کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



  • خرد یک توانایی انسانی است که افراد از تجربیات خود یاد می‌گیرند و با موقیعت های تغییر، خود را سازگار می‌کنند )پاست و اندرسون، ۲۰۰۳).

 

دانش و تجربه در کنار هم به ویژه در تنظیمات سازمانی موجب توسعه هوش می‌شوند. هوش سازمانی طبق تعریف با انجمن مدیریت دانش، باید بر سه اصل مبنا ساخته شود: افراد، ساختار و رابطه؛ افراد اشاره می‌کند به دانشی که کارمندان سازمان دارند. ساختار، دانشی است که به سختی می‌توان آن را از اداره به خانه نظیر ویژگی فکری، پایگاه‌های داده و مواردی از این دست برد. رابطه‌ی مناسب، اجتماعی است که از مشتریان و ذینفعان فراگیر می‌شود. برخی افراد می گویند که اصل چهارمی با عنوان اصل رقابت نیز وجود دارد. این امر به میزان هوشمندی در رابطه با داشتن واکنش رقبا و عکس العمل آن‌ها بستگی دارد. برای بالا بردن هوشمندی در یک سازمان هر چهار اصل باید موجب ایجاد ارزش افزوده در سازمان شوند( لیبوویتس،۱۳۸۹).
مقاله - پروژه
گاردنر (۱۹۹۳) بیان می‌دارد که در دوره‌های طلایی از روانسنجی و رفتارگرایی، به طور کلی اعتقاد بر این بود که هوش یک موجودیت واحد است که به ارث بردنی است و انسان‌ها در ابتدا مانند تخته سنگ نانوشته هستند که می‌توانند هر چیزی را آموزش دیده و یاد بگیرند به شرط آن که این آموزش از راه مناسب ارائه شود، اما این روزها تعداد زیادی از محققین به طور دقیق به عکس این فرض اعتقاد دارند که هوش‌های بسیاری وجود دارد که کاملاً مستقل از یکدیگرند و هر هوش دارای نقاط قوت و محدودیت‌های مربوط به خود است. گاردنر جنبه‌های اولیه هوش را شامل اندازه گیری زبانی، ریاضی و منطق، اشکال جنبشی بدن و شکل‌های درون فردی و میان فردی هوش می‌داند. امروزه جنبه‌های دیگری از هوش وجود دارد که تلاش می‌شود تا اندازه گیری شوند مانند هوش هیجانی، هوش موفقیت، هوش عملیاتی و هوش سیال. گاردنر بیان می‌کند که هوش یک توانایی عمومی است که به درجات متفاوت در همه افراد می‌توان یافت، هوش کلید حل موفقیت در حل مشکل است، هوش را می‌توان با یک آزمون استاندارد اندازه گیری کرد و هوش می‌تواند موفقیت‌های آینده را پیش بینی کند. ویلهلم و انگل[۳۱](۲۰۰۴) بیان داشتند که هوش یک فاکتور شناختی است که بهترین پیشگویی کننده برای شغل و کار است. و همچنین اظهار داشتند که هوش باید شامل اقدامات حل مسئله، تفکر بحرانی، قضاوت اقتضایی و هوش عملی( بر پایه دانش) باشد و هوش عملی فرد شامل یک جزء انگیزشی که می‌تواند شامل جنبه‌های اجتماعی، روانشناختی و عاطفی باشد(گوایچارد ، ۲۰۱۱).
هوش استراتژیک:
سازمان برای برنامه ریزی برای موفقیت‌های فعلی و آتی نیاز دارد تا در مورد محیط کسب و کار خود( فعالیت‌ها، منابع، بازارها، مشتریان، محصولات، خدمات و هزینه‌ها) اطلاعات و دانش لازم را داشته باشد. این دانش که باعث می‌شود سازمان موفقیت عملکردی داشته باشد، لازم است که در سراسر سازمان انتشار یابد. یکی از چالش‌های اساسی مدیران ارشد این است که چگونه تفکری را در مورد حال و آینده به منظور پیش بینی روند و مسیرها ایجاد کنند( کروگر، ۲۰۱۰).
در ادبیات مربوط به هوش استراتژیک آن را به عنوان جمع آوری، پردازش، تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعات که ارتباط زیادی با استراتژیک دارد توصیف می‌کنند. بیشتر به طور خاص هوش استراتژیک را به برنامه ریزی نظامی، هوش امنیت ملی و به تصمیم گیری‌های استراتژیک شرکت‌های بزرگ مربوط می‌دانند. هوش استراتژیک به عنوان یک مفهوم که در ارتباط نزدیک با کسب و کار، امنیت ملی و هوش نظامی، استراتژی کسب و کار، منابع استراتژیک، تجزیه و تحلیل و مشاهده استراتژی‌های رقابتی، اتحاد و پیوستگی استراتژیک، مدیریت استراتژیک، مشاوره استراتژیکی و توسعه یا برنامه ریزی استراتژیک مورد استفاده قرار می‌گیرد (کوآسا، ۲۰۱۱).
هوش استراتژیک را نباید تنها به عنوان یک مشخصه نظامی، امنیت ملی و استراتژی شرکت‌های بزرگ دانست، بلکه باید هوش استراتژیک را به عنوان یکی از راه‌های مدیریت دانش در نظر گرفت. هوش استراتژیک قادر به استفاده از مدل سازی، شبیه سازی، هنر، روایت‌ها( تجربه‌های کاری)، نشانه‌ها و علائم، ریاضیات آماری و نمودارهاست زیرا این راه‌های بیان شده برای آن است که مسائل پیچیده و مشکل به شکلی ساده تر بیان شوند و هدف هوش استراتژیک نیز همین است ( همان).
از دیدگاه فرایندی، هوش استراتژیک می‌تواند به عنوان بخشی از هوش رقابتی در نظر گرفته شود. همچنین به عنوان یک فرایند سیستماتیک و مستمر با هدف تسهیل کنندگی تصمیم گیری استراتژیک، از طریق استفاده از هوش مورد نیاز در زمان مناسب در فرم عملیاتی است(جی.آی.ای[۳۲] ،۲۰۰۴).
فیشر و بن سوآسان[۳۳] (۲۰۰۷) اظهار داشتند که هوش استراتژیک یک سیستم است که دارای ابعادی است که تصویری واضح تر در مورد آینده ایجاد می‌کند این ابعاد به طور خلاصه شامل پیش بینی، چشم انداز و انگیزه هستند( آقا و آتوا[۳۴]، ۲۰۱۴).
دام و کیم[۳۵] (۲۰۰۲) درباره هوش استراتژیک بیان می‌دارند:
هوش استراتژیک را می‌توان به عنوان این که ” آنچه شرکت نیاز دارد از محیط کسب و کار خود بداند تا قادر به کسب بینش نسبت به فرایندهای حاضر، پیش بینی، مدیریت تغییر برای آینده، طراحی استراتژی مناسب که بتواند ارزش کسب و کار برای مشتریان ایجاد کند و بهبود سود آوری در بازارهای جاری و جدید باشد” تعریف کرده‌اند. آن‌ها معتقدند که ارزش هوش استراتژیک از طریق بهبود قابلیت‌های مدیران و کارکنان در یادگیری درباره تغییرات بالقوه در محیط کسب و کار و صنعت که مستلزم تجدید دیدگاه و تفکر در مورد فرایند کسب و کار است، قابل مشاهده است)دام و کیم، ۲۰۰۲).
افراد باید اطلاعات جدید، ادراکات، آگاهی‌ها و بینش خود را هر جا و هر زمان که سازمان به آن‌ها نیاز داشته باشد در اختیار بگذارند. یکی از چالش‌های هوش استراتژیک افزایش بهره هوش برای تمام کارکنان و مدیران سازمان است، جای این که بپنداریم وظیفه جمع آوری و انتشار بینش و هوش تنها وظیفه قشر خاص و یا مدیران اجرایی است( همان).
مارچند و هایکس [۳۶](۲۰۰۷) درباره هوش استراتژیک بیان می‌دارند:
اطلاعات، پایه و اساس هوش استراتژیک است و بدون اطلاعات درست، تصمیم گیری برای کارکنان به منظور تصمیم گیری برای دستیابی و حفظ رهبری بازار دشوار است. بنابراین کاملاً قابل درک است که شرکت‌هایی که از فرایندهای مؤثر هوش استراتژیک برخوردار هستند به طور معمول می‌توانند یکی از آن مواردی باشند که می‌توانند از اطلاعات به منظور پیش بینی موفقیت، پاسخ گویی به نیازها و فرصت‌های آینده بهره ببرند. ضروری است که مجریان بدانند، هوش استراتژیک نقش کلیدی در دستیابی به مزیت رقابتی و موفقیت آینده دارد. آن‌ها معتقدند که هوش استراتژیک، باید اطلاعاتی را که یک سازمان درباره محیط کسب و کار نیاز دارد تا بتواند تغییرات را پیش بینی کند، طراحی استراتژی مناسب داشته باشد تا برای مشتریان ارزش ایجاد کند، ایجاد موقعیت رشد و سود برای سازمان در بازارهای جدید در داخل و یا در تمام صنایع فراهم کند را ارائه دهد.
هوش استراتژیک به معنی ایجاد بالاترین سطوح مدیریت اطلاعات درمورد محیط رقابتی، اقتصاد و محیط سیاسی که سازمان‌ها می‌توانند در آن به طورصحیح عمل کنند، و می‌توانند از تصمیم‌های استراتژیک حمایت کنند، بیان شده است( همان).
شش فعالیت عمده برای فرایند هوش استراتژیک تعیین شده است که هر یک از فعالیت‌ها، از طریق تغییر شکل مترقی اطلاعات به هوش، ارزشی برای هوش و سازمان ایجاد می‌کنند. فعالیت‌هایی که فرایند هوش استراتژیک را دربر می‌گیرند شامل( کروگر، ۲۰۱۰):

 

  • ادارک و احساس؛ شامل دانستن، شناخت و شناسایی شاخص‌های مناسب برای تغییر است ( شاخص‌های داخلی و یا خارجی برای شرکت).

 

  • جمع آوری؛ تمرکز بر راه‌های جمع آوری داده‌های مرتبط و معنی دار دارد.

 

  • سازماندهی؛ شامل ساختاردهی داده‌ها به فرمت‌های مناسب به عنوان منابع اطلاعاتی است.

 

  • پردازش؛ بر تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش‌های مناسب و ابزارها تمرکز دارد.

 

  • ارتباطات؛ شامل بسته بندی و ساده سازی دسترسی به اطلاعات برای کاربران است.

 

  • بهره بردن از متمرکز سازی، در استفاده از اطلاعات در تصمیم گیری، برنامه ریزی عملکردی و پیاده سازی.

 

لیبوویتس معتقد است که هوش استراتژیک، ایجاد ارزش افزوده برای دانش و اطلاعات برای استفاده در تصمیم گیری‌های استراتژیک سازمان ایجاد می‌کند؛ هوش استراتژیک یک برنامه رایج در توسعه(همان):

 

  • طرح‌های استراتژی( ۵-۳ سال)

 

  • برنامه‌های سرمایه گذاری

 

  • ارزیابی ریسک سیاسی

 

  • برنامه‌های ادغام و اکتساب، سرمایه گذاری مشترک و طرح‌ها و سیاست‌های اتحاد شرکت‌ها

 

  • پژوهش‌های بلند مدت و نوآوری

 

مونتگومری و وینبرگ[۳۷](۱۹۹۸) هوش استراتژیک را به عنوان سیستمی که تمرکزش بر انتخاب، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات که برای تصمیم گیری استراتژیک مورد نیاز است، تعریف کرده‌اند. آن‌ها هوش استراتژیک را به عنوان افزایش چرخه اطلاعاتی ودانش، هنگامی که در برنامه ریزی استراتژیک، توسط مدیریت مورد استفاده قرار می‌گیرند و می‌توانند به نوآوری و مزیت سازمانی منجر شود، بیان کرده‌اند.
هوش استراتژیک یک ابزار مهم در اطلاع رسانی و حمایت از فعالیت‌های مدیریت استراتژیک در مراحل مختلف توسعه استراتژی است. از دیدگاه فرایندی هوش استراتژیک را به عنوان یک فرایند سیستماتیک و مستمر با هدف تسهیل کنندگی تصمیم گیری استراتژیک، از طریق استفاده از هوش مورد نیاز در زمان مناسب در فرم عملیاتی است. فعالیت‌های هوش استراتژیک به طور مستقیم بر حمایت از تصمیم گیری‌های استراتژیک، با نظارت بر ابعاد با اهمیت استراتژیک تمرکز دارد. افق زمانی هوش استراتژیک گسترده است و بر همه رویدادهای مهم گذشته، حال و آینده تمرکز دارد. به طور معمول، در سطح تجزیه و تحلیل استراتژیک، بیشتر به ارتباطات هوشی و کمتر به مقدار اطلاعات نیاز است. به طور نمونه مفادی که هوش استراتژیک به آن نیاز دارد شامل(جی.آی.ای، ۲۰۰۴):

 

  • مؤثر بودن تجزیه و تحلیل و نوع تجزیه و تحلیل: چگونه یک پدیده مشخص بر روی کسب و کار شرکت تأثیر می‌گذارد.

 

  • تجزیه و تحلیل کسب و کار: چه نیروهایی محرک اصلی مؤثر بر محیط کسب و کار هستند.

 

  • دیدگاهی با محدوده وسیع از توسعه و پیشرفت عرصه منازعه.

 

  • آنالیز عمیق از رقبا و مشتریان کلیدی.

 

  • داشتن دیدگاهی وسیع و دقیق به محیط کسب و کار.

 

  • بررسی موضوعات کلان و تجزیه و تحلیل آن‌ها و بررسی تأثیر این موضوعات.

 

  • تجزیه و تحلیل موضوعات استراتژیک بحرانی و مهم.

 

شش نقش پایه برای هوش استراتژیک در تصمیم گیری‌های استراتژیک بیان شده است( همان):

 

  • توصیف محیط رقابتی:

 

تجزیه و تحلیل مفاهیم و اطلاعات باید در عرصه رقابتی فعلی که شرکت در آن به فعالیت‌های عملیاتی می‌پردازد انجام شود. ارزیابی اطلاعاتی باید از نیروها و عواملی که محیط رقابتی شرکت را تشکیل می‌دهند ساخته شده باشد.

 

  • پیش بینی آینده محیط رقابتی:

 

بخش هوش و اطلاعات باید قادر به پیش بینی‌های مربوط به محیط رقابتی که شرکت تمایل دارد، خود را در آینده در آن محیط ببیند، باشد. موضوع آینده درباره تغییر است که بعضی از آن‌ها قابل پیش بینی و بعضی غیر قابل پیش بینی هستند. طرح ریزی باید به عنوان ابزاری برای حمایت از برنامه ریزی استراتژیک از طریق ظهور رقابت تکنولوژی و دانش نیازهای مشتری از قبل به منظور تدوین پیش بینی که می‌تواند شروعی برای تغییر اولیه باشد، تعریف شود. در متون بسیار زیاد، به صراحت بیان شده است که هوش استراتژیک یک پیش نیاز مهم برای تغییر است.

 

  • به چالش کشیدن مفروضات اساسی- پرسیدن سؤال‌های درست و به جا:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:12:00 ب.ظ ]




شکل ۴-۱ اثر مستقل عوامل متغیر بر روی مقاومت خمشی

۴-۲-۱ تاثیر مستقل ضخامت لایه مغزی بر مقاومت خمشی(MOR)
با توجه به نتایج تجزیه واریانس مقاومت خمشی (جدول ۴-۲) مشاهده می‌شود که بین مقادیر خمشی بدست آمده از پانل های ساخته شده با ضخامت های لایه مغزی ۹ و ۱۹ میلی متر اختلاف معنی داری وجود دارد. با مقایسه اثر متوسط ضخامت لایه مغزی در شکل ۴-۲ مشاهده می‌شود که با افزایش ضخامت لایه مغزی مقاومت خمشی پانل کاهش می‌یابد.

شکل۴-۲ اثر مستقل ضخامت مرکزی بر مقاومت خمشی
کاهش مقاومت به خمش با افزایش ضخامت مرکز، به دلیل مقاومت های کمتر چوب در ضخامت های بالاتر در برابر تنش های برشی می‌باشد. استایل و همکاران (۲۰۰۷) با مقایسه مقاومت خمشی پانل های ساندویچی با رویه های الیاف شیشه و مرکز فوم با ضخامت های مختلف ۵/۰، ۱ و ۲ سانتی متر لایه مغزی نتیجه گیری کردند که اثر ضخامت لایه مغزی در پانل های ساندویچی بسیار موثر است، بطوریکه با افزایش ضخامت لایه مغزی پانل ساندویچی تخریب بیشتری در مرکز صورت می‌گیرد. شکست پانل ها در آزمون خمش به صورت برش در مرکز و ترک در رویه چندسازه الیاف شیشه مشاهده شد که در شکل ۴-۳ مشاهده می‌شود.

شکل ۴-۳ وضعیت شکست پانل ساندویچی در آزمون خمش
۴-۲-۲ مقایسه مقاومت خمشی پانل های ساندویچی ونمونه های شاهد (پالونیا)
مقایسه مقاومت خمشی نمونه های پانل و شاهد توسط آزمونT-Test در شکل ۴-۴ ارائه گردیده‌است. با مقایسه میانگین های مقاومت خمشی در این شکل مشاهده می‌کنیم که مقاومت خمشی نمونه های پانل ساندویچی، افزایشی در حدود ۲ برابر نسبت به نمونه های شاهد نشان دادند که این به دلیل تقویت چوب توسط رویه های مقاوم الیاف شیشه بود.

شکل۴-۴ مقایسه میانگین مقاومت به خمش نمونه های شاهد و پانل
۴-۳ مدول الاستیسیته
میانگین مدول الاستیسیته پانل ها در جدول ۴-۱ ارائه گردیده است. با توجه به اثر مستقل و متقابل فاکتورهای در جدول ۴-۳ و توجه به سطوح معنی داری مشاهده می‌شود که اثر مستقل ضخامت لایه مغزی و اثر متقابل ضخامت و رزین بر روی مدول الاستیسیته پانل حاصله معنی دار بوده است که در شکل های ۴- ۵ و ۴- ۷ ارائه گردیده است.
جدول ۴-۳ تجزیه واریانس و تاثیر مستقل و متقابل متغیر های مختلف تیمار بر روی مدول الاستیسیته
عوامل متغیر درجه آزادی مجموع مربعات میانگین مربعات P F
ضخامت ۱ ۶۳۱۵۲۴۲ ۶۳۱۵۲۴۲ ۱۱/۷۲ * ۰۰/۰
رزین ۱ ۱۶۳۶۹ ۱۶۳۶۹ ۱۹/۰ ۶۶۸/۰
الیاف شیشه ۱ ۱۲۶۴ ۱۲۶۴ ۰۱/۰ ۹۰۵/۰
ضخامت * رزین ۱ ۹۲۱۷۹۶ ۹۲۱۷۹۶ ۵۳/۱۰ * ۰۰۳/۰
ضخامت * الیاف شیشه ۱ ۷۳۴۸۹ ۷۳۴۸۹ ۸۴/۰ ۳۶۷/۰
رزین * الیاف شیشه ۱ ۳۰۴۲۳ ۳۰۴۲۳ ۴۷/۳ ۰۷۲/۰
ضخامت * رزین *الیاف شیشه ۱ ۲۸۹۶۶ ۲۸۹۶۶ ۳۳/۰ ۵۶۹/۰
خطا ۳۲ ۲۸۰۲۵۵۳ ۸۷۵۸۰
مجموع ۳۹ ۱۰۴۶۳۹۱۱

شکل ۴-۵ اثرات مستقل متغیرهای مختلف تیمار بر روی مدول الاستیسیته

۴-۳-۱ تاثیر مستقل ضخامت لایه مغزی بر مدول الاستیسیته (MOE)
با توجه به شکل ۴-۶ مشاهده می کنیم که با افزایش ضخامت لایه مغزی از ۹ به ۱۹ میلی متر مدول الاستیسیته کاهش یافته است.

شکل۴-۶ مقایسه میانگین ها برای تاثیر مستقل ضخامت مرکز بر تنش برشی مرکز
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۳-۲ تاثیر متقابل اثر نوع رزین و ضخامت بر مدول الاستیسیته (MOE)
جدول تجزیه واریانس ( جدول ۴-۳ ) نشان می دهد که اثر متقابل ضخامت و رزین از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را در مدول الاستیسیته ایجاد می‌کند.. شکل ۴- ۷ نشان می دهد بیشترین مقدار MOE مربوط به پانل هایی است که با ضخامت لایه مغزی ۹ میلی متر و با بهره گرفتن از رزین اپوکسی ساخته شده اند، اما اثر افزایش ضخامت لایه مغزی روی پانل های ساخته شده با رزین اپوکسی بیشتر می‌باشد و باعث کاهش بیشتر MOE در این پانل ها می‌شود، در حالیکه اثر افزایش ضخامت لایه مغزی روی پانل های ساخته شده با رزین پلی استر کم تر است.

شکل۴-۷ اثر متقابل نوع رزین و ضخامت بر مدول الاستیسیته (MOE)
۴-۳-۳ مقایسه مدول الاستیسیته نمونه های شاهد و پانل
مقایسه مدول الاستیسیته نمونه های پانل و شاهد توسط آزمون T-Test نتایج معنی داری را نشان داد که در شکل ۴-۸ ارائه گردیده است. نمونه های پانل نسبت به نمونه های شاهد مدول الاستیسیته بیشتری نشان دادند که این علت را می توان به سختی و مقاومت بیشتر چند سازه الیاف شیشه نسبت داد.

شکل۴-۸ مقایسه میانگین مدول الاستیسیته نمونه های شاهد و پانل
۴-۴ تنش برشی لایه مغزی پانل )ז(
نتایج میانگین مقاومت تنش برشی مرکز پانل در جدول ۴-۱ اراثه گردیده است. اثر مستقل متغیرهای مختلف تیمار نیز در شکل ۴-۹ آورده شده استنتایج حاصل از آزمایشات به کمک روش تجزیه واریانس در شکل ۴-۴ آمده است. همانگونه که ملاحظه می‌شود تنها اثر ضخامت بر مقاومت برشی معنی دار شده است.

۴-۴ تجزیه واریانس و تاثیر مستقل و متقابل متغیرهای مختلف تیمار بر روی تنش برشی مرکز
عوامل متغیر درجه آزادی مجموع مربعات میانگین مربعات P F
ضخامت ۱ ۹۷۳۳/۴۲ ۹۷۳۳/۴۲ ۸۶/۲۳۴ *۰۰۰/۰
رزین ۱ ۰۳۱۴/۰ ۰۳۱۴/۰ ۱۷/۰ ۶۸۲/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]




در مطالعه ای که طراحی شده بود تا مورد آزمون قرار دهد کارکرد توجه را در افراد افسرده خو و غیر افسرده خو و پارادایم مورد استفاده اجازه میداد که مورد آزمون قرار دهند فرایندی را که سروکار دارد با تداخل عاطفی و مهار عاطفی. مشارکت کننده افسرده خو هر دو تداخل بالا و سوگیری مهاری را برای عوامل منفی نشان میدادند اما برای عوامل مثبت چنین سوگیری را نشان نمیدادند. در مقابل مشارکت کنندگان غیر افسرده خو تداخلات عاطفی یا مهار عاطفی را برای عوامل مثبت و منفی نشان نمیدادند. علاوه بر این، در تمامی شرکت کنندگان سطحی از تداخل عاطفی با سطحی از مهار مرتبط بوده است (یورمن، یو و گاتلیب، ۲۰۰۵).
پایان نامه - مقاله - پروژه
پژوهشی تحت عنوان تاثیر خلق منفی بر توجه بر روی ۶۰ دانشجو انجام شده است. در این پژوهش افراد را به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار دادند، به گونه ای که خلق منفی به گروه آزمایش القا داده میشد. به این ترتیب که موسیقی غمگینی را به همراه یادآوری یک تجربه غم انگیز زندگی به فرد ارائه میدادند، اما گروه گواه به تجربه ای که از لحاظ هیجانی کاملا خنثی بود فکر میکردند. پس از آن از مشارکت کنندگان در خواست شد که اسامی خاصی را در برش روزنامه شناسایی کنند. نتایج بیانگر این مطلب بود که افراد افسرده در مقایسه با افراد غیر افسرده واژه های هایلت شده را بهتر شناسایی میکردند (گیس[۹۴]، ۲۰۰۵).
مطالعهای با هدف بررسی اعتبار دو عامل انتخاب شده از مقیاس نشخوار فکری پرسشنامه سبک های پاسخ به انجام رسید. این پژوهش دارای دو بخش بوده که در بخش اول پژوهش سه گروه از مشارکت کنندگان انتخاب شدند، که شامل افراد افسرده فعلی، افرادی که قبلا افسرده بودند و افراد دارای اضطراب اجتماعی و همچنین افراد سالم بودند. در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال بودند که آیا نشخوار فکری بین سه گروه مذکور متفاوت است و در مطالعه دوم به دنبال یافتن رابطه بین نشخوار فکری و سوگیری های مختلف شناختی در افسردگی بودند. نتایج بیانگر این مطلب بود که گروه افسرده فعلی نمرات نشخواری بیشتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در مطالعه دوم مشخص شد که افکار نشخواری با سوگیری حافظه رابطه معناداری ندارد، در حالی که با سوگیری توجه مربوط به چهره های غمگین رابطه دارد (یورمن، داکنه[۹۵] و گاتلیب، ۲۰۰۶).
در همین راستا دونالدسون و همکاران (۲۰۰۷) در پی این هدف بودند که تعدادی از موضوعات که مشخص کننده سوگیری به اطلاعات منفی در افسردگی است را نشان دهند، وپاسخ های توجهی در افسردگی اساسی را مورد آزمون قرار دهند. همچنین در این پژوهش به بررسی نقش احتمالی نشخوار فکری در افزایش یا کاهش سوگیری توجه برای اطلاعات منفی پرداختند. به طور کلی یک طرح آزمایشی به انجام رسید جهت بررسی اثرات سبک پاسخ نشخواری و سبک پاسخ منحرف کننده حواس در توجه بیماران مبتلا به افسردگی و افراد سالم.توجه در این پژوهش با بهره گرفتن از برنامه دات پراب بررسی شد. یافته ها بیانگر این بود که سوگیری توجه برای اطلاعات منفی در افراد مبتلا به افسردگی وجود داشته و این سوگیری تحت تاثیر پاسخ های منحرف کننده حواس نبوده در حالی که با پاسخ های نشخواری مرتبط بوده است. به طور کلی نتایج بیانگر این مطلب بود که افسردگی با سوگیری به سمت اطلاعات منفی در ارتباط است و این سوگیری در افرادی که عادات نشخواری قوی تری دارند بیشتر است.
در یک مطالعه از برنامه ای به نام ای بی ام جهت اصلاح سوگیری توجه استفاده شد و آن را به عنوان یک واکسن شناختی در برابر افسردگی در نظر گرفتند. این برنامه قادر به کاهش متوسط خطر عود در بیماران افسرده بود. و یافته ها بیانگر این مطلب بود که ای بی ام ممکن است به عنوان واکسن شناختی در برابر افسردگی باشد و یک استراتژی مفید در پیشگیری ثانویه از بیماری بشمار آید (براونینگ[۹۶] و همکاران، ۲۰۱۲).
در همین راستا اما تا حدودی متفاوت تر مطالعه ای دیگر با هدف دستکاری توجه انتخابی برای محرک های غمگین در علائم افسردگی انجام شد. در این مطالعه دانشجویان افسرده متوسط تا خفیف به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه قرار گرفتند. یک گروه را در طول یک دوره دو هفتهای در ۴ جلسه تحت آموزش توجه قرار دادند و گروه دیگر هیچ آموزشی دریافت نکردند. شرکت کنندگان تحت آموزش توجه کاهش قابل توجهی در علائم افسردگی یشان نشان دادند. این تفاوت به واسطه تغییر در سوگیری توجه ایجاد شده. یافته ها نشان میدهد که سوگیری توجه ممکن است یک نقش علّی در تداوم علائم افسردگی داشته باشد (ولز و بورز، ۲۰۱۰).
مطالعه ای با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کنترل خشم و کنترل توجه (متغیر کنترل توجه با بهره گرفتن از تکلیف استروپ قبل و بعد از آموزش مورد بررسی قرار گرفت) انجام گرفت. و این مطالعه بر روی ۱۰۱ مشارکت کننده انجام شده بود، (به این ترتیب که ۶۰ نفر از مشارکت کنندگان در گروه آزمایش به مدت ۸ هفته تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و ۴۱ نفر در گروه کنترل قرار گرفتند). یافته های این مطالعه دربردارنده داده هایی بود که چنین بیان می داشت که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری خشم و سوگیری توجه مرتبط با خشم مشارکت کنندگان را بهبود می بخشد (رودریگیوز[۹۷] و همکاران، ۲۰۱۴).
در همین رابطه در پژوهشی با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر عملکرد توجه نوجوانان زندانی، مشخص شد که ذهن آگاهی در موارد استرس بالا به تبع استرس بالا، می تواند اختلال توجه را نیز بهبود بخشد (لئونارد[۹۸] و همکاران، ۲۰۱۳)
در یک بررسی فراتحلیل که بر روی ۱۱۴۰ مشارکت کننده اجرا شد، برآورد اندازه اثر نشان داد که درمان ذهن آگاهی در حد متوسط برای بهبود اضطراب و خلق و خو موثر است (هافمن[۹۹] و همکاران، ۲۰۱۰).
در همین راستا مطالعهای توسط فینوکن[۱۰۰] و استوارت[۱۰۱]، (۲۰۰۶) به انجام رسیده است. در این پژوهش افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب در یک مصاحبه کیفی شرکت کرده و پرسشنامه های افسردگی بک و اضطراب بک را نیز تکمیل کردند سپس تحت آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این مطلب بود که کاهش قابل توجهی در افسردگی ۷۲% افراد و اضطراب ۶۳% افراد مشاهده شده است. اعتقاد بر این است که ذهن آگاهی از این جهت منجر به بهبود افسردگی و اضطراب افراد شده است که به جای به چالش کشیدن باورها در مورد نگرانی ها و به جای تغییر جهت افکار و اجتناب از آنها به فرد کمک میکند با توجه آگاهانه به این افکار و بدون قضاوت درباره افکار با آنها رو به رو شود.
در مطالعه ای نقش پیش بینی کننده دات پراب با چهره های هیجانی و دات پراب با سایر تصاویر هیجانی مور مقایسه قرار گرفت. در این پژوهش یافته ها بیانگر این مطلب بود که هر دو نوع تکلیف دات پراب قادر به پیش بینی افسردگی بوده البته دات پراب با چهره های هیجانی به صورت دقیق تر قادر به پیش بینی افسردگی است. همچنین مشخص شد که سوگیری توجه به میزان قابل توجهی با افسردگی در ارتباط است (آجیلچی و نجاتی، ۲۰۱۳).
با مروری که تاکنون بر ادبیات پژوهشی صورت گرفت میتوان چنین بیان داشت که در طول چند دهه گذشته پژوهش های وسیعی در جهت شناسایی عوامل موثر در شروع و نگهداری افسردگی صورت گرفته است. که بخش عظیمی از این پژوهش ها توسط نظریه شناختی هدایت شده است. بسیاری نظریه پردازان شناختی بیشتر تاکیدشان بر جنبه های مختلف پردازش اطلاعات میباشد. تا آنجا که بک (۱۹۶۷، ۱۹۷۶) و تیزدل (۱۹۸۸) بر این باورند که افراد مبتلا به اختلال افسردگی در تمامی جنبه پردازش اطلاعات (از جمله تفسیر، توجه و ادراک) از خود سوگیری نشان میدهند. در این راستا اوریت، دکی و کاستر (۲۰۱۴) به این نتیجه دست یافتند که موقعیتی از توجه انتخابی همواره با سوگیری در تفسیر همراه است که این نیز به نوبه خود با سوگیری متجانس با حافظه همراه است. به این ترتیب به نظر میرسد که حالات متجانس سوگیری پردازش اطلاعات یکی از ویژگی های قوی افسردگی است و نقش اساسی در تداوم اختلال دارد (کلوف و همکاران، ۲۰۰۸). در رابطه با سوگیری توجه در افراد افسرده در ابتدا چنین تصور میشد که افراد افسرده به واژه ها با مفهوم افسرده کننده بیشتر از واژه های شاد یا خنثی توجه میکنند. در حالی که در پژوهش گاتلیب و همکاران (۱۹۸۸) خلاف این امر ثابت شد و چنین بیان شد که افراد افسرده سوگیری توجه مثبت خود را از دست داده اند، در حالی که این نوع سوگیری مشخصه افراد غیر افسرده است (یورمن و گاتلیب، ۲۰۰۷). در سالهای اخیر علاوه بر جنبه های پردازش توجهی، بررسی افکار ناخواسته و نقش آن در دوام اختلالات هیجانی، مورد توجه قرار گرفته است. از جمله افکار ناخواسته در اختلال افسردگی نشخوار فکری است که جز مؤلفه های مهم در شروع و تداوم افسردگی به شمار میرود. البته بهتر است چنین بیان کنیم که افسردگی، تمرکز بر روی افکار منفی را بیشتر میکند و به نشخوار فکری میانجامد و این خود منجر به تداوم افسردگی میشود (بهرامی، قادر پور و مرزبان، ۱۳۸۸). همچنین در این راستا پژوهش باقری نژاد و همکاران (۱۳۸۹) بیانگر این مطلب بوده است که علاوه بر وجود رابطه بین افسردگی و نشخوار فکری، سوگیری توجه منفی با افزایش نشخوار فکری همراه بوده است در حالی که سوگیری توجه مثبت با نشخوار فکری رابطه معکوس دارد. به گونه ای میتوان چنین بیان داشت که بیماران افسرده ای که نشخوار فکری دارند، با احتمال قوی تری سوگیری توجهی به سمت اطلاعات منفی در راستای ارزیابی از خود نشان میدهند (دونالدسون و همکاران، ۲۰۰۷). با توجه به آنچه که تاکنون بیان شد میتوان چنین تصور کرد که به واسطه تغییر در سوگیری توجه و نشخوار فکری میتوان کاهش قابل توجهی را در علائم افسردگی بوجود آورد در این راستا ولز و بورز (۲۰۱۰) مشارکت کنندگان در پژوهش خود را تحت آموزش توجه قرار دادند و به نتایج قابل قبولی دست یافتند. و همچنین در پژوهشی مشابه که توسط براونینگ و همکارانش (۲۰۱۲) به انجام رسید مشخص شد که با اصلاح سوگیری توجه میتوان امکان خطر عود افسردگی را به میزان قابل توجهی کاهش داد. علاوه بر این در رابطه با ذهن آگاهی هم پژوهش های در خور توجهی به انجام رسیده است. به گونه ای که بررسی های انجام شده توسط پژوهشگران نشان داده است که آموزش ذهن آگاهی سوگیری توجه افراد با استرس بالا (لئوناردو و همکاران، ۲۰۱۳) و همچنین سوگیری توجه در افراد پرخاشگر را (روریگیوز وگا، ۲۰۱۴) تحت تاثیر قرار داده است.
بنابراین با توجه به مستندات ارائه شده و از آن جهت که صاحب نظران توجه را به عنوان یکی از مؤلفه های بنیادی ذهن آگاهی در نظر گرفته اند (شاپیرو و همکاران، ۲۰۰۶) میتوان چنین پنداشت که آموزش ذهن آگاهی قادر به تغییر در سوگیری توجه و به تبع آن قادر به کاهش علائم افسردگی خواهد بود.
فصل سوم
روش پژوهش
۱-۳-مقدمه
در این فصل طرح کلی پژوهش، جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری، ابزار مورد استفاده و پایایی و روایی بزار، شیوه اجرای پژوهش، روش های آماری مورد بررسی قرار میگیرد.
۲-۳-طرح پژوهش
با توجه به هدف پژوهش حاضر یعنی، تعیین اثربخشی ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و پردازش توجهی در افراد افسرده، این پژوهش در قالب طرح های شبه آزمایش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است.
۳-۳-جامعه پژوهش
جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان است که با تشخیص افسردگی اساسی به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده بودند.
۴-۳-حجم نمونه و روش نمونه گیری
۳۵ نفر از افراد جامعه به دلیل وجود محدودیت در یافتن افراد افسرده به صورت در دسترس انتخاب شدند. و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل گماشته شدند. لازم به ذکراست که در این مطالعه جهت اطمینان از افسرده بودن افراد، از آنها مصاحبه تشخیصی براساس ملاک های DSM-IV به عمل آمد که در طی انجام مصاحبه ۵ نفر از افراد کنار گذاشته شدند. در تشخیص های افتراقی مشخص شد که ۲ نفر از مشارکت کنندگان مبتلا به افسردگی سوگ بوده و ۳ نفر هم تحت درمان با دارو بوده اند.
۵-۳-ابزار پژوهش
در پژوهش حاضر برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افسردگی بک ۲، مقیاس پاسخ های نشخواری نولن هوکسما، وآزمون رایانه ای دات پراب استفاده شد.
۱-۵-۳-آزمون افسردگی بک ۲
پرسشنامه افسردگی بک در سال ۱۹۹۶ توسط بک، استر و براون تهیه شد. این آزمون دارای ۲۱ ماده است و هر ماده دارای چهار جمله است که هر کدام علامتی از افسردگی را از صفر تا سه درجه بندی میکنند. اعتبار و پایایی پرسشنامه بک مکرراً مورد بررسی قرار گرفته که نتایج آن در سطح بالایی گزارش شده است. بک و همکارانش در سال ۱۹۹۸ ضریب پایایی همسانی درونی ماده های پرسشنامه را از (۷۳%) تا (۸۶%) گزارش کرده اند. در یک نمونه ایرانی، نیز پایایی قابل توجهی برای این پرسشنامه گزارش شده است (فتی، ۱۳۸۲). همچنین در پژوهش حاضر ضریب همسانی درونی برای این پرسشنامه به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون (۹۳%)، (۸۸%) محاسبه شده است.
۲-۵-۳-مقیاس پاسخ های نشخواری
نولن هوکسما و مارو (۱۹۹۱) پرسشنامه ای خود آزما تدوین کردند که چهار نوع متفاوت از واکنش به خلق منفی را مورد ارزیابی قرار میداد. این پرسشنامه از دو مقیاس پاسخ های نشخواری و پاسخ های منحرف کننده حواس تشکیل شده است. و۲۲ عبارت دارد که از پاسخ دهندگان خواسته میشود که هر کدام را در مقیاسی از ۱ تا ۴ درجه بندی کنند (ترینر، گنزالز، و نولن هوکسما، ۲۰۰۳). بر پایه شواهد تجربی، این مقیاس پایایی درونی بالایی دارد. ضریب آلفای کرونباخ در دامنه ای از ۸۸% تا ۹۲% قرار دارد. در نمونه ایرانی نیز از پایایی مناسبی برخوردار است (باقری نژاد و همکاران، ۱۳۸۹). همچنین در پژوهش حاضر ضریب همسانی درونی برای این مقیاس به ترتیب در پیش آزمون و پس آزمون (۹۲%)، (۸۳%) محاسبه شده است.
۳-۵-۳-آزمون رایانه ای دات پراب
دات پراب تکلیفی است که به وسیله روانشناسان شناختی به منظور ارزیابی توجه انتخابی، مورد استفاده قرار گرفت و توسط مک لئود، متیوس و تاتا توسعه یافت. تکلیف دات پراب در حداقل ۱۰۰ مطالعه مورد استفاده قرار گرفته است (بارهیم، ۲۰۰۷، به نقل از استوگارد، ۲۰۰۹). در بسیاری از موارد تکلیف دات پراب برای ارزیابی توجه انتخابی به محرک های تهدید کننده در افرادی با اختلال اضطرابی مورد استفاده قرار گرفته است. سوگیری ها در اختلالات دیگر مانند افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و دردهای مزمن با این پارادایم مورد بررسی قرار گرفته است (همان).
در این تکلیف ابتدا شرکت کنندگان در مقابل یک صفحه نمایشگر رایانه قرار داده شدند. مشارکت کنندگان به محرک ثابت وسط صفحه رایانه نگاه میکنند. بعد از یک ثانیه، این محرک حذف شده و به جای آن دو تصویر، یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست ارائه میشوند (به عنوان مثال یک تصویر با ظرفیت منفی و یک تصویر با ظرفیت مثبت) پس از تاخیر کوتاهی (۶۰۰ میلی ثانیه) این دو تصویر حذف و روی صفحه یک نقطه نورانی به طور تصادفی در محل یکی از تصاویر ظاهر میشود و به مدت ۱۲۰۰ میلی ثانیه باقی میماند. از مشارکت کننده خواسته میشود در صورت مشاهده نقطه در سمت راست با حداکثر سرعت ممکن کلید ctrl سمت راست صفحه کلید را و در صورت مشاهده آن در سمت چپ کلیدctrl سمت چپ صفحه کلید را فشار دهد. در پژوهش حاضر ۲۰ تصویر با بار عاطفی مثبت و منفی انتخاب شدند و سپس با بهره گرفتن از نرم افزار اپن سسامی[۱۰۲] به صورت جفت تصاویر در سمت چپ و راست نقطهی ثابت به فاصله ۳ سانتی متر قرار داده شدند (به توصیهی مکلئود، متیوس و تاتا، ۱۹۸۶). ترتیب ارائه این تصاویر برای هر مشارکت کننده متفاوت و به صورت تصادفی بوده است. بر این اساس این برنامه با ۴۰۰ کوشش به انجام رسید. لازم به ذکر است که در این پژوهش به این دلیل برای بررسی توجه از دات پراب با تصاویر محرک به جای کلمات محرک استفاده شد که ممکن است به کار بردن کلمات محرک از نظر اعتبار محدودیت هایی داشته باشد. مشخص شده است که در پژوهش های که از تصاویر چهره ای به عنوان محرک دات پراب استفاده کرده اند، نتایج مطالعات بهتر از مطالعاتی بوده که از کلمات بهره برده اند (سرافراز، تقوی، گودرزی و محمدی، ۱۳۸۸).
۶-۳-روش اجرا
پس از انجام هماهنگی های لازم با مرکز مشاوره دانشگاه شهید باهنر کرمان ابتدا آزمون افسردگی بک بر روی ۴۵ نفر از مراجعین انجام شد. و سپس ۳۵ نفر که نمره ۱۳ و بالاتر داشتند در دو گروه مداخله و کنترل گنجانده شدند. گروه دوم جهت اطمینان از اینکه عاملی غیر از ذهن آگاهی بر گروه اول اثر گذار نباشد، انتخاب شد. لازم به ذکر است که از هر مشارکت کننده مصاحبه روانشناسی مختصری گرفته شد. افراد هر گروه همچنین مقیاس نشخوار فکری را تکمیل کرده و تکلیف دات پراب را نیز اجرا کردند. بعد از طی کردن این مراحل از میان دو گروه مورد بررسی، گروه کنترل جزوه ای را در رابطه با افسردگی (که مشتمل بر اطلاعاتی راجع به چگونگی شروع و سیر افسردگی، علت های آن، برخی درمان های رایج آن و غیره) بود دریافت کردند و گروه مداخله تحت آموزش ذهن آگاهی در ۸ جلسه قرار گرفتند. در پایان بر روی افراد هر سه گروه مذکور پس آزمون اجرا شد. لازم به ذکر است که پرسشنامه افسردگی قبل از مداخله دو بار به فاصله دو هفته بر روی مشارکت کنندگان اجرا شدند.
۷-۳-شرح جلسات آموزش ذهن آگاهی
ذهن آگاهی چنانچه کابات-زین میگوید به معنی توجه کردن به طریق خاص، معطوف به هدف، در زمان حال و بدون قضاوت است. در ذهن آگاهی به فرد آموزش داده می شود که در هر لحظه از حالت ذهنی خود آگاهی داشته باشد و توجه خود را به شیوه های مختلف ذهنی خود متمرکز نماید. به این طریق فرد قادر خواهد بود بر افکار، رفتار و هیجانات خود مدیریت داشته باشد و به تنظیم آنها بپردازد. آنچه افراد را از لحاظ روانی در برابر افسردگی آسیب پذیر میکند قابلیت دسترسی آسان به افکار، خاطره ها و نگرش های منفی است، به هنگامی که خلق پایین است. در واقع ذهن آگاهی مهارتی است که به ما اجازه می دهد که در زمان حال حوادث را کمتر از آن میزان که ناراحت کننده اند دریافت کنیم. وقتی ما نسبت به زمان حال آگاه هستیم دیگر توجه ما روی گذشته یا آینده درگیر نیست این در حالی است که بیشتر مشکلات روانی ناشی از تمرکز بر گذشته خود است (کابات-زین، ۲۰۰۲). بر این اساس در پژوهش حاضر از روش درمانی ذهن آگاهی استفاده شد.
تعداد جلسات آموزش برای گروه آزمایش، هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش گروهی بود که در هفته یک بار برگذار می شد. شرح جلسات بدین گونه است:
جلسه اول: اجرای پیش آزمون و مصاحبه بالینی مختصر، برقراری ارتباط، مفهوم سازی و لزوم استفاده از آموزش ذهن آگاهی.
جلسه دوم: آموزش جستجو حس های فیزیکی (شنوایی، چشایی و غیره) و تمرکز برآنها و تکلیف خانگی ذهن آگاهی خوردن (خوردن با آرامش و توجه به مزه و منظره غذا).
جلسه سوم: مرور جلسه قبل و دادن گزارش درباره تکلیف خانگی. آموزش تن آرامی و مرور بدن برای ۱۴ گروه از عضلات شامل ساعد، بازو،انگشتان پا، عضله پشت ساق پا، ساق پا، ران ها، شکم، قفسه سینه، شانه ها، گردن، لب، چشم ها، آرواره ها و پیشانی. تمرین خانگی مرور بدن.
جلسه چهارم: مرور جلسه قبل و دادن گزارش درباره تکلیف خانگی. آموزش ذهن آگاهی تنفس، آموزش تکنیک دم و بازدم همراه با آرامش و بدون تفکر در مورد امور دیگر. تمرین خانگی ذهن آگاهی تنفس.
جلسه پنجم: مرور جلسه قبل و دادن گزارش درباره تکلیف خانگی. آموزش توجه به ذهن، افکار مثبت و منفی و اینکه صرف نظر از خوشایند و ناخوشایند بودن به آنها اجازه ورود به ذهن را بدهند و به آسانی و بدون قضاوت آنها را از ذهن خارج کنند. تکلیف خانگی توجه به ذهن و نوشتن رویدادها و تجربیات مثبت بدون قضاوت در مورد آنها.
جلسه ششم: مرور جلسه قبل و انجام تمرین مرور بدن. تکلیف خانگی نوشتن رویداد و تجربیات منفی بدون قضاوت درمورد آنها.
جلسه هفتم: ذهن آگاهی کامل. تکرار جلسات ۳، ۴، ۵ هرکدام به مدت ۳۰ دقیقه.
جلسه هشتم: جمع بندی جلسات آموزشی و اجرای پس آزمون (آزاد مرزآبادی، مقتدائی و آریا پوران، ۱۳۹۲).
۸-۳-تجزیه و تحلیل داده ها
بعد از جمع آوری داده ها، جهت تجزیه و تحلیل داده ها وارد نرم افزار Spss شدند و ابتدا روش های آماری توصیفی از جمله میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد و سپس روش های آمار استنباطی مورد استفاده قرار گرفت. به این ترتیب که از طرح اندازه گیری مکرر با یک عامل بین گروهی (گروه) و عوامل درون گروهی (افسردگی، نشخوار فکری، سوگیری توجه نسبت به محرک های مثبت و سوگیری توجه نسبت به محرک های منفی) استفاده شد.
فصل چهارم
یافته های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]




 

۳-۱۳-پرسشنامه
پرسشنامه حاضر شامل دو گروه الف ساکنین روستا شامل ۳۴ سوال است که سئوالات اثرات گسترش خانه های دوم بر محیط زیست ،مسائل اجتماعی ،اقتصادی وکالبدی روستا مورد پرسش قرار گرفت.و گروه ب مسئولان شامل ۲۱ سوال که سئوالات اثرات گسترش خانه های دوم بر محیط زیست ،مسائل اقتصادی وکالبدی روستا مورد پرسش قرار گرفت. پس از مطالعات ادبیات تحقیق گویه ها برای سنجش متغییر ها مشخص شد.تعداد ۳۱۶ پرسشنامه در بین جامعه مورد مطالعه توزیع شد و بازگشت و وارد نرم افزار شد.
پایان نامه
۳-۱۴- روش تجزیه و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ­ها فرآیندی چندمرحله­ای­ است که طی آن داده­هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع­آوری در نمونه(جامعه) آماری فراهم ­آمده­اند؛ خلاصه، کدبندی و دسته­بندی… و درنهایت پردازش می­شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل­ها و ارتباط­ها بین این داده ­ها به ­منظور آزمون فرضیه ­ها فراهم آید. در این فرایند داده ­ها هم از لحاظ مفهومی و هم از جنبه تجربی پالایش می­شوند و تکنیک­های گوناگون آماری نقش بسزایی در استنتاج­ها و تعمیم­ها به عهده دارند(بهرامی، ۱۳۹۳).
برای آنکه داده ها را خلاصه و تجزیه و تحلیل کنیم، ابتدا آمار توصیفی مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان(افراد نمونه) و همچنین وضعیت متغیرهای تحقیق با بکارگیری جداول و نمودارها به نمایش گذاشته­ شده و در ادامه برای بررسی فرضیه ­های پژوهش و نتیجه ­گیری از روش­های آماری و آزمون­های متفاوت با بهره گرفتن از نرم­افزار SPSS22 و به نحوی که ذکر می­ شود، استفاده­ گردید: از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن داده ­ها، برای بررسی فرضیه ­های پژوهش از آزمون­های کای دو و تی تک نمونه ­ای استفاده­ شده ­است.
فصل چهارم
یافته های تحقیق
۴-۱- مقدمه
روستا بنابر ماهیت خویش متناسب با ساختار فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی و به ویژه محیط جغرافیایی و چشم اندازها و جاذبه های طبیعی دارای سازماندهی درونی کالبدی ویژه ای در زمینه نوع یا شیوه زندگی معنوی و مادی خود میباشد.در جهان پر تلاطم کنونی،روستاها به کانون تردد انسانهایی بدل گشته اند،که برای فرار از زندگی پرهیاهوی شهری و زندگی ماشینی به روستاها سفر مینمایند.امروزه گردشگری در روستا،با توجه به دامنه تقاضا و محدودیتهای محیط روستایی،روبه توسعه گذاشته و روز به روز بر اهمیت جاذبه خاص آن افزوده می شود. تحولات اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جهان بعد از جنگ جهانی دوم بویژه در زمینه سهولت تحرک و جابجایی در رابطه با بهبود راه های ارتباطی و حمل ونقل، افزایش اوقات فراغت،گسترش شهر نشینی،افزایش آلودگی محیط زیست، بهبود رفاه اجتماعی و امکان تخصیص بخشی از درآمد برای امور غیر ضروری موجب رواج گردشگری روستایی و به تبع آن شکل گیری خانه های دوم ابتدا در مغرب زمین و سپس در بسیاری از کشورهای جهان شد.
نواحی روستایی از جمله عرصه هایی است که در این زمینه مورد بهره برداری قرار گرفته و به همین علت بخش مهمی از خانه های دوم در نواحی روستایی ایجاد و گسترش یافته اند. در ایران نیز به ویزه در نواحی روستایی که دارای جاذبه های فراغتی-توریستی میباشند و از آن جمله لواسانات در مناطق شمالی کلان شهر تهران که از چند دهه گذشته خانه های دوم یا خانه های تعطیلات با هدف تفریح و گذران اوقات فراغت گسترش یافته است.براساس نظر کارشناسان و بررسی اسناد هر جا گردشگری خانه های دوم بدون برنامه ریزی ، کنترل و نظارت مسئولین، رشد و گسترش یافته است مشکلات جدیدی ظهور پیدا کرده اند و در دراز مدت مشکلات ناشی از گسترش خود جوش خانه های دوم در نواحی روستایی بیشتر از فواید آن خواهد شد و همین امر سبب بروز مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی برای جوامع روستایی میشود البته لازم به ذکر است که گسترش خانه های دوم و استفاده موقتی از آن توسط مالکان غیر بومی و بومی تاثیرات زیادی بر جوامع روستایی دارند که در برخی مواقع تاثیرات سودمند هستند.روستای ایرا و نیکنامده از توابع دهستان لواسان بزرگ شهرستان شمیرانات از استان تهران است که رشد و گسترش خانه های دوم موجب بروز آثار نامطلوب زیست محیطی،اجتماعی و کالبدی در آن شده است.
در این فصل ابتدا آمار توصیفی مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان(افراد نمونه) و همچنین وضعیت متغیرهای تحقیق با بکارگیری جداول و نمودارها به نمایش گذاشته­ شده و در ادامه برای بررسی فرضیه ­های پژوهش و نتیجه ­گیری از روش­های آماری و آزمون­های متفاوت با بهره گرفتن از نرم­افزار SPSS22 و به نحوی که ذکر می­ شود، استفاده­ گردید: از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن داده ­ها، برای بررسی فرضیه ­های پژوهش از آزمون­های کای دو و تی تک نمونه ­ای استفاده­ شده ­است.
۴-۲-تجزیه تحلیل پرسشنامه
در این بخش ویژگی­های جمعیت شناختی نمونه آماری تشریح می­شوند.
۴-۲-۱٫ جنسیت
جدول ۴- ۱٫ توزیع فراوانی افراد پاسخ دهنده از نظر جنسیت

 

گروه
جنسیت
فراوانی
درصد فراوانی

 

مرد
۲۲۰
۷۳٫۰۹

 

ساکنین روستا
زن
۸۱
۲۶٫۹۱

 

جمع کل
۳۰۱
۱۰۰</s trong>

 

زن
۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:11:00 ب.ظ ]




سفارشی سازی(ویکی پدیا،۲۰۰۸).
۲-۲-۴تئوری های مدیریت زنجیره تامین
در حال حاضر در زمینه مدیریت زنجیره تامین، توصیف این فرایند و محدوده آن، تئوری های محدودی وجود دارد. مولفین معدودی مانندلاواسسانی،کیتچن و هالت با بهره گرفتن از تئوری های سازمانی تلاش کرده اند تا اصول نظری را در مورد بخش های مختلف زنجیره تامین ارائه دهند. این تئوری ها عبارتند از :
دیدگاه مبتنی بر منبع
دید گاه تحلیل هزینه داد و ستد
دیدگاه مبتنی بر دانش
تئوری گزینه راهبردی
تئوری سازمانی
ئئوری سامانه
دور نمای شبکه
اجزای فرایند ادغام مدیریت زنجیره تامین
اجزای مدیریتی SCM
اجزای SCM، سومین بخش چارچوب استوار فرایند انتشار هستند. میزان ادغام و مدیریت یک فرایند تجاری به تعداد و سطح (از پایین به بالا) اجزای افزوده شده به فرایند بستگی دارد (هولیهان،۱۹۸۵). بنابراین افزودن تعداد بیشتری از اجزای مدیریت یا افزایش سطح هریک از این اجزا می تواند موجب افزایش میزان ادغام فرایند تجاری شود. تحقیقات انجام شده در زمینه مدیریت فرایند تجاری، روابط خریدار و عرضه کننده و SCM اجزای متعددی را معرفی می کنند که توجه به آنها در زمان مدیریت روابط عرضه، ضروری است اجزای زیر را مطرح کرده اند(لامبرت و کوپر،۲۰۰۴):
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
برنامه ریزی و کنترل
ساختار کار
سازختار سازمان
ساختار امکانات مربوط به گردش محصول
ساختار مخاطره و پاداش
فرهنگ و نگرش
با این وجود بررسی دقیق تر اسناد موجود موجب می شود که به ساختار جامع تری از آنچه که باید به عنوان اجزای اصلی زنجیره تامین در نظر گرفته شوند که زیر مجموعه های فرایند های تجاری شناخته شده زنجیره تامین هستند؛ پی ببریم. یعنی نوع ارتباط اجزا که به عرضه کننده و مشتری مربوط است. باور و کلس این طور عنوان می کنند که تاکید بر همکاری، نمایان گر گروهی بوده که به بالاترین میزان از موفقیت منجر می شود. یک شریک در جه یک، نهادی بوده که تمایل دارد در مالیکت کالاهای موجود مشارکت کرده یا دیگر ابعاد مخاطره مالی را بپذیرد. درنتیجه در برگیرنده اجزای درجه یک می باشد(باور و همگاران،۱۹۹۶).
شریک درجه ۲(متخصص) نهادی بوده که تمایل دارد با ارائه خدمات لازم به شریک درجه یک د روابط مشارکت کند. درنتیجه در برگیرنده اجزای درجه دو بوده که از شرکای اصلی حمایت می کند. شریک و اجزای درجه سه که از شرکای درجه یک حمایت کرده و زیر مجموعه اجزای درجه دو هستند، نیز شاید گنجانده شوند. چارچوب اجزای زنجیره تامین موجب نمی شود که بتوان در مورد اجزای درجه یک یا دو زنجیره تامین نتیجه گیری نمود(همان).
بدین معنا که کدامیک از اجزای زنجیره تامین را باید درجه یک و کدام را باید درجه دو تلقی کرد، سازماندهی این اجزا چگونه باید انجام شود تا ساختار زنجیره تامین جامع تری داشته باشند و بررسی زنجیره تامین به عنوان یک مجموعه ادغام شده است(ویگی پدیا،۲۰۰۸).
آقای بازوتوپولوس برای مشخص کردن اجزای زنجیره تامین به بررسی متون مربوطه پرداخت. او بر اساس این تحقیق، اجزای زنجیره تامین زیر را معرفی نمود:
مدیریت روابط مشتری: در برگیرنده اجزای درجه یک فرایند مدیریت روابط مشتری و اجزای درجه دو مانند سنجش با بهره گرفتن از معیار و انجام شفارشات می باشد.
تولید و تجاری سازی محصول: در برگیرنده اجزای درجه یک مدیریت داده های محصول و اجزای درجه دو مانند سهام بازار، رضایت مندی مشتری، حاشیه سود و سود سهامداران می باشد.
آماده سازی و پشتیبانی از تولید و عرضه: در برگیرنده اجزای درجه یک برنامه ریزی منابع سازمان و اجزای درجه دو مانند انبار و مواد، برنامه ریزی در مورد فرایند تولید، مدیریت کارکنانو تعویق (مدیریت سفارش) می باشد.
سنجش عملکرد: دربرگیرنده اجزای درجه یک فرایند سنجش عملکرد های مدیریتی بوده که به ساختار امکانات مربوط به جریان اطلاعات در سازمان، مرتبط است. اجزای درجه دو در برگیرنده ۴ نوع سنجش مانند سنجش سیاست، تصیمیم، مدیریت و تغییرات. با توجه به این اجزای درجه دو می توان مواردی مانند تحلیل هزینه کل،تحلیل میزان سود آوری مشتری (CPA) و مدیریت دارائی های ثابت را نیز در نظر گرفت.
واگذاری: در برگیرنده اجزای درجه یک روش های مدیریت و اهداف راهبردی برای نوآوری های خاص در بخش های اصلی فناوری اطلاعات، عملکرد ها، قابلیت های تولید و مدیریت (اجزای درجه دو) می باشد.
۲-۲-۶زنجیره تامین معکوس
مدیریت معکوس شامل فرایند برنامه ریزی، اجرا و کنترل جریانات داخلی موثر و ذخیره سازی کالاهای فرعی و اطلاعات مربوطه است. این فرایند، عکس جهت زنجیره تامین بوده و هدف آن بازیافت ارزش ها و یا سازماندهی مناسب است. به مدیریت معکوس، خدمات بازار گرمی مشتری’ نیر گفته می شود. به عبارت دیگر هرگاه مبلغی از بودجه التزام مدیریت خدمات یا مدیریت معکوس شرکت برداشت شود این اقدام، عمل مدیریت معکوس تلقی می شود(ویکی پدیا،۲۰۰۸).
۲-۲-۶مدیریت زنجیره تامین و سامانه اطلاعات
جدید ترین متغیری که این امکان را برای شرکت ها فراهم می کند تا سامانه های ارزش یکپارچه ای را بوجود آورند، تکامل فناوری اطلاعات است. در اوایل دهه ۱۹۶۰ هنگامی که روش محاسبات تجاری مطرح شد شرکت هایی مانند IBM از رایانه هایی استفاده کردند که کل فضای یک اتاق را اشغال می کردند. همزمان با پیشرفت مدار یکپارچه، اندازه و هزینه رایانه کاهش پیدا کرد و سرعت آن افزایش یافت. اکنون قدرت رایانه کیفی که وزنش ۵ پوند بوده بیش از رایانه قدیمی ک ابعادش چند بر
ابر رایانه کیفی است.
در مراحل اولیه مرتبط سازی سازمان های عضو زنجیره تامین، بسیاری از روش تبادل الکترونیکی داده ها (EDI) استفاده کردند:
EDI سنتی در برگیرنده استاندارد های متفاوتی بوده و اغلب به فناوری گران قیمت گنجاندن اطلاعات در کد منبع برنامه منتهی شده که توسط صنعت کالاهای مشتری کنترل شده و تمامی افراد نمی توانند در رابطه با آن مشارکت کنند. روش EDI روش مطمئنی بوده اما وجود نسخه های مختلف نرم افزار می تواند باعث به وجودآمدن اشکال در فرایند ارسال شود. هنگام کار یک گروه از عرضه کنندگان در زنجیره تامین آنهایی که از نسخه های مختلف نرم افزار استفاده کرده بودند و انتقالات انجام شده EDI خود را با سفارشات ارسال شده توسط دور نگار مقایسه می کردند دریافتند که در رابطه با حجم سفارشات، اختلافاتی دارند. دلیل این مساله چه بود؟ آنها نسخه های مختلف نرم فزار، بسته های داده ها و نیازمندی های فرایند مربوطه را تغییر می دادند. نتیجه بدین صورت بود: سفارشات نادرست، ارسال حجم اشتباهی از کالا و ایجاد سردرگمی گسترده، در نهایت نیز هر شخصی به سراغ نمابر ارسالی رفته و سرمایه گذاری انجام شده در مورد EDI جدید در ابطه با مسائل امنیتی با پروتکل ایجاد مجزا سر و کار دارد.
استاندارد های صنعتی با وجود VPN مجدداً حائز اهمیت می شوند. پیدایش رایانه شخصی، شبکه های فیبر نوری، اینترنت و شبکه گسترده جهانی موجب کاهش هزینه ها گردید و در دسترس بودن منابع اطلاعاتی نیز امکان برقراری آسان ارتباط را فراهم نمود و تاخیر زمانی مربوط به اطلاعات در هر زنجیره تامینی را برطرف کرد. این بدین معنا بوده که سازمان ها در حال حرکت به سوی پدیده ای هستند که تجارت الکترونیک نامیده می شود و در آن تبادلات از طریق مجموعه ای از رسانه های الکترونیکی انجام می شود. تجارت الکترونیک فقط به اینترنت محدود نمی شود؛ در حقیقت تعدادی از رسانه های الکترونیکی به تبادل اطلاعات بین شرکت ها می پردازند مانند: EDI، انتقال دهنده الکترونیکی سرمایه (EFT)، بارکد، دورنگار، کاتولوگ های CD-ROM و درگاه های وب. شرکت های پیشرفته دیگر به ارائه درخواست خرید، سفارشات خرید، صورت حساب، فرم های دریافتی کتبی و روش های دستی مربوط به صورت حساب نیاز ندارند. تمامی اطلاعات مورد نیاز به صورت الکترونیکی ثبت شده و مبادلات مربوطه با حداقل میزان دخالت افراد انجام می شوند. پیشرفت های اخیر در مورد برنامه های برنامه های پایگاه داده ها این امکان را فراهم کرد نه ارقام در پایگاه داده ها پردازش، برنامه نویسی و ذخیره سازی شده و به صورت الکترونیکی سازماندهی شوند. این بدین معنا بوده که استفاده از یک سامانه اطلاعاتی مناسب، نیاز به نظارت مداوم بر وضعیت موجودی کالاها، سفارشات و سرعت بخشیدن به آنها را رفع می کند. ابزار متعددی وجود دارند که می توانند به چنین موردی کمک کنند. با این وجود شرکت ها باید از تاثیر این ابزار مطلع شوند و به سازماندهی مجدداً روش های تجاری خود تمایل پیدا کنند.
رواج فناوری جدید رایانه و ارتباط از راه دور موجب شده تا امکان برقراری ارتباط سریع و برخط(آنلاین) از طریق زنجیره تامین به یک واقعیت تبدیل شود. اکنون این سامانه ها صرف از مکان، بین عرضه کنندگان، تولید کنندگان، توزیع کنندگان، خرده فروشان و مشتری ها ارتباط برقرار کرده اند. این فناوری ها فعال کننده زنجیره تامین هستند و در صورت اجرای موفق می توانند به کاهش میزان کارهای مکتوب، ارتقای روابط و کاهش حجم فعالیت های بی ارزش و وقت گیر کمک کنند. مدیران توسعه دهنده سامانه های اطلاعاتی نباید اطلاعات را به عنوان مجموعه ای از مبادلات تکراری بین افرادی مانند خریدار و عرضه کننده یا توزیع کننده و خرده فروش مطرح کنند.
طراحی مجدد زنجیره تامین، راهنمایی برای بخش های مختلف طراحی مجدد زنجیره تامین است: ترسیم وضعیت زنجیره های تامین کنونی، مشخص کردن تغییراتی که به بهینه سازی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) کمک می کند، استفاده زیرکانه از فناوری ها، تحکیم روابط با شرکای اصلی، طراحی محصولاتی که از زنجیره های تامین ناقص پشتیبانی می کنند، اجرای روش های جدید در رابطه با مدیریت راهبردی هزینه ها و سایر موارد.
پوشش شامل مواردی مانند عوامل کلیدی موفقیت، روند های در حال پیدایش، نمونه های تحقیقاتی کامل از Nortel& GM می شود. یک سامانه مطلوب، باید تمامی سازمان ها و فعالیت ها ی زنجیره تامین را تحت پوشش قرار دهد. سامانه اطاعاتی مطلوب زنجیره تامین در نمودار زیر نشان داده شده است
(اطلاعات مبادله شده بین سازمان ها با پیکان نقطه چین نشان داده شده است).

توجه داشته باشید که اطلاعات در اختیار همه بخش های زنجیره تامین قرار دارد. به علاوه تعداد مسیرهای بازخورد نیز معرف یک سامانه منسجم است. وجود این نوع ارتباط ضروری بوده، زیرا امکان ارسال به موقع (JIT)، در زنجیره تامین را فراهم کرده، میزان موجودی انبار را به حداقل رسانیده و امکان نشان دادن واکنش به موقع و موثر نسبت به تغییرات را فراهم می کند. اطلاعات مربوط به فروش کالا به سرعت در زنجیره تامین منتشر شده و این امکان را فراهم می کند که مدیران به بررسی روند کار، برنامه ریزی در مورد ظرفیت، تخصیص مواد و مطلع سازی عرضه کنندگان د رزنجیره تامین بپردازند. جریان اطلاعات هم چنین امکان پرداخت بین سازمانی هزینه کالاها و خدمات را از طریق انتقال دهنده الکترونیکی سرمایه فراهم می کند. این امکان در مورد پرداخت سریع توسط اعضای زنجیره با وجود تمامی ا
ین موارد در جای خود اطمینان می دهد. اعضای زنجیره تامین به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته و امکان تصمیم گیری و اقدام سریع تر و بهتر نیز فراهم می شود. اگر چه برخی ممکن است ادعا کنند که این دیدگاه در مورد آینده زودی رخ می دهد اما در حقیقت تغییرات به صورت تدریجی رخ می دهند. یکی از مزایای اینترنت، برطرف ساختن بسیاری از مشکلات مربوط به مبادلات سنتی B2B بود. یکی از کاربرد های اولیه اینترنت در مورد تجارت الکترونیکی B2B شامل توسعه VPN ها بود. اکنون از اینترنت تا حد زیادی برای مشاهده و وارد کردن اطلاعات استفاده می شود. با این وجود برنامه های آتی، چیزی فراتر از این روش هستند. اینترنت به ابزار تعاملی تری تبدیل خواهد شد که این امکان را فراهم می کند که برنامه ها نه تنها به مشاهده اطلاعات پرداخته بلکه بتوانند از آنها به خوبی استفاده نمایند. هم زمان با این انتقال، سامانه های تجاری از سامانه های عرضه کننده گرا به سامانه های مشتری گرا تغییر پیدا خواهند کرد. ما می توانیم ۴ مرحله از پیشرفت به سوی ادغام بیشتر خریدار و عرضه کننده از طریق تجارت الکترونیکی B2B را در نظر بگیریم:۱- وجود وب ۲- تجارت الکترونیکی ۳- ارائه اطلاعات-۴ خودکارسازی. دو مرحله آخر، مشتری گرا هستند(موگلی،۱۹۹۹)
مقالات زیادی در رابطه با کاربرد سیستم های اطلاعات در زنجیره تامین نگاشته شده اند، مفهوم زنجیره تامین بر مبنای آرایش شبکه زنجیره ارزش که متشکل از موجودیت های موظف مجزا برای توسعه منابع و اطلاعات به منظور دستیابی به اهداف مدیریت اثربخش بر تامین کنندگان است، شکل گرفته است(لاو،۲۰۰۰).
در بازار B2B امروز، بسیاری از تامین کنندگان توانایی توسعه مرحله ای از عملکرد توزیع را دارند که با سازمان های مشتریان شان نیز سازگار است، تامین کنندگانی که به این قابلیت دست یابند مسلما قادر خواهند بود تا قرارداد های همکاری بیشتری را سهم خود نمایند، عملکرد توزیع مطبوع از طریق استفاده کارا و اثربخش از سیستم های ERP بدست می آید(Yusuf,et,2004). که می تواند جریان اطلاعاتی بهتری وقتی نیروی کار ماهر وجود دارد ایجاد نماید. و با زنجیره تقاضا برای بازار B2C ادغام گردد تا عملکرد سنجش نیازهای مشتری را بهبود بخشد.
۲-۲-۷مزایا و معایب به کار گیری IT در زنجیره تامین
تکنولوژی ERP برای اصلاح چندپارگی اطلاعات در بین کسب و کار های بنگاه ها طراحی شده است. تا اطلاعات درونی و بیرونی سازمان را یکپارچه نماید(شریف،۲۰۰۵).
آقای کتیکیدیسس و دیگران در مقاله ای با عنوان کاربرد فناوری اطلاعات در تداراکات و زنجیره تامین در کشورهای جنوب شرق اروپا؛ وضعیت موجود و مسیر آینده و عواملی که به عنوان مزایا و معایب در به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تامین مطرح کرده اند که به شرح زیر می باشد:
مزایای استفاده به ترتیب اهمیت اخذه شده در مقاله به ترتیب زیراست:
کیفیت بهتر اطلاعات، کمیت بهتر اطلاعات، انعطاف پذیری، کاهش زمان تاخیر، صرفه جوئی در هزینه، پیش بینی، برنامه ریزی منابع، کارائی عملیاتی بهتر، کاشه سطوح انبار، هزینه یابی دقیق تر، افزایش همکاری بین بخشی، افزایش هماهنگی با تامین کنندگان، افزایش هماهنگی با مشتریان و در نهایت افزایش فروش.
مشکلات موجود در به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تامین بدین شرح است:
مقاومت کارکنان در برابر تغییر، کمبود منابع، کمبود مهارت، پشتیبانی ناکافی تامین کننده، هزینه های نامشهود، یکپارچگی با سیستم های موجود، یکپارچگی با سیستم هیا تامین کنندگان و یکپارچگی با سیستم های مشتریان.
مشکلات ردیابی(Tracking) کالا در زنجیره تامین:
سال ها قبل درمورد ردیابی برخی از کالاها مشکلاتی وجود داشت زیرا آنها به صورت فیزیکی از نقطه ای به نقطه دیگر در زنجیره تامین حرکت می کردند. برخی آنها در حین انتقال مفقود، برخی دزدیده و برخی نیز به مکان اشتباهی منتقل می شدند.
سایر محصولات نیز بنا به دلایلی مانند سفارش معوق، لغو سفارش یا عدم تائید از لحاظ کیفی ارسال نمی شدند. برخی از محصولات نیز هنگام انتقال به مقصد آسیب می دیدند. برخی نیز هنگام رسیدن به مرکز توزیع، فاقد بسته بندی مناسب، اجزای یا برچسب های اطلاعاتی لازم بودند. بخشی از محصولات نیز فاقد دستور لازم برای کنترل اجزای خطرناک یا سرهم کردن اجزای غیر خطرناک به صورت یک مجموعه پیچیده منسجم بودند. برخی از کالاها نیز با محدودیت حمل و نقل مواجه بودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]