۴
۰.۸۰۴
۰.۸۹۷
۱
۵
با توجه به جدول، مشخص است که سوال ۳۸ (منابع مشترک حوزه ها در داخل شرکت) دارای بیشترین میانگین بوده، و به معنای آن است که از دیدگاه پاسخ دهندگان؛ در داخل شرکت، منابع مشترک در حوزه های حمل و نقل، بازار و خدمات با کیفیت وجود دارد. همچنین سوال ۳۷ (منابع مشترک حوزه ها با مصرف کنندگان) دارای کمترین میانگین بوده و به معنای آن است که از دیدگاه کارکنان شرکت گاز، شرکت، منابع مشترک در حوزه های حمل و نقل، بازار و خدمات با کیفیت در ارتباط با مصرف کنندگان، دارای اهمیت کمتری می باشد.
۵-۳) نتایج و دستاوردهای حاصل از تحقیق
در این بخش نتایج و یافته های تحقیق جهت تایید یا رد فرضیه ها ارائه می گردد، و به تفسیر آن ها می پردازیم؛ و یافته های پژوهش حاضر با یافته های سایر تحقیق های مشابه در این زمینه مقایسه می شود.
فرضیه ۱: مدیریت زنجیره تامین داخلی بر مدیریت زنجیره تامین مرتبط در شرکت گاز استان گیلان موثر است.
مقدار ضریب استاندارد بتا برای این فرضیه برابر ۰.۷۷ می باشد و از آن جا که مقدار محاسبه شده t (5.86) از مقدار بحرانی ۱.۹۶ بزرگتر است می توان نتیجه گرفت که زنجیره تامین داخلی بر مدیریت زنجیره تامین مرتبط تاثیر دارد. از آنجا که سطح معنا داری آزمون کمتر از ۰.۰۵ می باشد، می توان نتیجه گرفت که زنجیره تامین داخلی بر مدیریت زنجیره تامین مرتبط اثر می گذارد و به دلیل مثبت بودن مقدار استاندارد، می توان دریافت که تاثیر زنجیره تامین داخلی بر مدیریت زنجیره تامین مرتبط مستقیم می باشد. بنابراین فرضیه تایید می شود. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه در این تحقیق با نتایج حاصل از فتوحی و ایوبی(۱۳۹۲) مطابقت دارند. فتوحی و ایوبی، در یافته های خود به این نتیجه رسیدند که عوامل موثر بر زنجیره تامین؛ عوامل داخلی و ارتباطی می باشد، همچنین عوامل داخلی ارتباط معناداری با عوامل مرتبط دارد؛ که مطابق با نتایج به دست آمده از فرضیه تحقیق می باشد.
فرضیه ۲: مدیریت زنجیره تامین داخلی بر پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین در شرکت گاز استان گیلان موثراست.
مقدار ضریب استاندارد بتا برای این فرضیه برابر ۰.۴۲ می باشد و از آن جا که مقدار محاسبه شده t (2.97) از مقدار بحرانی ۱.۹۶ بزرگتر است می توان نتیجه گرفت که زنجیره تامین داخلی بر پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین تاثیر دارد. از آنجا که سطح معنا داری آزمون کمتر از ۰.۰۵ می باشد، می توان نتیجه گرفت که زنجیره تامین داخلی بر پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین اثر می گذارد و به دلیل مثبت بودن مقدار استاندارد، می توان دریافت که تاثیر زنجیره تامین داخلی بر پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین مستقیم می باشد. بنابراین فرضیه تایید می شود. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه در این تحقیق با نتایج حاصل از جعفری (۱۳۹۱) مطابقت دارند. جعفری در تحقیق خود نشان داد که شرایط داخلی شرکت بر تطبیق فرآیندهای زنجیره تامین رابطه دارد؛ که مطابق با نتایج به دست آمده از فرضیه تحقیق می باشد.
فرضیه ۳: مدیریت زنجیره تامین مرتبط به هم پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین شرکت گاز استان گیلان موثراست.
مقدار ضریب استاندارد بتا برای این فرضیه برابر ۰.۴۵ می باشد و از آن جا که مقدار محاسبه شده t (2.92) از مقدار بحرانی ۱.۹۶ بزرگتر است می توان نتیجه گرفت که مدیریت زنجیره تامین مرتبط به هم پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین تاثیر دارد. از آنجا که سطح معنا داری آزمون کمتر از ۰.۰۵ می باشد، می توان نتیجه گرفت که مدیریت زنجیره تامین مرتبط به هم پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین اثر می گذارد و به دلیل مثبت بودن مقدار استاندارد، می توان دریافت که تاثیر مدیریت زنجیره تامین مرتبط به هم پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین مستقیم می باشد. بنابراین فرضیه تایید می شود. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه در این تحقیق با نتایج حاصل از آذر و همکاران (۱۳۸۹) مطابقت دارند. آذر و همکاران در تحقیق خود نشان داد که شرایط ارتباطی بر تطبیق فرایندهای زنجیره تامین تاثیر دارد و همچنین کیفیت خدمات در عملکرد زنجیره تامین تاثیرگذار است؛ که مطابق با نتایج به دست آمده از فرضیه تحقیق می باشد.
فرضیه ۴: پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین بر اجرای مدیریت زنجیره تامین شرکت گاز استان گیلان موثر است.
مقدار ضریب استاندارد بتا برای این فرضیه برابر ۰.۶۶ می باشد و از آن جا که مقدار محاسبه شده t (3.07) از مقدار بحرانی ۱.۹۶ بزرگتر است می توان نتیجه گرفت که پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین بر اجرای مدیریت زنجیره تامین تاثیر دارد. از آنجا که سطح معنا داری آزمون کمتر از ۰.۰۵ می باشد، می توان نتیجه گرفت که پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین بر اجرای مدیریت زنجیره تامین اثر می گذارد و به دلیل مثبت بودن مقدار استاندارد، می توان دریافت که تاثیر پذیرش فرآیندهای مربوط به مدیریت زنجیره تامین بر اجرای مدیریت زنجیره تامین مستقیم می باشد. بنابراین فرضیه تایید می شود. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه در این تحقیق با نتایج حاصل از محمدی و همکاران (۱۳۹۲ ) و جعفری (۱۳۹۱) مطابقت دارند. محمدی و همکاران در تحقیق خود نشان داند تطبیق فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین می تواند در اجرای آن تاثیرگذار باشد. و جعفری نشان داد که در بین عوامل موثر بر پیاده سازی زنجیره تامین، تطبیق فرآیندها بر اجرای زنجیره تامین رابطه معنادار دارد؛ که مطابق با نتایج به دست آمده از فرضیه تحقیق می باشد.
فرضیه ۵: مدیریت زنجیره تامین داخلی بر اجرای مدیریت زنجیره تامین شرکت گاز استان گیلان موثر است.
مقدار ضریب استاندارد بتا برای این فرضیه برابر ۲/۰- می باشد و از آن جا که مقدار محاسبه شده t (11/1-) از مقدار بحرانی ۱.۹۶ کوچکتر است می توان نتیجه گرفت که مدیریت زنجیره تامین داخلی بر اجرای مدیریت زنجیره تامین تاثیر ندارد. از آنجا که سطح معنا داری آزمون کمتر از ۰.۰۵ می باشد، می توان نتیجه گرفت که مدیریت زنجیره تامین داخلی بر اجرای مدیریت زنجیره تامین به صورت مستقیم اثر نمی گذارد. بنابراین فرضیه رد می شود. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه در این تحقیق با نتایج حاصل از معنوی و همکاران (۱۳۹۲ ) و تلر و همکاران (۲۰۱۲) مطابقت ندارند. معنوی و همکاران در تحقیق خود نشان دادند که عوامل داخلی زنجیره تامین بر اجرای زنجیره تامین تاثیرگذار است. تلر و همکاران نشان دادند نتایج حاکی از آن است که شرایط داخلی و شرایط ارتباطی بر اجرای مدیریت زنجیره تامین تاثیر دارد؛ که مطابق با نتایج به دست آمده از فرضیه تحقیق نمی باشد.
فرضیه ۶: مدیریت زنجیره تامین مرتبط بر اجرای مدیریت زنجیره تامین در شرکت گاز استان گیلان موثر است.
مقدار ضریب استاندارد بتا برای این فرضیه برابر ۲۱/۰ می باشد و از آن جا که مقدار محاسبه شده t (19/1) از مقدار بحرانی ۱.۹۶ کوچکتر است می توان نتیجه گرفت که مدیریت زنجیره تامین مرتبط بر اجرای مدیریت زنجیره تامین تاثیر ندارد. از آنجا که سطح معنا داری آزمون کمتر از ۰.۰۵ می باشد، می توان نتیجه گرفت که مدیریت زنجیره تامین مرتبط بر اجرای مدیریت زنجیره تامین به صورت مستقیم اثر نمی گذارد. بنابراین فرضیه رد می شود. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه در این تحقیق با نتایج حاصل از محمدی و همکاران (۱۳۹۲ ) و تلر و همکاران (۲۰۱۲) مطابقت ندارند. محمدی و همکاران نتیجه گرفتند که بیشترین ریسک مربوط به شرایط مرتبط و تطبیق فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین می باشد که می تواند در اجرای آن تاثیرگذار باشد. تلر و همکاران نشان دادند نتایج حاکی از آن است که شرایط داخلی و شرایط ارتباطی بر اجرای مدیریت زنجیره تامین تاثیر دارد؛ که مطابق با نتایج به دست آمده از فرضیه تحقیق نمی باشد.
فرضیه ۷: مدیریت زنجیره تامین داخلی از طریق متغیر میانجی پذیرش فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین منجر به اجرای مدیریت زنجیره تامین می شود.
در مسیر داخلی به فرایند به اجرا به میزان ۰۷/۰ با اجرا ارتباط مثبت دارد. با توجه به تاثیر مثبت و ۶۶ درصدی فرایند به اجرا نتیجه می شود که داخلی از طریق فرایند منجر به اجرا می شود. مسیر داخلی به فرایند دارای عدد معنی داری۹۷/۲ و مسیر فرایند به اجرا دارای عدد معنی داری ۰۷/۳ است. هر دو مسیر معنادارند و از طریق اعداد معنی داری نیز مشخص شده که داخلی از پذیرش فرایند منجر به اجرا می شود. بنابراین فرضیه هفتم تایید می گردد.
تلر و همکاران(۲۰۱۲) نیز در مقاله ی خود بیان داشتند که بین متغیرهای زنجیره تامین که مشابه متغیرهای این پایاننامه میباشد، علاوه بر ارتباطات مستقیم، بین متغیرها ارتباطات غیرمستقیم(با بهره گرفتن از اثر متغیر میانجی) وجود دارد.
فرضیه ۸: مدیریت زنجیره تامین مرتبط از طریق متغیر میانجی پذیرش فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین منجر به اجرای مدیریت زنجیره تامین می شود.
در مسیر مرتبط به فرایند به اجرا به میزان ۵/۰ با اجرا ارتباط مثبت دارد. با توجه به تاثیر مثبت و ۶۶ درصدی فرایند به اجرا نتیجه می شود که مرتبط از طریق فرایند منجر به اجرا می شود. مسیر مرتبط به فرایند دارای عدد معنی داری ۹۲/۲ و مسیر فرایند به اجرا دارای عدد معنی داری ۰۷/۳ است. هر دو مسیر معنادارند و از طریق اعداد معنی داری نیز مشخص شده که مرتبط از پذیرش فرایند منجر به اجرا می شود. بنابراین فرضیه هشتم تایید می گردد.
تلر و همکاران(۲۰۱۲) نیز در مقاله ی خود بیان داشتند که بین متغیرهای زنجیره تامین که مشابه متغیرهای این پایاننامه میباشد، علاوه بر ارتباطات مستقیم، بین متغیرها ارتباطات غیرمستقیم(با بهره گرفتن از اثر متغیر میانجی) وجود دارد.
۵-۴) پیشنهادات تحقیق
- تشکیل کارگروه مدیریت زنجیره تامین در شرکت ملی گاز
- ایجاد واحد مدیریت زنجیره تامین در شرکت ملی گاز
- ایجاد سرفصل آموزشی مدیریت زنجیره تامین در تقویم آموزش سالیانه شرکت ملی گاز
- تشکیل کارگروه مدیریت زنجیره تامسن در شرکت ملی گاز
۵-۵ )پیشنهادات کاربردی
۵-۵-۱) پیشنهادات کاربردی مدیریت زنجیره تامین داخلی
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین داخلی، ۳ سنجه اتلاف منابع در حال رخ دادن است؛ که عبارتند از: سنجه ۱۰ (کسب تخصص لازم)، سنجه ۱۱ (ارتباط با سایر اعضا) و سنجه ۱۲ (اجرای متقابل وظایف)؛ که در این موارد، سنجه ۱۰ (کسب تخصص لازم) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا پاسخ دهندگان از عملکرد سازمان رضایت دارند، اما مدیران باید توجه داشته باشند که تلاش فعلی بر ویژگی های این قسمت غیرضروری و زائد است. به عبارت دیگر منابع اختصاص یافته به این ویژگیها بیش از مقدار مورد نیاز است و باید جای دیگری مصرف شوند.
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین داخلی، ۳ سنجه اولویت پایین در حال وقوع است؛ که عبارتند از: سنجه ۱ (سودمندی کارکنان)، سنجه ۴ (مشخص بودن اهداف داخلی) و سنجه ۸ (آموزش لازم)؛ که در این موارد، سنجه ۴ (مشخص بودن اهداف داخلی) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا سطح عملکرد در اینجا پایین است، اما مدیران نباید در این بخش تمرکز زیادی داشته باشند. زیرا مشخصه های ادراک شده خیلی مهم نیستند و لازم است در این سنجه ها محدودیت تخصیص منابع اعمال شود.
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین داخلی، ۳ سنجه در ناحیه “اینجا تمرکز کنید"؛ قرار گرفته است که عبارتند از: سنجه ۶ (قابلیت پردازش اطلاعات)، سنجه ۷ (تبادل اطلاعات با سایر اعضا) و سنجه ۱۳ (فرایند ارزیابی داخل شرکت)؛ که در این موارد، سنجه ۷ (تبادل اطلاعات با سایر اعضا) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا نیازمند توجه فوری جهت بهبود است. نکته اساسی این است که ناتوانی برای شناسایی مشخصه ها در اینجا موجب رضایت پایین مشتری می شود. در حقیقت تلاش برای بهبود باید در بالاترین اولویت قرار گیرد، زیرا ضعف اساسی در این ناحیه می باشد.
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین داخلی، ۴ سنجه در ناحیه “کار خوب را ادامه دهید"؛ قرار گرفته است، که عبارتند از: سنجه ۲ (سودمندی منابع مالی)، سنجه ۳ (حمایت مدیریت ارشد)، سنجه ۵ (استفاده از فناوری اطلاعات) و سنجه ۹ (افراد متشکل از زمینه های متفاوت). در این موارد، سنجه ۳ (حمایت مدیریت ارشد) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا در این وضعیت باید کار خوب را حفظ کرد و ادامه داد. این قسمت به عنوان قوت اصلی سازمان در نظر گرفته شده و باید ادامه یابد.
۵-۵-۲) پیشنهادات کاربردی مدیریت زنجیره تامین مرتبط
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین مرتبط، یک مورد اتلاف منابع در حال رخ دادن است؛ که سنجه ۲۷ (تصمیم گیری مدیران ارشد) می باشد و باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا پاسخ دهندگان از عملکرد سازمان رضایت دارند، اما مدیران باید توجه داشته باشند که تلاش فعلی بر ویژگی این قسمت غیرضروری و زائد است. به عبارت دیگر منابع اختصاص یافته به این ویژگی بیش از مقدار مورد نیاز است و باید جای دیگری مصرف شود.
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین مرتبط، ۵ مورد اولویت پایین در حال وقوع است؛ که عبارتند از: سنجه ۱۴ (فرایند ارزیابی سایر اعضا)، سنجه ۱۶ (وجود گروه پروژه زنجیره تامین)، سنجه ۲۰ (توزیع قدرت یکسان)، سنجه ۲۱ (توزیع سود و زیان بین شرکت و اعضا) و سنجه ۲۴ (مبادله اطلاعات دریافتی)؛ که در این موارد، سنجه ۲۱ (توزیع سود و زیان بین شرکت و اعضا) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا سطح عملکرد در اینجا پایین است، اما مدیران نباید در این بخش تمرکز زیادی داشته باشند. زیرا مشخصه های ادراک شده خیلی مهم نیستند و منابع محدود باید خرج شود.
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین مرتبط، ۲ سنجه در ناحیه “اینجا تمرکز کنید"؛ قرار گرفته است که عبارتند از: سنجه ۱۵ (وجود توافق همکاری در اهداف) و سنجه ۲۳ (مبادله منابع اطلاعاتی با سایر)؛ که در این موارد، سنجه ۱۵ (وجود توافق همکاری در اهداف) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا نیازمند توجه فوری جهت بهبود است. نکته اساسی این است که ناتوانی برای شناسایی مشخصه ها در اینجا موجب رضایت پایین مشتری می شود. در حقیقت تلاش برای بهبود باید در بالاترین اولویت قرار گیرد، زیرا ضعف اساسی در این ناحیه می باشد.
- در فاکتورهای مشخص شده مدیریت زنجیره تامین داخلی، ۶ سنجه در ناحیه “کار خوب را ادامه دهید"؛ قرار گرفته است، که عبارتند از: سنجه ۱۷ (اثرگذار بودن تصمیمات بر سایر اعضا)، سنجه ۱۸ (تمایل به اعتماد سازی)، سنجه ۱۹ (ارتباط بلند مدت با سایر شرکتها)، سنجه ۲۲ (وابستگی متقابل بین شرکت و اعضا)، سنجه ۲۵ (مبادله ارائه خدمات با کیفیت) و سنجه ۲۶ (فرهنگ همکاری با سایر اعضا)؛ که در این موارد، سنجه ۲۲ (وابستگی متقابل بین شرکت و اعضا) باید بیشتر مورد بازنگری توسط مدیران مدیریت زنجیره تامین قرار گیرد. زیرا در این وضعیت باید کار خوب را حفظ کرد و ادامه داد. این قسمت به عنوان قوت اصلی سازمان در نظر گرفته شده و باید ادامه یابد.