طرحهای کلان، بویژه آن طرحهایی که شرکت های تجاری سفر و هتلداری بزرگ تهیه میکنند، نیز باید با استراتژیها و سیاستهای ملی همسو باشند بنابراین، دستگاه دولتی متولی امور گردشگری این مسایل را دایما با شرکتها و گروههای عمده بخش خصوصی مورد بحث و بررسی قرار میدهد. (کروبی،۱۳۸۸، ۴۷)
۲-۴-۲ مدیریت بر مبنای هدف
واژه مدیریت بر مبنای هدف (MBO) را اولین بار ((پیتر دراکر)) در دهه ۱۹۵۰ استفاده کرد. مدیریت بر مبنای هدف، روش متحد و یکی کردن اهداف سازمانی با تفکرات مدیران است.باید به مدیریت بر مبنای هدف به عنوان یک روش و نگرش پیشنهاد میکند که کارکنان و سازمانها بر اهداف و نتایجی که میخواهند کسب کنند، تمرکز کنند. دخالت دادن افراد کلیدی در تعیین و تنظیم این اهداف و نتایج، باعث ایجاد مشارکت و تعهد میشود و خلاقیت را برمیانگیزد. اهدافی که دستگاه دولتی متولی امور گردشگری را به بخش گردشگری پیوند میدهد را میتوان از این طریق تحصیل کرد. (اژدری،۱۳۸۹، ۳۹)
۲-۵ اقتصاد گردشگری
بسیاری از اقتصاددانان به گردشگری از زاویه اندازهگیری آثار آن – با بهرهگیری از فنون حسابداری اقتصادی – نظر میکنند. گردشگری را باید در وهله اول در آیینه برنامهریزی و سیاست کلی اقتصادی نگریست. باید از دیدگاه اقتصاد کلان به مساله گردشگری نگریست. در تلاش به منظور مدیریت اقتصاد، باید عوامل بسیاری را در تعادل وتوازن نگه داشت.(sci.org)
منبع : unwto.org
منبع : unwto.org
منبع : unwto.org
منبع : unwto
برنامهریزی و سیاست اقتصادی اساسا حول اهداف بنیادی خاصی میچرخند. مشارکت بالقوه جهانگردان تحت هر یک از موارد زیر مورد توجه قرار میگیرد:
۲-۵-۱ متوازن کردن ترکیب اقتصاد – بخشها و اهداف
در بعضی کشورها نظیر باهاما ، گردشگری بر اقتصاد حاکم است. در کشورهای دیگری نظیر استرالیا و اندونزی گردشگری شیوهای مهم برای متنوع ساختن اقتصاد است. به هر حال، انتخاب نقش گردشگری و اختصاص منافع برای این نقشها، حائز اهمیت است.(صمدیان،۱۳۸۸، ۸۷)
۲-۵-۲ حفظ ثبات اقتصادی در سطح کلان
گردشگری با تثبیت قیمتها، تورم پایین و نرخهای قیمتگذاری منصفانه حمایت و تقویت میشود. ثبات، شرطی حیاتی و ضروری برای موفقیت بخش جهانگردی است.
۲-۵-۳ تخصیص منابع – معمولا منابع کمیاب
باید اهمیت گردشگری شناسانده شود تا منابع لازم را به آن اختصاص دهند.
۲-۵-۴ دستیابی به رشد اقتصادی
مشارکت و نقش گردشگری اغلب مهم است. میزان رشد گردشگری ممکن است فراتر از میزان رشد دیگر بخشها شود.
۲-۵-۵ تداوم فعالیتهای اقتصادی در شرایط محیطی
موقعیت گردشگری به تداوم و استمرار فعالیتهای اقتصادی وابسته است.
۲-۵-۶ دستیابی به توزیع عادلانه فعالیتهای اقتصادی در مناطق مختلف کشور
گردشگری شیوهای مهم در حصول توسعه منطقهای محسوب می شود. برای بسیاری از مناطق این موضوع بهترین راه کار موثر اقتصادی است.
۲-۵-۷ به حداقل رساندن سطح بیکاری
گردشگری یکی از منابع مهم اشتغال زایی است که با رشد آن میزان بیکاری پایین می آید.
۲-۶ جاذبهها در صنعت توریسم و گردشگری
برای جلب گردشگران از کشورها و مناطق مختلف و با انگیزههای متفاوت، وجود منابع و جاذبههایی در مقصد ضروری است. به صرف سرمایهگذاری در صنعت گردشگری و فراهم آوردن انواع تسهیلات حمل و نقل و اسکان و سایر خدمات بدون وجود جاذبههای مناسب، نمیتوان به توسعه این صنعت امیدوار بود، به همین دلیل جاذبهها و منابع گردشگری را از جمله ارکان اصلی این صنعت میدادند.
به اعتقاد مک کانل (۱۹۷۴)، جاذبه گردشگری عبارت است از: ((یک رابطه تجربی بین گردشگری یا جهانگردی، محل بازدید و جزوه راهنما که اطلاعاتی مختصر در مورد آن محل ارائه میکند)). ترکیب این سه عنصر با یکدیگر جاذبه گردشگری را شکل میدهد.(icep)
تا کنون طبقهبندیهای مختلفی از جاذبههای گردشگری ارائه شده است که به چند مورد آن اشاره میشود:
الف) جاذبههای مهیا (آب و هوای مطلوب، مناظر دیدنی) و جاذبههای غیرمهیا (موزهها، آثار باستانی و تاریخی)
ب) جاذبههای طبیعی (مناظر طبیعی، آب و هوا) و جاذبههای فرهنگی (آداب، رسوم، موزهها)
ج) جاذبههای طبیعی (مناظر طبیعی، آب و هوا) وجاذبههای دست ساخت بشر (معماری، مراکز فرهنگی)
نویسنده دیگری، جاذبههای گردشگری را براساس نوع مالکیت به سه دسته تقسیم میکند:
دولتی (پارکهای ملی، محیطهای وحش حفاظت شده، باغوحش حفاظت شده، باغوحشها، ورزشگاههای دولتی و…)
سازمانهای غیرانتفاعی (اماکن تاریخی، جشنوارهها، معماریهای تاریخی، سالنهای تئاتر، موزهها و…)
بخش خصوصی (مراکز فروش و فروشگاه ها، زمینهای ورزشی خصوصی، سالنهای نمایش شخصی و…)
همچنین به اعتقاد وی منشاء جذب جاذبههای گردشگری عبارت است از:
جاذبههایی که منشا فرهنگی دارند (اماکن تاریخی، موزهها، جشنوارهها، مراکز پزشکی، سالنهای نمایش و…)
جاذبههایی که منشا طبیعی دارند (ساحل رودخانه و دریا، پارکها، زمینهای اسکی و گلف و…)
بنابراین با توجه به انواع طبقهبندیهای ارائه شده، میتوان به طور کلی جاذبههای گردشگری را در دو گروه جاذبههای طبیعی و جاذبههای فرهنگی مطالعه کرد. (رنجبریان،۱۳۸۴، ۶۴)
جدول ۲-۲ اثرات مثبت و منفی صنعت گردشگری
عامل | اثرات مثبت | اثرات منفی |
فرهنگ در جذب گردشگر | افزایش حمایت از فرهنگ سنتی و به نمایش گذاردن هویت قومی | تغییر در فعالیتهای سنتی و هنری ، شلوغی و ازدهام در مناطق سنتی |