کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



بهتراست لفظ «مستضعف» حذف گردد زیرا در آیات مورد بحث این گروه مجرم معرفی شده اند نه مستضعف همچنان که درکلام شیخ مفید محور تقسیم (محّض الایمان ومحّض الکفر) می باشد.” (سبحانی، ۱۳۷۷،ص۵۹-۹۴)
۲-۶-۸)محل اقامت قبل ازقیامت:
مطلب دیگری که پیرامون برزخ وبرزخیان مطرح است مساله اقامت آن هاقبل ازقیامت است.مفسرین دراین زمینه اختلاف نظردارند.بعضی اقامت آن هارا مربوط به دنیاوبعضی دیگرمربوط برزخ وعده ای آن رابه هردومربوط می دانندوکسانی دیگرآن رامربوط به عالم قبر می داند. سخن بعضی مفسرین رادراین موردمی آوریم.درابتداآیات رابیان می کنیم:
«قالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنینَ ()قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّینَ ()قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»
(مى‏فرماید: چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید؟مى‏گویند: یک روز یا پاره‏اى از یک روز ماندیم. از شمارگران (خود) بپرس مى‏فرماید: جز اندکى درنگ نکردید، کاش شما مى‏دانستید.)(مومنون۱۱۲-۱۱۴)
طبرسی: خداوند به منظور سرزنش و سرکوبى منکران قیامت، بکفار میگوید: چند سال در قبرها مانده‏اید؟ قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ: آنها نمیدانند چقدر در قبرها مانده‏اند. از اینرو میگویند: یک روز یا قسمتى از یک روز. برخى گویند: این سؤال در مورد زندگى ایشان در دنیاست و آنها بقدرى زندگى دنیا را کوتاه و زودگذر مى‏بینند که میگویند: یک روز یا قسمتى از یک روز مخصوصاً که دوران توقف آنها هم در جهنم طولانى است. این مطلب دروغ هم نیست.(طبرسی،۱۳۶۰،ج۱۷،ص۸۹).
شریف لاهیجی: گفت خداى تعالى إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا درنگ نکردید شما در دار دنیا مگر اندکی……(لاهیجی، ۱۳۷۳،ج۳ ،ص۲۵۴)
علامه طباطبایی:
این از جمله پرسش‏هایى است که خدا در قیامت از مردم مى‏کند، که مدت درنگ شما در زمین چقدر بود؟ و این پرسش در چند جا از کلام مجیدش آمده و منظور از آن پرسش از مدت درنگ در قبور است.
پس دیگر نباید به گفتاربعضی مانندحسن اعتنا کرد که گفته‏اند:
مراد از درنگ ،درنگ در دنیا است، و همچنین احتمال بعضی که گفته اندمنظوردنیاوعالم برزخ است (کاشانی،۱۳۳۶،ج۶،ص۲۶۱). نبایدنظرآن هاراپذیرفت.(طباطبایی،۱۳۷۳،ج۱۵، ص۱۰۳)
قشیری نیزاین مکث ودرنگ رامربوط به عالم قبرمی داند… کذلک مده مقامهم تحت الأرض….. (قشیری،۲۰۰۷،ج۲،ص۵۹۱).
ازملا صدرا دراین مورد مطلبی بیان نشده است زیرا این سوره را تفسیر نکرده اند
نتیجه این که، چون جهان برزخ، عالم درک وفهم احساس است، می توان سخن مفسرینی که، مدت مکث رامربوط به عالم قبر می دانندپذیرفت،ویا می تواند مربوط به دنیا باشد چون تمام افراد در جهان برزخ مورد سؤال وجواب قرار می گیرند واز کیفیت حضورشان با خبرند.وخداوند دانا تر است.
به همین مقدارازبحث آیات مربوط به اثبات برزخ بسنده می کنیم وازمنظرروایات به بررسی برزخ می پردازیم.
۲-۶-۹)روایات ،مفسرآیات برزخ:
بعضی آیات وجود دارند که برزخ را به صورت غیرمستقیم بیان نموده اند و معلمان حقیقی یعنی پیامبر واهل بیت او عالم به علم آن می باشند. به طورنمونه:
۱-در آیه ۲۷سوره ابراهیم علیه السلام آمده است :
«یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاء»
(خدا کسانى را که ایمان آورده‏اند، در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى‏گرداند، و ستمگران را بى‏راه مى‏گذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام مى‏دهد.)
در روایات آمده :منظور از آیه،ثابت قدم بودن مومن،در عالم برزخ است.
طبرسی گوید:اکثر مفسرین معتقدند منظور از آخرت در آیه فوق عالم قبر است ، وآیه در مورد سوال قبر نازل شده است و این تفسیر از ابن عباس و ابن مسعود نیز نقل شده وازامامان معصوم(ع) روایت گردیده است ازجمله امیرمومنان علی(ع) در ضمن گفتاری فرمود:هنگامی که دو فرشته ی نکیر و و منکر وارد قبر می شوند از مومن می پرسند: : خداى تو کیست؟ دین تو چیست؟ پیامبر تو کیست؟ گوید: پروردگارمن خداى من و اسلام دین من ومحمد(صلی الله علیه وآله وسلم)پیامبرمن است.فرشتگان گویند:خداونددرآنچه دوست دارى ومى‏پسندى،ترا استواروثابت قدم بدارد. چنان که خداوند:می مى‏فرماید: «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ» (طبرسی، ۱۳۶۰،ج۱۳،ص۱۳۰)
۲- در آیه ۱۲۴ سوره طه می خوانیم:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکاً وَ نحَْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَمَهِ أَعْمَى.»
(و هر کس از یاد من روی گردان شود،زندگی تنگ (وپر زحمت) خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم.)
طبق پاره ای از روایات،این زندگی سخت،مربوط به عالم برزخ است.
علامه مجلسی(ره)روایتی از امام سجاد(ع)نقل می کند که فرمود:این زندگی سخت در عالم برزخ است، (مجلسی،۱۴۰۴،ج۷،ص۱۰۵)
مراد از«زندگی سخت ،در عالم برزخ است»و در آیه فوق،عذاب قبر است،چون بعدازآن قیامت را در آیه، نموده است،وبسیاری از مفسران این گونه تفسیر کرده اند.
طبرسی: گفته شده که منظوراز«معشیت ضنک»،عذاب قبر است، و این تفسیر از ابن مسعود و ابو سعیدخدری و…نقل شده است،وابو هریره دراین مورد،روایاتی نقل نموده است(طبر
سی،۱۳۶۰،ج۱۶،ص۸۳) وامیرمؤمنان درضمن نامه ای که برای اهل مصرمی نویسدو توسط محمد بن ابوبکر می فرستد، می فرماید:
پایان نامه - مقاله - پروژه
همانا معشیت ضنک که خداوند دشمن خود را از آن بر حذر داشته عذاب قبر است. سپس فرمود:چرا که خداوند نود و نه مار بر کافر مسلط می کند، آنها به گوشت او نیش می زنند،و استخوان او را می شکنند،وتا روز قیامت با او این گونه رفتار می نمایند. (شاید تعداد ۹۹ مار،اشاره ای به ۹۹ عمل زشت دنیوی او باشد،که به صورت۹۹ مارشده و در عالم قبر او را می. گزند. (مجلسی،۱۴۰۴،ج۶،ص۲۱۹).
۳- در آیه۶۲ سوره ی مریم می خوانیم:
«لَّا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَ لهَُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَهً وَ عَشِیًّا»
(و هر صبح و شام روزی آنها(بندگان صالح خداوند) در بهشت مقرر است.)
مفسر معروف،علی بن ابراهیم(ره)(درتفسیری که منسوب اوست) با بهره گرفتن از روایات می گوید: منظور از این بهشت،بهشت دنیا(در عالم برزخ) است که ارواح افراد با ایمان به آن انتقال می یابد،چرا که در بهشت جاویدان آخرت،صبح و شب وجود ندارد.(قمی،۱۳۶۷،ج۲،ص۵۳) ( بحرانی، ،ج۳،ص۷۳۳
نتیجه اینکه:در قرآن حدود ۱۵ آیه وجوددارد که به نحوی از انحاء یک جریان حیاتی را یاد کرده است که می­رساند انسان در فاصله بین مرگ و قیامت از یک حیات کامل برخوردار است. این آیات بر چند گونه است:
دسته اول آیاتی که جریان یک سلسله گفت و شنودها میان انسانهای صالح و نیکوکار و یا انسانهای فاسد و بدکار را با فرشتگان الهی یاد می­ کند که بلافاصله بعد از مرگ صورت می­گیرد. این­گونه آیات زیاد است. آیه ۹۷ از سوره نساء و آیه ۱۰۰ از سوره مؤمنون.
دسته دوم آیاتی که علاوه برمضمون آیات بالارسماً می­گویندکه فرشتگان پس ازآن گفت­وشنودها به صالحان و نیکوکاران می­گویند از این پس، از نعمتهای الهی بهره گیرید، یعنی آنها را در انتظار رسیدن قیامت کبری نمی­گذارند. دو آیه ذیل مشتمل بر این مطلب است: « الَّذینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَهُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »
آنان که در حالی که پاکیزه­اند فرشتگان آنان را تحویل می­گیرند و فرشتگان به آنها می­گویند: درود بر شما! همانا به موجب کردارهای شایسته­تان وارد بهشت گردید.
«قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی‏ یَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لی‏ رَبِّی وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُکْرَمینَ»
(پس از مرگ) به او گفته شد: داخل بهشت شو! او گفت: ای کاش مردم من که سخن مرا نشنیدند اکنون می دانستند که چگونه پروردگارم مرا آمرزید و مرا جزء بندگان مکرم خویش قرار داد.
باید بدانیم که آنچه پس از مرگ برای اهل سعادت آماده شده، بهشتهاست نه بهشت، یعنی انواع بهشتهاست. بهشتها در آخرت به حسب مقامات قرب الهی متفاوت­اند. بعلاوه همان طور که در اخبار و روایات اهل بیت (علیهم­السلام) رسیده است بعضی از این بهشتها مربوط به عالم برزخ است نه عالم قیامت. علیهذا اینکه در دو آیه فوق کلمه بهشت آمده است نباید سبب اشتباه شود که مربوط به قیامت است.
دسته سوم آیاتی است که در آن آیات سخنی از گفت و شنود فرشتگان با انسانها در میان نیست بلکه مستقیماً از حیات انسانهای سعادتمند و نیکوکار یا انسانهای بی­سعادت و بدکار و تنعم دسته اول و عذاب و رنج دسته دوم درفاصله مرگ و قیامت یاد شده است. دو آیه ذیل از این گونه است: و « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ()فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ »
(هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏اند، مرده مپندار، بلکه زنده‏اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند. به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‏اند شادى مى‏کنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مى‏شوند. بر نعمت و فضل خدا و اینکه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى‏گرداند، شادى مى‏کنند.)(آل عمران۱۷۱-۱۷۲).آرزو می کنند که بشارت شهادت دوستان دنیائی شان به آن ها برسد تا آن هارا با خود در این شهادت شریک ببینند.
«وَحاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ».
عذاب ناراحت­کننده، آتش، بر فرعون نیان احاطه کرد، هر بامداد و شامگاه بر آن عرضه می­شوند. آنگاه که قیامت به پا شود (گفته می­ شود) فرعونیان را در شدیدترین عذاب داخل نمایید.
این آیه کریمه دو نوع عذاب برای فرعونیان ذکر می­ کند: یکی قبل از قیامت که از آن به «سوءالعذاب» تعبیر شده است و آن این است که روزی دو بار به آتش عرضه شوند بدون آنکه وارد آن گردند، دوم بعد از قیامت که از آن به «اشدالعذاب» تعبیر شده است برخلاف عذاب دوم همان­طور که امیرالمؤمنین علی (علیه­السلام) در توضیح و تفسیر این آیه فرموده است، بدین جهت است که عذاب اول مربوط است به عالم برزخ و در عالم برزخ به تبع عالم دنیا صبح و شام و هفته و ماه و سال هست، برخلاف عذاب دوم که مربوط به عالم قیامت است و در آنجا صبح و شام و هفته و ماه و غیره وجود ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-07-28] [ 09:03:00 ب.ظ ]




.W7عدم طراحی و راه اندازی وب سایت جهت اطلاع .W8رسانی انجمن سرمایه گزاران و کارآفرینان کیش
عامل مالی و حسابداری
.W9کمبود تجربه و آموزش مدیران مالی در استفاده از تجزیه وتحلیل های مالی.
.W10عدم و جود تناسب قیمت ارائه خدمات با کیفیت آن در مقایسه با رقبای صنعت.
.W11عدم وجود سیستم حسابداری اثربخش در انجمن
.W12ضعف ساختار سرمایه و سرمایه درگردش و .W13انعطاف پذیری آن و میزان هزینه سرمایه در مقایسه با صنعت و رقبا.
عامل منابع انسانی
.W14عدم وجود برنامه های مسیر شغلی مناسب برای ارتقاء در سازمان.
مقاله - پروژه
.W15استفاده نکردن از روش های انگیزشی پرداخت حقوق و پاداش
.W16نامرتبط بودن مشاغل با تحصیلات منابع انسانی.
.W17عدم وجود سیستم نظارت و ارزیابی کارکنان.
عامل سازمان و مدیریت
.W18عدم تعهد و پای بندی به شایسته سالاری در کل سازمان
.W19عدم اعتماد و عمل به تفویض اختیار توسط مدیران
.W20فقدان ریسک پذیری مدیران و کارکنان جهت انجام کارهای پر مخاطره در سازمان

 

 

 

فرصت ها O

 

استراتژی های SO

 

استراتژی های WO

 

 

 

عامل اقتصادی
.O1افزایش بودجه و اعتبار انجمن
.O2تغییرات رشد اقتصادی
.O3تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی نظیر تورم، اشتغال، …
عامل تکنولوژیکی
.O4پیشرفت فنآوری های مرتبط و ظهور فن آوری های نوین
.O5وجود تغییرات تکنولوژی در زمینه سرمایه گذاری
.O6وجود سیستم های اطلاعاتی و بانک های اطلاعاتی در انجمن.
عامل سیاسی- قانونی
.O7وجود قوانین حمایت کننده از اهداف انجمن
.O8وجود ضوابط و قوانین حاکم بر انجمن
.O9وجود گرایش مثبت در سیاست گذاران و قانونگذاران در ارتباط با سرمایه گذاری در منطقه
عامل محیط رقابتی
.O10امکان ارتباط با نهادهای تخصصی بین المللی نظیر کنوانسیون بین المللی مناطق آزاد، فدراسیون جهانی مناطق آزاد، آنکتاد و …
.O11تعامل و همکاری با سازمان منطقه آزاد کیش و شرکت ها و موسسات وابسته
.O12برگزاری و شرکت در همایش ها و سمینارهای تخصصی داخلی و خارجی
.O13معرفی نمایشگاه های مهم و اثر گذار به اعضاء و عوامل مرتبط و همچنین شرکت در نمایشگاه های مرتبط

 

.S1O1افزایش اعتبار و بودجه در بخش تحقیقات و پژوهش های انجمن
.S4O6استفاده از فناوریهای بروز و پیشرفته جهت بکارگیری سیستم های اطلاعاتی مدیریت
.S7O8تحقق برنامه های مالی و بودجه ای انجمن با رعایت ضوابط و قوانین حاکم
.S10O7بهره گیری از قوانین حمایتی انجمن در جهت افزایش امکانات رفاهی کارکنان
.S14O11برنامه ریزی منعطف ساختار سازمانی در جهت تعامل و همکاریهای سازمانی و منطقه ای
.S17012برنامه ریزی عملیاتی در خصوص برگزاری نمایشگاهها و همایشها

 

 

.W2O2افزایش سرعت انجام پروژه های تحقیقاتی همگام با تغییرات رشد اقتصادی
.W7O6طراحی مطلوب و راه اندازی وب سایت ها و سیستم های اطلاع رسانی جهت افزایش شفافیت
.W9O9افزایش توانایی تحلیل های مالی و استراتژیکی مدیران جهت تصمیم گیریهای بهینه و اساسی انجمن
.W17O8ایجاد سیستم های نظارت و ارزیابی کارکنان در خصوص رعایت ضوابط و قوانین انجمن

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ب.ظ ]




ریسک مدار

 

 

 

فردگرایی

 

تیم گرایی

 

 

 

۲-۳۹ ارتباط میان سازمان ها و فناوری اطلاعات:
فناوری اطلاعات و سازمان ها تأثیری دوسویه بر همدیگر دارند.نظامهای اطلاعات بایستی با سازمان ها همراه شوند تا بتوانند اطلاعات موردنیاز گروهی خاص از اعضاء سازمان را فراهم کنند.از سوی دیگر سازمان نیز باید از تأثیر اطلاعات آگاه بوده و درهای خود را بر روی آن بگشاید تا از امتیازهای دانش فنی نوین بهره مندگردد.فناوری اطلاعات بر سازمان اثرمی گذارد ودر طراحی این تکنولوژی نیز باید نیازهای سازمان را در نظر داشت.(حجازی و دیگران،۱۳۸۸:ص۶۷)
ساختار سازمان
روشها و استانداردها
سیاستها
فرهنگ
محیط سازمان
تصمیم گیریهای مدیریتی
شکل (۲-۴)پیوند دو سویه فناوری اطلاعات و سازمان (لاودن،۲۰۰۲)(همان منبع:ص۶۷)
۲-۴۰ چگونگی تأثیرسازمان بر فناوری اطلاعات:
سازمان از راه تصمیم گیریهای مدیران و کارکنان بر فناوری اطلاعات تأثیر می گذارد.مدیران در گزینش و طراحی فناوری اطلاعات و کاربرد آن ها تصمیم گیری می کنند.بررسی و تصویب بودجه نیز با مدیران است. (حجازی،۱۳۸۸:ص۶۵)در بررسی این مطلب چهار پرسش به ما کمک می کنند:
سازمان ها فناوری اطلاعات را چگونه بکارگرفته اند؟
نقش سازمانی فناوری اطلاعات چه تغییری یافته است؟
اداره کنندگان فناوری اطلاعات چه کسانی هستند؟
به چه دلیل سازمان ها فناوری اطلاعات را می پذیرند؟(همان منبع:ص ۶۵)
اینک به پرسشهای مهم پاسخ می دهیم:
۲-۴۰-۱ تصمیم گیری در زمینه نقش فناوری اطلاعات:
فناوری اطلاعات از سیستم های رده عملیاتی دهه ۱۹۵۰ که برای انجام کارهای مقدماتی، همچون صدور و اداره چک ها، طراحی شده بودند پا به میدان گذاشت. در سال های پایانی دهه۱۹۶۰ فناوری اطلاعات برای پیگیری و پایش عملیات و در دهه ۱۹۷۰ برای برنامه ریزی و الگوسازی بکارگرفته شد.در دهه ۱۹۸۰ سازمان اطلاعات را در ردیف منابع راهبردی همچون سرمایه و نیروی کار به حساب آورند.از آغاز دهه ۱۹۹۰ نظام های اطلاعات در آفرینش و پخش دانش و اطلاعات در سراسر سازمان و رساندن داده ها به همه کارکنان به کمک شبکه های گسترده فعال شدند.همزمان با پیدایش دگرگونی ها درکاربری نظام اطلاعات،فن آوری و ابزار این نظام ها هم دگرگون شده و گسترش یافته اند.دستگاه های انفرادی و دور از همِ «محاسبات الکترونیکی»دهه ۱۹۵۰ به شبکه های گسترده دهه ۱۹۹۰ تبدیل شدند.اینک سازمان ها به شدت به فناوری اطلاعات پیوند یافته و حتّی یک آن نمی توانند بدون آن ها به حیات خود ادامه دهند. (جبل عاملی،۱۳۹۰:ص۵۴)
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۴۰-۲چه کسی خدمات فناوری اطلاعات را تولید می کند؟
دومین نقطه اثرگذاری سازمان بر نظام اطلاعات تصمیم گیری درباره طراحی،ساخت و بهره برداری از فناوری است.دانش فنی رایانه ها نیز همچون دیگر فناوری ها،از جمله خودروسازی می باشد.برای استفاده از خودروها نیازمند به بزرگراه ها،تعمیرکاران،ایستگاه های سوخت رسانی،اداره راهنمایی و رانندگی و ساخت قطعات هستیم.فناوری اطلاعات نیز نیازمند به زیر مجموعه های سازمانی،کارشناسان اطلاع رسانی وبسیاری از گروه های پشتیبانی دیگر می باشد.فناوری اطلاعات نیز از سه بخش مشخص بوجود می آیند؛نخست واحد سازمانیِ عهده دار وظیفه با عنوان«واحد فناوری اطلاعات». دوم کارشناسان فناوری اطلاعات همچون برنامه نویسان، تحلیلگران، سرپرستان و مدیران فناوری اطلاعات.بخش سومِ فناوری اطلاعات، خود دانش فنی سخت افزاری و نرم افزاری می باشد.(اسماعیلی،۱۳۹۲:ص۴۲)
۲-۴۰-۳تصمیم گیری در زمینه علت برپانمودن فناوری اطلاعات:
مدیران زمینه پذیرش منطقی و همگانی فناوری اطلاعات را در سازمان به وجود می آورند.کارائی رایانه ها در سازمان بستگی فراوانی به چگونگی تصمیم گیری مدیران دارد.پاسخ به پرسش «چرا سازمان فناوری اطلاعات را برگزیده است؟»در آغاز ساده به نظر می رسد؛سازمان ها برای کارائی بیشتر،صرفه جویی در منابع ارزشمند وکاهش هزینه ها،به این کار دست زده اند.شاید چنین مواردی در گذشته پاسخ به این پرسش بوده است،ولی اکنون با همه اهمیت آن ها، تنها دلایل روی آوردن به فناوری اطلاعات نمی باشد.امروزه نیز در پرپایی فناوری اطلاعات انتظار افزایش کارائی وبهره وری مطرح است،ولی کار به جایی رسیده که بدون این فناوری،ادامه کسب و کار ناشدنی است.برای تصمیم گیری های سنجیده،برآوردن خواسته های رو به افزایش مشتریان،هماهنگی گروه های جدا از هم در سازمان، همراهی با مقررات گوناگونِ دولتی و پایش بهتر منابع مالی و انسانی،ناچار به برقراری فناوری اطلاعات درسازمان ها هستیم.بنابراین می بینید که پاسخ به پرسش چرا به فناوری اطلاعات رو می آوریم،بسیار پیچیده است. هدف پاره ایی از سازمان ها نوآوری است و آنرا امتیاز رقابتی خود می دانند.حتّی در این راه به بازده مستقیم هزینه در فناوری اطلاعات نمی اندیشند.در برخی موارد دیگر نیز دگرگونی در مقررات دولتی و اجتماعی،عملکرد رقبا و گسترش هزینه های عملیاتی روی آوردن به فناوری اطلاعات را ضروری و توجیه می نماید(همان منبع:ص۴۲)
عوامل سازمانی:
ارزشها
هنجارها
منابع
عوامل محیطی:
اوضاع نامطمئن
فرصتها
برقراری نظام:
گزینش
بکارگیری مدیریت نظام
شکل (۲-۵)فرایند برقراری فناوری اطلاعات (بدون در نظر گرفتن عوامل اقتصادی)
(همان منبع:ص۴۲)
۲-۴۱ چگونگی تأثیر فناوری اطلاعات بر سازمان:
فناوری اطلاعات چگونه بر سازمان اثر می گذارند؟برای پاسخ دادن به این پرسش بایستی دسته ایی از پژوهش ها و نظریه ها را بررسی کرد:(,۲۰۱۲,p73 Chang Chen)
۱-نظریه های اقتصادی:بنا به نظریه اقتصاد خرد،شمار مدیران میانی و کارکنان دفتری در نتیجه کاربرد فناوری اطلاعات کاهش می یابد.(همان منبع:p73)
۲-نظریه هزینه داد وستد: فن آوری اطلاعات می تواند با فرآهم آوردن راه آسان بهره گیری از پیمانکاران از برون سازمانی بجای بکاربردن منابع درونی،از هزینه های داد و ستد بکاهد.(همان منبع:p73)
۳-نظریه های رفتاری:در حالیکه فن آوری اطلاعات برای بالابردن ارزش ها و منافع سازمانی بکارگرفته می شود،خود نیز از سازمان تأثیر می پذیرد.آنچه اثر فن آوری در سازمان به حساب می آید،نتیجه برنامه ریزی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ِ خواسته و آگاهانه طراحان نظام می باشد.(همان منبع:p73)
۴-نظریه های تصمیم گیری و پایش(کنترل):بر پایه این نظریه،فن آوری اطلاعات با کاستن از هزینه گردآوری و پخش گسترده اطلاعات،می تواند ساختار خشکِ سازمان را دگرگون نماید.(همان منبع:p74).
۵-نظریه جامعه شناختی،پایداری شیوه ها:نظریه جامعه شناختی بر توانایی های انسان و سازمان در مهار تأثیر نظام ها تأکید دارد.سازمان آن دسته از دانش فنی را می پذیرد که مناسب با منافع و قدرت زیر مجموعه ها،بخش ها و مدیران باشد.گزینش برقراریِ قدرت متمرکز و یا غیر متمرکز در دست سازمان است. (همان منبع:p74).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]




در ایران فتحی (۱۳۷۴)در یک پژوهش که با طرح آزمایشی بر روی ۳۱ کودک انجام گرفت تأثیر آموزش مدیریت رفتار به والدین را در بهبود علائم ADHD مورد بررسی قرار داد. مادران کودکان گروه آزمایشی در طی ۱۰ جلسه فنون اصلاح رفتار را فراگرفتند. نتایج تفاوت معنی داری بین پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی نشان دادند، همچنین تفاوت معنی داری بین پس آزمون گروه آزمایشی وگواه مشاهده شد. کلانتری (۱۳۷۹) در پژوهشی به ۳۰ مادر که دارای کودکانی با مشکلات رفتاری در دوره پیش دبستانی بودند، طی ۶ جلسه آموزشی ، ۵ گام در ارتباط با مدیریت کودکان آموزش داد. سپس رفتار آزمودنیهای گروه آزمایشی با ۳۰ نفر از کودکانی که مادرانشان در برنامه آموزشی شرکت نداشتند مقایسه شد نتایج تأثیر این نوع آموزش را بر روی رفتار کودکان گروه آزمایشی نشان دادند.
خوشابی و همکاران( ۱۳۸۶) عوامل خطر ساز در ابتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه را مشخص نمود، به طوری که میزان بروز اختلال در فرزندان دارای نسبت خویشاوندی از فرزندانی که والدین غیر خویشاوند دارند بیشتر است؛ میزان بروز اختلال در کودکانی که سابقه ابتلا به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی در والدین و بستگان آن ها وجود دارد بیشتر از کودکان دیگر است؛ میزان بروز اختلال در کودکانی که والدین آنان سابقه بیماری روانی دارند بسیار بیشتر از کودکان والدین بدون سابقه بیماری روانی است. میزان بروز اختلال در فرزندان اول و دوم بیشتراز فرزندان سوم و بالاتر است. کلانتری و همکاران(۱۳۸۴)، نشان دادند که بین شیوه های فرزند پروری و اختلالات رفتاری کودکان رابطه وجود دارد به طوری که کنترل والدین اختلالات رفتاری در کودکان را افزایش می دهد. خیر و البرزی(۱۳۸۲) نشان دادند که کودکانی که با آنها بد رفتاری شده است نه تنها نقصان هایی در عملکرد شناختی را تجربه میکنند، بلکه رفتارهای نابهنجار بیشتری را، نسبت به هم ترازان خود نشان می دهند.
شبان(۱۳۸۶) در پژوهش خود با عنوان « اثر بخشی آموزش مادران با رویکرد آدلری برعملکرد خانواده های دارای کودکان مبتلا به ADHD » به این نتیجه رسید آموزش مادران با رویکردآدلری بر عملکرد خانواده های دارای فرزندان مبتلا به ADHD مؤثر است وبر طبق نتایج حاصل ازاین پژوهش آموزش مادران بر کاهش نشانه های اختلال مؤثر نمی باشدو تنها نگرش مادران پس از آموزش ها نسبت به علائم ورفتارهای کودک تعدیل می شودو باعث افزایش وبهبود عملکرد درزمینه های مختلف در خانواده می شودو اثر بخشی روش های آموزش مادران تأکیدی بر نتایج این درمان حمایتی ـ پژوهشی می باشد.
ناصری زاده(۱۳۸۵)در پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی عمومی با عنوان
«آموزش روش های شناختی- رفتاری به مادران دارای کودکان مبتلا به ADHD وتأثیر آن بر کاهش اختلال و بهبود تعامل والد- کودک» به این نتیجه رسید که آموزش روش های شناختی – رفتاری به والدین کودکان مبتلا به ADHD منجر به بهبود روابط والد- کودک میشود.
سعیدی(۱۳۸۰)در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان « بررسی وآموزش والدین دارای فرزندان مبتلا به ADHD بر میزان رضایت زناشویی» به این نتیجه رسید که آموزش والدین باعث افزایش رضایت زناشویی و افزایش کارکردهای مربوط به خانواده میشود.
ایمان زاده (۱۳۷۷) در پایان نامه کارشناسی ارشد رشته کودکان استثنایی با عنوان « مقایسه ویژگیهای شخصیتی مادران پسران بیش فعال» ویژگیهای مادران ۳۰ پسر بیش فعال و۶۰ دانش آموز پسر عادی را مورد مقایسه قرار داد و جهت ارزیابی ویژگی مادران از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت استفاده کرد. نتایج پژوهش بیانگر تفاوت معنی دار میان دو گروه از نظر میزان عزت نفس ، افسردگی، شکایت جسمانی و اضطراب بود.
علاقبند راد و شیرازی (۱۳۷۷)برنامه جامعی را در بخش فوق تخصصی روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان روزبه تدوین واجرا نمودند. درطی این برنامه درمانی والدین کودکان مبتلا به ADHD طی ۱۰جلسه هفتگی، یک ساعت تحت آموزش قرار می گرفتند. هدف از این پژوهش درمانADHD با رویکرد شناختی- رفتاری بود. درطی این پژوهش پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت ونتایج نشان داد که روش اجرا موفقیت آمیز بوده است.
منعمی مطلق(۱۳۸۶)در پژوهشی برای ۲۱خانواده دارای کودک ونوجوان با اختلالات رفتاری فرایند حل مسأله را آموزش داده وپس از آموزش واجرا در این خانواده ها، نتیجه مثبت و ارتقاء سطح بهداشت روانی خانواده ها پیش بینی شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
گرجی (۱۳۸۳) در پایان نامه دکتری رشته روانشناسی با عنوان « بررسی و مقایسه اثر بخشی کاربرد و روش های اصلاح رفتار توسط والدین و معلمان و ترکیب هر دو در کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی و نقص توجه» به این نتیجه رسید که بسیاری از آزمودنیها از کارایی آموزش های ارائه شده راضی هستند.
تکنیکهای اصلاح رفتار در افزایش انگیزه تحصیلی این کودکان و افزایش اعتماد به نفس والدین در تربیت فرزندان خود، بسیار موثر است. آموزش والدین و معلمان احساس خود کارآمدی آنها را بالا برده و به افزایش سطح سلامت روان والدین و بهبود روابط فردی اعضاء خانواده کمک قابل توجهی ارائه خواهد کرد.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
روانشناسان مدتها است که عنوان کردهاند که عملکرد والدین بر شکل گیری افکار، رفتار و هیجانات کودکان تأثیر معناداری دارد. بر این اساس پژوهشهای زیادی نقش عوامل مربوط به خانواده را به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب پذیری کودکان مورد بررسی قرار دادهاند (هریس و کرتن[۴۵]، ۲۰۰۲). بنابراین، اختلال در روابط والدین و کودکان یک سطح بسیار مهم در مطالعات مربوط به اختلال کمبود توجه- بیش فعالی را به خود اختصاص داده است و به نقش مهم شیوه فرزندپروری والدین[۴۶] و سلامت عمومی آنان در رشد روانی-اجتماعی کودکان اشاره شده است (بامریند[۴۷]،۱۹۷۱؛ خی و هینشاو[۴۸]،۲۰۰۲).
مطالعاتی که در حیطه تأثیر الگوهای تعامل خانوادگی در ایجاد کمبود توجه – بیش فعالی پرداختهاند از یک سو، این اختلال را نوعی واکنش کودک نسبت به نابسامانیهای خانوادگی مانند اعتیاد به الکل، اضطراب مزمن والدین و افسردگی مادر دانسته اند و از سوی دیگر، به علت فراوانی بیشتر مبتلایان به بیش فعالی در خانواده های پر جمعیت، آن را به محرکهای محیطی نامناسب مانند تعداد زیاد افراد و عدم رفاه خانواده نسبت دادهاند. با این حال هنوز مشخص نشده که علت کمبود توجه- بیش فعالی نتیجه مستقیم عوامل اقتصادی-اجتماعی- فرهنگی در ایجاد اختلال کمبود توجه- بیش فعالی است ( دادستان، ۱۳۸۳؛ جانستون و مش[۴۹]، ۲۰۰۱).
پیشینه درمانهای رفتاری کودکان ADHD حاکی از مؤثر بودن آنها است (واکر[۵۰] ۱۹۹۲). کافمن و هالاهان[۵۱] (۱۹۷۳) در پژوهشی که با بهره گرفتن از مدیریت مشروط، بر روی تعدادی پسر بیش فعال انجام دادند، موفق شدند طی شش روز رفتار هدف را از میانگین روزانه ۵۰ بار به کمتر از ده بار در روز کاهش دهند. در پژوهشی دیگر کریستین سن و اسپراگ [۵۲](۱۹۷۳) دو گروه همتا از کودکان بیش فعال انتخاب کردند. به گروه اول داروی متیل فنیدیت و به گروه دوم قرصهای دارو نمائی که از نظر ظاهر کاملاً شبیه داروی اصلی بود دادند. هر دو گروه همزمان و به طور یکسان مورد مدیریت مشروط نیز قرار گرفتند نتایج پس از ۱۳ جلسه درمانی نشان داد سطح فعالیت دو گروه کاهش یافته و تفاوت معنیداری بین آنها وجود ندارد. محققین از این پژوهش نتیجه گرفتند تأثیر رفتار درمانی (مدیریت مشروط) از ترکیب درمانهای داروئی و رفتاری کمتر نیست. از سوی دیگر، آموزش رفتاردرمانی به والدین و به کارگیری مدیریت مشروط توسط آنها، در درمان اختلالات کودکان سابقه فراوانی دارد(به نقل از هادیانفرد و همکاران، ۱۳۷۹). بارکلی[۵۳] (۱۹۸۱) یکی از اولین کسانی است که به ضرورت آموزش مدیریت رفتار به والدین در درمان کودکان ADHD اشاره می کند. شیوهای که او در درمان این کودکان به کار میگیرد از نظر کلی مشابه شیوهای است که برای سایر اختلالات کودکان بکار می رود. با این تفاوت که مشکلات خاص کودکان بیش فعال در این شیوه آموزشی لحاظ میشود. تحقیقات متعدد بارکلی بر مؤثر بودن این شیوه درمانی اشاره دارد. مطالعات پیگیری نیز نشان می دهند که اثر نتایج این نوع درمان حتی ۴ تا ۵ سال بعد از آموزش باقی مانده است. همچنین یافتهها نشان میدهند که تعمیم آموزش به موقعیتهای دیگر نیز رضایت بخش است (وبستر[۵۴] ،۱۹۸۴). در تحقیقی که اسکات[۵۵] (۱۹۸۷) انجام داد، به والدین کودکان، طی ۶ جلسه آموزشی ۹۰ دقیقهای اصول رفتار درمانی را آموزش داد. نتایج نشان داد که رفتار کودکانی که والدین آنها در جلسات آموزشی شرکت کردند، به طور معنیداری نسبت به گروه گواه بهبود یافت. این بهبودی در پیگیری سه ماهه و شش ماهه نیز ماندگار بود. این محقق معتقد است، آموزش هم به صورت گروهی و هم به صورت انفرادی میتواند کاربرد داشته باشد. پفیفنر ومک بورنت[۵۶] (۱۹۹۷) در یک تحقیق آزمایشی کودکان ADHD را با شیوه گمارش تصادفی به سه گروه مستقیم کردند.در گروه اول،کودکان به طور مستقیم مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتند. در گروه دوم، والدین مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتند تا در منزل با کودکان خود کار کنند. گروه سوم، هیچ مداخلهای دریافت نکرد. آموزش در گروه های اول و دوم، به صورت گروهی توسط یک کارشناس روان شناسی در ۸ جلسه انجام شد. نتایج بهبودی معنی داری در گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه نشان دادند. این نتایج در یک پیگیری ۴ ماهه نیز باقی مانده بودند. کازدین[۵۷] (۱۹۸۵) با بازنگری پیشینه پژوهشی متذکر می شود، آموزش رفتار درمانی به والدین در مقایسه با دارونما و عدم مداخله در اکثر پژوهشها تأثیر معنی داری داشته است. عموماً در مطالعات پیگیری نیز اثرهای این نوع مداخله رضایت بخش بوده است و اگر والدین بتوانند این شیوه را به خوبی پیاده کنند، تأثیر درمان از خانه و خانواده تجاوز می کند و حتی به محیط مدرسه و خارج از مدرسه نیز تعمیم می یابد. از سوی دیگر، تأثیر درمان در خانواده علاوه بر کودک مورد نظر، بر رفتار خواهران و برادران آنها نیز تأثیر می گذارد. حتی مشاهدات نشان می دهد این نوع درمان بر رفتار والدین نیز تأثیر می گذارد و آنها حتی با دیگران در خارج از خانواده بهتر رفتارمی کنند (بل[۵۸] ،۱۹۶۸).
گستره ادبیات پژوهشی مربوط به عوامل خطر ساز مشکلات رفتاری در کودکان، عمدتاً روی همبستههای خانواده به عنوان پیش بینی کننده مشکلات رفتاری تمرکز نموده است. این تحقیقات نشان میدهند که فرزندپروری یکی از مهم ترین عوامل در تحول این مشکلات است ( فریک[۵۹]، ۱۹۹۴). رابطه بین شیوه های فرزند پروری و رفتارهای والدینی با مشکلات رفتاری کودکان در پژوهشهای دیگری نیز به اثبات رسیده است. به عنوان مثال اسمارت[۶۰] در سال ۲۰۰۱ ( به نقل از هالنستین[۶۱]، ۲۰۰۴) در پژوهشی دریافته است که چگونگی تعامل والد- کودک اغلب به عنوان پیش بینی کنندهای برای مشکلات رفتاری کودکان میتواند مورد استفاده قرار گیرد. تعاملهایی که معمولاً همراه با خصومت متقابل، بدبینی، کنترل بیش از حد و خشونت هستند در بسیاری از آسیب شناسیهای دوران کودکی دخالت دارند. پژوهشی روی کودکان دبستانی نشان داده است، کودکانی که اختلال های رفتاری بیمارگونه داشتند، دارای مادرانی با میزان پرخاشگری بالاتر، افسردگی بیشتر، حمایت اجتماعی کمتر بودند که از شیوه های فرزندپروری توأم با طرد و تنبیه، استفاده میکردند (اوانز، جیوانی و وینسلو[۶۲]، ۲۰۰۱؛ به نقل از گیمپل و هالند، ۲۰۰۲).
هاروی[۶۳](۲۰۰۰) به بررسی رابطه همانندی (هماهنگی) در فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری مخرب و درون سازی مرضی در ۷۰ کودک با کمبود توجه- بیش فعالی پرداخت. هماهنگی در فرزندپروری کلی و هماهنگی در انضباط از سوی والدین با تعداد کمتر مشکلات رفتاری مخرب ارتباط داشت، اما رابطه ای با مشکلات درون سازی شده نداشت. هماهنگی در فرزند پروری با سازگاری زناشویی بیشتر و تعارض کمتر والدین رابطه داشت.. ماهونی ( ۲۰۰۹) رابطه ما بین فشار تربیت فرزند و کنش متقابل بین مادر – کودک با اختلالات رشدی فراگیر و ناتوانی رشدی را بررسی نمود و مشخص کرد ناتوانی شدید فرزندان یک پیش گوی معنادار از سطح فشار روانی تربیت فرزند برای مادر بود. هیلای و همکاران(۲۰۱۰) هم مشخص کردند که روش تربیت مثبت مادری در ارتباط با شدت نشانه های کمبود توجه -بیش فعالی کودکان است.
لیس و رنان (۲۰۰۴) در تحقیق خود به بررسی تأثیر آموزش مدیریت والدین بر مادران کودکان مبتلا به ADHD در سولو پرداخته است. نتایج تغییرات معنی داری را در گروه آزمایش در زمینه افزایش کار آمدی خانواده ، کاهش سطح استرس و افسردگی مادران شرکت کننده و بهبود روابط والد کودک نشان داده است.
دانفورت (۲۰۰۳)اثرات آموزش گروهی والدین را بر رفتار کودکان مبتلا به ADHD مورد بررسی قرار داده وگزارش دادند که این روش موجب کاهش مشکلات ،فزون جنبشی ، پرخاشگری و رفتار مقابله ای واسترس خانواده این کودکان شده است.همچنین وضعیت اقتصادی، تحصیلی وسن والدی به عنوان عوامل تأثیر گذار مطرح شدند.
ادموند[۶۴] (۲۰۰۳ )معتقد است که جلسات آموزش خانواده تأثیر معناداری برنشانه های اختلال نارسایی توجه فزون جنبشی و سلامت روانی مادران دارد.
در پژوهش آبراموو تینر[۶۵](۲۰۰۱)روش آموزش والدین تأثیر معناداری در نشانه های نارسایی توجه فزون جنبشی و بهداشت روانی مادران داشته است.۵۳% از کودکان این گروه بهبود یافته بودند،در صورتی که در گروه مشاوره والدین وحمایتی۳۸%و گروه انتظار ۲۵% بهبود یافته اند. لذا مادران گروه آموزش والدین از سلامت روانی بهتری برخوردار بودند. تأثیر آموزش والدین بعد از ۱۵هفته پایدار بود.
انا ستو فولوس[۶۶](۱۹۹۳)در تحقیقی که برای کودکان دارای اختلال رفتاری همراه با فزون جنبشی طرح ریزی شده بود، تغییرات رفتاری والدین این کودکان را بعداز شرکت در جلسات آموزش والدین مورد آزمایش قرار داد.به این والدین طی ۹جلسه روشهایی را جهت کاهش نشانه های اختلال آموزش دادند که در مقایسه با گروه کنترل بهبودی معناداری را نشان می دادند واین بهبودی تا ۲ماه بعد از خاتمه درمان نیز قابل مشاهده بود. در جریان این تحقیق میزان احترام به نفس مادران شرکت کننده به طور قابل مشاهده ای افزایش یافت واسترس حاصل از اداره این کودکان در آنان کاهش چشمگیری پیدا نموده بود.همچنین در شدت نشانه های اختلال در کودکان نیز کاهش معناداری گزارش شده است.
کازینس و ویس[۶۷](۱۹۹۳)برنامه های آموزش والدین را همراه با آموزشهای مهارت اجتماعی به گروهی از کودکان دارای نارسایی توجه/ فزون جنبشی ارائه نمودند.دراین برنامه به والدین آموزش داده شد تا اطلاعات بیشتری در مورد رشد اجتماعی کودکان خود آموخته، از برنامه ها وشیوه های یادگیری اجتماعی، استفاده نموده و باعث رشد اجتماعی هیجانی کودکانشان شدند.
ارهارت وبیکر[۶۸] (۱۹۹۰)در تحقیقی به خانواده های دارای کودکان ADHD درطی ۱۰جلسه برنامه های اداره کردن کودکان را آموزش دادند و سپس طی پیگیری و ارزیابی مجدد، تغییرات قابل مشاهده ای در رفتارهای والدین وکودکان دیده شد. همچنین بهبودی در اعتماد به نفس والدین، در توانایی اداره کردن کودکان خود و مشکلات رفتاری کودکان و تعاملات والد فرزندی نیز دیده می شد.
برادون و بینی(۱۹۸۹)در پژوهش خود در ارتباط با وضعیت خانواده های کودکان مبتلا به ADHD به این نتیجه رسیدند که میزان افسردگی در والدین این کودکان بخصوص مادران بیشتر از والدین کودکان بهنجار است.
در مطالعه ای دیگر که به وسیله سوزان پیسترمن[۶۹]، تحت عنوان «درمان بیش فعالی همراه با کمبود توجه در کودکان پیش دبستانی» روی کودکانی که دارای علائم زود رس این اختلال بودند صورت گرفت ، بدین منظور ۴۶ خانواده کودک پیش دبستانی دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند و پیش و پس از ۳ ماه از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی مواردی همچون ارتباط متقابل والدین ـ کودک در هنگام بازی آزادانه ، کار معمولی ، فعالیتهایی که به راهنمای والدین انجام می شدند و تکمیل جدول نمره گذاری کانر نشان داد که در میزان آرامش ، نوع ارتباط والدین و مهارتهای مدیریت پیشرفت حاصل شد اما روی رفتاری های بی هدف آنها تاثیری نداشت.
اولیور جی ، دیوید[۷۰] و هلن ال و نتروب[۷۱] (۱۹۸۹)، در مطالعه ای در مورد نابسامانیهای ارتباطی و رفتار بیش فعالی همراه با اختلال سلوک ، ارتباط مادرـ فرزند را به عنوان عاملی موثر در افزایش اختلال سلوک کودکان بیش فعال ارزیابی کردند . در این مطالعه سه گروه کودک انتخاب شدند، اولین گروه کودکان بیش فعال با اختلال سلوک بودند که در تاریخچه رشد آنها و حتی در پیش از تولد آثار ضربه شدید مشاهده شده بود، در گروه دوم آثار ضرب دیدگی وجود نداشت و گروه سوم کودکان عادی بودند که به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند . یافته های پژوهش نشان داد که از نظر ارتباطی ، کودکانی که اختلال آنها احتمالاً ناشی از علل عضوی بوده با سایرین تفاوت معنی داری دارد اما در هر حال این دو گروه از نظر ارتباط بین مادر و فرزند نابسامانی بیشتری نسبت به کودکان طبیعی و کودکان بیش فعال بدون اختلال سلوک نشان دادند.
آرین میلکو[۷۲] و رامرکامان[۷۳] (۱۹۸۹) فعالیت حرکتی کودکان بهنجار و کودکان مبتلا به بیش فعالی / کمبود توجه را در مدت ۴۵ دقیقه ثبت کردند. میانگین فعالیت برای کودکان بهنجار برابر با ۷+۴۸ و برای کودکان ADHD در حد ۱۶+۷۹ بود.
خصوصیات مادر و ادراک وی از بیش فعالی شدید و موقعیتی، به عنوان تحقیقی صورت گرفته از سوی هرن بک، جفری اچ یانگ[۷۴]، هنت تارنوشی[۷۵] است که در آن، گروه ازمایشی شامل ۳۰ پسر ۶ تا ۹ ساله بودند که از سوی والدین خود به عنوان بیش فعال، شدید، موقعیتی و بدون فعال در خانه و مدرسه درجه بندی شدند . ویژگیهای مادرها و درک آنها از مشکل رفتاری فرزندانشان نیز گردآوری شد و مهارتهای کودکان هنگام اجرای نقش در یک نمایش ارزیابی شد. در نتیجه پژوهش مشخص شد که گزارش مادران بیش فعال نسبت به مادران کودکان فعال موقعیتی و بدون بیش فعالی نشانگر فشار روانی بیشتر آنها بوده است . این مادران نسبت به مادران دو گروه دیگر، افسرده تر، با احساس رقابت کمتر ، خشن تر و ناکام تر درجه بندی شدند. مادران کودکان بیش فعال موقعیتی اظهار داشتند که در مقایسه با گروه کنترل ، طبیعی بودند. در مجموع افراد گروه کنترل، به عنوان افرادی با مهارت اجتماعی بیشتری از پسران بیش فعال موقعیتی بودند.
اکثر مطالعات آموزش والدین متمرکز بر آموزش مادران می باشد. مارتین (۱۹۷۷) خاطرنشان می سازد که شرکت پدران در جلسات آموزشی عامل موثری در درمان و بهبودی رابطه بین مادر و فرزند نمی باشد اما در تحقیقی که آدسو و لیپسون انجام دادند شرکت هر دو والد را در برنامه های آموزشی حمایت می کنند. در این تحقیق که از چهار گروه
۱ـ آموزش مادران
۲ـ آموزش پدران
۳ـ آموزش دو والد
۴ـ گروه کنترل، تشکیل شده بود، نشان داده شد که هر چند سه گروه درمانی تغییرات سریع رفتاری درکودکان ایجاد می نماید اما گروهی که هر دو والد با هم در جلسات شرکت کرده بودند در اجرای برنامه های آموزش داده شده ثبات و تداوم بیشتری داشتند. آنها همدیگر را در این امر ترغیب و تقویت نموده و یگانگی بیشتری در رفتارهای خود نسبت به کودکان داشتند ( آدسو و لیپسون، ۱۹۸۱).
جمعبندی
اختلال بیش فعالی کم توجهی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی در کودکان و نوجوانان شناخته شده است (لویز، ۲۰۰۲). مبتلایان به این اختلال از مشکلات نافذ، طولانی مدت و شدیدی در سه حوزه ی توجه، فعالیت و تکانه رنج می برند (سادوک و همکاران، ۲۰۰۵) و بسیاری از این کودکان به اختلالات همراه رفتاری، هیجانی و یادگیری نیز مبتلا هستند (بیدرمن و همکاران، ۱۹۹۱) به عنوان مثال داپال (۱۹۹۱) مشاهده نمود که کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی در سنین پیش دبستانی سطوح بالاتری از عدم اطاعت پذیری را در بسیاری از موقعیت های ارتباطی میان کودک و والد نشان می دهند. تاثیر اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی بر روی خانواده ها نیز کاملا بارز و مشخص است. والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی سطوح بالاتری فشارهای روانی مربوط به فرزندپروری را تجربه می کنند و احساس عدم کفایت دارند (آناستوپلز و همکاران، ۱۹۹۲) تعاملات کودک والد به خصوص در دوران نوجوانی در این خانواده ها به طور مشخص منفی تر و خصمانه تر از سایر خانواده ها می باشد (داپال و همکاران، ۲۰۰۱). همبودی اختلال نافرمانی مقابله جویی خطر تعاملات منفی میان مادر و کودک را افزایش میدهد.
خواهران و برادران این کودکان نیز سطوح بالاتری از تعارضات را در مقایسه با همسالان خود نشان میدهند (لویز، ۲۰۰۲). برخی عوامل مانند سطوح بالای افسردگی مادر، تعارضات زناشویی و افزایش الگوهای نامناسب فرزندپروری ، تداوم اختلالات رفتاری را در کودکان پیش دبستانی پیشگویی میکنند. مطالعهی جانستون (۱۹۹۶) در ارزیابی مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی نشان دهندهی آن بود که صرف نظر از شدت اختلال نارسایی توجه- بیشفعالی والدین این کودکان در مقایسه با گروه کنترل، بیشتر از راهکارهای فرزندپروری منفی استفاده می کنند.
در زمینه اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر روی کاهش اختلال کودکان با رویکرد شناختی- رفتاری تحقیقات فراوانی شده است اما در رابطه با اثر بخشی آموزش مادران بر سلامت عمومی آنان تحقیقات بسیار اندکی انجام شده است. بنابراین این تحقیق در همین راستا انجام گرفته است.
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه:
در این فصل از پژوهش جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونهگیری، ابزار پژوهش و روش نمره گذاری، روایی و پایایی ابزار پژوهش ، نحوه اجرای پرسشنامه و روش های آماری استفاده شده به ترتیب مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
روش پژوهش
طرح کلی پژوهش با توجه به موضوع و هدف پژوهش طرح آزمایشی بوده است و از طرح تصادفی دو گروهی آزمایش و کنترل با انجام پیشآزمون و پسآزمون استفاده شده است. طرح این تحقیق به صورت زیر است:
جدول ۳-۱٫ طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]




عزاداری دسته جمعی برای امام حسین که سالهای سال انجام نشده بود(همان).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
علنی شدن مولفه های فرهنگی مکتب تشیع در دوره بویهیان، آغاز تاثیر وتاثر فرهنگی بین دو فرهنگ ایرانی و فرهنگ تشیع بود. از جمله مولفه های شعر سرایی و عزاداری که در دو فرهنگ ایرانی و شیعی قرابت و نزدیکی وجود داشت که از عوامل قوام سازی فرهنگ ایرانی به شمار می رود.
۳- مواجهه حاکمان آل بویه با اصحاب مذاهب مختلف
گاهی رویکرد شیعی آل بویه و التزام آنها به رسوم شیعی تنشهای فرقه ای را دامن می زد و غالباً به هجوم ساکنان سنی مذهب محله باب البصره به شیعیان محله کرخ منجر می شد. عضد الدوله با دست زدن به اقداماتی نظیر: تبعید فتنه گران، تنبیه کردن مجرمان، حکومتی مقتدر با دستگاه امنیتی وسیعی برقرار ساخت. چنانکه سنّیان برای آنکه معلوم کنند چه کسی سنی و چه کسی شیعه است، به تفتیش عقاید می پرداختند. گاه می پرسیدند: « دایی تو کیست، اگر می گفت معاویه است، رهایش می ساختند و اگر ساکت می ماند، او را غارت می کردند‌ » و نیز فضلی و مرعوشی دو عنوانی بود که بوسیله ی آن شیعه از غیر آن شناخته می شد. طرفداران فضلی، اهل سنت بودند. این گونه تفتیش از جانب شیعیان شنیده نشده است. اهل تسنن به پشتوانه ی دستگاه خلافت که آل بویه نیز به آن تمکین کردند، همواره درصدد حذف و طرد شیعیان بودند. اما سلاطین آل بویه، به هیچ وجه از اعمال مراسم مذهبی اهل تسنن جلوگیری نمی کردند و حتی در بعضی موارد آنها را یاری می کردند. در درگیری های میان شیعه و سنی، مداخله ی جانبدارانه نداشتند، حتی قصه خوانان و مناقب گویان را که موجد اختلاف می شدند منع می کردند، با این حال روشن است که شیعه با آمدن آل بویه قدرتی یافت و زمینه ی گسترش افکار و علنی نمودن عقایدش فراهم شد.
در این میان عضد الدوله با مشاهده فتنه های مداوم میان شیعه و سنی کارهایی در جهت از بین رفتن این تنش ها انجام داد. برخی از آن اقدامات عبارتند از:
الف. جلوگیری از داستان سرایی و قصه گویی در مساجد و معابر عمومی.
ب. متوقف کردن موقت جشن عید غدیر که باعث حساسیت اهل سنت بود.
ج. بنیان گذاشتن سازمان اطلاعات، امنیتی و جاسوسی.
د. معین کردن پیک های خبر رسانی که می بایست اخبار بین شیراز و بغداد را هفت روزه منتقل می کردند (نحوی، ۱۳۸۱ش، ص ۶۰).
گروهی از سنّیان، رفتار آل بویه را با خلفا مورد نکوهش فراوان قرار می دهند. از آنجا که آنان خلافت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را در حکومت امویان و عباسیان می بینند، حکومت آل بویه چون حکومت شیعی بود، بیش از هر حکومت دیگر آماج چنین حمله ای قرار گرفت. در حالی که بی لیاقتی خلفا در این دوران علت عمده ی نابسامانی دستگاه خلافت بود و قبل از آل بویه، ترکان بیش از هر گروه دیگر به تضعیف خلیفگان پرداخته بودند(معتوق، ۱۴۱۸ق، ص ۲۷). قتل متوکل ( ۲۴۷ ق ) به دست سپاهیان ترک، نقطه ی تحول خلافت عباسی بود. از آن پس ترکان، خلفا را عزل و نصب می کردند. متوکل سختگیر که مبعوث ترکان بود، با شیعیان بسیار بدرفتاری کرد. او قبر حسین بن علی (علیه السلام) را چندین بار خراب کرد و دستور داد شخم بزنند. انگیزه ی وی از این کار این بوده است تا یاد حسین (علیه السلام) که موجب انقلاب هایی بر ضد حاکمان بود از خاطرها زدوده شود. « و فیها امر المتوکل بهدم قبر الحسین بن على و هدم ما حوله من المنازل و الدور، و ان یحرث و یبذر و یسقى موضع قبره، و ان یمنع الناس من اتیانه، فذکر ان عامل صاحب الشرطه نادى فی الناحیه: من وجدناه عند قبره بعد ثلاثه بعثنا به الى المطبق، فهرب الناس، و امتنعوا من المصیر الیه، و حرث ذلک الموضع، و زرع ما حوالیه.» (طبری، ۱۹۶۷م، ج‏۹،ص۱۸۵). او سرانجام خود به دست ترکان به قتل رسید. استبداد ترکان عامل مهم هرج و مرج و خلیفه کشی پس از مرگ متوکل بود. سده ی پس از قتل متوکل چنان بود که پس از وی یازده تن خلیفه همگی دست نشانده ترکان بودند که توسط آنان یا از کار برکنار شدند یا به قتل رسیدند(خضری، ۱۳۷۸ش، ص ۹۵). از سوی دیگر حنابله نسبت به تشیع واکنش شدید داشتند. وعاظ حنابلی مردم را به توبه و پیمودن راه پاک اجداد پرهیزگارشان دعوت می کردند. حملات آن ها به شیعیان سرچشمه ی اصلی نا ارامی در شهر بغداد بود و سرانجام با تلقین حنابله مذهب اهل سنت به حاکمیت بازگشت و به میان پرده ی تشیع پایان داده شد(کرمر، ۱۳۵۷ش، صص ۶۶-۶۴).
۴- حاکمان آل بویه و برگزیدن مذهب تشیع
ورود اسلام و تشیع به کرانه های خزر، با یکدیگر هم زمان بودند. مردم آن سرزمین با تسط علویان به اسلام و تشیع گرویدند، اما بیشتر فرزندزادگان پیامبر که وارد این سرزمین شدند، به تبلیغ مذهب زیدی پرداختند(مرعشی، ۱۳۳۳ش، صص ۱۹۲-۱۲۷). حاکمان علوی طبرستان بیشتر مروج مذهب زیدی بودند، هرچند همکاری های بین علویان طبرستان و ایران با بزرگان شیعه امامیه در بغداد وجود داشته است اما درقرن چهارم طبرستان غالبا با شیعه زیدی بودند و از این رو می توان گفت که فرزندان بویه که در چنینی محیطی پرورش یافتند، از آثار فرهنگی تربیتی آن متأثر بودند(خواجویان، ۱۳۷۶ش، صص ۱۳۴-۱۳۲).
برخی بر این عقیده اند که علت روی آوردن حکمرانان آل بویه در بغداد به شیعه امامیه این بود که چنانچه آنان بر مذهب زیدیه باقی مانده بودند، لازمه اش قبول امام حی وحاضر و رهبر علوی بود؛ امامی که طبق عقیده زیدیه فرزندزاده زهرا(س) وقیام کننده به سیف باشد در این صورت، اطاعت فرمان او بر فرمانروایان آل بویه واجب بود و آنان نمی توانستند با قدرت و استقلال به فرمانروایی بپردازند، در حالی که با قبول شیعه امامیه موقعیت دیگری پدید آمد زیرا امام دوازدهم شیعیان امامی غایب بود و آل بویه می توانستند با احترام نسبت به بزرگان و نقبای شیعه امامیه به حکومت خود ادامه بدهند.همانگونه که بهاالدین دیلمی فرمانی به نام شریف رضی نوشت و و ی را نقیب و سرپرست شیعیان در تمام سرزمین های اسلامی قرار داد و بر او خلعت پوشانید(خواجویان،۱۳۷۶ش، ص ۱۳۴). در تشیع آل بویه تردیدی وجود ندارد، اما باید دانست که سیاست در تصمیم گیری های مذهبی آنها موثر بود. بنابر آنچه سبحانی در تاریخ تشیع آورده: «اصولاً آنها در برابر اکثریت سنی مناطق تحت سلطه خود نمی توانستند موضع صریحی داشته باشند.» شاهد آنکه حتی حکومت بغداد را نیز حفظ کردند. آنها بسیار محتاطانه عمل کردند. نتیجه این برخورد حفظ حکومت آنها برای مدتی حدود یک قرن، و گسترش اندیشه های شیعی در عراق و ایران می باشد. ابن خلدون دیلمیان را پیرو مذهب تشیع امامیه و دوستدار اهل بیت می داند، چنانکه می نویسد:«چنانکه گفتیم دیلمیان شیعه بودند، آنان به دست اطروش مسلمان شده بود… .»(ابن خلدون،۱۳۷۸، ج۲، ص۷۶۵)
اما قدرت یابی آل بویه قلمرو قدرت مذهب زیدیه بود، امامان زیدیه و جانشینان آنان نه تنها در میان دیلمیان و گیلها پیروان و طرفداران پرشور یافتند؛ بلکه موفق شدند تعداد کثیری از این اقوام را به دین اسلام فراخواند(کبیر،۱۳۸۱ش، ص ۳۰۸).
۵- حاکمان آل بویه و برگزیدن مکتب تشیع زیدی یا امامی
آل بویه هنگام خروج از دیلم و حصول قدرت در دیگر سرزمین های ایران از میراث مذهبی زیدیه بهره گرفته بودند. چنانکه وقتی احمد معزالدوله بر بغداد تسلط یافت، در صدد گسترش مذهب زیدیه برآمد. ابن اثیر معتقد است که معزالدوله در پی خواندن خطبه به نام معزالدین الله علوی(احتمالاً زیدی) و یا علوی دیگری بود(ابن اثیر، ۱۳۹۹ق، ج ۸، ص ۴۵۲).
اما همدانی نظر دیگری دارد؛ او معتقد است احمد معزالدوله دنبال فرصتی بود تا محمد بن یحیی زیدی را به خلافت نشاند. معزالدوله قصد داشت تا عباسیان را پس زده و علویان(خصوصاً از نوع زیدی آن) را جایگزین کنند(همدانی، ۱۹۵۸م، ص ۱۴۹).
فرای معتقد است که آنها معروف به رفض هستند که به معنای شیعه دوازده امامی است(فرای، ۱۳۶۲ش، ص ۳۲۹)، و در جای دیگر بر زیدی بودن آنها تأکید میکند(فرای، ۱۳۷۳ش، ج ۴، ص ۲۴۸). اشپولر معتقد است که از ابتدا شیعه ۱۲ امامی بودند و تا آخر به آن وفادار ماندند(اشپولر، ۱۳۶۹ش، ج ۱، ص ۳۲۹). دکتر کامل شیبی معتقد است آل بویه از ابتدا زیدی مذهب بوده و سپس به مذهب اثنی عشری گرایش پیدا کرده اند(شیبی، ۱۳۵۹ش، صص ۴۲-۴۱). ابن بابویه می گوید: صیروری از عالمان امامیه است که آل بویه را به تشیع امامی درآورد(عسقلانی، ۱۴۰۸ق، ج ۲، ص ۸۷). دکتر کامل شیبی با استناد به نقل از بیرونی بر این عقیده تأکید دارد که نوع تشیع آل بویه آن است که آنان، با توجه به سابقه مذهب زیدیه در طبرستان زیدی مذهبانی بودند که به مذهب امامی گرویدند. پذیرش این نکته که معزالدوله در آغاز تصرف بغداد سپردن حکومت به یکی از علویان زیدی را داشت و امام خود را ابو عبدالله داعی معرفی کرد و فعالیت های مذهبی وی که بر امامی بودن او دلالت دارد، پس از سال ۳۳۴ بوده است، تأییدی بر نظر کامل شیبی و گزارش ابن بابویه است(شیبی، ۱۳۵۹ش، صص ۴۲-۴۱).
قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین آورده است که شاخه ای از زیدیه هستند که به امامت علی(ع) اقرار داشته اند، بنابراین اندیشه معزالدوله در سپردن امر خلافت به یک زیدی علوی به نام معزالدین علوی این تفکر را تقویت می کند که وی زیدی مذهب بوده است زیرا این مساله روشن است که شیعیان دوازده امامی، امامت اهل فرقه های دیگر را برخود نمی پذیرند. اما اقدامات بعدی وی این گمان را تقویت می کند که وی از تشیع زیدی به تشیع دوازده امامی گرویده است. از جمله این اقدامات برگزیدن ابن جنید به عنوان مرجع فقهی است زیرا این فرد از فقهای امامیه به حساب می آمد(شوشتری، ۱۳۵۴ش، ج ۱، ص ۴۳۱).
از طرف دیگر اقدام احمد معزالدوله در سال ۳۵۱ قمری در نوشتن مکتوبی بر در مساجد بغداد و نقاط دیگر که در آن نسبت به عملکرد خلفای سه گانه و معاویه اظهار بیزاری شده و آنان را مورد لعن قرار داده بود، اگرچه با عکس العمل شدید اهل سنت و با صلاح دید مهلبی، وزیر معز الدوله به صورت دیگر اصلاح شدند که در آن فقط نام معاویه آمده شده بود و به قول نویسنده مجالس المؤمنین اقدامی در جهت ترویج مذهب حقه ائمه اثنی عشری بوده است(همان، ج ۲، ص ۳۲۶). زیرا زیدیان از چنین اقداماتی پرهیز می کردند و استناد به فعل زید بن علی بود که کوفه و به هنگام قیام علیه امویان، حاضر نشد از عمرو بیزاری بجوید. اگرچه اقدامات وی تقیه بود، از طرفی چگونگی برخورد پادشاهان آل بویه با علماء شیعه (ابن بابویه، ۱۳۶۳ش، ص ۸۷)، زیارت اماکن متبرکه توسط آل بویه مثل عضدالدوله(ابن طاووس، ۱۳۷۹ش، ص ۱۳۳) نشان از گرایش آل بویه به شیعه اثنی عشری و سعی آل بویه در ترویج شعائر این مذهب بوده است.
۶- بنی بویه و اعتقاد به شیعه دوازده امامی
اعتقاد آل بویه به امامان شیعه و از جمله امام مهدی(عج) که در غیبت هستند برای آل بویه بسیار مفید بود، زیرا آنها را قادر می ساخت که در نبود امام زمان حکومت کنند بدون آنکه ناگزیر از انتصاب یک مدعی علوی باشند(کرمر، ۱۳۵۷ش، ص ۷۹). به علاوه اجازه تظاهر علنی به عقایدشان بدون نیاز به تقیه مهمترین توفیق شیعیان در عهد آل بویه بود. در این دوره تشیع دوازده امامی، بدون آنکه مذهب رسمی حکومت شود، مرسوم شد و افراد زیادی به خود جذب کرد( کرمر، ۱۳۵۷ش، ص ۶۲ ). اما در مجموع امیران آل بویه به رغم اعتقادات شیعی با مذاهب دیگر با تسامح برخورد کردند هرچند که در آغاز تسلط خود بر بغداد به اظهار اعتقادات شیعی خود و ترویج شعائر شیعه پرداختند، اما بعد از استمرار در بغداد جز در مواردی که رفع فتنه و شورش عام، الزام کرده باشد، منع و مخالفت با عقاید رهبران شیعی بر نیامدند و تعصبی از خود نشان نداند. مثلاً مراسم عید غدیر و عاشورای حسینی تا زمان عضدالدوله در عراق برگزار می شد، اما وی دستور متوقف ساختن این مراسم را صادر کرد تا حساسیت شدید سنیان کاسته شود و مانع و وعظ و خطابه واعظان هر دو فرقه شد و علویان را به فارس تبعید کرد.(همان، ص ۸۱)
۷- نتیجه
همانگونه که اشاره شد، آل بویه برای برپایی حکومت و نظام سیاسی مستقل، از باورهای تشیع زیدی فاصله گرفت و حکومت مبتنی بر ولایت در فرهنگ شیعی را مبنای حکومت خود قرار دادند. زیدیه معتقد به ولایت امام حاضر بودند که از فرزندزادگان حضرت زهرا(س) باشد، این باور می توانست آل بویه را در برپایی حکومت مستقل دچار مشکلات و چالشهای جدی نماید.
حکومت عبّاسیان در میان مسلمین، مظهر دین اهل سنت به شمار می‏رفت و هرکس که با این حکومت مخالفت می‏کرد به منزله آن بود که با اهل سنت مخالفت کرده است. پس بویهیان مجبور به تأیید مقام خلافت بودند تا به واسطه آن پشتیبانی گروه‏های سنّی مذهب را هم جلب کنند. به علاوه ساختار نظامی - اداری دیلیمیان یکدست شیعه نبود، بلکه تمام سواره نظام ایشان از سنّی مذهبان ترک بودند، هم‏چنین برای منصب قضاوت افرادی از اهل سنت را انتخاب می‏کردند. از این رو شرایط سیاسی آل بویه به شکلی بود که به لحاظ مذهبی مجبور به تسامح و تساهل بودند. بنابر این طبیعی بود که دولت شیعیِ آل بویه برای حفظ پایگاه و استحکام قدرت خود از هرگونه درگیری با مردم خودداری کند.
دولت آل بویه به یکی از دولت های شیعه است که هر چند در آغاز زیدی بودند، ولی در ادامه به امامیه اثنی عشری توجه کردند. توجه ایرانیان به عزاداری سیدالشهداء، ترمیم قبور ائمه و شرکت در مجالس عزاداری، از گرایش و تمایل دولت آل بویه به تشیع حکایت دارد.
فصل سوم
بخش اول: تقویم فرهنگ ایرانی با فرهنگ تشیع در عهد آل بویه
۱- مقدمه
با روی کار آمدن آل بویه در ایران، کوششهایی در راه احیای فرهنگ ایرانی آغاز شد و آل بویه به بازیابی فرهنگ و هویت ایران و ایرانی پرداختند که در بخش دوم به آن می پردازیم.
نسب سازی و ارتباط دادن خاندان های حکومتی به ساسانیان از نشانه های بازیابی هویت ملی در دوره های مختلف تاریخ ایران دوره اسلامی است. آنان با این عمل می خواستند توجه مردم را به عظمت و افتخارهای دوران ساسانی که ریشه در ملیت ایرانی داشت، جلب نمایند و از سوی دیگر با انتساب خود به ساسانیان بر اعتبار، ارزش و مقبولیت حکومت خود بیفزایند.(ابن خلدون،۱۳۷۸،ج۳،ص۳۹۵) بویهیان در بازیابی هویت ملی، با احتیاط عمل می کردند. آنان به علت علاقه ای که مردم ایران به دین اسلام ابراز می داشتند بیشتر در صدد تلفیق ملیت ایرانی با دیانت اسلامی بودند که البته این امر در تنظیم و تقویم فرهنگ و هویت ایرانی توسط آموزه های شیعی کمک شایانی کرد.
استفاده از القابی با واژه هایی چون تاج، فلک، سندان، ملک الملوک و … از نشانه های اندیشه احیای فرهنگ ایرانی در دوره آل بویه است. همچنین بکارگیری اسامی فارسی، اعم از اسامی پادشاهان و پهلوانان و بزرگان ایران، حکایت از پایبندی آل بویه به فرهنگ ایرانی دارد. هلال صابی در کتاب رسوم دارالخلافه اشاراتی به برگزاری مراسمی به شیوه ایرانیان باستان و استفاده از وسایل مجلل درباری شبیه آنچه که در دوره ساسانی مرسوم بوده دارد(هلال صابی، ۱۳۶۴ش، ص۱۱).
در دوره آل بویه به علت وسعت قلمرو و تسلط بر عراق، مرکز خلافت عباسی و تسامح و تساهل مذهبی، علم و دانش نیز پیشرفت چشمگیری یافته بود. عصر آل بویه بی گمان اوج دورانی بود که آدام متز، آن را «رنسانس اسلامی» می نامند و از بسیاری جهات دوره عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی در قرون اولیه هجری محسوب می شود(کرمر، ترجمه حنایی کاشانی، ۱۳۵۷ش، ص۸۲).
۲- ابتدای کار حاکمان آل بویه به ویژه در ایران
از اوائل قرن سوم به بعد بخشهای مختلف ایران، به دست سلسله های ایرانی، اما تحت نفوذ خلفای بغداد، اداره می شد. در آستانه قرن چهارم با ضعیف تر شدن دولت عباسی، دولت آل بویه اقتدار خویش را نه تنها بر عراق عجم که بر فارس و عراق عرب نیز گسترش داد به طوری که فارس در اختیار عمادالدوله علی بن بابویه، ری و اصفهان و جبل در اختیار رکن الدوله حسن بن بابویه قرار داشت(سبحانی، ۱۳۶۸ش، صص ۳۶۰-۳۵۹).
در این زمان خلفا به امیر الامراها متکی بودند و به دستور آنها منصوب و معزول می شدند. رفتار بی عاطفه با خلیفه عباسی، بدعت آل بویه نبوده، بلکه آن ها فقط ادامه دهنده آنها بودند. ورود خاندان آل بویه به بغداد پیامدهای طولانی داشت. آنها در آغاز لقب امیر داشتند، اما هنگام حکومت رکن الدوله و پسرش عضدالدوله مهمترین فرمانروایان آل بویه آنها را مَلِک نیز می گفتند.
مراکز عمده ولایت، عراق(بغداد) فارس کرمان و شیراز و جبال (ری و اصفهان) بود. تصور آنها از قدرت امری موروثی و خانوادگی بود، و زیر بنای آن جنبه نظامی و اداری داشت(کرمر، حنایی کاشانی، ۱۳۵۷ش، ص ۷۳). آل بویه نام خود را از «بویه‏» (آل بویه از طایفه شیردل آوندان ساکن در ارتفاعات گیلان در
جنوب دریای خزر بودند. دیلمیان مردمانی مشهور بودند که به سبب سرسختی چشمگیر و داشتن روح استقلال طلبی به تند خویان شهرت داشتند،(کرمر، ۱۳۵۷ش، ص ۶۸) که بعد از پذیرش اسلام، مذهب تشیع را انتخاب کرده بوده و در گروه های بزرگی وارد ارتش خلافت شدند.) گرفتند که پدر بنیادگذاران‏این سلسله بود. جد ایشان ابو شجاع بویه پسر فناخسرو(پناه‏خسرو) نام داشت که نسبت‏خود را به «مهرنرسى‏» وزیربهرام گور مى‏رسانید. بویه از طائفه شرزیل آوند از اهالى قریه‏کیاکلیش در دیلمان بود و با گمنامى و تنگدستى زندگى مى‏کرد و روزى او از صید ماهى بود، سپس شخصیتى یافته به خدمت‏یکى ازهموطنان خود به نام «ماکان کاکى‏» سردار امیر نصر ساسانى‏درآمد(مشکور، ۱۳۷۴ش، ص ۱۷۵) و پس از مرگ وى در سپاه «مردآویج زیارى‏» که از مردم‏گیلان بود، داخل شد. وى سه پسر داشت که بعدها هر سه به سلطنت رسیدند. پسر بزرگ على‏نام داشت که بعدا به موسوم‏«عمادالدوله‏» گردید و پسردوم حسن «رکن الدوله‏» و سومى احمد «معزالدوله‏» نامیده‏شدند. این سه پسر، پس از تحمل شدائد و تلاش فراوانى که به کاربردند، به پیشرفت فوق‏العاده‏اى نائل شدند. به گفته ابن ابى‏الحدید، چنان سلطنتى تشکیل دادند که در شکوه و عظمت، ضرب‏المثل‏بود. سلطنت آل بویه در زمان عضد الدوله(پسر رکن الدوله) به اوج قدرت و عظمت رسید و از آن پس، روی به انحطاط نهاد.آغاز حکومت آنها ذیقعده سال ۳۲۱ هجری قمری و پایان آن بنا بر قول صحیح سال ۴۴۸ هجری بود. دوران حکومت ایشان ۱۲۷سال ادامه داشت و هفده تن از آن خاندان به حکومت رسیدند.(فقیهی، ۱۳۶۵ش، ص ۸۸)
بنابراین عمر دولت آل بویه از نیمه اول قرن چهارم تا اواخر نیمه اول قرن پنجم، کمی بیش از یک قرن ادامه داشت به طوری که ابن خلدون می نویسد: (( آل بویه صاحب دولت عظیمی شدند که اسلام بر سایر امتها بدان مباهات می کند.)) (ابن خلدون، ۱۳۷۸ش، ج ۴، ص ۴۲۰)
سه برادری که حکومت آل بویه را تشکیل دادند، سرهنگانی بودند که به علت بی ثباتی حکومت مرکزی بیعت خود را از ولی‏نعمتی به ولی نعمت دیگر تغییر می‏دادند. علی، حسن و احمد از طرف خلیفه مستکفی لقب‏های عماد الدوله، رکن الدوله و معزّ الدوله گرفتند.
۳- قوام بخشی تشیع به دانش و دانش اندوزی ایرانیان
ایرانیان از دیرباز به دانش و دانش اندوزی علاقه وافری داشتند. درخشش حکمت خسروانی (معارف فلسفی – عرفانی ایرانیان) در ایران باستان و تبادل علمی فلسفی ایرانیان با غرب و شرق، حکایت از روح حاکم بر دانش اندوزی در ایرانیان را دارد. انوشیروان یکی ازپادشاهان بنام ساسانی بنا به علاقه ای که به دانش و دانش اندوزی داشت، برای ترویج و توسعه علم و دانش دانشگاهی را در جندی شاپور تاسیس کرد. در تاریخ ایران آمده است:«این پادشاه با کثرت مشاغل و توجه بمسائل و امور زیاد از فراگرفتن علم و دانش هم غفلت نمیورزید. او حکمت ارسطو و افلاطون را در یک ترجمه فارسى که بامر او صورت گرفته بود خواند، در جندى‏شاپور دانشگاهى تأسیس کرد که در آنجا علم طب بطور خاص تدریس میشد، در صورتیکه از تعلیم حکمت و فلسفه و سایر فنون ادبى هم غفلت نمی شده است‏»(سایکس، ترجمه فخر داعی گیلانی،۱۳۸۰،ج۱، ص۶۳۲)
علمای ایرانی علوم گوناگون در عهد بویهیان در مواجه با متون معرفتی مکتب تشیع به استحکام و قوام فعالیت های علمی - تحقیقی روی آوردن و شواهد تاریخی گواه رشد، توسعه و قوام علمی تحقیقی در فرهنگ ایرانی گردید که بخشی از آن در علمای ایرانی آن عصر تجلی یافت که در ذیل به برخی آنها اشاره گردیده است.
مقصود از علما در این دوره تنها عالم دینی نیست، بلکه هر فردی که در رشته ای از علوم تبحر داشته، عالم به شمار می آید. علما در این عصر به لحاظ نزدیکی یا دوری از قدرت سیاسی بر سه دسته تقسیم می شوند:
کسانی که دارای منزلت علمی و شأن اجتماعی خاصی بودند و خلفا و سلاطین آنها را دعوت کرده و برای تامین رضایت خاطرنشان و رعایت احترامشان می کوشیدند.
افرادی که برای تقرب به سلطان و دستگاه حکومت و خلافت اصرار می ورزیدند و در نیل به این مقصود به هر کس متوسل می شدند و هرگاه به دستگاه قدرت راه می یافتند بیشتر به خفت و خواری توأم بود.
دانشمندان و یا علمایی که هیچ گونه رابطه ای با بزرگان و قدرت حاکم نداشته و عطا و بخششی هم از کسی نمی پذیرفتند و با نهایت سختی و تنگ دستی می زیستند.
علما شیعه که شیخ طوسی و شیخ مفید از سرآمد آنها محسوب می شدند، مورد توجه حکومت آل بویه بوده اند. در این زمان دانش وحکومت دست به دست هم داده و دانشمندان برجسته به یاری سلاطین آل بویه و به رواج و تقویت تشیع روی آورده اند؛ بنابراین، تدریس فقه جعفری، علم کلام و علوم ویژه اهل مذهب آل محمد در بغداد تمرکز یافت و رجال انگشت نما از علمای شیعه، از جمله ابن قولویه، شیخ مفید، شریف رضی، و امثال او در این زمان ظهور کرده و عوامل متعددی از قبیل: شرف، بزرگواری، شایستگی، تبحر در علوم مختلف، تألیفات در زمینه این علوم، سرازیر شدن طلاب و دانشجویان به حوزه های تدریس آن ها و حمایت و همیاری آل بویه از آنان فراهم آمد تا پرچم تشیع در سرزمین های اسلام برافرازند (مظفر، ترجمه حجتی، ۱۳۶۸ش، ص ۲۹۸).
از جمله عالمانی که با بهره گرفتن از تمام امکانات به وجود آمده با قلم و بیان و نشر مذهب و تشیع پرداخت کلینی بود که در ابتدای قرن چهارم ظهور کرد. او از روستای کلین در نزدیکی ری برخواسته بودکه شیعیان بسیاری داشت. فعالیتهای خود را در بغداد متمرکز کرد. کلینی در آغاز ظهور آل بویه و در سال در گذشت آخرین سفیر امام دوازدهم، ابتدای دوران غیبت کبری، دیده از جهان فروبست. تفکر دینی وی بر حدیث و کلام استوار بود. مهمترین اثر همان که اشاره کردیم کافی که بیش از پانزده هزار حدیث منسوب به پیامبر و امامان است که با مجموعه های حدیثی محدث حنبلی، ابوبکر خلال مقایسه کرده اند(همان، ص ۱۱۰). وی در اصل در ری و قم تحصیل کرده بود. بیست سال پایانی عمر خویش را در بغداد سپری کرد. یادداشتهای خود را در آنجا منظم کرد. کتاب عظیم الکافی را تألیف نمود پس به طور یقین او پایگاه مهمی در آنجا داشته که توانسته چنین کار بزرگی را به انجام برساند.
ابوالقاسم جعفربن محمد معروف به ابن قولویه قمی یکی از عالمان بزرگ شیعه قم است که کتاب کامل الزیارات او بر جای مانده است.
از عالمان دیگر این عهد، علی بن الحسین معروف به ابن بابویه قمی است که مرقدش در قم است.
فرزندان ابن بابویه ابو جعفر محمد بن علی معروف به شیخ صدوق برجسته ترین محدث شیعی روزگار خود می باشد. وی مورد اعتنای بویهیان ری بد و هم آنان وی را از قم به ری دعوت کردند. در ماوراءالنهر برای رفع نگرانی شیعیان درباره وجود حضرت مهدی کتاب با ارزش کمال الدین واتمام النعمه را نوشت.
شیخ مفید: وی عالم اهل بحث و مناظره و تا حدود زیادی عقل گراو در عین حال ضد معتزلی آثار زیادی را در علم کلام شیعی تألیف کرد.همچنین آثاری در تاریخ اسلام دارد که بسیار با ارزش است محصول مکتب بغداد در شیخ مفید تبلور پیدا کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]