آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو


آخرین مطالب


 



۹
۱۰
۱۱

 

آیا اسباب و اثاثیه زیادی در کلاس وجود دارد؟
آیا امکان استفاده بهتری از فضای مدرسه ایجاد می‌شود؟
تا چه حد استفاده از فضای آموزشی منعکس کننده دامنه و ماهیت فعالیتهای مختلف است؟
تا چه حد فضای تقسیم شده برای هر دانش‌آموز به طور مؤثری مورد استفاده قرار می‌گیرد؟
پایان نامه - مقاله - پروژه
تا چه حد فضای آموزشی برانگیزاننده و جذاب است؟
تا چه حد گروه‌بندی میزها و محل فعالیت[۲۷۹] دانش‌آموزان منعکس کننده نیازهای آنها و تکالیفشان، بویژه تکالیفی که با کامپیوتر انجام می‌دهند، است؟
دانش‌آموزان تا چه حد سازماندهی کلاس درس را به خوبی درک می‌کنند؟
تا چه حد منابع و امکانات مستقر شده مناسب و مؤثر هستند؟
تا چه‌اندازه منابع و فضاهای آموزشی قابل دسترس هستند؟
تا چه‌اندازه تحرک معلم و دانش‌آموز در کلاس به سهولت انجام می‌پذیرد؟
تا چه حد سازماندهی فضای آموزشی به طور مؤثری تعامل شاگردان را ارتقاء می‌بخشد؟

 

 

 

(منبع:مارش،۲۰۰۴ ، ص۱۲۹ ).
عوامل فیزیکی مؤثر که یادگیری دانش‌آموزان را تحت تأثیر قرار می‌دهند عبارتند از:
رنگ[۲۸۰]:
تحقیق رُزنفلد[۲۸۱] (۱۹۹۹) نشان داد که دانش‌آموزان مدرسه ابتدایی سیتل[۲۸۲] واشینگتن[۲۸۳] که در مدارس پرنور مطالعه می‌کردند در مقایسه با دانش‌آموزانی که در کلاس‌هایی با نور کم مشغول مطالعه بودند نمرات بالاتری را در ریاضیات و آزمونهای خواندن کسب کرده‌اند.
صدا[۲۸۴]:
مطالعات پژوهشی دربارۀ اثرات سروصدا در کلاس‌های درس بیش از شش دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است، اما نتایج ناکافی و اغلب متناقض هستند. واین اشتاین و واین اشتاین[۲۸۵] (۱۹۷۹) عملکرد خواندن چهار کلاس دانش‌آموز را تحت صدایی با زمینۀ آرام و نرم (db47) و صدایی با زمینۀ طبیعی (db60) مورد مقایسه قرار داد. او به این نتیجه رسید که هیچ تفاوت معنی‌داری در عملکرد دانش‌آموزان وجود ندارد(مارش،۲۰۰۴ ،ص۱۳۱ ).
ری[۲۸۶] (۱۹۹۲) در مطالعه خودش این نکته را مورد توجه قرار داده است که ۲۰ تا ۴۳ درصد از دانش‌آموزان مدارس ابتدایی مقدار کمی اختلال شنوایی ثابت یا متغیر داشتند که می‌توانست به طور نامساعدی گوش دادن و یادگیری آنها را تحت تأثیر قرار دهد(مارش،۲۰۰۴ ،ص۱۳۱ ).
دما[۲۸۷]:
درجه حرارت بالا باعث خواهد شد برخی دانش‌آموزان تندخو و ناراحت بشوند. در نهایت دمای بالا برای بعضی از دانش‌آموزان خواب‌آلودگی و تهوع ایجاد می‌کند. علاوه بر این درجه حرارت پایین به نظر می‌رسد باعث ایجاد پرخاشگری و رفتار منفی در برخی دانش‌آموزان شود. (مارش، ۲۰۰۴، ص ۱۳۱).
راحتی صندلی:
داشتن صندلی‌های راحت در کلاس درس از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر دانش‌آموزان به مدت طولانی در صندلی‌های نامناسب قرار گیرند آنها از تکلیف یادگیری فاصله می‌گیرند. (گای[۲۸۸]، ۱۹۸۶). (مارش،۲۰۰۴ ، ص۱۳۱).
صندلی نامناسب همچنین ممکن است به شکل‌گیری نگرش‌های منفی دربارۀ معلم منجر شود (تسمر و ریچی[۲۸۹]، ۱۹۹۷).(مارش،۲۰۰۴ ،ص۱۳۱).
لیبل[۲۹۰] (۱۹۸۰، ص ۲۲) این مسئله را مختصراً اینگونه بیان می‌کند: «ذهن می‌تواند تنها آن چیزی را جذب کند که صندلی می‌تواند آن را تحمل کند.»
‌اندازه کلاس[۲۹۱]:
البته تعاملات بین معلم و دانش‌آموزان وقتی که تعداد اعضای کلاس کم هست می‌تواند افزایش یابد. این امر باعث می‌شود فضای آکنده از میزِ کمتر و فضای باز بیشتری برای فعالیتهای غیررسمی فراهم شود. با وجود این شواهد پژوهشی متناقضی درباره اینکه آیا ‌اندازه کلاس، پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز را تحت تأثیر قرار می‌دهد وجود دارد. برای مثال مورفای و رزنبرگ[۲۹۲] (۱۹۹۸) و فاین و همکاران[۲۹۳] (۲۰۰۱) معتقدند که شواهد محکم و قانع‌‌کننده‌ای[۲۹۴] وجود دارد که کاهش دادن اندازه (تعداد اعضای) کلاس بویژه برای خردسالان و نوجوانان یک تأثیر مثبت بر روی پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان خواهد داشت(مارش ،۲۰۰۴ ، ص۱۳۲ ). در مقابل ریس و جانسون[۲۹۵] (۲۰۰۰) و گالتون و همکاران[۲۹۶] (۲۰۰۳) نتیجه می‌گیرند که هیچ مدرک و دلیلی مبنی بر اینکه کوچک‌تر بودن‌اندازه کلاس به تنهایی منجر به پیشرفت تحصیلی بالای دانش‌آموز می‌شود، وجود ندارد (مارش ،۲۰۰۴ ،ص۱۳۲ ).
بیدل و برلاینر[۲۹۷] (۲۰۰۲، ص ۲۰) در یک ترکیب‌بندی عمده‌ای از مطالعات پژوهشی نتیجه‌گیری‌های زیر را به عمل می‌آورند:
کلاس‌های کوچک در سطوح اولیه منافع اساسی برای دانش‌آموزان ایجاد می‌کنند و آن منافع طولانی مدت هستند.
وقتی که کلاس کمتر از ۲۰ دانش‌آموز داشته باشد منافع فوق‌العاده‌ای از آن در سطوح اولیه حاصل می‌شود.
شواهد برای مزیت‌های احتمالی کلاس‌های کوچک در سطوح بالاتر و دبیرستان ناکافی است.
استفاده مطلوب از فضای آموزشی
مبدل نمودن کلاس به یک محیط یادگیری جذاب[۲۹۸]:
استفاده از رنگ‌های روشن، قوی، زنده و شوق‌آور:
اگر کلاس درس نیاز به دکوراسیون دارد و برای این کار بودجه کافی در اختیار نیست، می‌توان از کاغذهای رنگی، پوسترها و یا باقیمانده پارچه‌های رنگی، برای پوشاندن قسمت‌های نامرتب دیوارهای کلاس استفاده کرد. استفاده از این مواد باعث می‌شود که محیط سرد و خاموش کلاس به محیطی گرم و خوشایند تبدیل گردد. دانش‌آموزان واقعاً به این موضوع اهمیت می‌دهند و این رنگ‌ها را به رنگ‌های بی‌روح ترجیح می‌دهند.
به نمایش گذاشتن عملکرد دانش‌آموزان به منظور بهبود و توسعه شرایط محیط کلاس: اینگونه‌ نمایش‌ها می‌تواند جذاب، جالب و از لحاظ بصری، برانگیزاننده باشد.
تشویق دانش‌آموزان برای آوردن تصاویر جالب به کلاس درس:
این کار باعث ایجاد نوعی حس‌ مالکیت در دانش‌آموزان خواهد شد و آنها را ملزم به مراقبت از محیط پیرامون خود خواهد نمود.
تغییر آرایش اسباب و اثاثیه داخل کلاس:
معلم با کمک دانش‌آموزان می‌تواند به سرعت تغییرات زیادی را در کلاس درس و شکل ظاهری آن به وجود آورد. دانش‌آموزان نیز از ایجاد تغییر در کلاس درس خوشحال خواهند شد. البته این تغییر هنگامی بسیار سودمند است که با پراکندگی گروه های دانش‌آموزی کلاس درس متناسب باشد.
کتاب‌ها باعث تزئین کلاس درس خواهند شد:
کتاب‌ها، هم می‌توانند منبعی برای خواندن باشند و هم اینکه می‌توانند صورت ظاهری یک کلاس را جذاب‌تر کنند.
گردآوری اشیاء و تصاویر جالب در کلاس درس:
آنها را می‌توان صرفاً به خاطر علاقمند بودن جمع‌ آوری نمود. با این حال معلم ممکن است در ارتباط با آنچه که تدریس می‌کند، نیز از آنها استفاده کند. گردآوری اقلام نامأنوس باعث افزایش خلاقیت دانش‌آموزان می‌شود.
استفاده از گل و گیاه به منظور مبدل کردن کلاس درس به محیطی جذاب‌تر و صمیمی‌تر (براون و دیگران، ۱۳۸۳، صص ۷۶-۷۵).
تأثیر فضا و تجهیزات آموزشی در فرایند تدریس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 03:23:00 ق.ظ ]




به روز کردن مجدد
کالاهای در دسترس
انبار
تولید دوباره
اقلام- کالاهای بازگشتی
مشتری
کانال های توزیع
مصرف مجدد مستقیم
بازیافت
شکل ۲-۲ ؛ مراحل بهبود مستمر لجستیک معکوس

۲٫۲٫ لزوم انتخاب تامین کننده لجستیک معکوس

امروزه مدیریت کارهای لجستیکی در سازمان ها و تشکیلات مدرن را می توان به نحو تصمیم گیری پیرامون توزیع کامل کالاها و خدمات شرکت متبوع تعریف کرد. آنچه که در این مدیریت، مورد توجه می باشند به حداکثر رساندن ارزش افزوده کالا و کاهش هزینه های شرکت می باشد. تجربیات بدست آمده حاکم از آن است که شرکت ها می توانند از فرایند تحمیل کالا همانند خود کالا، به مزیت رقابتی فوق العاده ای دست پیدا کنند.
دلایل ذیل را می توان برای تشکیل این روند ارائه کرد:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
وجود نیاز فزاینده برای پاسخ گو بودن بیشتر، در زمینه ی مقوله خدمات مشتری و تقاضای بازار؛
نیاز فعالیت های لجستیکی به تعهد سرمایه زیاد؛
توانایی کارکرد لجستیکی تسهیل کننده کلیدی و اصلی در ارزیابی عملکرد تمرکز زنجیره تامین.
یک شرکت تجاری به منظور انجام فعالیت های لجستیکی به صورت کارآمد و موثر باید یکی از گزینه های زیر را انتخاب کند.
شرکت می تواند خود راساً خدمات لجستیکی را انجام دهد؛
شرکت خود صاحب یک بخش لجستیکی مستقل بوده، یا اینکه اقدام به خرید یک شرکت لجستیکی بنماید؛
شرکت می تواند خدمات مورد نظر خود را خریداری کرده و از خدمات شرکت های مختلف که در زمینه امور لجستیکی فعال هستند، استفاده کند.
در حال حاضر شرکت های مختلفی علاقه مندی خودشان را به گزینه سوم، یعنی روش استفاده از خدمات ارائه شده توسط شرکت های مختلف، ابراز می کنند.
۲٫۲٫۱٫ عوامل تشویق کننده شرکت ها به برون سپاری لجستیک معکوس
از عوامل متعددی که باعث تشویق شرکت ها به استفاده از روش برون سپاری می شود، عامل جهانی شدن فعالیت های تجاری می باشد که البته مهم ترین عامل نیز شمرده می شود. وجود رشد دائمی در بازارهای جهانی و منابع خارجی باعث افزایش تقاضا در کارکردهای لجستیکی شده است. نتیجتاً، کارکرد لجستیکی به طرف زنجیره های پیچیده تامین هدایت می شوند و مدیران حمل و نقل و توزیع بیشتری را در امور لجستیک در بر می گیرد. فقدان دانش ویژه سنت ها و زیرساختار کشورهای مقصد باعث می شود که شرکت ها به فروشندگان خدمات لجستیکی شخص ثالث رو بیاورند.
شهرت زیاد اصول و قواعد JIT یک عامل مهم دیگر تشویق کننده استفاده از روش برون سپاری است. پیچیدگی و هزینه های انجام کار در محیط JIT، باعث تشویق بسیاری از استفاده کنندگان این روش شده است که با بهره گرفتن از منابع خارج از ساختار شرکت خودشان، فعالیت های لجستیک معکوس خود را انجام می دهد.
از آنجایی که بهره برداری و استفاده از فناوری های جدید در داخل شرکت گرانقیمت و هزینه برمی باشند؛ شرکت ها می توانند به سادگی از مزایای فناوری های جدید در شرکت های طرف سوم استفاده کنند. از سوی دیگر، چند کاره بودن شرکت های طرف سوم، آنها را قادر می سازد تا بتوانند اصلاحاتی را در مورد کنترل، فناوری، محل قرارگیری و تبدیل هزینه های متغیر صورت دهند. این شرکت ها این قابلیت را دارند تا سیستم توزیع را مجدداً سازماندهی کرده، تا خودی را با تغییرات رخ داده در بازار تطبیق داده و با پیشرفت های فناوری هماهنگ سازد. شرکت های کوچک بیشتر تمایل دارند تا از خدمت شرکت های طرف سوم استفاده کنند. علت این مسئله آن است که شرکت های کوچک نیازمند دریافت کمک های فنی در زمینه های مختلف فناوری هستند. دو عامل کنترل هزینه و مدیریت موجودی عواملی هستند که بسیار مهم بوده و منجر به تشویق استفاده از روش برون سپاری می شود. دلایل مختلف و گوناگون دیگری پیشنهاد و مطرح می شود، لیست نمونه ای از این دلایل در جدول ۲-۲ ارائه شده است. (عبدالرزاق، ۸۶)

 

عوامل تشویق کننده در شرکت به برون سپاری
اقدامات بهره وری اصلاح شده و بهبود یافته
افزایش در رقابت خارجی مؤثر از نظر هزینه
تقاضای مدیریت برای یک کمک مالی از همه بخش های شرکت
نیاز به انتقال سریع تر موجودی
نیاز به تولید انعطاف پذیر
نیاز شرکت به ارزیابی توان های بالقوه بازار آینده و فعلی برای محصول
سازمان دهی مجدد شرکت
توسعه مشارکت های زنجیره تأمین
تقاضای زیاد مشتری و آگاهی محیطی افزایش یافته
مشخص کردن و تعیین مزیت رقابتی کالا در بازار مصرف
تغییر در مدیریت
تسهیلات موجود و یا سیستم
تمرکز به روی ویژگی های موقتی مدیریت لجستیکی
تمایل به طرف سیستم های توزیع متمرکز

 

۲٫۲٫۲٫ اهمیت استفاده از برون سپاری لجستیک معکوس

یکی از مهم ترین دلایل استفاده از شرکت های لجستیک معکوس طرف سوم، قابلیت و توانایی آن ها و داشتن مهارت کافی می باشد که دستیابی به این دو عامل بسیار مشکل است. (کانان، ۲۰۰۹).
واضح است که در یک شرکت لجستیکی قراردادی با مهارت ملی و منطقه ای می تواند حتی تأمین کننده یک نقش محلی از مشتری باشد. اگر چه شرکت ممکن است حتی هیچ گونه حضور فیزیکی در اموال و کارکنان نداشته باشد. در سطح مدیریت یا سطح استراتژیک، شرکت هایی که فاقد سیستم های اطلاعات پیچیده هستند، به نظر می رسد که احتمالاً به دنبال منابع خارجی برای فنون مدیریت و پایگاه های اطلاعاتی خود می گردند. که از پایگاه های اطلاعاتی در پیش بینی و پردازش چرخه جریان اطلاعات، استفاده نمایند. استفاده و بهره برداری از برون سپاری فعالیت های لجستیک معکوس به تأمین کنندگان طرف سوم، شرکت ها را قادر می سازد تا زمان بیشتری را برای پیگیری موضوعات مدیریتی و برنامه ریزی استراتژیک صرف کنند و به روی کفایت تجاری صرف، تمرکز کنند. (عبدالرزاق، ۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ق.ظ ]




هدف کلی این پژوهش تجدیدحیات شهری باتاکید بر ضرورت مداخلات اجتماعی در بافت فرسوده شهرها است .
ب ) اهداف جزئی
۱ ) بررسی نقش مردم و اجتماع و تأثیر آن بر روی احیاء بافت فرسوده شهری
۲ ) بررسی بی اطلاعی مسئولین در باب شیوه های مشارکت مردم در بافت فرسوده شهری
۳ ) بررسی نقش نادیده گرفتن اولویت ها و نیازهای مردم در بافت فرسوده شهری
۱-۵ سؤالات تحقیق
۱ ) میزان مشارکت مردم در احیای بافت فرسوده شهری چگونه است ؟
۲ ) مردم با چه شیوه هایی می توانند در احیای بافت فرسوده شهری مشارکت داشته باشند ؟
۳ ) اولویت ها و نیازهای مردم در احیای بافت فرسوده شهرها کدام گزینه است ؟
۱-۶ فرضیه های تحقیق
۱ ) به نظر می رسد که بین نقش مردم و اجتماع و تأثیر آن بر احیای بافت فرسوده شهری رابطه وجود دارد .
۲ ) به نظر می رسد بین عدم اطلاع از شیوه های مشارکت مردم توسط مسئولین و احیای بافت فرسوده شهری رابطه وجود دارد .
۳ ) به نظر می رسد بین نادیده گرفتن اولویت ها و نیازهای مردم و احیای بافت فرسوده شهری رابطه وجود دارد .
۱-۷ دامنه ، قلمرو زمانی و مکانی پژوهش
۱-۷-۱ تحولات تاریخی کالبدی
سیمای تاریخی استان کرمانشاه
بطوریکه اسناد بابلی، ایلامی، آشوری و غیره نشان می‌دهند، هزاره‌های پیش از میلاد، مردمی در کوهستانهای زاگرس زندگی می‌کردند که کسی از منشأ آنها و این که در چه تاریخی و طی چه حوادثی به این محل آمدند، مطمئن نیست. گروهی از قوم شناسان آنها را آزیاتیک (آسیایی) و گروهی دیگر از نژاد آریایی می‌‌دانند. در کتیبه‌ها نام بسیاری از ساکنان زاگرس آمده است نظیر: لولوبی، کوتی، مانایی، آمادا، پارسوا، کاسی، کردوخی، و … که برخی از آنها آریایی بوده‌اند. در میان ایشان گروه های لولوبی، کوتی، کاسی، کردوخی با کردها ارتباط نژادی داشته‌اند. در کتیبه‌های بابلی و آشوری نامی از کردوخی نیامده ، اما در آثار یونانی سده چهارم پیش از میلاد صریحاً به واژه کردوخی برمی‌خوریم، ساکنان زاگرس به استناد کتیبه‌ها همچنین شامل: طوایفی چون کامی، منایی یا مانایی، نایری، خالدی و سوباری نیز بوده‌اند. همانطور که گفته شد آگاهی دقیق از منشأ ایشان در دست نیست ولی آثار باقی مانده از این قوم ثابت می‌کند که سامی‌نژاد نبوده‌اند. این که چگونه از دوردست‌ترین نقاط آسیا به این کوهستان آمده‌اند هنوز معلوم نیست. همانطور که گفتیم گروهی آنان را آزیاتیک و برخی ایشان را پیش‌تازان هند و اروپایی دانسته‌اند.در دوران قبل از ورود آریایی‌ها به ایران در منطقه زاگرس، اقوامی زندگی می‌کردند که بومی این منطقه بودند. این اقوام به ترتیب از شمال به جنوب، کوتی، لولوبی، کاسی و ایلامی خوانده می‌شدند.
باستان‌شناسان به دلیل وجود عواملی چند از جمله شکل جمجمه‌های به دست آمده از این اقوام آنها را نژاد سامی یا هند و اروپایی نمی‌دانند و برای تمایز با این دو نژاد، آنها را اقوام آسیایی نام نهاده‌اند. فرهنگ این اقوام از یک سو ، متأثر از تمدن‌های نیرومند بین‌النهرین، آشور، بابل و … بود و از سوی دیگر متکی به برخی باورهای اولیه، اسطوره‌ای – دینی که شالوده‌ آن بر پایه پرستش الهه‌ای که مظهر زندگی و باروری بود، نهاده شده بود. ساخت اجتماعی جامعه نیز بر این اساس مبتنی بر تفوق زن بر مرد بود. مجموعه ‌این تفکرات‌ با تفکرات آریاییان فاتح در هم آمیخت و فرهنگ جوامع غربی ایران را پدید آورد. اثرات این فرهنگ هنوز هم در زندگی مردم کوهستانهای زاگرس باقی مانده است. در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد، اقوامی در دامنه‌ها و دره‌های زاگرس اسکان یافتند که پس از به قدرت رسیدن، به تصرف شهرهای بین‌النهرین پرداختند. از این اقوام در تاریخ به نام «گوتی» و «کاسی» یاد شده است. لولوبی‌ها یا لولوها که آنان را اجداد لرها نیز شمرده‌اند. در
پایان نامه - مقاله - پروژه
گذشته‌های دور در ذهاب کرمانشاه و شهر زور سلیمانیه زندگی می‌کردند. منطقه کرمانشاهان از دیرباز از لحاظ ارتباطی دارای اهمیت فوق‌العاد ه‌ای بوده است. چنانچه دو راه مهم و پرآوازه (راه شاهی) و (جاده ابریشم) از این سوی می‌گذشته است. پس از اسلام نیز جاده معروف بغداد به خراسان که به راه بزرگ خراسان اشتهار دارد. از این منطقه عبور می‌کرده است، اهمیت این ناحیه به حدی بوده که به دروازه آسیا معروف گردیده است. کانون‌های حکومتی این منطقه در این دوران خصوصیات ویژه‌ای به قرار زیر داشته است:
- قلمرو جغرافیایی آنها با قلمرو واحدهای جغرافیایی یا طبیعی منطبق است.
- در اکثر این قلمروها دو نوع معیشت مبنی بر یکجانشینی و مبتنی بر کوچ‌نشینی همراه و همزمان وجود دارد.
- قدرت حکومتی در این کانون‌های سیاسی غالباً ناشی از غلبه‌ نظامی کوچ‌نشینان و بعضاً ناشی از ائتلاف دو قدرت یکجانشین (مدنی) و کوچ‌نشین (ایلامی) است. نظام اجتماعی – اقتصادی این حکومت‌ها، مبتنی بر زراعت و دامپروری به شکل توأم است.
- در دوران این حکومت‌ها معمولاً تضادی بین این دو نیروی کوچ‌نشین به چشم می‌خورد.
- هر زمان که مردم کوچ‌نشین موفق به ایجاد قدرت بزرگی شوند (بر اثر غلبه نظامی یا ائتلاف سیاسی) کانون حکومت مجاور را ضمیمه خود می‌کنند بی‌آنکه بتوانند استقلال محلی آن را به کلی معدوم کنند.
نقشه شماره۱ : موقعیت استان کرمانشاه درسرزمین جمهوری اسلامی ایران
نقشه شماره ۲ : موقعیت شهرکرمانشاه دراستان کرمانشاه
۱-۷-۱ تاریخچه شهرکرمانشاه
شهر کرمانشاه به روایتی توسط بهرام چهارم که شاه کرمان بوده است ساخته شده است و به همین لحاظ کرمانشاه نام گرفته است که وجه تسمیه این شهر است. کرمانشاه قدمت تاریخی فراوانی دارد و دورانهای تاریخی متعددی را پشت سر نهاده است. اهمیت تاریخی کرمانشاه از سایر شهرهای استان بیشتر است و دارای جاذبه‌های تاریخی مهمی چون بیستون، تاقبستان است. جاذبه‌های تاریخی شهر کرمانشاه علاوه بر دو نقطه یاد شده در بافت تاریخی شهر قرار دارد. از جاذبه‌های قدیمی و تاریخی کرمانشاه می‌توان به بازار شهر اشاره کرد که واجد عناصر تاریخی با ارزشی چون سراها، تیمچه‌ها و راسته‌های متعددی می‌باشد.
۱-۷-۲ بافت قدیم شهرکرمانشاه
از نقطه نظر اجتماعی، فرهنگی ، اقتصادی ، کالبدی ، بافت تاریخی بخش جدایی ناپذیر مجموعه شهر موجود است و بخش چشمگیری از تاریخ شهر در کالبد این بافت تجلی یافته است. این بخش از شهر بیانگر ارزشها ، باورها، هنرها، توان فنی ، توانهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی … نسلهای گذشته شهر کرمانشاه می باشد. ظهور کلی این توان‌ها را می‌توان در« فرهنگ اجتماعی » قدیمی شهر ارزیابی نمود. این فرهنگ در دل خود ساخته ها و یافته هایی داشت که تاریخ شهر حاصل آنست. این تاریخ ، بافت و ابنیه را نیز شامل می شود. بافت قدیمی شهر مرکز اقتصادی وتجمع فعالیت های تجاری , خدماتی و اجتماعی شهر و …) محسوب می‌شود. شهر تاریخی کرمانشاه در دل خود فضاهای کارکردی وسیعی چون: بازار بزرگ شهر , تاریکه بازار ( در محله فیض آباد) و همچنین خیابانهای مدرس و سایر خیابانهای وابسته به آن و محله های قدیمی و معتبر را جای داده است که نقش مهمی در حیات فرهنگی , اجتماعی ، اقتصادی ، تجاری و بازرگانی شهر کرمانشاه درحال حاضر دارند. مردم شهر به لحاظ اقتصادی کاملاً به شهر قدیم کرمانشاه وابسته هستند ، بنابراین از این نظر می توان گفت که شهر کرمانشاه به بافت تاریخی قدیم (فرسوده فعلی) وابسته است. محدوده تاریخی شهر کرمانشاه , هم اکنون هسته مرکزی کالبدی شهر را تشکیل داده است و به لحاظ ساختار شهری به شکل شعاعی و مرکزی با بخش‌های میانی و جدید شهر پیوند دارد. در عصر پهلوی با احداث معابر متقاطع و عریض نظیر خیابانهای مدرس (سپه ) و مطهری (سیروس) ساختار قدیمی شهر دگرگون شد و پیوستگی آن از هم پاشید و این ساختار ارگانیک در شبکه ای از خیابانهای شطرنجی گرفتار شد. علی‌رغم آن از این دوره به بعد دو ساختار قدیمی (محور بازار) و جدید (محور مدرس) در کنار هم فعالیت های اقتصادی و اجتماعی شهر را سازمان داده اند. محور بازار به عنوان هویت تاریخی شهر به حیات اجتماعی و اقتصادی خود ادامه داده و در حال حاضر جایگاه مهمی در روند تحولات شهر دارد و خیابان مدرس نیز قدمتی بیش از پنجاه سال دارد و هم اکنون بخشی از هویت تاریخی شهر محسوب می گردد. نوسازی‌های عصر پهلوی اول و دوم, صرفاً محدود به بدنه خیابانها بود و به عمق محدوده قدیمی شهر راه نیافت. بنابراین توسعه فعالیت های تجاری , خدماتی و کارگاهی کوچک (خدماتی) در اطراف خیابان مدرس در ابعاد منطقه ای, شهری و مرکز شهری , نقش ویژه ای به این خیابان داده
است و از طرفی معضلات فراوانی برای شهر ایجاد نموده است .
۱-۷-۳ ساختار قدیمی شهر
شهر کرمانشاه همچون سایر شهرهای تاریخی ایران دارای ساختار اولیه مشخصی است که منطبق با همان الگوی کهندژ های ادوار میانه است . ارگ حکومتی ، مسجد جامع ، بازار و راه ارتباطی چهار عنصر اصلی این کهندژ هستند . سه عنصر بیرونی این ساختار ربض ، شارسان و کوره ها می باشند .( حبیبی ، سید محسن : ۱۳۸۲)
الف ) مرکز حکومتی
دیرین ترین حکایاتی که از مرکز حکومتی شهر در دست است مربوط به زمان فریدون میرزای فرمانفرما است . ولی به نظر می رسد که سابقه ارک حکومتی کرمانشاه به دوره کریم خان و حتی صفوی بر می گردد .
ب ) مسجد جامع
مسجد جامع کرمانشاه در شمال دارالحکومه قرار داشته است و همانند شهرهای قدیمی در جوار (غرب) آن مدرسه قرار داشته است . این مدرسه در دوره پهلوی اول نوسازی شد و مجموعه مدرسه کزازی را تشکیل داد . پیرامون حیاط مسجد جامع را قبلاً حجره های طلاب تشکیل می داد و طبق معمول حوض وسط حیاط سازمان فضائی مجموعه را کامل می کرد . صحن اصلی بعداً خراب شد و بازسازی آن با مصالح نامرغوب و بدون معماری صحیح انجام گرفت که در شأن این یادمان نبود . متأسفانه مقارن با اواخر جنگ تحمیلی با تخریب مسجد بدون طرح و نقشه و با بهره گرفتن از سازه های نامربوط و قطعات پیش ساخته صحن و شبستان مورد بازسازی قرار گرفت و نماهای بیرونی آن نیز بدون نقشه و با الگوهای ابتدایی نماسازی و توسط معماران و بنایان سنتی اجراء شد . هر چند که مسجد جامع اکنون مصلای شهر کرمانشاه است ، ولی فاقد ارزش های معماری است . بنابراین سازمان میراث فرهنگی استان کرمانشاه اخیراً بدنبال بازسازی هائی که در بافت مرکزی کرمانشاه
انجام گرفته است ، تصمیم گرفته که با تهیه طرح معماری مناسب و با بهره گرفتن از تجارب اساتید معتبر ، این بنای معظم را با معماری ای در شأن آن به جایگاه واقعی خود در مرکز بافت شهر کرمانشاه برگرداند .
د ) بازار کرمانشاه
بازار کرمانشاه در بخش های مختلفی از این گزارش ، از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. گفته شده است که بازار کرمانشاه طویل ترین بازار ایران است که از دروازه تیر فروش ها شروع و در جنوب غرب شهر از دروازه توپخانه و باروت فروش ها خارج می شده است . بازار کرمانشاه در امتداد راه غرب به شرق قرار داشته و تمام ارتباط با عراقین و عتبات از میانه آن می گذشته است . در دو سوی راسته بازار، کاروانسراها و تیمچه ها و سراها قرار دارند و این نشانگر آن است که راه از همین مسیر عبور می کرده است .
می توان ادعا کرد که بازار کرمانشاه بخشی از راه ابریشم بوده است . در زیربناهای بازار کرمانشاه آثار و ابینه ای از ادوار گذشته وجود دارد . ولی نظر به اینکه کاوش ها و تحقیقاتی در این مورد صورت نگرفته در مورد دیرینه باستانی آن نمی توان اظهار نظر کرد . بافت مرکزی کرمانشاه یک مجموعه متعادل است که در گذشته ای نه چندان دور همه عناصر آن با یکدیگر در تعادل و تعامل بوده اند و بازار محور اصلی حیاتی آن را تشکیل می داده است . ولی در ادوار اخیر در بافت شهر دخالت های زیادی صورت گرفته است و حیات بافت به مخاطره افتاده است بخشی از این خطرات متوجه بازار است . با تقویت خیابان مدرس بعنوان محور اقتصادی اصلی و مرکز شهر، موضع اقتصادی بازار تضعیف خواهد شد و کشش اقتصادی پروژه های بزرگ مدرس رونق فعالیت ها را به سوی خود جذب خواهد کرد

ساختاروبافت مرکزی شهر
ساختار مرکز شهر کرمانشاه همانند همه شهرهای قدیمی پس از کهن دژ محلاتی تشکیل داده اند که مرکز را احاطه کرده اند . شبکه های اصلی معابر از مرکز شهر جدا شده و پس از عبور از مرکز هر محله به خارج از شهر امتداد یافته اند . پیرامون شهر هر چند که بارو نداشته است ، ولی هر ورودی دارای دروازه و جمعاً شهر دارای هفت دروازه اصلی بوده است اما بجز شبکه های شعاعی شبکه ای دایره ای مراکز محلات را به یکدیگر مرتبط می کرده است . ترکیب این دو نوع معابر ، شبکه ای تار عنکبوتی یا شعاعی ـ مرکزی را ایجاد کرده که بصورت ارگانیک و نامنظم آمد و رفت بافت را تأمین می کرده اند .
۱-۷-۶ شبکه ارتباطی اولیه
در بافت قدیمی کرمانشاه سه دسته شبکه معابر وجود دارد :
شبکه اولیه و اصلی بافت .
شبکه هائی که در دهه ۱۳۱۰ و در دوره پهلوی اول بر بافت تحمیل شدند .
شبکه های متأخر که در اثر قانون نوسازی و یا بنا به پیشنهاد طرح های شهرسازی ایجاد گردیدند. تعریض خیابان مدرس که هیچگونه تحلیل ترافیکی ای ندارد از جمله شبکه های اخیر می باشد .
اصلی ترین شبکه های بافت را کوچه ها تشکیل داده اند که بسیار نامنظم و فاقد عرض مشخص می باشند . عرض این معابر گاهی به یک متر تقلیل می یابد . بعلت عدم امکان کنترل توپوگرافی در این شبکه ها، بخش هائی از بافت بویژه در دو طرف خیابان حداد عادل کوچه هائی گود افتاده دارند که در بارندگی ها دچار آب گرفتگی می شوند و دیواره بناها تا نیمه رطوبت دارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ق.ظ ]




۱- نگرشهای مثبت شغلی
برنارد[۴۷] (۱۹۸۳) مطرح کرد که خشنودی شغلی تمایل افراد را به مشارکت وایفا نقش در یک نظام مشارکتی افزایش میدهد . حجم بالایی از تحقیقات تجربی نشان میدهند که ارتباط مثبت باثباتی بین خشنودی شغلی ومقیاسهای سنتی عملکرد وجود ندارد (برایفیلد وکراکت[۴۸]،۱۹۵۵) . اما ارگان (۱۹۸۸) مطرح کرده است که ارتباط مثبت وبا ثباتی بین خشنودی شغلی ورفتار مدنی سازمانی وجود دارد . در حقیقت تحقیقات گذشته به طور هماهنگی ارتباط بین نگرشهای مثبت شغلی ورفتار مدنی سازمانی یافتهاند( ارگان،۱۹۸۸) . ارگان برای تبیین این ارتباط از نظریه مبادله اجتماعی استفاده کردند . این نظریه مطرح میکند که وقتی کارکنان از شغلشان خشنودند تمایل پیدا میکنند که به نحوی این خشنودی را جبران کنند که این ممکن است به صورت وابستگی به سازمان .رفتارهایی مانند رفتار مدنی سازمانی بروز کند . با وجود این، تحقیقات اولیه انجام یافته در مورد رفتار مدنی سازمانی نوعآً فرایندهایی را که خشنودی شغلی
پایان نامه - مقاله - پروژه
را به آن مرتبط میسازند مشخص نکردهاند . اما با توسعه تحقیقات جدیدتر در مورد نقش میانجیها مورمن(۱۹۹۳)، وان داین، گراهام ودنیش(۱۹۹۴)، مطرح کردهاند که خشنودی شغلی که در ابعاد مختلف در محل کار رخ میدهد از جمله خشنودی از همکاران، سرپرستان، خشنودی از خود شغل وخشنودی از پاداشهای کوتاه مدت وبلند مدت ارتباط متعهدانه دو طرفه رابالا میبرد و این ارتباط به رابطه قراردادی دوطرفه منجر میگردد که باعث بروز رفتار مدنی سازمانی میگردد .
۲- ارزشهای محلکار
ارزشهای مشترک مؤلفه اساسی رابطه قراردادی است که از ارتباط رسمی وسنتی متفاوت است (بلا[۴۹]،۱۹۶۴) . ارزشهایی که از نظر مردم محترم وغیرقابل مجادله هستند( ماند کیفیت، ابتکار، همکاری ومشارکت وسیع) به راحتی مورد توافق قرار میگیرند واین خود به ارتباط نزدیک، عاطفه مثبت ووابستگی منجر میگردد .(رنیش[۵۰] وهمکاران، ۱۹۹۲) . به عنوان مثال، آرجریس[۵۱] (۱۹۷۳) منافع دوطرفه کارکنان وسازمان را زمانی که ارزشهای سازمانی دربرگیرنده توجه واحترام به کارکنان ونیازهای آنان توصیف کرده است . اگر کارکنان معتقد باشند که سازمانشان به کیفیت تولیدات یا خدمات اهمیت وارزش میدهد آنها به احتمال زیاد نسبت به سازمان وابسته میشوند( رشد ارتباط متعهدانه) ودر نتیجه به رفتارهایی مبادرت میورزند که باعث افزایش کیفیت میشوند . همچنین اگر سازمان به مشارکت ارزش دهد، کارکنان به مشارکت بیشتر روی میآورند در نتیجه به وابستگی بیشتر و انجام رفتار مدنی مشارکت جویانه، مبادرت میورزند . اگر کارکنان باور داشته باشند که سازمان به اختراع وابتکار اهمیت وارزش میدهد، یک تعهد متقابل در آنها نسبت به این مسأله ایجاد میگردد . بنابراین به دنبال اختراع وابتکاریا اندیشههایی در جهت تغییر خط مشی میروند . بنابراین به طور کلی میتوان گفت که اگر اعضاء سازمان به این باور رسیده باشند که ارزشهای مطلوب اجتماعی در فرهنگ سازمانیشان مهم هستند به احتمال زیاد آن را به عنوان یک رابطه متعهدانه ویا رابطه قراردادی در نظر میگیرند ودر نتیجه تمایل آنها را به انجام رفتار مدنی بالا میبرد (آرجریس[۵۲]، ۱۹۷۳).
۳- ویژگیهای شغل
به میزانی که شغل از ساختار لازم برای فراهم آوردن پسخوراند منظم، استقلال ونیز حق کامل کردن تکلیف
برخوردار باشد کارکنان میتوانند رفتارهایشان را مورد ملاحظه قرار دهند وحس افزایش یافتهای از کنترل شخصی را در خود شکل میدهند (گرینبرگر واستراسر[۵۳] ،۱۹۸۶) . کنترل شخصی یک عقیده شخصی است مبنی بر اینکه فرد بتواند به وجودآورنده تغییرات مثبت در محیط باشد . براساس نظریه لالر[۵۴](۱۹۹۲) یک حس فزاینده کنترل، پیوند عاطفی با سازمان را تقویت میکند .
گرینبرگر، استراسر، کامنیگز ودانهام(۱۹۸۹) نشان دادهاند که تقویت حس کنترل شخصی (از قبیل وجود مشاغل مبتنی بر ویژگیهای برانگیزاننده بالا) به نگرشها ورفتارهای مثبت در سازمان منجر میشود . ویژگیهای شغلی برانگیزاننده مانند معنیدار بودن شغل، استقلال و پسخوراند، احتمال انگیزه درونی را بالا نمیبرد(هاکمن و الدهام،۱۹۷۶) . بنابراین ویژگیهای مشخصی از یک شغل میتواند حس مسئولیت و وابستگی به سازمان را بالا ببرد(سالانکیک[۵۵]، ۱۹۷۷) . به عنوان مثال، آگاهی فرد از میزان پیامدها به نتایج مستقلانه منجر به افزایش حسیگانگی با سازمان واین که سازمان بر کاراو حساب میکند میشود . همچنین آگاهی از نتایج (پسخوراند) به احساس قوی از مسئولیت پذیری دو طرفه میگردد واین چیزی است که نوعاً در یک رابطه متعهدانه (رابطه قراردادی) وجود دارد .
کیفیت زندگی کاری چیست؟
در مورد کیفیت زندگی کاری تعاریف زیادی وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره
می شود:
(واکر[۵۶]، ۲۰۰۰؛ به نقل از غفار زاده؛ ۱۳۸۰) می گوید:
«کیفیت زندگی کاری عبارت از میزان توان اعضای یک سازمان کاری در برآورده نمودن نیازهای مهم فردی خود در یک سازمان از طریق تجربیات خود است.»
ای ون سوییچ و مالتسن (۱۹۹۰) معتقدند که هدف کیفیت زندگی کاری، بالا بردن شأن و منزلت کارکنان، نشان دادن تغییرات در فرهنگ سازمانی و بهبود بخشیدن به شرایط جسمی و روحی کارکنان از قبیل فراهم آوردن فرصت های رشد و پیشرفت برای آنان می باشد.
به نظر مولان و شولر[۵۷] (ترجمه طوسی و صائبی ۱۳۸۲) کیفیت زندگی کاری فرایندی است که به وسیله آن همه اعضای سازمان، از راه مجاری ارتباطی باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است، در تصمیم هایی که بر شغل هایشان به خصوص و بر محیط کارشان به طور کلی اثر
می گذارد، به نوعی دخالت می یابند و در نتیجه، مشارکت و خشنودی آن ها از کار بیشتر می شود و فشار عصبی ناشی از کار برایشان کاهش می یابد. در واقع کارکنان احساس مالکیت، خودگردانی، مسئولیت و عزت نفس می کنند.
بنابر نظر دیویس و نیو استورم (ترجمه طوسی، ۱۳۸۲) کیفیت زندگی کاری عبارتست از عکس العمل مردم نسبت به کار، به ویژه پیامدهای فردی ان در ارضای شغلی و سلامت روحی.
کاسیو (۲۰۰۱) به نقل از قاسم زاده (۱۳۸۴) تعریف نسبتاً جامع تری از سایرین ارائه و
می گوید:
«به کیفیت زندگی کاری از دو منظر می توان نگریست، از یک منظر کیفیت زندگی کاری به مجموعه شرایط عینی و واقعی در سازمان نظیر خط مشی های غنی سازی شغلی، دموکراسی سرپرستی، تعهد کاری و ایمنی شرایط کاری گفته می شود و از منظر دیگر کیفیت زندگی کاری از دیدگاه کارکنان مورد بررسی قرار می گیرد و آن عبارت از طرز تلقی و برداشت کارکنان از امنیت، رضایت و امکان رشد و توسعه در درون سازمان است.»
در دیدگاه روسو[۵۸] ( به نقل ازساعتچی،۱۳۸۰) به سطح یا میزان رضایت، انگیزش، درگیری سودمند، تعهد و به کارگیری اثر بخش تجارب افراد در محیط کار، کیفیت زندگی کاری گفته می شود.
ابطحی و کاظمی (۱۳۸۰) نیز حداقل سه استفاده رایج از اصطلاح کیفیت زندگی کاری را بیان می کنند که قبلاً ذکر گردیده است. کیفیت زندگی کاری، یک مجموعه از تکنیک های معین نیست بلکه بیشتر به عنوان روشی است که در جستجوی بهبود شرایط کلی محیط کار در کل سازمان و یا در واحدهای فرعی آن می باشد. تعریف اولیه کیفیت زندگی کاری ناظر بر عکس العمل فرد نسبت به کار و پیامدهای حاصل از آن، با تکیه بر نتایج فردی بود. (رضایت از کار) ولی به تدریج به عنوان روش ها، رهیافت ها و تکنولوژی بهبود و ارتقای شرایط محیط کار و هر آنچه در محیط کار نقش داشته و بر مطلوبیت افراد اثر وجود دارد را در بر می گیرد (گوهری، ۱۳۷۶).
معدنی پور (۱۳۸۱) تعاریف مختلف ارائه شده از کیفیت زندگی کاری خلاصه و دسته بندی کرده است که چند مورد از آن ذکر می گردد:
تعریف اولکیفیت زندگی کاری عبارت است از عکس العمل کارکنان نسبت به کار، به ویژه پیامدهای فردی آن در ارضای شغلی و سلامت روحی. با بهره گرفتن از این تعریف، کیفیت زندگی کاری بر پیامدهای شخصی، تجربه کاری و چگونگی بهبود کار در راستای رفع نیاز فرد تأکید دارد.
تعریف دوم: دومین تعریفی که از کیفیت زندگی کاری ارائه شده، آن را به عنوان روش یا نحوه انجام کار بیان کرده است، مانند غنی سازی شغلی، گروه های کاری خودگردان.
تعریف سوم: در سومین تعریف از کیفیت زندگی کاری، آن را میزان توانایی کارکنان در ارضای نیازهای مهم شغلی با بهره گرفتن از تجربیاتی که در سازمان کسب شده، دانسته اند. در این تعریف به شدت بر ایجاد محیطی که منجر به ارضای نیاز افراد شود تأکید گردیده است.
تعریف چهارمکیفیت زندگی کاری فرایندی است که به وسیله آن همه اعضای سازمان از راه مجاری ارتباطی باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است، در تصمیم هایی که بر شغلشان بطور خاص و بر محیط کارشان بطور عام اثر می گذارد، به نوعی دخالت می یابند و در نتیجه مشارکت و رضایت شغلی آن ها بیشتر می شود و فشار عصبی ناشی از کار برایشان کاهش
می یابد.
تعریف پنجمکیفیت زندگی کاری فرایندی است که در اجرای آن کارکنان و اعضای سازمان می توانند در تصمیم گیری های مربوط به طراحی مشاغلی که تشکیل شدهنده بخشی از زندگی کاری آنان است، مشارکت فعال داشته باشند.
در یک تعریف کلی می توان گفت که کیفیت زندگی کاری به معنی تصور ذهنی و درک و برداشت کارکنان یک سازمان از مطلوبیت فیزیکی و روانی محیط کار خود است که طبعاً با توجه به تعریف ارائه شده در هر جامعه یا در هر منطقه از یک کشور، بویژه مناطق مختلف کشور خودمان که دارای خرده فرهنگ های گوناگون با تصورات ذهنی درباره زندگی و کار است، شاخص های
اندازه گیری زندگی کاری متفاوت خواهد بود. با وجود وجه تمایزات برداشت ها از کیفیت زندگی کاری، تحقیقات انجام شده نشان می دهد که بعضی از شاخص ها در اغلب جوامع مشترک هستند (سیاحی، ۱۳۷۷)
تاریخچه کیفیت زندگی کاری
«کیفیت زندگی کاری» ابتدا در اروپا طی دهه پنجاه (۱۹۵۴-۱۹۵۰) ابداع شده و بر این اساس اریک تریست[۵۹] و همکارانش در دانشگاه تاویستاک[۶۰] لندن چگونگی رابطه بین بعد انسانی و بعد فنی سازمان ها را بررسی و ارزیابی کردند، که باعث به وجود آمدن سیستم های تفکیکی – اجتماعی مربوط به طراحی شغل گردید. متخصصان اولیه (Q. W. L) در برتانیا، ایرلند، نروژ و سوئد طراحی شغلی را برای هر چه بهتر و هماهنگ و منسجم کردن کارکنان و تکنولوژی ایجاد کردند. بتدریج دامنه آن از مشاغل انفرادی فراتر رفته و اشکال گروهی کار و مشخصات محیط کار مؤثر بر رضایتمندی و بهره وری کارکنان از قبیل سیستم پاداش دهی (نحوه پرداخت مؤثر حقوق و دستمزد)، جریان کار، سبک های مدیریتی و محیط فیزیکی را نیز در بر گرفت.
مسائل اقتصادی و منابع انسانی که کشورهای غربی و صنعتی طی دهه های (۱۹۸۹-۱۹۸۰) با آن ها روبرو بودند، هر چه بیشتر لزوم توجه و اهمیت به کارایی سازمان را تصریح کرد. اخیراً
شیوه های کیفیت زندگی کاری به قدری اهمیت یافته که در این مورد کنفرانس های بین الملی برای تخصصی کردن گروه های ائتلافی از بین اتحادیه کارگری و مدیریت برگزار و در آن ها از ایده های برنامه کیفیت زندگی کاری در مورد مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها، مدیریت مشارکتی و دموکراسی صنعتی حمایت شده است (سیاحی، ۱۳۷۷). به مرور برنامه های زندگی کاری از محدوده صنایع خارج و به مشاغل خدماتی نیز راه پیدا کرد. ابطحی و کاظمی (۱۳۸۰) در این مورد می نویسد:
«مشهورترین تلاش های کیفیت زندگی کاری در زمینه تولید ایجاد شده، اما در
سال های اخیر برنامه های کیفیت زندگی کاری به بخش های غیر تولیدی نیز راه یافته است. در میان انواع سازمان هایی که این گونه برنامه ها را پذیرفته اند، از مدارس، بیمارستان ها، فروشگاه های زنجیره ای و مؤسسات عالی می توان نام برد.»

فرجوند (۱۳۷۶) درباره تاریخچه کیفیت زندگی کاری بیان کرده است که قبل از انقلاب صنعتی کارگران همیشه مانند برده های قرون وسطی تحت سلطه و استثمار کلان زمین داران قرار داشتند و آن ها به خاطر شاق بودن محیط کار و فقدان تسهیلات لازم از بام تا شام کار می کردند و در صورتیکه خواستار احقاق حقوق حقه خود بودند مورد تنبیه و شکنجه بدنی قرار می گرفتند. این وضع تا اوایل قرن نوزدهم ادامه داشت. در آغاز ماشینی شدن صنعت نیز وضع بهتر از این نبود. تولید به شکلی نامناسب انجام می شد و به منظورهای مختلف صورت می گرفت. عنان اختیار در دست اشخاص نامناسب قرار داشت که فاقد اطلاعات و صلاحیت اداره بودند. انقلاب صنعتی تار و پود زندگی کهنه را در هم نورید ولی چندان گامی در جهت آزادی کارگران برنداشت زیرا همه در حالی که انتظار داشتند انسان از قید انسان رهایی یابد، دریافتند که استثمار از بین نرفته بلکه شکل آن عوض شده است. نظام کشاورزی از پیش ساقط شده بود و نظام جدید به عنوان مالکیت صنعتی که به جای استثمار در آوردن کشاورزان، کارگران کارخانجات را استثمار می نمود، جانشین آن شد. در این زمان زندگی کاری از کیفیت خوبی برخوردار نبود. انضباطی که در کارهای صنعتی اولیه اعمال می شد، شباهت زیادی به انضباط زندان ها داشت. اکثر اطفال خردسال با بی تفاوتی و بی رحمی مدیران رو به رو بودند و در طول ساعات طولانی کار از به خواب رفتن آن ها جلوگیری می شدو فضای زندگی کاری از شقاوت اشباع شده بود. زنان، مردان و اطفال بر اثر تحمل فجایع ثروتمندان بطور کلی از رشد طبیعی باز می ماندند. این موجودات بینوا محکوم به ساعت ها کار مداوم و متوالی در روز و شب بودند و گویا مدت آن را پایانی نبود. آن ها در بدترین شرایط زندگی، بدون رعایت اصول بهداشتی کار فعالیت می نمودند و با آنان کمترین رفتاری که شایسته مقام یک موجود ساده بشری است نمی شد و از وجود آنان به عنوان ابزار پول سازی بهره برداری می گردید. شاید بتوان
رابرت[۶۱] اون را که به عنوان پیشرو و مبشر نهضت تعاونی و نهضت های کارگری می نشاسند، به عنوان پیشرو نهضت کیفیت زندگی کاری نیز قلمداد نمود. وی به عنوان یک ثروتمند و کارخانه دار می گفت:
«من می توانم بدون این که با کارگران خود بدرفتاری کنم، کسب درآمد نمایم، به
آن ها حقوق و دستمزد کافی بپردازم، ساعات کار معینی برای آن ها در نظر گیرم و با آن ها به گونه ای که هستند مثل انسان، رفتار نمایم.»

او برای اولین بار به کارگران خود به چشم مولدین ثروت و نیروی انسانی تولید نگریست. اون در یافته بود که ایام کودکی انسان تنها دوره ای است که شخصیت آدمی را شکل می دهد و حوادثی که در این مرحله از زندگی شخص رخ می دهد، بطور ویژه ای در ساختمان روحی و معنوی او اثر می گذارد و این آثار برای سال های متمادی باقی می ماند. بنابراین اعتقادات، اون برای تحصیل فرزندان کارگران کارخانه خود مبادرت به ایجاد مدرسه نمود و از استخدام کارگران کمتر از ۱۱ سال امتناع ورزید (فرجوند ۱۳۷۶).
دو مرحله مشخص در زمینه فعالیت های مربوط به کیفیت زندگی کاری قابل ملاحظه
می باشند:
مرحله اولدر طی دوره های بین ۱۹۷۴-۱۹۶۹ واقع شده زمانی که گروه وسعی از محققین، دانش پژوهان، رهبران اتحادیه ها و سران دولتی به چگونگی نفوذ بر کیفیت تجربیات شغلی یک فرد علاقمند شدند. اساساً می توان گفت نهضت کیفیت زندگی کاری از این باور سرچشمه می گیرد که لازم است تجربیات کاری علیه کارکنان بهبود یابد. دلایل متعددی در مورد علت بروز این علاقمندی در آن زمان وجود دارد. در میان دولتمردان آمریکا علایقی در خصوص این موضوع که استخدام بر بهداشت فیزیکی وروانی و رضایت شغلی کارکنان تأثیر می گذارد، به گونه ای فزاینده در حال رشد بود و مطالبی نیز در مورد نوآوری های اروپایی ها در زمینه ی گروه های کاری خودگردان به گوش می خورد (علامه، ۱۳۷۸). یکی از پژوهشگران در مورد سرچشمه های نهضت کیفیت کاری
می نویسد:
«یک سلسله بررسی های نگرش ملی که در دانشگاه میشیگان در بین سال های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ انجام گرفت توجهات را به سوی آن چه که «کیفیت استخدام» یا «تأثیر مجموع تجربیات شغلی بر فرد» نامیده شده بود، معطوف کرد. در دهه ی ۱۹۷۰ مدیریت بسیاری از شرکت های پیشرو تا حدی به موضوع کیفیت زندگی کاری علاقمند شدند که پروژه های جامعی را جهت بهبود بهره وری نیروی کار خود، اثربخشی سازمانی و کیفیت زندگی کاری راه اندازی کردند. این شور و هیجان اولیه در اواسط دهه ی ۱۹۷۰ استمرار داشت تا این که هم زمان با این که موضوعات دیگری که عمدتاً تورم و هزینه های انرژی بودند، توجه عمومی را به سوی خود جلب کرد در اواخر دهه ی ۱۹۷۰ فروکش کرد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ق.ظ ]




بولینگر[۵۲] و همکاران (۲۰۱۰) در مدلی پیشرفت روش‌های وب برای آسان‌سازی فعالیت‌های محققین در سطوح مختلف را، مطابق شکل ۲-۴ نشان می‌دهند. در لایه اول به محققین امکان داده‌ می‌شود به مقادیر زیادی اطلاعات و دانش از منابع مختلف دسترسی داشته‌باشند. (مانند پایگاه‌های علمی و موتورهای جستجو) اما دیدگاه اجتماعی کمتری را در بر می‌گیرد. تکنیک‌های لایه دوم به محققین اجازه می‌دهد موضوعات مرتبط با تحقیق خود را به اشتراک بگذارند. مانند مقاله‌های تحقیقاتی، گزارش‌های پیشرفت، پروپوزال و … تکنیک‌های این سطح روی به اشتراک‌گذاری و تبادل موضوعات مرتبط با تحقیق تمرکز دارند. (متمرکز بر محتوا) و تعداد کمی از آن‌ ها ارتباط مستقیم با محققان را شامل می‌شود. تکنیک‌های لایه سوم پایگاهی برای محققان فراهم می‌کند که اجازه می‌دهد پروفایل خود را نشان داده و با دیگر محققین که به آن علاقه نشان می‌دهند ارتباط برقرار کنند. تکنیک‌های این لایه مبتنی برکاربر هستند که در آن‌ ها محققین می‌توانند به طور مستقیم با یکدیگر در ارتباط باشند.
دانلود پروژه
شکل ۲-۴- روند تکامل خدمات اینترنتی برای محققان (منبع: بولینگر و همکاران، ۲۰۱۰)
به طور کلی می‌توان گفت محققان از ابزارهای رسانه‌های اجتماعی برای مباحثه در مسائل مرتبط با ۶ موضوع استفاده می‌کنند (مینوچا و پتر، ۲۰۱۲):
گفتگوی رسمی با همکاران
تعاملات غیررسمی با سرپرستان، همکاران و جوامع تحقیقی
نوشتن مطلب
فضای انعکاس نظر
درگیرشدن با جوامع بزرگ‌تر
به‌روز نگهداشتن خود
مزایای شبکه های اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی
شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی به دانشجویان و اساتید، فارغ التحصیلان، چه در داخل و چه خارج مؤسسه فعلی خود امکان برقراری ارتباط می‌دهند. محققان شبکه‌های اجتماعی را به خاطر توانایی آن‌ ها در جذب، انگیزه‌بخشی و درگیرکردن دانشجویان در رفتارهای ارتباطی معنادار، تبادل محتوا و ایجاد همکاری تحسین می‌کنند (میلز، ۲۰۱۱).
از عمده مزایای استفاده از شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی توسط محققان و اساتید دانشگاه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره‌کرد:
انعطاف‌پذیری
انعطاف‌پذیری به معنای پیش‌بینی‌کردن و پاسخ د‌ادن به نیازهای مدام درحال‌تغییر مخاطبان، محققان، یادگیرندگان و اجتماعات است. این شبکه‌های اجتماعی به کاربران خود درباره نوع، مکان، زمان و چگونگی یادگیری و تحقیق حق انتخاب می‌دهند. این سایت‌ها از انواع مختلف یادگیری الکترونیکی پشتیبانی می‌کنند. انعطاف‌پذیری یکی از جذاب‌ترین عناصر یادگیری برخط در شبکه‌های اجتماعی است. رویکردهای ترکیبی که آموزش رودررو و برخط را در بر دارند، به آموزش برخط انحصاری ارجحیت دارند. کلاس‌های رو در رو در تحریک سطوح بالای احساس یادگیری محتمل‌ترند اما راحتی و انعطاف‌پذیری اجزای برخط می‌تواند به افراد برای تکمیل وظایف آموزشی انگیزه دهد (زیدیه، ۲۰۱۲).
تکرار پذیری
این خاصیتی‌ست که روش‌های سنتی آموزشی ندارند. شبکه‌های اجتماعی مجازی با داشتن این امکان اجازه می‌دهند افراد اطلاعات مورد نیاز خود را به‌سرعت یا در زمان دیگری استفاده کنند (زیدیه، ۲۰۱۲).
راحتی و در دسترس‌بودن
شبکه ‌اجتماعی در امکان دسترسی، بازبینی، به‌روز‌ رسانی و ویرایش نیازهای ‌یادگیری، در هر زمان و مکانی سریع و آسان است (چونگ، ۲۰۰۲). علاوه بر این شبکه ‌اجتماعی به کاهش میزان استرس و افزایش رضایتمندی کمک می‌کند و به هرکس اجازه می‌دهد با سرعت خود پیش برود. هر زمان می‌توان در بحث‌ها شرکت ‌کرد یا با افراد دیگر ملاقات کرد (زیدیه، ۲۰۱۲).
دیگر مزایا نیز شامل موارد زیر می‌شود: (هیلتز و تروف، ۲۰۰۵؛ لیپکا۲۰۰۷؛ رزول،۲۰۰۸؛ عقیلی و جعفری،۱۳۹۲)
کمک به دریافت اطلاعات جدید و علمی
حفظ ارتباطات علمی قبلی و ایجاد ارتباطات جدید در سراسر دنیا
افزایش همکاری در خصوص موضوعات علمی و پژوهشی
بالارفتن تعداد ارجاعات به مقالات پژوهشی
ارتقاء رتبه علمی محققان
دسترسی آسان به مقالات از طریق موتورهای جستجو و امکان جستجوی راحت‌تر آنها
حمایت از تحقیق و توسعه[۵۳] .
ترویج انباشتگی سرمایه ‌اجتماعی
افزایش انگیزه یادگیری
تبدیل اساتید و معلمان به مشاورانی بهتر
جاافتادن جانشینی روش‌های آموزش از راه دور
جلوگیری اختلاط مرزهای زندگی شخصی و حرفه‌ای با حضور در شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی اختصاصی
توسعه مشارکت‌های اجتماعی
افزایش قدرت تحلیل و تقویت روحیه انتقادی
معایب شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی
چالش‌های موجود در خصوص شبکه‌های اجتماعی در آموزش را می‌توان به اختصار چنین بیان کرد:
حریم شخصی محقق
یکی از مهمترین نگرانی‌های کاربرانی که در این سایت‌ها ثبت‌نام می‌کنند موضوع حریم شخصی‌ است. اطلاعاتی که کاربران در شبکه‌های اجتماعی قرار می‌دهند چقدر خصوصی‌است؟ چه کسانی به اطلاعات آن‌ ها دسترسی خواهند ‌داشت؟ و از این اطلاعات به چه منظوری استفاده می‌شود؟ مسئولیت شناساندن حقوق حریم ‌شخصی به کاربران با چه کسی‌ است؟ این سوالات را همه از خود می‌پرسند. موضوع حریم شخصی یکی از موانعی است که در بحث کاربرد شبکه‌های اجتماعی در امر آموزش و پژوهش وجود دارد (زیدیه، ۲۰۱۲).
دوستی واقعی
از طریق شبکه‌های اجتماعی، یک فرد دوستان زیادی دارد اما کیفیت و میزان صمیمیت این نوع دوستی‌ها همیشه صحیح نیست. از طرف دیگر، داده‌های این شبکه‌های مجازی برای یک فرد همیشه ۱۰۰% صادقانه و قابل استناد نیست و اطلاعات شخصی مانند سن و محل‌زندگی توسط این سایت‌ها تایید نمی‌شوند. وقتی سایت‌ها فرصتی برای هر فرد ایجاد می‌کنند تا تصویر شخصی مثبت از خود ارائه دهند، به همان مقدار پتانسیل استفاده نادرست از این فضای باز وجود دارد. بنابراین، داشتن دوستان زیاد از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌تواند بیشتر از مفید، مضر باشد. این امر نیز می‌تواند استفاده شبکه‌های اجتماعی در آموزش و پژوهش را تحت ‌تأثیر قرار دهد.
زمان‌بر بودن
در مطالعه‌ای که توسط سایت آزوریم[۵۴] انجام شد میزان زمانی که توسط هر فرد با افراد دیگر به طور برخط سپری می‌شود را نشان داد. این زمان می‌تواند روی سلامتی افراد اثر بگذارد، زیرا گذراندن زمان زیاد برای جستجو در این سایت‌ها می‌تواند بر ژن‌های بدن انسان تأثیر بگذارد و سطح ایمنی و هورمون‌های بدن و عملکرد عروق بدن را تحت‌تأثیر قراردهد. علاوه بر این، استفاده از شبکه‌های اجتماعی در امر پژوهش به دلیل نشستن زیاد در مقابل کامپیوتر می‌تواند کمی کسل‌کننده باشد، به ویژه اگر هیچ‌گونه تصویر و صدایی در کار نباشد (رزول،۲۰۰۸).
عدم برقراری ارتباط به شکل صحیح
در ارتباطات اینترنتی نمی‌توان موقعیت‌های شفاف‌سازی و توضیح دادن که در تعامل رو در رو اتفاق می‌افتد را داشت. بعضی افراد در بیان دیدگاه‌ها و افکار خود به صورت نوشتاری مشکل دارند، همچنین بیشتر افراد ترجیح می‌دهند افکار و نظراتشان را به صورت زبانی بیان کنند، روشی که سالیان سال از آن استفاده کرده‌اند، درحالی‌که کاربران اینترنتی برای بیان آزادانه عقاید خود، باید مهارت‌های نوشتاری کسب کنند. ارتباطات رو در رو به افراد اجازه می‌دهد تا نشانه‌های فیزیکی مانند تن‌صدا و زبان بدن دیده و فهمیده شود، اما در محیط‌های برخط این مزیت وجود ندارد.
هرچند در کنار نقاط مثبت شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی، تصور پیامدهای منفی آن‌ ها و چالش‌هایی که ایجاد می‌کنند دور از ذهن نیست، اما نباید با بدگمانی و برخورد انفعالی از نتایج مثبت آن جلوگیری کرد. بلکه می‌توان با فرهنگ‌سازی مناسب و نظارت کارشناسانه و مستمر بر فضای مجازی و آموزش‌های صحیح از مزایای این فناوری به بهترین نحو استفاده کرد.
معرفی شبکه‌های اجتماعی علمی و پژوهشی مجازی
آکادمیا[۵۵]
سایت آکادمیا یک پایگاه برخط برای دانشگاهیان است تا آنان مقالات پژوهشی خود را به اشتراک بگذارند، دیگر دانشگاهیان را با علاقمندی یکسان دنبال کنند و آمار انتشارات هرکس را در پروفایلش ببینند. نتایج پژوهش مینوچا و پتر(۲۰۱۲) نشا‌ن‌می‌دهد که محققان، زندگی شخصی و حرفه‌ای خود را در رسانه‌های اجتماعی متمایز می‌کنند، به‌طوریکه درخواست همتایان حرفه‌ای خود جهت برقراری ارتباط در محیط‌هایی مانند فیس‌بوک را ردکرده یا نادیده می‌گیرند و به جای آن از شبکه‌های‌اجتماعی مانند آکادمیا جهت برقراری ارتباط با آن‌ ها استفاده ‌می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ق.ظ ]