کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



۳) بررسی تاثیر برداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته بر Gingival Index در دیستال مولر دوم فک بالا٬۶ماه پس از برداشتن پیوند
۴)بررسی تاثیر برداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته بر attachment loss در دیستال مولر دوم فک بالا٬۶ماه پس از برداشتن پیوند
۵)بررسی تاثیر برداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته برBOP در دیستال مولر دوم فک بالا٬۶ماه پس از برداشتن پیوند
ج) اهداف کاربردی:
توصیه به استفاده از منابع دیگر پیوند اتوژن درصورتیکه برداشتن پیوند از توبروزیته باعث عارضه پریودنتالی دندان مولر دوم گردد.
د) فرضیات یا سؤالات تحقیق:
آیا برداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته موجب تغییرات معنی دار بر probing pocket depth در دیستال مولر دوم فک بالا می شود؟
آیابرداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته موجب تغییرات معنی دار بر Plaque Index در دیستال مولر دوم فک بالا می شود؟
آیابرداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته موجب تغییرات معنی دار بر Gingival Index در دیستال مولر دوم فک بالا می شود؟
آیابرداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته موجب تغییرات معنی دار بر attachment loss در دیستال مولر دوم فک بالا می شود؟
آیابرداشتن پیوند استخوانی از ناحیه توبروزیته موجب تغییرات معنی دار برBOP در دیستال مولر دوم فک بالا می شود؟
فصل دوم:
مواد وروش ها
این مطالعه٬نوعی بررسی مقطعی بود.
(۱-٢)جمعیت مورد مطالعه:
بیماران مراجعه کننده به بخش جراحی وایمپلنت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که کاندید برداشت پیوند از ناحیه توبروزیته بودند٬با امضای فرم رضایتنامه آگاهانه(Appendix 1)٬جمعیت این مطالعه را تشکیل می دادند.
(٢-٢)روش نمونه گیری:
روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و مبتنی بر هدف بود.
(۳-٢)حجم نمونه:
به دلیل عدم مطالعات مشابه در این رابطه٬۱۵ بیمار مراجعه کننده به بخش جراحی وایمپلنت دانشکده دندانپزشکی مشهد٬در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند.
(۴-٢)روش اجرای طرح:
بیماران مراجعه کننده به بخش جراحی و ایمپلنت دانشکده دندانپزشکی مشهد با محدوده سنی ۲۰ تا ۴۰ سال که برای بازسازی نقایص کوچک استخوانی حین جراحی های داخل دهان و یا قرار دادن ایمپلنت٬نیازمند پیوند استخوان با مقادیر محدود بودند٬انتخاب شدند.برای هر بیمار شاخص های (خونریزی موقع پروب کردن) Bleeding on probing٬(از دست دادن چسبندگی لثه) attachment loss٬(شاخص عمق پاکت) probing pocket depth٬(شاخص ضریب لثه ای) Gingival Index٬(شاخص پلاک)Plaque Indexدر سه ناحیه شامل میددیستال٬دیستوباکال و دیستولینگوال از هر دندان٬قبل از عمل و ۶ ماه بعد از عمل٬اندازه گیری شدند .
پایان نامه
(۵-٢)معیارهای ورود و خروج مطالعه:
معیارهای ورود به این مطالعه برای بیماران عبارت بود از :
۱.بیماران کاندید جراحی پیوند استخوان به میزان کم٬جهت دریافت ایمپلنت یا اصلاح نواقص کوچک استخوانی
۲.وجود حداقل mm۶ استخوان به صورت افقی در ناحیه دیستال مولر دوم
۳.عدم وجود دندان نهفته و یا مولر سوم نهفته در ناحیه
۴.عدم سابقه بیماری هایی که در پروسه ترمیم زخم تداخل ایجاد می کنند.(مانند دیابت)
۵.وجود حداقلmm۸ارتفاع استخوان در ناحیه ی توبروزیته تا کف سینوس ماگزیلاری
و معیارهایی که موجب خروج بیماران از این مطالعه شد شامل:
۱.سابقه بیماری پریودنتال در ناحیه
۲.سیگاری بودن
۳.سابقه ی بیماری سیستمیک
۴.عدم وجود استخوان کافی در ناحیه ی دیستال مولر دوم
(۶-٢)شیوه و ابزار گردآوری اطلاعات:
شیوه گردآوری اطلاعت به صورت میدانی وابزار گردآوری اطلاعات٬به صورت مشاهده بود.
(۷-٢)شاخص پلاک ایندکس Silness & Leo (PI[1]):
در این شاخص، پلاک موجود در نواحی مارژینی ۴ سطح دندانی (لینگوال، مزیال، باکال و دیستال) مشخص و میزان پلاک به هریک از چهار ناحیه یک شماره از ۰تا ۳داده می شود که شاخص پلاک آن ناحیه محسوب می شود. درجه های پلاک ایندکس در زیر توصیف شده است:

 

    • درجه صفر: هیچ پلاکی در ناحیه ژینژیوال وجود نداشته باشد.

 

    • درجه ۱: پلاک به ناحیه مارژین آزاد ژینژیوال و مجاور دندان چسبیده باشد. پلاک دیده نمی شود، ولی با سوند برداشته می شود.

 

    • درجه ۲: تجمع متوسط رسوب نرم در پاکت ژینژیوال و در مارژین ژینژیوال و یا سطح مجاور دندان که با چشم غیر مسلح دیده می شود.

 

    • درجه ۳: تجمع مقدار زیادی از مواد نرم داخل پاکت جینجیوال و یا در مارژین ژینژیوال و سطح مجاور دندان (۴۰).

 

محاسبه ی شاخص پلاک فردی به صورت زیر است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:58:00 ق.ظ ]




A
B
C
مسئولین شوراهای محلی
۲-۲۵-۶ تئوری جغرافیایی
می دانیم علم جغرافیا با قوانین و ضوابط گردشگر و گردشگری بسیار در ارتباط تنگاتنگ قرار دارد. به این ترتیب جغرافی دانان با نظرات و دیدگاه های گوناگون گردشگری را مطالعه می نمایند(جاناتان کروآل، ۱۹۹۵).کلا جغرافی دانان با دو دیدگاه متفاوت گردشگری را مطالعه می کنند:
نگاه آکادمیک
نگاه تجربی
در نگاه آکادمیک سه مساله اساس کار را تشکیل می دهد:
قوانین سنتی
تحقیقات و پژوهش
تجزیه و تحلیل و آموزش
در نگاه تجربی هم سه مساله اساسی پایه کار را تشکیل می دهد(دوگلاس جی، پرس و ریچارد، باتلر، ۱۹۹۹):
کار قراردادی،عملیات های ویژه، پروژه های خاص و تخصصی جهت تامین منافع
استفاده از دانش خاص در گزارش و برنامه ریزی
توسعه و کسب اعتبار و امنیت برای آیند
پایان نامه - مقاله - پروژه
مع الوصف جغرافیا در مطالعات مکان یابی، زیست محیطی، آب و هوا ، چشم اندازهای طبیعی و نظرات اقتصادی به صورت تخصصی کار می کند.یکی از تاکیدات جغرافیا در توجیه نظرات خود، مکان ها و محیط های گردشگری است. حرکت مردم که به وسیله گردشگری محلی شروع می شود،ابتدا در منظره خدمات رفاهی و تسهیلاتی مکانها، با توزیع فضایی و فیزیکی برنامه ها در اقتصاد و فرهنگ جامعه تغییراتی پدید می آورد. بنابراین طبیعی است که گردشگر در خیلی موارد با عوامل و عناصر متعدد جغرافیایی تماس پیدا می کند.البته جغرافیا نیز در تحقیقات خود از سایر علوم مدد می گیرد.به علت رویارویی نظرات جغرافیایی در کاربری اراضی، نظرات اقتصادی، مشکلات جمعیتی و فرهنگی همراه با توزیع مکانی با علوم متنوع ارتباط پیدا میکند. جغرافیای اوقات فراغت مدام در جریان بوده و ایستا نمی باشد،چرا که گردشگری اوقات فراغت با محل های تفریحی ارتباط و همبستگی دایم التزاید دارد،لذا ضروری است که تمام موضوعات در هر محل مطالعه و بررسی شود، چرا که جغرافی دان مجهز به ابزارها و آگاهی هایی که در هر محلی می تواند درباره اوقات فراغت تحقیق کند.
۲-۲۵-۷ تئوری قضایی
نظرات قضایی در مطالعات گردشگری به صورت متنوع و رسمی، تمام فعالیت های مربوط به گردشگری را تحت تاثیر قرار می دهد. در این مورد بحث ها بیشتر روی نیازهایی چون: تحقیقاتی، سازمانهای عمل کننده، مشکلات مربوط به هزینه ها، مکانها، دفاتر فروش بلیط اتوبوس و هواپیمایی که رفتارهای آنان روی مشتریان به ویژه در مواقع خرید بلیط تاثیر مهمی می گذارد همراه با نحوه برخورد مسئولین شرکت های کرایه دهنده اتومبیل، هتل ها و غیره تاکید دارد. منافع حاصل از این نظرات دایر شدن دفاتر آماری است که هر پنج سال یکبار نتایج خدمات و تمام موضوعات انتخابی شامل اطلاعات مربوط به دفاتر مسافرتی، مکان های اقامتی و سایر آمارهای پایه ای را برای تجزیه تحلیل و مطالعات دقیق منتشر می سازد.
۲-۲۵-۸ تئوری علوم مختلف
گردشگری بالقوه تمام سیمای جامعه را در بر می گیرد. ما گردشگری فرهنگی و موروثی داریمفکه اکثرا نظرات مردم شناسی را مطمح نظر قرار می دهد. به علت رفتارهای متفاوت مردم،مسافرت در فصول مختلف ضرورت پیدا میکند. پس شایسته است با بهره گرفتن از نظرات جامعه شناس بهترین روش را در حرکت، بازار تولیدات و نیازهای خدماتی در گردشگری را انتخاب و پیگیری کنیم.در گام نخست گردشگر به علت عبور از مرزهای متفاوت نیاز به گذرنامه و روادید از طرف کنسولگری های دول پیدا می کند.
وجود سازمان توسعه گردشگری در اغلب کشورها اطلاع از علوم سیاسی را برای مسولین ضروری می سازد.
بدیهی است که صنایع بزرگ به صورت کلان در زندگی تمام مردم تاثیر می گذارد.لذا دقت به قوانین و قانون گذاری با همکاری جامعه شناس، جغرافی دان، اقتصاد دان و مردم شناس همگام با قوانین مربوط به محیط زیست ضروری به نظر می رسد. پس در مطالعات گردشگری نیاز به اطلاع اط قوانین حقوقی نباید فراموش گردد. در حقیقت گردشگری بگونه ای وسیع، مرکب، پیچیده و آن چنان چند بعدی است که اطلاع از شمار زیادی از نظرات مختلف علوم را در مطالعات ضروری می سازد. حتی درگیر شدن برخی از وظایف و اهداف با یکدیگر کار را مشکل
می سازد.
۲-۲۶ گردشگری و اشتغال
انجمن مسافرت و گردشگری جهان(WTTC) اظهار می دارد که امروزه حدود ۲۳۱ میلیون نفر و یا ده درصد جمعیت نیروی کار در مشاغلی که به خاطر نیازهای گردشگری به وجود آمده اند استخدام شده و فعالیت می کنند. ضمن اینکه در تولید ملی GDP، سرمایه گذاری ها، استخدام، تبدیل ارزهای خارجی،درآمدهای حاصل از صادرات به صورت تنگاتنگ اثر می گذارد. سال ۲۰۱۰ طبق برآوردهای (WTTC) حدود ۳۲۸ میلیون نفر در دنیا در مشاغل مرتبط با گردشگری فعالیت خواهند کرد. می توان گفت افزایش شغل و به دنبال آن بالا رفتن درآمدهای ملی معمولا نتیجه گسترش گردشگری است.
واسکانسیلوس کامپاس(۲۰۰۲) در رساله دکترای خود با عنوان اهداف سیاست در برزیل در زمینه اهمیت توریسم برای اشتغال عنوان کرد که منابع انسانی یکی از نیروهای اساسی از صنعت توریسم است. سازمان جهانی توریسم نشان داد تا سال ۲۰۰۵ شغل های ایجاد شده توسط توریسم سریع تر از شغل های صنایع متداول تقریبا ۵۹% افزایش پیدا می کند. از نظر ایجاد اشتغال طبق آمار منتشر شده از سوی سازمان جهانی جهانگردی (W.T.O) هر تخت(محل اسکان هر جهانگرد) در کل جهان تقریبا بین ۱ تا ۲ شغل ایجاد می نماید. اما آمار به دست آمده در ایران نشان می دهد که هر تخت تقریبا بین ۴ تا ۵ شغل ایجاد می کند. در سال ۱۹۹۹ نزدیک به ۲۱۰ میلیون نفر در صنعت جهانگردی مشغول به کار بوده اند. یعنی از هر نه نفر شاغل در سراسر جهان یک نفر در بخش جهانگردی فعالیت می کردند. طور کلی اثرات افزایش اشتغال در بخش جهانگردی در کشورهای در حال توسعه مساعدتر از کشورهای صنعتی است. زیرا در کشورهای صنعتی زمینه و امکانات رشد بیشتر این صنعت محدودتر شده، ولی کشورهای در حال توسعه هنوز در آغاز راه می باشند( WTOT 2004).
۲-۲۷ مدیریت استراتژیک
باتشخیص استراتژی،یک سازمان می تواند به سوالات در مورد گذشته ووضعیت جاری که چگونه تلاش کندتا با رسیدن به اهداف، رسال خود را انجام دهد پاسخ دهد.
پیدایش واژه استراتژیک در علم مدیریت به دهه پنجاه باز می گردد. لکن فراز و نشیب‌های فراوان داشته و پس از افت و خیز مجددا در دهه ۹۰ تجدید حیات یافته و بصورت جدی مخصوصا در دنیای کسب و کار مطرح گردید و از آن به عنوان هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات بین وظیفه ای که سازمان را در رسیدن به اهداف توانمند می سازد یاد می کند.
به هر حال ضرورت دارد که محیط درون و برون سازمانی مورد بررسی قرار گیرد و سپس عوامل و متغیرهای درون سازمانی که نسبتا قابل کنترل هستند، به نحوی هماهنگ و جهت داده شوند که در نهایت بتوان از فرصت در محیط به طور مطلوب استفاده نموده و در مقابل تهدیدات آ‌ن مقابله کرد
از یک دهه گذشته جریانی آکنده از رقابت و تحولات پرشتاب با سطح بالایی از نامعلومی شروع شده که اثرات و نتایج آن در محیط پیچیده و پرابهام امروز به خوبی قابل مشاهده است. مدیران ا گرچه تلاش می نمایند تا عدم قطعیت و پیچیدگی را به در پیاده سازی انتخابهای خود کاهش دهند اما هرگز نمی توانند همه آنها را حذف نمایند.
برای مقابله با چنین وضعیتی هم زمان نیاز به دو حرکت اصولی است حرکت اول تشخیص عوامل.
کلیدی موفقیت است و حرکت دوم تدوین راهکارهایی است که توان برخورد با عوامل تهدید و ضعف و بهره گیری از فرصت‌ها و قوت‌ها را در چنین محیطی برای مقاطع زمانی کوتاه مدت و بلند مدت پدید آورد. شناسایی مهمترین عوامل کلیدی موفقیت و تلقیق با الگو و راهکارهایی که در رسیدن به آن اهداف ما را یاری نمایند در قالب مدیریت استراتژک یک ابراز چند بعدی است که نیازهای سازمان را در محورهای مختلف پاسخ می دهد.
عناصری که در محیط رقابتی و محیط پرابهام و با تغییرات سریع می تواند چاره ساز چگونگی حرکت برای رسیدن به مقصد باشد شامل نگرش و رویکرد، عوامل، سطوح، سیستم‌های اطلاعاتی و کنترل، ویژگیهای تصمیم گیرنده و تفکر حا کم در یکپارچه سازی می باشند. از این رو برای سناریوهای بازی در عرصه بین المللی و کاهش هزینه، زمان ریسک و اطمینان از بیشتر بودن عملکرد و اثربخشی، تبعیت از اصول و الگوهای پویا و قابل تغییر در محیط متغیر به عنوان یک روش علمی- کاربردی توصیه می گردد.
در سالهای اخیر روش های بسیاری برای فرموله کردن و پیاده سازی تصمیمات استراتژیک پیشنهاد گردیده است و بسیاری از این روش‌ها برای تطبیق سازی و قابل اندازه گیری در سازمان‌های دولتی بکار برده شده است که با ملحوظ نمودن تاثیرات محیط رقابتی (با تغییرات سریع به همراه فشارهای شکننده) توانسته درجه رضایت ذی نفعان اعم از مردم یا مشتریان و کارکنان دولتی یا خصوصی را فراهم نماید.
تامین اثر بخشی در محیط رقابتی، واحدهای ملی کسب و کار را برای حضور پایدار و دراز مدت سخت به مخاطره انداخته است. از این رو طراحی و پیاده سازی فرایند تدوین و اجرای استراتژی به عنوان مهمترین وظیفه مدیریت تلقی می گردد. فعالیت‌های استراتژیک مدیران در جهت بهره وری سازمان، بصورت دراز مدت و با جهت گیری مشخص و توسعه اثر بخش و تامین انتظارات ذینفعان به ظهور می رسد.
می توان مدیریت استراتژیک را بدین گونه تعریف کرد، هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدف‌های بلند مدت خود دست یابد. همانگونه که از این تعریف استنباط می شود در مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی بر چندین عامل تاکید می شود، هماهنگ کردن مدیریت، بازاریابی، امور مالی (حسابداری)، تولید (عملیات)، تحقیق و توسعه و سیستم اطلاعات رایانه ای (فردآر، ۲۰۱۰)
مدیریت استراتژیک در حقیقت آرایه ای از گزینه‌های مختلف استراتژی می باشد که از تعامل شرایط داخلی و خارجی سازمان منتج می شود. به عبارت دیگر تصمیم گیری استراتژیک، تصمیم گیری روی منافع اصلی و اصولی سازمان است که به تحول و تغییرات دراز مدت و اثربخشی آن منتهی می گردد. (سیرت، ۱۹۹۳)
از منظر دیگر مدیریت استراتژیک با دو نگرش کلی به مسائل سازمانی انجام میگیرد. حل مسائلی فعلی و قابلیت حل مشکلات آتی در بطن فرایند تصمیم گیری استراتژک قرار دارد. (جانسون، ۱۹۹۳)
شندل و هوفر در تعریفی جامع از مدیریت استراتژیک ارائه داده اند. آنها معتقدند که مدیریت استراتژک بر چهار جنبه متمرکز می شود. ۱)تعیین اهداف ۲)تدوین استراتژی براساس ‌آن اهداف ۳)اجرای استراتژی ۴)کنترل استراتژی (استونو، ۱۹۹۵)
مدیریت استراتژیک نوعی مدیریت آینده نگر، انطباق پذیر و پویا است. مدیریت خاص دورهبحران، دوره تغییرات سریع محیط درونی و بیرونی سازمان، عصر دگرگونی‌های ساختاری نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فن آوری،عصرتحولات ناگهانی و پیش بینی ناپذیر، عصر کمیابی، بحران انرژی و منابع اولیه، عصر محدویت‌ها و الودگی‌های محیط زیست و عکس العمل طبیعت در برابر بی خردی‌ها و حرص و آز انسان معاصر و عصر عصیان‌های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی است.
مدیریت در چنین وضع دشوار و ناپایداری قبل از هر چیز به فکری خلاق، ذهنی گشوده برای کسب اطلاعات، شامه ای تیز برای دریافت علائم خطر، نگرشی آینده نگر و برنامه ریز و برخوردی واقع گرا و منطقی نیاز دارد.
مدیریت استراتژیک عبارت است از هنر و علم فرمول بندی، اجرا و ارزیابی تصمیمات چندبعدی با تاکید بریکپارچه سازی عوامل مدیریت، بازاریابی، امور مالی، تولید یا خدمات، تحقیقات و توسعه، سیستم‌های اطلاعاتی و غیره؛ جهت رسیدن به اهداف سازمانی (داوری، ۱۳۸۰).
مدیریت استراتژیک با هدف ایجاد هماهنگی و انسجام هرچه بیشتر در اهداف برنامه ریزی سازمانی و نیز اطمینان از اجرا و پیاده سازی طرح‌ها ظهور کرد و اصطلاحی است که جهت تشریح فرایند تصمیم گیری و اجرا مورد استفاده قرار می گیرد. به این ترتیب استراتژیک عبارت است از جریان تصمیم‌ها و فعالیت‌هایی که منجر به ایجاد یک یا چند استراتژی موثر برای نیل به اهداف می شود(علی احمدی، ۱۳۸۲).
در راستای این فراگرد مدیریت استراتژیک باید چهار عامل را که متفقا موجب تحقق برنامه می شوند در نظر داشته باشد. این عوامل عبارت انداز:
-محیط اجرای برنامه (نحوه ارتباطات، سازگاری و غیره)
-استراتژی و برنامه (اهداف، راهبرد، سیاست‌ها و طرح‌های عملی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:57:00 ق.ظ ]




 

۸۰

 

۶۶

 

۲۵۰

 

۱۴۸

 

۶۰۰

 

۲۳۴

 

۲۰۰۰

 

۳۲۲

 

۴۰۰۰۰

 

۳۸۰

 

 

 

جدول مورگان (نادری ،عزتالهودیگران ، ۱۳۹۰)
۳-۸ روایی و پایایی پرسشنامه
پیش از اطمینان نهایی از ابزارهای اندازه گیری و بکار گیری آنها در مرحله اصلی جمع آورد داده ها ، ضرورت دارد که پژوهشگر از طریق علمی ، اطمینان نسبی لازم را به روا بودن بکار گیری ابزارهای مورد نظر و معتبر بودن آن پیدا کند.
۳-۸-۱ روایی یا اعتبار
روایی و اعتبار، به منظور اطمینان از اینکه آیا پرسشنامه تحقیق واقعا همان خصیصه های مورد نظر را اندازه گیری می کند یا خیر. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمی توان به دقت داده های حاصل از آن اطمینان داشت. در این پژوهش برای اطمینان از روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. بدین منظور بخش اول پرسشنامه استفاده شده در این تحقیق به بررسی شاخصهای ساختاری(پیچیدگی ، رسمیت ، تمرکز) در سازمانها می پردازد که از کتاب طراحی سازمان رابینز ترجمه الوانی و دانایی فر جمع آوری شده است و در کتاب سازمان و مدیریت رویکردی پژوهشی تالیف سید محمد مقیمی بیان شده است. همچنین بخش دوم پرسشنامه که در ارتباط با سیستم های اطلاعات مدیریت می باشد که در پایان نامه کارشناسی ارشد (نامداری ، نور الله ، ۱۳۸۴) به کار رفته و روایی آن به تایید رسیده است.لازم به ذکر است که این پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور دانشگاهی از حیث روایی ، مورد تایید واقع گردیده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۸-۲ پایایی یا قابلیت اعتماد
قابلیت اعتماد که واژه هایی مانند چایایی ، ثبات واعتبار برای آن بکار برده می شود یکی از ویژگی های ابزار اندازه گیری است. مفهوم یاد شده با این امور سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی بدست می دهد از جمله تعریف هایی که برای قابلیت اعتماد ارائه شده است می توان به تعریف ارائه شده توسط ایبل و فویسبی(۱۹۸۹) اشاره کرد: ((همبستگی میان یک مجموعه از نمرات و مجموعه ای دیگر از نمرات در یک آزمون معادل که بصورت مستقل بر یک گروه آزمون بدست آمده است)) با توجه به این امر معمولا دامنه ضریب قابلیت اعتماد از صفر (عدم ارتباط) تا ۱+ (ارتباط کامل) است. ضریب فابلیت اعتماد نشانگر آن است که تا چه اندازه ابزار اندازه گیری ویژگی های با ثبات آزمودنی و یا ویژگی های متغیر و موقتی وی را می سنجد . لازم به ذکر است که قابلیت اعتماد در یک آزمون می تواند از موقعیتی به موقعیت دیگر و از گروهی به گروه دیگر متفاوت باشد. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه گیری شیوه های مختلی به کار برده می شود . از آن جمله می توان به الف)اجرای دوباره(روش باز آزمایی) ب)روش موازی(همتا) ج)روش تصنیف(دو نیمه کردن) د)روش کودر- ریچارد سون ه)روش کرونباخ اشاره کرد.
در این تحقیق با توجه به اینکه تقریبا بیشتر تحقیقات انجام شده جهت بررسی ابعاد ساختاری در ایران ، از پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز استفاده می گردد می توان ادعا کرد که این ابزار دارای پایایی بسیار مناسب در تحقیقات انجام گرفته در ایران می باشد و به عنوان نمونه پایایی محاسبه شده در پایان نامه کارشناسی ارشد (فراهانی ، مجید ، ۱۳۸۴) با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ برابر ۰٫۸۱۱۱ تعیین گردیده و همچنین برای تعیین پایایی بخش دوم پرسشنامه ، مربوط به سیستمهای اطلاعات مدیریت با توجه به برداشت از پرسشنامه استفاده شده در پایان نامه کارشناسی ارشد (نامداری ، نور الله ، ۱۳۸۴) ، که ضریب آلفای کرونباخ برابر ۰٫۹۵ تعیین گردیده می توان ادعا کرد که از پایایی مناسبی برخوردار می باشد.
رابطه آلفای کرونباخ عبارت است از:
۳-۹ روش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمونهای مورد استفاده
در این تحقیق افراد بر اساس یک مقیاس پنج درجه ای لیکرت به سوالات پاسخ گفتند . این پنج درجه از طیف از عدد یک (کاملا مخالف) شروع می شود و به عدد پنج (کاملا موافق) ختم می شود . همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش های آماری زیر با بهره گرفتن از نرم افزاز spss.20 استفاده شده است.
۳-۱۰ آمار توصیفی
آزمون فراوانی (میانگین ، درصدها ، انحراف استاندارد ، جداول و نمودارها) مربوط به جنیست ، سابقه خدمت ، سطح تحصیلات و….. استفاده شده است.
۳-۱۱ آمار استنباطی
ضریب همبستگی اسپیرمن
در بسیاری از پدیده های طبیعی می توان نوعی رابطه همبستگی بین متغیرها تصور نمود. واژه همبستگی بدین معناست که تغییرات دو متغیر به یکدیگر وابسته است یعنی با افزایش یا کاهش یکی ، افزایش یا کاهش در دیگری رخ می دهد. مقدار ضریب همبستگی همواره بین ۱- و ۱+ می باشد که به ترتیب بیانگر همبستگی کامل معکوس و مستقیم می باشد.
آزمون میانگین یک جامعه
آزمون میانگین یک جامعه بر مبنای توزیع T یک آزمون پارامتری می باشد که در آن به این موضوع پرداخته می شود که میانگین یک جامعه به چه میزان از یک مقدار ثابت بیشتر یا کمتر است . از این آزمون ، از آنجایی که با یک متغیر سروکار داریم برای آزمون فرضیه های توصیفی استفاده می شود. از این آزمون می توان، بسته به موضوع پژوهش برای تحلیل وجود یا عدم وجود یک متغیر نیز استفاده نمود.
آزمون کولموگروف - اسمیرنوف
این آزمون از نوع نا پارامتری است و برای ارزیابی همقوارگی متغیر های رتبه ای در دو نمونه (مستقل و غیر مستقل) و یا همقوارگی توزیع یک نمونه با توزیعی که برای جامعه فرض شده است به کار رود . این آزمون در مواردی به کار می رود که متغیر ها رتبه ای باشد و توزیع متغیر رتبه ای را در جامعه بتوان مشخص نمود. این آزمون از طریق مقایسه توزیه فراوانی های نسبی مشاهده شده در نمونه با توزیع فراوانی های نسبی جامعه انجام می گیرد .
ازمون تحلیل واریانس
در تحلیل واریانس تاثیر یک متغیر مستقل اسمی (یا ترتیبی) بر یک متغیر وابسته فاصله ای (یا نسبی) بررسی می شود.این روش ها به ما می گوید که تفاوت مشاهده شده در میانگین آماری نیز وجود دارد یا خیر. به عبارت دیگر تفاوت بین میانگین ها معنا دار است یا خیر . به طور خلاصه آزمونی که برای مقایسه میانگین یک صفت کمی در بیش از دو جمعیت استفاده می شود ، انالیز واریانس نام دارد.
هنگاه استفاده از تحلیل واریانس باید به مفروضات ذیل توجه کافی داشت :
۱- متغیر مستقل در سطح سنجش اسمی و متغیر وابسته در سطح سنجش فاصله ای باشد.
۲- توزیع متغیر وابسته در جامعه نرمال باشد.
۳- نمونه ها استقلال آماری داشته باشند.
۴- واریانس جامعه همسان باشد.
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
۴-۱ مقدمه
مرحله علمی و اصلی یک کار پژوهشی دستیابی به پاسخی است که محقق در بدو تحقیق در پی رسیدن به آن است. جهت رسیدن به این مهم، اطلاعات جمع­آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند. در مرحله تجزیه و تحلیل، نکته مهم این است که محقق باید اطلاعات و داده ­ها را در مسیر هدف تحقیق، پاسخگویی به سوال یا سوالات تحقیق و نیز ارزیابی سوالات خود جهت داده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. تجزیه و تحلیل داده ­ها، فرآیندی چند مرحله­ ای است که طی آن داده­هایی که از طریق بکارگیری ابزارهای جمع­آوری اطلاعات فراهم آمده‌اند، خلاصه، کدبندی و دسته­بندی و در نهایت پردازش می­شوند تا زمینه برقراری انواع تحلیل­ها و ارتباط­ها بین این داده ­ها فراهم آید. در این فرایند داده ­ها هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ تجربی پالایش می­شوند و تکنیک‌های گوناگون آماری نقش بسزایی در استنتاج­ها و تعمیم­ها بر عهده دارند. پس از جمع­آوری داده ­ها بایستی این داده ­ها به اطلاعات قابل فهم تبدیل شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، و این کاری است که در این فصل به طور تفصیلی، به آن پرداخته شده است.
در ابتدای این فصل و به منظور تجزیه و تحلیل توصیفی اطلاعات و داده ­ها، اطلاعاتی پیرامون متغیرهای جمعیت­شناختی شامل سازمان، سطح تحصیلات، سن، جنسیت، سابقه خدمت و پست سازمانی فرد پاسخگو ارائه می­گردد. در ادامه به ذکر تجزیه و تحلیل استنباطی داده ­های تحقیق، به‌منظور بررسی فرضیات پژوهش پرداخته می­ شود. تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق با بهره گرفتن از آزمون کولموگروف-اسمیرنف وهمبستگی اسپیرمنانجام می­پذیرد. در ادامه به ارائه مباحث تکمیل با توجه به یافته­های جانبی تحقیق پرداخته می­ شود که به منظور استخراج آن، از آزمون­های T یک نمونه مستقل، آزمون T دونمونه­ی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون فریدمن و آزمون تعقیبی ویلکاسون استفاده شده است.
۴-۲ تجزیه و تحلیل توصیفی داده ­ها
در پرسشنامه تحقیق،متغیر­های جمعیت­شناختی مورد پرسش قرار گرفته و اطلاعات مربوط به هر یک از موارد زیر، از آن استخراج گردیده است:
سازمان، سطح تحصیلات، سن، جنسیت، سابقه خدمت و پست سازمانی. حال با توجه به وضعیت­های فوق و اطلاعات بدست آمده، به تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها، با بهره گرفتن از جداول و نمودارها پرداخته می­ شود.
الف. آمار توصیفی متغیر «سازمان»
در جدول زیر، آمار توصیفی متغیر «سازمان» پاسخ ­دهندگان به پرسشنامه آمده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:56:00 ق.ظ ]




MB
اندازه شرکت
نمودار۳-۱- مدل مفهومی پژوهش
۳-۶-۱-دسته بندی متغیر ها:
متغیر وابسته :Y: TOE
متغیر مستقل: X1: MO
متغیر مستقل : X2: INS
متغیر مستقل : X3: COR
X4: M/B
سایر متغیر های مستقل: X5: SIZE X6: LEV
۳-۶-۲-نحوه اندازه گیری متغیر ها
۳-۶-۲-۱- متغیر مستقل
متغیرهای مستقل تحقیق به صورت زیر می باشند:
۳-۶-۲-۱-۱- مالکیت خانوادگی:
MO: شرکت های خانوادگی می باشد، که از جنبه های گوناگونی می توان تعریف کرد: ۱) عضویت اعضای خانواده هیئت مدیره ۲) درصد مالکیت سهم توسط اعضای خانواده ۳) کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه خانواده در شرکت (نمازی و محمدی، ۱۳۸۹). همچنین در تعریف کومار (۲۰۰۳ )، مالکیت خانوادگی بیانگر درصد سهام نگهداری شده توسط اعضای خانواده ی هیئت مدیره است. بنابراین، سهامداران خانوادگی می باشند که شامل شرکتی که مؤسس یا یکی از اعضای نسبی یا سببی خانواده، عضو هیأت مدیره، مدیر اجرایی یا مالک حداقل ۵ درصد از سهام شرکت به صورت فردی یا گروهی باشند، است.
دانلود پایان نامه
۳-۶-۲-۱-۲- مالکیت نهادی
INS: سرمایه گذاران نهادی شامل سهام در دست سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکت های بیمه، صندوق های بازنشستگی، شرکت های سرمایه گذاری و سایر مؤسسه هایی هستند که به خرید و فروش حجم بالایی از اوراق بهادار می پردازند و با بهره گرفتن از میزان بالای حق رأی در مجامع شرکت ها به صورت مستقیم بر تصمیمات مدیریتی شرکت های سرمایه پذیر مؤثر هستند. به عبارت دیگر، بوشی[۱۳۳]در سال ۱۹۹۸، مالکیت نهادی را این طور تعریف می کند که در بین سرمایه گذاران، سرمایه گذارانی وجود دارند که به عنوان یک نهاد مالی یا اعتباری به سرمایه گذاری می پردازند. این نهاد یا شرکت ها عبارتند از: شرکت های سرمایه گذاری، بانک ها و شرکت های بیمه وغیره. درصد سهام متعلق به این مؤسسات در هر شرکت به عنوان درصد مالکیت مالکان نهادی در نظر گرفته می شود. بنابراین، سهامداران نهادی می باشند که شامل سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های سرمایه گذاری، صندوق ها و غیره هستند.
۳-۶-۲-۱-۳- مالکیت شرکتی
COR: بنابراین، مالکیت شرکتی برابر درصد سهام نگهداری شده توسط اجزای شرکت های سهامی از کل سهام سرمایه می باشد و شامل انواع شرکت های سهامی می باشد. طبق تعریف حسینی و آخوندی (۱۳۹۱)، وقتی مالکیت در گروه نهادی و مدیریت نباشد یعنی اشخاص حقوقی که مستقل از شرکت هستند مالکیت را دارا باشند این نوع مالکیت، مالکیت شرکتی نامیده می شود. بنابراین، سهامداران شرکتی که شامل درصد مالکیت شرکت های سرمایه گذاری در سهام شرکت می باشد.
۳-۶-۲-۲- متغیر وابسته
۳-۶-۲-۲-۱- به موقع بودن سود
اطلاعات سود برای اینکه به تصمیم استفاده کنندگان مربوط باشد، باید در زمانی مؤثر واقع شود و در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد. به عبارت دیگر اطلاعات باید به موقع باشد. اگر اطلاعات مربوط به سود به موقع باشند، بازده مورد انتظارسرمایه گذاران نیز واقعی خواهد بود. از طرف دیگر هر چه اطلاعات در فواصل زمانی کوتاه تری گزارش شوند به دلیل بالا بودن سطح اطلاعات در دسترس سرمایه گذاران ریسک اطلاعاتی شرکت پایین خواهد بود. همین نکته باعث کاهش ریسک کلی سرمایه گذاری در شرکت و کاهش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران خواهد شد. به موقع بودن سود به عنوان یک ویژگی کیفی مبتنی بر این ایده است که سود حسابداری در صدد اندازه گیری سود اقتصادی است که به عنوان تغییر در ارزش بازار سهام تعریف می شود. اطلاعات سود برای اینکه مربوط باشد، باید به سرعت در بازار منتشر و در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد. به عبارت دیگر، اطلاعات باید به موقع باشد. به موقع بودن سود، به توانایی سود جاری در انتقال اطلاعات جاری مربوط می باشد. به موقع بودن سود اشاره به این دارد که سود قادر است اطلاعات را به شکل کارامدتر منتقل کند وانگ، (۲۰۱۰). از این رو، اقلام سودها حاوی اطلاعات مفید و کیفی بیشتر برای سرمایه گذاران برون سازمانی هستند و باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران خواهد شد. در این تحقیق به موقع بودن سود به عنوان شاخصی برای عدم تقارن اطلاعاتی مطرح می گردد و انتظار می رود که به موقع بودن سود بر واکنش بازار نسبت به عرضه های عمومی سهام تأثیر بگذارد.
معیار اندازه گیری به موقع بودن سود
بر اساس روش بیکس و برون (۲۰۰۶) که در آن سرعت یافت هزینه ها را برای درآمدهای شرکت ها درطی محاسبات مالیاتی سال مشخص می کند و به طور تخصصی، چگونگی بازتاب سریع شرکت را نشان می دهد و اینکه چگونه به درستی سهام یک شرکت ارزیابی را در طی ۱۴روز گزارش می دهد:
در این رابطه pt قیمت سهام سال جاری و It شاخص بازار سال جاری می باشند. P0 قیمت سهام یک سال قبل و It شاخص بازاریک سال قبل می باشد. هر اندازه که جدول زمان بندی کوچکتر باشد. یافت و تهیه گزارش مالی سریع تر انجام می شود به این معنا که گزارش مالی در سهام بازتاب و نقش دارد.
۳-۶-۲-۳- متغیر های کنترلی
۳-۶-۲-۳-۱- اندازه شرکت (SIZE)
یکی از فاکتورهای درونی شرکت ها که بر ساختار مالکیت و محافظه کاری شرکت تأثیر می گذارد اندازه شرکت می باشد که در این پژوهش از طریق لگاریتم طبیعی دارایی محاسبه می شود:
log(asset)
۳-۶-۲-۳-۲- اهرم مالی
اهرم مالی بیانگر آن است که شرکت تا چه حد به تأمین مالی از طریق ایجاد بدهی (استقراض) به جای افزایش سرمایه متکی است. نسبت های اهرمی، ابزارهایی جهت تعیین میزان احتمال قصور ( ناتوانی) شرکت در ایفای تعهدات مربوط به بدهی هایش می باشند. این نسبت به صورت زیر محاسبه می گردد:
۳-۶-۲-۳-۳- نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری(MB):
در این تحقیق نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری از تقسیم ارزش بازار حقوق صاحبان سهام بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به دست می آید.

 

نوع متغیر متغیر تعریف عملیاتی متغیرها نماد نحوه محاسبه متغیرهای تحقیق
وابسته به موقع بودن سود به موقع بودن سود TOE  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




پیرس، حازم ببلاوی وجیاکومو لوسیانی از این گروه اند.[۲۳]
حسین مهدوی که از نظریه پردازان اصلی دولت رانتیر است، دولت هایی را که بصورت منظم و طی مدت زمان معینی میزان قابل توجهی از اجاره (رانت) را دریافت می کنند، دولت رانتیر می نامد؛ این رانت از سوی شرکت ها و دولت های خارجی به دولت رانتیر پرداخت می گردد. به عنوان مثال دریافت حق عبور کشتی ها از کانال سوئز نوعی رانت محسوب می گردد.[۲۴]
براساس مباحث این دسته از اندیشمندان، دولت رانتیر دولتی است که بیش از ۴۲ درصد از درآمد خود را از محل رانت بدست می‌آورد. رانت عمدتاً از محل فروش محصولات خدادادی به خریداران خارجی تأمین می‌گردد.
فصـل دوم
اهمیت و تاریـخچۀ نـفت
اهمیت نفت
تاریخ جهان از زمان پیدایش نفت با این مادۀ حیاتی و تحولات آن گره خورده است. نفت ماده‌ای است که علاوه بر ماهیت اقتصادی و تجاری، دارای ماهیت سیاسی است و بسیاری از تحولات سیاسی جهان در یکصدسال گذشته به نوعی با این ماده طبیعی ارتباط داشته‌اند. «سرنوشت نفت درواقع تاریخ یک قرن اخیر جهان است. نفت مهمترین کالای استراتژیک است که از بدو پیدایی بویژه در نیمه دوم قرن بیستم، هرگز نه تنها از تاریخ جهان جدا نبوده بلکه توانسته به تاریخ جهان شکل دهد و در چگونگی تفکر، زیست، فعالیت، جنگ و سرنوشت ملت‌ها نقش حیاتی داشته باشد.»[۲۵] بخشی از اهمیت نفت ناشی از اهمیت انرژی در اقتصاد است؛ انقلاب صنعتی و تحولات بعد از آن شکل زندگی انسان را دگرگون کرد و انرژی را در متن زندگی بشر قرار داد. انسان عصر مدرن بدون انرژی قادر به ادامه زندگی نیست. شاید بتوان ادعا کرد که انرژی در دنیای کنونی مایۀ حیات است. انرژی، محرک صنعت و لازمۀ تولید و اشتغال است. مصرف محصولات جدید نیز جز در سایه انرژی امکان‌پذیر نیست. شهروندان جوامع کنونی در زندگی روزمره خود با دستگاه‌هایی سروکار دارند که تنها با مصرف انرژی می‌توانند به صاحبان خود خدمت‌رسانی کنند و نفت یکی از مهمترین منابع انرژی است
زمان پیدایش نفت) این ماده نقش چندانی در تأمین انرژی جهان نداشت. در آغاز قرن بیستم نفت و گاز طبیعی کمتر از ۴درصد کل انرژی مورد نیاز جهان غرب را تأمین می‌کرد و ذغال سنگ تقریباً ۹۰درصد از این انرژی را تشکیل می‌داد. اما این وضع به سرعت تغییر کرد و در سال ۱۹۲۰سهم نفت و گاز از کل تولید انرژی به ۱۲ درصد و پس از جنگ جهانی دوم به ۳۶ درصد رسید.
از آن زمان به بعد این سیر صعودی ادامه داشته است، چنانکه در سال ۱۹۷۰ تقریباً ۷۰درصد از کل انرژی مورد نیاز غرب را نفت تأمین می‌کرد.[۲۶] کسب این جایگاه در تأمین انرژی مورد نیاز کشورهای صنعتی ناشی از مزایای نفت نسبت به منابع پیشین از قبیل ذغال سنگ می‌باشد. یکی از مزیت های نفت، قابلیت تبدیل آن به فرآورده‌های گوناگون است. برهمین اساس امروزه میزان مصرف نفت قابل مقایسه با سالهای اولیه اکتشا نتوانسته است انسان را از این ماده حیاتی بی‌نیاز سازد. «نفت علاوه بر تأمین انرژی حرارتی و مصارف خانگی، کاربردهای مختلفی در بخش‌های صنعت، کشاورزی و خدمات دارد. قوه ی محرکه در امر حمل و نقل و ماشین‌آلات تولیدی در کارخانجات مختلف از نفت حاصل می‌گردد و ماده اولیه و خام صنایع و تولیدات پتروشیمی و شیمیایی را با چندین‌هزار فراورده گوناگون، نفت تشکیل می‌هد.»(۳) البته دستیابی به این مقام و موقعیت در تأمین انرژی بصورت تدریجی صورت گرفته است؛ در نیمه دوم قرن نوزدهم (زمان پیدایش نفت) این ماده نقش چندانی در ف آن یعنی نیمه دوم قرن نوزدهم نیست.
درشرایط کنونی در هر روز ۳۰ میلیون بشکه نفت در دنیا مصرف می شود که ۴۰ درصد از معاملات انرژی و ۹۰درصد از سوخت موردنیاز سیستم حمل و نقل را تشکیل می دهد. نفت علاوه بر اینکه منبع انرژی است، منشأ فرآورده هایی مانند انواع پلاستیکها، داروها، پوشاک، لوازم آرایشی و … نیز می باشد.[۲۷] کاربردهای گسترده نفت باعث وابستگی کشورها به این ماده حیاتی شده است و نکته جالب این است که هرچه کشورها از قدرت اقتصادی و نظامی بیشتری برخوردار باشند، وابستگی آنها به نفت بیشتر است، بطوری که ابرقدرتها بدون نفت قادر به ادامۀ حیات نیستند.
پس از نخستین شوک نفتی در ۷۴-۱۹۷۳، روشن شد که نفت چیزی بیش از یک کالای استراتژیک و حیاتی برای جهان صنعتی است. نخستین شوک نفتی نشان داد که تولیدکنندگان نفت می توانند از این کالا بعنوان یک سلاح سیاسی استفاده کنند. بویژه دولتهای عرب صادرکننده نفت در خلیج فارس می توانستند به خوبی ازاین حربه بهره گیرند زیرا به علت محدودبودن جمعیت، ظرفیت جذب همه دلارهای نفتی را در داخل نداشتند. با نگاهی به درآمدهای نفتی عربستان، کویت، قطر و امارات عربی متحده می توان به حجم عظیم این انتقال سرمایه پی برد. سیاست این چهار کشور، مخصوصاً عربستان سعودی و توانایی آمریکا برای کنترل آنها هم بر آینده ی روابط قدرتهای سرمایه داری با یکدیگر و هم بر روابط کشورهای صنعتی با کشورهای درحال توسعه (شمال- جنوب) از سوی دیگر اثر می گذارد.[۲۸]
پایان نامه - مقاله
مرور اظهارنظرهای برخی سیاستمداران مشهور دنیا نیز برخی ابعاد اهمیت نفت را نمایان می سازد. “کلمانسو” سیاستمدار معروف فرانسوی گفته است: ارزش یک قطره نفت مساوی با ارزش یک قطره خون است. او در دسامبر ۱۹۱۸ (سال پایانی جنگ جهانی اول) به عنوان رییس دولت فرانسه به رییس جمهور آمریکا نوشت: اگر متفقین نمی خواهند در جنگ شکست بخورند، فرانسۀ جنگجو باید در موقع حملات آلمان، نفت را که از خون افراد در جنگ ضروری تر است، داشته باشد. لرد کرزن انگلیسی گفته است: متفقین به پیروزی نائل نگردیدند، مگر به خاطر وجود نفت. پرزیدنت کویج نیز گفته است: جنگ بدون نفت، جنگی است باطل و شکست آن حتمی است.[۲۹]
تاریخچۀ جهانی نفت
.
“( صاحب پالایشگاه اولیه ای که راکفلر در آن سرمایه گذاری کرده بود) نخستین کمپانی بزرگ و غول پیکر نفتی یعنی کمپانی “استاندارد” را تشکیل داد. این کمپانی به زودی توانست نقش ویژه ای در صنعت نفت ایفا نماید و بازار نفت را به انحصار خود درآورد.
جهان از زمان پیدایش نفت با این مادۀ حیاتی و تحولات آن گره خورده است. نفت ماده‌ای است که علاوه بر ماهیت اقتصادی و ، فعالیت، جنگ و داد. انسان عصر مدرن بدون انرژی قادر به ادامه زندگی نیست. شاید بتوان ادعا کرد که انرژی در دنیای کنونی مایۀ حیات است. انرژی، محرک صنعت و لازمۀ تولید و اشتغال است. مصرف محصولات جدید نیز جز در سایه انرژی امکان‌پذیر نیست. شهروندان جوامع کنونی در زندگی روزمره خود با دستگاه‌هایی سروکار دارند که تنها با مصرف انرژی می‌توانند به صاحبان خود خدمت‌رسانی کنند و نفت یکی از مهمترین منابع انرژی است
نفت در طول قرن بیستم در تأمین انرژی مورد نیاز بشر سهم عمده‌ای داشته و پیدایش منابع جدید انرژی نتوانسته است انسان را از این ماده حیاتی بی‌نیاز سازد. «نفت علاوه بر تأمین انرژی حرارتی و مصارف خانگی، کاربردهای مختلفی در بخش‌های صنعت، کشاورزی و خدمات دارد. قوه ی محرکه در دستیابی به این مقام و موقعیت در تأمین انرژی بصورت تدریجی صورت گرفته است؛ در نیمه دوم قرن نوزدهم (زمان پیدایش نفت) کل انرژی مورد نیاز جهان غرب را تأمین می‌کرد و ذغال سنگ تقریباً ۹۰درصد از این انرژی را تشکیل می‌داد. اما این وضع به سرعت تغییر کرد و در سال ۱۹۲۰سهم نفت و گاز از کل تولید انرژی به ۱۲ درصد و پس از جنگ جهانی دوم به ۳۶ درصد رسید.
از آن زمان به بعد این سیر صعودی ادامه داشته است، چنانکه در سال ۱۹۷۰ تقریباً ۷۰درصد از کل انرژی مورد
سوخت موردنیاز سیستم حمل و نقل را تشکیل می دهد. نفت علاوه بر اینکه منبع انرژی است، منشأ فرآورده هایی مانند انواع پلاستیکها، داروها، پوشاک، لوازم آرایشی و … نیز می باشد.[۳۰] کاربردهای گسترده نفت باعث وابستگی کشورها به این ماده حیاتی شده است و نکته جالب این است که هرچه کشورها از قدرت اقتصادی و نظامی بیشتری برخوردار باشند، وابستگی آنها به نفت بیشتر است، بطوری که ابرقدرتها بدون نفت قادر به ادامۀ حیات نیستند.
پس از نخستین شوک نفتی در ۷۴-۱۹۷۳، روشن شد که نفت چیزی بیش از یک کالای استراتژیک و حیاتی برای جهان صنعتی است. نخستین شوک نفتی نشان داد که تولیدکنندگان نفت می توانند از این کالا بعنوان یک سلاح سیاسی استفاده کنند. بویژه دولتهای عرب صادرکننده نفت در خلیج فارس می توانستند به خوبی ازاین حربه بهره گیرند زیرا به علت محدودبودن جمعیت، ظرفیت جذب همه دلارهای نفتی را در داخل نداشتند. با نگاهی به درآمدهای این چهار کشور، مخصوصاً عربستان سعودی و توانایی آمریکا برای کنترل آنها هم بر آینده ی روابط قدرتهای سرمایه داری با یکدیگر و هم بر روابط کشورهای صنعتی با کشورهای درحال توسعه (شمال- جنوب) از سوی دیگر اثر می گذارد.[۳۱]
مرور اظهارنظرهای برخی سیاستمداران مشهور دنیا نیز برخی ابعاد اهمیت نفت را نمایان می سازد. “کلمانسو” سیاستمدار معروف فرانسوی گفته است: ارزش یک قطره نفت مساوی با ارزش یک قطره خون است. او در دسامبر ۱۹۱۸ (سال پایانی جنگ جهانی اول) به عنوان رییس دولت فرانسه به رییس جمهور آمریکا نوشت: اگر متفقین نمی خواهند در جنگ شکست بخورند، فرانسۀ جنگجو باید در موقع حملات آلمان، نفت را که از خون افراد در جنگ ضروری تر است، داشته باشد. لرد کرزن انگلیسی گفته است: متفقین به پیروزی نائل نگردیدند، مگر به خاطر وجود نفت. پرزیدنت کویج نیز گفته است: جنگ بدون نفت، جنگی است باطل و شکست آن حتمی است.[۳۲]
ریچارد نیکسون در کتاب جنگ حقیقی نوشته است: در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بنا به اظهار یکی از ناظران سیاسی، نفت بصورت عامل همبستگی فی مابین فرضیۀ ترومن برای منطقه خاور میانه و برنامه مارشال برای اروپا، متجلی گردید. … در سال ۱۹۴۸ جیمز فورستال، وزیر دفاع آمریکا یادداشتی به این مضمون برای ترومن رییس جمهور آمریکا ارسال داشت: بدون نفت خاورمیانه، برنامه ی بازسازی اروپا شانس موفقیت بسیارضعیفی خواهد داشت. همچنین در کتاب (جنگ حقیقی) آمده است: «درحال حاضر منابع و ذخایر نفت خاورمیانه برای صنایع جدید به منزله خون و ماده حیاتی می باشد. منطقه خلیج فارس به مثابه قلب و راه های دریایی اطراف آن مانند شاهرگ هایی هستند که ازطریق آنها خون و مواد حیاتی به تمام نقاط جهان فرستاده می‌شود.»[۳۳]
درسال ۱۸۷۹ حدود ۹۰ درصد از نفت آمریکا و ۹۵ درصد بازار جهانی نفت در اختیار شرکت “استاندارد اویل نیوجرسی” قرار داشت و درسال ۱۹۰۴ بالغ بر ۸۵ درصد از سیاستمداران مشهور دنیا نیز برخی ابعاد اهمیت نفت را نمایان می سازد. “کلمانسو” سیاستمدار معروف فرانسوی گفته است: ارزش یک قطره نفت مساوی با ارزش یک قطره خون است. او در دسامبر ۱۹۱۸ (سال پایانی جنگ جهانی اول) به عنوان رییس دولت فرانسه به رییس جمهور آمریکا نوشت: اگر متفقین نمی خواهند در جنگ شکست بخورند، فرانسۀ جنگجو باید در موقع حملات آلمان، نفت را که از خون افراد نفت آمریکا در پالایشگاه های این کمپانی تصفیه می شد.[۳۴] به تدریج رقبای جدیدی مانند روسیه و انگلیس در صحنه حضور یافتند؛ «در روسیه از سال ۱۸۷۲ دولت تزاری با مقرراتی که به منظور تشویق ورود سرمایه های خارجی وضع کرد، باعث ترقی صنعت نفت شد و میزان صادرات خود را به گونه ای افزایش داد که تا اواخر قرن، نفت روسی در بیشتر بازارهای شرق جایگزین نفت آمریکایی شده بود و نیمی از تولید نفت جهان از نفت روسی تأمین می شد.»(۱۱)
در انگلیس نیز شرکت “شل” به همراه شرکت هلندی رویال داچ به عنوان رقیب شرکت استاندارد به فعالیت نفتی مشغول گردید ، پس از مدتی این دو شرکت با هم ادغام شدند و شرکت رویال داچ شل را تشکیل دادند. در ابتدای قرن بیستم مهمترین شرکتهای نفتی عبارت بودند از: شرکت استاندارد آمریکا و شرکت رویال داچ شل اروپایی. در ابتدا این دو شرکت به رقابت با هم پرداختند اما پس از یک دوره کشمکش، با یکدیگر کنار آمدند و بازارهای چین و ژاپن را میان خود تقسیم کردند. هنگامی که صحنه مبارزه به آمریکا و اروپا کشیده شد، این متارکه و توافق به پایان رسیدو مجدداً مبارزه ی این دو قطب نفتی آغاز شد. در دهه اول قرن بیستم یک استرالیایی به نام “ویلیام ناکس دارسی” که هفت سال پیش از آن امتیاز انحصاری بهره برداری از نفت را در قست اعظم ایران بدست آورده بود، به اولین میدان عمده نفت ایران رسید و برای بهره برداری از آن به تشکیل شرکت نفت انگلیس و ایران اقدام کرد.[۳۵] این شرکت که بعدها به شرکت نفت بریتانیا تغییر نام داد، به عنوان دومین شرکت بزرگ اروپایی (بعد از رویال داچ شل) وارد بازار نفت گردید .
به طور کلی از ابتدای تشکیل شرکتهای نفتی، هفت شرکت بزرگ وارد این عرصه شدند این شرکتها که به هفت خواهران معروفند عبارتند از: استاندارد نیوجرسی، استاندارد کالیفرنیا، گلف، تگزاکو، موبیل، رویال داچ شل و بریتیش پترولیوم. کمپانی نفت بریتانیا (بریتیش پترولیوم) همان شرکت نفت ایران و انگلیس است که براساس امتیاز دارسی و درسال ۱۹۰۹(۱۲۸۷) تشکیل گردید. پس از ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید از کمپانی نفت ایران و انگلیس، نام این کمپانی به کمپانی نفت بریتانیا ( B..P) تغییر یافت.[۳۶]
شرکتهای هفت گانۀ نفتی تا زمان تشکیل سازمان کشورهای صادر کنندۀ نفت (اپک) در سال۱۹۶۰، نبض بازار نفت را در دست داشتند، پس از تشکیل اپک و بویژه از سال ۱۹۷۳ میلادی یعنی زمان جنگ چهارم اعراب و اسراییل، اپک ابتکار عمل را در دست گرفت تصمیم گیری در مورد قیمت نفت تا حد زیادی به کشورهای صادرکننده واگذار شد.
یکی از رویدادهای مؤثر بر تاریخ نفت، جنگ جهانی اول بود. طی سالهای جنگ جهانی اول سهولت بارگیری و سوخت رسانی به کوره های کشتی های جنگی نفت سوز، برتری نفت را نسبت به ذغال سنگ اثبات کرد و لزوم تأمین و دسترسی به منابع نفت و وسایل حمل آن برای کشتی های جنگی و موتورهای زره دار و تانک ها، اهمیت سوق الجیشی و سیاسی و اقتصادی نفت را به طور بارزی نمایان ساخت. دولت انگلیس که از ابتدای جنگ به وسیله نیروی دریایی مقتدر خود با خرید اکثریت سهام شرکت نفت انگلیس و ایران کنترل شرکت مزبور را بدست آورده بود، با پشتیبانی مأموران امپراتوری در اکناف جهان و خاصه زیر لوای قیمومیت بر سرزمین های امپراتوری سابق عثمانی، بزودی پس از پایان جنگ توانست تقریباً کلیه منابع نفتی خارج از ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی را تحت تسلط خویش درآورد.[۳۷]
شوک های نفتی
درفاصلۀ سال های ۱۸۷۰ تا۱۹۲۰ بازار نفت پیوسته رو به گسترش بود و به تدریج، نفت جایگزین سایر مواد سوختی می شد. در پنجاه سال اولیۀ فعالیت بازار نفت (۱۸۶۰-۱۹۱۰) شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا بازار را در کبرنامه مارشال برای اروپا، متجلی گردید. … در سال ۱۹۴۸ جیمز فورستال، وزیر دفاع آمریکا یادداشتی به این مضمون برای ترومن رییس جمهور آمریکا ارسال داشت: بدون نفت خاورمیانه، برنامه ی و ذخایر نفت خاورمیانه برای صنایع جدید به منزله خون و ماده حیاتی می باشد. منطقه خلیج فارس به مثابه قلب و راه های دریایی اطراف آن مانند شاهرگ هایی هستند که ازطریق آنها خون و مواد حیاتی به تمام نقاط جهان فرستاده می‌شود.»[۳۸]
درسال ۱۸۷۹ حدود ۹۰ درصد از نفت آمریکا و ۹۵ درصد بازار جهانی نفت در اختیار شرکت “استاندارد اویل نیوجرسی” قرار داشت و درسال ۱۹۰۴ بالغ بر ۸۵ درصد از نفت آمریکا در پالایشگاه های این کمپانی تصفیه می شد.[۳۹] به تدریج رقبای جدیدی مانند روسیه و انگلیس در صحنه حضور یافتند؛ «در روسیه از سال ۱۸۷۲ دولت تزاری با مقرراتی که به منظور تشویق ورود سرمایه های خارجی وضع کردنل خود داشت و قیمت گذاری نفت تحت نظارت این شرکت شکل گرفت. کنترل قیمت نفت در این دوره در دست تولیدکنندگان نفت نبود اما هرکس که می توانست جریان ورود نفت را در بازار در اختیار گیرد، قادر بود بر قیمت نفت اثر بگذارد.[۴۰]
در دوره ۱۹۴۶ تا ۱۹۷۲ یعنی فاصله میان جنگ جهانی دوم و اولین شوک نفتی، خاورمیانه به منطقۀ اصلی تولید نفت تبدیل شد. در سال ۱۹۴۹ خاورمیانه و ونزوئلا مجموعاًحدود یک چهارم از نفت جهان را عرضه می کردند. لذا قیمت نفت براساس ضوابط حاکم بر دو منطقۀ خلیج فارس و خلیج مکزیک تعیین می گردید.
در ژوئیه ۱۹۵۶، دولت مصر کانال سوئز را ملی کرد و صادرات نفت خاورمیانه به غرب متوقف شد. صادرات نفت ونزوئلا نیز کاهش یافت. در نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ منابع سرشار نفتی در نیجریه، الجزایر، لیبی و ابوظبی کشف شد. این کشفیات قیمت نفت را تا شروع دهه ۱۹۷۰ در حالت ثبات نسبی و تنزل نگاه داشت. از دیگرتحولات این دوره، تأسیس اوپک در چهاردهم سپتامبر ۱۹۶۰ بود. با تشکیل این سازمان، قیمت واقعی نفت در فاصله علل پیدایش این وضع، عدم کفایت نفت تولیدشده برای پوشش مصرف بود. در سال ۱۹۷۲ آمریکا ۳۱ درصد از نفت مصرفی خود را وارد می کرد. طی سه سال اول دهۀ۱۹۷۰ مصرف نفت جهان سالانه ۶/۱ درصد رشد داشت. از سوی دیگر بی ثباتی سیاسی لیبی و سوریه نیز سبب کاهش عرضه نفت شد. به این ترتیب در پایان سال ۱۹۷۲ قیمت واقعی نفت هر بشکه ۳۷/۹ دلار بود.[۴۱]
چنانکه قبلاً گفته شد، تا زمان تشکیل اپک و بویژه تا قبل از شوک نفتی سال ۱۹۷۳، قیمت نفت توسط شرکتهای بزرگ نفتی (کشورهای مصرف کننده) تعیین می شد و کشورهای تولیدکننده نفت نقش چندانی در افزایش یا کاهش قیمت ها نداشتند. در این شرایط، جریان صادرات نفت عمدتاً به سود شرکتهای بزرگ خریدار نفت و هفت خواهران نفتی
نفت شد. این دو تحول، دو منشأ متفاوت داشت: یکی تلاش شرکتهای کوچکتر و مستقل نفتی، خصوصاً در ایالات متحده آمریکا برای بازیگری در بازار و صنعت نفت جهان و دیگری تلاش کشورهای صاحب نفت برای در دست گرفتن کنترل منابع نفتی که ریشه در اوج گیری فضای ناسیونالیستی در این کشورها داشت. این دو تحول علی رغم داشتن منشأ متفاوت، یکدیگر را تقویت کردند. از سوی دیگر، به تدریج نگرانی هایی درخصوص پایان یافتن منابع نفت ارزان جهان و کمبود عرضه در بازار پدید آمد. از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۳، میانگین نرخ رشد مصرف جهانی نفت سالانه ۵/۵ درصد بود، یعنی مقدار مصرف طی سیزده سال، دو برابر شده بود. کارشناسان اذعان داشتند که با استمرار چنین آهنگ رشدی، محدودیت فنی تولید درسال ۱۹۷۴ یا ۱۹۷۵ فرا می رسد. در همین زمان، بزرگترین صادرکننده نفت جهان (آمریکا) پس از جنگ جهانی دوم، به تدریج تبدیل به یک کشور عمده واردکننده نفت خام گردید.[۴۲] شوک تشکیل این سازمان، قیمت واقعی نفت در فاصله ۱۹۶۰ تا۱۹۷۰، ۱۷درصد کاهش یافت. با آغاز دهه ۱۹۷۰ بازار نفت تاحدودی رو به استحکام گذاشت. یکی از علل پیدایش این وضع، عدم کفایت نفت تولیدشده برای پوشش مصرف بود. در سال ۱۹۷۲ آمریکا ۳۱ درصد از نفت مصرفی خود را وارد می کرد. طی سه سال اول دهۀ۱۹۷۰ مصرف نفت جهان سالانه ۶/۱ درصد رشد داشت. از سوی دیگر بی ثباتی سیاسی لیبی و سوریه نیز سبب کاهش عرضه نفت شد. به این ترتیب در پایان سال ۱۹۷۲ قیمت واقعی نفت هر بشکه ۳۷/۹ دلار بود.[۴۳]
چنانکه قبلاً گفته شد، تا زمان تشکیل اپک
اول: در پی کاهش تدریجی اقتدار شرکت های بزرگ نفتی، برخی حوادث اقتصادی و سیاسی زمینه بروزشوک نفتی سال ۱۹۷۳ را که منجر به ۴برابر شدن قیمت نفت شد، فراهم کرد. در فوریه ۱۹۷۳ دولت آمریکا مجدداً ارزش دلار را ۱۰درصد کاهش داد و کشورهای عضو اپک در بیست و چهارم مهرماه ۱۳۵۲ (شانزدهم اکتبر ۱۹۷۳) تصمیم گرفتند ۹/۱۱ درصد بر قیمتهای اعلام شده بیافزایند[۴۴]. ازسوی
را وادار کنند تا از سرزمینهای اشغالی عقب نشینی کند.
به دنبال افزایش قیمت نفت توسط اپک، در آذرماه ۱۳۵۲ بهای هر بشکه نفت به ۵/۱۱ دلار رسید. این مسأله موجب شد با وجود عدم مشارکت ایران در تحریم نفتی، حدود ۵/۴ میلیون بشکه نفت خام در روز از بازار حذف شود و نگرانی بی سابقه ای در کشورهای صنعتی بوجود آید، در نتیجه، اولین شوک نفتی رخ داد و به ۴برابرشدن قیمت نفت انجامید.[۴۵] بعد از سال ۱۹۷۴، مصرف ذغال سنگ و انرژی هسته ای توسط کشورهای صنعتی بطور عمده افزایش یافت و سرمایه گذاری های کلان برای استخراج نفت در آمریکا، آسیا و دریای شمال آغاز شد.[۴۶] درنتیجۀ این اقدامات و تحت تاثیر سایر عوامل ، التهاب بازار نفت پس از دوسال فروکش کرد و تا شوک بعدی (۱۹۷۹) ، تقریباً اوضاع عادی بر بازار نفت حکمفرما بود.
کشورها داشت. این دو تحول علی رغم داشتن منشأ متفاوت، یکدیگر را تقویت کردند. از سوی دیگر، به تدریج نگرانی هایی درخصوص پایان یافتن منابع نفت ارزان جهان و کمبود عرضه در بازار پدید آمد. از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۳، میانگین نرخ رشد مصرف جهانی نفت سالانه ۵/۵ درصد بود، یعنی مقدار مصرف طی سیزده سال، دو برابر شده بود. کارشناسان اذعان داشتند که با استمرار چنین آهنگ رشدی، محدودیت فنی تولید درسال ۱۹۷۴ یا ۱۹۷۵ فرا می رسد. در همین زمان، بزرگترین صادرکننده نفت جهان (آمریکا) پس از جنگ جهانی دوم، به تدریج تبدیل به یک کشور عمده واردکننده نفت خام گردید.[۴۷] شوک تشکیل این سازمان، قیمت واقعی نفت در فاصله ۱۹۶۰ تا۱۹۷۰، ۱۷درصد کاهش یافت. با آغاز دهه ۱۹۷۰ بازار نفت تاحدودی رو به استحکام گذاشت. یکی از علل پیدایش این وضع، عدم کفایت نفت تولیدشده
شوک دوم :دومین شوک نفتی هنگامی ظاهر شد که صنایع نفت ایران در بهبوحه انقلاب اسلامی و در پی اعتصاب کارگران دچار اختلال گردید. بعد از شوک اول نفتی (یعنی ازسال ۱۹۷۴) به دلیل فشار کشورهای صنعتی بر تولیدکنندگان نفت و افزایش تولید توسط عربستان سعودی، روند صعودی قیمت متوقف شده بود، اما در مهرماه ۱۳۵۷ ،( اکتبر ۱۹۷۸) اعتراضات در ایران گسترش یافت و به تدریج کارکنان موسسات اقتصادی بویژه صنعت نفت دست به اعتصاب زدند. تأثیر روانی انقلاب ایران بر بازار جهانی نفت از یکسو و کاهش تدریجی صادرات نفت ایران ازسوی دیگر، زمینۀ افزایش قیمت را فراهم کرد.
کاهش تدریجی، هم در تولید و هم در صادرات نفت ایران صورت گرفت به طوری که میزان تولید نفت ایران که در اکتبر ۱۹۷۸، ۵/۵ میلیون بشکه در روز بود، در ماه بعد به ۵/۳ میلیون بشکه و دوماه بعد، به دو میلیون و سیصد هزار بشکه کاهش یافت. در ابتدا این کاهش تدریجی با افزایش تولید عربستان، عراق، انگلستان، نروژ و مکزیک جبران گردید و تا دی ماه ۱۳۵۷ کمبود چندانی در بازار احساس نشد.[۴۸] اما با ادامۀ بحران، عربستان سعودی نتوانست تعادل عرضه و تقاضا را حفظ کند. بی نظمی در صادرات نفت ایران هزینه های نفت جهان را از هر زمان دیگری بیشتر کرده بود به گونه ای که قیمت نفت، به حدود ۴۰ دلار درهر بشکه رسید.[۴۹]
علاوه بر کاهش عرضه نفت،
۱۹۸۰ میلادی اوضاع دگرگون گردید و از اوایل سال ۱۹۸۱ دگرگونی هایی در بازار نفت بوجود آمد که زمینه کاهش قیمت را فراهم کرد. تعدادی از این دگرگونی ها عبارت بودند از:
افزایش تولید کشورهای غیراپک
رکود اقتصادی و به تبع آن، تشویق سیاست های صرفه جویی در کشورهای مصرف کنندۀ نفت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]