کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



در پژوهش یرفی (۱۳۸۰)پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید که ضریب آلفایی معادل۷۱۹%به دست آمد.در پژوهش لیلا بازگیر(۱۳۸۲)نیز ضریب پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ و تنصیف که بر روی ۱۰۰نفر از بیماران بیمارستان سوانح سوختگی اهواز انجام گردید،به ترتیب ۶۵% و۶۵%به دست آمد.پایایی پرسشنامه اعتقادات و باورهای مذهبی نیز با دو روش آلفای کرونباخ و تنصیف[۲۱۷] محاسبه گردید که برای کل پرسشنامه به ترتیب برابر۷۵%و۵۲% ،برای اعتقادات و باورهای مذهبی بیرونی ۶۹%و۷۰% و برای اعتقادات و باورهای مذهبی درونی ۶۳% و۴۵%می باشد که به طورکلی بیانگر ضرایب پایایی قابل قبول پرسشنامه مذکور است .برای تعیین اعتبار پرسشنامه یاد شده نیز نمره آن را با نمره پرسشنامه تفکر دینداری همبسته نموده و مشخص گردید که رابطه معناداری بین پرسشنامه های یاد شده وجود دارد(۰٫۰۰۶p= و۰٫۲۲r=).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین نسابه(۱۳۸۴)ضرایب پایایی همسانی درونی[۲۱۸]،تنصیف و بازآزمایی آن را به ترتیب ۷۰/۰ ،۹۴/۰ و۸۸/۰ گزارش کرده است.نمره بالاتر در این مقیاس به معنای جهت گیری مذهبی درونی تر است.
۳-۴-۲-پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هلر(GHQ):
در تحقیق حاضر از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)-فرم ۲۸ سوالی- برای ستجش میزان سلامت عمومی دانشجویان استفاده شد .پرسشنامه سلامت عمومی اولین بار توسط گلدبرگ (۱۹۷۲) تنظیم گردیده و فرم اصلی آن دارای ۶۰سوال است و فرمهای کوتاه آن از۱۲تا ۲۸ سوالی نیز تهیه و تاکنون به ۳۸ زبان مختلف ترجمه شده و مطالعات روان سنجی بر روی آن در ۷۰کشور جهان به انجام رسیده است.آزمون ،علائم مرضی فرد را از یک ماه قبل تا زمان اجرای آزمون مورد ارزیابی(خود سنجی)قرار می دهد .این پرسشنامه شامل ۴ خرده مقیاس می باشد که هر کدام از آنها دارای ۷سوال است .رایج ترین شیوه نمره گذاری بر اساس مقیاس ۴ درجه ای لیکرت به صورت ۰، ۱، ۲ ،۳ می باشد ونمره کمتر در این آزمون بیانگر بهداشت روانی بهتر است(نوربخش، ۱۳۸۷).
مطالعات روان سنجی نسخه های مختلف آزمون سلامت عمومی نشان می دهد ،نسخه۲۸سوالی (GHQ-28)نسبت به سایر نسخه ها دارای بیشترین اعتبار،حساسیت و ویژگی است.
گلدبرگ و ویلیامز[۲۱۹](۱۹۸۹)ویژگی های روان سنجی نسخه های مختلف را در ۴۳مطالعه در کشورهای مختلف جهان بررسی نمودند و نشان دادند نسخه ۲۸سوالی دارای میزان اعتبار بیشتر و حساسیت و ویژگی مناسب تری است .این نسخه مطابق با تحلیل عوامل که توسط گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۹)انجام شد ،۴عامل اساسی شامل مقیاس های علائم جسمانی ،علائم اضطراب و اختلال خواب ،اختلال کارکرد اجتماعی و مقیاس افسردگی استخراج گردید.
در خصوص ساختار عاملی پرسشنامه GHQ-28 تاکنون مطالعات زیادی در سراسر جهان صورت گرفته است.از طریق مطالعات متعدد دیده شده است که GHQ-28یک شاخص واحد است ولی تعدادی عوامل زیربنایی از نسخه های مختلف آن استخراج گردیده است.شاخص ترین این عوامل مربوط به عوامل اضطراب ،افسردگی،شکایت های جسمانی ،کارکرد اجتماعی است .
توسط گیبونز ،ساختار عاملی ،روایی و پایایی GHQ-28 در السالوادور بررسی گردید.نمونه شامل۷۳۲نفر از دانشجویان بوده و از نمره گذاری لیکرت و تحلیل مولفه های اساسی و چرخش واریماکس استفاده شده بود.۴عامل علائم جسمانی ،اضطراب و بیخوابی ،اختلال کارکرد اجتماعی و افسردگی شناسایی شد.عوامل بطور کامل مستقل نبودند و بیشترین همبستگی بین عامل علائم جسمانی ،اضطراب و بی خوابی وجود داشت.۹تا از ۲۸ آیتم این پرسشنامه علاوه بر اینکه روی یک عامل بار عاملی بالایی داشته ،روی ۲عامل دیگر نیز بار شده بودند.با روش بازآزمایی ،ضریب پایایی۷۴/۰ بوده و با در نظرگرفتن نقطه برش ۷/۶ حساسیت آزمون ۸۸/۰ و ویژگی آن۲/۸۴ به دست آمد.
توسط مولینا[۲۲۰]ساختارعاملی نسخه های GHQ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:41:00 ق.ظ ]




عنوان صفحه
جدول۳-۱: طرح تحقیق ۴۲
جدول ۴-۱: توصیف ویژگی­های آزمودنی­ها ۴۹
جدول ۴-۲: توان حداکثر(Wmax)گروه انسدادی ،بدون انسداد و کنترل قبل و بعد از سه هفته (۹جلسه) تمرین بر حسب وات ۵۰
جدول ۴-۳: اطلاعات آماره­ های توصیفی مربوط به مقدار پرولاکتین(نانوگرم درمیلیلیتر) ۵۱
جدول ۴-۴: نتایج آزمون لوین جهت بررسی پیش فرض همگنی واریانس­ها ۵۲
جدول ۴-۵: نتایج آزمون k.s مربوط به بررسی نرمال بودن توزیع داده ­ها در سه گروه ۵۳
جدول۴-۶: نتایج آزمونT وابسته جهت مقایسه میانگین های پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دردوگروه ۵۳
جدول۴-۷: نتایج آزمونT مستقل مربوط به مقادیر پرولاکتین سرم درپیش آزمون و پس آزمون ۵۳
جدول۴-۸: نتایج آزمونTوابسته جهت مقایسه میانگین­های پیش آزمون و پس آزمون سازگاری در سه گروه ۵۵
جدول ۴-۹: نتایج مربوط به تحلیل واریانس یک­راهه درنمرات پس آزمون مقادیر پرولاکتین جهت بررسی اثر گروه ۵۵
جدول۴-۱۰: نتایج آزمون T وابسته جهت مقایسه میانگین های پیش آزمون وپس آزمون سازگاری درپاسخ دوگروه ۵۶
جدول ۴-۱۱: نتایج آزمونT مستقل مربوط به مقادیر پس آزمون سازگاری در پاسخ جهت بررسی اثر گروه ۵۷
فهرست تصاویر و نمودارها
عنوان صفحه
شکل ۲-۱: تنظیم ترشح پرولاکتین از غده هیپوفیز. ۱۵
شکل۲-۲: پرولاکتین و ورزش کوتاه مدت. ۲۳
شکل ۲-۳: پرولاکتین و ورزش طولانی مدت ۲۵
شکل ۲-۴: در دسترس بودن اکسیژن و پرولاکتین ۲۹
شکل ۲-۵: غلظت پرولاکتین در طی استراحت، دوچرخه سواری ثابت با شدت کم (گرم کردن)، آزمون سطح شیب دار دوچرخه سواری افزایشی و در طول دوره ریکاوری جهت بافرینگ ۳۱
شکل ۳-۱: ران بند متصل به فشار سنج ۴۶
شکل۴-۱: نمایش درصد تغییرات توان حداکثر قبل و بعد از سه هفته تمرین در گروه ­های تحقیق ۵۰
شکل۴-۲٫: نمایش درصد تغییرات پرولاکتین طی مراحل مختلف تمرین در گروه ­های تحقیق ۵۱
شکل۴-۳٫: مقادیر پیش آزمون وپاسخ پرولاکتین سرم دردو گروه انسداد و بدون انسداد ۵۴
شکل ۴-۴: مقادیر پیش آزمون و سازگاری پرولاکتین سرم در سه گروه انسداد، بدون انسداد و کنترل ۵۶
شکل۴-۵: میانگین مقادیر پرولاکتین سرم پیش آزمون و سازگاری در پاسخ دو گروه انسداد و بدون انسداد ۵۷
فصل اول
مقدمه و معرفی تحقیق
۱-۱- مقدمه
پرولاکتین یک هورمون پپتیدی مترشحه از هیپوفیز می‌باشد که شامل ۳۰۰ عمل بیولوژیکی متفاوت است. عملکردهای بیولوژیک آن شامل: تولیدمثل، رشد و نمو، هومئوستاز، سوخت و ساز بدن و تنظیم ایمنی و رفتار است(۱, ۲). همچنین نشان داده شده است که در سیستم عصبی مرکزی پرولاکتین اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیت­ها[۱](۳) یا سلول‌های عصبی(۴) دارد. در همین راستا شینگو و همکاران[۲] نشان دادند که پرولاکتین نروژنز را در ناحیه فوق بطنی در زمان بارداری افزایش می‌دهد، همچنین در موش‌هایی که ژن پرولاکتین آن­ها خاموش شده بود نروژنز در این ناحیه دچار اختلال شده بود که حاکی از نقش پرولاکتین در نروژنز مغز است. با توجه به این یافته‌ها، ­می­توان چنین احتمال داد که افزایش ترشح پرولاکتین در سایر شرایط همانند فعالیت­بدنی ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(۵).در خصوص پاسخ پرولاکتین به مداخله‌های مختلف فعالیت ورزشی (۶)، به نظر می‌رسد که تمرین بی‌هوازی (با شدت بالا) و هوازی (طولانی مدت) افزایش پرولاکتین را تحریک می‌کند درحالی‌که متعاقب حضور در تمرینات قدرتی چنین پاسخی گزارش نشده است(۵). از طرفی بالاترین میزان غلظت پرولاکتین در شدیدترین فعالیت‌های ورزشی گزارش شده است(۷). به همین دلیل شدت بعنوان یک ضرورت برای افزایش پرولاکتین مورد بررسی قرار گرفته است(۸).زیرا هیچ افزایشی در غلظت پرولاکتین بعد از فعالیت کوتاه مدت در۵۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی و ۶۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (۹) گزارش نشده است. فعالیت اجراشده در شدت‌های بالاتر از ۷۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی افزایش پرولاکتین را بعد از ۳۰ دقیقه در مردان تقویت کرده است(۱۰). از طرف دیگر از بررسی نتایج چنین بر می‌آید که برای ترشح پرولاکتین در حین فعالیت، زمان و شدت از اهمیت یکسانی برخوردارند. فعالیت با شدت پایین معمولاً به زمانی بیش از ۶۰ دقیقه برای افزایش معنادار در غلظت پرولاکتین نیاز دارد(۱۱).
پایان نامه
از طرفی در مورد تأثیرات تمرینات طولانی­مدت بر پرولاکتین نیز مطالعات بسیاری انجام شده است که نتایج متناقضی را در این مطالعات نشان داده‌اند(۵) که به نظر می رسد به نوع و شدت تمرین وابسته بوده است. در خصوص افزایش فشار بیولوژیکی تمرین بر متغیرهای فیزیولوژیکی روش‌های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است و در همین راستا تمرین انسدادی که دارای قدمتی در حدود ۴۰ سال می‌باشد، بعنوان یک مدل تمرینی خاص مورد توجه قرار گرفته است. این عمل سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت در عضو مورد تمرین شده و به دنبال آن تجمع مواد متابولیکی به ویژه اسید­لاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش می‌یابد. براثرشرایط ایسکمی ایجادشده، پاسخ‌های هورمونی و سازگاری‌های عضلانی را سبب می‌شود. لذا در این پژوهش اثرات حاد و مزمن و سازگاری در پاسخ فعالیت رکاب زدن همراه و بدون محدودیت جریان خون بر روی غلظت پلاسمایی هورمون پرولاکتین مورد بررسی قرار گرفت.
۱-۲- بیان مسئله تحقیق
فعالیت ورزشی هوازی و بی‌هوازی بصورت حاد می‌تواند باعث افزایش غلظت پرولاکتین خون شود(۵). پرولاکتین بعنوان یک هورمون پپتیدی عملکردهای بیولوژیکی مختلفی از جمله اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیت­ها(۳) یا سلول‌های عصبی(۴) و بنابراین نوروژنز برعهده دارد. بنابراین می­توان چنین احتمال داد که افزایش ترشح پرولاکتین در شرایط دیگر (فعالیت ورزشی) ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(۵). محرک‌های داخلی و خارجی که باعث افزایش پرولاکتین می‌شوند بر روی نرون های عصبی هیپوتالاموس که محرک و بازدارنده پرولاکتین هستند تاثیر گذارند. عوامل بازدارنده (PIF[3]) و عوامل تحریک‌کننده ([۴]PRF) پرولاکتین از سلول‌های عصبی هیپوتالاموس به هیپوفیز قدامی ترشح می‌شوند که میزان ترشح پرولاکتین را توسط سلول‌های لاکتوتروف تنظیم می‌کنند. همچنین دوپامین به عنوان اصلی‌ترین بازدارنده پرولاکتین است(۱۲). بنابراین مکانیسم­های تحریکی برای پرولاکتین در نتیجه مهار فعالیت دوپامین و یا افزایش فعالیت محرک‌های خود پرولاکتین است(۱, ۱۲). پرولاکتین همچنین در مکان‌های خارج هیپوفیزی نیز تولید می‌شود، جایی که به وسیله عوامل موضعی تنظیم‌شده و بنابراین می‌تواند در یک روش مستقیم به عنوان عوامل رشدی، انتقال‌دهنده عصبی، تنظیم‌کننده ایمنی به روش آتوکرین یا پاراکرین عمل کند(۱, ۱۲). محرک آزادکننده پرولاکتین شامل کودک شیرخوار، نور، شنوایی، بویایی و استرس می‌باشد. پرولاکتین همچنین به شدت در پاسخ به فعالیت بدنی و بطور متوسط متعاقب فعالیت جنسی نیز افزایش می‌یابد(۱۳, ۱۴).
آثار فعالیت ورزشی بر روی پرولاکتین احتمالاً بوسیله آزاد شدن PRFs و از طرفی بازداری از رهایی PIFs تسهیل می‌شود. بنابراین PRFs در طول فعالیت بدنی اثرات مهارکنندگی دوپامین را از بین می‌برند(۵). تغییر چندین PRFs (AVP [۵]و…) بعد از فعالیت ورزشی برای تأیید هایپرپرولاکتینمیا در طی فعالیت ورزشی پیشنهادشده‌اند. علاوه بر این تغییرات [۶]PRL به غلظت لاکتات، دما، اسمولالیته و حجم خون نسبت داده شده است. در خصوص نروترنسمیترها نیز مسیرهای دوپامینرژیک،PRL را مهار می‌کنند درحالی‌که مسیرهای سروتونرژیک، PRL را تحریک می‌کنند(۱۲, ۱۵). همچنین هسته‌های پارا ونتریکولار هیپوتالاموس یک نقش اساسی در میانجی‌گری تولید ۵-هیدروکسی تریپتوفان(۵-HT[7]) برای ترشح پرولاکتین بازی می‌کند(۱۶).
مداخلات تمرینی مختلفی برای پاسخ‌های پرولاکتین به فعالیت ورزشی استفاده شده است. به نظر می‌رسد که تمرین بی‌هوازی (با شدت بالا) و هوازی (طولانی مدت) افزایش پرولاکتین را تحریک می‌کند درحالی‌که در تمرینات قدرتی چنین پاسخی گزارش نشده است(۵). به همین دلیل بالاترین میزان غلظت پرولاکتین در شدیدترین فعالیت‌های ورزشی گزارش شده است(۷). فعالیت با شدت پایین معمولاً به زمانی بیش از ۶۰ دقیقه برای افزایش معنادار در غلظت پرولاکتین نیاز دارد(۵). مطالعه‌ای که توسط استرادر و همکارانش[۸] انجام شد نشان داد که غلظت پلاسمائی پرولاکتین در فعالیت ۶۰ دقیقه‌ای با شدت ۷۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی یا در یک غلظت لاکتات تقریباً ۲ میلی­مول بر لیتر افزایش می­ابد(۱۱). در همین راستا تاناکا و همکاران[۹] یک افزایش معنادار (تقریباً سه تا چهار برابر) در سطح پرولاکتین بعد از یک دوی ماراتن را نشان دادند(۱۷).
از طرفی در مورد تأثیرات تمرینات مزمن بر پرولاکتین نیز مطالعات بسیاری انجام شده است که نتایج متناقضی را در این مطالعات نشان داده‌اند(۵). به­ طور ویژه در یک مطالعه مقطعی اسمالریدج و همکاران[۱۰]، نشان دادند که پاسخ پرولاکتین پلاسما بعد از مداخله هورمون آزادکننده تریپتوفان(TRH[11]) در مردان تمرین کرده استقامتی پیاده‌روی (تعداد : ۲۲ نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: ۴۵ میلی­لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دوندگان ماراتون)تعداد : ۱۸ نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: ۳/۶۰ میلی­لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در مقایسه با مردان بی تمرین گروه کنترل (تعداد : ۲۰ نفر، حداکثر اکسیژن مصرفی: ۵/۳۸ میلی­لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بیشتر بود، این نتایج نشان داد که ترشح پرولاکتین به سطح تمرین حساس است(۱۸). در مقابل این نتایج مطالعه بوسیله استرادر و همکاران نشان داد که پاسخ حاد دوچرخه‌سواری به مدت ۳۰ دقیقه با شدت متوسط بین آزمودنی‌های بی تمرین و مسن تمرین کرده تفاوتی وجود ندارد. همچنین، غلظت پلاسمایی هورمون و پاسخ به تحریک TRH تفاوتی بین گروه‌ها نداشت لذا پیشنهاد می‌شود که تنظیم پرولاکتین توسط تمرین استقامتی تغییر نمی‌کند (۹). از طرف دیگر، جک من و همکاران[۱۲] پرولاکتین را بعنوان یک هورمون نشانگر عملکرد ۵-HT بعد از تجویز خوراکی دوز حاد آگونیست ۵-HT بررسی کردند که یک اوج غلظت پرولاکتین پایین تر و نیز انتشار کلی پایین تر در ورزشکاران استقامتی نسبت به آزمودنی‌های بی تمرین نشان دادند. در مجموع پیشنهادشده که این پاسخ نرواندوکراین پایین تر به خاطر یک تنظیم کاهشی در عملکرد گیرنده‌های مرکزی ۵-HT باشد(۱۹).
با این حال مطالعات نشان داده­اند که تمرین حاد(۲۰) و مزمن(۲۱) قدرتی تاثیر معناداری بر سطوح پایه PRL ندارد. برای مثال هیکسون و همکاران[۱۳] گزارش کردند که سطوح پایه PRL پلاسما در مردان و زنان بعد از ۹ هفته تمرین قدرتی تغییری نداشته است(۲۲).
از طرف دیگر مشخص شده است که نور، صدا، استرس، در دسترس بودن اکسیژن می‌تواند بر روی PIF و PRF در ترشح PRL تاثیر گذار باشد(۲, ۲۳). به­عنوان مثال، مشاهده‌شده که در آزمون‌های فزاینده هنگام قرارگیری در شرایط هایپوکسی حاد یک مانع برای ترشح پرولاکتین وجود دارد(۲۴) درحالی‌که هنگام فعالیت تحت شرایط نورموکسی افزایش در غلظت پرولاکتین بدون محدودیت بوده است(۲۳). بنابراین یک ارتباط بین فشار اکسیژن و افزایش پرولاکتین در ورزش وجود دارد(۲۳, ۲۴). علاوه براین مطالعاتی نیز نشان داده‌اند که افزایش غلظت پرولاکتین رابطه مستقیمی با درجه حرارت دارد(۲۵).
از طرفی در مورد فواید تمرینات انسدادی چنین بیان شده است که یک تمرین با شدت ۳۰ تا ۵۰ درصد از یک تکرار بیشینه تحت شرایط انسداد عروقی یا شرایط ایسکمیک می‌تواند جایگزین تمرینی با شدت ۷۰ تا ۸۵ درصد یک تکرار بیشینه بدون انسداد باشد. انسداد عروقی از این طریق سبب ایجاد یک حوضچه خونی موقت در عضو مورد تمرین شده وهمان طور که بیان‌شده به دنبال آن تجمع مواد متابولیکی به ویژه اسید­لاکتیک به طور موضعی در عضو افزایش می‌یابد و براثرشرایط ایسکمی ایجادشده، پاسخ‌های هورمونی و سازگاری‌های عضلانی را سبب می‌شود. از طرفی دیگر در مطالعه‌ای لوگر و همکاران[۱۴] نشان دادند که میزان لاکتات در گردش خون بر ترشح پرولاکتین تاثیر ویژه‌ای دارد ولی مکانیسم دقیق آن کاملاً مشخص نیست(۱۰). بنابراین به نظر می‌رسد افزایش فشار عضلانی از طریق انسداد عروق آن بتواند با تولید لاکتات بیشتر باعث ترشح بیشتر پرولاکتین در سطح پاسخ و سازگاری شود ، اما این موضوع تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا در این مطالعه پژوهشگر برآن شده است تا اثرات حاد ، مزمن و سازگاری در پاسخ فعالیت هوازی رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون را برروی سطوح پلاسمایی هورمون پرولاکتین مورد مطالعه قرار دهد و درصدد است به سوالات زیر پاسخ دهد:
۱-آیا یک جلسه فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون پا نسبت به فعالیت معمولی رکاب زدن زیربیشینه تأثیربیشتری بر سطح سرمی پرولاکتین دارد؟
۲- آیا ۳ هفته فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون پا نسبت به فعالیت معمولی رکاب زدن زیربیشینه تأثیر بیشتری بر سطح سرمی پرولاکتین دارد؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
پرولاکتین بعنوان یک هورمون پپتیدی عملکردهای بیولوژیکی مختلفی برعهده دارد که از آن جمله می‌توان به: تولیدمثل، رشد و نمو، هومئوستاز، سوخت و ساز بدن و تنظیم ایمنی و رفتار اشاره داشت(۱, ۲). مطالعات اخیر در تنظیم نروژنز نشان می‌دهد که پرولاکتین ممکن است یک عامل مربوط به نروپلاستیسیتی در بزرگسالان باشد(۵). در سیستم عصبی مرکزی، نشان داده شده است که پرولاکتین دارای اثرات مستقیم بر تکثیر آستروسیت ها(۳) یا سلول­های عصبی(۴) می‌باشد. شینگو و همکاران نشان دادند که پرولاکتین نروژنز را در ناحیه فوق بطنی در زمان بارداری افزایش می‌دهد(۴)، همچنین در موش‌هایی که ژن پرولاکتین آن­ها خاموش شده بود نروژنز در این ناحیه دچار اختلال شده بود که حاکی از نقش پرولاکتین در نروژنز در مغز است. با توجه به این یافته‌ها، پیشنهاد می‌شود که افزایش ترشح پرولاکتین در شرایط دیگر (فعالیت ورزشی) ممکن است با افزایش نروژنز همراه باشد(۵). پرولاکتین ناشی از ورزش همچنین ممکن است بعنوان یک استراتژی درمانی برای تحریک نروژنز ذاتی در نظر گرفته شود، بعنوان مثال افزایش نروژنز واکنشی ناحیه فوق بطنی در یک مدل از جوندگان که بوسیله ایسکمی سلول‌های عصبی را از دست داده بودند نشان داده شد(۲۶).
تاکنون تحقیقات زیادی به اثرات تمرین انسدادی بر پاسخ‌های هورمونی و سازگاری‌های عضلانی پرداخته‌اند و تأثیر این نوع تمرین بر روی هورمون پرولاکتین مورد توجه قرار نگرفته است. ازطرفی مشخص شده است که معمولا افراد جامعه به دلیل مشغله­های زندگی فرصت کافی را برای انجام فعالیت­های مداوم هوازی با زمان­های به نسبت طولانی ندارند .همچنین ازآنجایی که تمرین انسدادی فواید منحصر به فردی در زمینه بالینی هم دارد،زیرا با شدت ومدت کمتر و متناسب با فعالیت‌های روزانه سازگاری‌های تمرینی مثبتی ایجاد می‌کند(۲۷). بنابراین نتایج این مطالعه می‌تواند برای افراد غیرورزشکاری که در انجام تمرینات هوازی با مدت زمان نسبتا طولانی محدودیت دارند و یاتمایل ندارند فشار بالایی رامتحمل شوند مورد استفاده قرار گیرد از طرفی دیگر مشخص‌شده در شرایط هایپوکسی و ایسکمی غلظت پرولاکتین خون کاهش می‌یابد(۲۸)، و همچنین میزان لاکتات در گردش خون بر ترشح پرولاکتین تأثیر ویژه‌ای دارد ، بنابراین به نظر می‌رسد افزایش فشار عضلانی از طریق انسداد عروق آن بایک مدت زمان وحتی شدت کمتر بتواند با تولید لاکتات بیشتر باعث ترشح بیشتر پرولاکتین در سطح پاسخ و سازگاری شود و هایپوکسی و ایسکمی ایجادشده در تمرینات انسدادی پاسخی متفاوت داشته باشد، لذا مطالعۀ حاضرمهم و ضروری به نظررسید.
۱-۴- اهداف تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ق.ظ ]




شما نمی‌توانید موارد درون زباله‌دان را ویرایش کنید. مورد را به بیرون از زباله‌دان منتقل و سپس آن را ویرایش کنید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:40:00 ق.ظ ]




محمودی راد (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان تأثیر مدل کسب شایستگی مدیریتی مبتنی بر انتظارات در پرستاری، بر توانمندی کارکنان پرستاری و اثربخشی سبک رهبری مدیران پرستاری به این نتیجه رسید که مدل کسب شایستگی مدیریتی مبتنی بر انتظارات در پرستاری توانسته است اثربخشی سبک رهبری و مهارت های مدیران پرستاری را به گونه ای ارتقا دهد که این تغییرات توسط کارکنان درک شده و بر توانمندی آنان اثر بگذارد.( محمودی راد، ۱۳۸۹: ۱۷۷)
شمس السادات زاهدی (۱۳۸۹) تحقیقی با عنوان الگوی قابلیت راهبردی مدیران میانی دولتی انجام داد.در این تحقیق سطح عملکرد تمامی شاخص ها مورد تأیید خبرگان قرار گرفت و در قالب ۴بعد آرایش پیدا کردند. از آنجا که بر اساس آراء کمی و دیدگاه های کیفی خبرگان مدل ترسیمی پژوهش می بایست مورد اصلاح قرار می گرفت، محقق مجددا مدلی را طراحی و تنظیم کرد و از طریق پرسشنامه به جامعه تحقیق خود ارائه نمود و در نهایت به این نتیجه رسید که شایستگی های مدیران بر هر چهار بعد دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، مهارت ها و ارزش های مدیران دولتی تاثیر دارد. (زاهدی، ۱۳۸۹: ۹۶)
کبیرزاده نجف آبادی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی یا عنوان عوامل موثر بر جذب نیروهای توانمند آموزش و پرورش در پست مدیریت مدارس از دیدگاه مدیران،معاونان و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نجف آباد به این نتیجه رسیدند که میزان تاثیر عوامل مادی، آموزشهای ضمن خدمت ، امنیت شغلی ، تناسب اختیار بامسئولیت ، ارتباطات سازمانی، شیوه انتصاب مدیران،عوامل آموزشگاهی برافزایش جذب نیروهای توانمند آموزش وپرورش درپست مدیریت مدارس ، بیش ا زسطح متوسط بوده است . درمقایسه نظرا ت گروه های مورد مطالعه باتوجه به مدرک تحصیلی وسابقه خدمت پاسخگویان ،درخصوص عوامل موثر بر جذب نیروهای توانمند تفاوت معنادار ی مشاهده نشد.اما در مقایسه نظرات گروه ها باتوجه به سمت، جنسیت و رشته تحصیلی پاسخگویان تفاوت وجود داشت.(کبیرزاده نجف آبادی و همکاران، ۱۳۸۸: ۱۲۵)
نادری خورشیدی (۱۳۸۸) طی تحقیقی با عنوان طراحی الگوی انتصاب مدیران به این نتیجه رسیدند که عوامل توانایی در برقراری ارتباطات قوی غیر رسمی، تعهد به ارزش های سازمان و عامل قانونی به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر انتصاب مدیران میانی سازمان مورد مطالعه می باشند.(نادری خورشیدی، ۱۳۸۸: ۹۱)
احسانی و همکاران(۱۳۸۹) طی تحقیقی با عنوان «شناسایی شایستگی های کلیدی برای اجرای اثربخش مدیریت دانش در بیمارستان ها با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری» به این نتیجه رسیدند که چهار فاکتور شایستگی فرآیندی، شایستگی ساختاری فرهنگی، شایستگی تکنولوژیک به همراه شایستگی مدیریتی در سطح معناداری ۰٫۰۱ در اجرای اثربخش مدیریت دانش مؤثرند که نقش شایستگی مدیر تعدیل کننده است. در میان شاخص ها نیز وجود اهداف شفاف در شروع پروژه های مدیریت دانش، زیرساخت های فناوری اطلاعات در دسترس، به کارگیری تیم مخصوص پیاده سازی مدیریت دانش و شرکت و حمایت مدیر ارشد بیشترین تأثیر را دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
خورشیدی و اکرامی (۱۳۹۰) طی تحقیقی به «شناسایی عوامل سازنده شایستگی های مدیران» پرداخته اند. پژوهش فوق با هدف شناسایى عوامل سازنده شایستگى هاى مدیران دانشگاه پیام نور استان تهران و همچنین تعیین تعداد سوال هاى هر یک از عوامل، ترتیب اولویت عوامل و شاخص هاى مذکور و در نهایت ارائه مدل مطلوب شایستگی مدیران صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع بر اساس اجرای تحلیل عاملی شانزده عامل احصاء شد: ۱- درک تفاوت هاى فردی، ۲- مدیریت تغییر، ۳- مدیریت مالی، ۴- تیم سازی، ۵- مدیریت بحران، ۶ درک ماموریت سازمان، ۷- شناخت واقعیت هاى سازمانی، ۸- یادگیری مستمر، ۹- مدیریت منابع انسانی،-۱۰ برنامه ریزى ، ۱۱ - مشارکت جویی، ۱۲ - مشتری محوری، ۱۳ مهارت فنی، ۱۴ - ثابت قدمی، ۱۵ – توجه به منافع سازمانی و ۱۶ - تعیین هد فهاى چالشی برای شایستگی هاى مدیران.
۲-۵-۲- تحقیقات انجام شده در کشور های خارجی
بوشل و کریستین سن (۱۹۹۶)، ژان فوراستیه(۱۹۷۵)،سووی(۱۹۹۰)، راستاس(۱۹۴۸) و کوانلی(۱۹۶۹) عوامل موثر بر افزایش بهروری ر اشامل مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها، بهبود (پاداش ها) افزایش مهارت، بهبود کیفیت زندگی کاری بهسازی نیروی انسانی از طریق آموزش و ایمنی می دانند. ناکامایا (۱۹۸۵) عوامل م‍وثر بر بهره وری را به دو نوع کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم بندی کرده است. کوتاه مدت شامل میزان انگیزه برای کار، بهبود روش ها وسیستم های جاری می باشد و بلند مدت شامل معرفی روش های جدید، کشف منابع جدید و یافتن راه های جدید بازاریابی و… می باشد.
عده ای از محققان و صاحب نظران چون جان مک کلین (۱۹۹۲)، اسنل(۱۹۹۲)، داماس(۱۹۹۷) و سامنث (۱۹۸۴)، عامل امنیت شغلی، ایجاد انگیزه، دریافت نتایج کار و اطلاعات و امکانات کافی جهت انجام شغل را از عوامل اصلی بهره وری می دانند. پرو کوپنکو (۱۹۹۰) عوامل موثر بر بهره وری سازمان را به دو گروه عوامل خارجی و عوامل داخلی دسته بندی کرده است. عوامل خارجی را شامل دولت، منابع طبیعی و غیره میداند و کارکنان، مدیریت و روش های کار را جزء عوامل داخلی در نظر گرفته است.
بلواستن(۱۹۹۸) عوامل موثر در کاهش بهره وری و سطح عملکرد سازمان را طراحی نامناسب شغل، آموزش غیر اثر بخش و ناکافی، اشتباهات مدیریت در استفاده بهینه از منابع و ابهام در اهداف سازمان می داند.
بارترام ( ۲۰۰۵ ) در تحقیقی که انجام داده است، شایستگی ها را به عنوان مجموعه رفتارهایى که، ابزاری در رسیدن به نتایج یا برون داد هستند، توصیف می کند. برنامه استانداردهای بین المللی برای آموزش و تعلیم عملکرد شایستگی را به عنوان دانش، مهارت یا نگرشی که فرد را توانمند می سازد تا به طور مؤثر فعالیت های یک شغل یا وظیفه را با استانداردهای مورد انتظار شغل انجام دهد تعریف می کند(چیانگ و دیگران، ۲۰۰۶ : ۱۸)
سانچز ( ۲۰۱۰ ) طی تحقیقی بیان کرده است که شایستگی ها به عنوان یک دسته از دانش، خصوصیات، نگرش ها و مهارت های مرتبط به هم تعریف می شوند که تاثیر زیادی برشغل افراد می گذارد و با عملکرد افراد درکار همبستگی دارد، می تواند با استانداردهای قابل قبول ارزیابی شود وازطریق آموزش وتوسعه بهبود یابد. شایستگی فرد را قادر می سازد تا کار را به صورت ماهرانه (نظیر تصمیمات درست و انجام کارهای اثربخش) درموقعیت های پیچیده و نامعین انجام دهد. همچون کارحرفه ای، تعهدات اجتماعی و زندگی شخصی.(نقل از خورشیدی و اکرامی، ۱۳۹۰)
لذا به طور کلی با توجه به اهمیت تعیین عوامل عوامل موثر بر افزایش بهره وری در سازمان ها، مدیریت قادر می شود که میزان بهره وری سازمان تحت مدیریت خود ار از طریق تقویت این عوامل افزایش داده و روند رشد و یا نزول عوامل موثر را کنترل کند و تصویر روشنی از وضعیت سازمان ارائه دهد، نقاط قوت و ضعف سازمان را تشخیص داده و سازمان تحت مدیریت خود را با سایر سازمان های کشور مقایسه کنند و درجه رشد و توسعه سازمان برنامه ریزی لازم را انجام دهند.
۲-۶- مدل مفهومی تحقیق
شایستگی
مهارت انسانی
مهارت فنی
مهارت ادراکی
بهره وری نیروی انسانی
مهارت تشخیصی
مهارت ارتباطی
مهارت تصمیم گیری
مدیریت زمان
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
این فصل به روش تحقیق اختصاص دارد.در این فصل به روش انجام پژوهش،ابزار جمع آوری اطلاعات،جامعه آماری،شیوه نمونه گیری،اندازه نمونه، قلمرو تحقیق، مقیاس داده ها، واحد تجزیه و تحلیل و اندازه گیری، نوع پرسش نامه مورد استفاده و اقدامات عملیاتی که جهت پیمودن پژوهش صورت گرفته است،پرداخته شده است.در انتهای این فصل به توضیح روش آماری مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل داده ها و نحوه بررسی روایی و پایایی پرداخته شده است.
۳-۲- روش تحقیق
روش مورد استفاده برای انجام این تحقیق روش پیمایش از نوع توصیفی و همبستگی است.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان بانک ملت استان اردبیل می باشد که تعداد آنها برابر ۲۸۳ نفر می باشد.
۳-۴- حجم نمونه و روش نمونه گیری
با بهره گرفتن از فرمول کوکران حجم نمونه برابر ۱۶۴ نفر بدست آمده است که برای افزایش ضریب پایایی به ۱۷۰ مورد افزایش یافته است.روش مورد استفاده برای نمونه گیری نیز روش تصادفی از نوع سهمیه ای است که در جدول ۳-۱ آمده است.

جدول ۳-۱- توزیع نمونه آماری بر حسب تعداد کارکنان

 

نام شعبه جامعه آماری نمونه آماری
اردبیل ۲۰ ۱۲
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]




یکی از راه های تأثیرگذار در افزایش هویت یک برند می تواند افزایش کارآفرینی در سازمان و بخصوص در زنجیره تأمین محصولات سازمان باشد. زنجیره تأمین کارآفرینانه می تواند با تغییر استراتژی های قدمی و ایجاد و اجزای استراتژی های بازاریابی شرکت بر هویت برند آن شرکت تأثیرگذار باشد. از این رو اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش در شناخت تأثیر زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی و هویت برند شرکت خواهد بود.
۱-۴ اهداف پژوهش:
۱-۴-۱ هدف کلی:
- بررسی تأثیر شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی و هویت برند.
۱-۴-۲ اهداف ویژه:
۱- تعیین تأثیرگرایش به نوآوری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۲- تعیین تأثیر شاخص ریسک پذیری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۳- تعیین تأثیرگرایش فعالانه بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۴- تعیین تأثیر سرمایه ارتباطی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۵- تعیین تأثیر قابلیت هماهنگی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین.
۶- تعیین تأثیر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین بر هویت برند.
۱-۵ فرضیات پژوهش:
۱-۵-۱ فرضیه اصلی:
- شایستگی­های زنجیره تأمین کارآفرینانه بر استراتژی های بازاریابی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۱-۵-۲ فرضیه های فرعی:
۱- گرایش به نوآوری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۲- شاخص ریسک پذیری بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۳- گرایش فعالانه بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۴- سرمایه ارتباطی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۵- قابلیت هماهنگی بر استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارد.
۶- استراتژی های بازاریابی زنجیره تأمین بر هویت برند تأثیر مثبت ومعناداری دارد.
۱-۶ مدل مفهومی پژوهش:
شایستگی های مدیریت زنجیره تأمین کارآفرینانه
نمودار ۱-۱ مدل مفهومی پژوهش منبع:(چین و دیگران[۱۰]، ۲۰۱۳)
۱-۶-۱ تحلیل مدل:
شایستگی SCM کارآفرین
ما شایستگی SCM کارآفرین را به عنوان یک مفهوم چند بعدی که نشان دهنده میزان پذیرش شایستگی SCM از سوی شرکتها برای رقابت در زنجیره تامین را توصیف می کنیم. این مفهوم به این نکته دلالت می کند که شرکت ها دارای قابلیت های ناملموس وفرآیندهای است که عامل موفقیت SCM آن محسوب می شود، که در نهایت به عملکرد برتر منجرمی شود.
پایان نامه
گرایش نوآوری
شرکتها با گرایش نوآورانه قوی تمایل دارند مالک شایستگی ها و چشم اندازهای مجزایی شوند. مدیران این شرکت ها نشان دادند که گرایش نوآوری بر بررسی فعال کسب و کار جدید از طریق زنجیره تامین دلالت می کند. شرکتهای با منابع محدود وملموس که می خواهند استراتژی های SCM را دنبال کنند ممکن است به حالت نوآورانه قوی برای به دست گرفتن ابتکار عمل جهت دنبال کردن فرصت های جدید در بازارهای پیچیده و با ریسک بالا نیازداشته باشند. گرایش نوآوری سرعت و رشد فرآیندها، شیوه ها و فعالیت های تصمیم گیری مرتبط با فعالیت های زنجیره تامین نیزافزایش می دهد و بنابراین ممکن است به عملکرد شرکت کمک کند.
شاخص های خطرپذیری
نقش حساس شاخص های ریسک پذیری به نظر می رسد که تقریبا در تمام ادبیات شرکت ها حضور پیدا کند. فعالیت های ریسک پذیر عملکرد سازمانی برتری برای شرکتهای کارآفرین بوجود می آورند. شرکتها در زنجیره تامین پیچیده به جریان یکپارچه وهماهنگ کالاها، خدمات، اطلاعات و صندوق پول، یا چیزهای دیگری نیاز دارند و با ریسک تامین قابل توجهی مواجه هستند. درسال ۲۰۰۸ هشت نوع ریسک برای SCM از قبیل تامین، عملیاتی، تقاضا، امنیت، ماکرو(کل)، سیاست، رقابت، و منابع شناسایی کردند. شرکت های تولیدی با ویژگی های کارآفرینی ریسک پذیر ممکن است استراتژیهای سود رسانی را دنبال کنند که به وسیله آنها بتوانند در SCM نفوذ کنند. رفتار شرکتی یا ریسک پذیری ممکن است زمانی نتیجه بدهد که شرکت ها در زنجیره های تامین درگیر باشند یا کالا و خدمات به اعضای جدید زنجیره تامین ارائه بدهند.
گرایش فعالانه
اکثر شرکت ها از لحاظ صنعت، فهرست یا رده تولید و چگونگی رقابت آنها در زنجیره تامین بسیار فعال هستند. گرایش فعالانه را به عنوان تمایل شرکت ها به ایجاد نوآوری های فعالی تعریف می کنیم که بتوانند رقبای خود را از سر راه بردارند. فعال بودن شامل توانایی یک شرکت در یکپارچه سازی اطلاعات زنجیره تامین و شکل دادن به محیط خود از طریق معرفی محصولات جدید ، فن آوری و تکنیکهای اجرایی می باشد. این رویکرد همچنین شامل کسب فرصت های جدید درمحیط و اقدام غافلگیرانه در پاسخ به فرصتها می باشد. یک شرکت فعال فرصت های جدید را کسب و از آنها استفاده می کند. رفتار فعالانه وقتی رخ می دهد که برای تصمیم گیران شفافیت وجود داشته باشد، که این نیز براقدامات کارآفرینی و یادگیری داخل زنجیره تامین تاثیر می گذارد. بنابراین، گرایش فعالانه، شایستگی SCM کارآفرینانه را در پی دارد.
مهارت سرمایه ارتباطی
مدیران شرکت ها غالبا بر اهمیت داشتن رابطه اجتماعی با مشتریان و تامین کنندگان تاکید داشتند که ادبیات هم به مهارت ارتباط سرمایه ای اشاره می کند. در این راستا، فعالیت شبکه های اجتماعی استراتژی برای افزایش منافع شخصی از طریق روابط متقابل محسوب می شود. منافع جریان اطلاعات در چنین فعالیت هایی به طور گسترده ای مورد تأکید می باشد. در اصطلاحات SCM، مهارت سرمایه ارتباطی نماد توانایی ارتباط برقرار کردن با اعضای زنجیره تامین است که ورودی های لازم را کنترل میکنند، به خصوص کارآفرینانی که به اندازه کافی می توانند رفتارشان را پیش بینی کنند. مهارت سرمایه ارتباطی از طریق کانال های ارتباطی رسمی و غیر رسمی ، به اشتراک گذاری اطلاعات مابین اعضای زنجیره تامین کمک می کند. علاوه بر این، فعالیت های ارتباطی در یک زنجیره تامین مانند تعامل با خریداران و تامین کنندگان، ارائه کالا و خدمات خاص شرکت را تسهیل میکند، که ممکن است شامل ایجاد آگاهی ازمحصول ،نشان دادن صفات و ویژگیهای آن پ، و یا اصلاح آن به منظور براورد نیازهای منحصر به فرد باشد. در زنجیره تامین، مهارت سرمایه ارتباطی نه تنها چگونگی تعامل یک شرکت با یک شریک خاص پ، بلکه چگونگی ارتباط آن را با شرکتها در یک زنجیره تامین را نشان می دهد، از این رو، آن می تواند شایستگی SCM شرکتهای تولیدی را گسترش بدهد.
قابلیت هماهنگی
پیشینه قبلی اشتراک گذاری اطلاعات را به عنوان یک عامل قابلیت هماهنگی در زنجیره تامین مورد بررسی قرار داد. به اشتراک گذاری اطلاعات درباره هزینه های نیروی کار و جنس (مواد)، تامین کنندگان و توزیع کنندگان و دیگر شرایط بازار برای شرکت های تولید ی بدلیل اینکه سودآورى دیگر اعضای زنجیره تامین را نشان می دهد امری حیاتی است. این شایستگی به توانایی ادغام فرایندهای کلیدی کسب و کار در میان اعضای زنجیره تامین جهت ارائه کالاهای مناسب ، خدمات و اطلاعات اشاره دارد. یک ارتباط نیز ممکن است بین استفاده از قابلیت هماهنگی و پرمایگی اطلاعات مشترک بوجود آید. قابلیت هماهنگی میان اعضای زنجیره تامین آثار مثبت و مستقیمی بر روی همکاری داخلی و خارجی دارد و به اشتراک گذاری اطلاعات یک بعد کلیدی از همکاری می باشد. قابلیت هماهنگی بطورمثبتی با یکپارچه سازی سیستم ها و یا توانایی استفاده از اشتراک گذاری اطلاعات برای مقاصد مشترک مرتبط است. علاوه بر این، اشتراک گذاری اطلاعات بین شرکای زنجیره تامین باید مشارکتی باشد و شرکا را قادرسازد تا به منافع قابلیت هماهنگی دست پیدا کنند. قابلیت هماهنگی فرآیندهای تولیدی را جهت افزایش بهره وری هزینه ، افزایش بهره وری کارکنان، کاهش بی ثباتی و حذف اسراف تسهیل می سازد. داشتن قابلیت هماهنگی برای شرکتهای شریک به این معناست که اشتراک گذاشتن اطلاعات می تواند روابط را توسعه بدهد. این رو، قابلیت هماهنگی عاملی که از شایستگی های SCM کارآفرینانه پشتیبانی می کند.
شایستگی های SCM کارآفرینانه و استراتژی های بازاریابی SCM
شایستگیهای SCM کارآفرینانه نشان دهنده قابلیت های شرکت ها جهت بکار گیری موثر SCM است و تاثیر مثبتی بر استراتژیهای SCM دارد. علاوه براین، رابطه بین کارآفرینی ومدیریت استراتژیک تایید شده، و بنابراین شایستگی SCM کارآفرینانه برای شرکت های تولیدی با منابع محدود بسیار مهم است به حدی که آنها به شرکت اجازه می دهند شایستگی خود را در زنجیره تامین جهت توسعه استراتژی های با کیفیت و با کارایی اعمال کنند. شرکت های تولیدی سعی می کنند به تولیدات برتری دست پیدا کنند که با اولویت های خریداران صنعتی مطابقت داشته باشند و از طریق SCM به طور موثر به خریداران دست پیدا کنند. با این حال، بازار جهانی رقابتی نشان می دهد که خریداران در حال حاضر بهتر سازماندهی می شوند و بیشتر متقاضی هستند. از آنجایی که تحقق شایستگی SCM کارآفرینانه در شرکتها متفاوت است، شرکت هایی که شایستگی بیشتری دارند برای دستیابی به مزایای بیشتر باید ازمنابع خود بطورکارآمد و موثری استفاده کنند.
استراتژیهای SCM و عملکرد برند و شرکت
توانایی شرکتها جهت موفقیت در بازارهای رقابتی تا حد زیادی تابع شایستگی ها و قابلیت‌های داخلی آنها می باشد. نظریه اقتصاد تکاملی توانایی برتر شرکتها در توسعه قابلیت‌های خاص سازمانی ، که از شایستگی های اساسی تشکیل شده است را شرح می دهد. در زنجیره تامین، شرکت ها تلاش می کنند تا کالاها را با مقداری عرضه کنند که خریداران بیشتر عرضه می کنند. انگیزه برای ارزش برتر خریدار شرکت های تولیدی را بر آن داشته که فرهنگ کسب و کاری را ایجاد و حفظ کنند باعث پرورش رفتار کسب و کار لازم بشود. اگر چه شیوه های عملیاتی معمولا از ادغام دانش منحصر به فرد شرکت ناشی می شود. استراتژی های SCM نیز فعالیت های کسب وکار با کیفیت و کارایی بالایی را که در آن یک شرکت ماهر می شود، انعکاس می دهد. بنابراین، شرکت­های کارآفرین قادر به انجام امور تولیدی برای ایجاد ارزش در استراتژیهای SCM های خود می باشند و به طبع استراتژیهای SCM به منبع اصلی مزیت عملکرد برند و شرکت تبدیل می شود
شایستگی SCM کارآفرینانه و عملکرد برند و شرکت
تئوری منبع مدار بر این فرض است که به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی پایدار یک کارکرد از منابعی است که شرکت برای رقابت به ارمغان می آورد و این منابع ، منبع اصلی موفقیت یک شرکت را فراهم می آورد.. تحقیق حاضر رابطه بین منابع و عملکرد بهتری را بررسی کرده است که ناشی ازاین ادعا است که عدم تجانس منابع به شایستگی متغیر و سطح عملکرد منجر می گردد. شرکتها با منابع با ارزش، بی نظیر و ثابت به طور کلی در بازار برتر هستند. بنابراین، تفاوت شایستگی و عملکرد مداوم می تواند در شرکتهایی با شایستگی متفاوت لحاظ بشوند. شرکتهایی که مزیت کارآفرینی دارند از مزیت انحصاری برای ایجاد موانع موقعیت منابع لذت می برند. تاثیر مثبت کارآفرینی بر عملکرد بازار شرکت نیز مورد بررسی قرار گرفته شده است. هنگامی که چرخه زندگی کالا به سرعت در محیط زنجیره تامین مدرن کوچک می شود، شرکتها باید بر تکنولوژی انحصاری به منظور ارائه محصول یا کالای با کیفیت بالا به بازار رقابت بسرعت و به صورت کارآمد تکیه کنند. برای پشتیبانی کردن از این ایده ها، ما ادعا می کنیم که شایستگی SCM کارآفرینانه یعنی گرایش نوآوری، شاخص های ریسک پذیری، گرایش فعالانه ، گرایش مهارت سرمایه ارتباطی و قابلیت هماهنگی تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکتهای تولیدی می گذارد. بررسی پیشینه تحقیق ما نیز نشان می دهد که شایستگی به خصوص برای عملکرد شرکت های تولیدی مهم است.
جدول ۱-۱ تعیین متغیرهای پژوهش

 

نام متغیر نقش متغیر در
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]