کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


آخرین مطالب


 



R2=90/0 F-statistic=938/38 Durbin-watson=521/1

 

 

 

منبع: یافته های پژوهش
نتایج برآوردها به تفکیک متغیرهای موجود در مدل بررسی می شود.
EPit: متغیر وابسته مورد استفاده در مدل، بهره وری انرژی میباشد.
Efficiency بهره وری
KL1:لگاریتم نسبت سرمایه به نیروی کار ساده میباشد. به طوری که ملاحظه می گردد تاثیرنسبت سرمایه به نیروی کار بر بهره وری انرژی مثبت ولی از نظر آماری معنادار نیست. لذا به نظر می رسد علی رغم مثبت بودن رابطه و قابل تایید بودن از نظر تئوریکی، تأثیر محکم و قابل لمسی بر بهره وری انرژی ندارد.
X2:منظورلگاریتم صادرات کارگاههای نهگانه صنعتی میباشد. مطابق با بررسی انجام شده این متغیر در سطح اطمینان۹۵% تأثیر مثبتی بر بهره وری انرژی دارد. به طوری که یک درصد افزایش صادرات کارگاه های نه گانه صنعتی منجر به (۰٫۰۰۹) درصد افزایش دربهره وری انرژی در دوره مورد بررسی شده است.
آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها
L2:لگاریتم نیروی کار ماهر میباشد.به طوری که ملاحظه می گردد بین نیروی کارماهر، به عنوان یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر بهره وری انرژی، رابطه ای منفی و معنی دار در سطح خطای ۱۰% وجود دارد.که می تواند به علت عدم وجود قیمت های نسبی واقعی نیروی کار به سرمایه در ایران باشد.
MCG:لگاریتم واردات کالاهای سرمایهای است.اثر منفی واردات کالاهای سرمایهای (خرید یا تحصیل اموال سرمایهای خارجی) بر شاخص بهره وری انرژی صنایع در ایران می‌تواند به علت قید فن‌آوری باشد که البته از لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد.
OPENشاخصی برای درجه باز بودن است.برای بررسی آزاد سازی تجاری روی بهره وری انرژی از نسبت مجموع صادرات و واردات بر ارزش افزوده زیر بخش های صنعتی استفاده شده است که در این حالت، اثر منفی این شاخص روی بهره وری انرژی صنایع در سطح معنی داری بالایی تایید می شود. ولی مقدارش اندک است. این نتیجه حاصله دیدگاه طرفداران سیاست های آزاد سازی را مبنی بر اینکه این سیاستها بدون هیچ گونه پیش شرطی، رشد بهره وری را افزایش می دهد، تایید نمی کند. این می تواند از این دلیل ناشی شود که آزادسازی تجاری سبب افزایش واردات کالاهای صنعتی شده به جای تولید شده و در نتیجه بهره وری انرژی را کاهش می دهد.
RERنرخ موثر واقعی ارز میباشد. همانطور که ملاحظه می شودنرخ موثر واقعی ارز، به عنوان یکی از متغیرهای تاثیرگذار،اثر منفی و معنی داری بر بهره وری انرژی دارد. بدین صورت که وقتی نرخ ارز افزایش می یابد قیمت واردات از جمله واردات کالاهای صنعتی ارزان شده و شرکت ها به جای تولید از این راهکار استفاده می نمایند بنابراین افزایش نرخ ارز از این کانال تولیدات صنعتی و ارزش افزوده فعالیت های کارگاه ها و در نتیجه بهره وری انرژی کاهش می دهد.
۴-۳-۳-۲- مرحله دوم برآورد(برآوردی جدید از الگو)
در این مرحله الگوی (۳-۱) با جایگذاری KL2وL1به ترتیب لگاریتم نسبت سرمایه به نیروی کار ماهر و لگاریتم نیروی کار ساده به جای KL1 لگاریتم نسبت سرمایه به نیروی کار ساده و L2نیروی کار ماهر دوباره برآورد شده است.
همانند قبل ابتدا دو آزمون F لیمر و آزمون هاسمن برای تعیین نحوه صحیح برآورد مدل انجام گرفته است. با توجه به آماره های F حاصل فرض صفر در سطح خطای ۱ درصد و کمتر رد می شود؛ بنابراین می توان جهت برآورد از روش داده های تابلویی استفاده کرد.
جدول(۴-۵): آماره F لیمر(مرحله دوم برآورد)

 

 

Prob.

 

F

 

 

 

۰۰۰/۰

 

۳۸۴/۱۶

 

 

 

منبع: یافته های پژوهش
با توجه به نتایج آزمون هاسمن در جدول (۴-۶)، فرضیه صفر مبنی بر وجود اثرات تصادفی رد می شود، بنابراین لازم است که مدل به صورت اثرات ثابت برآورد شود.
جدول (۴-۶): نتیجه آزمون هاسمن(مرحله دوم برآورد)

 

 

Prob.

 

 

 

 

 

۰۰۰۰/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-22] [ 01:21:00 ب.ظ ]




مولفه افقی: در خدمت همنوعان و موجودات دیگر بودن.
۲-۱-۷ تعاریف هوش معنوی
هوش معنوی مجموعه ای از قابلیت های سازگارانه ذهنی است که بر اساس جنبه های غیرمادی و متعالی واقعیت قرار گرفته؛ به خصوص آن جنبه هایی که مرتبط با طبیعت وجودی فرد، معنی سازی فردی، تعالی و حالات مبسوط هوشیاری است. این فرآیندها نقشی سازگارانه در تسهیل معنی سازی فردی، حل مسئله، و استدلال انتزاعی دارند (کینگ[۱۸]، ۲۰۰۸).

امرم[۱۹] (۲۰۰۵) هوش معنوی را شامل داشتن حس معنا و داشتن ماموریت در زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متعادل از ارزش ها و معتقد به بهتر شدن دنیا می داند. وی همچنین هوش معنوی را توانایی کاربرد و بروز ارزش های معنوی می داند به نحوی که باعث ارتقاء عملکرد روزانه و سلامت جسمی و روحی فرد شوند.
سانتوس[۲۰] (۲۰۰۶) معتقد است هوش معنوی مرتبط با آفریننده جهان است. وی این هوش را توانایی شناخت اصول زندگی، قوانین طبیعی و معنوی و بنا نهادن زندگی بر اساس این قوانین می داند.
سیسک[۲۱] (۲۰۰۸) هوش معنوی را توانایی کاربرد رویکرد چند حسی در حل مسئله و یادگیری همراه با گوش سپردن به ندای درون معرفی می کند. به عبارت دیگر، هوش معنوی خودآگاهی عمیقی است که فرد بیشتر از جنبه های درونی اش آگاه شده و آنها را درک می کند به گونه ای که بشر در این حالت تنها جسم نبوده بلکه مجموعه ای از فکر، روح و بدن است.
نوبل[۲۲] (۲۰۰۱) هوش معنوی را پتانسیل ذاتی و استعدادهای درونی در بشر توصیف می کند و آن را بیانگر عملکرد ذهنی انسان می داند چون ما انسان ها با کمک هوش معنوی به مسائل مربوط به هستی می اندیشیم تا ارتباطات درونی آن ها را بیابیم.
هوش معنوی هوشی است که ما را قادر می سازد تا به حل مسائل معنایی و ارزشی خود بپردازیم و همچنین هوشی است که می توانیم اعمال و زندگی خویش را به وسیله آن در بافتی وسیع تر، غنی تر و بامعناتر قرار دهیم (زهر و مارشال، ۲۰۰۰).
هوش معنوی قابلیتی است که باعث می شود فرد از طریق امکانات و توانمندی های معنوی خود، مباحث علمی و معنوی مربوط به هستی را به گونه ای بهتر بشناسد و معنای آن را درک کند (نازل، ۲۰۰۴).
وگان[۲۳] (۲۰۰۱) هوش معنوی را به عنوان فهم عمیق سوالات معنوی و بصیرت همراه با سطوح چندگانه هوشیاری می داند.
ویگلزروث[۲۴] (۲۰۰۴) هوش معنوی را معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی، و توانایی به دست آوردن قدرتی تعریف می کند که ما را برای رسیدن به رویاهایمان یاری می دهد.
ولمن[۲۵] (۲۰۰۱) هوش معنوی را قابلیت پاسخ به سوالات در مورد معنای زندگی و ارتباط و اتصال بین هر یک از ما و جهانی می داند که در آن زندگی می کنیم.
ایمونز[۲۶] (۲۰۰۰) هوش معنوی را کاربرد سازگارانه اطلاعات معنوی در تسهیل حل مسائل روزانه و هدف یابی و دست یابی به آنها می داند.
هوش معنوی همان توانایی است که به ما قدرت می دهد در راستای تحقق رویاهایمان تلاش و کوشش نماییم. این هوش زمینه ای برای چیزهایی است که به آن ها معتقدیم و در واقع نقش باورها و هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی دارد که ما بر عهده می گیریم (ابراهیمی، ۱۳۸۶).
۲-۱-۸ ابعاد هوش معنوی
یکی از محققینی که سعی در معرفی هوش معنوی داشته، رابرت ایمونز است. او عقیده دارد تعابیر و معانی مختلف معنویت و مذهبی بودن، سبب تمرکز تحقیقات بر روی معنای معنویت شده است. همزمان روندهای جدیدی در روانشناسی دین ظهور کرده که به واسطه آن ها اقداماتی اثر گذار ولی غیرمنسجم صورت گرفته است به طوری که باورها، نوعی تعهد معنوی قلمداد می شوند که مرتبط با موفقیت در زندگی روزمره (برای مثال سلامت فیزیکی و روانی و نیز موفقیت در زندگی زناشویی) می باشند. ایمونز بر این عقیده بود که در چنین شرایطی وجود مفهومی که این پتانسیل را داشته باشد بسیار مهم است و آن مفهوم، همان هوش معنوی می باشد (ایمونز، ۲۰۰۰).
او معتقد است اگر معنویت را به عنوان مجموعه ای از توانایی ها و قابلیت ها که افراد را در حل مشکلات و کسب اهداف خود توانمند می سازد تعریف کنیم، آن گاه می توانیم موجودیت هوش معنوی را نیز در نظر گرفته و مورد بررسی قرار دهیم (ایمونز، ۲۰۰۰).
به طور کلی ایمونز هوش معنوی را متشکل از پنج بعد یا توانایی مختلف می داند. به نظر او حداقل پنج توانایی معرف هوش معنوی هستند که در اغلب فرهنگ ها مورد ستایش قرار گرفته اند به گونه ای که برخی فرهنگ ها برای این مهارت ها اولویت بیشتری قایل شده اند. دلیل خاصی درباره این که این توانایی ها پنج مورد هستند وجود ندارد ضمن این که هیچ ترتیب خاصی برای قرار گرفتن آن ها متصور نیست. این پنج بعد یا توانایی عبارتند از:

 

    1. قابلیت تعالی فیزیکی و مادی: ظرفیت انسان برای ورود به سطوح نامتعارف و متعالی هوشیاری و نیز بالاتر رفتن یا فراتر رفتن از محدودیت های عادی و جسمی

 

    1. توانایی ورود به سطح معنوی بالاتر: آگاهی از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت می کند و در آن همه مرزها ناپدید شده و همه چیز در یک کل واحد یگانه می گردد.

 

    1. توانایی یافتن تقدس در فعالیت ها، رویدادها و روابط روزمره: تشخیص حضور الهی در فعالیت های عادی. برای مثال ایمونز و چونگ (۱۹۹۸) نشان دادند که تلاش های فردی روزمره را می توان از طریق فرایند تقدیس به اموری معنوی تبدیل کرد.

 

    1. توانایی به کارگیری منابع معنوی برای حل مسائل زندگی: افرادی که ذاتا مذهبی هستند راحت تر می توانند با استرس ها برخورد کنند. این افراد بیش از سایرین در بحران های روحی و مشکلات معنایی راهی برای یاد گرفتن می یابند و از طریق این مشکلات رشد می کنند.

 

    1. توانایی انجام رفتار فاضلانه: منظور رفتارهای درست و پسندیده ای همچون بخشش، نشان دادن سخاوت، انسانیت، شفقت، عشق ایثار گرایانه و … است که از زمان های گذشته تاکنون پسندیده انگاشته شده اند.

 

ایمونز اظهار می دارد که خود کنترلی هسته اصلی تمام این رفتارهای فاضلانه است و برای موفقیت در تمامی حوزه های زندگی ضروری است. ضمنا خود کنترلی نیز در مقابل هفت گناه کبیره قرار می گیرد که عبارتند از:
شکم پرستی، تنبلی، غرور، خشم، حرص، شهوت، و حسد.
ایمونز عقیده دارد که شناسایی این پنج بعد اولین گام طراحی ساختار هوش معنوی است. این که ویژگی های فوق پنج مورد هستند یا کمتر و یا بیشتر، هنوز قطعی نشده و در مراحل اولیه توسعه این مفهوم، به کارگیری رویکرد مفهومی بسیار مناسب تر به نظر می رسد (ایمونز، ۲۰۰۰، به نقل از واثق، ۱۳۸۹).
۲-۱-۹ مولفه های هوش معنوی از دیدگاه های مختلف
ادواردز[۲۷] معتقد است که داشتن هوش معنوی بالا با داشتن اطلاعاتی در مورد هوش معنوی متفاوت است. این تمایز فاصله میان دانش عملی و دانش نظری را نشان می دهد. لذا نباید داشتن دانش وسیع در مورد مسائل معنوی و تمرین های مربوط به آن را هم ردیف دستیابی به هوش معنوی از طریق عبادت و تعمق برای حل مسائل اخلاقی دانست. البته می توان گفت که برای بهره مندی موثر از معنویت، داشتن توامان دانش نظری و عملی لازم و ضروری خواهد بود.
به عقیده نازل، هوش معنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی از دیدگاه فرد نسبت به زندگی خود می شود. این دیدگاه شامل همه رویدادها و تجارب فرد می شود که تحت تاثیر یک نگاه کلی قرار گرفته اند و فرد می تواند از این هوش برای چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره گیرد. همچنین این فرایند قادر است از لحاظ پدیدار شناختی به رویدادها و تجارب فرد معنا و ارزش شخصی بیشتری بدهد (نازل، ۲۰۰۴).
هوش معنوی به زندگی درونی ذهن و نفس[۲۸] و ارتباط آن با جهان وابسته بوده و ظرفیت فهم عمیق سوالات وجودی و بینش نسبت به سطوح چندگانه هوشیاری را شامل می شود. آگاهی از نفس، به عنوان زمینه و بستری است که به آن نیروی خلاق برای تکامل زندگی[۲۹] می گویند. بنابراین هوش معنوی چیزی بیش از توانایی ذهنی فرد است و فرد را به ماوراءفرد[۳۰] و به روح مرتبط می کند. علاوه بر این، هوش معنوی فراتر از رشد روانشناختی متعارف است و خودآگاهی حاصل از آن، شامل آگاهی از رابطه با موجود متعالی، افراد دیگر، زمین و همه موجودات می شود (وگان، ۲۰۰۳).
آمرام معتقد است هوش معنوی شامل حس معنا و داشتن ماموریت در زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متعادل از ارزش ماده و اعتقاد به بهتر شدن دنیا می شود (امرم، ۲۰۰۵).
هوش معنوی برای حل مشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزش ها مورد استفاده قرار می گیرد و سوال هایی همانند «آیا شغل من باعث تکامل من در زندگی می شود؟» و یا «آیا من در شادی و آرامش روانی مردم سهیم هستم؟» را در ذهن ایجاد می کند (ویگلزورث، ۲۰۰۴؛ به نقل از سهرابی، ۱۳۸۵).
در واقع هوش معنوی بیشتر مربوط به پرسیدن است تا پاسخ دادن، بدین معنا که فرد سوالات بیشتری را در مورد خود و زندگی و جهان پیرامون خود مطرح می کند (مک مولن[۳۱]، ۲۰۰۳).
همچنین قابل ذکر است که سوال های جدی در مورد این که “از کجا آمده ایم؟"، “به کجا می رویم؟” و “هدف اصلی زندگی چیست؟"، از نمودهای هوش معنوی می باشند.
۲-۱-۹-۱ دیدگاه ایمونز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:21:00 ب.ظ ]




تعاریف اندیشمندان سده های اخیر مانند شلایر ماخر[۹۴]، ویلیام جیمز[۹۵] و … نماینده های این رویکرد می باشند.
پایان نامه - تحقیق
با توجه به این دو نگاه، فلسفه های دینی متفاوتی بنیان نهاده شده اند. در یکی، با بهره گرفتن از ادله و براهین سعی در توجیه عقلانی معرفتهای دینی است و در دیگری، مبحث ایمان مدنظر واقع شده است. لذا اولی، قابل تعاطی و تعامل است، ولی دومی، امری شخصی و درونی می گردد. البته هستند اشخاصی که نگاهی جامع را در تعریف خود از دین لحاظ کرده اند. تعریف اسمارت[۹۶] از این گونه است: «دین شش خصیصه یا بعد کل دارد بدین قرار: شعایری، اسطوره ای، اخلاقی، اعتقادی، تجربی و اجتماعی». (به نقل از: پترسون[۹۷]، ۱۳۷۶، ص ۲۰)
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در ادامه به بررسی دو اصطلاح در قاموس معرفت شناسی دینی می پردازیم:

 

    1. باور دینی: به معنای پذیرش و اعتراضی است که ذهن انسان نسبت به گزاره‌ای دینی دارد. باور دینی غیر از معرفت دینی است و با توجه به تعریف سه بخشی معرفت که عبارت است از:

 

«باور صادق موجّه»؛ در باور دینی، دو عنصر صدق و توجیه مدخلیت ندارد. برخی از آن به عقیده یا اعتقاد دینی نیز نام برده اند. (فعالی، ۱۳۷۷، ص ۱۶)

 

    1. معرفت دینی: یعنی معرفت به دین و از دین؛ معرفتی است درباره دین و برانگیخته از دین. منابع دین، کتاب، سنت و عقل است تا علم دین با غور در آنها به استخراج این معرفت بپردازد. بنابراین، معرفت دینی همان باور دینی صادق و موجه می باشد. (همان)

 

اما مسئله ای که در اینجا چالشها و مناقشات بسیاری ایجا کرده، ویژگی ها و خصوصیات معرفت دینی است که نظریات گوناگونی نیز در مورد آن ارائه شده است.
برخی دین را حاوی همه حقایق هستی و پاسخ دهنده به همه نیازهای آدمی دانسته و انسان را در دستیابی به این معارف توانا می دانند. به بیان دیگر؛ با اشاره به دو کتاب تکوین (جهان آفرینش) و تشریع (دین) که یکی ترجمان دیگری است، خداوند را آفریننده هر دو دانسته و آن گاه به وحدت قلمرو علم و معرفت دینی رأی می دهند.
برخی دیگر با تفکیک مقام تعریف و مقام تحقیق در هر معرفتی و بر مبنای کل گرایی و کثرت گرایی معرفت شناختی، به قبض و بسط تمامی معارف از جمله معرفت دینی رأی می دهند.
عده ای نیز با بشری توصیف کردن معرفت دینی، به آن خاصیت هرمنوتیکی می دهند و از ترابط وسیع و فراگیر میان معارف دینی و غیر دینی و حتی تأثیرپذیری دینی از انتظارات و پیشینه های ذهنی عارفان دینی سخن می گویند.
بعضی هم با نقد و بررسی و اصلاح و تکمیل نظرات قبل، به «نظریه گزیده گویی» در معرفت دینی روی می آورند. (باقری، ۱۳۷۴، ص ۱۲)
ویژگی های معرفت دینی چنین ذکر شده اند:
- متعلق معرفت دینی، دین (در یک دیدگاه) و متعلق معارف علمی، طبیعت است.
- از لحاظ روش، معرفت دینی چند روشی است؛ یعنی با توجه به نوع گزاره های دینی از روش های متعدد عقلانی، تاریخی، شهودی، تعبدی و تجربی استفاده می شود، ولی در معرفت علمی (تجربی) روش همانا تجربه و مشاهده است (تجربه همگانی عینی قابل تکرار). بنابراین، از حیث روش شناختی، معرفت دینی اعم از معرفت علمی (تجربی) است.
- مسائل دینی به طور عمده در حوزه هویت متشخص انسان مطرح می شوند نه محدوده غیر شخصی و مستقل از انسان که خاص پژوهشهای علمی است.
- امور دینی به غایت نظر دارد، اما علم از زمان گالیله به بعد، مسئله غایت شناختی[۹۸] جای خود را به تبیین توصیفی[۹۹] داد.
- معارف دینی هم جنبه توصیفی دارند و هم جنبه توصیه ای، اما معارف علمی فقط توصیفی اند. (فعالی، ۱۳۷۷، ص ۱۶)
نسبت علم و دین
نگاهی تاریخیدر تفکر سنتی[۱۰۰] ماقبل رنسانس، جهان نظامی سلسله مراتبی و تشکیکی داشت که در رأس هرم آن، امر مطلقی قرار می گرفت تا بقیه مراتب روزی خوار هستی آن باشند. انسان نیز به تبع این تفسیر، در مراتب بود و از ابعادی به وسعت همان هرم برخوردار بود؛ «از خاک تا افلاک». لذا تمام قوای ادارک او صرف فهم قصد و غایب آن امر مطلق در آفرینش این نظام می شد و مقصود اصلی علم در درک و دریافت های معنایی بود که هر جزء در ارتباط با کل و در درجه اول با خدا (امر مطلق) داشت؛ یعنی همان که مقصود و خواسته الهیات بود.
عالم، مسئول تبیین و چرایی پدیده ها نبود؛ چرا که خود خداوند دلیل و مبین آنها بود و وی فقط وظیفه داشت در جهت فهم و تفسیر رفتار الهی سعی و تلاش کند. بنابراین، علم و عالمان در کنار الهیات، صمیمانه تعامل داشتند.
اما در عصر رنسانس، این علم جدید بود که با چرخش خود از جستجوی غایات به تبیین و توصیف پدیده ها پرداخت و چالشهایی را فرا روی تعالیم سنتی آبای الهیات به وجود آورد تا سرانجام به نوعی شکاکیت در مورد دعاوی معرفت منجر شد.
دانشمندان عصر رنسانس (کپرنیگ[۱۰۱] ، کپلر[۱۰۲]) دیگر از چرایی ها سؤال نمی کردند، بلکه تمامی تلاش خود را معطوف به فهم چگونگی پدیده ها کرده بودند تا اینکه بالاخره کنجکاوی آنها منجر به کشف و دریافت تناقضاتی شد که سالیان متمادی از الهیات به ارث داشتند. این اتفاقات، سرمنشأ موضوع گیری های مختلفی در ارتباط با نسبت علم و دین شد.
در افراطی ترین صورت، عده ای کم خرد که هنوز تفاوت «دین» و «معرفت دینی» را درنیافته بودند، رأی بر تناقض آمیز بودن تمامی آموزه های دینی دادند و علم را به خدایی برگزیدند. عده‌ای دیگر (مانند گالیله) که پایبندی بیشتر به اعتقادات مذهبی خود داشتند، سعی در جدا انگاشتن قلمرو علم و دین و البته جانبداری از اولی و اصلاح دومی داشتند. البته این امر نیز نمی توانست محافظه کاران دینی را ارضا کند تا اینکه محاکمه گالیله به نهایت رسیدن تاب و تحمل ایشان را به نمایش گذاشت و سرچشمه و عامل مهم جدایی تدریجی علم و دین (البته در حوزه مسیحیت) شد. «او به جرم تعلیم امور باطل، گناهکار شناخته شده، وی را وادار کردند از عقایدش دست بشوید و در طول هشت سال باقی مانده عمرش او را در خانه ای بازداشت کردند». (پترسون، ۱۳۷۶، ص ۳۵۹)
در نهایت، برخی دیگر به جای اصلاح و جایگزینی گزاره های دینی، سعی در توجیه و علمی کردن معارف دینی و بنیان نهادن رویکردهای جدیدتر در نگاه به دین داشتند.
به طور عمده در قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی، میان علمای مسیحی و دانشمندان علوم تجربی تعارضهایی صورت پذیرفت که ناشی از عوامل و زمینه های ذیل بود:

 

    1. زمینه های روان شناختی مانند برخوردهای متعصبانه، سوء ظن دو طرف نسبت به هم و تحقیر و تکفیر یکدیگر.

 

    1. زمینه های جامعه شناختی؛ مانند قدرت طلبی عناصر علم و دین، فقدان جو سالم علمی برای بیان نظریه ها و انتقادهای منصفانه.

 

    1. زمینه های موجود در کشیشان مسیحی؛ شامل عدم آشنایی با پیشرفتهای علوم تجربی و هدفهای اصیل دین، برداشتهای شخصی از دین، پذیرش نظریه های علمی به عنوان بخشی از دین و … .

 

    1. علل و زمینه های موجود در دانشمندان علوم تجربی؛ شامل عدم آشنایی با حقایق دین، قطعی پنداشتن نظریه های علمی و اصرار در تحمیل آنها بر دین و … .

 

    1. نارسایی های موجود در حوزه های پژوهش علم و دین؛ مانند عدم تمایز قلمرو علم و دین، راهیابی خرافه در دین و ضعف دستگاه فلسفی غرب. (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۱، ص ۴۱)

 

و این گونه بود که تفکرات مدرن در عصر روشنگری با محوریت و موضوعیت فاعل شناسا متولد شد و رویکردهای متفاوت دیگری را در نسبت علم و دین پدید آورد.
«در قرنهای هیجدهم و نوزدهم میلادی تکیه بر عقل انسانی و اعراض از دین، بیشتر و بیشتر تقویت شد تا جایی که لاپلاس[۱۰۳] ادعا کرد منظومه شمسی پایدار است و بقای آن نیازی به دخالت خداوند ندارد و وقتی ناپلئون از لاپلاس پرسید که چرا در کتابش از خداوند یاد نکرده است، وی در جواب گفت: عالی جناب، من به این فرض نیازی ندارم». (گلشنی، ۱۳۸۲، ص ۹۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:21:00 ب.ظ ]




۱-۱ معرفی موضوع تحقیق

امروزه رفتار سنجی سازه های بزرگ و حساس همچون سدها، نیروگاهها و برجها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میباشد. بنابراین امروزه در کشورهای پیشرفته تقریباً هیچ سازه بزرگی را نمیتوان یافت که فاقد مشاهدات پایش پایداری باشد. در ایران نیز این موضوع همواره مَـد نظر قرار داشته، به طوریکه همه سدها و سازه های عظیم صنعتی و مهندسی دارای ابزارهای دقیق کنترل و مشاهدات ژئودزی مهندسی برای رفتارسنجی میباشند. رفتارسنجی این گونه سازه ها معمولاً به دو صورت ژئوتکنیکی و ژئودتیکی انجام میگیرد. در روش ژئوتکنیکی، ابزارهای سنجنده کشش، بُـرش و انحراف در داخل سازه در حین ساخت نصب گردیده و اطلاعات حاصل از این سنجنده ها به طور مستمر در حین و پس از بهره برداری از سازه به منظور کنترل پایداری مورد مطالعه قرار میگیرد. این ابزارها امکان کنترل درونی سازه را فراهم میسازد.
تحقیق - متن کامل - پایان نامه
در روش ژئودتیکی، شبکهای از نقاط بر روی بدنه و محیط اطراف سازه ایجاد شده و از طریق مشاهدات ژئودتیکی عمدتاً طول، زاویه و مختصات در اپکهای زمانی متفاوت، رفتار سازه مورد پایش و کنترل قرار میگیرد. این گونه مشاهدات امکان کنترل تغییر شکل بیرونی سازه را مهیا میسازند.
یکی از مهمترین کاربردهای شبکه های ژئودتیک، شبکه های کنترل جابجایی یا شبکه های میکروژئودزی است. شبکه های میکروژئودزی را میتوان به دو دسته شبکه های مطلق و نسبی تقسیمبندی نمود. این شبکه ها بسیار پر کاربرد هستند و در موارد بسیاری کاربرد دارند، از جمله آنها میتوان حداقل به موارد زیر اشاره کرد:
۱) تعیین جابجایی پوسته زمین در اطراف بدنه سدها
۲) مطالعه تغییر شکل سازه های مهندسی نظیر سدها و پلها و تأسیسات و نیروگاههای هستهای
۳) کنترل نشست زمین در مناطقی که استخراج معادن صورت میگیرد
۴) حرکات ناشی از پدیده زمین لغزش مخصوصاً در مناطق کوهستانی
۵) تعیین جابجایی فلاتها و ساختارهای تکتونیکی درپروژههای مربوط به ژئوفیزیک و زمین شناسی
۶) تأثیرات جزر و مدی که در آن پوسته زمین در اثر این تأثیرات تا حداکثر نیم متر تغییر شکل پیدا میکند.
در شبکه های مطلق، بحث جابجایی مطلق نقاط مطرح است، بنابراین در این شبکه ها میبایست تعدادی نقطه پایدار وجود داشته باشد. انتخاب نقاط پایدار از اهمیت بالایی برخوردار است که در فصلهای بعدی به تفصیل شرح داده خواهد شد. بر خلاف شبکه های مطلق، در شبکه های نسبی بحث جابجایی نسبی نقاط مطرح است.
بکارگیری مشاهدات میکروژئودزی به جهت رفتارسنجی خارجی سازه ها در سالهای اخیر خصوصاً با افزایش دقت وسایل اندازه گیری، به ویژه GPS از اهمیت و توجهی بیش از پیش برخوردار گردیده است. در رفتارسنجی سازه ها به کمک مشاهدات ژئودتیکی، نوعاً کار با ارائه بردارهای جابجایی خاتمه یافته و مهندسین از طریق تفسیر این بردارهای جابجایی رفتار سازه را تحلیل میکنند. برای تعیین میزان جابجاییها تعدادی نقطه روی سازه و اطراف آن در نظر گرفته میشوند؛ دو یا چندین سری مشاهده در اپکهای زمانی متفاوت برای مطالعه تغییر شکل و حرکت سازه صورت میگیرد. در این گونه شبکه ها لازم است یک سری نقاط پایدار، سیستم مختصات را تشکیل دهند تا بتوان جابجاییها را نسبت به آنها محاسبه کرد. در صورت نبود این نقاط جابجاییهای محاسبه شده بین نقاط کاذب خواهد بود. اما باید در نظر گرفت که احتمال دارد تعدادی از نقاط پایدار نیز در عمل، در فاصله زمانی بین مشاهدات دو اپک از جای خود حرکت نمایند. پس لازم است نقاطی که جابجا شدهاند قبل از انجام مشاهدات و محاسبه میزان جابجایی، شناسایی شوند و از فهرست نقاط پایدار که سیستم مختصات را تشکیل میدهند حذف شوند. چنانچه این نقاط را حذف کنیم به یک سیستم مختصات بدون جابجایی دست مییابیم. این کار به ما کمک میکند تا میزان جابجایی هر نقطه را به صورت دقیق و بدون تأثیر جابجایی نقاط مبنا بر آنها محاسبه کنیم. در بخش بعدی به مروری بر کارهای انجام شده در گذشته در زمینه کشف و تعیین میزان جابجایی خواهیم پرداخت.

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]




نتیجه

R1Z1R2Z2۴۰۱/۰۴۲۵/۰۱۱۸/۰۱۱۹/۰۹۱۸/۲تایید

بر اساس نتایج به دست آمده از این جدول رابطه دو متغیر تحت تاثیر ارزیابی هنجاری افراد قرار گرفته است. (آماره d خارج بازه منفی ۹۶/۱ تا مثبت ۹۶/۱ قرار گرفته است). نتایج نشان می دهد که شدت تاثیر تصمیم به خرید آنی پوشاک و تمایل به خرید آنی پوشاک در سطح اطمینان ۹۵% در افراد با ارزیابی هنجاری بالاتر بیشتر از شدت این رابطه‌ها از دیدگاه افراد با ارزیابی هنجاری پایین می‌باشد.

نتیجه‌گیری فصل چهارم
در قسمت اول این فصل، به آمار توصیفی داده‌ها پرداخته شد. در قسمت بعدی نتایج آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن متغیرها ارائه گردید. در قسمت سوم به محاسبه شاخص‌های اعتبارسنجی مدل اندازه‌گیری پرداختیم و در نهایت هم شاخص‌های اعتبار مدل ساختاری در قسمت پایانی این فصل مورد بررسی قرار گرفت.
فصل پنجم - نتیجه گیری و پیشنهادها
مقدمه
اگرچه تاکنون پژوهش‌های چندی در زمینه خرید آنی در کشور ایران انجام شده است اما برای اولین بار است که یک پژوهش ویژگی‌های مهم فردی و درونی مصرف‌کننده (مثل پنج بعد شخصیت، تمایل کلی به خرید آنی و ارزیابی هنجاری) را در یک الگو گردهم آورده و مورد بررسی قرار می‌دهد و از قبل این تمرکز است که پژوهش حاضر، ادبیات حاصل از پژوهش‌های قبلی انجام شده (به ویژه در ایران) را، غنا می‌بخشد.
این تحقیق با پیروی از یک چهارچوب منظم، و در قالب پنج فصل به رشته تحریر درآمده است. در فصل اول به بیان مسئله تحقیق، اهمیت، و ضرورت، فرضیه‌ها، تعریف مفهومی متغیرها و مختصری از پیشینه تجربی تحقیق پرداخته شده است.
در فصل دوم، مبانی نظری و پژوهشی متغیرهای تحقیق آورده شده است. بررسی دقیق و عمیق ادبیات تحقیق باعث می‌شود که بتوان برای پژوهش یک چارچوب معقول و منطقی ارائه داد. و نهایتا در پایان این فصل مدل مفهومی تحقیق ارائه شده است.
در فصل سوم، به روش‌شناسی (متدولوژی) تحقیق اشاره شده است. نتایج موقعی قابل اعتماد، اطمینان و تعمیم هستند که با روش مناسب بدست آمده باشند. جامعه آماری، نمونه آماری، روش نمونه‌گیری و روش برآورد حجم نمونه، ابزار سنجش و روش‌های اعتبار سنجی آن، تعاریف عملیاتی متغیرهای تحقیق و نهایتا و روش‌های آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات در فصل سوم مختصرا شرح داده شده‌اند.
در فصل چهارم، نتایج آزمون فرضیه‌ها ارائه شده است. در این فصل اطلاعات و یافته‌هایی نیز ورای چارچوب از قبل تعیین شده آورده شده است در فصل چهارم فقط به نتایج تحقیق اشاره شده است، ولی تبیین و چرایی نتایج امری است که در فصل پنجم بدان خواهیم پرداخت.
به طور خلاصه، در این فصل نتایج حاصل از پژوهش با توجه به داده‌های جمع‌ آوری شده و آزمونهای آماری ارائه می‌گردد، و سپس پیشنهادات بر مبنای یافته‌های تحقیق ارائه ‌گردیده، و به محدودیتهای تحقیق اشاره میگردد. در نهایت پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه خواهد شد.
خلاصه یافته‌های توصیفی
متغیر جنسیت: از نظر جنسیتی بیشتر افراد گروه نمونه زن بودند با تعداد ۲۲۸ نفر که معادل ۶۱% از اعضای نمونه بودند و تعداد مرد‌ها در گروه نمونه ۱۴۸ نفر بود که ۳۹% از اعضای نمونه را شامل می‌شود.
متغیر سن: از نظر وضعیت سنی اعضای گروه نمونه، گروه سنی زیر ۲۳ سال با ۱۵۰ نفر (۴۰% از اعضای گروه نمونه)، بیشترین فراوانی و گروه سنی بیشتر از ۲۸ سال با تنها ۱۹ نفر معادل ۵% از اعضای گروه نمونه، کمترین فراوانی را به خود اختصتص داده بودند.
متغیر مقطع تحصیلی: در میان اعضای گروه نمونه کسانی که مقطع تحصیلی آنان کارشناسی بود ۱۶۶ نفر (۴۴% از اعضای نمونه)، دانشجویان کارشناسی ارشد، ۱۷۲ نفر (۴۶%) و دانشجویان دکتری ۳۸ نفر معادل ۱۰% از اعضای نمونه را تشکیل داده بودند.
متغیر وضعیت اشتغال: ۷۰% از اعضای نمونه معادل ۲۶۳ نفر فاقد شغل و ۱۱۳ نفر از آنان شاغل بودند.
بررسی نتایج آزمونهای آماری و نتیجهگیری
نتیجه تجزیه‌و‌تحلیل فرضیه‌های یک تا نه نشان داد که شاخص‌های ارزیابی تناسب مدل در وضعیت مطلوبی قرار داشتند و مدل تحقیق برازش مناسبی داشته است. با توجه به نتایج ضریب بتای متغیرها می‌توان گفت که :
بیشترین میزان تاثیر را متغیرهای تمایل کلی به خرید آنی بر تمایل به خرید آنی پوشاک و همچنین تمایل به خرید آنی پوشاک بر تصمیم خرید آنی پوشاک (و به صورت مثبت و به میزان ۵۵۹/۰) دارند. و کمترین تاثیر را متغیر باز بودن به تجربه بر تمایل کلی بر خرید آنی و به میزان ۱۰۳/۰ دارا است.
از مجموع ۹ فرضیه تحقیق، هفت فرضیه مورد تایید و دو فرضیه رد شدند. خلاصه آزمون فرضیات در جداول ۵-۱ و ۵-۳ قابل مشاهده است:
بررسی فرضیه‌های یک تا پنج
به وضوح برخی از افراد، هر زمان که فرصتی دست دهد، به خرید آنی می‌پردازند در حالی‌که عده‌ای دیگر ممکن است به ندرت پیش آید که بدین‌گونه خرید نمایند. از همین‌رو می‌توان حدس زد که افراد مختلف از حیث میزان تمایل به خرید آنی با یکدیگر متفاوتند (ورپلنکن و هرابادی، ۲۰۰۱). که اگر این مطلب صحت داشته باشد، بایستی بین تمایل به خرید آنی و یکسری ویژگی‌های فردی با ثبات مثل صفات شخصیتی رابطه همبستگی برقرار باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]