مفهوم ماده ۱۲۴ این است که تکرار اقدامات یا اعمالی که موجب انقطاع مرورزمان می شود، به جهت قطع مرورزمان اثر و فایدهای در پی ندارد.
بند دوم:تعلیق مرورزمان
در مقابل انقطاع که باعث قطع مرور زمان قبلی شده و مدت از نو شروع میشود ، بحث تعلیق مرورزمان فقط باعث توقف جریان آن شده و پس از رفع مانع ادامه مییابد. در ادامه راجع به مفهوم و جهات تعلیق بیشتر توضیح داده میشود.
الف: مفهوم تعلیق
تعلیق مرورزمان، عبارت از وقفهای است که در جریان مرورزمان به علت مانعی پیدا می شود، اعم از اینکه از ابتدا مدت مرورزمان جریان نمی یابد و یا اینکه جریان مییابد، ولی به دلیل بروز مانع متوقف شود. در هر صورت پس از زوال مانع، مرورزمان ادامه پیدا میکند؛ اگر قبل از بروز مانع مدت مرورزمان جریان داشته باشد، آن مدت به مدت جدید ضمیمه میشود تا مدت مرورزمان لازم تکمیل گردد[۱۵۶].
در ماده ۱۲۱ لایحهی آیین دادرسی تجاری آمده است:
« در موارد تعلیق مرور زمان، مدت بعد از زوال جهت تعلیق به مدت قبل برای استفاده مرورزمان افزوده می شود».
ممکن است تعلیق قبل از مدت مرو زمان محقق گردد. بنابراین نمیتوان گفت که همواره مرورزمان شروع میشود و سپس در اثنای جریان آن، سبب تعلیق ایجاد میشود و مرورزمان را معلق گرداند؛ مثلاً اگر کسی مال صغیری را تصرف کند، مادامی که صغر باقی است، مرورزمان معلق میماند و جاری نمیشود، تا هنگامی که صغیر به سن بلوغ برسد.
جهات تعلیق در قوانین موضوعهی کشورها معین شده است. در قانون فرانسه اسباب تعلیق مرورزمان به طور حصری دو دسته اند: دسته اول عدم اهلیت و حجر و دسته دوم زوجیت و قرابت میباشد.[۱۵۷] در قانون مدنی مصر سابقا موارد تعلیق مرورزمان به تبعیت از قانون مدنی فرانسه به طوری حصری به موارد عدم اهلیت و حجر و زوجیت و قرابت محدود شده بود اما طبق قانون مدنی جدید علاوه برآن موارد، مرورزمان علیه کسانی نیز که به واسطه قوه قاهره نتوانستهاند اقامه دعوی کنند معلق میشود.
در حقوق ما موجبات تعلیق مرورزمان، به طور حصری ابتدا در ماده ۲ قانون ثبت عمومی املاک و مرورزمان، مصوب ۲۱ بهمن ۱۳۰۶ و سپس در ماده ۳ قانون مرورزمان اموال منقول، مصوب ۲ تیر ماه ۱۳۰۸ و نیز در مواد ۷۵۱ تا ۷۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی سابق، مصوب ۱۳۱۸ پیش بینی شده بود. بنابراین، قضات تنها باید در موارد معین شده به تعلیق مرورزمان حکم میکردند. موجبات تعلیق مرورزمان در ق .آ.د.م مصوب ۱۳۱۸ در واقع الهام گرفته از حقوق خارجی و به طور مشخص حقوق فرانسه بود.[۱۵۸]
در ماده ۳۱۸ قانون تجارت موردی برای تعلیق مرورزمان پنج ساله پیشبینی نشده است، حقوقدانان فرانسوی عقیده دارند که مرورزمان پنج ساله نسبت به هر کس و حتی نسبت به صغیر و مجنون نیز جاری میشود و حتی قوه قاهره نیز قادر به تعلیق این مرورزمان نیست. حقوقدانان مزبور برای توجیه نظر خود به ماده ۲۲۵۲ قانون مدنی که مقرر می دارد « مرورزمان بر علیه تمام اشخاص جاری میشود، مگر اینکه به موجب قانون استثنا شده باشد » اشاره کرده، میگویند چون در قانون برای فورس ماژور قاعده استثنایی وضع نشده و به اضافه مرورزمان پنج ساله جزء مرورزمان های کوتاه و بر طبق قانون مدنی بر علیه صغیر و مجنون نیز قابل جریان است، لذا مرورزمان برات و فته طلب و چک قابل تعلیق نمیباشد[۱۵۹]. در هر حال در حقوق ما مرورزمان پنج ساله مندرج در ماده ۳۱۸ تابع قواعد کلی نبوده و تعلیق نمیشود، و موضوعات تجاری در صورت نبودن نص صریح مخالف، تابع قانون مدنی میباشد، لذا با توجه به اینکه مواد آیین دادرسی سابق که موارد تعلیق نیز در آن ذکر شده بود، نسخ شده است در حال حاضر موردی برای تعلیق مرورزمان نمیتوان درنظر گرفت. موارد تعلیق مرورزمان را با توجه به لایحه آیین دادرسی تجاری در ادامه توضیح خواهیم داد.
ب-جهات تعلیق
جهات تعلیق با توجه به لایحه آیین دادرسی تجاری عبارتند از عدم اهلیت و حجر و قوه قاهره که توضیحات آنها ارائه خواهد آمد.
۱- عدم اهلیت و حجر
در ماده ۱۱۸ لایحه آیین دادرسی تجاری آمده است: « حکم مرور زمان در حق کسانی که تحت ولایت یا قیومت هستند مثل مجنون و صغیر و سفیه جاری نمی شود و مرور زمان از تاریخ عقل، بلوغ یا رشد آنها شروع خواهد شد » .
در تبیین مبنای این امر گفته شده که وضعیت اشخاصی که در تحت ولایتاند، شبیه موقعیت افرادی است که به علت وجود خطر نمیتوانند اقامهی دعوا کنند، با این تفاوت که برای اقامهی دعوا، گروه اول مانع عملی و گروه دوم مانع حقوقی دارند. هر چند قانونگذار برای افرادی که تحت ولایتاند، قائم مقام معین کرده است که همان ولی یا قیم آنهاست، اما به دلیل اهمیت آثار مترتب بر مرورزمان، قائم مقام آنها نمیتوانند به طور کامل جانشین مولیعلیه گردد. بنابراین، نمیتوان خسارات ناشی از اهمال و کوتاهی ولی را بر مولیعلیه تحمیل کرد[۱۶۰].
این قاعده که عینا از قانون مدنی فرانسه اقتباس شده، مورد انتقاد برخی حقوقدانان واقع شده است. از نگاه منتقدان، قانون مدنی فرانسه این قاعده را از حقوق روم اقتباس کرده و مبانی و دلایل موجهی نیز برای آن وجود داشته است که در حقوق فرانسه و ایران وجود ندارد. در حقوق روم، پدر در بخشی از دارایی فرزند صغیرش که از مال اکتسابی بعد از ازدواج مادرش به او رسیده است، حق مداخله نداشته و هر گاه به مال مذکور تجاوز میشد، نه خود صغیر و نه پدرش حق اقامهی دعوا نداشتند، بنابراین، عدم جریان مرور زمان در این مورد منطقی و قابل دفاع بود[۱۶۱].
اما امروزه که طبق قوانین موجود، ولی یا قیم حق اقامه هر گونه دعوا را از سوی مولیعلیه خود دارد، به نظر میرسد معلق ماندن مرورزمان نسبت به محجورین وجهی ندارد.
البته ممکن است که قانونگذار دغدغه این مسئله را داشته است که ولی یا قیم اهتمام و دلسوزی را نسبت به حفظ حقوق مولی علیه خود نشان ندهد و عادلانه نیست که خسارت سنگین ناشی از غفلت و کوتاهی ولی یا قیم بر مولی علیه تحمیل گردد .
شاید به همین دلیل باشد که قانونگذار در ادامه، افزون بر مفاد ماده ۱۱۸ لایحه آیین دادرسی تجاری، در ماده ۱۱۹ نیز در دفاع از حقوق محجورین آورده است :
« هر گاه کسی که مرورزمان بر علیه او جریان دارد قبل از حصول مرورزمان فوت شود، مرور زمان بعد از فوت او نسبت به وراث صغیر یا غیر رشید یا مجنون معلق میشود تا وقتی که وارث بالغ یا رشید یا عاقل شود».
بنابراین صغار، اشخاص غیر رشید و دیوانگان، که طبق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی محجور قلمداد میشوند و طبق ماده ۱۲۱۷همین قانون ، ادارهی اموال آنها به عهده ولی یا قیم آنها است، از تعلیق مرورزمان بهرهمند میگردند.
۲-قوه قاهره ( فورس ماژور )
در ماده ۱۲۰ لایحه آیین دادرسی تجاری آمده است: « مرور زمان علیه کسانی که به واسطه قوه قاهره یا به علت خطر جانی یا شرفی و یا مالی خود یا اقرباء نزدیک نتوانستهاند اقامه دعوی کنند جاری نمیشود و اگر بعد از شروع مرورزمان امور مذکور واقع شود، مدت مرورزمان معلق خواهد شد » .
از مصادیق قوه قاهره میتوان به جنگ، اشغال نظامی کشور به وسیله بیگانگان، سیل و سایر سوانحی که مانع اقامهی دعوا برای قطع مرورزمان میشوند، اشاره کرد. طبق این ماده، اگر مدعی به علت خطر جانی یا ناموسی یا مالی یا خطری که اموال یا خویشان نزدیک او را تهدید میکند، نتواند علیه مدعی علیه اقامهی دعوا کند، در این صورت مرورزمان معلّق میگردد. البته ناگفته نماند که باید شرایط خطر فراهم باشد از جمله اینکه خطر واقعی و مسلم باشد. همچنین، خویشاوندان باید به اندازهای نزدیک باشند که خطری که متوجه آنها میشود، واقعا ماهیت “اکراه” را نسبت به مدعی محقق سازد؛ نیز مخاطرات جانی، ناموسی یا مالی باید مؤثر و متناسب باشد و دفع آن از توان کسی که مرورزمان او را تهدید میکند، خارج باشد[۱۶۲].
در قانون آیین دادرسی مدنی سابق موارد دیگری از جمله زوجیت و قرابت را نیز به عنوان جهت تعلیق برشمرده بود[۱۶۳] که با توجه به اینکه این قانون نسخ شده است به این موارد نمیپردازیم.
گفتار دوم :چگونگی محاسبه مدت و مبدأ مرورزمان
انواع مرورزمان را مطالعه کردیم و دیدیم در چه مواردی مرورزمان معلق میشود و در چه مواردی منقطع میشود. حال باید ببینیم که مدت مرورزمان چگونه محاسبه میشود و همچنین لازم است مشخص شود که مرورزمان از چه تاریخی شروع میشود؛ زیرا تا وقتی که مبدأ مرورزمان روشن نباشد نمیتوانیم موضوعی را مشمول مرورزمان اعلام کنیم. بنابراین در این قسمت به چگونگی محاسبه مرور زمان و مبدأ آن میپردازیم.
بند اول: چگونگی محاسبه مرورزمان
یکی از شرایط اساسی جریان مرورزمان، گذشت زمان قانونی است و همین که مدت منقضی شد صاحب حق دیگر نمیتواند برای مطالبه حق خود به محکمهی صالح رجوع کند. بنابراین تعیین مبدأ مرورزمان بسیار دارای اهمیت است، زیرا در صورت گذشت مدت، صاحب حق نمیتواند حق خود را درخواست کند، چون در صورت مطالبه حق، و تمسک مدعیعلیه به مرورزمان، دادگاه دعوای او را رد خواهد کرد. مرورزمان مانعی در مقابل قبول دعوای مدعی حق است. به طور منطقی، هنگامی میتوان از ایجاد مانع در برابر اقامهی دعوای مدعی، سخن گفت که اصولا دعوا قابلیت طرح و اقامه را داشته باشد. این امر هنگامی محقق میگردد که به بوجود آمده و صاحب آن مستحق مطالبهی آن باشد. در غیر این صورت، تا هنگامی که حق قابل مطالبهای برای مدعی به وجود نیامده باشد، مرورزمان نسبت به آن امکان ندارد. پیدایش اصل حق و به تبع آن حق مطالبهی آن، هنگامی برای مدعی حق بوجود میآید که سبب و منشأ آن مشخص باشد[۱۶۴].
در موضوع ابتدای مرورزمان به دو نکته باید باید توجه کنیم؛ یکی اینکه هر موعد و مهلتی که برای انجام امری مقرر شده باشد ابتدای آن یعنی روز شروع موعد باید معین باشد تا آن را مبدأ شمارش تعداد روزها قرار داد تا به پایان مدت برسیم و الا مدت بدون تعیین ابتدا هرگز منشأ اثر یا آثار مورد نظر نخواهد شد. و اما نکته دیگر این است که برای تعیین ابتدای مدت در مرورزمان باید روزی را در نظر داشته باشیم که از آن روز حق مطالبه برای صاحب حق مستقر شده باشد و این روز همان روزی است که ذینفع می تواند به طرح دعوی مبادرت نماید بنابراین تا مدعی حق اقامه دعوی نداشته باشد مرور زمان نسبت به مطالبه او شروع نمیشود.
در قانون مدنی مصر و سایر کشورهای عربی راجع به نحوه مدت مرورزمان تصریح شده است که مرورزمان بر اساس روزها محاسبه میشود نه با ساعات و روز اول نیز محاسبه نمیشود و مدت از فردای آن روز شروع میشود. با انقضای آخرین روز کامل میشود[۱۶۵].
هر چند در قانون کشور ما مقررات مرورزمان در آیین دادرسی مدنی نسخ شده است و در قانون تجارت نیز راجع به محاسبه مدت مرورزمان چیزی نگفته است اما به خوبی میتوان این موارد را از سایر مواد قانون تجارت از جمله مواد مربوط به نحوه اعتراض در برات استباط کرد.
علت اینکه مدت مرورزمان را با روزها حساب می کنیم این است که اگر مدت مرورزمان را با ساعت محاسبه کنیم، مقتضی این است که زمان دقیق جریان مرورزمان را بدانیم، اما این امر متعذر است و تاریخی که معمولا در اوراق معامله نوشته میشود، تاریخ روز انجام معامله میباشد نه ساعت. ممکن است روزی که مدیون استحقاق مطالبه پیدا میکند شرایط فورس ماژور بوجود آید و امکان مطالبه وجود نداشته باشد یا اینکه روز مطالبه مصادف با ایام تعطیل باشد و مدت زمان زیادی طول بکشد، در این موارد ابتدای جریان مرورزمان از تاریخ رفع مانع محاسبه میشود[۱۶۶].
مورد دیگری که در زمینه تعیین شروع جریان مرورزمان نیازمند توضیح میباشد راجع به دیون معلق به شرط و دیون مؤجل میباشد. مرورزمان در دیون معلق به شرط زمانی جریان مییابد که شرط معلق محقق شود. زیرا دین در زمان تحقق شرط قابل مطالبه میباشد و مرورزمان نیز از تاریخ استحقاق مدیون به مطالبه جریان پیدا میکند. نسبت به دیون مؤجل نیز از زمانی که اجل دین فرا رسید مرورزمان شروع میشود. همچنین در مواردی که زمان پرداخت دین تعیین نشده و اختیار مطالبه به اراده داین قرار داده شده است، مرورزمان از زمانی جریان مییابد که داین ارادهاش را مبنی بر پرداخت به مدیون اعلام کند[۱۶۷].
در این قسمت به طور اجمالی نحوه محاسبه مدت و مبدأ مرورزمان توضیح داده شد. در ادامه نصوص قانونی راجع به مبدأ مرورزمان را در قانون تجارت و لایحه آیین دادرسی تجاری بررسی میکنیم.
بند دوم: مبدأ مرورزمان
در قانون تجارت شروع مرورزمان بسته به اینکه در مقابل چه سیستم حقوقی قرار داشته باشیم متفاوت است. در حقوق فرانسه، در هر مورد، مرورزمان متفاوت شروع میشود: مثلا مرورزمان دعوی علیه محالعلیه قبول کننده از تاریخ سررسید برات شروع میشود؛ شروع مرورزمان دعاوی دارنده علیه صادرکننده و ظهرنویسان از تاریخ اعتراض و در صورتی که اعتراض لازم نباشد، از تاریخ سررسید آغاز میشود .[۱۶۸]
نکته قابل توجه این است که در مقررات خارجی، حقوق دارندهی سند تجاری بر حسب اینکه دعوی علیه چه کسی اقامه شود، متفاوت است و نقطه آغاز مرورزمان در هریک از این موارد فرق میکند، حال آنکه در حقوق ایران تفاوتی نمیکند که دعوی علیه چه کسی اقامه شود و در همه موارد مبدأ یکسان است[۱۶۹]. اما میتوان یک قاعده کلی برای شروع مرورزمان تعیین کرد همانطور که قبلا گفته شد برای تعیین ابتدای مدت در مرورزمان باید روزی را در نظر داشته باشیم که از آن روز حق مطالبه برای صاحب حق مستقر شده باشد و این روز همان روزی است که ذی نفع می تواند به طرح دعوی مبادرت نماید. بنابراین تا مدعی حق اقامه دعوی نداشته باشد مرورزمان نسبت به مطالبه او شروع نمیشود. پس تاریخ استحقاق مطالبه را میتوان معیار تعیین مبدأ مرورزمان قرار داد.
با بیان قاعدهی مذکور در تعیین مبدأ مرورزمان، میتوان در دعاوی مختلف نقطهی شروع مرورزمان را یافت.
در بعضی موارد قانونگذار مبدأ مرورزمان را خود مشخص کرده است. بر اساس ماده ۳۱۸ قانون تجارت ایران، آغاز مهلت پنج سالهی مرورزمان از تاریخ صدور اعتراض نامه یا آخرین تعقیب قضایی در محاکم است. در صورت عدم اعتراض، مدت مرورزمان از تاریخ انقضای شروع مهلت اعتراض شروع میشود. هر گاه در ظرف مدت پنج سال اقرار به دین شود، در این صورت مبدأ مرورزمان از تاریخ اقرار محسوب میگردد .
در بحث مرورزمان شرکتهای تجاری ماده ۲۱۹ تصریح شده است که مبدأ مرورزمان روزی است که انحلال شرکت یا کنارهگیری شریک یا اخراج او از شرکت در اداره ثبت به ثبت رسیده و در مجله رسمی اعلان شده باشد. در صورتی که طلب پس از ثبت و اعلان قابل مطالبه نشده باشد، مرورزمان از روزی شروع میشود که طلبکار حق مطالبه پیدا کرده است.
تصریح بالا برای آن است که طلبکاران شرکت از انحلال شرکت یا خروج شریک از شرکت اطلاع حاصل کنند، زیرا تا زمانی که شرکت وجود دارد یا آنکه شریکی از شرکت خارج نشده است، مرورزمان پنج ساله جاری نمیشود تا طلبکاران برای وصول طلب خود در ظرف آن مدت اقدام نمایند. بنابراین تصمیم شرکاء بین خودشان مبنی بر انحلال شرکت یا توافق به خروج شریکی از شرکت تا زمانی که به اطلاع عموم نرسیده است، نسبت به اشخاص ثالث اعتبار ندارد. به همین طریق اگر ثبت و اعلان انحلال مدتی بعد از تصمیم شرکاء صورت گیرد مبدأ مرورزمان تاریخ تصمیم شرکا نیست، بلکه مبدأ مرورزمان از روز اعلان انحلال شروع میشود. نسبت به مطالباتی که در تاریخ انتشار اعلان قابل مطالبه نشده است، مرورزمان از تاریخ سررسید طلب شروع میشود ، زیرا قبل از سررسید طلبکار حق مطالبه ندارد تا حق او مشمول مرورزمان شود[۱۷۰].
در لایحه آیین دادرسی تجاری در ماده ۱۱۴ مبدأ مرورزمان به شرح زیر بیان شده است:
۱-در دعوی راجع به استرداد اماناتی که محدود به مدت معینی نباشد و همچنین راجع به تعهداتی که برای انجام آنها مدتی معین نشده است یا عندالمطالبه باید انجام شود از تاریخی که به وسیله اظهارنامه رسمی یا اقامه دعوی مطالبه شده است؛
چنانچه در فقره استرداد امانات و انجام تعهدات مدت معین شده باشد اشکالی پیدا نمیشود و تاریخ استحقاق مناط است و اما اگر استرداد امانت محدود به مدت معین نباشد معنی آن این است که امانتگذار هر وقت خواست میتواند امانت خود را از مستودع مطالبه نماید و وسیله رسمی مطالبه برای او ارسال اظهارنامه رسمی یا اقامه دعوی است چون برای استرداد مدت معینی نبوده و قانون تاریخ ابلاغ اظهارنامه یا اقامه دعوی را مبدأ مدت مرورزمان قرار داده است و همچنین است راجع به تعهداتی که انجام آن مدت ندارد و یا عند المطالبه است[۱۷۱].
۲-راجع به استرداد وثیقه از روزی که به وسیلهی تأدیه دین یا به وسیله دیگر وثیقه فک شده است.
برای استقراض معمولا باید وثیقه گذاشت و این وثیقه تضمین ادای دین است و لذا تا زمانی که تأدیه دین به عمل نیامده وثیقه فک نمیشود و البته تا زمانی که وثیقه فک نشود مطالبه آن محملی ندارد ولو اینکه مدت زمان طولانی هم بگذرد و پس از پرداخت دین وثیقه فک شده و صاحب آن حق مطالبه و استرداد وثیقه را پیدا میکند و مبدأ مرورزمان از تاریخی است که وثیقه فک شده است .
۳-در دعوی ناشی از معاملات از قبیل عیب و غبن از تاریخ وقوع معامله و در دعوی بطلان تقسیم از تاریخ تقسیم؛
۴-در سایر دعاوی از زمانی که صاحب مال یا حق مستحق مطالبه میگردد.
قانونگذار مبداء مرورزمان را در موردی که مشتری مدعی مستحق للغیر بودن مبیع میشود تاریخ وقوع معامله قرار داده؛ رجوع مشتری به فروشنده از تاریخ تحقق دو امر شروع میشود: تاریخ ثابت شدن مستحق للغیر بودن مورد معامله و خارج شدن ملک از ید مشتری و عبارت قانون چنین است « در دعوی مستحق للغیر بودن مورد معامله، مرورزمان نسبت به رجوع مشتری بر بایع راجع به ثمن معامله و خسارات وارده از تاریخی شروع میشود که مستحق للغیر بودن مورد معامله ثابت و ملک از تصرف مشتری خارج شده باشد. لیکن اگر مشتری بدون اینکه بر او دعوی شده یا ملک از تصرف او خارج شده باشد، مدعی مستحق للغیر بودن مبیع شود مدت مرورزمان از تاریخ وقوع معامله شروع می شود.»[۱۷۲] .
۵-هرگاه بین داین و مدیون تفریغ حساب شده و یا سندی مبادله شده باشد. مدت مرورزمان از تاریخ تفریغ حساب یا سند شروع میشود[۱۷۳].
بین داین و مدیون ممکن است تفریغ حساب شده و میزان بدهی مدیون به طور قطع معین شده باشد برای مطالبه آن تاریخ تفریغ حساب مبدأ مرورزمان قرار داده شده زیرا از تاریخ مزبور نسبت به مبلغی که بین طرفین قطع گردیده دیون متعهد قابل پرداخت میباشد همچنین است اگر بین داین و مدیون نسبت به میزان مدیونیت بدهکار سندی تنظیم شده باشد تاریخ سند برای محاسبه مدت مرورزمان مناط است .[۱۷۴]
۲-۵-۴-نظریه وابستگی مخاطب ـ رسانه ـ جامعه
ملوین دیفلور[۲۴] نیز نظریه وابستگی مخاطب ـ رسانه ـ جامعه را مطرح ساخت و بر این نکته تاکید کرد که میتوان از روابط سه گانه بین رسانهها ـ مخاطبان ـ جامعه و پیامدهای شناختی، عاطفی و رفتاری رسانه بر مخاطبان سخن گفت. وی معتقد است که اولین پیامد تأثیر رسانهها، ایجاد ابهام در مخاطبان و سپس رفع آن ابهام است. ابهام، خود، ناشی از برخورد اطلاعات متناقض با یکدیگر است.هنگام رخ دادن وقایع غیر منتظره یا وضعیتهای خاص، مردم پیامهای متناقضی از رسانهها دریافت میکنند، اما نمیدانند چگونه آنها را تفسیر کنند. براثر این فشار، رسانهها در مرحله بعد با اطلاعات کاملتر این ابهام را رفع میکنند و به این ترتیب، تفسیرها را محدود میسازند و با ابهامزدایی سبب تحدید ساختار اجتماعی میشوند. این ابهام در جوامعی که در حال گذر از رسوم سنتی به جامعه مدرن هستند، بسیار شدیدتر است (راس[۲۵]، ۲۰۰۷).
نفوذ و جاذبه تلویزیون در دنیای کنونی، امری بدیهی است و نقش آن در آموزش، هدایت، جهتدهی و قالبسازی افکار عمومی جامعه انکارناپذیر است. به همین دلیل، دولتها یا بخش خصوصی آن را به عنوان یکی از ابزارهای اصلی نفوذ در افکار عمومی و در جهت اهداف مورد نظر خود به کار میبرند. اختراع ماهوارههای مخابراتی نیز تأثیر گذاری تلویزیون را از مرزهای ملی عبور داده و به امری فراملّی و جهانی تبدیل کرده است.کشورهای قدرتمند با تکیه بر امکانات قوی ارتباطی و ماهوارهای درصددند تا سراسر جهان را به عرصه تاخت و تاز امواج تصویری خود تبدیل کنند و بهطور یکجانبه، افکار جهانیان را در جهت اهداف خود سوق دهند. بدین گونه این کشورها برآنند که از تلویزیون به عنوان جعبه جادویی برای یکسانسازی افکار عمومی جهانیان و تشکیل دهکده واحد جهانی بهرهبرداری نمایند (بیریوکوف[۲۶]، ۲۰۰۴).
۲-۵-۵-نظریه برجسته سازی
مک کامبز و شاو[۲۷] (۱۹۷۲) درباره تأثیرات رسانه، نظریه «برجستهسازی» را مطرح کردهاند. برجستهسازی یکی از شیوههایی است که از طریق آن، رسانههای ارتباط جمعی میتوانند بر عامه مردم اثر بگذارند. برجستهسازی به معنای آن است که رسانههای خبری، خبرها و موضوعاتی را که عامه مردم درباره آنها میاندیشند، تعیین میکنند. بیوفایی، تجملگرایی، بیاحترامی نسبت به یکدیگر در خانواده، موضوعات مهمیاست که به عنوان آموزههای مورد هدف این شبکهها در حال برجستهسازی است. در این شرایط، کشورهایی که به حفظ فرهنگ ملی خود میاندیشند، وظیفهای سخت و دشوار پیش رو دارند و برای مقابله با این توطئه باید با تمام قوا و هوشیاری و استفاده بهینه از سرمایههای مادی و انسانی خود، دست به کار شوند و به ایمنسازی جامعه خویش در برابر این امواج بپردازند. آگاه کردن جامعه به اهداف تبلیغاتی غرب، از طریق صدا و تصویر، گامیاساسی در جهت مصونیت بخشیدن جامعه و پاسداری از هویت وارزشهای ملی محسوب میشود(محمد پور ،۱۳۸۹،ص۱۴۰ به نقل از ورنر و تانکارد[۲۸]، ۲۰۰۶).
۲-۶-تعریف شبکه های اجتماعی و انواع آن:
همان طور که در بالا اشاره شد یکی از مهمترین رسانه های اجتماعی، شبکه اجتماعی ست که اخیرا بحث ارتباط آن با آموزش بسیار مورد توجه متخصصین و کارشناسان یادگیری الکترونیکی قرار گرفته است.شبکه های اجتماعی به مثابه راه های مختلفی می مانند که مردم درزمان عبور از آن می توانند در مورد مسائل مختلف با هم صحبت کنند، و اطلاعات عمومی یا خصوصی خود را در قالب های مختلف اعم از عکس، ویدئو، واژه ها، دست نوشته، … با فرد خاص یا گروه خاصی به نمایش و اشتراک بگذارند. هدف شبکه های اجتماعی کمک به بهبود و تسهیل روابط ، همکاری، و تعامل بین افراد، سازمان ها و موسسات در موضوعات گوناگون از قبیل تجارت، پزشکی، مباحث آموزشی و… در راستای تغییر مثبت می باشد ( احمدپور،۱۳۸۹،ص۳۸).
به بیانی ساده تر شبکه های اجتماعی ابزارمتنوعی است که همه به صورت آزاد و مجانی به آن دسترسی دارند. یک فرد می تواند مطالب مورد نظر یا یک سری اطلاعات خاص رادر یک ثانیه با صدها و حتی هزاران نفر در سراسر جهان به اشتراک بگذارد. این پدیده به اشتراک گذاری اطلاعات بسیار قابل توجه است چراکه در گذشته اگر کسی قصد انتشار مطلبی را برای عموم مردم یا یک گروه بزرگ از مخاطبان راداشت باید با پرداخت هزینه فراوان و وجود مشکلات بسیار زیاد از روزنامه ها ، تلوزیون و رادیو کمک می گرفت. در حال حاضر ، با ظهورشبکه های اجتماعی ، همان اطلاعات را می توان در ظرف چند ثانیه و بدون هیچ هزینه و مشکلی منتشر کرد( احمدپور،۱۳۸۹،ص۳۸).
۲-۷-خصوصیات و عملکرد شبکه های اجتماعی :
۱- ارائه خدمات مانند چت ، وبلاگ نویسی ، ایمیل ، پیام های فوری ، ویدئو ، اشتراک گذاری فایل ، به اشتراک گذاری عکس و غیره
۲- ساخت یک پایگاه داده از کاربران که باعث می شودتا کاربران دوستان خود رابیابند در عین حال اجتماعات مختلفی هم شکل می گیرند.
۳-آزاد و بدون هزینه هستند.
۴-به اشتراک گذاری علاقه مندی ها(دیدگاه های سیاسی و یا فعالیت های تجاری ، مذهبی ، ملیت و یا مبتنی بر هویت و غیره )
۵-ترکیب سازیهای جدید برای گرفتن اطلاعات و ارتباطات ، از قبیل اتصال به تلفن همراه
۶- اضافه کردن ویژگی های جدید بر اساس نظرات کاربران
۷- ایجاد گروه های مختلف
۸- فراهم کردن زمینه ای برای ملاقات با افراد غریبه یا کسانیکه در زمینه های مختلف مورد نظر افراد هستند ( عباسی،۱۳۹۰،ص۸۱).
۲-۸-شبکههای اجتماعی مجازی
اصطلاح شبکههای اجتماعی را برای نخستین بار چیایبارنز[۲۹] در سال ۱۹۵۴ طرح کرد و از آن پس بهسرعت به شیوهای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت. در تئوری شبکه اجتماعی سنتی، یک شبکه اجتماعی به این صورت تعریف می شود که یک مجموعه ای از نهادهای اجتماعی که شامل مردم و سازمانها که بهوسیله مجموعه ای از روابط معنی دار اجتماعی بههم متصلاند و با هم در به اشتراک گذاشتن ارزشها تعامل دارند. شکل سنتی خدمت شبکه اجتماعی بر انواع روابط همچون دوستی ها و روابط چهره به چهره متمرکز است اما خدمات شبکه اجتماعی امروزه بیشتر بر جامعه مجازی آنلاین و ارتباطات کامپیوتر واسط متمرکز است(بوید و الیسون[۳۰]، ۲۰۰۷).
شبکههای اجتماعی اینترنتی پایگاه یا مجموعه پایگاههایی هستند که امکانی فراهم میآورد تا کاربران بتوانند علاقهمندیها، افکار و فعالیتهای خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و دیگران هم این افکار و فعالیتها را با آنان سهیم شوند. یک شبکه اجتماعی، مجموعه ای از سرویس های مبتی بر وب است که این امکان را برای اشخاص فراهم میآورد که توصیفات عمومی یا خصوصی برای خود ایجاد کنند، یا با دیگر اعضای شبکه ارتباط برقرار کنند، منابع خود را با آنها به اشتراک بگذارند و از میان توصیفات عمومی دیگر افراد، برای یافتن اتصالات جدید استفاده کنند .بهطور کلی در تعریف شبکه های اجتماعی میتوان گفت شبکه های اجتماعی سایتهایی هستند که از یک سایت ساده مانند موتور جستجوگر با اضافه شدن امکاناتی مانند چت و ایمیل و امکانات دیگر خاصیت اشتراکگذاری را به کاربران خود ارائه می دهند. شبکه های اجتماعی، محل گردهمایی صدها میلیون کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات میپردازند. در واقع شبکه های اجتماعی برای افزایش و تقویت تعاملات اجتماعی در فضای مجازی طراحی شده اند. به طور کلی از طریق اطلاعاتی که بر روی پروفایل افراد قرار میگیرد مانند عکس کاربر، اطلاعات شخصی و علایق (که همه اینها اطلاعاتی را در خصوص هویت فرد فراهم می آورد) برقراری ارتباط تسهیل میگردد. کاربران میتوانند پروفایلهای دیگران را ببینند و از طریق برنامه های کاربردی مختلف مانند ایمیل و چت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند (پمپک و همکاران[۳۱]، ۲۰۰۹).
۲-۹-نظریات مرتبط با رشد هویت و جوانی
دو نظریه متفاوت در این باره بین دانشمندان متداول است: نظریه الگوی هنجاری – بحرانی و دیگری نظریه الگوی زمانی واقعه ها. روانشناسان سنتی به الگوی اول و روانشناسان دیگر به ترکیب هر دو الگو با تاکید بر الگوی دوم باور دارند. رشد آدمی بخصوص در سنین بالای ۲۰ سال را نمی توان به صورت مرحلهای یعنی در چهار چوب الگوی هنجاری-بحرانی تقسیمبندی کرد. به همین دلیل ترجیحا از اصطلاح دوره رشد جوانی، بزرگسالی پختگی و پیری استفاده می کنیم. تعیین کننده چگونگی رشد در این دوره ها وقایع زندگی است که در هر دوره اتفاق می افتد و رشد افراد را با وجود شباهت های آنان در یک دوره معین از یکدیگر متفاوت می سازد (عدلیپور،۱۳۹۱،ص۳۲).
نوع وقایع زندگی و زمان وقوع آن ها نقش مهمی در چگونگی تثبیت هویت جوانی دارد. مثلا زمان وقوع ازدواج و چگونگی و ادامه آن، تاثیر بزرگی بر زندگی روانی فرد میگذارد. و یا موقعیت تحصیلی و شغلی و یا ناکامی در آن ها به این ترتیب حوادث محیطی، در مقایسه با تحولات مرحلهای درونی، تاثیر بیشتری بر چگونگی هویت فرد در دوره جوانی به جای می گذارد. ساختار هویت در دوره جوانی، هم چنین، شدیدا متاثر از زمینه های اجتماعی– فرهنگی است. به هر حال، محتوای هویت فرد هر چه باشد، تثبیت آن عموما در سنین جوانی رخ می دهد. در این دوره معمولا استقلال کامل از والدین و تصمیم گیری شخصی و قبول مسئولیت زندگی حاصل می شود. توانایی جوانان برای در نظر گرفتن تمام جوانب مسائل و یافتن دانش نسبتا وسیع درباره هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و آگاهی از ضرورت یکپارچه بودن شخصیت بزرگسالی، زمینههای لازم را برای آنان فراهم می آورد تا به تثبیت هویت و انسجام خود برسند. در این دوره هویت شخصی آنان به صورت باورهای عمومی، ارزش ها و طرح و برنامه مشخص زندگی جلوهگر می شود. آنان هویتی می یابند که حاکی از وقوف به شایستگی های تحصیلی، توانایی های بدنی، مهارت های شغلی و باورهای اجتماعی است و نقش های گوناگون خود در موقعیت های مختلف را به خوبی می شناسند و با تغییر موقعیت ها آنان نیز نقش خود را تغییر می دهند. تحقیقات مارکوس وکیتایاما[۳۲] نشان می دهد که در فرهنگ هایی که بر جنبه استقلال فردی تاکید می کنند، هویت افراد نیز بیشتر حالت فردگرایی، خودمختاری و اتکای به خود دارد. در حالی که در فرهنگ هایی که بر وابستگی های جمعی تاکید می شود، حالات دیگری از هویت مانند جمع گرایی، وابستگی، اتکای به غیر و جامعه محوری مورد نظر جوانان قرار می گیرد (بوید و الیسون[۳۳]، ۲۰۰۷).
این محققان می گویند جوانانی که فرهنگ شان بر استقلال فردی تاکید دارد، افرادی متمایز، پی گیر در هدف های شخصی، متمرکز بر اندیشه ها و عقاید خویش بار می آیند. اما برعکس جوانانی که فرهنگ آنان بر ارتباط و وابستگی افراد به یکدیگر تاکید می کند، فردی با سعی در سازگاری خود با اهداف دیگران می شوند که یاد می گیرند که در هر مورد ذهن دیگران را بخوانند و خود را بر آن منطبق سازند. این دو نوع هویت باعث می شود که مسائل جوانان متعلق به فرهنگ های مختلف با یکدیگر همانند نباشد. در مورد دوم که با تثبیت هویت در میان بیشتر جوانان کشور ما همانندی دارد. فرد آن همه آزاد نیست که هر طور بخواهد فکر کند و یا هر چه را شخصا می پسندد، انتخاب کند و به همین دلیل تثبیت هویت تا حد زیادی متاثر از الگوهای فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی است. به جز در میان جوانان طبقات مرفه تر و تحصیل کرده تر که عمدتا بر استقلال فردی خود تاکید دارند. در میان اکثریت مردم یعنی در طبقات متوسط و پایین و در بین گروه های سنتی و در میان زنان ایرانی، تثبیت هویت با استقلال فردی بسیار کمتری همراه است. حد و مرز ایفای نقش های بزرگسالی در میان گروه های سنتی جامعه از قبل معین شده و جوانانی که از آن محدوده پا فراتر گذارند و در صدد سنت شکنی برآیند، با مشکلات جدی در خانواده و جامعه مواجه خواهند شد. این وضعیت موجب می شود که بیشتر مردم در چهار چوب های تمرکزگرایی فکری و رفتاری بیندیشند و عمل کنند و الگوهای موجود برای زندگی را لایزال و غیرقابل تغییر بشمارند (وکیلیان ،۱۳۸۲،ص۶۸).
باید موضوع هویت را از این منظر بنگریم که آیا اهمیت آن در حدی هست که بتوان به عنوان یک نیاز اساسی به آن پرداخت؟ اریک فروم[۳۴]، جامعه شناس و روانکاو آلمانی معتقد است: «فرق انسان با حیوان ابتدا در نیازهای اختصاصی اوست، از این رو شناخت او بدون آشنایی با این نیازها میسر نخواهد بود»، این نیازها بدی قرار است: نیاز به تعالی، نیاز به وابستگی، نیاز به هویت (همانندی)، نیاز به رجوع به اصل و نیاز به وسائل راه یابی از این مقوله ها، نیاز به هویت را که با این بحث ارتباط می یابد، توضیح خواهیم داد: نیاز به هویت او می گوید: «هر فرد آدمی مایل است به اینکه هویت خاصی داشته باشد، از این روی می کوشد که خویشن را دریابد و بشناسد. در عین حال می خواهد فردی باشد «ممتاز»، و برای رسیدن به این مقام خود را به شخص یا گروهی از اشخاص نسبتاً مبرز و ممتاز، مرتبط می کند یا به اصطلاح، خویشتن را با آنها همانند می سازد تا به واسطه امتیاز و تشخصی که آن فرد یا آن گروه ها دارند تا حدی صاحب تشخُّص و امتیاز گردد.» در حقیقت به بیان دیگر منظور اریک فروم این است که هر انسانی به احساس خاص و منحصر به فرد بودن نیاز دارد. اگر نتواند این احساس را از طریق خلاقیت ایجاد کند، آن را از راه همانندسازی با انسان های دیگر تحقق می بخشد. لذا شخصیت هر انسانی بر اساس فرصت ها و امکاناتی که شرایط جامعه و فرهنگش برای او فراهم می آورند شکل می گیرد(وکیلیان ،۱۳۸۲،ص۶۹).
۲-۱۰-بی توجهی به اوقات فراغت و افزایش انحرافات اجتماعی
اوقات فراغت پیوند تنگاتنگی با شخصیت و زندگی معنوی و فرهنگی افراد دارد؛ چرا که از سویی از فرهنگ جامعه تاثیر میگیرد و از سویی دیگر بر آن تاثیر میگذارد. علاوه بر آن فرد میتواند در اوقات فراغت همان چیزی را که میپسندد انجام دهد، شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند. بنابراین قابلیت های فرد غالباً در عرصه اوقات فراغت جلوه گر میشود. فعالیتهای اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن به مثابه آیینه فرهنگ جامعه یاد میکنند. پس چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرّف خصوصیات فرهنگی آن جامعه است. در گذران اوقات فراغت، گروه سنی، طبقه اجتماعی و اقتصادی، گرایش مذهبی و جنسیت، سبب مرزبندی و ایجاد تفاوت بین گروههای مختلف میشود و دراین میان سن و جنسیت بر نحوه گذران اوقات فراغت تاثیر مهمی دارد. (ساروخانی،۱۳۹۱،ص۸۶).
۲-۱۱- عوامل محیطی آسیب های اجتماعی
عوامل اجتماعی موثردرایجاد آسیب های اجتماعی به دو دسته تقسیم می شود . افزایش بی رویه جمعیت،عدم ثبات وپایداری اجتماعی،بیکاری،تورم وفقردرشماریک گروه ازعوامل اجتماعی به شماررفته وخانواده ، محیط مدرسه وگروه همسالان جزءدسته ای دیگرمی باشند علل خانوادگی خانواده نخستین نهاداجتماعی است که برای برطرف نمودن نیازهای ریشه ای و حیاتی انسان و بقای جامعه ضروری است انسان ها پس از تولد تحت تاثیر افکار ، عقاید و رفتار اعضای خانواده خود قرار می گیرند ، لذا خانواده نخستین جایگاه و عاملی است که در روند رفتار آدم تاثیر می گذارد .آسیب هایی که در خانواده می تواند آثار سوئی بر شکل گیری شخصیت فرد گذاشته و احتمال بروز ناهنجاری از طرف او را افزایش دهد ، عبارتند از:
«فقدان والدین» که می توان آن را به دو دسته موقت و دائمی تفکیک نمود : هنگامی که هم پدر و هم مادر شاغل بوده و بر سر کار خود حاضر می شوند. در فقدان دائمی ، فوت یا طلاق باعث از دست دادن یکی از والدین می شود . موضوع «جدا زیستی والدین» ، آثار مخرب تری را به همراه دارد . بحران طلاق احتمال به وجود آمدن التهاب ، نگرانی ، تشویش و بی کفایتی شخصیتی در فرزند را افزایش می دهد . بزهکاری، خلافکاری ویا اعتیاد حداقل یکی از والدین یا اعضای خانواده از دیگر عوامل خانوادگی موثر بر وقوع بزهکاری نوجوانان و جوانان است. «دلسوزنبودن والدین وبی اهمیت بودن نسبت به آینده فرزندشان» ، «وجود روابط ناسالم و غیرطبیعی بین اعضای خانواده» ، «ناسازگاری ها ونابسامانی های موجود درخانواده» ، «تقلیدپذیری وکمبود محبت» (نوابی نژاد ،۱۳۷۷،ص۴۸).
۲-۱۱-۱-آموزش و پرورش
موفقیت یا عدم موفقیت در تحصیل و طی کردن دوره های آموزشی ، در سازگار شدن و جامعه پذیری آنها موثر است . مدرسه یکی از نهادهای اجتماعی است که بعد از خانواده نقش مهمی در زندگی اجتماعی نوجوان ایفا می کند. موقعیت و برنامه های مدرسه درعلاقه مندی یا فرار نوجوانان از مدرسه دارد . اهمیت از آنجا مشخص می گردد که بدانیم معمولا نوجوان نخستین قدم خویش به طرف آسیب های اجتماعی را با فرار از مدرسه بر می دارد . بررسی ها نشان می دهند افزایش آمار ترک تحصیل به علت عدم رعایت مسائل انضباطی در مدرسه و یا مشکلات مالی و حتی مردود شدن ، آمار بزهکاران را افزایش داده است ( شعارینژاد ،۱۳۸۳،ص۳۲).
۲-۱۱-۲-همسالان
معاشرت با دوستان ناباب نیز، نقشی مهم درروی آوردن جوان و نوجوان به افراد نا باب ایفا می کند. بعضاًخانواده ها ازفرزندان خود غافل شده واین زمینه رابرای گرایش به اینگونه دوستان دارد . وقتی نوجوان پایگاه عاطفی خود را ازمنزل به میان همسالان می برد، برای پذیرش در گروه همسالان، ناچاراست که تن به خواسته های آنها بدهد. این انتخاب بدین دلیل است که آنان نیز بسان خود ش دارای مشکلات و چالش هایی در خانواده هستند( شعارینژاد ،۱۳۸۳،ص۳۲).
۲-۱۲-پرخاشگری:
روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند.موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را بر اساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.گروهی پرخاشگری را رفتاری، می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند.پرخاشگری ممکن است بدنی باشد(زدن،لگدزدن،گاز گرفتن) یا لفظی(فریاد زدن،رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف،عینی بودن آن است که به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود.نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود.در روان شناسی ودیگر علوم رفتاری واجتماعی،پرخاشگری عبارتست از رفتاری که هدف آن صدمه زدن به خود یا به دیگری باشد در این تعریف قصد ونیت فرد مهم است.یعنی رفتاری پرخاشگری محسوب می شود که از روی قصد یا عمداً برای صدمه زدن به دیگری یا به خود انجام گرفته باشد(کریمی،۱۳۷۸،ص۲۱۳).
پرخاشگری به منظور توصیف مجموعه ای از رفتارهای برون ریزانه مورد استفاده قرار می گیرد که در همه آنها مشخصۀ تجاوز به حقوق دیگران در اجتماع وتأثیر آزارندۀ این رفتار مشترک است اعمال پرخاشگرانه شامل رفتارهای جسمی وکلامی پرخاشگری نظیر تهدید کردن،مشاجره ی لفظی و…همچنین ویرانی دارایی است.پرخاشگری را باید،از جرأت ورزی متمایز دانست.جرأت ورزی دفاع از حقوق یا متعلقات یا بیان امیال وآرزوها را در بر می گیرد مردم اکثراً فرد با جرأت را پرخاشگر می دانند،در صورتی که کسی که از حق خود دفاع کند با جرأت است نه پرخاشگر(براهنی،۱۳۸۵،ص۳۴۲).
در معنا ومفهوم پرخاشگری از نظر لغوی در لغت نامه دهخدا غضب،غصه وانفعال ذکر شده است وپرخاشگری به معنی جنگجویی،فتنه طلبی،ستیزه جویی وهنگامه طلبی نیز عنوان شده است.در فرهنگ نفیس هم از واژه پرخاشگری به معنای خشم یعنی قهر،غضب،انفعال،غصه،خشم گرفتن و بر آشفته شدن وپرخاش یعنی: خصومت،جنگ وجدال نیز آورده شده است.در فرهنگ معین نیز آن را به مفهوم هایی چون پرخاش یه معنی نبرد،کارزار،جنگ،پیکار،ستیز، محاربه، مجادله کردن،تشر وعقاب عنوان می کند (سید محمدی،۱۳۸۶،ص۷۲).
بر این اساس،پرخاشگری معمولاً به رفتاری اطلاق می شود که قصد آن صدمه رساندن(جسمانی یا زبانی) به فرد دیگر یا نابودی دارایی دیگران می باشد به نظر می رسد که ارائه تعریف برای اصطلاح پرخاشگری که مورد قبول همگان باشد امکان پذیر نیست زیرا نظرگاه های متفاوتی درباره این که آیا باید پرخاشگری را بر اساس نتایج ملموس وعینی آن ویا بر اساس نیت ومقاصد شخصی افراد تعریف کنیم،باعث پدید آمدن تعریف های متفاوتی از پرخاشگری ارائه شده،بر نیت فرد پرخاشگر تکیه دارد وپرخاشگری رفتاری دانسته شده که به قصد آسیب یا آزار رساندن از کودک سر بزند.در مقام قضاوت نسبت به تعاریف ارائه شده برای پرخاشگری،به نظر می رسد قصد ونیت در پرخاشگری دخالت دارد وهرکس با علم حضوری از نیت خودآگاه است.ومی توان از راه آثار مشابه،آن را در دیگران نیز شناسایی کرد واز این جهت، وسیله قابل تفکیک از سایر نیت ها وحالات درونی می باشد بدین ترتیب،اگر فرد رفتار خشن را برای هدفی از روی عمد انجام دهد،رفتار وی پرخاشگری تلقی می شود،چه از عواقب آن آگاه باشد وچه نباشد (رافضی ،۱۳۸۶،ص۳۴).
۲-۱۳-اهمیت تعریف پرخاشگری:
چنانچه میزان ابتلاء جوامع بشری به یک موضوع خاص را یکی از معیارهای اهمیت آن موضوع بدانیم به جرأت می توان ادعا کرد که پرخاشگری از جمله مسائل عمده وبا اهمیتی است که انسانها از گذشته های دور تاکنون به صورت گسترده ای با آن سر وکار داشته ودارند.نگاهی گذرا به آمار خیره کننده وروز افزون جنایات ودرگیری هایی که در جوامع انسانی به وقوع می پیوندد،که بخش عمده ای از آنها ناشی از رفتار پرخاشگرانه است،مؤید این ادعا است. (سید محمدی،۱۳۸۶،ص۷۳).
به موازات پیشرفت صنایع وعلوم ومتحول شدن زندگی بشری،روابط انسانی نیز نسبت به قبل پیچیده تر شده در این راستا،مشکلات ومعضلات روحی روانی فراوانی در جوامع انسانی به وقوع پیوسته که این امر ضرورت بررسی گسترده ودقیق موضوعات روانشناختی نظیر پرخاشگری را ایجاب نموده است.به طوری که امروزه پرداختن به موضوع پرخاشگری منحصر به کتب روانشناسی نیست بلکه در دیگر حوزه های علمی همچون روانپزشکی،آسیب شناسی روانی،روانشناسی اجتماعی وحتی جرم شناسی که یکی از شاخه های حقوق کیفری است،از جهات متفاوت مورد بحث وبررسی قرار گرفته است(سید محمدی،۱۳۸۶،ص۷۳).
در چند دهه اخیر،موضوع پرخاشگری توجه بسیاری از دانشمندان ومتخصصان را به خود معطوف کرده است، به گونه ای که ده ها کتاب وصدها مقاله در خصوص این موضوع به چاپ رسیده است.اما،پیش از بحث،ذکر این نکته ضروری است که «خشم» با «پرخاشگری» تفاوت دارد.صاحب نظران معتقدند که: «خشم یکی از هیجانات نیرومندی است که دست آفرینش در انسان نهاده است واز سالهای اولیه رشد،بروز می کند واغلب رفتارهای پرخاشگرانه را به دنبال دارد». نتیجه آنکه پرخاشگری هیجان نیست بلکه از آثار حالت هیجانی خشم است وبرای فرونشاندن آن ومعمولاً همراه آن رخ می دهد.به طور طبیعی در زندگی خود با افرادی مواجه شده اید ویا خود دچار این حالت شده اید که در مقابل دیگران ودر زمان مشکلات وبرخورد با موانع،خیلی سریع از کوره در رفته وخشمگین وعصبی شده اید وآن حالت را به صورت لفظی یا فیزیکی بروز داده اید.پرخاشگری که بر مبنای ناکامی شکل می گیرد،زندگی فردی،خانوادگی واجتماعی فرد پرخاشگر را تحت تأثیر قرار می دهد و ویران می کند حال آنکه در قلمرو روان شناسی وروان پزشکی این پدیده ویرانگر به خوبی شناخته شده وراههای مقابله وکنترل آن ارائه شده است.با توجه به این امید است که مطالب فوق تا حدودی اهمیت تعریف پرخاشگری را آشکار نموده باشد ( سپانلو ،۱۳۸۵،ص۹۷).
۲-۱۴-انواع پرخاشگری:
۲-۱۴-۱ پرخاشگری وسیله ای: اگر رفتاری در جهت رسیدن ودستیابی به هدفی خارجی انجام گیرد پرخاشگری وسیله ای تلقی می شود.بر اساس نظر برخی از محققین در پرخاشگری وسیله ای از پرخاشگری به عنوان روشی برای ارضای سایر انگیزه ها استفاده می شود.مثلاً شخصی ممکن است از تهدید استفاده کند تا دیگران را به انجام دادن خواسته های خود وادار نماید،یا کودکی ممکن است از پرخاشگری به عنوان روشی برای جلب توجه دیگران استفاده کند.بیشتر پرخاشگری های اطفال خردسال از نوع وسیله ای وبرای تصاحب شیء مورد علاقه است آنها با اعمالی مانند هل دادن در تلاشند تا اسباب بازی دیگران را به چنگ آورند وکمتر مواردی است که به قصد آسیب دیگران واز روی عصبانیت اقدام نمایند ( محی الدین،۱۳۷۸،ص۵۵).
۲-۱۴-۲- پرخاشگری خصمانه: در صورتی که پرخاشگری به قصد آسیب دیگران باشد،خصمانه تلقی می شود.تعریفی که به نظر اکثریت مناسب است این است که « پرخاشگری خصمانه هر نوع رفتاری است که هدفش اذیت کردن یا آسیب رساندن به موجود زنده دیگری است که بر انگیخته شده است تا از این رفتار پرهیز کند».لازم به ذکر است که پرخاشگری خصمانه طیف وسیعی از رفتارها را در بر می گیرد وممکن است بدنی یا کلامی،فعال یا غیر فعال،مستقیم یا غیر مستقیم باشد.تفاوت پرخاشگری بدنی با کلامی،تفاوت بین آزار جسمی وحمله با کلمات است.تفاوت پرخاشگری فعال با غیر فعال،تفاوت بین عمل آشکار وقصور در عمل است ومنظور از پرخاشگری غیر مستقیم،پرخاشگری بدون برخورد رو در رو است (محی الدین،۱۳۷۸،ص۵۶).
۲-۱۴-۳- پرخاشگری مستقیم و غیر مستقیم: این تقسیم بندی بر اساس شناخت وعدم شناخت علت و یا علل پرخاشگری صورت پذیرفته است.اگر علت یا علل پرخاشگری روشن باشد،فرد دیگری یا شیئی باعث شده که ما به مقصود خود نرسیم وما هم آن عامل را می شناسیم واز خود رفتار پرخاشگرانه بروز می دهیم،در این صورت پرخاشگری مستقیم اطلاق می شود،اما در صورتی که عاما پرخاشگری را نمی شناسیم مثلاً در اتوبوس به اشتباه با فردی برخورد می کنیم واو شروع به پرخاشگری می کند،این نوع پرخاشگری را که زمینه های قبلی دارد ودر حقیقت تخلیه هیجانهای قبلی است،پرخاشگری غیر مستقیم می نامند ( زارع ،۱۳۸۶،ص۴۶).
۲-۱۵-ثبات پرخاشگری:
آیا پرخاشگری دوران کودکی،در سالهای بعد نیز ثابت می ماند واثری پایدار در طول عمر دارد؟این سؤالی است که عده ای از پژوهشگران را به تکاپو انداخته است.در واقع ثبات پرخاشگری،مانند هوش است و همانطور که میزان هوش در کودکی می تواند حاکی از سطح رشد شناختی آینده باشد،آگاهی از وضعیت پرخاشجویی کودک نیز آینه نسبتاً مناسبی برای مشاهده تخمین وارزشیابی (ارزیابی) رفتارهای آتی وی به حساب می آید.به احتمال زیاد کسانی که در سالهای اولیه کودکی به شدت پرخاشجو هستند،در دوران جوانی وبزرگسالی نیز چنین خواهند بود،وافرادی که در کودکی عاری از این ویژگی هستند در دوران بزرگسالی کمتر پرخاشگر می باشند.برخی از محققان که طی تحقیقاتی رفتار ۶۰۰ آزمودنی را در یک دوره ۲۲ ساله از سن ۸ تا ۳۰ سالگی مورد مشاهده قرار دادند،دریافتند کسانی که در ۸ سالگی پرخاشگری بیشتری داشتند،هنوز پس از گذشت سه دهه از عمر خود نسبت به همسالانشان خشمگینانه تر عمل می نمودند وبه احتمال قوی از نظر محکومیت های کیفری،بد رفتاری با همسر وتخلفات رانندگی نیز در سطح بالاتری بودند (هیوسان وهمکارانش[۳۵]،۲۰۰۳).
۲-۱۶-تفاوت های جنسیتی در پرخاشگری:
پسرها پرخاشگر از دخترها هستند.این تفاوت در بیشتر فرهنگ ها وتقریباً در همه سنین ایده می باشد.پسرها بیش از دخترها پرخاشگری بدنی ولفظی دارند.از سال دوم زندگی این تفاوتها آشکار می شود.براساس مطالعات مشاهده ای در مورد کودکان نوپای بین سنین ۱تا۳ سال تفاوتهای جنسیتی از لحاظ تعداد پرخاشگری بعد از ۱۸ ماهگی ظاهر می شود وقبل از آن اثری از آن نیست.پسرها به خصوص هنگامی که به آنها حمله می شود یا کسی مخل کارهایشان می شود،تلافی می کنند.در یک مطالعه مشاهده ای در مورد کودکان پیش از مدرسه،پسرها فقط اندکی بیش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند،ولی دو برابر دخترها تلافی کردند (هیوسان [۳۶]،۲۰۰۳).
چه چیزی این تفاوتهای جنسیتی را توجیه می کند؟ در این مورد،هم توجیحات فیزیولوژیکی ارائه شده وهم توجیهات اجتماعی.برخی از نظریه پردازان معتقدند که ثبات تفاوتهای جنسیتی که در همه فرهنگ ها وهمه حیوانات دیده می شود،از شواهد محکم در ثبات دخیل بودن عوامل بیولوژیکی است.البته،مطالعاتی که رابطه بین هورمون های جنسی وپرخاشگری را می آزماید نتایج مبهمی در برداشته است.شاید اینکه پسر بچه بالقوه پرخاشگر است یا می تواند آن را بیاموزد،علتی فیزیولوژیکی داشته باشد،ولی محققان در مشخص کردن اینکه نظام زیست شناختی تا چه حد در این مسئله دخالت دارد،چندان پیشرفتی نداشته اند.تجربه اجتماعی پسرها ودخترها از لحاظ پرخاشگری کاملاً متفاوت است.پرخاشگری بخشی از قالب رفتاری مردانه است وغالباً از پسرها انتظار رفتار پرخاشگرانه می رود وبه طور تلویحی تشویق می شود.گر چه رفتار پرخاشگرانه میان مردان وپسرها شیوع بیشتری دارد اما بنا به گفته ابوحامد غزالی زنان زود تر از مردان خشمگین می گرند.البته توجه به این نکته لازم است که زنان ودختران گر چه زودتر عصبانی می شوند اما در مقاسیه با مردان،کمتر به رفتارهای پرخاشگرانه اقدام می ورزند.ودر این جهت تحمل بیشتری از خویش نشان می دهند (سیف،۱۳۷۸،ص۴۷).
۲-۱۷-نقش ادراک مقاصد دیگران در نحوه پرخاشگری:
کودک خردسال که به تدریج شروع به شناخت انگیزه های خود ودیگران می نماید،برای اینکه رفتار وی پرخاشجویی آشکار تلقی نگردد،راه هایی را برای برخورد با این انگیزه ها فرا می گیرد.او ممکن است قبل از کسب این شناخت،از غریبه ها بهراسد وفقط نسبت به افرادی که به گمان وی قادر به تلافی نسیتند پرخاش نماید.البته این امر چه بسا کودک را به سوی کسب عادت پرخاش به افراد ضعیف واجتناب از آن در برخورد با افراد قوی سوق دهد.گر چه کودکان به موازات رشد،در پی بردن به نیات دیگران توانایی های روز افزون کسب می نمایند،اما در شناخت صحیح نیات دیگران با یکدیگر تفاوت دارند.برخی از آنها بویژه کودکان بسیار پرخاشگر در این زمینه مشکلات بیشتری دارند ( محی الدین ،۱۳۷۸،ص۵۴).
بر اساس نظریه داج[۳۷] در مورد رفتارهای مبهم که نیات پرخاشجویانه ویا نیکوکارانه واضح نیست،نحوه برخورد کودکان شدیداً پرخاشگر متفاوت از سایر خردسال است.احتمالاً در وضعیت های مبهم،این افراد واکنش خصمانه نشان می دهند،چنانچه گویی طرف مقابل در رفتار خود قصد آسیب رساندن وپرخاش داشته است.پسران پرخاشگر کردار دیگران را به گونه ای خاص تفسیر نموده وبیش از بقیه،پرخاشگری را در دیگران می بینند،تا آنجا که گویی جهان وجهانیان را خصمانه وتهدید آمیز تلقی می نمایند.البته طبق برداشت های داج وفریم،شاید بتوان برای دیدگاه های ویژه کودکان پرخاشگر مبنایی در واقعیت جست وجو نموده و ریشه آن را در تجارب خاص آنان یافت.زیرا آنان علاوه بر این بیش از بقیه همسالان خویش آغازگر رفتارهای پرخاشگرانه بی دلیل هستند،بیش از سایرین نیز در تیررس حملات خشم گینانه واقع می شوند ( محی الدین ،۱۳۷۸،ص۵۵).
۲-۱۸-عوامل ایجاد کننده شخصیتی،ژنتیکی،خانوادگی وآموزشگاهی پرخاشگری:
الف)شخصیتی:
شخصیت عبارتست از مجموعه گرایش ها وحالتهای رفتاری است که کم وبیش وضع ثابتی دارند وفرد در قبال اوضاع،مسائل ورویدادهای محیط خود احساسات،نگرش ها و واکنشهای خاصی نشان می دهد.ناکامی های پی در پی وفشارهای روانی ممکن است سبب تغییر شخصیت شوند ویا آنکه در نوجوانان رفتارهای نابهنجار،مانند بزهکاری،پرخاشگری وجامعه ستیزی به وجود آورند .شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیت خاص انجام خواهد داد فراهم می کند (پارسا،۱۳۸۴،ص۱۷۴).
“لوی[۱۵۱] و اسکرولینگ[۱۵۲] (۲۰۰۱) معتقدند اعتماد یعنی داشتن اطمینان به پایایی یک فرد یا سیستم بر مبنای نتایج به دست آمده، که این اعتماد به صورت اعتقاد به طرف دیگر در می آید(جوانمرد و سلطان زاده، ۱۳۸۸).
در سال های اخیر عبارت اعتماد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است.
برای سازمان مجازی ، اعتماد مهمترین مسأله است و در رأس اولویت های مدیریت قرار می گیرد.
در سراسر مبادلات و روابط اجتماعی، اعتماد همچون روان کننده ای، چرخ های کنش اجتماعی را راحتتر به حرکت در می آورد.
اعتماد تسهیل کننده مبادلات در فضای اجتماعی است که هزینه مذاکرات و مبادلات را به حداقل می رساند(جوانمرد و سلطان زاده، ۱۳۸۸).
“متغیرهایی که نشان دهنده اعتماد به بانک هستند، عبارتند از امنیت معاملات، عمل به وعده و وعیدها، ثبات رویه در ارائه خدمات، اعتماد مشتریان به بانک(هیر[۱۵۳] و همکاران، ۱۹۹۵)، محرمانه بودن اطلاعات مشتریان، اعتماد مشتریان به راه حل های بانک، رعایت حریم ها در روابط با مشتریان (هاوکی[۱۵۴] و هفرنان[۱۵۵]، ۲۰۰۶)، دقت در نگهداری از مدارک مشتری توسط بانک (مورگان[۱۵۶] و هانت[۱۵۷]، ۱۹۹۴)، کیفیت رابطه بسته نامحسوسی از ارزش است، که محصولات و یا خدمات و نتایجی را در پی دارد و به تعامل مورد انتظار بین خریداران و فروشندگان منجر می شود” (رنجبریان و براری، ۱۳۸۸).
رضایت مشتری :
امروزه سازمان های تولیدی یا خدماتی، میزان رضایت مشتری را به عنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد می کنند و این روند همچنان در حال افزایش است. اهمیت مشتری و رضایت او چیزی است که به رقابت در سطح جهانی بر می گردد. رضایتمندی مشتری تجربه ای تجمعی از خرید و مصرف مشتری تجاری است. یی[۱۵۸](۱۹۸۹) معتقد است “رضایتمندی مشتری متأثر از دو عامل انتظارات و عملکرد خدمات تجربه شده است” (علامه و نکته دان، ۱۳۸۹).
“فیلیپ کاتلر و گری آرمیسترانگ (۱۳۷۶) رضایت مشتری را احساس مسرت یا دلسردی فرد در نتیجه مقایسه نتایج دریافت شده با انتظاراتش، تعریف می کنند” (علامه و نکته دان، ۱۳۸۹).
بر اساس نتایج مطالعات در سازمان های خدماتی، کیفیت خدمات از مهمترین عوامل مؤثر در افزایش سطح رضایتمندی مشتریان و در نتیجه وفاداری آنان است.
رضایت مشتری احساس مثبت مشتری پس از دریافت و استفاده از خدمات یا بهره گیری از عملکرد است. پس رضایت مشتری را می توان به نوعی قضاوت مشتری نسبت به نتیجه ی حاصل از استفاده از خدمات و یا بهره گیری از عملکرد تعریف نمود( پارکر[۱۵۹] و ماتیوس[۱۶۰]، ۲۰۰۱).
۲-۸- عوامل مؤثر بر رضایت مشتری :
هارتلین، چهار عامل را در شکل گیری رضایت یا نارضایتی مشتری تجاری مؤثر می داند:
الف) اجزای اصلی محصول یا خدمت که مشتریان انتظار ارائه آن را از سوی سایر رقبا نیز دارند.
ب) خدمات پشتیبانی از قبیل کمک فنی یا آموزش که موجب کارآیی بیشتر محصول/ خدمت شده یا استفاده از آن را تسهیل می کنند.
ج) فرایند جبران : حل سریع مشکلات ایجاد شده در ارائه محصول یا خدمت.
د) خدمات اضافی که به حل بهتر مسایل مشتریان یا رفع نیازهای آنها کمک می کند (هارتلین و همکاران، ۲۰۰۳).
تعهد:
“دور[۱۶۱] و همکاران( ۱۹۸۷)تعهد را به عنوان التزام صریح یا ضمنی به استمرار رابطه بین طرفین مبادله تعریف کرده اند.
مورگان و هانت(۱۹۹۴) نیز تعهد به رابطه را تمایل پایدار شرکای تجاری به حفظ روابط ارزشمند تعریف کرده اند و بر این باورند که تعهد زمانی شکل خواهد گرفت که یکی از طرفین رابطه، به اهمیت رابطه اعتقاد داشته باشد و برای حفظ یا ارتقاء رابطه حداکثر تلاش خود را بنماید” (رنجبریان و براری، ۱۳۸۸).
حفظ مشتری :
تلاش سازمان برای برقراری مستمر با مشتری و پاسخگویی به نیازها و خواسته های مشتری است. تعهد یک شرکت برای جلوگیری از حضور مشتری به شرکت های دیگر است . موفقیت در حفظ مشتری با اولین تماس شروع می شود و در تمام طول عمر ادامه دارد( علامه و نکته دان،۱۳۸۹).
وفاداری مشتری:
“ظهور مفهوم وفاداری به ابتدا دهه ۱۹۴۰ بر می گردد. این سازه بیانگر دو مفهوم جداگانه یعنی ترجیحات نام تجاری (گویست[۱۶۲]، ۱۹۵۵) که بعداً از آن به عنوان وفاداری نگرشی یاد شده و سهم بازار که وفاداری رفتاری نام گرفته است (راندل دی ال[۱۶۳] و مک کی[۱۶۴] ، ۲۰۰۱). سیر تکاملی وفاداری در نمودار شماره ۱ مشخص شده است” ( علامه و نکته دان،۱۳۸۹).
وفاداری مشتری یعنی برآورده شدن نیاز مشتریان بطوری که منجر به خرید دوباره و یا اشتیاق توصیه به دیگران شود. همچنین وفاداری، ایجاد تعهد در مشتری برای انجام معامله با سازمان خاص و خرید کالاها و خدمات بطور مکرر تعریف می گردد (سوسانا[۱۶۵] و لارسون[۱۶۶]، ۲۰۰۴).
از نظر کاوسی[۱۶۷] و کندی(۲۰۰۲) وفاداری مشتری یعنی وفاداری به تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر در آینده اطلاق می شود، به صورتی که همان مارک یا محصول با وجود آثار و تلاش های بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری شود(علامه و نکته دان ، ۱۳۸۹).
می توان گفت که نخستین و مهمترین اصل بازاریابی، توجه به خواسته مشتری است. سازمان ها بدون توجه به خواسته مشتری نمی توانند به حیات خود ادامه دهند. توجه به خواسته و ترجیحات مشتری، موجب رضایت و وفاداری او می گردد و در نتیجه افزایش شهرت و اعتبار شرکت، همچنین افزایش سود آوری آتی شرکت را به دنبال دارد. آگاه بودن از ترجیحات مشتریان بالقوه می تواند حائز اهمیت باشد. اگر ترجیحات مردم را بدانیم، می توانیم رفتار آن ها را پیش بینی کنیم و بر رفتار آنها کنترل داشته باشیم. ترجیح مشتری، ناشی از نگرشی است که به یک محصول یا نام تجاری خاص دارد (رنجبریان، و غلامی کرین، ۱۳۸۵).
نقش و اهمیت مشتری در شرکت ها و سازمان ها در بازار رقابت می گذارند و نیز کسب منافعی که برای ایشان دارند، سبب شده تا امروزه از نظر فلسفی لزوم کسب رضایت مشتری درک و پذیرفته شود و در کلیه واحدهای سازمانی به مشتری گرایش داشته باشند و سمت و سوی فعالیت همه آنها مشتری و جلب رضایت او باشد. مشتریان راضی منبع سود شرکتها هستند و شرکت هایی که نمی توانند مشتریان را راضی نگه دارند، در دراز مدت در بازار نخواهند ماند.
عرضه محصول با کیفیت برتر و ارائه خدمات به مشتریان در سطح عالی به طور مستمر موجب ایجاد مزیت های رقابتی برای شرکت می شود از جمله ایجاد موانع رقابتی، وفاداری مشتریان، تولید و عرضه محصولات متمایز، کاهش هزینه های بازاریابی و تعیین قیمت های بالاتر (داور، ابراهیمی و روستا ، ۱۳۸۰).
کولایی (۱۳۷۶) بر این باور است که مشتریان در فرایند فعالیت های سازمانی نقش اساسی ایفا نموده و با افکار و سیاست های خود بر سرنوشت سازمان تأثیر می گذارند، از این رو نه تنها شناخت نیازهای آشکار آنها بلکه پیش بینی، تعیین و هدایت نیازهای پنهان مشتریان و طراحی و اجرای برنامه ها و ارائه خدمات در جهت رفع این نیازها از ارکان اساسی و سازمانی است(صمدی و اسکندری، ۱۳۹۰).
“زیکموند[۱۶۸] و دی آمیکو[۱۶۹]( ۲۰۰۱) معتقدند یک نفر وفادار هنگامی به چیزی وفادار می شود که با آن دارای یک رابطه صمیمی است و نیز در استفاده از آن رضایت دارد (الهی، حمدان و حسن زاده ،۱۳۸۸).
مشتری وفادار کسی است که به طور مکرر از یک فروشنده کالا و خدمات می خرد و نسبت به او نگرش مثبتی دارد و به همین جهت خرید از او را به تمامی آشنایان خود نیز به طور مصرانه توصیه می کند.
مطالعات نشان می دهد که ۵ درصد افزایش در وفاداری مشتری باعث می شود ۲۵ تا ۸۵ درصد سود شرکت افزایش یابد. این نرخ را هزینه وفاداری می گویند( هالوول ، ۱۹۹۶).
“به زعم استوان و جکودس ( ۲۰۰۰ ) برخی از عوامل مؤثر بر وفاداری به شرح ذیل است:
تحویل درست و به موقع
داشتن موجودی انبار
دقت صورت حسابها
اطلاعاتی که برای مشتری یا مشتریان تأمین می کنید
پاسخ دهی به درخواست ها و سئوالات
پشتیابی ادراکی مؤثر” (تاج زاده نمین، اله یاری و تاج زاده، ۱۳۸۹).
مشتریان وفادار در تعیین جریان قابل پیش بینی فروش و افزایش سود به سازمان کمک می کنند. از سوی دیگر مشتریانی که با نام تجاری سازمانی آشنایی دارند، به احتمال زیاد آن را به دوستان و نزدیکان خود نیز توصیه نموده و در چرخه بازخور و ارزیابی محصول سازمان اثر می گذارند و این موارد همگی در محیط کسب و کارهای امروزی از اهمیت شایان ذکری برخوردار است (هارت[۱۷۰] ، اسمیت[۱۷۱] ، اسپارک[۱۷۲] و تزوکاس[۱۷۳] ، ۱۹۹۹).
امروزه وفاداری مشتریان برای شرکت هایی که دغدغه حفظ و توسعه جایگاه رقابتی خویش را در بازار دارند، به عنوان یک چالش استراتژیک مطرح بوده و هزینه های بسیاری را نیز برای درک و شناخت این مفهوم و دستیابی به راهکارهای کاربردی برای تقویت آن صرف می نمایند، چراکه با شدت گرفتن رقابت و نزدیک شدن سطح کمی و کیفی خدماتی که در حوزه انتخابی مشتریان قرار دارد، ارائه خدماتی که بتواند مورد توجه مشتریان قرار گرفته و آنها را مشتری دائم خدمات سازمان نماید، امری حیاتی و ضروری تلقی می گردد.
احتمال تکرار خرید با تعریف و تمجید کردن از کالا از یک مشتری راضی به مراتب بیشتر است. یک مشتری ناراضی واکنش کاملاً متفاوتی از خود نشان می دهد. به طور متوسط یک مشتری راضی از کالای شرکت نزد ۳ نفر تعریف می کند در حالی که یک مشتری ناراضی نزد ۱۱ نفر از کالا بدگویی خواهد کرد. یک بررسی نشان داده است که ۱۳ درصد از افرادی که به نحوی از یک شرکت گله مند بوده اند، شکایت شرکت را نزد بیش از ۲۰ نفر برده اند (حیدرزاده و همکاران، ۱۳۹۰).
کرافت (۱۹۹۹) معتقد است وفاداری واقعی به یک رابطه بالغانه روانشناختی نسبت به یک نشان تجاری، محصول یا شرکت احتیاج دارد"(تاج زاده نمین، اله یاری و تاج زاده، ۱۳۸۹).
دیک و باسو ( ۱۹۹۴) معتقدند “ایجاد وفاداری در مشتری مفهومی است که در کسب و کارهای امروزی به لحاظ اینکه مشتریان وفادار به صورت مؤلفه اصلی موفقیت سازمانی در آمده اند، مورد توجه بیش از پیش قرار گرفته است. مشتریان وفادار بیشتر خرید کرده و معمولاً ابزار مناسبی برای تبلیغات محسوب می شوند. در نتیجه، سازمان های امروزی درصدد شناسایی و مدیریت روش ها و الگوهای مؤثر ایجاد وفاداری می باشند. از طرفی، به لحاظ این واقعیت که انتظارات مشتریان دائماً در حال افزایش است، سازمان ها ملزم هستند تا با تأمین انتظارات مشتریان، فراتر از ارضای نیاز اولیه آنها رفته و کانون توجه خود را به ایجاد وفاداری از طریق ایجاد ارتباطی بلند مدت، دوجانبه و سودآور برای هر دو طرف معطوف نمایند"( علامه و نکته دان، ۱۳۸۹).
برنامه های وفاداری مشتری دو هدف را دنبال می کند:
هدف اول، افزایش در آمد های فروش از طریق افزایش خرید و سود یا افزایش دامنه تولیدات خریداری شده از یک عرضه کننده می باشد.
هدف دوم، ایجاد یک رابطه نزدیک میان نام تجاری و مشتریان فعلی است و نتیجه آن، نگهداری و حفظ مشتریان کلیدی فعلی می باشد. علت محبوبیت عمومی این برنامه ها این است که سود به مقدار قابل توجهی از طریق دستیابی به این اهداف می تواند افزایش یابد ( علامه و نکته دان،۱۳۸۹).
۲-۹- وفاداری مشتری در بانکها
از آغاز دهه ۱۹۹۰ اتفاق نظر جهانی بین صاحب نظران پدیدار شده که سازمان های مشتری گرا و بازار گرا در بازارهای رقابتی جهانی موفق ترند. سودمند ترین و مناسبترین استراتژی برای بانکها مشتری مداری است. شاید بتوان گفت که بنیان و اساس نظام بانکی مشتری است. در بازاریابی امروزه هزینه از دست دادن یک مشتری برابر است با از دست دادن منافع مربوط به خدماتی که آن مشتری در طول عمر خود به آن نیاز دارد( ونوس و صفاییان، ۱۳۸۳). برای تحقق مشتری مداری باید به چند نکته توجه داشت که مهمترین آنها پاسخگویی روشن و صریح به نیازهای روز مشتری یعنی تنوع خدمات و خدمات تازه ، جدید و ابتکاری است.
برای بانک ها حفظ مشتری و ارتباط دایم با مشتری به شکل های مختلف ضروری است. این ارتباط می تواند از طریق رئیس شعبه و با هر یک از کارکنان شعبه صورت می گیرد. نظر سنجی از مشتریان دائمی و انتخاب مشتریان نمونه یا فعال و حل مشکلات مشتریان از طریق مشاوره های مطلوب و حرفه ای از جمله مواردی است که در مشتری مداری مطرح می شوند. وقتی مشتری در یک شعبه با مانع روبرو می شود، سعی می کند خواسته خود را در بانک دیگری تأمین نماید و با توجه به رقابت شدید در عرصه بانکداری، بانکی که بتواند رضایت مشتری را تأمین کند، موفق تر خواهد بود.
نتایج پژوهشی که توسط انستیتوی برنامه ریزی استراتژیک در واشنگتن دی سی انجام شد، نشان می دهد که برگشت سرمایه گذاری ۲۰ درصد از بانک هایی که به نیاز مشتری خود اهمیت داده اند تقریباً دو برابر بانک هایی بوده که به این موضوع توجه نکرده اند (ونوس و صفاییان، ۱۳۸۳).
توجه کردن و اهمیت دادن به نظرات و عقاید مشتری در وی تعلق خاطری را نسبت به سازمان به وجود آورده و سبب می شود نه تنها در مشتری نوعی رضایتمندی بوجود آید، بلکه وی خود را جزیی از سازمان بداند. این رضایتمندی نیز کلید موفقیت بانک است چون برای بانک مشتری راضی و خوشحال خیلی بیشتر از یک برنامه مالی و سرمایه گذاری سودآور است و خیلی بیشتر از یک برنامه نیروی انسانی برای کارکنان رضایت خاطر ایجاد می کند و خیلی بهتر از یک سیستم بازاریابی برای بانک بازار فراهم می آورد. پس در میان آنچه مدیران بانک باید بدانند، هیچکدام مهمتر از موضوع رضایت مشتری نیست.
بانکها نهادهای مالی هستند که دارایی ها را از منابع گوناگون جمع آوری می کنند و آنها را در اختیار بخش هایی قرار می دهند که به نقدینگی نیاز دارند. از این رو بانکها شریان حیاتی هر کشور محسوب می شوند. به موازات ورود بانک های خصوصی به بازارهای مالی، تقاضا برای انواع خدمات بانکی نیز افزایش چشمگیر یافته است. بانکها برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر در جهت افزایش سهم بازار وسود آوری به دنبال جذب مشتری بیشتر هستند(مؤتمنی، جواد زاده و تیز فهم، ۱۳۸۹).
امان زاده، ب.، امانی، م. و حسنی، م.، ۱۳۸۷. تیپولوژی و انبوهی زاداوری طبیعی راش در سلولهای ایجاد شده در طرح آزمایش اشکته چال (جنگلهای صفارود، رامسر). تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، ۱۶ (۳) : ۳۸۹- ۳۷۸.
امینی ،م .، نمیرانیان ، م .، ثاقب طالبی، خ . و امینی ، ر. ۱۳۸۸. بررسی میزان همسانی مدل های رویش قطری درختان راش خزر. مجله پژوهش های علوم و فناوری چوب و جنگل ،۱۶(۴):۲۳-۱.
ایران نژاد، ا. و رحمانی، ر. ۱۳۸۸ .ارزیابی فراوانی و الگوی پراکنش عمقی کرم خاکی در برخی از تیپ های جنگل شصت کلاته. جنگل و فرآورده های چوب (منابع طبیعی ایران)، تابستان، ۶۲(۲) :۱۵۷ - ۱۴۵.
پور بابایی، ح. و دادو، خ . ۱۳۸۴. تنوع گونه ای گیاهان چوبی در جنگلهای سری یک کلاردشت، مازندران. مجله زیست شناسی ایران،.۱۸(۴) : ۳۰۷-۳۲۲.
پور بابایی، ح. و رنج آور، ع. ۱۳۸۷. تأثیر شیوه تدریجی- پناهی بر تنوع گونه های گیاهی در جنگلهای راش شرقی. تحقیقات جنگل و صنوبر، ۱۶(۱) :۶۱-۷۳.
تجدید نظر طرح جنگلداری تجن- تا لار، سری ۶(الندان) ، حوزه آبخیز ۷۰. ۱۳۸۳. وزارت جهاد سازندگی، سازمان جنگلها و مراتع کشور، اداره کل منابع طبیعی استان مازندران – ساری، صنایع چوب و کاغذ مازندران.
خطیبی، ن.۱۳۸۳. جنگلهای شمال در آستانه وداع. انتشارات شرکت سهامی انتشار، چاپ اول. ۱۵۰صفحه.
دردی تکه، ق.، جلالی، س.غ.، حسینی، س.م. و طبری، م. ۱۳۸۲. مقایسه کمی و کیفی استقرار زاداوری طبیعی گونه های راش، ممرز و افرا در توده های جنگلی تحت مدیریت با شیوه های تک گزینی درختی و گروهی (طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا). مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، ۱۰ (۴) : ۱۲۵- ۱۳۴.
رحمانی، ر. و صالح راستین، ن. ۱۳۷۹. بررسی فراوانی، پراکنش عمقی و تغییرات فصلی جمعیت کرم خاکی در تیپ های جنگلی بلوط – ممرز، ممرز و راش نکا. مجله منابع طبیعی ایران، ۵۳(۱) :۳۷-۴۹.
روانبخش، م.، اجتهادی، ح.، پور بابایی، ح. و قریشی الحسینی، ج. ۱۳۸۶. بررسی تنوع گونه های گیاهی ذخیرگاه جنگلی گیسوم تالش در استان گیلان. مجله زیست شناسی ایران. ۲۰ (۳) :۲۱۸-۲۲۹.
شعبانی، س.، اکبری نیا، م.، جلالی، س.غ. و علی عرب، ع. ۱۳۸۸. تأثیر اندازه عرصه های باز جنگلی بر تنوع زیستی گونه های گیاهی در منطقه جنگلی لالیس- نوشهر. مجله جنگل ایران،۱(۳) :۱۲۵-۱۳۵.
علیجانپور، ا.، اسحاقی راد، ج. و بانج شفیعی، ع .۱۳۸۸. بررسی و مقایسه تنوع گیاهان چوبی دو منطقه حفاظت شده و غیر حفاظتی ارسباران. تحقیقات جنگل و صنوبر ایران،۱۷(۱) : ۱۲۵-۱۳۳.
فلاح، ا.، زبیری، م.، جزیرهای، م.ح. و مروی مهاجر، م.ر. ۱۳۷۹. بررسی ساختار توده های طبیعی راش در جنگل خیرودکنار(بخش گرازبن). مجله منابع طبیعی ایران، (۵۳) :۲۵۱-۲۶۰.
فلاح، ا.، زبیری، م. و مروی مهاجر، م.ر.۱۳۸۴. اراﺋه مدل مناسب پراکنش تعداد در طبقات قطری توده های طبیعی راش شمال ایران(جنگلهای سنگده و شصت کلاته). مجله منابع طبیعی ایران، ۵۸) ۴) :۸۱۳-۸۲۱.
قمی اویلی، ع.، حسینی، س.م.، متاجی، ا. و جلالی، س. غ. ۱۳۸۶. بررسی تنوع زیستی گونه های چوبی و زاداوری در دو جامعه گیاهی مدیریت شده در منطقه خیرودکنار نوشهر. مجله محیط شناسی. ۳۳ (۴۳) : ۱۰۱- ۱۰۶.
قهرمان، ا. ۱۳۷۳- ۱۳۶۹. کورموفیت های ایران.، جلد ۴-۱، مرکز نشر دانشگاهی.
قهرمان، ا. ۱۳۷۵. گیاه شناسی پایه. جلد ۱، ۲. انتشارات دانشگاه تهران.
گلیج، ا.، جلیلوند، ح. پورمجیدیان، م.ر. طبری، م. و محمدی سمایی، ک. ۱۳۸۶. بررسی کمی زاداوری در حفره های ایجاد شده از اولین برش تکگزینی در شمشادستان مسکلی. مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی. ۱۱(۴۱ ) :۴۶۵-۴۷۱.
مبین، ص.۱۳۶۴ - ۱۳۵۴. رستنی های ایران. جلد ۳-۱، انتشارات دانشگاه تهران.
محمدی، ج.، شتایی جویباری، ش.، حبشی، ه. و امیری، م. ۱۳۸۷. تاثیر شیوه تدریجی- پناهی بر تنوع گونه ای درختی در جنگلهای بلوط لوه گرگان. علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. ۳۲(۲) :۲۴۱-۲۵۰.
محمودی، ج. ۱۳۸۶. بررسی گونهای جنگل حفاظت شده کلارآباد در سطح گروه های اکولوژیک. مجله زیست شناسی ایران.۲۰ (۴) :۳۵۳-۳۶۲.
مروی مهاجر، م. ر. ۱۳۷۶. جزوه جنگل شناسی تکمیلی. دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران.
مروی مهاجر، م. ۱۳۸۴. جنگل شناسی و پرورش جنگل. انتشارات دانشگاه تهران. شماره ۲۷۰۹. ۳۸۷ صفحه.
مصداقی، م. ۱۳۸۴. بوم شناسی گیاهی .انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. ۱۸۷ صفحه.
مصدق، ا. ۱۳۷۷. جنگل شناسی. انتسارات دانشگاه تهران، دانشکده منابع طبیعی، کرج،ایران. ۴۸۱ صفحه.
مصدق، ا. ۱۳۸۴. جغرافیای جنگلهای جهان. انتشارات دانشگاه تهران. ۴۰۳ صفحه.
موسوی، س.ر.، ثاقب طالبی، خ. طبری، م. و پورمجیدیان، م.ر. ۱۳۸۲ . تعیین اندازه سطح حفره تاجپوشش برای بهبود زادآوری راش. مجله منابع طبیعی ایران. ۵۶(۱و۲) :۳۹ -۴۹.
میرزایی، ج.، اکبری نیا، م.، حسینی، س. م.، سهرابی، ه. و حسین زاده، ج. ۱۳۸۶. تنوع گونه ای علفی در رابطه با عوامل فیزیوگرافیک در اکوسیستمهای جنگلی زاگرس میانی. مجله زیست شناسی ایران. ۲ (۴) : ۳۷۵-۳۸۲.
Abe, S., Masaki, T., Nakashizuka, T., 1995. Factors influencing sapling composition in canopy gaps of a temperate deciduous forest. Vegetatio. 120, 21–۲۲.
Albanesi, E., Gugliotta , O., Mercurio, I., Mercurio, R., 2005. Effect of gap size and within-gap position on seedling stablishment in silver fir stands. Forest@ 2(4) , 358-366.
Almquist, B. E, Jack, S.B., Messina, M.G., 2002. Variation of the treefall gap regime in a bottomland hardwood forest: relationships with microtopography. For. Ecol.. Manage. 157,: 155–۱۶۳.
Ammer, S., Weber, K., Abs, C., Ammer, C., Prietzel, J., 2006. Factors influencing the distribution and abundance of earthworm communities in pure and converted Scots pine stands.Applied Soil Ecology 33,10-21.
Ammer, C., Stimm, B., Mosandl, R., 2008. Onto genetic variation in the relative influence of light and belowground resources on European beech seedling growth. Tree Physiol. 28, 721–۷۲۸.
Arevalo, J.R., Fernandez-palacious, J.M., 2007. Tree fall gaps and regeneration composition in the laurel forest of Anaga(Tenerif) : a matter of size? Plant Ecol.188,133-143.
Barbier, S., Gosselin, F., Balandier, P., 2008. Influence of tree species on understory vegetation diversity and mechanisms involved — A critical review for temperate and boreal forests. For. Ecol. Manage. 254, 1–۱۵.
Bauhus, J., 1996. C and N Mineralization in an acid forest soil along a gap-stand gradient. Soil Biol. Biochem. 28(7) , 923-932.
Banal, S., Marceau, D.J., Bouchad, A., 2007. Sapling response to variation in gap densities and spatial configuration modeled using SORTIE. Ecological Modeling 206, 41-53.
Beaudet, M., Messier, C., 2002.Variation in canopy openness and light transmission following selection cutting in northern hardwood stands:an assessment based on hemispherical photograph. Agric. For. Meteorol. 110(3) ,:217-228.
Biao, Z., Wenhau, L., Gaodie, X., Yu, X., 2008 .Water conservation of forest ecosystem in Beijing and its value.Ecological Economics.DOI:10.1016.ecolecon.208.09.004.
Boettcher, S.E., Kalisz, P.J., 1991. Single-tree influence on earthworms in forest soils in eastern Kentucky. Soil Sci. Soc. Am. J. 55, 862- 865.
Bouchard, M., Kneeshaw, D., Bergeron, Y., 2008. Ecosystem management based on large-scale disturbance pulses: A case studyfrom sub-tropical forests of western Quebec(Canada). For. Ecol. Manage. 255,1734-1742.
Boudreau, S., Laws, M. J., 2005. Small understorey gaps created by subsistence harvesters do not adversely affect the maintenance of tree diversity in a sub-tropical forest. Biological conservation 126, 279-286.
Butenschoen, O., Marhan, S., Scheu, S., 2008. Response of soil microorganisms and endogeic earthwormsto cutting of grassland plants in a laboratory experiment .
applied soil ecology 3 8 , 15 2 – ۱۶ ۰.
Brienen, R. W., Zuidema, P.A., 2006. The use of tree rings in tropical forest management:Projecting Timber yields of four Bolivian tree species. For. Ecol. Manage. 226, 256–۲۶۷.
Brisson, J., 2001. Neighborhood competition and crown asymmetry in Acer saccharum. Can. J. For. Res. 31, 2151–۲۱۵۹.
Brokaw, N.V.L., 1982. The definition of treefall gap and its effect on measures of forest dynamics. Biotropica 14, 158–۱۶۰.
Brown, P.L., Doley, D., Keenan, R.J., 20047. Stem and crown dimensions as predictors of thinning responses in a crowded tropical rainforest plantation of Flindersia brayleyana F. Muell. For. Ecol. Manage.196 , 379–۳۹۲.
Cao, K.-F., Ohkubo, T.,1999. Suppression and release during canopy recruitment in Fagus crenata and Acer mono in two old-growth beech forests in Japan.Plant Ecology ۱۴۵, ۲۸۱–۲۹۰.
Castlebrry, S., Mark, B., Miler, K.V., Ford, W., Smith, W.P., 2000. Influences of herbivory and canopy opening size of forest regeneration in Southern bottemland Hardwood Forest. For. Ecol. Manage. 131, 57-64.
Chapin, F.S., Matson, P.A., Mooney, H.A., 2002. Terrestrial nutrient cycling. In: Chapin, F.S., Matson, P.A., Mooney, H.A. (Eds.) , Principles of Terrestrial Ecosystem Ecology Springer- Verlag, Inc., New York, pp. 197–۲۲۳.
Chiarucci, A., Barcaro, G., Rocchini, D., 2008. Quantifying plan species diversity in a Natura 2000 network: Old idea and new proposals.Biological conservation 14 , 2608-2618.
Ciancio, O., Iovino, F., Menguzzato, G., Mirabella, A., 1985. L’abete (Abies alba Mill.) in Calabria: possibilità e limiti di diffusione e ridiffusione. Annali Istituto Sperimentale per la Selvicoltura Vol. XVI: 5-249.
- t++;
- Constructing a fuzzy system based on global best;
- Computing the quality of fuzzy classifier by Test Set;
- J++;
- Until (J<= MaxIter or Stopping Conditions are satisfied) // End Repeat loop
- Rule Num++;
Return fuzzy classifier with best performance most compact rule set;
End
افزایش همکاری بین ذرات برای بهبود کیفیت توابع عضویت فازی ایجاد شده و مجموعه قوانین کشف شده ضروری به نظر میرسد. چرا که در الگوریتم PSO، ذرات در هر مرحله با هم رقابت میکنند که بهترین توابع عضویت و قوانین ممکن را ایجاد کنند. افزایش رقابت سبب میشد تا بعضی ذرات توابع عضویت و قوانین با کیفیت بسیار بالا کشف کنند در حالی که تعدادی دیگر نمیتوانند مقدارهای مناسب را انتخاب کنند. دلیل اصلی به وجود آمدن این مشکل وجود رقابت زیاد و کمبود همکاری لازم بین ذرات میباشد.
پس از آن که مکان هر ذره در هر دور مشخص شد برای افزایش تنوع ذرات و بیشتر شدن قابلیت اکتشاف از آموزش بر مبنای ذره مخالف و الگوریتم تکامل تفاضلی استفاده میکنیم. همچنین برای بالا بردن قابلیت بهره کشی در هر مرحله بهترین ذره را به امید یافتن بهینه سراسری به سمت نزدیکترین همسایگانش سوق میدهیم. این الگوریتم با اضافه کردن یک قانون به تعداد قانونهای بکاربرده شده در سیستم فازی از ابتدا به کار خود ادامه میدهد. سرانجام سیستم فازی با بهترین کیفیت دستهبندی و کمترین تعداد قوانین به عنوان دستهبند خروجی در نظر گرفته میشود. شکل (۳-۷) فلوچارتی برای نشان دادن نحوه کار دستهبند فازی مبتنی بر PSO بیان میکند.
۳-۳-۵- توابع برازش کیفیت قوانین
در الگوریتم پیشنهادی برای استخراج قوانین نکتهی بسیار مهم در این بین تعریف یک تابع برازش کیفیت مناسب برای انتخاب قوانین مناسب است.
مهمترین توابعی که برای اندازهگیری کیفیت قوانین استفاده شدهاند عبارتند از:
۱٫ رابطه (۲-۳۷): این تابع در مواردی که تعداد نمونههای کلاسهای مختلف تقریباً برابر باشد کارایی مناسبی دارد. زمانی که مجموعه دادهها نامتوازن باشند، کارایی این تابع به شدت کاهش مییابد. که همانطور که بیان شد برای رفع این مشکل معیارهای حساسیت و دقت تعریف شد.
۲٫ تابع مهم دیگری که برای اندازهگیری کیفیت قوانین مورد استفاده قرار میگیرد، رابطه (۳-۶) میباشد [۸۲]:
(۳-۴)
(۳-۵)
(۳-۶)
که fp نرخ پیشبینی صحیح متغیرهای هدف نمونههای پوشش داده شده و fn نرخ پیشبینی غلط متغیر هدف نمونههای پوشش داده شده، wk وزن نمونه xk ، wp یک وزن مثبت برای دستهبندی صحیح نمونهها و wn یک وزن منفی برای دستهبندی نادرست نمونهها میباشد. با افزایش wp میتوان قوانین کلیتری را تولید کرد که البته میزان خطای این قوانین بیشتر است. افزایش wn سبب میشود نمونههای کمتری پوشش داده شوند و کیفیت قوانین تولیدی بیشتر شود.
۳٫ Zhou و همکارانش از رابطهی دیگری که نتایج امیدوار کنندهای دارد استفاده کردند. میزان سازگاری به صورت زیر محاسبه میشود [۸۸].
(۳-۷)
که p و n تعداد نمونههای مثبت و منفی هستند که توسط قانون R پوشش داده شدهاند. P و N تعداد کل نمونههای مثبت و منفی موجود در مجموعه آموزشی میباشند. سپس ابتدا میزان کامل بودن قانون حساب میشود و پس از آن کیفیت قانون بر اساس میزان سازگاری و کامل بودن محاسبه میگردد.
(۳-۸)
(۳-۹)
استفاده از تابع نمایی سبب میشود سازگاری نقش مهمتری در میزان کیفیت قانون داشته باشد.
برای مجموعه دادههایی که متوازن نمیباشند میتوان از یک الگوریتم برای متوازن کردن استفاده کرده سپس از برازش هندسی استفاده کرد [۲۸]. البته استفاده از الگوریتمهای متوازن سازی موجب افزایش زمان آموزش دستهبندی میشود و حتی ممکن است ماهیت مجموعه ورودی تغییر کرده و قوانین زائدی استخراج شود. تابع برازش (۳-۶) معمولاً دارای کارایی مناسبی میباشد و دقت بسیار خوبی را تولید میکند. مشکل این تابع تولید قوانین با میزان پوشش کم میباشد. در نتیجه تعداد قوانین به شدت افزایش مییابد و طول قوانین نیز افزایش مییابد که موجب کاهش قابلیت تفسیر میشود. از طرفی دیگر تابع ارزیابی (۳-۹) معمولاً قوانینی با میزان پوشش بالا تولید میکند که موجب کاهش تعداد و طول قوانین تولید شده میشود که البته دقت این تابع از تابع (۳-۶) کمتر است.
شرایط توقف بیان کنندهی ضوابطی میباشد که نشان دهندهی پایان یادگیری هستند. مهمترین شرایطی که برای پایان یادگیری الگوریتم میتوان تعریف کرد عبارتند از: تعداد ثابتی از تکرارها،تعیین یک کران بالا برای میزان کیفیت کل قوانین کشف شده، تمام شدن تمام نمونههای آموزشی.
به طور کلی میتوان گفت که رابطهی (۲-۳۷) برای مجموعه دادههایی که متوازن هستند، دارای بهترین کارایی میباشد. در الگوریتم پیشنهادی برای اندازهگیری کیفیت از ترکیب شاخص صحت و تعداد قوانین استفاده شده است. هدف تابع برازش تعریف شده مینیمم سازی نرخ دستهبندی خطا و تعداد قوانین است که به صورت زیر بیان میشود.
(۳-۱۰)
R در این جا همان تعداد قوانین و k یک ضریب ثابت که در این پایان به صورت تعریف شده و MaxRuleNum حد بالای تعداد قوانین بکار رفته در دستهبند فازی میباشد. نرخ دستهبندی اشتباه به صورت زیر محاسبه میشود:
(۳-۱۱)
۳-۵- نتیجهگیری
در این فصل یک الگوریتم مبتنی بر قانون برای دستهبندی دادهها ارائه شد که ابتدا در مرحله آموزش یک مجموعه داده آموزشی را گرفته و یک سیستم دستهبند فازی را تولید میکند. سپس در مرحله آزمون با بهره گرفتن از یک موتور استنتاج فازی نمونههای تست دستهبندی میشوند. برای تولید پارامترهای توابع عضویت و قوانین فازی در مرحلهی آموزش از یک الگوریتم بهبود یافتهی بهینهسازی ازدحام ذرات استفاده شده است. این الگوریتم دارای ویژگیهایی است که آن را از سایر الگوریتمهای PSO متمایز میکند. که از آن جمله میتوان به برقراری تعادل بین دو خاصیت اکتشاف و بهره کشی اشاره کرد.
فصل چهارم – محاسبات و یافتههای تحقیق
۴-۱- دادههای مورد استفاده
برای تشخیص بیماری دیابت مجموعه دادهی Pima Indians Diabetes [89] از مخزن دانشگاه UCI[97] مورد استفاده قرار گرفته است. این مجموعه داده شامل هشت خصیصه است که مقدار آنها توسط پزشک اندازهگیری میشود. جدول (۴-۱) این خصیصهها را همراه با میانگین و انحراف معیار مقادیر آنها در مجموعه داده Pima نشان میدهد. همچنین این مجموعه داده شامل دو کلاس میباشد که کلاس اول شامل دادههای ۵۰۰ نفر افراد سالم و کلاس دوم حاوی اطلاعات ۲۶۸ نفر بیمار دیابتی میباشد.
جدول ۴- ۱: خصیصههای مجموعه داده Pima Indian Diabetes
نام خصیصه
میانگین
انحراف از معیار