شکل (۲-۱۲) نشست ایجاد شده در برابر شدت انرژی اعمال شده برای بعضی پروژه های ذکر شده در جدول (پیوست-الف) با توجه به جنس مصالح
لو[۱۳] و لی[۱۴] رابطه بین نشست ایجاد شده در برابر شدت انرژی را، برای پروژه های مشخص شده در جدول (۲-۵) بصورت شکل (۲-۱۳) ارائه نمودند [۱۷]. در این شکل بهسازی به وسیله کوبش به مراحل تراکم دینامیکی (DC)، جایگزینی دینامیکی (DR) و جایگزینی دینامیکی و مخلوط شدن (DRM) و مراحل انتقالی بین آنها تقسیم شده است. هرکدام از این حالات برتغییرات مشخصی در مکانیزم بهسازی زمین دلالت می کند و طبیعت زمین را بعد از بهسازی را نشان میدهد. با توجه به شکل نتایج زیر قابل استخراج است [۱۷]:
کوبش یک نقطه با یک تراز ثابت انرژی باعث افزایش نشست تا حد مشخصی میشود و بعد از آن ادامه کوبش تغییراتی در نشست بوجود نمیآورد. به این تراز انرژی، شدت انرژی اشباع میگویند که در شکل (۲-۱۳) ISA، ISB، ISC، ISD نشان دهنده شدت انرژی برای منحنیهای A، B، C، D میباشد.
منحنیهای A و B برای دو پروژه با شرایط ژئوتکنیکی مشابه میباشند. با توجه به این دو منحنی مشخص می شود که اعمال شدت انرژی بیشتر باعث افزایش نشست شده است. (انرژی هر سقوط برای منحنی A، ۲۵۰ تن متر و برای منحنی B، ۱۰۰۰ تن متر است).
منحنی D که بالاتر از منحنی A، B، C قرار دارد انطباق خوبی با مصالح سفت تر دارد.
همانگونه که در شکل (۲-۱۳) نشان داده شده است نقاط ISA، ISB، ISC، ISD روی منحنیهای A، B، C، D نشان دهنده حداکثر نشست میباشد که با اتصال این نقاط به یکدیگر بوسیله منحنی هیپربولیک مکان هندسی نقاطی که دارای شدت انرژی اشباع هستند مشخص می شود.
جدول (۲-۵) انرژی سقوط و فشار حدی قبل و بعد از بهسازی برای پروژه های ذکر شده
نام پروژه | انرژی هر بار سقوط (تن.متر) |
فشار حدی در آزمایش پرسیومتری (مگاپاسکال) | |
قبل از بهسازی | بعد از بهسازی | ||
۱- بیشان([۱۵]) ۲- جورنگ([۱۶]) ۳- تورناتویان([۱۷]) ۴- پایالیبر([۱۸]) ۵- کوربی([۱۹]) ۶- کادیز(۶) ۷- جکسونویل(۷) A- ژوهانسبورگ(۸) B- ژوهانسبورگ C- نیس D- چانگی(۹) |
۲۵۴ ۴۷۳ ۳۵۰ ۳۲۵ ۳۰۰ ۴۰۰ ۳۷۵ ۲۵۰ ۱۰۰۰ ۳۵۰۰ ۹۸۰ |
۰۷/۰ ۵/۶ ۰۰/۱ ۲/۳ ۰۰/۱۸ ۰۰/۹ ۱/۲ |