کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



به عنوان مثال مفسّر در تفسیر آیه شریفه (یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَهِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَآ إِن لَّمْ یَکُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِن کَانُواْ إِخْوَهً رِّجَالًا وَنِسَاء فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ)[۴۶۸] «از تو [در باره کلاله‏] فتوا مى‏طلبند بگو: «خدا در باره کلاله فتوا مى‏دهد: اگر مردى بمیرد و فرزندى نداشته باشد، و خواهرى داشته باشد، نصفِ میراث از آنِ اوست. و آن [مرد نیز] از او ارث مى‏برد، اگر براى او [خواهر] فرزندى نباشد. پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند، دو سوم میراث براى آن دو است، و اگر [چند] خواهر و برادرند، پس نصیب مرد، مانند نصیب دو زن است. خدا براى شما توضیح مى‏دهد تا مبادا گمراه شوید، و خداوند به هر چیزى داناست.»، شأن نزول آن را این گونه بیان می کند: «و از قتاده مرویست که صحابه را اهتمام تام بود در بیان کیفیت میراث کلاله حق تعالى این آیه فرو فرستاد.[۴۶۹]»
مولف منهج الصادقین در اکثر مواردی که عبارت «در شأن» را می آورد، به بیان مصداق و مورد نزول اشاره می کند و افرادی را که مشمول آیه می شوند ذکر می کند. به عنوان نمونه ذیل تفسیر آیه (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَهَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)[۴۷۰] «اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودى خدا گروهى [دیگر] را مى‏آورد که آنان را دوست مى‏دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان‏] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مى‏کنند و از سرزنش هیچ ملامت گرى نمى‏ترسند. این فضل خداست. آن را به هر که بخواهد مى‏دهد، و خدا گشایش گر داناست.»، این گونه می نویسد: «از ائمه هدى:منقول است که این آیه در شأن عالی شأن امیر المؤمنین۷نازل شده که با اهل بصره قتال نمود و این روایت از عمار بن یاسر و حذیفه یمانى و عبد اللَّه عباس نیز مروی است»[۴۷۱]
۶- توجه به فرهنگ زمان نزول
منظور از «فرهنگ زمان نزول» آداب و سنن و عقاید و علوم و اوضاع و احوال سیاسى، اجتماعى و فرهنگى است که در زمان نزول آیات کریمه در بین مردم رواج داشته و بر محیط اجتماعى آنان حاکم بوده است. نقش فرهنگ زمان نزول نیز در فهم محتواى آیات کریمه غیر قابل انکار است[۴۷۲].
با توجه به آنچه در قرینه بودن شأن نزول و سبب نزول در تفسیر قرآن و تاثیر آن در فهم معنای و مقصود آیات بیان کردیم، می توان نتیجه گرفت که فرهنگ زمان نزول نیز که یکی از قراین پیوسته به شمار می آید تا چه اندازه در فهم کلام الهی و پی بردن به مراد و مقصود آن، موثر است و توجه به آن مطابق سیره عقلاء است و سبب فهم بهتر قرآن خواهد شد، از این رو از تبیین جداگانه تاثیر آن در فهم آیات خوداری می کنیم و تنها به ذکر روش ملا فتح الله در توجه به این قرینه می پردازیم.
در مورد روش ملا فتح الله در توجه به این بخش باید گفت که وی کم و بیش به بیان آداب و عقاید مردم در صدر اسلام اشاره می کند. به عنوان مثال وی در تفسیر آیه شریفه (وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا)[۴۷۳] « و نیکى آن نیست که از پشتِ خانه‏ها درآیید، بلکه نیکى آن است که کسى تقوا پیشه کند، و به خانه‏ها از درِ [ورودىِ‏] آنها درآیید.»، یکی از رسوم مردم آن زمان را بیان می کند که در فهم و تفسیر آیه نقش مهم و اساسی دارد و می توان گفت که مفسّر بدون آگاهی از این آداب و رسوم فهم صحیحی از برخی آیات نخواهد داشت. در زمان جاهلیت رسم بر این بود که هر کس به حج یا عمره می رفت برای او حرام بود که از در وارد خانه شود و باید یا از بام خانه وارد می شد و یا این که دیوار را سوراخ کرده و داخل خانه می آمدند و این عمل خود را از اعمال حج می دانستند و کسی را که این کار را انجام نمی داد گناه کار می دانستند، ملا فتح الله در ادامه می گوید این رسم در میان همه اعراب به جز اهل حمس شایع بوده است.[۴۷۴]
پایان نامه - مقاله
وی همچنین در آیه (إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیَادَهٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کَفَرُواْ یُحِلِّونَهُ عَامًا وَیُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّیُوَاطِؤُواْ عِدَّهَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَیُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ)[۴۷۵] «جز این نیست که جابجا کردنِ [ماههاى حرام‏]، فزونى در کفر است که کافران به وسیله آن گمراه مى‏شوند آن را یک سال حلال مى‏شمارند، و یک سال [دیگر]، آن را حرام مى‏دانند، تا با شماره ماههایى که خدا حرام کرده است موافق سازند، و در نتیجه آنچه را خدا حرام کرده [بر خود] حلال گردانند.»، به رسومی که در زمان جاهلیت بین عرب رایج بوده است، اشاره می کند که آنها در چهار ماه از سال که به ماه های حرام مشهور بود جنگ و خونریزی نمی کردند که سه ماه آن یعنی ذی القعده و ذی الحجه و محرم پی در پی و ماه رجب جدای از سه ماه است. ولی گاهی اوقات اعراب به خاطر این که بر آنان دشوار بود که سه ماه متوالی جنگ نکنند جای تحریم این ماه ها را باهم عوض کرده و تحریم ماه محرم را برای ماه صفر قرار داده و در ماه محرم به جنگ و خونریزی می پرداختند و به خیال خود که حرمت ماه های حرام را نیز رعایت کرده اند، از این رو خداوند در این آیه این عمل آن ها را تخطئه کرده و پندار آن ها را باطل می داند و آن را سبب زیادی در کفر می داند.[۴۷۶]
روشن است که توجه به آنچه در میان اعراب معمول و رایج بوده است در روشن شدن مقصود آیه تاثیر دارد و عدم توجه به آن سبب خواهد شد که مفسّر فهم صحیحی از آیه نداشته یاشد.
ملا فتح الله در موارد مختلفی[۴۷۷] به بیان آداب و رسوم جاهلیت اشاره می کند که در این جا مجال پرداختن به همه آن ها میسر نیست.
با توجه به مطالب فوق مشخص می گردد که ملا فتح الله به شرایط و اوضاع و احوال زمان نزول آیات توجه کافی داشته است به طوری که گاه این وقایع را بیش از اندازه شرح و بسط داده است.
۷- توجه به زمان و مکان نزول آیات
یکى از مباحث مهم که در فهم صحیح و تفسیر درست کلام الهی نقش مهم و اساسی دارد، آگاهی از زمان و مکان نزول آیات شریفه است چرا که تمیز آن‏ها مى‏تواند بسیارى از مسائل مورد اختلاف و ادعاها را مهر تأیید زند یا رد کند. از مهم‏ترین این مسائل، مباحث کلامى به ویژه اثبات و نفى آیات مرتبط با امامت و فضایل اهل بیت:است؛ چرا که ادعاى مکى بودن بعضى سور و آیات، دستاویزى براى مخالفان شده تا بهانه کنند که این یا آن آیه خاص در شأن خاندان عترت:نازل نشده است. همچنین آگاهی از زمان و مکان نزول آیات ارتباطى مستقیم و اساسى با تشخیص مراحل دعوت پیامبر۹و تشریع و تبیین احکام اسلامى دارد.
یکى دیگر از فواید این امر آگاهى از تاریخ وقایع و حوادث است؛ یعنى مى‏توان از این طریق مشخص کرد که حادثه‏اى در حدود چه زمانى، چرا و از سوى چه کسانى به وقوع پیوسته است.
در نتیجه می توان گفت که آگاهی از زمان و مکان نزول آیه یکی از قراین فهم کلام الهی است و بدون در نظر گرفتن آن مفسّر نمی تواند به فهم صحیحی از آیات برسد و مراد و مقصود واقعی خدای تعالی از آیات را کشف کند.
ملا فتح الله کاشانی در تفسیر منهج الصادقین به این امر مهم توجه داشته است و جدای از این که در ابتدای شروع سوره مکی و مدنی بودن سور را بیان می کند درتفسیر برخی آیات به مکان و زمان نزول آیه اشاره می کند.
به عنوان مثال ملا فتح الله در مورد مکان نزول آیه شریفه (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)[۴۷۸] «خدا مى‏خواهد آلودگى را فقط از شما خاندان [پیامبر۹] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» می نویسد: «ام سلمه نقل کرده که روزى رسول خدا۹در خانه من بود خادم من گفت که على۷و فاطمه۳بر در خانه‏اند حضرت رسول۹با من گفت اى ام سلمه دور شو و اهل بیت مرا با من گذار ام سلمه گفت من برخواستم و از آن خانه اندکى دور شدم پس على و فاطمه و حسن و حسین:درآمدند در اندرون خانه و حسن و حسین۸طفل بودند پس حضرت رسول۹هر دو را در دامن خود نشاند و ببوسید و على۷را به یک دست در بر خود گرفت و به یک دست فاطمه۳را پس هر یک از ایشان را ببوسید و آن گاه گلیم سیاه علم دار را بر ایشان بپوشانید و فرمود بار خدایا مر او اهل بیت مرا برحمت خود رسان که آن بهشت است و از آتش دوزخ دور دار من گفتم یا رسول اللَّه۹مرا نیز داخل ساز فرمود تو از اهل بیت من نیستى و اما بر خیری.»[۴۷۹]
آگاهی از مکان نزول این آیه سبب می شود مشخص شود آیه فوق در مورد اهل بیت:نازل شده و موید عصمت ایشان است.
و یا در تفسیر آیه (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ)[۴۸۰] «اى پیامبر۹، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏دارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند.»، می نویسد: «بعضى از اعاظم از اهل سنت و اجماع اهل البیت این آیه در غدیر خم نازل شده و از جمله على بن احمد الواحدى که یکى از افاضل و مشاهیر اهل سنت است در تفسیر خود که موسومست باسباب نزول آورده که این آیه در حق على بن ابى طالب۷نزول یافته در غدیر خم»[۴۸۱]
آگاهی از زمان و مکان نزول این آیه سبب علم به یکی از مراحل دعوت پیامبر۹می شود زمانی که پیامبر۹پس از بازگشت از حجه الوداع در سال دهم هجری مامور به ابلاغ ولایت حضرت علی۷شد خداوند متعال این آیه را نازل فرمود. علاوه بر این سبب رد ادعای برخی که می گویند این آیه در غدیر خم نازل نشده است، می شود چرا که برخی از مخالفان در مورد مکان و زمان نزول این آیه اقوال دیگری[۴۸۲] ذکر کرده اند اما بیشتر علمای عامّه و تمام علمای تشیع بر آنند که این آیه در سال دهم هجری، در هنگام بازگشت پیامبر۹از حجّه الوداع نازل شده است.
۸- روش ملا فتح الله در استفاده از آیات دیگر به عنوان قرینه
براى فهم هر نوشتارى، لازم است که قراین موجود در آن مدّ نظر قرار گیرد و اگر در جایى از کتاب مطلبى به صورت مطلق و عام آمده و در جاى دیگر قید و استثناى خاص آن ذکر شده است، لازم است، به مجموعه آن توجه شود و نتیجه‏گیرى گردد.
قرآن کریم نیز که مجموعه‏اى از آیات مرتبط با یکدیگر است، از این روش مستثنى نیست و برخى آیات آن توضیح و روشنگر برخى دیگر است و لازم است براى فهم و تفسیر جملات و کلمات آن به جملات دیگر آن مراجعه شود و اصولا تفسیر صحیح و کامل یک آیه بدون توجّه به آیات دیگر ممکن نیست.
چگونه ممکن است کتابی که خود را بیان برای همه چیز ها می داند مبین و توضیح دهنده خود نباشد[۴۸۳] امام علی۷در این باره می فرمایند:
«کِتَابُ اَللهِ … یَنطِقُ بَعضُهُ بِبَعضٍ وَ یَشهَدُ بَعضُهُ عَلَى بَعضٍ‏»[۴۸۴] کتاب خدا (قرآن) … برخى قسمت‏هایش با کمک برخى قسمت‏هاى دیگر سخن مى گوید و برخى قسمت‏هاى آن شاهد برخى قسمت‏هاى دیگر است.
از این رو روش تفسیر قرآن به قرآن یکى از بهترین روش‏هاى تفسیر قرآن به شمار می آید و سابقه‏ى آن به صدر اسلام و زمان حیات پیامبر۹باز مى‏گردد. سپس این روش توسط اهل بیت:ادامه یافت و برخى از صحابه و تابعین نیز از این روش استفاده کرده‏اند.
به عنوان نمونه در روایت آمده است که از پیامبر اسلام۹در مورد مقصود از «ظلم» در آیه‏ (لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ‏)[۴۸۵] « و ایمان خود را به شرک نیالوده‏اند»، سوال کردند، و حضرت۹با استناد به آیه‏ (إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ‏)[۴۸۶] «به راستى شرک ستمى بزرگ است.»، پاسخ دادند که مقصود از ظلم در آیه اول همان شرک است که در آیه دوم بیان شده است‏.[۴۸۷]
این حدیث و احادیث مشابه نشان مى‏دهد که پیامبر۹از روش تفسیر قرآن به قرآن استفاده مى‏کرده و عملا آن را به پیروان خود مى‏آموخته‏اند.
در دوره های بعدی مفسّران و دانشمندان علوم قرآنی از این روش برای فهم کلام الهی بهره گرفته اند و از مفسّران اخیر علامه طباطبایی;بیش ازدیگران از این روش بهره برده است
«زرکشى» صاحب تفسیر البرهان فی علوم القرآن در این باره مى‏نویسد: «… بهترین تفسیر این است که قرآن به وسیله قرآن تفسیر شود، چرا که این کتاب الهى اگر در جایى به اجمال سخن گفته است، جاى دیگر به تفصیل آن پرداخته و نیز در جایى که به اختصار بیان کرده است، جاى دیگر (آیه‏اى دیگر) به شرح و بسط آن پرداخته است.»[۴۸۸]
ملا فتح الله کاشانی نیز قرآن را نیازمند به مبیّن و مفسّر نمی داند و برای این گفته خود دلایلی را ذکر می کند و می نویسد: « دلیل بر این مدّعا آن است که حق تعالى مدح جمعى کرده است که استنباط معنى از قرآن کنند کما قال اللَّه (الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ)[۴۸۹] « کسانى‏اند که [مى‏توانند درست و نادرست‏] آن را دریابند.» و ذم جماعتى کرده که ترک تدبّر و اضراب از تفکّر در آن نموده‏اند کقوله تعالى (أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها)[۴۹۰] «آیا به آیات قرآن نمى‏اندیشند؟ یا [مگر] بر دلهای شان قفل هایى نهاده شده است؟» و در او یاد کرده که قرآن منزل است به لغت عربى فصیح تا معنى آن را به طریق تدبّر و تفکّر از آن حاصل کنند حیث قال (إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا)[۴۹۱] «ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم.» و (لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ)[۴۹۲] «تا در [باره‏] آیات آن بیندیشند، و خردمندان پند گیرند.»
و حضرت رسالت۹فرمود که «اذا جاءکم عنى حدیث فاعرضوه على کتاب اللَّه فما وافقه فاقبلوه و ما خالفه فاعرضوا عنه»[۴۹۳]، از اینجا معلوم شد که قرآن حجت است و معروض علیه و این معنى مستلزم آن است که قرآن مفهوم المعنى باشد و احتیاج به مبین و مفسّرى نداشته باشد.»[۴۹۴]
وی در این جا با ذکر این دلایل که اولاً خداوند تدبّر در قرآن را مدح و ترک آن را نکوهش کرده است و ثانیاً قرآن به زبان عربی روشن نازل شده است تا با تکیه بر تدبر و تفکر معنای آن حاصل شود و ثالثاً رسول اکرم۹قرآن را مبنای عرضه حدیث قرار داده تا صحت و سقم حدیث با قرآن مشخص شود، اثبات می کند که قرآن به مفسّر و مبیّن دیگری غیر از خود نیاز ندارد و فهم قرآن به کمک خود قرآن ممکن است. در این جا به چند نمونه از موارد استفاده ملا فتح الله از تفسیر قرآن به قرآن اشاره می کنیم.
وی در تفسیر آیه شریفه(…وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ)[۴۹۵] «…ولى کسانى که به کفر گراییده‏اند مى‏گویند: «خدا از این مَثَل چه قصد داشته است؟» [خدا] بسیارى را با آن گمراه، و بسیارى را با آن راهنمایى مى‏کند و [لى‏] جز نافرمانان را با آن گمراه نمى‏کند.»، معانی ضلالت را با بهره گرفتن از آیات دیگر بیان می کند.
الف) اضلال به معنى اهلاک و تعذیب است؛ مانند این آیات شریفه(إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ * یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ)[۴۹۶] «قطعاً بزهکاران در گمراهى و جنونند* روزى که در آتش به رو کشیده مى‏شوند [و به آنان گفته مى‏شود:] «لهیب آتش را بچشید [و احساس کنید]»»
ضلالت در آیه فوق به معنای هلاکت و عذاب اخروی است و با توجه به این معنای(یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا)این گونه خواهد شد که خداوند گروهی را به سبب نگرویدنشان به ضرب المثل هلاک می کند و عذاب می نماید و ایشان را به طریق جنت و ثواب ابدی راهنمایی نمی کند.
ب) اضلال به معنای تدمیر است؛ مانند آیه (وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ)[۴۹۷] «و کسانى که در راه خدا کشته شده‏اند، هرگز کارهایشان را ضایع نمى‏کند.»
در این آیه اضلال به معنای از بین بردن و تدمیر آمده است که تقریبا نزدیک به همان معنای هلاک کردن است.
ج) اضلال به معنى تلبیس است و تغلیط و تشکیک و ایقاع مردمان در ضلال و فساد که مؤدى بظلم است و جور؛ مانند این آیات شریفه (وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ)[۴۹۸]« و [او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد آیا تعقّل نمى‏کردید؟»، (وَأَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَمَا هَدَى)[۴۹۹]« و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت ننمود.»، (قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ)[۵۰۰] «فرمود: «در حقیقت، ما قوم تو را پس از [عزیمت‏] تو آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت.»»، این معنای اضلال برای شیطان و فرعون و سامری است و خداوند تعالی از این منزه است.[۵۰۱]
توضیح این که در آیه (یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا) اضلال و هدایت هر دو به خدای متعال نسبت داده شده است و با توجه به این می توان گفت که اضلال در معانی اهلاک و تعذیب و تدمیر در مورد خدای تعالی نیز به کار می رود و نسبت دادن اضلال به خدای تعالی از این جهت است که مردمان به سبب نگرویدن به حقیقت هلاک و عذاب شدند نه اینکه خدای تعالی خود سبب اضلال آنان شده باشد چنانچه در آیه(رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ…)[۵۰۲] «پروردگارا، آنها بسیارى از مردم را گمراه کردند…»، اضلال را به اوثان نسبت داده است در حالی که مردمان به جهت پرستیدن اوثان گمراه شدند نه اینکه اوثان ایشان را گمراه ساخت. ولی اضلال به معنای تلبیس و قرار دادن مردمان در فساد در مورد خدای تعالی به کار برده نمی شود، چنانچه در آیات فوق نیز که اضلال به معنای تلبیس و تشکیک قلوب مردمان می باشد، برای شیطان و سامری و فرعون به کار رفته بود.
مولف همچنین در آیه (وَبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا …)[۵۰۳] «و [نتیجه‏] گناهانى که مرتکب شده‏اند، برایشان ظاهر مى‏شود…»، مراد از(سَیِّئَاتُ)را انواع عذاب بیان می کند و برای اثبات این گفته خود به آیه (وَجَزَاء سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مِّثْلُهَا)[۵۰۴] «و جزاى بدى، مانند آن، بدى است.» استناد می کند.[۵۰۵]
اصل معنای سیئه، گناه است ولی در برخی موارد به معانی دیگری از جمله عذاب نیز به کار می رود. ملا فتح الله در این جا با استناد به آیه ای دیگر که سیئه در آن به معنای عذاب آمده است، برداشت کرده است که (سَیِّئَاتُ) در این آیه نیز به معنای عذاب است. با وجود این معنا دیگر نیازی به تقدیر گرفتن «جزاء»، نیست در غیر این صورت باید جزاء در آیه در تقدیر گرفته شود تا مفاد آیه درست فهمیده شود (و بداء لهم جزاء سیئات ما کسبوا) در حالی که عدم تقدیر بهتر از تقدیر است.
همچنین ملا فتح الله کاشانی مراد از لفظ (یَدَا)را در آیه (تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ)[۵۰۶]« بریده باد دو دست ابولهب، و مرگ بر او باد.»، به معنای کل بدن می گیرد و برای اثبات این گفته به آیاتی از قرآن کریم استدلال می کند. (لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ)[۵۰۷] «و خود را با دست خود به هلاکت میفکنید» و (ما قَدَّمَتْ یَداهُ)[۵۰۸] «دستاورد پیشینه خود را »، در این دو آیه نیز مراد از «ید» کل بدن و نفس اشخاص است مفسّر در ادامه اسناد فعل به یدین را به جهت آن که اکثر کار ها به دست انجام می گیرد، می داند و معنای آیه را این گونه بیان می کند که نفس او (ابولهب) هلاک و نابود باد به وقوع آن در آتش جحیم و کشیدن عذاب الیم.[۵۰۹]
و یا در تفسیر آیه(صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ)[۵۱۰] «راه آنهایى که برخوردارشان کرده‏اى، همانان که نه درخور خشم‏اند و نه گمگشتگان»، مراد از (الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ) را پیغمبران:و صدیقان و شهداء و صالحان بیان می کند و در تایید سخن خود به این آیه از قرآن استدلال می کند(الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ)[۵۱۱] «در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى‏] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند» و مراد از (المَغضُوبِ عَلَیهِمْ) را جهودان می داند که به سبب عناد و طغیان و قتل پیغمبران و تحریف کتاب تورات و تبدیل الفاظ آن خداوند تعالی بر ایشان خشم گرفته است مفسّر برای این گفته خود نیز به آیه ای دیگر از قرآن استدلال می کند[۵۱۲]:(وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ)[۵۱۳] «و خدا بر ایشان خشم نموده و لعنتشان کرده.»
موارد استفاده ملا فتح الله از آیات قرآن به عنوان قرینه برای تبیین و توضیح آیات دیگر بسیار است که در این جا به جهت اختصار از ذکر آن خودداری می کنیم خواننده محترم می تواند برای مطالعه بیشتر پیرامون این موضوع به تفسیر منهج الصادقین مراجعه کند.
۹- استفاده از روایات به عنوان قرینه
استفاده از روایات صحیحی که از اهل بیت۷نقل شده است، یکی دیگر از قراین ناپیوسته برای فهم و توضیح آیات قرآن کریم است. این احادیث همانند آیات قرآن، قرینه‏اى براى تفسیر آیات است و ابزارى براى روشن شدن معانى و مقاصد آیات است که کاربردهاى گوناگونى از جمله بیان ناسخ و منسوخ، بیان جزئیات احکام، تطبیق آیات بر مصداق خاص، و بیان بطن برای آیات، در تفسیر قرآن دارد.
شیخ طوسى;در مقدمه تفسیر تبیان در این باره می نویسد:
«و اعلم أنَّ الروایه ظاهره فى إخبار أصحابنا بأنّ تفسیر القرآن لا یجوز إلا بالأثر الصحیح عن النبى۹ و عن الائمه:الذین قولهم حجّه کقول النبى۹و أن القول فیه بالرأى لا یجوز[۵۱۴]؛ یعنی بدان که در روایات اصحاب ما روایت است به این که تفسیر قرآن جز با روایت صحیح از پیامبر۹و امامان:که سخن آنان مانند سخن پیامبر۹حجت است، جایز نمى‏باشد و سخن گفتن در آن با رأى جایز نمى‏باشد.»
۹-۱- ادله اهمیت توجه به روایات به عنوان قرینه در تفسیر
طرفداران این روش تفسیری در باب اهمیت توجه به روایات معصومان:در تفسیر و تبیین و توضیح آیات قرآن دلایل مختلفی را ذکر کرده اند. در این قسمت به برخی از این دلایل اشاره می کنیم.
۹-۱-۱- دلیل عقلی
در قرآن آیاتی وجود دارد که برخی از احکام الهی مانند نماز، روزه، زکات، حج و … را به صورت کلی بیان نموده و جزئیات آن ها را تبیین نکرده است مثلا نفرموده که در روز چند رکعت نماز بخوانیم؟ یا تعداد رکعات نماز صبح، ظهر، عصر و … مشخص نشده است یا جزئیات مراسم حج را مشخص نکرده است؛ همچنین آیاتی که به طور عام و گسترده به بیان حکمی پرداخته است مثلا در آیه ای فرموده (وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا)[۵۱۵] «و حال آن که خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است.»، ولی جزئیات ربا را مشخص نفرموده است، وجود این قبیل آیات ایجاب می کند که برای تفسیر و توضیح جزییات نیاز به افرادی است که از طرف خدای تعالی مامور به این کار شده اند و این افراد کسانی جز اهل بیت:که علم به همه قرآن و معارف الهی دارند، نیستند.
۹-۱-۲- آیات قرآن
قرآن شامل آیاتی است که موید این مطلب است که تبیین و توضیح آیات قرآن توسط پیامبر اکرم۹و اهل بیت:صورت می گیرد. برخی از این آیات عبارتند از:
الف) آیاتی که دلالت بر رد همه امور به پیامبر۹و اولی الامر دارد:
(وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِی الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ)[۵۱۶] «و چون خبرى [حاکى‏] از ایمنى یا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند، قطعاً از میان آنان کسانى‏اند که [مى‏توانند درست و نادرست‏] آن را دریابند.»
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ)[۵۱۷]« اى کسانى که ایمان آورده‏اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امرى [دینى‏] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب‏] خدا و [سنت‏] پیامبر [او] عرضه بدارید.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:53:00 ق.ظ ]




 

 

اجتماعی

 

شدت تأثیر هنجارهای اجتماعی

 

 

 

فناورانه

 

شدت تأثیر تغییرات فناوریک

 

 

 

جدول ۲-۱٫ عملیاتی کردن مفاهیم
۷-۱ روش تجزیه و تحلیل داده‏ها
برای بررسی ادبیات و سوابق نظری تحقیق از مطالعات کتابخانه‏ای، برای مصاحبه با خبرگان فن‌بازار دفاعی از روش تحلیل محتوا، و برای مدل‌سازی و آزمون فرضیات از روش‌های تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر و نرم‌افزارهای لیزرل و پی‏ال‏اس استفاده شد.
دانلود پایان نامه
۸-۱٫ مراحل انجام تحقیق
مراحل انجام این تحقیق به شرح زیر طراحی شد:
۱) بررسی ادبیات و سوابق نظری تحقیق؛
۲) مصاحبه با خبرگان فن‌بازار دفاعی؛
۳) جمع‌ آوری داده‌ها و اطلاعات؛
۴) الگوسازی و آزمون فرض؛
۵) تحلیل، تفسیر و نتیجه‌گیری.
جدول ۳-۱ مراحل انجام تحقیق و ویژگی‌های هر مرحله را نشان می‌‌‌دهد.
جدول ۳-۱٫ مراحل و ویژگی‏های هر مرحله از تحقیق
مصاحبه با خبرگان
طراحی الگوی اولیه
مرور ادبیات و مطالعات اکتشافی وضع موجود
تحلیل محتوا و پایایی
آزمون فرضیات
تحلیل عاملی تائیدی
تحلیل آمار توصیفی
استخراج الگوی بومی(ادبیات)
طراحی پرسشنامه
پیش آزمون
توزیع و جمع‌ آوری پر‌سش‌نامه
شاخص‌های سنجش عوامل
بررسی پایائی
بررسی پایایی
مطالعات اکتشافی
جستجو و تعریف مساله
انتخاب موضوع و مطالعه ادبیات
تدوین پیشنهاده (پروپوزال)
اخذ نظرات اساتید گروه و دانشکده
تصویب پیشنهاده
تحلیل نهایی، نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد
تحلیل مسیر
مدل نهایی تحقیق
۹-۱٫ تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرح (تعریف موفقیت در فن‏بازار)
فناوری: در این تحقیق، منظور از فناوری،‌ مجموعه‌‌ای از دانش و سخت‌افزار است که برای تولید محصول یا ارائه خدمات، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
فن‌بازارسامانه‏ای است که از طریق اطلاع‌رسانی، ارائۀ مشاوره و تسهیل تعاملات خریداران و فروشندگان، امکان فروش یا خرید فناوری‌ و همچنین همکاری‌های فناورانه را برای بنگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای پژوهشی فراهم می‌‌آورد.
فن‌بازار دفاعی: منظور فن‌بازاری است که شرکت‌کنندگان در آن بنگاه‌ها، سازمان‌ها یا نهادهای دفاعی باشند.
موفقیت فن‌بازار: که منظور از آن بالا بودن کمیت و کیفیت مبادلات فناوری انجام شده از طریق فن‌بازار در یک دوره زمانی مشخص است
نهاد بازاریابی فناوری (TMI) : سازمان یا گروهی که در فرایند نوآوری به‌عنوان کارگزار یا دلال فناوری بین دو یا چند طرف فعالیت کند (Howells 2006).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




جدول شماره (۱۴- ج) وجود افراد سابقه دار در محل
جدول شماره (۱۴- د) خرید و فروش مواد مخدر در محل
جدول شماره (۱۴- ﻫ) وجود فساد اخلاقی در محل
جدول شماره (۱۵) اعتیاد به مواد مخدر در زمان دستگیری
جدول شماره (۱۶) تاثیر بیکاری بر اعتیاد
جدول شماره (۱۷) جرم ارتکابی
جدول شماره (۱۸) تعداد دفعات دستگیری
جدول شماره (۱۹) انگیزه ارتکاب جرم
جدول شماره (۲۰) تاثیر بیکاری بر انگیزه
جدول شماره (۲۱) توکل به خدا در وضعیت بیکاری
جدول شماره (۲۲) استفاده از مشروبات در وضعیت بیکاری
جدول شماره (۲۳) رسیدن به پول با هر وسیله ای
جدول شماره (۲۴) شرکت در مراسم مذهبی قبل از دستگیری
جدول شماره (۲۵) حلال بودن یا نبودن درآمد
جدول شماره (۲۶) نحوه برخورد همسر و فرزندان با جرم ارتکابی
جدول شماره (۲۷) نحوه برخورد والدین و خانواده با جرم ارتکابی
جدول شماره (۲۸) توجه اقوام نزدیک به رفت و آمد شما
جدول شماره (۲۹) توجه همسایه و اهل محل به رفت و آمد شما
جدول شماره (۳۰) حضور پلیس در محل ارتکاب جرم
جدول شماره (۳۱) توجه فرایض دینی فبل از دستگیری
جدول شماره (۳۲) نداشتن جایگاه بین اطرافیان به علت بیکاری
جدول شماره (۳۳) احتمال دستگیری
جدول شماره (۳۴) احساس پشیمانی از ارتکاب جرم
جدول شماره (۳۵) زشت بودن جرم ارتکابی نزد افراد جامعه
جدول شماره (۳۶) مقصر اصلی در زندانی شدن
طرح تحقیق
۱) مقدمه
هر جامعه ای برای تداوم حیات و بقاء به کار و فعالیت مردم و مسئولان احتیاج دارد. نیاز به کار از قرون باستان وجود داشته است و هر چه که می گذرد بر اهمیت آن افزوده می گردد. کار قسمت اعظم زندگی انسان را در بر می گیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
کار از مفاهیم مهم علم جامعه شناسی است. کار سرمایه و ذخیره ملی است و می تواند به رشد تمدن کمک کند. اگر افراد جامعه ای به طور نسبی بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانایی ها و علائق آن ها باشد، زمینه برای نوآوری، ابتکار، رشد و پیشرفت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به وجود می آید. برعکس اگر زمینه های اشتغال و کار در جامعه محدود و تقاضا برای کار بسیار باشد به تدریج بیکاری افزایش می یابد.
اشتغال و بیکاری با سایر عوامل اقتصادی رابطه تنگاتنگی دارد. بیکاری مهمترین منشأ پیدایش فقر و محرومیت، ناهنجاری ها و تنش های اجتماعی و از هم گسیختگی تعادل ها در جامعه است.
بیکاری یکی از مشکلات موجود در جوامع امروزی به خصوص جوامع جهان سوم و در شرایط بحران کنونی غرب است که از لحاظ جرم شناسی یک عامل مؤثر اجتماعی در بروز بزهکاری مورد سنجش واقع می شود. بیکاری به خصوص برای مدت طولانی علاوه بر ایجاد فقر اقتصادی و فرهنگی تأثیری بسیار مخرب بر شخصیت و روحیات فرد بیکار می گذارد. به نحوی که ممکن است بسیاری از کسانی که در شرایط عادی در برابر وسوسه ارتکاب جرم مقاومت می کنند در شرایط بحران بیکاری دست به ارتکاب عمل مجرمانه بزنند.
بیشتر افراد بیکار دچار عوارضی از قبیل افسردگی، احساس بیهودگی و زائد بودن می باشند که این مسأله خود زمینه مساعدی را جهت توسعه و گسترش جرائم علیه اشخاص و اموال، ناآرامی های اجتماعی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق کالا و … به وجود خواهد آورد.
۲) بیان مسأله تحقیق
اگرچه تفکر واندیشه دررشد و تکامل جوامع انسانی نقشی بلامنازع دارد ولی در حوزه عمل کار به عنوان منشاء ثروت ملت در عینیت بخشیدن اندیشه عنصری حیاتی است.
همه انسان ها برای گذراندن زندگی خود نیاز به تلاش و فعالیت دارند. تأمین نیازهای فردی و اجتماعی افراد در گروی کار و تلاش است و جامعه نیز برای گرداندن چرخ تولید در تمامی عرصه ها به نیروی کار نیاز دارد، در واقع بدنه اجتماع از وجود هرگونه نقص درهرگوشه ای ازاین پیکرآسیب می بیند.
در مقابل بیکاری عنصری مخرب و زیان بخش در روابط فردی و اجتماعی محسوب می شود که هزینه هایی برای فرد واجتماع به همراه دارد. اشخاص بیکار نسبت به اشخاص شاغل از نظر سلامت جسمی وذهنی در وضع بدتری قرار دارند و در واقع دچار نوعی استیصال اجتماعی می شوند (فتحی،۱۲:۱۳۸۸).
بیکاری یکی از بزرگترین معضلاتی است که توازن وتعادل جامعه را بر هم می زند و باعث ایجاد بحران هایی متعدد در عرصه های روانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می شود. برای شناخت مفهوم بیکاری ابتدا بایستی مفهوم اشتغال را درک کرد.
در تعاریفی که ازسوی صاحب نظران در مورد کار و اشتغال شده است، دو رویکرد نظری یکی اقتصادی و دیگری جامعه شناختی وجود دارد.
از نظر اقتصادی هر فعالیتی که به قصد تولید انجام شده و پاداش داشته باشد کارنامیده می شود هرچند ازدیدگاه جامعه شناختی مفهوم ثبات نیز در معنی کار لحاظ می شود. دررویکرد اقتصادی ملاک سنجش وارزیابی این مفاهیم، تولید، درآمد، دریافت مزد و مفاهیمی از این قبیل معرفی شده است.
بر اساس این رویکرد نظری، کارعبارت است از فعالیت انسانی که به قصد تولید انجام شود. اشتغال نیز به معنای مشغول بودن در کاری است که پاداش و دستمزد به همراه داشته باشد و به همه فعایت هایی که به درآمد، پاداش و دستمزد منجر شود، چه از طریق مشاغل رسمی وچه از طریق مشاغل غیر رسمی کار گفته می شود.
اما از منظر جامعه شناسی که بیشتر به هنجارها وناهنجارها وبررسی زمینه ها وعلل پدیده های اجتماعی می پردازد، مفهوم کار و اشتغال معانی دیگری به خود می گیرد. از این دیدگاه کار به معنای فعالیت هایی است که از ثبات وپایداری برخوردار بوده وفرد در یکی ازمراکزدولتی یا شخصی به فعالیت مشغول باشد.
در مقابل بیکاری وضعیتی است که در آن گروهی به کاراشتغال نداشته باشند یا در جریان انتقال به کار جدیدی باشند (سرلک،۴۱:۱۳۷۸).
بنا به تعریف دفتر بین المللی کار تمام افرادی که در یک روز معین در جستجوی کارند اما با وجود داشتن توان برای انجام کار موفق به کسب کار نمی شوند بیکار به حساب می آیند(همان:۴۲).
بیکاری معضل اجتماعی است که هم آسیب های جدی فردی و هم آسیب های اجتماعی قابل ملاحضه ای به بار می آورد. حال این معضل شوم اجتماعی ذهن آدمی را درگیر می کند که آیا می تواند درگرایش افرد به بزهکاری مؤثر باشد یا خیر؟
تأثیر بیکاری و فقر اقتصادی بر ایجاد جرائم و ناهنجاری های اجتماعی موضوعی است که از یک صد سال پیش مورد بحث جامعه شناسان از یک سو، روانشناسان و جرم شناسان از سوی دیگر بوده است.
با توجه به نتایج گوناگونی که از پس این تحقیقات به دست آمده نمی توان نقاط مشترک آن ها را نادیده انگاشت . به عنوان مثال در شرایطی که اقتصاد عموم جوامع با بحران روبه رو گردیده است برخی جرائم مانند ولگردی وسرقت شیوع یافته اند.
اگرچه در قرن بیستم این نظریه با تردید روبه رو گردیده است به طوری که نظریه پردازانی مانند انریکو فری اذعان داشتند که برخی بحران ها در کاهش تبهکاری نقش عمده داشته و برعکس ثروت وتجمع آن خود یک عامل جرم زا بوده است (فتحی،پیشین:۱۷).
نتایج تحقیقات برخی محققان دیگر نشان می دهد که در برخی کشورها رابطه مستقیمی میان بیکاری، فقر اقتصادی و ارتکاب جرائم وجود دارد در حالی که این رابطه دربرخی کشورها موجود نیست.
مع الوصف مسأله اساسی در این پژوهش بررسی بزهکاری ناشی از بیکاری می باشد وسؤال اساسی که مورد نظر می باشد این است که:
آیا بیکاری بر بزهکاری و وقوع جرم تأثیر دارد؟
۳) اهمیت و ضرورت تحقیق
ایران سومین کشور جهان از نظر داشتن نیروی جوان می باشد(مرکز آمار،۱۳۹۰ ). این جمعیت به زودی وارد سن باروری شده، تشکیل خانواده می دهند وبه طور متوسط سالیانه حدود یک میلیون نفر متقاضی شغل خواهیم داشت (سرلک،پیشین :۳۶). از طرفی در کشورهای در حال توسعه مثل ایران به دلیل ضعف بنیان های تولیدی ، پایین بودن سطح زندگی، کمبود درآمد سرانه، حجم گسترده و روز افزون عرضه نیروی کار و رشد نیافتن فرصت های شغلی متناسب با آن، مشاغل عمدتاً به صورت مشاغل کاذب، واسطه ای، دلالی وبرخی مشاغل خرده پا شکل می گیرند وبخش عظیمی از نیروی تحصیل کرده و مجرب، یا به مشاغل کاذب روی می آورند یا به دلیل نیافتن فرصت شغلی مناسب در بیکاری به سر می برند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ق.ظ ]




۳- فعل‌شخص ثالث
بدین معنی‌که جدا از فاعل فعل زیانبار شخص‌دیگری هم دربوجودآمدن‌خسارت‌تأثیرداشته است.
الف)تاثیر فعل ثالث :
۱- علت منحصر و اصلی باشد :  فاعل فعل زیانبار مسئول جبران خسارت نمی شود.
۲- یکی از اسباب ورود خسارت باشد: در اینصورت فاعل فعل زیانبار و شخص ثالث با هم مسئول جبران خسارت هستند و مسئولیت آنها تضامنی است.
۳- تقصیر زیان دیده : احتمال دارد جدا از عامل ورود خسارت شخص زیان دیده هم کوتاهی کرده باشد یعنی احتمال دارد خود زیان دیده هم یکی از اسباب ورود خسارت تلقی‌گردد و در بوجود آمدن ضررو خسارت دخالت داشته باشد.
نکته : اگـر عامـل ورود خسـارت و تقصیـر زیـان دیده با هم باعث ورود خسارت شده باشند بحث تعدد اسباب پیش می آید یعنی میزان مسئولیت هر یک از اسباب به میزان نحوه مداخله و تأثیر بستگی خواهد داشت.
۱- هر چه میزان مداخله و تأثیر بیشتر باشد مسئولیت بیشتر خواهد بود
۲- هرچه میزان مداخله وتاُثیرکمتر باشد مسئولیت کمتر خواهد بود.
۳- قاعده اقدام(( مناقدمعلی شیُ فهو ضامن له))
هرکس مقتضیات و شرایط ورود ضرر به خود را فراهم کند، خوداو مسئول جبران خسارت خواهد بود.
ب- ارکان ثابت متضرر براساس قانون مسئولیت مدنی
ضرر  
فعل زیانبار   
رابطه سببیت
صرف نظر از اینها قاعده لا ضرر و اصل ۴۰ و ۴۵  قانون اساسی را هم داریم لیک صرف اثبات این سه رکن اثبات جبران خسارت نمی کند. اگر رابطه سببیت از بین برود مثلاً قوه قاهره که حادثه ای غیر قابل پیش بینی است و غیر قابل احراز پیش می آید رابطه سببیت از بین می رود و چون اداره هواشناسی اعلام وزش طوفان شدید را کرده است شهرداری مکلف به جبران خسارت نخواهد بود چون شهرداری محل را پارکینگ اعلام ننموده و اگر چنین بود شرایط و ضوابط خاص آن را نیز اعلام می کرد چون نه قبض صادر می کند و نه درب ورودی و خروجی پارکینگ دارد همچنین ملک بعنوان ملک شخصی است و کسی حق ورود بدون اجازه را ندارد و این ورود تصرف عدوانی محسوب می شود و به استناد تصرف عدوانی مالک خودرو نبایستی در این ملک خودرو پارک می کرد. در ضمن افتادن دکل برق در اثر باد شدید جزء حوادث غیر مترقبه است و در هر شهرستان مرجع رسیدگی به حوادث غیر مترقبه ستاد مختص حوادث غیر مترقبه شهرستان واقع در فرمانداری و ستاد مسئول پیشگیری حوادث است و بعد از حادثه هم ستاد بایستی ضررهای ناشی از آن را جبران کندلذا دعوی متوجه خوانده نبوده و بایستی بر علیه ارگان دیگری مطرح می شد. ( بند ۴ ماده ۸۴ ق.آ.د.م )
سوال :آیا دادگاه می تواند خسارات ناشی از فعل زیانبار را در آینده تغییر دهد یا به عبارت دیگر آیا دادگاه در صورت صدورحکم پرداخت خسارت به صورت مقطوع می تواند دوباره آن راتغییردهد ؟
بله در برخی موارد خساراتی که در خصوص آن حکم صادر شده دادگاه می تواند آن را تغییر دهد و آن در صورتی است که دادگاه بتواند اوضاع و احوال و شرایط را در نظر بگیرد و خسارت به صورت مستمر باشد در اینصورت رأی کاملاً صحیح است.ولی اگر مبلغ قطعی و دقیقاً معین شده باشد و خسارت هم قطعی باشد تجدید نظر لزومی ندارد. ( م ۵ قانون مسئولیت مدنی )
 سوال: خسارتی که دادگاه بطور قطع تعیین می کند آیا قابل تخفیف است یا نه ؟
برابر م ۴ قانون مسئولیت مدنی دادگاه می تواند میزان خسارات را در برخی موارد تخفیف دهد و صراحت آن در ماده مرقوم درج گردیده است.
ج- تأمین جبران خسارت
وقتی خسارتی وارد می شود و خسارت وارده نیز تعیین می گردد سه راه حل برای تضمین پرداخت آن وجود دارد :
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱- ایجاد مسئولیت تضامنی
۲- بیمه اجباری مسئولیت
۳- تاسیس صندوق تأمین خسارت
۱- در این صورت یعنی حالتی که به واسطه دو یا چند نفر با هم ضرری به دیگری وارد شده است می توان هر یک از مسببین و فاعلین را مسئول دانست و متضرر می تواند به هر کدام از آنها که خواست رجوع کند و تمام و یا بخشی از خسارت وارده را از آنها مطالبه نماید در توضیح این مطلب می توان به مقررات غصب مراجعه کرد . چنانچه چند نفر غاصب داشته باشیم کسی که مال از وی غصب شده است می تواند به هر یک از غاصبین مراجعه کند و همه غاصبین در مقابل وی مسئولیت تضامنی دارند .
۲- قانون در برخی موارد و برای برخی اشخاص پیش بینی کرده مسئولیت عامل ورود ضرر و زیان را با بیمه پرداخت و تقبل نمائید . در مورد خسارات وارده به کارگران کارفرما را ملزم به بیمه کرده و همچنین بیمه افراد شخص ثالث توسط کارفرما و بیمه اجباری مسئولیت دارندگان وسایط نقلیه موتوری .
۳- برابر م ۱۰ قانون بیمه اجباری مسئولیت پیش بینی شده که شرکت سهامی بیمه ایران موظف به تاسیس صندوقی تحت عنوان صندوق تأمین خسارتهای بدنی می باشد که بر اساس آن اگر راننده وسیله نقلیه ای بیمه نداشته باشد و یا اینکه بیمه نامه به هر دلیلی قابل استفاده نباشد خسارات وارده از محل صندوق بیمه پرداخت گردد .
سوال : آیا خسارات ناشی از مسئولیت مدنی قابلیت این را دارند که به وسیله قرارداد آنها را به کلی از بین برد و یا میزان آنها را تغییر دهد ؟
۱- قراردادهای تنظیمی در مسئولیت مدنی به ۲ دسته تقسیم می شوند
۱-۱ قراردادهایی‌که پس از ورودخسارت تنظیم می شوند که اینگونه قراردادها هیچ مشکلی نداشته و کاملاً صحیح می باشند.
۲-۱دسته‌دوم قراردادهایی هستندکه قبل از ورود خسارت تنظیم می‌شوندکه اینگونه قراردادها هم به‌دو شیوه تنظیم می شوند :
الف ) قراردادهای متضمن شرط عدم مسئولیت : قراردادهای هستند که در آن شرط می شود که هر خسارتی که به شخص طرف قرارداد وارد می شود ، فاعل‌آن معاف ازهرگونه مسئولیتی باشد.این قرارداد، قرارداد عدم مسئولیت است.
ب ) قراردادهای متضمن شرط‌کیفری (وجه التزام ) : قراردادهایی هستند که در آن شرط می شود چنانچه از طرف فاعل خسارتی به دیگری وارد شود خسارتی مقطوع به طرف زیان دیده پرداخت گردد که این مبلغ نه کم می شود و نه زیاد .
- پیشنهادات ارائه شده در رابطه با کاهش آلودگی های محیط زیست
معاینه فنی خودروها ،خروج خودروهای فرسوده، استفاده از بنزین بدون سرب، گازسوز کردن وسایل نقلیه موتوری، استفاده از وسایل نقلیه عمومی ، احداث تقاطع های غیر هم سطح ، روان سازی ترافیک ، کاهش سفرهای درون شهری، کاهش تردد خودروها ، و یک طرفه کردن مسیر عبور آنها در نقاط آلوده ، نصب چراغ هوشمند در چهار راه ها و ایجاد پارکینگ های طبقاتی ، دوری محل احداث کارخانجات ازمناطق مسکونی ،نصب فیلتر هوا و سیستم تصفیه ی هوا در کارخانجات آلاینده ،  کاربرد استانداردهای زیست محیطی ملی و بین المللی دراحداث کارخانه ها ، افزایش فضای سبز شهری ، ایجاد آبنما و فواره برای جذب گردوغبار ،انتقال کارگاهها و صنایع آلاینده به خارج شهر، احداث کمربندی با فاصله ی زیادی از شهر برای تردد وسایل نقلیه، ایجاد کمربند سبز دراطراف شهر ،مدیریت ساخت وساز شهری[۲۸۹] .
۱- پیشنهادات ارائه شده در رابطه با کاهش آلودگی های آب
مدیریت فاضلاب ها و پساب های صنعتی ، گسترش شبکه فا ضلاب و اجرای طرح اگو، انتقال فاضلاب ها به مناطق برون شهری ، ارتقاء و افزایش تصفیه خانه های فاضلاب خانگی ، استفاده از فناوری های نوین در تصفیه خانه ها ، احداث تصفیه خانه های جدید برای فاضلاب های صنعتی.
۲- پیشنهادات ارائه شده در رابطه با کاهش آلودگی های خاک
استفاده از کودهای حیوانی به جای کودهای شیمیایی برای تقویت خاک و افزایش محصول ، استفاده از سموم و کودهای شیمیایی که درجه ی پایداری آنها در گیاه و خاک کم می باشد،تبدیل زباله ها و فاضلاب ها به کمپوست و دیگرمواد مورد استفاده در کشاورزی،جمع آوری زباله های سرگردان و بازیافت آنها ، احداث مکان هایی دائمی برای دفن زباله ها غیر قابل بازیافت ، تصفیه ی فاضلاب های صنعتی حاوی فلزات سنگین مثل سرب و نیکل و کروم[۲۹۰] .
۳- پیشنهادات ارائه شده در رابطه با کاهش آلودگی های آلودگی رودخانه ها
یکی از اموری که آلودگی آن به محیط زیست ضربه می زند، آلودگی رودخانه هااست . با توجه به این که شهرهای بسیاری اطراف رودخانه ها ساخته شده است، مسأله ی آلودگی رودخانه ها جدی است ، اما متأسفانه به این مسأله کم تر توجه شده است . امروزه فاضلاب شهرها و پساب کارخانجات متعددی در رودخانه ها تخلیه می شود که با توجه به مجاورت محل زندگی مردم با رودخانه ها، تبعات زیست محیطی فراوانی را در پی دارد. یکی از مسائل مهم در مورد آلودگی رودخانه ها، انتقال آلودگی از طریق رودخانه ها از یک کشور به کشور دیگر و یا به مناطق دریایی است که امروزه به آن آلودگی فرامرزی دور برد گفته می شود که نگرانی های زیادی را ایجاد کرده است [۲۹۱].
۴- پیشنهادات ارائه شده در رابطه با کاهش آلودگی های ونابودی درختان، گیاهان و حیوانات
نابودی درختان و گیاهان
بی تردید گیاهان و درختان در بهداشت و سلامت محیط زیست حائز اهمیت فراوانی هستند که از آن جمله می توان به اهمیت آنها در جذب پرتوهای خورشیدی و همچنین در تولید اکسیژن و جذب گازکربنیک هوا اشاره کرد. گیاهان و درختان باجذب گازکربنیک هوا، باعث کاهش این گاز خطرناک و با آزاد کردن اکسیژن هوا،موجب افزایش این گاز حیاتی در محیط میشوند. از سوی دیگر، درختان در جلوگیری از وزش بادهای شدید و زیانبار و جاری شدن سیلاب و گسترش بیابا ن ها سهم بسزایی دارند و با کاستن از دمای محیط و افزایش رطوبت هوا، باعث تعدیل آب و هوامی شوند، و در نتیجه هر جا که رطوبت بیشتری باشد، باران بیشتری هم خواهد بارید[۲۹۲]
مراتع نیز به عنوان یکی از ارکان اساسی منابع طبیعی تجدید شونده و محیط زیست، نقش مهمی در حفظ خاک، تنظیم چرخه ی آب در طبیعت و فراهم نمودن شرایط زیست و بقای حیات وحش، تأمین بخش قابل توجهی از علوفه ی موردنیازاحشام اهلی و حفظ تعادل محیط زندگی و تأمین معیشت و ادامه ی امکان زیست انسان ها را دارد[۲۹۳] اگر بخواهیم عوامل تخریب و نابودی جنگل و مرتع را بشناسیم باید دو دسته عوامل را بررسی کنیم:
عوامل تخریب طبیعی و عوامل تخریب انسانی: عوامل تخریب طبیعی جنگل ها و مراتع عواملی هستند که دست بشر هیچ دخالتی در ایجاد آنها ندارد ، مثل آفات و امراض نباتی و گیاهی، سیل، طوفا ن، صاعقه،آتشفشان . انسان در برابر این عوامل تاحد زیادی ناتوان است و تنها کاری که می تواندانجام دهد این است که تا حد امکان سعی کند از آثار مخرب آن بکاهد .[۲۹۴]
عوامل تخریب انسانی آن عواملی هستند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به وسیله ی بشر ایجاد میشود، مانند بریدن، ریشه کن کردن و سوزانیدن درخت و گیاه،چرانیدن بیش از انداز ه ی دام در جنگل و مرتع، برداشت بیرویه و بیش از حد از جنگل و مرتع، [۲۹۵] استفاده ی بیرویه از سموم دفع آفات نباتی، آلودگی ناشی ازسوزاندن سوخت های فسیلی،آلودگی آب وخاک که باعث از بین رفتن درختان ومراتع می شود ،[۲۹۶] استفاده از محیط زیست به عنوان ابزار جنگی که همگی از جمله عواملی هستند که بشر با آن به تخریب و نابودی گیاهان و درختان روی آورده است.[۲۹۷] نابودی حیوانات در کنار انهدام و نابودی جنگل ها و مراتع، گونه های جانوری نیز از آهنگ نابودی و انقراض در امان نمانده اند. به گفته ی متخصصان بخش محیط زیست سازمان ملل،روزانه نسل بیش از ۵٠ نوع جانور و گیاه در کر ه ی زمین در حال انقراض و نابودی است. طبق تحقیقات به عمل آمده از سوی این بخش، توسعه ی صنعتی، مهم ترین عامل نابودی نسل موجودات زنده در زمین شناخته شده است.[۲۹۸]
از یک طرف تخریب و انهدام جنگل و مرتع عرصه را بر ادامه ی حیات گونه های جانوری تنگ نموده است و از طرف دیگر، شکارهای بی رویه و توسعه ی زندگی صنعتی و شهری، گونه های نادر جانوری را در معرض نابودی قرار داده است . علاوه بر این، آلودگی آ بها مثل آلودگی دریایی، آلودگی رودخانه ها و آلودگی مرداب ها،نابودی حیوانات را در پی دارد.
بر اساس برآورد کارشناسان، ۴١ گونه از گونه های مختلف زمین، همچون حشرات، گیاهان، مهر ه داران، قارچ ها و… را خطر انقراض و نابودی در ٣٠ سال آینده تهدید می کند.[۲۹۹]
۵- پیشنهادات ارائه شده در رابطه با کاهش آلودگی های مخاصمات مسلحانه
جنگ همیشه به محیط زیست خسارت وارد کرده است و به طور کلی دو تأثیرعمده بر محیط زیست دارد:
اول، خسارات وارده در طول جنگ که یا عمدی است و یا اتفاقی. خسارات عمدی می تواند به منظور جلوگیری از پناه گرفتن دشمن، انهدام و از بین بردن محصولات غذایی به قصد ایجاد وحشت در جمعیت غیر نظامی دشمن و مانند آن وارد آید،
دوم، نوع دیگری از خسارت که آثار منفی بر طبیعت باقی م یگذارد و آن استفاده ی آگاهانه و تعمدی از رهگذر تغییرات مصنوعی در محیط زیست به عنوان ابزار جنگیدن است. در ده ههای اخیر، از تکنولوژی پیشرفته به وسیله ی طرفین مناقشه در جهت ایراد خسارات منظم و گسترده تر بر محیط زیست استفاده شده است. بهره برداری از به منظور از بین بردن و امحاء نزدیک به نصف جنگل های ویتنام جنوبی« علف کش ها»
در طول جنگ هند و چین، نشان داد که جنگهای متعارف نوین ممکن است خسارات زیادی را بر محیط زیست وارد آورند. در جریان جنگ عراق علیه ایران، حمله ی هواپیماهای عراقی به هفت سکوی استخراج نفت در حوز ه های نفتی نوروز در خلیج فارس باعث فوران نفت به خلیج فارس شد، به طوری که ١٩ کمپانی فعال در منطقه اعلام کردند که نشر و پخش غیرقابل کنترل نفت، خلیج فارس را به دریاچه ای وسیع از نفت تبدیل خواهد کرد.وخسارات بالقوه ی سابقه ی زیست محیطی واکولوژیکی به همراه خواهدداشت. همچنین هفته ها پیش از جنگ دوم خلیج فارس، عراق صراحتًا اراده و تصمیم خود را در استفاده از محیط زیست به عنوان ابزار جنگی اعلام نمود ،[۳۰۰] و در جنگ این تصمیم را عملی نمود و تنها در یک ناحیه ٨٠٠ چاه نفت کویت را به آتش کشید.
وسعت این فاجعه به قدری زیاد بود که ازآن با عبارت یاد « تروریسم زیست محیطی»یاد کرده اند[۳۰۱].علاوه بر موارد فوق، استفاده از سلا حهای هسته ای و شیمیایی در جنگها، خودداستان تلخ دیگری است که به راحتی نمی توان از آن گذشت. برای نمونه، استفاده ی آمریکا از سلاح اتمی در جنگ علیه ژاپن و استفاده ی گسترده ی نیروهای عراقی ازسلاح های شیمیایی در جنگ علیه ایران به ویژه در حلبچه را می توان نام برد.
نتیجه گیری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




 

طبقه بندی مؤلفه‌ها دقیقه مصادیق عینی در فیلم کدگذاری
انعکاس الگوی اجتماعی معلولیت در فیلم زیاد است. مؤلفه ۲ ۲۲ فرد معلول دیگری که از ناحیه یک پا مشکل دارد هم مثل او پذیرفته نشده و از اتاق به بیرون می‌اندازندش. S1
۴۸ ریچارد و آرت را به دلیل اینکه به باور رئیس کافه حرکات آرت باعث ناراحتی دیگر مشتریان است توسط پلیس دستگیر می‌کنند.
مؤلفه ۳ ۴۳ ریچارد در مصاحبه استخدامی در شرکت بیمه پذیرفته می‌شود و کسی متوجه نمی‌شود که او لب خوانی می‌کند.
۵۸ استاد ریچارد او را به شاگردان دیگرش به عنوان بهترین شاگردی که تا به حال داشته معرفی می‌کند.
۶۶ ریچارد سخنگوی اصلی دولت آمریکا می‌شود و به سازمان‌هایی مثل سی آی ای و ناسا در مورد معلولیت آموزش می‌دهد.
۷۹ قانون معلولیت آمریکا دو سال پیش تصویب شده و از هفته پیش به اجرا گذاشته شده و ریچارد در گردهمایی افراد معلول به این مناسبت به عنوان سخنران و از فعالین این امر در حال سخنرانی است و می‌گوید که سوپر من نیست بلکه فقط موسیقی درون خود را یافته و در راستای آن حرکت کرده

ادامه جدول ۴ـ۹) کدگذاری و میزان انطباق فیلم موسیقی درون با الگوی اجتماعی معلولیت

 

طبقه بندی مؤلفه‌ها دقیقه مصادیق عینی در فیلم کدگذاری
انعکاس الگوی اجتماعی معلولیت در فیلم زیاد است. مؤلفه ۳ ۸۴ پس از پایان فیلم نوشته‌هایی در رابطه با زندگی ریچارد واقعی را می‌خوانیم به این قرار که کتاب ریچارد windmills به عنوان کتاب کار و آموزشی مراکز مختلف استفاده می‌شود وی در کنار برنامه آموزشی خود به نام چشم‌انداز مکان‌های اشتغال مدرن برای افراد معلول را طرح‌ریزی کرده و نگرش و شیوه استخدام افراد معلول در ۲۳ کشور را تغییر داده است. از کارهای شخصی او به عنوان کلید تصویب قانون معلولیت آمریکا ۱۹۹۰ یاد می‌شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
او ازدواج کرده و تا به حال ۵۰۰ سخنرانی را در کارنامه‌اش دارد و به زدودن کلیشه ها در رابطه با افراد معلول و پذیرش تفاوت آنان ادامه می دهد.
دوستی آرت و ریچارد همچنان ادامه دارد و آرت در حال حاضر یک نویسنده است.
S1
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]