فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه :
داشتن زندگی مطلوب و با کیفیت همواره آرزوی بشر بوده است. کیفیت زندگی یکی از مهم ترین مسایل پیش روی جهان امروز میباشد. « همچنین ارتقاء کیفیت زندگی از مهم ترین هدفهای حکومتها و دولتهای مختلف در سطح جهان محسوب میشود (حسین زاده و میزایی، ۱۷،۱۳۷۶).
مفهوم کیفیت زندگی بهطور هم زمان در حوزههای مختلف علوم نیز گسترش یافته است. به این ترتیب در انتهای قرن بیستم مفهوم کیفیت زندگی یکی از موضوعات اساسی مورد علاقه پژوهشگران علوم مختلف همچون شهرسازی، جغرافیا، اقتصاد، جامعه شناسی و روان شناسی بوده است. اندازهگیری کیفیت زندگی میتواند برای ارزیابی سیاستهای گذشته و همچنین پایه گذاری استراتژیهای برنامهریزی ناحیهای در آینده مورد استفاده قرار گیرد. بخش قابل توجهی از مطالعه های انجام شده در مورد کیفیت زندگی به نواحی شهری اختصاص دارد امّا از دهه های اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان، عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است، «بهطوری که فقر روستایی تقریباً ۶۳ درصد از کل فقر جهانی را شامل میشود». درایران فقر مطلق کاهش یافته، امّا فقر نسبی به خصوص در مناطق روستایی افزایش یافته است (حیدری ۱۳۹۰). و این چالش بزرگ و مهمی است که باید هر چه زودتر با شناخت علل و عوامل آن به چاره اندیشی پرداخت. این پژوهش با هدف بررسی جامعهشناختی شاخص های کیفیت زندگی روستایی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان، تدوین، و شاخصهای عینی و ذهنی کیفیت زندگی را بررسی کرده است.
۱-۲- بیان مساله
«کیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چند بعدی است که تحت تأثیر موءلفههایی چون زمان و مکان، ارزشهای فردی و اجتماعی قرار دارد و از این رو معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. برخی آن را به عنوان قابلیت زیست پذیری یک ناحیه، برخی دیگر به عنوان اندازهای برای میزان جذابیت و برخی به عنوان رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی، رضایتمندی و مواردی از این دست تعبییر کرده اند (اپلی و منون[۱] ۲۰۰۷ به نقل از رضوانی و همکاران ۱۳۸۷). در واقع مفهوم کیفیت زندگی یک متغیر ترکیبی میباشد که از چندین متغیر متأثر میگردد. تغییر در سطح درآمد مردم، شرایط زندگی، وضع سلامت، محیط، فشار روحی و روانی، اوقات فراغت، شادمانی خانوادگی روابط اجتماعی و چندین متغیر دیگر نظیر آن به شکل مرکب، کیفیت زندگی و تغییرات آن را تعیین میکند» (جاجرمی و کلته[۲] ۱۳۸۵: ۵و۶).
«هرچند که ارتقای کیفیت زندگی در مقیاسهای فردی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه برنامهریزان بوده است، اما در دهه های اخیر با اولویت یافتن اهداف اجتماعی و تدوین آنها در قالب برنامههای توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی درباره کیفیت زندگی در برنامهریزیها و سیاستگزاریهای کلان کشورهای پیشرفته راهیافته است. باگسترش رویکرد انسانی و ورود مفهوم کیفیت زندگی در پژوهشها یا نوشتارهای توسعه پایدار، مراکز و مؤسسههای بسیاری به مطالعه مفهوم کیفیت زندگی، شاخصهای سنجش و چگونگی ارتقای آن پرداختهاند »(امیدی، ۱۳۸۷، ۴) و گستره مربوط به کیفیت زندگی و سنجش آن شاید در هیچ زمانی به اندازه امروز وسیع نبوده است.
کیفیت زندگی مردم و مکانهای روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت اجتماعی و… وابسته است. هرچند کیفیت زندگی مردم و مکانهای شهری نیز بدین عوامل وابسته است، اما با چالشهای مربوط به سنجش رفاه و زندگی بهتر در مناطق روستایی بسیار تفاوت دارد. برخی از این چالش به شرایط اقتصادی وابستهاند، اما برخی دیگر به چارچوب سازمانی و نهادی موجود در نواحی روستایی مربوط میشود. عواملی مانند مقیاس کوچک و تراکم کم سکونتگاه های روستایی، کاهش اشتغال و درآمد در بخش کشاورزی، امکانات کشاورزی، فاصله زیاد و انزوای جغرافیایی روستاها، راههای ارتباطی و شبکه حمل و نقل نامناسب، و ناکارآمدی سیاستهای لازم برای بهبودکیفیت، زندگی روستایی را پیچیدهتر میکند.
با توجه به این که بیش از ۳۰% جمعیت ایران در روستاهای کشور زندگی میکنند و بار مسئولیت تأمین بسیاری از نیازمندیهای غذایی مردم شهر نشین را بر عهده دارند و بدین جهت از نقشی بی بدیل و راهبردی در رشد و توسعه کشور و به ویژه حفظ استقلال آن حداقل در حوزه ی غذایی برخوردار هستند. استان همدان یکی از استانهای مهاجرپذیر و مهاجر فرست می باشد که از نظر مهاجرفرستی از روستا به شهرستانهای استان و سایر استانها بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است .
و طی اعلام فرمانداری استان این عامل ناشی از تنگناها و محدودیتها، بحران آب در بخش کشاورزی این عامل بسیار موثری در کاهش اشتغال روستاییان در این بخش و در نهایت روی آوردن به مشاغل غیرکشاورزی و در نتیجه کاهش سطح کیفیت زندگی آنها و تلاش در جهت مهاجرت برای یافتن مشاغل و درآمد کافی برای بهبود زندگی آنها شده است. این تگنا در روستاهای شهرستان همدان خصوصا بخش مرکزی طبق اعلام فرمانداری در سایت اختصاصی خود مشهودتر بوده بطوریکه در این روستاها بیشترین مشاغل، مشاغل تولیدی، خانگی و غیرکشاورزی بوده و بعضا بعلت پایین بودن کیفیت زندگی به حاشیه شهر و یا (حواشی استان تهران، کرج، قم، اصفهان،کرمانشاه ) مهاجرت کردند.
آگاهی از سطح کیفیت زندگی آن ها، شاخصهای کیفیت زندگی آنان و عوامل تأثیر گذار برآن از نهایت اهمیت برخوردار است و برای زمینه سازی در راستای دستیابی به دوران رشد و شکوفایی کشور از الزامات آغازین میباشد و عدم توجه و اهتمام لازم در این زمینه میتواند خسارات جبران ناپذیری حتی در حد تهدید امنیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال کشور در پی داشته باشد. از این روی و در راستای تحقق فرایند یاد شده، این پژوهش در پی این پرسشهای زیر پاسخ داده است:
۱- کیفیت زندگی روستاییان در مناطق روستایی شهرستان همدان در چه حدی است؟
۲- متغیرهای اجتماعی (سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی واجتماعی) تا چه اندازه بر کیفیت زندگی روستاییان تاثیر دارند؟
۳- تاءثیرگذاری متغیرهای زمینهای (درآمد سرا نه، تحصیلات و بعد خانوار) بر کیفیت زندگی روستاییان چقدر است؟
۱-۳- اهمیت و ضرورت پژوهش:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص و یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامهریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعهای، یکی از مهمترین اهداف سیاستهای عمومی آنجامعه میباشد. مطالعاتکیفیت زندگی میتواند به شناسایی نواحی مسألهدار، علل نارضایتی مردم،اولویتهای روستاییان در زندگی، تأثیر عوامل اجتماعی- جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاستها و راهبردها در زمینه ی کیفیت زندگی کمک کند. یک دلیل مهم برای توجه به مفهوم کیفیت زندگی، درتخصیص مؤثر منابع محدود و کمیاب نهفته است. با توجه به منابع معین، سیاستگزاران میبایست بهترین راه را برای توزیع آنها در راستای نیازها و اولویتهای مردم بیابند. این امر میتواند بوسیله کاربرد نتایج تحقیقات مرتبط، به عنوان ورودی به فرایند تصمیمسازی و سیاستگزاری تحقق یابد. «به بیان دیگر چنین تحقیقاتی وسیله و ابزار تولید توصیههای سیاستی مناسب برای مسئولان هستند» (النگین[۳] و همکاران ۲۰۰۱). اجرای طرحها تخصصی شناخت کیفیت زندگی، تصمیمگیران را در درک بهتر پیچیدگی مشکلات و شناسایی توانایی های بهبود کیفیت زندگی در نقاط مختلف روستایی، یاری میکند.
با این نگرش، لزوم و ضرورت انجام این پژوهش به خوبی قابل تبیین است، بویژه که یافتههای آن میتواند به فرایند شناخت لازم و کافی از مناطق روستایی و تصمیم سازی، تصمیم گیری، سیاستگزاری و برنامه ریزیهای علمی و واقع بینانه براساس آن، به مسئولین مربوط یاری رساند.
۱-۴- اهداف پژوهش :
۱-۴-۱- هدف کلی :
بررسی جامعه شناختی شاخصهای کیفیت زندگی روستاییان و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان.
۱-۴-۲- اهداف جزیی :
۱-تعیین سطح زندگی بر اساس شاخصهای عینی کیفیت زندگی و عوامل اجتماعی موثر برآن در مناطق روستایی شهرستان همدان
۲- تعیین سطح کیفیت زندگی بر اساس شاخصهای ذهنی کیفیت زندگی و عوامل اجتماعی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان همدان.
۳- تعیین تاثیر سرمایه اجتماعی و ابعاد آن بر کیفیت زندگی روستاییان
۴- تعیین تاثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی بر کیفیت زندگی روستاییان
۵- تعیین تاثیر میزان احساس محرومیت نسبی (عینی و ذهنی) بر کیفیت زندگی روستاییان
فصل دوم
مبانی نظر ی
مقدمه
برای اولین بار در تاریخ زندگی بشر، کمتر از نیمی جمعیت دنیا در مکان های روستایی زندگی میکنند. علاوه بر تعداد ساکنین روستاها در قرن حاضر، سطح روستا نشینی نیز در جهان کاهش یافته است. چنان که بر اساس پیش بینی ها انتظار می رود در سال ۲۰۲۵، حدود ۳۵ درصد از جمعیت جهان در نواحی روستایی زندگی کنند (اشل و الیجاسک[۴] ۱۹۹۹). طی سالیان اخیر و بعد از تحولات کمی (افزایش جمعیت شهرها و نرخ شهرنشینی و کاهش جمعیت روستا) در دهه های گذشته ابعاد کیفی زندگی روستایی مورد توجه قرار گرفت. لذا امروزه کیفیت زندگی روستایی یکی از مسائل مورد توجه محققان دانشگاهی، سیاستگذاران و دستاندرکاران و تصمیمگیران مختلف است.
بحث کیفیت زندگی در ادبیات توسعه پایدار و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و مباحث اقتصاد نوین مطرح شده و جایگاه ویژه ای یافته است و دولت ها در سطح ملی و محلی و نیز موسسات متعددی بر روی سنجش و شاخصسازی آن کار می کنند (خوارزمی ۱۳۸۴). در طول بیست سال گذشته محققان بسیاری با توجه به روابط بین علوم اجتماعی و برنامه ریزی محیطی، سنجههای عینی محیطی و پاسخهای ذهنی مردم به آن ها (سنجه های ذهنی) را برای سنجش کیفیت محیطی پیشنهاد کردهاند (کمپ[۵] و همکاران ۲۰۰۳)، از طرفی این محققان مدعی هستند که این قبیل مطالعات در چهارچوب تحقیقات کیفیت زندگی انجام می گیرد.
محققان گرایشهای مختلف علمی، کیفیت زندگی را از دهه ۱۹۳۰ مورد مطالعه قرار دادهاند. هر یک از این محققان درصدد بودهاند که نواحی مختلف جغرافیایی مانند روستاها و شهرها را بر اساس شاخصهای کیفیت زندگی که خود طراحی کرده اند، مورد مطالعه قرار دهند. در کنار این دسته از محققان، سازمانهای بینالمللی مانند سازمان جهانی بهداشت[۶]، سازمان ملل[۷] و برنامه توسعه سازمان ملل[۸] هر یک سنجههای مورد نظر خود را در رابطه با کیفیت زندگی ارائه دادهاند. اما تا به حال علوم رایج موفق به طراحی یک رویکرد ترکیبی که بتواند ابعاد متعدد شاخصهای فیزیکی، فضایی و اجتماعی را بیان کند، نشده اند (کمپ و همکاران ۲۰۰۳). مفهوم کیفیت محیطی و مفاهیم مرتبط چون کیفیت زندگی روستایی، پایداری و سایر مفاهیم، مورد توجه بسیاری از برنامههای تحقیقاتی، سیاست گذاران و تصمیم گیران می باشد. کیفیت زندگی می تواند در دو بعد عینی و ذهنی با شاخصهای مربوط به هر یک از دو دسته از شاخص ها اندازهگیری شود. شاخص های عینی در سطوح روستا، محله، شهر و ناحیه کاربرد بیش تری دارد. از طرفی دیگر، شاخص های ذهنی بیش تر در سطح افراد جامعه شهری و روستایی استفاده می شود و در آن رضایت مندی شخص از زندگی و تجارب حاصل شده مورد بررسی قرار میگیرد (سیک[۹] ۲۰۰۰).
۲-۲- تعاریف و مفاهیم
به طور کلی میتوان گفت که مفهوم «کیفیت محیط زندگی» و یا «کیفیت زندگی روستایی» با هدف اصلاح و تکامل مفهوم توسعه از توسعه صرف کمی و اقتصادی به توسعه پایدار روستایی مطرح و مورد توجه قرار گرفت. در واقع این مفهوم پاسخی به توسعه صرف اقتصادی در مقیاس ملی و توسعه صرف کالبدی در مقیاس روستایی بود و به نوعی موید توجه به شاخص ها و معیارهای اجتماعی، کیفی و اقتصادی پایدار در عرصه برنامه ریزی روستایی و در تعامل با شاخص های کالبدی کارکردی است (مهدیزاده ۱۳۸۲: ۲۹۴).
مفهوم کیفیت در مقابل مفهوم کمیت قرار می گیرد.کمیت را یک مفهوم فیزیکی و قابل برآورد دانسته و کیفیت را مفهومی انتزاعی می دانند. به طوری کلی کیفیت و کمیت دو روی یک سکهاند که از یک طرف با هم در تضاد هستند و از طرف دیگر نمی توان یکی را بدون دیگری تصور کرد. اندازه، میزان و جنسیت پدیده و یا سامانه و. .. که قابل اندازه گیری است و با اعداد بیان میشود را کمیت گویند. به عبارت دیگر کمیت هر پدیده، تظاهر بیرونی و خنثای آن میباشد. اما کیفیت چگونگی یک پدیده است که تأثیر عاطفی و عقلانی خاصی بر انسان میگذارد و خاصیتها و ویژگیهای اصلی یک چیز را بیان میکند (کوکبی و همکاران ۱۳۸۴)
واژه کیفیت زندگی سرچشمه روشنی ندارد. کیفیت زندگی اگر چه جذابیت و معنی عام دارد، یک تعریف پذیرفته عام ندارد. هر عبارتی که در تعریف کیفیت زندگی به کار رود، کیفیت زندگی یک فرد به حقایق عینی و خارجی زندگیاش و دریافت ها و ادراکات درونی و ذهنی او از این عوامل و نیز از خودش وابسته است (لطفی ۱۳۸۸).
مفهوم کیفیت زندگی چند مشخصه جالب توجه دارد: الف: تنها به زندگی انسانی ارجاع دارد. ب: به ندرت در (صیغه) جمع به کار رفته (یعنی به صورت کیفیات زندگی) است. ج: به عنوان یک عبارت عام و غیر قابل تقسیم می باشد که معنایش می تواند ناب و خالص باشد. د: مشکل است که آن را به هر رده مجزا از علوم مرتبط با جامعه شناسی طبقه بندی نمود (لطفی ۱۳۸۸).
اصولا، کیفیت زندگی، واژهای پیچیده، چندبعدی و کیفی در رابطه با شرایط و وضعیت جمعیت، در یک مقیاس جغرافیایی خاص (روستا ،شهر، منطقه، محله، بخش و…) است که هم متکی به شاخصهای ذهنی یا کیفی و هم متکی به شاخص های عینی یا کمی است (وظیفهدوست و امینی ۱۳۸۸). کیفیت زندگی از دیدگاه های متفاوتی تعریف شده است و اگرچه اجماع بسیار کمی درباره تعریف کیفیت زندگی وجود دارد اما بعضی از مهم ترین این تعاریف به شرح زیر هستند:
- کیفیت زندگی یک مفهوم پهناور است که در بردارنده برداشتهایی از یک زندگی خوب و دارای رضایتمندی و شادمانی است. اغلب مفهوم زندگی رضایتمند و زندگی شاد، در مفهوم رفاه یا خوشی که در بردارنده رضایت از زندگی و احساسات مثبت و منفی است، ترکیب میشود.
- برخی این واژه را مترادف با رفاه می دانند. دیگران آن را بیانی از رفاه میدانند که به وسیله مقدار کالاهای عمومی و پراکنش آن ها مشخص میشوند (مک کریا[۱۰] و همکاران ۲۰۰۴)
- مقوله کیفیت زندگی به شکل وسیعی با مفهوم رفاه ارتباط پیدا می کند. رفاه مفهومی است که توصیفکننده بهزیستی، تأمین زندگی و فقر زدایی است و لذا در ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی همچون عدالت اجتماعی قرار می گیرد (باری ۱۳۸۰: ۶).
- کیفیت زندگی، واژهای پیچیده در ارتباط با شرایط و وضعیت جمعیت، در یک ناحیه است. در برگیرندهی ابعاد روانی است که شاخص هایی هم چون رضایت، شادمانی و امنیت را در بر میگیرد (شاخصهای ذهنی). در برخی موارد، رضایت های اجتماعی نیز نامیده میشود. همچنین در برگیرنده ابعادی محیطی که در برگیرنده سنجه هایی هم چون مسکن، دسترسی به خدمات و امنیت محیطی است (شاخصهای عینی). در برگیرنده جنبه های دیگری چون توجه به فرصتهای اجتماعی، امیدهای اشتغال، ثروت و اوقات فراغت است. برخی آن را مترادف با رفاه میدانند (سیف الدینی ۱۳۸۱: ۳۷۵).
- کیفیت زندگی، یک مفهوم کلی است که تمام جنبه های زیستی را، شامل رضایت مادی، نیازهای حیاتی، به علاوه جنبه های انتقالی زندگی نظیر توسعه فردی، خودشناسی و بهداشت اکوسیستم را پوشش میدهد (دوب[۱۱] ۱۳۷۷: ۹۲).
- یک تعریف ساده و عملی از کیفیت زندگی این است که افراد به طور کلی از زندگیشان رضایت داشته باشند، به عبارت دیگر کیفیت زندگی معادل احساس رضایت کلی از زندگی گرفته شده است (کوکبی و همکاران ۱۳۸۴).
به کشتی گرفتن نهادند روی
دو گرد سرفراز و دو جنگجوی
همان ج ۱ بیت شماره ۱۳۳۷
- پهلوانان: سیامک تورانی- گرازه ایرانی
- شهریاران: کیخسرو شهریار ایرانی با شیده شاهزاده تورانی
- کودکان و طبقات عادی: داراب شاهزاده ایرانی در زمان کودکی در یک خانواده فقیر رومی بزرگ می شود و با بچه های کوچه و خیابان کشتی می گیرد.
- پهلوانان: پهلوانان هندی با یکدیگر و بهرام گور که در نقش و هیبت پهلوانی به هند رفته بود با پهلوان هندی
۶-۴. تیر و کمان
بدون تردید، بشر از ابتدای زندگی به پرتاب سنگ و چوب برای شکار، دفاع یا حمله آشنا بوده است. ناچار از ابتدای آفرینش قبل از استفاده از هر سلاحی به پرتاب سنگ و چوب آشنا بوده، بتدریج که تمدن بوجود آمده و اجتماعات روستائی و شهری پیدا شده از وسائلی که خود اختراع کرده، برای پرتاب سنگ و چوب استفاده کرده است. ساده ترین وسیله تیراندازی فلاخن (سنگ قلاب) است که امروز دهقانان در اغلب روستاها از آن استفاده می کنند.
تیر و کمان از سلاح های خیلی قدیمی بشر است و با این اسلحه می توانسته اند از دور دشمن را هدف قرار دهند.
پیکان قبل از کشف آهن و فلزات از سنگ ساخته می شد، قدیمی ترین پیکان سنگی را مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح می دانند، در هزاره سوم مس اختراع شد و بعد برنز و از هزاره اول آهن مورد استفاده قرار گرفت، ایرانیان با این فلزات در فلات ایران پیکان می ساختند و هم اکنون در موزه تخت جمشید و موزه ایران باستان تعداد زیادی از پیکان های قدیمی موجود است.
۶-۴-۱. تعریف تیر و کمان
تیر عبارت از شی محکم با پرعقاب بود که سرآن پیکان آهنی نوک تیر سه پهلوئی نصب شده و به ضرب کمان به سوی دشمن یا شکار پرتاب می شد.
کمان عبارت بود از چوب خمیده ای که دو سرآن را بوسیله زه محکم به یکدیگر می بستند، تا به شکل تقریباً نیم دایره در آید.
نوک تیر آهنی چون به هدف اصابت می نمود، در گوشت بدن فرو رفته و تولید جراحات و ناراحتی می نمود. کثرت اصابت تیر، انسان یا حیوان را از پای در می آورد و قدرت دفاع را به کلی سلب می کرد.
در نقوش تخت جمشید تیردان های سربازان پارسی که به پشت بسته می شده و از بسته بالایی آن شکل چند تیر آویزان گردیده است، مشاهده می شود.
۶-۴-۲. انواع تیر
تیرها انواع مختلف داشته، به اسامی: پیکان، سلک، ناوک، خدنگ.
برای هر یک از تمرینات جنگی محل مخصوصی دایر بوده و یکی از آن محل ها آماج خانه است، آماج خانه تا زمان شاه سلیمان صفوی، به ویژه در اصفهان دایر بوده و در آن تمرین تیراندازی با کمان می کرده و چرخ مخصوصی به نام چرخ کمان برای این کار موجود بوده که تمرین کننده، پی در پی به وسیله ان تیراندازی می کرده است.
برای اینکه تیراندازان مهارت لازم را بدست آورند، تمرینات قپق اندازی می کرده اند. قپق چوب بلندی بود که در میدان بزرگ شهر برپا می کردند و بالای آن گوئی یا جامی از طلا و گاهی فیروزه، یا سیب یا ظرفی پر از سکه طلا و نقره قرار می دادند، سپس تیراندازان چابک در حال تاخت آن را هدف قرار می دادند و هر کس که نشان را به تیر می زد جایزه می گرفت.
صنعت کمانسازی و هنر کمانداری از دیر باز در ایران سابقه داشته و در تاریخ ایران نقش عمده ای را اجرا کرده است. ابداعات ایرانیان را در کمان سازی و کمانداری بایستی جزو ابداعات فنی عمده دنیای قدیم بشمار آورد و پیشرفت آنان را در این فن نمونه ای از درک مکانیکی سازندگان قدیم دانست. کمان به صورت یک وسیله مکانیکی طی قرون متوالی در جنگ و صلح بکار می رفته و علاوه بر آن کمانداری و تیراندازی خود الهام بخش بسیاری از آثار ادبی این سرزمین گشته است.
آثارو نقوش تاریخی نیز مبین قدمت کمان سازی و کمان داری در ایران است.
شکی نیست که مشخصات فیزیکی کمان و نحوه ساختمان آن در تاریخچه کمان داری و تیراندازی نقش عمده ای داشته است ایرانیان دوره مادی، هخامنشی، اشکانی و ساسانی کمان های مخصوصی می ساخته و آنها را به کار می برده اند.
کمان های دوره مادی و هخامنشی و اشکانی و ساسانی از لحاظ شکل و مشخصات مکانیکی با کمان های ملت های دیگر مثل آشوری ها تفاوت زیاد داشته است.
بدیهی است که طرح فرم کمان و انتخاب مصالح و نحوه ساختمان آن دخالت اساسی در کارآئی این وسیله داشته و ایرانیان با وقوف به این مطلب در ساختن کمان هایی که عمل تیراندازی را به بهترین وجه انجام دهند، نکات فنی خاصی را رعایت می کرده اندو این موارد معرف موفق بودن آنها در طرح کمان های عالی از نظر مکانیکی به شمار می رود.
۶-۴-۳. مشخصات کمان
مشخصات یک کمان خوب را که در گفته های قدیمی ایرانیان آمده است به شرح زیر می توان خلاصه نمود.
- قدرت زیاد پرتاب تیر
- متناسب بودن طول کلی کمان با جای دست
- تاب نداشتن
- سائیدگی و خوردگی نداشتن
- مناسب بودن جنس کمان وزه آن
- دقت نشانه روی داشتن
- زیاد شل و زیاد سفت نبودن
- مناسب بودن وزن
کمان داران و کمان سازان باستانی با تجربه های فراوان در ساختن بهترین کمان ها توفیق یافته بودند و طرح و خلاقیت صنعتی به کمک تجربه و درک مکانیکی می آمده است.
۶-۴-۴. بررسی مکانیکی کمان های باستانی
با بهره گرفتن از اطلاعات علمی مکانیکی می توان کمان های باستانی را از نظر فیزیکی، حالت ارتجاعی و خصوصیت مکانیکی کمان ها مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
مقطع کمان سکایی و مادی در طول تغییر می کرده، در نتیجه این کمان با وزن معین انرژی بیشتری را ذخیره می نموده است.
- کمان اشکانی از سایر کمان ها سبک تر بوده است و به علت انحنای بیشتر، انرژی ارتجاعی اولیه کمان اشکانی از سایر انواع کمان ها بیشتر بوده است.
- انحنای نهائی کمان ساسانی بیشتر از سایر کمان ها بوده است.
- از طرفی انحنای نهایی در کمان ساسانی و مادی از کمانهای اشکانی (ایزری) بیشتر بوده است و با سختی خمشی معین این کمانها انرژی بیشتری ذخیره می کرده اند.
کمانهای مادی (سکائی) و ساسانی دارای فرمی بوده که می توانسته تغییر انحناهای زیاد بوجود بیاورد، در نتیجه قابلیت ذخیره انرژی در این کمانها زیاد بوده است. شرایط تکیه گاهی (جای دست) در کمانهای مادی (سکائی) و ساسانی موجب می شده که جهت تیراندازی حفظ و دقت نهایی بالا برود.
کمانهای ساسانی می توانسته اند زاویه مرکزی را با کشیدن کمان کوچک کنند، نتیجه این کار آن بوده که با کاهش زاویه مرکزی مولفه مفید نیروی کششی که در پرتاب موثر واقع می شده افزایش می یافته است.
با اختراع باروت و ساختن و بکار بردن اسلحه های گرم، تیراندازی با کمان ارزش خود را از دست داد به طوری که امروز، جز در موارد تفننی و به صورت تفریح و بازی کمتر از آن استفاده می شود.
۶-۴-۵. تیر و کمان در شاهنامه
در شاهنامه تیر و کمان علاوه بر آنکه به عنوان یک سلاح اساسی در جنگها و در مصاف با دشمنان مورد استفاده قرار می گرفته، به عنوان یک هنر، یک ورزش، یک وسیله برای پر کردن اوقات سرگرمی و جشن ها و بالاخره یک ابزار مهم در تعلیم و تربیت در جامعه آن روزگار مطرح بوده است. تیر و کمان هم از ورزشهایی بوده که بیشتر توسط پهلوانان انجام می شده و شهریاران کمتر به این ورزش علاقه نشان می دادند و عملاً خود بدان می پرداختند.
به دلیل بزرگ بودن حلقه هماهنگیهای سازمانی برای انجام تست و عدم وجود یکی از ارکان حلقه، ممکن است هماهنگی های مربوط به انجام تست با مشکل مواجه شود.
مدیریت برون سپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
عدم تناسب ساختار با وظایف و عدم توجه به جانشینپروری و مسئولیتپذیری در سازمان کارفرما، ممکن است باعث طولانی شدن فرایند عقد قراردادها شود.
مدیریت برون سپاری
مذاکره و عقد قرارداد
احتمال آلودگی تجهیزات خارجی خریداری شده به حسگرهای شنودی و یا سایر آلودگیهای بیولوژیک، ممکن است موجب تاخیر در اخذ مجوزهای حفاظتی شود.
اجرای برونسپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
به علت زمانبر بودن فرایند ترخیص کالا از گمرک توسط سازمانهای دولتی، ممکن است کالای خریداری شده مدت زیادی در گمرک باقی بماند.
اجرای برونسپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
به علت وجود فرایند پیچیده اخذ کد رهگیری جهت معاملات ارزی از سازمانهای بالاسری، ممکن است زمان اخذ مجوز خرید خارجی به طول بینجامد.
مدیریت برون سپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
به دلیل عدم ثبت مالکیت معنوی پروژهها و همچنین عدم پیگیریهای حقوقی توسط کارفرما، امکان دارد مالکیت نتایج پروژهها توسط پیمانکاران به نام خودشان ثبت گردد.
مدیریت برون سپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
به علت محدودیتهای گزارشگیری در نرمافزار قراردادها، امکان دارد گزارشات مورد نظر مدیریت جهت پایش مستمر قراردادها توسط نرمافزار موجود قابل حصول نباشد.
مدیریت برون سپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
به دلیل بروز خطای انسانی در ورود دادهها به سیستم اتوماسیون قراردادها، امکان دارد پایش قراردادها با مشکل مواجه شده و منجر به صرف زمان ز یاد در یافتن خطا شود.
مدیریت برون سپاری
اجرای قرارداد، انتقال منابع و مدیریت روابط
بحث از انواع دلالت ها و تاثیر آن در فهم متون در علوم مختلفی از جمله علم منطق، اصول و همچنین علوم قرآنی مطرح می شود و هر کدام از عالمان این علوم در بخشی از مباحث خود به این موضوع پرداخته و مطالبی را در این زمینه بیان کرده اند. ما در این جا ابتدا به تعریف و بیان انواع دلالت هایی که در فهم و تفسیر قرآن تاثیر دارند، پرداخته و سپس میزان توجه ملا فتح الله کاشانی را به این دلالت ها در تفسیر منهج الصادقین بررسی می کنیم.
۱- تعریف دلالت و اقسام آن
دلالت به معنای نشان دادن و کشف مدلول از وجود دال است؛ به سخنی دیگر دلالت عبارت است از بودن شىء بر حالتى که علم به وجود آن، مستلزم انتقال به وجود شىء دیگر باشد، مانند صداى کوبه در که انسان را از وجود کسى پشت در آگاه مىکند. در مثال یاد شده به صداى کوبه در «دالّ»، به کسى که پشت در است «مدلول» و به صفت و حالت پدید آمده براى صدا «دلالت» گویند. از دلالت به این معنا در اصول فقه، بخش الفاظ سخن گفتهاند و مراد از آن، دلالت الفاظ بر معانی است.[۵۵۵]
دلالت از حیث یاد شده، یعنی دلالت لفظ بر معنا، به سه قسم تقسیم می شود:
دلالت مطابقى که عبارت از دلالت لفظ است بر تمام معناى خود؛ مانند دلالت لفظ حسن بر فرد مُسَمّا به این نام یا دلالت انسان بر حیوان ناطق.
دلالت تضمنّى، دلالت لفظ است بر جزئى از معنا، مانند دلالت لفظ حسن بر سر و پاى فردى که به این نام خوانده مىشود یا دلالت انسان بر حیوان به جهت آن که انسان جزئی از حیوانات است.
دلالت التزامى، دلالت لفظ است بر ملازم عقلى یا عرفى معناى خود، مانند دلالت لفظ خورشید بر نور یا دلالت لفظ «حاتم» بر جود و بخشندگى یا دلالت انسان بر ضاحک.[۵۵۶]
دانشمندان علم اصول انواع مختلفی برای دلالت ذکر کرده اند[۵۵۷] ولی با توجه به تقسیمات صورت گرفته در این باره می توان انواع دلالت ها را این گونه بیان نمود:
۱-۱- دلالت اقتضاء:
اگر گوینده کلام معنایی را اراده کند ولی برای آن معنا لفظی را در کلام ذکر نکند، دلالت اقتضاء رخ داده است. سیوطی در الاتقان می نویسد: «اگر صحّت دلالت لفظ بر تقدیر متوقف باشد آن را «دلالت اقتضاء» نامند.»[۵۵۸] صاحب کتاب «اصول التفسیر و قواعده» در این باره گفته است: اقتضاء، دلالت لفظ بر معنای خارج (از مدلول) است که درستی یا صحت شرعی یا عقلی سخن وابسته به آن است.[۵۵۹]
یکی از دانشمندان معاصر علوم قرآنی با در نظر گرفتن تعاریف مختلف درباره این دلالت، آن را این گونه تعریف می کند:
«دلالت اقتضاء دلالت کلام است بر معنایی که گوینده، لفظی برای آن ذکر نکرده، ولی به لحاظ این که صدق یا صحت عقلی یا شرعی یا لغوی کلام وی متوقف بر آن است، قطعا مقصود او بوده است.»[۵۶۰]
به عنوان مثال در آیه (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ…)[۵۶۱] «بر شما حرام شده است: مردار…»، به جهت آنکه این تحریم شامل نگاه کردن به مردار نمی شود، صحت عقلی آیه اقتضاء می کند که لفظی در تقدیر باشد در نتیجه باید واژه «اکل» را در تقدیر گرفت، تا این سخن، عاقلانه بوده، مفاد درستی بیابد. یعنی خوردن مردار بر شما حرام شده است.
و یا در حدیث«لَا صَلَاهَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِی الْمَسْجِدِ»[۵۶۲] که از امام علی۷نقل شده است صدق کلام و صحت آن اقتضاء می کند که لفظ«کامله» در تقدیر باشد چرا که نفی در کلام معصوم۷مربوط به کمال نماز است نه اصل آن.
همچنین در آیه (فَلْیَدْعُ نَادِیَه)[۵۶۳] « [بگو] تا گروه خود را بخواند.»، به دلیل این که «نادی» مکان است و نمی تواند فرا خوانده شود، بـدون مقدر گرفتن یک لفظ، کلام عقلا نمى تواند صحیح باشد و صحت عقلی کلام ایجاب می کند که براى استوار شدن جمله بـایـد چـیـزى را در تـقـدیـر گـرفـت و آن کـلمه (اهل) است که در آن صورت معناى آیه چنین مى شود: پس هم مجلسیان یا هم انجمنان(گروه) خود را بخواند.
و یا مثل قول شاعر که می گوید:
«نحن بما عندنا و انت بما عندک راض و الرای مختلف»
یعنی ما به آنچه نزد خودمان است، راضی هستیم و تو نیز به آنچه نزد خودت است راضی هستی و نظرات مختلف می باشد.
که صحت لغوی این کلام متوقف بر آن است که لفظ«راضون» در (نحن بما عندنا راضون) در تقدیر باشد به دلیل این که «راضون» خبر برای نحن است و «راض» که مفرد است نمی تواند خبر برای نحن باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان دلالت اقتضاء را این گونه تعریف کرد: هنگامى که صدق یک سخن یا صحت شرعى و یا عـقـلى یا لغوی آن به مفهومى خارج از لفظ بستگى داشته باشد دلالت کلام بر آن مفهوم مقدر را دلالـت اقـتـضـا نـامند, چرا که استوارى کلام چنین مفهومى را اقتضاء مى کند. در نتیجه دلالت اقتضاء، دلالتى برخاسته از خـودالـفـاظ نیست، بلکه به واسـطـه مفهومی خارجی و زاید به وجودآمده که صدق یا صحت عقلی یا شرعی یا لغوی کلام آن را اقتضا مى کند.
۱-۲- دلالت تنبیه
دلالت تنبیه که دلالت ایماء نیز نامیده می شود، همانند دلالت اقتضاء است، با این تفاوت که صحت آن نیازی به تقدیر ندارد. به عبارت دیگر هر گاه گوینده کلام غیر از معنایی که از کلام وی فهمیده می شود، معنای دیگری را نیز اراده کند، بدون این که در اراده این معنا لفظی در تقدیر باشد، دلالت کلام وی بر معنای دوم «دلالت تنبیه یا ایماء» نامیده می شود.
در هر دو نوع دلالت معنایی که از عبارت به دست می آید، مقصود گوینده است با این تفاوت که در دلالت اقتضاء این معنا با در نظر گرفتن تقدیر در کلام به دست می آید ولی در دلالت تنبیه سیاق و دیگر قراین موجود در کلام سبب فهم آن معنا می شود. به عنوان مثال اگر فردی که یکی از ارکان نماز را عمدا یا سهوا فراموش کرده است از حکم آن سوال کند و فقیه در پاسخ وی بگوید که «نمازت را اعاده کن»، دلالت تنبیه یا ایمای این پاسخ آن است که فراموش کردن عمدی یا سهوی یکی از ارکان در نماز موجب بطلان آن است. و یا وقتی گفته می شود«خورشید طلوع کرده است» دلالت تنبیه دارد براین که وقت نماز صبح گذشته است. یا مثل گفته شخصی که می گوید «من تشنه ام» که دلالت تنبیه بر این دارد که وی طلب آب می کند.
۱-۳- دلالت اشاره
هرگاه عبارت علاوه بر مدلول لفظی خود بر آنچه که مقصود گوینده نیست، دلالت کند، این دلالت را دلالت اشاره می نامند. معنای بدست آمده از طریق دلالت اشاره، مانند دلالت اقتضاء متوقف بر تقدیر، یا مانند دلالت تنبیه متوقف بر دیگر قراین موجود در کلام نیست. سیوطی در الاتقان در این باره می نویسد:« اگر صحت دلالت لفظ متوقف بر تقدیر نباشد و لفظ بر آنچه مقصود نیست دلالت نماید، آن را «دلالت اشاره» گویند، مانند دلالت فرموده خداى تعالى: (أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ)[۵۶۴] «در شبهاى روزه، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است.»، بر صحت روزه کسى که با حال جنابت صبح کند، چون مباح بودن جماع تا طلوع فجر مستلزم آن است که در قسمتى از روز جنب باشد و این استنباط از محمد بن کعب قرظى حکایت شده است. [۵۶۵]» [۵۶۶]
با توجه به تعریفی که از دلالت اشاره بیان کردیم در آیه شریفه (وَ الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَهَ قُرُوءٍ)[۵۶۷] «و زنانِ طلاق داده شده، باید مدّتِ سه پاکى انتظار کشند»، که مدلول لفظی آن مدت زمان عده زن مطلقه است، دلالت اشاره بر اباحه ازدواج او بعد از اتمام زمان عده، دلالت می کند.
مدلول اشاری ممکن است از یک کلام استنباط شود مانند مثال فوق و یا این که از دو کلام استنباط شود مانند دلالت آیه ی(وَحَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا)[۵۶۸]« و بار برداشتن و از شیر گرفتنِ او سى ماه است» و آیه ی(وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْن)[۵۶۹] «و مادران [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند.»، بر اینکه کمترین مدّت حمل شش ماه است؛ با این توضیح که مدلول لفظی آیه اول، به مجموع دوران حمل و رضاع که سى ماه است، دلالت دارد و مدلول لفظی آیه ی دوم، مدت کامل رضاع را دو سال مىداند، که با کم کردن ۲۴ ماه (دو سال) از سى ماه، اقلّ حمل- که شش ماه است- به دست مىآید و این مدلول اشاری است که از دو آیه به دست می آید.
در بیان تفاوت بین دلالت اشاری با دلالت اقتضاء و تنبیه باید گفت که مدلول اشاری بدست آمده با بهره گرفتن از دلالت اشاری بر خلاف معنای بدست آمده در دلالت اقتضاء و تنبیه، مقصود گوینده نیست. به علاوه این که – همان طور که قبلا اشاره شد- این مدلول وابسته به تقدیر در کلام یا دیگر موجود در کلام نمی باشد.
نکته دیگر در باره حجیت این دلالت ها است و آن این که در حجیت دلالت اقتضاء و تنبیه شکی نیست به جهت آن که حجیت آن ها از باب حجیت ظواهر کلام است؛ اما در مورد حجیت دلالت اشاری باید گفت که این نوع دلالت از باب حجیت ظواهر کلام حجت نیست، بلکه حجیت آن از باب حجیت لوازم عقلی است.[۵۷۰]
۱-۴- دلالت مفهومی کلام
مفهوم در لغت به معنای دانسته شده و آنچه به فهم و ادراک در آید، آمده است[۵۷۱] و در اصطلاح نیز تعاریف مختلفی[۵۷۲] برای آن بیان شده است؛ مظفر در اصول الفقه برای مفهوم سه معنا ذکر کرده است:
الف) معنایی که از مدلول لفظ فهمیده می شود به عبارت دیگر مدلول یا همان معنای لفظ است.
ب) آنچه که مقابل مصداق است و مراد از آن هر معنایی است که از کلام فهمیده می شود به عبارت دیگر هر چیزی که وجود ذهنی دارد در برابر آنچه وجود عینی دارد(مصداق).
ج) آنچه که مقابل منطوق است و این معنا اخص از دو معنای فوق است و مقصود بحث ما نیز همین معنا است و آن اصطلاحی اصولی است که مختص مدلولات التزامی است و معنایی است که مستقیماً از کلام فهمیده نمی شود در برابر معنایی که مستقیماً از کلام فهمیده می شود(منطوق). به عبارت دیگر معنایی که حاصل دلالت مطابقی کلام نیست، بلکه کلام التزاماً بر آن دلالت می کند.[۵۷۳]
در اصطلاحات الاصول نیز آمده است مفهوم که مدلولی است که در کلام نیست، ولی از کلام استنباط و فهمیده میشود، به خلاف منظوق که مدلولی که مستقیماً از لفظ و کلام فهمیده میشود.[۵۷۴]
با توجه به مطالب فوق می توان فهمید که مفهوم در اصطلاح اصولی ها در مقابل منطوق آمده و عبارت از معنایی است که از معنا و مدلول کلام فهمیده می شود و لفظی برای آن در کلام نیامده است. به عنوان مثال وقتی گفته می شود: «اگر فردا باران نیاید به مسافرت خواهیم رفت.» مضمون جمله منطوق آن است و مفهوم آن این است که«اگر باران بیاید به مسافرت نخواهیم رفت.» و یا در حدیثی که از امام صادق۷نقل شده، آمده است: «إِذَا کَانَ الْمَاءُ قَدْرَ کُرٍّ لَمْ یُنَجِّسْهُ شَیْءٌ؛ یعنی وقتی آب به اندازه کر باشد، به وسیله ملاقات دیگر نجاسات نجس نخواهد شد.»[۵۷۵] این منطوق جمله است و مفهوم آن این است که اگر آب به اندازه کر نشد، در اثر ملاقات با نجاسات، نجس می شود.
در قرآن کریم نیز جمله هایی آمده است که مفهوم دارند از جمله آیه شریفه (وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا)[۵۷۶] «و چون از احرام بیرون آمدید [مىتوانید] شکار کنید.» و آنگاه که از احرام بیرون آمدید، صید کردن برایتان مجاز است.» که در اثر شرطیه بودن آن، دارای مفهوم است و علاوه بر مجاز بودن صید در هنگام محرم نبودن که منطوق جمله است، مفهومی از جمله نیز قابل برداشت است و آن این که در حال احرام، صید کردن جایز نیست.
مفهوم بر دو قسم است: اول مفهوم موافق و آن مفهومی است که حکم آن با منطوق موافق باشد به عبارت دیگر از جهت نفی و اثبات(حرمت و وجوب) موافق با ظاهر کلام باشد. مثلا در آیه (إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا)[۵۷۷] «در حقیقت، کسانى که اموال یتیمان را به ستم مىخورند،»، منطوق آن حرمت خوردن اموال یتیم است و مفهومی که از کلام استفاده می شود این است که سوزاندن اموال یتیمان نیز حرام است. از آن جا که مفهوم و منطوق این آیه شریفه هر دو مثبت است، به مفهوم آن مفهوم موافق اطلاق می شود. در مورد حجیت مفهوم موافق هیج نزاعی نیست و این مفهوم به دلیل حجت بودن ظاهر کلام، معتبر است.
دوم مفهوم مخالف و آن مفهومی است که حکمش با منطوق مخالف باشد به عبارت دیگر مفهومی است که از نظر نفی و اثبات مخالف با مدلول لفظی کلام باشد. مانند(إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا)[۵۷۸] که مدلول ظاهری آیه وجوب تبین در باره خبر فاسق است اما مفهوم مخالفش آن است که اگر غیر فاسق خبرى آورد واجب نیست درباره خبر او کاوش کنیم. و منطوق(مدلول ظاهری) آیه مثبت و مفهوم آن منفی است (عدم وجوب تبین در خبر غیر فاسق). [۵۷۹]
مفهوم مخالف خود به شش نوع تقسیم می شود که عبارت است از: مفهوم شرط، مفهوم وصف، مفهوم غایه، مفهوم حصر، مفهوم عدد و مفهوم لقب مظفر در اصول الفقه به تفصیل به بیان عر کدام از انواع مفهوم شرط پرداخته است و در مورد حجیت آن ها گفته است که نزاع در باب حجت بودن مفهوم مخالف، نزاع صغروی است نه کبروی، یعنی بحث در این است که مثلاً آیا جمله شرطیه مفهوم دارد یا نه؟ بدیهی است که اگر دارای مفهوم باشد، حجیت مفهوم هم مانند حجیت منطوق خواهد بود. نه این که پس از ثبوت مفهوم بخواهیم در مورد حجیت آن بحث کنیم. بنابراین حجیت مفهوم همانند حجیت منطوق از راه اصاله الظهور و… قابل اثبات است و برای هر یک از متکلم و سامع قابل احتجاج میباشد.[۵۸۰]
نکته ای که دراین جا باید یا آور شد این است که در این که کدام سخن دارای مفهوم است و کدام یک مفهوم ندارد در بین علمای اصول اختلاف نظر وجود دارد و در کتب اصول فقه به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است.
با توجه به مطالب فوق روشن می شود که دلالت مفهوم کلام خواه موافق یا مخالف باشد، همانند دلالت اقتضاء و تنبیه، مقصود گوینده آن است و جزء اقسام دلالت لفظی کلام به شمار می آید و معنایی که از هر یک از دو نوع دلالت لفظی و عقلی کلام به دست می آید به دلیل حجت بودن ظاهر کلام یا حجت بودن لوازم عقلی آن، معتبر و قابل اعتماد است.
۲- روش ملا فتح الله در توجه به اقسام دلالت ها
با توجه به آنچه در باب اقسام دلالت ها و اعتبار و حجیت معنای حاصل از آن ها گفته شد، روشن می شود که مفسّر هنگام تفسیر به جهت اینکه بتواند معنایی کامل تر و صحیح تر از آیات قرآن بدست آورد، باید به همه دلالت ها توجه داشته باشد. با مطالعه و بررسی تفسیر منهج الصادقین مشخص می شود که ملا فتح الله کاشانی تنها به بیان مدلول مطابقی آیات اکتفا نکرده است و در جاهای مختلفی از تفسیر خویش از انواع دلالت ها بهره برده است ولی مفسّر به نام این دلالت ها تصریح ندارد و بدون این که از دلالت نامی ببرد معنایی را که با بهره گرفتن از دلالت به دست می آید، در تفسیرش ذکر می کند. در این جا به ذکر چند نمونه از موارد کاربرد انواع دلالت ها در این تفسیر می پردازیم.
مفسّر بیش از سایر دلالت ها از دلالت اقتضاء در تفسیر خویش بهره برده است به عنوان مثال در تفسیر آیه(حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالاَتُکُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَکُمْ)[۵۸۱]« [نکاح اینان] بر شما حرام شده است: مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمّههایتان و خاله هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهایتان که به شما شیر داده اند.»، می نویسد: «در امهاتکم مضاف مقدر است اى نکاح امهاتکم بجهت قرینه استحاله تحریم ذوات چه تحریم ذوات آن غیر مقدور است پس ناچار است از تقدیر آنچه مراد است و آن نکاح است هم چنان که تقدیر اکل در کریمه (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ)[۵۸۲] «بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوک»، زیرا که مراد از لحم اکل لحم است.»[۵۸۳]
مفسّر در آیه فوق به جهت آنکه تحریم افرادی که در آیه ذکر شده اند، شامل تحریم ذات آنها نمی شود - نگاه کردن به افراد مذکور در آیه حرام نیست- معتقد است که صحت عقلی و شرعی اقتضاء می کند باید لفظی در تقدیر باشد و آن لفظ، «نکاح» است چرا که مقصود از تحریم در این جا تحریم ازدواج با افراد مذکور در آیه است. و با توجه به در نظر گرفتن این تقدیر است که این سخن عاقلانه به نظر می رسد و مفاد درستی پیدا می کند. مولف در این جا عبارت دلالت اقتضاء را بیان نکرده است ولی معنایی را که آیه دلالت اقتضاء بر آن داشته است ذکر می کند.
و یا در آیه (الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ)[۵۸۴] «همان کسانى که مىدانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد و به سوى او باز خواهند گشت.»، لفظ (جزاء) را در آیه در تقدیر گرفته است و می گوید اصل کلام این گونه بوده است:(ملاقوا جزاء ربهم) به جهت آن که عدم رویت خداوند با دلایل قاطعه اثبات شده است وی در ادامه به آیه (فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ)[۵۸۵] «در نتیجه، به سزاى آنکه با خدا خلف وعده کردند و از آن روى که دروغ مىگفتند، در دلهایشان- تا روزى که او را دیدار مىکنند- پیامدهاى نفاق را باقى گذارد.»، اشاره کرده و آیه را در مورد صفت منافقان می داند و می گوید خلافی نیست که منافق نمی تواند خدای تعالی را ببیند و در این آیه نیز (یلقون جزاءه) در تقدیر است؛ وی همچنین به حدیثی که از پیامبر۹نقل شده است«مَنْ حَلَفَ یَمِیناً کَاذِبَهً لِیَقْطَعَ بِهَا مَالَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ لَقِیَ اللَّهَ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبَانُ»[۵۸۶] استناد می کند و می گوید بدون شک (لقی الله) در این جا در تقدیر (لقی جزائه) است.[۵۸۷]
مفسّر در آیه فوق به جهت این که عدم رویت خداوند با دلایل عقلی اثبات شده است، معتقد است که صحت عقلی اقتضاء می کند که لفظ(جزاء) در آیه در تقدیر باشد وی در این جا نیز نامی از دلالت نمی آورد و بدون ذکر دلالت برداشتی که با بهره گرفتن از آن از آیه داشته است بیان می کند.
همچنین در آیه (وَاسْأَلِ الْقَرْیَهَ الَّتِی کُنَّا فِیهَا)[۵۸۸] «و از [مردم] شهرى که در آن بودیم، جویا شو.»، لفظ (اهل) در آیه را در تقدیر گرفته است زیرا معنایى که براى این آیه بیان کرده است، معناى لفظ آیه نیست[۵۸۹]، بلکه معنایى است که صحت عقلى کلام آیه برآن متوقف است وی در این آیه به دلیل صحت عقلی چون قریه نمی تواند مورد سوال واقع شود، برداشت کرده است که باید لفظی در تقدیر باشد، از این جهت لفظ قریه را در تقدیر گرفته و آیه را براساس آن معنا و تفسیر کرده است و در این جا نیز سخنی در مورد استفاده از دلالت اقتضاء نیاورده است و به آن تصریح نکرده است.
موارد استفاده ملا فتح الله از این نوع دلالت زیاد است و به جهت اختصار به ذکر برخی از آن ها اکتفا شد خواننده محترم می تواند برای مطالعه بیشتر به این تفسیر مراجعه کند.
وی در تفسیر آیه (إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَیْرٌ لُّکُمْ وَیُکَفِّرُ عَنکُم مِّن سَیِّئَاتِکُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ)[۵۹۰] «اگر صدقهها را آشکار کنید، این، کارِ خوبى است، و اگر آن را پنهان دارید و به مستمندان بدهید، این براى شما بهتر است و بخشى از گناهانتان را مىزداید، و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است.»، می نویسد: «در آیه دلالت است بر جواز تولى مالک به مباشرت اخراج صدقه و عدم وجوب حمل آن به امام لقوله تعالى (وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراء)»[۵۹۱] با توجه به تعریفی که از دلالت تنبیه بیان کردیم، مشخص می شود که این دلالت، یعنی دلالت (تُؤْتُوهَا الْفُقَراء) بر عدم وجوب حمل صدقه به امام از نوع دلالت تنبیه کلام است؛ به عبارت دیگر (تُؤْتُوهَا الْفُقَراء) دلالت تنبیه دارد بر این که برخی صدقات مانند صدقه تطوع را واجب نیست که به طور آشکار به امام داد بلکه خود مالک نیز می تواند به طور مخفیانه آن را به فقراء ببخشد. زیرا در این آیه لفظى که داراى این معنا باشد وجود ندارد و صحت این دلالت نیازمند به تقدیر نیز نمی باشد، بلکه با این جمله قرینهاى است که دلالت مىکند خداى متعال این معنا را نیز اراده کرده است و آن جمله(تُؤْتُوهَا الْفُقَراء) است که مفسّر بدان اشاره کرده است و با توجه به سیاق این معنا را از آیه برداشت کرده است.
وی در تفسیر آیه (وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ)[۵۹۲] «و مادران [باید] فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند.»، با در نظر گرفتن دو آیه (وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ)[۵۹۳]« و از شیر بازگرفتنش در دو سال است.» و (وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا)[۵۹۴] «و بار برداشتن و از شیر گرفتنِ او سى ماه است.»، کمترین مدت زمان حاملگی را شش ماه می داند و با توجه به غالب بودن نه ماه حاملگی امکان سالم متولد شدن کودک با مدت شش ماه حمل را با توجه به این آیا استدلال کرده است.[۵۹۵] وی درتفسیر این آیات از دلالت اشاری بهره برده است زیرا این معنا در هیچکدام از آیات بیان نشده است، و از تصور معناى این آیات به تنهایى نیز به ذهن نمىآید.
در آیه نخست مدت شیر دادن فرزند دو سال کامل بیان شده، که برابر ۲۴ ماه است و در آیه دوم مدت حمل و شیر دادن کودک سی ماه مطرح شده است حال اگر مدت شیر دادن فرزند که ۲۴ ماه است را از مجموع این دو یعنی سی ماه کم کنیم کمترین مدت حاملگی که همان شش ماه است به دست می آید. در حالی که این در هیچ کدام از آیات مطرح نشده است و با بهره گرفتن از دلالت اشاری آیات می توان به آن پی برد، ملا فتح الله بدون این که نامى از دلالت اشاره ببرد مدلول اشارى این آیات را نیز بیان کرده است.
ملا فتح الله کاشانی مفهوم مخالف در آیات را حجّت نمی داند ولی ازدلالت مفهوم موافق در تفسیر خویش بهره برده است به عنوان مثال در تفسیر آیه (فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا)[۵۹۶] «به آنها [حتى] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى»، به مفهوم موافق آیه اشاره می کند و ناسزا گفتن و زدن والدین را به طریق اولی از مفهوم آیه بدست می آورد و می نویسد: «هر گاه که اف موجب عقوق باشد پس شتم و ضرب به طریق اولى به دلیل مفهوم موافقه چنان که در اصول مقرر است.»[۵۹۷]
با توجه به مطالب فوق روشن می شود که ملا فتح الله به انواع دلالت ها از جمله دلالت اقتضاء، دلالت تنبیه، دلالت اشاره و دلالت مفهومى کلام توجه داشته و مطالبى را که از این دلالت ها استفاده مىشود، بیان کرده است.
۳- نقد و بررسی روش ملا فتح الله در توجه به اقسام دلالت ها
۳-۱- امتیازات
این شرکت در سال ۱۳۶۵ در شهر بیرجند تاسیس و درسال ۱۳۷۶ تولید انبوه تایرهای سنگین، نیمه سنگین و سواری بایاس و سواری رادیال سیمی خود را آغاز نمود. این شرکت فناوری تولید تایرهای بایاس را از شرکت لاستیک پارس دریافت کرده و تولید تایرهای سواری رادیال سیمی را با فناوری شرکت ماتادور[۳۱] ( اسلواکی ) انجام می دهد. (سند چشم انداز صنعت تایر:۱۳۸۶)
۴-۲ پیشینه تحقیق
اساس رابطه بازی و حمایت از دوستان و آشنایان بوده، اما به تدریج که شهروندان با آثار زیان بار این سیستم غیر اصولی آشنا شدند نسبت به آن نفرت پیدا کرده و خواهان مدیرانی هستند که این سیستم فاسد را به یک سیستم شایسته سالارانه[۳۲] بر اساس سابقه، تخصص، مهارت، توانایی و تحصیلات تغییر دهند. برای جلوگیری از استخدام بی رویه اقوام و خویشاوندان در امور دولتی در بعضی از کشورها قوانینی وضع شده که رابطه استخدام کننده یا ارتقا دهنده به مسئولیت بالاتر را با مستخدم، اگر از حدی نسبت سببی یا نسبی کمتر باشد، مشخص می نماید. به عبارت دیگر کسی که استخدام می کند و یا ترفیع می دهد نباید در تصمیمات استخدامی و ترفیع مربوط به اقوام خود شرکت داشته باشد. کارایی هر سازمان وابسته به نحوه مدیریت و کاربرد صحیح منابع انسانی آن است و با توجه به نقش کارمندان و مدیران شایسته در روند توسعه کمی و کیفی سازمان ها، اهمیت معیارهای گزینش کارکنان آشکار می گردد (Martindale&Gene,2000).
۱-۴-۲ تحقیق های داخلی
غفاریان (۱۳۷۹) نیز به طور کلی مولفه های شایستگی برای انتخاب و انتصاب را در شش گروه قرار داد که عبارتند از: دانش و معلومات حرفه ای- مهارت ها- ویژگی های شخصیتی- نگرش و بینش- اعتبار حرفه ای- اعتبار عمومی. مومنی و جهانبازی (۱۳۸۶) در مقاله ای با هدف طراحی مدل تصمیم گیری چند شاخصه برای انتخاب مدیران، الگوی عمومی شایستگی مدیریتی را در دو بعد فردی و ابعاد اجتماعی معرفی کردند. محور اصلی الگوی هر انتخاب و انتصابی، انطابق شاغل و شغل است.
با مروری بر پژوهش های تجربی در حوزه شایسته سالاری می توان به تحقیق بردبار و شاکری
(۱۳۹۰) اشاره کرد. آنها در مقاله ای کیفیت شایسته گزینی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه یزد را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه ضمن بررسی کیفیت شایسته گزینی مدیران گروه های آموزشی در پنج بعد دانش و معلومات حرفه ای- مهارت فکری و رفتاری- ویژگی های شخصیتی- نگرش و بینش و اعتبار افراد به تحلیل شکاف وضعیت موجود و مورد انتظار اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد در ابعاد مذکور پرداخته اند. نتایج حاصله نشان داد در وضعیت موجود به ویژگی های شخصیتی بالاترین توجه و دانش و معلومات حرفه ای افراد کمترین توجه می شود. در مطالعه ای دیگر بررسی میزان شایسته سالاری در انتخاب مدیران دولتی و خصوصی (آذربایجانی و عطافر ۱۳۸۰) مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله یک تحقیق میدانی است با هدف تعیین میزان انتخاب مدیران بر اساس معیارهای همگانی و معیارهای اختصاصی و همچنین تاثیرات بکارگیری این معیارها بر عملکرد سازمان ها. در این تحقیق ۱۰۰ مدیران سازمان های دولتی و خصوصی استان یزد مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان داد انتخاب بر اساس معیارهای اختصاصی سبب کم کاری، غیبت و نارضایتی شغلی کارکنان، از بین رفتن خلاقیت می شود و مدیرانی که بر اساس معیارهای اختصاصی انتخاب شده باشند برای انتخاب افراد دیگر نیز از این معیارها تبعیت می نماید. در انتخاب مدیران بخش دولتی و خصوصی تا حدود زیادی معیارهای اختصاصی و ناشایسته سالارانه حاکم
می باشد. در مقاله ای دیگر بررسی میزان شایسته سالاری کارشناسان در بخش دولتی استان قزوین (کردستانی ۱۳۸۷) مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش شایسته سالاری در ابعاد
شایسته گزینی، شایسته پروری و شایسته داری در بخش دولتی استان قزوین بررسی شده است.
۲-۴-۲ تحقیق های خارجی
در بسیاری از شهرهای دنیا سیستم استخدام و ارتقا پست های سازمانی بر به عنوان مثال بر اساس بند ۵۵۸ قوانین مدنی ایالت Maine ایالات متحده آمریکا، فرد تصمیم گیرنده در مورد استخدام یا ارتقاء افراد نباید تا فاصله چهار ارتباط فامیلی (نسبی و سببی) قرار داشته باشد (Nicholas,1998)
در خصوص گروه بندی اجزای شایستگی محققانی مانند بویاتزیس (۱۹۸۲) و کوکریل (۱۹۸۹) شایستگی را در ۵ دسته کنترل ذهنی، اطلاعاتی، نتیجه گرایی، شایستگی های انگیزشی/ میان فردی و شایستگی های شخصی قرار دادند.
در خصوص شایسته سالاری و شایسته گزینی می توان به مطالعه مارتین و ماریون[۳۳] (۲۰۰۵) اشاره کرد. آنها وجود توانایی هایی مثل توانایی در مشارکت دادن ذینفعان در تصمیم گیری ها، برخورد متفاوت مبتنی بر تفاوت های فردی با استادان، روبرو شدن با حقایق سیاسی و ایجاد اعتماد دو طرفه را برای مدیران دانشگاه ضروری دانست. مک دوناق[۳۴] (۲۰۰۵) در مطالعه ای برای شناسایی عوامل موثر در شایسته سالاری و شایستگی هیأت مدیره های موثر، شش گروه از عوامل شامل عوامل زمینه ای، شایستگی های استراتژیک، شایستگی سیاسی، روابط بین فردی، توانایی تحلیل و شایستگی اموری تعریف کرد. رانتز[۳۵] (۲۰۰۲) در مطالعه ای الزامات ریاست بر مبنای شایسته سالاری را توانایی تصریح و تثبیت ارزش های سازمانی، جذب شایسته، اصول اخلاقی و ایفای نقش به عنوان یک مدیر اخلاقی و ایفای نقش های متوازن کننده، ارتباط دهنده، شایسته سالار بر شمرد. در مقاله ای پژوهشی با عنوان “شایستگی، مدیریت و صلاحیت بی طرفی” به درس هایی از هیأت مراقبت از نظام شایستگی ایالات متحده (MSPB)[36] بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۷ پرداخته شده است (West&Durant;111-2000)
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۱-۳ مقدمه:
مبحث روششناسی محتوای فصل حاضر را تشکیل میدهد. به واقع، روش شناسی فصلی است که به موضوع چگونگی حرکت از مجهولات به معلومات در حین تحقیق اشاره دارد. در این فصل، به مواردی همچون نوع روش تحقیق، جامعه آماری، تعیین حجم نمونه و روش نمونهگیری، ابزار تحقیق، روش های جمع آوری دادهها و اطلاعات، روایی و پایایی ابزار تحقیق و نهایتاً تکنیک ها و روش های تجزیه و تحلیل آماری دادهها و اطلاعات پرداخته شده است.
۲-۳ روش تحقیق
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی– پیمایشی است. هدف تحقیقات کاربردی؛ توسعه و بهبود روش ها، ابزارها، کالاها یا ساختارهاست (حافظ نیا، ۱۳۸۸،ص۵۱-۵۲) تحقیق کاربردی تحقیقی است که نظریه ها، قانونمندی ها، اصول و فنونی که بر تحقیقات پایه تدوین می شوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار می گیرند.(سرمد و دیگران، ۱۳۷۶، ص ۷۹)
روش تحقیق توصیفی روشی است که بر اساس نتایج معینی از موقعیت گرفته شده است و بدون هیچگونه استنتاج ذهنی می باشد. (حافظ نیا ،۱۳۸۳ ،ص ۱۳۱)
تحقیق پیمایشی تحقیقی است که مبتنی بر تعمیم اطلاعات حاصل از بخش کوچکی از جامعه تحت عنوان نمونه به کل جامعه آماری می باشد. (ازکیا، ۱۳۸۲، ص ۳۳۳)
۳-۳ جامعه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری عبارت است از مجموعهای از افراد، اشخاص، اشیا یا نمودارهایی که در یک یا چند صفت اشتراک دارند (صفاری، حق شناس، ۱۳۹۰، ص ۳۳)
جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان صنعت لاستیک می باشد که تعداد آنها ۲۶۰۰ نفر می باشد که با بهره گرفتن از فرمول نمونه گیری از جوامع محدود تعداد ۳۳۵ نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. نحوه انتخاب افراد نیز به روش نمونهگیری خوشه ای چند مرحلهای و نهایتاٌ تصادفی ساده میباشد. بدین ترتیب که حوزه ها و بخش های اداری در صنعت لاستیک به عنوان خوشههایی در نظر گرفته شده و در هر یک از این حوزه ها و بخش های اداری، تعدادی از کارشناسان به صورت کاملاً تصادفی، انتخاب شدهاند. حجم نمونه نیز از طریق فرمول نمونه گیری از جوامع محدود محاسبه شده است که شرح آن، در زیر آمده است که با احتساب فرمول زیر حجم نمونه در این تحقیق ۳۳۵ نفر می شود.
n= حجم نمونه
N= تعداد کل جامعه آماری
z= مقدار سطح زیر منحنی نرمال استاندارد، که در سطح اطمینان ۹۵ درصد برابر ۹۶/۱ می باشد.
d2= تقریب در برآورد پارامتر جامعه، که برابر با ۲ ۰۵/۰ حداکثر خطای پژوهش در این تحقیق
۰۵/۰ d= 5%
P= احتمال وجود صفت مورد نظر
(۱-P)= احتمال عدموجود صفت مورد نظر
۴-۳ ابزار گرد آوری و روش جمع آوری دادهها
در این مطالعه به منظور جمع آوری دادهها و اطلاعات لازم تحقیق برای پاسخگویی به پرسشها و در نهایت نیل به اهداف تحقیق، از دو روش اسنادی (مراجعه به کتابخانه و اینترنت به منظور جمع آوری منابع و اطلاعات لازم برای مرور ادبیات نظری و تجربی) و روش میدانی (تکمیل پرسشنامه در بین جامعه آماری) استفاده میشود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خود ساخته توسط پژوهشگر و براساس شاخصهای مدل مفهومی و اهداف پژوهش است.
جدول ۱-۳ مولفه ها و پرسش های مربوط به هر بعد
نام مولفه | سوال های مروبوط به آن |
شایسته گزینی | تطابق رشته شغلی با رشته تحصیلی شما |
موثر بودن مدرک تحصیلی در فرایند استخدام |