در مورد بزهکاران دیوانهای جنایی، «نوعی زندان را … همزمان با انزوای کامل زندانی، با نظم و انظباط بالینی مناسب با شرایط روانشناختی و آسیبشناختی او نیز توام است، توصیه میکند»(همان، ص ۱۰۸). بزهکاران اتفاقی و بزهکاران هیجانی که حالتخطرناکی کمتری دارند، برای این ها برنامه های تدابیری کمتر سختگیرانهتری در نظر گرفته است. بگونهای که «برای گروه اول (اتفاقی)، زندان دراز مدت، محکومیت باتعلیق در صورت موافقت بزهدیده، نگهداری برای مدت نامعین در یک اردوگاه کشاورزی، و حتی ترمیم خسارت در صورتی که بزه خفیف باشد؛ و برای گروه دوم(هیجانی)، تنها جبران خسارت وارده به بزهدیده را پیشنهاد میکنند»(بولک، ۱۳۹۲، ص ۱۰۸). جانشینهای کیفری که در بالا اشاره شد، بیشتر به پیشنهادات لمبروزو و آنریکو فری مربوط میشوند؛ اما گاروفالو، پیشنهادات مشابه و متنوعتری را مطرح میکند. وی در این پیشنهادات خویش نه تنها که، حالتخطرناکی، شخصیت بزهکار، ظرفیت جنایی، میزان سازگاری مجرم را در جامعه مورد توجه قرار میدهد، بلکه به کیفیت و نوع جرم و انگیزه مجرمانه از سوی مجرم نیز، دقت لازم به خرج داده است.
گاروفالو، با توجه به تمام موارد یاد شده به طرح جایگزینهای کیفری برای مجرمان میپردازد. بدینسان، برای مرتکبان قتل به انگیزهای حفظ شرافت خود، « تبعید در یک جزیره بمدت نامعین»(همان، ص ۱۰۹)، را توصیه داشته؛ قاتلان به انگیزه دفاع از خود را «دورکردن از قربانی»(همان)، قاتلان به انگیزهای سود جویانه را «مجازات مرگ یا نگهداری در تیمارستانهای جنایی»(همان)، پیشنهاد نموده است. به همین ترتیب در مورد متجاوزان به عنف « تبعید و بعد به حال خود رها شدن »(همان)، را و به عاملان ضرب و جرح «جبران خساره و جریمه و برای دزدان و مرتکبان حریق عمدی و کلاه برداران غیر دیوانه انتقال به سر زمین دور دست»(همان، ص۱۰۹)، را مناسبترین تدابیر دانسته و پیشنهاد میکند.
ج) اقدامات پیشگیرانه
سومین دسته از پیشنهادها و دست آوردهای مکتبتحققی، مطرح کردن برنامه ها و اقدامات پیشگیرانه است. چیزیکه قبل از این به این سطح ارائه نگردیده بود. اگرچه اندیشههای کلاسیک، بارها موضوع بازدارندگی و همچنین کمابیش پیشگیری را مطرح نموده بود و یکی از اهداف مهم مجازاتها به حساب میآمد. ولی بازدارندگی با پیشگیری تفاوتهای بسیار اساسی دارند، زیرا بازدارندگی با روش سرکوبگری و اعمال خشونت و ایجاد ترس و رعب و وحشت در میان مردم همراه است، در حالی که پیشگیری از طریق برنامه های که پایهای علمی دارد و روی زمینههای جرمخیز تغییرات ایجاد میشود، و همراه با تسامح، اجرایی میگردد. هدف بازدارندگی بازداشتن از ارتکاب جرم بوده در حالی که هدف پیشگیری کاهش جرایم از طریق مبارزه با عوامل اساسی جرایم است. اقدامات پیشگیرانه مکتبتحققی بیشتر روی زمینههای اجتماعی و محیطی تمرکز دارند. چنانکه آنریکوفری، اقدامات پیشگیرانهای زیر را به منظور زدودن زمینههای جرم زا ارائه میکند:
آزادی داد و ستد که ضمن جلوگیری از افزایش غیر طبیعی قیمتهای مواد خوراکی، از جرایم مربوط به بازار سیاه جلوگیری میکند؛ لغو انحصارات به منظور حذف قاچاق، مالیات ساخت الکل؛ جانشین کردن طلا و نقره به جای اسکناس؛ زیرا تشخیص جعلی بودن آن دشوار است؛ ساخت خانه های کارگری ارزان قیمت، ایجاد نهادهای بیمه و کمکهای اجتماعی برای نیازمندان با هدف جلوگیری ازتکدی و کلاهبرداری به منظور امرار معاش؛ ایجاد کوچههای پهن در شهرها، بهبود روشنایی در شبها، زیرا به کاهش دزدی و سوء قصد کمک میکند؛ وضع قوانین مدنی بهتر در مورد وراثت، ازدواج، شناسایی بچه کشیهای نا مشروع، جستجوی نسب، و طلاق؛ وضع قوانین تجاری بهتر در خصوص مسؤلیت اعضای هیئت مدیرهای شرکتها، آیین رسیدگی ویژه ورشکستگی به منظورکاهش استفاده از این وسایل نابود کننده؛ هیئتهای افتخاری علیه نبرد تن به تن(دوئل)، لغو زیارت مکانهای مقدس زیرا در جریان این زیارتها جرایم علیه عفت عمومی زیاد به وقوع میپیوندد، ممنوعیت حرکت هیئت مذهبی در معابر عمومی به منظور جلوگیری از بی نظمی و کتک کاری، ازدواج کشیشان که باعث جلوگیری از بچه کشیهای بسیارخواهد شد، [منظورمولف از این نکته این است که، چون: ازدواج کشیشان ممنوع است، ولی آن ها از طریق غیر قانونی و مخفی دست به ارضای جنسی میزنند، بعد برای که عمل نا مشروع شان مخفی بماند و مسئولیت تربیت نوزاد را کسی به عهده نمیگیرد به بچه کشی دست میزنند] …ایجاد محلهایی برای نگهداری رها شده؛ ممنوعیت ورود جوانان به سالن دادگاهها و….(پرادل، ۱۳۹۲، صص ۱۰۳-۱۰۴).
با این وجود، راجع به دست آوردهای این مکتب، دو نوع نگرش متفاوت به نظر میرسد، بگونهایکه یکی حاوی قضاوت خوشبینانه بوده و دیگری نگاه بد بینانهتری نسبت به دست آوردهای این مکتب ارائه داشته است.
از جمله کسانی که نگرش مثبت در مورد دستآوردهای مکتبتحققی داشت، دکتر مهدی “کی نیا” است. وی به تنوع بزهکاران، فردیکردن و اقداماتتامینی به عنوان دست آوردهای مهمی این مکتب یادکرده، بگونهای که فردیکردن را منبع الهام قوانین و اقداماتتامینی را وسیلهای مؤثر برای دفاع جامعه در نظر گرفته است. دکتر “کی نیا” اظهار میدارد، فردیکردن بزهکاران و مجازات آن ها در همین راستا «حقایق مسلمی هستند که منبع الهام قوانین از قبیل تعلیق مجازات، آزادی مشروط، رژیم خرد سالان و…»(کی نیا، ۱۳۸۲، ص ۲۴)، در بسیاری از قوانین جدید طرح شده است. از جمله میتوان به طرح قانون سویس اشاره نمود. اقداماتتامینی را نیز خوشبینانه مینگرد و تأکید میکند که، «باید به اهمیت اقداماتتامینی، [به عنوان] وسایل مؤثر برای صیانت اجتماعی که از ابداآت مکتبتحققی است توجه داشت»(همان).
نگرش دوم که کمی بد بینانه طرح شده است، نماینده این بخش را میتوان ژان پرادل نویسندهای کتاب تاریخ تحولات حقوق کیفری(۱۳۹۲)، دانست. وی معتقد است که راهکارهای را که فری و گاروفالو در مورد بزهکاران تنظیم و ارائه نموده اند، «بد بینانه و شدید است. بگونهای که همه چیز در جهت تامین منافع جامعه تصور شده و انجام گرفته است؛ تقریباً به بزهکار هیچ توجهی نشده »(پرادل، ۱۳۹۲، ص ۱۰۹). نسبتاً بر خلاف آنچه تصور میرفت و خود این نظریه پردازان هم ادعا کرده بودند، نتیجه گیری میشود.
برای نمونه «در اکثر موارد، تنها موضوع حکم تبعید، انتقال به محلی دیگر، حبس و حتی اعدام [طرح و پیشنهاد گردیده است]، بیآنکه بزهکار اصلاح و بازپروری شده باشد»(همان). ولی آقای پرادل از تاثیرات پیشنهادات، راهکارهای ارائه شده و یافته های جرم شناسانهای این مکتب نیز غافل نبوده و آن ها را میستاید. طوریکه بازتاب این یافته ها و پیشنهادات را در برخی از قوانین کشورها میتوان بخوبی دریافت.
از جمله در همین راستا« بلژیک با وضع قانون ۱۹۳۰ مشهور به قانون دفاع اجتماعی، نگهداری بزهکاران غیر طبیعی را به موجب حکم دادگاه برای مدت نامعین به منظور درمان و اصلاح آن ها پیشبینیکرد، و بالآخره، از ۱۹۳۰، قوانین زیادی صریحاً مجازاتها را از اقداماتتامینی تفکیک کردند»(همان). با این همه انتقاداتی مهمی چندی نیز بر مکتبتحققی وارد است.