کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



پس از سرد شدن محصول در دمای اتاق، ۲۰ میلی­­لیتر از مالاشیت گرین اتوکلاو شده و تازه تهیه شده به آن اضافه ­گردید.
برای تهیه این محیط از تخم مرغ­های تازه­ای که بیشتر از یک هفته از عمر آن نگذشته بود، استفاده گردید. ابتدا با یک برس و یک محلول صابونی ۵ درصد روی پوسته تخم مرغ ها کاملا” سائیده شد تا تمیز گردند، سپس تخم مرغ­ها در محلول صابونی ۵ درصد به مدت ۳۰ دقیقه غوطه ور گردیدند. بعد از شستشو با آب، از اتانول ۷۰ درصد برروی تخم مرغ­ها اسپری گردید و به مدت ۱۵ دقیقه تخم مرغ­ها در این وضعیت قرار گرفتند. بعد از شستشو و ضد عفونی کردن دستها با الکل ۷۰ درصد محتویات تخم مرغ را یکی یکی داخل فلاسک استریل شکسته و با تکان­های دست یکنواخت و هموژنیزه ­شدند. تخم مرغ­های هموژنیزه را با یک گاز ۴ لایه استریل فیلتر کرده و داخل یک ارلن استریل ریخته ­شد سپس ۱۰۰۰ میلی­لیتر از تخم مرغ به محلول تهیه شده اضافه گردید.
دانلود پایان نامه
مخلوط حاصل با دست تکان داده شد و برای اختلاط کامل، از دستگاه همزن استفاده گردید.
در شرایط استریل مقدار ۶ الی ۸ میلی­لیتر از محیط کشت در لوله­های آزمایش در پیچ­دار ریخته ­شد و محیط­ها در دستگاه پخت محیط یا کواگولاتور بصورت Slant (شیب دار و مایل) قرار گرفتند تا به مدت ۵۰ دقیقه در دمای ۸۵ درجه سانتی ­گراد پخته شوند.
محیط­های آماده و پخته شده به مدت ۴۸ ساعت با در نیمه باز (شل) جهت کنترل در انکوباتور ۳۷ درجه سانتی ­گراد قرار ­گرفت، در صورت عدم آلودگی درب لوله­ها محکم ­گردید.
۳-۲-۳. آلودگی­زدایی و تغلیظ نمونه­ها
برای آلودگی­زدایی نمونه­ها از روش N - استیل-L - سیستئین – هیدروکسید سدیم (NaOH-NALC) استفاده ­گردید.
اصولا هیدروکسید سدیم، یک ماده آلودگی­زدای شدیدا سمی می­باشد، که بعنوان یک امولسیون کننده هم عمل می­ کند. افزودن ماده موکولیتیک N - استیل-L - سیستئین (NALC) ، غلضت هیدروکسید سدیم را کاهش داده و زمان لازم برای عمل آلودگی­زدایی را کوتاه می­ کند. بنابراین در به دست آوردن اکثر، باسیل مقاوم به اسید کمک می­ کند .(Forbes B.A and Hicks K., 1993)
مواد مورد نیاز
محلول­های سیترات سدیم (۹/۲ % یا ۱/۰ نرمال)
سود (۴% یا ۱ نرمال)
بافر فسفات ۰۶۸/۰ مولار با ۸/۶ pH= : که مخلوطی به میزان مساوی از محلول­های Na2HPO4 و KH2PO4 است.
محلول NaOH-NALC : که مخلوطی از سیترات سدیم، سود و NALC است که تازه استفاده می­ شود.
۳-۲-۳-۱. آماده ­سازی محلول­ها
تهیه سیترات سدیم ۹/۲ درصد (۱/۰ مولار)
۴/۲۹ گرم سیترات سدیم بدون آب به یک لیتر آب مقطر استریل اضافه ­شد و ۱۵ دقیقه در دمای ۱۲۱ درجه سانتی ­گراد اتوکلاو ­گردید.
تهیه سدیم هیدروکسید ۴ درصد (یک نرمال)
۴۰ گرم سود در مقدار کمی آب مقطر حل ­شد، حجم نهایی به ۱ لیتر ­رسید.
در مرحله بعد ۱۵ دقیقه در دمای ۱۲۱ درجه سانتی ­گراد اتوکلاو ­گردید.
در صورت مشاهده هر نوع کدورت و اشکال توده­ای، محلول غیر قابل استفاده خواهد بود.
بافر فسفات ۰۶۷/۰ مولار pH=6/8
استوک قلیایی: برای تهیه دی سدیم فسفات ۱۵ مولار (Na2HPO4) در یک فلاسک مدرج ۴۷/۹ گرم Na2HPO4 بدون آب اضافه ­شد سپس با کمی آب مقطر حل ­گردید و بعد از انحلال کامل، حجم نهایی با آب مقطر به ۱۰۰۰ میلی لیتر ­رسید.
استوک اسیدی: برای تهیه مونو پتاسیم فسفات ۱۵ مولار (KH2PO4) در یک فلاسک مدرج ۰۷/۹ گرم KH2PO4 اضافه ­شد سپس با کمی آب مقطر حل گشته و بعد از انحلال کامل، حجم نهایی با آب مقطر به ۱۰۰۰ میلی لیتر ­رسید.
به میزان مساوی از هر دو استوک با یکدیگر مخلوط ­شد و در دمای ۱۲۱ درجه سانتی ­گراد بمدت ۱۵ دقیقه اتوکلاو ­گردید.
۳-۲-۴. روش کار کشت
در یک لوله سانتریفوژ ۵۰ میلی­لیتری یک حجم از محلول NaOH-NALC به حجم مساوی از نمونه اضافه ­گردید.
در مرحله بعد لوله­ها توسط ورتکس مخلوط ­شد (زمان اختلاط نباید از ۳۰ ثانیه بیشتر می­شد زیرا NALC در حضور اکسیژن ناپایدار بوده و فعالیت خود را از دست می­داد).
لوله­ها جهت عمل دکانتامیناسیون (۲۰ الی ۲۵ درجه سانتی ­گراد) به مدت ۱۵ دقیقه در دمای اتاق قرار ­گرفتند.
پس از سپری شدن زمان مذکور، مخلوط با آب مقطر استریل یا بافر فسفات به حجم نهایی ۵۰ میلی لیتر ­رسید (با این رقیق سازی، عمل NaOH متوقف شده و از چسبندگی و ویسکوزیته مخلوط کاسته می­ شود).
در لوله­ها محکم بسته ­شد، چند بار وارونه ­گردید تا محتویات داخل لوله­ها کاملا” مخلوط و یکنواخت گردند.
لوله­ها در rpm 3000 به مدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه سانتریفوژ ­شدند.
مایع رویی به یک ظرف محتوی محلول آلوده­زدا حاوی یک ماده ضدعفونی کننده نظیر فنل ۵ درصد منتقل ­گردید.
به رسوب حاصل، بافر فسفات اضافه ­شد و توسط پی­پت پاستور استریل قسمتی از رسوب را برداشته به محیط کشت انتقال داده شد.
باقیمانده رسوب را روی لام برده، یک گسترش به طول ۱ تا ۲ سانتی­متر ایجاد ­گردید.
نمونه­­ها در ۴ لوله حاوی محیط لونشتاین جانسن دارای گلیسرول و لونشتاین جانسن بدون گلیسرول دارای پیرووات کشت داده ­شد. (۲ لوله قبل از عمل دکانتامینه و ۲ لوله بعد از عمل دکانتامینه) درب لوله­ها را نیم پیچ باز ­گذاشته سپس لوله­ها را در انکوباتور۳۷ درجه قرار داده بعد از دو هفته درب لوله­ها را سفت کرده و به مدت ۲ ماه در ۳۷ درجه سانتی ­گراد نگهداری کرده و هر هفته لوله­ها بررسی ­شدند.
۳-۲-۴-۱. محیط کشت حاوی تیوفن ۲- کربوکسیلیک اسید هیدرازید
این محیط کشت جهت افتراق M. bovis ازM. tuberculosis می­باشد، که M. bovis قادر به رشد در این محیط نمی ­باشد.
۵/۲ گرم از پودر تیوفن ۲- کربوکسیلیک اسید هیدرارید به ۱۰۰ میلی­لیتر آب مقطر اضافه ­شد و غلظت ۵/۲% آن تهیه ­گردید و ۲۰۰ میکرولیتر از استوک ۵/۲% به ۲۰۰ میلی­لیتر از محیط کشت اضافه ­شد و غلظت آن در محیط کشت به ۵/۲ میکروگرم بر میلی­لیتر ­­رسید.
۳-۳. تشخیص میکروسکوپی مایکوباکتریوم­ها
۳-۳-۱. تهیه گستره
از رسوب مایعات استریل بدن، قبل و بعد از یکنواختی و آلودگی­زدایی ابتدا گستره میکروسکوپی تهیه شد بنحوی که یک اسمیر (گسترش)، با پخش کردن حدود ۱/۰ سی­سی از نمونه مورد نظر بر روی منطقه­ای با ابعاد تقریبی ۱×۲ سانتی­متر از یک اسلاید (لام) شیشه ­ای نو، تمیز و برچسب خورده میکروسکوپی در هنگام کشت تهیه گردید. گستره تهیه شده پس از خشک شدن در هوای آزمایشگاه به وسیله حرارت (۸۵ درجه سانتی ­گراد به مدت ۱۵-۱۰ دقیقه) ثابت ­شد.
سپس با روش فلورئوکروم اورامین _ رودامین رنگ­­آمیزی شد و به وسیله میکروسکوپ فلورسانس با ابژکتیو پایین و خشک مورد بررسی قرار گرفت.
۳-۳-۲. رنگ­آمیزی اسید-فست فلورسنس اورامین O
مواد مصرفی: اورامین O ،اتانول ۹۵ درصد، فنل کریستال، اسید کلریدریک غلیظ، رد تیازین، آب مقطر
آماده سازی مواد
اورامین O : 1/0 گرم از اورامین O در ۱۰ میلی­لیتر اتانول ۹۵ درصد حل گردید.
فنل: ۳ گرم فنل کریستال در ۸۷ میلی­­لیتر آب مقطر حل ­شد.
دو محلول بالا با هم مخلوط ­شدند.
اسید الکل: با دقت ۵/۰ میلی­لیتر اسید هیدروکلراید غلیظ را به ۱۰۰ میلی­لیتر اتانول ۷۰ درصد افزوده سپس به آرامی مخلوط ­گردیدند.
رد تیازین: ۱ گرم رد تیازین همرا با ۵۰ میلی لیتر فنل و ۱۰۰ میلی­لیتر اتانول در ۸۵۰ میلی­لیتر آب مقطر حل ­شد.
مراحل رنگ­آمیزی
سطح اسیمر از محلول اورامین لبریز ­گردید و اجازه داده ­شد تا ۱۵ دقیقه رنگ با گسترش تماس داشته باشد.
لام با آب مقطر شسته ­شد سپس در ظرف اسید الکل به مدت ۲-۳ دقیقه قرار داده ­شد تا کاملا” رنگ بری صورت گیرد.
مجددا” اسمیر شسته و خشک گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:17:00 ق.ظ ]




سیستم­های مبتنی بر قانونی که به منظور یاری ­رساندن به بازیکن در بازی­های Minesweeper و Sudoku طراحی شده ­اند، نمونه­هایی از سیستم­هایی هستند که از این ساختار استفاده نموده ­اند [۳۰-۳۱].
فصل چهارم
بازی­های کامپیوتری استراتژیک بلادرنگ و سیستم­های هوشمند مرتبط با آنها
بازی­های کامپیوتری استراتژیک بلادرنگ و سیستم­های هوشمند مرتبط با آنها
مقدمه
بازی­های کامپیوتری تجاری، بخش در حال پیشرفتی از صنعت سرگرمی هستند و شبیه­سازی­ها یک نمود مهم از آموزش­های نظامی مدرن به حساب می­آیند [۳۲]. این دو زمینه، اشتراکات زیادی با یکدیگر داشته و منجر به تحقیقات بسیاری در زمینه­ بازی­های بلادرنگ در هوش مصنوعی شده ­اند [۳۳]. با پیشرفت کامپیوترهای شخصی سریع، بازی­های مبتنی بر شبیه­سازی، شهرت بسیاری یافته­اند. به عنوان مثال بازی­های ورزشی، که در آن­ بازیکنان، کل یک تیم هاکی، فوتبال، بسکتبال و … را کنترل می­نمایند و بازی­های استراتژیک بلادرنگ[۶۵] که بازیکن در آن به مجموعه­ نیروهای خود به صورت بلادرنگ فرمان می­ دهند.
ایجاد برنامه ­های کامپیوتری در رابطه با بازی­های استراتژیک بلادرنگ، یک زمینه­ جدید در حیطه­ی بازی در هوش مصنوعی به حساب می ­آید [۳۴]. این بازی­ها شامل جمع­آوری و کنترل منابع گوناگون به منظور ساخت و بهبود سریع تعداد زیاد و متنوعی از بناهای پایه و نیروهای مختلف، پیشرفت در تکنولوژی، ایجاد و کنترل واحدهای مختلف نظامی و … می­باشند. در این نوع بازی­ها، بازیکنان علاوه بر کنترل واحدهای خود، با سایر بازیکنان به جنگ می­پردازند. از اینرو آشنایی با تصمیمات راهبردی گوناگون در هر یک ­از زمینه ­های فوق، امری ضروری برای بردن بازی به حساب می ­آید.
پایان نامه - مقاله
یکی از عناصر معمول بازی­های شبیه­سازی، وجود محدودیت­های زمانی سخت­گیرانه بر اقدامات بازیکن و نیاز شدید به هوش مصنوعی بلادرنگی است که قادر به حل وظایف تصمیمی واقعی به صورتی سریع و رضایت­بخش­ باشد. از اینرو بازی­های شبیه­سازی مشهور، ابزارهای آزمونی ایده­آلی جهت تحقیق در حیطه­ی هوش مصنوعی بلادرنگ به حساب می­آیند [۳۵].
تحقیقات هوش مصنوعی در زمینه­ این نوع از بازی­ها، از حمایت­های وسیع برخی از موسسات دفاعی و نیز تولیدکنندگان تجاری بازی­ها برخوردار می­باشد [۳۲].
در این فصل در ابتدا در رابطه با ویژگی­های کلی بازی­های استراتژیک بلادرنگ و مسائل تحقیقاتی اساسی در حیطه­ی هوش مصنوعی که بررسی این بازی­های و ارائه­ سیستم­هایی مرتبط با آنها پیش روی ما قرار می­دهد، توضیحاتی ارائه می­ شود و سپس سیستم­هایی با ساختارهای مختلف که نتیجه­ بررسی­های محققان هوش مصنوعی در رابطه با این نوع از بازی­ها هستند معرفی می­گردند.
ویژگی­های بازی­های استراتژیک بلادرنگ
DUNE 2 به عنوان اولین بازی RTS در نظر گرفته می­ شود و پس ازآن، تعداد بسیاری از بازی­های RTS جدید انتشار یافته­اند [۳۶]. در اغلب بازی­های RTS، کلید پیروزی در جمع­آوری و مدیریت موثر منابع و توزیع مناسب این منابع در میان عناصر گوناگون بازی قرار دارد. عناصر معمول بازی در بازی­های RTS شامل ساخت بناها، جستجو برای یافتن تکنولوژی­های جدید و مبارزه می­باشد.
در میان بازی­های RTS، بازی­هایی مانند Starcraft و Warcraft محصول Blizzard Entertainment و Age of Empires محصولEnsemble Studios، می­توانند به عنوان شبیه­سازی­های نظامی ساده­ شده در نظر گرفته شوند. در این بازی­ها، تعدادی زیادی بازیکن با فراهم نمودن واحدهای مسکونی، اقتصادی و نظامی جهت بدست آوردن منابع گوناگون تلاش می­ کنند. دلایل اصلی چرایی تأخیر استفاده از هوش مصنوعی در زمینه­ بازی­های RTS نسبت به حوزه ­های مشابه مانند بازی­های تخته­ایی کلاسیک را می­توان موارد زیر دانست [۳۲]:
از مشخصه­های دنیای بازی­های RTS، تعداد زیاد اشیاء، اطلاعات ناکامل و اقدامات جزئی با گام سریع می­باشد. در مقابل، بازیکنان پیاده­سازی شده با هوش مصنوعی، اغلب برای بازی­هایی مبتنی بر نوبت، با گام­های آهسته و با اطلاعات دقیق وجود داشته اند.
محدودیت­های ایجاد شده توسط بازار. تاکنون بازی­های RTS معروف، تنها توسط شرکت­های بازی­ایی که بطور طبیعی علاقه­مند به بیشینه نمودن سود خود بوده ­اند، منتشر شده ­اند. از آنجا که گرافیک این نوع از بازی­ها، چرخ محرک فروش آنهاست و شرکت­ها نیز برای نفوذ بیشتر در بازار تلاش می­ کنند، در حال حاضر تنها ۱۵% از زمان CPU و حافظه به وظایف هوش مصنوعی اختصاص داده می­ شود. در بخش مثبت جریان، با سریعتر شدن سخت­افزار گرافیکی و ارزان­ترشدن حافظه، احتمالاً این درصد افزایش خواهد یافت و منجر به توقف طراحان بازی در واقعی­تر نمودن دنیای بازی­های RTS خواهد شد.
کمبود رقابت هوش مصنوعی. در باز­های کلاسیک با دو بازیکن، رقابت شدید میان برنامه­نویسان منجر شده است که تحقیقات هوش مصنوعی در این حیطه به درجات بالایی نائل گردد. اما در حال حاضر چنین رقابتی میان محققان هوش مصنوعی در زمینه­ بازی­ها بجز فوتبال کامپیوتری وجود ندارد. نیروی انسانی قابل توجهی که به منظور طراحی و پیاده­سازی بازی­های RTS مورد نیاز است و بی­میلی شرکت­های بازی در وارد نمودن فاصل­های برنامه­ کاربردی هوش مصنوعی[۶۶] در محصولات خود، موانع بزرگی برای رقابت در هوش مصنوعی در زمینه­ بازی­های RTS به حساب می­آیند.
به طور کلی، بازی­های RTS مسائل تحقیقاتی اساسی بسیار متنوعی را در حیطه­ی هوش مصنوعی ارائه می­نمایند، شامل:
برنامه­ ریزی بلادرنگ حریف: در شبیه­سازی­های واقع­بینانه، عامل­ها توانایی تفکر برحسب ریز اقدام­ها (مانند حرکت یک قدمی به سمت شمال) را ندارند. در نتیجه، بجای آن، انتزاع­هایی از حالت دنیا باید یافته شود بنحوی که این انتزاع­ها، امکان هدایت به سمت تحقیقات پیشرو در یک فضای انتزاعی قابل مدیریت و ترجمه­ی راه­ حل­های یافته شده به دنباله­هایی از اقدامات در فضای حالت اصلی را برای برنامه ­های هوش مصنوعی فراهم سازد. از آنجا که محیط، پویا، متخاصم و باهوش نیز می­باشد، روش­های برنامه­ ریزی بلادرنگ حریف باید مورد بررسی قرار گیرد.
به عنوان نمونه یک مسئله­ استراتژیک که لزوم برنامه­نویسی حریف را نشان می­دهد، در شکل ۴-۱ ارائه شده است. در این نقشه از بازی Warcraft-2، طلا، یکی از منابع است و تمامی مناطق گوشه، توسط نوارهایی از درختان محاصره و ممنوع الورود شده ­اند و امکان حمل و نقل هوایی نیز وجود ندارد. برای یک فرد بازیکن زمان زیادی برای دریافتن این نکته که ضروری است از میان درختان برش زده شود تا به معدن طلای موجود در مرکز (A) رسیده و آن را تصاحب و از آن دفاع نمود، طول نخواهد کشید. اما بازیکن کامپیوتری ۲، نشانه­ایی برای دریافت این نکته نداشته و تنها پس از اتمام طلا به بریدن درختان می ­پردازد. این بازیکن با محاصره توسط فرد بازیکن (۱) (در مکان­های B و C) بازی را می­بازد.

شکل۴-۱٫ سناریوی یک بازی RTS. مکان­های شروع (برای حداکثر چهار بازیکن) با ضربدر مشخص شده است. این مکان­ها با نوارهایی از درختان محاصره شده است. مثلث­ها نشان­دهنده معادن طلا می­باشند. یک سیستم با هوش مصنوعی قابل پذیرش نیاز دارد دریابد که بریدن بی­درنگ درختان و رسیدن سریع به معدن موجود در مرکز برای بردن بازی ضروری است.
تصمیم ­گیری تحت عدم قطعیت: در ابتدا، بازیکنان از مکان­های اولیه­ دشمنان و تمایلات آنها آگاه نیستند. جمع­آوری هوشمندی با فرستادن دیده­بان­ها و بدست آوردن نتایج و وفق­دادن خود با آنها امری ضروری است. اگر هیچ داده­ایی در مورد مکان­ها و اقدامات حریف هنوز دردسترس نیست، باید فرضیه ­های محتملی تشکیل و بر اساس آنها اقدام شود.
مدل­سازی حریف، یادگیری: یکی از بزرگترین کمبودهای سیستم­های هوشمند فعلی بازی­های RTS، عدم توانایی آنها در یادگیری سریع می­باشد. بازیکن­های انسانی تنها به دو بازی برای پی بردن به نقاط ضعف حریفان و استفاده از آنها در بازی­های آتی نیاز دارند. در این زمینه تکنیک­های یادگیری ماشین موثری برای غلبه بر این مسائل مهم مورد نیاز هستند.
استدلال زمانی و فاصله­ایی: کاوش و تحلیل در مورد محیط­های ایستا و پویا و نیز درک روابط زمانی اقدامات، از نکات بسیار مهم در حیطه­ی بازی­های RTS است که به شدت توسط برنامه­نویسان هوش مصنوعی در زمینه­ بازی­ نادیده گرفته می­ شود.
مدیریت منابع: بازیکنان، بازی را با جمع­آوری منابع محلی به منظور افزایش توانایی­های دفاعی و نیروهای هجومی، ارتقاء تسلیحات و صعود در درخت تکنولوژی آغاز می­ کنند. بازیکنان باید در هر زمان در بکار بردن و مصرف منابع در مجموعه­های مختلف، تعادل را برقرار کنند. به عنوان مثال، بازیکنی که تصمیم می­گیرد منابع بسیاری را در پیشرفت و ارتقاء خود مصرف کند، در حملات، بدلیل تعداد ناکافی واحدها، با مشکل مواجه می­ شود. بنابراین مدیریت مناسب منابع، یک بخش ضروری و مهم از یک استراتژی موفق می­باشد.
همکاری: در بازی­های RTS گروه­هایی از بازیکنان می­توانند در نیرو و هوشمندی به یکدیگر بپیوندند. این امر که چگونه اقدامات بنحو موثری از طریق ارتباطات میان اجزاء هماهنگ گردد، یک مسئله­ چالش برانگیز تحقیقاتی می­باشد. به عنوان مثال در تیم­هایی که ترکیبی از انسان و هوش مصنوعی هستند، بازیکن با هوش مصنوعی اغلب بطور غیرماهرانه­ایی رفتار می­نماید زیرا اقدامات انسان را پایش ننموده و در نتیجه نمی­تواند تمایلات وی را استنباط کند و این امر منجر به شکست حملات همزمان می­گردد.
مسیریابی: یافتن سریع مسیرهایی با کیفیت بالا در ناحیه­های مختلف در یک بازی RTS از اهمیت بالایی برخوردار است. در گذشته، تنها کسر کوچکی از زمان CPU می­توانست به وظایف هوش مصنوعی اختصاص یابد که در آن نیز یافتن کوتاهترین مسیرها، بیشترین زمان را می­گرفت. در حال حاضر شتاب­دهنده­های سخت­افزارهای گرافیکی امکان سپری نمودن زمان بیشتری بر روی وظایف هوش مصنوعی را برای برنامه­ ها فراهم می­سازند. با این وجود، حضور صدها شیء متحرک و اصرار برای واقعی­تر شدن شبیه­سازی­ها در بازی­های RTS، بهبود و تعمیم دادن الگوریتم­های مسیریابی را امری ضروری ساخته است.
دامنه­ برنامه ­های کاربردی که از ماژول­های هوش مصنوعی در حیطه­ی RTS استفاده می­نمایند به هیچ وجه محدود به ایجاد حریفان هوشمند به منظور سرگرم نمودن بازیکن­های انسانی نمی ­باشد و امرزوه شبیه­سازهایی با کارایی بالا جهت تمرین افراد نظامی، از خواسته­ های مطرح بوده و هسته­ی سیستم­های تصمیم­همیار خودکار در پیکارها و میادین نبرد فردا خواهد شد [۳۲].
مروری بر سیستم­های هوشمند مرتبط با بازی­های استراتژیک بلادرنگ
تحقیق در زمینه­ استراتژی و اخذ تصمیم کاراکترهای بازی در هوش مصنوعی، از طراحی حریفان هوشمند در بازی­هایی با دو بازیکن مانند checkers و Othello پدیدار شده است [۳۷-۳۹]. به ویژه در زمینه­ Othello ثابت شد که حریفانی که توسط کامپیوتر کنترل می­گردند نه تنها برای رقابت، بلکه می­توانند برای شکست بازیکنان واقعی طراحی گردند [۳۴].
علاوه بر این سیستم­هایی مبتنی بر قانونی در جهت یاری­رساندن به بازیکن در بازی­هایی نظیر Minesweeper و Sudoku نیز طراحی شده ­اند [۳۰-۳۱].
در سال­های اخیر، محققان هوش مصنوعی، بررسی­هایی را در زمینه­­ی بازی­های شبیه­سازی استراتژیکی پیچیده که مسائل رقابتی گوناگونی را مطرح می­نمایند، شروع کرده ­اند [۳۵].
معروف شدن بازی­های RTS در سال­های اخیر و برگزاری مسابقاتی در این حوزه مرتباً در سراسر جهان با جوایز قابل توجه مالی، زمینه­ایی را فراهم می­سازد که سیستم­هایی هوش مصنوعی با کارایی بالا بتوانند جهت توسعه خود از این مهارت­ های انسانی به میزان زیادی سود برند.
مجموعه­ بزرگی از مسائل تحقیقاتی که باید به منظور دستیابی به کارایی و بازدهی انسان در این بازی­ها مورد بررسی قرار گیرند، از حوزه­ مسیریابی تا استنتاج زمانی تا برنامه­ ریزی بلادرنگ حریف گسترده شده ­اند. اغلب این مسائل دارای برنامه­هایی کاربردی در خارج از قلمرو بازی می­باشند. به عنوان مثال جستجوی مسیرهای مختلف توسط روبات به صورت خودکار در محیط­های دشمن و یا شبیه­سازی­هایی به منظور آموزش افراد نظامی.
مقالات بسیاری با موضوعات حرکت ربات، برنامه­ ریزی، استدلال زمانی و مکانی و یادگیری، به ساخت سیستم­هایی با هوش مصنوعی برای بازی­های RTS مربوط هستند. به عنوان مثال ساختار SOAR و برنامه­ی کاربردی آن در بازی­های تیراندازی تک نفره [۴۰-۴۱] و یا سیستم GRASP [42-43] که در بازی گرفتن پرچم اعمال شده است، از جمله کارهای مهم به حساب می­آیند. هر دوی این پروژه­ ها برنامه ­های بازی با کارایی بالا ایجاد نموده و تحقیقات جدیدی در زمینه­ برنامه­ ریزی اعمال شده به بازی­ها، ارائه دادند.
بررسی تحقیقات انجام شده در هوش مصنوعی در حیطه­ی بازی­های RTS را می­توان از پروژه­ی استراتژی بلادرنگ باز[۶۷] آغاز نمود [۳۲]. هدف کوتاه مدت این پروژه که در سال ۲۰۰۱ مطرح شد، برپایی یک محیط برنامه­نویسی به منظور هدایت آزمایشات هوش مصنوعی بلادرنگ و هدف بلند مدت آن، تولید سیستم­هایی با هوش مصنوعی و کارایی برتر از کارایی انسان­های خبره در حوزه ­های دستور و کنترل بلادرنگ می­باشد. برخی از مزایای سیستم ORTS عبارتند از:
نرم­افزاری رایگان. ORTS تحت مجوز عمومی GNU[68]، منتشر شده است، بدین مفهوم که هرکس می ­تواند کد منبع آن را بدون هیچ هزینه­ایی دریافت نموده و پس از یادگیری نحوه­ کار کردن با آن، با ارائه­ ایده جهت رفع خطاهای آن و نیز افزودن ویژگی­های جدید در این پروژه شرکت کند. این مجوز، همچنین بیانگر این موضوع نیز می­باشد که پروژه ­هایی که از کد ORTS استفاده می­نمایند لازم است که کدهای خود را منتشر سازند.
منعطف در تعیین بازی. ORTS یک محیط عمومی برنامه­نویسی بازی RTS بوده و زیرساخت­هایی شامل یک سرور و یک مشتری گرافیکی را برای بازی­های RTS فراهم می­سازد.
یک شبیه­سازی ضدحک در سمت سرور. سرور بازی ORTS، حالت کل جهان را نگهداری می­نماید و تنها، اطلاعات قابل رویتی را برای بازیکنانی که از ماشین­های دور متصل شده ­اند، ارسال می­ کند. از اینرو هک­های آشکار نمودن نقشه که در شبیه­سازی­های سمت مشتری تجاری معمول است، غیرممکن می­باشد.
در ORTS خصوصیات بازی مانند تعریف نواحی و واحدهای موقعیت­های شروع، با بهره گرفتن از اسکریپت­ها تعریف شده است. زبان­های اسکریپتی اغلب در بازی­های تجاری مدرن جهت ساده­سازی ایجاد و توسعه بازی بکار برده می­شوند. این اسکریپت­ها توانایی انجام اقدامات پیچیده مانند ایجاد اشیاء جدید، صف­بندی اقدامات، دستیابی و تغییر ساختمان داده­­های داخلی با بهره گرفتن از توابع و تکرار بر روی اشیاء در یک منطقه را دارا می­باشند.
همچنین در ORTS در هر چرخه، سرور، حالت جهان را برای هر مشتری ارسال می­نماید و مشتری با ارسال لیستی از اقدامات برای اشیاء تحت کنترل خود، پاسخ می­دهد. با اکتشاف جهان و آشکار شدن قسمت­ های دیگری از نقشه، سرور، لیستی از فضاهایی که بتازگی قابلیت مشاهده شدن را یافته­اند به همراه برخی از ویژگی­های این فضاها را ارسال می­نماید.
سیستم ORTS با بکاربردن یک پروتکل پیغام باز، امکان اتصال هر نرم­افزار مشتری را برای محققان هوش مصنوعی و بازیکنان فراهم می­سازد.
ORTS اولین و یا تنها نرم­افزار رایگان در پروژه­ های بازی RTS نیست، اما اکثر این پروژه­ ها یا به شیوه­ نامناسبی نگهداری می­شوند و یا با دسترسی به کدهای محدودی جهت استفاده­ی محققان هوش مصنوعی در مرحله­ طراحی هستند. در این میان، تنها استثناء قابل توجه Stratagus [۴۴] است (که پیش­تر با نام FreeCraft شناخته می­شد). این نرم­افزار از یک شبیه­سازی سمت مشتری استفاده می­نماید و از اینرو مستعد هک­های مشتری می­باشد و در نتیجه برای رقابت­های هوش مصنوعی اینترنتی بلادرنگ مناسب نمی ­باشد.
در سال ۲۰۰۴، Ponsenو Spronk [۳۶]، سیستمی را ارائه دادند که در آن برای یافتن تاکتیک­ها و استراتژی­ های جدید برای بازی استراتژیک بلادرنگ Wargus از یک الگوریتم تکاملی استفاده می­ شود ( Wargus یک بازی استراتژیک بلادرنگ نسبتا پیچیده و هجوی بر بازی تجاری مشهور WarCraft II می­باشد). در این بررسی، ابتدا تکنیک dynamic scripting [۴۵] به گونه­ایی تغییر داد شده که بتواند در بازی RTS انتخابی بکار برده شود. این امر با بهره گرفتن از تعریف حالت و ارزیابی حالات در این بازی صورت گرفته است. سپس از یک الگوریتم تکاملی به منظور یافتن تاکتیک­های جدید استفاده شده و در نهایت این استراتژی­ های یافته شده به صورت قانون­هایی برای پایگاه قانون موجود در روش بهبود یافته­­ی dynamic scripting ترجمه شده است. نتایج ارائه شده، نشان می­دهد که این شیوه، کارایی dynamic scripting را برای بازی RTS انتخابی ارتقاء خواهد داد.
dynamic scripting یک تکنیک یادگیری روی­خط بدون ناظر، برای بازی­های کامپیوتری تجاری است. این شیوه که در سال ۲۰۰۳ مطرح شده، از تکنیک­های یادگیری پاداش و خطا[۶۹] الهام گرفته است. در این شیوه، قوانین موجود در اسکریپتی که کنترل­ کننده­ یک حریف است، از یک پایگاه قانون انطباقی استخراج می­ شود. قوانین موجود در این پایگاه قانون به صورت دستی طراحی شده ­اند. احتمال اینکه یک قانون برای یک اسکریپت انتخاب گردد، تحت تأثیر یک مقدار وزنی مرتبط با هر قانون می­باشد. انطباق پایگاه قانون با تغییر این مقادیر وزنی، جهت انعکاس نرخ موفقیت و یا شکست قانون­های موجود در اسکریپت­ها، صورت می­گیرد. پس از هر بازی، وزن­های قوانینی که در بازی بکار برده شده ­اند، بر حسب تأثیرشان بر خروجی، افزایش (در صورت داشتن تأثیر مثبت) و یا کاهش (در صورت داشتن تأثیر منفی) می­یابد.
در الگوریتم تکاملی اعمال شده در این تحقیق، به منظور کدگذاری[۷۰] راه­حل­ها، از حالت­های بازی استفاده شده است و ژن­ها در یک کروموزوم در حالت­هایی گروه­بندی شده ­اند. این حالت­ها، متناظر با مجموعه­ایی از قوانین هستند که الگوریتم پردازش تکاملی امکان انتخاب از میان آنها را دارا می­باشد. یک حالت هنگامی که هوش مصنوعی حداقل در یکی از ژن­های آن حالت اجرا شود، فعال می­ شود.
برای بازی Wargus، چهار نوع ژن شامل ژن­های ساختن، جستجو، اقتصاد و مبارزه کدگذاری شده ­اند. به عنوان مثال ژن­های جستجو، مسئولیت جستجوی تکنولوژی­های جدید جهت بهبود تمدن را بر عهده دارند.
همچنین در این کار، به منظور اندازه ­گیری موفقیت یک اسکریپت هوش مصنوعی بازی، که توسط یک کروموزوم نشان داده می­ شود، از تابعی با مقدار خروجی در بازه­ی] ۱,۰ [استفاده شده که پارامترهای موجود در آن شامل امتیاز نظامی بازیکن، امتیاز نظامی حریف، مدت زمان بازی (پیش از آنکه یکی از بازیکنان ببازد)، بیشترین زمانی که یک بازی امکان ادامه یافتن دارد، می­باشند. این تابع این اطمینان را می­دهد که راه­ حل­های بازنده­ایی که مدت بیشتری بازی می­ کنند، مقدار برازش بیشتری نسبت به راه­ حل­های بازنده­ایی که یک بازی کوتاهتر را بازی می­ کنند، دریافت کنند. همچنین در این بررسی، از چهار عملگر ژنتیک تقاطع حالت، جهش جایگزینی قانون، جهش اریبی قانون و تولید تصادفی استفاده شده است. در این الگوریتم تکاملی، مکانیزم انتخاب، انتخاب مسابقه­ایی[۷۱] و مکانیزم جایگزینی، ازدحام با اندازه­ ۳ [۷۲] می­باشد. از آنجا که در Wargus، یک برازش بیشتر از حدود ۰٫۷، مطمئناً نشان­دهنده یک پیروزی متقاعدکننده می­باشد، تجاوز برازش از یک مقدار مشخص، معیار توقف الگوریتم تکاملی اعمال شده، در نظر گرفته شده است. چنانچه راه­ حل­های ارائه شده توسط الگوریتم نتوانند این شرط را برآورده سازند، الگوریتم پس از تعداد مشخصی اجرا، متوقف می­گردد.
روند کلی الگوریتم تکاملی اعمال شده که در شکل ۴-۲ نیز نشان داده شده، به صورت زیر است:
الگوریتم با تولید یک جمعیت از تعداد ثابتی از راه­ حل­های نمونه آغاز می­گردد. سپس این راه­حل­ها در مقابل یک هوش مصنوعی ایستا بازی نموده و موفقیت­های آنها اندازه ­گیری می­ شود. هنگامی که جمعیت پر شده باشد و به تمامی کروموزوم­ها، امتیاز­های برازش، نسبت داده شده باشد، به راه­ حل­های موفق اجازه­ی تولید داده می­ شود و پس از آن تعداد مناسبی از کروموزو­های والد و فرزند جهت تشکیل جمعیت بعدی، بر­گزیده می­شوند. روند تکامل تا هنگامی معیار توقف برآورده شود، ادامه خواهد یافت.
شکل۴-۲٫ روند تکاملی اعمال شده در بازی RTS در مرجع [۳۶]
در سال ۲۰۰۵، یک شیوه­ مبتنی بر مورد که می ­تواند چگونگی انتخاب تاکتیک در هر حالت در یک بازی RTS را بیاموزد، مطرح و در یک سیستم با عنوان متخصص فنون جنگى مبتنی بر مورد[۷۳] پیاده­سازی شد [۳۵]. در سیستم CAT، سه منبع مهم از دانش قلمرو بکار برده شده است. منبع اول، شبکه­ایی از حالات است که انتزاعی از فضای حالت می­باشد و منبع دوم مجموعه­ایی از تاکتیک­ها برای هر حالت است که انتزاعی از فضای تصمیم می­باشد. یک تاکتیک، یک زیرنقشه یا مولفه­ایی از یک نقشه است. (همان­طور که گفته شد، این دو منبع، توسط Ponsen و Spronck [۳۶] مطرح شده ­اند). منبع سوم مورد­هایی هستند که موقعیت­های بازی را به تاکتیک­ها و کارایی آنها نگاشت می­دهد. در این سیستم، یک مورد به صورت یک چندتایی از چهار شیء به صورت زیر تعریف می­گردد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ق.ظ ]




 

فقدان کاوش

 

وجود کاوش

 

شاخص

 

 

 

هویت دنباله رو

 

هویت موفق

 

وجود تعهد

 

 

 

هویت سردرگم

 

هویت بحران زده

 

فقدان تعهد

 

 

 

خصوصیات و ویژگی های افراد در هر کدام از مدل پایگاه های هویت :
روحیات و رفتار نوجوانان در هر یک از مدل وضعیت های چهارگانه مطابق نظر مارسیا و محققانی که کار او را دنبال می کنند به شرح زیر است: (لطف آبادی، ۱۳۸۰).
۱-هویت تحقق یافته
افرادی که در این وضعیت قرار دارند، بحران هویت یعنی مرحله فعال وپرسشگری درباره خود و تعریف خویشتن را پشت سر گذاشته اند. این افراد، شخصا به مواضع فکری خاصی دست یافته و به آنها پایبندند و در مورد شغل خود نیز به تصمیم قطعی رسیده اند. این قبیل افراد باور های مذهبی وسیاسی خانواده را بررسی کرده اند و آنچه با هویتشان همخوان نبوده کنار گذاشته اند(اتکینسون و همکاران،۲۰۰۰؛ ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۸۴) . این افراد دارای یک احساس سلامت روانی، در طول زمان هستند. دستیابی به هویت عموماً پس از یک دوره تعلیق هویت برای نوجوانان و جوانان حاصل می شود و رسیدن به هویت خود بسیار هیجان بخش و محرک است (لطف آبادی، ۱۳۸۰)، زیرا این گونه افراد، هویت من نیرومندی را پرورش داده اند . آنها با ثبات و علاقه مند به هدف های واقع گرایانه می باشند و در کنار آمدن با درخواست های محیطی متغیر، توانا هستند . عملکرد آنها در تکالیف دشوار بهتر از نوجوانانی هستند که دچار سردرگمی هویت هستند. این نوجوانان با ثبات ف در رشته های مشکل تر مدارس عالی تحصیل می کنند و متمایل به مهندسی و علوم طبیعی هستند (شولتز و شولتز،۲۰۰۲،ترجمه یحیی سید محمدی، ۱۳۸۶). ازنظر دید گاه های سیاسی این افراد ممکن است لیبرال (آزادیخواه) یا محافظه کار باشند، زیرا خودشان موقعیت سیاسی خود را انتخاب کرده اند (کرامر[۲۱۴] و همکاران، ۲۰۰۴). این افراد سطوح بالاتری از اعتماد به نفس، خود مختاری و استدلال برحسب ارزش های اخلاقی و پیچیدگی های شناختی را دارا می باشند. همچنین سطوح بالاتری از خود بیانگری، در گیری بیشتردر روابط بین فردی و رشد و تکامل بیشتری را نسبت به گرو ههای هویت زود شکل گرفته و پراکنده از خود نشان می دهند. خود مختاری عاطفی و خود رهبری بدون نیاز به تصدیق و تایید دیگران، قدرت تحمل و پذیرش دیگران و روابط باز و بی ریا با دیگران، ازدیگر مشخصات این گروه است (میوس[۲۱۵]، ۱۹۹۹).
پایان نامه - مقاله - پروژه
نوجوانان و جوانان که به رشد هویت می رسند خود پیشرفته تری دارند اما باید در نظر داشته باشیم، این بدان معنا نیست که آنها الزاماً، هیچ مشکل یا اضطرابی ندارند . شناخت هدف های زندگی فقط مقدمه وصول به آنهاست ولی پیمودن مسیر و رسیدن به این هدف ها نیز نگرانی های خاص خود را دارد (لطف آبادی، ۱۳۸۰).
۲-تعلیق هویت (معوق)
این نوجوانان در حال تجربه بحران هویت هستند. آنها فعالانه میکوشند پاسخ هایی به پرسش های خود بیایند . آنها هنوز گرفتار تعارض بین علایق خود و برنامه هایی هستند که والدینشان برای آنها در نظر گرفته اند. این افراد ممکن است برای مدتی برخی باورهای غیر مذهبی و سیاسی را با شور وشوق فروان مطرح کنند ولی پس از تامل بیشتر آنها را کنار بگذارند. این افراد در بهترین شرایط، آدم هایی حساس و اخلاقی و روشنفکر و در بدترین شرایط، افرادی اضطراب زده، مردد و جزم اندیش به نظر می رسند (اتکینسون و همکاران۲۰۰۰، ترجمه محمد نقی براهنی و همکاران ۱۳۸۴). برخی از این افراد به بحران های مختلف دچار می شوند و این موضوع می تواند آنها را به سردرگمی و بی ثباتی و نارضایتی و گاهی به سرکشی و ناسازگاری بکشاند. گروهی از این نوجوانان ممکن است از مبارزه با مشکلات و شکل دادن به هویت خود خسته شوند و آنقدر در این کار مسامحه کنند تا اوضاع زندگی، آنان را مجبور به پذیرش باورها و واکنش های رفتاری معین کند(برزونسکی، ۱۹۸۹؛ به نقل از لطف آبادی، ۱۳۸۰). گاهی این افراد تمایل دارند تجربه های واپس روی را نشان دهند یعنی به خیال پردازی، به اعتقاد داشتن به پدیده های فوق طبیعی، و یا لذت بردن از رفتار کردن به شیوه های بچه گانه متمایل می شوند. با وجود مشکلاتی که برخی از نوجوانان و جوانان در دوره تعلیق هویت پیدا می کنند، این دوره می تواند برای بسیاری از آنان جنبه های مثبت و سازنده نیز داشته باشد. بررسی های طولانی مدت برای یافتن راه های زندگی موفق در این افراد می تواند باعث دستیابی به اطلاعات بیشتر، رشد و پیچیده تر شدن نظام شناختی، انعطاف پذیری آگاهانه و در نتیجه موجب استحکام بیشتر طرز فکر نیز بشود (لطف آبادی، ۱۳۸۰). از این رو از حالت تعلیق در هویت یابی اغلب به عنوان با ملا حضه ترین حالت از چهار حالت یاد شده نام برده می شود، زیرا بیانگر فرایند عمیقی است که در آن فرد راه ها و انتخاب های متفاوت را دسته بندی کرده و با دقت درباره انتخاب های خود می اندیشد و فکر می کند (اسکورتز[۲۱۶]، ۲۰۰۰).
تعلیق هویت در میان جوانان دانشگاهی رواج بیشتری دارد. جوانان دانشجو، که در محیط باز و مملو از اندیشه ها و باورهای متفاوت دانشگاهی هستند، بیشتر از جوانانی که به دانشگاه وارد نمی شوند در مرحله تعلیق هویت قرار می گیرند و به بازنگری و تغییر نگرش های خود می پردازند. برعکس، پسران جوانی که از همان آغاز جوانی وارد بازار کار می شوند و همچنین دختران جوانی که زود ازدواج می کنند. زودتر نیز به هویت تثبیت شده ای می رسند (لطف آبادی،۱۳۸۰). محیط دانشگاه نیز ممکن است برای دانشجویان آزادی عمل بیشتری را ایجاد کند تا به کشف و جستجوی گزینه ها و راه های مختلف بپردازند (تعلیق هویت نهادینه شده[۲۱۷])، در حالی که محیط کارگری و کارمندی ممکن است جوانان را ترغیب کند تا دیدگاهی را انتخاب کرده و از آن حمایت وپشتیبانی نمایند. این ترغیب و تشویق ممکن است به این موضوع منجرشود که جوانان شاغل، مجموعه ای از اهداف و ارزش ها (تحقق ودست یابی به هویت) را به جای تلف کردن وقت در کاوش و جستجوی هویت (تعلیق در هویت) سریعتر اتخاذ نمایند (بیرد[۲۱۸]، ۲۰۰۵) و یا اینکه جوانان شاغل ممکن است مسیر خود را در جهت دستیابی و تحقق هویت را انتخاب کرده باشند که همانگونه که میوس و دئوس[۲۱۹] (۱۹۹۵) نیز اشاره کردند این مسیر به جای گذشتن از مرحله تعلیق در هویت که در ابتدا توسط مارسیا فرضیه سازی شده بود، از مرحله وقفه در هویت یابی عبور می کند.
۳-ضبط هویتی (هویت زود شکل گرفته)
افراد این گروه نیز نسبت به شغل وجهان بینی خود احساس تعهد میکنند، ولی در آنها علائمی از تجربه ی بحران هویت دیده نمی شود. آنها هویتی از پیش تعیین شده را که افراد صاحب نفوذ (معمولاً والدین و گاهی معلم، یا یک فرد قدرتمند مذهبی،و یا یک دوست پرنفوذ) برایشان تعیین کرده اند، پذیرفته اند (لطف آبادی، ۱۳۸۰). هنگامی که از آنها در مورد موضع سیاسی شان سوال می شود غالباً می گویند هیچ وقت درباره این موضوعات زیاد فکر نکرده اند بعضی از آنها افراد پایبند به باورهایشان به نظر می رسند و روحیه ی همکاری دارند. برخی دیگر نیز انعطاف ناپذیر (خشک)، جزمی و دنباله رو هستند، به نظر می رسد اگر رویداد مهمی ارزش های آزمون نشده آنها را به چالش بطلبد، احساس سردرگمی خواهند کرد.(اتکینسون و همکاران،۲۰۰۰؛ ترجمه براهنی و همکاران ۱۳۸۴). این دسته از نوجوانان و جوانان نمی توانند بین اهداف خود و والدینشان تفاوتی قائل شوند. رابطه عاطفی و تبعیت آنان از خانواده به قدری است که به اسارت نزدیک تر است تا به روابط دوستانه خانوادگی، استقلال این جوانان از خانواده به قدری دشوار است که سلامت روانی آنها در مخاطره قرار می گیرد. نوجوانان با هویت زود شکل گرفته، در بیان فردی، کارآمدی فردی و پیچیدگی شناختی سطح پایینی دارند(آقا سلطانی، ۱۳۷۸).وضعیت ضبط هویت غالباً حالتی از وابستگی نوروتیک را نشان می دهد. افرادی که چنین هویتی دارند در سلطه گرایی و نابردباری نمره بالا می گیرند و درجه بالایی از دنباله روی و سنت پرستی را از خود نشان می دهند(مارسیا، ۱۹۹۶).
جوانانی که دچار وضعیت ضبط هویت یابی شده اند، اغلب در مقابل تغییر و تحول مقاومت کرده و ممکن است بر میزان وابستگی و اتکای خود به موقعیت و وضع کنونی و نیز ان دسته از افرادی که به ایجاد وضعیت کنونی کمک می کنند، بیفزایند. مثلاً، جوانی که دچار حالت هویت ضبط شده است و وارد دانشگاه می شود ممکن است، مدت زمانی را که با خانواده خود صرف می کند افزایش دهد، تا در مقابل تاثیرات خارجی که ممکن است دز محیط تحصیلی جدید خود با آنها مواجه شود، مقاومت و ایستادگی نماید. این وضعیت منجر به ایجاد یک «پتوی محافظ»[۲۲۰] برای فرد میگردد (اسکوارتز، ۲۰۰۰) و بالاخره نوجوانان دارای هویت زود شکل گرفته، امنیت و حمایت را در خارج از خود، و از اشخاص مهم اطرافشان می گیرند. اگر با فشاری روبرو شوند کم طاقت هستند و با اجتناب از تغییر و دوری کردن از درگیری های طبیعی زندگی برای خودشان ایجاد امنیت می کنند (لطف آبادی، ۱۳۸۰).
۴-پراکندگی هویت (هویت آشفته)
پرکندگی در هویت زمانی به وقوع می پیوندد که جوان نتواند مجموعه ای از آرمان های منحصر به فرد را که به عنوان پایه واساس زندگی او در دوران بزرگسالی می باشد، درخود ایجاد کند (بیرد، ۲۰۰۵). پراکندگی هویت اصطلاحی است که مارسیا برای مفهوم «سردرگمی در هویت یابی» اریکسون به کار برده است. براساس چارچوب نظری اریکسون این نوجوانان ممکن است در حل یک یا چند بحران رشدی در مراحل قبلی زندگی شکست خورده باشند. برای نمونه در مرحله قبل از نوجوانی، کودکان باید با احساس کفایت[۲۲۱] دست پیدا کنند، یعنی احساس اینکه در بعضی موارد خوب هستند(اتکینسون و همکاران،۲۰۰۰ ؛ ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۸۴)..
کودکانی که به دلایل مختلف، مثلاً به دلیل نارسایی یادگیری یا غفلت شدید والدین، دراین راه شکست می خورند، فاقد تجهیزات کافی برای، مواجهه با مسئله هویت هستند و اغلب ف به جایگاه سردرگم سقوط می کنند (میکوچی،۱۳۸۴). افرادی که پراکندگی یا اغتشاش هوست دارند جهت گیری روشنی در زندگی ندارند.آنان به ارزش ها و باور های معینی رسیده اند و نه به کوششی برای دستیابی به آنها عمل می آورند. با آنکه این گروه هیچ آزمایش و کوشش قابل ملاحضه ای در این مورد نکرده اند فکر می کنند چنین کوششی بسیار دشوار و مستاٌصل کننده است (لطف آبادی،۱۳۸۰). از مشخصات افراد این گروه، پایین بودن حرمت خود فقدان توانایی انعطاف موفقیت هستند (آقا سلطانی،۱۳۷۸). این نوجوانان روابط کمی با والدین خود دارند و آنها را بی تفاوت و پذیری در مقابل استرس، بیان حالت شخصی، وپایین بودن سطح شناختی می باشد (میوس،۱۹۹۹). افراد متعلق به حالات هویت آشفته، نمرات پائینی در همه وظایف رشدی و تکاملی خود کسب می کنند، همچنین این افراد فاقد حس تعهد و فاقد اهداف و ارزش های درونی برای تلاش در کسب طرد کننده می دانند. حتی یک هویت منفی(به گونه ای که جامعه آن را تعریف می کند) به بی هویتی ترجیح دارد، اگر چه به اندازه هویت مثبت رضایت بخش نیست(شولتزو شولتز[۲۲۲]،۲۰۰۲، ترجمه یحیی سید محمدی، ۱۳۸۶).
۲-۱۰-۶ تغییر هویت در نوجوانی
همانطور که قبلاً اشاره شد، شکل گیری هویت در نوجوانی با عواطف، خوانگاره و عزت نفس فرد رابطه ای جدایی ناپذیر دارد. هویت نوجوان با رشد فکر و احساس وی درباره خود همراه است (لطف آبادی،۱۳۸۰). ریشه های روانی-اجتماعی هویت در حرمت خود یا خود ارزشیابی انعکاس می یابد. طبق سنت پایدارمانده از زمان ویلیام جیمز، مفهوم خود و حرمت خود، به عنوان یک موضوع واحد در نظر گرفته می شود و میان آنها تفکیکی را قایل نبوده اند. ولی در حقیقت مفهوم خود و حرمت پدیده های یکسانی را تشکیل نمی دهند. ادراک از خود یا مفهوم خود، برداشت ونظریه ای است که هر فرد درباره خویشتن دارد. در حالی که حرمت خود، بهائ وارزشی ایت که شخص برای خود قائل است، وبنابراین جنبه کمی دارد، واز نظر انگیزشی نقش مهمی در رفتار فرد ایفاء می کند. (محسنی،۱۳۸۳). عده ای از محققان معتقدند(مفهوم) خود نه یک فرایند است و نه یک فرایند ایستا وراکد. به نظر ما در وجودمان یک هسته ثابت و پایدار وجود دارد. که هویت حقیقی و تغییر ناپذیر است. البته تمام انسان ها با مجموعه ای از توانایی های زیست شناختی و محدودیت های مشخص به دنیا می آیند که دامنه هویتی را که می توانند اتخاذ کنند محدود می کند. اما با وجود محدودیت های ژنتیک و زیست شناختی، انسان ها آزادی زیادی در تعیین هویت خویش دارند. همین قضیه که در طول زندگی خویش بارها تغییر می کنند، گواهی است بر این ادعا که می توانند در خود نوسازی کنند و موجودات کمال یافته تری شوند (وود،۱۳۷۹).
۲-۱۰-۶-۱ مکانیسم های تغییر هویت
همه با این نظر موافقند که رشد هویت هم تحت تاثیر عوامل روانشناختی درونی و هم وقایع خارجی زندگی می باشد. از این رو تغییر، ممکن است به واسطه ویژگی های شخصیتی فرد شروع شود که این ویژگی های شامل شخصیت، توانایی های شناختی و ادراک، هویت کنونی و نیز تجارب زندگی میباشد(کرامر و همکاران، ۲۰۰۴). لاویی[۲۲۳] (۱۹۹۴) تعداد زیادی از مکانیسم های احتمالی را برشمرد که در طول انتقال یا ایجاد انتقالات بین پایگاه های هویت می توان از آن استفاده کرد. این مکانیسم ها عبارتند از تعادل جویی[۲۲۴] (در نظریه پیاژه)، آمدگی تغییر، فردیت وتعارض. مکانسم های بالقوه دیگری که در انتقالات پایگاه های هویت وجود دارد ممکن است ایجاد یا درونی کردن خودهای ممکن باشد. فرد ممکن است اینگونه استدلال کند که ایجاد خودهای ممکن مکانیسمی است که با فرایند تلاش ودستیابی به هویت مرتبط است. با این حال، فرد ممکن است خودهای ممکن را براساس توانایی های یا محدودیت های درونی و ذاتی یا براساس امکانات محیط، محدود کند. خودهای ممکن به عنوان شمایلی از اید ها ونظرات اشخاص درباره آنچه که دوست دارند بشوند، آنچه می ترسند بشوند وآنچه واقعاً می شوند بیان می گردد (دانکل[۲۲۵]،۲۰۰۰). مطالعات میوس(۱۹۹۶) نشان می دهد که پایگاه های هویت از نظر سلامت روانی با یکدیگر تفاوت هایی دارند، یعنی افراد دارای هویت تعلیق و متعاقب آن هویت سردرگم دارای پایین ترین سطح سلامت روانی هستند و پایگاه های دارای تعهد بالا (هویت زودرس وموفق) بالاترین سطح سلامت روانی هستند.
۲-۱۰-۷پیشینه پژوهش
۲-۱۰-۷-۱پیشینه داخلی پژوهش
شعاع کاظمی (۱۳۸۷) در بررسی مقایسه ای راهبردهای مقابل های و نگرش نسبت به مصرف مواد در معتادان، نشان داد که تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابل های و نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد وجود دارد. همچنین گزارش کرد که نتایج حاکی از عدم تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله و نوع مصرف مواد است.
بخشی پور رودسری و همکاران (۱۳۸۷) در مقایسه راهبردهای مقابله ای و ویژگی های شخصیت معتادان خود معرف و گروه بهنجار، نشان دادند که افراد معتاد در مقایسه با گروه افراد عادی در ابعاد شخصیتی روانرنجوری نمره بالاتر و در ابعاد شخصیتی دلپذیر بودن، انعطاف پذیری و با وجدان بودن نمرات پایین تری کسب نمودند.
در پژوهشی که توسط رستمی (۱۳۸۸) با هدف مقایسه سبک های اسنادی و سبک های مقابله ای در بین معتادان خود معرف و غیر خود معرف به مرکز درمان بهبودی اقامتی میان مدت، صورت گرفت نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک های اسنادی و سبک های مقابله ای در بین معتادان خود معرف و غیر خود معرف به مرکز درمان بهبودی اقامتی میان مدت تفاوت معناداری وجود دارد و معتادان خود معرف در مقایسه با غیر خود معرف از راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و همچنین سبک های اسنادی بیرونی بیشتری برخوردار بودند.
احمدی و همکاران (۱۳۸۹) در نتایج مطالعه خود گزارش کردند افراد سو ءمصرف کننده مواد، نمرات بالاتری در سبک هویت یابی هنجاری و سردرگم / اجتنابی داشتند، در حالی که افراد بدون سوء مصرف مواد بیشتر دارای سبک هویت یابی اطلاعاتی بودند
عبداله زاده جدی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی نقش سیستمهای مغزی/ رفتاری در پیش بینی سوء مصرف مواد، نشان دادندکه بین سیستم های مغزی/ رفتاری با سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد و همه مولفه های سیستمهای مغزی/ رفتاری به جز مولفه بازداری رفتاری(BAS)، می توانند سوء مصرف مواد را پیش بینی کنند.
نتایج تحقیقات اوراکی (۱۳۸۹) نشان داد که بین سبک مقابلۀ و خشم با میل مصرف مواد همبستگی معنیداری وجود دارد. افراد دارای سبک مقابله هیجانی و عصبانیت زیاد، میل بیشتری به مصرف مواد مخدر داشتند. همچنین نشان داد که این افراد در مقایسه با افراد عادی در صورت ترک مواد مخدر، بیشتر در معرض مصرف دوباره مواد هستند.
محمدی و همکاران (۱۳۹۰) تحقیقی با عنوان بررسی ارتباط میان سبک‌های هویتی‌ای که افراد در دوره نوجوانی و بلوغ شکل می‌دهند با افکار مربوط به خودکشی و گرایش به خود‌کشی انجام دادند، علاوه بر این سعی کردند نقش برخی دیگر از متغیر های تاثیرگذار در افکار مربوط به خودکشی جوانان از جمله جنس و عوامل خانودگی نیز مورد بررسی قرار گیرد. شرکت‌کنندگان ۳۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که به پرسشنامه‌ سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه سبک‌های هویتی برزونسکی پاسخ دادند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های این پژوهش نشان ‌داد که میان دختران و پسران در افکار مربوط به خود‌کشی تفاوت معناداری وجود دارد. بعلاوه زمانی‌که نقش جنس و سبک‏های هویتی همراه با تعهد وارد رگرسیون می‌شوند تنها تعهد پیش‌بینی کننده‌ منفی افکار مربوط به خودکشی است.
کیامرثی و ابوالقاسمی (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان بررسی ارتباط راهبردهای مقابله با استرس و هیجان خواهی با استعداد سوء مصرف مواد، نشان دادند که بین راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله مساله مدار و هیجان خواهی با استعداد سوء مصرف رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که راهبردهای مقابله با استرس و هیجان خواهی می تواند سوء مصرف را پیش بینی کند.
عبدی و همکاران(۱۳۹۰) در مطالعه خود به بررسی سطح حساسیت سامانه گرایش وبازداری رفتاری، به عنوان یک عامل سبب ساز احتمالی در گرایش به سوء مصرف مواد پرداختند. بدین صورت که تفاوت میان سطح حساسیت سیستم فعالیت رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) درسه گروه افراد سوء مصرف کننده مواد و دو گروه گواه سیگاری و بهنجار بررسی شد. یافته ها نشان داد که نمره های خرده مقیاس BAS دو گروه سومصرف کننده مواد و سیگاری بالاتر از نمره های افراد سالم بود، ولی دو گروه سوء مصرف کننده مواد و سیگاری تفاوتی از این نظر نداشتند. درخرده مقیاس BIS نمره های گروه سیگاری بالاتر از دو گروه دیگر بود. همچنین نتیجه گیری این پژوهش نشان داد افراد سوء مصرف کننده مواد و سیگاری نسبت به افراد سالم،BAS حساس تری دارند و این امر آنها را نسبت به رفتارهای گرایشی مستعد می کند. این یافته ها هم سو با نظریه حساسیت به تقویت گری ، مبنی بر رابطهBAS ،رفتارهای گرایشی و سوء مصرف مواداست.
محمدی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با هدف مقایسه ویژگی های سرشتی منشی شخصیت در میان افراد معتاد، افسرده و مضطرب با افراد عادی، نشان داد در بعد پشتکار، گروه اضطرابی و گروه عادی نسبت به افراد معتاد تفاوت معناداری دارند. بعد نوجویی، گروه معتاد از سه گروه دیگر و در بعد اجتناب آسیب، گروه اضطرابی نسبت به دیگر گروه ها تفاوت معناداری داشتند. در بعد وابستگی به پاداش، افراد عادی بالاترین نمره را کسب کردند و تفاوت بین افراد عادی و گروه معتاد معنادار بود. اما نتایج نشان داد که در بعد خودراهبری، بین گروه های چهارگانه پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد.
ملازاده و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه سبک های مقابله و سرسختی روان شناختی با فشار روانی در افراد معتاد و عادی، نشان دادند بین سبک مقابله متمرکز بر هیجان و سرسختی روان شناختی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد، ولی از نظر به کارگیری سبک متمرکز بر مساله تفاوت معنی داری بین دو گروه بدست نیامد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سرسختی روان شناختی می تواند پیش بینی کننده معناداری برای سبک متمرکز بر هیجان باشد.
شاهنده وهمکاران (۱۳۹۱)در تحقیقی با عنوان تعیین و مقایسه سیستم های مغزی فعال سازی /بازداری رفتاری ومنبع کنترل درونی وبیرونی دانشجویان دختر وپسر ،نشان دادند .میزان فعایت سیستم فعال سازی رفتاری در آزمودنی های با منبع کنترل درونی بیشترواین میزان درپسران بالاتر از دختران بود ومیزان فعالیت سیستم بازداری رفتاری در آزمودنی های با منبع کنترل بیرونی بیشتر واین برتری با گروه دختران بود .درسیستم جنگ-گریز،درک از مرکز کنترل بیرونی میانگین بالاتری را نشان دادومیانگین دختران در گریز ومیانگین پسران درجنگ بیشتر بود .ودر مجموع ،براساس دیدگاه گری ،سیستم فعال سازی رفتاری با عواطف مثبت وسیستم بازداری رفتاری با عواطف منفی در رابطه است وبراثر محرک های درونی وبیرونی فعال می شوند.تفاوت های این دو سیستم می تواند علت واکنش های مغزی برای انواع گوناگون آسیب شناسی روانی وروش های پیشگیری آن را تبیین کند.
اصغری و همکاران (۱۳۹۲) در بررسی رابطه نگرش مذهبی، منبع کنترل و گرایش به سوء مصرف مواد، نشان دادند که بین نگرش مذهبی، منبع کنترل و گرایش به سوء مصرف مواد رابطه معناداری وجود دارد. به طوری که توانستند به عنوان پیش بینی کننده های معنادار وارد معادله رگرسیون شوند. همچنین، رابطه معناداری بین نوع نگرش مذهبی و منبع کنترل به دست آمد. در مجموع، نتایج حکایت از آن داشت که افراد دارای نگرش مذهبی درونی بیشتر منبع کنترل درونی و گرایش کمتر به سوء مصرف مواد دارند و کسانی که گرایش مذهبی بیرونی دارند، منبع کنترل بیرونی و گرایش بیشتر به سوء مصرف مواد دارند.
سلیمانیان و همکاران(۱۳۹۲) در تحقیقی با عنوان پیش بینی رشد شغلی بر اساس سبک های هویت در دانشجویان مراکز آموزش عالی شهر بجنورد بیان کردند که در مفهوم رشد شغلی رهنمودهای مهمی برای انتخاب شغل و اشتغال، که یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رشد هویت است، وجود دارد. هدف این پژوهش پیش بینی رشد شغلی بر اساس سبکهای هویت (مدل برزونسکی) در دانشجویان مراکز آموزش عالی شهر بجنورد بود. یافته ها نشان داد که بین سبک هویت اطلاعاتی و رشد شغلی ارتباط آماری مثبت و معنادار و بین سبک هویت سردرگم و رشد شغلی ارتباط منفی و معنادار وجود دارد.
معصومی (۱۳۹۲) در پژوهشی تحت عنوان نقش سیستمهای مغزی/ رفتاری، نظم جویی هیجان و طرحواره های ناسازگار در وسوسه مصرف مواد در افراد معتاد، نشان داد بین سیستمهای مغزی/ رفتاری، نظم جویی هیجان و طرحواره های ناسازگار در وسوسه مصرف مواد در افراد معتاد رابطه وجود دارد. براساس نتایج این پژوهش مدل فرضی وسوسه مواد از برازش برخوردار است و واریانس معناداری را از وسوسه مصرف مواد تبیین می کند. براساس این مدل متغیرهای مذکور میانجی گری وسوسه مصرف مواد را می کنند.
آذری(۱۳۹۲) در مطالعه ای تحت عنوان مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، پایگاه هویت ومکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار، نشان داد بین طرحواره های ناسازگار اولیه، پایگاه هویت ومکانیسم های دفاعی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد. براین اساس که افراد مبتلا به سوء مصرف مواد از ناسازگار اولیه بیشتر، پایگاه هویت نامنظم تر ومکانیسم های دفاعی بیشنری استفاده می کنند.
فتحی و همکاران (۱۳۹۳) در نتایج بررسی خود گزارش نمودند که سبک هویت اطلاعاتی در دانشجویان غیر معتاد بیشتر از دانشجویان معتاد بود و سبک هویتی هنجاری و سردرگم/ اجتنابی در دانشجویان معتاد بالاتر بود.
گمچی وهمکاران (۱۳۹۳)در تحقیقی با عنوان مقایسه سیستم های مغزی-رفتاری (BAS/BIS)در افرادوابسته به مواد وبهنجار ،نشان دادندتفاوت معنی داری درسیستم های مغزی –رفتاری افراد معتادوغیر معتاد وجود دارد بطوری که سطح سیستم فعال سازی رفتاری (BAS)در افراد معتاد بالاتر از افرادغیر معتاد وسطح سیستم بازداری رفتاری (BIS)در افراد غیر معتاد بالاتر از افراد معتاد است . همچنین یافته ها بیانگر آن بود که سیستم فعال ساز رفتاری در مردان فعال تر از زنان وسیستم بازداری رفتاری در زنان فعال تر از مردان بوده است .ولی درسیستم فعالساز رفتاری در مردان وزنان معتاد تفاوت معنی داری مشاهده نشده است .
وجودی و همکاران (۱۳۹۳) در پژوهشی تحت عنوان پیش بینس آمادگی به اعتیاد براساس سبک های هویت، سبک های فرزندپروری و راهبردهای مقابله ای، نشان دادند که آمادگی به اعتیاد با سبک های هویت سردرگم – اجتنابی، سبک فرزندپروی سهل گیرانه و راهبردهای هیجان مدار رابطه مثیت معناداری دارد. همچنین براساس نتایج بین سبک هویت اطلاعاتی و تعهد و سبک مسوله مدار رابطه منفی دارد
۲-۱۰-۷-۲پیشینه خارجی پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:16:00 ق.ظ ]




در میان سکنه مسلمان ناحیه آسیای صغیر بالا گرفته بود.فتیان در برخی از شهرها زمام حکومت را دست داشتند : زندگی عیار منشانه و گشاده دستی و مهربانی و مهمان نوازی آنان ابن بطوطه را فریفته خود کرده بود. نظام فتوت که پدیده ای بالنسبه تازه در آسیای صغیر بود به گفته ابن بطوطه رنگ و بوی آداب و رسوم اصفهان و شیراز را داشت. اهل فتوت (اخیها) در بسیاری از نواحی آسیای صغیر عملاً اداره امور شهرها را دردست داشتند و مردم تکیه گاه روحی خود را در خانقاه می جستند.
از مراسم فتیان پوشیدن جامه مخصوص (لباس الفتوه) و نوشیدن از جام مخصوص (کأس الفتوه) بود تشریفات و مراسم و طبقات و اصطلاحات خاصی در میان آنان معمول بود.
نومُریدوارد فتوت خانه می شدو رئیس نخست از او پیمان می گرفت و کمر او را می بست. آیین کمربندی یاد (شَدّ) اهمیت خاصی داشت. آنگاه جوان کمر بسته زیر نظر یک نفر قرار می گرفت که بزرگ او تلقی می شد و می باید از او فرمان برد. این بزرگها نیز به بزرگتر خاندان مرسوم بودند. هر خانه (بیت) یک نفر «وکیل» داشت که مدیریت امور آن را عهده دار بود و یک نفر «نقیب» که انتظامات را نظارت می کرد. آیین شدّ یا کمر بستن با خوردن قدحی آب و نمک (شرب) توأم بود.
پس از چندی که مرحله نوآموزی به پایان می رسید مراسم دیگری به نام «تکمیل» انجام می شد و آنگاه مرید اجازه می یافت که شلوار خاص فتوت (سراویل) بپوشد و در زمره فتیان شناخته شود.
کلمه اخی در مخاطبان بین فتیان مرسوم بود و یکدیگر را به نام برادر می خواندند.« اگر شبی مسافر نرسید غذائی را که تهیه می شود خودشان میخورند و سپس به رقص و آواز می پردازند تا فردا دوباره بر سر کسب و کار خود بروند و باز آنچه را که بدست می آورند وقف خانقاه سازند. این گروه را «فتیان» (جوانمردان) می نامند و پیش کسوت شان «اخی» نامیده می شود.»(همان :۳۱۶)
۴-۳-۴-۱۴ آداب و رسوم هندیان
ابن بطوطه در غره محرم سال ۷۳۴ به دره سند معروف به پنجاب رسید و سپس پس از ده روز به شهر خبانی و بعد به سیوستان و لاهری و به مولتان رسید. پادشاه هندوستان ابوالمجاهد محمد شاه بود چنانکه ابن بطوطه می گوید:« رسمش چنان است که غریبان را بسیار گرامی می دارد و با آنان به مهربانی رفتار می- کند و مناصب عالیه و مشاغل مهم را به آنان می سپارد. »(همان،ج ۲ :۴۵۳).
با توجه به گفته های ابن بطوطه، در می یابیم که یکی از رسم های هندیان گرفتن هدایا و دادن هدایای نفیس بوده است. خصوصاً در دربار سلطان و امرای بزرگ گرفتن هدیه را نشانه احترام و بفرعی ارزش گذاری برای خود می دانستند و همچنین رسم مهمان نوازی هم از عادات و آداب نیک آنان بوده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
« امیرمولتان « قطب الملک» از بزرگترین امرا است. چون پیش او رفتم برخاست و با من مصافحه کرد و مرا بر کنار خور بنشاند من غلامی و اسبی یا مقداری کشمش و بادام که در نصدخ و هدایای مهم بشمار میرود و از خراسان به انجا می برند به او پیشکش کردم» (همان :۴۶۳).
«….و مرسوم آن کشور چنان است که تا فرمان خاص سلطان نرسد هیچ مسافری را ضیافت نمی کنند.» (همان :۴۶۴).
ابن بطوطه رسم های عجیب هندیان که در نظرش غریب می نمود گفته است. از مولتان تا پایتخت چهل روز راه فاصله بود که از میان آبادیها می گذشت ابن بطوطه شرح های جالبی از آنچه دیده ارائه می دهد. در شهر ابوهر و در صحرائی که اطراف آن را کوههای بلند فراگرفته بود راه می پیماید و می گوید: « این نواحی مسکن کفار هندو است که اغلب راه را هم قطع می کنند. بیشتر مردم هند از کفار می باشند پاره ای از این کفار دعایائی هستند « عامل » یا « خدیم» که آن قریه جزو تیول او می باشد بر آنان تعیین می- شود»(همان :۴۷۱).
ابن بطوطه در مورد مراسم ساتی در شهر اجودهن هند می گوید: مراسم سوزانیدن زن با جنازه شوهر که (ساتی) نامیده می شود از آداب مذهبی و سنن باستانی هندوستان است.
هرچند که بعدها این رسم از طرف دولت هندوستان به شدت ممنوع گردید ولی به کلی از میان نرفته و زنان هندو هرگاه فرصتی می یافتند خود را به درون آتشی که جنازه شوهر را در آن می سوزانند می- افکندند و بدین گونه که زن شوهر مرده خود را به بهترین وضعی می آراید و لباس فاخری به تن می کند وهنگام شدت اشتعال آتش با گام های استوار پیش می آید و خود را در آن می افکند.
ابن بطوطه در شهر اجودهن ( پاکپاتان ) این صفحه را به تصویر کشیده است:
« چون از محضر این شیخ ( صالح فریدالدین) مراجعت کردم جمعی را دیدم که به شتاب از اردوی ما می- آیند . برخی از رفقای ما هم با آنها بودند . پرسیدم چه خبر است گفتند کافری از هندیان مرده و اینک آتش برافروخته اند تا جسد او را بسوزانند زن او نیز می خواهد خویشتن را با جسد شوهر بسوزاند. این عده بعد از انجام مراسم بازگشتند و چنین حکایت کردند که زن دست در گردن شوهر مرده خویش افکنده بود و تا هنگامی که هر دو سوختند دست بر گردن او داشت.»(همان :۴۷۲).
بسیار اتفاق افتاده بود که ابن بطوطه شاهد این منظره باشد. روزی هم زنی از کفار را دیده بود که خود را زنیت داده و بر اسبی نشسته و مردم از کفار و مسلمان به دنبال اوطبل و بوقها پیشاپیش او می زدند و برهمنان که بزرگان هندیان به شمار می رفتند در اطراف زن حرکت می کردند و برای اجرای مراسم سوزانیدن می رفتند.
ابن بطوطه می گوید:« اینکه زن بعد از مرگ شوهر خود را بسوزاند در مذهب هندویان واجب نیست ام از مستحبات به شمار است و عملی است که مایه افتخار خانواده زن می شود و دلیل وفاداری زن نسبت به شوهر خود می باشد. زنی که حاضر به سوزاندن خود نگردد جامه خشتی بر تن می کند و زندگانی خود را در میان خانواده با نومیدی و خواری می گذراند و او را همسر بی وفایی می دانند.»(همان :۴۷۳).
همچنین در مورد قربانی کردن انسان در رودخانه گنگ و مراسم غرق می گوید که بسیاری از مردم هند خود را در نهر گنگ که رودخانه مقدس هندیان است غرق می کنند و خاکستر اشخاص را هم که می- سوزانند در همین رودخانه می ریزند و سرچشمه آن را از بهشت می دانند و نیت خود از این کار را تقرب به درگاه«کسای» خداوند می دانند (همان :۴۷۵).
از رسم های دیگر هندوستان ابن بطوطه به رسم های دربار هند و ترتیب جلوس پادشاه و درجات بعد از او که به ترتیب وزیران، دبیران و حاجبان می باشند و نماز عید قربان و مراسم تعزیه و آداب دیگر هندویان اشاره کرده است.در مورد درجات حاجبان، بعد از امیر حاجب،نائب او «خاص حاجب» و «نائب خاص حاجب» و «وکیل الدار» و «نائب وکیل الدار» و «شرف الحجاب» و «سید الحجاب» و غیره را نام می- برد.(همان :۵۱۲)
ابن بطوطه تصویر جالبی از مراسم نماز عید در هندوستان ارائه می دهد. پادشاه شب های عید برای هریک از ملک ها و خواص و ارباب دولت و خارجیان مقیم دربار ، نقیبان و امیران، غلامان و خبرگزاران خلعت می فرستاد.(همان :۵۱۵)
ابن بطوطه در مورد مراسم روز عید اینگونه آورده است:«از جمله مراسم روز عید این است که هرکسی قریه ای به او بخشیده شده باشد در آن روز مقداری پول طلا در کیسه ای می گذارند و روی آن اسم خویشتن را می نویسند و در طشت طلائی که آنجا هست میاندازند و بدین ترتیب مال هنگفتی گرد می آید که سلطان به هر کس بخواهد می بخشد.» (همان : ۵۱۷)
از آداب دیگر هندویان در مورد آداب مردم شهر «نذربار» مسکن قوم مرهته که بعد از دولت آباد هند قرار داشت می گوید:« این مردم صنعتگران قابل و پزشک و منجم می باشند بزرگان مرهته «برهمن» و «کتری» «کشتری؟» نامیده می شوند و خوراک آنان برنج و سبزی و روغن کنجد است ، آزار حیوانات یا کشتن آنها را جائز نمی دانند هر وقت می خواهند غذا بخورند مانند غسل جنابت خود را می شویند، نکاح اقارب در میان آنان ممنوع است مگر اینکه بین زوج و زوجه هفت جد فاصله باشد، شراب نمی خورند و ان را بزرگترین عیب ها می دانند، شراب خوراکی در هندوستان میان مسلمانان نیز سخت زشت شمرده می شود و هر مسلمان که شراب بخورد (هشتاد تازیانه بر او زده درسیاه چال تا سه ماه زندانیش می کنند ودر زندان وی را به جزبرای خوراک باز نمی کنند.» (همان :۶۳۵)
۴-۳-۴-۱۵ رسوم و عادات مردم جزایر مالدیو
مالدیو مقلوب کلمه ای است که مورخان اسلام آن را دیب یا دیبه المهل می خواندند. دیب کلمه ای است سانسکریت به معنی جزیره و مهل یا ماله بزرگترین جزیره از مجمع جزایری است که در طول ۴۷۵ میل از شمال به جنوب به شکل حلقه هایی از جزایر کوچک و جانی (بیش از یک هزار جزیره ) گسترده است.
ابن بطوطه حکایتها از آداب و رسوم مردم این جزایر دارد و درباره آن می گوید:« اهالی این جزایر مردمی درستکار و متدین و مؤمن و دارای نیت صادق می باشند، خوراک شان حلال و دعای شان مستجاب است، اگر یک از این مردم با کسی مواجه شود می گوید:« پروردگار من خدا و پیغمبر من محمد است و من مردی عامی و مسکینم»«بدن آنان خیلی ضعیف است و اصلاً اهل جنگ و نبرد نیستند، شمشیرشان دعا است». (همان :۶۶۵)
بنا به گفته ابن بطوطه مردم ابن جزایر به جای شلوار فوطه ای بر کمر می بستند و بسیار مواظب نظافت خود بودند و از وضیع و شریف همه پا برهنه راه می رفتند کوچه ها تمیز و جارو کرده بود و مردم پاهای خود را در اتاقی مخصوص دم در می شستند و روی حصیر کلفتی که در انجا افکنده بود خشک می کردند و بعد وارد خانه می شدند .
«از مراسم عروسی آنان می گوید:«وقتی مرد می خواهد به خانه زنش برود از در خانه تا در اتاق عروس پارچه های نخی پهن می کنند و در این قسمت از مسیر و از چپ و راست مشت مشت صدف ریخته اند،عروس بر در اتاق منتظر شوهر است که چون به آن محل می رسد پارچه ای بر پای او می افکند این پارچه را خادمین مرد بر می دارند اما اگر عروسی در خانه مرد باشد یعنی عروس را به خانه داماد ببرند این مراسم در آنجا اجرا می شود.»در مورد مراسم سلام شاهی آنان می گوید:«مراسم سلام شاهی نیز همینطور است و باید حتماً در سلام پارچه ای بر پای شاه افکنده شود». (همان :۶۶۶)
در مورد مردم این جزایر گفته است که از وضیع و شریف همه پا برهنه راه می روند و کوچه های آن هاخیلی تمیز و جارو کرده است.(همان :۶۶۷)
زن مالدیوی، به گفته ابن بطوطه در حضور شوهر خود غذا نمی خورد بلکه چون خدمتکار در برابر شوی می نشیند و منتظر می ماند تا او غذای خود رابخورد آنگاه دستهای شوهر را می شوید و غذا را بر می- چیند و می برد.(همان :۶۷۰)
ملکه این جزایر را زنی به نام خدیجه دختر سلطان جلال الدین عمر معرفی می کند. اسم او را رهندی کباد کلاغه قید کرده اند و ظاهراً خدیجه لقب اسلامی وی بوده است.(همان :۶۷۲)
ابن بطوطه از ضیافتی که در این جزایر برای پذیرایی از درویشان حیدری ترتیب داده بود سخن می گوید ، این وراویش از زیارت قدمگاه ( جای پای حضرت آدم ) در سیلان آمده بودند و به شکرانه پذیرایی ابن بطوطه مراسم رقص و سماع انجام دادند و به نمایشهای شگفت مانند در میان آتش رفتن و خوردن آتش پرداختند.(همان :۶۷۸)
۴-۳-۴-۱۶ رسم قدمگاه و بتکده دینور
ابن بطوطه در مورد قدمگاه می گوید جای پای پدر ما آدم در صخره بلند و سیاهی که در محوطه پهناوری واقع است قرار دارد و در پای کوهی که قدمگاه آدم در آنجا است نیز از درختی همیشه سبز به نام «درخت روان» یاد می کند و می گوید این درخت را از آن جهت روان می نامند که هر کس از بالای کوه بنگرد چنان می پندارد که درخت در پایین کوه است و ان که از پایین بنگرد در خت را در قله کوه می بیند.همچنین می گوید: جای پا در روی صخره به شکل یک فرو رفتگی نمودار است و طول آن یازده وجب می باشد. از موضوعات جالبی که درباره آن مطرح می کند این است که مردم چین در قدیم الایام محل انگشت ابهام و اطراف آن را بریده و با خودبه معبدی که در شهر زیتون (تسو-سونک) واقع شده برده اند و از نواحی دور دست به زیارت آن می شتابند. از رسم آن می گوید که روی صخره در همان جای پا نهحفره تراشیده اند که زائرین کفار زرو یاقوت و جواهر در آن می گذارند. فقرا که به مغازه خضر می- رسنداز هم پیشی می جویند تا خود را زودتر به قدمگاه رسانیده این نذرها را تصاحب کنند.ابن بطوطه می- گوید:« در آنجا آدم را «بابا» و حورا « ماما: می نامند»(همان :۶۹۸).
و از رسم دیگر آن می گوید که زائرین سه روز در مغازه خضر می مانند و صبح ها و عصرها به زیارت قدمگاه می روند.
پس از زیارت قدمگاه آدم ابن بطوطه به شهر دینور رفت و بتکده معروف آنجا را دید. در این معبد بزرگ گروهی انبوه در حدود هزار تن از رهمنان و جوکیان بودند . پانصد دختر نیز خود را وقف معبد کرده بودند که شبها در برابر بت به رقص و آواز می پرداختند و آن بتی بود زرین به بالای آدمی که به جای او چشم دو دانه یاقوت درشت در آن تعبیه شده بود. این بتکده ظاهراً تا سال ۱۵۸۷ که به دست پرتغالیها ویران گردید رونق بازار خود را حفظ کرده بود. «این شهر بزرگ در کنار دریا واقع شده است و ساکنین آن از طبقه بازرگانان می باشند بت معروف دینور در این شهر در معبد بزرگی قرار دارد …» ( همان :۶۹۹)
۴-۳-۵ احوال مردم چین
ابن بطوطه بعد از کشور توالسی به چین رسید. در مورد احوال مردم چین و هنرها و مراسم آنان شرح مفصلی می نویسد و در مورد مردم چین می گوید:« کافر و بت پرست می باشند مردگان خود را مانند هندویان می سوزانند، پادشاه چین مغول و از فرزندان چنگیزخان است.»(همان،ج ۲ : ۷۳۴)
همچنین می گوید در هر یک از شهرهای چین مسلمانان به طور مجزا زندگی می کنند و در محله مخصوص خود مساجدی برای اقامه نماز جماعت دارند و با احترام و عزت تمام به سر می برند.مردم چین افرادی راحت طلب و خوش گذران هستند و به خوراک و پوشاک خود اهمیت نمی دهند بلکه، به ظروف طلا و نقره اهمیت زیادی می دهند.
۴-۳-۵-۱ پول های کاغذی که وسیلۀ معاملات است
بنا به قول ابن بطوطه مردم چین معاملات خود را با دینارو درهم انجام نمی دادند. و از پول هایی که به چین می رفت جمع می کردند و سپس آب می کردندو طلا و نقره آن را به شکل شمش در می آوردند. «معاملات آنان روی کاغذ پاره هایی است که هر کدام از آن به اندازۀ یک کف دست می باشد و بر آن علامت مخصوص سلطان نقش شده. هر بیست و پنج قطعه از این کاغذها را یک بالش می نامند که به معنی دینار مرسوم ما است… . »(همان :۷۳۵)
۴-۳-۵-۲ذغال سنگ
ابن بطوطه موضوع جالبی در مورد استفاده از خاک به جای ذغال سنگ می گوید که سنگ مخصوصی را با آن مخلوط می کردند که حرارت این سنگ از ذغال هم بیشتر بود و ظروف چینی را با آن می ساختند.
« مردم چین و ختا به جای ذغال، خاکی را می سوزانند که مانند خاک رس معمول ولایتهای ما است، رنگ آن نیز عیناً رنگ خاک رس است. این خاک را به وسیلۀ فیل ها می آورند و مانند ذغال قطعه قطعه کرده در آتش می سوزانند… ظروف چینی را از همین خاک می سازند.»(همان :۷۳۶)
۴-۳-۵-۳ هنر نقاشی در چین و صورت برداری از سرنشینان کشتی ها
ابن بطوطه هنر و توانمندی مردم چین را می ستاید و از رواج علم و صنعت و هنر آنان می گوید:«مردم چین از لحاظ صنعت بزرگترین و زبر دست ترین ملت ها هستند و این موضوع در همه جا مشهور است و در وصف آنان کتاب ها نوشته شده، در هنر نقاشی نه رومیان و نه دیگران با آنان مقابله نمی توانند کرد چینیان در این هنر بسیار قوی دستند و از شگفتی هایی که آنجا دیدم این بود که هرگز به یکی از شهرهای آن کشور نرفتم مگر آنکه هنگام مراجعت تصویر خود من و همراهانم را در دیوارها و کاغذهایی که در بازارها آویخته بود نقش کرده بودند.»(همان :۷۳۶)
ابن بطوطه می گوید که نقاشان به دستور سلطان مأمور بودند که تصویر مسافران و تازه واردین را بکشند و برای انجام این کار به کاخ می آمدند و بی آنکه آن ها متوجه شوند صورت شان را نقاشی می کردند.ابن بطوطه می گوید:«این رسم در کشور چین هست که هر کسی آنجا بیاید تصویر وی را می کشند چنانکه اگر غریبی مرتکب گناهی شود و بخواهد از آن کشور فرار کند تصویر وی را به تمام شهرها می فرستند و بدین وسیله هر جا باشد او را پیدا می کنند. »(همان :۷۳۷)
به قول ابن جزی: این حکایت شبیه قصه ای است : مورخین از شاپور ذوالاکتاف پادشاه ایران نقل کرده اند که چون به طور ناشناس به روم رفت و در مهمانی قیصر روم حاضر شد تصویر او روی یکی از ظروف بود، یکی از خدام قیصر او را شناخت و گفت این نقش به من می گوید که کسری در همین مجلس با ما نشسته است.
۴-۳-۵-۴ شهر کانتون و بازار کوزه گران در چین کلان و مراسم دفن پادشاه آن
ابن بطوطه در مورد چین کلان می گوید که بزرگترین و بهترین شهرها است و دارای بازارهای زیبا و خوب می باشد. یکی از بزرگترین بازارهای آن بازار کوزه گران است، کاسه های چینی ساخت آنجا را به سایر نقاط چین و به هندوستان و یمن می بردند.(همان :۷۴۱)
همچنین می گوید در هر یک از شهرهای چین شیخ الاسلامی هست که امور مسلمانان مربوط به او است.سرانجام ابن بطوطه به پکن یا خانبالیغ مرکز امپراتوری چین رسید و در خانۀ پیشوای مسلمانان شیخ برهان الدین ساغرچی ملقب به صدر جهان منزل کرد. مردم و پادشاه چین به این شیخ اعتقادی به کمال داشتند. امپراتور چین در آن روزگار طوغان تیمور آخرین نسل چنگیز بود. طوغان تیمور به آداب و رسوم مغول بی اعتنا بود و از سنت چین تبعیت می کرد. طی شورشی که بین امپراتور و پسر عموی او فیروز در می گیرد امپراتور کشته می شود. ابن بطوطه شرح مراسم دفن امپراتور را که با آداب و رسوم مغول مطابقت دارد این گونه آورده است:
«شهر را آئین بستند و بوق ها و شیپور ها نواختند و تایک ماهبه بازی و طرب مشغول بودند. آنگاه جسد خان مقتول را با اجساد صد تن دیگه از مقتولین که جزو بستگان و خانوادۀ او بودند به پایتخت آورده"ناووس” بزرگی که عبارت از دخمه ای زیر زمینی است حفر کردند و آن را با بهترین فرش ها مفروش گردانیده خان را با اسلحۀ او و ظروف زرین و سیمین که در خانه داشت در آن گذاردند، چهارتن از کنیزکان خان را نیز با شش تن از غلامان خاص او با ظروفهای شراب درون مقبره گذاشته در آن را گل گرفتند و سپس چهار اسب را در کنار مقبره قربانی کردند و بر روی آن آویختند.» (همان :۷۵۶)
۴-۳-۶ ایوالاتن و آداب و رسوم مسوفی ها
سرانجام کاروان به ایوالاتن رسید. از سجلماسه تا آنجا دو ماه در راه بودند. ابن بطوطه از شگفتی های آداب و رسوم مسوفه ها حکایت ها دارد. این طوایف اگر چه اسلام آورده بودند لیکن بسیاری از آداب و رسوم و سنت های دیرین خود را نیز نگاه داشته بودند. نظام مادرشاهی در میان آنان حکم فرما بود. ابن بطوطه از شدت گرمای آن شهر گفته و می گوید: «آب شهر از منابعی است که آب باران در زیر ریگ ها تشکیل می- دهد.»
در مورد مسوفی ها می گوید:«وضع این گروه خیلی عجیب و غریب است، در مردهای شان غیرت یافت نمی شود… ولی نکته اینجاست که مسوفی ها مسلمان اند و نماز می گزارند وقفه می خوانند و حافظ قرآن می باشند.»(همان :۷۸۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:16:00 ق.ظ ]




مبهم نبودن
محدود کننده بودن و نه حذف کننده بودن
در چارچوب نظام حقوقی بودن[۱۸۳]
با توجه به این معیارها، انواع محدودیتهای آزادی اطلاعات و مشروعیت آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این گفتار، پنج مورد از محدودیتهای وارد بر آزادی اطلاعات را بیان خواهیم کرد. البته به نظر نگارنده، تبیین دقیق محدودیتهای وارده بر آزادی اطلاعات نیازمندبحث گسترده ایی است و هر یک می‌تواند عنوان رساله ایی مستقل قرار بگیرد.

۲-۶-۱- اطلاعات ناقص، ناکافی و غیرمهم

گاه اطلاعات مورد درخواست شهروندان تنها مربوط به حوزه‌ی کاری نهاد عمومی بوده و لزومی به آگاهی شهروندان از اطلاعات مربوطه نیست و یا اطلاعات محفوظه مشمول اصل آزادی اطلاعات نیست. به طور مثال بند ۲ اصل ۴۴ قانون اساسی استونی مقرر می‌دارد:«در صورت درخواست شهروندان استونی و بر طبق آئین مقرر به موجب قانون، تمامی نهادهای رسمی کشور و ایالتهای محلی و مشاوران رسمی آنان مکلّف به در دسترس قرار دادن اطلاعات مربوط به فعالیتهای خود هستند. مگر اطلاعاتی که به موجب قانون مستثنی شده و یا اطلاعاتی که صرفاً برای استفاده در داخل نهادهای دولتی ایجاد شده است.» [۱۸۴]
پایان نامه - مقاله - پروژه
در قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، چنین موردی به عنوان استثنای آزادی اطلاعات احصاء نشده است.

۲-۶-۲-امنیت ملی

داشتن اسرار محرمانه، ‌منحصر به اشخاص و افراد حقیقی نیست، بلکه نهادهای مختلف، شخصیت‌های حقوقی و اعتباری و بالاتر از همه حاکمیت سیاسی که اداره‌ی شئون مختلف زندگی یک ملت را در دست دارد، به حکم عقل نمی‌توانند همه‌ی فعالیت‌ها و اقدامات خود را علنی و با اطلاع همگان صورت دهند، بنابراین افشای اسرار در یک حوزه و عرضه مهم‌تر نیز امکان‌پذیر است و آن افشای اسرار حکومتی و دولتی است که قطعاً شعاع تاثیر آن بسیار وسیع‌تر از افشای اسرار شخصی و خصوصی است. به همین لحاظ امروزه و با پیشرفت فوق‌العاده روابط اجتماعی و نیز نهادهای حکومتی، مسئله افشای اسرار از حد یک جرم اخلاقی گذر کرده و به یک اقدام مجرمانه‌ی عمومی و ملی تبدیل شده است.
به موضوع افشای اسرار دولتی در موارد ۵۰۱ و ۵۰۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۷۰ش اشاره شده است، ماده‌ی ۵۰۱ مقرر می‌دارد.
هرکس نقشه‌ها یا اسرار یا اسناد دولتی و تصمیمات راجع به سیاست داخلی یا خارجی کشور را عالما یا عامدا در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آن‌ ها را ندارند قرار دهد یا از مفاد آن مطلع کند. به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد، نظر به کیفیات و مراتب جرم به یک تا ده سال حبس محکوم می‌شود.
همان‌طور که مشهود است، در این ماده، عنصر معنوی جرم، قصد جاسوسی دانسته شده است. بنابراین بدون قصد جاسوسی افشای اسرار دولتی مشمول این ماده نخواهد بود و از این جهت به نظر می‌رسد که قانون مجازات انتشار و افشای اسرار و اسناد دولتی محرمانه و سری مصوب ۱۹/۱۱/۱۳۵۳ به همراه آئین‌نامه طرز نگهداری اسناد سری و محرمانه دولتی و طبقه‌بندی و نحوه‌ی مشخص نمودن نوع اسناد و اطلاعات مصوب ۱۱/۴/۱۳۱۴ بیش‌تری نسب به ماده ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی دارد. [۱۸۵]
به موجب این دو مصوبه، اسرار دولتی به چهار طبقه‌ی اسناد به کلی سری (اسراری که افشای آن‌ ها براساس حکومت و مبانی دولت ضرر جبران ناپذیری می‌رساند)سری، (اسراری که افشای آن‌ ها منافع عمومی و امنیت ملی را دچار مخاطره می‌کند)خیلی محرمانه (اسراری که افشای آن‌‌ها نظام امور سازمان‌ها را مختل می‌سازد)و محرمانه (اسراری که افشای آن‌ ها موجب اختلال امور داخلی سازمانی می‌شود)تقسیم می‌گردد. [۱۸۶]
در تحلیل ماده ۵۰۱ باید گفت: منظور از سیاست داخلی یا خارجی در ماده مزبور که جانشین ماده ۷ قانون تعزیرات مصوب سال ۶۲ شده، همه‌ی امور مربوط به حکومت است. چنان که سیاست را در فرهنگ‌های علوم سیاسی به معنای هرگونه راهبرد و روش و مشی برای اداره یا بهکرد هر امری از امور و در معنی عام، عبارت از هر امری می‌دانند که مربوط به دولت و فعالیت آن است. [۱۸۷]
و همچنین روشن است که قانو‌ن‌گذار، اسناد و تصمیماتی را در مد نظر قرار داده که واجد عنوان محرمانه و سری باشند و الا صرف دولتی بودن جرم، موجب تحقق جرم افشای اسرار نخواهد بود. [۱۸۸]
چنان که در ماده ۲۹ قانون مطبوعات مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۶۴ می‌خواندیم که:
دادگستری یا تحقیقات مراجع اطلاعاتی و قضایی که طبق قانون، انتشار آن مجاز نیست، ممنوع است و انتشاراین قبیل مطالب در حکم افشای اسرار دولتی تلقی گردیده است. در هر صورت امنیت ملی به عنوان یکی از محدودیت‌های وارد بر آزادی اطلاعات باید دارای یک تعریف جامع و کامل باشد تا مقامات دولتی، از این استثناء سوء استفاده نکنند.
با آن که حکومتها همواره با استناد به امنیت ملی، تصمیمات و تدابیری را اتخاذ کرده و اقداماتی را صورت می‌دهند معنا و مفهوم این اصطلاح چندان مشخص نیست. امنیت ملی یک اصطلاح کلی و مبهم است که برداشتها و تعابیر مختلفی از آن قابل ارائه است. گفته می‌شود که در خصوص چنین مفاهیمی، ارائه تعاریف ایجابی دشوار است، در نتیجه علاوه بر آن که باید تلاش شود تا حد ممکن مصادیق روشن امنیت ملی احصاء شود باید با بهره گرفتن از تعاریف سلبی، آن دسته از اطلاعات، اعمال و اقداماتی را که ارتباط واقعی با امنیت ملی ندارند ولی ممکن است مرتبط با امنیت ملی نشان داده شوند، صریحاً از قلمرو این مفهوم خارج کرد.
از نظر ایجابی می‌توان امنیت ملی را به وجود اطمینان خاطر برای دولت و شهروندان مبنی بر این که، تمامیت سرزمینی یا حکومت آنها در معرض تهدید داخلی و خارجی قرار ندارد تعبیر کرد.
بنابراین امنیت ملی امری است که تنها در صورت وجود تهدید علیه امنیت ارکان و عناصر یک دولت – کشور می‌توان به آن متوسل شد و وجود تهدید نسبت به برخی اشخاص حکومتی یا برخی گروه‌ها یا بخشهایی از یک نظام حکومتی، علی­الاصول، تهدید علیه امنیت ملی محسوب نمی‌شود.
اما از نظر سلبی باید اطلاعات، اعمال و اقداماتی را که ممکن است برخلاف منافع عمومی یا ملی باشند از امنیت ملی متمایز کرد. چه بسا ممکن است عملی برخلاف منافع یا مصالح عمومی یا ملی باشد اما برخلاف امنیت ملی نباشد. بنابراین، جرایم علیه منافع عمومی، لزوماً جرایم علیه امنیت ملی نیستند. [۱۸۹]
در پذیرش امنیت ملی به عنوان یک محدودیت خاص، همواره این خطر نهفته است که حکومتها بنابر فهم و سلیقه‌ی خود از آن چه هدف مشروع امنیت ملی می‌انگارند، آزادیهای ملت را سلب کنند. این در حالی است که حتی اگرافشای اطلاعات احتمالاً به یک مصلحت مشروع آسیب برساند، باز هم باید بتوان آن اطلاعات را افشاء کرد؛ مگر آن که آسیبی که به دلیل افشای اطلاعات متوجه جامعه می‌شود، بیش از منفعت عموم در دسترسی به اطلاعات باشد. [۱۹۰]
براساس ماده ۸ اصول ژوهانسبورگ صِرف انتشار فعالیتهایی که ممکن است امنیت ملی را تهدید کنند، نمی‌توانند مانعی برای محدود کردن حقوق و آزادی‌ها شود و همچنین نمی‌توان به این دلایل که صرفاً اطلاعات انتشار یافته اسرار و یا مدارک سازمانی را فاش می‌سازد و ممکن است امنیت ملی را تهدید کند و یا این که مصلحت ملی چنین ایجاب می‌کند، به مجازات خاطی پرداخت. [۱۹۱]
قانون آزادی اطلاعات ژاپن نیز محدودیت وارد بر آزادی اطلاعات به استثنای امنیت عمومی را زمانی قابل اجرا می‌داند که افشای آن تهدیدی متوجه امنیت کشور یا روابط با دیگر کشورها یا سازمانهای بین ­المللی می‌کند، یا موقعیت کشور را در مذاکرات با دیگر کشورها یا سازمانهای بین المللی تضعیف می کند. [۱۹۲]
ماده ۱۳ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات ایران نیز در این باره مقرر نموده است:«در صورتی که درخواست متقاضی به اسناد و اطلاعات طبقه بندی شده (اسرار دولتی)مربوط باشد، موسسات عمومی باید از در اختیار قرار دادن آنها امتناع کنند. دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده، تابع قوانین و مقررات خاص خود خواهد بود.»
همچنین براساس ماده ۱۷ قانون مزبور، مؤسسات مشمول این قانون مکلّفند در مواردی که ارائه‌ اطلاعات درخواست شده به امور زیر لطمه وازد نماید، از دادن آنها خوددداری کنند.
الف)امنیت و آسایش عمومی
ب)پیشگیری از جرائم یا کشف آنها یا بازداشت یا تعقیب مجرمان
ج)ممیزی مالیات یا عوارض قانونی یا وصول آنها
د)اِعمال نظارت بر مهاجرت به کشور
براساس تبصره نخست ماده ۱۷، مفاد دو ماده فوق زمانی که ارائه‌ اطلاعات راجع به وجود یا بروز خطرات زیست محیطی و تهدید سلامت عمومی باشد، اجرا نمی‌گردد. بنابراین اطلاعاتی که در ارتباط با سلامت عمومی افراد جامعه باشد، نمی‌تواند به عنوان اطلاعات مربوط به اسرار دولتی، طبقه بندی شده و یا منتشر شود.

۲-۶-۳-حریم خصوصی

یکی از موارد مهم محدودیت بر گردش آزادانه اطلاعات، حریم خصوصی است. اطلاعات مربوط به اشخاص خصوصی جز با رضایت آنها قابل افشاء نبوده و حتی در برخی کشورها افشای آنها جرم محسوب شده و مرتکب، مجازات می‌گردد.
در تعریف حریم خصوصی می‌توان گفت قلمرویی از زندگی هر فرد است که آن فرد نوعاً یا عرفاً یا با اعلان قبلی، انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به اطلاعات راجع به آن قلمرو دسترسی نداشته باشند یا به آن قلمرو وارد نشوند یا به آن قلمرو نگاه یا نظارت نکنند یا به هر صورت دیگری وی را در آن قلمرو مورد تعرض قرار ندهند. در واقع دو ضابطه برای شناسایی مصادیق مشمول حریم خصوصی وجود دارد:
ضابطه نوعی که به موجب آن، برخی جنبه‌های زندگی انسانها نوعاً یا عرفاً حریم خصوصی آنها محسوب می‌شود. برای مثال، نوع انسانها روابط زناشویی را خصوصی می‌دانند. شخصی که مدعی نقض حریم خصوصی در جنبه‌های مذکور است لازم نیست که توجیه کند که چرا دیگران نباید بدون رضایتش به آن جنبه‌های زندگی اش دسترسی پیدا کند.
ضابطه شخصی که به موجب آن، انسانها می‌توانند برخی جنبه‌های زندگی خود را که نوعاً یا عرفاً از شمول حریم خصوصی خارج است جزء مسائل شخصی و وداخل در قلمرو حریم خصوصی خود اعلام کنند. ممکن است این پرسش مطرح شود که افراد تا چه اندازه در تعیین قلمرو حریم خصوصی آزاد هستند؟ آیا هر کسی می‌تواند هر امری را خصوصی قلمداد کند؟
در پاسخ به این پرسش مس توان گفت در صورتی ادعای حریم خصوصی فرد پذیرفتنی است که وی با توجه به برخی عوامل و اوضاع و احوال، انتظار متعارف و معقول و مشروع نسبت به برخورداری از حریم خصوصی داشته باشد. چنان چه انتظار وی متعارف و معقول یا مشروع نباشد، ممکن است ادعای حریم خصوصی او یا کاملاً مردود شناخته شود یا دایره‌ی حریم خصوصی وی بسیار محدودتر از آن چه ادعا می‌کند تعریف شود. [۱۹۳]
بند ۲ اصل ۴۱ قانون اساسی بلغارستان، آزادی اطلاعات را به شرط احترام به حقوق اشخاص ثالث مجاز می‌داند:«شهروندان باید حق داشته باشند که از نهادهای دولتی و سایر مؤسسات در هر موردی که منفعتی مشروع برای آنها وجود دارد، اطلاعات را به دست آورند. مشروط بر آن که جزء اسرار رسمی و یا کشوری نباشد و اثری بر حقوق اشخاص ثالث نداشته باشد». [۱۹۴]
در نظام حقوق ایران، در ماده ۱۴ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب مرداد ماه ۱۳۸۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام، مقرر گردیده است:«چنان چه اطلاعات درخواست شده مربوط به حریم خصوصی اشخاص باشد و یا در زمره‌ی اطلاعاتی باشد که با نقض احکام مربوط به حریم خصوصی تحصیل شده باشد، درخواست دسترسی باید رد شود».
همچنین ماده ۱۵ قانون مزبور، پیرامون حمایت از حریم خصوصی، نهادهای دولتی را مکلف نموده تا صرفاً تحت شرایطی مبادرت به افشای اطلاعاتِ اشخاص خصوصی نمایند. براساس این ماده، مؤسسات مشمول این قانون در صورتی که پذیرش درخواست متقاضی متضمن افشای غیرقانونی اطلاعات شخصی درباره‌ی یک شخص حقیقی ثابت باشد، باید از در اختیار قرار دادن اطلاعات درخواست شده خودداری کند، مگر آن که:
الف)شخص ثالث به نحو صریح و مکتوب به افشای اطلاعات راجع به خود رضایت داده باشد
ب)شخص متقاضی، ولی یا قیم یا وکیل شخص ثالث، در حدود اختیارات خود باشد.
ج)متقاضی یکی از مؤسسات عمومی باشد و اطلاعات درخواست شده در چارچوب قانون مستقیماً به وظایف آن به عنوان یک مؤسسه‌ی عمومی مرتبط باشد.
اصل بیست و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بیان می‌کند:«بازرسی و نرساندن نامه ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابراتی تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره، نرساندن آنها، استراق سمع وهر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون». با توجه به این اصل باید گفت، قانون اساسی، تصرف در حریم خصوصی افراد را ممنوع اعلام کرده در واقع اصل حفظ حریم خصوصی افراد می‌باشد مگر به حکم قانون.
در نظام اسلامی، دلیل بر حرمت تجسس را می‌توان هم در قرآن مجید مشاهده کرد و هم در سنت، اجماع و حکم عقل. اما دلیل قرآنی حرمت تجسس عبارت است از آیه:
﴿ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا ﴾[۱۹۵]
یعنی:‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران)تجسس نکنید.
دلایل روایی حرمت تجسس بسیار است که برای نمونه به موارد ذیل اشاره می‌شود:
الف)امام صادق (ع)نقل فرموده است که پیامبر فرمود:«ای گروه کسانی که به زبان ایمان آورده ولی به قلبشان ایمان راه نیافته است، مسلمانان رامذمت نکنید و در اسرار ایشان تتبع و تفحص ننمایید که هر کس در عیوب مسلمانان جست و جو کند، خداوند نیز عیوب او را می‌کاود و آن کس که خدا عیوبش را بکاود، مفتضحش خواهد ساخت، هر چند در درون خانه اش باشد». [۱۹۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]