داد تولید کنندگان در صنعت خودرو، در زمینه برنامه ریزی استراتژیک از صنایع الکترونیک و سایر صنایع فعال تر هستند. ولی در زمینه سه عامل دیگر کیفیت تفاوت معنی داری بین صنایع وجود نداشت.
جمع بندی فصل دوم
بنگا ه های تجاری، سازمان ها، و شرکت ها وقتی موفق خواهند شد که بیش از رقبا برای مشتریان ارزش افزوده ایجاد کنند که این امر به مراتب سود دهی و حفظ جایگاه را در بازار در پی خواهد داشت. در این راستا حفظ و بالا بردن کیفیت مدیریت در زنجیره تامین ضروری می باشد که این امر با تبادل اطلاعات و یکپارچه سازی آن با بهره گرفتن از یک نرم افزار مناسب که می تواند ERPباشد برای شناسایی و رفع نیازهای داخلی و خارجی در زنجیره تامین محیا می شود. یکپارچه سازی سیستم و یکپارچه سازی فعالیت، در القای عملکرد بهتر شرکت نقش ویژه ای دارند. یکپارچگی زنجیره تامین، شایسته توجه مدیران است چرا که نه تنها در پاسخ دهی زنجیره تامین بلکه بر روی بهبود فعالیت ها تاثیر مستقیم دارد. مدیرانی که به دنبال بهبود جایگاه خود در بازار هستند، باید در نظر داشته باشند که بهبود یکپارچگی زنجیره های تامین داخلی و خارجی و فعالیت های سازمانی و بین شرکتی تاثیر بسزایی بر روی بازار دارد.
فصل سوم
روش شناسی
تحقیق
۳-۱ مقدمه
روش‌شناسی علمی، نظامی است از قواعد و روش‌هایی که پژوهش بر آن نهاده شده است و ادعاها در مورد مسئله پژوهش مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. روش علمی تحقیق به همه مراحلی اشاره دارد که در جمع‌ آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای رسیدن به یک هدف معین مورد استفاده قرار می‌گیرد. انتخاب روش تحقیق مناسب به هدف‌ها، ماهیت و موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ سؤالات تحقیق است (سلطان محمد،۱۳۹۲). به طور کلی هر تحقیق در پی طرح شدن مشکل یا مسئله‌ای مطرح می‌شود. پژوهشگر با جمع‌ آوری اطلاعات و آمار مورد نیاز، ساماندهی و در نهایت تجزیه و تحلیل آن‌ها به سوالات و اهداف تحقیق پاسخ می دهد. در نتیجه فرایند جمع‌ آوری اطلاعات و داده ها و همچنین تجزیه و تحلیل آن‌ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. و برای اینکه نتایج حاصل از تحقیق معتبر باشد از یک روش مناسب در تحقیق استفاده می شود چرا که انتخاب روش نامناسب منجر به نتیجه‌گیری نادرست می‌شود. تحقیق حاضر در پی بررسی یکپارچه سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی و تاثیرآن در عملکرد مدیریت کیفیت زنجیره تأمین شرکت پتروشیمی استان کرمانشاه می باشد. لذا در این فصل از تحقیق، به روش شناسی پژوهش و سیر مراحل انجام آن به صورت تفصیلی خواهیم پرداخت و در مورد نوع پژوهش، روش پژوهش، روش و ابزار جمع آوری داده ها، روش تجزیه و تحلیل داده ها، جامعه آماری این پژوهش و روایی و پایایی ابزار مطالبی ارائه خواهد شد.
۳-۲ نوع روش تحقیق
تحقیق، بررسی نظام مند مبتنی بر استدلال و شواهد برای کشف روابط جدید می باشد. به بیان دیگر، تحقیق جستجوی نظام مند و دقیقی است که می خواهد روابط یا اطلاعات جدیدی را بیابد یا دانش موجود را تشریح یا اصلاح کند (احمدی و همکاران، ۱۳۹۲). احمدی و همکاران (۱۳۹۲) انواع تحقیق را به شرح زیر معرفی می نمایند:
الف) تحقیق بنیادی: به دنبال توسعه مرزه ای دانش و کشف قوانین علمی است. ممکن است نظریه ای انشاء شود یا اصول فرضیه و قضایای نظریه ای آزمایش شوند.
ب) تحقیق کاربردی: بررسی ساخت های نظری در موقعیت عملی که به روش می انجامد. به عبارت دیگر، این تحقیق بسترکار تحقیق بنیادین است.
ج) توسعه ای: نوعی تحقیق کاربردی است که هدف آن توسعه و بهبود روش ها، ابزار، کالاها یا ساختار است.
که تحقیق حاضر ازلحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد، به این دلیل که یافته‌های این تحقیق و تجزیه و تحلیل آن می‌تواند برای حل مسائل مورد استفاده قرار گیرد. لذا به تعریف مجدد آن از دیدگاه های دیگر می پردازیم. تحقیق کاربردی تلاشی برای پاسخ دادن به یک معضل و یا مشکل عملی است که در دنیای واقعی وجود دارد (خاکی،۱۳۹۱). سکاران معتقد است که هنگامی که با هدف برخورداری از نتایج یافته ها برای حل مسایل موجود در سازمان به تحقیق می پردازیم آن را تحقیق کاربردی می نامیم. در واقع بسیاری از سازمان ها به تحقیقات کاربردی توجه دارند و محققان را برای بررسی مشکلات مورد علاقه خود بکار می گیرند تا راه حل های عملی برای اصلاح یک موقعیت مشکل آفرین بیابند. به عبارت دیگر، هدف تحقیقات کاربردی، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است (نادری،۱۳۹۳). تولید دانش جز با احراز روش‌های درست ممکن نیست و پژوهشگر مسؤل روشی است که برای پردازش داده ‌ها به کار برده است. در واقع، روش‌های پژوهش وسیله یا طریقه‌‌ تعیین این امر است که چگونه یک گزاره‌ی پژوهش (فرضیه) مورد تأیید قرار می‌گیرد یا رد می‌شود (خلیلی شورینی، ۱۳۹۱). یکی از روش های مرسوم تحقیق در علوم مدیریت روش تحقیق توصیفی است. هدف این مطالعه توصیف عینی و منظم رویدادهاست (احمدی و همکاران، ۱۳۹۲). به عبارت دیگر، مطالعه توصیفی برای تعیین و توصیف ویژگی های متغیرهای یک موقعیت صورت می گیرد. هدف هر مطالعه توصیفی عبارت است از تشریح جنبه هایی از پدیده مورد نظر پژوهشگر و با دیدگاهی فردی، سازمانی، صنعتی ونظایرآن. پژوهش حاضر، به دلیل آنکه به بررسی و آزمون نظریه های علمی موجود در زمینه تاثیر سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی بر مدیریت کیفیت زنجیره تامین در عملکرد شرکت می پردازد و دانش کاربردی را در این زمینه توسعه می دهد از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی است، و آنجاییکه دراین تحقیق به توصیف و بررسی روابط موجود بین عوامل از طریق گردآوری و تحلیل اطلاعات برای پاسخ به سؤالات پرداخته می شود، پژوهش حاضریک تحقیق توصیفی است. که به روش پیمایشی و مطالعه موردی انجام شده است. تحقیق حاضر در گروه تحقیقات پیمایشی به روش مقطعی می باشد، روش مقطعی به منظور گردآوری داده ها درباره یک یا چند صفت در یک مقطع از زمان، از طریق نمونه گیری از جامعه انجام می شود، این گونه پژوهش ها به توصف جامعه بر اساس یک یا چند متغیر می پردازد. همچنین تحقیق ما به نظر منطقه اجرا در زمره تحقیقات قیاسی قرار می گیرد.
۳-۳ قلمرو تحقیق:
در ادامه به شرح قلمروموضوعی، مکانی و زمانی پژوهش پرداخته خواهد شد.
۳-۳-۱ قلمرو موضوعی
موضوع پژوهش مورد نظر در ارتباط با بررسی تاثیر مدیریت کیفیت زنجیره تأمین با بهره گرفتن از برنامه ریزی منابع سازمانی در عملکرد شرکت پتروشیمی باختر کرمانشاه می باشد.
۳-۳-۲ قلمرو مکانی
پژوهش مورد نظر، از نظر مکانی در شرکت پتروشیمی باختر استان کرمانشاه به انجام رسیده است و همچنین در سایر شرکت ها و صنایع مشابه قابلیت اجرا دارد.
۳-۳-۳ قلمرو زمانی
جمع آوری داده های لازم برای پژوهش حاضر، از میان آزمودنی های پژوهش از خردادماه ۱۳۹۴آغاز و در شهریورماه ۱۳۹۴ پایان یافت.
۳-۴ جامعه و نمونه آماری
۳-۴-۱جامعه
یک جامعه پژوهش(آماری)، همه اعضایی هستند که یافته های پژوهش را به آن تعمیم می دهیم که در واقع دارای ویژگی های همگون، مشترک، و قابل اندازه گیری می باشند و با اهداف موضوع تحقیق کاملاً مرتبط اند (احمدی و همکاران، ۱۳۹۲). جامعه در این پژوهش مدیران ارشد، مدیران میانی، مدیران عملیاتی و سایر پرسنل شرکت پتروشیمی باخترکرمانشاه می باشند که تعداد آنها به حدود ۱۰۰۰ نفر می رسد.
۳-۴-۲ نمونه
نمونه عبارت است از مجموعه ای از نشانه ها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعه ای بزرگترانتخاب می شود به طوری که این مجموعه، معرف کیفیات و ویژگی های آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگترباشد. نمونه گیری، فرایند انتخاب کردن تعدادکافی از میان اعضای جامعه آماری است، بطوری که با مطالعه نمونه و فهمیدن خصوصیات و ویژگی های آزمودنی ها گروه نمونه قادر خواهیم بود این خصوصیات و ویژگی ها را به اعضای جامعه تعمیم دهیم(سکاران، ۱۳۸۷)[۶۲]. در این پژوهش جامعه مورد نظر شرکت پتروشیمی استان کرمانشاه می باشد که با توجه به جدول مورگان[۶۳] و تعداد جامعه مورد نظر مقدار حجم نمونه ۲۷۸ نفربرآورد شده است که در مجموع ۳۰۰ پرسش نامه به دلیل احتمال در ناقص، مخدوش بودن و یا عدم بازگشت توزیع شد که از این تعداد ۲۸۵ پرسشنامه بازگشت ودر پایان تعداد مورد نظر مورد بررسی وتحلیل قرار گرفت. جدول مورگان زمانی که نه از واریانس جامعه ونه از احتمال موفقیت یا عدم موفقیت متغیر اطلاع دارید و نه می توان از فرمول های آماری برای برآورد حجم نمونه استفاده کرد مورد استفاده قرار می گیرد همچنین این جدول نسبت به سایر روش ها حداکثر تعداد نمونه را می دهد. جدول زیر طبقات، جامعه و حجم نمونه در شرکت مورد نظر را نشان می دهد.
جدول ۳-۱: حجم نمونه طبقات شرکت پتروشیمی باختر

 

طبقات جامعه آماری حجم نمونه
مدیران ارشد ۱۵ ۱۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:21:00 ب.ظ ]




شاید برجسته ترین شاخه « نورسی ها » در ترکیه شاخه ای است که رهبری آن را « فتح الله گوکر » عالم دینی بر عهده دارد. برای شناخت وی همین بس که گفته می شود در ترکیه هر گاه اسم اسلام برده می شود نام دو کس به ذهن تداعی می کند: « نجم الدین اربکان » و « فتح الله گوکر » اربکان در واقع در راس اسلام سیاسی است و گوکر به نوعی در راس اسلام اجتماعی محسوب می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به طور کلی آنچه حائز اهمیت است این مسئله می باشد که سه نوع اسلام در ترکیه وجود دارد اولا اسلام کمالیستی در شهرهای بزرگ و میان قشرهای تحصیلکرده است و در آن میزان مذهب گرایی اشخاص امری فردی و خصوصی قلمداد می شود اولا اسلام سنی مذهب سرزمین باستانی آناتولی است اسلامی که بیشتر در میان ساکنان روستاها و شهرهای کوچک طرفدار داشته و در مقایسه با شهرهای بزرگ از اندیشه های کمالیستی کمتری برخوردار است و ثانیا مذهب علوی که همچون شیعه های اثنی عشری دارای ۱۲ امام بوده و چه در گذشته و چه در حال با شریعت و مسلک اهل تسنن به نوعی مخالف هستند.
نکته آخری که باید بر آن تاکید کنیم این است که جنبش اسلامی در ترکیه بخشی از نظام دموکراتیک است یعنی فعالانه در انتخابات پارلمانی و شهرداری ها مشارکت می جوید و نقش سازنده ای در زندگی سیاسی داشته است. این عوامل سبب شد تا جنبش به هر شیوه ممکن آراء و عقاید خود را بیان کند بی آنکه به زور توسل جوید(رضا دهقانی :۱۳۹۱،۳) .
۴-۱) روابط ایران و امپراتوری عثمانی از ابتدای قرن ۱۹
نقشه۴-۱: امپراطوری عثمانی از سال ۱۴۸۱ تا ۱۶۸۳
رنگ قهوه ای سال ۱۴۸۱ به عثمانی اضافه شده
رنگ سبز سال ۱۵۲۰ به عثمانی اضافه شده
رنگ صورتی سال ۱۵۶۶-۱۵۲۰ به عثمانی اضافه شده
رنگ زرد سال ۱۶۸۳ به عثمانی اضافه شده
منبع :ویکی پدیا
۴-۱-۱) نقش روسیه و انگلستان در روابط دو کشور در قرن ۱۹
با ورود به قرن نوزدهم، دو قدرت بزرگ روسیه و انگلستان حرف اول را در تحولات منطقه و جهان می‌زدند. روسیه براساس وصیت پطرکبیر به‌دنبال دسترسی به آبهای گرم خلیج‌فارس و دریای مدیترانه بود و برای رسیدن به خلیج‌فارس نیاز داشت که از ایران عبور کند. برای رسیدن به دریای مدیترانه نیز باید از عثمانی می‌گذشت. در مقابل انگلستان نیز به‌دنبال راهی بود که امنیت هندوستان به‌ خطر نیفتد و برای رسیدن به این هدف نمی‌خواست مسیر دسترسی به هندوستان که از ایران و عثمانی می‌گذشت، دستخوش خطر گردد( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴)
۴-۱-۲) روابط ایران و عثمانی بعد از کنگره وین سال ۱۸۱۵
در کنگره وین که در سال ۱۸۱۵ و بعد از انقلاب کبیر فرانسه تشکیل شد و همه قدرتهای وقت در آن شرکت داشتند، درهمان‌حال‌که تصمیم گرفته شد عثمانی از سوی هیچ دولت خارجی تحت‌سلطه قرار نگیرد، نوعی تبانی نیز بین روسیه و انگلستان جهت تصرف سرزمینهای عثمانی صورت گرفت. در اغلب جنگهایی هم که در قرن نوزدهم بین روسیه و انگلستان و یا بین روسیه و یکی از دو کشور ایران و عثمانی به‌وقوع پیوست، هدف اصلی دسترسی به آبهای گرم بود. جنگهای ایران و روسیه و جنگ کریمه میان روسیه و عثمانی و جنگ روسیه با انگلستان و فرانسه در همین راستا به‌وقوع پیوست. روسیه اگرچه در نتیجه معاهده‌های ننگین گلستان و ترکمنچای توانست متصرفات خود را در قفقاز تثبیت کند و انگلستان نیز در این راه به وی کمک کرد اما در پی جنگ کریمه که به عهدنامه سن‌استفانو منجر شد و عثمانی متحمل ضررهای زیادی گردید، انگلستان به‌منظور جلوگیری از به‌خطرافتادن امنیت خود و کشورهای اروپایی در کنگره برلن کلیه این ضررها را جبران نمود و متصرفات روسیه را در بالکان از دست روسیه خارج ساخت( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴)
نکته قابل توجه در خصوص سیاست روسیه و انگلستان در قبال ایران و عثمانی در قرن نوزدهم، حمایت نسبی روسیه از ایران و در مقابل حمایت انگلستان از عثمانی بود. روسیه در طول قرن نوزدهم به غیر از دو جنگ علیه ایران در بقیه سالها طرف ایران را می‌گرفت. به‌عنوان‌مثال در کنگره برلن حمایت روسها از ایران موجب شد مساله قطور که مورد اختلاف ایران و عثمانی بود و عثمانی آنجا را به‌زور به اشغال خود درآورده بود، به نفع ایران خاتمه یابد و نیروهای عثمانی مجبور به ترک منطقه و بازپس‌دادن آن به ایران شوند. البته در قبال این حمایتها، ایران نیز در جنگهای روسیه و عثمانی معمولا طرف روسها را می‌گرفت. ( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴)در مقایسه با سیاست حمایتی روسیه از ایران، انگلستان در قرن نوزدهم در درگیریها و اختلافات میان دو کشور عمدتا طرف عثمانی را می‌گرفت. حتی در مواردی انگلستان با ایجاد درگیری میان عثمانی و ایران سعی می‌کرد توجه ایران را از مسائل شرق (افغانستان و هند) دور نگهدارد. یکی از علل طرفداری انگلستان از عثمانی مساله اروندرود بود. برای دولت انگلستان بسیار ناگوار بود که دولت ایران بر رودخانه بزرگی چون اروندرود که شریان ارتباط عثمانی را در مشرق تشکیل می‌داد، استیلا داشته باشد و مصلحت خود را در این می‌دید که اروندرود یکسره به دست اعراب و یا ترکان اداره شود. این درحالی بود که روسها دلیلی برای سلب حقوق ایران از اروندرود نمی‌دیدند.
نکته دیگری که در سیاست روسیه و انگلستان در قبال ایران و عثمانی در قرن نوزدهم قابل توجه می‌باشد، نقش این دو کشور در حل اختلافات ایران و عثمانی است. باتوجه‌به‌اینکه نهادهای بین‌المللی نظیر سازمان ملل و جامعه ملل در آن مقطع هنوز شکل نگرفته بودند، دو کشور ایران و عثمانی ترجیح می‌دادند اختلافاتشان را با وساطت کشورهای روسیه و انگلستان حل نمایند. به‌عنوان‌نمونه نمایندگان روسیه و انگلستان در اجلاسهایی چون کنفرانس ارزنهًْ‌الروم که مربوط به اختلافات مرزی دو کشور می‌شد، نقش اساسی را ایفا می‌کردند. بعد از کنفرانس مذکور نیز سعی شد اختلافات باقیمانده میان دو کشور از طریق مکاتبات با روسیه و انگلستان حل‌وفصل شود( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴).
مساله دیگری که نشان‌دهنده میزان مداخله کشورهای روسیه و انگلستان در امور داخلی دو کشور در آن مقطع است، سیاست انگلستان در تسریع‌بخشیدن به روند اصلاحات در ایران و عثمانی بود. درحالی‌که روسیه به مخالفت با حرکتهای اصلاح‌طلبانه برخاسته و در آن مسیر مانع‌تراشی می‌کرد، انگلستان سعی داشت از طریق سفرای خود در ایران و عثمانی نظام مشروطه را در ایران و عثمانی تقویت نماید. روسیه به اشکال مختلف با این حرکتها مخالفت می‌کرد و حتی در مقطعی در ایران لیاخوف روسی مجلس ایران را با حمایت و درخواست شاه قاجار (محمدعلی‌شاه) به توپ بست( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴).
۴-۱-۳) روابط دیپلماتیک ایران و عثمانی در سال ۱۸۳۵
روابط دیپلماتیک ایران و عثمانی رسما در سال ۱۸۳۵م با تاسیس سفارت عثمانی در ایران برقرار گردید. ایران نیز در زمان ناصرالدین‌شاه و صدارت امیرکبیر در سال ۱۸۵۱م برای اولین‌بار سفارت خود را در عثمانی دایر نمود. امیرکبیر در زمان صدارتش اقدام به اعزام سه سفیر به کشورهای روسیه، انگلستان و عثمانی کرد که اولین نماینده ایران در عثمانی حاج‌میرزااحمدخان از منشیهای وزارت‌خارجه بود که به سمت مصلحت‌گذار (کاردار) به استانبول (پایتخت وقت عثمانی) اعزام گردید( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴).
۴-۱-۴) اختلافات در روابط ایران و عثمانی تا قرن ۱۹
عمده مشکلات ایران و عثمانی را در قرن نوزدهم مسائل مذهبی (اختلافات شیعه و سنی) و اختلافات مرزی تشکیل می‌دادند. مسائلی مانند تجارت و آزار و اذیت اتباع و زوار ایرانی در قلمرو عثمانی نیز از جمله مشکلات و مسائل موجود میان دو کشور بود که در درجات بعدی قرار داشتند. البته مساله بد رفتاری با زوار بعضا به‌حدی در روابط تاثیر می‌گذاشت که حتی به فراخوانی سفیر و قطع روابط منجر می‌شد.
در مجموع اختلافات ایران و عثمانی در قرن نوزده و تا شروع جنگ اول جهانی را می‌توان در دو دوره مورد بررسی قرار داد: ۱ــ در زمان عباس‌میرزا نایب‌السلطنه که منجر به انعقاد عهدنامه اول کنفرانس ارزنهًْ‌الروم شد ۲ــ در زمان محمدشاه که منجر به انعقاد دومین عهدنامه کنفرانس ارزنهًْ‌الروم گردید( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۴).
اولین دوره اختلافات از زمانی شروع شد که هنوز جنگهای ایران و روس پایان نیافته بود. در این مقطع دولت عثمانی سه اقدام علیه ایران انجام داد: ۱ــ همکاری سری با روسیه در ارسال آذوقه و اسلحه و مهمات برای نیروهای روسی مستقر در قفقاز، که موجب به‌خشم‌آمدن دولت ایران شد ۲ــ بی‌احترامی به افراد خاندان سلطنتی که عازم سفر حج بودند ۳ــ کوچاندن برخی از ایلات سرحدی توسط یکی از فرماندهان مرزی عثمانی به داخل خاک این کشور و تحت حمایت‌ قراردادن آنان.
این اقدامات غیردوستانه از سوی عثمانی خشم دولت ایران را برانگیخت. ابتدا مراتب اعتراض دولت ایران توسط نماینده عباس‌میرزا به امپراتوری عثمانی ابلاغ گردید اما ازآنجاکه این اقدام نتیجه‌ای دربرنداشت و دولت عثمانی فکر می‌کرد ایران در نتیجه جنگهایی که با روسیه انجام داده در موضع ضعف قرار دارد، عباس‌میرزا با سی‌وپنج‌هزار سپاهی به سوی ارزنهًْ‌الروم حمله‌ور شد.
در این حمله، وی به همراه سپاهیانش ضمن به‌تصرف‌درآوردن شهرهای قارص و وان، قدرت و توان نظامی ایران را به عثمانی نشان داد. با مشاهده موفقیتهای ایران در این حمله، دولت انگلستان توسط سفیر خود در این کشور سریعا وارد عمل شد و درصدد برقراری صلح میان دو کشور برآمد. با تلاشهای صورت‌گرفته، مذاکرات صلح با هدایت قائم‌مقام فراهانی در سال ۱۲۳۸ق (۱۸۲۱ یا ۱۸۲۲م) در ارزنهًْ‌الروم آغاز گردید و در نهایت با امضای پیمان اول ارزنهًْ‌الروم در همان سال اولین دوره اختلافات دو کشور پایان می‌یابد. ( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۵).
طبق مفاد این پیمان دولت ایران همه نواحی را که فتح کرده بود به عثمانی پس داد و مرز دو کشور براساس معاهده منعقدشده در زمان نادرشاه و سلطان‌محمود مورد تایید قرار گرفت. حقوق گمرکی کالاهای صادراتی دو طرف، به میزان چهار قروش تثبیت شد و دولت عثمانی تعهد کرد که از دریافت باج و رشوه توسط ماموران از زوار ایرانی عازم عتبات عالیات ممانعت کند. همچنین دو دولت موافقت کردند در صورت تجاوز ایلات سرحدی به خاک کشور دیگر، از آنان حمایت نکنند( فرهاد معتمد :۱۳۷۴،۵۲)
می‌توان گفت عامل و محرک اصلی در بروز اختلافات میان دو کشور ــ که سرانجام به عقد پیمان اول ارزنهًْ‌الروم منجر گردید ــ دولت انگلستان بود؛ به‌عبارتی توجه عباس‌میرزا به خراسان و مناطق شرقی، نگرانی دولت انگلستان را نسبت به امنیت افغانستان و هند برانگیخت و ازاین‌رو دولت انگلستان سعی می‌کرد با ایجاد اختلاف میان دو کشور، توجه دولت ایران را به سمت غرب معطوف نماید.
اگرچه اولین دوره اختلافات دو کشور با انعقاد پیمان اول ارزنهًْ‌الروم به پایان رسید، اما ریشه اختلافات و مسائل مورد ستیز همچنان باقی ماند و ابهامات میان دو کشور ادامه یافت. از جمله موضوعاتی که به‌صورت گنگ و مبهم باقی مانده بود عبارت بودند از: ۱ــ وضع نامشخص مرز طولانی دو کشور از قله آرارات تا مصب اروندرود که بیش از هفتصد مایل بود ۲ــ وضعیت مبهم سرزمین کردستان ۳ــ مساله ایلات مرزنشین از سرحد آذربایجان تا خوزستان و علاقه سیاسی خاصی که ایران و عثمانی نسبت به آنها داشتند ۴ــ موضوع ییلاق و قشلاق ایلات مرزی ۵ــ مساله زوار ایرانی ۶ــ وضعیت ایرانیان مقیم بین‌النهرین که جمعیت بسیار زیادی را تشکیل می‌دادند ۷ــ تجارت میان دو کشور ۸ــ وضعیت پناهندگان سیاسی ایرانی در عثمانی( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۵).
با توجه به حل‌نشدن ریشه‌ای مسائل و اختلافات در پیمان اول ارزنهًْ‌الروم، آشتی و صلح میان دو کشور بسیار زود سپری شد و مجددا زمینه برای بروز کشمکشهای جدید فراهم گردید. در سال ۱۸۳۴م اموال یکی از قافله‌های تجار ایرانی در خاک عثمانی غارت شد و سپس به فاصله یک‌سال ایلات مرزنشین عثمانی مناطق خوی و قطور را چپاول کردند. سال بعد نیز اطراف ارومیه توسط والی رواندوز مورد تاراج واقع شد. متعاقب این اقدامات و تحرکات مرزی، والی بغداد در سال ۱۸۳۶ به محمره (خرمشهر) حمله کرد و آن شهر را غارت نمود. علاوه‌براین والی بغداد به‌علت‌اینکه شیعیان در کربلا از دولت عثمانی اطاعت کامل نمی‌کردند، حکم قتل‌عام آنان را صادر کرد. این اقدامات خصمانه درحالی به‌وقوع پیوست که محمدشاه در راس یک سپاه عازم هرات شده بود و آنجا را به محاصره خود درآورده بود. میان حمله عثمانی به مناطق غربی ایران و حمله محمدشاه به هرات، پیوستگی خاصی وجود دارد؛ چراکه همزمان با این وقایع وزیر مختار انگلیس در نامه‌ای به وزیرخارجه کشورش می‌نویسد: ((آرام‌بودن مرزهای جنوبی و غربی ایران مایه دل‌آسایی و آزادی شاه و تقویت اوست که به هر طرف برود و با خاطرجمعی عمل نماید… ))
بروز این وقایع میان دو کشور، موجب شد ایران و عثمانی در آستانه یک جنگ دیگر قرار گیرند اما ازآنجاکه دولت عثمانی به‌تازگی از جنگ در مصر خلاص شده بود و توان یک جنگ دیگر را نداشت و از طرفی سیاست دولتین انگلیس و روس نیز بر عدم بروز جنگ میان دو کشور استوار بود، نمایندگان این دو کشور وارد عمل شده و طرفین را به مذاکره تشویق کردند. این سیاست نتیجه داد و مقرر گردید چهار دولت ایران، عثمانی، روس و انگلیس در ارزنهًْ‌الروم جمع شده و به حل‌وفصل اختلافات دو کشور بپردازند. در ابتدا قرار بود میرزاجعفرخان مشیرالدوله نماینده ایران در این مذاکرات باشد اما مبتلاشدن وی به بیماری، موجب شد امیرکبیر نمایندگی ایران را در این اجلاس بر ‌عهده بگیرد و پس از چهارسال اقامت در ارزروم، پیمان دوم ارزنهًْ‌الروم را که از جمله معاهدات تاریخی میان دو کشور ایران و عثمانی به‌شمار می‌آید، به امضا برساند( فرهاد معتمد :۱۳۷۴،۵۷)
طبق این معاهده که در نُه بند تهیه و امضا گردید، نواحی واقع در شرق زهاب و کرند، بندر محمره و نیز اراضی واقع در شرق اروندرود به ایران تعلق گرفتند و در مقابل ایران از هرگونه ادعا نسبت به ایالت سلیمانیه صرف‌نظر کرد. همچنین دو طرف حق کشتیرانی آزاد در اروندرود را به‌رسمیت شناخته و از کلیه ادعاهای ارضی نسبت به خاک یکدیگر صرف‌نظر نمودند. ضمنا دولت عثمانی متعهد شد از آزار و اذیت شیعیان ایران در عتبات عالیات، خودداری کند( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۵).
در فرایند انعقاد این پیمان، نقش امیرکبیر و درایت وی در هدایت مذاکرات، بسیار ستودنی بود. فن دیپلماسی وی حتی از سوی نمایندگان روس و انگلیس مورد اذعان قرار گرفت. خونسردی و تسلط کامل وی بر مسائل و موضوعات، موجب شد این عهدنامه از موضع قوت و قدرت و با لحاظ منافع ایران به امضا برسد؛ کماآنکه عثمانیها با وقوف به برتری منافع ایران، علیرغم امضای پیمان دوم ارزنهًْ‌الروم، به بهانه‌های مختلف از تصویب آن استنکاف نمودند و اضافه‌شدن تبصره‌هایی به آن را خواستار شدند. اگرچه اضافه‌شدن این تبصره‌ها از نظر دولت ایران به معنای تغییر در محتوای سند بود، اما نماینده دولت ایران که برای مبادله سند به استانبول رفته بود، تحت‌فشار و با گرفتن رشوه، به این مساله تن داد. پس از بازگشت نماینده ایران از استانبول، دولت ایران از پذیرش تبصره‌های موردنظر عثمانی امتناع نمود و همین امر موجب شد مساله تعیین مرزهای دو کشور همچنان در حالت ابهام باقی بماند. ( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۵).
۴-۱-۵) روابط ایران و عثمانی بعد از فوت محمد شاه( ۱۸۴۸)
پس از فوت محمدشاه و روی‌کارآمدن ناصرالدین‌شاه، دولت عثمانی از فرصت پیش‌آمده ناشی از سرگرم‌بودن شاه جدید به مسائل داخلی، استفاده کرد و با اعزام یک نیروی نظامی به فرماندهی درویش‌پاشا، منطقه قطور را به تصرف خود درآورد. پس از تصرف قطور، دولت ایران طی مکاتبه‌ای اعتراض‌آمیز، از دولتین روسیه و انگلستان تخلیه منطقه قطور از نیروهای عثمانی را خواستار شد. نمایندگان دولتین روس و انگلیس با دیدن این وضع، پیشنهاد کردند یک کمیسیون حل اختلاف تشکیل گردد. امیرکبیر، صدراعظم وقت، شرط تشکیل چنین کمیسیونی را تخلیه قطور از قشون عثمانی عنوان کرد. امیرکبیر ضمن‌آنکه با تشکیل این کمیسیون مخالفت نمود، اما درعین‌حال تلاش می‌کرد موضوع را از طریق دیپلماتیک و به‌صورت مسالمت‌آمیز حل‌وفصل نماید. امیرکبیر این سیاست را ادامه داد و سرانجام در کنگره برلن که در سال ۱۸۷۷ تشکیل شد، به نتیجه لازم دست یافت؛ چنانکه یکی از مصوبات این کنگره، بازگرداندن قطور به ایران بود. به‌دنبال این مصوبه، دولت ایران در سال ۱۸۷۹ قوایی را به فرماندهی محمدصادق‌خان امین‌نظام به آن ناحیه اعزام نمود و نوزده قریه ناحیه قطور را که حدود سی‌سال در تصرف عثمانی بودند، باز پس گرفت. علیرغم بازپس‌گرفتن ناحیه قطور، اختلافات مرزی میان دو کشور همچنان ادامه داشت تااینکه این اختلافات در مذاکرات سال ۱۹۱۳ تاحدودزیادی حل‌وفصل گردید( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۶).اصولا اختلافات مرزی مهمترین موضوع و مشکل در روابط ایران و عثمانی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به‌شمار می‌رود. مطابق پیمان دوم ارزنهًْ‌الروم، کمیسیون مرزی دو کشور می‌بایست هرساله تشکیل می‌گردید.
فاصله سالهای ۱۸۴۹ تا ۱۸۵۱ این کمیسیون به‌طور متناوب در بغداد و محمره تشکیل می‌شد اما هیچ نتیجه قطعی به دنبال نداشت. پس از آن با وساطت انگلستان مقرر گردید دو دولت با تشکیل مجدد کمیسیون مرزی، سرحدات میان دو کشور را تعیین نموده و تکلیف سرحدات مشکوک و مورد ادعای هرکدام از طرفین به بعد موکول شود. در پی توافق دو طرف با این پیشنهاد، عملیات نقشه‌برداری از سال ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۵ ادامه یافت و در نتیجه نقشه‌ای از کوه آرارات تا خلیج‌فارس به‌طول هزار کیلومتر و عرض سی تا پنجاه کیلومتر تهیه گردید. موضوع اختلافات مرزی در زمان مشیرالدوله نیز پیگیری شد و دو کشور طی قراردادی در سال ۱۸۷۰ به‌طور موقت وضعیت استاتسکو (موجود) را پذیرفتند( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۶).
به‌نظر می‌رسد علت اصلی امضای چنین قراردادی، عزم ناصرالدین‌شاه در آن مقطع برای مسافرت به عثمانی و زیارت عتبات عالیات بود. ناصرالدین‌شاه در اواسط دهه ۱۸۶۰م به فکر زیارت عتبات عالیات افتاد و ازهمین‌رو قبل از رفتن، سفارت ایران در استانبول را به درجه سفارت کبری ارتقا داد و میرزاحسین‌خان مشیرالدوله را به سمت وزیرمختاری تعیین کرد. میرزاحسین‌خان نیز در طی ده‌ سال ماموریت خود در استانبول، توانست دوستی خوبی با رجال عثمانی برقرار کند و رضایت زمامداران عثمانی را به دیدار شاه قاجار از عتبات عالیات جلب نماید. از‌این‌رو بعید نیست هدف از انعقاد چنین قراردادی بیشتر زمینه‌سازی برای سفر ناصرالدین‌شاه به عثمانی بوده و حل اختلافات مرزی بیشتر شکل ظاهری داشته است( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۶).
۴-۱-۶) نقش انگلستان درروابط ایران و عثمانی و جداشدن خانقین از ایران در سال ۱۹۱۳
در اثبات صوری‌بودن قرارداد امضاشده در سال ۱۸۷۰، همین بس که در نوامبر ۱۹۱۳ و به اصرار دولت انگلستان یکبار دیگر کمیسیون چهارجانبه شروع به کار نمود و علامت‌گذاری سرحدات دو کشور از سر گرفته شد. در ظرف یک‌سال، یعنی چند روز قبل از وقوع جنگ اول جهانی، کمیسیون به‌کار خود پایان داد و براساس مذاکرات صورت‌گرفته و عملیات علامت‌گذاری، حدود هزارکیلومترمربع از اراضی متعلق به ایران ــ واقع در شمال و جنوب قصرشیرین ــ به دولت عثمانی واگذار گردید. این اراضی از جمله مناطقی هستند که بعدها در آنها معادن نفت مهمی کشف شد و امروز قسمت عمده صادرات نفت عراق از چاه های نفت واقع در این ناحیه (خانقین) صورت می‌گیرد( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۷).
نقشه۴-۲:آخرین وضعیت ایران قبل از جدا شدن سرزمینی
آخرین نقشه بین المللی ایران (۱۸۱۴) انتشارات تامسون ،پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن
منبع: ویکی مدیا
۴-۱-۷) روابط ایران و عثمانی بعد از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸
به‌تدریج با نزدیک‌شدن به دوره اواخر قاجار و شروع جنگ جهانی اول تغییراتی در سیاست انگلستان در قبال خاورمیانه به‌وجود آمد و فکر تقسیم کشورهای منطقه از جمله ایران و عثمانی به مناطق نفوذ مطرح گردید. این فکر از سوی روسیه نیز قبل از انقلاب اکتبر حمایت می‌شد اما وقوع انقلاب اکتبر در روسیه ازیک‌طرف و بروز جنگ اول جهانی ازطرف‌دیگر مانع از تقسیم ایران گردید اما امپراتوری بزرگ عثمانی که در آن مقطع مرد بیمار اروپا لقب گرفته بود، فروپاشید و کشورهای جدیدی از دل این امپراتوری وارد جامعه جهانی شدند(شمیم:۱۳۷۸،۱۳۳)
می‌توان گفت در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم روابط ایران و عثمانی به‌شدت تحت‌تاثیر سیاستهای روسیه و انگلستان در قبال این دو کشور قرار داشت و این دو کشور در روابط ایران و عثمانی و حتی در انعقاد معاهدات و قراردادها میان دو کشور، حرف اول و آخر را می‌زدند. ازاین‌رو بی‌تردید تحلیل روابط ایران و عثمانی در قرن نوزدهم، تاحدودزیادی به تحلیل دقیق صحنه بین‌الملل و سیاست قدرتهای بزرگ آن دوره در قبال ایران و عثمانی منوط خواهد بود( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۶).
۴-۲) روابط ایران و ترکیه در دوره پهلوی اول (۱۳۲۰-۱۳۰۴ ش/۱۹۴۱- ۱۹۲۵ م)
در ابتدای ورود به قرن بیستم و در نتیجه تحولات شدیدی که در داخل با آن مواجه شده بود و بر اثر سیاستهای قدرتهای پیروز جنگ اول جهانی در قبال عثمانی، به سمت فروپاشی رفت و درنهایت در سال ۱۹۲۳ با فروپاشی و تجزیه کامل، دولتهای جدیدی در منطقه تاسیس شدند که ترکیه امروزی نیز از جمله این کشورها است. ترکیه با به‌ارث‌بردن میراث عثمانی، عملا جای آن را گرفت و از این تاریخ به بعد روابط ایران و عثمانی، به روابط ایران و ترکیه تغییر نام یافت( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۷).
مهمترین تحول در دو کشور، روی‌کارآمدن افرادی بود که سرنوشت دو کشور را دستخوش تحولات عمیق و اساسی نمودند و نقطه عطف جدیدی را در تاریخ تحولات داخلی و روابط دو کشور به‌وجود آوردند. رضاخان با انجام کودتای ۱۹۲۰٫م (سوم اسفند ۱۲۹۹) و مصطفی کمال با رهبری پاره‌ای جریانات در داخل عثمانی که سرانجام منجر به فروپاشی این امپراتوری و تاسیس جمهوری جدید ترکیه در سال ۱۹۲۳ شد، روند مناسبات دو کشور را وارد عرصه جدیدی نمودند.
نگاهی به رفتارها و سیاستهای رضاخان و مصطفی کمال در مدت زمانی پیش و پس از دستیابی آنها به قدرت، نشان می‌دهد که هر دو کم‌وبیش در یک مسیر گام برمی‌داشتند و اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. اولین ارتباط میان رضاخان و مصطفی کمال، بعد از اعلام رسمی جمهوریت ترکیه به‌وقوع پیوست. به محض اعلام جمهوریت در ترکیه، رضاخان که در آن مقطع هنوز سردارسپه بود، یک جلد قرآن و یک قبضه شمشیر مرصع جهت وی ــ که رهبر ترکیه جدید بود ــ فرستاد و به مناسبت این پیروزی به او تبریک گفت. این پیام تبریک و هدایا، مقدمه دوستی میان آنها را فراهم کرد و هر دو اظهار علاقه کردند با تعمیق روابط دوستانه میان دو کشور، گذشته مملو از جنگ و خونریزی را فراموش کنند( خرازی ، ۱۳۸۴: ۵۷)
.استقرار حکومت رضاشاه سرفصل دوران خاصی در تاریخ روابط ایران با دولتهای خارجی است. اغلب تحولات و اصلاحات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ایران مربوط به این دوران می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]




 

رویکرد رفتار گرایی

 

رویکرد نهادی

 

رویکرد جامعه مدنی

 

ترکیب سه رویکرد

 

 

 

نیل اسملسر

 

چالرز تیلی

 

آلن تورن

 

 

 

 

 

زمینه ساختاری که مشوق و مانع تشکیل جنبش اجتماعی می گردد

 

فرصت، این وضعیت را داریم که هر قدر دیگر گروه ها، شامل حکومت ها، در مقابل ادعاهای جدید آسیب پذیر باشند، امکان تحقق منافع مدعی افزایش می یابد

 

اصل هویت ، یک جنبش باید هویتی مشخص داشته باشد از چه افراد و گروههایی تشکیل شده و مدافع چه منافعی است

 

فرصت های ساختاری که هویت یک جنبش را تعیین می کند .

 

 

 

فشارساختاری که باعث ایجاد منافع متعارض دردرون جامعه می شود

 

تهدید، به میزانی که دیگر گروه ها تهدید به ارائه ادعاهایی کنند، در صورت موفقیت آمیز بودن، امکان تحقق منافع مدعی را کاهش می دهد

 

اصل مخالفت ، جنبش اجتماعی همیشه با وضع موجود مخالف است و اهداف خود را با وضعیت حاکم در تضاد می بیند

 

فشار های ساختاری که ممکن است افراد جنبش را به مخالفت با وضعیت موجود وادار کرده و گروه های تهدید را در جامعه شکل دهند

 

 

 

جنبش هاتحت تاثیر ایدئولوژی های معین نارضایتی هایی رادر جامعه متبلور ساخته و راه های عملی رفع آنهارانشان می دهند

 

سرکوب، هرگونه کنشی توسط گروه دیگر است که هزینه کنش جمعی مدعی را افزایش می دهد

 

اصل عمومیت ،یک جنبش با ارزش های برتر و…. آغاز شده و به دنبال گسترش و پیشرفت جامعه است و دلایل آن با منافع ملی ، آزادی بشریت ، رفاه خوشبختی و ….. صورت می پذیرد

 

ایدئولوژیهای جدید توسط افراد جنبش ارزش های گذشته رازیر سئوال برده وبه دنبال جایگزین کردن ارزش های برتر خوداز راه های گوناگون می باشند

 

 

 

عوامل شتابدهنده شامل حوادث ورویدادهایی که موجب می شوند افراد در جنبش شرکت کنند

 

کنشی که هزینه کنش جمعی یک گروه را کاهش دهد، شکلی از تسهیل است

 

تضاد های جامعه به خاطر اختلافات فرهنگی است نه اختلافات اقتصادی

 

ایجاد ارتباط افراد شرکت کننده در جنبش با یکدیگر و هماهنگی گروه ها و طبقات مختلف جامعه با هم از سوی رهبران .

 

 

 

ظهورجنبش با یک گروه هماهنگ و بسیج شده برای عمل ،رهبری وارتباط منظم با پشتوانه مالی صورت می پذیرد
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

اعضاء جامعه سیاسی نسبت به چالشگران از قدرت بیشتری برخوردارند و کمتر مورد سرکوب قرار می گیرند. چالشگران از طریق کنش جمعی به عضویت جامعه سیاسی در می آیند و اعضاء نیز با بهره گرفتن از کنش جمعی در مقابل از دست دادن قدرت به دفاع از خود می پردازند

 

 

 

استفاده سازمان دهندگان جنبش از روش های جدید و جلب حمایت های داخلی و خارجی به همراه اعمال قدرت بر روی افراد و رهبری آنها به سوی ارزش های برتر و رسیدن به جامعه آرمانی و ارائه شعار های جدید.

 

 

 

مقامات حاکم با مداخله وتعدیل زمینه و فشار ساختاری به جنبش پاسخ داده و بر پیدایش وتوسعه آن تاثیرگذارند

 

جنبشهای اجتماعی برمبنای منافع فردی شکل می‌گیرداما نهادهایی بایدبدان سامان بدهند و افرادرا پیرامون منافع بسیج کنند.

 

 

 

ایجاد تغییر رفتار گروه های مختلف برای مقابله با نظام حاکم از طریق بکار گیری منابع موجود در جامعه و ساخت روش های جدید برای آگاه ساختن شرکت کنندگان در جنبش .

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]




مریم/ ۱۲ ↑
مفید، الفصول المختاره، ص۳۱۸-۳۱۹ ↑
مفید، الإرشاد، ج‏۲، ص۳۳۹ ↑
همو، أوائل المقالات، ص۱۲۵ ↑
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۷۸۱؛ ابن شهرآشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ج‏۲، ص۴۵؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج‏۳، ص۳۲۵-۳۲۶؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج‏۳، ص۲۷۵-۲۷۶ ↑
مسعودی، مروج الذهب، ‏۳/۴۶۴؛ ابن‌جوزى‏، المنتظم، ‏۱۱/۶۲ ↑
مریم/ ۲۹-۳۰ ↑
مریم/ ۱۲ ↑
مفید، الفصول المختاره، ص۳۱۵-۳۱۶ ↑
یوسف/ ۲۶ ↑
رک: مفید، ‏الفصول المختاره، ص۲۷۱-۲۸۲؛ همو، الإرشاد، ج‏۱، ص۳۰۵-۳۰۷ و نیز رک: قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج‏۳، ص۱۸۰-۱۸۲ ↑
کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۸۲-۳۸۳؛ قطب راوندی، قصص‏الأنبیاء، ص۲۶۶-۲۶۷ ↑
کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۸۳؛ مفید، الإرشاد، ج۲، ص۲۷۶؛ طبرسی، إعلام‏الورى، ص۳۴۵-۳۴۶ ↑
کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۸۴، ح۷؛ مفید، الإرشاد، ج‏۲، ص۲۹۲-۲۹۳ ↑
«..و به او وحى کردیم که قطعاً آنان را از این کارشان- در حالى که نمى‏دانند- با خبر خواهى کرد» یوسف/ ۱۵ ↑
«پس آن [داورى‏] را به سلیمان فهماندیم، و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم..» أنبیاء/ ۷۹ ↑
قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج‏۳، ص۱۸۱؛ میرسید حامد حسین، عبقات الأنوار فی إثبات إمامه الأئمه الأطهار(ع)، ج‏۳، ص۱۱۴-۱۱۶ ↑
«و این چنین، پروردگارت تو را برمى‏گزیند، و از تعبیر خوابها به تو مى‏آموزد، و نعمتش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام مى‏کند، همان گونه که قبلًا بر پدران تو، ابراهیم و اسحاق، تمام کرد..» یوسف‏/ ۶ ↑
«..و به او وحى کردیم که قطعاً آنان را از این کارشان- در حالى که نمى‏دانند- با خبر خواهى کرد» یوسف/ ۱۵ ↑
سبحانی، سیماى عقائد شیعه، ص۲۹۸ ↑
حرعاملی، الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، ص۶۰ ↑
بحارالأنوار ج : ۵۳ ص : ۱۲۲ ↑
المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۲، ص: ۱۰۷ ↑
«آیا از [حال‏] کسانى که از بیم مرگ از خانه‏هاى خود خارج شدند، و هزاران تن بودند، خبر نیافتى؟ پس خداوند به آنان گفت: «تن به مرگ بسپارید» آن گاه آنان را زنده ساخت..» بقره/ ۲۴۳ ↑
بقره/ ۲۵۹ ↑
ابن‏‏بابویه، اعتقادات الإمامیه، ص۶۱ ↑
«سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم..» بقره/ ۵۶ ↑
ابن‏‏بابویه، اعتقادات الإمامیه، ص۶۱ ↑
«..و آن گاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون مى‏آوردى..» مائده/ ۱۱۰ ↑
همو، ص۶۱-۶۲ ↑
«و سیصد سال در غارشان درنگ کردند و نُه سال [نیز بر آن‏] افزودند» کهف/ ۲۵ ↑
ابن‏‏بابویه، اعتقادات الإمامیه، ص۶۲ ↑
«..و آنان را گرد مى‏آوریم و هیچ یک را فرو گذار نمى‏کنیم» کهف/ ۴۷ ↑
«و آن روز که از هر امّتى، گروهى از کسانى را که آیات ما را تکذیب کرده‏اند محشور مى‏گردانیم، پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپیوندند» نمل/ ۸۳ ↑
ابن‏‏بابویه، اعتقادات الإمامیه، ص۶۲-۶۳ ↑
«و با سخت‏ترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مى‏میرد بر نخواهد انگیخت. آرى، [انجام‏] این وعده بر او حق است..» نحل/ ۳۸ ↑
«تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند، براى آنان توضیح دهد» نحل/ ۳۹ ↑
ابن‏‏بابویه، اعتقادات الإمامیه، ص۶۳ ↑
نور/ ۵۵ ↑
بقره/ ۳۰ ↑
ص/ ۲۶ ↑
نساء/ ۵۴ ↑
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۲۳۹-۲۴۰ ↑
قصص/ ۵-۶ ↑
«خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند..» نور‏/ ۵۵ ↑
دانلود پایان نامه
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۲۳۹-۲۴۰ ↑
«و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد» أنبیاء‏/ ۱۰۵ ↑
رک: خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۷، ص۲۹۸؛ جوهری، الصحاح، ج۵، ص۱۸۴۱؛ ابن‌‏‌منظور، لسان العرب، ج‏۱۱، ص۷۲۴ ↑
«سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى، او [ست که‏] توبه‏پذیرِ مهربان است» بقره/ ۳۷ ↑
کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۰۵؛ عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۴۱؛ ابن‏‏بابویه، معانی‏الأخبار، ص۱۲۵؛ فرات‏کوفی، تفسیر، ص۵۷-۵۸؛ قطب راوندی، قصص‏الأنبیاء، ص۵۴؛ ابن‏‏شهرآشوب، المناقب، ج۱، ص۲۸۳؛ ابن‏‏بطریق، العمده، ص۳۷۹؛ حلی، نهج‏الحق، ص۱۷۹؛ ابن‌‏‌مغازلی، المناقب، ص۱۰۴-۱۰۵؛ سیوطی، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج‏۱، ص۶۰-۶۱؛ قاضی نورالله شوشتری، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج‏۳، ص۷۶ و ج۹، ص۱۰۲-۱۰۹؛ فیروزآبادی، فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج‏۱، ص۱۷۰-۱۷۱ ↑
آل عمران/ ۴۵ ↑
نساء/ ۱۷۱ ↑
«و [یوسف‏] به آن کس از آن دو که گمان مى‏کرد خلاص مى‏شود، گفت: «مرا نزد آقاى خود به یاد آور.» و [لى‏] شیطان، یادآورى به آقایش را از یاد او برد در نتیجه، چند سالى در زندان ماند» یوسف/ ۴۲ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ب.ظ ]




احـکام یـعنی دسـتورهایی که مـربوط به فـعالیت‌های خـارجی و عیـنی انسان ، اعـم از فعالیـت‌های
معاشی، معادی ،دنیوی،اخروی،فردی،واجتماعی است.
طباطبایی (۳۳:۱۳۸۷) چنین بیان می‌دارد که دین به ما می‌گوید که در زندگی صفات پسندیده برای خود اختیار کنیم و خوی خوش داشته باشیم و خود را با اوصاف خوب و نیک بیارائیم، وظیفه شناس، خیر خواه، بشر دوست، مهربان، خوش خلق، خوش رو و دادگستر باشیم و از حق خود دفاع کنیم و از حدود و حقوق خود تجاوز نکنیم و به مال و عرض و جان مردم تعدی روا نداریم و در طلب دانش و ادب از هیچ گونه تلاش و فداکاری و از خودگذشتگی کوتاهی ننمائیم و بالاخره، عدل و اعتدال (میانه روی) را درتمام امور زندگی پیشه خود سازیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
داوودی( ۱۳۸۹: ۱۱۰ ) نخستین مبنای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را در هم تنیدگی بین اخلاق و دین می‌داند. اصلی که از این مبنا به دست می‌آید اصل در هم تنیدگی تربیت دین و تربیت اخلاقی است.
ذوعلم( ۱۳۸۰: ۴۰) چنین بیان می‌دارد که از دیدگاه اسلام، ارزش ها هرگز اموری انتزاعی و ذهنی و اعتباری محض که صرفِ فرض و خیال باشد، به عنوان ایده‌آل‌های دست نیافتنی و غیر قابل تحقق نیست ؛بلکه خداوند متعال که حقیقی‌ترین حقایق عالم وجود است و همه‌ی حقایق، در مقایسه با او حقیقتی ندارند، منشاء و واجد همه ی ارزش های متعالی و کمالات حقیقی است. بدین ترتیب در عرصه‌ی اخلاق و تربیت ارزش های مطلوب، بر گرفته از ارزش های الهی است و در یک کلام «تخلّق به اخلاق الهی» توصیه می‌گردد. این محور اخلاقی و تربیتی در راستای همان هدف خلقت انسان که «تربیت خلیفه الله» است، می‌باشد.
از مباحث گذشته به خوبی نمایان است که کسب سعادت واقعی انسان در گرو شناخت و عمل به ارزش های دین به عنوان متقـن‌ترین آموزه‌های وحیانی و شناخت و عمل به ارزش های اخلاقی بـه
عنوان اساسی‌ترین مؤلفه‌های حیات نیک آدمی است.
حجتی( ۱۳۶۶) چنین بیان می‌دارد که رابطه و پیوند دین و اخلاق تا آن اندازه عمیق و در عین حال وسیع و گسترده است که می‌توان گفت دین و اخلاق یکی است و دین وسیله ی ایجاد خلق پسندیده در رفتار نیک اخلاقی است. طبق این معنی، اخلاق از سر چشمه دین مستفیض می‌گردد چنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده: بعثت لا تمم مکارم الاخلاق. آموزش ارزش های دینی مقدمه و شرط لازم برای رهایی انسان از آتش جاودانی و رسیدن به سعادت ابدی است و آموزش ارزش های اخلاقی نیز زمینه ساز اصلی و پیش شرط لازم برای آن است.
اهتمام در شناخت و استفاده از روش‌های صحیح در آموزش ارزش هابه ویژه ارزش های دینی و اخلاقی که بر اساس مبانی ذکر شده از رابطه تنگاتنگی هم برخوردارند،از اصول اساسی تبییـن
و در نتیجه تحکیم ارزش ها می‌باشد.
تحول اخلاقی، دینی و به طور کلی ارزشی در نوجوانان و جوانان بیش از هر دوره ی سنی دیگری
است .رشد سریع شناختی در آن‌ها باعث می‌شودکه بهتر بتوانند درباره ی مسائل اخلاقی، دینی و ارزشی قضاوت کنند و در برخورد با این مسائل واکنش دقیق‌تر و پیچیده‌تری نشان دهند. زمانی که فرزندان ما با مجموعه‌ای وسیع از تغییرات درونی و بیرونی و تعارض‌های ناشی از ارزش های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی روبرو می‌شوند باید جایگاه مطمئنی برای رشد و دوام خود دست و پا کنند. وظیفه انتخاب ارزش های مناسب برای زندگی با مشکل پیچیدگی این امور همراه است؛ یعنی از یک سو نوجوان و جوان به ظرفیت‌های تازه‌ی مهم ارزش های اخلاقی و دینی دست می‌یابد و از سوی دیگر از تجربه کافی برای برخورد صحیح با مسائل پیچیده اخلاقی، اجتماعی و ارزشی و دینی که با آن‌ها روبرو می‌شوند برخوردار نیست ؛ لذا اینجاست که ضرورت آموزش ارزش ها آن هم از طریق ارائه روش‌های تدریس مناسب نمایان می‌شود.
بسیاری از روانشناسان معتقدند که رشد کودک با رشد اخلاقی او همراه است. پیاژه معتقد بود که دو مرحله از قضاوت و رشد اخلاقی در بچه‌ها وجود دارد. او داستان‌هایی را به کودکان ارائه می‌کرد و از آن‌ها می‌خواست قضاوت کنند که چه کسی مقصر است. بچه‌های زیر هشت سال به نتیجه عمل افراد بیش از نیت آن‌ها توجه می‌کردند و قضاوت‌های اخلاقی آن‌ها بر اساس نتیجه عمل بود نه بر اساس نیت، در حالی که بچه‌های بزرگتر بر اساس نیت عمل قضاوت می‌کردند نه بر اساس نتیجه عمل. او این مراحل را به ترتیب اخلاق عینی و اخلاق ذهنی نامید که حاکی از رشد اخلاقی در بچه‌ها بود.
کلبرگ روانشناسی بود که نظرات پیاژه را کامل تر عنوان نمود و در زمینه رشد و قضاوت اخلاقی توصیف دقیق‌تر و مبسوط‌تری ارائه داد. وی سه مرحله از رشد اخلاقی را که هر مرحله شامل دو سطح بود را به این ترتیب عنوان نمود:
الف) سطح اخلاق پیش عرفی
۱- جهت گیری مبتنی بر پایه تنبیه و اطاعت
۲- جهت گیری بر اساس نفع پرستی و لذت طلبی ابزاری
ب) سطح اخلاق قراردادی یا عرفی
۳- جهت گیری مبتنی بر پسر خوب، دختر خوب
۴- جهت گیری مبتنی بر قانون و نظم اجتماعی
ج) سطح پس عرفی
۵- جهت گیری مبتنی بر قوانین و قراردادهای اجتماعی
۶- جهت گیری مبتنی بر اصول اخلاقی جهانی (کنولز و مکلین[۹]، ۱۹۹۲: ۵۲ و ۵۱).
قضاوت‌های اخلاقی و رشد اخلاقی کودک با سایر جنبه‌های رشد و به خصوص رشد ذهنی او ارتباط دارد و تا کودک فهم لازم را پیدا نکند امر و نهی دیگران باعث رشد اخلاقی او نمی‌شود.
مدارکی موجود است که حاکی از آن است که در درون بچه‌ها یک حس مذهبی و گرایش به سمت قدرتی مافوق وجود دارد و از طرفی بچه‌ها بسیاری از آموخته‌ها را از طریق تقلید از والدین خود می‌آموزند و حرف شنوی آن‌ها در سنین کودکی باعث می‌شود تا هر آن چه را که والدین یا بزرگترهای آن‌ها می‌گویند بدون تأمل بپذیرند و جزء ارزش های درونی خود قرار دهند اما به مرور زمان که رشد ذهنی و جهانی آن‌ها افزایش می‌یابد به همان اندازه که ایمان در آن‌ها رشد کرده، شک و تردید نیز ایجاد می‌شود و این وظیفه معلمان را سنگین‌تر می‌کند، تا با آموزش صحیح ارزش ها و نه، تحمیل عقاید خود و نه با زور و اجبار این شک را برطرف نموده و زمینه آموزش صحیح بچه‌ها را فراهم آورند (دیکس[۱۰]، ۱۹۱۵: ۱۳۰ و ۱۲۷).
پـس همزمان بـا رشد جسمانی و ذهنی بچه‌ها ، رشـد اخلاقی هم صورت می‌گیرد ؛ امـا بـا وجـود
تعارضات ارزشی و تهاجم ضد ارزش ها در جامعه بایستی رشد آن‌ها در تمامی ابعاد جسمانی، اخلاقی، اجتماعی و معنوی به طور هماهنگ و به صورت برنامه‌ریزی شده و منسجم صورت گیرد. از آن جایی که ارزش های دینی و اخلاقی از جمله ارزش های برتر به شمار می‌آیند بذل توجه به آن‌ها می‌تواند زمینه ساز آموزش و یا اصلاح سایر ارزش ها گردد.
از دیدگاه اسلام سیر رشد کودک و ویژگی‌های اخلاقی او به این ترتیب است: پیامبر اکرم (ص)، می‌فرمایند: کودک در هفت سال اول سید و آقا است، در هفت سال دوم روحیه اطاعت و فرمانبرداری دارد و در هفت سال سوم وزیر و مشاور است (سیف، ۱۳۷۹: ۱۵۰).
از ویژگی‌های اخلاقی کودکان در هفت سال دوم عبارت است از سن اطاعت و فرمانبری که در این دوره کودک آمادگی فراوانی برای ارضاء خواسته‌های بزرگترها از خود نشان می‌دهد ؛زیرا خاصیت این دوره نقش پذیری است. امام صادق علیه السلام این دوره را دوره تعلیم می‌نامند. دو خصوصیت روانی و تربیتی این دوره یعنی تربیت پذیری و تعلیم پذیری گویای این مطلب است که کودک آمادگی دارد تا به طور مستقیم ارزش ها و ضد ارزش ها به او آموزش داده شود و این مفاهیم به تدریج برای او تبیین گردد. آموزش مستقیم این مفاهیم در دوره قبل چندان کار ساز نبود و لازم بود کودک بیشتر به طور غیر مستقیم و تقلیدی تحت این آموزش‌ها قرار گیرد؛ اما با افزایش رشد سنی به این مرحله از شناخت رسیده که بتوان به او مفاهیم اخلاقی و تربیتی را مستقیم آموزش داد. کودک در این دوره تشنه تعلیم و تربیت است و آن چه از طرف والدین و بزرگسالان ارائه شود به جان می‌پذیرد؛ بنابراین اگر اصول اخلاقی به شیوه‌ای ملموس و عینی برای کودکان در این دوره ارائه شود ، آن‌ها قادرند این اصول را همـانند بزرگسالان درک کنند و در
دوره‌های بعد نیز آن‌ها را حفظ کنند (سیدی، ۱۳۷۹: ۳۱۵-۳۱۴).
روش‌ها در واقع با تکیه بر اصول ، چگونگی آغاز و روند و برآیند فعالیت‌های آموشی ـ تربیتی را
تبیین می‌کنند و در جای خود، تحقق بخش خواسته‌ها، دستور العمل‌ها و ارزش های آموزشی ـ تربیتی‌‌اند. به عبارتی، روش‌ها ناقل بینش‌ها و ارزش هایند که بدون آن‌ها هیچ تحول و نقش تربیتی صورت نمی‌پذیرد. هنگامی که روش‌ها متناسب با مبانی و اصول به کار گرفته می‌شوند، اهمیت نقش آن‌ها در انتقال پیام‌های آموزشی و تربیتی بیشتر و بهتر روشن می‌شود (رهنمایی، ۱۳۸۸: ۸۱).
آرتورس. ربر در تعریف روش شناسی می‌گوید: روش شناسی عبارت است از شکل گیری نظامند و منطقی روش‌های منسجم برای ایجاد شناخت. به عبارت دیگر روش شناسی به طور مستقیم به ایجاد شناخت و درک مسائل مربوط نمی‌شود؛ بلکه به روش ها و مراحلی که طی آن‌ها این شناخت کسب می‌شود مربوط می‌شود(ربر، ۱۳۶۸: ۴۳۹) .
بـا اطـمینان می تـوان گفت که، انتخـاب روش‌های مناسـب جهت آموزش ،از جـمله ابـزار اصلـی
کارِآموزش به حساب می‌آید. پس از انتخاب مناسب روش است که ، آموزش ارزش ها میسر می‌شود. آموزش ارزش‌ به معنای نهادینه کردنِ حس نوع دوستی و ایجاد توجه نسبت به خوشبختی و آسایش دیگران و سایر ملل است. این عمل زمانی می‌تواند به سرانجام برسد که ما به صورت تدریجی حس عمیقی از تعهد نسبت به ارزش ها را در افراد ایجاد کنیم تا به وسیله آن جامعه را بسازند و افتخاری که با خود امنیت و پیشرفت را به همراه می‌آورد را به آن‌ها برگردانیم (ونکاتایا[۱۱]، ۲۰۰۷: ۳۱).
آموزش ارزش ها همواره بخش مهمی از اهداف نظام‌های تربیتی است؛ زیرا این نظام ها به منزله ی بخش اساسی از کار خود، در پی آن هستند که فرهنگ و ارزش های آن را به نسل آینده انتقال دهند اما آن چه که مهم است این است که چگونه می‌توان ارزش های مورد نظر را در دانش‌آموزان درونی کرد (باقری، ۱۳۸۷: ۸۲).
در اینجامی توان گفت که مطالب یاد شده در مبـانی نظری حاکی از ایـن است که ارزش ها قابـل
آموزش دادن هستند ؛اما نکته قابل تامل درباره ی نحـوه ی چگونگی آموزش ارزش هـاست، کـه
محقق در این تحقیق به دنبال یافتن راهی در این زمینه است.
۲-۳٫ مبانی تجربی:
پاره‌ای از تحقیقات انجام شده که تا حدود اندکی به موضوع این تحقیق مربوط می‌‌شوندعبارتند از:
-رحیمی پور( ۱۳۸۵) در تحقیقی با عنـوان « بررسی رابطه‌ی نظام ارزشی مدیران با رشـد اخلاقی
-رحیمی پور( ۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه‌ی نظام ارزشی مدیران با رشد اخلاقی دانش آموزان در دبیرستان‌ها و پیش دانشگاهی‌های ناحیه یک شهرستان کرمان در سال تحصیلی ۸۶-۱۳۸۵ »چنین بیان می‌دارد که ارزش ها ی اخلاقی همانند جریانات موجود در طبیعت، در زندگی انسان‌ها تأثیر همه جانبه دارند و نقش آن‌ها رادر جامعه نمی‌توان انکار نمودوبه طور کلی هدف بسیاری از ادیان و سازمان‌های بین المللی تحکم مبانی اخلاقی و ارزش های انسانی می‌باشد، روش تحقیق فوق توصیفی همبستگی می‌باشد و جامعه آماری، کلیه مدیران و دانش آموزان مدارس مذکور که شامل ۷۲ مدیر و ۱۶۶۴۳ دانش آموز می‌باشند را،در بر می‌گیرد .حجم نمونه دانش آموزان ۳۷۵ نفر می‌باشد که طی دو مرحله (خوشه‌ای و تصادفی ساده) انتخاب شده‌اند. ابزارهای سنجش عبارتند از:
۱- آزمون مطالعه ارزش ها (SOV) جهت شناسایی نظام ارزشی مدیران.
۲- آزمون تعریف مباحث (DIT) جهت شناسایی رشد اخلاقی دانش آموزان.
از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نتایج ذیل حاصل شد:
۱- ارزش های نظری نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه دارد.
۲- ارزش های اقتصادی نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه ندارد.
۳- ارزش های هنری نظام ارزشی مدیر با رشد اخلاقی دانش آموز رابطه ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ب.ظ ]