کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



قیود امنیتی سیستم تحت تاثیرخروج تجهیزات سیستم برای تعمیر و نگهداری می­باشند. مشخص کردن دقیق روز و ساعت شروع تعمیر و نگهداری هر تجهیزی نیاز به دقت بالایی دارد. بنابراین پخش بار سیستم قدرت با توجه به زمان­بندی تعمیر و نگهداری و پیش ­بینی بار شبکه باید انجام پذیرد. این نوع مطالعه­ زمان­بندی تعمیر و نگهداری به نام تعمیر و نگهداری کوتاه­مدت شناخته می­ شود [۴].
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۱-۵- تجدید ساختار[۲۸] سیستم قدرت و ایجاد بازار برق[۲۹]
شرکت­های برق به مدت چندین دهه به صورت انحصاری[۳۰] عمل می­کردند. این شرکت­های انحصاری، کنترل کامل فروش برق را در محدوده­ خود در اختیار داشتند و هیچ شرکت دیگری در این محدوده با آن­ها رقابت نداشت. کنترل تجارت برق در مراحل تولید، انتقال و توزیع صورت می­گرفت. شکل (۱-۱) نشان­دهنده ساختار انحصاری می­باشد. در چنین ساختاری، یک شرکت برق [۱۰]:

 

    • مالکیت بیشتر واحدهای تولیدی و تجهیزات انتقال موجود در محدوده­ جغرافیایی خود را بر عهده دارد و مسئول کنترل آن­ها می­باشد.

 

    • انحصار فروش انرژی الکتریکی در محدوده­ جغرافیایی خود را در اختیار دارد.

 

    • وظیفه­ی تامین انرژی الکتریکی مشترکین بر عهده­ آن می­باشد.

 

    • دارای مالکیت عمومی[۳۱] می­باشد که هدف آن کسب سود نمی ­باشد و تعرفه­های آن توسط سازمان­های نظارتی وضع می­شوند.

 

شکل ۱-۱: سیستم قدرت انحصاری (الف) با ساختار عمودی[۳۲]، (ب) با ساختار مطابق قانون تنظیم مقررات شرکت­های عمومی برق[۳۳] (PURPA) در سال ۱۹۷۸ [۱۰]
سیستم­های انحصاری با ساختار عمودی دارای کارایی مناسبی نمی­باشند. برخی از مهم ترین عوامل عدم­کارایی این سیستم­ها عبارتند از:

 

    • کاهش انگیزه برای بهره ­برداری بهینه از سیستم.

 

    • سرمایه ­گذاری­های غیر­ضروری.

 

    • عدم انعکاس قیمت تمام­شده تولید در قیمت فروش آن.

 

    • وابستگی بسیار زیاد صنعت برق به دولت.

 

    • محدودیت مصرف­ کنندگان در انتخاب تامین­کنندگان انرژی خود.

 

با توجه به این عوامل، بحث تجدید ساختار در صنعت برق مطرح گردید. هدف اصلی از تجدید ساختار، فراهم آوردن شرایطی است که بازار از طریق افزایش رقابت، بهای فروش برق را تعیین کند و هزینه­ها را کاهش دهد. تجدید ساختار بازار آزادی را فراهم می­ کند که در آن تامین­کنندگان توان و خدمات انرژی الکتریکی به رقابت با هم می­پردازند. در چنین محیط مبتنی بر رقابتی، مشترکین نیز در انتخاب تامین­کنندگان انرژی خود آزاد می­باشند.
تجدید ساختار ایجاب می­ کند که سه بخش اصلی صنعت برق از هم مجزا گردند و همچنین مالکیت سیستم انتقال باید از کنترل آن جدا گردد. علاوه بر این، اندازه گیری و ارائه­ صورت­حساب مشترکین که در سیستم­های انحصاری با ساختار عمودی به وسیله­ خود شرکت برق انجام می­شد، در محیط تجدید ساختار شده توسط عناصر بازار و در محیطی رقابتی انجام می­گیرد. بازار رقابتی برای تولید و همچنین دسترسی مستقیم خرده­فروش­ها[۳۴]، هر دو مستلزم جداسازی مالکیت سیستم انتقال از کنترل آن می­باشند. البته عملیات بهره ­برداری از سیستم انتقال برعهده­ی بهره­بردار مستقل سیستم[۳۵] (ISO) می­باشد. بهره­بردار مستقل سیستم از همه اجزای بازار از جمله تولیدکنندگان، ارائه­دهندگان خدمات انتقال، توزیع­کنندگان و مصرف­ کنندگان مستقل می­باشد. یکی از اهداف مهم بهره­بردار مستقل سیستم، بهره ­برداری مناسب از سیستم با حفظ سطح قابل قبولی از قابلیت اطمینان می­باشد. تجدید ساختار یک فرایند پیچیده می­باشد که در کشورهای گوناگون به روش­های مختلفی اجرا می­گردد. در هر صورت، به طور معمول بخش تولید تنها بخشی است که به طور کامل تجدید ساختار می­ شود و بخش­های انتقال و توزیع همچنان به صورت کنترل شده بهره ­برداری خواهند شد [۱۰].
یک سیستم تجدید ساختار شده در شکل (۱-۲) نشان داده شده است. در این ساختار، شرکت­های تولیدی[۳۶] (GENCOs) دارای مالکیت مجزا می­باشند و برای فروش انرژی الکتریکی به مشترکین به رقابت با یکدیگر می پردازند. البته این شرکت­ها دیگر توسط بخشی از بازار که کنترل­ کننده­ سیستم انتقال می­باشد، اداره نمی­شوند. شرکت­های انتقال[۳۷] (TRANSCOs) توان الکتریکی را از طریق خطوط فشار قوی از مکانی به مکان دیگر منتقل می­ کنند. شرکت­های توزیع[۳۸] (DISCOs) انرژی الکتریکی را به سطح خرده­فروشی انتقال می­ دهند و امکان دارد که خود نیز تامین­کننده­ انرژی الکتریکی برخی از مشترکین باشند [۱۰].

شکل ۱-۲: سیستم قدرت تجدید ساختار شده [۱۰]
به طور کلی، پس از تجدید ساختار در سیستم قدرت اجزای فنی و اقتصادی جدیدی در محیط­های بازار انرژی الکتریکی ایجاد شده ­اند که عبارتند از: شرکت­های تولیدی، شرکت­های انتقال، شرکت­های توزیع، خرده­فروش ها، تجمیع­کننده ها[۳۹]، بازاریاب­ها[۴۰] و واسطه­ها[۴۱]. این عناصر در پیوست (الف) شرح داده شده ­اند.
۱-۶- برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری در سیستم­های قدرت تجدید ساختار شده
در طول دهه­های اخیر، تعمیر و نگهداری یکی از رشته­هایی است که تغییرات بسیاری را تجربه کرده است. این تغییرات که ناشی از افزایش گسترده در تعداد و تعدد دارایی­ های فیزیکی می­باشند، منجر به طراحی­های پیچیده در تعمیر و نگهداری و ارائه­ تکنیک­های جدید حل مسئله و رویکردهای جدید به سازماندهی آن شده است [۱].
یکی از مهم­ترین تغییرات صورت گرفته در سیستم­های قدرت، تغییر ساختار آن از شرایط سنتی و متمرکز به شرایط بازار برق و تجدید ساختار شده می­باشد. این تجدید ساختار در سیستم قدرت موجب تغییراتی در برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری می­ شود.
تجدید ساختار در صنعت برق منجر به رویکردهای مبتنی بر بازار برای جداسازی بسیاری از خدماتی شده است که به وسیله­ نهادهایی با منافع شخصی اداره می­شوند. ایجاد رقابت، بهره ­برداری سیستم به­هم­پیوسته­ی قدرت را در افق کوتاه­مدت متأثر می کند. به علاوه، تاثیرات بلند­مدت­تری نیز بر مسائل برنامه­ ریزی سیستم قدرت ایجاد می کند. بنابراین مفاهیم جدیدی در مسائل برنامه­ ریزی سیستم قدرت باید در نظر گرفته شود.
امروزه هزینه­ های تعمیر و نگهداری سیستم قدرت، با افزایش انتظارات برای قابلیت اطمینان بالا، در حال افزایش می­باشد. شرکت­های برق سالیانه هزینه­ های بسیاری را برای حفظ قابلیت عملیاتی سیستم در حالت امن و کارا متحمل می­شوند. عملیات تعمیر و نگهداری در حال حاضر وابسته به زمان بوده و در برخی از شرکت­ها نیز براساس شمارنده­های دیگری نظیر تعداد انجام عملیات بهره ­برداری و یا بازرسی­های ویدیویی انجام می­ شود. روش­های موجود بسیار محافظه ­کارانه بوده و ممکن است منجر به این شوند که تعمیر و نگهداری در بازه­های غیرضروری انجام شود و یا تعمیر و نگهداری برای تجهیزاتی که به آن نیاز دارند، انجام نشود. روش­های جدیدی برای محیط تجدید ساختار شده مورد نیاز می­باشد، تا به مدیران این امکان را بدهد که در عین حالی که گام­های مناسبی برای حفظ قابلیت اطمینان سیستم برداشته می­ شود، هزینه­ها نیز کنترل شده و در صورت امکان کاهش یابند. در خلال این مسائل، با جداسازی صورت گرفته پس از تجدید ساختار در صنعت برق، این مسئله ایجاد شده است که تصمیم ­گیری درمورد یک مسئله­ خاص همچون زمان شروع تعمیر و نگهداری از سوی چند نهاد مجزا که اهداف یکسانی را دنبال نمی­کنند، انجام می­ شود. بنابراین در مطالعه­ مسائل صنعت برق تجدید ساختار شده، همواره این نکته که از دید کدام یک از نهاد ها مورد بررسی قرار می­گیرد، باید در نظر گرفته شود [۱].
همزمان با حرکت به سمت عملیات مبتنی بر بازار، ابزارهای تصمیم ­گیری به منظور ارزیابی تاثیر رقابت باید ایجاد گردند. رقابت بازاری، چالش­های جدیدی را برای شرکت­های برق ایجاد نموده است که یکی از آن­ها انتخاب راهکارهای برنامه­ ریزی عملیاتی مناسب برای تهیه­ برنامه زمان­بندی تعمیر و نگهداری تجهیزات است. این انتخاب باید هماهنگی بین برنامه­ ریزی زمان­بندی بلند­مدت و کوتاه­مدت را در نظر بگیرد. در عین حال، باید مصالحه­ی هزینه-فایده را نیز درمورد خروج­های تعمیر و نگهداری بر شرکت­های تجدید ساختار شده لحاظ نماید. نکته­ی مهم در محیط تجدید ساختار شده این است که بهره­بردار سیستم به دنبال افزایش قابلیت اطمینان سیستم می­باشد و تولیدکنندگان به دنبال حداقل کردن هزینه­ها و حداکثر کردن سود خود می­باشند. بنابراین باید در برنامه­ ریزی اهداف هر دو طرف در نظر گرفته شود [۱۰].
علاوه بر موارد فوق، خروج برخی از واحدهای تولیدی ممکن است که قیمت بازار را برای بازه­های زمانی طولانی دست­خوش افزایش کند. بنابراین بهره­بردار مستقل سیستم باید بررسی کند که خروج واحدهای تولیدی موجب اعمال قدرت در بازار نگردد. البته ممکن است که این اعمال قدرت الزاماً به­ طور عمدی صورت نگیرد.
به طور خلاصه می­توان گفت که در محیط تجدید ساختار شده، نگاه­های جدیدی به مسائل موجود صنعت برق مورد نیاز است. باید دقت کرد که ماهیت هزینه­ها و روش­های ریاضی به کار گرفته­شده در محیط جدید تفاوت چندانی با مدل­های پیشین ندارد. مسئله­ای که باید مدنظر قرار گیرد، مدل­سازی­های جدید با رویکردهای بازار محور و برنامه­ ریزی غیرمتمرکز با هدف رعایت بی­طرفی و عدالت بین بازیگران بازار است. لذا رویکردهای جدیدی به مسئله شده است که در محیط سنتی مورد توجه نبوده است.
فصل دوم
مروری بر پژوهش­های پیشین در زمینه­ تعمیر و نگهداری در شرایط بازار برق
۲-۱- مقدمه
زمان­بندی تعمیر و نگهداری پیشگیرانه، هم در سیستم­های یکپارچه­ی عمودی و هم در سیستم­های تجدید ساختار شده، یک چالش می­باشد. سیستم­های قدرت پیش­تر به صورت انحصاری بهره ­برداری و اداره می­شدند. در چنین شرایطی، یک شرکت برق مدیریت و بهره ­برداری از سیستم تولید، انتقال و توزیع را بر عهده دارد و به تنهایی مسئول کنترل تمام جنبه­ های برنامه­ ریزی، طراحی و بهره ­برداری سیستم می­باشد [۱۱]. زمان­بندی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی یکی از مهم­ترین فعالیت­های برنامه­ ریزی بهره ­برداری می­باشد، که خطر خروج ظرفیت را کاهش می­دهد. در سیستم­های قدرت با ساختار عمودی، بهره­بردار سیستم باید این مسئله را از طریق یک بهینه­سازی انفرادی مدیریت کند، زیرا تمام واحدهای تولیدی تحت اختیار آن می­باشند [۱۲]. همان­طور که در فصل قبل ذکر شد، خروج برای تعمیر و نگهداری، قابلیت اطمینان سیستم را کاهش می­دهد و بر هزینه­ بهره ­برداری می­افزاید. بنابراین در یک سیستم سنتی هدف بهره­بردار در تعیین زمان­بندی تعمیر و نگهداری، فراهم کردن برنامه­ای برای دستیابی به ترکیبی مناسب از بیشترین قابلیت اطمینان و کمترین هزینه می باشد[۱۳]. پس می­توان گفت که در سیستم­های قدرت سنتی با ساختار عمودی، زمان­بندی تعمیر و نگهداری واحدها توسط بهره­بردار به صورت مرکزی و بر اساس اقتصاد و امنیت سیستم انجام می­ شود و این برنامه به تولیدکنندگان تحمیل می­ شود [۱۴ و ۱۵].
در هر صورت، این چارچوب تمرکز­گرا درمورد سیستم­های تجدید ساختار شده اخیر صادق نمی ­باشد. زیرا با مقررات­زدایی[۴۲] که در دهه­ اخیر در صنعت برق صورت گرفت، تاسیسات تولیدی خصوصی­سازی شدند و مالکیت آن­ها به شرکت­های تولیدی که نهادهایی با منافع شخصی[۴۳] هستند، واگذار شد. در سیستم­های جدید، تضمین قابلیت اطمینان سیستم همچنان بر عهده­ بهره­بردار می­باشد، که در چارچوب جدید بهره­بردار مستقل سیستم نامیده می­ شود، اما سود یا هزینه­ تولیدکنندگان و یا مصرف کنندگان دیگر به او مربوط نمی ­باشد. بنابراین، زمان­بندی تعمیر و نگهداری واحدها دیگر فقط مسئله­ بهره­بردار مستقل سیستم نمی ­باشد، بلکه یک موضوع مهم برای تولیدکنندگان توان نیز می­باشد، که قصد افزایش سود و کاهش خطر و بنابراین کاهش هزینه­ های مربوط به خرابی واحدها را دارند [۱۳ و ۱۵].
بنابراین، با گسترش بحث تجدید ساختار در سیستم­های قدرت، موضوع تعمیر و نگهداری در محیط­های تجدید ساختار شده نیز به یکی از موضوع­های چالش برانگیز تبدیل شد. مرجع [۱۶] جزو نخستین مراجعی بود که به موضوع تعمیر و نگهداری در سیستم­های قدرت تجدید ساختار شده پرداخت. مرجع [۱۰] نیز از نخستین مراجعی است که به طور مفصل به تعمیر و نگهداری در محیط­های تجدید ساختار شده پرداخته و جوانب مختلف آن از جمله هماهنگ­سازی آن با برنامه ­های کوتاه­مدت و بلندمدت دیگر را نیز بررسی نموده است.
در این فصل، به دسته­بندی و بررسی پژوهش­های صورت­پذیرفته در موضوع تعمیر و نگهداری در محیط­های تجدید ساختار شده و شرایط بازار برق پرداخته می­ شود. در بخش­هایی که در ادامه می­آیند، ابتدا به بررسی پژوهش­های موجود در زمینه­ برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری از دیدگاه واحدهای تولیدی پرداخته می­ شود. در بخش بعد از آن، پژوهش­هایی که در زمینه­ هماهنگ­سازی برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری از دیدگاه بهره­بردار مستقل سیستم می­باشند، مورد بررسی قرار می­گیرند. در بخش آخر نیز، به بررسی پژوهش­هایی در زمینه­ برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی و خطوط انتقال پرداخته می­ شود.
۲-۲- برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری از دیدگاه واحدهای تولیدی
در بازارهای برق، یک شرکت تولیدی، یک نهاد با منافع شخصی می­باشد که مسئول زمان­بندی خروج برای تعمیر و نگهداری واحدهای خودش می­باشد. یک شرکت تولیدی در هنگام برنامه­ ریزی خروج برای تعمیر و نگهداری قصد کمینه کردن خطرات مالی[۴۴] بالقوه را دارد. این برای یک شرکت تولیدی بسیار مهم است که زمان­بندی خروج برای تعمیراتی را تعبیه کند که درآمد بالقوه­اش را تضمین نماید.
در مرجع [۱۷]، راهکاری برای زمان­بندی تعمیر و نگهداری مبتنی بر قیمت[۴۵] برای واحدهای تولیدی در سیستم­های تجدید­ساختار­شده ارائه شده است. این نوشته از دیدگاه شرکت­های تولیدی به تعیین زمان­بندی برای تعمیر و نگهداری می ­پردازد که دغدغه­ی اصلی آن­ها بیشینه کردن سود انتظاری و کمینه کردن خطرات وابسته به آن می باشد. بنابراین، قابلیت اطمینان هدف بهره­بردار مستقل سیستم باقی خواهد ماند. روش پیشنهادی در این نوشته، دارای ویژگی­های زیر می­باشد:

 

    1. زمان­بندی خروج برای تعمیر و نگهداری در افق زمانی میان­مدت با برنامه­ ریزی مشارکت واحدهای تولیدی مبتنی بر قیمت[۴۶] (PBUC) هماهنگ می­ شود. قیود متصل­کننده ­ای[۴۷] معرفی شده ­اند تا بین تصمیمات خروج برای تعمیر و نگهداری مبتنی بر خطر[۴۸] و راهکار مشارکت واحدهای تولیدی مبتنی بر برنامه­ ریزی خطی[۴۹] ارتباط برقرار کنند. تخصیص میان­مدت و بهره ­برداری کوتاه­مدت منابع، شامل مصرف سوخت و آلودگی مجاز نیز با زمان­بندی تعمیر و نگهداری مبتنی بر خطر هماهنگ شده ­اند.

 

    1. بر­اساس یک مدل تصادفی[۵۰] مبتنی بر روش مونت کارلو[۵۱] ، عدم­قطعیت در قیمت انرژی، خدمات جانبی و سوخت در نظر گرفته شدند. همچنین، راهکار ساده­سازی سناریو[۵۲] برای مصالحه بین دقت حل و زمان محاسبه اتخاذ گردید. روش ترمیم لاگرانژ[۵۳] اتخاذ گردید، برای ترمیم مجموعه قیود و تجزیه­ی مسئله­ تصادفی اصلی به مجموعه­هایی از زیرمسئله­ها که هر کدام مطابق با یک سناریو می­باشند. قیود بهره­بردای از منابع نیز در هر سناریو ترمیم می­گردند. همچنین روش زیرگرادیان جانشین اصلاح شده[۵۴]، برای سرعت بخشیدن به همگرایی اعمال گردیده است.

 

    1. خطر مرتبط با تصمیم ­گیری تعمیر و نگهداری شرکت تولیدی و عدم­قطعیت­های قیمت بازار نیز در نظر گرفته شدند و راهکار خطر انتظاری اتخاذ گردید تا خطر در سطح قابل قبولی حفظ شود.

 

مرجع [۱۸]، روشی مبتنی بر نظریه­ بازی[۵۵] برای برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی در شرایط بازار معرفی کرده است. در این مرجع یک چارچوب مبتنی بر نظریه­ بازی برای بررسی رفتارهای استراتژیک شرکت­های تولیدی معرفی شده است. در این نوشته، مسئله­ برنامه­ ریزی تعمیر و نگهداری به صورت یک بازی بدون همکاری پویا[۵۶] با فرض وجود اطلاعات کامل، فرمول­بندی شده است. بازیگران این بازی، شرکت­های تولیدی می­باشند می­خواهند سود خود را بیشینه کنند، و بازدهی هر بازیگر به صورت سود کسب شده از بازار مزایده­ی انرژی تعریف می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:53:00 ق.ظ ]




  • ضرورت تحول اساسی دربخش کشاورزی(علی‌رغم نگران نبودن بخش کشاورزی به عضویت در سازمان تجارت جهانی(WTO) (آذری، ۱۳۸۶: ۳۶)

 

۲-۲-۲-۱۳ سیاست‌ها
با توجه به سیـاست‌های اعمالی و در حال اجرای چند سال اخـیر، اغلب سیاست‌ها در راستـای ایجاد
آمادگی برای پیوستن به بازارهای جهانی بوده‌اند. ازجمله سیاست‌های مربوط به تعدیل یکسان‌سازی نرخ ارز، تغییر ممنوعیت‌های وارداتی به نظام تعرفه‌ای، هدفمندی یارانه­ها، خصوصی‌سازی در بخش مالی و …، که خود موجب کاهش آسیب‌ها و تبعات منفی در پیوستن به این سازمان خواهد بود و از ایجاد شوک‌های ناگهانی به اقتصاد کشور و بروز بحران جلوگیری می‌کند. (آذری، ۱۳۸۶: ۳۷)
پایان نامه - مقاله - پروژه
اما سیاست‌هایی نیز در این رهگذر باید مورد بررسی قرار گیرند:

 

  • اصلاح زیرساخت‌های اقتصادی برای ایجاد شرایط رقابت با سایر کشورها

 

  • تلاش برای تقویت بنیه تحقیقاتی و علمی کشور برای دستیابی به روش‌های تولیدی نوین در بخش صنعت کشاورزی.

 

  • اصلاح نظام پولی و بانکی برای تسریع در فعالیت‌های اقتصادی در عرصه بین‌الملل

 

  • مشارکت در مذاکرات سازمان تجارت جهانی از طریق مطالعات مستمر و تحقیقات دقیق اقتصادی و حقوقی توسط گروه کاری منسجم و متخصص

 

  • تنوع‌بخشی به تولیدات صنعتی و کشاورزی از لحاظ کمی و کیفی

 

  • اصلاح سیاست‌های گمرکی برای تسریع در صادرات

 

  • وضع قوانین برای تضمین سرمایه‌گذاری خارجی و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری

 

  • ایجاد نظام آماری دقیق و روزآمد

 

  • تربیت کارشناسان خبره در شناخت موضوعاتی که در سازمان تجارت جهانی مطرح است.

 

  • تقویت ­زیر ساخت‌های علمی ­مربوط به ­تجارت­ جهانی از لحاظ حقوقی و علمی و کسب تجربیات کشورهای دیگربرای افزایش توانایی وقدرت­چانه‌زنی هیات‌های ایرانی مذاکره‌کننده. (آذری، ۱۳۸۶: ۳۸-۳۷)

 

۲-۲-۲-۱۴ سازمان‌های بین‌المللی

 

  • سازمان تجارت جهانی که هدفش عملا کاهش تعرفه وحذف سایر موانع غیرتعرفه‌ای، کاهش وحذف­یارانه­های تولیدوصادرات،حذف­وکاهش­مداخلات­دولتی­درامورتولیدی­وصادراتی و…به منظور افزایش حجم تجارت جهانی وجلوگیری ازاقدامات منحرف‌کننده­تولیدو تجارت است.

 

  • بانک جهانی که از طریق الزام و تشویق، کشورها را مجبور به بکارگیری سیاست‌های آزادسازی و خصوصی‌سازی می کند.

 

  • صندوق بین‌المللی پول که با دادن مشاوره و ارائه راهکار، اقتصادهای ملی را به ادغام در اقتصاد جهانی تشویق می کند. (آذری، ۱۳۸۶: ۳۸)

 

۲-۲-۲-۱۵ اتحادیه‌های منطقه‌ای
اعضای این اتحادیه‌ها با امضای پیمان‌نامه به منظور رونق تجارت ‌آزاد و کاهش تعرفه‌های گمرکی بین
خود، سازمان منطقه‌ای به وجود می‌آورند. (آذری، ۱۳۸۶: ۳۷)
اصول سازمان تجارت جهانی را می‌توان بعنوان اهداف مشترک سازمان‌های بین‌المللی و اتحادیه‌های منطقه‌ای مطرح کرد که این اصول تحت عنوان سه اصل کلی آزادسازی، مقررات­زدایی و خصوصی ‌سازی مطرح می‌شوند:

 

  • آزاد سازی

 

 

 

  • آزادسازی تجارت خارجی

 

  • آزادسازی نرخ کالاها و خدمات

 

  • آزادسازی نرخ بهره

 

  • آزادسازی نرخ ارز

 

 

 

  • مقررات‌زدایی

 

 

 

  • یارانه‌ها

 

  • ضد دامپینگ

 

  • موانع تجارت فنی

 

  • موارد گات (که در مذاکرات دور اروگوئه ذکر شده است)

 

 

 

  • خصوصی‌سازی(آذری، ۱۳۸۶: ۴۰-۳۹)

 

۲-۲-۲-۱۶ عوامل بازدارنده در راه عضویت ایران
با توجه به شرایط لازم برای حضور موفق اقتصادهای ملی در اقتصاد جهانی و قواعدی که تحت الزامات و سفارشات WTO باید از جانب اقتصادهای ملی رعایت شوند و شرایطی که بر اقتصاد ایران حاکم است، به بررسی این موضوع پرداخته می‌شود که چه عواملی بعنوان بازدارنده عضویت ایران در این سازمان نقش خواهند داشت. (آذری، ۱۳۸۶: ۴۱)
۲-۲-۲-۱۶-۱ ساختار تولید نامناسب
در مورد ساختار تولیدی کشور باید گفت که بخش عمده‌ای از مشکلات اقتصادی کشور به ساختار تولید و بی‌کشش بودن منحنی عرضه کل اقتصاد بازمی‌گردد. کمبود سرمایه و تکنولوژی مناسب و مدرن از یک طرف موجب گردیده که بخش عرضه اقتصاد توانایی هماهنگ نمودن خود با تقاضای در حال افزایش را نداشته باشد و از طرف دیگر موجب افزایش بیکاری در کشور شده است. در چنین شرایطی حضور در عرصه اقتصاد جهانی و باز کردن درهای اقتصاد کشور به روی آ‌ن بسیار سخت و دشوار خواهد بود، زیرا به دلیل بی‌کشش بودن منحنی عرضه، قادر به افزایش تولید در سطح صادرات گسترده نخواهیم بود و متقابلا به دلیل تقاضای انباشته شده در کشور، بازشدن اقتصاد منجر به افزایش گسترده واردات خواهد شد. این امر می‌تواند پیامدهای منفی متعددی را درپی داشته باشد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:52:00 ق.ظ ]




۶٫ علامه سید ضیاءالدین رضوى، امام جمعه در شهر گلگت؛
۷٫ خورشید انور، وکیل دادگسترى و دبیر نهضت جعفریه پاکستان؛
۸٫ دکتر جعفر محسن، پزشک برجسته در شهر کراچى؛
۹٫ سبط جعفر، شاعر و استاد دانشگاه.
علاوه بر این، عناصر وهابیت تکفیرى، در سال‏هاى گذشته بسیارى از چهره‏هاى سیاسى، نظامى، و مذهبى و شخصیت‏هاى برجسته از جمله: پزشکان، وکیلان و افسران عالى رتبه دیگر را در این کشور به شهادت رسانده‏اند.
مبحث ششم: استفاده از کودکان به عنوان سرباز
کودکان آواره و بی سرپرست از جمله کودکان قربانی جنگ و مخاصمات مسلحانه داخلی هستند. براساس آمار از بین سی میلیون آواره دنیا ، ۸۰ % آنان را کودکان تشکیل می دهند۱ و هر روز حدود ۵۰۰۰ کودک آواره به جمع آوارگان اضافه می شود. این کودکان آواره در دو گروه آوارگان داخلی و بین المللی تقسیم می شوند.[۲۹۵] از زمان های قدیم , حمایت از حقوق کودکان قربانی جنگ یکی از موضوعات اساسی حقوق جنگ بود و نخست درحقوق بین المللی عرفی و پس از آن در قالب اسناد بین المللی به این موضوع پرداخته شده است.
اعلامیه ۱۶ سپتامبر ۱۹۲۶ جامعه ملل, اولین اعلامیه حمایت از کودکان است که تحت عنوان اعلامیه ژنو تصویب شد و در مقدمه و پنج ماده آن به حمایت جسمی و روحی کودکان توجه زیاد به عمل آمد. پس از آن در ماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ حق پناهندگی برای همه ازجمله کودکان، در کشورهای دیگر مورد پذیرش قرار گرفت. سپس کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو در مورد حقوق کودکان قربانی مخاصمات مسلحانه تدوین گردید و در۲۰ نوامبر ۱۹۵۹ اعلامیه حقوق کودک تحت نظارت سازمان ملل۱ تصویب شد و بر اعلامیه ژنو تأکید ورزید. در قطعنامه های ۲۴۴۴ (XXIII ) 19 دسامبر ۱۹۶۸ و ۲۵۹۷ ( XXIV ) 16 دسامبر ۱۹۶۹ و ۲۶۷۴ (XXV) و ۲۶۷۵ ( XXV ) 9 دسامبر ۱۹۷۰ به موضوع حمایت از حقوق بشر و اصول بنیادی راجع به حمایت از افراد غیرنظامی در زمان مخاصمات مسلحانه اشاره شده است. در قطعنامه ۱۵۱۵ (XLVIII ) شورای اقتصادی و اجتماعی مورخه ۲۸ مه ۱۹۷۰ از مجمع عمومی سازمان ملل تقاضای تدوین اعلامیه ای در مورد حمایت از زنان و کودکان در مواقع بحرانی یا جنگ گردید که در پاسخ مجمع عمومی در ۱۴ دسامبر ۱۹۷۴ اعلامیه مربوط به حمایت از زنان و کودکان در مواقع بحرانی و مخاصمات مسلحانه را به تصویب رساند. سه سال بعد در ۱۹۷۷ دو پروتکل الحاقی به کنوانسیون ژنو ۱۹۴۹ در مورد حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید.[۲۹۶] در ۱۹۹۵ شورای امنیت طی قطعنامه۱۲۶۱ حمله به مراکز مورد حمایت بین المللی ازجمله مکانهای تجمع کودکان مانند مدارس و بیمارستانها را محکوم کرد. سازمان بین المللی کار در مقاوله نامه ۱۸۲ خود در سال ۱۹۹۹ به کار گیری کودکان در جنگ و مخاصمات مسلحانه داخلی را بعنوان یکی از اشکال اشتغال سخت و زیان آور کودکان ممنوع دانست.[۲۹۷] در قطعنامه ۱۲۶۱ شورای امنیت در سال ۱۹۹۹ تأکید شد، که همه دولتها باید به عدم مجازات ناقضان کنوانسیونهای ژنو ۱۹۴۹ پایان داده، مسؤولان را تعقیب کنند. مأموریت های ویژه سازمان ملل متحد برای حقیقت یابی در این موارد می تواند نقش عمده ای ایفاء کند. برای مثال , یونیسف در تیمور[۲۹۸] شرقی کمیسیون تحقیق در مورد جرایم برضد کودکان تشکیل داده ، مأموریت تطبیق سازمان ملل در گواتمالا وظایفی شبیه به کمیسیون تحقیق به عهده دارد. در همین زمینه , یونیسف و کمیسیاریای عالی حقوق بشر در جهت ایجاد یک کمیسیون ویژه برای جستجوی کودکان ناپدید شده در مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی گام بر می دارند. در حال حاضر براساس تحولات حقوق بین الملل ، دولتها امکان اعمال صلاحیت خود را بر اشخاصی که در قلمرو آنها حضور دارند و مظنون به ارتکاب جرایم جنگی بر ضد کودکان می باشند , دارا هستند و بویژه در موارد نقض شدید کنوانسیون ژنو ۱۹۴۹ و کنوانسیونهای مشابه یا اعمال غیرانسانی و بیرحمانه امکان اعمال صلاحیت جهانی را دارند. به هر حال ، جامعه بین المللی در مورد مجازات مرتکبان جرایم جنگی بر ضد کودکان نقش تعیین کننده ای دارد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
اقدامات عملی در مورد کشور ناقض حقوق کودکان و طرد و مجازات مسؤولان امور, و تعهد و تعقیب و مجازات مجرمان باید بعنوان اصول اولیه مورد رعایت همه کشورها قرار گیرد تا وضعیت غیرقابل تحمل کودکان قربانی جنگ تعدیل شود. در این مورد، وظیفه اصلی به عهده مقامات کشور محل ارتکاب جرم است که چنین انتظاری به سختی برآورده می شود ؛ درحالیکه فشارهای بین المللی می تواند تا حدی آنان را مجبور به تمکین نماید.
در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (رم ۱۹۹۸) یکی از اهداف ، مجازات مرتکبان جنایات جنگی بر ضد کودکان است. در این اساسنامه بکارگیری کودکان زیر ۱۵ سال در مخاصمات داخلی یا بین المللی ، حمله به مدارس و بیمارستانها و جرایم خشونت آمیز شدید علیه کودکان می تواند در چارچوب وظیفه این دیوان قرار گیرد.[۲۹۹] باید بدانیم که اکثر جنگ ها بخاطر قدرت طلبی , غفلت ازعدالت و مساوات, سرکوبی حقوق اولیه و فقرشدید شکل می گیرد که جامعه جهانی باید به رفع آن اقدام کند.
وزارت حقوق بشر عراق با صدور بیانیه‌ای از جذب کودکان زیر ۱۲ سال از سوی تروریست‌های داعش و شستشوی مغزی آنها برای اعزام به الانبار برای دست زدن به عملیات‌ های انتحاری پرده برداشت وزارت حقوق بشر عراق با صدور بیانی های اعلام کرد: تروریستهای داعش کودکان زیر ۱۲ سال را جذب و آنها را به استان الانبار برای عملیات‌های انتحاری اعزام می‌کنند. این اقدام بر خلاف بند د ماده ۸ اساسنامه دیوان بین الملل کیفری است که بسیج اجباری یا داوطلبانه کودکان زیر ۱۵ سال در درگیری مسلحانه را جنایت جنگی بر شمرده است با توجه به موارد فوق مشاهده می شود که جریانات تکفیری با مسلط شدن به مناطق تحت حاکمیت خود از هیچ جنایتی فروگذار نیستند و این امر با توجه به نمونه های فوق قابل اثبات است.
بنابر گزارش دیده‌بان حقوق بشر، سازمان داعش در درگیری‌های نظامی خود از کودکان و نوجوانان استفاده می‌کند. این گزارش بر پایه اطلاعات داده شده توسط ۲۵ نهاد تنظیم شده است. در این گزارش نه تنها داعش متهم به استفاده نظامی از کودکان شده است، بلکه گروهک‌ها و سازمان‌های دیگری از جمله جبهه النصره سازمان نزدیک به القاعده، ارتش آزاد سوریه، جبهه اسلامی سوری و نیروهای امنیتی در مناطق کردنشین هم متهم به استفاده نظامی از کودکان شده‌اند.[۳۰۰]
بخش دوم: مسئولیت حقوقی و کیفری تکفیریان و دولت های حامی
با توجه مطالب ارائه شده در بخش قبل، با بررسی برخی از اقدامات گروه های تکفیری در مناطق تحت سلطه و تطبیق آن با اسناد و مقررات بین المللی به وضوح مشاهده گردید که اقدامات انجام شده، مغایر اسناد بین المللی و بشر دوستانه است. اینک با ملحوظ قرار دادن یافته های بخش قبل در این بخش، مسئولیت حقوقی و کیفری تکفیریان و کشورهای حامی آنان در قبال اقدامات ارتکابی در نقض مقررات بین المللی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. لذا این بخش را با عنوان مسئولیت حقوقی و کیفری تکفیریان و دولت های حامی آن نام نهادم تا به پاسخ فرضیه و سوال سوم این رساله دست یابم. بنابر این موضوع این بخش را در دو مبحث پی می گیرم؛ نظر به این که جهت تحمیل مسئولیت های حقوقی و کیفری به تکفیریان و پیرو آن تحمیل مسئولیت به کشورهای حامی می بایست بدواً وضعیت حقوقی تکفیریان در جامعه جهانی مشخص گردد لذا در مبحث اول وضعیت حقوقی تکفیریان مورد بررسی قرار می گیرد تا در مبحث دوم، مسئولیت آنان در برابر اسناد بین المللی تبیین گردد.
مبحث اول: وضعیت حقوقی تکفیریان در عرصه بین الملل
گفتار اول: مخاصمات بین المللی و غیر بین الملی
در ادبیات بین المللی حقوق، بر اساس این که آیا این مخاصمات در داخل مرزهای یک کشور به وقوع پیوسته یا مخاصمه به بیرون مرزهای داخلی، امتدا یافته، می توان مخاصمات مسلحانه را به مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی و مخاصمات مسلحانه بین المللی تقسیم نماییم.
مادۀ ۲ مشترک کنوانسیون‌های ژنو[۳۰۱] مقرر می‌دارد: «علاوه بر مقرراتی که باید در زمان صلح به موقع اجرا گذاشته شود، کنوانسیون حاضر در صورت وقوع جنگی که رسماً اعلام شده باشد و یا هر نوع مخاصمه مسلحانه‌ای که بین دو یا چند دولت معظم متعاهد بروز نماید اجرا خواهد شد ولو اینکه یکی از دول مزبور وجود چنین مخاصمه‌ای را تصدیق ننمایند. این کنوانسیون در هر مورد که تمام و یا قسمتی از خاک یکی از دول معظم متعاهد اشغال نشود نیز مجری است حتی اگر این اشغال با هیچ گونه مقاومت نظامی مواجهه نگردد».[۳۰۲] ماده فوق بیانگر نکاتی است از جمله این که اولاً مخاصمات مسلحانه بین المللی مخاصماتی هستند که میان دول متعاهد روی می‌دهند و این وضعیت زمانی است که یک و یا چندین دولت در مقابل دولت دیگر به نیروی مسلح متوسل می‌شوند. ثانیاً شدت و میزان و هم چنین مدت زمان چنین مخاصماتی متفاوت و متغیر است. ثالثاً عدم اعلام حالت جنگی و یا عدم شناسایی آن از سوی طرفین مخاصمه، ملاک و ضابطه‌ای برای تشخیص مخاصمات مسلحانه بین المللی نیست. بنابراین می‌توان گفت که هر اختلافی که بین دولت‌ها بوجود آمد و موجب درگیری و در نتیجه بکارگیری نیروی مسلح میان آنها شود یک مخاصمه مسلحانه بین المللی و به معنای ماده ۲ مشترک کنوانسیون چهارگانه ۱۹۴۹ ژنو می‌باشد. در حال حاضر، درگیری مسلحانه بین دولت به ندرت اتفاق می‌افتد و بیشتر درگیری‌ها از نوع مخاصمات مسلحانه غیر بین مللی است که در قلمرو داخلی دولت‌ها روی می‌دهند. مادۀ ۳ مشترک کنوانسیون چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ و مکمل آن پروتکل الحاقی شماره ۲ به کنوانسیون‌های ژنو در سال ۱۹۷۷ در مورد مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی هستند.[۳۰۳] تعریف مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی مطابق ماده ۳ کنوانسیون مذکور بدین صورت است که چنین مخاصماتی ویژگی‌ بین المللی ندارند و در قلمرو یک دولت میان نیروهای مسلح حکومتی، گروه‌های مسلح غیر بین المللی مطابق با ماده ۱ پروتکل الحاقی شماره ۲ همراه با تحقق شرایطی است و گروه‌های مسلح مخالف بایستی این شرایط را دارا باشند. شرایط مذکور عبارتند از برخورداری از نیروهای مسلح سازمان یافته و دارا بودن یک فرمانده مسئول و نیز کنترل بخشی از قلمرو کشور تا مجموع این ها موجب عملیات نظامی مداوم و مجتمع و نیز اجرای پروتکل حاضر گردد. در یک ارزیابی نهایی می‌توان گفت که مخاصمه مسلحانه بین المللی مخاصماتی هستند که میان دولت‌ها با توسل به نیروهای مسلح روی می‌دهند اما مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی مخاصماتی هستند که در قلمرو یک دولت میان نیروهای مسلح حکومتی و گروه‌های مسلح مخالف و یا بین خود این گروه ها در یک مدت زمان متعارف روی می‌دهد.
گفتار دوم: شورش
افراد حاظر در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی را «شورشی»[۳۰۴] می نامند. از دوران برده داری تاکنون، شورش و مقابله با آن از دغدغه های عمده حاکمان بوده است.[۳۰۵] اندیشمندان مختلفی در مورد تعریف شورش به اظهارنظر پرداخته اند. به عنوان مثال: سازمان سیا در تعریفی، شورش را این گونه توصیف می کند: «شورش یک اقدام نظامی ـ سیاسی مدت داری است که جهت گیری آن در راستای کنترل تمام یا بخشی از منابع یک کشور با استفـاده از نیروی نظامی نامنظم و سازمانهای سیاسی غیرقانونی می باشد.[۳۰۶] تد رابرت گر،[۳۰۷] یکی از برجسته ترین صاحب نظران حوزه شورشگری، این تعریف را از شورش ارائه می دهد: «تمامی حملاتی که در درون مرزهای یک واحدسیاسی مستقل یا مستعمره به شکل جمعی و غیردولتی متوجه افراد یا مایملک آنها می شود، شورش نامیده می شود».[۳۰۸] از نظر ویلیام لوکاس،[۳۰۹] شورش عبارت است از:«جنبش سازمان یافتهای که هدفش سرنگونی حکومت ایجاد شده با بهره گرفتن از عملیات های خرابکاری و مناقشات نظامی».[۳۱۰] اونیل[۳۱۱] در نظریه خود بین مقولات و ویژگی های مختلف جنبش های شورشگری تمایز قائل می شود. او این تعریف را از شورش ارائه می دهد:« شورش مبارزه بین گروه های غیر حاکم و مقامات حاکم است که در آن، گروه نخست به گونه ای جدی منابع سیاسی (مهارت های سازمانی، تبلیغات و یا تظاهرات ها) و ابزارهای خشونت را جهت ایجاد مشروعیت برای برخی از جنبه های سیستم سیاسی که به نظر آنها نامشروع است، به کار می برد.[۳۱۲]
واژه شورشی زمانی به یک گروه اطلاق می شود که مورد شناسایی قرار بگیرد. به عبارت دیگر برخی نویسندگان از اصطلاح آشوبگر (insurgents) برای معرفی گروه مبارزی استفاده می کنند که حتی اگر تمام شرایط پروتکل دوم را دارا باشد بطور صریح یا ضمنی از سوی دولت مرکزی مورد شناسایی قرار نگرفته باشد و به محض مورد شناسایی قرار گرفتن وضعیت آن ها تبدیل به شورشی می شود که حق مطالبه حقوق خود را طبق پروتکل دوم خواهد داشت که از این زمان به آن «belligerent» گفته می شود[۳۱۳]. نکته ای که باید در تعریف شورشیان مورد توجه قرار گیرد بررسی نسبت آنها با تروریسم است. شورشیان عمدتاً برای نیل به اهداف خود دست به اعمال تروریستی می زنند اما لزماً تمام اقدامات مسلحانه شورشیان در طول مبارزه تروریستی نیست. به علاوه بسیاری از اقدامات تروریستی از سوی خود دولت مرکزی علیه غیر نظامیان صورت می گیرد (غیر نظامیان کسانی هستند که شرکت فعال در مخاصمه ندارند و شامل کسانی می شوند که سلاح خود را بر زمین گذارده اند یا به علت زخمی شدن یا بیماری یا بازداشت یا به دلایل دیگر قادر به ادامه مبارزه نیستند).[۳۱۴] شورشیان در مخاصمات مسلحانه می بایست الزامات حقوقی را رعایت نمایند. البته نظر به این که معمولاً دولت مرکزی از حیث امکانات دارای قدرت برتری نسبت به شورشیان است لذا شورشیان جهت جلوگیری از شکست و ارعاب و تضعیف روحیه نظامیان دولت مرکزی امکان دارد دست به اقداماتی بزنند که آنان را از حالت شورشی خارج و به حالت تروریسم تبدیل نماید.
تکفیریان در سوریه تلاش‌های فراوانی را برای ایجاد ائتلاف‌های فراگیر و تشکیل کنفرانس‌هایی به منظور شناسایی بین المللی و تجویز اقداماتشان در و سایر مناطق تحت سلطه به عمل می آورند.[۳۱۵] نتیجه یکی از این تلاش ها در سوریه سبب تشکیل شورای ملی سوریه در استانبول ترکیه، در سال ۲۰۱۱ گردید. این شورا هدف خود در منشور وفاق ملی سوریه، متحد کردن دیگر گروه‌های اپوزیسیون و طرفداران انقلاب مسالمت‌آمیز، بیان نگرانی‌ها و خواست‌های مردم سوریه، رعایت حقوق بشر، استقلال دستگاه قضایی، آزادی مطبوعات، دموکراسی و تکثرگرایی بیان کرده‌است.[۳۱۶] یاسر تبارا، سخنگوی شورای ملی سوریه، اعضای فعال گروه را ۱۱۵ تا ۱۲۰ نفر از تمامی گروه‌های گوناگون مخالف رژیم سوریه اعلام کرده‌است که به دلایل امنیتی فقط نام ۷۱ نفر از اعضای شورای ملی به طور کامل معلوم شده‌است.[۳۱۷] ئبسمه قضمانی، برهان غلیون و حاتم المالح در نخستین نشت کنگره شورای ملی سوریه در تونس، ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱ ترکیب شورای ملی سوریه را گروه‌های مختلفی نظیر اعضای تبعید شده گروه اخوان‌المسلمین، اعلامیه دمشق برای تغییرات دموکراتیک، کمیته هماهنگ محلی، کمسیون انقلاب سوریه، احزاب کرد، رهبران طوایف و قبایل و نیروهای مستقل شکل داده‌است. برهان غلیون از اصلی‌ترین اعضای شورا است و در سپتامبر ۲۰۱۱ به عنوان رئیس شورای ملی مخالفان سوریه برگزیده شد. در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۲ میلادی، اعضای شورای ملی سوریه در نشستی در ترکیه، عبدالباسط سیدا از فعالین سیاسی کُردتبار سوریه را به عنوان رهبر جدید خود انتخاب کردند. شورای ملی سوریه توسط ۱۲ عضو سازمان ملل متحد که ۲ عضو از این تعداد از کشورهای دائم عضو شورای امنیت (ایالات متحده آمریکا و فرانسه)، ۲ سازمان بین‌المللی (اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب) و شورای ملی انتقالی لیبی مورد شناسایی بین‌المللی قرار گرفته‌است. بلژیک، کانادا، آلمان، ایتالیا، هلند و ترکیه هنوز به صورت رسمی شورای ملی سوریه را به رسمیت نشناخته‌اند.[۳۱۸] در ۱ آوریل ۲۰۱۲ کشورهای شرکت‌کننده در دومین نشت دوستان مردم سوریه (بیش از ۸۰ کشور جهان) این شورا را به عنوان نماینده قانونی مردم سوریه به رسمیت شناختند.[۳۱۹]
همانگونه که گفته شد اقدامات شورشیان در راستای نیل به اهداف خود و سرنگون ساختن دولت مرکزی، می تواند سبب اقدامات تروریستی و مغایر حقوق بشر شود. جنایت گروه های تکفیری تا آنجا ادامه داشت که به ناچار سکوت جامعه بین المللی شکسته شد و شورای امنیت در قطعنامه ۲۱۶۹ مورخ ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۴ (۸ مرداد ۱۳۹۳) تکفیریان حاظر در سوریه و عراق را به عنوان گروه تروریستی شناخت.[۳۲۰]
گفتار سوم: مفهوم تروریسم
این واژه در طى ۲۰۰ سال اخیر در معرض تغییرات زیادى قرار گرفته است؛ در آغاز کاربرد خود، براى دلالت بر فعّالیت حکومت‏هاى پس از انقلاب فرانسه به کار رفته؛ و تنها در آخر قرن ۱۹ و آغاز قرن بیستم میلادى بر اعمال خشونت‏آمیز بر ضدّ حکومت دلالت کرده است‏[۳۲۱] تروریسم یکى از نمادهاى خشونتى است که انسان در جامعه انجام مى‏دهد. این فعّالیت زاییده امروز نیست؛ بلکه در طول تاریخ در جریان بوده است. مصرى‏هاى باستان شاهد آن بوده‏اند و تا دوران یونانیان باستان و سپس دوران روم باستان و در فرانسه در قرن ۱۹ هم‏زمان با اعلام جمهورى ادامه یافته است. تروریسم، پا به پاى جنبش‏هاى آزادى‏بخش در نقاط مختلف دنیا در آسیا، آمریکاى لاتین و آفریقا جان گرفت و به جاى‏گزینى براى جنگ‏هاى سنّتى و مرسوم تبدیل شده است. در سال‏هاى اخیر فعّالیت‏هاى تروریستى به صورت قابل توجّهى افزایش یافته است.
تروریسم از واژه «إرهاب» و در زبان عربى از مادّه (ر ه- ب) به معناى ترساندن آمده است. «إرهاب» صداى ترسیدن شتر است. «إرهابیون» (تروریست‏ها) ویژگى‏اى است که بر افرادى اطلاق مى‏شود که براى جامه عمل پوشیدن به اهداف سیاسى خودشان گام در راه‏هاى خشن مى‏گذارند. «إرهاب» در لغت به معناى تاکتیک یا ابزارى است که گروه‏هاى مطرود جامعه تلاش مى‏کنند تا از این راه به دنبال کسب قدرت و دفاع از خود بروند. هم‏چنین این واژه در لغت به معناى ترساندن و گرفتن امنیت به معناى گسترده‏اش با هدف محقّق ساختن منافع مشخّصى آمده است. معادل این واژه در زبان انگلیسى «terror» به معناى وحشت و هراس است.[۳۲۲] واژه «إرهاب» در قرآن کریم در چندین آیه و با معانى متفاوت آمده است. در آیه ۴۰ از سوره بقره به معناى «ترس از خداوند متعال» آمده است: وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِى أُوفِ بِعَهْدِکُمْ‏ وَ إِیَّاىَ فَارْهَبُون‏.[۳۲۳] در آیه ۶۰ سوره انفال به معناى ایجاد هیبت و ترساندن آمده است: وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ وَ مِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ ءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شىْ‏ءٍ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنتُمْ لَا تُظْلَمُون‏[۳۲۴]. هم‏چنین در آیه ۲۶ سوره انفال مبارزه اسلام با آدم‏ربایى ذکر شده است: وَ اذْکُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِیلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فىِ الْأَرْضِ تخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَاوَئکُمْ وَ أَیَّدَکُم بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون‏[۳۲۵]؛ و آدم‏ربایى را از مظاهر خشن تروریسم شمرده است؛ زیرا مشتمل بر ایجاد رعب و وحشت و ترساندن دیگران است‏[۳۲۶]. حال که فهمیدیم «إرهاب» به معناى تجاوزگرى است؛ باید به این مطلب اشاره کنیم که این کار در شریعت اسلامى از دو حالت خارج نیست؛ یا به حقّ است که در نتیجه جایز، و یا ناحقّ است که حرام است.
قلمرو معنایى این واژه (إرهاب) در بستر زمان نزد دانشمندان مسلمان اهل سنّت گسترش یافت؛ تا آنجایى‏که این تعبیر بر مخالفت با حکمرانان (اولى الأمر) منطبق شد. خلفاى اموى و عبّاسى و پس از آن‏ها پادشاهان و حکمرانان دیگر از این واژه سوء استفاده کردند تا مخالفین آن‏ها و یا به تعبیر شناخته شده امروزین، معارضین سیاسى را در بر بگیرد. بر این اساس ضرورى است که به دنبال واژه‏اى باشیم که با دقّت بیشترى از ترساندن بر اساس فهم اسلامى تعبیر مى‏کند[۳۲۷].
معجم الوسیط، «إرهاب» را این‏گونه تعریف کرده است: ویژگى‏اى است که بر افرادى اطلاق مى‏شود که براى محقّق ساختن اهداف سیاسى خود راه خشونت و ترساندن را برمى‏گزینند[۳۲۸]. فرهنگ لغت آکسفورد واژه «terrorism» یا «الإرهاب» را این‏گونه شرح داده است: کاربرد غیر قانونى و غیر مجاز خشونت و ایجاد رعب و وحشت در راه تحقّق اهداف سیاسى‏[۳۲۹]. تروریسم از طریق خشونت‏[۳۳۰] یا تهدید به خشونت و سپس اجبار، نیروى قهرى و ربایش جهت نابودى دشمنان قوى و خفه کردن صداهاى اعتراضى آن‏ها و ترساندن بیشتر مردم تحقّق پیدا مى‏کند. تروریسم، یکى از بزرگ‏ترین ابزارهاى فشار اجتماعى است‏[۳۳۱].
مجمع عمومى سازمان ملل در سال ۱۹۳۷ این واژه را این‏گونه تعریف کرده است: همه اعمال مجرمانه ضدّ کشورها که به حکم ماهیت یا هدف این اعمال، کارش برانگیختن ترس در جان شخصیت‏هاى مشخّص یا گروهى از افراد جامعه و یا توده مردم است‏[۳۳۲].
قانون تصویب شده توسّط مجمع عمومى سازمان ملل در سال ۱۹۹۹ در مورد اقدامات مقابله با تروریسم بین‏المللى دربردارنده این تاکید است که اقدامات مجرمانه که طبیعت آن‏ها برانگیختن ترس در جان عموم مردم یا گروهى از اشخاص به خاطر اهداف سیاسى است؛ در هیچ شرایطى و با هیچ دیدگاه و راهبردى توجیه‏پذیر نیست؛ فرقى نمى‏کند که دیدگاه و نظریاتى که براى این توجیه به کار گرفته مى‏شود سیاسى باشد یا فلسفى یا ایدئولوژیک یا رادیکالى یا نژادپرستانه یا دینى و یا هر دیدگاه دیگر.
تروریسم بین‏المللى، عبارت است از اقدامات و ابزار ناموجّهى که سازمان‏ها یا کشورها براى برانگیختن ترس عموم مردم یا گروهى از آن‏ها به علل سیاسى بدون توجّه به انگیزه‏هاى گوناگون آن از آن‏ها بهره مى‏برند. در سایت فرهنگ لغت «لاروس» به زبان فرانسوى در کنار چند سطر نخست تعریف واژه «ارهاب» (تروریسم) تصویرى از «مناحم بیگن»، نخست‏وزیر اسبق رژیم صهیونیستى قرار داده شده که پشت‏سر او پرچم اسرائیل نمایان است‏[۳۳۳]. فرهنگ لغت لاروس که مرجع و ضامن علمیت و بى‏طرفى براى میلیون‏ها فرانسوى و همه ملّت‏هاى فرانسوى‏زبان در گوشه و کنار دنیا (فرانکفونى)[۳۳۴] به حساب مى‏آید؛ مناحم بیگن و اسرائیل را به عنوان نماد برجسته ارهاب معرّفى مى‏کند؛ نه مواردى مانند: سازمان‏هاى تروریستى القاعده، یا «پرچم‏هاى سرخ» در ایتالیا، یا «راه درخشان» در پرو، یا ارتش سرّى فرانسه و یا سازمان‏هاى تروریستى پیرامون اسرائیل؛ بلکه برعکس، لاروس تروریسم را این‏گونه تعریف مى‏کند: اقدامات خشنى که با هدف ایجاد فضایى از ناامنى، تصرّف حکومت یا با انگیزه ایجاد نفرت نسبت به یک جامعه یا حکومت و یا باورهاى دینى صورت مى‏پذیرد. در کتاب معجم مصطلحات العلوم الإجتماعیه مقصود از ارهاب انتشار ترسى دانسته شده که جسم و عقل را برمى‏انگیزد؛ یعنى روشى که گروه‏هاى سازمان‏یافته یا احزاب تلاش مى‏کنند تا بوسیله آن، اهداف خود را از راه به کارگیرى خشونت و متوجّه کردن فعّالیت‏هاى تروریستى به سمت ضدّیت با افراد عادّى یا نمایندگان حکومت که با اهداف این گروه مخالف و معارض هستند؛ محقّق سازند. تخریب مستغلّات و املاک و از بین بردن محصولات کشاورزى در برخى از اوقات، نمادهاى فعّالیت تروریستى به شمار مى‏روند[۳۳۵].
جامعه‏شناسى سیاسى تروریسم را این‏گونه تعریف کرده است: هر حرکت یا رفتار بشرى که در تعامل با مدیریت روابط انسانى به هنگام اختلافات آن‏ها در زمینه‏هاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى به سراغ به کارگیرى مقدارى از قوه قهریه شامل اجبار و آزار جسمى و به کارگیرى غیر قانونى اسلحه و تکنولوژى‏هاى سنّتى و مدرن شکنجه که مخالف با حقوق اساسى بشر مورد تاکید و تایید ادیان آسمانى و پیمان‏هاى بین‏المللى مى‏رود. هدف آن‏ها از این کار محقّق ساختن اهدافى در آن زمینه‏ها و عرصه‏ها است که بین مقهورسازى، فشار، اصلاح، به حاشیه راندن و تبعید کردن در نوسان است. گاهى افراد دیگرى غیر از گروه هدف هم مورد تجاوز و ستم قرار مى‏گیرند[۳۳۶]. قانون عراقى مقابله با تروریسم مصوّب سال ۲۰۰۵، تروریسم را این‏گونه تعریف کرده است: هر اقدام مجرمانه توسّط یک فرد یا گروه سازمان‏یافته که در آن فرد یا مجموعه‏اى از افراد یا گروه‏ها یا نهادهاى رسمى یا غیر رسمى را با هدف‏هاى تروریستى مانند: اختلال در وضعیت امنیتى یا ثبات یا وحدت ملّى یا وارد کردن رعب و وحشت بین مردم و یا ایجاد هرج و مرج مورد هدف خود قرار داده و باعث وارد آمدن زیان‏هایى به دارایى‏هاى عمومى یا خصوصى شود[۳۳۷]. الکس اشمید در اثر خود به نام راهنماى تحقیق درباره مفاهیم، نظریه‏ها، اطلاعات پایه و تألیفات در باب تروریسم بیش از صد تعریف از تروریسم گردآورى کرده است. در مجموع به عناصرى مشترک در تعاریف رسیده است که عبارتند از: «خشونت، جنبه سیاسى پدیده، وحشت و ترس».[۳۳۸] عمومى‏ترین ویژگى تروریسم، خشونت یا تهدید به خشونت مى‏باشد.[۳۳۹] هر اقدام تروریستى نوعى اقدام خشونت‏آمیز نیز مى‏باشد، اما هر عمل خشونت‏آمیز، اقدامى تروریستى نیست. اقدام خشونت‏آمیز دو وجهى است: قاتل و مقتول یا ضارب و مجروح، درحالى‏که اقدام تروریستى یک وجه آن انجام «خشونت و تهدید»، وجه دوم آن «انتقال پیام خشونت» و وجه سوم آن «احساس وحشت جدى» مى‏باشد. از نظر اشمید بین هدف خشونت و هدف ترور و بین قربانى و حریف تفاوت وجود دارد؛ در یک‏ قتل تروریستى قربانى به راحتى مى‏تواند تغییر کند، زیرا هدف غایى تأثیر بر افکار عمومى است.[۳۴۰] الکس اشمید، چهار دلیل اصلى براى مشکلات موجود بر سر راه ارائه تعریف قابل قبولى براى همگان از واژه «تروریسم» مى‏آورد:
۱٫ تروریسم، مفهومى اختلافى است؛ زیرا تروریست از دیدگاه برخى، پیکارگرى است که براى آزادى مى‏جنگد و از دیدگاه فرد دیگر، تروریست، افرادى مانند بن‏لادن است و بس.
۲٫ تروریسم مرتبط با مجرمانه دانستن یا نداستن برخى از فعّالیت‏ها و مجموعه‏ها است؛ مانند لوایح سازمان‏هاى تروریستى در ایالات متّحده آمریکا، سازمان ملل و اتّحادیه اروپا به عنوان نمونه. شاخصه ها و اجزای مفهومی تروریسم به شرح زیر ترسیم گردیده است :
خشونت: عمومی ترین ویژگی تروریسم خشونت یا تهدید به استفاده از خشونت می باشد . با این وجود این واژه نمی تواند مفهوم اختصاصی از خشونت تروریستی ارائه دهد و بسیاری از دیگراقدامات که نمی تواند مفهوم اختصاصی از خشونت تروریستی ارائه دهد و بسیاری از دیگر اقدامات که نمی توان آنها را تروریسم نامید از قبیل شورش ، جنایت سازماندهی شده جنگ را در بر می گیرد.
قربانی : انتخاب تصادفی یااز روی هدف غیر نظامیان یکی از ویژگیها و معیارهای اقدامات تروریستی است. در این خصوص برخی گروه ها ی تروریستی نظیر ارتش جمهوری خواه ایرلند قبل از حملات خود به مردم هشدار می دهند تا از شما قربانیان کاسته شود و برخی نظیر القاعده به دنبال بیشرین قربانی می باشد.
هدف : هدف تروریسم ایجاد وحشت و ترس در قربانی است که این قربانی می توانند حکومت کل جامعه یا گروهی از اعضای جامعه باشد.
انگیزه : اقدامات تروریستی ممکن است برای رسیدن به اهداف سیاسی یا مذهبی انجام شود و یا ممکن است بر اساس کسب منافع شخصی صورت گیرد. اگر سارقی به بانک حمله کند و پس از کشتن رئیس بانک با مقداری پول فرار کند نمی توان او را تروریست نامید ولی اگر انگیزه همین شخص در سرقت از بانک ایجاد ترس و وحشت در مردم با مقاصدی مانند بی اعتقاد کردن مردم به بانکها و بی ثبات کردن اقتصاد باشد این کار یک اقدام تروریستی به حساب می آید.
قانونمندی : غیر قانونی بودن یکی از ویژگی های بارز تروریسم است .
قبول مسئولیت: صدور بیانیه پس از اقدام تروریستی یکی از ویژگیهای تروریسم است. این بیانیه می تواند ضمن قبول مسئولیت اقدام ترویج کننده مواضع عقیدتی ، سیاسی یا ملی تروریست ها نیز باشد.
عامل اقدام تروریستی: بسیاری از تعاریف تروریسم اقدامات حکومتهای قانونی را به عنوان اقدام تروریستی در نظر نمی گیرند مگر آنکه کار آن ها پنهانی و در زمانی غیر از جنگ انجام شود.
پلیس اتّحادیه اروپا (یوروپل) بر اساس دانش نامه های مربوط به تروریسم، تروریسم را بر اساس ایدئولوژى تعریف کرده است: تروریسم ملی گرا، تروریسم سیاسی، نارکو تروریسم، تروریسم مذهبی، تروریسم تحت حمایت حکومت ها، تروریسم دولتی، سایبر تروریسم، تروریسم آزاد، تروریسم هسته ایی، تروریسم شیمیایی، تروریسم کشاورزی، تروریسم جنایی و تروریسم انتحاری.
تروریسم ملی گرا: گونه ای از تروریسم معرفی گردیده که به واسطه آن تروریست ها به دنبال یک حکومت مستقل و پایان دادن به اشغال کشور و یا حرکت ضد استعماری برای پایان دادن به استعمار کشور و کسب استقلال آن می باشند. این واژه همچنین برای توصیف گروه هایی که به دنبال ایجاد یک حکومت مستقل در یک منطقه قومی و مذهبی می باشند نیز بکار رفته است. با وجود معرفی تروریسم ملی گرا به عنوان یکی از انواع تروریسم ویژگیهای آن محل مناقشه است و هنوز مشخص نیست چه نوع جنگ یا خشونت مشروع تلقی می گردد. از سوی دیگر این گونه گروه ها بیشتر خود را مبارزان راه آزادی درگیر در یک جنگ نا متقارن معرفی می کنند.
تروریسم سیاسی: نوعی از تروریسم معرفی شده که برای تحت تاثیر قرار دادن تحولات اجتماعی سیاسی که احتمال وقوع آنها به طرق مسالمت آمیز میسر نمی باشدبه کار می رود و گفته می شود این نوع از تروریسم از سوی گروه های کوچک فاقد پایگاه قدرت مورد استفاده قرار می گیرد و زمانی بیشترین تاثیر را دارد که علیه یک حکومت ظالم یا استبدادی به کار گرفته شود.
نارکو تروریسم: تروریسم و اقدامات تروریستی ای معرفی شده که از سوی سوداگران مواد مخدر به کار گرفته می شود. این نوع تروریسم اولین بار از سوی رئیس جمهور پرو در سال ۱۹۸۳ میلادی برای توصیف حملات تروریست گونه علیه پلیس مبارزه با مواد مخدر این کشور بکار برده شد. نارکو تروریسم برای توصیف حملات سوداگران مواد مخدر برای تاثیر گذاری بر سیاست های دولت و عدم اجرای قانون به واسطه تهدیدات منظم و استفاده از خشونت استفاده می شود.
تروریسم مذهبی : نوعی از خشونت مذهبی است که اقدامات آن به واسطه مذهب توجیه می شود. در این چارچوب تروریسم مسیحی ،تروریسم اسلامی، تروریسم یهودی و هندو به عنوان تروریسم مذهبی معرفی شده است.
تروریسم تحت حمایت حکومت ها : نوعی از تروریسم معرفی شده که برای توصیف حمایتها خصوصا حمایت مالی از سازمانهای تروریستی توسط حکومتها بکار می رود. این کمکها اغلب به عنوان پاداش حملات تروریستی توسط کشور یا کشورها به گروه های تروریستی اعطا می گردد. تروریست تحت حمایت حکومتها دارای نتایج استراتژیک معرفی شده و در مواقعی بکارگرفته میشود که امکان استفاده از نیروهای نظامی و متعارف وجود ندارد . در غرب تروریسم تحت حمایت حکومتها اغلب برای نشان دادن و توصیف سیاستهای مشخص و تامین منابع مالی گروه های تروریستی توسط کشور های غربی و اسلامی بکارگرفته شده است. کشورهای کوبا ،پاکستان ،ایران ،برتانیا، ایالات متحده به عنوان حامیان تروریسم تحت حمایت حکومتها معرفی شده اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:52:00 ق.ظ ]




مطرقهً همّاً ، و خائفهً
یا نفسُ لاتخفی
هذا عراقُ أمیرالمؤمنین
و هذی الأرضُ أرضُ علیِّ
ساکنُ النَّجَف
هذا العراقُ ، وَکَم مِن غاصبٍ
کَبُرَت أحلامُه ، ثُمَ لَم یَحصُد سِوَی التَّلَفِ
هذا عَراقُ العراقیین
عزّ تُهم فی النفس ، لا فی حقولِ النفطِ و الترف
هذا عراقُ الألی خطّت أناملُهم
شریعَه اللهِ فی الأحجارِ و الصُحُف
تکالبت حولَهم دُنیا مسیجه
بِالنّارِ وَالدَّمِ وَالصُّلبانِ وَ الصَّلَفِ
و استهد فوا رأسَ بَغدادِ
فَما اِنخَفَضَت رأسٌ
وزادت شموخاً وقفهُ الشرفِ
وَ أِقری اسلام إِذاجدَّ السلام
علی دارِالسّلام
و بوسی الأرضَ ، وانصرفی !
( الاعمال الکامله ، ص ۵۴۹ – ۵۵۴ )
یعنی : درحالی که خورشید نور خود را بر شانه ام انداخته بود و پرچم شعر در چشمانم پنهان نبود. و من در رؤیایم به سوی تو می دویدم و به تو شوق داشتم شاید بتوانم در تو سفر کنم .
و ای سرورم و ای کمان دایره نبوتها ایستادم و در بطن اشیاء نفوذ کردم و به آن گوش سپردم و اشک می ریختم و تو را می دیدم و می دانم که شأن تو بسیار بالاست و به خود اجازه دادم تا با صدایی آهسته و لرزان بگویم ؟ چرا نگرانی و شکوه می کنی ؟ ای نفس پنهان نکن این عراق امیرالمؤمنین است و این سرزمین ، سرزمین علی (ع) ساکن نجف است . اینجا عراق عراقی هاست که عزت آنها در نفس آنهاست نه در دشتهای نفت و رفاه ، اینجا عراق کسانی است که انگشتهایشان شریعت خداوند را بر روی سنگها و نوشته ها ترسیم نمود.
اما دنیا دور آنان حصاری از آتش و خون و صلیـب کشید و بـغداد را نشانـه گرفت اما بغداد سر
تعظیم فرود نیاورد و ایستادگی او بیشتر شد.
شاعر پس از به یاد آوردن بغداد بـار دیـگر به مدح حضـرت روی می آورد و می گویـد چه فـرد
غایبی که در زیر این گنبد حاضر است ، او از نفس خود می خواهد بردارالسلام ، سلام کند و زمین را ببوسد و برود.
۳ – ۲ – زندگی ادبی فیتوری
۳ – ۲ – ۱ – فیتوری شاعری گمنام
فیتوری شاعری است که اشعار فراوانی پیرامون موضوعات مختلف سـروده است ، اما ایـن شاعر
بزرگ ، این شاعر دردمند ، این شاعر پراحساس ، پرخروش ، بی قرار و بی پناه چرا همچنان ناشناخته مانده است.
فیتوری در این باره خود چنین می گوید : « من مـانند بسـیاری از شعرای معـاصر ، یک مشت
مبلّغ و تبلیغات چی در اختیارم ندارم و دستگاه های بزرگ تبلیغاتی پشت سر من نایستاده اند. »
او درست می گوید. زیـرا امروز هر شاعـر عـربی کـه بـخواهـد از وی در محافـل ادبـی غـرب و
کشورهای عربی نامی برده شود و خبرنگاران رادیو ، تلویزیون و مطبوعات یکی پس از دیگری برای انجام مصاحبه از او وقت قبلی بگیرند ، یا باید اشعار مستهجن بسراید ، یا علیه دین و مذهب بپاخیزد ، یا دَم از تجدد بزند و مبلّغ ارزشهای غربی باشد ، اما فیتوری چنین نیست ، او بر هویت اسلامی خویش می بالد و از آن سخت دفاع می کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
از نخـستین سالـهای قـرن بـیستم و سرازیـر شدن گـروه زیـادی از دانشجـویان عرب به سوی
کشورهای غربی ، بسیاری از شعرا و نویسندگان عرب مسحور تمدن غرب شده و تنها راه رهایی انسان عربی از تنگناهای موجود را دست شستن از همه ارزشها ، سنتها و باورهای دینی و مذهبی دانسته اند.
امروزه « آدونیس » در رأس این طیف از شعر است. آدونیـس کـه نـام اصـلی او « عـلی احمـد
سعید » است ، هرچند در عرصه شعر و نقد ادبی ، دارای جایگاهی در خور توجه است ولی به خاطر طغیان علیه اسلام و همه باورهای اسلامی ، بیش از سایرین مورد توجه محافل غرب واقع شده است. وی از همان آغاز از اسلام خارج شد و به مسیحیت روی آورد و نام اسلامی خود را به یک نام غربی تغییر داد.
آدونیس می گوید : « جامعه عربی بر اندیشه ها و ارزشهایی بنا شده است که با « مـدرنیته » و
هر چیز نو و تازه ای در تناقض است. از این رو چنانچه زیر بنای کهن و قدیمی آن فرو نریزد ، نو کردن آن غیر ممکن و محال است ».
اما فیتوری در پاسخ به همین گفته آدونیس می گوید : « اینگـونه سخنان غـیر مسئولانه است.
زیرا تاختن به ارزشهای انسان عربی شایسته نیست. من مخالف مواضعی هستم که از خلال آن برخی سعی دارند به ارزشهای اساسی تمدن ما ضربه بزنند. جامعه عربی هرگز استوار نخواهد ماند ، مگر اینکه به ارزشهای خود پای بند بماند. اسلام با عقب ماندگی ، جهل و بردگی مبارزه کرده است.
( ولایتی ، ۱۳۷۷ ش ، ص ۵ )
فیتوری از بزرگترین ادبای دوره معاصر ( عصر نهضت ) در سودان بـه شمار می آید و بـین شعر
قدیم و جدید را جمع کرده است و دارای شخصیتی ادبی ، اجتماعی و سیاسی می باشد و فعالانه در عرصه های ادبی ، اجتماعی و سیاسی حضور داشته است.( بدیع یعقوب ،۲۰۰۴ م ، ص ۱۱۴۷ )
۳ – ۲ – ۲ – فیتوری نخستین شاعر آفریقا
با چهره ی سیاه و زنگی وار و موهـای مجـعد. ایـن شاعـر سودانی نخستـین شـاعر برجسته ی
عرب زبانی است که مسأله ی آفریقا را در شعر خویش تصویر کرده است. در شعر او طنین طبل های قبایل آفریقا را با صدای بلند می توان شنید. رنج و حرمان نژاد سیاه را در بیانی صمیمی و مؤثر می توان دید و از سوی دیگر مشکلات زندگی اقوام عرب را در آسیا و خاورمیانه نیز در این تصویر می توان ملاحظه کرد. او شاعری است که مشکلات آفریقا و مشکلات اعراب را با هم احساس کرده و به تصویر آن پرداخته است ، و در مرحله ی نهایی :
مشکل انسان رنج دیده عصر ما را در تمام جهان.
فیتوری یکی از شاعران برجسته ی نسلی است که پس از جنگ جهانی دوم به تجربه ی شعری
پرداخته اند و به اعتبار زمینه ی فکر اشتراکی و برندگی لحن و زبان شعر ، او را باید در صدر حرکت شعر پیشرو قرار داد. از چشم انداز ناقدان مارکسیست عرب. شعر او از « طراز » ی دیگر و « لونی » دیگر به شمار می رود.
محمود امین العالم – ناقد مارکسیست مصری – درباره ی او می گوید : « این سفری است شعری از طراز یگانه. شاعر ، این سفر را از جایی آغاز کرده است که گیاهان در زیر گام های پر لجن می شکنند … »
( الاعمال الشریه ، ۱۹۶۷ ، ص ۵۱ )
در خاطرات خود نوشته است : « که او به یاد دارد که قرآن را از آغاز تا انـجام حفظ کرده بود تا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:51:00 ق.ظ ]




آماره آزمون فريدمن  به شرح زير تعريف مي‌شود.
که در آن:
تعداد موارد يا پاسخ دهندگان = n
تعداد متغيرهايي که رتبه‌بندي مي گردند = k
حاصل جمع رتبه‌هاي داده شده به متغيرها از سوي پاسخ دهندگان = R
فرمول فوق آماره آزمون فریدمن می­باشد. در صورت بالا بودن مقدار آماره آزمون از نقطه بحرانی، فرض H0 تایید نمی­ شود. به عبارت دیگر توزیع احتمال تمامی عوامل یکسان نمی ­باشد. با توجه به عدم تساوی عوامل این آزمون رتبه ­بندی عوامل را نیز تهیه می­ کند.
فصل چهارم:
تجزیه تحلیل اطلاعات

4-1- مقدمه

در این پژوهش برای جمع آوري اطلاعات مورد نياز و پاسخ به سوال های پژوهش از یک پرسش نامه استفاده شده است. آن چه را که در جداول تحت عنوان داده هاي پرسش نامه آمده است اطلاعات خام مي باشد که مي بايست تجزيه و تحليل گردد. تجزيه و تحليل اطلاعات با بهره گرفتن از روش هاي مناسب آماري، استفاده از اطلاعات کتابخانه اي جهت تفسير محاسبات نهايي استفاده گرديده است. پرسش نامه ها پس از جمع آوري و بررسي اطلاعات آن ها، داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. اين فصل در دو بخش آمده است. بخش اول شامل شرح و توصيف داده های آماري از طريق جداول آماري و بخش دوم شامل تجزيه و تحليل داده ها ی پژوهش مي باشد.
دانلود پایان نامه

4-2- شرح و توصیف داده های آماری

در مجموع 400 پرسشنامه در این پژوهش توزیع شده است که در این میان 297 نفر در این پژوهش شرکت نموده و پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. برای هر پرسش نامه اطلاعات در نرم افزار اس پی اس اس تعریف و وارد شده و برابر کد بندی، امتیاز مولفه های هر پرسش نامه به طور مجزا محاسبه گردید. در جداول زیر نتیجه این داده ها بیان شده است.

4-2-1- بررسی توزیع فراوانی افراد مورد بررسی بر اساس جنسیت

بررسی جنسیت پاسخ دهندگان نشان می دهد که 22.3% آنها زن و 77.7% مرد بوده اند.

 

فراوانی
جنسیت
تعداد درصد
زن 66 22.3
مرد 231 77.7
مجموع 297 100

جدول 4- 1) توزیع فراوانی افراد مورد بررسی بر اساس جنسیت
نمودار 4- 1) توزیع فراوانی افراد مورد بررسی بر اساس جنسیت

4-2-2- بررسی توزیع فراوانی افراد مورد بررسی بر اساس سن

در بررسی سن افراد همان گونه که در نمودار زیر شاهده می گردد کمتر از 2% زیر 22 سال 10% 22-25 سال سن، 26% بین 25-30 سال و بیش از 61% بالای 30 سال سن خود را اعلام داشته اند.

 

فراوانی
سن
تعداد درصد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]