کران پایین
کران بالا
سازمان یاد گیرنده
واریانس های برابر
۱.۰۳۱
.۳۱۶
-.۴۱۶
۴۱
.۶۸۰
-۲.۴۹۳
۵.۹۹۷
-۱۴.۶۰۵
۹.۶۱۸
واریانس های نابرابر
-.۴۰۸
۳۵.۰۳۰
.۶۸۶
-۲.۴۹۳
۶.۱۱۷
-۱۴.۹۱۰
۹.۹۲۳
همانگونه که در جدول مشاهده می شود با اجرای آزمون F برابری واریانس ها محرز گردید و بر این اساس آزمون t اجرا شد. در تحلیل داده ها سطح معنی داری برای متغیرهای مورد بررسی (انطباق دانشگاه های علمی–کاربردی سمنان با شاخص های سازمان یادگیرنده بر حسب جنسیت مدیران) ۰.۶۸۰ به دست آمد. با توجه به این که سطح معنی داری از آلفا (۰.۰۵) بیشتر می باشد، بنابراین جنسیت بر انطباق دانشگاه های علمی–کاربردی سمنان با شاخص های سازمان یادگیرنده موثر نیست.
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
در عصر حاضر که عصر دانایی نامیده می شود، سازمانها شاهد محیط هایی هستند که روز به روز پویاتر و چالش برانگیزتر می شوند. تغییر و تحول جزء جدایی ناپذیر دنیای امروزی است، به عبارت دیگر تنها جزء ثابت، تغییر است. به زودی و در آینده ای نه چندان دور، هیچ سازمانی یافت نخواهد شد که که بدون آموختن و یادگیری بتواند لحظه ای دوام داشته باشد. آینده متعلق به سازمانهایی خواهد بود که بتوانند بیاموزند و از تمامی شیوه هایی یادگیری به بهترین وجه بهره گیرند. زیرا دنیا در حال تغییر و دگرگونی پرشتابی است و هیچ نیرویی قادر نیست مانع این تغییر و تحول شود و سازمانی شانس ماندگاری دارد که بتواند خود را پیوسته با تغییرهای محیطی پیرامون خود را پیوسته با تغییرهای محیطی پیرامون خود وفق دهد، و این امر بدون یادگیری ممکن نیست. همانطور که گاروین نیز بیان می کند : «بهبود مداوم نیازمند تعهد برای یادگیری است». (گاروین،۱۹۹۴).
تغییرهای محیطی، سازمانهای را وادار ساخته تا پیوسته به منظور سازگاری با محیط خود، به دنبال بهترین راهکارها و رویه ها باشند و بدین ترتیب به مزیت رقابتی دست یابند و تنها راه چاره سازمانها در برابر تغییر و تحولات آینده این است که خود را تبدیل به سازمان یادگیرنده کنند (بنجانی، ۱۳۸۸ ). این سازمانها سازمانهایی هستند که به سمت دستیابی به ویژگی های سازمان یادگیرنده و شکل دادن ساختار سازمانی خود منطبق با ساختار سازمان یادگیرنده در حرکتند (یبحانی نژاد و دیگران، ۱۳۸۵). سازمان یادگیرنده با ایجاد ساختار گروه محور، تیم مدار و منعطف، امکان جریان یافتن یادگیری موثر و مفید را فراهم کرده که ثمره این یادگیری خلق دانش، افزایش آن و در نتیجه رشد، توسعه سازگاری بهتر و موفق تر با محیط متغیر خواهد بود (بجانی، ۱۳۸۸). از طرفی موفقیت هر سازمان در گرو چگونگی اعمال مدیریت و سبک رهبری مدیر است. سبک رهبری مدیران، نقش مهمی در تبدیل شدن یک سازمان به سازمان یادگیرنده ایفا می کند (امی[۱۰۵]، ۲۰۰۸) یافته ها نشان می دهند که سبک رهبری تحولی مدیران، در مقایسه با سایر سبک های رهبری، ظرفیت های بسیاری را برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده در سازمان به وجود می آورد. (جیمز[۱۰۶]، ۲۰۰۳، ورا و کروزان[۱۰۷]، ۲۰۰۴، بس[۱۰۸]، ۲۰۰۰ ).
رهبران تحولی، یادگیری سازمانی را از طریق ارتقای تحریک ذهنی، انگیزش روحی و اعتماد به نفس در میان اعضای سازمان بالا می برند (آراگون و همکاران[۱۰۹]، ۲۰۰۷) و به یادگیرنده بودن سازمان کمک می کنند. به زعم برنز، رهبران تحولی، صاحب بینشی هستند که از طریق آن دیگران را برای انجام کارهای استثنایی و روشن تر به چالش وا می دارند و منشا تغییرات تلقی می شوند(ساعتچی، ۱۳۸۴). رهبران تحولی امنیت روانی لازم برای بررسی خطاها و شکست ها و به بحث گذاشتن آن در سازمان خلق می کنند. (نمنیچ[۱۱۰]، و ورا، ۲۰۰۹). رهبران تحولی، کارکنان را در تنظیم اهداف درگیر می کنند، انزوای معلم را کاهش می دهند، از راهبردهای دموکراتیک برای حمایت از تغییرات فرهنگی استفاده می کنند، از طریق تعویض قدرت، رهبری را به اشتراک می گذارند و به طور فعال هنجارها و عقاید آموزشی را منتقل می کنند.
در عصر حاضر سازمان های آموزشی، در تعیین سرنوشت آتی جامعه نقش اساسی بر عهده دارند. این سازمانها باید به وسیله مدیران اداره شوند. چنانچه این افراد، به عنوان مدیران ستادی، فاقد صلاحیت و توانایی لازم برای اداره سازمان ها، و فاقد مهارت لازم برای ایجاد فرهنگ یادگیری مشارکتی در بین کارکنان باشند، مشکلات فراوانی بر این سازمانها و سرنوشت آتی جامعه وارد می آید. در چنین زمینه ای و با توجه به مرور پیشینه تحقیق، رهبری در سازمانهای آموزشی به لحاظ ملاحظات آموزشی و یادگیری باید مبتنی بر دیدگاه تحولی باشد (هاروی[۱۱۱]، ۱۹۹۵،به نقل از ساعتچی، ۱۳۸۴)
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میزان انطباق دانشگاه های علمی و کاربردی استان سمنان با شاخصهای سازمان یادگیرنده و رابطه آن با سبک رهبری مدیران ستادی این دانشگاه ها، بر اساس مدل بس و اولیو انجام گرفت.
بحث یافته ها
سوالات اصلی تحقیق
سوال اصلی ۱ : وضعیت سازمانی دانشگاههای علمی کاربردی استان سمنان تا چه اندازه با شاخص های سازمان یادگیرنده مطابقت دارد؟
برای پاسخ به این سوال از آزمون مقایسه میانگین ها با یک ارزش ثابت استفاده شد. با توجه به شاخصهای سازمان یادگیرنده (تسلط فردی، الگوهای ذهنی، ایجاد دورنمای مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی) هر شاخص به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. چنانچه یافته ها نشان دادند، در همه شاخص های سازمان یادگیرنده، نمره میانگین دانشگاههای علمی کاربردی استان سمنان نمونه تحقیق، بالاتر از ارزش آزمون بود. نتایج این تحلیل نشان می دهد که وضعیت سازمانی دانشگاههای علمی کاربردی استان سمنان با شاخص های سازمان یادگیرنده انطباق دارد.
در عصر حاضر، سازمان هایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات و دگرگونی ها را نیز در آینده پیش بینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آینده ای بهتر هدایت کنند. کریستوفر رایت در همین زمینه گفته است «سازمان ها نمی توانند از تغییر بگریزند همان گونه که ذرات آب در اقیانوس از موج نمی توانند بگریزند.» تافلر نیز بیان می کند که «تنها با بهره گیری خلاقانه از تغییر برای هدایت کردن خود تغییرات است که می توانیم از آسیب شوک آینده در امان بمانیم و به آینده ای بهتر و انسانی تر دست یابیم» (موید نیا، ۱۳۸۵).
یادگیری مهمترین فرصت برای ایجاد تغییر و تحول و همگام شدن با تغییرات محیطی و مهمترین راه بهبود عملکرد در درازمدت است. بنابراین سازمان هایی می توانند در شرایط متغیر و پیچیده امروز موفق عمل کنند، که در خلق، اکتساب و انتقال دانش و تعدیل و جایگزینی رفتارش با دانش و بینش جدید مهارت دارند (سلطانی تیرانی، ۱۳۷۸). با توجه به پیشینه تحقق، چنین سازمان هایی، سازمان های یادگیرنده هستند. چنین سازمانی شیوه های انجام کار را هدایت می کند، به آموزش کارکنان اهمیت می دهد، به کارکنان یادآور می شود که همواره علاقمند فراگیری باشند، گروه های کاری را تشکیل می دهد، بر ریسک تأکید و از سرزنش کردن دوری می کند، با کارکنان ارتباط همه جانبه ای برقرار می کند و اطلاعات لازم را به موقع در اختیارشان قرار می دهد، به آنان می آموزد که قدرت تصمیم گیری واقع بینانه را در خود توسعه دهند، از ایده های جدید استقبال می کند، با سرعت زیاد آیین نامه ها و بخشنامه ها را معرفی می کند، ارباب رجوع خود را می شناسد و مستقیماً با آن ها وارد گفتگو می شود، بازخوردهای مثبت را به همه کارکنان به طور مستمر ارائه می دهد و تنبیه ها را به حداقل می رساند، آگاهی و شناخت را سرلوحه رشد حرفه ای کارکنان قرار می دهد، رضایت و غرور کارکنان را تقویت می کند، برای پرهیز از خود محوری، قدرت را به طور تقریباً منطقی در سراسر سازمان توزیع می کند، بر اطلاعات مستند تکیه دارد نه بر فرض ها و دهن بینی ها، از تجارب خود و گذشتگان به خوبی درس می گیرد و ارزش شکست ها را می داند (کرامتی، ۱۳۸۵).
هال فرل و هورلی [۱۱۲] (۲۰۰۲)، چرماک و همکاران[۱۱۳] (۲۰۰۶)، یوهانگ و همکاران[۱۱۴] (۲۰۱۰)، شفاعی (۱۳۸۰)، کریمیان کریمی (۱۳۸۵) در دانشگاه تهران، قدمگاهی (۱۳۸۳) در دانشگاه فردوسی مشهد، و یار محمدزاده و رحیمی (۱۳۸۵) در دانشگاه اصفهان، تحقیقاتی را در رابطه با یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده انجام داده اند. یافته های این پژوهشگران بر اهمیت یادگیری سازمانی و وجود سازمان یادگیرنده، در شرایط متغییر و نامطمئن قرن بیست و یکم تأکید می کند.
سوال اصلی ۲: سبک رهبری مدیران ستادی دانشگاههای علمی کاربردی استان سمنان ، تا چه اندازه به شاخص های سبک رهبری تحولی نزدیک است؟
برای پاسخ به این سوال از آزمون مقایسه میانگین ها با یک ارزش ثابت (آزمونt) استفاده شد. چنانچه یافته نشان دادند، با توجه به اینکه نمره میانگین بالاتر از ارزش آزمون بود، می توان نتیجه گرفت که انطباق سبک رهبری تحولی مدیران ستادی دانشگاه های علمی کاربردی با سبک رهبری تحولی بالاتر از متوسط است؛ یعنی سبک رهبری مدیران ستادی با شاخص های سبک رهبری تحولی انطباق دارد.
تاکنون تحقیقات زیادی در ارتباط با رهبری صورت گرفته است. هر کدام از این تحقیقات بر بعد خاص از ابعاد رهبری و سبک های آن تأکید می کنند. از دهه ی ۱۹۵۰ سبک رهبری تحولی، به عنوان سبکی مناسب در شرایط متغیر و نامطمئن سازمان های آینده مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت.